ایران بریفینگ
#ایران_بریفینگ / تصاویری از #پژمان_قلی_پور با مادرش و عواطف و عشق و شور جوانی پژمان که در این کلیپ توسط مادرش به اشتراک گذاشته شده به یاد شهید قیام آبان پژمان قلی پور ۱۸ ساله که توسط #وحوش_خامنه_ای در آبان ۹۸ بشهادت رسید و جانش را نثار راه آزادی مردم…
همزمان با بیماری بسیاری از زندانیان سیاسی در زندانها به امراضی همچون «بیماری خود ایمنی» گزارشهای نگران کنندهای از بیماری پدران و مادران دادخواه در زندانها و یا بیرون از زندان گزارش شده است.
هنوز هیچ ارتباطی بین این بیماریها با یکدیگر و گزارشی از دخالت نیروهای امنیتی گفته نشده است اما این تسلسل بیماری و بستری شدن پدران و مادران یکی پس از دیگری بسیار مشکوک است.
صبح امروز نیز خبری مبنی بر بستری شدن #مادر_دادخواه ، جاوید نام #پژمان_قلی_پور منتشر شده ، که آرزوی بهبودی و سلامتی برای ایشان داریم.
پژمان قلیپور، نوجوان ۱۷ ساله ، در دومین روز اعتراضات #آبان_خونین_۹۸ در ۲۶ آبان ۱۳۹۸، شش روز پیش از جشن عروسی برادر بزرگش، به قصد خرید کت و شلوار برای عروسی از منزل خارج شده بود.
او در میان جمعیت معترض، در مارلیک کرج با شلیک پنج گلوله توسط نیروهای امنیتی کشته شد، سه گلوله به سینه، یک گلوله به قلب که از پشتش خارج شده بود و یک گلوله دیگر به ابرویش اصابت کرد.
پیکر پژمان قلیپور ملاطی، روز یکشنبه ۳ آذر ۱۳۹۸ در روستای ملاط لنگرود، به خاک سپرده شد.
#سرکوب_دادخواهان #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
هنوز هیچ ارتباطی بین این بیماریها با یکدیگر و گزارشی از دخالت نیروهای امنیتی گفته نشده است اما این تسلسل بیماری و بستری شدن پدران و مادران یکی پس از دیگری بسیار مشکوک است.
صبح امروز نیز خبری مبنی بر بستری شدن #مادر_دادخواه ، جاوید نام #پژمان_قلی_پور منتشر شده ، که آرزوی بهبودی و سلامتی برای ایشان داریم.
پژمان قلیپور، نوجوان ۱۷ ساله ، در دومین روز اعتراضات #آبان_خونین_۹۸ در ۲۶ آبان ۱۳۹۸، شش روز پیش از جشن عروسی برادر بزرگش، به قصد خرید کت و شلوار برای عروسی از منزل خارج شده بود.
او در میان جمعیت معترض، در مارلیک کرج با شلیک پنج گلوله توسط نیروهای امنیتی کشته شد، سه گلوله به سینه، یک گلوله به قلب که از پشتش خارج شده بود و یک گلوله دیگر به ابرویش اصابت کرد.
پیکر پژمان قلیپور ملاطی، روز یکشنبه ۳ آذر ۱۳۹۸ در روستای ملاط لنگرود، به خاک سپرده شد.
#سرکوب_دادخواهان #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
علی تمیمی ، جوان اهل اهواز که در اعتراضات #آبان_خونین_۹۸ با گلوله مستقیم سرکوبگران کشته شد.
#علی_تمیمی ۲۷ ساله و متولد ۲۰ تیرماه است.
او پدر یک کودک خردسال بود، فرزند او اکنون سالهاست با سنگ مزار پدر و عمویش بیشتر خو گرفته تا خود پدرش.
علی پس از ۱۳روز، در تاریخ ۸آذر ۱۳۹۸، به علت خونریزی شدید در بیمارستان جان خود را از دست داد. خانوادهاش تحت فشار مقامات امنیتی قرار گرفتند تا مراسم خاکسپاری را در سکوت برگزار کنند و از هرگونه اطلاع رسانی خودداری کنند.
مادر علی، #بدریه_حمیداوی، به جرم دادخواهی بارها بازداشت شده است.
برادر دوقلوی او، محمد تمیمی، نیز در اعتراضات سال ۱۳۹۱ توسط نیروهای امینتی با شلیک چهار گلوله جنگی به سر وسینهاش کشته شده بود.
علی در کنار برادرش محمد به خاک سپرده شد.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#علی_تمیمی ۲۷ ساله و متولد ۲۰ تیرماه است.
او پدر یک کودک خردسال بود، فرزند او اکنون سالهاست با سنگ مزار پدر و عمویش بیشتر خو گرفته تا خود پدرش.
علی پس از ۱۳روز، در تاریخ ۸آذر ۱۳۹۸، به علت خونریزی شدید در بیمارستان جان خود را از دست داد. خانوادهاش تحت فشار مقامات امنیتی قرار گرفتند تا مراسم خاکسپاری را در سکوت برگزار کنند و از هرگونه اطلاع رسانی خودداری کنند.
مادر علی، #بدریه_حمیداوی، به جرم دادخواهی بارها بازداشت شده است.
برادر دوقلوی او، محمد تمیمی، نیز در اعتراضات سال ۱۳۹۱ توسط نیروهای امینتی با شلیک چهار گلوله جنگی به سر وسینهاش کشته شده بود.
علی در کنار برادرش محمد به خاک سپرده شد.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
مجید مقدم یکی دیگر از بازداشت شدگان کهریزک است، او در #آبان_خونین_۹۸ نیز بازداشت شد و در #بازداشتگاه_کهریزک شاهد کشته شدن جوادیفر هم بوده شرح میدهد: «از همان ابتدای ورود به کهریزک با لولههای پی وی سی به سر و صورت ما میزدند.»
#مجید_مقدم در شرح بازداشت خود و فاجعه شوم کهریزک توضیح میدهد: «روز ۱۸ تیر بود به همراه برادرم و سایر مردم در خیابان «قریب» تقاطع «نصرت» بودیم که با یورش ماموران موتورسوار مواجه شدیم. آنها اول گاز اشک آور پرتاب کردند و مردم متفرق شدند؛ اما یک خانمی بود که روی زمین زانو زده بود و به شدت سرفه میکرد، وقتی نزدیک شدم، متوجه شدم که ایشان باردار هستند و در اثر برخورد باتوم ماموران توان حرکت ندارد، رفتم و به سرعت یک قوطی آب معدنی برداشتم و در حالی که به داشتم کمکش میکردم برخیزد با تعداد زیادی مامور و لباس شخصیها برخورد کردم، آنها من را پس از ضرب و شتمهای شدید دستگیر کردند و به پلیس امنیت بردند. در آنجا حدود ۴۰ الی ۵۰ نفر بودیم. اول از ما بازجوییهای ابتدایی را انجام دادند. همه در داخل یک اتاق بودیم که ماموران میآمدند و تا میتوانستند ما را کتک میزدند و میگفتند شماها میخواهید رژیم را عوض کنید؟
پس از ضرب و شتمهای زیاد- بطوری که من تا مرز بیهوشی رفتم- مشخصات ما را نوشتند و از ما عکس گرفتند و سپس ما را به پلیس پیشگیری میدان انقلاب بردند، ساعت حدود ۱۲ شب بود که ما را به راهرو بردند و نفری یک برگه دادند تا مجدد مشخصاتمان را نوشتیم. سوالاتی هم پرسیده شده بود که باید جواب میدادیم. مثلا سوال شده بود که از کدام شبکه جاسوسی دستور میگرفتید؟ و یا چگونه با شبکه منافقین در ارتباط هستید و از اینجور سوالها. صبح شده بود که ما را به حیاط بردند و سپس «دادیار حیدریفر» آمدند و به ما نفری یک برگه دادند که در آن ۵ اتهام به ما نسبت داده شده بود و ما باید مشخصات خود را مینوشتیم و امضا میکردیم. اگر امضا نمیکردیم با شکنجههای شدیدی مواجه میشدیم و در واقع چون بیرحمی ماموران به ما ثابت شده بود مجبور بودیم امضا کنیم. سپس برگهها را جمع کردند و به دادیار«حیدریفر» دادند و ایشان بدون هیچ صحبتی تمام برگهها را مهر و امضا کرد و به ما گفت! همگی به «کهریزک» میروید و تا آخر تابستان آنجا هستید و اگر زنده ماندید به پروندهتان رسیدگی میشود. با شنیدن این صحبتها ترس و اضطرابمان بیشتر شد و من با ذهنیتی که پیدا کرده بودم مرگ را حس میکردم و با خودم میگفتم مگر کهریزک کجاست؟ و چه جور جایی هست که قرار است زنده از آنجا بیرون نیاییم. ساعت حدود ۴ بعدازظهر بود. ما را سوار اتوبوس کردند و به کهریزک منتقل کردند.
#اردوگاه_مرگ_کهریزک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#مجید_مقدم در شرح بازداشت خود و فاجعه شوم کهریزک توضیح میدهد: «روز ۱۸ تیر بود به همراه برادرم و سایر مردم در خیابان «قریب» تقاطع «نصرت» بودیم که با یورش ماموران موتورسوار مواجه شدیم. آنها اول گاز اشک آور پرتاب کردند و مردم متفرق شدند؛ اما یک خانمی بود که روی زمین زانو زده بود و به شدت سرفه میکرد، وقتی نزدیک شدم، متوجه شدم که ایشان باردار هستند و در اثر برخورد باتوم ماموران توان حرکت ندارد، رفتم و به سرعت یک قوطی آب معدنی برداشتم و در حالی که به داشتم کمکش میکردم برخیزد با تعداد زیادی مامور و لباس شخصیها برخورد کردم، آنها من را پس از ضرب و شتمهای شدید دستگیر کردند و به پلیس امنیت بردند. در آنجا حدود ۴۰ الی ۵۰ نفر بودیم. اول از ما بازجوییهای ابتدایی را انجام دادند. همه در داخل یک اتاق بودیم که ماموران میآمدند و تا میتوانستند ما را کتک میزدند و میگفتند شماها میخواهید رژیم را عوض کنید؟
پس از ضرب و شتمهای زیاد- بطوری که من تا مرز بیهوشی رفتم- مشخصات ما را نوشتند و از ما عکس گرفتند و سپس ما را به پلیس پیشگیری میدان انقلاب بردند، ساعت حدود ۱۲ شب بود که ما را به راهرو بردند و نفری یک برگه دادند تا مجدد مشخصاتمان را نوشتیم. سوالاتی هم پرسیده شده بود که باید جواب میدادیم. مثلا سوال شده بود که از کدام شبکه جاسوسی دستور میگرفتید؟ و یا چگونه با شبکه منافقین در ارتباط هستید و از اینجور سوالها. صبح شده بود که ما را به حیاط بردند و سپس «دادیار حیدریفر» آمدند و به ما نفری یک برگه دادند که در آن ۵ اتهام به ما نسبت داده شده بود و ما باید مشخصات خود را مینوشتیم و امضا میکردیم. اگر امضا نمیکردیم با شکنجههای شدیدی مواجه میشدیم و در واقع چون بیرحمی ماموران به ما ثابت شده بود مجبور بودیم امضا کنیم. سپس برگهها را جمع کردند و به دادیار«حیدریفر» دادند و ایشان بدون هیچ صحبتی تمام برگهها را مهر و امضا کرد و به ما گفت! همگی به «کهریزک» میروید و تا آخر تابستان آنجا هستید و اگر زنده ماندید به پروندهتان رسیدگی میشود. با شنیدن این صحبتها ترس و اضطرابمان بیشتر شد و من با ذهنیتی که پیدا کرده بودم مرگ را حس میکردم و با خودم میگفتم مگر کهریزک کجاست؟ و چه جور جایی هست که قرار است زنده از آنجا بیرون نیاییم. ساعت حدود ۴ بعدازظهر بود. ما را سوار اتوبوس کردند و به کهریزک منتقل کردند.
#اردوگاه_مرگ_کهریزک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این لحظات دردناک و تکان دهنده ، آخرین دقایق زندگی و لحظات جان باختن #نادر_مختاری در بیمارستان شهدای هفت تیر شهر ری است، با آثار شکنجه و شکستگی در جمجمه .
نادر مختاری پس از اعتراضات #آبان_خونین_۹۸ مفقود شده بود، خانوادهاش پس از یک ماه وی را در حالی که در کما بوده است در بیمارستان شهدای شهر ری شناسایی و پیدا میکنند.
این زندانی سیاسی بهعلت ضربات باتوم در اعتراضات و وخامت اوضاع جسمی چند ماه در کما بود.
ماموران امنیتی باوجود وخامت حال این زندانی اصرار بر نگهداری وی در بازداشتگاه کهریزک داشتند که این امر منجر به وخیمتر شدن حال وی شده و در نهایت روز شنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۹ وی جان باخت.
#اردوگاه_مرگ_کهریزک #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
نادر مختاری پس از اعتراضات #آبان_خونین_۹۸ مفقود شده بود، خانوادهاش پس از یک ماه وی را در حالی که در کما بوده است در بیمارستان شهدای شهر ری شناسایی و پیدا میکنند.
این زندانی سیاسی بهعلت ضربات باتوم در اعتراضات و وخامت اوضاع جسمی چند ماه در کما بود.
ماموران امنیتی باوجود وخامت حال این زندانی اصرار بر نگهداری وی در بازداشتگاه کهریزک داشتند که این امر منجر به وخیمتر شدن حال وی شده و در نهایت روز شنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۹ وی جان باخت.
#اردوگاه_مرگ_کهریزک #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
امروز زاد روز نیما امانی است، خون نیما (آرمان) امانی هنوز در یزدانشهر فریاد میزند. او تنها بیست سال داشت؛ بیست سال رویا و امید که در ۲۶ آبان ۹۸، در زمان سرکوب اینترنت، ناگهان پایان یافت. جمهوریاسلامی به خیال خود میپنداشت که میتواند صدای اعتراضات مسالمتآمیز مردم ایران را با غارت و قتلعام خاموش کند، اما ندانست که یاد آرمان و دیگر جانباختگان هرگز فراموش نخواهد شد.
آرمان همراه دوستش محمد پورپیرعلی، دیگر جانباخته #آبان_خونین_۹۸ ، بیرون از خانه بود که با تظاهرات مردمی روبرو شدند. وقتی به محمد شلیک شد، آرمان برای کمک به او رفت و خودش هم هدف گلوله قرار گرفت. حتی پس از نخستین اصابت، مزدوران جمهوریاسلامی دوباره به او وحشیانه از پشتسر شلیک کردند.
جنایتی که جمهوریاسلامی در آبان ۹۸ انجام داد، نه تنها جان هزاران آرمان را گرفت، بلکه پایانی بود برای آرزوهای میلیونها انسان.
یاد آرمان و دیگر قربانیان آبان در دلهای ما زنده است.
اگر جمهوریاسلامی نبود #آرمان_امانی ۲۵ ساله میشد.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
آرمان همراه دوستش محمد پورپیرعلی، دیگر جانباخته #آبان_خونین_۹۸ ، بیرون از خانه بود که با تظاهرات مردمی روبرو شدند. وقتی به محمد شلیک شد، آرمان برای کمک به او رفت و خودش هم هدف گلوله قرار گرفت. حتی پس از نخستین اصابت، مزدوران جمهوریاسلامی دوباره به او وحشیانه از پشتسر شلیک کردند.
جنایتی که جمهوریاسلامی در آبان ۹۸ انجام داد، نه تنها جان هزاران آرمان را گرفت، بلکه پایانی بود برای آرزوهای میلیونها انسان.
یاد آرمان و دیگر قربانیان آبان در دلهای ما زنده است.
اگر جمهوریاسلامی نبود #آرمان_امانی ۲۵ ساله میشد.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ایران_بریفینگ / جوانان بهبهابی در #شب_عاشورا بیاد جانباختگان #اعتراضات_آبان۹۸ #بهبهان در مقابل منزل #فرزاد_انصاری_فر از شهدای #آبان۹۸ گرد هم آمدند و عزاداری کردند.
مداح این مراسم برای فرزاد و دیگر قربانیان آبان خواند: پیکر غرقه به خون باران میآید...
#علیرضا_حبیبی_فر، مداح این مراسم ساعتی قبل پس از صدور قرار بازداشت موقت از بازداشتگاه #نیروی_انتظامی #شهرستان_بهبهان به زندان منتقل شد. همچنین #محمد__حسین_صفرپور، مسئول #حسینه_اسلام_آباد که همراه با وی بازداشت شده بود نیز ساعتی پیش آزاد شد.
این شهروندان دوشنبه ۱۰ شهریور توسط نیروهای #اداره_اطلاعات_بهبهان بازداشت شده بودند.
آنها متهم هستند ، در «شب عاشورا» که امسال در بهبهان، همراه با تعداد دیگری از جوانان ساکن این شهر یاد فرزاد انصاری فر، #مهرداد_دشتی_نیا و #محمود_دشتی_نیا، دوستان هممحلهای خود و سه تن از جانباختگان اعتراضات آبان ۹۸ را گرامی داشتهاند.
#خونخواه_آبانیم #آبان_ادامه_دارد #آبان_پایان_ناپذیر_ایران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
مداح این مراسم برای فرزاد و دیگر قربانیان آبان خواند: پیکر غرقه به خون باران میآید...
#علیرضا_حبیبی_فر، مداح این مراسم ساعتی قبل پس از صدور قرار بازداشت موقت از بازداشتگاه #نیروی_انتظامی #شهرستان_بهبهان به زندان منتقل شد. همچنین #محمد__حسین_صفرپور، مسئول #حسینه_اسلام_آباد که همراه با وی بازداشت شده بود نیز ساعتی پیش آزاد شد.
این شهروندان دوشنبه ۱۰ شهریور توسط نیروهای #اداره_اطلاعات_بهبهان بازداشت شده بودند.
آنها متهم هستند ، در «شب عاشورا» که امسال در بهبهان، همراه با تعداد دیگری از جوانان ساکن این شهر یاد فرزاد انصاری فر، #مهرداد_دشتی_نیا و #محمود_دشتی_نیا، دوستان هممحلهای خود و سه تن از جانباختگان اعتراضات آبان ۹۸ را گرامی داشتهاند.
#خونخواه_آبانیم #آبان_ادامه_دارد #آبان_پایان_ناپذیر_ایران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
در #آبان_خونین_۹۸ ، جمهوری اسلامی ، محسن محمد پور را در حالی به قتل رساند که لباس عزاداری محرم تنش بود.
نوجوانی معصوم و خندان که جمهوری اسلامی کودک کش با ضربات مکرر باتوم آن را خاموش کرد…
نوجوانی که به دلیل ضرب و شتم شدید و ضربات مکرر شوکر و باتون به گردن و جمجمهاش بهدست اشرار جمهوری اسلامی پر پر شد.
#محسن_محمد_پور نوجوان ۱۷ سالهای که بر اساس گزارش عفو بینالملل، در اعتراضات سراسری آبان ۹۸ بهدست نیروهای انتظامی و امنیتی رژیم شیطانی کشته شد.
جمهوری اسلامی در حالی جمجمه محسن محمدپور را زیر ضربات باتون و شوکر له کرد که او «رخت محرم» بهتن داشت.
محرمی که خمینی میگفت: «این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است»...!
پیام حکومت این است که: مهم نیست شما مذهبی هستید یا نه. شیعه هستید یا سنی، مسیحی، یهودی یا زرتشتی و... وقتی باوری غیر از آنچه جمهوری اسلامی میخواهد داشته باشید؛ محکوم به مرگ خواهید شد.
#علیه_فراموشی #با_ما_که_آبان_دیده_ایم_قصه_ی_عاشورا_نگو
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
نوجوانی معصوم و خندان که جمهوری اسلامی کودک کش با ضربات مکرر باتوم آن را خاموش کرد…
نوجوانی که به دلیل ضرب و شتم شدید و ضربات مکرر شوکر و باتون به گردن و جمجمهاش بهدست اشرار جمهوری اسلامی پر پر شد.
#محسن_محمد_پور نوجوان ۱۷ سالهای که بر اساس گزارش عفو بینالملل، در اعتراضات سراسری آبان ۹۸ بهدست نیروهای انتظامی و امنیتی رژیم شیطانی کشته شد.
جمهوری اسلامی در حالی جمجمه محسن محمدپور را زیر ضربات باتون و شوکر له کرد که او «رخت محرم» بهتن داشت.
محرمی که خمینی میگفت: «این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است»...!
پیام حکومت این است که: مهم نیست شما مذهبی هستید یا نه. شیعه هستید یا سنی، مسیحی، یهودی یا زرتشتی و... وقتی باوری غیر از آنچه جمهوری اسلامی میخواهد داشته باشید؛ محکوم به مرگ خواهید شد.
#علیه_فراموشی #با_ما_که_آبان_دیده_ایم_قصه_ی_عاشورا_نگو
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
امروز زادروز امیر زرگر است، امیر زرگر ۲۳ سال داشت. و در اعتراضات #آبان_خونین_۹۸ یکی از لیدرهای اصلی شهریار بود، او از آبان ۹۸ تا اعتراضات سال ۱۴۰۱، همیشه در صف معترضین بود.
پس از آبان ۹۸ چندین تصویر از او در سایتهای امنیتی جمهوری اسلامی منتشر شده بود و درخواست شناسایی وی را داشتند، تصاویر از شهریار بود و گمان سپاه پاسداران این بود که وی در شهریار ساکن است اما او ساکن صادقیه تهران بود و در شهریار در یک کارگاه ریخته گری کار میکرد.
با آغاز اعتراضات ۱۴۰۱ او دوباره به خیابان بازگشت، یک روز در اعتراضات مهرماه ۱۴۰۱ در شهریار، زمانی که میبیند مامورها دارند دختری را کتک میزنند، به سمت آنها میرود تا از دختر دفاع کند.
مامورها، امیر را تا حد مرگ کتک میزنند و بعد به مسجدی میبرند و مجدد کتکش میزنند و سرش را میشکنند، امیر شانس میآورد و بیهوش میشود، بسیجیان از ترس اینکه اومرده است، او را به خیابانی میبرند و رها میکنند، او چند روزی را در بیمارستان بستری بود و بعد مرخص شد. اما همچنان در اعتراضات شرکت میکرد.
چند ماه بعد، یک روز که در کارگاه بود، چند نفر لباس شخصی با یک پرشیای بدون پلاک به آنجا میروند.
ساعتی بعد، تن نیمهجان امیر، که با گلولهی جنگی مجروح شده بود در خیابان پیدا میشود گلوله از فاصله بسیار نزدیک به سینه و پای وی اصابت کرده بود، او در منطقه کم رفت و آمدی رها شده بود ، خونریزی شدید باعث شده بود پای او عفونت کند، پیکر نیمه جان او توسط یک پاکبان به بیمارستان منتقل میشود، در بیمارستان مجبور به قطع پای وی شدند اما به علت عفونت شدید چند روز بعد در بیمارستان در بهمن ۱۴۰۱ در شهریار جان میبازد.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
پس از آبان ۹۸ چندین تصویر از او در سایتهای امنیتی جمهوری اسلامی منتشر شده بود و درخواست شناسایی وی را داشتند، تصاویر از شهریار بود و گمان سپاه پاسداران این بود که وی در شهریار ساکن است اما او ساکن صادقیه تهران بود و در شهریار در یک کارگاه ریخته گری کار میکرد.
با آغاز اعتراضات ۱۴۰۱ او دوباره به خیابان بازگشت، یک روز در اعتراضات مهرماه ۱۴۰۱ در شهریار، زمانی که میبیند مامورها دارند دختری را کتک میزنند، به سمت آنها میرود تا از دختر دفاع کند.
مامورها، امیر را تا حد مرگ کتک میزنند و بعد به مسجدی میبرند و مجدد کتکش میزنند و سرش را میشکنند، امیر شانس میآورد و بیهوش میشود، بسیجیان از ترس اینکه اومرده است، او را به خیابانی میبرند و رها میکنند، او چند روزی را در بیمارستان بستری بود و بعد مرخص شد. اما همچنان در اعتراضات شرکت میکرد.
چند ماه بعد، یک روز که در کارگاه بود، چند نفر لباس شخصی با یک پرشیای بدون پلاک به آنجا میروند.
ساعتی بعد، تن نیمهجان امیر، که با گلولهی جنگی مجروح شده بود در خیابان پیدا میشود گلوله از فاصله بسیار نزدیک به سینه و پای وی اصابت کرده بود، او در منطقه کم رفت و آمدی رها شده بود ، خونریزی شدید باعث شده بود پای او عفونت کند، پیکر نیمه جان او توسط یک پاکبان به بیمارستان منتقل میشود، در بیمارستان مجبور به قطع پای وی شدند اما به علت عفونت شدید چند روز بعد در بیمارستان در بهمن ۱۴۰۱ در شهریار جان میبازد.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
حسین شهبازی، از جاویدنامان و قهرمانان آبان ۹۸ در قلعه حسن خان است.
پدر یک پسر خردسال که دیگر چیزی از پدر بیاد ندارد جز تصویر بر دیوار ، حسین، کارگر کانکسسازی در تهران بود.او هم مانند همه هموطنانش نسبت به فقر و بیعدالتی معترض بود.
او عاشق فوتبال و از هواداران وفعالان در باشگاه استقلال بود.
حسین شهبازی در #آبان_خونین_۹۸ با شلیک سه گلوله بر قلبش به قتل رسیده است.
حسین یک فرزند خردسال به نام پارسا داشت، پارسای کوچک هنوز پدر را به یاد دارد و با خاطرات و سنگ مزار پدر بزرگ میشود، مادرش گفته است پارسای ۷ ساله حالا میگوید من را حسین صدا بزنید.
#حسین_شهبازی نیز همانند سایر شهیدان آبان ۱۳۹۸، نیروهای امنیتی فشار زیادی بر خانوادهاش وارد کردند تا قتل او را اطلاع رسانی نکنند و مراسم خاکسپاری را در سکوت و تنها با حضور خانواده برگزار کنند.
به همین خاطر حسین یکی از کشته شدگانی بود که کمتر از او گفته شد.
در نهایت، روی سنگ مزار حسین، آرم باشگاه محبوبش، استقلال، حک شد و این متن به چشم میخورد:«از خاک، به خاک - از مرگ چه باک»
او متولد ۲۹ تیر ۱۳۷۱ بود و امروز تولد حسین است .
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
پدر یک پسر خردسال که دیگر چیزی از پدر بیاد ندارد جز تصویر بر دیوار ، حسین، کارگر کانکسسازی در تهران بود.او هم مانند همه هموطنانش نسبت به فقر و بیعدالتی معترض بود.
او عاشق فوتبال و از هواداران وفعالان در باشگاه استقلال بود.
حسین شهبازی در #آبان_خونین_۹۸ با شلیک سه گلوله بر قلبش به قتل رسیده است.
حسین یک فرزند خردسال به نام پارسا داشت، پارسای کوچک هنوز پدر را به یاد دارد و با خاطرات و سنگ مزار پدر بزرگ میشود، مادرش گفته است پارسای ۷ ساله حالا میگوید من را حسین صدا بزنید.
#حسین_شهبازی نیز همانند سایر شهیدان آبان ۱۳۹۸، نیروهای امنیتی فشار زیادی بر خانوادهاش وارد کردند تا قتل او را اطلاع رسانی نکنند و مراسم خاکسپاری را در سکوت و تنها با حضور خانواده برگزار کنند.
به همین خاطر حسین یکی از کشته شدگانی بود که کمتر از او گفته شد.
در نهایت، روی سنگ مزار حسین، آرم باشگاه محبوبش، استقلال، حک شد و این متن به چشم میخورد:«از خاک، به خاک - از مرگ چه باک»
او متولد ۲۹ تیر ۱۳۷۱ بود و امروز تولد حسین است .
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing