ایران بریفینگ
مصطفی پور محمدی وزارت اطلاعات را اینگونه تشریح میکند:«اولاً وزارت اطلاعات سال ۶۳ تشکیلشده و این نکته تاریخی مهمی است، قبلش سه جا اطلاعات بوده؛ اطلاعات امنیتی که بیشتر در سپاه بود، ضد جاسوسی و اطلاعات جاسوسی بیشتر در نخستوزیری بود و یکسری اطلاعات امنیتی…
تعبیری بود در وزارت اطلاعات که هفتخطها اینجا جمع هستند، تعبیر شماتیک بود، هم همه خطوط و هممعنی هفتخط به معنی رایج عامیانه مردمیاش. با همه این موضعگیریها که حتی در وزارت این نظرات ابراز هم میشد، اینطور هم نبود که پنهانکاری بکنند، یعنی این مواضع روشن بود، بچههای لانه جاسوسی که لانه را گرفته بودند، در اطلاعات نخستوزیری بودند و همه به وزارت آمدند؛ یعنی با گرایشهایی که داشتند؛ رئوس اصلاحطلبان، مشارکت و مجاهدین انقلاب و اینها را تشکیل میدادند.
خسرو تهرانی نخستوزیری بود اما آقای عالیخانی از بچههای سپاه بود. در بحث قتلهای زنجیرهای که شما بحث خاصتان خودسر بودن بود، نه آن بخش وزارت اطلاعات هیچ خودسر نبودند. شاید مدیرانش یکسری تصمیمات بد میگرفتند، ما داشتیم جاهایی که خود من موضع و انتقاد داشتم که بیخود کردید این تصمیم را گرفتید.
من در یکبخشی بود در گپهای مباحثاتی با دوستانمان صحبت میکردیم میگفتم که این سیاست را قبول ندارم، نباید اینجور باشید اما اینجور نبود که از دست رها باشد؛ حتی این داستان قتلهای زنجیرهای در سیستم اتفاق افتاد، جانشین امنیت، یعنی معاونت امنیت، جانشینش مدیر این پروژه بود که گرایش چپ داشتند[اشاره مصطفی پور محمدی به مصطفی کاظمی است] ، یعنی جایی نبود که ۵ نفر خودسرانه آمده باشند دست به این کار زده باشند. اینها برای خودشان تحلیلی داشتند و فکر میکردند طبق آن تحلیل باید بهنظام خدمت کنند و اصلاحطلبان را از ورطه خطرناکی که در آن خواهند افتاد، نجات بدهند؛ تحلیلشان هم این بود که ضدانقلاب دارد به اصلاحطلبها میچسبد و ما ناچاریم دوباره حوادث سال ۶۰ و جنگهای خیابانی را تکرار و تجربه کنیم.
#مصطفی_پورمحمدی در ادامه درباره نیت اصلی #قتلهای_زنجیره_ای می گوید:«اینها گفتند ما عملیات پیشدستانه انجام بدهیم تا این اتفاقات نیفتد و اتفاقاً مدیران اصلی این تصمیم گرایش چپ داشتند؛ یعنی نسبت به آقای خاتمی که رئیسجمهور شده بود، نظر مثبت داشتند و طرفدار آقای خاتمی بودند.»
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
خسرو تهرانی نخستوزیری بود اما آقای عالیخانی از بچههای سپاه بود. در بحث قتلهای زنجیرهای که شما بحث خاصتان خودسر بودن بود، نه آن بخش وزارت اطلاعات هیچ خودسر نبودند. شاید مدیرانش یکسری تصمیمات بد میگرفتند، ما داشتیم جاهایی که خود من موضع و انتقاد داشتم که بیخود کردید این تصمیم را گرفتید.
من در یکبخشی بود در گپهای مباحثاتی با دوستانمان صحبت میکردیم میگفتم که این سیاست را قبول ندارم، نباید اینجور باشید اما اینجور نبود که از دست رها باشد؛ حتی این داستان قتلهای زنجیرهای در سیستم اتفاق افتاد، جانشین امنیت، یعنی معاونت امنیت، جانشینش مدیر این پروژه بود که گرایش چپ داشتند[اشاره مصطفی پور محمدی به مصطفی کاظمی است] ، یعنی جایی نبود که ۵ نفر خودسرانه آمده باشند دست به این کار زده باشند. اینها برای خودشان تحلیلی داشتند و فکر میکردند طبق آن تحلیل باید بهنظام خدمت کنند و اصلاحطلبان را از ورطه خطرناکی که در آن خواهند افتاد، نجات بدهند؛ تحلیلشان هم این بود که ضدانقلاب دارد به اصلاحطلبها میچسبد و ما ناچاریم دوباره حوادث سال ۶۰ و جنگهای خیابانی را تکرار و تجربه کنیم.
#مصطفی_پورمحمدی در ادامه درباره نیت اصلی #قتلهای_زنجیره_ای می گوید:«اینها گفتند ما عملیات پیشدستانه انجام بدهیم تا این اتفاقات نیفتد و اتفاقاً مدیران اصلی این تصمیم گرایش چپ داشتند؛ یعنی نسبت به آقای خاتمی که رئیسجمهور شده بود، نظر مثبت داشتند و طرفدار آقای خاتمی بودند.»
