بنام ایران

#منشور_مهسا

نقدهایی دلسوزانه
و
عقده گشایی فرصت طلبانه برخی از شیادان
از
#شهریار_ایران

به بهانه دفاع از تمامیت ارضی ایران

هر زمان و هر مکان گفته ام
#با_افتخار_سلطنت_طلبم

چرا که برابر اصل ۳۵ متمم قانون اساسی مشروطه سلطنتی
سلطنت
به مفهوم, حق حکومت و حاکمیت,  متعلق است به ملت ایران
و شاه امین و وکیل امانتدار ملت است در چهارچوب قانون و  باید مورد حمایت ملت باشد جهت خدمت به میهن
ایران همه هستی و سرمستی و جان ما میباشد
  ورد کلام شهیاران بوده و هست و خواهد بود که
زاییده مرا مام وطن در ایران
بالیده سپس فدای ایران بشوم..
گَرَم دشمن بریخت خونم #شهریارا
به خون دانی چه بندم نقش ? #ایران

پس از آبان خونین ۹۸
ویژه شش ماه گذشته چند چهره منفرد و وابسته حزبی و تشکیلاتی و عموما چپ پایه و با تفکرات واگرایانه و ضد ملی  که در تضاد بنیادین با پادشاهی هم میباشند

توسط چپ جهانی و توپهای رسانه ای و با هزینه های سرسام آور  بولد شدند
و در ادامه توانستند در بین  اذهان بخشی از ایرانیانی که سیاست را غیر حرفه ای دنبال میکنند جایی باز کنند و تردید و تشکیک آفریده و شکاف ایجاد کنند با حامیان قدرتمند خارجی ..

فشار سرکوب
مردم کوچه و بازار را رساند به ارسال پیام به شهریار ایران که اتحاد و اتحاد و اتحاد
و این نیز بولد شد و جزو خواستهای خیابان..
لازم به تکرار عوارض طرح پرشت و گوادلوب نشین ها و  محدودیتهای شهریار نیست
در یک کلام
شاهی در تبعید که زیر هیچ پرچمی نرفته جز پرچم سرفراز ایرانی که
شیرو خورشیدش,منقش است بر جسم و تن و جان میهن پرستان خیابان....

بدون حمایتی خارجی بدون سرمایه و رسانه
اما با دشمنان بسیار در بسیار
و دوستانی ناسازگار و دم دمی مزاج
و مدعیان نوظهور ! کاتولیک تر از پاپ

و تنها اتکایش همین  جوانان و مردم است و بس
حال
صدای اتحاد از داخل بلند گردیده
و گندم نمایان جوفروش تحمیل میشوند
و تمام نیروهای شر یک کاسه

و همزمان  در همین سامانه پادشاهی ایران که اقبال بسیار بالای عمومی را دارد
بی نظمی و عدم سازماندهی بیداد میکند
خیابان که پس از شعبده برلین به سمت خاموشی رفت
موضوع من وکالت میدهم طرح شد برای جان بخشی به خیابان
چرا که خیابان افسرده بود از برلین و تبعاتش.
و این تحرکات  توپهای رسانه ای جناح واگرا را افزون کرد و در این میان غوغا میکرد اینترچپمال
و در هر کجا که شهریار رفت
بازجو خبرمالها حضور داشتند جهت تخریب ..
و همزمان صدای اتحاد اتحاد صدای غالب بود

شهریار نمیتوانست نادیده بگیرد این صدا را
شهریار نمی تواند نماینده یک طیف خاص باشد
شهریار اولویتش آزادی ایران است و تجمیع نیروها , تمام نیروها
او رفت
دنبال برآورد عینی این خواست

سوال
آیا شهریار آمال و آرزو رزومه و امیال و اهداف  حامد و مسیح و...مهتدی و..را  اندازه منتقدین منفرد نورس مدعی تازه کار شناخت  ندارد

