─┅─═ঊঈ 📚 ঊঈ═─┅─
جلوی گرسنه های بیچاره در طول سال هر چقدر غذا بخوریم مشکلی ندارد اما جلوی آن روزه دارانی که خودشان خواسته اند غذا نخورند نباید چیزی بخوریم !!
✍️ #صادق_هدایت
جلوی گرسنه های بیچاره در طول سال هر چقدر غذا بخوریم مشکلی ندارد اما جلوی آن روزه دارانی که خودشان خواسته اند غذا نخورند نباید چیزی بخوریم !!
✍️ #صادق_هدایت
اصلا تو بگو ، در مملکتی که دروغ و دزدی تولیدی بزرگ آن شده و هیچکس نه شرع را میفهمد نه به قانون احترام میگذارد رفتن راه راست یعنی چه !!
#صادق_هدایت
#صادق_هدایت
💥اگر تنازع بقا راست است انسان تنازع فنا می نماید.
⭕️او می کُشد، برای خوردن می کُشد، برای شفا دادن می کُشد، برای آمرزیدن می کُشد، برای پوشش، برای زیور، برای پول، برای جنگ کردن، برای علم، برای تفریح و بالاخره می کُشد فقط برای کُشتن.
💢پادشاه ستمگر غدار و خون خواریست که همه چیز را می خواهد و به هیچ چیز ابقا نمی کند و هنوز به خودش دلداری زندگانی بهتری را در دنیای دیگر میدهد!
📚 #فوائد_گیاه_خواری
✍️ #صادق_هدایت
@iraninPoetry 👈
⭕️او می کُشد، برای خوردن می کُشد، برای شفا دادن می کُشد، برای آمرزیدن می کُشد، برای پوشش، برای زیور، برای پول، برای جنگ کردن، برای علم، برای تفریح و بالاخره می کُشد فقط برای کُشتن.
💢پادشاه ستمگر غدار و خون خواریست که همه چیز را می خواهد و به هیچ چیز ابقا نمی کند و هنوز به خودش دلداری زندگانی بهتری را در دنیای دیگر میدهد!
📚 #فوائد_گیاه_خواری
✍️ #صادق_هدایت
@iraninPoetry 👈
#بیژن_جلالی
#بیوگرافی
.پدر وی، ابراهیم جلالی بود(تفرشی) و مادرش اشرفالملوک هدایت. جد اعلای آنها میرزا علی مستوفی نام داشت. پدربزرگش شمسالدین جلالی (فطنالملک) بود. خانوادهٔ مادری جلالی از خاندان قدیمی #هدایت بهشمار میرفتند. سرسلسلهٔ این خاندان در دورهٔ قاجار، رضاقلیخان هدایت است. رگهٔ فرهنگی خاندان هدایت، در یکی از پسران او یعنی نیرالملک تداوم یافت:اعتضادالملک، پدر عیسی، محمود و صادق هدایت، فرزند نیرالملک بود. اعتضادالملک، پدر بزرگ مادری جلالی است.
زندگی مشترک پدر و مادر چندان دوامی نداشت. پدر که در آلمان کشاورزی خوانده بود، همسر دیگری برگزید. بیژن نزد پدر ماند. اما مهرداد، برادر کوچکتر با مادرش بزرگ شد. بیژن همراه پدر، در مأموریت اداریاش، مدتی در شمشک و سه سال در تبریز زیست. در این شهر، در مدرسههای رشدیه و فردوسی درس خواند. اندکی بعد به تهران آمد. سالهای دوم تا پنجم متوسطه را در رشتهٔ طبیعی، در دبیرستان فیروز بهرام گذراند. سال ششم را در دبیرستان البرز سپری کرد. شاگرد مهدی مجتهدی، یدالله سحابی، رضا جودت، ذبیحالله صفا، محمود بهزاد، عبدالله شیبانی و محمدحسین مشایخ فریدنی بود.
از سال ۱۳۲۵ تا ۱۳۳۱ چندماهی در رشته فیزیک دانشگاه تهران و رشته علوم طبیعی دانشگاههای تولوز و پاریس درس خواند اما همهٔ آنها نیمهکاره ماند زیرا علاقه به شعر و ادب، مسائل فکری و ادبی و گشتوگذار آزاد در زمینههای فلسفه و هنر و ادبیات، او را از انضباط و نظم درسخواندن دور کرد.وی در بازگشت، در رشتهٔ زبان و ادبیات فرانسوی دانشگاه تهران تحصیل کرد و دورهٔ لیسانس را به پایان برد.
از سال ۱۳۲۵ تا مدتی به کارهای گونهگونی پرداخت. در دبیرستانها انگلیسی درس داد. چندی هم مسئول آزمایشگاه دبیرستان ایرانشهر بود. زمانی هم در موزهٔ مردمشناسی وزارت فرهنگ به کار پرداخت؛ چون دورهٔ مردمشناسی را، در موزهٔ مردمشناسی پاریس گذرانده بود. سرانجام به کار در شرکت فرانسوی آنتروپوز مشغول شد. با استفاده از بورس این شرکت، یک دورهٔ اقتصاد نفت را در پاریس به پایان برد. کار اداری رسمی را در شرکت نفت و شرکت پتروشمی پی گرفت. سال ۱۳۵۹ بازنشسته شد.
علاقه به شعر و ادب، فلسفه و عرفان، زندگی در محیط فرهنگی خاندان هدایت، گفتگو با داییاش #صادق_هدایت و تأثیرپذیری از او و اقامت پنجسالهٔ دورهٔ جوانی در فرانسه، پیوندهایی میان جلالی و نوشتن به وجود آورد. او گاهی به فارسی و گاهی به فرانسوی مینوشت اما آنها را جدی نمیگرفت. اما پس از اینکه به ایران بازگشت و توانست با فراغ بیشتری بخواند و بیندیشد و بنویسد، تأملهای شاعرانهاش نظم گرفت.
او از آغاز دههٔ ۴۰ این تأملها را به نشر سپرد. سرودههایش در مجموع با تلقی مثبت و گشاده رویانهای از اهل ادب معاصر روبهرو شد. هرچند شعرهایش همه #سپید بود و به نسبت هم نسلانش تا حدی دیر به انتشار آنها پرداخت.
«روزها»، «دل ما و جهان»، «رنگ آبها»، «آب و آفتاب»، «روزانهها» و نیز دو گزینهٔ اشعار: «بازی نور» و «دربارهٔ شعر» کتابهایی هستند که در زمان حیاتش به چاپ رسید.
جلالی ازدواج نکرد. زندگیاش در سکوت و با آرامش و تلألویی خاص ادامه داشت.
چند روزی پس از نیمه آذر ماه سال ۱۳۷۸ دچار سکته مغزی شد. اندکی بیش از یک ماه را در اغما گذراند و در روز آدینهی بیستوچهار دیماه همان سال در سن ۷۲ سالگی درگذشت و در بهشت زهرای تهران قطعه ۹، ردیف ۱۰۲، شماره ۲۰ به خاک سپرده شد.
بعد از درگذشتش مجموعهٔ بسیار زیادی از اشعار او که تا آن زمان چاپ نشده بود به همت برادرش #مهرداد_جلالی و انتشارات مروارید به چاپ رسید.
#بیوگرافی
.پدر وی، ابراهیم جلالی بود(تفرشی) و مادرش اشرفالملوک هدایت. جد اعلای آنها میرزا علی مستوفی نام داشت. پدربزرگش شمسالدین جلالی (فطنالملک) بود. خانوادهٔ مادری جلالی از خاندان قدیمی #هدایت بهشمار میرفتند. سرسلسلهٔ این خاندان در دورهٔ قاجار، رضاقلیخان هدایت است. رگهٔ فرهنگی خاندان هدایت، در یکی از پسران او یعنی نیرالملک تداوم یافت:اعتضادالملک، پدر عیسی، محمود و صادق هدایت، فرزند نیرالملک بود. اعتضادالملک، پدر بزرگ مادری جلالی است.
زندگی مشترک پدر و مادر چندان دوامی نداشت. پدر که در آلمان کشاورزی خوانده بود، همسر دیگری برگزید. بیژن نزد پدر ماند. اما مهرداد، برادر کوچکتر با مادرش بزرگ شد. بیژن همراه پدر، در مأموریت اداریاش، مدتی در شمشک و سه سال در تبریز زیست. در این شهر، در مدرسههای رشدیه و فردوسی درس خواند. اندکی بعد به تهران آمد. سالهای دوم تا پنجم متوسطه را در رشتهٔ طبیعی، در دبیرستان فیروز بهرام گذراند. سال ششم را در دبیرستان البرز سپری کرد. شاگرد مهدی مجتهدی، یدالله سحابی، رضا جودت، ذبیحالله صفا، محمود بهزاد، عبدالله شیبانی و محمدحسین مشایخ فریدنی بود.
از سال ۱۳۲۵ تا ۱۳۳۱ چندماهی در رشته فیزیک دانشگاه تهران و رشته علوم طبیعی دانشگاههای تولوز و پاریس درس خواند اما همهٔ آنها نیمهکاره ماند زیرا علاقه به شعر و ادب، مسائل فکری و ادبی و گشتوگذار آزاد در زمینههای فلسفه و هنر و ادبیات، او را از انضباط و نظم درسخواندن دور کرد.وی در بازگشت، در رشتهٔ زبان و ادبیات فرانسوی دانشگاه تهران تحصیل کرد و دورهٔ لیسانس را به پایان برد.
از سال ۱۳۲۵ تا مدتی به کارهای گونهگونی پرداخت. در دبیرستانها انگلیسی درس داد. چندی هم مسئول آزمایشگاه دبیرستان ایرانشهر بود. زمانی هم در موزهٔ مردمشناسی وزارت فرهنگ به کار پرداخت؛ چون دورهٔ مردمشناسی را، در موزهٔ مردمشناسی پاریس گذرانده بود. سرانجام به کار در شرکت فرانسوی آنتروپوز مشغول شد. با استفاده از بورس این شرکت، یک دورهٔ اقتصاد نفت را در پاریس به پایان برد. کار اداری رسمی را در شرکت نفت و شرکت پتروشمی پی گرفت. سال ۱۳۵۹ بازنشسته شد.
علاقه به شعر و ادب، فلسفه و عرفان، زندگی در محیط فرهنگی خاندان هدایت، گفتگو با داییاش #صادق_هدایت و تأثیرپذیری از او و اقامت پنجسالهٔ دورهٔ جوانی در فرانسه، پیوندهایی میان جلالی و نوشتن به وجود آورد. او گاهی به فارسی و گاهی به فرانسوی مینوشت اما آنها را جدی نمیگرفت. اما پس از اینکه به ایران بازگشت و توانست با فراغ بیشتری بخواند و بیندیشد و بنویسد، تأملهای شاعرانهاش نظم گرفت.
او از آغاز دههٔ ۴۰ این تأملها را به نشر سپرد. سرودههایش در مجموع با تلقی مثبت و گشاده رویانهای از اهل ادب معاصر روبهرو شد. هرچند شعرهایش همه #سپید بود و به نسبت هم نسلانش تا حدی دیر به انتشار آنها پرداخت.
«روزها»، «دل ما و جهان»، «رنگ آبها»، «آب و آفتاب»، «روزانهها» و نیز دو گزینهٔ اشعار: «بازی نور» و «دربارهٔ شعر» کتابهایی هستند که در زمان حیاتش به چاپ رسید.
جلالی ازدواج نکرد. زندگیاش در سکوت و با آرامش و تلألویی خاص ادامه داشت.
چند روزی پس از نیمه آذر ماه سال ۱۳۷۸ دچار سکته مغزی شد. اندکی بیش از یک ماه را در اغما گذراند و در روز آدینهی بیستوچهار دیماه همان سال در سن ۷۲ سالگی درگذشت و در بهشت زهرای تهران قطعه ۹، ردیف ۱۰۲، شماره ۲۰ به خاک سپرده شد.
بعد از درگذشتش مجموعهٔ بسیار زیادی از اشعار او که تا آن زمان چاپ نشده بود به همت برادرش #مهرداد_جلالی و انتشارات مروارید به چاپ رسید.
...چگونه مرا قضاوت خواهند کرد؟ ..
#صادق_هدایت
۱۹ فروردین سالروز درگذشت صادق هدایت🕯
یادش گرامی🌹 🍃
@iraninPoetry 👈
#صادق_هدایت
۱۹ فروردین سالروز درگذشت صادق هدایت🕯
یادش گرامی🌹 🍃
@iraninPoetry 👈
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
کم مباد از خانه ی دل
پای تو...
مولانا
نوزدهم فروردینماه؛
سالروز درگذشت #صادق_هدایت...نویسنده بزرگ ایران!
پای تو...
مولانا
نوزدهم فروردینماه؛
سالروز درگذشت #صادق_هدایت...نویسنده بزرگ ایران!
📙نام کتاب: #کاروان_اسلام
📝 اثر: #صادق_هدایت
📝روایتی طنزگونه از سفر چند تن از روحانیون برای تبلیغ اسلام به شهر فرنگ
♻️ @iraninPoetry 👈♻️
📝 اثر: #صادق_هدایت
📝روایتی طنزگونه از سفر چند تن از روحانیون برای تبلیغ اسلام به شهر فرنگ
♻️ @iraninPoetry 👈♻️
karavan_aslam_Tarikhema_org.pdf
4.5 MB
📙نام کتاب: #کاروان_اسلام
📝 اثر: #صادق_هدایت
📝روایتی طنزگونه از سفر چند تن از روحانیون برای تبلیغ اسلام به شهر فرنگ
♻️ @iraninPoetry 👈♻️
📝 اثر: #صادق_هدایت
📝روایتی طنزگونه از سفر چند تن از روحانیون برای تبلیغ اسلام به شهر فرنگ
♻️ @iraninPoetry 👈♻️
⭕️برای اینکه مردم در خط نگهداشته شوند، آنها باید گرسنه، نیازمند، بیسواد، و خرافی نگهداشته شوند. اگر فرزند بقال باسواد شود، او نه تنها به سخنرانی من انتقاد خواهد کرد، بلکه واژههای بدیعی را نیز بکار میبرد که نه شما و نه من نمیتوانیم آن را بفهمیم…
📘 از کتاب حاجیآقا
👤ـ #صادق_هدایت
📘 از کتاب حاجیآقا
👤ـ #صادق_هدایت
.
شما گمان میکنید هر اقدامی میشود،
برای رفاه حال مردم یا آبادی مملکت است!؟
خیر! فقط راه دزدی تازهای به نظر مقامات عالیه میرسد و اجرا میکنند.
#صادق_هدایت
#حاجی_آقا 📚
⭐️@iraninPoetry 👈
شما گمان میکنید هر اقدامی میشود،
برای رفاه حال مردم یا آبادی مملکت است!؟
خیر! فقط راه دزدی تازهای به نظر مقامات عالیه میرسد و اجرا میکنند.
#صادق_هدایت
#حاجی_آقا 📚
⭐️@iraninPoetry 👈