Forwarded from Hamava همآوا
.
بنیاد حقوق بشر در مسیر سیاست گذاری آمریکا دربرابر رژیم ایران
.
مورا نامدار عضو ارشد مطالعات خاورمیانه در شورای سیاست خارجی آمریکا در واشنگتن دی سی که پیش از این به عنوان دستیار وزیر خارجه در امور کنسولی در وزارت امور خارجه ایالات متحده، معاون كل سازمان اطلاع رسانى جهانى آمريكا ( USAGM) و همچنین مشاور ارشد وزیر امور خارجه در گروه اقدام ایران بوده است با انتشار مقالهای نقشه راه سیاستگذاران آمریکا را در برابر رژیم آپارتاید دینی جمهوری اسلامی ترسیم کرده است.
.
• سیاست کارساز در برابر ایران برآمده از یک حقیقت مبرهن است: اینکه منافع امنیت ملی ایالات متحده و منافع حقوق بشر مردم ایران در برابر یک دشمن مشترک همانا «رژیم ایران» همسو و یکسان است. در اینجا، دست کم سه نکتهی راهبردی میتواند به سیاستگذاران در واشنگتن یاری کند تا در درونمایه استراتژیک و سیاسی درست، جمهوری اسلامی ایران را بنگرند.
.
• از دیدگاه فلسفه سیاسی آمریکا نمیتواند ادعا کند که "پیشتاز" هستیم، در حالی که همزمان چشم خود را آشکارا بر نقض شدید حقوق بشر و آپارتاید دینی در ایران ببندد. بنابراین، سیاست ایالات متحده همچنین می بایست به عنوان یک شرط بنیادین، از حکومت ایران بخواهد که حقوق بنیادین انسانی برای هر زن، مرد و کودک ایرانی را به رسمیت بشناسد و آزادی کامل باورها، آزادی بیان و برابری کامل برای همه در برابر قانون را به اجرا گذارد.
.
• واقعیت این است که رهبری آیندهی یک ایران صلحجو، دموکراتیک، سکولار و با ثبات در درون خود ایران است. نمونههای ایرانی مشابه نلسون ماندلا، لخ والسا یا مارتین لوترکینگ، نه در لندن، پاریس، نیویورک، واشنگتن یا لسآنجلس که در درون ایران پیدا خواهند شد. آن رهبر، هر که باشد، زن یا مرد، به ضرورت می بایست "در میانه میدان" حضور داشته باشد و مستقیماً در مبارزه با ستم در زندانهای تهران یا خیابانهای ایران نقش ایفا کند.
.
• برای آنکه هر توافقی بتواند به صورت قانونی انجام شود، آن توافق می بایست نگرانیهای درازمدت امنیت ملی ایالات متحده را تامین کند، بازتاب دهنده الزامات جهانی حقوق بشر باشد، مورد پذیرش بخش بزرگی از رای دهندگان آمریکایی باشد و توسط دو سوم مجلس سنا به عنوان یک پیمان رسمی تأیید شود. افزون براین، این امر نیازمند مشاورهی درست در همه مسیر سیاستگذاری است؛ اگر دولت فعلی واقعاً بخواهد که مقبول دو حزب باشد، همانطور که قاطعانه ادعا کرده است، نیاز دارد که از خطوط حزبی گذر کرده، تا یک بنیان برای یک رویکرد فراگیر ایجاد کند. هر چیزی کمتر از این، تنها به بیثباتی آینده و نوسان مداوم سیاست بین دولتهای پی در پی منجر خواهد شد.
.
• مهمترین شاخص در اینجا، اما خود مردم ایران هستند. از آنجا که ایرانیان عمدتاً هوادار ارزش های غرب هستند و گرفتار یک رژیم ضد آمریکایی شده اند، منافع آنها در منافع ایالات متحده درهم تنیده است که همچنان مورد بهره برداری قرار نگرفته شده است.
.
• این یک کاستی جدیست. پس از دو سال سیاست "فشار حداکثری " که به ناتوان سازی رژیم ایران به صورت دوجانبهی اقتصادی و سیاسی کمک کرد، اکنون ایالات متحده این اهرم فشار و دست بالا را دارد که برای هرگونه ارتباطی در آینده با ایران، خواسته هایی را که هم امنیت ملی ایالات متحده را تامین کرده و بهمان سان از حقوق بشر در ایران برای ایرانیان پشتیبانی کند، به میان کشد.
.
هرچیزی که دور از این هدف باشد، یک ناکامی برای آمریکا، یک فاجعه برای مردم ایران و خطری برای صلح جهانی خواهد بود.
مقاله کامل را اینجا بخوانید.
#ایران #آمریکا #نقض_حقوق_بشر #فشار_حداکثری #همبستگی_ملی #بایکوت_انتخابات #جنبش_هم_آوا
@IranHamAva
بنیاد حقوق بشر در مسیر سیاست گذاری آمریکا دربرابر رژیم ایران
.
مورا نامدار عضو ارشد مطالعات خاورمیانه در شورای سیاست خارجی آمریکا در واشنگتن دی سی که پیش از این به عنوان دستیار وزیر خارجه در امور کنسولی در وزارت امور خارجه ایالات متحده، معاون كل سازمان اطلاع رسانى جهانى آمريكا ( USAGM) و همچنین مشاور ارشد وزیر امور خارجه در گروه اقدام ایران بوده است با انتشار مقالهای نقشه راه سیاستگذاران آمریکا را در برابر رژیم آپارتاید دینی جمهوری اسلامی ترسیم کرده است.
.
• سیاست کارساز در برابر ایران برآمده از یک حقیقت مبرهن است: اینکه منافع امنیت ملی ایالات متحده و منافع حقوق بشر مردم ایران در برابر یک دشمن مشترک همانا «رژیم ایران» همسو و یکسان است. در اینجا، دست کم سه نکتهی راهبردی میتواند به سیاستگذاران در واشنگتن یاری کند تا در درونمایه استراتژیک و سیاسی درست، جمهوری اسلامی ایران را بنگرند.
.
• از دیدگاه فلسفه سیاسی آمریکا نمیتواند ادعا کند که "پیشتاز" هستیم، در حالی که همزمان چشم خود را آشکارا بر نقض شدید حقوق بشر و آپارتاید دینی در ایران ببندد. بنابراین، سیاست ایالات متحده همچنین می بایست به عنوان یک شرط بنیادین، از حکومت ایران بخواهد که حقوق بنیادین انسانی برای هر زن، مرد و کودک ایرانی را به رسمیت بشناسد و آزادی کامل باورها، آزادی بیان و برابری کامل برای همه در برابر قانون را به اجرا گذارد.
.
• واقعیت این است که رهبری آیندهی یک ایران صلحجو، دموکراتیک، سکولار و با ثبات در درون خود ایران است. نمونههای ایرانی مشابه نلسون ماندلا، لخ والسا یا مارتین لوترکینگ، نه در لندن، پاریس، نیویورک، واشنگتن یا لسآنجلس که در درون ایران پیدا خواهند شد. آن رهبر، هر که باشد، زن یا مرد، به ضرورت می بایست "در میانه میدان" حضور داشته باشد و مستقیماً در مبارزه با ستم در زندانهای تهران یا خیابانهای ایران نقش ایفا کند.
.
• برای آنکه هر توافقی بتواند به صورت قانونی انجام شود، آن توافق می بایست نگرانیهای درازمدت امنیت ملی ایالات متحده را تامین کند، بازتاب دهنده الزامات جهانی حقوق بشر باشد، مورد پذیرش بخش بزرگی از رای دهندگان آمریکایی باشد و توسط دو سوم مجلس سنا به عنوان یک پیمان رسمی تأیید شود. افزون براین، این امر نیازمند مشاورهی درست در همه مسیر سیاستگذاری است؛ اگر دولت فعلی واقعاً بخواهد که مقبول دو حزب باشد، همانطور که قاطعانه ادعا کرده است، نیاز دارد که از خطوط حزبی گذر کرده، تا یک بنیان برای یک رویکرد فراگیر ایجاد کند. هر چیزی کمتر از این، تنها به بیثباتی آینده و نوسان مداوم سیاست بین دولتهای پی در پی منجر خواهد شد.
.
• مهمترین شاخص در اینجا، اما خود مردم ایران هستند. از آنجا که ایرانیان عمدتاً هوادار ارزش های غرب هستند و گرفتار یک رژیم ضد آمریکایی شده اند، منافع آنها در منافع ایالات متحده درهم تنیده است که همچنان مورد بهره برداری قرار نگرفته شده است.
.
• این یک کاستی جدیست. پس از دو سال سیاست "فشار حداکثری " که به ناتوان سازی رژیم ایران به صورت دوجانبهی اقتصادی و سیاسی کمک کرد، اکنون ایالات متحده این اهرم فشار و دست بالا را دارد که برای هرگونه ارتباطی در آینده با ایران، خواسته هایی را که هم امنیت ملی ایالات متحده را تامین کرده و بهمان سان از حقوق بشر در ایران برای ایرانیان پشتیبانی کند، به میان کشد.
.
هرچیزی که دور از این هدف باشد، یک ناکامی برای آمریکا، یک فاجعه برای مردم ایران و خطری برای صلح جهانی خواهد بود.
مقاله کامل را اینجا بخوانید.
#ایران #آمریکا #نقض_حقوق_بشر #فشار_حداکثری #همبستگی_ملی #بایکوت_انتخابات #جنبش_هم_آوا
@IranHamAva
Telegraph
بنیاد حقوق بشر درمسیر سیاست گذاری آمریکا دربرابر رژیم ایران
امروزه، هر جستار سیاسی، در میدان نبردهای حزبی به زمین فوتبال سیاسی تبدیل شده است، لیک راهبرد سیاستگذاری های آمریکا نسبت به ایران می بایست از این مقوله مستثنی باشد. بنیان اساسی سیاستگذاری سالم و درست در برابر ایران، به "گروه چپ" و به "گروه راست" وابسته نیست. ماهیت…
Forwarded from Hamava همآوا
.
برای سیاست گذاری موفقیت آمیز در ارتباط با ایران، بر مردم تمرکز کنید.
.
برگردان به فارسی: ایران همآوا
.
مورا نامدار عضو ارشد مطالعات خاورمیانه در شورای سیاست خارجی آمریکا در واشنگتن دی سی که پیش از این به عنوان دستیار وزیر خارجه در امور کنسولی در وزارت امور خارجه ایالات متحده، معاون كل سازمان اطلاع رسانى جهانى آمريكا ( USAGM) و همچنین مشاور ارشد وزیر امور خارجه در گروه اقدام ایران بوده است با انتشار مقالهای نقشه راه سیاستگذاران آمریکا را در برابر رژیم آپارتاید دینی جمهوری اسلامی ترسیم کرده است.
.
هفته دیگر و دور دیگری از دیپلماسی ناموفق در قبال ایران. بیش از سه ماه از زمان روی کار آمدن، دولت بایدن ایران را به نقطه اصلی سیاست خاورمیانه خود تبدیل کرده است و به نظر میرسد با وجود نقصهای بیشمار، بایدن قصد احیای توافق هستهای دولت اوباما با ایران را دارد.
به نظر میرسد فشار مجدد برای تعامل با ایران ناشی از اعتقاد کاخ سفید بر آن است که هیچ جایگزین بدون خشونتی برای دیپلماسی با ایران وجود ندارد. این ایدهای است که در بخش کوچکی توسط کارشناسانی که سیاست ایران در ایالات متحده را به غلط به عنوان دو راهی بین جنگ و یک توافق گسترده شامل تحریکات گسترده اقتصادی برای رژیم ایران، تعریف میکنند در حال اجراست.
