در اين آيه مردم به اعتراض در برابر ستمگران تشويق شده اند تا بلكه آزادي خود را كه همانا ازاساسي ترين حقوق بشر است(در كنار حقوقي مانندحق حيات)، بدست آورند. در باره ي كلمه ي الساكتين در آيه ي بعد سخن خواهيم گفت.
9. ترجمه: براي كساني كه دروغ هاي روحانيون را مي شنوند و اعتراضي نمي كنند و مثل آن ها مثل چهارپايان ذليل است.
تفسير: كلمه ي الساكتين كه در آيه ي قبل آمده بود ، در اين آيه شرح داده شده است تا مخاطب بداند منظور آيه ي 8 از سكوت پيشه كننده ها چيست. ساكتين كساني هستند كه دروغ هاي افراد مذهبي از جمله آخوند ها را مي شنوند ولي هيچ اعتراضي نمي كنند.آن ها مانند حيوانات چهار پاي ذليلي هستند كه هيچ اعتراضي نسبت به صاحب خود نمي كنند و خود را بلامعارض در اختيار صاحب خود گذاشته اند و اين صاحبشان است كه آن ها را به هر سو كه مي خواهد مي برد و هر سودي بخواهد از آن ها بدست مي آورد، گاهي از آن حيوانات سواري مي گيرد ، گاهي آن ها را مي فروشد ، گاهي از منافع آن ها
9. ترجمه: براي كساني كه دروغ هاي روحانيون را مي شنوند و اعتراضي نمي كنند و مثل آن ها مثل چهارپايان ذليل است.
تفسير: كلمه ي الساكتين كه در آيه ي قبل آمده بود ، در اين آيه شرح داده شده است تا مخاطب بداند منظور آيه ي 8 از سكوت پيشه كننده ها چيست. ساكتين كساني هستند كه دروغ هاي افراد مذهبي از جمله آخوند ها را مي شنوند ولي هيچ اعتراضي نمي كنند.آن ها مانند حيوانات چهار پاي ذليلي هستند كه هيچ اعتراضي نسبت به صاحب خود نمي كنند و خود را بلامعارض در اختيار صاحب خود گذاشته اند و اين صاحبشان است كه آن ها را به هر سو كه مي خواهد مي برد و هر سودي بخواهد از آن ها بدست مي آورد، گاهي از آن حيوانات سواري مي گيرد ، گاهي آن ها را مي فروشد ، گاهي از منافع آن ها
( شير و پشم و… ) بهره مي برد و حتي گردن آن ها را مي برد و گوشتشان را مي خورد، اما با همه ي اين اوصاف ، چهارپايان هيچگاه از خود اعتراضي نشان نمي دهند و تن به خواسته هاي صاحب خود مي دهند و خوار و ذليل باقي مي مانند
10. ترجمه: و اما ما شادي فراوان را به آزادگان و موفقيت را به كساني كه به دروغ اعتراض مي كنند ، وعده مي دهيم و در اين {مساله} اميدي براي ساكنين زمين است تا با شادي و خوشحالي به زندگي خود ادامه دهند و من شخصي مهربان هستم.
تفسير: پس از اشاراتي كه در آيه هاي قبل به مسائلي چون بدبختي و عذاب شد ، در اين آيه وعده ي شادي و خوشحالي و موفقيت به افراد آزاديخواه داده شده است. در نتيجه اين آيه ارمغان آورنده ي اميد براي مردم جهان است تا با اميد به آزادي و موفقيت بتوانند به زندگي خود رنگي زيبا بخشند و با شادي و خوشي به آن ادامه دهند. درآخر هم به مهربان بودن آورنده ي سوره اشاره شده است تا هيچ كس تصور نكند اگر به اين سوره اعتقاد نداشته باشد گردنش را قطع مي كنند و خيال مخاطب را در صورت عدم اعتقاد به سوره راحت نگه مي دارد و او را از ترس در برابر شكنجه و آتش دور مي دارد.
فریده پیروندی
10. ترجمه: و اما ما شادي فراوان را به آزادگان و موفقيت را به كساني كه به دروغ اعتراض مي كنند ، وعده مي دهيم و در اين {مساله} اميدي براي ساكنين زمين است تا با شادي و خوشحالي به زندگي خود ادامه دهند و من شخصي مهربان هستم.
تفسير: پس از اشاراتي كه در آيه هاي قبل به مسائلي چون بدبختي و عذاب شد ، در اين آيه وعده ي شادي و خوشحالي و موفقيت به افراد آزاديخواه داده شده است. در نتيجه اين آيه ارمغان آورنده ي اميد براي مردم جهان است تا با اميد به آزادي و موفقيت بتوانند به زندگي خود رنگي زيبا بخشند و با شادي و خوشي به آن ادامه دهند. درآخر هم به مهربان بودن آورنده ي سوره اشاره شده است تا هيچ كس تصور نكند اگر به اين سوره اعتقاد نداشته باشد گردنش را قطع مي كنند و خيال مخاطب را در صورت عدم اعتقاد به سوره راحت نگه مي دارد و او را از ترس در برابر شكنجه و آتش دور مي دارد.
فریده پیروندی
سوره ای همانند قرآن:
فرض محال را بر اين میگیرم كه اگر كسي نتواند اثري مانند قرآن بياورد ،دليلي بر الهي بودن قرآن است. بر اساس اين فرض ، من مي خواهم سوره اي مانند قرآن و البته قطعا ً بهتر از آن ، بياورم تا ديگر جاي هيچ شكي براي بشري بودن قرآن باقي نماند.( هر چند هيچكس بدرستي نمي داند منظور قرآن از اينكه آيه اي مثل من بياوريد چيست و معلوم نيست اين آيه كه قرار است آورده شود ، از چه جهت بايد مثل قرآن باشد.) به هر تقدير من سعي مي كنم مواردي را كه طرفداران قرآن از آن بعنوان ويژگي هاي ممتاز آن ياد مي كنند( فصاحت و بلاغت ، معجزات عددي ، لفظي و معنوي و… )، در سوره ي خود آشكار سازم.
و اينك سوره ي من:
1. اعوذ بالعقل من الاساطير اللعين.
2. بسم المنطق الحامي المعقولين.
3. امس
4. تلك مقالة ٌ من جانب الحق و في هذه المقالة ، ذالك آثار ٌ للفاكرين.
5. الذين لم يتقبل الكذب العظيم ،و ليسوا كالشجرة العقيم.
فرض محال را بر اين میگیرم كه اگر كسي نتواند اثري مانند قرآن بياورد ،دليلي بر الهي بودن قرآن است. بر اساس اين فرض ، من مي خواهم سوره اي مانند قرآن و البته قطعا ً بهتر از آن ، بياورم تا ديگر جاي هيچ شكي براي بشري بودن قرآن باقي نماند.( هر چند هيچكس بدرستي نمي داند منظور قرآن از اينكه آيه اي مثل من بياوريد چيست و معلوم نيست اين آيه كه قرار است آورده شود ، از چه جهت بايد مثل قرآن باشد.) به هر تقدير من سعي مي كنم مواردي را كه طرفداران قرآن از آن بعنوان ويژگي هاي ممتاز آن ياد مي كنند( فصاحت و بلاغت ، معجزات عددي ، لفظي و معنوي و… )، در سوره ي خود آشكار سازم.
و اينك سوره ي من:
1. اعوذ بالعقل من الاساطير اللعين.
2. بسم المنطق الحامي المعقولين.
3. امس
4. تلك مقالة ٌ من جانب الحق و في هذه المقالة ، ذالك آثار ٌ للفاكرين.
5. الذين لم يتقبل الكذب العظيم ،و ليسوا كالشجرة العقيم.
6. ان ّ الرياسة الجمهورية الاسلامية ايران ، يتغير في المستقبل و لكن الشعب الايرانية يبقون في العذاب الأليم و بعد سنوات ٍ، هو سوف يتغير مرة ً اخري و لكن الشعب الايرانية يبقون في العذاب الكثير و في هذه الآية آثارٌ للمتفكرين.
7. و نوعد الشوارع المملوة بالسيارات بالشعب الايرانية و في هذا،ذالك عذاب ٌ كثير.
8. و يسألونك من الحرية ، قل هذا امر ٌ محال للقوم الساكتين.
9. للذين يسمعون الكذبيات من الروحانين و لا يعترضوا و مثلهم كمثل الأنعام الذليل.
10. و لكن نحن نوعد سرورا ً كثيرا للاحرار و التوفيق بالمعترضين الكذب و في هذه رجاء للساكنين الأرض، للادامة الحيات بالشعف و السرور و انا شخص ٌ رحيم.
ترجمه:
1. ترجمه: به عقل پناه مي برم از خرافات لعنت شده.
تفسير: در اين آيه به تاثير مثبت عقل بر رشد بشر و رسيدن او به جايگاه امروزي اش تاكيد شده. از آنجا كه اين اولين آيه ي اين سوره مي باشد ، بيانگر اين مطلب است كه قبل از هر كاري بايد از عقل كمك گرفت و هميشه بايد كارهاي عاقلانه انجام داد. در عبارت دوم اين آيه خرافات مورد لعنت واقع شده است كه بيانگر اين نكته مي باشد كه نتيجه ي استفاده از عقل ، نفي خرافات و پندارهاي غلط است و فرد عاقل اينگونه مسائل را مورد لعن قرار مي دهد.
2. ترجمه: به نام منطقي كه حامي و پشتيبان افراد خردمند است.
تفسير: در اينجا به علم منطق اشاره شده است كه اين علم مي تواند پشتيباني قدرتمند براي اهل انديشه باشد. همانطور كه در تعريف منطق گفته اند: » منطق ابزار درست انديشيدن است.» و انديشيدن شيوه ي زندگي انسان هاي عاقل است. اين تفكر است كه انسان را در امور زندگي حمايت مي كند و از سرازير شدن او در دره هاي ناداني جلوگيري مي كند. از آنجا كه اين آيه با نام و ياد منطق شروع مي شود و بعد به خردمندان اشاره مي كند ، نشانگر تقدم استفاده از انديشه نسبت به خردمند بودن است(تا كسي انديشه پيشه نكند خردمند نخواهد بود) و نيزبيانگراين مطلب است كه آيات اين سوره منطقي مي باشد و افراد عاقل مي توانند با منطق موجود در اين سوره به جدال فكري افراد نادان بروند و منطق موجود در اين سوره ( يا مجموع اين نوشتار) حامي آنان است.
3.ترجمه: الف ، ميم ، سين.
تفسير: اين حروف بصورت رمز مي باشد ، من ابتدا نمي خواستم رمز اين حروف را فاش كنم اما به دليل اينكه اين آيه قرار است راهنمايي براي بشريت باشد ، صحيح نديدم كه بشر را از سود موجود در اين آيه بي بهره بگذارم و احتمال گمراهي آن ها را ناديده بگيرم و به قول بعضي: » دفع ضرر احتمالي واجب است.» در نتيجه تصميم گرفتم فقط چند رمز از حروف اين آيه را فاش نمايم و كشف باقي رمزها، كه تعداد آن ها بسيار زياد مي باشد را به عهده ي افراد علاقمند مي گذارم.
در اينجا بايد به اين نكته اشاره كنم كه هر گونه تفسير و كشف رمز حروف اين آيه كه مطابق هدف من از اين نوشتار باشد ، مجاز است.
و اما رمز هاي اين آيه:
حرف الف مذكور در اين آيه اولين حرف حروف الفبا مي باشد و براي تاكيد به تاثير اين حروف روي سواد و دانش بشر آورده شده است. اين حرف اشاره به اين مطلب دارد كه كليد علم و دانش ، سواد مي باشد و كليد سواد ، يادگيري حروف الفبا است. در اين رابطه حديثي از خودم مي گويم :
» و همانا دانش شهري است كه سواد درب آن شهر و حروف الفبا كليد آن درب است.»
حرف ميم در آلفابت لاتين حرف سيزدهم مي باشد و از آن جا كه عدد 13 براي افراد خرافاتي عدد شومي است ، و نيز از آنجا كه اين سوره در كل با تفكرافراد خرافاتي مخالف است، خواسته شده كه با آوردن عدد 13 به گونه اي با تمسخر به افراد خرافاتي گوشزد شود كه اين سوره براي شما شوم خواهد بود.
رمز ديگر حرف ميم اين است: همانطور كه مي دانيم حرف ميم ، اولين حرف كلمه ي منطق و آخرين حرف كلمه ي اسلام است. پس اين نشانگر اهميت ندادن اسلام و طرفداران آن به منطق و تفكر است.
7. و نوعد الشوارع المملوة بالسيارات بالشعب الايرانية و في هذا،ذالك عذاب ٌ كثير.
8. و يسألونك من الحرية ، قل هذا امر ٌ محال للقوم الساكتين.
9. للذين يسمعون الكذبيات من الروحانين و لا يعترضوا و مثلهم كمثل الأنعام الذليل.
10. و لكن نحن نوعد سرورا ً كثيرا للاحرار و التوفيق بالمعترضين الكذب و في هذه رجاء للساكنين الأرض، للادامة الحيات بالشعف و السرور و انا شخص ٌ رحيم.
ترجمه:
1. ترجمه: به عقل پناه مي برم از خرافات لعنت شده.
تفسير: در اين آيه به تاثير مثبت عقل بر رشد بشر و رسيدن او به جايگاه امروزي اش تاكيد شده. از آنجا كه اين اولين آيه ي اين سوره مي باشد ، بيانگر اين مطلب است كه قبل از هر كاري بايد از عقل كمك گرفت و هميشه بايد كارهاي عاقلانه انجام داد. در عبارت دوم اين آيه خرافات مورد لعنت واقع شده است كه بيانگر اين نكته مي باشد كه نتيجه ي استفاده از عقل ، نفي خرافات و پندارهاي غلط است و فرد عاقل اينگونه مسائل را مورد لعن قرار مي دهد.
2. ترجمه: به نام منطقي كه حامي و پشتيبان افراد خردمند است.
تفسير: در اينجا به علم منطق اشاره شده است كه اين علم مي تواند پشتيباني قدرتمند براي اهل انديشه باشد. همانطور كه در تعريف منطق گفته اند: » منطق ابزار درست انديشيدن است.» و انديشيدن شيوه ي زندگي انسان هاي عاقل است. اين تفكر است كه انسان را در امور زندگي حمايت مي كند و از سرازير شدن او در دره هاي ناداني جلوگيري مي كند. از آنجا كه اين آيه با نام و ياد منطق شروع مي شود و بعد به خردمندان اشاره مي كند ، نشانگر تقدم استفاده از انديشه نسبت به خردمند بودن است(تا كسي انديشه پيشه نكند خردمند نخواهد بود) و نيزبيانگراين مطلب است كه آيات اين سوره منطقي مي باشد و افراد عاقل مي توانند با منطق موجود در اين سوره به جدال فكري افراد نادان بروند و منطق موجود در اين سوره ( يا مجموع اين نوشتار) حامي آنان است.
3.ترجمه: الف ، ميم ، سين.
تفسير: اين حروف بصورت رمز مي باشد ، من ابتدا نمي خواستم رمز اين حروف را فاش كنم اما به دليل اينكه اين آيه قرار است راهنمايي براي بشريت باشد ، صحيح نديدم كه بشر را از سود موجود در اين آيه بي بهره بگذارم و احتمال گمراهي آن ها را ناديده بگيرم و به قول بعضي: » دفع ضرر احتمالي واجب است.» در نتيجه تصميم گرفتم فقط چند رمز از حروف اين آيه را فاش نمايم و كشف باقي رمزها، كه تعداد آن ها بسيار زياد مي باشد را به عهده ي افراد علاقمند مي گذارم.
در اينجا بايد به اين نكته اشاره كنم كه هر گونه تفسير و كشف رمز حروف اين آيه كه مطابق هدف من از اين نوشتار باشد ، مجاز است.
و اما رمز هاي اين آيه:
حرف الف مذكور در اين آيه اولين حرف حروف الفبا مي باشد و براي تاكيد به تاثير اين حروف روي سواد و دانش بشر آورده شده است. اين حرف اشاره به اين مطلب دارد كه كليد علم و دانش ، سواد مي باشد و كليد سواد ، يادگيري حروف الفبا است. در اين رابطه حديثي از خودم مي گويم :
» و همانا دانش شهري است كه سواد درب آن شهر و حروف الفبا كليد آن درب است.»
حرف ميم در آلفابت لاتين حرف سيزدهم مي باشد و از آن جا كه عدد 13 براي افراد خرافاتي عدد شومي است ، و نيز از آنجا كه اين سوره در كل با تفكرافراد خرافاتي مخالف است، خواسته شده كه با آوردن عدد 13 به گونه اي با تمسخر به افراد خرافاتي گوشزد شود كه اين سوره براي شما شوم خواهد بود.
رمز ديگر حرف ميم اين است: همانطور كه مي دانيم حرف ميم ، اولين حرف كلمه ي منطق و آخرين حرف كلمه ي اسلام است. پس اين نشانگر اهميت ندادن اسلام و طرفداران آن به منطق و تفكر است.
حرف سين به شكلي رمزآلود بهي هفت سين اشاره دارد. از آنجا كه سفره ي هفت سين يكي از رسوم ايرانيان است و اين نوشتار هم به زبان فارسي مي باشد و در ادامه ي سوره هم به ايران اشاره شده است، بيانگر اين مطلب است كه روي سخن اين آيه به دليل فارسي بودنش، بيشتربا ايرانيان است كه البته با ترجمه ي آن به زبان هاي ديگر قطعا ً براي تمام بشر مفيد خواهد بود.
رمز ديگر حرف سين اين است كه اولين حرف كلمه ي سه(3) مي باشد.اين رمز بدان اشاره دارد كه در اين آيه فقط سه حرف رمزي آورده شده است و اگر در آينده فرد بد خواهي بخواهد اين سوره را تحريف كند و حرف ديگري به اين آيه بيافزايد، با آورده اين رمز و تفسير صورت گرفته از آن ، ديگر هيچكس نمي تواند اين كار را انجام دهد.
بايد اين را متذكر شوم كه من مي خواستم رمزهاي بيشتري از اين سه حرف را فاش كنم اما پرداختن بيش از حد به اين سه حرف باعث طولاني شدن نوشتار و خستگي مخاطب خواهد شد.
4. ترجمه: اين نوشتاري از جانب حق است و در اين نوشتار آثاري براي اهل خرد وجود دارد.
تفسير: منظور از حق در آيه ي فوق اين است كه در اين نوشتار سخني به ناحق گفته نشده است و به عبارتي منظور از حق ، سخن راست مي باشد ، به اين معني كه در اين نوشتار سخني به دروغ رانده نشده است. سپس به اين نكته اشاره شده است كه در اين مقاله آثاري براي اهل انديشه وجود دارد كه از جمله مهمترين اين آثار مي توان به بشري بودن قرآن اشاره كرد. تمام اين آثار براي انديشمندان است نه براي كساني كه از تفكر عاجز و به تعصب دچارند.
5. ترجمه: براي كساني كه دروغ بزرگ را قبول نمي كنند و مانند درخت بي حاصل نيستند.
تفسير: اين آيه معناي آيه ي قبل را تكميل مي كند و متفكريني را كه در آيه ي قبل به آن اشاره شده را معرفي مي كند. در اين آيه متفكرين كساني هستند كه دروغ بزرگ ، كه همانا الهي بودن قرآن است را قبول نمي كنند و مانند درخت بي حاصل نيستند. در اين آيه منظور از درخت عقيم ، انسان بي خرد است. همانطور كه در قبل بطور ضمني بدان اشاره كرديم، ثمره ي انسان دانش و خرد اوست و بايد گفت كه انسان بي خرد مانند درختي بي حاصل است كه زندگي او سود چنداني دربر ندارد و بعضا ً مانع رشد درختان ديگر(انسان هاي ديگر) نيز مي شود. در اين آيه به نحو شيوا و با بلاغت كامل ارزش تفكر آدمي نشان داده شده است.
6. ترجمه:همانا رئيس جمهوري اسلامي ايران در آينده تغيير خواهد كرد ولي ملت ايران در عذاب دردناك باقي خواهند ماند و بعد از چند سال آن رئيس جمهور بازهم تغيير خواهد كرد اما ملت ايران در عذاب زياد باقي خواهند ماند.
تفسير: قبل از هرچيز بايد به اين نكته اشاره كرد كه همانطور كه در آيه ي سوم بدان اشاره شد، حرف سين نمادي از ايران است و …، كه در اينجا دوباره به ايران اشاره شده است.اين مساله نشانگر ارتباط داشتن تمامي آيات اين سوره باهم مي باشد و به قول بعضي » كلهم نور واحد» اين آيه به مساله ي مهم حكومت اشاره دارد و مي خواهد اين مطلب را بيان كند كه تا زماني حكومت جمهوري اسلامي در ايران حاكم است، مردم ايران در عذاب زياد و شديد باقي خواهند ماند. پس از نظر اين آيه تغيير رئيس جمهورهاي ايران كه مترسكي بيش نيستند و ميوه ي تلخ درخت اسلام هستند ، سودي به حال مردم ايران نخواهد داشت ، هرچند تغيير بسيار كنند.
7. ترجمه: و خيابان هاي پر از اتومبيل را به ملت ايران وعده مي دهيم و در اين{ مساله ي فراواني اتومبيل} عذاب زيادي وجود دارد.
تفسير: همانطور كه مي دانيم مردم تهران ( نمادي از مردم ايران) و همچنين بعضي از شهرهاي ايران ، امروزه دچار مشكل شديد ترافيك هستند و اين مساله معضلات زيادي را براي آنان بوجود آورده است. از جمله عذاب هايي كه منظور آيه بوده است مي توان به موارد ذيل اشاره كرد:
الف. آلودگي هواي تهران و بوجود آمدن بيماري هاي تنفسي و قلبي براي مردم.
ب. آلودگي هاي صوتي و تاثير منفي آن بر روي ذهن و روان مردم.
ج. اتلاف وقت با ارزش مردم و تاخير آن ها براي رسيدن به محل كار و يا كليه ي جاهاي مهم و قرارها و …
د. كمبود سوخت و جيره بندي و همچنين افزايش قيمت آن كه در نتيجه باعث افزايش قيمت تمامي كالاها و خدمات و ايجاد مشكلات زيادي براي مردم مي شود؛ كه ديگر به آن ها اشاره نمي كنم چرا كه باز كردن بيشتر اين مسائل از حوصله ي اين بحث خارج است و باعث خارج شدن متن از موضوع اصلي مي شود.
8. ترجمه: و از تو درباره ي آزادي مي پرسند ، بگو اين {آزادي} براي مردمي كه سكوت پيشه كرده اند ، امري محال است.
تفسير: در اين آيه به مساله ي مهمي اشاره شده است و آن اين است كه لازمه ي بوجود آمدن آزادي، اعتراض به ستمگران است و اگر در مقابل آن ها سر فرود آوريم، همچنان زير سلطه و ظلم افراد ديكتاتور باقي خواهيم ماند.
رمز ديگر حرف سين اين است كه اولين حرف كلمه ي سه(3) مي باشد.اين رمز بدان اشاره دارد كه در اين آيه فقط سه حرف رمزي آورده شده است و اگر در آينده فرد بد خواهي بخواهد اين سوره را تحريف كند و حرف ديگري به اين آيه بيافزايد، با آورده اين رمز و تفسير صورت گرفته از آن ، ديگر هيچكس نمي تواند اين كار را انجام دهد.
بايد اين را متذكر شوم كه من مي خواستم رمزهاي بيشتري از اين سه حرف را فاش كنم اما پرداختن بيش از حد به اين سه حرف باعث طولاني شدن نوشتار و خستگي مخاطب خواهد شد.
4. ترجمه: اين نوشتاري از جانب حق است و در اين نوشتار آثاري براي اهل خرد وجود دارد.
تفسير: منظور از حق در آيه ي فوق اين است كه در اين نوشتار سخني به ناحق گفته نشده است و به عبارتي منظور از حق ، سخن راست مي باشد ، به اين معني كه در اين نوشتار سخني به دروغ رانده نشده است. سپس به اين نكته اشاره شده است كه در اين مقاله آثاري براي اهل انديشه وجود دارد كه از جمله مهمترين اين آثار مي توان به بشري بودن قرآن اشاره كرد. تمام اين آثار براي انديشمندان است نه براي كساني كه از تفكر عاجز و به تعصب دچارند.
5. ترجمه: براي كساني كه دروغ بزرگ را قبول نمي كنند و مانند درخت بي حاصل نيستند.
تفسير: اين آيه معناي آيه ي قبل را تكميل مي كند و متفكريني را كه در آيه ي قبل به آن اشاره شده را معرفي مي كند. در اين آيه متفكرين كساني هستند كه دروغ بزرگ ، كه همانا الهي بودن قرآن است را قبول نمي كنند و مانند درخت بي حاصل نيستند. در اين آيه منظور از درخت عقيم ، انسان بي خرد است. همانطور كه در قبل بطور ضمني بدان اشاره كرديم، ثمره ي انسان دانش و خرد اوست و بايد گفت كه انسان بي خرد مانند درختي بي حاصل است كه زندگي او سود چنداني دربر ندارد و بعضا ً مانع رشد درختان ديگر(انسان هاي ديگر) نيز مي شود. در اين آيه به نحو شيوا و با بلاغت كامل ارزش تفكر آدمي نشان داده شده است.
6. ترجمه:همانا رئيس جمهوري اسلامي ايران در آينده تغيير خواهد كرد ولي ملت ايران در عذاب دردناك باقي خواهند ماند و بعد از چند سال آن رئيس جمهور بازهم تغيير خواهد كرد اما ملت ايران در عذاب زياد باقي خواهند ماند.
تفسير: قبل از هرچيز بايد به اين نكته اشاره كرد كه همانطور كه در آيه ي سوم بدان اشاره شد، حرف سين نمادي از ايران است و …، كه در اينجا دوباره به ايران اشاره شده است.اين مساله نشانگر ارتباط داشتن تمامي آيات اين سوره باهم مي باشد و به قول بعضي » كلهم نور واحد» اين آيه به مساله ي مهم حكومت اشاره دارد و مي خواهد اين مطلب را بيان كند كه تا زماني حكومت جمهوري اسلامي در ايران حاكم است، مردم ايران در عذاب زياد و شديد باقي خواهند ماند. پس از نظر اين آيه تغيير رئيس جمهورهاي ايران كه مترسكي بيش نيستند و ميوه ي تلخ درخت اسلام هستند ، سودي به حال مردم ايران نخواهد داشت ، هرچند تغيير بسيار كنند.
7. ترجمه: و خيابان هاي پر از اتومبيل را به ملت ايران وعده مي دهيم و در اين{ مساله ي فراواني اتومبيل} عذاب زيادي وجود دارد.
تفسير: همانطور كه مي دانيم مردم تهران ( نمادي از مردم ايران) و همچنين بعضي از شهرهاي ايران ، امروزه دچار مشكل شديد ترافيك هستند و اين مساله معضلات زيادي را براي آنان بوجود آورده است. از جمله عذاب هايي كه منظور آيه بوده است مي توان به موارد ذيل اشاره كرد:
الف. آلودگي هواي تهران و بوجود آمدن بيماري هاي تنفسي و قلبي براي مردم.
ب. آلودگي هاي صوتي و تاثير منفي آن بر روي ذهن و روان مردم.
ج. اتلاف وقت با ارزش مردم و تاخير آن ها براي رسيدن به محل كار و يا كليه ي جاهاي مهم و قرارها و …
د. كمبود سوخت و جيره بندي و همچنين افزايش قيمت آن كه در نتيجه باعث افزايش قيمت تمامي كالاها و خدمات و ايجاد مشكلات زيادي براي مردم مي شود؛ كه ديگر به آن ها اشاره نمي كنم چرا كه باز كردن بيشتر اين مسائل از حوصله ي اين بحث خارج است و باعث خارج شدن متن از موضوع اصلي مي شود.
8. ترجمه: و از تو درباره ي آزادي مي پرسند ، بگو اين {آزادي} براي مردمي كه سكوت پيشه كرده اند ، امري محال است.
تفسير: در اين آيه به مساله ي مهمي اشاره شده است و آن اين است كه لازمه ي بوجود آمدن آزادي، اعتراض به ستمگران است و اگر در مقابل آن ها سر فرود آوريم، همچنان زير سلطه و ظلم افراد ديكتاتور باقي خواهيم ماند.
در اين آيه مردم به اعتراض در برابر ستمگران تشويق شده اند تا بلكه آزادي خود را كه همانا ازاساسي ترين حقوق بشر است(در كنار حقوقي مانندحق حيات)، بدست آورند. در باره ي كلمه ي الساكتين در آيه ي بعد سخن خواهيم گفت.
9. ترجمه: براي كساني كه دروغ هاي روحانيون را مي شنوند و اعتراضي نمي كنند و مثل آن ها مثل چهارپايان ذليل است.
تفسير: كلمه ي الساكتين كه در آيه ي قبل آمده بود ، در اين آيه شرح داده شده است تا مخاطب بداند منظور آيه ي 8 از سكوت پيشه كننده ها چيست. ساكتين كساني هستند كه دروغ هاي افراد مذهبي از جمله آخوند ها را مي شنوند ولي هيچ اعتراضي نمي كنند.آن ها مانند حيوانات چهار پاي ذليلي هستند كه هيچ اعتراضي نسبت به صاحب خود نمي كنند و خود را بلامعارض در اختيار صاحب خود گذاشته اند و اين صاحبشان است كه آن ها را به هر سو كه مي خواهد مي برد و هر سودي بخواهد از آن ها بدست مي آورد، گاهي از آن حيوانات سواري مي گيرد ، گاهي آن ها را مي فروشد ، گاهي از منافع آن ها ( شير و پشم و… ) بهره مي برد و حتي گردن آن ها را مي برد و گوشتشان را مي خورد، اما با همه ي اين اوصاف ، چهارپايان هيچگاه از خود اعتراضي نشان نمي دهند و تن به خواسته هاي صاحب خود مي دهند و خوار و ذليل باقي مي مانند
10. ترجمه: و اما ما شادي فراوان را به آزادگان و موفقيت را به كساني كه به دروغ اعتراض مي كنند ، وعده مي دهيم و در اين {مساله} اميدي براي ساكنين زمين است تا با شادي و خوشحالي به زندگي خود ادامه دهند و من شخصي مهربان هستم.
تفسير: پس از اشاراتي كه در آيه هاي قبل به مسائلي چون بدبختي و عذاب شد ، در اين آيه وعده ي شادي و خوشحالي و موفقيت به افراد آزاديخواه داده شده است. در نتيجه اين آيه ارمغان آورنده ي اميد براي مردم جهان است تا با اميد به آزادي و موفقيت بتوانند به زندگي خود رنگي زيبا بخشند و با شادي و خوشي به آن ادامه دهند. درآخر هم به مهربان بودن آورنده ي سوره اشاره شده است تا هيچ كس تصور نكند اگر به اين سوره اعتقاد نداشته باشد گردنش را قطع مي كنند و خيال مخاطب را در صورت عدم اعتقاد به سوره راحت نگه مي دارد و او را از ترس در برابر شكنجه و آتش دور مي دارد.
فریده پیروندی
9. ترجمه: براي كساني كه دروغ هاي روحانيون را مي شنوند و اعتراضي نمي كنند و مثل آن ها مثل چهارپايان ذليل است.
تفسير: كلمه ي الساكتين كه در آيه ي قبل آمده بود ، در اين آيه شرح داده شده است تا مخاطب بداند منظور آيه ي 8 از سكوت پيشه كننده ها چيست. ساكتين كساني هستند كه دروغ هاي افراد مذهبي از جمله آخوند ها را مي شنوند ولي هيچ اعتراضي نمي كنند.آن ها مانند حيوانات چهار پاي ذليلي هستند كه هيچ اعتراضي نسبت به صاحب خود نمي كنند و خود را بلامعارض در اختيار صاحب خود گذاشته اند و اين صاحبشان است كه آن ها را به هر سو كه مي خواهد مي برد و هر سودي بخواهد از آن ها بدست مي آورد، گاهي از آن حيوانات سواري مي گيرد ، گاهي آن ها را مي فروشد ، گاهي از منافع آن ها ( شير و پشم و… ) بهره مي برد و حتي گردن آن ها را مي برد و گوشتشان را مي خورد، اما با همه ي اين اوصاف ، چهارپايان هيچگاه از خود اعتراضي نشان نمي دهند و تن به خواسته هاي صاحب خود مي دهند و خوار و ذليل باقي مي مانند
10. ترجمه: و اما ما شادي فراوان را به آزادگان و موفقيت را به كساني كه به دروغ اعتراض مي كنند ، وعده مي دهيم و در اين {مساله} اميدي براي ساكنين زمين است تا با شادي و خوشحالي به زندگي خود ادامه دهند و من شخصي مهربان هستم.
تفسير: پس از اشاراتي كه در آيه هاي قبل به مسائلي چون بدبختي و عذاب شد ، در اين آيه وعده ي شادي و خوشحالي و موفقيت به افراد آزاديخواه داده شده است. در نتيجه اين آيه ارمغان آورنده ي اميد براي مردم جهان است تا با اميد به آزادي و موفقيت بتوانند به زندگي خود رنگي زيبا بخشند و با شادي و خوشي به آن ادامه دهند. درآخر هم به مهربان بودن آورنده ي سوره اشاره شده است تا هيچ كس تصور نكند اگر به اين سوره اعتقاد نداشته باشد گردنش را قطع مي كنند و خيال مخاطب را در صورت عدم اعتقاد به سوره راحت نگه مي دارد و او را از ترس در برابر شكنجه و آتش دور مي دارد.
فریده پیروندی
تالار *ایران معبد ماست*
Video
🔴 راه مبارزه با حکومت جهل و جنایت اسلامی فقط و فقط از راه مبارزه با اسلام میگذرد!
🔺نمیتوان خواهان برانداختن نظامی ایدئولوژیک بود، بدون آنکه ایدئولوژی آن و مجموعهی باید و نبایدهای مقدس آن را به چالش کشید.
نمیتوان هم خدا را خواست و هم خرما را.
🔺خدا در اینجا همان اللّه است که همراه احکام و شریعت انسانستیز و زندگیسوزی که به محمد ابن عبدالله فرستاده، دستور اجرای آن را نیز صادر کرده است.
خرما نیز دانش و پیشرفت و رفاه و آسایش و اخلاق و انسانیت و آزادی بر روی همین زمین سفت و سخت و ملموس زیر پای ماست.
🔺مشکل اساسی ما در مبارزه با رژیم اسلامی دقیقاً در همین تناقض است. اعتقادات مذهبی گروه کثیری از ما چون گِل چسبناکی به دستوپای ما چسبیده و دهان ما را بر یاوهگوییهای زمامداران حکومت اسلامی بسته است.
🔺هنوز که هنوز است بسیاری بین علی خامنهای و علی ابن ابیطالب تفاوت قائلند. آن جلاد بل شکم کوتَه، پای کریهالمنظر وحشی و بیسوادی که دائماً سر میبُرید و خون میریخت، مقتدا و رهنمای راستین علی خامنه ایست. علی ابن ابیطالب به راستی که سرمشق و مولای اراذل و اوباش حزباللّهی و بسیجی و لات و لومپنها و داشمَشتیها و کلاه مخملیها و مردهای زنآزار و بچهبازهای شکمگندهی گود زورخانه و هر زورگوی متجاوزی است.
🔺از علی یک نامه به مالک اشتر و یک قصهی خلخال زن یهودی بر سر زبانهاست که مؤمنین گوسفند و رَجّالههای حکومتی میخواهند به وسیلهی آن هر سخن نقّادی را سرکوب کنند. در صورتی که علی تنها با همان ذوالفقارش شناسایی میشود. هرچقدر هم که بخواهیم شمشیرش را زیر هزار کیلو بَزَک و دوزک و عربدهی عدالت علی پنهان کنیم، باز هم دُم خروس پیداست. همان شمشیری که سر سدها یهودی قوم بنیقریظه را از تن جدا کرد. عدالت علی چیزی جز سرمایهداری اسلامی، یعنی کثیفترین نوع سرمایهداریِ شناختهشده نیست که جامعهی توحیدی دو طبقهای را به وجود آورده که فاصلهی غنی و فقیرش از زمین تا آسمان است.
🔺قرنهاست که بازار سنّتی دست در دست آخوند و با اقتدا به علی، خون کارگران و زحمتکشان را مکیده است. مریدان علی طی
سی سال اخیر نیز با چنگ انداختن بر منابع و ثروتها و سرمایههای ملّی ما، فقری استخوانسوز را بر مردم تحمیل کردهاند و فقط کمیتهی امامشان با عدالت علی بیش از دوازده میلیون گدا پرورش داده است.
🔺عدالت علی را بیش از هر چیز میتوان در زندگی و چهرهی حاجیبازاریِ ریشوی شکمگندهی تسبیح به دستی دید که برج میسازد و در هر گوشهی شهر زن فقیری را صیغه کرده و در خانهای نشانده است و در سرکشیهای روزانه به سرمایههایی که غارت کرده، سر راه چندبار در شبانهروز به رَوش و مَنش پیامبرش جماع میکند.
🔺نزد ما ایرانیان شرم و ننگی بیشتر و بالاتر از این نیست که شمشیرکشی وحشی و بَدوی را که در هزارههای جادو میزیسته، ستایش کنیم و سرمشق زندگی بدانیم و ادعای مبارزه با حکومت اسلامی هم داشته باشیم.
🔺نمیتوان خواهان برانداختن نظامی ایدئولوژیک بود، بدون آنکه ایدئولوژی آن و مجموعهی باید و نبایدهای مقدس آن را به چالش کشید.
نمیتوان هم خدا را خواست و هم خرما را.
🔺خدا در اینجا همان اللّه است که همراه احکام و شریعت انسانستیز و زندگیسوزی که به محمد ابن عبدالله فرستاده، دستور اجرای آن را نیز صادر کرده است.
خرما نیز دانش و پیشرفت و رفاه و آسایش و اخلاق و انسانیت و آزادی بر روی همین زمین سفت و سخت و ملموس زیر پای ماست.
🔺مشکل اساسی ما در مبارزه با رژیم اسلامی دقیقاً در همین تناقض است. اعتقادات مذهبی گروه کثیری از ما چون گِل چسبناکی به دستوپای ما چسبیده و دهان ما را بر یاوهگوییهای زمامداران حکومت اسلامی بسته است.
🔺هنوز که هنوز است بسیاری بین علی خامنهای و علی ابن ابیطالب تفاوت قائلند. آن جلاد بل شکم کوتَه، پای کریهالمنظر وحشی و بیسوادی که دائماً سر میبُرید و خون میریخت، مقتدا و رهنمای راستین علی خامنه ایست. علی ابن ابیطالب به راستی که سرمشق و مولای اراذل و اوباش حزباللّهی و بسیجی و لات و لومپنها و داشمَشتیها و کلاه مخملیها و مردهای زنآزار و بچهبازهای شکمگندهی گود زورخانه و هر زورگوی متجاوزی است.
🔺از علی یک نامه به مالک اشتر و یک قصهی خلخال زن یهودی بر سر زبانهاست که مؤمنین گوسفند و رَجّالههای حکومتی میخواهند به وسیلهی آن هر سخن نقّادی را سرکوب کنند. در صورتی که علی تنها با همان ذوالفقارش شناسایی میشود. هرچقدر هم که بخواهیم شمشیرش را زیر هزار کیلو بَزَک و دوزک و عربدهی عدالت علی پنهان کنیم، باز هم دُم خروس پیداست. همان شمشیری که سر سدها یهودی قوم بنیقریظه را از تن جدا کرد. عدالت علی چیزی جز سرمایهداری اسلامی، یعنی کثیفترین نوع سرمایهداریِ شناختهشده نیست که جامعهی توحیدی دو طبقهای را به وجود آورده که فاصلهی غنی و فقیرش از زمین تا آسمان است.
🔺قرنهاست که بازار سنّتی دست در دست آخوند و با اقتدا به علی، خون کارگران و زحمتکشان را مکیده است. مریدان علی طی
سی سال اخیر نیز با چنگ انداختن بر منابع و ثروتها و سرمایههای ملّی ما، فقری استخوانسوز را بر مردم تحمیل کردهاند و فقط کمیتهی امامشان با عدالت علی بیش از دوازده میلیون گدا پرورش داده است.
🔺عدالت علی را بیش از هر چیز میتوان در زندگی و چهرهی حاجیبازاریِ ریشوی شکمگندهی تسبیح به دستی دید که برج میسازد و در هر گوشهی شهر زن فقیری را صیغه کرده و در خانهای نشانده است و در سرکشیهای روزانه به سرمایههایی که غارت کرده، سر راه چندبار در شبانهروز به رَوش و مَنش پیامبرش جماع میکند.
🔺نزد ما ایرانیان شرم و ننگی بیشتر و بالاتر از این نیست که شمشیرکشی وحشی و بَدوی را که در هزارههای جادو میزیسته، ستایش کنیم و سرمشق زندگی بدانیم و ادعای مبارزه با حکومت اسلامی هم داشته باشیم.
Forwarded from هرگز نخواهیم بخشید
توهین به خاندان ایرانساز پهلوی و ریتوییت آن توسط شهاب مهرنامی.
حالا باز بگویید این فرد که چنین رفتار بیشرمانهای دارد، پادشاهیخواه است و مخالف جمهوری اسلامی!
https://t.me/irantempleforall
حالا باز بگویید این فرد که چنین رفتار بیشرمانهای دارد، پادشاهیخواه است و مخالف جمهوری اسلامی!
https://t.me/irantempleforall
تالار *ایران معبد ماست*
Video
مادری که هر روز بر مزار آرمان حاضر میشود و در آنجا آرامش پیدا میکند مادری که در صفحه اینستاگرامش معمولا بدون هیچ شرحی ویدیویی از آرمان و مزارش به اشتراک میگذارد.
او روز گذشته ۲۲ دی ماه ۱۴۰۳ در استوری صفحه اینستاگرامش نوشت
خاک بر سرتان که حتی از چشمهای معصوم آرمان هم شرم نکردید سنگ مزار او را شکستید اما مگر میتوانید یاد و نامش را از دل ما پاک کنید؟ مگر میتوانید صداقت آن نگاه بیگناه را به خاک بکشید؟
کسی که جانش را برای حق داد امروز بیشتر از همیشه زنده است و شما با تمام این کینه توزیها تنها ذره ای بر حقارت خود افزودید.
نه وجدان دارید نه شرافت و نه حتی اندکی انسانیت اگر جرأت داشتید به آن نگاه معصوم و آن قلب پاک چشم میدوختید و میفهمیدید که جای شما همان در زباله دانی تاریخ است.
شرم کنید اگر هنوز چیزی به نام وجدان در وجودتان مانده باشد
حالا که این قدر از اسم آرمان وحشت دارید بدانید که من با صدایی رساتر از همیشه نامش را فریاد خواهم زد آرمان زنده است در دلهای ما در فریاد آزادی و در مسیری که هرگز از آن دست نخواهیم کشید شما در کینه و ترس خود میمیرید اما آرمان تا ابد زنده خواهد ماند.»
@arman_emadi73
@_.emadi_
او همچنین در اینستاگرام نوشت
«شکستن سنگ مزار ،آرمان نه قدرت میخواهد و نه شهامت این کار تنها از کسانی بر می آید که از صدای حقیقت میترسند سنگ را میشکنند تا گمان کنند نام و یادش را میتوانند از زمین و زمان بزدایند. اما چه ساده اند نمیدانند که آرمان نه در آن سنگ که در قلبهای ما حک شده است. هر تکه ای از این سنگ ،شکسته هزار خاطره از ایستادگی و شرافت اوست که به زمین ریخته شما شاید سنگ مزارش را بشکنید اما نمیتوانید باور به آزادی را که او برایش جان داد فرو بریزید. آرمان در هر کوچه در هر فریاد و در هر آسمان آبی آسمانی زنده است و خواهد ماند. سنگهای شکسته چیزی جز سرود جاودانگی او نیستند.»
چندی پیش هم سنگ مزار حمیدرضا روحی را شکسته بودند و پیشتر هم سنگ مزار یلدا آقا فضلی و دانیال پابندی و چندین نفر دیگر از جان باختگان راه آزادی را شکستند یا نوشته های روی سنگ مزار را مخدوش کردند اما با این عزیزان را که نمیتوانند از قلب ایرانیان پاک کنند
او روز گذشته ۲۲ دی ماه ۱۴۰۳ در استوری صفحه اینستاگرامش نوشت
خاک بر سرتان که حتی از چشمهای معصوم آرمان هم شرم نکردید سنگ مزار او را شکستید اما مگر میتوانید یاد و نامش را از دل ما پاک کنید؟ مگر میتوانید صداقت آن نگاه بیگناه را به خاک بکشید؟
کسی که جانش را برای حق داد امروز بیشتر از همیشه زنده است و شما با تمام این کینه توزیها تنها ذره ای بر حقارت خود افزودید.
نه وجدان دارید نه شرافت و نه حتی اندکی انسانیت اگر جرأت داشتید به آن نگاه معصوم و آن قلب پاک چشم میدوختید و میفهمیدید که جای شما همان در زباله دانی تاریخ است.
شرم کنید اگر هنوز چیزی به نام وجدان در وجودتان مانده باشد
حالا که این قدر از اسم آرمان وحشت دارید بدانید که من با صدایی رساتر از همیشه نامش را فریاد خواهم زد آرمان زنده است در دلهای ما در فریاد آزادی و در مسیری که هرگز از آن دست نخواهیم کشید شما در کینه و ترس خود میمیرید اما آرمان تا ابد زنده خواهد ماند.»
@arman_emadi73
@_.emadi_
او همچنین در اینستاگرام نوشت
«شکستن سنگ مزار ،آرمان نه قدرت میخواهد و نه شهامت این کار تنها از کسانی بر می آید که از صدای حقیقت میترسند سنگ را میشکنند تا گمان کنند نام و یادش را میتوانند از زمین و زمان بزدایند. اما چه ساده اند نمیدانند که آرمان نه در آن سنگ که در قلبهای ما حک شده است. هر تکه ای از این سنگ ،شکسته هزار خاطره از ایستادگی و شرافت اوست که به زمین ریخته شما شاید سنگ مزارش را بشکنید اما نمیتوانید باور به آزادی را که او برایش جان داد فرو بریزید. آرمان در هر کوچه در هر فریاد و در هر آسمان آبی آسمانی زنده است و خواهد ماند. سنگهای شکسته چیزی جز سرود جاودانگی او نیستند.»
چندی پیش هم سنگ مزار حمیدرضا روحی را شکسته بودند و پیشتر هم سنگ مزار یلدا آقا فضلی و دانیال پابندی و چندین نفر دیگر از جان باختگان راه آزادی را شکستند یا نوشته های روی سنگ مزار را مخدوش کردند اما با این عزیزان را که نمیتوانند از قلب ایرانیان پاک کنند
https://kayhan.london/1404/06/25/386723/
قومگرایی و اقوام برساخته در تفکر چپ؛ از نظریه تا تجربه ایران
قومگرایی و اقوام برساخته در تفکر چپ؛ از نظریه تا تجربه ایران
kayhan.london
قومگرایی و اقوام برساخته در تفکر چپ؛ از نظریه تا تجربه ایران
KAYHAN LONDON :: NEWS & VIEWS FOR A GLOBAL IRANIAN COMMUNITY / ENGLISH & PERSIAN