انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران
10.9K subscribers
2.08K photos
938 videos
59 files
2.21K links
🇮🇷 انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران🇮🇷
یک سازمان مردم نهاد در ایران است که با هدف آگاهی بخشی و توانمندسازی آحادجامعه، سعی درپیشگیری و
کاهش آسیبهای اجتماعی جامعه دارد.



جهت ارسال مطالب، تبادل و تبلیغات به آیدی زیر پیام دهید👇👇👇

@FAtemeh_Hoseynaei
Download Telegram
🔴گزارشی وحشتناک از
#فحشا #تن_فروشی #خانه_های_تیمی #پسران_تن_فروش...

@iranianspa

⛔️حتما بخوانید و ادامه گزارش در لینک سایت عصر ایران...

🔺از جمعيت #زنان_خیابانی آمار دقيقي وجود ندارد. اما طبق تحقيقات «مردم‌سالاري» اکثر زنانی که به فساد روی آورده‌اند، اين كار را براي امرار معاش انجام می‌دهند. البته بسياري از آنها بعد از مدتي معتاد به مواد مخدر می‌شوند و همين امر باعث فساد بيشتر در این زنان می‌شود. اما موضوع اصلي كه بسيار به آن كم پرداخته می‌شود،چرایی وجود #مرداني است كه در خيابان‌ها به دنبال كالاي مطلوبشان هستند. مشكلات اقتصادي و عوامل فرهنگي و رسانه‌اي در سالهاي اخير باعث شده است كه آمار ازدواج كاهش يابد و همينطور به آمار طلاق‌ها افزوده شود. همین امر نیز باعث رشد روز افزون فساد و فحشا در سطح شهر شده است. از سوی دیگر گسترش #خانه_های_تیمی ‌در سطح شهر وشکل گیری آنها در کنار منزل‌های افراد آبرومند باعث گول خوردن دختران و زنان بسیاری شده و آنها را وارد این بازار کثیف کرده است...

🔺دور هم ماهواره نگاه می‌کنند و تخمه می‌شکنند. #گلبرگ دختری با چشمان آبی‌رنگ است که فقط ۱۵ سال سن دارد. اومی‌گوید:«ما منتظر می‌مانیم که رابط بیاید و یکی از ما را ببرد یا کسی را با خود بیاورد.» او یک سال می‌شود که از خانه فرار کرده و از همان اول با #گروه_اکبر آشنا شده است. گلبرگ از آرزوهای دور و دراز خود می‌گوید:«شنیده‌ام مشتری یکی از دخترها عاشقش می‌شود و با او ازدواج می‌کند. من هم خیلی دعا می‌کنم که این اتفاق برایم بیفتد.» همانطور که هق هق می‌کند به اتاق داخل راهرو پناه می‌برد. #سودابه با پوزخندی که کنار لبش است، می‌گوید: «تازه کار است و هنوز رویابافی می‌کند. دخترانی که یک بار پاهایشان به این خانه‌ها برسد از نظر جامعه مرده‌اند. وقتی خانواده‌هایمان نمی‌خواهند ما را ببینند از دیگران چه انتظاری می‌توان داشت.» #نرگس بلند می‌خندد و می‌گوید: «اگر یک روز در خیابان بماند وبا 20 هزار تومان مجبور به #فحشا شود، قدر این جا را می‌فهمد.» نرگس ده سال است که تن فروشی می‌کند و از اینکه وارد خانه‌های تیمی‌شده است ابراز خوشحالی می‌کند...

🔺در سالهاي اخير #بازار_فحشا شکل جدیدی پیدا کرده است. علاوه بر زنان و دختران در بخش‌هایی از تهران دیده شده است که #پسران نیز در ازای دریافت پول، خود را به زنان متمول می‌سپارند.حتی #خانه_های_تیمی_پسران نیز شکل گرفته است. این موضوع متاسفانه روز به روز رو به پیشرفت است و بعضی از #مردان و #پسران با این کار امرار معاش می‌کنند. به نظر می‌رسد پسران و مردانی که به #تن_فروشی روی می‌آورند، افسردگی زنان روسپی را تجربه نمی‌کنند. همچنین درآمد بیشتری نیز نسبت به زنان دارند اما سعی می‌کنند، کارخود را پنهان ‌کنند. ازدواج‌های نامتعارف و غرب زدگی در بعضی از خانواده‌ها باعث شده است که این شکل از تن فروشی شکل گیرد و ریشه این مسائل را می‌توان در فقر فرهنگی و مالی جستجو کرد...

#مردان_فاحشه_نیستند!
دیوارها، سقف و زمین کافی‌شاپ از جنس چوب است. بوی سیگار و توتون از همه جا می‌آید. #فرهاد #جامعه_شناسی_میخواند و از شهرستان برای تحصیل به تهران آمده است.او می‌گوید: «من برای تحصیل در تهران به پول نیاز داشتم و روزی در #خیابان_فرشته قدم می‌زدم، که خانم مسنی بهم پیشنهاد داد.از آن روز در این کار افتاده‌ام.»فرهاد از 800 هزار تومان به بالا می‌گیرد...

★گزارش کامل را در سایت #عصرایران بخوانید👇👇
http://www.asriran.com/fa/news/528245/

👥کانال علوم اجتماعی👥
Telegram.me/Social_Science
🔻 #قابل_تامل

#فرهاد_طاهریان، دانشجو و ورزشکار ۲۱ ساله، قربانی عشق سرعت دو بچه پولدار اصفهانی شد.

ماجرا وقتی تلخ تر می شود که دخترک پولدار نگران قیمت ماشینش است و هیچ حسی نسبت به کشتن یک انسان ندارد! «کشتم، دیه اش رو میدم»!

واقعا انسانیت با سرعت زیادی در حال سقوطه...

🇮🇷 @Iranianspa
🌙 شب یلدای ایرانی ها در شبکه‌های اجتماعی

🔴 یک دست انار و یک دست رنج «فرهاد»!

#احسان_محمدی



◾️سحرگاه اولین روز زمستان 98 شبکه‌های مجازی تقریباً بازتاب‌دهنده دو تصویر تکراری بودند. عکس‌هایی از دورهمی خانواده‌ها با انار دان‌کرده، قاچ‌های هندوانه، لبخند و حافظ و عکس پیکر یخ‌زده #فرهاد_خسروی، پسر کول‌بری که «شاید به خواب شیرین» رفته باشد.

◾️حتی بسیاری از آنها که دیشب شادمانی کردند هم یک چشم‌شان از دیدن این تراژدی خونین بود. دو برادر که تن به یکی از دشوارترین راه‌های نان درآوردن داده بودند، زیر آوار برف ماندند و پیکرهای یخ‌زده‌شان به آغوش پدری نیمه بینا رسید که حالا می‌گوید بعد از این اتفاق «گاز» خانه‌اش را وصل کرده‌اند!

◾️این تصور که کولبرها جمعیت انگشت‌شماری هستند که در غرب و شمال‌غربی ایرانی از میان کوه‌ها و دره‌ها، مین‌ها و بهمن‌ها، راهشان را باز می‌کنند اشتباه است.

شاید شما هم که در خانه‌ یک وسیله برقی سنگین از یخچال گرفته تا ماشین ظرف‌شویی و کولرگازی دارید، خود هم نمی‌دانید که ممکن است آنها را روی دوش کول‌بری از مرز گذرانده‌اند.

◾️یعنی بسیاری از ما که برای خرید به #بانه می‌رویم و از خرید نسبتاً ارزان خوشحال می‌شویم، خبر نداریم که این لبخند ارزانی به قیمت استخوان‎های شکسته، تن‌های فرسوده، کمرهای تا شده و گاهی جنازه‌هایی که به گورستان می‌رسند تمام شده است.

◾️این البته گناه ما نیست. مردم حق دارند پولی که با خون جگر به دست می‌آورند را به صرفه خرج کنند و دنبال جنس ارزان اما با کیفیت باشند.

اقتصاددان‌ها ممکن است بگویند وقتی دور کشور را حصار می‌کشیم و می‌خواهیم به هر قیمتی جنس داخلی تولید کنیم، آن وقت واردات این سبکی رونق می‌گیرد و مشتری خودش را دارد و قربانی هم می‌گیرد اما چاره چیست؟

◾️کسانی هم شروع به سرزنش مردم کرده‌اند که چرا وقتی هموطنانی این‌طور با رنج زندگی می‌کنند، بساط سفره یلدا پهن کرده‌اند و عین خیالشان نیست و هندوانه گاز می‌زنند.

◾️شماتت مردم کار ساده‌ای است اما معتقدم این هم واکنشی به فشارهایی است که تحمل می‌کنند. در واقع این سفره‌ها و عکس‌ها و انارها نشان‌دهنده تمام واقعیت نیست، بُرشی است از زندگی. تلاشی است برای جنگیدن با شرایط، برای از یاد بردن دردها، برای تزریق امید و تاب آوردن.

◾️در واقع شهروندان با این شیوه آگاهانه یا ناآگاهانه می‌گویند رنج هست، درد هست، قلب‌مان شکسته است اما می‌خواهیم زنده بمانیم و تن به سیاهی ناامیدی نمی‌دهیم.

این یک نمایشی بزک کرده نیست، واکنشی است به روزهای دشواری که ما را در خودمان فشرده است. شاید هم جشنی برای تمام شدن یک پاییز دردناک که بعید است هرگز فراموش‌اش کنیم. پاییز ۱۳۹۸.

◾️اینکه «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» یا نیاوریم تفاوت زیادی نمی‌کند. زندگی ادامه دارد و راهش را می‌رود.

ما هم افتان و خیزان به امید بهار پیش می‌رویم و نوروزی را به انتظار می‌نشینیم که وقتی سفره هفت‌سین پهن شد، خنده‌ها واقعی باشد، فرهادها نه کوه‌کن باشند و نه کول‌بر و چشم شیرین‌ها خیس از اشک نباشد ... تصور کردنش هم سخت است اما تو تصور کن!

http://telegram.me/Iranianspa