اما اینها به سختی تنها گزینههای آمریکا هستند. در حقیقت، میتوان جایگزین روشنی را در رویکردی یافت که به دنبال درگیر کردن مردم ایران است، نه رژیم وحشیانه تئوکراتیک حاکم بر آنها. چنین رویکردی با سه عنصر اصلی آغاز میشود.
اولاً، آمریكا به سیاست تحریمهای موثر مشابه آنچه به تغییر در آپارتاید آفریقای جنوبی كمك کرد، نیاز دارد. از سال ۱۹۴۸ و برای دههها پس از آن، دولت آفریقای جنوبی تبعیض نژادی نهادینه شده (معروف به آپارتاید) را اعمال کرد که در همه سطوح جامعه نفوذ میکرد.
در دهه ۱۹۸۰، این کشور همچنین به دنبال سلاحهای هستهای رفت و تا پایان آن دهه با موفقیت کلاهکهای هستهای خود را تولید کرد. در پاسخ به هر دو، کنگره در اوایل دهه ۱۹۹۰ تحریمهای دو طرفهای را وضع کرد که به تدریج کیپ تاون را مجبور به پایان دادن به آپارتاید کرد و سیاست گذاران آفریقای جنوبی را که مشتاق همکاری مجدد با جهان بودند، واداشت تا داوطلبانه از پیگیری برنامه هستهای رژیم خود دست بکشند.
تقریباً به همین ترتیب، جامعه ایران امروز از آپارتاید آشکارای دینی و جنسیتی رنج میبرد. رژیم آخوندی در تهران رفتارهای نابرابر را بر کسانی که مطابق با تفسیر افراطی آن از اسلام شیعه نیستند اعمال میکند.
مسیحیان، یهودیان، مسلمانان غیر شیعه، آگنوستیکها و به ویژه گروههایی مانند جمعیت بهائیان ایران آسیبهای فراوانی دیدهاند. افزون بر این، با زنان و اعضای جامعه دگرباشان (LGBTQ +) نیز به عنوان شهروند درجه دو رفتار میشود.
این نابرابریها مبنای دیگری برای فشار ایالات متحده، بر رژیم ایران، بالاتر و فراتر از تعقیب قصد فزاینده آن برای دنبال کردن سلاح هستهای است. این یک ضرورت استراتژیک و اخلاقی است که باید بیش از آنکه توسط واشنگتن نادیده گرفته شود، بر آن متمرکز شد.
مقاله کامل را اینجا بخوانید.
#ایران #آمریکا #نقض_حقوق_بشر #فشار_حداکثری #همبستگی_ملی #بایکوت_انتخابات #جنبش_هم_آوا
@IranHamAva
برای سیاست گذاری موفقیت آمیز در ارتباط با ایران، بر مردم تمرکز کنید.
.
برگردان به فارسی: ایران همآوا
.
مورا نامدار عضو ارشد مطالعات خاورمیانه در شورای سیاست خارجی آمریکا در واشنگتن دی سی که پیش از این به عنوان دستیار وزیر خارجه در امور کنسولی در وزارت امور خارجه ایالات متحده، معاون كل سازمان اطلاع رسانى جهانى آمريكا ( USAGM) و همچنین مشاور ارشد وزیر امور خارجه در گروه اقدام ایران بوده است با انتشار مقالهای نقشه راه سیاستگذاران آمریکا را در برابر رژیم آپارتاید دینی جمهوری اسلامی ترسیم کرده است.
.
هفته دیگر و دور دیگری از دیپلماسی ناموفق در قبال ایران. بیش از سه ماه از زمان روی کار آمدن، دولت بایدن ایران را به نقطه اصلی سیاست خاورمیانه خود تبدیل کرده است و به نظر میرسد با وجود نقصهای بیشمار، بایدن قصد احیای توافق هستهای دولت اوباما با ایران را دارد.
به نظر میرسد فشار مجدد برای تعامل با ایران ناشی از اعتقاد کاخ سفید بر آن است که هیچ جایگزین بدون خشونتی برای دیپلماسی با ایران وجود ندارد. این ایدهای است که در بخش کوچکی توسط کارشناسانی که سیاست ایران در ایالات متحده را به غلط به عنوان دو راهی بین جنگ و یک توافق گسترده شامل تحریکات گسترده اقتصادی برای رژیم ایران، تعریف میکنند در حال اجراست.
اما اینها به سختی تنها گزینههای آمریکا هستند. در حقیقت، میتوان جایگزین روشنی را در رویکردی یافت که به دنبال درگیر کردن مردم ایران است، نه رژیم وحشیانه تئوکراتیک حاکم بر آنها. چنین رویکردی با سه عنصر اصلی آغاز میشود.
اولاً، آمریكا به سیاست تحریمهای موثر مشابه آنچه به تغییر در آپارتاید آفریقای جنوبی كمك کرد، نیاز دارد. از سال ۱۹۴۸ و برای دههها پس از آن، دولت آفریقای جنوبی تبعیض نژادی نهادینه شده (معروف به آپارتاید) را اعمال کرد که در همه سطوح جامعه نفوذ میکرد.
در دهه ۱۹۸۰، این کشور همچنین به دنبال سلاحهای هستهای رفت و تا پایان آن دهه با موفقیت کلاهکهای هستهای خود را تولید کرد. در پاسخ به هر دو، کنگره در اوایل دهه ۱۹۹۰ تحریمهای دو طرفهای را وضع کرد که به تدریج کیپ تاون را مجبور به پایان دادن به آپارتاید کرد و سیاست گذاران آفریقای جنوبی را که مشتاق همکاری مجدد با جهان بودند، واداشت تا داوطلبانه از پیگیری برنامه هستهای رژیم خود دست بکشند.
تقریباً به همین ترتیب، جامعه ایران امروز از آپارتاید آشکارای دینی و جنسیتی رنج میبرد. رژیم آخوندی در تهران رفتارهای نابرابر را بر کسانی که مطابق با تفسیر افراطی آن از اسلام شیعه نیستند اعمال میکند.
مسیحیان، یهودیان، مسلمانان غیر شیعه، آگنوستیکها و به ویژه گروههایی مانند جمعیت بهائیان ایران آسیبهای فراوانی دیدهاند. افزون بر این، با زنان و اعضای جامعه دگرباشان (LGBTQ +) نیز به عنوان شهروند درجه دو رفتار میشود.
این نابرابریها مبنای دیگری برای فشار ایالات متحده، بر رژیم ایران، بالاتر و فراتر از تعقیب قصد فزاینده آن برای دنبال کردن سلاح هستهای است. این یک ضرورت استراتژیک و اخلاقی است که باید بیش از آنکه توسط واشنگتن نادیده گرفته شود، بر آن متمرکز شد.
مقاله کامل را اینجا بخوانید.
#ایران #آمریکا #نقض_حقوق_بشر #فشار_حداکثری #همبستگی_ملی #بایکوت_انتخابات #جنبش_هم_آوا
@IranHamAva
Telegraph
برای سیاست گذاری موفقیت آمیز در ارتباط با ایران، بر مردم تمرکز کنید.
برگردان به فارسی: ایران همآوا
Forwarded from Hamava همآوا
.
برای سیاست گذاری موفقیت آمیز در ارتباط با ایران، بر مردم تمرکز کنید.
.
برگردان به فارسی: ایران همآوا
.
مورا نامدار عضو ارشد مطالعات خاورمیانه در شورای سیاست خارجی آمریکا در واشنگتن دی سی که پیش از این به عنوان دستیار وزیر خارجه در امور کنسولی در وزارت امور خارجه ایالات متحده، معاون كل سازمان اطلاع رسانى جهانى آمريكا ( USAGM) و همچنین مشاور ارشد وزیر امور خارجه در گروه اقدام ایران بوده است با انتشار مقالهای نقشه راه سیاستگذاران آمریکا را در برابر رژیم آپارتاید دینی جمهوری اسلامی ترسیم کرده است.
.
هفته دیگر و دور دیگری از دیپلماسی ناموفق در قبال ایران. بیش از سه ماه از زمان روی کار آمدن، دولت بایدن ایران را به نقطه اصلی سیاست خاورمیانه خود تبدیل کرده است و به نظر میرسد با وجود نقصهای بیشمار، بایدن قصد احیای توافق هستهای دولت اوباما با ایران را دارد.
به نظر میرسد فشار مجدد برای تعامل با ایران ناشی از اعتقاد کاخ سفید بر آن است که هیچ جایگزین بدون خشونتی برای دیپلماسی با ایران وجود ندارد. این ایدهای است که در بخش کوچکی توسط کارشناسانی که سیاست ایران در ایالات متحده را به غلط به عنوان دو راهی بین جنگ و یک توافق گسترده شامل تحریکات گسترده اقتصادی برای رژیم ایران، تعریف میکنند در حال اجراست.
اما اینها به سختی تنها گزینههای آمریکا هستند. در حقیقت، میتوان جایگزین روشنی را در رویکردی یافت که به دنبال درگیر کردن مردم ایران است، نه رژیم وحشیانه تئوکراتیک حاکم بر آنها. چنین رویکردی با سه عنصر اصلی آغاز میشود.
اولاً، آمریكا به سیاست تحریمهای موثر مشابه آنچه به تغییر در آپارتاید آفریقای جنوبی كمك کرد، نیاز دارد. از سال ۱۹۴۸ و برای دههها پس از آن، دولت آفریقای جنوبی تبعیض نژادی نهادینه شده (معروف به آپارتاید) را اعمال کرد که در همه سطوح جامعه نفوذ میکرد.
در دهه ۱۹۸۰، این کشور همچنین به دنبال سلاحهای هستهای رفت و تا پایان آن دهه با موفقیت کلاهکهای هستهای خود را تولید کرد. در پاسخ به هر دو، کنگره در اوایل دهه ۱۹۹۰ تحریمهای دو طرفهای را وضع کرد که به تدریج کیپ تاون را مجبور به پایان دادن به آپارتاید کرد و سیاست گذاران آفریقای جنوبی را که مشتاق همکاری مجدد با جهان بودند، واداشت تا داوطلبانه از پیگیری برنامه هستهای رژیم خود دست بکشند.
تقریباً به همین ترتیب، جامعه ایران امروز از آپارتاید آشکارای دینی و جنسیتی رنج میبرد. رژیم آخوندی در تهران رفتارهای نابرابر را بر کسانی که مطابق با تفسیر افراطی آن از اسلام شیعه نیستند اعمال میکند.
مسیحیان، یهودیان، مسلمانان غیر شیعه، آگنوستیکها و به ویژه گروههایی مانند جمعیت بهائیان ایران آسیبهای فراوانی دیدهاند. افزون بر این، با زنان و اعضای جامعه دگرباشان (LGBTQ +) نیز به عنوان شهروند درجه دو رفتار میشود.
این نابرابریها مبنای دیگری برای فشار ایالات متحده، بر رژیم ایران، بالاتر و فراتر از تعقیب قصد فزاینده آن برای دنبال کردن سلاح هستهای است. این یک ضرورت استراتژیک و اخلاقی است که باید بیش از آنکه توسط واشنگتن نادیده گرفته شود، بر آن متمرکز شد.
مقاله کامل را اینجا بخوانید.
#ایران #آمریکا #نقض_حقوق_بشر #فشار_حداکثری #همبستگی_ملی #بایکوت_انتخابات #جنبش_هم_آوا
@IranHamAva
برای سیاست گذاری موفقیت آمیز در ارتباط با ایران، بر مردم تمرکز کنید.
.
برگردان به فارسی: ایران همآوا
.
مورا نامدار عضو ارشد مطالعات خاورمیانه در شورای سیاست خارجی آمریکا در واشنگتن دی سی که پیش از این به عنوان دستیار وزیر خارجه در امور کنسولی در وزارت امور خارجه ایالات متحده، معاون كل سازمان اطلاع رسانى جهانى آمريكا ( USAGM) و همچنین مشاور ارشد وزیر امور خارجه در گروه اقدام ایران بوده است با انتشار مقالهای نقشه راه سیاستگذاران آمریکا را در برابر رژیم آپارتاید دینی جمهوری اسلامی ترسیم کرده است.
.
هفته دیگر و دور دیگری از دیپلماسی ناموفق در قبال ایران. بیش از سه ماه از زمان روی کار آمدن، دولت بایدن ایران را به نقطه اصلی سیاست خاورمیانه خود تبدیل کرده است و به نظر میرسد با وجود نقصهای بیشمار، بایدن قصد احیای توافق هستهای دولت اوباما با ایران را دارد.
به نظر میرسد فشار مجدد برای تعامل با ایران ناشی از اعتقاد کاخ سفید بر آن است که هیچ جایگزین بدون خشونتی برای دیپلماسی با ایران وجود ندارد. این ایدهای است که در بخش کوچکی توسط کارشناسانی که سیاست ایران در ایالات متحده را به غلط به عنوان دو راهی بین جنگ و یک توافق گسترده شامل تحریکات گسترده اقتصادی برای رژیم ایران، تعریف میکنند در حال اجراست.
اما اینها به سختی تنها گزینههای آمریکا هستند. در حقیقت، میتوان جایگزین روشنی را در رویکردی یافت که به دنبال درگیر کردن مردم ایران است، نه رژیم وحشیانه تئوکراتیک حاکم بر آنها. چنین رویکردی با سه عنصر اصلی آغاز میشود.
اولاً، آمریكا به سیاست تحریمهای موثر مشابه آنچه به تغییر در آپارتاید آفریقای جنوبی كمك کرد، نیاز دارد. از سال ۱۹۴۸ و برای دههها پس از آن، دولت آفریقای جنوبی تبعیض نژادی نهادینه شده (معروف به آپارتاید) را اعمال کرد که در همه سطوح جامعه نفوذ میکرد.
در دهه ۱۹۸۰، این کشور همچنین به دنبال سلاحهای هستهای رفت و تا پایان آن دهه با موفقیت کلاهکهای هستهای خود را تولید کرد. در پاسخ به هر دو، کنگره در اوایل دهه ۱۹۹۰ تحریمهای دو طرفهای را وضع کرد که به تدریج کیپ تاون را مجبور به پایان دادن به آپارتاید کرد و سیاست گذاران آفریقای جنوبی را که مشتاق همکاری مجدد با جهان بودند، واداشت تا داوطلبانه از پیگیری برنامه هستهای رژیم خود دست بکشند.
تقریباً به همین ترتیب، جامعه ایران امروز از آپارتاید آشکارای دینی و جنسیتی رنج میبرد. رژیم آخوندی در تهران رفتارهای نابرابر را بر کسانی که مطابق با تفسیر افراطی آن از اسلام شیعه نیستند اعمال میکند.
مسیحیان، یهودیان، مسلمانان غیر شیعه، آگنوستیکها و به ویژه گروههایی مانند جمعیت بهائیان ایران آسیبهای فراوانی دیدهاند. افزون بر این، با زنان و اعضای جامعه دگرباشان (LGBTQ +) نیز به عنوان شهروند درجه دو رفتار میشود.
این نابرابریها مبنای دیگری برای فشار ایالات متحده، بر رژیم ایران، بالاتر و فراتر از تعقیب قصد فزاینده آن برای دنبال کردن سلاح هستهای است. این یک ضرورت استراتژیک و اخلاقی است که باید بیش از آنکه توسط واشنگتن نادیده گرفته شود، بر آن متمرکز شد.
مقاله کامل را اینجا بخوانید.
#ایران #آمریکا #نقض_حقوق_بشر #فشار_حداکثری #همبستگی_ملی #بایکوت_انتخابات #جنبش_هم_آوا
@IranHamAva
Telegraph
برای سیاست گذاری موفقیت آمیز در ارتباط با ایران، بر مردم تمرکز کنید.
برگردان به فارسی: ایران همآوا