ده سال گذشت..
یاد همه جان باختگان ۸۸ را گرامی میداریم. آنان که ایستاده مردن را به نشسته در ذلت زیستن، ترجیح دادند.
بیایید به حرمت دهمین سالگرد جانباختگان سال ۸۸ پروفایل های خودمان را به تصویر این عزیزان تغییر دهیم.
#انتخابات_آزاد #نافرمانی_مدنی #جامعه_مدنی #کشته_شدگان۸۸ #انتخابات۸۸ #جنبش_سبز #ندا_آقاسلطان #سهراب_اعرابی #مصطفی_کریم_بیگی #امیر_جوادیفر #ترانه_موسوی #امیرارشد_تاجمیر #اشکان_سهرابی #محمد_مختاری #صانع_ژاله
#humanrights #civilrights #iranncorg #IranRegimeChange
ارسال فيلم، عکس و مطلب به ما:
▫️Telegram ID: @iranncmedia 👈
@irannc
یاد همه جان باختگان ۸۸ را گرامی میداریم. آنان که ایستاده مردن را به نشسته در ذلت زیستن، ترجیح دادند.
بیایید به حرمت دهمین سالگرد جانباختگان سال ۸۸ پروفایل های خودمان را به تصویر این عزیزان تغییر دهیم.
#انتخابات_آزاد #نافرمانی_مدنی #جامعه_مدنی #کشته_شدگان۸۸ #انتخابات۸۸ #جنبش_سبز #ندا_آقاسلطان #سهراب_اعرابی #مصطفی_کریم_بیگی #امیر_جوادیفر #ترانه_موسوی #امیرارشد_تاجمیر #اشکان_سهرابی #محمد_مختاری #صانع_ژاله
#humanrights #civilrights #iranncorg #IranRegimeChange
ارسال فيلم، عکس و مطلب به ما:
▫️Telegram ID: @iranncmedia 👈
@irannc
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بعد از ده سال پدر ندا آقاسلطان تصمیم گرفت سکوتش را بشکند و با خواندن شعری برای ندا، ندای آزادی خواهی دخترش را تکرار کرد.
ندا، لحظه ای که جان می داد گفت «سوختم» و پدر و مادرش همراه با میلیون ها ایرانی جگرشان سوخت.
@masih_alinejad
#انتخابات_آزاد #نافرمانی_مدنی #جامعه_مدنی #انتخابات۸۸ #جنبش_سبز #ندا_آقاسلطان
#humanrights #civilrights #iranncorg #IranRegimeChange
ارسال فيلم، عکس و مطلب به ما:
▫️Telegram ID: @iranncmedia 👈
@irannc
ندا، لحظه ای که جان می داد گفت «سوختم» و پدر و مادرش همراه با میلیون ها ایرانی جگرشان سوخت.
@masih_alinejad
#انتخابات_آزاد #نافرمانی_مدنی #جامعه_مدنی #انتخابات۸۸ #جنبش_سبز #ندا_آقاسلطان
#humanrights #civilrights #iranncorg #IranRegimeChange
ارسال فيلم، عکس و مطلب به ما:
▫️Telegram ID: @iranncmedia 👈
@irannc
محمد آقاسلطان برادر ندا آقاسلطان با انتشار این عکس در توییتی نوشت: «این عکس نتیجه ی رفتن وسط دعوایی هست که هیچ ربطی به ما نداشت. دعوای خانوادگی. با افتخار اعلام میکنم ما پنج نفر هرگز عضوی از این خانواده نبودیم، نیستیم و نخواهیم بود. امروز خیلی بیشتر به شجاعت نداها نیاز داشتیم ولی توی دعوای زرگری از دست دادیمشون»
ندا آقاسلطان برای آزادی به خیابان رفت، نه برای اصلاحطلب و نه برای اصولگرا. او به هیچ کدام از جناحهای حکومتی تعلق خاطر نداشت.
یادش گرامی
#انتخابات_آزاد #نافرمانی_مدنی #جامعه_مدنی #انتخابات۸۸ #جنبش_سبز #ندا_آقاسلطان
#humanrights #civilrights #iranncorg #IranRegimeChange
ارسال فيلم، عکس و مطلب به ما:
▫️Telegram ID: @iranncmedia 👈
@irannc
ندا آقاسلطان برای آزادی به خیابان رفت، نه برای اصلاحطلب و نه برای اصولگرا. او به هیچ کدام از جناحهای حکومتی تعلق خاطر نداشت.
یادش گرامی
#انتخابات_آزاد #نافرمانی_مدنی #جامعه_مدنی #انتخابات۸۸ #جنبش_سبز #ندا_آقاسلطان
#humanrights #civilrights #iranncorg #IranRegimeChange
ارسال فيلم، عکس و مطلب به ما:
▫️Telegram ID: @iranncmedia 👈
@irannc
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فریادهای تلخ مادر ندا آقا سلطان: بعد از ده سال ویدیوی کشته شدن دخترم را دیدم.این ویدیوها را خانواده ندا آقاسلطان برایم ارسال کردند. دیروز هم پدر ندا سکوتش را شکست و برای دخترش شعری خواند و از قدرت زنان گفت. صدای آزادی خواهی را نمیشود با گلوله خاموش کرد.
@masih_alinejad
#انتخابات_آزاد #نافرمانی_مدنی #جامعه_مدنی #انتخابات۸۸ #جنبش_سبز #ندا_آقاسلطان
#humanrights #civilrights #iranncorg #IranRegimeChange
ارسال فيلم، عکس و مطلب به ما:
▫️Telegram ID: @iranncmedia 👈
@irannc
@masih_alinejad
#انتخابات_آزاد #نافرمانی_مدنی #جامعه_مدنی #انتخابات۸۸ #جنبش_سبز #ندا_آقاسلطان
#humanrights #civilrights #iranncorg #IranRegimeChange
ارسال فيلم، عکس و مطلب به ما:
▫️Telegram ID: @iranncmedia 👈
@irannc
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دهمین سالگرد حرکت اعتراضی مادران پارک لاله
مادران پارک لاله جمعی از مادرانی هستند که فرزندانشان در اعدامهای دسته جمعی تابستان ۶۷ و انتخابات ۸۸ کشته شدند. آنها طی سالهای اخیر گرد هم آمدند، صدای حق طلبی زندانیان سیاسی و فرزندان بیگناه خود بودند.
#مادران_پارک_لاله #زندانیان_سیاسی #انتخابات۸۸ #جنبش_سبز
#humanrights #civilrights #iranncorg #IranRegimeChange
ارسال فيلم، عکس و مطلب به ما:
▫️Telegram ID: @iranncmedia 👈
@irannc
مادران پارک لاله جمعی از مادرانی هستند که فرزندانشان در اعدامهای دسته جمعی تابستان ۶۷ و انتخابات ۸۸ کشته شدند. آنها طی سالهای اخیر گرد هم آمدند، صدای حق طلبی زندانیان سیاسی و فرزندان بیگناه خود بودند.
#مادران_پارک_لاله #زندانیان_سیاسی #انتخابات۸۸ #جنبش_سبز
#humanrights #civilrights #iranncorg #IranRegimeChange
ارسال فيلم، عکس و مطلب به ما:
▫️Telegram ID: @iranncmedia 👈
@irannc
ده سال گذشت...
به یاد ِ لب ِ تشنه امیر جوادی فر، کشتهشدهی کهریزک....
۱۰ سال پیش در چنین روزی...
فردای اینروز امیر دنیای فانی را با لبان تشنه وداع گفت...
تنم پاره پاره شد از ضربههای مرد سفاک...
یاد #امیر_جوادی_فر گرامی باد.
تصویر سمت راست: امیر جوادی فر
تهران - راه پیمایی ٢٥ خرداد ١٣٨٨
فوت : ۲۳ تیر ۸۸
یکماه قبل از رفتن
#جنبش_سبز #امیر_جوادیفر #انتخابات۸۸ #بازداشتگاه_کهریزک #۲۵خرداد۸۸
#humanrights #civilrights #iranncorg #IranRegimeChange
ارسال فيلم، عکس و مطلب به ما:
▫️Telegram ID: @iranncmedia 👈
@irannc
به یاد ِ لب ِ تشنه امیر جوادی فر، کشتهشدهی کهریزک....