سن مبارزاتی شهریار که از سن شناسنامه ای اکثر این افراد بیشتر است
پس بهتر از همه اینها از حریف شناخت دارد

نیروهای واگرا
جمع شدند
منشوری نوشتند به قصد برآورد خواست های سیاسی خود
که فصل مشترکشان ستیز با پهلوی بوده و هست
اما شهریار ایستاد
آیینه ای باشد این منشور مهسا
برای همه منادیان اتحاد
تا جوانان فردا نگویند شهریار صدایشان را نشنید
می پندارم شهریار
خود میداند نتیجه را

شخصا,  این منشور را #منشور_اسهم
نامیدم

نگاه نگارندگان این متن بر اساس سهم خواهی بوده تحت نام #مهسای_ایران

اما به مهسا  نیز نگاهی وارونه دارند و اگر مهسا را وارونه بخوانیم میشود #اسهم
و اسهم یعنی, قسمت , نصیب و بهره هر یک از شرکا که در مال و هزینه ای مشترک باشند  معنی دور به نزدیک اسهم , بیم و ترس دهشت و هراس هم هست
پس منشور اسهم, سهم خواهان دهشت و هراس را نیز به ذهن متبادر میکند

ده ها نفر در مسابقه نقد منشور کوشا بودند و از زوایای مختلف به آن پرداختند
اما
هیچکس #اثر_انگشت_شاه
در متن منشور را ندید یا نخواست ببیند!

نیروهای واگرای بولد شده
تا جایی که توانستند  خواست رادیکال و عمدتا ایرانستیزانه و واگرایانه و تمامیت خواهانه را نگاشتند
ملت  پرچم ایران و .. جانم فدای ایران جوانان سانسور   وحتی تمامیت ارضی را  در تلاشی هوشمندانه بواسطه دارا بودن جایگاه تاریخی حقوقی در متن قانون مشروطه سلطنتی با واژگان جایگزین سست تر ,نگاشتند تا اغراض واگرایانه خود را در آتیه بر کرسی نشانند

همه اینها درست

در این آیینه
ملت ایران پس و پشت همه را میبیند

شاهکار شهریار
تحمیل اصل ۱۳ در متن منشور است  حریف همواره خواستار نابودی آن بود

حفظ ارتش و ساختار نظامی کشور
و
تعیین وظیفه خطیری چون حفظ تمامیت ارضی(یکپارچگی سرزمینی) برای ارتش ایران

این اصل ۱۳, یعنی مرگ مجاهد و تجزیه طلب و تمام نیروهای مخالفِ ایران یکپارچه
و پنبه کردن هر آنچه  علیه ایران رشته شود

به این اصل ۱۳
بایست گفت
#اثر_انگشت_شاه

ادامه در برگه دوم

✍#شب شکن

برگه دوم

#منشور_مهسا
و نقدهای دلسوزانه
و عقده گشایی های فرصت طلبانه
از #شهریار_ایران

____به این اصل بایست گفت
#اثر_انگشت_شاه

با مطالعه سیاست ها و روش و خواست نیروهای واگرای تجزیه طلب و فرقه منفور رجوی که اتکای صرف به میلیشای مسلح دارند

متوجه میشویم
اساس خواست آنان انحلال و نابودی مطلق  تمام نیروهای نظامی کشور و ایجاد خلا مطلق قدرت و امنیت است
و سپس وعده  تشکیل ارتشی خلقی!!!!!

هدفشان استفاده از این فضا برای رسیدن به خواست  های  خود با استفاده از نیروهای مسلح و شبه نظامی خود برای نیل به قدرت و ایجاد  فضایی بدتر از سال ۵۷ است...

و جالبتر اینکه
ماده ۱۳
در  این منشور (جمهوری خواهان !)
همه این آرزوها را بر باد میدهد و تمام رشته ها را پنبه میکند
و به همین دلیل از اولین مخالفان این منشور این دو طیف بودند
چرا که متوجه شدند هر چه رشتند, عملا پنبه میشود..
پس حتی جناح مهتدی و خود او در مصاحبه های بعدی عملا  بر خلاف اظهارات خدعه گرانه  مهتدی و شرکا, در  عمده  مصاحبه ها و بولد سازی های اینترنشنال و بی بی سی , زیر تعهد خود و نماینده نصف و نیمه خود زدند ..

و البته همین حرکت , به ملت ایران و مردم کردستان پیامی دارد که پس و پشت افکار اینها را علارغم ادعاها بیشتر نمایان میکند
از طرفی
ما در طی چند ماه گذشته گزارشهایی از شهریار را مکرر داریم
که طرف های مذاکره کننده خارجی (نمایندگان مجالس و.) تاکید دارند بر اینکه شما توافق و صدای واحد ندارید و باخودتان نیز ناسازگارید و....
به نظر میرسد تنها کارآیی این منشور  بصورتی موقت و نمادین  هم شده
فقط و فقط پاسخی به این موضوع بوده و هست در بخش خارجی...حتی شده بصورت تاکتیکی...
ما ,قبل و بعد از انتشار این منشور
از طرف شهریار  کدهای بسیار روشنی دریافت کردیم
پس, آمادگی این متن را داشتیم
آنجا که شهریار استوری گذاشت از آریامهر  که اگر دستم را قطع کنید سند جدایی آذربایجان را امضا نمیکنم
و ده ها مورد دیگر
و همین پیام های اخیر بعد از انتشار منشور, که دقیقا منطبق بود بر تاکید مکرر دغدغه های ملی گرایان
سوال آیا همین ارتش با لحاظ کرد ماده ۱۳ منشور ,عملا  کدامین جهت را نمایندگی خواهد کرد
جواب روشن است طبیعتا سمت شهریار خواهد ایستاد به دلایل بسیار
و
سوالی دیگر
حضور نمایندگان سامانه پادشاهی چه تاثیری بر این منشور می گذاشت

جواب روشن است
منشور منتشر نمی شد
و تمام کاسه کوسه ها بر سر ملی گرایان می شکست...که ما میخواستیم کارستان کنیم نگذاشتند...
و اهداف دوگانه توضیحی مد نظر شهریار  از منظرم محقق نمی شد...
(شاید با فضای آن جمع یکی از دلیل عدم استقبال شهریار از حضور مشروطه خواهان پس از مخالفت با کاندیداهای اولیه از طرف مقابل همین باشد )

در مقالات پیشین توضیح داده‌ام
هیچ متنی بدون توافق و امضای نمایندگان ملی گرایان, برایمان وجاهت نداشته و الزام آور نیست 
پس
این منشورِ جمهوریخواهان و خواست های آنان  در معیت شهریاریست که فراجناحی هست ...
و از منظرم
عدم حضور  نماینده ما, در این جمع بصورتی تاکتیکی هم شده در این مقطع درست بوده است...

نکته مهمتر  از منشور

اکنون چه باید کرد و ملزومات و مقدورات و اشکالات کار خود ملی‌گرایان  چه در بعُد  نظری و چه در بعد ساختاری و تشکیلاتی ....
و
تبعات و واکنش های بعد منشور

نقد های دلسوزانه و درست و فنی و دقیق و لازم و پویا و سازنده

و سو استفاده فرصت طلبانه استحاله گران از درون
و تحرکات چند مهره  سوخته رانده شده  از سامانه
و لغزشهایی  که خواسته و ناخواسته صورت گرفت
و فرصتی ایجاد کرد برای
موجسازی و تخریب شهریار!!!!!  میباشد

آن هم تحت عنوان ایرانخواهی و مشروطه خواهی
و گندم نمایی و جو فروشی

که در ادامه به آن خواهیم پرداخت

ادامه در برگه سوم

✍#شب شکن