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
تعبیری بود در وزارت اطلاعات که هفتخطها اینجا جمع هستند، تعبیر شماتیک بود، هم همه خطوط و هممعنی هفتخط به معنی رایج عامیانه مردمیاش. با همه این موضعگیریها که حتی در وزارت این نظرات ابراز هم میشد، اینطور هم نبود که پنهانکاری بکنند، یعنی این مواضع روشن…
مصطفی پور محمدی را در وزارت اطلاعات شاید بشود همسنگ #سعید_حجاریان دانست، با تجربهای برابر و مسئولیتی همسطح اما از جناح مقابل، #مصطفی_پورمحمدی معتقد است #سعید_امامی در #قتلهای_زنجیره_ای کمترین نقش را داشته، اما بنا بر این بوده «همه کاسه کوزهها بر سر او شکسته شود»
او میگوید:«شاید برخی فضاسازیها تأثیر غیرمستقیم روی تصمیمگیریها بگذارد. بعید نیست؛ الان هم یکی از شگردهای قوی دستگاه اطلاعاتی این است که فضا را جوری طراحی میکنند که آدمها بر اساس آن طراحی به تصمیماتی میرسند. القای غیرمستقیم میتواند چنین چیزهایی باشد ولی اینکه مستقیماً طبق ادعایی که برخی از این آقایان کردند یعنی شبکه جاسوسی و نفوذ و اینها، هیچکدامشان ثابت نشد و این حادثه هم اتفاق افتاد. ازاینجهت میتوان گفت وزارت اطلاعات یک مجموعه گستردهای بااحساس مسئولیت و فداکاری، جاننثاری و پایکار بودن است و البته محیطهای قدرت پنهان محیطهای خطرناکی است، محیطهای اشتباهخیزی است، محیطهایی است که اگر کنترل نشود، مشکلساز خواهد شد. ازاینجهت هم اول انقلاب چه حضرت امام و چه مقام معظم رهبری نسبت به نظارت بر فعالیتهای وزارت حساسیت داشتهاند و این حساسیت کاملاً هم درست است.
از همان اول تا به امروز حفاظت وزارت اطلاعات جزو سختگیرترین، جدیترین و با وسواسترین حفاظتهای دستگاههای ماست. مردم میگویند حفاظتها و حراستهای دستگاههای بیرون سختگیری میکنند، ندیدند حفاظت وزارت اطلاعات را که چگونه عمل میکند، هیچ پروا ندارد و مراعات هیچکس را نمیکند، خیلی جدی و خشن است و مراقبت شدید وجود دارد؛ یعنی کنترلهایی که هیچ مجاز نیست افراد بیرون بشوند، تمام نیروهای اطلاعاتی و خانوادههایشان تحت کنترل شدید هستند که لازمهاش هم هست، نمیشود که دستگاه اطلاعاتی رها بشود. آنجا کانون قدرت پنهان است و حتماً باید مراقبتهای شدید نسبت به آنها اعمال بشود.»
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
او میگوید:«شاید برخی فضاسازیها تأثیر غیرمستقیم روی تصمیمگیریها بگذارد. بعید نیست؛ الان هم یکی از شگردهای قوی دستگاه اطلاعاتی این است که فضا را جوری طراحی میکنند که آدمها بر اساس آن طراحی به تصمیماتی میرسند. القای غیرمستقیم میتواند چنین چیزهایی باشد ولی اینکه مستقیماً طبق ادعایی که برخی از این آقایان کردند یعنی شبکه جاسوسی و نفوذ و اینها، هیچکدامشان ثابت نشد و این حادثه هم اتفاق افتاد. ازاینجهت میتوان گفت وزارت اطلاعات یک مجموعه گستردهای بااحساس مسئولیت و فداکاری، جاننثاری و پایکار بودن است و البته محیطهای قدرت پنهان محیطهای خطرناکی است، محیطهای اشتباهخیزی است، محیطهایی است که اگر کنترل نشود، مشکلساز خواهد شد. ازاینجهت هم اول انقلاب چه حضرت امام و چه مقام معظم رهبری نسبت به نظارت بر فعالیتهای وزارت حساسیت داشتهاند و این حساسیت کاملاً هم درست است.
از همان اول تا به امروز حفاظت وزارت اطلاعات جزو سختگیرترین، جدیترین و با وسواسترین حفاظتهای دستگاههای ماست. مردم میگویند حفاظتها و حراستهای دستگاههای بیرون سختگیری میکنند، ندیدند حفاظت وزارت اطلاعات را که چگونه عمل میکند، هیچ پروا ندارد و مراعات هیچکس را نمیکند، خیلی جدی و خشن است و مراقبت شدید وجود دارد؛ یعنی کنترلهایی که هیچ مجاز نیست افراد بیرون بشوند، تمام نیروهای اطلاعاتی و خانوادههایشان تحت کنترل شدید هستند که لازمهاش هم هست، نمیشود که دستگاه اطلاعاتی رها بشود. آنجا کانون قدرت پنهان است و حتماً باید مراقبتهای شدید نسبت به آنها اعمال بشود.»
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
موسسه آموزش عالی طلوع مهر قم ؛این موسسه توسط #علی_لاریجانی، #علی_اکبر_ولایتی و #محمد_نهاوندیان، #رضا_فرجی_دانا (وزیر سابق علوم در دولت روحانی) و مصطفی میرلوحی تاسیس شد ولی در حال حاضر به طور عمده در کنترل #مصطفی_پورمحمدی است که بعد از مرگ مهدویکنی به عنوان دبیر جامعه روحانیت مبارز انتخاب شد. آقای میرلوحی در قم دارای موسسه «رهجویان امام هادی» است که در زمینه روایات و احادیث شیعه کار میکند.
اما یک رابطه میرلوحی با دفتر رهبر که در گزارش موسسه «دابلتینک» به آن اشاره دقیق نشده، مربوط به عروس آقای میرلوحی است. فرید میرلوحی، پسر آقای میرلوحی با دختر علیرضا پناهیان ازدواج کرده است و خطبه عقد آنها هم توسط خامنهای خوانده شده است. علیرضا پناهیان، واعظ مشهور و جنجالانگیز، از جمله سخنرانان دفتر خامنهای محسوب میشود.
یک ماموریت دیگر او مربوط به کنترل سخنرانیها در حضور رهبر است. به عنوان نمونه اگر دانشجویی بخواهد در حضور رهبر ایران سخنرانی کند، #علیرضا_پناهیان قبل از جلسه متن سخنرانی را کنترل میکند. در یکی از جلسات او گفته بود محتوای سخنرانی باید طوری باشد که «آقا خوشش بیاید». این عبارت در سالهای اخیر بارها به عنوان توصیف رویکرد دفتر رهبر یا نوع نگاه رهبر به انتقادات استفاده شده است.
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
[ایران بریفینگ در نظر دارد در مجموعه یادداشتهای آتی به بیش از هزار چهره جمهوری اسلامی تحت عنوان #مجمع_الجزایر_جمهوری_اسلامی بپردازد، اولویت اول ما چهرههای بر سر کار و سپس در قید حیات و در آخر فوت شدگان است، چنانچه شما هم فردی برایتان شناختنش مهم است به ما پیشنهاد دهید، این یادداشتها بعدها در قالب کتابی به همین عنوان بصورت الکترونیکی منتشر خواهد شد]
۱- مصطفی پور محمدی:
زادهٔ ۱ دی ۱۳۳۸ قم است، هماکنون دبیرکل جامعه روحانیت مبارز است و مدرس دانشگاه امام صادق، همچنین از سال ۱۳۷۵ ریاست هیئت امنای مرکز اسناد انقلاب اسلامی وابسته به وزارت اطلاعات را نیز برعهده دارد.
#مصطفی_پورمحمدی پورمحمدی فعالیت خود را از سال ۱۳۵۸ بهعنوان دادستان انقلاب اسلامی آغاز کرد و تا سال ۱۳۶۵ بهعنوان دادستان خوزستان، هرمزگان، کرمانشاه و خراسان فعالیت نمود.
وی از ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۶ رئیس اداره اطلاعات خارجی وزارت اطلاعات و از ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۸ قائممقام وزیر اطلاعات بود.
او در دولت احمدی نژاد از ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۷ بهعنوان وزیر کشور فعالیت میکرد، در فاصله سالهای ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۲ ریاست سازمان بازرسی کل کشور را برعهده داشت و در دولت یازدهم از ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ وزیر دادگستری بود…
در همان تابستان سالِ۸۴ که قرار بود پور محمدی، حکم وزارت بگیرد و به کابینه احمدی نژاد برود برای اولین بار زمزمهها وحرفهای زیر لبی سر از مطبوعات و رسانهها درآورد، حرف و حدیثهایی از #قتلهای_زنجیره_ای .
گفتنِ از راز مگویِ نظام در مجلس هفتم که چپ و راستش را اصولگرایان پُر کرده بودند، نشان می داد که این روحانی که چشمانش کمتر پلک میزند و صدایش برای آنها که در جلساتِ بازجویی شنیده اند هراس آور است، تنها میان اصلاح طلبان، به قتل، شُهره نیست و اصولگرایان از وزارتش بر کشور می ترسند.
پورمحمدی البته خونسردتر از آن بود که با اتهامی دست و پاگم کند. پشتِ تریبون رفت و نشان داد که می توان شعر حافظ را طوری خواند که تهدیدی باشد و زهر چشمی گیرد. آرام و شمرده شروع کرد:
در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود / کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد
هر کو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز / نقشش به حرام ار خود صورتگر چین باشد
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
۱- مصطفی پور محمدی:
زادهٔ ۱ دی ۱۳۳۸ قم است، هماکنون دبیرکل جامعه روحانیت مبارز است و مدرس دانشگاه امام صادق، همچنین از سال ۱۳۷۵ ریاست هیئت امنای مرکز اسناد انقلاب اسلامی وابسته به وزارت اطلاعات را نیز برعهده دارد.
#مصطفی_پورمحمدی پورمحمدی فعالیت خود را از سال ۱۳۵۸ بهعنوان دادستان انقلاب اسلامی آغاز کرد و تا سال ۱۳۶۵ بهعنوان دادستان خوزستان، هرمزگان، کرمانشاه و خراسان فعالیت نمود.
وی از ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۶ رئیس اداره اطلاعات خارجی وزارت اطلاعات و از ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۸ قائممقام وزیر اطلاعات بود.
او در دولت احمدی نژاد از ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۷ بهعنوان وزیر کشور فعالیت میکرد، در فاصله سالهای ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۲ ریاست سازمان بازرسی کل کشور را برعهده داشت و در دولت یازدهم از ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ وزیر دادگستری بود…
در همان تابستان سالِ۸۴ که قرار بود پور محمدی، حکم وزارت بگیرد و به کابینه احمدی نژاد برود برای اولین بار زمزمهها وحرفهای زیر لبی سر از مطبوعات و رسانهها درآورد، حرف و حدیثهایی از #قتلهای_زنجیره_ای .
گفتنِ از راز مگویِ نظام در مجلس هفتم که چپ و راستش را اصولگرایان پُر کرده بودند، نشان می داد که این روحانی که چشمانش کمتر پلک میزند و صدایش برای آنها که در جلساتِ بازجویی شنیده اند هراس آور است، تنها میان اصلاح طلبان، به قتل، شُهره نیست و اصولگرایان از وزارتش بر کشور می ترسند.
پورمحمدی البته خونسردتر از آن بود که با اتهامی دست و پاگم کند. پشتِ تریبون رفت و نشان داد که می توان شعر حافظ را طوری خواند که تهدیدی باشد و زهر چشمی گیرد. آرام و شمرده شروع کرد:
در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود / کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد
هر کو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز / نقشش به حرام ار خود صورتگر چین باشد
ادامه دارد…
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ
[ایران بریفینگ در نظر دارد در مجموعه یادداشتهای آتی به بیش از هزار چهره جمهوری اسلامی تحت عنوان #مجمع_الجزایر_جمهوری_اسلامی بپردازد، اولویت اول ما چهرههای بر سر کار و سپس در قید حیات و در آخر فوت شدگان است، چنانچه شما هم فردی برایتان شناختنش مهم است به…
۲- پورمحمدی وزیر شد. این وزارت، هر چند ساختمانی عریض و طویل در خیابان فاطمی به او می داد اما وسعتش کمتر از اتاق کار وزارت اطلاعات بود؛ جایی که عملیاتهای برون مرزی سربازان گمنام امام زمان را رصد می کرد.
پورمحمدی تا رسیدن به معاونتِ #علی_فلاحیان وزیر اطلاعاتِ دولت سازندگی، باید کارها می کرد کارستان.
انقلاب اسلامی سال ۵۷ ثابت کرد که می توان جوانان ۲۰ ساله را یک شبه بر مسند قضاوت نشاند اگر که عبایی داشته باشد و عمامهای.
#مصطفی_پورمحمدی جوان، با قضاوت به انقلاب پیوست و از هرمزگان و یزد و خوزستان آغاز کرد.
احکامِ دادستانی انقلاب، در سالهایی که همهی قوانین رژیم پیشین دگرگون شده و جای جُنحه و جنایت را قصاص و تعزیرات گرفته بود، بیشتر به سبکِ قضاوت و انقلابیگری قاضی چرخ می خورد و طلبه جوانی که چند سالی بیشتر در قم درس نخوانده و بحث نکرده بود، گویا چنان احکامِ چشمگیری صادر میکرد که به سرعت ارتقا درجه می گرفت و به ارکان نظام راه مییافت.
سال ۶۵ یعنی کمتر از دوسال از تاسیس وزارت اطلاعات ، به وزارت اطلاعات رفت و سیر ترقی همچنان ادامه داشت تا اینکه در تابستانِ سالِ ۶۷ در هیاتی سه نفره منصوب شد و به کار تصفیهی زندانهای جمهوری اسلامی از مجاهدین و مارکسیست ها رسید.
اگر خاطرات آیت الله منتظری و افشاگریاش درباره #قتل_عام_زندانیان_سیاسی در سال ۶۷ نبود، شاید هیچ گاه نامی از قاضی نیری ، رئیسی و اشراقی و مصطفی پور محمدی، نمی شنیدیم.
طلبهی جوان با سه داورِ دیگر، حکم زندگی و مرگ را در کوتاهترین لحظه صادرمی کردند و از امضا تا اعدام راهی نبود.
از آن تاریخ است که هر جا نامی از پورمحمدی میآمد، در گوشه و کنار جسدی هم کشف میشد، حالا یا خفه شده یا تکه تکه شده و یا تیر باران گشته.
سالهای پس از جنگ، پورمحمدی همچنان در جنگ بود، عملیات برون مرزی وزارت اطلاعات که مخالفین نظام را در اقصی نقاط هدف قرار می داد،قتل فجیع شاپور بختیار از یادگاری های این دورهی کاری اوست.
[ایران بریفینگ در نظر دارد در مجموعه یادداشتهای آتی به بیش از هزار چهره جمهوری اسلامی تحت عنوان #مجمع_الجزایر_جمهوری_اسلامی بپردازد، اولویت اول ما چهرههای بر سر کار و سپس در قید حیات و در آخر فوت شدگان است، چنانچه شما هم فردی برایتان شناختنش مهم است به ما پیشنهاد دهید،]
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
پورمحمدی تا رسیدن به معاونتِ #علی_فلاحیان وزیر اطلاعاتِ دولت سازندگی، باید کارها می کرد کارستان.
انقلاب اسلامی سال ۵۷ ثابت کرد که می توان جوانان ۲۰ ساله را یک شبه بر مسند قضاوت نشاند اگر که عبایی داشته باشد و عمامهای.
#مصطفی_پورمحمدی جوان، با قضاوت به انقلاب پیوست و از هرمزگان و یزد و خوزستان آغاز کرد.
احکامِ دادستانی انقلاب، در سالهایی که همهی قوانین رژیم پیشین دگرگون شده و جای جُنحه و جنایت را قصاص و تعزیرات گرفته بود، بیشتر به سبکِ قضاوت و انقلابیگری قاضی چرخ می خورد و طلبه جوانی که چند سالی بیشتر در قم درس نخوانده و بحث نکرده بود، گویا چنان احکامِ چشمگیری صادر میکرد که به سرعت ارتقا درجه می گرفت و به ارکان نظام راه مییافت.
سال ۶۵ یعنی کمتر از دوسال از تاسیس وزارت اطلاعات ، به وزارت اطلاعات رفت و سیر ترقی همچنان ادامه داشت تا اینکه در تابستانِ سالِ ۶۷ در هیاتی سه نفره منصوب شد و به کار تصفیهی زندانهای جمهوری اسلامی از مجاهدین و مارکسیست ها رسید.
اگر خاطرات آیت الله منتظری و افشاگریاش درباره #قتل_عام_زندانیان_سیاسی در سال ۶۷ نبود، شاید هیچ گاه نامی از قاضی نیری ، رئیسی و اشراقی و مصطفی پور محمدی، نمی شنیدیم.
طلبهی جوان با سه داورِ دیگر، حکم زندگی و مرگ را در کوتاهترین لحظه صادرمی کردند و از امضا تا اعدام راهی نبود.
از آن تاریخ است که هر جا نامی از پورمحمدی میآمد، در گوشه و کنار جسدی هم کشف میشد، حالا یا خفه شده یا تکه تکه شده و یا تیر باران گشته.
سالهای پس از جنگ، پورمحمدی همچنان در جنگ بود، عملیات برون مرزی وزارت اطلاعات که مخالفین نظام را در اقصی نقاط هدف قرار می داد،قتل فجیع شاپور بختیار از یادگاری های این دورهی کاری اوست.
[ایران بریفینگ در نظر دارد در مجموعه یادداشتهای آتی به بیش از هزار چهره جمهوری اسلامی تحت عنوان #مجمع_الجزایر_جمهوری_اسلامی بپردازد، اولویت اول ما چهرههای بر سر کار و سپس در قید حیات و در آخر فوت شدگان است، چنانچه شما هم فردی برایتان شناختنش مهم است به ما پیشنهاد دهید،]
ادامه دارد…
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ
۲- پورمحمدی وزیر شد. این وزارت، هر چند ساختمانی عریض و طویل در خیابان فاطمی به او می داد اما وسعتش کمتر از اتاق کار وزارت اطلاعات بود؛ جایی که عملیاتهای برون مرزی سربازان گمنام امام زمان را رصد می کرد. پورمحمدی تا رسیدن به معاونتِ #علی_فلاحیان وزیر اطلاعاتِ…
۳-دیگر بخش های وزارت اطلاعات و آنجا که به امنیت داخلی و #سعید_امامی مربوط بود هم دست کمی از بخش بین المللی نداشت و حتی با ظهور دولت اصلاحات که پشتوانه بیست میلیونی رای مردم داشت، دست از تکاپو بر نداشت و حاصلش #قتلهای_زنجیره_ای بود که دامنِ همه معاونتهای وزارت را گرفت.
#مصطفی_پورمحمدی گفته است که حوزه کاریاش جای دیگر بوده و از قتلهای پائیز۷۷ هیچ نمیداند، اما معلوم نیست که چرا علی یونسی شرط کرده بود، وزارت اطلاعات را در صورتی تحویل میگیرد که پورمحمدی رفته باشد.
از این شرط معلوم است میان بخش خارجی و داخلی پل ارتباطی بوده. هرچه بود، پور محمدی و #فرهاد_رهبر که معاون اقتصادی وزارت اطلاعات بود، اخراج شدند و به دیگر ارکان نظام رفتند.
پورمحمدی راه بیت رهبری گرفت و در #دانشگاه_امام_صادق هم درس سیاست را آغاز کردکه تا امروز ادامه دارد.
« #محمود_احمدی_نژاد شوخی و جدیاش مشخص نیست، پاسخگو نیست، جا خالی می دهد و فرافکنی میکند، مدیریتش حال گیری است و پذیرفتهایم ایشان را تا پایان دورهی قانونی تحمل کنم»
اینها وصفیات وزیر کشور بود از رئیسش، یکشنبه در روزنامه چاپ شد و سه شنبه برکنار شد!
پور محمدی گفته بود موظف به تحمل است اما احمدی نژاد حاضر نشد تا پایان اولین دوره ریاست جمهوریاش پور محمدی را تحمل کند. در یک صبح بهاری، یعنی دقیقا ۱۴ خرداد سال ۸۷ رک و پوست کنده «اس ام اس داد : شما دیگر وزیر نیستید»
روحانی خبره اطلاعاتی میگوید چندان کینه ای نیست، ولی در ضربه زدن به دولت احمدی نژاد و خودش از همان روز تا بحال تا آنجا که توانسته کوشیده است.
از بد اقبالی نظرِ خامنهای این بوده که همه ی دوستان و دشمنان، دست نگاه دارند تا این یکساله هم به سلامت تمام شود و احمدی نژاد برود وگرنه مشخص نبود که پورمحمدی چهها میکرد.
او اما بیکار نماند، کمی بعدتر به ساختمان قدر قدرت #سازمان_بازرسی_کل_کشور رفت و هر صبح برگی بر پرونده اختلاس و تخلفِ محمد رضا رحیمی، معاون رئیس جمهور اضافه میکرد و بنا بر آنچه خامنهای خواسته بود بایگانی میکرد.
اما آن سوی میدان،اسفندیار رحیم مشایی از این محذوریتها نداشت ، پرونده وزارت سه ساله پور محمدی را تکمیل کرد و اتفاقا خود رحیمی را مسئول فاش کردن اختلاسی ۲۱ میلیاردی کرد،البته بی نام و نشان.
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
#مصطفی_پورمحمدی گفته است که حوزه کاریاش جای دیگر بوده و از قتلهای پائیز۷۷ هیچ نمیداند، اما معلوم نیست که چرا علی یونسی شرط کرده بود، وزارت اطلاعات را در صورتی تحویل میگیرد که پورمحمدی رفته باشد.
از این شرط معلوم است میان بخش خارجی و داخلی پل ارتباطی بوده. هرچه بود، پور محمدی و #فرهاد_رهبر که معاون اقتصادی وزارت اطلاعات بود، اخراج شدند و به دیگر ارکان نظام رفتند.
پورمحمدی راه بیت رهبری گرفت و در #دانشگاه_امام_صادق هم درس سیاست را آغاز کردکه تا امروز ادامه دارد.
« #محمود_احمدی_نژاد شوخی و جدیاش مشخص نیست، پاسخگو نیست، جا خالی می دهد و فرافکنی میکند، مدیریتش حال گیری است و پذیرفتهایم ایشان را تا پایان دورهی قانونی تحمل کنم»
اینها وصفیات وزیر کشور بود از رئیسش، یکشنبه در روزنامه چاپ شد و سه شنبه برکنار شد!
پور محمدی گفته بود موظف به تحمل است اما احمدی نژاد حاضر نشد تا پایان اولین دوره ریاست جمهوریاش پور محمدی را تحمل کند. در یک صبح بهاری، یعنی دقیقا ۱۴ خرداد سال ۸۷ رک و پوست کنده «اس ام اس داد : شما دیگر وزیر نیستید»
روحانی خبره اطلاعاتی میگوید چندان کینه ای نیست، ولی در ضربه زدن به دولت احمدی نژاد و خودش از همان روز تا بحال تا آنجا که توانسته کوشیده است.
از بد اقبالی نظرِ خامنهای این بوده که همه ی دوستان و دشمنان، دست نگاه دارند تا این یکساله هم به سلامت تمام شود و احمدی نژاد برود وگرنه مشخص نبود که پورمحمدی چهها میکرد.
او اما بیکار نماند، کمی بعدتر به ساختمان قدر قدرت #سازمان_بازرسی_کل_کشور رفت و هر صبح برگی بر پرونده اختلاس و تخلفِ محمد رضا رحیمی، معاون رئیس جمهور اضافه میکرد و بنا بر آنچه خامنهای خواسته بود بایگانی میکرد.
اما آن سوی میدان،اسفندیار رحیم مشایی از این محذوریتها نداشت ، پرونده وزارت سه ساله پور محمدی را تکمیل کرد و اتفاقا خود رحیمی را مسئول فاش کردن اختلاسی ۲۱ میلیاردی کرد،البته بی نام و نشان.
ادامه دارد…
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ
۳-دیگر بخش های وزارت اطلاعات و آنجا که به امنیت داخلی و #سعید_امامی مربوط بود هم دست کمی از بخش بین المللی نداشت و حتی با ظهور دولت اصلاحات که پشتوانه بیست میلیونی رای مردم داشت، دست از تکاپو بر نداشت و حاصلش #قتلهای_زنجیره_ای بود که دامنِ همه معاونتهای…
از این پرونده احمدی نژاد نتوانست «بامبولی» دربیاورد اما چند روز بعدش روزنامه ایران تیر خلاص را زد!
میلیاردها تومان با اصرار پور محمدی به چین رفته تا صرفِ خرید اتوبوس شود نه پولها برگشته و نه اتوبوسها آمده اند، #مصطفی_پورمحمدی اینبار سکوت کرد ، سکوتی که عجیب بود او دفاعی از خود نکند ، چند روز بعد فاکسی محرمانه از دفتر خامنهای با امضای «وحید حقانی معاون اجرایی» به دفتر احمدی نژاد رفت که درباره ۱۳۸ هزار میلیارد تومان انتقالی به چین نکتهای گفته نشود، به همین کوتاهی و البته اثرگذار.
اما احمدی نژاد عادت به سکوت ورازداری ندارد، دوسال بعد از پایان ریاست جمهوریاش در جلسهای خصوصی که البته خصوصی هم نماند گفته بود که به نام اتوبوس از چین سلاح و باتوم و دستبند و گاز اشک آور وماشین آب پاش خریدند و او تا روزی که به بندری در دریای عمان نرسیده بود اطلاع نداشته!
اما از آنجا که هر جا نام وزیر سابق میآید باید جسدی هم پیدا شود، روزنامه ایران پس از ناکامی در افشای اختلاس اتوبوسها ، چند ماه بعد از مرگ مشکوک معاون پورمحمدی پرده بر میدارد که درست دو روز بعد ازاینکه نامش در دادگاه اختلاس سه هزار میلیاردی بر زبان رفت، به دیار باقی شتافت.
پور محمدی در این فقره باز سکوت کرد اما در کینهجوییاش نسبت به احمدی نژاد تا امروز سکوت نکرده است، دو بازوی او یعنی بقایی و مشایی را به زندان انداخت و مشاورانش را مجبور به استعفا کرد و پرونده #حلقه_ارومیه را فاش و رسوا ساخت که کمترینش زندان رحیمی بود!
#مجمع_الجزایر_جمهوری_اسلامی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
از #ابراهیم_رئیسی، #حسینعلی_نیری ، #مصطفی_پورمحمدی و #مرتضی_اشرفی به عنوان افرادی نام برده میشود که نقش عمده و کلیدی در این اعدامها داشتهاند.
در خاطرات #آیت_الله_منتظری و همچنین #تاریخ_سیاسی_ایران ، از مرتضی اشراقی (دادستان وقت تهران) به همراه حسینعلی نیری (حاکم شرع وقت )، سید ابراهیم رئیسی (معاون اجرایی آنزمان دادستان تهران) و مصطفی پورمحمدی (نمایندهٔ وقت وزارت اطلاعات)، به عنوان مسئولان هیئت مرگ یاد میشود.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from ایران بریفینگ
موسسه آموزش عالی طلوع مهر قم ؛این موسسه توسط #علی_لاریجانی، #علی_اکبر_ولایتی و #محمد_نهاوندیان، #رضا_فرجی_دانا (وزیر سابق علوم در دولت روحانی) و مصطفی میرلوحی تاسیس شد ولی در حال حاضر به طور عمده در کنترل #مصطفی_پورمحمدی است که بعد از مرگ مهدویکنی به عنوان دبیر جامعه روحانیت مبارز انتخاب شد. آقای میرلوحی در قم دارای موسسه «رهجویان امام هادی» است که در زمینه روایات و احادیث شیعه کار میکند.
اما یک رابطه میرلوحی با دفتر رهبر که در گزارش موسسه «دابلتینک» به آن اشاره دقیق نشده، مربوط به عروس آقای میرلوحی است. فرید میرلوحی، پسر آقای میرلوحی با دختر علیرضا پناهیان ازدواج کرده است و خطبه عقد آنها هم توسط خامنهای خوانده شده است. علیرضا پناهیان، واعظ مشهور و جنجالانگیز، از جمله سخنرانان دفتر خامنهای محسوب میشود.
یک ماموریت دیگر او مربوط به کنترل سخنرانیها در حضور رهبر است. به عنوان نمونه اگر دانشجویی بخواهد در حضور رهبر ایران سخنرانی کند، #علیرضا_پناهیان قبل از جلسه متن سخنرانی را کنترل میکند. در یکی از جلسات او گفته بود محتوای سخنرانی باید طوری باشد که «آقا خوشش بیاید». این عبارت در سالهای اخیر بارها به عنوان توصیف رویکرد دفتر رهبر یا نوع نگاه رهبر به انتقادات استفاده شده است.
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
« #محمود_احمدی_نژاد شوخی و جدیاش مشخص نیست، پاسخگو نیست، جا خالی می دهد و فرافکنی میکند، مدیریتش حال گیری است و پذیرفتهایم ایشان را تا پایان دورهی قانونی تحمل کنم»
اینها وصفیات وزیر کشور دولت احمدی نژاد بود از رئیسش، یکشنبه در روزنامه چاپ شد و سه شنبه برکنار شد!
پور محمدی گفته بود موظف به تحمل است اما احمدی نژاد حاضر نشد تا پایان اولین دوره ریاست جمهوریاش پور محمدی را تحمل کند.
در یک صبح بهاری روز تعطیل رسمی ۱۴ خرداد سال ۸۷ «اس ام اس داد : شما دیگر وزیر نیستید»
روحانی خبره اطلاعاتی اما بیکار نماند، کمی بعدتر به ساختمان قدر قدرت #سازمان_بازرسی_کل_کشور رفت و هر صبح برگی بر پرونده اختلاس و تخلفِ محمد رضا رحیمی، معاون رئیس جمهور اضافه میکرد و بنا بر آنچه خامنهای خواسته بود بایگانی میکرد.
اما آن سوی میدان،اسفندیار رحیم مشایی از این محذوریتها نداشت ، پرونده وزارت سه ساله پور محمدی را تکمیل کرد و اتفاقا خود رحیمی را مسئول فاش کردن اختلاسی ۲۱ میلیاردی که پور محمدی بلافاصله پاسخ داد همه آن پول طبق دستور احمدی نژاد به مدیران درگیر در انتخابات ریاست جمهوری منتهی به پیروزی او وام بلاعوض داده شده!
چند روز بعد مجددا در همان روزنامه ایران فاش شد که میلیاردها تومان با اصرار پور محمدی به چین رفته تا صرفِ خرید اتوبوس برقی شود نه پولها برگشته و نه اتوبوسها آمده اند، #مصطفی_پورمحمدی اینبار برخلاف دفعه قبل که خبر از گم شدن پول در وزارت کشور داده بودند سکوت کرد ، سکوتی که عجیب بود چند روز بعد فاکسی محرمانه از دفتر خامنهای با امضای «وحید حقانی معاون اجرایی» به دفتر احمدی نژاد رفت که درباره ۱۳۸ هزار میلیارد تومان انتقالی به چین نکتهای گفته نشود، به همین کوتاهی و البته اثرگذار.
اما احمدی نژاد عادت به رازداری ندارد، دوسال بعد از پایان ریاست جمهوریاش در جلسهای خصوصی که البته خصوصی هم نماند گفته بود که به نام اتوبوس از چین سلاح و باتوم و دستبند و گاز اشک آور و ماشین آب پاش خریدند و او تا روزی که به بندری در دریای عمان نرسیده بود اطلاع نداشته!
#اتوبوس_برقی #شهرداری_تهران #سرکوب_فراگیر
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
اینها وصفیات وزیر کشور دولت احمدی نژاد بود از رئیسش، یکشنبه در روزنامه چاپ شد و سه شنبه برکنار شد!
پور محمدی گفته بود موظف به تحمل است اما احمدی نژاد حاضر نشد تا پایان اولین دوره ریاست جمهوریاش پور محمدی را تحمل کند.
در یک صبح بهاری روز تعطیل رسمی ۱۴ خرداد سال ۸۷ «اس ام اس داد : شما دیگر وزیر نیستید»
روحانی خبره اطلاعاتی اما بیکار نماند، کمی بعدتر به ساختمان قدر قدرت #سازمان_بازرسی_کل_کشور رفت و هر صبح برگی بر پرونده اختلاس و تخلفِ محمد رضا رحیمی، معاون رئیس جمهور اضافه میکرد و بنا بر آنچه خامنهای خواسته بود بایگانی میکرد.
اما آن سوی میدان،اسفندیار رحیم مشایی از این محذوریتها نداشت ، پرونده وزارت سه ساله پور محمدی را تکمیل کرد و اتفاقا خود رحیمی را مسئول فاش کردن اختلاسی ۲۱ میلیاردی که پور محمدی بلافاصله پاسخ داد همه آن پول طبق دستور احمدی نژاد به مدیران درگیر در انتخابات ریاست جمهوری منتهی به پیروزی او وام بلاعوض داده شده!
چند روز بعد مجددا در همان روزنامه ایران فاش شد که میلیاردها تومان با اصرار پور محمدی به چین رفته تا صرفِ خرید اتوبوس برقی شود نه پولها برگشته و نه اتوبوسها آمده اند، #مصطفی_پورمحمدی اینبار برخلاف دفعه قبل که خبر از گم شدن پول در وزارت کشور داده بودند سکوت کرد ، سکوتی که عجیب بود چند روز بعد فاکسی محرمانه از دفتر خامنهای با امضای «وحید حقانی معاون اجرایی» به دفتر احمدی نژاد رفت که درباره ۱۳۸ هزار میلیارد تومان انتقالی به چین نکتهای گفته نشود، به همین کوتاهی و البته اثرگذار.
اما احمدی نژاد عادت به رازداری ندارد، دوسال بعد از پایان ریاست جمهوریاش در جلسهای خصوصی که البته خصوصی هم نماند گفته بود که به نام اتوبوس از چین سلاح و باتوم و دستبند و گاز اشک آور و ماشین آب پاش خریدند و او تا روزی که به بندری در دریای عمان نرسیده بود اطلاع نداشته!
#اتوبوس_برقی #شهرداری_تهران #سرکوب_فراگیر
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing