انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران
10.9K subscribers
2.08K photos
938 videos
59 files
2.21K links
🇮🇷 انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران🇮🇷
یک سازمان مردم نهاد در ایران است که با هدف آگاهی بخشی و توانمندسازی آحادجامعه، سعی درپیشگیری و
کاهش آسیبهای اجتماعی جامعه دارد.



جهت ارسال مطالب، تبادل و تبلیغات به آیدی زیر پیام دهید👇👇👇

@FAtemeh_Hoseynaei
Download Telegram
🔴 اگر آتنا و ستایش می‌دانستند...

✍🏼 #مریم_طالشی


🔺 این یک پویش نیست، چالش نیست، کمپین به معنای مصطلح در فضای مجازی نیست؛ این یک کنش است؛ کنشی که هدفش آگاهی بخشی است؛ کنش «پیشگیری از آزار جنسی کودکان» یا همان هشتگ #آزار‌_بس که دوماه است فعالان آن داوطلبانه در شبکه‌های اجتماعی تلاش می‌کنند به والدین آگاهی ببخشند؛ چرا که «آگاهی والدین، مصونیت کودکان است». این شعار آنهاست. حالا بعد از دو ماه فعالیت پیوسته، بعد از جذب صدها نفر برای فعالیت داوطلبانه و 15 میلیون بار بازدید از محتواهای آموزشی و آگاهی‌بخش #آزار‌_بس، وقتش رسیده تا رو در رو با مردم گفت‌و‌گو کنند.

🔺 یکی از پارک‌های مرکز تهران در عصر یک روز تعطیل، می‌تواند مکان مناسبی باشد برای اینکه مسأله را با خانواده‌ها مطرح کرد. پدر و مادرها دست بچه‌هایشان را گرفته‌اند و به پارک آمده‌اند تا عصری تابستانی را سپری کنند. تقریباً می‌شود گفت از تمام نقاط تهران آمده‌اند. این پارک عصرهای جمعه برای همه محبوب است. قبل از آنکه زیرانداز بگسترانند و بساط جوجه کباب راه بیندازند، چند دقیقه‌ای می‌شود بنشینند و به حرف‌ها گوش دهند. اعضای داوطلب گروه با شال زرد و روبان آبی به استقبال کسانی می‌روند که توجهشان جلب شده و برای دانستن علاقه نشان می‌دهند. بعضی‌ها هم البته توجه خاصی نمی‌کنند اما تعداد کسانی که جلو می‌روند تا دقایقی را پشت میزی ساده گوشه پارک و روبه‌روی گفت‌و‌گو‌کننده بنشینند، بیشتر است. یک میز هم برای بچه‌ها در نظر گرفته شده که آنجا بنشینند و نقاشی بکشند تا وقتی که گفت‌و‌گوی پدر یا مادرشان تمام شود.

https://goo.gl/LqnZoP

🇮🇷 @Iranianspa
🔴 #روستایمان را با #سوزن ساختیم؛

#مریم_طالشی

⭕️ یک صفحه اینستاگرام، دریچه‌ای شد برای معرفی روستایشان


زنان روستا سوزن دوزی می کردند تا اینکه بالاخره کارشان دیده شد. می توان موفق بود حتی در روستایی که حتی بسیاری از مردم نامش را نشنیده باشند. در نمایشگاهی که در تهران برگزار شد تمام صنایع دستی خانم ها به فروش رفت.

http://www.iran-newspaper.com/newspaper/item/481904

🇮🇷 @Iranianspa
⭕️ روایتی از آنها که ابتلایشان را به کرونا مخفی می کنند

🔴
#شکست_قرنطینه_با_افتخار

#مریم_طالشی



🔹 «یک روز هم خانه نماندم هیچی هم نشد. هم کافه‌ام را رفتم، هم میهمانی؛ نمی‌شود که آدم خودش را در خانه حبس کند.» دختر جوان با افتخار این حرف‌ها را می‌زند و حاضران با تردید نگاهش می‌کنند. زنی که نزدیک به او ایستاده خودش را کمی جمع می‌کند. معلوم است معذب شده چون مدام ماسکش را روی صورتش چفت می‌کند و تلاش دارد تا وسایلی را که خریده، هرچه زودتر حساب کند و از فروشگاه خارج شود.

دختر که معلوم است از مشتری‌های قدیمی فروشگاه لوازم آرایشی، بهداشتی است بی‌توجه به نگرانی زن و نگاه‌های تردیدآمیز دیگر مشتریان، دوباره شروع می‌کند با آب و تاب تعریف کردن: «یک بار رفتم یک کافه و تا ماسکم را درآوردم شروع کردم سرفه کردن. قیافه‌های کارکنان کافه دیدنی بود. حسابی ترسیده بودند. بلند گفتم نگران نباشید، یک کم کرونا دارم. خندیدند و باورشان نشد اما واقعاً آن موقع کرونا داشتم

🔹 ملاقات با چنین آدم‌هایی به نظر عجیب می‌رسد. مگر ممکن است آدم عاقل مبتلا به کرونا شده باشد و بی خیال برای خودش قرنطینه را بشکند و بیرون برود؟! اگر کسی را مریض کند چه؟ اصلاً مگر می‌شود تضمین داد که به کسی آسیبی نمی‌رسد؟ 

🔹 «اگر آدم بگوید کسی مجبور است با وجود ابتلا به کرونا بیرون برود، باز می‌شود یک جورهایی درکش کرد. مثلاً اگر کسی را ندارد که دنبال کارهایش برود یا مجبور است سر کارش باشد چون اگر نرود کارش را از دست می‌دهد. البته باز هم توجیه‌پذیر نیست ولی بیشتر می‌شود با آن همدلی کرد تا کسی که با وجود مثبت بودن کرونایش برای امور غیرضروری و حتی تفریحی از خانه خارج می‌شود.»

مرد این را می‌گوید و ادامه می‌دهد: «ما خودمان یک همسایه داریم که زن و شوهر و پسر 13 ساله‌شان هرسه چند روز قبل از عید به کرونا مبتلا شده بودند. اتفاقاً تا جواب تست‌شان مثبت شد در کانال تلگرامی ساختمان اعلام کردند تا همسایه‌ها بیشتر مراعات کنند. همان موقع به وجدان و شعورشان آفرین گفتم اما در کمال تعجب دیدم روز دوم عید سوار ماشین‌شان شدند و راهی سفر شدند

🔹 همسرم آنقدر عصبانی شده بود که نمی‌توانست چیزی بگوید. فقط پرسید خب مگر شما کرونا نداشتید و زن بنا را گذاشته بود به خنده و شوخی که ای بابا اصلاً کرونا کرونا که می‌گویند چیزی نیست. حالا خودتان می‌گیرید و می‌فهمید که شوخی است.»

🔺 برای همه اما شوخی نیست. این را باید از کسانی پرسید که روز و شب‌های سخت و جانفرسا را با بیماری سپری کرده‌اند یا دلنگران جان عزیزی بوده‌اند که گاهی بی آنکه آخرین دیدار میسر شود او را با چشمان اشکبار بدرقه دیار باقی کرده‌اند و تنها اشک مانده و حسرت.

🔹«به نظرم اگر آدم بداند کرونا دارد و در قرنطینه نماند و آزادانه برای خودش هرجا که می‌خواهد برود، هیچ فرقی با قاتل ندارد. از کجا می‌دانید یک فرد مسن یا کسی با بیماری زمینه‌ای در مواجهه با شما کرونا نمی‌گیرد و جانش را از دست نمی‌دهد؟ اصلاً مگر همه که به خاطر کرونا جان‌شان را از دست داده‌اند، مسن بوده یا بیماری زمینه‌ای داشته‌اند؟! آیا می‌توانید در صورت نقش داشتن در ابتلای کسی که جانش را از دست می‌دهد، خودتان را ببخشید؟ صرف اینکه معلوم نمی‌شود آن فرد از شما گرفته یا نه، مسئولیت را از گردن‌تان برنمی‌دارد.»

🔹کسی که این‌ها را می‌گوید زن جوانی است که به تازگی دایی‌اش را بر اثر ابتلا به کرونا از دست داده است: «دایی من از دخترش گرفت. یکی از دخترهایش عید با علائم بلند شده بود و رفته بود شهرستان پیش پدر و مادرش. بقیه خواهر و برادرها نرفته بودند اما این اصرار داشته که حتماً برود. قبلش هم در یک میهمانی شرکت کرده بوده و انگار از همانجا مبتلا شده

بیشتر بخوانید👇👇
🔸http://www.ion.ir/news/699693
@Irannewspaper

🇮🇷 @iranianspa