جامعه‌شناسی
40.4K subscribers
3.46K photos
474 videos
144 files
2.41K links
🌎جامعه شناسى مطالعه علمى زندگى بشر است.

💢 جستارهایی در:
- جامعه شناسی
- روانشناسی
- اقتصاد
- فلسفه
- ادبیات
- سینما

📞 تماس و تبلیغ:
@irsociology


بزرگترین مرجع علوم‌انسانی کشور
Download Telegram
#کتابستان_برخط منتشر کرد:

جامعه‌شناسی فاجعه: نظریه‌ای در باب فاجعه
برایان ترنر
ترجمه‌ی آرش موسوی
چاپ اول ۱۴۰۳

«فاجعه» در زبان یونانی، پرده‌ی آخرِ زنجیره‌ای شورانگیز از رقص‌های شاعرانه به شمار می‌رفت. فاجعه، آخرین صحنه‌ی نمایشنامه‌ای غم‌بار بود. حوادث فاجعه‌بار، حتی اندک کورسوی امید را نوید نمی‌دهند: نسل کشی، اشغال نظامی، طاعون، تنگسالی و زلزله. نظریه‌ی فاجعه، پمپئی، مرگ سیاه، نسل کشی استعماری در آمریکای شمالی، جنگ جهانی اول، آنفولانزای اسپانیایی، آلمان نازی و دست آخر، سده‌ی بیست و یکم را واکاوی می‌کند: تروریسم، جنگ‌های جدید، تغییرات اقلیمی و بیماری‌های همه‌گیر.

جامعه‌شناسی فاجعه‌ی برایان ترنر حول محور انگاره‌ی «آگاهی از فاجعه» می‌چرخد؛ به‌این معنا که هرچند جامعه‌شناسی نظریه‌های تغییر اجتماعی را در زمینه‌های تکامل، تعارض و مدرنیزاسیون ساخته پرداخته کرده است، ولی فاجعه را به‌طور جدی مورد واکاوی قرار نداده است. او استدلال می‌کند که فاجعه یک فروپاشی کلی و سیستماتیک از نهادهای اجتماعی و سیاسی است که پیامد آن چیزی است که او آن را «آگاهی از فاجعه» می‌نامد.

لینک کتاب

#معرفی_کتاب


🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📖 کمونیسم به این دلیل در بازار پرآشوب اندیشه‌ها به موفقیت چشمگیر دست‌یافت که می‌توانست قدرت مطلق را به‌طورکلی توجیه کند. درواقع استالین به‌عنوان دیکتاتور نیمه دوم قرن بیستم با تکیه بر سابقه لنین، برنامه‌های رهایی‌بخشی را تبلیغ کرد و از این طریق مشروعیت بی‌سابقه‌ای به دست آورد. او ادعا می‌کرد می‌تواند کشورش را با نسخه‌ی جدیدی از دموکراسی مدرن، از رهن سرمایه‌داری برهاند و به‌سوی سوسیالیسم سوق بدهد. این الگوی نظری به‌قدری گسترده بود که می‌توانست دولت‌های بسیار مختلفی از ویتنام و یمن تا لهستان و چکسلواکی را شامل شود؛ اما همیشه قدرت باید به تمامی در یک حزب واحد متمرکز می‌بود، حتی اگر احزاب دیگری نیز به‌طور اسمی در کشور وجود داشته باشند. قدرت باید در دست الیگارشی کوچکی باقی می‌ماند که حزب را به نام قوانین تاریخ هدایت کند و دبیرکل حزب بالاتر از تمام اعضای آن محفل سیاسی قرار می‌گرفت. به‌این‌ترتیب رژیم شوروی بر اساس دروغی در خاک روسیه بنا شده بود و همین دروغ را نیز تحت لوای انقلاب جهانی به تمام کشورهای دنیا تسری می‌داد. طی این برنامه شوروی در مواردی مستقیماً به سمت کشورگشایی می‌رفت و خاک کشورهای دیگر را ضمیمه می‌کرد مثل کشورهای بالتیک، و در مواردی جمهوری‌های اقماری ایجاد می‌کرد که تحت کنترل احزاب کمونیستی محلی و تابع مسکو باشند، مثل کشورهای شرق اروپا. اما قدرت این نظام مکتبی و سیاسی، به فتوحات نظامی و ارتباط هم‌جواری بین احزاب برادر ختم نمی‌شد، بلکه دایره‌‌ی بسیار گسترده‌تری داشت و به همه‌جا قابل صدور بود و در تمام کشورهای اروپای ثروتمند و جهان تهی‌دست راه پیدا می‌کرد. با تماشای تأیید و تحسین این نظام از سوی مردمان کشورهای دیگر، اروپا باید قبول می‌کرد که کمونیسم شوروی واقعاً جهانی است.

#بریده_ای_از_کتاب

گذشته‌ی یک توهم: جُستاری درباب اندیشه‌ی کمونیسم در قرن بیستم
#فرانسوا_فوره
#کتابستان_برخط


🌏جامعه‌شناسی👇
🆔
@IRANSOCIOLOGY