Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#پژمان_تدین، هنرمند ایرانی مقیم ایتالیا، در روزهای #خانهمانی کرونایی، بر روی شعر جهانیشدهی #سعدی قطعهای ساخته و برای اجرای آن از نوازندگان گوشهوکنار جهان از راه دور کمک گرفته و حاصل کار را در قالب ویدئویی با صدای #علیرضا_قربانی از ایران و تونی بونگارو از ایتالیا منتشر کرده است. زیباست.
#حس_خوب
🇮🇷 @iranianspa
#حس_خوب
🇮🇷 @iranianspa
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📺 خندیدن به زمینخورده
✍ #احسان_محمدی
◀️دنیا الاکلنگ است. بدجور بالا و پایین دارد. احمق مردا و ابله زنا که وقتی آن بالاست پُز بدهد به زیردستیها، به زمین خوردهها، به آنها که روزگار موقع تقسیم کیکِ خوشبختی و لبخند، سهمشان را دزدید یا بخشید به نورچشمیهایش.
◀️ زخم تحقیر خوب نمیشود. آدم هی رویش پماد میمالد اما خوب نمیشود، هی حواست را پرت میکنی، به چیزهای خوب زندگی فکر میکنی، بوی خاک بارانخورده، طعم #قورمهسبزی جا افتاده، لبخند کسی که دوستش داری، آواز #شجریان، رندی #سعدی، خَش صدای #خسرو شکیبایی، کمانچه #کلهر، شعرهای #فروغ، اولین جوانه زیر برف، پیامک واریز پول به حساب، لالایی مادر، گل #خداداد_عزیزی به استرالیا، به ... هی موقع خواب بالش را زیر و رو میکنی که طرف خنکش آرامات کند و نمیشود...
◀ امشب داشتم برنامه #کتاب_باز را میدیدم. #اردشیر_رستمی نازنین این حکایت را تعریف کرد. تاوان خندیدن به موشِ لنگی که به زاری میگریخت... و آرزو کردم خدا من را به خاطر گناه بزرگ تحقیر که حتماً دانسته یا ندانسته مرتکبش شدهام ببخشد.
🇮🇷 @iranianspa
✍ #احسان_محمدی
◀️دنیا الاکلنگ است. بدجور بالا و پایین دارد. احمق مردا و ابله زنا که وقتی آن بالاست پُز بدهد به زیردستیها، به زمین خوردهها، به آنها که روزگار موقع تقسیم کیکِ خوشبختی و لبخند، سهمشان را دزدید یا بخشید به نورچشمیهایش.
◀️ زخم تحقیر خوب نمیشود. آدم هی رویش پماد میمالد اما خوب نمیشود، هی حواست را پرت میکنی، به چیزهای خوب زندگی فکر میکنی، بوی خاک بارانخورده، طعم #قورمهسبزی جا افتاده، لبخند کسی که دوستش داری، آواز #شجریان، رندی #سعدی، خَش صدای #خسرو شکیبایی، کمانچه #کلهر، شعرهای #فروغ، اولین جوانه زیر برف، پیامک واریز پول به حساب، لالایی مادر، گل #خداداد_عزیزی به استرالیا، به ... هی موقع خواب بالش را زیر و رو میکنی که طرف خنکش آرامات کند و نمیشود...
◀ امشب داشتم برنامه #کتاب_باز را میدیدم. #اردشیر_رستمی نازنین این حکایت را تعریف کرد. تاوان خندیدن به موشِ لنگی که به زاری میگریخت... و آرزو کردم خدا من را به خاطر گناه بزرگ تحقیر که حتماً دانسته یا ندانسته مرتکبش شدهام ببخشد.
🇮🇷 @iranianspa