ایران بریفینگ
6.18K subscribers
16K photos
25K videos
29.2K links
هدف ما؛اطلاع رسانی نقض حقوق بشر توسط نهادهای امنیتی و نظامی درایران است.
سایت:
www.irbr.news


توییتر:
twitter.com/irbriefing

ارتباط با مخاطبین در تلگرام :

@iranbriefing
Download Telegram
ایران بریفینگ
قسمت بیست و‌ پنجم / در آن سال‌ها نهادهای متفاوت امنیتی نه تنها همچون ابزار یک جریان سیاسی به شمار می‌آمدند، بلکه گاهی با یکدیگر رقابت نیز می‌کردند. در یکی از مشهورترین موارد اطلاعات کمیته که در مسائل داخلی متمرکز بود، پس از #انفجار_نخست_وزیری و کشته‌شدن #محمد_علی_رجایی…
قسمت بیست و‌ شش / ۱۵ دیماه ۱۳۷۷، در اتفاقی بی‌سابقه،صدا و سیما،ساعت ۲ بعد از ظهر، بیانیه‌ای از وزارت اطلاعات درباره تحولات این نهاد قرائت کرد.
در این بیانیه تاریخی، قتل‌های زنجیره‌ای نویسندگان و فعالان سیاسی در آذرماه ۱۳۷۷، به شماری از نیروهای “مسئولیت‌ناشناس، کج‌اندیش و خودسر” وزارت اطلاعات نسبت داده شده بود.
انتشار این اطلاعیه، همچون جرقه‌ای، آتش اختلافات جناحی و درون تشکیلاتی وزرات اطلاعات را شعله ور ساخت. این اختلافات که دستکم از زمان تشکیل وزارت اطلاعات در سال ۱۳۶۳ از افکار عمومی پنهان مانده بود، حالا به رسانه‌ها و حتی تلویزیون درز پیدا می‌کرد.
یکسوی این درگیری، محافظه کارانی بودند که آن روزها
#روح_الله_حسینیان به نحوی سخنگویشان به شمار می‌آمد.
آنها کمیته تحقیق سه نفره محمد خاتمی، رئیس جمهوری وقت را تحت نفوذ “جناح چپ” یا همان
#چپهای_اسلامی وزارت می‌دانستند که قصد داشتند #وزارت_اطلاعات را در دست بگیرند.
افشاگری‌ها تا آنجا ادامه یافت که فیلم‌هایی به شدت محرمانه از شکنجه شماری از اعضای وزارت اطلاعات به دست دیگر اعضای این وزارتخانه به دست مخالفان حکومت بیفتد.
حسینیان می‌گوید جناح منتسب به
#سعید_حجاریان و #علی_ربیعی، مشاور وقت محمد خاتمی “نیروهای مذهبی و مخلص وزارت اطلاعات قلع و قمع کردند” و تا جایی پیش رفتند که “بهترین افراد این وزارتخانه دستگیر شوند”.
بعدها
#محمد_نیازی، رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح که مسئول رسیدگی به پرونده قتل‌های زنجیره‌ای سیاسی شد، گفت در این پرونده دستکم ۲۳ نفر تحت تعقیب قرار گرفته‌اند و ۳۳۰ نفر نیز به عنوان مطلع و گواه احضار شده‌اند.
در آن سال‌ها، تصفیه و بازداشت اعضای این سازمان به حدی رسیده بود که حسینیان در مصاحبه‌ای گفت “هر وزارتخانه دیگری بود، به کلی متلاشی شده بود”.
از آن تاریخ به بعد، وزارت، دیگر تنها صحنه‌گردان مسائل امنیتی در ایران به شمار نمی‌آید؛هرچه از وزن وزارت کاسته می‌شد، معاونت اطلاعات سپاه، از جایگاه ویژه‌ای برخوردار می‌شود.
اکنون که غبار تصفیه
#قتلهای_زنجیره_ای فرو‌ نشسته است می‌شود تا حدی به اصالت گفته‌های حسینیان ایمان آورد ؛ اگر چه کسی منکر دست داشتن #سعید_امامی و جناح راست نیز در قتل‌ها نیست اما وقوع این فتل‌ها فرصتی طلایی را برای #چپ‌های_امنیتی پدید آورد تا بیش از دو‌ هزار نفر از پرسنل غیر همسویشان در وزارت اطلاعات را حذف و تصفیه کردند.

🌐
irbr.news
🆔
@irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیست و‌ شش / ۱۵ دیماه ۱۳۷۷، در اتفاقی بی‌سابقه،صدا و سیما،ساعت ۲ بعد از ظهر، بیانیه‌ای از وزارت اطلاعات درباره تحولات این نهاد قرائت کرد. در این بیانیه تاریخی، قتل‌های زنجیره‌ای نویسندگان و فعالان سیاسی در آذرماه ۱۳۷۷، به شماری از نیروهای “مسئولیت‌ناشناس،…
پرونده قتل‌های زنجیره‌ای اولین تنش درونی این وزارتخانه نبود.
پیشتر دانستیم که در سال‌های آخر دهه شصت ۱۰۷ تن از نیروهای ارشد #وزارت_اطلاعات یا همان چپهای_امنیتی از این وزارتخانه به #مرکز_تحقیقات_استراتژیک رفتند تا دولت بعدی و به روایتی #جمهوری_دوم را رقم بزنند، نیروهایی که برخی از آنها،سمت‌هایی چون مدیرکلی و معاونت وزارت فعالیت می‌‍کردند.
در واقع سال‌های ۶۸ تا ۷۲ تنها سال‌های قدرت گیری جناح راست در وزارت اطلاعات است،!
واقعه‌ای که هرگز حتی اکنون نیز که تمام صدر تا ذیل حکومت در اختیار یک جناح است دیگر اتفاق نیفتاد!
در این سال‌ها، #علی_فلاحیان ریاست وزارت اطلاعات را می‌گیرد، محمد یزدی به ریاست #قوه_قضائیه می‌رسد و در مجلس نیز از سال ۱۳۷۱ #علی_اکبر_ناطق_نوری و جناح موسوم به راست قدرت را به دست می‌گیرند.
فلاحیان اما اولین انتخاب #علی_اکبر_هاشمی_رفسنجانی نبود #حسن_روحانی، نخستین کسی بود که هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۶۸ به او پیشنهاد داد وزیر اطلاعات شود.
علت این پیشنهاد، شاید بیشتر از سوابق امنیتی در تصفیه‌های ارتش و مذاکرات #مک_فارلین ، به این بر می‌گشت که روحانی در سال ۱۳۶۲، در سمت نماینده مجلس، مسئول کمیسیون تدوین قانون تأسیس وزارت اطلاعات بود.
روحانی اما پیشنهاد وزارت اطلاعات را نپذیرفت و به جای آن به عنوان نماینده خامنه‌ای برای تأسیس نهاد امنیتی دیگری قدم پیش گذاشت: #شورای_عالی_امنیت_ملی .
در تمام آن سال‌هایی که جمهوری اسلامی با رسوایی‌ مداخله نهادهای امنیتی‌ در ترور فعالان سیاسی خارج کشور همچون میکونوس و قتل‌های زنجیره‌ای روشنفکران دست و پنجه نرم می‌کرد، روحانی برای ۱۶ سال دبیر شورای عالی امنیت ملی ماند و هر بار هم توانست به هوشمندی جمهوری اسلامی را از گرداب‌ها در اروپا نجات دهد.
با توجه به چنین سابقه‌ای بود که وقتی روحانی در سال ۱۳۹۲ به ریاست جمهوری رسید، انتظارات گسترده‌ای برای سازماندهی دوباره وزارت اطلاعاتی مطرح شد به ویژه‌ آنکه در دوران احمدی‌نژاد کشمکش‌ها و تصفیه‌های درون وزارت و شایعات بیرون کشیدن اطلاعات محرمانه سران نظام، این وزارتخانه را با بحران مواجه کرد،روحانی #چپهای_امنیتی را بازگرداند و بار دیگر وزارت اطلاعات حیات خلوت چپ‌ها شد آنسان که نه #سعید_حجاریان بازگشت حتی #مصطفی_کاظمی نیز به این وزارتخانه بازگشت، دهه سوم نیز باز دهه جولان چپها در نظام امنیتی جمهوری اسلامی شد.‏
با وقوع #قتلهای_زنجیره_ای اطلاعاتی‌های چپ دوگانه سوز در حالی که خود در وزارت اطلاعات در مظان اتهام بودند با روی دیگر و پوشش عیان خود در #روزنامه_های_زنجیره_ای در مقام مدعی برآمدند!
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت سی / از دیگر دلایل افول وزارت اطلاعات، فعالیت‌های اقتصادی گسترده این وزارت خوانده می‌شود. اگرچه بعدتر این فعالیت‌ها تا حدی محدود شد. این فعالیت‌های اقتصادی هم امکانی بود برای پوشش اطلاعاتی و هم راهی برای جبران کسری بودجه و پرداخت پاداش نیروها. با این…
قسمت سی و‌‌ یکم / محمود علوی می‌گفت وقتی پیشنهاد وزارت اطلاعات را از حسن روحانی گرفت در نقاشی و بازیگریِ تئاترهای کمدی بیشتر تجربه داشت تا کارهای امنیتی!
‏در همان سال نخست انتخاب روحانی به عنوان رئیس جمهور، ⁧ #سعید_حجاریان ⁩ از بنیان‌گذاران وزارت اطلاعات، از روحانی خواست در این وزارتخانه «اصلاحاتی اساسی» انجام دهد.
حجاریان در آن سال گفته بود «روحانی خودش وزیر را انتخاب کرده و دیگر نمی‌توان گفت که نگذاشتند»
‏اشاره حجاریان به انتخاب ⁧ #محمود_علوی ⁩، در سمت وزیر اطلاعات بود؛ وزیری که قرار بود بار سنگین این مأموریت را بر دوش بکشد اما به قول خودش هیچ «سابقه و آورده‌ای» در امور امنیتی نداشت.

‏انتخاب محمود علوی کم‌تجربه‌در حالی صورت می‌گرفت که در گمانه‌زنی‌های اولیه، چهره‌هایی با سابقه امنیتی مطرح بودند: احمد شفیعی، معاون پیشین وزارت اطلاعات و علی یونسی وزیر اطلاعات دولت اصلاحات.

‏در نهایت، اما روحانی، علوی بی تجربه را برگزید، گزینه‌ای که هم در جناح‌بندی‌های سیاسی حساسیت ایجاد نکند و هم با او هماهنگ باشد.
‏شاید حسن روحانی امید داشت خلاء کم‌تجربگی علوی را با کابینه‌ای پر کند که شمار زیادی از اعضایش سابقه امنیتی داشتند.

‏اما چهار سال پس از روی کار آمدن دولت یازدهم، علی مطهری، از حامیان دولت و نایب رئیس مجلس به طور علنی اعلام کرد علوی “صلابت و صراحت” لازم را برای دفاع از اختیارات وزارت اطلاعات ندارد؛ در آن زمان، مطهری به طوری علنی نگرانی‌اش را از گسترش فعالیت‌های سازمان اطلاعات سپاه اعلام کرد.

‏روحانی با نصب علوی که حتی دوستان و هواداران دولتش هم وی را «بی‌خاصیت ترین وزیر» خواندند عملا اگر چه حساسیت را از روی وزارت اطلاعات برداشت و خیال جریان رقیب یا همان ⁧ #اطلاعات_موازی ⁩ را راحت کرد اما در عمل با بازگرداندن ⁧ #چپهای_امنیتی ⁩ به وزارت اطلاعات زیر ساختی را بنیان نهاد که حتی خطیب در دولت ابراهیم رئیسی هم نتوانست دسترسی آنها را قطع کند.
‏روحانی در حالی به سپاه می‌تاخت که «هم اسلحه دارید هم رسانه هم پول هم قدرت» اما راه را برای بازگرداندن حزب فولکسی به سلطه امنیتی کشور باز کرد، حالا ⁧ #چپهای_اسلامی ⁩ هم رسانه داخلی دارند ، هم رسانه خارجی،هم اسلحه دارند و هم قدرت و هم اینکه بازی را در عرصه‌های‌سیاسی در اپوزیسیون هم برای دیگران سخت تر کرده‌‌اند!
سه سال ماه عسل امنیتی‌ها در دولت رئیسی پایان یافت ، حالا گزینه پزشکیان برای اطلاعات حدسش چندان سخت نیست نه به بی رنگی علوی و‌ نه به پررنگی روحانی ، پزشکیان قطعا دنبال فردی است به میانه رویی یونسی ، بازی امنیتی این بار در حوزه قومیتهاست.
پایان