۱۰ سال پیش در چنین روزی...
فردای اینروز امیر دنیای فانی را با لبان تشنه وداع گفت...
تنم پاره پاره شد از ضربههای مرد سفاک...
یاد #امیر_جوادی_فر گرامی باد.
تصویر سمت راست: امیر جوادی فر
تهران - راه پیمایی ٢٥ خرداد ١٣٨٨
فوت : ۲۳ تیر ۸۸
یکماه قبل از رفتن
#جنبش_سبز #امیر_جوادیفر #انتخابات۸۸ #بازداشتگاه_کهریزک #۲۵خرداد۸۸
#humanrights #civilrights #iranncorg #IranRegimeChange
ارسال فيلم، عکس و مطلب به ما:
▫️Telegram ID: @iranncmedia 👈
@irannc
شهناز کریم بیگی مادر مصطفی کریم بیگی نوشت: «دهمين عاشوراي من است كه خون پاك پسرم سنگفرش خيابان انقلاب را سرخ كرد و دهمين عاشوراييست كه چشم انتظار آمدنت ماندم و با گلوله بر پيشاني برگشتي. رسم تو آزادي خواهي بود و امروز رسم تو را زندگي ميكنم.»
یادش گرامی و نامش جاویدان
https://www.instagram.com/p/B2M4nHoBex7/?igshid=15mr60397wgqk
#مصطفی_كريمبیگی #عاشورای۸۸ #جنبش_سبز
#humanrights #civilrights #iranncorg #IranRegimeChange
ارسال فيلم، عکس و مطلب به ما:
▫️Telegram ID: @iranncmedia 👈
@irannc
یادش گرامی و نامش جاویدان
https://www.instagram.com/p/B2M4nHoBex7/?igshid=15mr60397wgqk
#مصطفی_كريمبیگی #عاشورای۸۸ #جنبش_سبز
#humanrights #civilrights #iranncorg #IranRegimeChange
ارسال فيلم، عکس و مطلب به ما:
▫️Telegram ID: @iranncmedia 👈
@irannc
Instagram
shahnaz karim beigi
دهمين عاشوراي من است كه خون پاك پسرم سنگفرش خيابان انقلاب را سرخ كرد و دهمين عاشوراييست كه چشم انتظار آمدنت ماندم و با گلوله بر پيشاني برگشتي رسم تو ازادي خواهي بود و امروز رسم تورا زندگي ميكنم #مصطفي_كريمبیگی #عاشورا۸۸
نامه محمد کریم بیگی پدر مصطفی کریم بیگی از کشته شدگان عاشورای ۸۸ به فرزندش:
«بی شک تمام می شود این روزها که انسان برای بقا انسانی را به گلوله می بندد.
مصطفی جانم
عزیزِ بابا
تو با نگاهی دوخته بر سینه آسمان ترکمان کردی، آنگاه که سنگ فرش خیابان از خون ات گرم می شد و انسانیت شعاری بر لبان دولتمردان بود.
ما ماندیم و این آدم کشان که بر خون ریخته شده ات هنوز طناب دار می بافند.
مادرت و مادران این سرزمینِ گلگون از کفن های سرخ، خواب قنداق کودکان شان را می بینند و آنان که سجده بر چوبه های دار می بردند به قنداق تفنگ ها می اندیشند.
فرزندم
پسر دلبندِ بابا
بودن را تاب نیاوردی. در این سرزمینِ غم زده هنوز هر صبح چون تو آزادی خواهانی را به قتلگاه می برند و قلب ما، پدران و مادرانِ انتظار بر درگاه خانه تا ابد میخکوب می ماند.
مصطفی جانم اینجا هنوز ما در بی راهه های زمان، در این زمانهء نامردمی ها فریاد می کشیم "دیگر بس است کشتنِ جوانان" را و هنوز خون می خواهد گویی مسیر پر فراز و نشیب آزادی خواهی.
مصطفی جانم دیری ست رفته ای و مادر هنوز با صدای سنج و زنجیر عاشورائیان از خود بی خود، لالائیِ کودکی هایت را زمزمه می کند.
مصطفی جان
یکدانهء بابا
نام ات گره خورده است با تاریخِ شمشیر بر کشیدن حاکمانِ جور. نام ات گره خورده است با تاریخِ ایستاده مردن.
وقتی وحید لب بست و جان داد در راه احقاق حق،
وقتی علیرضا با ضرب کارد در سلولی تنگ سلاخی شد،
وقتی طناب دار، شرمگین بر گردن زانیار ناچار بر خود می پیچید و راه نفس را تنگ می کرد،
وقتی جوانان عرب، کُرد و بلوچ هر صبحگاه با رقص بر چوبه های دار دامن کشیدنِ خورشید را اندوه گین می کنند،
آخرین نگاه ات را در ذهن مجسم می کنم.
مصطفی جانم
نگفتم ات نرو که پنهان شدن پشت دیوار های ترس را تاب نمی آوردی. اگر می ماندی، یا همچون ده ها و صدها یار دبستانی ات پشت دیوارهای زندان های شان مو سپید می کردی و یا چوبه های دار شرمسارِ قامت رعنای ات می شد.
دردانه بابا. نگفته بودم ات؟ مریم هنوز عاشقانه های کودکی های تان را با لبخند زمزمه می کند. هنوز بر بازوان ستبر ات سر می گذارد و خواب های عاشقانه می بیند.
گاهی در خانه بلند صدایت می زنیم. می دانیم پاسخی نمی آید اما تو در خانه جاری هستی و شاید آنگاه که چشمان مان از اشک فراغ سرخ گشته، فنجان چای ات را سر می کشی و بر گونه های مان بوسه می زنی.
بارها خود را تجسم کرده ام. در کنار تو. در ظهر عاشورا. در رقصی عاشقانه، آنگاه که گلوله بر پیکر ات نشست و بر مامِ زمین آرام گرفتی.
با خون گرم ات که شیارهای زمین را پر می کرد جاری شدم و بر سینهء کفش آزادی خواهانی که دوره ات کرده بودند خیابان ها را سرخ کردم.
مصطفی جانم
حاکمانِ جور، هم سالان ات را به دو نیم کرده اند. نیمی آماج گلوله و نیمی انگشت بر ماشه.
ما قربانیانِ شقاوت حاکمان هستیم.
بر سنگ آرام گاه ات تبر زدند. قلب مادر شکست و دیدگان مان پر خون شد. اما نام ات در سینه هامان جاودان شد و سطری شدی بر کتاب قطور آزادی خواهان.
مصطفی بابا دلتنگ به آغوش کشیدن ات است.
آرام بگیر. این شب را لاجرم پایانی ست. این سیاهی تمام می شود.»
https://www.instagram.com/p/B2OPTg9BmoR/?igshid=4ymqt2by9j8b
#مصطفی_كريمبیگی #عاشورای۸۸ #جنبش_سبز #محمد_کریم_بیگی
#humanrights #civilrights #iranncorg #IranRegimeChange
ارسال فيلم، عکس و مطلب به ما:
▫️Telegram ID: @iranncmedia 👈
@irannc
«بی شک تمام می شود این روزها که انسان برای بقا انسانی را به گلوله می بندد.
مصطفی جانم
عزیزِ بابا
تو با نگاهی دوخته بر سینه آسمان ترکمان کردی، آنگاه که سنگ فرش خیابان از خون ات گرم می شد و انسانیت شعاری بر لبان دولتمردان بود.
ما ماندیم و این آدم کشان که بر خون ریخته شده ات هنوز طناب دار می بافند.
مادرت و مادران این سرزمینِ گلگون از کفن های سرخ، خواب قنداق کودکان شان را می بینند و آنان که سجده بر چوبه های دار می بردند به قنداق تفنگ ها می اندیشند.
فرزندم
پسر دلبندِ بابا
بودن را تاب نیاوردی. در این سرزمینِ غم زده هنوز هر صبح چون تو آزادی خواهانی را به قتلگاه می برند و قلب ما، پدران و مادرانِ انتظار بر درگاه خانه تا ابد میخکوب می ماند.
مصطفی جانم اینجا هنوز ما در بی راهه های زمان، در این زمانهء نامردمی ها فریاد می کشیم "دیگر بس است کشتنِ جوانان" را و هنوز خون می خواهد گویی مسیر پر فراز و نشیب آزادی خواهی.
مصطفی جانم دیری ست رفته ای و مادر هنوز با صدای سنج و زنجیر عاشورائیان از خود بی خود، لالائیِ کودکی هایت را زمزمه می کند.
مصطفی جان
یکدانهء بابا
نام ات گره خورده است با تاریخِ شمشیر بر کشیدن حاکمانِ جور. نام ات گره خورده است با تاریخِ ایستاده مردن.
وقتی وحید لب بست و جان داد در راه احقاق حق،
وقتی علیرضا با ضرب کارد در سلولی تنگ سلاخی شد،
وقتی طناب دار، شرمگین بر گردن زانیار ناچار بر خود می پیچید و راه نفس را تنگ می کرد،
وقتی جوانان عرب، کُرد و بلوچ هر صبحگاه با رقص بر چوبه های دار دامن کشیدنِ خورشید را اندوه گین می کنند،
آخرین نگاه ات را در ذهن مجسم می کنم.
مصطفی جانم
نگفتم ات نرو که پنهان شدن پشت دیوار های ترس را تاب نمی آوردی. اگر می ماندی، یا همچون ده ها و صدها یار دبستانی ات پشت دیوارهای زندان های شان مو سپید می کردی و یا چوبه های دار شرمسارِ قامت رعنای ات می شد.
دردانه بابا. نگفته بودم ات؟ مریم هنوز عاشقانه های کودکی های تان را با لبخند زمزمه می کند. هنوز بر بازوان ستبر ات سر می گذارد و خواب های عاشقانه می بیند.
گاهی در خانه بلند صدایت می زنیم. می دانیم پاسخی نمی آید اما تو در خانه جاری هستی و شاید آنگاه که چشمان مان از اشک فراغ سرخ گشته، فنجان چای ات را سر می کشی و بر گونه های مان بوسه می زنی.
بارها خود را تجسم کرده ام. در کنار تو. در ظهر عاشورا. در رقصی عاشقانه، آنگاه که گلوله بر پیکر ات نشست و بر مامِ زمین آرام گرفتی.
با خون گرم ات که شیارهای زمین را پر می کرد جاری شدم و بر سینهء کفش آزادی خواهانی که دوره ات کرده بودند خیابان ها را سرخ کردم.
مصطفی جانم
حاکمانِ جور، هم سالان ات را به دو نیم کرده اند. نیمی آماج گلوله و نیمی انگشت بر ماشه.
ما قربانیانِ شقاوت حاکمان هستیم.
بر سنگ آرام گاه ات تبر زدند. قلب مادر شکست و دیدگان مان پر خون شد. اما نام ات در سینه هامان جاودان شد و سطری شدی بر کتاب قطور آزادی خواهان.
مصطفی بابا دلتنگ به آغوش کشیدن ات است.
آرام بگیر. این شب را لاجرم پایانی ست. این سیاهی تمام می شود.»
https://www.instagram.com/p/B2OPTg9BmoR/?igshid=4ymqt2by9j8b
#مصطفی_كريمبیگی #عاشورای۸۸ #جنبش_سبز #محمد_کریم_بیگی
#humanrights #civilrights #iranncorg #IranRegimeChange
ارسال فيلم، عکس و مطلب به ما:
▫️Telegram ID: @iranncmedia 👈
@irannc
Instagram
محمدکریم بیگی
بی شک تمام می شود این روزها که انسان برای بقا انسانی را به گلوله می بندد. مصطفی جانم عزیزِ بابا تو با نگاهی دوخته بر سینه آسمان ترکمان کردی، آنگاه که سنگ فرش خیابان از خون ات گرم می شد و انسانیت شعاری بر لبان دولتمردان بود. ما ماندیم و این آدم کشان که بر…