جامعه‌شناسی
40.5K subscribers
3.44K photos
472 videos
144 files
2.4K links
🌎جامعه شناسى مطالعه علمى زندگى بشر است.

💢 جستارهایی در:
- جامعه شناسی
- روانشناسی
- اقتصاد
- فلسفه
- ادبیات
- سینما

📞 تماس و تبلیغ:
@irsociology


بزرگترین مرجع علوم‌انسانی کشور
Download Telegram
آیا در انتخابات روز جمعه شرکت میکنید؟
Final Results
38%
بله
62%
خیر
📃 چرا رای نمی‌دهم؟
✍️ #آرمان_امیری

۱ من، بزرگترین عامل رسیدن کشور و جامعه به وضعیت بحرانی فعلی را رویکرد بسیار کلانی می‌دانم که شخص رهبر نظام تدبیر کرده است. هرچند قانون اساسی فعلی هم باید تغییر کند، اما من این رویکرد را حتی از اصل قانون اساسی کشور هم قدرتمندتر و نقش‌آفرین‌تر می‌دانم. در سال‌های گذشته، با وعده‌هایی همچون قانون‌گرایی، بازگشت به حاکمیت قانون و مردم‌سالاری، یا حتی برجام و حل مسائل بین‌الملل، امیدواری‌هایی برای توقف این رویکرد در چهارچوب خود حکومت پیدا شد که می‌شد نامش را اصلاحات گذاشت. اما بالاترین وعده و شعار این دور آقای پزشکیان «اجرای بی‌کم و کاست سیاست‌های رهبری است». من نگران نیستم که ایشان خلف وعده کنند؛ کاملا برعکس! اتفاقا وحشت دارم که ایشان به بهترین وجه ممکن این وعده را عملی کرده و سرعت سقوط و نابودی کشور را تسریع کنند!

۲- پرتکرارترین کلیدواژه‌ در کلام نامزدهای حاضر، به ویژه مسعود پزشکیان تاکید بر «کار کارشناسی» است. این بزرگترین اسم رمز «سیاست‌زدایی» از بحران‌های کلان ماست. تمامی کارشناسان واقعی کشور، به ویژه در حوزه‌های اقتصادی و بین‌المللی، همان‌ها که اتفاقا اغلب سوابق اصلاح‌طلبی دارند معترفند که بحران‌های کشور ما تنها و تنها راه‌حل «سیاسی» دارد. پزشکیان، درست به مانند باقی نامزدهای موجود، با تقلیل مساله‌ی کلان سیاست به تکنسین‌گرایی، اصل وجود بحران را انکار کرده و آدرس غلط می‌دهد. من به این دروغ‌پردازی بزرگ مهر تایید نمی‌زنم.

۳- در عرصه‌ی روابط بین‌الملل، کشور ما در یکی از خطرناک‌ترین وضعیت‌های تاریخی خودش قرار گرفته و مواجهه‌ای تمام عیار با اسرائیل و تمامی هم‌پیمانان قدرتمندش بسیار قریب‌الوقوع است. آنچه ما را در معرض این خطر بزرگ قرار داده همان رویکرد کلان حکومت، و تداوم نگرش نظامی در عرصه‌ی بین‌الملل است. سخن گفتن از برجام و تقلیل مساله‌ی این بحران به ماجرای پرونده‌ی هسته‌ای یک آدرس غلط بزرگ است. اگر نیروهای نظامی تنش‌ها در منطقه را متوقف نکنند، جنگ بسیار زودتر از آنکه تصورش را بکنید از راه می‌رسد. هیچ دولتی اختیار تغییر چنین رویکردی را ندارد و امثال محمدجواد ظریف تنها برای فریب افکار عمومی و سرپوش گذاشتن بر عوامل آشکار جنگ به صحنه احضار می‌شوند. حتی برای پرهیز از جنگ هم باید از این صحنه‌آرایی دروغین فاصله گرفت.

۴- تمامی تلاش‌های تبلیغاتی اصلاح‌طلبان معطوف به این ادعاست که ما برای مشکلات کشور راه‌حل‌های خوبی (مثل برجام) داشتیم اما کارشکنی‌های جناح مقابل جلوی حصول نتیجه را گرفت. اینان اما پاسخ نمی‌دهد که امروز چه چیزی تغییر کرده که می‌خواهند دوباره قبول مسوولیت کنند؟ اگر این فرض بیش‌ از اندازه خوش‌بینانه را در نظر بگیریم که تصمیمات و رویکردهای آن‌ها همگی درست بوده، باید جواب بدهند که با کدام نیرو، یا کدام تغییر در ساختار قدرت قرار است این‌بار به نتیجه‌ای متفاوت از شکست برجام، یا کشتار آبان برسند؟ این شیوه از بازگشت به عقب، انکار تمامی تجربه‌های تاریخی است که ملت ما با صرف هزینه‌های گزاف به دست آورده. من با رای خودم این بازگشت به عقب را تایید نمی‌کنم.

۵- من به عنوان یک لیبرال، به آزادسازی قیمت سوخت و حذف مداخلات دولتی در اقتصاد باور عمیق دارم. اما گران کردن دستوری بنزین، در عین تداوم سیطره‌ی وحشتناک حکومت بر تمامی ارکان اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را گامی در راستای‌ «آزادسازی» یا اصلاح اقتصادی نمی‌دانم. این یک چپاول‌گری آشکار است. دست بردن در جیب مردم است از جانب حکومتی که خودش مسوول فقر و فلاکت عمومی است. من هشدار می‌دهم که جراحی‌هایی حتی بزرگتر از جراحی آبان ۹۸ در همین دولت آینده به اجرا درخواهد آمد و من به کسانی که آمده‌اند تا صرفا مجریان حلقه‌به‌گوش این جراحی‌های خونین باشند رای نمی‌دهم و بار مسوولیت تکرار فجایع احتمالی را متوجه تمامی آمران، عاملان و حامیان‌شان می‌دانم.

متن کامل را اینجا بخوانید

منبع: «مجمع دیوانگان»

🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
Audio
📢انقلاب آرام ایران؛ سرنگونی حکومت پهلوی

▪️علی میرسپاسی

🏷جنبشی که به انقلاب اسلامی منجر شد، از ۲۰ سال قبل از انقلاب شروع شد
🏷می‌توان گفت که خود حکومت پهلوی با ایجاد یکسری تغییرات، زمینه‌ساز انقلاب شد
🏷پیش از انقلاب، پهلوی بخشی از حکومت را با دستان خود تحویل جنبش اسلامی داد (برخلاف پروپاگاندای پس از انقلاب، دست‌کم بخش مهمی از حکومت پهلوی ضدیتی با اسلام نداشتند)


🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
«تحریمی‌ها» پیروز انتخابات
✍️ #محمد_قیصری

۸ تیر ۱۴۰۳ روز با شکوهی ‌در تاریخ ایران ثبت شد. ثابت شد که ملت تصمیم خود را برای تغییرات ساختاری گرفته و مسیر مبارزات از دی ۹۶ به بعد بازگشت‌ناپذیر است.

نرخ مشارکت رسمی در محدوده ۴۰ درصد است که هم از انتخابات ۱۴۰۰ و هم ۱۴۰۲ کمتر است. ثابت شد که «اصلاح‌طلب-اصول‌گرا» فقط یک شعار مقطعی نبود بلکه تصمیم اکثریت قاطع ملت ایران برای عبور از این دوگانه تنزل‌‌دهنده و اسارت‌بار را بازتاب می‌دهد. جامعه‌ی ایران نشان داد که فریفته‌ی سراب‌سازی و ارزش‌زدایی نشده، پسرفت نخواهد کرد. آینده‌ی ایران تداوم جنبش انقلابی «زن زندگی آزادی» است.

آمارهای رسمی چند دورهٔ اخیر نشان می‌دهد که در میان دو جریان رادیکال صاحب قدرت، و اپوزیسیون بد‌تر از آن، اکثریتی خاموش، بدون تریبون و بی‌ادعا شکل گرفته که نام سادهٔ «تحریمی‌ها» را با خود یدک می‌کشد. میلیون‌ها نفری که احساس می‌کنند هیچ راه پس و پیشی نداشته و در میان دو جماعت متوهم و رادیکال، گیر افتاده‌اند. نه یارای خلاصی از این، و نه میل به آن یکی دارند. «تحریمی‌ها» جماعتی سرخورده، بیرون از بازی و اغلب میانه‌رو هستند که هیچ راه مسالمت‌آمیزی برای تغییر یا اصلاح پیدا نمی‌کنند. مع‌الاسف هر گروه پست و پلشتی خود را به آنها چسابنده، شعر می‌گوید.

برخی نیز طعنه به «تحریمی‌ها» می‌زنند و آنها را بعلت عدم مشارکت سرزنش می‌کنند. اما «تحریمی‌ها» بارها این راه را رفته‌اند و سرخورده و پشیمان بازگشته‌اند. آزمون و خطا چند بار؟ اوضاع ممکن است بدتر شود، بشود. بهتر از این است که هر بار سرخورده و دل‌چرکین، باز همان آش و همان کاسه باشد. «تحریمی‌ها» در گذشته‌های نزدیک، کسانی را که هیچ امیدی به قدرت نداشتند، با مشارکت خود بر صدر نشانده، اما در روندهای کلی هیچ تغییر یا اصلاح پایداری، مشاهده نکردند. این بازی، دیگر دموده شده و باید قواعد بازی عوض شود.

برخی از سیاستمداران باسابقه[کسانیکه روزی رئیس‌جمهور بودند] عمری در فلان خانهٔ مصادره‌ای یا موقوفه‌ای نشسته و از بودجهٔ مملکت، میلیاردها تومان سهم گرفته‌اند، اینها مسئول هر حادثهٔ ناگواری هستند که در آینده ممکن است، نصیب مملکت شود. اینها اگر می‌خواهند بساط خودشان بر هم نخورد، و به قولی «تندروها» کشور را از این وضعی که هست بدتر نکنند باید عافیت‌طلبی را کنار بگذارند و از بالا، اصلاح را آغاز کنند، کار دیگر از مشارکت گذشته، و الا این مملکت همیشه، ناغافل آبستن می‌شود و بچه می‌زاید!

پ.ن: عدم مشارکت اکثریت مردم در انتخابات حامل پیام مهمی به حاکمیت و جهانیان است که اگر این پیام به درستی دریافت نشود در سال‌های آینده باید منتظر حوادث و تحولاتی غیرقابل پیش‌بینی و خارج از کنترل باشیم. باشد که این‌بار کسی بگوید «پیام شما را در انتخابات شنیدم.»

درج دیدگاه

🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
Audio
📣فایل صوتی معرفی کتاب «گذشته‌ی یک توهم: جستاری در باب اندیشه کمونیسم در قرن بیستم» اثر فرانسوا فوره

📌ارئه: #احسان_عزیزی (دبیر مجموعه علوم اجتماعی کتابستان برخط)

📍در برنامه مژده کتاب حلقه مطالعاتی دیدگاه نو


درج دیدگاه

🆔 @IRANSOCIOLOGY
هفت پیام از انتخابات
✍️ #آرمان_امیری

۱- پیروزی جنبش مقاومت مدنی


مساله‌ی اصلی تحریم، شکستن دیوار مشارکت ۵۰درصدی نبود. این اتفاق در انتخابات ۱۴۰۰ رخ داده بود؛ اما در آن انتخابات، بخش بزرگی از ریزش آرا محصول نوعی انفعال و سرخوردگی از اصلاح سیستم بود. هنوز جنبشی وجود نداشت که چشم‌انداز تحول از مسیر دیگری را نمایان کند. پس از جنبش «زن، زندگی، آزادی»، انفعال قبلی به سمت یک کنش فعال تغییر جهت پیدا کرد. برخی منفعلین از ترس سقوط نظام به داخل انتخابات بازگشتند و تحریم، اگر می‌خواست پیروز شود باید بر سد بزرگترین غلبه می‌کرد. این اتفاقی بود که به نظرم فراتر از تمامی پیش‌بینی‌ها و انتظارات محقق شد. به قول بازاری‌ها، با سقوط میزان مشارکت از «کانال ۴۰درصد» به «کانال ۳۰درصد»، مساله از انفعال مخالفان به یک جنبش فعال تحریم بدل شد که آشکارا طی سه انتخابات پیاپی (ریاست‌جمهوری، مجلس و دوباره ریاست‌جمهوری) در حال پیشرفت بوده است. حالا این تحریمی‌ها هستند که بزرگترین وزنه‌ی قدرت سیاسی و اجتماعی را کسب کرده‌اند و بی‌شک فرصت دارند که سرنوشت آینده‌ی کشور را رقم بزنند.

۲- شکست سیاسیون فرصت‌سوز


هرچند جنبش و جوش فعال در بدنه‌ی جنبش اجتماعی کاملا آشکار بود و تمامی ترفندهای انتخاباتی را خنثی کرد، اما بزرگترین تحریم تاریخ جمهوری اسلامی در وضعیتی محقق شد که اکثر چهره‌های شاخص سیاسی و حتی نیروهای میانی ترجیح دادند یک سکوت منفعلانه در پیش بگیرند. به گمان من، اعلام دیرهنگام «ما رای ندادیم»، در ساعات پایان رای‌گیری، ابدا یک کنش سیاسی معنادار برای همراهی با تحریم نبود. بیشتر می‌شد حدس زد چه آن‌ها که کاملا سکوت کردند و چه آن‌ها که دیرهنگام رای ندادن خودشان را اعلام کردند، به انتظار نشستند تا ببینند تیم برنده کدام سمت است. بحران انسداد سیاسی فقط در داخل حاکمیت رخ نداده. با این وضعیت نیروهای سیاسی، باید اعتراف کنیم که اپوزوسیون هم گرفتار مهره‌هایی شده که نه شهامت سیاست‌ورزی واقعی را دارند و نه درایت تشخیص موقعیت را. اگر این ضعف در آینده جبران نشود، سرمایه‌ی بزرگ تحریم به نتیجه نخواهد رسید و همچنان شاهد هدررفت هزینه‌های کلان مقاومت اجتماعی خواهیم بود. به نظرم نقد این انفعال و طلب موضع‌گیری‌های صریح‌تر و شفاف‌تر، مطالبه‌ای است که جامعه می‌تواند از این چهره‌ها داشته باشد تا این ضعف را به مرور جبران کند.

۳- رفراندوم قاطع علیه قومیت‌گرایی!


مسعود پزشکیان در استان‌های آذری‌زبان بیشترین رای را به خود اختصاص داده است. او سال‌های سال پیشینه‌ی دامن زدن به شکاف‌های قومی را در کارنامه دارد و در رقابت اخیر نیز دیدیم که ستادهای تبلیغاتی‌ش چطور به چنین حربه‌ای متوسل شدند. با این حال، نتیجه‌ی نهایی تصویر بسیار بزرگتری نیز در اختیار ما قرار داد: در هیچ یک از استان‌های آذری‌زبان، مشارکت از میانگین عمومی ۴۰درصد فراتر نرفت. این یعنی حتی اگر تمامی آرای پزشکیان در این مناطق را یکسره به پای آرای قومیتی بگذاریم (که تخمین درستی نیست)، باز هم اکثریت قاطع آذری زبان‌های ایران (چیزی بین ۷۰ تا ۸۰ درصد با جمع آرای تحریمی و دیگر نامزدها) نیز به این بازی ارتجاعی و خطرناک یک «نه» بزرگ گفتند. این فقط یک سرمایه‌ی ارزشمند و تودهنی آشکار به کسانی که پشت ادعای «نابودی ایران» پنهان شده بودند نیست. بلکه یک هشدار جدی است به تمامی سیاسیونی که همچنان سودای این را دارند که منافع طولانی‌مدت ملی را قربانی مطامع کوتاه‌مدت خود کنند.

متن کامل را اینجا بخوانید


درج دیدگاه

🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📃 کدام پرچم‌ مرا نجات خواهد داد؟
✍️ فردین علیخواه

🔺در پارک، نزدیک چند نوجوان نشسته بودم. چشم‌هایشان به صفحه نمایش گوشی‌شان بود. متمرکز و مصمّم. هم کلافه به نظر می‌رسیدند و هم سخت منتظر. وی‌پی‌ان گوشی‌شان را فعال کرده بودند. انگار که درگیر مسابقه‌ای جدی و نفس‌گیر باشند. بعد از دقایقی، یکی‌شان با خوشحالی و هیجان گفت: «امریکا، تگزاس. جوووون». چند ثانیه بعد یکی دیگر از آنها با خوشحالی و هیجان وصف‌ناپذیری گفت: «جِرمنی. همیشه جرمنی به داد من می‌رسه. دمش گرم». دیگری با صورتی خوشحال گفت: «اسپین. عاشقتم اسپین». کنجکاو شدم و سعی کردم گفتگوی کوتاهی با آنان داشته باشم. در وی‌پی‌انی که استفاده می‌کردند نام هر کشور در زیر پرچم آن کشور آمده بود.

🔺وی‌پی‌ان علاوه بر کارکردی آشکار، کارکردی نمادین هم دارد. اتفاقا باید به این کارکرد نمادین آن توجه خاص داشت. هر کشور در بزنگاه وصل نشدن، و حس کلافگی ناشی از عدم اتصال و استیصال، نقش منجی را برای هر کاربر ایرانی ایفا می‌کند، در واقع آن کشور به داد آن کاربر می‌رسد. دست او را می‌گیرد و در لحظه‌ای که حس یأس و ناکامی به سراغش آمده گویی به جهان هستی وصل‌اش می‌کند. به تعبیر نوجوانان، در جهان، هیچ لذتی بیشتر از لذت دیدن کلمه (connected) نیست. انگار آدمی از مرگ به زندگی بازمی‌گردد و به معنای واقعی متصل می‌شود به دنیا.

🔺پرچم‌ها در وی‌پی‌ان در حال رقابت سختی هستند. نوجوانانی که با آنها گفتگو کردم از طریق وی پی ان پرچم کشورها را خوب به حافظه سپرده بودند، موضوعی که در مدرسه و در درس جغرافیا به سختی ممکن بود رخ دهد. نگاه اغلب آنان به امریکا مثبت‌تر شده بود و به خوبی نام ایالت‌های آنرا حفظ کرده بودند چرا که از وی‌پی‌انی استفاده می‌کردند که امکان انتخاب هر ایالت برای کاربر وجود داشت. جالب آنکه اغلب آنان ترجیح می‌دادند در انتخاب‌هایشان از دایره کشورهای غربی و پیشرفته خارج نشوند. مثلا نام اندونزی، هند یا ترکیه را به ندرت انتخاب می‌کردند. نگرش مثبت به کشورهای غربی و دیدن آنان به عنوان منجی، در وی‌پی‌ان‌ها دارد رقم می‌خورد. زمان زیادی است که اینگونه شده است، یعنی از زمانی که ما را مجبور به استفاده از وی پی ان کردند. این نقش وی‌پی‌ان، هزار سخنرانی یا کتاب یا برنامه تلویزیونی حاکمیت درباره غرب را خنثی می‌کند. هم اکنون نه وی پی ان، بلکه پرچم آن کشور نقش منجی را ایفا می‌کند. کسی فکر می کرد که وی پی ان چنین کارکردی نیز داشته باشد؟

🔺از دیگر کارکردهای نمادین وی پی ان، کتمان هویت و کسب هویت جدید زیر سایه پرچم کشور دیگری است و این هم حکایت دردناکی است. منظور آنکه هر کاربر ایرانی برای اتصال به سایت ها یا شبکه های معتبر بین‌المللی، باید به پرچم کشوری دیگر متوسل شود و گویی به شکلی استعاری شهروند آن کشور شود. هر چند نکته قابل تأمل آن بود که برخی از نوجوانان بیان داشتند که گاهی احساس خیلی خوبی دارند از اینکه برای دقایقی، هر چند موقت، گویی عضوی از آن کشور پیشرفته می شوند، حس خوبی دارند که گویی آن کشور پیشرفته تابعیت آنان را برای دقایقی قبول می کند و می گوید: عزیزم نگران نباش. من تو را به اینترنت بدون سانسور وصل می کنم، من پشتیبان تو هستم.

🔺باید از چه کسی یا کسانی برای تقویت و عمق یافتن این نگرش، نه تنها در نوجوانان بلکه سایر گروههای اجتماعی در ایران تشکر کرد؟ زمان زیادی است که پرچم های کشورهای جهان در دلها به اهتزاز درآمده اند و وی پی ان چنین کرده است. وی پی ان باعث شده است تا هر کاربر در اوج ناامیدی، با نگاه به پرچم کشوری، به آن کشور امیدوار شود و در دنیایی مجازی از خود سؤال کند کدام پرچم مرا نجات خواهد داد؟ با هر نجات، دلبستگی کاربر به آن کشور و به آن پرچم بیشتر و بیشتر می شود.

درج دیدگاه

🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
مناظره حاتم قادری و محمد فاضلی

در بین تمامی حرف ها و مناظره ها و نقطه نظرات و اظهارات و نوشته های اهل قلم و روشنفکران و غیره، این مناظره شاید در نقطه ای دیگر و در سطحی دیگر قرار دارد، از آن دست که هرکس باید ببیند.

تفاوت دو پارادایم نگریستن و اندیشیدن به انتخابات و وضعیت ایران در این مناظره روشنگر بسیاری از مسائل و پرسش هاست.

https://www.youtube.com/live/6NNeNdU43_g?si=9gfpRJTeIZCiOrVw

🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
آیا تراژدی بزرگتر از این قابل تصور است که در تلاش آگاهانه خود برای شکل دادن به آینده خود بر اساس آرمان های والا، درواقع نتیجه ای کاملا متضاد با آنچه در پی آن بوده ایم تولید کنیم؟

فردریش فون هایک


🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
نقد به انتخابات - مهدی تدینی.pdf
9.9 MB
⚫️طنز؛ نقد به انتخابات

🗽مهدی تدینی

مهدی تدینی، مترجم پرکار آثار ارنست نولته و هانا آرنت و فاشیسم‌پژوه، در ۱۲ استوری منتخب به نقد طنازانه‌ی انتخابات می‌پردازد

@cafe_andishe95
📃 انتخابات؛ جمع‌بندی من
✍️ #شهریار_خسروی

شرکت یا عدم شرکت در انتخابات به انتخاب بین دو استدلال وابسته است:

استدلال «بازسازی اجتماعی» (برای شرکت): بحران‌های حاکمیت باعث عقب‌نشینی نسبی آن شده و حکومت برای فرونشاندن بحران‌ها به عقب‌نشینی تاکتیکی رو آورده است. این عقب‌نشینی تاکتیکی به نفع حکومت است و جیب اعتدلالی‌ها و برخی اصلاح‌طلبان را هم پُر خواهد کرد، اما به نفع جامعه هم هست. زیرا از طریق بهبود نسبی اقتصادی، بهبود نسبی اینترنت و بهبود نسبی آموزش و درمان منجر به بازسازی نیروهای اجتماعی مدرن می‌شود. این انتخابات تجدید قوای حکومت است اما تنفس مصنوعی به جامعه هم هست.

استدلال «عملیات فریب» (برای تحریم): انتخابات موجود عقب‌نشینی تاکتیکی حکومت برای تجدید قواست. هدف غایی آن گذار از بحران کنونی با توقف «موقت» پروژه‌ی یک‌دست‌سازی است. هدف ایجادِ شکاف در معترضان و تکرار الگوی استحاله‌ی جنبش سبز در یک دولت کم‌اثر است. حکومت امتیازات بازگشت‌ناپذیر نمی‌دهد و وقتی خرش از پل گذشت، پروژه‌ی حذف همه را از سر می‌گیرد. رهبریِ شرکت‌کنندگان در انتخابات با طیف فرصت‌طلب اصلاح‌طلبان است و پیروزی آن‌ها موازنه‌ی قوای منتقدان را به نفع فرصت‌طلبان به هم می‌زند. به علاوه باعث تخلیه‌ی انرژی جامعه بدون کسب دستاوردهای موثر می‌شود.

جمع‌بندی من: به نظر من شرکت و عدم شرکت در انتخابات پیش رو به انتخاب از بین دو استدلال فوق وابسته است. من در دور اول انتخابات شرکت نکردم و در دور دوم هم رای نخواهم داد. به نظر من حکومت می‌تواند خیلی روشن اعلام کند صدای معترضان را شنیده است و به آن‌ها امتیازات روشن مثل آزاد کردن زندانیان، لغو حجاب اجباری، رفع فیلترینگ، اصلاح ناترازی در حوزه‌‌های ارز و انرژی و ... بدهد. هیچ لزومی ندارد اصلاحات از انتخابات شروع شود. اثبات اینکه حکومت به دنبال فریب نیست برای حکومت مطلقا کار سختی نیست. اثبات این نکته به عهده‌ی حاکمیت است نه مخالفان.

تضارب آرا و زنجیره‌ی شهروندی: با این حال فراموش نکنیم که انتخاب بین دو گزینه‌ی بالا برای شهروندان و حتی اهل فن سخت است. مافیاها همدیگر را می‌شناسند و از نقشه خبر دارند. اما شهروندان گیج و مبهوت هستند. ممکن است به اشتباه به یکدیگر اتهام بزنند و یا حمله کنند. بنابراین باید تضارب آرا را به رسمیت شناخت و با شناخت تدریجی شهروندان به سمت متشکل شدن پیش رفت. تشکل جدید البته «جبهه‌ی اصلاحات»ی که ما می‌شناسیم نخواهد بود.



🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
دکتر عباس کاظمی چند هفته پیش از برگزاری انتخابات جمله‌ای مهم گفت: اصلاح‌طلبان در این انتخابات پیروز شوند یا نشوند، در هر صورت پایان حیات سیاسی‌شان خواهد بود. (نقل به مضمون). اگر خیلی کم‌هوش باشیم معنا و مفهوم این جمله را ۴ سال بعد (اگر انتخاباتی به همین شکل باشد) خواهیم فهمید.

از فردا بنشینید و کشمکش‌های مفتضحانه‌تر از دوران روحانی و خاتمی را ببینید. و ۴ سال دیگر ناکارآمدی و افزایش بحران‌ها.

اما مهم‌‌ترین پرسش این است که در شرایطی که بیش از 40 میلیون ایرانی «نه» تاریخی به وضع موجود گفتند و خواستار تغییرات ساختاری شدند، در شرایطی که بدون وجود آلترناتیو مشخص آگاهی خود را عینیت بخشیدند، آیا تا آن زمان که این فکاهی تکرار شود، ققنوسی از خاکستر ایران سر خواهد برآورد؟!

تا سحر چه زاید باز....

#محمدـمختارپور

🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
رای دهندگان متفاوت بودند. حساب آنهایی که تاکتیکی رای دادند، یا دنبال رفع شر بودند، جدا است. ضمن اینکه حق رای شهروندان باید به رسمیت شناخته شود. اما فعالان و اساتید دانشگاهی که با مقاصد منفعت‌طلبانه و حقیقت‌ستیزانه، تولید آگاهی کاذب کرده و با صورتبندی کاذب به ابتذال شر و قبح‌زدایی از استبداد روی آوردند، شایسته است بدون توسل به توهین و تخریب با نقد رادیکال مواجه شوند. امروز نیاز است صفوف نیروهای دمکراسی‌خواه هماهنگ‌تر شده و مرزبندی مشخصی با کسانی شود که در بزنگاه‌ها با بیان توجیهاتی ناموجه پایبند اصول و‌ ارزش‌های دمکراتیک نبوده، رفیق نیمه‌راه شدند.

✍️ #علی_افشاری

🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📃 انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳

📌بلوغ سیاسی آن بیش از ۵۰ درصدی که رأی ندادند!*


✍️ #احمد_بخارایی

۱ـ بر اساس پیش‌بینی چندباره‌ای که متذکر شده بودم مسعود پزشکیان رئیس‌جمهور شد.

۲ـ حدس زده بودیم مشارکت در دور دوم حدود ۴۵ درصد خواهد بود اما به کم‌تر از ۵۰درصد نزدیک شد. روشن است که آن حدود ۱۰ درصد افزایش مشارکت ( از ۴۰ تا نزدیک ۵۰ درصد در دور دوم) به واسطه‌ی خوف از تفکر سعید جلیلی بود و نه حمایت برخی از «تحول‌خواهان» از پزشکیان! بنابراین دایره‌ی منازعه با اندیشه‌ی متحجرانه‌ی طیف سعید جلیلی و نگرانی نسبت به او، بیش از آن چیزی بود که ما تصور کرده بودیم.

۳ـ وزن «اصلاح‌طلبان» در انتخابات، کم‌تر از ۱۰ درصد است زیرا بخش قابل توجهی از آن ده و نیم میلیون رأی به پزشکیان در دور اول به علاوه اکثر قریب به اتفاق شش میلیون رأی اضافه شده به ایشان در دور دوم به واسطه‌ی مطالبه‌گری در جهت «تغییرات اساسی» و نه اصلاحات رایج بوده است.

۴ـ آقای پزشکیان بداند رأی شانزده و نیم میلیونی او معادل ۲۷ در صد جمعیت صاحب رأی به علاوه آن بیش از ۵۰ درصدی که رأی ندادند جمعاً بیش از ۷۷ درصد مردم ایران خواهان تغییرات اساسی در ساختارهای حقوقی (قانون اساسی) و سیاسی‌اند و الا همه و خود ایشان می‌دانند که بدون تغییرات در این دو حوزه هیچ طبیبی نمی‌تواند بحران‌های این کشور را درمان کند.

۵ـ بارها گفته‌ایم که «تحول‌جویان» اهل «تحریم» انتخابات نیستند بلکه از «کنش‌گری سلبی و مقاومت مدنی» برخوردارند. بر این اساس چرخش بخش زیادی از آن ۱۰ درصدی که در دور اول مشارکت نداشتند اما در دور دوم وارد صحنه‌ی انتخابات شدند گواه آن است و از این به بعد هم هوشیارانه ناظر بر عمل‌کرد رئیس‌جمهور خواهند بود.

۶ـ آن بیش از ۵۰ درصدی که رأی ندادند عمدتاً «تحول‌جویانی» هستند که به «بلوغ سیاسی» رسیده‌اند و در تحولات آتی نقش بی‌بدیلی ایفا خواهند کرد. بنابراین لازم است هم‌دیگر را پیدا کنند و منسجم شوند.

۷ـ ناگفته نماند بخش قابل توجهی از رأی دهنده‌ها به سعید جلیلی هم معترضان به وجود فساد و رانت در کشور هستند که اگر پزشکیان دوباره به باند حسن روحانی روی آورد نارضایتی معترضان تشدید خواهد شد. بنابراین به نظر می‌رسد آخرین شانس جمهوری ولایی در ایران، همین مسعود پزشکیان است.

۸ـ و اما … صدایی که از آینده‌ی نزدیک به گوش می‌رسد: «پزشکیان رأی ما رو پس بده!».

🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥صحبت‌های جنجالی یک دانشجو در تلویزیون: برنده قطعی این انتخابات آن ۶۰ درصدی است که رای نداده است و همیشه به او ضدانقلاب و کم بصیرت گفته‌اند!/ کار به کجا رسیده که اقلیت حاکم از رای ندادن مردم ارضا می‌شود.


🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
جامعه‌شناسی
📝در باره‌ی بُتِ نو [بخش اول] ✍️ #فردریش_نیچه هنوز در جاهایی مردمان و رمگانی وجود دارند. اما نه این‌جا نزدِ ما، برادران، نزدِ ما دولت‌ها وجود دارند. دولت؟ دولت چیست؟ پس خوب گوش کنید تا سخن‌ام را در باره‌ی مرگِ مردمان به شما بگویم. سردترینِ هیولاهای سرد دولت…
📃 در باره‌ی بُتِ نو [بخش دوم]
✍️ #فردریش_نیچه
ادامه از

او بر آن است تا از شما همچون طعمه‌ای برای به دام انداختنِ خیلِ زایدان استفاده کند! براستی که این ابداعِ یک تردستیِ جهنمی است: یک اسبِ مرگ با جرنگ‌جرنگِ زلم‌زیمبوی خدایی‌اش!
آری برای خیلِ بی‌شماران مرگی ابداع کرده‌اند که به نام زندگی بر خویش می‌بالد: براستی که بهترین خدمت به واعظان مرگ همین است!
دولت هرآن‌جایی است که همه، چه نیکان چه بدان، زهر می‌نوشند؛ دولت هرآن‌جایی است که همه، چه نیکان چه بدان، از بین می‌روند؛ دولت هرآن‌جایی است که خودکشیِ تدریجی « زندگی» نامیده می‌شود.
نگاه‌شان کنید، این زایدان را؛ آثار مخترعان و گنجینه‌های فرزانگان را می‌دزدند و دزدی خود را « فرهیختگی» می‌نامند ــ با آن‌ها همه‌چیز به بیماری و گرفتاری تبدیل می‌شود!
نگاه‌شان کنید این زایدان را! همیشه بیمار اند، زرداب بالا می‌آورند و آن را روزنامه‌ می‌نامند. یکدیگر را می‌بلعند و حتا قادر نیستند یکدیگر را هضم کنند.
نگاه‌شان کنید، این زایدان را، ثروت کسب می‌کنند و در نتیجه فقیرتر می‌شوند. خواهان قدرت‌ اند، و پیش از هرچیز خواهان اهرم قدرت، پولِ فراوان اند، این ناتوانان!
نگاه‌شان کنید، این بوزینگانِ چالاک را که چگونه بالا می‌خزند! چگونه از سر و کولِ هم بالا می‌روند و یکدیگر را به لای و لجن و چاه و چاله فرومی‌کشند.
همگی خواهان دست‌یابی به اورنگ اند: این جنونِ آن‌هاست! انگاری که خوشبختی بر اورنگ تکیه زده است! آن‌چه اغلب بر اورنگ نشسته لای و لجن است ــ و لای و لجن نیز اغلب بر اورنگ تکیه زده است.
اینان همگی در نظرِ من دیوانگان، بوزینگانِ بالاخزنده، موجوداتی بی‌آرام و قرار اند. بتِ ایشان، آن هیولای سرد بوگند می‌دهد: این بت‌پرستان نیز همگی بوگند می‌دهند.
برادران، مگر می‌خواهید در در دم‌های برآمده از پوزه‌ها و سوداهاشان خفه شوید؟ بهتر که شیشه و پنجره‌ها را بشکنید و بیرون بپّرید.
از بوهای گند دوری کنید! از بت‌پرستی‌های زایدان دوری کنید!
از بوهای گند دوری کنید! از دود و دم‌های این قربانی‌کردن‌های انسانی دوری کنید!
برای روح‌های بزرگ هنوز زمینِ آزاد وجود دارد. برای اسکانِ خلوت‌نشینان، چه تنها و چه جُفت، هنوز بسی جاهای خالی هست؛ جاهایی که نسیمِ عطرآگینِ دریاهای آرام بر آن می‌وزد.
گستره‌ی زندگیِ آزاد هنوز به روی روح‌های بزرگ گشوده است. براستی آن‌که کمتر در تملک دارد، کمتر در تملک است: ستوده‌باد اندکی تهی‌دستی!
آن‌جا که دولت پایان می‌گیرد انسان آغاز می‌شود، انسانی که زاید نیست: آن‌جاست که آوازِ ضرورت، آن نغمه‌ی یگانه و بی‌همتا آغاز می‌شود.
آن‌جا که دولت پایان می‌گیرد ــ هان، برادران! رنگین‌کمان و پل‌های فراانسان را نمی‌بینید؟

چنین می‌گفت زردتشت؛ ترجمه بهروز صفدری

🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📄 پوتین و «رابطه جنسی» استالین و خروشچف
✍️ مصطفی خلجی

در هفته‌های اخیر، دولت #پوتین فهرست دویست و پنجاه کتاب‌ را تهیه کرده که به زعم خود «روابط جنسی غیرسنتی» را ترویج می‌کنند و به فروشگاه‌های روسیه دستور داده که از فروش آنها خودداری کنند.

در این فهرست، برخی از آثار فیودور #داستایفسکی هم گنجانده شده‌.

وضعیت #سانسور کتاب در دوران پوتین روز به روز وخیم‌تر می‌شود.

پوتین شدیدا رسانه‌ها و انتشاراتی‌ها را کنترل می‌کند و خطوط قرمز را همینطور افزایش می‌دهد و پررنگ‌تر می‌کند.

در سال‌های اخیر بهانه‌هایی چون ترویج همجنس‌گرایی یا توهین به مذهب به خطوط قرمز افزوده شده و دلیل آن، حمایت پوتین از محافظه‌کاری در جامعه روسیه و جلوگیری از فعالیت بخش‌های فرهنگی پیشرو است.

این فهرست کتاب‌های ممنوعه پس از تشکیل شورایی از سانسورچی‌های کتاب تهیه شد.

این شورا از سوی رسانه‌های غربی به عنوان نوعی «پلیس ادبی» مشابه «پلیس اخلاقی» (#گشت_ارشاد) در ایران در نظر گرفته شده.

تشکیل این شورا، مرحله جدیدی در کنترل جریان اطلاعات و نشر توسط کرملین است که پس از تهاجم روسیه به #اوکراین شدت گرفته و سازمان‌های بین‌المللی آن را «سانسور نظامی» خوانده‌اند.

از نظر این شورا، رمان‌هایی چون «خانه‌ای در انتهای جهان» نوشته مایکل کانینگهام نویسنده آمریکایی، «اتاق جیووانی» از جیمز بالدوین نویسنده آمریکایی و «وارث» اثر ولادیمیر سوروکین نویسنده روس به دلیل محتوایشان باید سانسور و فروش‌شان ممنوع شود.

سوروکین که سبکی پست‌مدرن در نوشتن دارد، به دلیل افزایش محدودیت‌ها پس از آغاز جنگ اوکراین، به آلمان پناهنده شده.

در سال‌های اخیر هواداران پوتین (شبیه بسیجی‌های خودمان) مجموعه‌ای از اقدامات را علیه او به راه انداختند.

مثلا بیست سال پیش، مقابل اصلی‌ترین سالن تئاتر در مسکو علیه این نویسنده تظاهرات کردند و همچنین کتاب‌هایش را در توالت‌ها انداختند، آنها را پاره کردند و سوزانند.

رمان «بیکن آبی» نوشته این نویسنده که در اواخر قرن بیستم منتشر شد، برای حکومت مسکو نوعی «هتک حرمت» تلقی شده.

این رمان که تکان‌دهنده‌ترین و بحث‌برانگیزترین رمان روسی پس از فروپاشی #شوروی سابق ارزیابی شده، به نقد رهبران شوروی سابق می‌پردازد.

در «بیکن آبی» یک صحنه تمثیلی از #روابط_جنسی صریح بین جوزف #استالین و نیکیتا #خروشچف رهبران شوروی سابق توصیف شده است.

با این حال، سانسور پوتین نه مانع رسیدن کتاب‌ها به مخاطبان روس شده، نه نویسندگان را از نوشتن باز داشته.

سوروکین گفته: «نویسنده روس دو امکان دارد: یا بترسد، یا بنویسد. من می‌نویسم.»

🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
🇨🇳 اکونومیست: نفوذ چین در آمریکای جنوبی فراتر از امر اقتصادی است: چین به دنبال نفوذ سیاسی است.

🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
در این پنجاه روزی که از درگذشت آقای رئیسی سپری شده، حکومت ایران نهایت تلاش خود را کرده که از طریق دیدارهای حضوری ، تماس های تلفنی و پیام‌های مکتوب به ولادیمیر پوتین حاکم روسیه اطمینان دهد که دولت بعدی ایران حافظ منافع روسیه خواهد بود و هیچ خللی در روابط «حسنه فی‌مابین » رخ نخواهد داد.آخرین فرستاده ایران به روسیه آقای قالیباف بود که امروز خدمت کدخدا مشرف شد و به او اطمینان داد که در ایران همه ارکان دولتی و حکومتی خواهان تحکیم رابطه با دولت فخیمه روسیه هستند.ظاهرا رئیسی چنان همسوی سیاست‌های ایرانی و منطقه‌ای کرملین بوده که پوتین از دست رفتن وی را یک ضایعه جبران ناپذیر (و حتی توطئه آمریکایی ها)تلقی می‌کند.اما وقاحت پوتین در این است که آشکارا به حکومت ایران پیام می‌دهد، یا دقیق‌تر بگویم فشار می‌آورد ، که رئیس جمهور بعدی هم باید مثل رئیس جمهور قبلی تامین‌کننده منافع روسیه باشد.
این طرز رفتار پوتین مرا به یاد دوران شوروی و کشورهای اقماری اش می‌اندازد.در آن زمان هیچ یک از کشورهای کمونیست اقماری شوروی بدون کسب اجازه کرملین نمی‌توانست هیچ تغییری در کادر رهبری خود بدهد.رئیس حزب که جای خود داشت حتی وزرا و معاونان وزرا هم فقط پس از کسب نظر مثبت کرملین می‌توانستند عزل و نصب شوند.رفتار پوتین در برخورد با جمهوری اسلامی تداعی‌کننده همین عادت زشت استعماری به جا مانده از دوران کمونیست‌هاست.البته این نوع روابط دهه‌هاست که منسوخ شده است‌ و حالا کشورهای بزرگ به خود اجازه چنین دخالت‌های مستقیمی در امور داخلی کشورهای کوچک‌تر را نمی‌دهند و به همین خاطر معتقدم رفتار پوتین با ایران بسیار جسورانه، وقیحانه و توهین‌آمیز است.و متاسفانه مسئولین ایرانی هم به جای برخورد محکم با این نوع دخالت‌های آشکار و پنهان روس‌‌ها در امور داخلی ایران ،صرفا موضعی حقارت آمیز اتخاذ کرده‌اند.

✍️ #بیژن_اشتری


🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📃آزادی امان‌نامه دادن نیست
✍️ #مهرپویا_علا


این گفتۀ مرتضی مطهری را که در جمهوری اسلامی مارکسیست‌ها هم حق دارند بیایند در دانشگاه‌ها عقیدۀ خود را تدریس کنند به‌عنوان شاهدی از آزاداندیشی او می‌آورند و درضمن افسوس خوردن بر اینکه چقدر ما از این آرمان فاصله گرفته‌ایم هم تبدیل به ابزاری در دست کسانی شده است که می‌خواهند ژست منتقد درون نظام را بگیرند.

ولی اگر آزادی به‌ویژه در بستر سیاسی درست فهمیده شود اتفاقاً همین گفتۀ مطهری شاهدی بر تفکر بسته و تمامیت‌خواه اوست. دربارۀ مأمون گفته می‌شود که حکمای ادیان و عقاید گوناگون را در مجلسی جمع می‌کرد، به آنان امان می‌داد که هر چه خواستند بگویند و به این ترتیب مناظره برگزار می‌کرد. اینکه چقدر این روایت از لحاظ تاریخی صحیح باشد در اینجا فاقد اهمیت است. آنچه اهمیت دارد این است که «امان دادن» و «آزادی» را با یکدیگر اشتباه نگیریم.

شما وقتی آزاد باشید لازم نیست از کسی امان‌نامه بگیرید. امان را کسی می‌دهد که در جایگاه قدرت نامشروع قرار گرفته باشد و کسی امان می‌گیرد که اسیر است.

در یک مناسبات سیاسی غیرآزاد همه اسیر حاکمان هستند. آن خلیفه عباسی شاید از سر نیاز به سرگرمی یا شاید بعضی ملاحظات سیاسی می‌پسندید که در دربار خود به این مباحث میدان دهد. آن «آزاداندیشی» هم که به امثال مطهری - و فرزندش - یا بهشتی و مانند اینان نسبت می‌دهند در بهترین تعبیر از همان نوع امان‌نامه‌ای است. یک تعبیر کاملاً محتمل دیگر هم می‌توان از آن به دست داد که «تو بیا حرفت را بزن تا من به بقیه نشان دهم چرا اشتباه می‌کنی و منحرفی!» آن «کرسی‌های آزاداندیشی» هم که چند سال پیش در دانشگاه‌ها به راه انداخته بودند فلسفه‌اش در واقع همین بود؛ یا در گذشته به حسین بشیریه - یک استاد علوم سیاسی مشهور که الان مقیم آمریکاست - برای تدریس در دانشگاه امام صادق واحد درسی می‌دادند تا دانشجویان آنجا «واکسینه» شوند! این امان‌نامه‌ها نه آزادی که خود بخشی از پروپاگاندای دشمنان آزادی هستند.

برای اینکه متوجه نگاه غیرانسانی و فاشیستی پشت آن شوید همان گفتۀ مطهری را برعکس کنید: تصور کنید مارکسیست‌ها به قدرت رسیده باشند و بگویند «در دانشگاه‌های جمهوری خلق، مسلمانان هم حق دارند بیایند در دانشگاه کرسی داشته باشند و عقاید خود را تدریس کنند.» اما در مناسبات لیبرالی حاکم نمی‌گوید من اجازه می‌دهم فلان گروه حرفش را بگوید؛ در این مناسبات حاکم اگر هم بخواهد نمی‌تواند اجازه ندهد کسی حرفش را بگوید. آزادی در این مناسبات سیاسی نیست نهاد است. برای همین دوام می‌آورد و جامعه را شکوفا می‌کند. برای همین آتن باستان شکوفا شد، ولی بغدادِ مأمون و هارون از حد ترجمۀ متونی که مورد تأیید حاکم باشند (برای مثال پولیتیک ارسطو جزو این متون نبود) فراتر نرفت. آنچه ما می‌خواهیم امان‌نامه نیست. ما حق طبیعی‌مان را می‌خواهیم که سلبش کرده‌اند.

🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY