Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#ایران_بریفینگ/ #حبیب_افکاری نوشتهاست که به محض ورود به بازداشتگاه پلاک ۱۰۰ #وزارت_اطلاعات_جمهوری_اسلامی مورد ضربات مشت و لگد، ضرب و شتم و فحاشی قرار گرفته است و هنگامی که از ماموران پرسیده است که او را کجا آوردهاند آنها گفتهاند: «اینجا جایی است که بیضههاتو میکِشیم، جاییه که خروس توش تخم میزاره».
حبیب افکاری در شکایت به دادستانی شیراز توضیح میدهد که چگونه بازجوها بارها او را در سلولهایی نگه داشتهاند که در آنها صدای فریاد برادرش نوید افکاری از درد به گوش او میرسیده و به او میگفتند: «اگر نوید زیر این شکنجهها بمیرد، مقصرش تویی».
حبیب افکاری نوشته است که یک شب بر اثر شکنجهها کتف چپش از جا درآمد. حبیب افکاری اظهار داشته که پس از این واقعه، او شنید که یکی از شکنجهگرانش گفت: «سید، فکرکنم کتفش شکست» و شکنجهگر دیگر پاسخ داد: «مهم نیست. اگر بخواهد به لجبازی ادامه بده، بیضههایش را هم میترکانم.»
#برادران_افکاری #جنایات_وزارت_اطلاعات #سربازان_بدنام_امام_زمان #نه_به_جمهوری_اسلامی
#Farsi🏳️
@Irbriefing
حبیب افکاری در شکایت به دادستانی شیراز توضیح میدهد که چگونه بازجوها بارها او را در سلولهایی نگه داشتهاند که در آنها صدای فریاد برادرش نوید افکاری از درد به گوش او میرسیده و به او میگفتند: «اگر نوید زیر این شکنجهها بمیرد، مقصرش تویی».
حبیب افکاری نوشته است که یک شب بر اثر شکنجهها کتف چپش از جا درآمد. حبیب افکاری اظهار داشته که پس از این واقعه، او شنید که یکی از شکنجهگرانش گفت: «سید، فکرکنم کتفش شکست» و شکنجهگر دیگر پاسخ داد: «مهم نیست. اگر بخواهد به لجبازی ادامه بده، بیضههایش را هم میترکانم.»
#برادران_افکاری #جنایات_وزارت_اطلاعات #سربازان_بدنام_امام_زمان #نه_به_جمهوری_اسلامی
#Farsi🏳️
@Irbriefing
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#حبیب_افکاری نوشتهاست که به محض ورود به بازداشتگاه پلاک ۱۰۰ #وزارت_اطلاعات_جمهوری_اسلامی مورد ضربات مشت و لگد، ضرب و شتم و فحاشی قرار گرفته است و هنگامی که از ماموران پرسیده است که او را کجا آوردهاند آنها گفتهاند: «اینجا جایی است که بیضههاتو میکِشیم، جاییه که خروس توش تخم میزاره».
حبیب افکاری در شکایت به دادستانی شیراز توضیح میدهد که چگونه بازجوها بارها او را در سلولهایی نگه داشتهاند که در آنها صدای فریاد برادرش نوید افکاری از درد به گوش او میرسیده و به او میگفتند: «اگر نوید زیر این شکنجهها بمیرد، مقصرش تویی».
حبیب افکاری نوشته است که یک شب بر اثر شکنجهها کتف چپش از جا درآمد. حبیب افکاری اظهار داشته که پس از این واقعه، او شنید که یکی از شکنجهگرانش گفت: «سید، فکرکنم کتفش شکست» و شکنجهگر دیگر پاسخ داد: «مهم نیست. اگر بخواهد به لجبازی ادامه بده، بیضههایش را هم میترکانم.»
#برادران_افکاری #جنایات_وزارت_اطلاعات #سربازان_بدنام_امام_زمان #نه_به_جمهوری_اسلامی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
حبیب افکاری در شکایت به دادستانی شیراز توضیح میدهد که چگونه بازجوها بارها او را در سلولهایی نگه داشتهاند که در آنها صدای فریاد برادرش نوید افکاری از درد به گوش او میرسیده و به او میگفتند: «اگر نوید زیر این شکنجهها بمیرد، مقصرش تویی».
حبیب افکاری نوشته است که یک شب بر اثر شکنجهها کتف چپش از جا درآمد. حبیب افکاری اظهار داشته که پس از این واقعه، او شنید که یکی از شکنجهگرانش گفت: «سید، فکرکنم کتفش شکست» و شکنجهگر دیگر پاسخ داد: «مهم نیست. اگر بخواهد به لجبازی ادامه بده، بیضههایش را هم میترکانم.»
#برادران_افکاری #جنایات_وزارت_اطلاعات #سربازان_بدنام_امام_زمان #نه_به_جمهوری_اسلامی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing