تصویری که بارها و بارها در تاریخ ایران تکرار شد:
مادران خاوران
مادران آبان۹۸
مادران انقلاب ۱۴۰۱
تصویری از مادر قهرمان #رشت #محمد_رسول_مومنی_زاده یاد و نامش جاودان
#مهسا_امینی #انقلاب_آزادی_ایران
Irbr.news
@irbriefing
مادران خاوران
مادران آبان۹۸
مادران انقلاب ۱۴۰۱
تصویری از مادر قهرمان #رشت #محمد_رسول_مومنی_زاده یاد و نامش جاودان
#مهسا_امینی #انقلاب_آزادی_ایران
Irbr.news
@irbriefing
برای آخرین نگاه #محمد_رسول_مومنی_زاده که در آغوش برادرش آسمانی شد
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #علیه_فراموشی
Irbr.news
@irbriefing
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #علیه_فراموشی
Irbr.news
@irbriefing
مادر دادخواه شهید راه آزادی ایران #محمد_رسول_مومنی_زاده :«اگر حالم را میخواهی بدانی، درختی را تصور کن که تبر خورد و نیفتاد»
#دادخواهی #خیزش_سراسری_مردم_ایران #مهسا_امینی #انقلاب_آزادی_ایران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#دادخواهی #خیزش_سراسری_مردم_ایران #مهسا_امینی #انقلاب_آزادی_ایران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
زهرا کریمی مادر #محمد_رسول_مومنی_زاده جوان معترضی که ۳۰ شهریور در #رشت با شلیک مستقیم نیروهای حکومتی به قتل رسید در اینستاگرام خود نوشت:«بچم را کشتند هنوز قاتلی وجود ندارد. قاتلان رژیم بچمو کشتند و رژیم از قاتلان حمایت میکند. روی صحبتم با کسی یا کسانی است که جوانم را کشتند با بدترین وضع ممکن، قاتل یا بهتر بگم قاتلان پسرم من مادر محمدرسول تا خون در رگهایم هست آرام نمی نشینم»
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
تصویری که بارها و بارها در تاریخ ایران تکرار شد:
مادران خاوران
مادران آبان۹۸
مادران انقلاب ۱۴۰۱
تصویری از مادر قهرمان #رشت #محمد_رسول_مومنی_زاده یاد و نامش جاودان
#مهسا_امینی #انقلاب_آزادی_ایران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
مادران خاوران
مادران آبان۹۸
مادران انقلاب ۱۴۰۱
تصویری از مادر قهرمان #رشت #محمد_رسول_مومنی_زاده یاد و نامش جاودان
#مهسا_امینی #انقلاب_آزادی_ایران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ماموران پس از شلیک با وجود خونریزی شدید محمد رسول با باتوم دو برادر را کتک زدند و آنها را زیر مشت و لگد گرفتند.
حکومت با فرستادن تعداد زیادی مامور لباس شخصی در مراسم تدفین و فیلمبرداری، خانواده مومنزاده را تهدید و تحت فشار قرار داد. برخلاف فشارها اما مادرش گفت: «دادخواهم و نمیگذارم خون او پایمال شود.»
در این تصویر، چشمان بهتزده جوانی را میبینید که خیره به چشمان برادرش تلاش میکند تا چشم از دنیا نبندد.
دقیقا در این تصویر، #محمد_رسول_مومنی_زاده ۲۴ ساله در آغوش برادرش جان داد، وقتی از پشت به او تیر زدند، بیشتر از ۳۰ نفر موتور سوار با باتوم به او حمله میکنند، برادر میگوید: «خودم را به روی محمدرسول انداختم که پهلوی شکسته و تیرخوردهاش که غرق خون بود، لگد نخورد.»
زهرا کریمی، مادر محمد رسول به یکی از رسانهها گفته است : «وقتی به بیمارستان رفتم پر از لباس شخصی بود و وقتیکه جنازه کسی را در آنجا دیدم گفتم خدا به پدرومادرش رحم کند. پسر دیگرم به من گفت که این محمدرسول است. من قبول نمیکردم. نیروهای امنیتی نگذاشتند پیکر بچهام را ببینم و همینطوری در بیمارستان و حیاط و خیابان من را با زور و کشان کشان میبردند.»
او اضافه کرده: «زهرا کریمی گفت: «چرا بچه مرا از یک متری با اسلحه کشتید؟ مگر او چه کار کرده بود؟ من چه کنم که خون او پایمال نشود؟ من حتی اجازه نداشتم فرزند خودم را ببینم و ببوسم.»
برادر محمدرسول در حساب کاربری خود با اشاره به گزارش پزشکی قانونی تصریح کرد: در این گزارش نوشتهشده محمد رسول از ناحیه کبد آسیب دیده است، در حالی که گلوله از زیر بغل به برادرش اصابت کرده و در سردخانه قسمت پایین دنده او پاره شده بود.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from ایران بریفینگ
ماموران پس از شلیک با وجود خونریزی شدید محمد رسول با باتوم دو برادر را کتک زدند و آنها را زیر مشت و لگد گرفتند.
حکومت با فرستادن تعداد زیادی مامور لباس شخصی در مراسم تدفین و فیلمبرداری، خانواده مومنزاده را تهدید و تحت فشار قرار داد. برخلاف فشارها اما مادرش گفت: «دادخواهم و نمیگذارم خون او پایمال شود.»
در این تصویر، چشمان بهتزده جوانی را میبینید که خیره به چشمان برادرش تلاش میکند تا چشم از دنیا نبندد.
دقیقا در این تصویر، #محمد_رسول_مومنی_زاده ۲۴ ساله در آغوش برادرش جان داد، وقتی از پشت به او تیر زدند، بیشتر از ۳۰ نفر موتور سوار با باتوم به او حمله میکنند، برادر میگوید: «خودم را به روی محمدرسول انداختم که پهلوی شکسته و تیرخوردهاش که غرق خون بود، لگد نخورد.»
زهرا کریمی، مادر محمد رسول به یکی از رسانهها گفته است : «وقتی به بیمارستان رفتم پر از لباس شخصی بود و وقتیکه جنازه کسی را در آنجا دیدم گفتم خدا به پدرومادرش رحم کند. پسر دیگرم به من گفت که این محمدرسول است. من قبول نمیکردم. نیروهای امنیتی نگذاشتند پیکر بچهام را ببینم و همینطوری در بیمارستان و حیاط و خیابان من را با زور و کشان کشان میبردند.»
او اضافه کرده: «زهرا کریمی گفت: «چرا بچه مرا از یک متری با اسلحه کشتید؟ مگر او چه کار کرده بود؟ من چه کنم که خون او پایمال نشود؟ من حتی اجازه نداشتم فرزند خودم را ببینم و ببوسم.»
برادر محمدرسول در حساب کاربری خود با اشاره به گزارش پزشکی قانونی تصریح کرد: در این گزارش نوشتهشده محمد رسول از ناحیه کبد آسیب دیده است، در حالی که گلوله از زیر بغل به برادرش اصابت کرده و در سردخانه قسمت پایین دنده او پاره شده بود.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM