ایران زمین
🚨 در پاسخ به نقدها و تمسخرهای گسترده #پانترکان #نژادپرست و البته #بیسواد نسبت به زبان #پارسی 👇🏻 🔴چند سالی میشود که فضای مجازی پانترکان پر شده است از این سخنان کودکانه : استعمال دخانیات ممنوع ، به فارسی چی میشه ؟ ورود افراد متفرقه ممنوع ؟ ورود ممنوع ؟ و و…
.
❌❎❌ ( #بخش_سوم )
در پاسخ به نقدها و تمسخرهای گسترده پانترکان نژادپرست و البته بیسواد ، نسبت به زبان #پارسی
🔴برابر چند عبارت عربی برپایه « زبان پارسی میانه » و پارسی کهن :
🔴۱- منطقه عبور ممنوع = کوستِ ویتاریشن یا گذرش پنامیده ---» واژه به واژه : منطقه =کوست ، نیسنگ ، پایَک ، ویس ، نیمک ، بَر ، والَن ، کرانه ، سوی ، کوی ، خوره ، برزن / عبور کردن = ویتَرتن ، ویدَردن ، گذشتن / عبور = ویتاریشن / ممنوع = پنامیده .
🔴۲- مجلس شورای ملی = انجمن ِ هوسیگالِ کشوریک یا مردمی . و یا گزینستان کشوریک ---» واژه به واژه : مجلس شورای = گُزینستان / مجلس = نشستگاه ، انجمن ، همایه ، آرَسَن ، هَنگَرت / شورای و مشورت = رایزنی ، سِکالش ، همپرسی ، سوباریشن ، هَنداچیشن ، هوسیگال ، هوسکاریشن / ملی = کشوریک ، مردمی .
🔴۳- مجلس خبرگان = ورچمستان ---» واژه به واژه : ورچم = خبره / ستان پسوند جایساز .
🔴۴- مجلس سنا = مهستان ---» واژه به واژه : مه = بزرگ / ستان پسوند جایساز .
🔴۵- ورود ممنوع = اندرآیش پنامیده ---» واژه به واژه : اندرآمدن = وارد شدن ، داخل شدن / اندرآیش = دخول ، ورود / ممنوع = پنامیده .
🔴۶- ورود افراد متفرقه اکیدا ممنوع = اندرآیش ویسندگان ستهمانه پنامیده ---» واژه به واژه : متفرقه = پَرگَندَک ، ویسندک ، زروفتَک ، ویچارک ، پراشیده ، وَلاو ، بِشپول ، بیگانه ، ناآشنا / متفرق کردن = پرگنتن ، ویساندن / فرق = ویچِن ، فَروَر / غریب ، غریبه = یوتْگوهر ، اَنشَتریک ، دورشَتریک ، اَنوتک ، بیگانه / متفاوت = ﺩﯾﮕﺮﮔﻮﻥ ، ﻧﺎﻫﻤﺴﺎﻥ ، جدا / اکید = بسمند ، سختار ، ستهم ، سپارده ، استوار ، سرسخت ، پافشار ، فرسخت ، دوشدار ، ستمب ، مزن ، خروژد ، ستفت ، اوستیک / اکیدا = انه پسوند قید ساز است که کافی است آن را به واژگان پیشین بیفزایید / تاکید = استواراندن ، پافشردن. (همه واژگان بالا برگرفته از زبان #پارسی_کهن و #پارسی_میانه هستند و #هیچکدام_ساختگی_نیستند ، برای نمونه ستهم در ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻟﻐﺖ ﻋﻤﯿﺪ : ستهم ، ﺻﻔﺖ ١. ﺳﺨﺖ ؛ ﺷﺪید ٢. ستنبه)
🔴۷- خروج ممنوع = درآیش پنامیده ---» واژه به واژه : درآمدن = بیرون آمدن ، به خارج از چیزی رفتن / درآیش = خروج / ممنوع = پنامیده .
( در زبان های باستانی ایران همچون اوستایی برابرهای بسیاری برای ورود و خروج هست که میتوان امروزه دوباره آنها را بکار بست ، همچون : upa + aii وارد شدن به ، uz + aii خارج شدن از ، که aii ریشه فعل امروزی آی و آمدن است. و یا در زبان سغذی از زبان های ایرانی شرقی است ، وارد شدن میشود tagat که برپایه ati-gata ساخته شده است. )
🔴۸- خطر سقوط = سیجِ فتادن یا افتش ---» واژه به واژه : خطر = ویتَنگ ، بیم ، شییج ، سیج ، ایثیِجَه (در اوستایی) ، دوژیتَ (اوستایی) / سقوط کردن = اُوفتاتن ، اُوپَستن ، کَفتن ، پَتکفتن ، پَتیتن / سقوط = افتادن ، افتش .
🔴۹- سبقتِ غیرمجاز = پیشیِ اَپاتخشا ---» واژه به واژه : سبقت گرفتن = فراچیتن ، روسیدن / سبقت = فراچی ، پیشی ، روسِش / غیر مجاز = اَپاتیخشای (پارسی میانه) ، / غیر = اَ ، اَن (انیرانی یعنی غیر ایرانی) ، یوت / مجاز = پاتیخشای، پاتَخشا .
🔴۱۰- توقف ممنوع = واایستادن پنامیده ---» واژه به واژه : توقف = واایستادن (همان وایسادن خودمونی) ، مانیشن ، درنگ / توقف کردن = مانیتن ، پاتن ، ایستاتن ، درنگیدن ، بازمانیدن ، پانیدن / ممنوع = پنامیده ، بازداشته ، ناروا .
و
و
و
==================================
🔹🚨🔹حتما این بخش را بخوانید‼️
اما نکته جالب این است که پانترکانی که با آوردن این گونه مثال ها قصد تحقیر و خورد کردن زبان پارسی را دارند ، هیچ گونه آگاهی و اطلاعی از « زبان های بهشت برینشان! » ، یعنی جمهوری جعلی آذربایجان و کشور نوبنیاد ترکیه ندارند.
برای نمونه امروزه در ایران و به زبان پارسی میگویند « ﻋﻼﺋﻢ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﯾﯽ ﻭ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﯽ » که واژه نخست آن عربی است ، اما نکته جالب آن است که در #جمهوری_جعلی_آذربایجان میگویند « Yol nişanları » که دارای واژه #پارسی « نشان » است که یعنی « نشان های راه » و همین جمله را در #ترکیه میگویند « Trafik işaretleri » که #هردو واژه آن #اروپایی و #عربی است !!! و یعنی « اشارات ترافیکی ». کافی است سری به نشان های راهنمایی این دو کشور بزنید تا خود ببینید و البته هزاران مورد دیگر❗️
➖➕➖➕➖➕➖➕➖➕➖➕➖
❌❎❌ ( #بخش_سوم )
در پاسخ به نقدها و تمسخرهای گسترده پانترکان نژادپرست و البته بیسواد ، نسبت به زبان #پارسی
🔴برابر چند عبارت عربی برپایه « زبان پارسی میانه » و پارسی کهن :
🔴۱- منطقه عبور ممنوع = کوستِ ویتاریشن یا گذرش پنامیده ---» واژه به واژه : منطقه =کوست ، نیسنگ ، پایَک ، ویس ، نیمک ، بَر ، والَن ، کرانه ، سوی ، کوی ، خوره ، برزن / عبور کردن = ویتَرتن ، ویدَردن ، گذشتن / عبور = ویتاریشن / ممنوع = پنامیده .
🔴۲- مجلس شورای ملی = انجمن ِ هوسیگالِ کشوریک یا مردمی . و یا گزینستان کشوریک ---» واژه به واژه : مجلس شورای = گُزینستان / مجلس = نشستگاه ، انجمن ، همایه ، آرَسَن ، هَنگَرت / شورای و مشورت = رایزنی ، سِکالش ، همپرسی ، سوباریشن ، هَنداچیشن ، هوسیگال ، هوسکاریشن / ملی = کشوریک ، مردمی .
🔴۳- مجلس خبرگان = ورچمستان ---» واژه به واژه : ورچم = خبره / ستان پسوند جایساز .
🔴۴- مجلس سنا = مهستان ---» واژه به واژه : مه = بزرگ / ستان پسوند جایساز .
🔴۵- ورود ممنوع = اندرآیش پنامیده ---» واژه به واژه : اندرآمدن = وارد شدن ، داخل شدن / اندرآیش = دخول ، ورود / ممنوع = پنامیده .
🔴۶- ورود افراد متفرقه اکیدا ممنوع = اندرآیش ویسندگان ستهمانه پنامیده ---» واژه به واژه : متفرقه = پَرگَندَک ، ویسندک ، زروفتَک ، ویچارک ، پراشیده ، وَلاو ، بِشپول ، بیگانه ، ناآشنا / متفرق کردن = پرگنتن ، ویساندن / فرق = ویچِن ، فَروَر / غریب ، غریبه = یوتْگوهر ، اَنشَتریک ، دورشَتریک ، اَنوتک ، بیگانه / متفاوت = ﺩﯾﮕﺮﮔﻮﻥ ، ﻧﺎﻫﻤﺴﺎﻥ ، جدا / اکید = بسمند ، سختار ، ستهم ، سپارده ، استوار ، سرسخت ، پافشار ، فرسخت ، دوشدار ، ستمب ، مزن ، خروژد ، ستفت ، اوستیک / اکیدا = انه پسوند قید ساز است که کافی است آن را به واژگان پیشین بیفزایید / تاکید = استواراندن ، پافشردن. (همه واژگان بالا برگرفته از زبان #پارسی_کهن و #پارسی_میانه هستند و #هیچکدام_ساختگی_نیستند ، برای نمونه ستهم در ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻟﻐﺖ ﻋﻤﯿﺪ : ستهم ، ﺻﻔﺖ ١. ﺳﺨﺖ ؛ ﺷﺪید ٢. ستنبه)
🔴۷- خروج ممنوع = درآیش پنامیده ---» واژه به واژه : درآمدن = بیرون آمدن ، به خارج از چیزی رفتن / درآیش = خروج / ممنوع = پنامیده .
( در زبان های باستانی ایران همچون اوستایی برابرهای بسیاری برای ورود و خروج هست که میتوان امروزه دوباره آنها را بکار بست ، همچون : upa + aii وارد شدن به ، uz + aii خارج شدن از ، که aii ریشه فعل امروزی آی و آمدن است. و یا در زبان سغذی از زبان های ایرانی شرقی است ، وارد شدن میشود tagat که برپایه ati-gata ساخته شده است. )
🔴۸- خطر سقوط = سیجِ فتادن یا افتش ---» واژه به واژه : خطر = ویتَنگ ، بیم ، شییج ، سیج ، ایثیِجَه (در اوستایی) ، دوژیتَ (اوستایی) / سقوط کردن = اُوفتاتن ، اُوپَستن ، کَفتن ، پَتکفتن ، پَتیتن / سقوط = افتادن ، افتش .
🔴۹- سبقتِ غیرمجاز = پیشیِ اَپاتخشا ---» واژه به واژه : سبقت گرفتن = فراچیتن ، روسیدن / سبقت = فراچی ، پیشی ، روسِش / غیر مجاز = اَپاتیخشای (پارسی میانه) ، / غیر = اَ ، اَن (انیرانی یعنی غیر ایرانی) ، یوت / مجاز = پاتیخشای، پاتَخشا .
🔴۱۰- توقف ممنوع = واایستادن پنامیده ---» واژه به واژه : توقف = واایستادن (همان وایسادن خودمونی) ، مانیشن ، درنگ / توقف کردن = مانیتن ، پاتن ، ایستاتن ، درنگیدن ، بازمانیدن ، پانیدن / ممنوع = پنامیده ، بازداشته ، ناروا .
و
و
و
==================================
🔹🚨🔹حتما این بخش را بخوانید‼️
اما نکته جالب این است که پانترکانی که با آوردن این گونه مثال ها قصد تحقیر و خورد کردن زبان پارسی را دارند ، هیچ گونه آگاهی و اطلاعی از « زبان های بهشت برینشان! » ، یعنی جمهوری جعلی آذربایجان و کشور نوبنیاد ترکیه ندارند.
برای نمونه امروزه در ایران و به زبان پارسی میگویند « ﻋﻼﺋﻢ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﯾﯽ ﻭ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﯽ » که واژه نخست آن عربی است ، اما نکته جالب آن است که در #جمهوری_جعلی_آذربایجان میگویند « Yol nişanları » که دارای واژه #پارسی « نشان » است که یعنی « نشان های راه » و همین جمله را در #ترکیه میگویند « Trafik işaretleri » که #هردو واژه آن #اروپایی و #عربی است !!! و یعنی « اشارات ترافیکی ». کافی است سری به نشان های راهنمایی این دو کشور بزنید تا خود ببینید و البته هزاران مورد دیگر❗️
➖➕➖➕➖➕➖➕➖➕➖➕➖
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🚨حتما ببینید
آیا #خلیج واژهای #عربی است ⁉️
#دانش نوین #اتیمولوژی دراینباره چه میگوید ؟
پاسخ را از زبان دکتر حیدری ملایری بشنوید
💎
آیا #خلیج واژهای #عربی است ⁉️
#دانش نوین #اتیمولوژی دراینباره چه میگوید ؟
پاسخ را از زبان دکتر حیدری ملایری بشنوید
💎
وقتی که #کاشغری بزرگترین #زبانشناس #ترک ، میگوید که واژه « #اویغور » #پارسی است (❗️)
محمود کاشغری در سال ۳۸۰ هـ در شهر بارسغان نزدیک دریاچه ایسیق گؤل که امروزه در کشور #قرقیزستان واقع شده بدنیا آمد. وی بعدها به کاشغر کوچ کرده و به کاشغری شهرت یافت. یکی از کتابهای شناخته شده وی « #دیوان_لغات_الترک » است که #نخستین #واژهنامه #زبان_ترکی است که نوشته شده است. کاشغری این کتاب را با « خط و زبان #عربی » نوشته و علت تالیف آن را آموزش زبان ترکی به عربزبانان و همچنین نشان دادن همتوانی زبان ترکی و عربی دانسته. محمود کاشغری همانگونه که خود در فرجام کتابش میگوید ، نوشتن آن را در روز دهم جمادیالاخر ۴۶۶ هـ بپایان برده است. وی در سال ۴۷۷ هـ در سن ۹۷ سالگی چشم از جهان فروبست.
=================================
💢 کاشغری واژه « اویغور » را پارسی دانسته !
کاشغری در کتاب لغات الترک در شرح شماری از واژگان ، ریشه و نحوه شکلگیری آنها را هم توضیح میدهد و گاه داستانهایی را هم در زیر واژه موردنظر بازگو میکند.
🔴یکی از شخصیت های داستانی وی ، شخصی بنام « #ذوالقرنین » است که در کتاب وی ، به « #زبان_پارسی » سخن میگوید🔴
کاشغری کتاب را به عربی و ترکی نوشته ولی هرگاه که خواسته نقلقول هایی را از زبان ذوالقرنین بیان کند ، آنها را « #پارسی » نوشته و این نشان میدهد که #ذوالقرنینِ داستان های کاشغری ، شخصی « #پارسیگو » بوده.
در برگه ۱۰۲کتاب عربی کاشغری و برگه ۱۴۵ ترجمه فارسی آن ، درباره واژه « اویغور » آمده است :
" اُیـغُـر uyğur = نام سرزمینی با پنج شهر. ذوالقرنین پس از صلح با خاقان ترک ، این پنج شهر را برپا ساخت. نظام الدین اسرافیل توغان تکین ، برای من از پدر خود محمد جقر طنقان خان روایت کرد که بهنگام فرا رسیدن ذوالقرنین به سرزمین اویغوران ، خاقان ترک چهارهزار نفر بسوی او گسیل داشت که بالهای کلاههایشان از بالهای شاهینها بود. اینان ، هم از پیشروی و هم از پسروی تیراندازی میکردند. ذوالقرنین از آنان به شگفت آمد و گفت (( اینان خوذ خورند )) ( ✅ توجه کنید که این گفته ذوالقرنین جزء ترجمه فارسی نیست ، بلکه در متن عربی هم این گفته ذوالقرنین به #فارسی آمده است :
✅ و کانو یرمون النبل خلفا کما یرمون قداما فتعجب منهم ذوالقرنین فقال « اینان خوذ خورند » ای هولا استبدوا بمأ کلهم لا یحتاجون الی طعام احد .... ). یعنی اینان خودکفا هستند و در خوراک نیازی به کسی ندارند. زیرا از دستشان شکار در نمیرود ، هرگاه که بخواهند شکار کنند و بخورند. به این سرزمین نام (( خُذخُر )) داده شد. بعدها حرف خ تبدیل به الف شده است. ابدال حروف حلقی به همدیگر ، حادثهای ممکن و عادی است. مانند ابدال الف به خ و یا ابدال حرف خ به الف. مصنف این کتاب محمود ، گوید که به نیاکان ما ، بیگان ، « خَمیر » گویند ، زیرا اوغوزان نمیتوانند « امیر » تلفظ کنند و حرف الف را به خ بدل میسازند. نیای سرفراز ما ، بیگی است که سرزمین ترکان را از چنگ سامانیان بازستاند. او را « خمیر تکین » گویند. همانگونه که در کلمه « اویغور » دیدی ، حرف الف به خ بدل شده است. دراینجا هم حرف خ به الف تبدیل شده و هم حرف ذ در کلمه « خُذ » به ی بدل شده است. ابدال حرف ذ به ی قاعده ای رایج و جاری است سپس حرف خ میشود. همانند دو کلمه عربی « ختر » و « غدر ». "
=================================
*** #حسین_محمدزاده_صدیق یکی از نویسندگان بسیار متعصب و نظریهپرداز ترک که کارهای « غیر ترجمه ای » وی بسیار #غیر_علمی ، #متعصبانه و #نژادپرستانه هستند. اما در ترجمه کتاب های ترکی به فارسی تا حدودی خود را کنترل کرده و در متن اصلی دست نبرده است. برای نمونه دیوان لغات الترک کاشغری را به فارسی ترجمه کرده است و هنگامی که آن را با متن اصلی عربی مقایسه کنید ، تفاوت زیادی مشاهده نخواهید کرد. اما وی در مقدمه همین ترجمه ، سخنان نژادپرستانه و غیرعلمی زیادی زده است.
🆔👇🏻 🆔 👇🏻 🆔 👇🏻 🆔
محمود کاشغری در سال ۳۸۰ هـ در شهر بارسغان نزدیک دریاچه ایسیق گؤل که امروزه در کشور #قرقیزستان واقع شده بدنیا آمد. وی بعدها به کاشغر کوچ کرده و به کاشغری شهرت یافت. یکی از کتابهای شناخته شده وی « #دیوان_لغات_الترک » است که #نخستین #واژهنامه #زبان_ترکی است که نوشته شده است. کاشغری این کتاب را با « خط و زبان #عربی » نوشته و علت تالیف آن را آموزش زبان ترکی به عربزبانان و همچنین نشان دادن همتوانی زبان ترکی و عربی دانسته. محمود کاشغری همانگونه که خود در فرجام کتابش میگوید ، نوشتن آن را در روز دهم جمادیالاخر ۴۶۶ هـ بپایان برده است. وی در سال ۴۷۷ هـ در سن ۹۷ سالگی چشم از جهان فروبست.
=================================
💢 کاشغری واژه « اویغور » را پارسی دانسته !
کاشغری در کتاب لغات الترک در شرح شماری از واژگان ، ریشه و نحوه شکلگیری آنها را هم توضیح میدهد و گاه داستانهایی را هم در زیر واژه موردنظر بازگو میکند.
🔴یکی از شخصیت های داستانی وی ، شخصی بنام « #ذوالقرنین » است که در کتاب وی ، به « #زبان_پارسی » سخن میگوید🔴
کاشغری کتاب را به عربی و ترکی نوشته ولی هرگاه که خواسته نقلقول هایی را از زبان ذوالقرنین بیان کند ، آنها را « #پارسی » نوشته و این نشان میدهد که #ذوالقرنینِ داستان های کاشغری ، شخصی « #پارسیگو » بوده.
در برگه ۱۰۲کتاب عربی کاشغری و برگه ۱۴۵ ترجمه فارسی آن ، درباره واژه « اویغور » آمده است :
" اُیـغُـر uyğur = نام سرزمینی با پنج شهر. ذوالقرنین پس از صلح با خاقان ترک ، این پنج شهر را برپا ساخت. نظام الدین اسرافیل توغان تکین ، برای من از پدر خود محمد جقر طنقان خان روایت کرد که بهنگام فرا رسیدن ذوالقرنین به سرزمین اویغوران ، خاقان ترک چهارهزار نفر بسوی او گسیل داشت که بالهای کلاههایشان از بالهای شاهینها بود. اینان ، هم از پیشروی و هم از پسروی تیراندازی میکردند. ذوالقرنین از آنان به شگفت آمد و گفت (( اینان خوذ خورند )) ( ✅ توجه کنید که این گفته ذوالقرنین جزء ترجمه فارسی نیست ، بلکه در متن عربی هم این گفته ذوالقرنین به #فارسی آمده است :
✅ و کانو یرمون النبل خلفا کما یرمون قداما فتعجب منهم ذوالقرنین فقال « اینان خوذ خورند » ای هولا استبدوا بمأ کلهم لا یحتاجون الی طعام احد .... ). یعنی اینان خودکفا هستند و در خوراک نیازی به کسی ندارند. زیرا از دستشان شکار در نمیرود ، هرگاه که بخواهند شکار کنند و بخورند. به این سرزمین نام (( خُذخُر )) داده شد. بعدها حرف خ تبدیل به الف شده است. ابدال حروف حلقی به همدیگر ، حادثهای ممکن و عادی است. مانند ابدال الف به خ و یا ابدال حرف خ به الف. مصنف این کتاب محمود ، گوید که به نیاکان ما ، بیگان ، « خَمیر » گویند ، زیرا اوغوزان نمیتوانند « امیر » تلفظ کنند و حرف الف را به خ بدل میسازند. نیای سرفراز ما ، بیگی است که سرزمین ترکان را از چنگ سامانیان بازستاند. او را « خمیر تکین » گویند. همانگونه که در کلمه « اویغور » دیدی ، حرف الف به خ بدل شده است. دراینجا هم حرف خ به الف تبدیل شده و هم حرف ذ در کلمه « خُذ » به ی بدل شده است. ابدال حرف ذ به ی قاعده ای رایج و جاری است سپس حرف خ میشود. همانند دو کلمه عربی « ختر » و « غدر ». "
=================================
*** #حسین_محمدزاده_صدیق یکی از نویسندگان بسیار متعصب و نظریهپرداز ترک که کارهای « غیر ترجمه ای » وی بسیار #غیر_علمی ، #متعصبانه و #نژادپرستانه هستند. اما در ترجمه کتاب های ترکی به فارسی تا حدودی خود را کنترل کرده و در متن اصلی دست نبرده است. برای نمونه دیوان لغات الترک کاشغری را به فارسی ترجمه کرده است و هنگامی که آن را با متن اصلی عربی مقایسه کنید ، تفاوت زیادی مشاهده نخواهید کرد. اما وی در مقدمه همین ترجمه ، سخنان نژادپرستانه و غیرعلمی زیادی زده است.
🆔👇🏻 🆔 👇🏻 🆔 👇🏻 🆔
🇮🇷🇮🇹 همسانیهای زبان #ایتالیایی و #فارسی از زبان ایرانشناس ایتالیایی
✅ غنای آهنگین و موسیقایی ؛ وجه اشتراک زبان ایتالیایی و فارسی
#پروفسور_ساکونه درباره اشتراکها بین زبان فارسی و زبان ایتالیایی با یادآوری اینکه هنگام آموزش ادبیات فارسی همیشه اینگونه آغاز میکنم که « #زبانهای_هند_و_اروپایی خانواده بزرگیاند که #زبان_فارسی و #ایتالیایی دو زبان مهم از این خانواده بزرگ محسوب میشوند و زبان ایتالیایی در سمت #غربی و زبان فارسی در سمت #شرقی این خانواده جای دارد » گفت: در ادامه کلماتی را که در هر دو زبان وجود داشته و دارای یک معنا هستند، برای آنها مثال میزنم که از این شباهت و برخی مواقع یکی بودن شگفتزده میشوند.
او افزود: زمانیکه برای دانشجویانم در مورد برخی کلمات بهکاررفته در شعرهای فارسی مثل «بدنامی» صحبت می کنم، دانشجویانم با حیرت متوجه میشوند که کلمه «بد» همان تلفظ و معنا را دارد که در انگلیسی آورده شده و «نامی» شباهت به کلمه (Nome) یا (Nomea) در ایتالیایی را دارد.
این ایرانشناس وجه تشابهی را که بیشتر باعث حیرت میشود، #غنای_آهنگین بودن و #کیفیت_موسیقایی دو زبان فارسی و ایتالیایی دانست و افزود: ایتالیایی و فارسی مملو از حروف آوایی و مصوّت هستند که قادرند حالتی #آهنگین و #جذاب به آنان ببخشند، درست برخلاف زبانهایی مانند #عربی و #آلمانی که زبانهایی #سرسخت و #خشن هستند. همین امر باعث میشود از این دو زبان به عنوان زبانهای مناسب برای #آواز_خواندن یاد شود.
✅ او تأکید کرد: بیمورد نیست که در بین زبانهای رایج در اروپا ، زبان ایتالیایی و در بین زبانهای رایج در خاورمیانه (حتا کمی دوردستتر مثل آسیای مرکزی و خاور دور) زبان فارسی به عنوان زبانهای آهنگین شناخته شدهاند. به خوبی میدانیم که آثار غزل ایتالیایی در همه جای دنیا از آمریکا گرفته تا ژاپن تدریس میشود، ولی این را هم به خوبی میدانیم که #نوازندگان و #خوانندگان #ایرانی هم همه جای #دنیا از #استانبول گرفته تا #چین ، خواهان دارند. محمد اقبال، پدر پاکستان، غزلهای خود را به زبان فارسی میسرود؛ همان غزلهایی که بعدا در سراسر هند که در آن زمان مستعمره انگلیس بود، خوانده میشد.
❇️🌀❇️ خیام و مولانا شناختهشده در ایتالیا
پروفسور ساکونه در پاسخ به این پرسش که نویسندگان ادبی ایرانی چقدر در ایتالیا شناختهشده هستند، گفت: به قاطعیت میتوان گفت عمر #خیام و #مولانا دو #شاعر بسیار معروف و شناختهشده هستند.
او با بیان اینکه دو ترجمه از شعرهای خیام بیش از 50 سال است که در ایتالیا تجدید چاپ میشود، درباره مولانا نیز گفت: مولانا جلالالدین رومی هم از سوی کسانی که علاقه شدید معنوی داشته و تصوف را مطالعه میکردند، کشف شد؛ چراکه با مطالعه و غور در تصوف، در نهایت بایستی که با مولوی آشنا شوی؛ چراکه گذرت به شعرهای این شاعر صوفیمسلک خواهد افتاد. دیوان اصلی رومی، توسط آلساندرو بائوزانی در شهر میلان چاپ شد. مثنوی معنوی نیز در سال 2006 از سوی گابریل مند خان ترجمه و منتشر شد.
این ایرانشناس با بیان اینکه دیگر شخصیت فرهنگی ایرانی شناختهشده در ایتالیا که آثار زیادی از او به زبان ایتالیایی ترجمه و چاپ شده و با موفقیت زیادی هم همراه بوده، #فریدالدین_عطار_نیشابوری است، اظهار کرد: اینجانب افتخار ترجمه #منطقالطیر را داشتم که در سال 1999 چاپ شد، الهینامه در سال 1990 توسط م ت گراناتا ترجمه و منتشر شد، بلبلنامه، مصیبتنامه و تذکرة الاولیا هم به زبان ایتالیایی ترجمه و چاپ شده است.
او ادامه داد: یک گام که جلوتر برویم، به کسانی برمیخوریم که علاقهمند به ادبیات بوده و بهدنبال کشف دنیاها و تمدنهای ادبی دیگر هستند. اینگونه افراد در مسیر خود به #حافظ برمیخورند که سه ترجمه کامل و متفاوت از دیوانش در ایتالیا چاپ شده است. اولین غزلیات حافظ در سه جلد با ترجمه جوانی درمه به چاپ رسید. دومین ترجمه دیوان حافظ توسط استفانو پلّو و جان روبرتو اسکارچا در سال 2005 چاپ شد و آخرین ترجمه هم توسط این حقیر که در سه جلد در سالهای 1998 به چاپ رسیده است.
متن کامل 👇🏻
http://parsianjoman.org/?p=358
🌀✅🌀✅🌀✅🌀✅
🔥🌹 🌹🔥
.
.
✅ غنای آهنگین و موسیقایی ؛ وجه اشتراک زبان ایتالیایی و فارسی
#پروفسور_ساکونه درباره اشتراکها بین زبان فارسی و زبان ایتالیایی با یادآوری اینکه هنگام آموزش ادبیات فارسی همیشه اینگونه آغاز میکنم که « #زبانهای_هند_و_اروپایی خانواده بزرگیاند که #زبان_فارسی و #ایتالیایی دو زبان مهم از این خانواده بزرگ محسوب میشوند و زبان ایتالیایی در سمت #غربی و زبان فارسی در سمت #شرقی این خانواده جای دارد » گفت: در ادامه کلماتی را که در هر دو زبان وجود داشته و دارای یک معنا هستند، برای آنها مثال میزنم که از این شباهت و برخی مواقع یکی بودن شگفتزده میشوند.
او افزود: زمانیکه برای دانشجویانم در مورد برخی کلمات بهکاررفته در شعرهای فارسی مثل «بدنامی» صحبت می کنم، دانشجویانم با حیرت متوجه میشوند که کلمه «بد» همان تلفظ و معنا را دارد که در انگلیسی آورده شده و «نامی» شباهت به کلمه (Nome) یا (Nomea) در ایتالیایی را دارد.
این ایرانشناس وجه تشابهی را که بیشتر باعث حیرت میشود، #غنای_آهنگین بودن و #کیفیت_موسیقایی دو زبان فارسی و ایتالیایی دانست و افزود: ایتالیایی و فارسی مملو از حروف آوایی و مصوّت هستند که قادرند حالتی #آهنگین و #جذاب به آنان ببخشند، درست برخلاف زبانهایی مانند #عربی و #آلمانی که زبانهایی #سرسخت و #خشن هستند. همین امر باعث میشود از این دو زبان به عنوان زبانهای مناسب برای #آواز_خواندن یاد شود.
✅ او تأکید کرد: بیمورد نیست که در بین زبانهای رایج در اروپا ، زبان ایتالیایی و در بین زبانهای رایج در خاورمیانه (حتا کمی دوردستتر مثل آسیای مرکزی و خاور دور) زبان فارسی به عنوان زبانهای آهنگین شناخته شدهاند. به خوبی میدانیم که آثار غزل ایتالیایی در همه جای دنیا از آمریکا گرفته تا ژاپن تدریس میشود، ولی این را هم به خوبی میدانیم که #نوازندگان و #خوانندگان #ایرانی هم همه جای #دنیا از #استانبول گرفته تا #چین ، خواهان دارند. محمد اقبال، پدر پاکستان، غزلهای خود را به زبان فارسی میسرود؛ همان غزلهایی که بعدا در سراسر هند که در آن زمان مستعمره انگلیس بود، خوانده میشد.
❇️🌀❇️ خیام و مولانا شناختهشده در ایتالیا
پروفسور ساکونه در پاسخ به این پرسش که نویسندگان ادبی ایرانی چقدر در ایتالیا شناختهشده هستند، گفت: به قاطعیت میتوان گفت عمر #خیام و #مولانا دو #شاعر بسیار معروف و شناختهشده هستند.
او با بیان اینکه دو ترجمه از شعرهای خیام بیش از 50 سال است که در ایتالیا تجدید چاپ میشود، درباره مولانا نیز گفت: مولانا جلالالدین رومی هم از سوی کسانی که علاقه شدید معنوی داشته و تصوف را مطالعه میکردند، کشف شد؛ چراکه با مطالعه و غور در تصوف، در نهایت بایستی که با مولوی آشنا شوی؛ چراکه گذرت به شعرهای این شاعر صوفیمسلک خواهد افتاد. دیوان اصلی رومی، توسط آلساندرو بائوزانی در شهر میلان چاپ شد. مثنوی معنوی نیز در سال 2006 از سوی گابریل مند خان ترجمه و منتشر شد.
این ایرانشناس با بیان اینکه دیگر شخصیت فرهنگی ایرانی شناختهشده در ایتالیا که آثار زیادی از او به زبان ایتالیایی ترجمه و چاپ شده و با موفقیت زیادی هم همراه بوده، #فریدالدین_عطار_نیشابوری است، اظهار کرد: اینجانب افتخار ترجمه #منطقالطیر را داشتم که در سال 1999 چاپ شد، الهینامه در سال 1990 توسط م ت گراناتا ترجمه و منتشر شد، بلبلنامه، مصیبتنامه و تذکرة الاولیا هم به زبان ایتالیایی ترجمه و چاپ شده است.
او ادامه داد: یک گام که جلوتر برویم، به کسانی برمیخوریم که علاقهمند به ادبیات بوده و بهدنبال کشف دنیاها و تمدنهای ادبی دیگر هستند. اینگونه افراد در مسیر خود به #حافظ برمیخورند که سه ترجمه کامل و متفاوت از دیوانش در ایتالیا چاپ شده است. اولین غزلیات حافظ در سه جلد با ترجمه جوانی درمه به چاپ رسید. دومین ترجمه دیوان حافظ توسط استفانو پلّو و جان روبرتو اسکارچا در سال 2005 چاپ شد و آخرین ترجمه هم توسط این حقیر که در سه جلد در سالهای 1998 به چاپ رسیده است.
متن کامل 👇🏻
http://parsianjoman.org/?p=358
🌀✅🌀✅🌀✅🌀✅
🔥🌹 🌹🔥
.
.
Forwarded from زبانشناسی نوین
🅾 زبان #پارسی « ۱۱ امین » زبان فضای مجازی در سال ۲۰۱۷ ؛ بالاتر از #ترکی و #عربی ... #منبع 👇👇👇
ifpnews.com/exclusive/persian-ranks-11th-among-popular-languages-internet/
ترجمه مطلب بالا :
www.hamshahrionline.ir/details/388306/Science/Hi-Tech
آمار سال ۲۰۱۸ : فارسی دهم
https://w3techs.com/technologies/overview/content_language/all/
.
ifpnews.com/exclusive/persian-ranks-11th-among-popular-languages-internet/
ترجمه مطلب بالا :
www.hamshahrionline.ir/details/388306/Science/Hi-Tech
آمار سال ۲۰۱۸ : فارسی دهم
https://w3techs.com/technologies/overview/content_language/all/
.
Iran Front Page
Persian Ranks 11th among Most Popular Languages on Internet
A recent report by W3Tech says Persian language has turned into the 11th most popular language of websites in recent years.
ایران زمین
. این پست را گذاشتم تا پیشزمینهای باشد درباره بحث « Iranian nation » در متون عربی : أمّة الفرس اسنادی بشدت پانسوز درباره قدمت « ملت ایران » در متون تاریخی / منتظر باشید ! Iranian nation = ملت ایران = أمّة الفرس 🆔 @iranzamin777
.
🔴 « ملت ایران » در متون تاریخی #عربی
🔺 ما میخواهیم ببینیم آیا در کتابهای قدیمی عربی که منابع مهم تاریخی جهان اسلام بودهاند، درباره « ملت ایران » چیزی گفته و آمده است ؟!
🔷 نخست باید ببینیم که در زبان عربی به « nation » چه میگفتند ؟ چه در زبان عربی قدیم ( زبان قرآن ) و چه در زبان عربی جدید ؛ برای اشاره به nation از واژه « أمّــة » استفاده شده است ( و گاهی نیز : قوم، شعب و ... ) : مثلا در آیه « وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ / و اگر پروردگار تو مى خواست قطعا همه مردم را امت واحدى قرار مى داد در حالى كه پيوسته در اختلافند ». چنانچه اهل لغت گفتهاند « الامة : الجيل من الناس ». در تفسیر سمعانی، اثر ابومظفر سمعانی مروزی ( درگذشت ۴۸۹ ق ) چنین آمده است « وَ الْأمة : الْفرْقَة من النَّاس وَغَيرهم، فالترك أمة، وَالروم أمة، وَالْفرس أمة، و ... ».
🔷 واژه « أمة » که جمع آن « امم » است، از ریشه « ء م م » بمعنای « قصد » است و به گروهی از مردم گفته میشود که در یک قصد و نظر ( زبان، مکان، دین و ... ) با هم اشتراک داشته باشند. در زبان عربی جدید نیز همین گونه است ؛ مثلا به سازمان ملل میگویند « الأمم المتحدة » یا به Arab nation میگویند « الامة العربیة » و ...
🔺 اما اعراب به ایران و ایرانی چه میگفتند ؟ در بیش از ۹۰ درصد متون عربی برای اشاره به ایران و ایرانیان ؛ « الفرس، فارس، فارسی و ... » بکار رفته است ( قبلاً درباره آن بحث کردیم ) و خیلی کم، عبارت الایرانیه، الایرانیین، الایرانی و ... بکار رفته است، مثلا در آثار : عبدالملک ثعالبی د۴۲۹ق یا ابنفضلالله عمری د۷۴۹ق و ...
.
🟩 بنابراین اگر میخواهیم درباره مفهوم « ملت ایران » تحقیق کنیم، باید در متون تاریخی به زبان عربی، دنبال عبارت « أمّــة الفرس » باشیم 👇👇
🔺 اما واژه #ملت چه معنایی دارد ؟ واژه ملت نیز عربی است ؛ اما در زبان فارسی « ملت و امت ِ عربی » کاملا برعکس ِ معنا و مفهوم اصلیشان استفاده میشوند. ملت بمعنای « راه و روش و #شریعت » است و برای اشاره به طریقهی دینی پیامبران استفاده شده است، مثلا « ملة ابراهیم حنیفا و ما کان من المشرکین ».
🔺 پس بصورت اشتباه در زبان فارسی، امت در معنای دینی بکار میرود و ملت در معنای سیاسی ! درحالی که در زبان عربی ؛ ملت در معنای دینی بکار میرود و امت در معنای سیاسی ! تقریبا از دورهی مشروطه است که ایرانیها برای اشاره به مفهوم nation واژه « ملت » را مورد استفاده قرار میدهند ( هرچند در اشعار قدیمی فارسی عبارت ملت ایران بکار رفته است ولی آن بار سیاسی امروزی را نداشته است. مثلا امیر معزی شاعر دربار سلجوقیان میگوید ؛ حُسامی که در ملت ایران زمین / بدو تازه شد دین خیرالبشر )
🔴 در اسناد تاریخی به زبان عربی بارها به ملت ایران ( أمّــة الفرس ) اشاره شده و درباره آن بحث شده است 👇👇👇 بررسی چند مورد ...
🆔 @iranzamin777
🔴 « ملت ایران » در متون تاریخی #عربی
🔺 ما میخواهیم ببینیم آیا در کتابهای قدیمی عربی که منابع مهم تاریخی جهان اسلام بودهاند، درباره « ملت ایران » چیزی گفته و آمده است ؟!
🔷 نخست باید ببینیم که در زبان عربی به « nation » چه میگفتند ؟ چه در زبان عربی قدیم ( زبان قرآن ) و چه در زبان عربی جدید ؛ برای اشاره به nation از واژه « أمّــة » استفاده شده است ( و گاهی نیز : قوم، شعب و ... ) : مثلا در آیه « وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ / و اگر پروردگار تو مى خواست قطعا همه مردم را امت واحدى قرار مى داد در حالى كه پيوسته در اختلافند ». چنانچه اهل لغت گفتهاند « الامة : الجيل من الناس ». در تفسیر سمعانی، اثر ابومظفر سمعانی مروزی ( درگذشت ۴۸۹ ق ) چنین آمده است « وَ الْأمة : الْفرْقَة من النَّاس وَغَيرهم، فالترك أمة، وَالروم أمة، وَالْفرس أمة، و ... ».
🔷 واژه « أمة » که جمع آن « امم » است، از ریشه « ء م م » بمعنای « قصد » است و به گروهی از مردم گفته میشود که در یک قصد و نظر ( زبان، مکان، دین و ... ) با هم اشتراک داشته باشند. در زبان عربی جدید نیز همین گونه است ؛ مثلا به سازمان ملل میگویند « الأمم المتحدة » یا به Arab nation میگویند « الامة العربیة » و ...
🔺 اما اعراب به ایران و ایرانی چه میگفتند ؟ در بیش از ۹۰ درصد متون عربی برای اشاره به ایران و ایرانیان ؛ « الفرس، فارس، فارسی و ... » بکار رفته است ( قبلاً درباره آن بحث کردیم ) و خیلی کم، عبارت الایرانیه، الایرانیین، الایرانی و ... بکار رفته است، مثلا در آثار : عبدالملک ثعالبی د۴۲۹ق یا ابنفضلالله عمری د۷۴۹ق و ...
.
🟩 بنابراین اگر میخواهیم درباره مفهوم « ملت ایران » تحقیق کنیم، باید در متون تاریخی به زبان عربی، دنبال عبارت « أمّــة الفرس » باشیم 👇👇
🔺 اما واژه #ملت چه معنایی دارد ؟ واژه ملت نیز عربی است ؛ اما در زبان فارسی « ملت و امت ِ عربی » کاملا برعکس ِ معنا و مفهوم اصلیشان استفاده میشوند. ملت بمعنای « راه و روش و #شریعت » است و برای اشاره به طریقهی دینی پیامبران استفاده شده است، مثلا « ملة ابراهیم حنیفا و ما کان من المشرکین ».
🔺 پس بصورت اشتباه در زبان فارسی، امت در معنای دینی بکار میرود و ملت در معنای سیاسی ! درحالی که در زبان عربی ؛ ملت در معنای دینی بکار میرود و امت در معنای سیاسی ! تقریبا از دورهی مشروطه است که ایرانیها برای اشاره به مفهوم nation واژه « ملت » را مورد استفاده قرار میدهند ( هرچند در اشعار قدیمی فارسی عبارت ملت ایران بکار رفته است ولی آن بار سیاسی امروزی را نداشته است. مثلا امیر معزی شاعر دربار سلجوقیان میگوید ؛ حُسامی که در ملت ایران زمین / بدو تازه شد دین خیرالبشر )
🔴 در اسناد تاریخی به زبان عربی بارها به ملت ایران ( أمّــة الفرس ) اشاره شده و درباره آن بحث شده است 👇👇👇 بررسی چند مورد ...
🆔 @iranzamin777
ایران زمین
❇️ مهم : این اسناد را ذخیره کنید ... 🔺 ما همیشه به سرزمین خود ایران گفتهایم ؛ اما چرا اروپاییها و اعراب و دیگران به ما و سرزمین ما « پارس، پرشیا، پرژن، الفرس، فارس و ... » گفتهاند ؟ 🔺 امروزه با سیاهنمایی و تبلیغات باندهای قومگرا فضای جامعه بگونهای…
.
🔴 « ملت ایران » در متون تاریخی #عربی
🔺 ما میخواهیم ببینیم آیا در کتابهای قدیمی عربی که منابع مهم تاریخی جهان اسلام بودهاند، درباره « ملت ایران » چیزی گفته و آمده است ؟!
🔷 نخست باید ببینیم که در زبان عربی به « nation » چه میگفتند ؟ چه در زبان عربی قدیم ( زبان قرآن ) و چه در زبان عربی جدید ؛ برای اشاره به nation از واژه « أمّــة » استفاده شده است ( و گاهی نیز : قوم، شعب و ... ) : مثلا در آیه « وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ / و اگر پروردگار تو مى خواست قطعا همه مردم را امت واحدى قرار مى داد در حالى كه پيوسته در اختلافند ». چنانچه اهل لغت گفتهاند « الامة : الجيل من الناس ». در تفسیر سمعانی، اثر ابومظفر سمعانی مروزی ( درگذشت ۴۸۹ ق ) چنین آمده است « وَ الْأمة : الْفرْقَة من النَّاس وَغَيرهم، فالترك أمة، وَالروم أمة، وَالْفرس أمة، و ... ».
🔷 واژه « أمة » که جمع آن « امم » است، از ریشه « ء م م » بمعنای « قصد » است و به گروهی از مردم گفته میشود که در یک قصد و نظر ( زبان، مکان، دین و ... ) با هم اشتراک داشته باشند. در زبان عربی جدید نیز همین گونه است ؛ مثلا به سازمان ملل میگویند « الأمم المتحدة » یا به Arab nation میگویند « الامة العربیة » و ...
🔺 اما اعراب به ایران و ایرانی چه میگفتند ؟ در بیش از ۹۰ درصد متون عربی برای اشاره به ایران و ایرانیان ؛ « الفرس، فارس، فارسی و ... » بکار رفته است ( قبلاً درباره آن بحث کردیم ) و خیلی کم، عبارت الایرانیه، الایرانیین، الایرانی و ... بکار رفته است، مثلا در آثار : عبدالملک ثعالبی د۴۲۹ق یا ابنفضلالله عمری د۷۴۹ق و ...
.
🟩 بنابراین اگر میخواهیم درباره مفهوم « ملت ایران » تحقیق کنیم، باید در متون تاریخی به زبان عربی، دنبال عبارت « أمّــة الفرس » باشیم 👇👇
🔺 اما واژه #ملت چه معنایی دارد ؟ واژه ملت نیز عربی است ؛ اما در زبان فارسی « ملت و امت ِ عربی » کاملا برعکس ِ معنا و مفهوم اصلیشان استفاده میشوند. ملت بمعنای « راه و روش و #شریعت » است و برای اشاره به طریقهی دینی پیامبران استفاده شده است، مثلا « ملة ابراهیم حنیفا و ما کان من المشرکین ».
🔺 پس بصورت اشتباه در زبان فارسی، امت در معنای دینی بکار میرود و ملت در معنای سیاسی ! درحالی که در زبان عربی ؛ ملت در معنای دینی بکار میرود و امت در معنای سیاسی ! تقریبا از دورهی مشروطه است که ایرانیها برای اشاره به مفهوم nation واژه « ملت » را مورد استفاده قرار میدهند ( هرچند در اشعار قدیمی فارسی عبارت ملت ایران بکار رفته است ولی آن بار سیاسی امروزی را نداشته است. مثلا امیر معزی شاعر دربار سلجوقیان میگوید ؛ حُسامی که در ملت ایران زمین / بدو تازه شد دین خیرالبشر )
🔴 در اسناد تاریخی به زبان عربی بارها به ملت ایران ( أمّــة الفرس ) اشاره شده و درباره آن بحث شده است 👇👇👇 بررسی چند مورد ...
🆔 @iranzamin777
🔴 « ملت ایران » در متون تاریخی #عربی
🔺 ما میخواهیم ببینیم آیا در کتابهای قدیمی عربی که منابع مهم تاریخی جهان اسلام بودهاند، درباره « ملت ایران » چیزی گفته و آمده است ؟!
🔷 نخست باید ببینیم که در زبان عربی به « nation » چه میگفتند ؟ چه در زبان عربی قدیم ( زبان قرآن ) و چه در زبان عربی جدید ؛ برای اشاره به nation از واژه « أمّــة » استفاده شده است ( و گاهی نیز : قوم، شعب و ... ) : مثلا در آیه « وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ / و اگر پروردگار تو مى خواست قطعا همه مردم را امت واحدى قرار مى داد در حالى كه پيوسته در اختلافند ». چنانچه اهل لغت گفتهاند « الامة : الجيل من الناس ». در تفسیر سمعانی، اثر ابومظفر سمعانی مروزی ( درگذشت ۴۸۹ ق ) چنین آمده است « وَ الْأمة : الْفرْقَة من النَّاس وَغَيرهم، فالترك أمة، وَالروم أمة، وَالْفرس أمة، و ... ».
🔷 واژه « أمة » که جمع آن « امم » است، از ریشه « ء م م » بمعنای « قصد » است و به گروهی از مردم گفته میشود که در یک قصد و نظر ( زبان، مکان، دین و ... ) با هم اشتراک داشته باشند. در زبان عربی جدید نیز همین گونه است ؛ مثلا به سازمان ملل میگویند « الأمم المتحدة » یا به Arab nation میگویند « الامة العربیة » و ...
🔺 اما اعراب به ایران و ایرانی چه میگفتند ؟ در بیش از ۹۰ درصد متون عربی برای اشاره به ایران و ایرانیان ؛ « الفرس، فارس، فارسی و ... » بکار رفته است ( قبلاً درباره آن بحث کردیم ) و خیلی کم، عبارت الایرانیه، الایرانیین، الایرانی و ... بکار رفته است، مثلا در آثار : عبدالملک ثعالبی د۴۲۹ق یا ابنفضلالله عمری د۷۴۹ق و ...
.
🟩 بنابراین اگر میخواهیم درباره مفهوم « ملت ایران » تحقیق کنیم، باید در متون تاریخی به زبان عربی، دنبال عبارت « أمّــة الفرس » باشیم 👇👇
🔺 اما واژه #ملت چه معنایی دارد ؟ واژه ملت نیز عربی است ؛ اما در زبان فارسی « ملت و امت ِ عربی » کاملا برعکس ِ معنا و مفهوم اصلیشان استفاده میشوند. ملت بمعنای « راه و روش و #شریعت » است و برای اشاره به طریقهی دینی پیامبران استفاده شده است، مثلا « ملة ابراهیم حنیفا و ما کان من المشرکین ».
🔺 پس بصورت اشتباه در زبان فارسی، امت در معنای دینی بکار میرود و ملت در معنای سیاسی ! درحالی که در زبان عربی ؛ ملت در معنای دینی بکار میرود و امت در معنای سیاسی ! تقریبا از دورهی مشروطه است که ایرانیها برای اشاره به مفهوم nation واژه « ملت » را مورد استفاده قرار میدهند ( هرچند در اشعار قدیمی فارسی عبارت ملت ایران بکار رفته است ولی آن بار سیاسی امروزی را نداشته است. مثلا امیر معزی شاعر دربار سلجوقیان میگوید ؛ حُسامی که در ملت ایران زمین / بدو تازه شد دین خیرالبشر )
🔴 در اسناد تاریخی به زبان عربی بارها به ملت ایران ( أمّــة الفرس ) اشاره شده و درباره آن بحث شده است 👇👇👇 بررسی چند مورد ...
🆔 @iranzamin777
ایران زمین
. به درخواست شما ؛ پاسخ به دو شبهه آبکی (!) در آینده نزدیک 😊 🔺 ۱- نامه ترکی حضرت علی در موزه چهلستون اصفهان ؟ 😳 🔺 ۲- مردم آذربایجان کوروش را کشتند ؟ 😄 🆔 @iranzamin777
❌ دروغی بنام عهدنامه ترکی حضرت علی !
🔺 در سال ۴۴۵ ق عهدنامهای منسوب به حضرت علی به « خط کوفی و زبان #عربی » بر روی طوماری که بیش از ۶ متر طول دارد، نوشته شده است ( احتمالا در شهر تبریز). دقت کنید، به زبان عربی و خط کوفی ! سالها بعد، همان متن، باز به زبان عربی ولی به خط ثلث زیر خط کوفی نوشته میشود.
🔴 در دوره #صفویه «ترجمه ترکی» این متن عربی با «خط و رنگی» کاملا متفاوت با دوخط دیگر، زیر آنها نوشته میشود و به اصفهان آورده میشود
🔷 جریان بیسواد پانترکیسم ؛ کل این طومار و خطوط بکار رفته در آن را مربوط به سده ۵ ق دانسته ! این درحالی است که علاوه بر اطلاعات نسخهشناسی، براساس اطلاعات تاریخی و زبانشناسی نیز هرگز امکان ندارد که متن ترکی نسخه، در سده ۵ نوشته شده باشد. گویش ترکی متن مربوط به دوره صفویه است
❌ به هر دری میزنند و به هر دروغ و جعلی متوسل میشوند تا « واقعیتهای تاریخی » را انکار کنند. ترکی یک زبان تحمیلی و وارداتی به ایران است ( تقریبا از دوره ایلخانی این دگرگونی زبانی آغاز میشود ) چه اشکالی دارد؟ همانگونه که ترکی در سرزمین روم ( آناتولی ) یک زبان وارداتی است و جای یونانی را گرفته است
🆔 @iranzamin777
🔺 در سال ۴۴۵ ق عهدنامهای منسوب به حضرت علی به « خط کوفی و زبان #عربی » بر روی طوماری که بیش از ۶ متر طول دارد، نوشته شده است ( احتمالا در شهر تبریز). دقت کنید، به زبان عربی و خط کوفی ! سالها بعد، همان متن، باز به زبان عربی ولی به خط ثلث زیر خط کوفی نوشته میشود.
🔴 در دوره #صفویه «ترجمه ترکی» این متن عربی با «خط و رنگی» کاملا متفاوت با دوخط دیگر، زیر آنها نوشته میشود و به اصفهان آورده میشود
🔷 جریان بیسواد پانترکیسم ؛ کل این طومار و خطوط بکار رفته در آن را مربوط به سده ۵ ق دانسته ! این درحالی است که علاوه بر اطلاعات نسخهشناسی، براساس اطلاعات تاریخی و زبانشناسی نیز هرگز امکان ندارد که متن ترکی نسخه، در سده ۵ نوشته شده باشد. گویش ترکی متن مربوط به دوره صفویه است
❌ به هر دری میزنند و به هر دروغ و جعلی متوسل میشوند تا « واقعیتهای تاریخی » را انکار کنند. ترکی یک زبان تحمیلی و وارداتی به ایران است ( تقریبا از دوره ایلخانی این دگرگونی زبانی آغاز میشود ) چه اشکالی دارد؟ همانگونه که ترکی در سرزمین روم ( آناتولی ) یک زبان وارداتی است و جای یونانی را گرفته است
🆔 @iranzamin777
ایران زمین
. 🛑 👈 پرسش : یک کتاب به زبانی غیر از فارسی ( و عربی ) که در مرزهای ایران و در ۱۰۰۰ سال پیش نوشته شده باشد، به ما نشان دهید ؟ نیست ؟ آری درست است، نیست ... همه چیز ایران #پارسی بوده است ! این نه نژادپرستی است و نه چیز دیگری ! یک واقعیت آشکار تاریخی است و #انتخاب…
.
گشتم، نــبــود !
نـگرد، نـیـست !
❌ برخیها در پاسخ به چالش دیشب ما گفتند : کتاب دیوان کاشغری به ترکی و مربوط به هزار سال پیش است !
نخست آنکه این کتاب به زبان #عربی است :) دوم آنکه در مرزهای ایران نوشته نشده ؛ نویسنده آن زاده بارسغان قرقیزستان و درگذشته کاشغر چین است ! سوم آنکه درباره اصالت این کتاب شک و تردید وجود دارد، چون در کل جهان فقط یک نسخه مثلا خطی دارد که آنهم در ترکیه است
✅ نگرد، نیست ؛ خودت رو خسته نکن 😁 همه نوشتههای ایران در دوره اسلامی به زبان #فارسی_دری و عربی است
🆔 @iranzamin777
گشتم، نــبــود !
نـگرد، نـیـست !
❌ برخیها در پاسخ به چالش دیشب ما گفتند : کتاب دیوان کاشغری به ترکی و مربوط به هزار سال پیش است !
نخست آنکه این کتاب به زبان #عربی است :) دوم آنکه در مرزهای ایران نوشته نشده ؛ نویسنده آن زاده بارسغان قرقیزستان و درگذشته کاشغر چین است ! سوم آنکه درباره اصالت این کتاب شک و تردید وجود دارد، چون در کل جهان فقط یک نسخه مثلا خطی دارد که آنهم در ترکیه است
✅ نگرد، نیست ؛ خودت رو خسته نکن 😁 همه نوشتههای ایران در دوره اسلامی به زبان #فارسی_دری و عربی است
🆔 @iranzamin777
ایران زمین
. ✅ پاسخ به شبهه « پارسی دری » و توضیح درباره عبارت « دری » ... 👇👇 🔺 فارسی و دری گویشهای نوشتاری و گفتاری پارسی 🔺 فرهنگ جهانگیری درباره پارسی و دری چه میگوید ؟ 🔺 دری ؛ گویشی از پارسی، بررسی ۳ سند تاریخی 🔺دری همان پارسی است، بررسی ۲ سند تاریخی 🔺 پروژه…
✅ وقتی مستوفی بزرگ ایلخانان ترک مغول، علت نگارش مهمترین کتابش را به « زبان پارسی » میگوید : چون همه مردم ایران به زبان فارسی تسلط دارند ولی به زبان عربی نه !
🔺 نزهة القلوب کتابی معروف از حمدالله قزوینی، مستوفی دیوان ایلخانی در سده ۸ ق است. قزوینی این کتاب را در سال ۷۴۰ ق (تقریبا ۶۸۰ سال پیش) نوشته است ؛ این کتاب اطلاعات فرهنگی و تاریخی ارزشمندی دارد
« ... اما چون به #عربی ساختهاند، اهل عجم را از آن زیادت حظی نبود ... و ذکر چگونگی ایران و شرح تاریخ عمارت بلاد و ولایات آن ... به تمام از هیچ یک معلوم نمیشد، بلکه هر وضعی از این اوصاف درجایی میآمد و از آن نیز بعضی قاصر بود و دوستان درخواست نمودند که چون بر احوال اکثر #ایران واقفی، اگر این اوصاف به زبان پارسی در مجموعهای رود، مجلس انس اصحاب را شمع شود و چون به تمام در قید کتابت آید، همگنان را از آن فرح فزاید و ترا یادگاری نیکو و نامداری بیآهو باشد. گفتم : اگر طبع وافیست از هزار یکی و از بسیار اندکی کافیست. دیریست که گفتهاند : در خانه اگر کسست، یک حرف بسست »
🆔 @iranzamin777
🆔 Admin @f777kim
.
🔺 نزهة القلوب کتابی معروف از حمدالله قزوینی، مستوفی دیوان ایلخانی در سده ۸ ق است. قزوینی این کتاب را در سال ۷۴۰ ق (تقریبا ۶۸۰ سال پیش) نوشته است ؛ این کتاب اطلاعات فرهنگی و تاریخی ارزشمندی دارد
« ... اما چون به #عربی ساختهاند، اهل عجم را از آن زیادت حظی نبود ... و ذکر چگونگی ایران و شرح تاریخ عمارت بلاد و ولایات آن ... به تمام از هیچ یک معلوم نمیشد، بلکه هر وضعی از این اوصاف درجایی میآمد و از آن نیز بعضی قاصر بود و دوستان درخواست نمودند که چون بر احوال اکثر #ایران واقفی، اگر این اوصاف به زبان پارسی در مجموعهای رود، مجلس انس اصحاب را شمع شود و چون به تمام در قید کتابت آید، همگنان را از آن فرح فزاید و ترا یادگاری نیکو و نامداری بیآهو باشد. گفتم : اگر طبع وافیست از هزار یکی و از بسیار اندکی کافیست. دیریست که گفتهاند : در خانه اگر کسست، یک حرف بسست »
🆔 @iranzamin777
🆔 Admin @f777kim
.
ایران زمین
Photo
.
.
✅ نقالهای امروزی بازماندگان « گوسان » های دوره اشکانی - ساسانی ...
نقالی / گوسانی
🔹 گوسان واژهای پهلوی است که در متون پارتی به صورت 𐫃𐫇𐫘𐫀𐫗 ثبت شده و gōsān خوانده میشد ( gōβasān ). واژهای از ریشه « گوی / گفتن » که صورت ایرانی باستان آن gauba-sāhana میباشد. این واژه از دو بخش gáwbati ریشه فعل گفتن + و cánhati ریشه واژه سخن، ساخته شده است و در کل به معنای « سخن گوی » است
🔹 گوسانها در دوره باستان داستانهای پهلوانی و اساطیری ایران را با نمایش و آواز برای مردم اجرا میکردند. این واژه هرچند به دوره پسا ساسانی رسید، و در چند متن دیده میشود، اما به پارسی نو نرسیده و واژه عربی « نقال » از ریشه نقل ( گفتن ) جای آن را گرفت :
🔺 ویس و رامین - اسعد گرگانی، سده ۵ ق :
شهنشه گفت با گوسان نایی / زهی شایسته گوسان نوایی / به گوسان داد و گفت این مر ترا باد / به حال من سرودی نغز کن یاد / سرودی گوی هم بر راست پرده / ز روی مهر ما بردار پرده
🔺 مجمل التواریخ و القصص، سده ۵ - ۶ ق :
« بهرام گور پس بفرمود تا به ملک هندوان نامه نوشتند و از وی گوسان خواستند و گوسان به زبان پهلوی خنیاگر بود ... »
📚 ردپای این سنت ایرانی هنوز در #ارمنستان و #گرجستان که زمانی بخشی از مرزهای فرهنگ ایرانی بودند، دیده میشود. در ارمنستان գուսան (gusan) و در گرجستان მგოსანი (mgosani) ؛ همچنین به صورت « جوسان » به معنی « دورهگرد خیابانی، شبگرد » به زبان #عربی نیز راه یافته است.
🔴 هرچند که « گوسان » به پارسینو نرسیده است، ولی ترکیب جابجای آن، یعنی « سانگو » یا همان « #سخنگوی » ( خطیب باتجربه و بادانش، متکلم و ناطق ) در پارسی کاربرد فراوانی دارد. آنجا که فردوسی بزرگ میگوید « سخنگوی #دهقان » منظورش « گوسانهای پیش از خودش میباشد » و از آنها نقل میکند :
سخنگوی دهقان چنین کرد یاد
که یک روز کیخسرو از بامداد
فردوسی
نگر تا سخنگوی دهقان چه گفت
که راز دل آن دید کو دل نهفت
فردوسی
♦️ و یا آنجا که #نظامی گنجوی « فردوسی بزرگ » را « سخنگوی پیشینه دانای طوس » ( گوسان، نقال ) خطاب میکند و خودش را که داستانهای کهن ایرانی را میسراید نیز « سخنگو » میخواند :
ز چندین سخنگو سخن یاد دار
سخن را منم در جهان یادگار
سخن چون گرفت استقامت به من
قیامت کند تا قیامت به من
منم سَروْپیرای باغ سخن
از آن خسروی می که در جام اوست
شرفنامهی خسروان نام اوست
سخنگوی پیشینه دانای طوس
که آراست روی سخن چون عروس
در آن نامه کان گوهر سفته راند
بسی گفتنیهای ناگفته ماند
اگر هر چه بشنیدی از باستان
بگفتی، دراز آمدی داستان
♦️ سلمان ساوجی :
مرا گفت ای #سخنگوی گهر سنج
چه پنهان کردهای در کنج دل گنج؟
کهن شد #قصه فرهاد و خسرو
بیاور خسروانه نقشی از نو
♦️ عیوقی، سده ۴ - ۵ ق :
سخن مر #سخنگوی را مایه بس
سخن بر تن مرد پیرایه بس
بگفتم به شیرین سخن این سمر
که کس نیست گفته ازین پیشتر
چنین قصه از خاص و عام
نگوید بدین وزن و انشا تمام
من از بهر آن افسر سروری
سخن راند خواهم به لفظ #دری
به نظم آورم سرگذشتی عجب
ز اخبار تازی و کتب عرب
چنین خواندم این #قصه دلپذیر
ز اخبار تازی و کتب جریر
🆔 @iranzamin777
🆔 Admin @f777kim
.
.
✅ نقالهای امروزی بازماندگان « گوسان » های دوره اشکانی - ساسانی ...
نقالی / گوسانی
🔹 گوسان واژهای پهلوی است که در متون پارتی به صورت 𐫃𐫇𐫘𐫀𐫗 ثبت شده و gōsān خوانده میشد ( gōβasān ). واژهای از ریشه « گوی / گفتن » که صورت ایرانی باستان آن gauba-sāhana میباشد. این واژه از دو بخش gáwbati ریشه فعل گفتن + و cánhati ریشه واژه سخن، ساخته شده است و در کل به معنای « سخن گوی » است
🔹 گوسانها در دوره باستان داستانهای پهلوانی و اساطیری ایران را با نمایش و آواز برای مردم اجرا میکردند. این واژه هرچند به دوره پسا ساسانی رسید، و در چند متن دیده میشود، اما به پارسی نو نرسیده و واژه عربی « نقال » از ریشه نقل ( گفتن ) جای آن را گرفت :
🔺 ویس و رامین - اسعد گرگانی، سده ۵ ق :
شهنشه گفت با گوسان نایی / زهی شایسته گوسان نوایی / به گوسان داد و گفت این مر ترا باد / به حال من سرودی نغز کن یاد / سرودی گوی هم بر راست پرده / ز روی مهر ما بردار پرده
🔺 مجمل التواریخ و القصص، سده ۵ - ۶ ق :
« بهرام گور پس بفرمود تا به ملک هندوان نامه نوشتند و از وی گوسان خواستند و گوسان به زبان پهلوی خنیاگر بود ... »
📚 ردپای این سنت ایرانی هنوز در #ارمنستان و #گرجستان که زمانی بخشی از مرزهای فرهنگ ایرانی بودند، دیده میشود. در ارمنستان գուսան (gusan) و در گرجستان მგოსანი (mgosani) ؛ همچنین به صورت « جوسان » به معنی « دورهگرد خیابانی، شبگرد » به زبان #عربی نیز راه یافته است.
🔴 هرچند که « گوسان » به پارسینو نرسیده است، ولی ترکیب جابجای آن، یعنی « سانگو » یا همان « #سخنگوی » ( خطیب باتجربه و بادانش، متکلم و ناطق ) در پارسی کاربرد فراوانی دارد. آنجا که فردوسی بزرگ میگوید « سخنگوی #دهقان » منظورش « گوسانهای پیش از خودش میباشد » و از آنها نقل میکند :
سخنگوی دهقان چنین کرد یاد
که یک روز کیخسرو از بامداد
فردوسی
نگر تا سخنگوی دهقان چه گفت
که راز دل آن دید کو دل نهفت
فردوسی
♦️ و یا آنجا که #نظامی گنجوی « فردوسی بزرگ » را « سخنگوی پیشینه دانای طوس » ( گوسان، نقال ) خطاب میکند و خودش را که داستانهای کهن ایرانی را میسراید نیز « سخنگو » میخواند :
ز چندین سخنگو سخن یاد دار
سخن را منم در جهان یادگار
سخن چون گرفت استقامت به من
قیامت کند تا قیامت به من
منم سَروْپیرای باغ سخن
از آن خسروی می که در جام اوست
شرفنامهی خسروان نام اوست
سخنگوی پیشینه دانای طوس
که آراست روی سخن چون عروس
در آن نامه کان گوهر سفته راند
بسی گفتنیهای ناگفته ماند
اگر هر چه بشنیدی از باستان
بگفتی، دراز آمدی داستان
♦️ سلمان ساوجی :
مرا گفت ای #سخنگوی گهر سنج
چه پنهان کردهای در کنج دل گنج؟
کهن شد #قصه فرهاد و خسرو
بیاور خسروانه نقشی از نو
♦️ عیوقی، سده ۴ - ۵ ق :
سخن مر #سخنگوی را مایه بس
سخن بر تن مرد پیرایه بس
بگفتم به شیرین سخن این سمر
که کس نیست گفته ازین پیشتر
چنین قصه از خاص و عام
نگوید بدین وزن و انشا تمام
من از بهر آن افسر سروری
سخن راند خواهم به لفظ #دری
به نظم آورم سرگذشتی عجب
ز اخبار تازی و کتب عرب
چنین خواندم این #قصه دلپذیر
ز اخبار تازی و کتب جریر
🆔 @iranzamin777
🆔 Admin @f777kim
.
ایران زمین
Photo
.
❌ آریایی واژهای جعلی است ؟ 😄
تکامل آوایی : بحثی در زبانشناسی تاریخی است که این بیسوادها چیزی از آن نمیدانند. گویشوران همه زبانهای جهان، واژگانی که امروز تلفظ میکنند را در هزاران سال پیش، به صورت دیگری تلفظ میکردند، درواقع در گذر زمان واژگان دچار تغییر خوانش میشوند، حتی در خود ترکی یا در انگلیسی و چینی و ... . چند نمونه از پارسی نو و مقایسه با صورت ایرانیباستان آنها :
برادر -------> bráHtā
دست -------> jástah
ستاره -------> Hstār
گُرگ -------> wŕkah
🔹 آریا، آریان، آریایی که در صدها کتیبه و سند کهن بکار رفتهاند نیز، صورت باستانی واژگان ایر، ایران، ایرانی هستند. فردوسی شاعر دوره باستان و هخامنشی نبوده که بخواهد مثلا خواهر را « خُوَنگهَر » تلفظ کند و « ایرانی » را « آریایی » ...
🔺 خوانش « آریان و آریایی » بیشتر مختص زبانهای اوستایی و اشکانی بوده که در پارسی دوره ساسانی « ئیران » تلفظ میشد. زبان امروزی ما نیز « #پارسی » است و ادامه پارسی دوره ساسانی که « ئیران » یا همان « آریان اشکانی » را « ایران » تلفظ میکنیم
🔺 در واقع زبان اشکانی به دوره اسلامی نرسید که ما تلفظ « آریان و آریایی » را داشته باشیم ؛ و از گویشهای پهلوی دوره اسلامی که با اشکانی نزدیکی دارند هم سند مکتوب سیاسی وجود ندارد که این موضوع را در آنها بررسی کنیم. ولی چند سند معتبر به زبان #عربی از دوره اسلامی وجود دارد که صورت باستانی واژه ایران، یعنی « آریان » در آنها بکار رفته است
🔵 سه سند معتبر از سده سه - چهار قمری 👆 :
۱ـ کتاب اخبار البلدان همدانی ۲- کتاب التبیه و الاشراف مسعودی ۳- کتاب تاریخ سنی الملوک الارض و الانبیا حمزه اصفهانی، که به خوانش باستانی واژه « ایران و ایرانی » بصورت « أریان، آریان، أریانشهر » اشاره کردهاند
📚 ایران به معنای سرزمین مردمان آریایی / ایرها : از پهلوی ساسانی 𐭠𐭩𐭥𐭠𐭭 (ʾērān) و از ریشه 𐭠𐭩𐭫 (ēr) آمده است که این خود خوانشی از واژه کهنتر « arya اَریه » میباشد که در کتیبههای هخامنشی بصورت 𐎠𐎼𐎡𐎹 (ariyaʰ) نگارش شده است و در اوستایی 𐬀𐬌𐬭𐬌𐬌𐬀 (airiia) و ... صورت « سیاسی - جغرافیایی » این مفهوم نیز همان #ایرانشهر است که در پهلوی ساسانی بصورت « ئیرانشهر » و در پهلوی اشکانی بصورت « اریانخشتر » خوانده میشد
🔥 خلاصه پاسخ به این موضوع که چرا واژه « #آریایی » در پارسی نو بکار نرفته : زبان نوشتاری دوره #اسلامی ایران « پارسی » بوده، در زبان پارسینو و پارسی دوره ساسانی، واژگان آریان و آریایی را که به زبانهای کهنتر اشکانی و اوستایی بودند، بصورت « ایران و ایرانی » تلفظ میکردند، یعنی ایرانی که فردوسی در شاهنامه تلفظ میکند، صورت پارسی واژه باستانی ِ آریان است
🆔 @iranzamin777
🆔 Admin @f777kim
.
❌ آریایی واژهای جعلی است ؟ 😄
تکامل آوایی : بحثی در زبانشناسی تاریخی است که این بیسوادها چیزی از آن نمیدانند. گویشوران همه زبانهای جهان، واژگانی که امروز تلفظ میکنند را در هزاران سال پیش، به صورت دیگری تلفظ میکردند، درواقع در گذر زمان واژگان دچار تغییر خوانش میشوند، حتی در خود ترکی یا در انگلیسی و چینی و ... . چند نمونه از پارسی نو و مقایسه با صورت ایرانیباستان آنها :
برادر -------> bráHtā
دست -------> jástah
ستاره -------> Hstār
گُرگ -------> wŕkah
🔹 آریا، آریان، آریایی که در صدها کتیبه و سند کهن بکار رفتهاند نیز، صورت باستانی واژگان ایر، ایران، ایرانی هستند. فردوسی شاعر دوره باستان و هخامنشی نبوده که بخواهد مثلا خواهر را « خُوَنگهَر » تلفظ کند و « ایرانی » را « آریایی » ...
🔺 خوانش « آریان و آریایی » بیشتر مختص زبانهای اوستایی و اشکانی بوده که در پارسی دوره ساسانی « ئیران » تلفظ میشد. زبان امروزی ما نیز « #پارسی » است و ادامه پارسی دوره ساسانی که « ئیران » یا همان « آریان اشکانی » را « ایران » تلفظ میکنیم
🔺 در واقع زبان اشکانی به دوره اسلامی نرسید که ما تلفظ « آریان و آریایی » را داشته باشیم ؛ و از گویشهای پهلوی دوره اسلامی که با اشکانی نزدیکی دارند هم سند مکتوب سیاسی وجود ندارد که این موضوع را در آنها بررسی کنیم. ولی چند سند معتبر به زبان #عربی از دوره اسلامی وجود دارد که صورت باستانی واژه ایران، یعنی « آریان » در آنها بکار رفته است
🔵 سه سند معتبر از سده سه - چهار قمری 👆 :
۱ـ کتاب اخبار البلدان همدانی ۲- کتاب التبیه و الاشراف مسعودی ۳- کتاب تاریخ سنی الملوک الارض و الانبیا حمزه اصفهانی، که به خوانش باستانی واژه « ایران و ایرانی » بصورت « أریان، آریان، أریانشهر » اشاره کردهاند
📚 ایران به معنای سرزمین مردمان آریایی / ایرها : از پهلوی ساسانی 𐭠𐭩𐭥𐭠𐭭 (ʾērān) و از ریشه 𐭠𐭩𐭫 (ēr) آمده است که این خود خوانشی از واژه کهنتر « arya اَریه » میباشد که در کتیبههای هخامنشی بصورت 𐎠𐎼𐎡𐎹 (ariyaʰ) نگارش شده است و در اوستایی 𐬀𐬌𐬭𐬌𐬌𐬀 (airiia) و ... صورت « سیاسی - جغرافیایی » این مفهوم نیز همان #ایرانشهر است که در پهلوی ساسانی بصورت « ئیرانشهر » و در پهلوی اشکانی بصورت « اریانخشتر » خوانده میشد
🔥 خلاصه پاسخ به این موضوع که چرا واژه « #آریایی » در پارسی نو بکار نرفته : زبان نوشتاری دوره #اسلامی ایران « پارسی » بوده، در زبان پارسینو و پارسی دوره ساسانی، واژگان آریان و آریایی را که به زبانهای کهنتر اشکانی و اوستایی بودند، بصورت « ایران و ایرانی » تلفظ میکردند، یعنی ایرانی که فردوسی در شاهنامه تلفظ میکند، صورت پارسی واژه باستانی ِ آریان است
🆔 @iranzamin777
🆔 Admin @f777kim
.
ایران زمین
Photo
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM