ایران بریفینگ
روایت ۲۷ / هفتهنامه انگلیسى اکونومیست ۳۰ ژانویه ۱۹۸۶ : بنا به گفته یکى از کمونیستهاى ایرانى که اخیرا به غرب فرار کرده است، یکى دیگر ازرابطهاى شوروى در ایران آیت الله #سید_محمد_موسوی_خوئینی_ها مىباشد، بنا بر گزارش سازمان سیا موسوی خوئینیها پس از آنکه…
روایت ۲۸ /در بهار ۱۹۸۲ ژنرال اویسی از منابع نزدیک به خمینی خبر یافت که در سال۱۹۸۱ آمریکا پیشنهاد فروش اسلحه به جمهورى اسلامى داده است.
دولت ریگان از طریقCIAبا امید تجدید رابطه با ایران چندین بار مقدمه چینى نموده بود اما خمینی دست رد به سینه آنها زده و گفته بود که احتیاج بـه دریافت هیچ اسلحهاى از شیطان ندارد و به طور خصوصى گفته بود که آمریکایىها به خاطر یک دلار مادر خود را هم مىفروشند ما از همه جا مىتوانیم اسلحه تـأمین کنیم، دلیلى ندارد با آنها معامله کنیم.
در سال ۱۹۸۲ اویسى دل شکسته و سرخورده شده بود،در جلسهاى باCIA باز هم با رابط خود روبرو شد:«شما مىگویید که به ما کمک میکنید و در همان حال به خمینى هم پیشنهاد فروش اسلحه مىدهید،مىدانم که بازى شما چیست،دارید از ما به عنوان طعمه استفاده مىکنید، تا خمینی را بـه سـر میـز معامله بکشید،اگر مردم آمریکا از این ماجرا مطلع شوند، بسیار خشمگین خواهند شد افسر سیا وقتی با فشار #ارتشبد_غلامعلی_اویسی مواجه شد،گفت کـه قـضیه اسلحه چندان هم عقیده بدى نیست و فروش اسلحه بـه ایـران میتوانـد هدفهاى متعددی را برآورده کند.
آمریکا خواهد فهمید که ایران به چه سلاحهایى نیـاز دارد و بدین ترتیب متوجه نکات ضعف ارتش آنها خواهد شد،همچنین موجب تسهیل در ایجاد تماس مستقیم با افسران ارتش شده، اویسى با عصبانیت گفت:اگر که شما به ایران اسلحه بفروشید،اعتبار بینالمللى آمریکا از بین خواهد رفت،من به رئیس جمهور و وزیر امور خارجه، نامه نوشتم و عواقب آن کار را یادآورى خواهم کرد.
مأمور سیا با اعتماد به نفس کامل پاسخ داد:اولا که من نباید ایـن مطلب را به شما مىگفتم،ثانیا من حامل چنان نامهاى نخواهم بود اما بدانید که اگر چنان نامهاى بنویسید، وزارتخارجه در باطل کردن پناهندگى سیاسى شما تردیدى نخواهد کرد و شما و خانوادهتان در خطر قرار خواهیدگرفت،روز بعد که من [رفیعزاده] دوباره با همان افسر تنها شده بودم، موقعیت را براى بیان کردن حرف دلم مقتضى دیدم،با لبخندى گفت:«سعودیها بدون چراغ سبز واشنگتن کارى نخواهند کرد اگرواشنگتن از عربستان بخواهد که به مخالفین آیتالله پول بدهد،آنها در یک چشم به هم زدن اطاعت مىکنند و اگر واشنگتن از آنها بخواهد که به ایـران اسلحه بدهند، باز هم معطل نخواهند کرد،آنها بهترین معامله گران دنیا هستند،سپس گفت:منصور، من و تو سیاستگزار نیستیم.
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
دولت ریگان از طریقCIAبا امید تجدید رابطه با ایران چندین بار مقدمه چینى نموده بود اما خمینی دست رد به سینه آنها زده و گفته بود که احتیاج بـه دریافت هیچ اسلحهاى از شیطان ندارد و به طور خصوصى گفته بود که آمریکایىها به خاطر یک دلار مادر خود را هم مىفروشند ما از همه جا مىتوانیم اسلحه تـأمین کنیم، دلیلى ندارد با آنها معامله کنیم.
در سال ۱۹۸۲ اویسى دل شکسته و سرخورده شده بود،در جلسهاى باCIA باز هم با رابط خود روبرو شد:«شما مىگویید که به ما کمک میکنید و در همان حال به خمینى هم پیشنهاد فروش اسلحه مىدهید،مىدانم که بازى شما چیست،دارید از ما به عنوان طعمه استفاده مىکنید، تا خمینی را بـه سـر میـز معامله بکشید،اگر مردم آمریکا از این ماجرا مطلع شوند، بسیار خشمگین خواهند شد افسر سیا وقتی با فشار #ارتشبد_غلامعلی_اویسی مواجه شد،گفت کـه قـضیه اسلحه چندان هم عقیده بدى نیست و فروش اسلحه بـه ایـران میتوانـد هدفهاى متعددی را برآورده کند.
آمریکا خواهد فهمید که ایران به چه سلاحهایى نیـاز دارد و بدین ترتیب متوجه نکات ضعف ارتش آنها خواهد شد،همچنین موجب تسهیل در ایجاد تماس مستقیم با افسران ارتش شده، اویسى با عصبانیت گفت:اگر که شما به ایران اسلحه بفروشید،اعتبار بینالمللى آمریکا از بین خواهد رفت،من به رئیس جمهور و وزیر امور خارجه، نامه نوشتم و عواقب آن کار را یادآورى خواهم کرد.
مأمور سیا با اعتماد به نفس کامل پاسخ داد:اولا که من نباید ایـن مطلب را به شما مىگفتم،ثانیا من حامل چنان نامهاى نخواهم بود اما بدانید که اگر چنان نامهاى بنویسید، وزارتخارجه در باطل کردن پناهندگى سیاسى شما تردیدى نخواهد کرد و شما و خانوادهتان در خطر قرار خواهیدگرفت،روز بعد که من [رفیعزاده] دوباره با همان افسر تنها شده بودم، موقعیت را براى بیان کردن حرف دلم مقتضى دیدم،با لبخندى گفت:«سعودیها بدون چراغ سبز واشنگتن کارى نخواهند کرد اگرواشنگتن از عربستان بخواهد که به مخالفین آیتالله پول بدهد،آنها در یک چشم به هم زدن اطاعت مىکنند و اگر واشنگتن از آنها بخواهد که به ایـران اسلحه بدهند، باز هم معطل نخواهند کرد،آنها بهترین معامله گران دنیا هستند،سپس گفت:منصور، من و تو سیاستگزار نیستیم.
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
روایت ۲۸ /در بهار ۱۹۸۲ ژنرال اویسی از منابع نزدیک به خمینی خبر یافت که در سال۱۹۸۱ آمریکا پیشنهاد فروش اسلحه به جمهورى اسلامى داده است. دولت ریگان از طریقCIAبا امید تجدید رابطه با ایران چندین بار مقدمه چینى نموده بود اما خمینی دست رد به سینه آنها زده و گفته…
روایت ۲۹ / [منصور رفیعزاده کارشناس ارشد ساواک بود که از او به عنوان مغز متحرک #ساواک یاد میشود، اوبعد از #انقلاب۵۷ و خروجش از ایران برای چند سال در سازمان سیا تحلیلگر ارشد بود، وی راوی این سطور و از آخرین افرادی است که با #ارتشبد_غلامعلی_اویسی در ارتباط بوده]
رفیعزاده در ادامه دیدار سرنوشت ساز خودش و اویسی و نماینده سیا میگوید:«بعدها در زمستان ۱۹۸۲ همان افسرCIA اصرار کرد که ترتیب یک قـرار ملاقـات دیگر بـا #ژنرال_اویسی را در پاریس بدهم ، تیمسار ابتدا قبول نکرد وگفت:«منصور ما با آمریکاییها فقط داریم وقتمان را تلف میکنیم»، وقتى که با مردCIA در رستوران چهارستاره ملاقات کردیم،اویسى طبق معمول یک لیوان آب پرتغال سفارش داد و سپس شـروع بـه حرکـات غیرعادى نمود و گفت:«من نمىخواهم امروز راجع بـه سیاسـت حـرف بـزنیم، دلـم مىخواهد گریه کنم،اما چون رسـتوران جـاى مناسـبى بـراى گریـه نیـست در نتیجـه مىخواهم بخندم!، او در طول غذا هر وقت که مأمورCIA چیزى در رابطـه بـا سیاسـت بـر زبـان میآورد، اویسى با صدایى بلنـد خنـده سـر میداد، مـأمورCIA کـه از حرکـات اویسى به شدت عصبى شده بود، با حیرت گفت:«چرا نمىخواهی با مـن حـرف بزنی ، مشکلش چیست؟
اویسى باز هم با صدایى بلند زیر خنده زد، مـأمور CIA با ناراحتى فراوان دست از تلاش برنداشت:«مىدانم که شما ناراحت و عـصبانى هستید،اما ما با دولت ایران همکارى نکردهایم، یک بار دیگر اویسى خنده بلندى سر داد،در این لحظه همه مشتریان رستوران به ما خیره شدند،این وضعیت حدودا به مدت دو ساعت ادامه یافت،این ملاقات، آخرین تماس #غلامعلی_اویسی باCIA بود.
چند ماه بعد در هشتم فوریه ۱۹۸۴ او و برادرش در نزدیکى آپارتمـان خـود توسط مزدوران گروه لبنانی جهاد اسلامی، به رهبری عماد مغنیه، در پاریس به قتـل رسیدند.
از آن تاریخ من همیشه در این اندیشه بودهام که اویسى را مزدورهای آیت الله کشتند اما دستور را چه کسی داد؟ CIA ؟
ادامه دارد…
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
رفیعزاده در ادامه دیدار سرنوشت ساز خودش و اویسی و نماینده سیا میگوید:«بعدها در زمستان ۱۹۸۲ همان افسرCIA اصرار کرد که ترتیب یک قـرار ملاقـات دیگر بـا #ژنرال_اویسی را در پاریس بدهم ، تیمسار ابتدا قبول نکرد وگفت:«منصور ما با آمریکاییها فقط داریم وقتمان را تلف میکنیم»، وقتى که با مردCIA در رستوران چهارستاره ملاقات کردیم،اویسى طبق معمول یک لیوان آب پرتغال سفارش داد و سپس شـروع بـه حرکـات غیرعادى نمود و گفت:«من نمىخواهم امروز راجع بـه سیاسـت حـرف بـزنیم، دلـم مىخواهد گریه کنم،اما چون رسـتوران جـاى مناسـبى بـراى گریـه نیـست در نتیجـه مىخواهم بخندم!، او در طول غذا هر وقت که مأمورCIA چیزى در رابطـه بـا سیاسـت بـر زبـان میآورد، اویسى با صدایى بلنـد خنـده سـر میداد، مـأمورCIA کـه از حرکـات اویسى به شدت عصبى شده بود، با حیرت گفت:«چرا نمىخواهی با مـن حـرف بزنی ، مشکلش چیست؟
اویسى باز هم با صدایى بلند زیر خنده زد، مـأمور CIA با ناراحتى فراوان دست از تلاش برنداشت:«مىدانم که شما ناراحت و عـصبانى هستید،اما ما با دولت ایران همکارى نکردهایم، یک بار دیگر اویسى خنده بلندى سر داد،در این لحظه همه مشتریان رستوران به ما خیره شدند،این وضعیت حدودا به مدت دو ساعت ادامه یافت،این ملاقات، آخرین تماس #غلامعلی_اویسی باCIA بود.
چند ماه بعد در هشتم فوریه ۱۹۸۴ او و برادرش در نزدیکى آپارتمـان خـود توسط مزدوران گروه لبنانی جهاد اسلامی، به رهبری عماد مغنیه، در پاریس به قتـل رسیدند.
از آن تاریخ من همیشه در این اندیشه بودهام که اویسى را مزدورهای آیت الله کشتند اما دستور را چه کسی داد؟ CIA ؟
ادامه دارد…
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing