انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران
11K subscribers
2.09K photos
941 videos
60 files
2.22K links
🇮🇷 انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران🇮🇷
یک سازمان مردم نهاد در ایران است که با هدف آگاهی بخشی و توانمندسازی آحادجامعه، سعی درپیشگیری و
کاهش آسیبهای اجتماعی جامعه دارد.



جهت ارسال مطالب، تبادل و تبلیغات به آیدی زیر پیام دهید👇👇👇

@FAtemeh_Hoseynaei
Download Telegram
🔴 #فرزندان خود را بیشتر ببینیم

#زهرا_نجاتی(جامعه شناس)


جامعه ی که ما در آن زندگی می‌کنیم بدون تردید
دارای فرصت های تازه ای است و با دشواری های زیادی هم همراه است. خانواده مهمترین حوزه ای است که زندگی ما از آن تاثیر می پذیرد.

مراقبت از فرزندان و رسیدگی به آنها کاری دشوار است.اکثر کودکان، والدین دلسوز و مهربانی دارند که با جان و دل ،غذا، پوشاک ،سرپناه ، تحصیلات و محبت در اختیار آنها می گذارند. رسیدگی و مراقبت از کودکان بی نهايت کاری دشوار است.

مراقبت ، مواظبت و تربیت فرزندان نیازمند وقت گذاشتن و صبر و حوصله والدین است.

آیا کودکان ما در خانواده در محیط مدرسه و جامعه..آموزش های لازم در خصوص تربیت جنسی دیده اند؟
چرا بعضی کودکان عملا مورد تجاوز جنسی قرار می گیرند؟

تجربه نشان داده است که چون کودکان دراین سنین از رشد عقلی لازم برخوردار نیستند و نوعی سادگی کودکانه در آنها وجود دارد به آسانی ممکن است مورد سوءاستفاده قرار بگیرند

متاسفانه بعلت بی خبری و ساده لوحی و نداشتن آگاهی برخی والدين گاهی کودکان مورد سواستفاده بزرگترها قرار می گيرند و به انحراف کشیده می‌شوند. این مسئله در مورد دختر بچه ها بیشتر است اگرچه پسر بچه ها از خطر آن در امان نیستند. و گاهی بی توجهی و بی احتیاطی در این شرایط مشکلات روحی، روانی، عاطفی و تربيتی جدی به بار می آورد. در هر صورت نباید کودکان را به حال خود رها ساخته و از وضعیت آنها بی خبر ماند. که حجب و حیای بی اندازه نامعقول در این مورد مشکلاتی را برای فرزندان به وجود آورده و آنها را به سوی دیگران و راههای نا مطمئن سوق می دهد.

تجاوز به‌عنف که از نظر قانون تجاوز به شخصی زیر سن قانونی، بدلیل ضربه عاطفی تجربه شده از طرف قربانی، که این جرم ،جرمی است که بسیار کمتر میزان واقعی رویداد آن گزارش می شود.
این تجاوز در سه طبقه جای می گیرد: تجاوز قدرتی، تجاوز خشمانه، تجاوز دیگر آزارانه.

در تجاوز قدرتی متجاوز قربانی را با تهدید به آسیب جسمی تسلیم می‌کند. در تجاوز خشمانه متجاوز خشم خود را از طریق بدزبانی و بدرفتاری جسمانی ابراز می کند.
سومين و نادرترین نوع، تجاوز دیگر آزارانه است، به نظر می رسد خشم وشهوت تلفيق شده بر زجر دادن قربانی متمرکز می شود.

متجاوزان تقریبا همیشه مرد هستند. قربانی می تواند مرد یا زن یا کودک باشد. قربانی تا مدتی‌ طولانی بعد از وقوع تجاوز ضربه روانی آنرا تجربه می کند. اما ترس و اضطراب در سطح بالایی باقی می ماند. اغلب قربانی ها حداقل تا یکسال پس از حمله بیشتر مضطرب، هراسناک، مظنون و سردرگم هستند. بارزترین ترس های این افراد از تنها ماندن کنار مردهای غریبه، بیرون رفتن و تاریکی است. و کودکان و قربانیان احتمال می رود تا مدت‌های طولانی ترسان و افسرده شوند.

راهکار و راه حل پیشنهادی برای از جلوگیری ازاین معضل بزرگ اجتماعی‌ چیست؟ که در این راستا نکات زیر می تواند تا حدودی راهگشا باشد..

باید تصاویری کودک آزاری را دسته بندی کرد و محکومیت های مختلفی برای هر کدام در نظر گرفته شود.


نکته آخر اینکه کودکان از لحاظ روانی و عاطفی باید آرامش بيشتری داشته باشند تا کمتر در معرض انحرافات جنسی قرار بگيرند. کمبودهای عاطفی اضطراب و تشويش و نداشتن روابط خانوادگی گرم و سالم و روابط تبعیض آلود در میان فرزندان و محترم نشمردن شخصيت کودکان ،عواملی هستند که کودکان را به سوی انحرافات و دوستی های خطرناک سوق می دهد.

http://telegram.me/Iranianspa
🔴 حذف #خشونت_علیه_زنان

#زهرا_نجاتی( جامعه شناس )



وقتی زنی خوشحال باشد، همه خانواده خوشحال اند ،شهر خوشحال است و دنیایی خوشحال است.

با سرکوب زن و از بین بردن حق و حقوق زنان ضربه‌ بر جامعه زده می‌شود چون شادمانی و نشاط از روح جامعه گرفته می شود.

آمارهای جهانی حکایت از این می‌کنند، که در سراسر جهان زنان مورد آزار و اذیت قرار می گيرند ، و اکثرا به دلایلی هرگز اعلام نمی شوند. و کسانی که باعث آزار اند هرگز مجازات‌ نمی شوند.

در قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد مصوب ۲۳ فوريه ۱۹۹۴ نوشته شده است:

با آگاهی به نیاز فوری به اینکه حقوق و اصول مربوط به برابری، امنیت، آزادی، تمامیت، و وقار همه انسان‌ها به طور جهان شمول‌ درباره زنان اعمال شود.
که این حقوق و اصول در اسناد بین المللی محترم شمرده شده است ، از جمله در اعلامیه جهانی حقوق بشر ، میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی. کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان.
و کنوانسیون ضد شکنجه و رفتار یا مجازات خشن، غیر انسانی یا تحقیر کننده.

با آگاهی به اینکه اجرای موثر کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان ، به حذف خشونت علیه زنان کمک می‌کند. و اعلامیه حذف خشونت علیه زنان، چنانچه در قطعنامه حاضر به این روند را تقويت می‌کند.

با نگرانی از اینکه برخی گروه‌های زنان، ازجمله زنان متعلق به گروه‌ها ی اقلیت ،زنان بومی، زنان پناهنده، زنان مهاجر، زنانی که در مناطق روستایی یا دور افتاده زندگی می‌کنند، زنان بی نوا، زنان زندانی، زنان کهنسال، و زنان در مناطق جنگی ،زنان معلول و ناتوان ،بطور ویژه در مقابل خشونت آسیب پذیر هستند.

تشخیص این خشونت علیه زنان در خانواده‌ و جامعه فراگیر بوده و از مرزهای درآمد ،طبقه و فرهنگ می گذرد،باید با اقدامات فوری و موثر برای محو این واقعه همراه باشد‌.

باید حذف خشونت علیه زنان در همه اشکال‌ آن تضمین شود، تعهد توسط دولت ها در احترام به مسولیت های زنان، و تعهدی هم توسط تمامی جوامع بین المللی به حذف خشونت علیه زنان صورت بگیرد.

خشونت علیه زنان عبارت از عمل خشونت آمیز به جنس است که به آسیب یا رنجاندن جسمی، جنسی،یا روانی زنان منجر شود. ازجمله تهدیدات یا اعمال مشابه، اجبار یا محروم کردن مستبدانه زنان از آزادی ، که در منظر عموم یا در خلوت زندگی خصوصی انجام شود.
خشونت شامل خشونت جسمی، جنسی، و روانی که در خانواده اتفاق می افتد ازجمله کتک زدن، آزار جنسی دختر بچه ها در خانه، خشونت مربوط به جهیزیه، تجاوز شوهر.... و دیگر رسوم عملی که به زنان آسیب می رساند...

زنان باید بطور برابر از حق برخورداری و حفظ همه حقوق بشر و آزادی های اساسی در همه عرصه ها برخوردار شوند ازجمله: حق زندگی، حق برابری ، حق آزادی و امنیت شخصی، حق حمایت بالسویه قانون، حق آزادی از همه اشکال تبعیض، حق بهره وری از بالاترین میزان ممکن سلامت جسمی و روانی، حق شرایط عادلانه و رضایت بخش برای کار، حق اینکه فرد مورد شکنجه یا دیگر مجازاتها یا رفتار خشن، غیر انسانی و تحقير آمیز واقع نشود.


دولت ها باید خشونت علیه زنها را محکوم کرده و نباید هیچ رسم ، سنت یا ملاحظات مذهبی را دررابطه باحذف آن بهانه کنند . دولت‌ها باید با استفاده از تمام شیوه های مناسب و بدون تاخیر یک سیاست حذف خشونت علیه زنان را دنبال کنند. وهمه کوشش های لازم را برای پیشگیری، انجام تحقیقات مربوطه و مجازات اعمال خشونت علیه زنان بر اساس قانون کشور خود انجام دهند، چه این اعمال‌ توسط دولت انجام شده باشد و یا توسط اشخاص خصوصی...


http://telegram.me/Iranianspa
🔴 اثرات #طلاق_عاطفی درجامعه

#زهرا_نجاتی


طلاق در لغت به معنی رها شدن زن از قید نکاح و در حقوق ایران عبارت است از فروپاشی دائم نکاح با شرایط و تشریفات خاص از جانب مرد یا نماینده او.

یکی از انواع طلاق ها که قانون از آن نامی نبرده، اما جدایی بین زن و شوهر را در بر دارد طلاق و جدایی عاطفی یا به عبارت دیگر طلاق خاموش است که البته در زیر یک سقف، بدون هیچ گونه ارتباطی...

این طلاق ها مواقعی اتفاق می افتند بدون اینکه باطل شوند، طلاق پنهان یا عاطفی بدین‌ گونه است که زن و شوهر زیر یه سقف زندگی می کنند، ولی بدون همدلی و علاقه متقابل، این شیوه زندگی، اثرات مخرب بر رفتارهای فردی و اجتماعی دارد و از تهديدی بسیار جدی برای خانواده های ایرانی خبر می دهد.

طلاقی است که به دلیل وجود موانع فرهنگی، ارزشی، معنوی، موقعیتی و قانونی خاص، آشکار نمی شود. زن و شوهر عواطف خود را از یکدیگر دریغ می دارند و روی از هم بر می تابند، زیرا اعتمادشان به یکدیگر و جذابیتشان برای همیشه برای هم به پایان رسیده است.

طلاق عاطفی با سردی رابطه میان زن و شوهر شروع می‌شود، درواقع در این رابطه به ضعف ارتباط عاطفی زن و شوهر منجر می‌شود، و به سردی تمامی روابطی که یک زوج می‌توانند با هم داشته باشند مانند رابطه روحی، جسمی، عاطفی و حتی گفتاری.
امروزه با توجه به گسترش‌ فضای مجازی وارتباطات غیر واقعی موجب پیدایش شکاف وفاصله بین زوجين شده که کم کم زمینه های طلاق عاطفی را فراهم می‌کند و همچنین
درک نکردن صحیح از رفتار و گفتار یکدیگر، نداشتن شناخت کافی از روحیات طرف مقابل و عاقبت بی‌علاقگی و سردی نسبت به شریک زندگی خود همه و همه ‌دست به دست هم می‌دهد تا یک طلاق عاطفی را در زندگی زوج‌ها به‌وجود بیاورد.

هیچ آمار دقیقی از میزان وجود طلاق عاطفی در دست نیست ولی می‌توان به جرات گفت آمار طلاق عاطفی در کشورما از طلاق قانونی بیشتر است.
در این خانواده‌ها افراد نسبت به خانه خود حسی که باید داشته باشند را ندارند و هریک از اعضای خانواده تمایل بیشتر به گذراندن اوقات خود در بیرون از منزل را دارند.
در این نوع خانواده ها فرزندان احساس امنیت و آرامش نمی کنند و سعی می کنند بیشتر با دوستان خود باشند.
جو سرد، بی‌روح و سکوت خالی از شور و نشاط در خانه حاکم است و این جو همه را فراری می‌دهد. 

جامعه ناامن نیز با خطراتی که دارد آماده پذیرش چنین افرادی است که امنیت خود را در درون آن می یابند.
این افراد تمایل به استفاده از موادمخدر،
ارتباط‌های ناسالم و نامشروع و انجام کارهای خلاف و غیرعرف نشان می‌دهند و هم به خود و هم به جامعه آسیب وارد می‌کنند و برخی نیز دچار افسردگی و در خود فرورفتن می‌شوند و مسلما بچه های چنین خانواده هایی برای آینده خود و تشکیل یک زندگی جدید هیچ الگوی مناسبی پیش‌رو نداشته‌ و شاید آن‌ها نیز در آینده دچار مشکل پدرومادرهای خود شوند.به عبارت دیگر باید طلاق عاطفی را به عنوان آسیب پنهان و زیر پوسته برای خانواده های ایرانی عنوان کرد.

نبود آگاهی و نداشتن مهارت های زندگی، عامل دیگری است که در روند زندگی زوجین به سمت طلاق عاطفی تٱثیر دارد. متاسفانه امروزه اغلب ما بلد نیستیم که چگونه احساسات خودرا بیان کنیم ،بلد نیستیم شیوه صحیح ارتباط مؤثر با یکدیگر و خشم خود را کنترل کنیم. وقتی خشم خود را بروز می دهیم طبیعتا عوارضی را در طرف مقابل خود ایجاد می کنیم که این عوارض به مرور تشدید می شود و زخم هایی ایجاد می کند که به راحتی قابل درمان نیست.

وقتی ازدواجی گسسته شد ،احساس همدلی از بین می‌رود و مفهوم خود تغییر میکند. در اینجا باید درک کنند که دیگر هیچکدام از یک پیوند را تشکیل نمی دهند، زیرا هریک خود را تنها می بیند و این تنهایی برای هریک از آنان یک ضربه‌ است.
ضربه طلاق برای هر دو طرف هولناک است.
روانشناسان براین باورند که ممکن است چنین پنداشته شود که مردان سریعتر از زنان یک ازدواج شکست خورده را فراموش می‌کنند، اما طرز تفکر به این خاطر است که زنان نمی دانند مردان چه احساسی دارند، مردان درد را احساس می‌کنند، اما شیوه و راهی متفاوت تر از زنان، ممکن است گریه نکنند اما به طور حتم این مردان غمگین خواهند شد ،ناراحتی معده پیدا خواهند کرد،تصادفات اتومبیل آنها زیادتر خواهد شد و درمواردی ممکن است به مواد مخدر و الکل پناه ببرند..

پس بیاییم روابطمان را در خانواده بهبود ببخشیم و بیشتر در کنار هم بمانیم و همدیگر را درک کنیم.‌‌‌.
تا کمتر شاهد چنین مشکلاتی باشیم..

http://telegram.me/Iranianspa
🔴 بی مهری در حریم #تعلیم و #تربیت

#زهرا_نجاتی



آیا جايگاه و شان تعلیم وتربیت در جامعه حفظ شده است ؟ آیا حوزه ی تعلیم و تربیت می طلبد هر اهل و نا‌ اهلی در مورد آن اظهار نظر کند؟ آیا در تخصص کارشناسان خبره آن نیست؟ چندین سال است که می بينيم حرمت و جایگاه معلم و دانش‌ آموز مورد بی مهری قرار گرفته تا جایی که با کوچکترین رخنه آموزشی و تربیتی آن را در بوق و کرنا کرده و جار می زنند.

مدرسه ها بهم ریخته است ، تعداد اندکی ازدانش‌آموزان نظم را رعایت می‌کنند و حتی عده کمتری درس را یاد می گیرند. راهروها پر از فریاد، جیغ و داد ... دانش آموزان مدام بهم تنه میزنند و یکدیگر را هل میدهند هر، ۴۵ دقیقه که زنگ تفریح می شود ،ناظم و مدیر فقط به برقراری نظم و انضباط فکر می‌کنند..
برای ایجاد نظم دانش آموزان را چگونه می‌توان منضبط کرد. با ارائه چه روش ها و راهکارهای؟؟

برنامه های انضباطی برای افراد دل زده از تحصیل اثری ندارد فقط برای دانش آموزانی که معلمان و تکالیف درسی را در دنيای مطلوب‌ خود جای داده اند موثر است..

پارسونز می گوید هدف مدرسه آماده ساختن دانش آموزان برای به عهده گرفتن نقش های بزرگسالی در جامعه با آموختن مهارت های لازم برای اجرای این نقش ها جهت زندگی در یک جامعه پیچیده است. حال اگر این نقش از مدرسه که شامل معلمان، ناظم، مدیر،...می‌شود گرفته شود آیا این اهداف تحقق می یابند ؟ ورود و اظهار نظر افراد نا آگاه و نا اهل به وظایف معلمان و ناظم در این عرصه چه عواقبی می تواند داشته باشد؟ وقتی استقلال معلم برای تصمیم‌گیری کم شود توانایی معلم برای نوآوری هم محدود می شود.

طبق تحقیقات صاحب نظران، مدرسه از یک لحاظ شبیه زندان و بیمارستان است چون در آن گروهی یعنی دانش آموزان باید کاملا به سازمان متعهد باشند درحالیکه گروهی دیگر یعنی معلمان و ناظم و...‌از آزادی بیشتر برخوردارند. مسولیت یک معلم از برخی جهات شبیه مسؤلیت یک نگهبان زندان است.
جانسون می گوید از معلمان انتظار می رود که حتی راهروها را کنترل کنند از خروج بی اجازه دانش آموز از کلاس جلوگیری نمایند، مواظب وقوع جرم‌های چون سرقت باشند و...‌‌ حتی گاهی اوقات شاهد نرده های سیمی و دیوارهای بلند در اطراف مدارس هستیم، درست شبیه آنچه در زندان ها وجود دارد. برخی اوقات خود معلم ها نیز احساس می‌کنند که در مدرسه به زندانبان تبدیل شده اند. پارسونز می گوید مدرسه یک سازمان‌ مطیع ساز است.

میلز معتقد است نبود محرکهای اقتصادی مانع ايجاد تغییر در آموزش و پرورش همگانی و پذيرش نوآوری هاست. میلز می‌گوید اهداف سازمان آموزشی مبهم است و تاحدودی زیادی غیر قابل سنجش‌ و انداز ه گيری اند. وجود تفاوت بین دانش آموزان و پرسنل...

مدرسه اغلب یک واحد اجتماعی بزرگ است، نظام مدرسه وجود نظام کنترل را اقتضا می‌کند. زیرا باید به طریقی مطمئن شد که منافع فردی دانش آموز و معلم تابع اهداف سازمان است.

مدرسه و کلاس درس خواهان رفتارهای منظم است. رفتارهای که برای دانش آموزان به شکل عادت در می آیند. بعلاوه کلاس و مدرسه پذیرش اقتدار و قدرت را نیز تشویق می کند.

دیگران مهم برای دانش آموزان علاوه بر همسالان در خیلی از موارد معلمان به شمار می‌روند.

تمام مشکلات انضباطی طی چند سال برطرف می‌شوند؟


http://telegram.me/Iranianspa
🔴 آفت #ریا و #تزویر

#زهرا_نجاتی( جامعه شناس )



زشتی و پلید بودن چاپلوسی و ریاکاری برکسی پوشیده نیست.
جامعه مبتلا و گرفتار به این آفت ، بر عیب های خود سرپوش می نهد و به تدریج به سمت انحطاط و سقوط پیش می رود.

ریاکاران و چاپلوسان هر پلیدی و زشتی را زیبا جلوه می دهند و با شعر ومدح صاحبان قدرت را به سوی خود بزرگ بینی پیش می برند. و جامعه در این شرایط در سراشیبی سقوط و تباهی قرار می گیرد.

نظام اسلامی وظیفه دارد ریشه های این پدیده را دریابد و در جهت از میان بردن آنها گام بردارد.
مهم ترین عوامل چاپلوسی و تملق عبارت است از، ترس از مجازات زمامداران یا ناخشنودی مردم، دنیا طلبی و نفرت زمامداران از نقد.

متاسفانه ریاکاری و دو رویی يکی از آسیب های اجتماعی می باشد که روبه گسترش است. عده ای از مردم برای رسیدن به هدفشان از اینکه ریاکار باشند هیچ ابای ندارند.

سینوهه طبیب می گوید همان‌طور که مگس ،عسل را دوست دارد،مردم هم دروغ ، ریا و وعده های پوچ را که هرگز عملی نخواهد شد دوست می دارند.

آیا فردی در جامعه که اطرافیانش کاملا مشهود است که به نان شب محتاجند ولی خود با کراهت در جلوی انظار عمومی جار می زند که این مبلغ را از من بگیرید و به فقرا کمک کنید تا مورد جلب توجه قرار گیرد ریاکاری نیست؟
چرا باید اینگونه باشد!!!

آیا چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام نیست؟

امام علی می فرماید خدایا به تو پناه می برم که ظاهر من در برابر دیده نیکو، ودرونم در آنچه که از تو پنهان می دارم ،زشت باشد‌، و بخواهم با اعمال و رفتاری که تو از آن آگاهی، توجه مردم را به خود جلب نمایم و چهره ظاهرم را زیبا نشان داده،با اعمال نادرستی که درونم را زشت کرده به سوی تو آیم، تا به بندگانت نزدیک، و از خشنودی تو دور گردم...

حال این سوال پیش می‌آید که آیا عامه مردم پذیرای این رفتار مذموم وکریه هستند؟
و آیا می‌شود ریشه ریا و تزویر را درجامعه خشکاند؟..

http://telegram.me/Iranianspa
🔴 نگاهی به زندگی #کودکان_طلاق

#زهرا_نجاتی(جامعه شناس)


دور کردن فرزندمان از فکر های استرس زا و اضطراب آور و نگران کننده ،سبب می شود تا فرزندانمان انسانهای توانمندی باشند.

هر کودکی دوست دارد هم آرامش درونی و هم آرامش بیرونی راداشته باشد.

اگر می خواهید فرزندتان انسانی پر توان باشد باید محیطی آرام و مثبت و سودمند را برایشان فراهم کنید.
و چنانچه با فرزندخود، برخورد خشن و تند داشته باشید دیگر از آنها انتظار آرامش درونی نباید داشته باشید.

شما نمی توانید آنها را در محیطی پریشان بزرگ کنید و انتظار داشته باشید آرام باشند. بنابراین باید به فرزندمان کمک کنیم و مشاور خوبی برای آنها باشیم.


متاسفانه طلاق در جامعه رو به افزایش است و به ناچار تعدادی از کودکان ،طلاق پدر ومادر خودشان‌ را تجربه خواهند کرد. و برای افراد درگیر این واقعیت تلخ، دردناک است. به ویژه برای کودکان تلخ تر.

برای افراد بزرگسال راه‌های همچون مشاوره، و ارگان های مانند بهزیستی، کمیته امداد، و مراکز امور خانواده بعنوان کمک دهنده و یاری گر وجود دارد.

حال سوال این است برای فرزندان طلاق چه ارگان و نهادی وجود دارد؟؟؟ و چکار می‌شود برای این قشر تلخ دیده کرد؟

بچه ها دچار آسیب جدی می‌شوند چون بچه های طلاق ممکن است مسولیت های بر عهده بگیرند که ورای سطح توانایی شان باشد و آن مسولیت ها را انجام دهند.

تحقیقات نشان داده که خطر اصلی طلاق ،اثر منفی آن بر رشد کودک است. این کودکان احساس ترس و ناامنی می کنند. و ممکن است در سال‌های بعد به صورت نشانه های روان تنی بروز دهند و به رفتارهای خطرناک درگیر شوند یا اینکه در پیشرفت تحصیلی شان افت داشته باشند. همچنین طلاق والدین می تواند یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار در ایجاد اختلالات رفتاری از جمله پرخاشگری در کودکان باشد. زمانی که استرس طلاق بر کودک غالب میشود ، کودک به احساس نگرانی پرخاشگری و .... مستعد می‌شود.

با کودکان طلاق باید حمایت از سوی والدین صورت گیرد. پدر ومادر باید قبل از طلاق در مورد جدایی شان با فرزند يا فرزندانشان صحبت کنند.
باید برای بچه ها توضیح شفافی دهند و آنها را آماده کنند که درحال طلاق هستند. یعنی درک طلاق ،که والدین یک اشتباهی در ازدواج خود داشته اند ولی نسبت به فرزند و خانواده پایبند هستند.

هرکدام از پدر ومادر نباید همدیگر را در حضور فرزند تخریب کنند. چون باعث اضطراب دوبرابر، و تعارض بیرونی و محیطی فرزند می‌شود. پدر و مادر هر کدام باید به بچه ها کمک کنند تا زندگی خود را سر وسامان دهند و اجازه ندهند تمام فعالیت های بچه ها تحت تاثیر طلاق آنها قرار بگیرد...

http://telegram.me/Iranianspa
به مناسبت بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی

🔴 گذری بر سهم ايرانيان در گسترش‌ تمدن بشری

#زهرا_نجاتی (جامعه شناس)


هنر نزد ايرانيان است وبس
ندادند شیر ژیان را بکس
همه یک دلانند یزدان شناس
به نيکی ندادند از بد هراس ( فردوسی )
هر ولايتی را علمی خاص است، روميان را علم طب است ، یونانیان را علم حکمت...‌‌ و هند را علم تنجیم وحساب، پارسیان را علوم آداب نفس و فرهنگ واین یعنی علم اخلاق.......
اهل چین را صنايع و حِرَف عجیبه.
علیرغم از میان رفتن بسیاری از ميراث فرهنگی ایران باستان ،شواهد تاريخی فراوانی وجود دارد که نشانگر فرهنگ و تمدن متعالی ایران بزرگ است. یعنی اگرچه‌ اسکندر مقدونی آثارفاخر ایران را به آتش کشید ولی بسیاری از آثار از طریق ترجمه به زبان‌های دیگر و انتقال‌ آن به یونان مصون ماند..
همیشه مردم پارس را احرار الفارس نوشتند یعنی آزادگان پارس..
میانه روی و درستی ایرانیان که اغلب بيگانگان را بخود متوجه ساخته بیشتر اثر محیط طبيعی و نیز بواسطه دقت و سعی آنان به پاکیزگی و پارسایی است،
گزنفون به نقل‌از دینشاه ایرانی می گويد: ايرانيان در هر کاری میانه رو هستند، کورتیوس به نقل از دینشاه ایرانی می گوید: ايرانيان اگر پاره ی از تن‌شان از جامه بیرون ماند آن‌را بی شرمی می شمارند.
هرودت میگوید ايرانيان بر نفس خویش تسلطی سخت دارند و همیشه می کوشند تا هرگونه بدی و زشتی را از خویشتن دور سازند.

ابن خلدون در کتاب خودش تحت عنوان اکثر حاملان علوم عجم ها که( ایرانیها ) بوده اند ، می نویسد، پیشگامان ابتکار و تدوین علوم و بسط آنها در اسلام غیر عرب بوده اند و نمونه های برای تایید مدعای خود یاد می کند، گروهی از دانشمندان ایرانی هستند که با مساعی شگفت انگیز خود علوم اسلامی را به وضع شایسته یی ابتکار نموده و اصول و قوانين آنها را ارائه داده اند. ابن خلدون می گوید: پارسيان از آغار حکومت خود دارای فرهنگ و تمدنی راسخ و اساسی بوده اند لذا می بینیم که حتی صناعت نحو و دستور زبان تازی، با دست پروده ی سیبویه شیرازی و ابوعلی پارسی و زجاج ايرانی و گروهی دیگر بوده اند که اکثر آنها غير تازی بوده اند اگرچه‌ با زبان عربی مانوس بوده و به آن خو گرفته بودند.
ايرانيان در پیشبرد و گسترش علوم عقلی نيز سهم بسزايی داشته اند. و پس از ابن خطیب و نصیرالدین طوسی مایه های علمی و آثار قابل اعتمادی از غير عجم و غير ایرانی نمی بینیم ( از مقدمه العبرص)

حتی امام علی ايرانيان را حکما و بزرگواران معرفی فرموده است.( سفينه البحار ج ۲ ص ۱۶۴)

منصور خلیفه عباسی در هرچیز از ايرانيان تقلید می کرده تا حدی که در لباس دربار ایرانی بوده است و معروف است اولین کسی که از میان خلفاء که خود به لباس ایرانی ملبس شد و مردم را به پوشیدن آن امر کرد منصور است، و از زمان همین خليفه بر پا داشتن جشن نوروز ایرانی نيز در دربار خلفاء آغاز شد.

در زمان عباسیان ترجمه کتب یونانی و ایرانی آغاز شد، عبدالله ابن مقفع ایرانی، منشی منصور خلیفه عباسی که کتاب‌های قاطیغور یاس، آنالوطیقا، باری ارمینا، کتاب ایسا غوجی، فرفوریوس را به عربی ترجمه نمود و کلیله و دمنه را از زبان پهلوی به تازی برگرداند و آیین نامه، مزدک نامه، نوشیروان نامه که عبارتند از دوکتاب ادب الکبیر و ادب الصغیر است بوسيله همین دانشمند ایرانی به عربی برگردانیده شده...
ايرانيان از راه ترجمه و تألیف کتاب به زبان تازی در علوم گوناگون‌ زبان عربی را بصورت یک زبان علمی در آوردند، ولی متأسفانه مورخان و محققان تازی و برخی خاورشناسان، هر دانشمندی که به زبان عربی آثاری تألیف کرد به حساب دانشمندان عربی آورده اند در حالیکه قسمت مهم و برجسته اینگونه تألیفات از آن ايرانيان تازی نويس بوده است.
دانشمندان ایرانی به این علت مسائل علمی را به زبان عربی می نوشتند که این زبان ، زبان دينی بوده که خود ایرانیها در پرداختن این زبان برای ادای مفاهیم علمی سهم قابل ملاحظه یی داشته اند‌‌،، اغلب فلاسفه که عرب نامیده می شوند در واقع ایرانی هستند..‌ ریاضیات پيشرفته غرب‌ هیچگاه نمی تواند تحقيقات برجسته محمد بن موسی خوارزمی را فراموش کند. کلمه لگاریتم یادآور خوارزمی و الجبر او در زبان فرنگی است.....و چون اهل خیوه بوده پس او را ايرانی شمرده اند...

http://telegram.me/Iranianspa
🔴 #فرزندان خود را بیشتر ببینیم

#زهرا_نجاتی


جامعه ی که ما در آن زندگی می‌کنیم بدون تردید
دارای فرصت های تازه ای است و با دشواری های زیادی هم همراه است. خانواده مهمترین حوزه ای است که زندگی ما از آن تاثیر می پذیرد.

مراقبت از فرزندان و رسیدگی به آنها کاری دشوار است.اکثر کودکان، والدین دلسوز و مهربانی دارند که با جان و دل ،غذا، پوشاک ،سرپناه ، تحصیلات و محبت در اختیار آنها می گذارند. رسیدگی و مراقبت از کودکان بی نهايت کاری دشوار است.

مراقبت ، مواظبت و تربیت فرزندان نیازمند وقت گذاشتن و صبر و حوصله والدین است.

آیا کودکان ما در خانواده در محیط مدرسه و جامعه..آموزش های لازم در خصوص تربیت جنسی دیده اند؟
چرا بعضی کودکان عملا مورد تجاوز جنسی قرار می گیرند؟

تجربه نشان داده است که چون کودکان دراین سنین از رشد عقلی لازم برخوردار نیستند و نوعی سادگی کودکانه در آنها وجود دارد به آسانی ممکن است مورد سوءاستفاده قرار بگیرند

متاسفانه بعلت بی خبری و ساده لوحی و نداشتن آگاهی برخی والدين گاهی کودکان مورد سوءاستفاده بزرگترها قرار می گيرند و به انحراف کشیده می‌شوند. این مسئله در مورد دختر بچه ها بیشتر است اگرچه پسر بچه ها از خطر آن در امان نیستند. و گاهی بی توجهی و بی احتیاطی در این شرایط مشکلات روحی، روانی، عاطفی و تربيتی جدی به بار می آورد. در هر صورت نباید کودکان را به حال خود رها ساخته و از وضعیت آنها بی خبر ماند. که حجب و حیای بی اندازه نامعقول در این مورد مشکلاتی را برای فرزندان به وجود آورده و آنها را به سوی دیگران و راههای نا مطمئن سوق می دهد.

تجاوز به‌عنف که از نظر قانون تجاوز به شخصی زیر سن قانونی، بدلیل ضربه عاطفی تجربه شده از طرف قربانی، که این جرم ،جرمی است که بسیار کمتر میزان واقعی رویداد آن گزارش می شود.
این تجاوز در سه طبقه جای می گیرد: تجاوز قدرتی، تجاوز خشمانه، تجاوز دیگر آزارانه.

در تجاوز قدرتی متجاوز قربانی را با تهدید به آسیب جسمی تسلیم می‌کند. در تجاوز خشمانه متجاوز خشم خود را از طریق بدزبانی و بدرفتاری جسمانی ابراز می کند.
سومين و نادرترین نوع، تجاوز دیگر آزارانه است، به نظر می رسد خشم وشهوت تلفيق شده بر زجر دادن قربانی متمرکز می شود.

متجاوزان تقریبا همیشه مرد هستند. قربانی می تواند مرد یا زن یا کودک باشد. قربانی تا مدتی‌ طولانی بعد از وقوع تجاوز ضربه روانی آنرا تجربه می کند. اما ترس و اضطراب در سطح بالایی باقی می ماند. اغلب قربانی ها حداقل تا یکسال پس از حمله بیشتر مضطرب، هراسناک، مظنون و سردرگم هستند. بارزترین ترس های این افراد از تنها ماندن کنار مردهای غریبه، بیرون رفتن و تاریکی است. و کودکان و قربانیان احتمال می رود تا مدت‌های طولانی ترسان و افسرده شوند.

راهکار و راه حل پیشنهادی برای از جلوگیری ازاین معضل بزرگ اجتماعی‌ چیست؟ که در این راستا نکات زیر می تواند تا حدودی راهگشا باشد..

باید تصاویری کودک آزاری را دسته بندی کرد و محکومیت های مختلفی برای هر کدام در نظر گرفته شود.


نکته آخر اینکه کودکان از لحاظ روانی و عاطفی باید آرامش بيشتری داشته باشند تا کمتر در معرض انحرافات جنسی قرار بگيرند. کمبودهای عاطفی اضطراب و تشويش و نداشتن روابط خانوادگی گرم و سالم و روابط تبعیض آلود در میان فرزندان و محترم نشمردن شخصيت کودکان ،عواملی هستند که کودکان را به سوی انحرافات و دوستی های خطرناک سوق می دهد.


http://telegram.me/Iranianspa
🔴 آثار و نتایج #فقر...


#زهرا_نجاتی(جامعه شناس )



فقر واژه ای بسیار تلخ برای جامعه انسانی است. فقر میوه تلخ عملکرد نامناسب جوامع بشری نسبت به همدیگر است. به این معنی رفتارهای نامناسب ،تصورات قالبی ،پیش داوریهاو نا سپاسی بشری زمینه فقر آن ها را موجب گردیده است.
بشری که به تعبیر شاعران از یک گوهر و اصل هستند ،ولی به ازای دارایی و مال و منال در مقابل هم دسته بندی و قشر بندی می شوند. این میزان ثروت و مقام است که آدمیزاد را در طبقه و جایگاه های مختلفی می نشاند ،از آن ها اصلح و ابتر می سازد . فقر در تاریخ همیشه مورد مذمت قرار گرفته است ، به طوری که آیین های مذهبی ،مسئله فقر و اثرات منفی و آسیب های فرهنگی ناشی از آن را به شدت مورد توجه قرار داده و به زدودن آثار این پدیده در جوامع انسانی پرداخته اند.

حضرت محمد (ص)می فرماید که فقر نزدیک است که به کفر بیانجامد ، فقر سخت تر از قتل است ، خدایا به تو پناه می برم از گرسنگی که بد همدمی است. به زعم گاندی ، هفت ویژگی از جمله ثروت بدون زحمت ؛ لذت بدون وجدان ؛ دانش بدون شخصیت ؛ تجارت بدون اخلاق ؛علم بدون انسانیت ؛ عبادت بدون ایثار و سیاست بدون شرافت جوامع را به فقر می کشاند . فقر با خود آثار سوءیی در جامعه دارد.
پریشان حالی ،بی اعتمادی ،اختلافات اجتماعی و کینه و عداوت همه از مواردی هستند که از فقر ، تنگدستی و شرایط نا مناسب اقتصادی بر می خیزد. مطالعات دینی نشان می دهد که در بهبود یا سقوط پایگاه فردی به تعبیری در فقر و رفاه ، رفتارهای بشری حائز اهمیت است.
بی توجهی به اخلاق ، از بین رفتن سنت های دینی ، رواج فردگرایی و سر سپردگی حاکمان باعث افزایش فقر می گردد. در مجموع دین مبین اسلام در تبین فقر و غنی آن ها را به قناعت و حفظ اقتدار و اخلاق در مقابل رفتارهای متظاهرانه ثروتمندان دعوت می کند.

فقر آتشی است که خوبیها را می سوزاند وثروت
پرده‌ایست که بدیها را می پوشاند.
و چه بی انصافند آنانکه یکی را می پوشانند به احترام داشته هایش.و دیگری را می سوزانند به جرم نداشته هایش..

مارکس کمونیسم را به عنوان راه حل مطرح کرد.
تجربه ی قرن بیستم به قطع وتاکید به ما آموخته است که کاری از آن ساخته نیست.
درعین حال شماری از انتقادها ی هوشمندتر مارکس همچنان بی پاسخ مانده است. مسائل مربوط به عدالت اجتماعی که او مطرح کرد. ودر آن زمان مبرم حساس بود ،همچنان برای ما مطرح است.
حضور تجمل وفقر بی رحمانه در کنار هم که امروز دربمبئی و سائوپولو می توان دید برای مارکسی که در خیابان های لندن دیکنزی قدم می زد بسیار آشنا می بود.
حتی در عین ناز و نعمتی که سرمایه داری برای کلان شهر های قرن بیست ویکم فراهم آورده، تضادها ی این نظام در حلبی آبادهای نیویورک ولس آنجلس، هرز آبادی اقتصادی شمال شرق انگلستان، و زاغه های ناپل هنوز آشکار است.

http://telegram.me/Iranianspa
🔴 #حرمت_ها را نگه داریم

#زهرا_نجاتی(جامعه شناس)


برای مردم دنیا و بدون شک برای ما ایرانیان، حیثیت، شرافت و آبرو یک سرمایه بزرگ ، گرانبها و ارزشمند به حساب می آید. سرمایه ی که همیشه نگران هستیم برده شود، ریخته شود، و یا برود.‌. آروینگ گافمن ( جامعه‌شناس ) گفته است حرمت شالوده نظم اجتماعی است و جهان اجتماعی پدیده ای است که در آن هنجارهای اخلاقی، گرایش ها، عواطف ،احساس ها بسیار بیش از اندیشه ها و منافع مبنای رفتار انسان قرار می گیرند و آبرو ارزشمندترین کالای انسان است ،کالای که به سختی به دست می آید و به سادگی ریخته می‌شود.

احترام و حرمت ها دلیل ارتباط انسان‌ها هستند که اگر شکسته شوند، ارتباط فقط تحمل ننگ آور ی است...
همه ما آدمها دراین دنیای فانی مستأجر هستیم،
دراین‌دنیای فانی ، غرق شدن در دریای که از یادمان رفته همه در معرض مرگ هستیم و گریزی از آن نداریم. این بشر نمی داند فرصت ها از دست‌ رفته تا زمانی که خود را تنها می بیند.

در مسلک عشق ،دنیا به پشیزی نمی ارزد، اما آنچه در این بازار مکاره به یغما می‌رود عشق واعتبار آدمی است..

در همه ادیان گفته شده است که تو باید همسایه ات را مانند خودت دوست داشته باشی..
اخلاق و انسانیت با شعار دادن به اثبات نمی رسد مگر در عمل، من‌ می‌گویم کاش همه ی مردم یک‌دیگر را دوست داشته باشند..این کلمات فقط جنبه ی اخلاقی دارند و درست بودن آن را نمی شود فقط با شعار به اثبات رسانید. وقتی خداوند این جهان را خلق کرده باید تصور کنیم حتما جهان بی جان استعداد و شايستگی بوجود آمدن موجودات را داشته است. بیم و امید، شادی و اندوه..... متضاد های هستند که سبب می شوند یک دنیا به دنیای دیگر تبدیل شود، اخلاقیات با زندگی پیوندی همیشگی دارند. متاسفانه بشر متمدن صادق نیست چون میل به ماندن دارد..و نمی خواهد بداند که دنیا زودگذر و فانی است و فرصت ها کوتاه هستند.
هیچ انسانی مجبور نیست نصیحت های دیگران را بپذیرد زیرا باید متقاعد شود و هر انسانی خود داور و‌حاکم درونی‌خودش است. درست است که رفتار و کردارش به خودش مربوط است. ولی بر دیگران بدون شک اثر گذار است. انسان در این دنیای فانی و زودگذر به وسایل زندگی نیازمند است تا آسوده و راحت زندگی کند و این آسوده گی و امنیت انسان مواظبت و مراقبت دیگران را می طلبد...جامعه از طریق قدرت مشترک و همکاری متقابل بوجود می آید...

در قدیم می گفتند اجاره نشینی و خوش نشینی، حکایت این بود که این طیف از مردم با وسایل مختصر و ذهن آرام و راحت هر سال خانه ای در مناطق مختلف شهر اجاره می کردند و زندگی با نشاطی داشتند‌. ولی حالا آیا اجاره نشینی خوش نشینی است؟ در آستانه فصل تابستان و جابه جایی مستاجران کرایه و رهن خانه ها مبلغ ها نجومی شده است..مردم نگران تعیین درصد نرخ اجاره بها هستند که قراردادها با ارقام میلیونی و درشهرهای بزرگ میلیاردی تمدید و منعقد می‌شود‌‌.

درسال ۲۰۱۹ میلادی جسد یک مرد ۵۹ ساله آلمانی که هشت سال بعد از مرگش در خانه‌‌اش پیدا شده بود.. صاحبخانه گفته در مدت این ۸ سال اجاره خونه به طور اتومات از حقوق بازنشستگی مرد پرداخت می شده و دلیلی نداشته سراغ مستاجرش برود‌.
نکته جالب خبر هم اینجاست که هشت سال اجاره‌ خانه یک رقم معین بوده...

متاسفانه دراین ایام شرخرها و شارلاتانها حیثیت و آبروی مستاجران را نشانه گرفته اند.. که روز به روز هم بر تعدادشان بیشتر و افزوده می شود.‌‌ که لزوم نظارت حاکمان مدنی در این خصوص را شدیدا می طلبد...

http://telegram.me/Iranianspa
🔴 #آموزش_برابر، بنیاد عدالت آموزشی است.

#زهرا_نجاتی



از وقتی که نتایج کنکور اعلام شد هوای دلم تعطیل شد....
سالهاست چشم انتظار رتبه ی برتری در این منطقه هستیم،
وقتی اسامی رتبه های برتر کنکور را می خواندم یک نفر فقط در مدرسه دولتی درس خوانده بود،
با خشن ترین بی عدالتی های آموزشی و اختلاف طبقاتی مواجه شده ایم، دلم می گیرد وقتی به بچه های فکر میکنم که در مدرسه های عادی درس خواندن وبه ناامیدشدن شان می اندیشم، دلم می گیرد وقتی به پدر و مادرهای می اندیشم که فکر نان دارند و دست هایشان خالیست...
درد دارد تبعیض آموزشی منجر به بسته شدن راههای پیشرفت و دست‌یابی واقعی دانش آموزان حاشیه نشین و مناطق محروم شود...

آرزوهای که بر باد رفته، قصه ی پر درد تبعیض آموزشی خشن ترین خشونت در طبقات مختلف اجتماعی...
فقرا به آموزش برابر دسترسی ندارند..

بیچاره پدر ومادری که نمی توانند بچه هایشان را در مدارس غیر دولتی بگذارند.
کاش مسئولان امر در مقابل این بی عدالتی آموزشی سخنی بگویند..و سکوت نکنند.
فاجعه آموزشی رخ داده است. نمایندگان ملت چرا سکوت کرده اید؟ این‌فاجعه‌ است
طبق اصل ۳۰ قانون اساسی " دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصيلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد.

در نظام آموزش دولتی نابسامانی رخ داده است ،فاجعه شکاف آموزشی ،طبقاتی شدن، سونامی خصوصی سازی...
باید نگران تشدید بی عدالتی و طبقاتی شدن در آموزش باشیم..
بیایید ریشه تبعیض را بخشکانیم و به داد آینده فرزندان این مرز و بوم‌ بیاندیشیم...

http://telegram.me/Iranianspa
🔴 #پایین_آمدن_سن_خودکشی

#زهرا_نجاتی(جامعه شناس)


خودکشی وقتی از سوی کودکان انجام شود ،تبعات جدی تری برای جامعه به همراه دارد.
هر جامعه ای ،در هریک از دوره های تاریخی خود طرز تلقی معینی از خودکشی داراست. زیرا
خصایص درپی خصایص فردی خود جامعه تغییر می یابد. داده های آماری خودکشی گرایشی را نشان می دهند که هر جامعه ای به طور جمعی دچار آن است.‌... هر جامعه ای آمادگی ابتلا به نرخ معینی از مرگ ارادی و داوطلبانه را دارد. از هم پاشیدگی جامعه جریانات خاصی پدید می آورد وهمین امر موجب تفاوت نرخ خودکشی از جامعه ای به جامعه ی دیگر یا دوره ای به دوره ی دیگر می شود.

پدیده خودکشی یکی از عوارض مهم دنیای صنعتی عصر حاضر شناخته شده ، که معلول نابسامانی ها و اختلالهای روانی و نابرابری های اجتماعی است.

دورکیم از نابسامانی فقدان یا ازهم پاشیدگی هنجارها، سخن می گوید. که منجر به ، بر باد رفتن آرزوها رویاها و افسردگی ...که جامعه فرد را برای خودکشی مستعد می گرداند..

اعتیاد والدین مسائل مشکلات اخلاقی نیز یکی از زمینه های خودکشی در بین افراد زیر ۱۸ سال (کودکان و نوجوانان )است..

همچنین مهاجرت، فقر وبیکاری تا اندازه زیادی با خودکشی رابطه دارد، زیرا مهاجران در مواردی ناگزیرند از پیوندهای نزدیک با دوستان، خانواده و...صرف نظر کنند وبه خودکشی روی آورند.

خودکشی بعنوان یکی از ده عامل عمده ی مرگ در جهان صنعتی شناخته شده است.
از نظر دورکیم خودکشی یک پدیده اجتماعی است زیرا انگیزه خودکشی از شرایط اجتماعی زاده می شود واین ساخت اجتماعی است که رفتار اجتماعی را به فرد تحمیل می کند و تا به عمد به زندگی ش پایان دهد.

بزرگترین موج خودکشی دربین کودکان ونوجوانان ۱۳ تا ۱۵ ساله بعد از جنگ جهانی ،در جوامع صنعتی بود. برخی از دلایل این امر،بیکاری دسته جمعی و ناکامی ناشی از آن، کاهش اعتقادات مذهبی،  مدارا با رفتارهای انحرافی در خرده فرهنگ جوانان و اثرات طلاق بر کودکان  است....

سی رایت میلز در کتاب پیمان جامعه شناسی خودش می نویسد: که وقتی مشکلی در تعداد وسیعی از مردم تاثیر دارد باید به ماورای افراد و از این رو به ساختار اجتماعی، الگوهای اجتماعی ،اقتصادی وسیاسی جامعه نظر افکنیم.

ژیرارد از نظریهء هویت های تهدید شده استفاده می کند ، دریک سطح روان شناسی خرد، خودکشی پاسخی به حوادث تغییر دهنده ی زندگی است که مفهوم از خود فرد را به خطر می اندازند. یعنی درک وشناخت یک فرد از خود و پیرامون خود...

http://telegram.me/Iranianspa
🔴 چرا بعضی همیشه از قلم می افتند؟؟

#زهرا_نجاتی(جامعه شناس)



حکایت از مردم نامهربان است، بی خردانی که با محبت بیگانه شده اند، بی خردانی که گرفتار حسد و عقده و کژفهمی اند و گریزان از عدل،  حسادت در وجودشان ریشه دوانیده است...
و همچنین حکایت از آدم‌های است که هم  جاذبه دارند و هم دافعه، نیکان را جذب می‌کنند و پلیدان را تار ومار می کنند. حکایت از نیکبختانی است که هنرمندانه ثابت قدم هستند و روان های خود را با هوس های تیره نمی آلایند، به وقت نیاز از حاشیه به متن می آیند....

آدم های  هستند با اینکه برتر هستند ،نبوغ دارند اصلح اند ولی عمدا کنار گذاشته میشوند.
  در لحظاتی که باید از آنها تقدیر کرد از قلم می افتند، به عمد فراموش می شوند...
مردمانی خودخواهی هستند که همگان را پایین تر از خود می انگارند و به کوچک شمردن و تحقیر مردم می پردازند و در آن حال به دنبال ریاست اند‌‌... این افراد چون حسوداند احساس منفی نسبت به کسانی دارند که بهتر از او هستند، زیرا آن فرد یا افراد دارای ویژگی های با کيفيت و مطلوب‌ اند که آن شخص ندارد و نمی تواند بدست آورد،، حسادت یعنی رنج کشیدن و احساسی تیره...

امام علی گرفتار کسانی بود که در گفتگویی ساده فرو می ماندند، که وقتی با آنها بود گویی یاوری نداشت، از آزارشان سینه اش سوخت ،نه آزادگان راستین بودند و نه مردمان یک رنگ در نگهداری راز....

بغض و حسد عایشه به علی(ع) قابل انکار نیست..عایشه و کسانی که با او بودند خوب می دانستند که علی از همه آنها اصلح تر است...
عایشه دشمنی اش با علی را آشکارا بیان می کرد، ولی گاهی از برتری آن بزرگوار سخن به میان می آورد، وقتی از عایشه سوال می کردند علت دشمنی و سرکشی اش با علی چیست ،می گفت کاری بود که شد.
وقتی امیر مؤمنان به دست عبدالرحمن بن ملجم مرادی شهید شد ،او شادمانی اش را پنهان نکرد و سجده شکر کرد و کودکی را نزدش آوردند و اسم آن را عبدالرحمان نامید‌‌...
علی(ع) در آن روزگار  با چنین مردمی که دنیا آرزوی آنان بود و این سرا در دیده آنان زیبا بود،
کینه جویانی که رهایی از رنج دادنشان میسر نبود و به خوبی  می دانستند او برتر است و آشکارا انکارش می کردند، می زیست...
ابوبکر می دانست علی ( ع) از او برتر است ولی نمی گفت...و هیچ وقت نگفت...

ولی مالک اشتر می دانست... او قامتی بلند، سینه ای فراخ و زبانی گویا داشت..مرگ مالک از بزرگترین مصائب آن روزگار بود‌‌...
او بر پیمان خود وفا کرد...
نیکبختان کسانی هستند که بر پیمان راستین خود وفادارند..

بیایید  تمام مردمی را که حسادت کار، روزمرگیشان است  و ناآگاهانه به قضاوت می نشینند و مردمان مهربان و دلسوز را نشانه می‌ گیرند تا سواستفاده کنند و بغض و کینه دارند
را ببخشیم...
خدایا خودت هدایتشان کن


http://telegram.me/Iranianspa
‼️ نظریه #سقف_شيشه ای

#زهرا_نجاتی( جامعه شناس)



در حوزه خانواده و  انواع خانواده
نظریه ی به نام  سقف شیشه ای وجود دارد که مربوط به اشتغال‌ زنان است
یعنی یک فردی میخواهد ارتقا پیدا کند.

این نظریه میگوید در بسیاری از جوامع برابری وجود ندارد و یک واقعیت هست که می بینیم و اینکه زنان برای رسیدن به پست های بالا
با یک مانع برخورد می‌کنند که مثل شیشه است
در واقع به نظر مانعی وجود ندارد و نیست ولی مانع هست، ممکن است فکر کنید نیست ولی  مانع هست ،شما شیشه تمیز را احساس نمی کنید مثل چوب نیست مثل آهن نیست چون شفاف هست فکر می کنید نیست ولی متاسفانه هست و  هست
وقتی دارید رد می‌شوید  می خورید به آن شیشه
یک چیزی وجود دارد چون تمیز است آن را نمی بینید.
و
این شیشه چی هست؟ فرهنگ حاکم بر جامعه، مرد سالاری وخیلی از موانع دیگر که اجازه نمیدهد زنان به پستهای مدیریتی برسند اگه زنان بخواهند ارتقا پیدا کنند، وقتی نگاه می کنند چیزی نیست ولی سقفی بالای سر زنان هست..

به زنان میگویند شما هم می توانید وزیر بشوید ،سفیر بشوید ،قانونی جلوی شما را نمی گیرد. ولی عملا زنان  به آن شیشه بر می خورند.

بعنوان مثال ، وقتی میخواهند  یک زن را رئیس یک دانشگاه کنند  داستان دارند.
درواقع موانع نامرئی ارتقا زنان را  سقف شیشه ای می گویند.
درحقیقت این نظریه می گوید زنان برای رسیدن به پست های بالا شکست می خورند..
کوتر می گوید سقف شیشه ای یک نوع نابرابری است.

خانم هیلاری گفت سقف شیشه ای رابرای زنان بر می داریم‌..


http://telegram.me/Iranianspa
برای کیومرث پوراحمد که جاودانه شد ...

#زهرا_نجاتی(جامعه شناس)


پنجره ها رنگ شان پریده است و هرچه سیاه است ،سیاه تر شده است... درمیان اشیاء بدون دفاع شده ایم.. نرده های اطراف باغ کنده شده اند و‌.‌.
ادراک ما را از پای در آورده است..

کیومرث پوراحمد عزیز باید در این سن و سال استراحت می کرد!
برای او ناامیدی بی معنا بوده چون او خوب  می فهمید!
کیومرث پوراحمد
در این سن و سال با کوله باری از تجربه و امید 
باید لذت می برد!
پیاده روی می‌کرد!
و می بایست  شاد می بود، که نشد!
پوراحمد خسته بود!

همه ما با کیومرث پوراحمد خاطره داریم‌،
با سریال بسیار خودمانی قصه های مجیدی که قصه زندگی همه ی  ما بود زیستیم،خندیدیم و گاه گریستیم .
او با تمام وجود در آن سریال سنگ تمام گذاشت ، حتی مادر خود را برای اینکه سریال حالت عامیانه و خودمانی به خود بگیرد بازی داد تا وجود واقعی اش را نشان دهد ،توانایی او در میان آنچه واقعا بود، باعث شد مردم او را قلبا دوست داشته باشند پوراحمد محبوب مردم بود و محبوب دلهاخواهد ماند. پوراحمد یک آدم بالفطره با ذوق  بود.

این پوراحمد همان کیومرث ی است که با نگاه به چهره اش به همه ما امید برای ساختن سریال‌های زندگی واقعی در این  دیار دلتنگی می بخشید.. مردی که بتواند  هدفی انسانی را دنبال کند ،مردانه جاودانه خواهد ماند.


اکنون همه ما با رفتن کیومرث پوراحمد سوگواریم.
همه غمگین و ناراحتیم ، با این رفتن بسیار محزون و غمبار که خاطره تلخی برایمان بر جای گذاشت.
او می توانست با بودن خودش مرهمی باشد بر این همه زخم که مردمان این سرزمین دارند و این واقعیت های تلخ را با اميد به تصویر بکشد تا مرهمی باشد ولی چنین نشد.

بی تردید پوراحمد می دانست که کیومرث یعنی زنده میرا که تا ابد جاوید است و هرگز نمی میرد...
می دانست اما رفت،  با این اوصاف او همیشه در قلب های محزون ما زنده و جاوید است.


http://telegram.me/Iranianspa
💢 #امام_علی (ع)اسطوره ا ی بر تارک تاریخ
تکرار نشدنی همه روزگاران

#زهرا_نجاتی( جامعه شناس)


علی(ع) مباحث انسان شناسی و تبیین ابعاد مختلف روحی انسان و عوامل سعادت و هلاکت و همچنین زمینه های انحراف و زمینه های گمراهی و کجروی و حتمی بودن مرگ و بازگشت بوسیله توبه و عذرخواهی و بر گرداندن حق مردم را همیشه یادآوری می‌کرد.

معترضان با تمام وجود علی ( ع) را کنار گذاشتند، در حقیقت علی را به حاشیه راندند. ولی وی  کسی بود که ناراحتی خود را مخفی  نمی کرد، همیشه به خلفای وقت می فرمود شما برای حل مشکلات مردم آمادگی لازم را کسب نکرده اید.‌ و چون احساس کردم مردم بر زمامداری من اتفاق نظر دارند به پیروی از پیامبر به درخواست مردم پاسخ مثبت دادم و اگر می دانستم حتی یک نفر با من مخالف خواهد کرد ،من هرگز زیر بار مسؤلیت نمی رفتم.


علی با کسانی درگیر بود که عقده های فرو خورده  ی خود را با نام دفاع از اسلام بروز می دادند. امام علی گرفتار کسانی بود که در گفتگویی ساده فرو می ماندند،  که وقتی با آنها بود گویی یاوری نداشت،از آزار آنها سینه اش سوخت، نه آزادگان راستین بودند و نه مردمان یک رنگ در نگهداری راز .علی در آن  روزگار با چنین مردمی که دنیا آرزوی انان بود زندگی می‌کرد.

کینه جویانی که رهایی از رنج دادنشان میسر نبود و به خوبی می دانستند او برتر است و آشکارا انکارش می کردند.

حضرت علی (ع) به اعتراف دوست و دشمن قله ای است که پرنده سبکبال اندیشه را یارای پرواز بر اوج آسمان سایه اش نیست.

حکایت از مردم نامهربان است، بی خردانی که با محبت بیگانه شده اند، بی خردانی که گرفتار حسد و عقده و کژفهمی اند و گریزان از عدل،  حسادت در وجودشان ریشه دوانیده است.
و همچنین حکایت از آدم‌هایی است که هم  جاذبه دارند و هم دافعه، نیکان را جذب می‌کنند و پلیدان را تار ومار می کنند. حکایت از نیکبختانی است که هنرمندانه ثابت قدم هستند و روان های خود را با هوس های تیره نمی آلایند، به وقت نیاز از حاشیه به متن می آیند.

آدم هایی، با وجود اینکه برتر هستند ،نبوغ دارند، اصلح اند، ولی عمدا کنار گذاشته میشوند.
 
مردمان خودخواهی هستند که همگان را پایین تر از خود می انگارند و به کوچک شمردن و تحقیر مردم می پردازند و در آن حال به دنبال ریاست اند‌‌.  علی ( ع)گرفتار مردمانی بود که سخنان او برایشان غیر قابل باور بود و حتی بعضی که جرات بیشتری داشتند حضرت را به دروغگویی متهم می کردند. او دشمنانی کینه توز و معاند و لجوج داشت و کسانی که بر اثر نادانی و جهالت خود، چشم دیدن علم وسیع و امتيازات خاص حضرت را نداشتند، او را به باد تهمت می گرفتند. بودند کسانی که طعم تلخ عدالت را تحمل نمی کردند و در برابر عدل تاب نمی آوردند.

پیامبر ( ص) به علی ( ع) سفارش کرد( بحارالانوار ج ۹۳ ،ص ۱۵) یا علی اگر یاورانی داشتی که از تو حمایت کنند ،برای گرفتن حق خویش دفاع کن، و آن را بگیر، اما اگر در این راه یاوری نداشتی و تنها ماندی، در خانه ات بنشین، زیرا من در غدیر خم حجت را تمام کردم و ازمردم عهد گرفتم که توجانشین و وصی من هستی، و بعد از من سزاوارتر از مردم به مردم می باشی و صاحب اختیار آنان هستی ،پس تو همانند کعبه هستی...

http://telegram.me/Iranianspa
#مهر آمد، صدای بی مهری بلند است!


#زهرا_نجاتی( جامعه شناس)


مردمی را می بینیم که از پس ساده ترین وابتدایی ترین نیازهای ضروری بر نمی آیند.
خانواده های دانش آموزانی را می بینیم  که در خرید لوازم تحریر فرزندان شان در مضیقه اند.
دانش آموزانی که در معرض بی رحمی و شقاوت و حتی افسردگی قرار می گیرند‌.

پرخاشگری معلول افسردگی ، ناکامی ، موقعیت های ناخوشایند و تنفر انگیز مثل فقر و..‌ است.
دانش آموزی که دربین هم کلاسی هایش تحقیر و تخفیف شود چگونه می تواند با دانش آموزان دیگر رقابت نماید.

  کاش می‌شد وضعیت نابهنجار تهیدستان را تشریح کرد و توضیح داد که این طیف از جامعه چگونه بیمار می شوند و چگونه از نبود مداوای کافی با پیشانی عرق کرده و لرزش دستها جان می سپارند...

چگونه خودمان را متقاعد کنیم که زندگی مان بیهوده نبوده است. متاسفانه فقر و درد و رنجش برای خیلی ها آشناست. فقرا به کلی تنها هستند. باد تندی می وزد و شاید به انتهای نیک بختی رسیده ایم که توان کمک رسانی را نداریم.


تورم، پس انداز طبقه متوسط را به اتمام رسانده است‌. روحیه آدم‌ها خسته است صداهایی را می شنویم که نامفهوم اند.

زندگی انسان ها مملو از رنج ،مصیبت ، ناکامی و تلخی ها و دردهاست، واین روی زندگی موجب دلخوری و  ناراحتی از چرخ گردون ، فلک و ملک و دنیاو....می شود.
طاقت ها ،طاق شده است. خانه ای که در آن فقر بیاید خنده می رود.

در منطقه ما ثروتمندان سرمایه خود را صرف خرید  خانه های متعدد می نمایند  و سپس  اجاره می دهند با رهن و اجاره های آنچنان که کمر هر مستاجر ی را می شکند.

وجود خیریه هایی که به درآمدزایی مستمندان توانا از نظر جسمی و فکری بینجامد می تواند التیامی بر این درد مزمن باشد..

کاش ثروتمندان بخشی ،آری فقط بخشی از سرمایه خود را برای راه اندازی کارهای تولیدی به کار می گرفتند و اندکی از رنج های این انسان های کم توان را تامین می کردند ...

کاش شکاف طبقاتی بین ثروتمندان و فقیران ،انسانیت ،شرف و مردانگی را از جامعه نگیرد...

کاش..

این روزها کسانی را می بینیم که دستشان  از تمام راه های کسب درآمد کوتاه شده است.

در این روزهای آغازین مهر، که صدای  بی مهری عجیبی در فضا می پیچد دانش آموزان یتیم و مسکین ناتوان را دریابیم.
بدبختی و فقر سر وصدای بلندی دارد اما افسوس که این صدا را ثروتمندان نمی شنوند.

راستی
چرا غم بینوایان ، اغنیا را اندوهگین نمی کند؟


http://telegram.me/Iranianspa
⛔️ #مردان_سنگ

✍️
#زهرا_نجاتی(جامعه شناس)



پدرم ما را دوست داشت روی زمین رزق  نداشتیم او بە زیر زمین رفت. نانمان افتادە بود قعرزمین پدرم اینقدر مهربان بود کە زمین او را پس نداد. پدرم الان نان زمین شدە است.

کارگران معدن مشغول جمع کردن مرگ هستند
کارگران معدن مشغول مرگ اند.
مشغول ثمر نگرفته شدن زندگی شان اند.

به گورکنان سفارش کنید، قبل از به خاک سپردن شان، تابوت شیر مردان سرزمین ام را کنار جوی آب و جلوی خورشید بگذارند تا آب جوی  آرزوهایشان را با خود به همراه ببرد و نور خورشید آرزوهای آنها را محو نماید!

بیل و کلنگ ها گوشه های قبرستان گرد آمده اند،
دوباره صدای کلاغ ها و جغدها می آید!

غروب در هوای گرگ و میش رفتم خانه‌ی پدرم!
پدرم مثل همیشه کوچ کرده بود!
پدرم مرده بود!
روح ام تاریک شده است و احساس روشنایی نمی کنم!

کارگران معدن مانند کادر پرواز به اضطراب
همیشگی خانواده هایشان با یک غم همیشگی پایان دادند!


http://telegram.me/iranianspa
⛔️ #بی_تفاوتی

✍️
#زهرا_نجاتی(جامعه شناس)



وقتی آسمان از عبور آفتاب وحضور ماه بی تفاوت افتاده است ابرها بیکار و چشم ها در افولند..


"به من چه"
"هیچکی کار ندارد منم کار ندارم"
"این یعنی بی تفاوتی"


یک نفر در پیاده روی دارد جان می دهد هیچکس نگاهش نمی کند حتی تماشایش نمی کنند.

در یکی از ترمینال های تهران دیدم یک نفر با تبری می خواست یک نفر دیگر را به قتل برساند. تمام جمعیت در آن فضای شلوغ ،فقط تماشا گر و بی تفاوت بودند، تا اینکه بنده به حکم عشایری بودنم با اینکه زنی بودم در میان آن همه مرد جلوی نزاع را گرفتم و تبر را از آن مرد عصبانی گرفته و غائله را ختم به خیر کردم و شر را تمام کردم.

آیا اگر من هم بعنوان یکی از آن هزاران بدتماشاگر ، بی تفاوت عبور می کردم در این میان یک نفر به قتل می رسید و خانواده ای دیگر منتظر قصاص، و آسیب های بیشتری در انتظار.

این آدم هایی که من دیدم تماشاگران خوبی هم نبودند و براساس جمله "به من چه " بی تفاوتی را ترویج و فرهنگ سازی می‌کردند. آنان کشتن را ترویج می کردند و بی تفاوتی که همه را خواهد کُشت.

آنتونی گرامشی می گوید:

از انسانهای بی تفاوت متنفرم. معتقدم كه زندگی كردن به معنای چريک بودن است. كسی كه براستی زندگی می كند، نمی تواند شهروندی چريک نباشد.

بی تفاوتی درواقع سست عنصری، انگل واره گی و بزدلی ست، نه زندگی. به همين دليل از انسانهای بی تفاوت متنفرم.


http://telegram.me/iranianspa