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
در مورد عباس امیر انتظام در قسمت هشتم #جمهوری_اشباح اطلاعاتی در مورد وی و‌ اتهامات و بازجویی‌اش آمده است:
روایت ۸ / مصاحبه عباس عبدى با حیات نو:
کودکی‌ام در محله نازى آباد گذشت،یعنى از سالهاى ۱۳۳۷تا ۱۳۵۷ من تقریبا از اوایل دهه پنجاه با سیاست آشنا شدم ...به طور حاشیه‌اى با خواندن کتابهاى آل احمد،امّا به طور مستقیم تر به خاطر ارتباط با حجاریان که بچه محل ما بود و بزرگتر از من.
او به دانشکده فنی می‌رفت و با سیاست آشناتر از ما بود ارتباط با او تأثیر زیادى روى من گذاشت…بگذار خیالت را راحت کنم، آن موقع‌هامفهوم فکر کردن با الان خیلى فرق داشت،آن موقع جهان به ظاهر خیلى خط کشى شده بود،در دنیاى بیرون فکر می‌کردیم فقط دو دسته کشور هستند: یک دسته استعمارگران امپریالیستى و یک دسته هم کشورهایى که استعمار می‌شوند،در داخل هم فکر می‌کردیم که یک رژیم استبدادى و خونخوار وجود دارد و یک ملت و تا زمانى که این رژیم از بین نرود، هیچ چیز درست نمی‌شود و وقتى هم که از بین رفت، دیگر همه جا بهشت می‌شود،از این تصویر روشنتر نمی‌توانم بدهم.
این تصویر ذهنى جوان آن روزبود.
سؤال: #عباس_عبدى الان از آن تصویر چقدر فاصله گرفته است؟
-صددرصد…یعنى خیلى فاصله گرفته است،امروز نگاه ما به انسان، جامعه، امکانات و ... خیلى تغییر کرده است.
اگر تغییر نمی‌کرد، معنایش این بود که آن نگاه در آن نظام استبدادى هنوز هم عوض نشده و این ابلهانه است...در جهان یک سرى ایده‌ها شکست خورد،در دهه هفتاد پارادیم انقلاب حاکم بود ولى این ایده تقریبا نه، تحقیقا با شکست مواجه شد،اتفاق دیگر از بین رفتن دو قطبى بودن جهان بود،از طرف دیگر رفتار آمریکا هم تغییر کرد،یعنى رفتار آمریکاى دهه هشتاد و نود با آمریکاى امروز خیلى متفاوت است.
سئوال:صمیمىترین رفقایى که در عرصه سیاست پیدا کرده‌اید چه کسانى هستند؟
- #سعید_حجاریان و #محسن_میردامادی در واقع من با میردامادی بود که به حلقه #تسخیر_سفارت_آمریکا پیوستم.
[عباس عبدی را اگر بخواهیم‌خلاصه کنیم‌باید بگوئیم او موسوی خوئینی‌های نادم است، از دیوار سفارت بالا رفت و سال ۱۳۷۸ در پاریس از باری روزن وابسته مطبوعاتی سفارت آمریکا در تهران پوزش خواست،بعدها بازجوی خوئینی‌ها شد،روزگار #عباس_امیر_انتظام را در زندان اوین سیاه کرد و‌ بعد پوزش خواست،او در پرونده نظرسنجی به همراه #حسین_قاضیان بازداشت شد، اصلاح طلبان پرونده را در مطبوعاتشان برای نظرسنجی جلوه دادند اما اتهام او‌جاسوسی بود و او‌ در دادگاه پوزش خواست]

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#امروز_در_تاریخ / ۱۵ مرداد ۱۳۵۹ یکی از شرم آورترین فجایع و جنایات جمهوری اسلامی که #چپهای_امنیتی و در راس آنها #سعید_حجاریان در #اطلاعات_نخست_وزیری در آن نقش اساسی داشت.
انقلابیون امنیتی #شهریار_نور، پسر ۱۷ سالهٔ سرهنگ امیرهوشنگ نور( از فرماندهان #کودتای_نوژه ) را گروگان گرفتند و به جای پدر، تیربارانش کردند! 
شهریار نور متولد ۱۳۴۱ فرزند سرهنگ امیر هوشنگ نور یکی از عوامل دخیل در کودتای نوژه ( قیام ۱۸ تیر ۱۳۵۹ ) بود.
سرهنگ امیر هوشنگ نور در ایران مخفی بود و سرانجام به ترکیه گریخت، او در زیر زمین خانه اش مقدار سلاح مخفی کرده بود و با وجودیکه شهریار نور ارتباطی با پرونده نداشت اما ستاد ضد کودتا به فرماندهی سعید حجاریان او را در ۱۹ تیر ۱۳۵۹ بازداشت کرد و به نوعی گروگان گرفت تا پدرش را وادار به تسلیم کند.
شهریار نور شکنجه های زیادی شد تا مخفیگاه پدرش را لو دهد که فایده ای نداشت، او به پدرش پیام داده بود که به هیچ وجه خود را تسلیم نکند چون جمهوری اسلامی در آن صورت هر دو را اعدام خواهد کرد.
سرانجام پس از دو روز تاخیر شهریار نور در ۱۵ مرداد ۱۳۵۹ به حکم #محمدی_ری_شهری در زندان نظامی حشمتیه اعدام شد.
کمی بعد در آبان ۱۳۵۹ سرهنگ امیر هوشنگ نور نیز در ترکیه توسط تروریستهای جمهوری اسلامی ترور و به قتل رسید .

توضیح : در بعضی از منابع سن شهریار نور ۱۶ ذکر شده است.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پس از انتشار صحبت‌های #سعید_حجاریان که در آن با لحنی تمسخرآمیز گفت: «مردم میل به خروج از منزل ندارند چه برسد به خروج از حاکمیت»، پدر #آرشام_ابراهیمی یکی از جان باختگان #آبان_خونین_۹۸ که از فرماندهان جنگ ایران و‌ عراق و سرداران سابق سپاه پاسداران است، در پیامی کوتاه پاسخی بر این اظهارات سخیف حجاریان داده است:
آقای سعید حجاریان!
از وقتی حرفای شما را خواندم در تعجبم از وقاحت شما. قفل کردم. داغ پسرم، پسر جوان من، هر روز در دلم تازه است.
به کشتن پسرم راضی نشدند و هر روز تهدید می‌کنند که با روزنامه‌ها مصاحبه نکنیم.
وقاحت تو از خامنه‌ای بیشتر است.
خامنه‌ای مردم را تهدید می‌کند ولی تو مردم را مسخره می‌کنی.
این مسخره کردن وقاحت بیشتری می‌طلبد. این پاسخ شماست به آدم‌هایی که بهتان امید داشتند.
اصلاحات یعنی تو. یعنی این حرف تو. آقای حجاریان. ما را که با ترس و تهدید ساکت کردند لطفا شما هم سکوت کنید. لطفا نامه من را بدون نام من منتشر کنید. ما هر روز تهدید می‌شویم. همسرم اصلا حال خوبی ندارد. حتما بدون نام منتشر کنید.

آرشام ابراهیمی ؛ زادهٔ ۱۳۷۷ در #اصفهان است که در ۲۵ آبان ۱۳۹۸ در اصفهان به ضرب گلوله ماموران #یگان_ویژه #نیروی_انتظامی به شهادت رسیده است.
بهزاد ابراهیمی، عموی آرشام که خود نیز از #جانبازان_شیمیایی و فرماندهان #جنگ_ایران_و_عراق در لشکر امام حسین اصفهان بوده است پیشتر به ایران بریفینگ درباره کشته شدن برادرزاده‌اش گفته بود: برادرزاده‌ام در راه بازگشت به خانه بوده که به شلوغی‌های روز ۲۵ آبان در اصفهان بر می‌خورد.
در راه‌بندان ناشی از اعتراضات خیابانی گیر می‌کند و با تلفن پدرش که نگرانش بوده و به توصیه او، ماشین را در میانه شلوغی‌ها رها کرده و پیاده به سمت خانه راه می‌افتد.
او اما هرگز به خانه نرسید.
چهار روز بعد، روز چهارشنبه ۲۹ آبان جنازه او را با گرفتن تعهد مبنی بر دفن شبانه به خانواده‌اش تحویل می‌دهند.
پدر آرشام از فرماندهان و جانبازان جنگ ایران و عراق است و ۸ سال در اسارت نیروهای عراقی بوده‌است.
آرشام دانشجوی سال اول رشتهٔ دندانپزشکی بود و برای کمک به خانواده در یک شرکت شارژ کپسول آتش‌نشانی مشغول به کار بود.
خانوادهٔ ابراهیمی پس از ۴ روز بی‌اطلاعی از فرزندشان، از کشته‌شدنش خبردار می‌شوند و توسط نهادهای امنیتی از آن‌ها تعهد گرفته می‌شود تا جنازهٔ آرشام، شبانه دفن شود.
#اصلاحطلب_اصولگرا_دیگه_تمومه_ماجرا #آبان_ادامه_دارد

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Forwarded from گفتنی‌ها
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دستگیری بزرگترین جاسوس شوروی در ایران یعنی‌ سرلشکر احمد مقربی که بیش از ۳۰ سال برای KGB جاسوسی می‌‌کرد از بزرگترین شکست اطلاعاتی شوروی است.
#سرلشکر_مقربی به همراه ربانی (که در آموزش و پرورش بود) دستگیر شد و پس از بررسی‌ سریع در دادگاه نظامی شاهنشاهی هر دو به اعدام محکوم و تیر باران شدند.
در مورد اینکه این منبع فوق مهم اطلاعاتی‌ یعنی مقربی چه طور لو رفت، داستان‌های فراوانی وجود دارند که عمدتا برای رد گمی کنی‌ هستند، اما به احتمال زیاد #ساواک در سفارت شوروی یک مامور دو جانبه داشته است که مقربی را لو میدهد.
اینکه مقربی چه طور لو رفت برای شوروی بسیار حائز اهمیت بود، بدین روی پس از سرنگونی نظام شاهنشاهی و استقرار #چپهای_امنیتی در #اطلاعات_نخست_وزیری به عامل دیگر خود یعنی سید محمد رضا سعادتی دستور می دهند، پرونده‌های مربوطه از ساواک را جمع آوری و به افسر شوروی انتقال دهد.
#محمد_رضا_سعادتی از اعضای سازمان مجاهدین خلق بود که توانسته بود از طریق آشنایی با #سعید_حجاریان به اطلاعات نخست وزیری راه یابد ، وی در فرصت مناسبی پرونده مقربی را به سرقت می‌‌برد و در راه در قرار ملاقات با جاسوس KGB توسط اطلاعات سپاه پاسداران دستگیر می‌‌شود، اهمیت پرونده سعادتی آنچنان بود که #محمدی_ری_شهری خود بازجویی از سعادتی را برعهده می‌گیرد، سعادتی در روالی کاملا عجیب در دادگاه بدوی به ۱۰ سال حبس و در دادگاه تجدید نظر به اعدام محکوم می‌شود.
اما در این میان پرونده مقربی مفقود می‌شود و هرگز از آن دیگر صحبت نشد.
در شهریور سال ۱۳۷۸ ری شهری در مصاحبه با همشهری ماه مدعی شد سعادتی همگامی که متوجه می‌شود قرار ملاقاتش لو رفته و در حین تعقیب و‌ گریز پرونده را بلعیده است!

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
[تقی محمدی ۱۹ فروردین ۱۳۶۵ در زندان اوین به طرز مشکوکی به قتل رسید، مرگ او خودکشی در سلول انفرادی با کمربند اعلام شده در حالی که دسترسی وی به کمربند درسلول انفرادی جای ابهام است، او از دانشجویان اشغال کننده سفارت آمریکا و‌ بچه نازی‌آباد و‌ عضو #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی بود، محمدی در #اطلاعات_نخست_وزیری مسئول بخش خارجی بود، بعد از کودتای نوژه او
در بخش ضد جاسوسی، پیگیری جریانات ضدانقلاب راست و ستاد ضد کودتای نوژه فعال شد، در بعد از #انفجار_نخست_وزیری و کشف ارتباط #مسعود_کشمیری با محمدی او بازداشت می‌شود، بازداشت او در حالی بود که او پس از انفجار هشت شهریور در فاصله کوتاهی ابتدا به عنوان مأمور دفتر اطلاعات و تحقیقات نخست‌وزیری به کویت اعزام می‌شود و سپس به عنوان کاردار ایران در افغانستان منصوب می‌شود.
دادستانی انقلاب به دلیل نزدیکی او با مسعود کشمیری عامل انفجار نخست‌وزیری، با هماهنگی وزارت خارجه و بدون آشکار نمودن موضوع، او را از کابل فراخواند و در فرودگاه مهرآباد بازداشت کرد. وی بعد از یک هفته مقاومت در بازداشتگاه طبق گفته محسنی اژه‌ای که بازجوی او بوده شب قبل از «خودکشی» تقی محمدی، او پس از چند بازجویی به این نتیجه رسید که تقی محمدی باید به ارتباطش با نفاق‌یا خیانتش اعتراف کند.
پس از این است که تقی محمدی راضی شده بود که اعتراف کتبی کند، ادامه کار به روز بعد سپرده می‌شود که دیگر به گفته او در همان شب خودکشی کرده.
#تقی_محمدی پسر خاله #وجیهه_مرصوصی همسر #سعید_حجاریان است و ورای رابطه فامیلی از دوستان بسیار نزدیک حجاریان نیز بوده، در شبی که محمدی گفته می‌شود در زندان اوین خودکشی کرده ، همان زمان در همان بند سعید حجاریان مشغول بازجویی از یک زندانی کودتای نوژه بوده است]
سعید حجاریان کاشی با نام‌ مستعار #سعید_مظفری ، مهندس فنی لیسانس مکانیک از دانشگاه تهران و دکترای علوم سیاسی از دانشکده حقوق دانشگاه تهران.
او‌ فعالیت سیاسی خـود را ازنهـاد اطلاعات و تحقیقات نخست وزیری آغاز کرد و در دوران وزارت #محمدی_ری_شهری در وزارت اطلاعات ، مدیر کل آن وزارتخانه بود، پس ازپایان دولت میرحسین موسوی و‌در اواسط دولت اول #اکبر_هاشمی_رفسنجانی بـه تـدریج خود را از وزارت جدا ساخته و به مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری پیوست و‌ معاون سیاسی #موسوی_خوئینی_ها رئیس آن مرکز شد.
#جمهوری_اشباح

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
روایت ۷۰ / جنازه‌های شهید رجایی و باهنر و مثلا کشمیری که به پزشکی قانونی رسید همان موقع نماینده سپاه در پزشـکی قـانونی بـه مسئولین بهشت زهرا در مورد اجازه دفن برای کشمیری شدیداً اعتراض کرده بود. تاجیک بود اسمش، در زمینه دفن جنازه‌ها من خودم هم پزشکی قانونی بودم، هم بهشت زهرا که هم مهندس صنیع‌پور بود، قائم مقـام بهـزاد نبـوی، بود ، هم سازگارا بود و علی اکبر تهرانـی کـه جالبـه دائمـاً بـا بهـزاد نبـوی در تمـاس بودند ...بعد از اینکه تدفین صورت گرفت، بهزاد نبوی یک عده‌ای را دعوت کرد که به اصطلاح تیم تحقیق و بررسی #انفجار_نخست_وزیری باشند که خودش همان را سرپرستی می‌کرد. دسته اول آنها #خسرو_تهرانی ، محمد رضوی، علی‌اکبر تهرانی،  بیژن تاجیک و #سعید_حجاریان بودند.
دسته دوم هم سرهنگ حجازی رئـیس شهربانی، و چند نفر از آگاهی و یک نفر از سپاه بود، که البته همه کارهـا بـا دسـته اول پیگیری شد و دسته دوم بیشتر جنبه تشریفاتی داشت…یک نکته بسیار عجیب‌تر هم وجود داشت که یک زنی را برداشتند آوردند به‌ عنوان همـسر شـهید کشمیری در مراسم ختم شهدا شرکت دادند در صورتی که زن کشمیری با بچه‌هاش فراری بودند.
خانواده کشمیری را هم به‌عنوان خانواده شهید در مدرسه عالی شهید مطهری آورده بودند.
دسته اول بدون مجوز دادستانی، منزل #مسعود_کشمیری را تفتیش می‌کنند و اسـناد و مدارکی را غیرقانونی ضبط می‌کنند که ظاهراً سر از کمیته اداره دوم درآورده بود.
گویا در مورد سوابق کار کشمیری توی اداره دوم و گروه ضربت نیروی هوایی بود. که بعداً هم روی این اسناد با بازپرسی ویژه، کش و قوس شد.
در حقیقت همین تفتیش غیرمجاز باعث شد که دادسـتان کـل کـشور، بازپرسـی ویژه‌ای را جهت بررسی انفجار نخست‌ وزیری مأمور بکند. ایـن بازپرسـی ویـژه دسـته تحقیق اول را منحل اعلام کرد که بهزاد نبوی شدیداً مخالفـت کـرد. بعـداً همـین بازپرسی ویژه دادستان کل، بعضی از افراد دسته اول را دستگیر و ممنوع الملاقات کرد.
ادامه دارد…
#جمهوری_اشباح

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Forwarded from گفتنی‌ها
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دستگیری بزرگترین جاسوس شوروی در ایران یعنی‌ سرلشکر احمد مقربی که بیش از ۳۰ سال برای KGB جاسوسی می‌‌کرد از بزرگترین شکست اطلاعاتی شوروی است.
#سرلشکر_مقربی به همراه ربانی (که در آموزش و پرورش بود) دستگیر شد و پس از بررسی‌ سریع در دادگاه نظامی شاهنشاهی هر دو به اعدام محکوم و تیر باران شدند.
در مورد اینکه این منبع فوق مهم اطلاعاتی‌ یعنی مقربی چه طور لو رفت، داستان‌های فراوانی وجود دارند که عمدتا برای رد گمی کنی‌ هستند، اما به احتمال زیاد #ساواک در سفارت شوروی یک مامور دو جانبه داشته است که مقربی را لو میدهد.
اینکه مقربی چه طور لو رفت برای شوروی بسیار حائز اهمیت بود، بدین روی پس از سرنگونی نظام شاهنشاهی و استقرار #چپهای_امنیتی در #اطلاعات_نخست_وزیری به عامل دیگر خود یعنی سید محمد رضا سعادتی دستور می دهند، پرونده‌های مربوطه از ساواک را جمع آوری و به افسر شوروی انتقال دهد.
#محمد_رضا_سعادتی از اعضای سازمان مجاهدین خلق بود که توانسته بود از طریق آشنایی با #سعید_حجاریان به اطلاعات نخست وزیری راه یابد ، وی در فرصت مناسبی پرونده مقربی را به سرقت می‌‌برد و در راه در قرار ملاقات با جاسوس KGB توسط اطلاعات سپاه پاسداران دستگیر می‌‌شود، اهمیت پرونده سعادتی آنچنان بود که #محمدی_ری_شهری خود بازجویی از سعادتی را برعهده می‌گیرد، سعادتی در روالی کاملا عجیب در دادگاه بدوی به ۱۰ سال حبس و در دادگاه تجدید نظر به اعدام محکوم می‌شود.
اما در این میان پرونده مقربی مفقود می‌شود و هرگز از آن دیگر صحبت نشد.
در شهریور سال ۱۳۷۸ ری شهری در مصاحبه با همشهری ماه مدعی شد سعادتی همگامی که متوجه می‌شود قرار ملاقاتش لو رفته و در حین تعقیب و‌ گریز پرونده را بلعیده است!

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing