#ایران_بریفینگ / #امروز_در_تاریخ / امروز ۵ شهریور ۱۳۵۸ مهدی عراقی و حسین مهدیان را ترور کردند، گروه فرقان مسئولیت این ترور را بر عهده گرفت.
تروریستها دو نفر بودند که سوار بر موتورسیکلت ناگهان خودرو پیکانشان را به گلوله بستند که به کشته شدن مهدی عراقی و پسرش انجامید.
مهدی عراقی از جمله موسسان گروه فدائیان اسلام و از پایهگذاران اولیه حزب موتلفه اسلامی محسوب میشد که در ترور #حسنعلی_منصور نخست وزیر رژیم پهلوی حضور داشت و پس از پیروزی #انقلاب_اسلامی اولین مسئول #زندان_قصر_تهران بود.
در کمتر از یکسال مانده به بهمن ۱۳۵۷ عراقی در راستای مبارزه مسلحانه علیه پهلوی برخی از اعضای گروههای فلق را به سوریه و لبنان برای تعلیم نظامی فرستاد. وی همچنین با سایر گروهها از جمله فلاح، بشیر، صف، منصورون و فلق ارتباط داشت.
#گروه_فرقان در واقع تاکنون بطور مشخص ماهیتش مشخص نیست ، اما آنچه واضح است #مرتضی_الویری آن را در دل #گروه_فلاح ایجاد نمود که بعدها همگی این گروهها شاکله #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی شدند، بسیاری بر این باورند فرقان اصولا وجود فیزیکی نداشته و صرفا نامی جهت گمراه کردن بود و در واقع این سازمان به دستور بعضی از افراد همچون خامنهای، #هاشمی_رفسنجانی اقدام به حذف بعضی از چهرههای موثر انقلاب کردهاند.
Irbr.news
@irbriefing
تروریستها دو نفر بودند که سوار بر موتورسیکلت ناگهان خودرو پیکانشان را به گلوله بستند که به کشته شدن مهدی عراقی و پسرش انجامید.
مهدی عراقی از جمله موسسان گروه فدائیان اسلام و از پایهگذاران اولیه حزب موتلفه اسلامی محسوب میشد که در ترور #حسنعلی_منصور نخست وزیر رژیم پهلوی حضور داشت و پس از پیروزی #انقلاب_اسلامی اولین مسئول #زندان_قصر_تهران بود.
در کمتر از یکسال مانده به بهمن ۱۳۵۷ عراقی در راستای مبارزه مسلحانه علیه پهلوی برخی از اعضای گروههای فلق را به سوریه و لبنان برای تعلیم نظامی فرستاد. وی همچنین با سایر گروهها از جمله فلاح، بشیر، صف، منصورون و فلق ارتباط داشت.
#گروه_فرقان در واقع تاکنون بطور مشخص ماهیتش مشخص نیست ، اما آنچه واضح است #مرتضی_الویری آن را در دل #گروه_فلاح ایجاد نمود که بعدها همگی این گروهها شاکله #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی شدند، بسیاری بر این باورند فرقان اصولا وجود فیزیکی نداشته و صرفا نامی جهت گمراه کردن بود و در واقع این سازمان به دستور بعضی از افراد همچون خامنهای، #هاشمی_رفسنجانی اقدام به حذف بعضی از چهرههای موثر انقلاب کردهاند.
Irbr.news
@irbriefing
Telegram
ایران بریفینگ / مدیا
ایران بریفینگ
قسمت چهارم / محسن رضایی از اعضای گروه منصورون، یکی از هفت گروه تشکیلدهنده #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی ، بود، رضایی به اتفاق دوستان خود، نظیر #محمد_باقر_ذوالقدر و #علی_شمخانی که بعدها از معروفترین و بالاترین مقامات سپاه شدند از همان ابتدا در سپاه مشغول بودند.…
قسمت پنجم / رضایی درباره لزوم تشکیل «اطلاعات و تحقیقات وبررسی» که بعدها اطلاعات سپاه نام گرفت میگوید: «شروع ترورهای #گروه_فرقان و به شهادت رساندن آیتالله مطهری، سپس ترور ناموفق #اکبر_هاشمی_رفسنجانی نشان داد که ما از حوادث عقب هستیم و درحالیکه تشکیل واحد اطلاعاتی با مخالفت جدی روبهرو بود و اطلاعات در نظام پس از انقلاب یادآور #ساواک بود، واحد اطلاعات با کمترین امکانات و درواقع با هیچ راهاندازی شد و به قضیه گروه فرقان ورود کرد و #اکبر_گودرزی رهبر گروه و تعداد دیگری از کادرهای این گروه که نشان تحجر دینی به ذهن و زبان داشتند، دستگیر شدند»
گروه فرقان از مجهولترین گروههایی بود که هیچگاه ماهیت آن مشخص نشد و پس از چند ترور، محسن رضایی اولین فردی بود که اعلام کرد واحد اطلاعات سپاه همه اعضای فرقان را دستگیر کرده است و سپس با اعدام حدود ۲۵ نفر که فقط نام هفت نفر آنها ازجمله رئیس گروه که اکبر گودرزی بود اعلام شد و پرونده این گروه بسته شد.
چندین مقام اطلاعاتی انقلابی همچون #عزت_شاهی فرمانده اطلاعات کمیته اصولا اعتقاد دارند، چنین گروهی با نام فرقان وجود ندلشته وفرقان یک نام پوششی برای #گروه_فلاح به رهبری #مرتضی_الویری بوده، عزت شاهی معتقد است این ترورها تماما به حلقه #چپهای_امنیتی مربوط است، ورای آنکه بعدها مشخص شد، بسیاری از اعدامهای این گروه نیز کار سازمان مجاهدین خلق بوده و اصولاً ماهیت این گروه زیر سؤال است.
بهر روی مشخصا با بروز و سقوط گروه فرقان انجام فعالیتهای اطلاعاتی عملاً در سپاه پاسداران آغاز می شود و بعد از تشکیل واحد اطلاعات در عرصههای سیاسی هم وارد می شود ، او در مناظرههای تلویزیونی شرکت میکرد و با رئیسجمهور (بنیصدر) و یا اعضای دیگر گروههای سیاسی به بحثوجدل میپرداخت.
#محسن_رضایی بهسرعت در طی دو سال فرماندهیاش بر واحد اطلاعات سپاه بدل به چهره شناختهشده سپاه شد او درآنواحد برخوردهای سهمگینی با اغلب گروههای سیاسی مخالف و حتی منتقد سپاه و انقلاب اسلامی داشت؛ همین ها باعث شد محسن رضایی ۲۷ ساله در شهریور سال ۱۳۶۰، بافرمان خمینی به فرماندهی کل سپاه پاسداران منصوب شود.
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
گروه فرقان از مجهولترین گروههایی بود که هیچگاه ماهیت آن مشخص نشد و پس از چند ترور، محسن رضایی اولین فردی بود که اعلام کرد واحد اطلاعات سپاه همه اعضای فرقان را دستگیر کرده است و سپس با اعدام حدود ۲۵ نفر که فقط نام هفت نفر آنها ازجمله رئیس گروه که اکبر گودرزی بود اعلام شد و پرونده این گروه بسته شد.
چندین مقام اطلاعاتی انقلابی همچون #عزت_شاهی فرمانده اطلاعات کمیته اصولا اعتقاد دارند، چنین گروهی با نام فرقان وجود ندلشته وفرقان یک نام پوششی برای #گروه_فلاح به رهبری #مرتضی_الویری بوده، عزت شاهی معتقد است این ترورها تماما به حلقه #چپهای_امنیتی مربوط است، ورای آنکه بعدها مشخص شد، بسیاری از اعدامهای این گروه نیز کار سازمان مجاهدین خلق بوده و اصولاً ماهیت این گروه زیر سؤال است.
بهر روی مشخصا با بروز و سقوط گروه فرقان انجام فعالیتهای اطلاعاتی عملاً در سپاه پاسداران آغاز می شود و بعد از تشکیل واحد اطلاعات در عرصههای سیاسی هم وارد می شود ، او در مناظرههای تلویزیونی شرکت میکرد و با رئیسجمهور (بنیصدر) و یا اعضای دیگر گروههای سیاسی به بحثوجدل میپرداخت.
#محسن_رضایی بهسرعت در طی دو سال فرماندهیاش بر واحد اطلاعات سپاه بدل به چهره شناختهشده سپاه شد او درآنواحد برخوردهای سهمگینی با اغلب گروههای سیاسی مخالف و حتی منتقد سپاه و انقلاب اسلامی داشت؛ همین ها باعث شد محسن رضایی ۲۷ ساله در شهریور سال ۱۳۶۰، بافرمان خمینی به فرماندهی کل سپاه پاسداران منصوب شود.
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت پنجاه و هشت / اواخر مهر ۱۴۰۲ بود که مرگ سرتیپ پاسدار مهدی معینی از پایهگذاران قرارگاه صابرین و فرمانده یگان ویژه صابرین اعلام سد. #مهدی_معینی که فرماندهی سپاه استان آذربایجانغربی و ریاست دانشکده شهید مطهری بسیج دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین…
قسمت پنجاه و نه / پنج شنبه ۱۴ تیر ۱۳۵۸ در روزنامههای کشور خبری به چشم میخورد:«پاسدار خانه رفسنجانی با گلوله همکارش کشته شد»
روزنامهها بصورت مختصر نوشتهاند که از میان سه محافظ عضو سپاه منزل #اکبر_هاشمی_رفسنجانی یکی از آنها کشته شده است.
روزنامه آیندگان نام پاسدار ضارب و مقتول را هم ذکر کرده است :«دو روز پیش داریوش فرهمند یکی از پاسداران مستقر در منزل حجت الاسلام رفسنجانی با گلوله ای که غفلتا از اسلحه او خارج شد همکار دیگرش را به شدت مجروح کرد.
پاسدار مجروح - محمد تکه ای- بلافاصله به بیمارستان ایرانمهر منتقل شد اما شدت جراحت به قدری بود که معالجات تاثیری نبخشید و پاسدار مجروح در بیمارستان جان سپرد.
ضارب نیز که در اثر این تیراندازی غیرعمد سخت متاثر و شوکه شده بود در همین بیمارستان بستری شد»
نکته عجیب اما اینجاست که در چنین روزی در خاطرات روزانه هاشمی رفسنجانی که حتی «ماست و هندوانه خریدن عفت مرعشی هم ذکر میشود» هیچ اشارهای به این به «ظاهر حادثه» نشده است ، اما با کمی جستجو در خاطرات و مصاحبههای آن زمان مشخص است که پاسدار #محمد_تکه_ای از اعضای سابق « #گروه_فلاح » از جمله گروههای مبارز مسلح پیش از انقلاب به رهبری مرتضی الویری بوده که با پیروزی انقلاب به عضویت « #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی » در میآید و کمی بعد از آن همچون بسیار دیگر اعضای آن سازمان به سپاه پاسداران میپیوندد.
در خاطرات #مرتضی_الویری آمده است:«مجتبی طالقانی، پسر آیتالله طالقانی، به علت وابستگیاش به یک گروهک چپی و همراه داشتن اسلحه غیرقانونی دستگیر شده بود… از دفتر امام هم از من خواستند گزارشی تهیه بکنم تا مشخص شود این بازداشت عادلانه بوده یا سیاسی، با #اطلاعات_نخست_وزیری تماس گرفتم و از آنها خواستم ماموری را مشخص کنند، آقای #محسن_سازگارا گفت:«احتیاج به تحقیق نیست و تصادفا بازجوی ایشان را من هم میشناسم، محمد تکهای که پیش از انقلاب با ما در فلاح فعالیت داشت…»
مشخص نیست تکهای چگونه به حفاظت از هاشمی و خانه او میرسد و چرا کشته میشود،مگر اینکه آقایان الویری و سازگارا به عنوان تنها شاهدان زنده این ماجرا آن را فاش کنند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
روزنامهها بصورت مختصر نوشتهاند که از میان سه محافظ عضو سپاه منزل #اکبر_هاشمی_رفسنجانی یکی از آنها کشته شده است.
روزنامه آیندگان نام پاسدار ضارب و مقتول را هم ذکر کرده است :«دو روز پیش داریوش فرهمند یکی از پاسداران مستقر در منزل حجت الاسلام رفسنجانی با گلوله ای که غفلتا از اسلحه او خارج شد همکار دیگرش را به شدت مجروح کرد.
پاسدار مجروح - محمد تکه ای- بلافاصله به بیمارستان ایرانمهر منتقل شد اما شدت جراحت به قدری بود که معالجات تاثیری نبخشید و پاسدار مجروح در بیمارستان جان سپرد.
ضارب نیز که در اثر این تیراندازی غیرعمد سخت متاثر و شوکه شده بود در همین بیمارستان بستری شد»
نکته عجیب اما اینجاست که در چنین روزی در خاطرات روزانه هاشمی رفسنجانی که حتی «ماست و هندوانه خریدن عفت مرعشی هم ذکر میشود» هیچ اشارهای به این به «ظاهر حادثه» نشده است ، اما با کمی جستجو در خاطرات و مصاحبههای آن زمان مشخص است که پاسدار #محمد_تکه_ای از اعضای سابق « #گروه_فلاح » از جمله گروههای مبارز مسلح پیش از انقلاب به رهبری مرتضی الویری بوده که با پیروزی انقلاب به عضویت « #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی » در میآید و کمی بعد از آن همچون بسیار دیگر اعضای آن سازمان به سپاه پاسداران میپیوندد.
در خاطرات #مرتضی_الویری آمده است:«مجتبی طالقانی، پسر آیتالله طالقانی، به علت وابستگیاش به یک گروهک چپی و همراه داشتن اسلحه غیرقانونی دستگیر شده بود… از دفتر امام هم از من خواستند گزارشی تهیه بکنم تا مشخص شود این بازداشت عادلانه بوده یا سیاسی، با #اطلاعات_نخست_وزیری تماس گرفتم و از آنها خواستم ماموری را مشخص کنند، آقای #محسن_سازگارا گفت:«احتیاج به تحقیق نیست و تصادفا بازجوی ایشان را من هم میشناسم، محمد تکهای که پیش از انقلاب با ما در فلاح فعالیت داشت…»
مشخص نیست تکهای چگونه به حفاظت از هاشمی و خانه او میرسد و چرا کشته میشود،مگر اینکه آقایان الویری و سازگارا به عنوان تنها شاهدان زنده این ماجرا آن را فاش کنند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت پنجاه و نه / پنج شنبه ۱۴ تیر ۱۳۵۸ در روزنامههای کشور خبری به چشم میخورد:«پاسدار خانه رفسنجانی با گلوله همکارش کشته شد» روزنامهها بصورت مختصر نوشتهاند که از میان سه محافظ عضو سپاه منزل #اکبر_هاشمی_رفسنجانی یکی از آنها کشته شده است. روزنامه…
قسمت شصتم / در قسمت قبل دانستیم ۱۴ تیر ۱۳۵۸ داریوش فرهمند یکی از پاسداران مستقر در منزل رفسنجانی با شلیک گلولهای همکار دیگرش محمد تکهای را کشته.
اما محمد تکهای که بوده؟
#محمد_تکه_ای از اعضای سابق « #گروه_فلاح » از جمله گروههای مبارز مسلح پیش از انقلاب به رهبری مرتضی الویری بوده که با پیروزی انقلاب همگی به عضویت « #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی » در میآید و کمی بعد از آن همچون بسیار دیگر اعضای آن سازمان به سپاه پاسداران میپیوندد.
در خاطرات #مرتضی_الویری آمده است که مجتبی پسر #آیت_الله_طالقانی بازداشت شده و او از طریق تماس با محسن سازگارا در #اطلاعات_نخست_وزیری پی میبرد که محمد تکهای بازجوی پسر طالقانی است.
پسر طالقانی در آن زمان بازداشت شده بود.
بشارتی در مصاحبهای درباره اتهام مجتبی طالقانی می گوید:«هنگامی که ما در زندان بودیم، شایع بود که آقای مجتبی طالقانی افرادی را که حاضر به پذیرش تغییر ایدئولوژیک سازمان مجاهدین نبودند کشته است که مجید شریف واقفی، مرتضی صمدی لباف از جمله آنها بود.
بشارتی درمورد دلیل این ادعامی گوید: من گفتم از شورای مرکزی مجاهدین خلق آنهایی که با تغییر ایدئولوژیک مخالف بودند، کشته شدند و سند من هم« اسناد درونی خود سازمان است»
#علی_محمد_بشارتی در ادامه می گوید:ما(اطلاعات سپاه) پسر آقای طالقانی را در۲۳ فروردین ۵۸ دستگیر کردیم ،حکم بازداشت مجتبی طالقانی را من نوشتم و آقای غرضی دستگیر کرد.
پسر طالقانی در بازداشتگاه سپاه تهران نگهداری و بازداشت و طبق گفته #محسن_سازگارا به #مرتضی_الویری ، محمد تکهای بازجوی او بوده است.
تبلیغات و هیاهوی مجاهدین خلق بالا میگیرد و خمینی به الویری ماموریت میدهد تا ماجرا به نحویی ختم به خیر شود.
در نهایت الویری(به عنوان مسئول گروه تحقیق)، بشارتی(مسئول اطلاعات وتحقیقات سپاه) دانشمنفرد، غرضی و تکهای( به عنوان مسئولان پرونده و بازجوی مجتبی) نزد خمینی میروند.
بشارتی میگوید:«ما خدمت امام رفتیم و گفتیم که ایشان(مجتبی) را احضار و دستگیر کردیم که ببینیم موضوع چیست،اما آقای طالقانی به نشانه اعتراض تهران را ترک کردند رفتند طالقان و خوب ایشان عضو شورای انقلاب هم بود. همه حتی حزب جمهوری هم ما را محکوم کردند و بعد مشکلات زیادی به وجود آمد و منافقین اعلامیههای فراوانی در حمایت از آقای طالقانی صادر کردند…
ادامه دارد
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
اما محمد تکهای که بوده؟
#محمد_تکه_ای از اعضای سابق « #گروه_فلاح » از جمله گروههای مبارز مسلح پیش از انقلاب به رهبری مرتضی الویری بوده که با پیروزی انقلاب همگی به عضویت « #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی » در میآید و کمی بعد از آن همچون بسیار دیگر اعضای آن سازمان به سپاه پاسداران میپیوندد.
در خاطرات #مرتضی_الویری آمده است که مجتبی پسر #آیت_الله_طالقانی بازداشت شده و او از طریق تماس با محسن سازگارا در #اطلاعات_نخست_وزیری پی میبرد که محمد تکهای بازجوی پسر طالقانی است.
پسر طالقانی در آن زمان بازداشت شده بود.
بشارتی در مصاحبهای درباره اتهام مجتبی طالقانی می گوید:«هنگامی که ما در زندان بودیم، شایع بود که آقای مجتبی طالقانی افرادی را که حاضر به پذیرش تغییر ایدئولوژیک سازمان مجاهدین نبودند کشته است که مجید شریف واقفی، مرتضی صمدی لباف از جمله آنها بود.
بشارتی درمورد دلیل این ادعامی گوید: من گفتم از شورای مرکزی مجاهدین خلق آنهایی که با تغییر ایدئولوژیک مخالف بودند، کشته شدند و سند من هم« اسناد درونی خود سازمان است»
#علی_محمد_بشارتی در ادامه می گوید:ما(اطلاعات سپاه) پسر آقای طالقانی را در۲۳ فروردین ۵۸ دستگیر کردیم ،حکم بازداشت مجتبی طالقانی را من نوشتم و آقای غرضی دستگیر کرد.
پسر طالقانی در بازداشتگاه سپاه تهران نگهداری و بازداشت و طبق گفته #محسن_سازگارا به #مرتضی_الویری ، محمد تکهای بازجوی او بوده است.
تبلیغات و هیاهوی مجاهدین خلق بالا میگیرد و خمینی به الویری ماموریت میدهد تا ماجرا به نحویی ختم به خیر شود.
در نهایت الویری(به عنوان مسئول گروه تحقیق)، بشارتی(مسئول اطلاعات وتحقیقات سپاه) دانشمنفرد، غرضی و تکهای( به عنوان مسئولان پرونده و بازجوی مجتبی) نزد خمینی میروند.
بشارتی میگوید:«ما خدمت امام رفتیم و گفتیم که ایشان(مجتبی) را احضار و دستگیر کردیم که ببینیم موضوع چیست،اما آقای طالقانی به نشانه اعتراض تهران را ترک کردند رفتند طالقان و خوب ایشان عضو شورای انقلاب هم بود. همه حتی حزب جمهوری هم ما را محکوم کردند و بعد مشکلات زیادی به وجود آمد و منافقین اعلامیههای فراوانی در حمایت از آقای طالقانی صادر کردند…
ادامه دارد
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
روایت ۸۷ / کتاب خاطرات مرتضی الویری: اوائل سال ۱۳۵۱ بود وحالا یکسالی میشد که من همکاری خود را به طور جدی با سـازمان مجاهـدین خلـق آغـاز کرده بودم… مجلهای منتشر میشد به نام «این هفته» در ایـن مجلـه، عکسهای سکـسی چاپ میشد و تنها مجله لختی کشور بود که…
روایت ۸۸/ کتاب خاطرات #مرتضی_الویری:
... پس از مدتی بین من و شرکت ایران ناسیونال اختلافی پـیش آمد. ایـن مسئله، برایم بهانه خوبی بود تا از شرکت بیرون بروم .... پس از بیرون آمدنم، من و آقای محمد کاظم پیرو رضوی از اعضای #گروه_فلاح شـرکتی تحـت عنـوان شرکت پوش تأسیس کردیم، که کارهای الکترومکانیکی و تعمیرات و مشاوره انجام میداد... ...دفتر شرکت پوش در قلهک را به محل کار گروه فلاح تبدیل کردیم.
در آنجا جزوههای تشکیلاتی را که از طریق #گروه_فجراسلام به دست ما میرسید را تکثیر و توزیع میکردیم ...عملاً مبارزه مسلحانه را کنار گذاشته بودیم…اواخر سال ۱۳۵۶ یکی از اعضای گروه فلاح، بـه نـام حمیـد غفور مغربی که در آن موقع، دانشجوی مهندسی شیمی دانشکده فنی بود و اکنون در کسوت روحانیت است دستگیر شد.
چندی بعد، عضوی دیگر از گروه به نام نادر حلیمی که اکنون از برادران رده بالای سپاه است کـه مـا او را بـرای فراگیـری شیوههای جاسازی، نزد حاج حسن میرزایی که در خیابان عـینالدولـه کارگـاه نجاری داشت فرستاده بودیم، نیز دستگیر شد ...پس از مشورت با اعـضای گـروه قرار بر این شد که در اسرع وقت از کشور فرار کنم.
همسرم هم که در آن زمـان، دبیر ادبیات یکی از دبیرستانهای کرج بود و با گروه فلاح همکاری داشت، تـصمیم گرفت در این فرار با من همراه باشد ...در فرودگاه مهرآباد ...ما را دستگیر کردند و به شهربانی بردند ...همسرم خـودش را زن خانـهدار و بـیخبـر از مـسائل سیاسی معرفی کرد و پس از چند روز آزاد شد. اما من تا فروردین ۱۳۵۷ در زندان ماندم ...
هفت، هشت ماه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، روزی آقای مطهری مرا صدا کرد و گفت: پیروزی نزدیک است و ما دنبال دولت و کادر اجرایی هستیم شما آدمهایی را کـه در حـد فرمانـداری و اسـتانداری و وزارت هستند، به ما معرفی کن.... به خاطر اینکه در گروه فلاح چند مهندس وجود داشت، تدارکات فنی راهپیمائیها را به گروه فلاح میسپردند. کار ما این بود که مسیر راهپیمایی را پوشش صوتی بدهیم ...دوستی داشتیم به نـام #حسین_شیخ_عطار که از صدا و سیما اخـراج شـده بـود. او توانـست از طریق همکاران سابقش در صدا و سیما، چند دستگاه بیسیم را به دست ما برساند، همین بیسیمها شد مهمترین ابزار دست ما برای روز ورود امام از فرودگاه تا بهشت زهرا و بعد از آن مایه کنترل امنیت در مدرسه رفاه شد.
ادامه دارد…
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
... پس از مدتی بین من و شرکت ایران ناسیونال اختلافی پـیش آمد. ایـن مسئله، برایم بهانه خوبی بود تا از شرکت بیرون بروم .... پس از بیرون آمدنم، من و آقای محمد کاظم پیرو رضوی از اعضای #گروه_فلاح شـرکتی تحـت عنـوان شرکت پوش تأسیس کردیم، که کارهای الکترومکانیکی و تعمیرات و مشاوره انجام میداد... ...دفتر شرکت پوش در قلهک را به محل کار گروه فلاح تبدیل کردیم.
در آنجا جزوههای تشکیلاتی را که از طریق #گروه_فجراسلام به دست ما میرسید را تکثیر و توزیع میکردیم ...عملاً مبارزه مسلحانه را کنار گذاشته بودیم…اواخر سال ۱۳۵۶ یکی از اعضای گروه فلاح، بـه نـام حمیـد غفور مغربی که در آن موقع، دانشجوی مهندسی شیمی دانشکده فنی بود و اکنون در کسوت روحانیت است دستگیر شد.
چندی بعد، عضوی دیگر از گروه به نام نادر حلیمی که اکنون از برادران رده بالای سپاه است کـه مـا او را بـرای فراگیـری شیوههای جاسازی، نزد حاج حسن میرزایی که در خیابان عـینالدولـه کارگـاه نجاری داشت فرستاده بودیم، نیز دستگیر شد ...پس از مشورت با اعـضای گـروه قرار بر این شد که در اسرع وقت از کشور فرار کنم.
همسرم هم که در آن زمـان، دبیر ادبیات یکی از دبیرستانهای کرج بود و با گروه فلاح همکاری داشت، تـصمیم گرفت در این فرار با من همراه باشد ...در فرودگاه مهرآباد ...ما را دستگیر کردند و به شهربانی بردند ...همسرم خـودش را زن خانـهدار و بـیخبـر از مـسائل سیاسی معرفی کرد و پس از چند روز آزاد شد. اما من تا فروردین ۱۳۵۷ در زندان ماندم ...
هفت، هشت ماه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، روزی آقای مطهری مرا صدا کرد و گفت: پیروزی نزدیک است و ما دنبال دولت و کادر اجرایی هستیم شما آدمهایی را کـه در حـد فرمانـداری و اسـتانداری و وزارت هستند، به ما معرفی کن.... به خاطر اینکه در گروه فلاح چند مهندس وجود داشت، تدارکات فنی راهپیمائیها را به گروه فلاح میسپردند. کار ما این بود که مسیر راهپیمایی را پوشش صوتی بدهیم ...دوستی داشتیم به نـام #حسین_شیخ_عطار که از صدا و سیما اخـراج شـده بـود. او توانـست از طریق همکاران سابقش در صدا و سیما، چند دستگاه بیسیم را به دست ما برساند، همین بیسیمها شد مهمترین ابزار دست ما برای روز ورود امام از فرودگاه تا بهشت زهرا و بعد از آن مایه کنترل امنیت در مدرسه رفاه شد.
ادامه دارد…
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
روایت ۸۸/ کتاب خاطرات #مرتضی_الویری: ... پس از مدتی بین من و شرکت ایران ناسیونال اختلافی پـیش آمد. ایـن مسئله، برایم بهانه خوبی بود تا از شرکت بیرون بروم .... پس از بیرون آمدنم، من و آقای محمد کاظم پیرو رضوی از اعضای #گروه_فلاح شـرکتی تحـت عنـوان شرکت پوش…
روایت ۸۹/ … خاطرات #مرتضی_الویری…
ازسوی آقای مطهری همه امور فنی ورود امام به ما سپرده شده بود وکار دست #گروه_فلاح بود، خاطرم هست که افراد کمیته موقت که پیـشتر عهـدهدار کمیتـه اسـتقبال از امـام بودند اگر چه ما کارمان امور امنیتی نبود اما چند ساواکی را هم در روز استقبال از امام دستگیر کردند،عدهای عقیده داشتند که باید آنها را اعدام کرد. نظر مقابل آن هم این بود که آنها را نگه داریم،شاید از طریق آنها به سرنخی برسیم و بهتر است که این گونه افراد، فعلا اعدام نشوند،آن موقع شهید رجـایی نگهبـان زندان ومسئول بازداشتگاه مدرسه رفاه بود، زیر زمین بزرگی بود که همه را آنجا جا داده بودند، آقای رجایی تفنگ روی کولش میگذاشت و پاس میداد و کسی حدس نمیزد که او دو سال دیگر، رئیس جمهور ایران شود.
در آن روزها، افرادیکه بعداً سمتها ومسئولیتهای اصلی کشور را به عهده گرفتند، خالصا مخلصا، در کنار هم فعالیت و کار میکردند و هیچ احساس برتری و پستتری و بالا بودن و پایین بودن، وجود نداشـت.
در کمیتـه استقبال از امام با چهرههایی آشنا شدم که تا پیش از آن، به علت خفقان حاکم بر کشور، آنها را نمیشناختم. یکی از این اشخاص، آقای بهزاد نبوی بود...
[مرتضی الویری در تمامی مراحل خاطراتش اشارهای به گروه فرقان نمیکند اما دهها شواهد مستند وجود دارد که الویری پس از آنکه به لو رفتن گروه فلاح مشکوک میشود #گروه_فرقان را در دل #گروه_فلاح ایجاد نمود که بعدها همگی این گروهها شاکله #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی شدند، فرقان اصولا وجود فیزیکی نداشته و صرفا نامی جهت گمراه کردن بود و در واقع این سازمان بعدها به دستور بعضی از افراد همچون خامنهای، #هاشمی_رفسنجانی اقدام به حذف بعضی از چهرههای موثر انقلاب کردهاند.]
[گروه فرقان و فلاح از حوالی آبان۵۷ در خانهای در خیابان ایران کار تکثیر وانتشاراتی خود را انجام میداد، این همان خانهای است که خامنهای مدتی در آن اقامت داشت و کمی بعدتر #اکبر_گودرزی به عنوان رهبر گروه فرقان در آن بازداشت]
#بهزاد_نبوی ۱۳ بهمن ۱۳۵۷ یک روز پس از ورود خمینی به ایران پیشنهاد ادغام همه گروههای مسلح پیش از انقلاب را میدهد.
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ازسوی آقای مطهری همه امور فنی ورود امام به ما سپرده شده بود وکار دست #گروه_فلاح بود، خاطرم هست که افراد کمیته موقت که پیـشتر عهـدهدار کمیتـه اسـتقبال از امـام بودند اگر چه ما کارمان امور امنیتی نبود اما چند ساواکی را هم در روز استقبال از امام دستگیر کردند،عدهای عقیده داشتند که باید آنها را اعدام کرد. نظر مقابل آن هم این بود که آنها را نگه داریم،شاید از طریق آنها به سرنخی برسیم و بهتر است که این گونه افراد، فعلا اعدام نشوند،آن موقع شهید رجـایی نگهبـان زندان ومسئول بازداشتگاه مدرسه رفاه بود، زیر زمین بزرگی بود که همه را آنجا جا داده بودند، آقای رجایی تفنگ روی کولش میگذاشت و پاس میداد و کسی حدس نمیزد که او دو سال دیگر، رئیس جمهور ایران شود.
در آن روزها، افرادیکه بعداً سمتها ومسئولیتهای اصلی کشور را به عهده گرفتند، خالصا مخلصا، در کنار هم فعالیت و کار میکردند و هیچ احساس برتری و پستتری و بالا بودن و پایین بودن، وجود نداشـت.
در کمیتـه استقبال از امام با چهرههایی آشنا شدم که تا پیش از آن، به علت خفقان حاکم بر کشور، آنها را نمیشناختم. یکی از این اشخاص، آقای بهزاد نبوی بود...
[مرتضی الویری در تمامی مراحل خاطراتش اشارهای به گروه فرقان نمیکند اما دهها شواهد مستند وجود دارد که الویری پس از آنکه به لو رفتن گروه فلاح مشکوک میشود #گروه_فرقان را در دل #گروه_فلاح ایجاد نمود که بعدها همگی این گروهها شاکله #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی شدند، فرقان اصولا وجود فیزیکی نداشته و صرفا نامی جهت گمراه کردن بود و در واقع این سازمان بعدها به دستور بعضی از افراد همچون خامنهای، #هاشمی_رفسنجانی اقدام به حذف بعضی از چهرههای موثر انقلاب کردهاند.]
[گروه فرقان و فلاح از حوالی آبان۵۷ در خانهای در خیابان ایران کار تکثیر وانتشاراتی خود را انجام میداد، این همان خانهای است که خامنهای مدتی در آن اقامت داشت و کمی بعدتر #اکبر_گودرزی به عنوان رهبر گروه فرقان در آن بازداشت]
#بهزاد_نبوی ۱۳ بهمن ۱۳۵۷ یک روز پس از ورود خمینی به ایران پیشنهاد ادغام همه گروههای مسلح پیش از انقلاب را میدهد.
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing