انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران
10.7K subscribers
2.07K photos
924 videos
58 files
2.19K links
🇮🇷 انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران🇮🇷
یک سازمان مردم نهاد در ایران است که با هدف آگاهی بخشی و توانمندسازی آحادجامعه، سعی درپیشگیری و
کاهش آسیبهای اجتماعی جامعه دارد.



جهت ارسال مطالب، تبادل و تبلیغات به آیدی زیر پیام دهید👇👇👇

@FAtemeh_Hoseynaei
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
🔴 خودکشی پسرک 11 ساله به خاطر یک موبایل در میانه‌ی دعوای اتاق و میدان

✍️ #مصطفی_داننده



🔹پسرک 11 ساله بوشهری به خاطر نداشتن موبایل، خودکشی کرده است. الان فکر می‌کنید سرپرست خانواده این پسر چه حسی دارد؟ قطعا گوشه‌ای نشسته است و به سر می‌زند که چرا نتوانسته است برای فرزندش یک گوشی هوشمند تهیه کند.

🔹آموزش و پرورش بوشهر می‌گوید که مدیر مدرسه یک گوشی به پسرک داده است و او در سیستم شاد حضور داشته است و مادر این پسر می‌گوید« مدیر مدرسه می گفت می خواهد به محمد و 2 دانش آموز دیگر گوشی تلفن همراه بدهد اما این وعده عملی نشده بود.»

🔹استدلال آموزش و پرورش اگر راس باشد باز هم در اصل ماجرا فرقی نمی‌کند. خیلی از خانواده‌ها توان خرید یک گوشی هوشمند را ندارند.

🔹قیمت تلفن‌های هوشمند، سر به فلک می‌زند و ارزان‌ترین آنها به اندازه حقوق یک ماه یک سرپرست خانواده است. پدر یا مادری که خرج خانواده را می‌دهد باید چه کند؟ حقوق یک ماه زندگی‌اش را بگذارد برای خرید یک گوشی یا تبلت؟

🔹پسر 11 ساله نمی‌فهمد که دلار 31 هزار تومانی یعنی چه. او که نمی‌داند تورم چه بلایی سر زندگی خانواده‌اش آورده است. پسر یا دختر بی‌نوا، می‌بیند که همکلاسی‌هایش گوشی هوشمند دارند یا حداقل یکی از اعضای خانواده موبایلی دارد که بتوانند به سیستم شاد وصل شوند.

🔹اینها را می‌بیند و پدر یا مادرش می‌گوید که گوشی هوشمند می‌خواهد. آنها هم با حالت شرمندگی جواب منفی به او می‌دهند و وعده فردا و فرداها را می‌دهند. بچه سرشکسته می‌شود از این همه نداری و سرپرست خانواده خجل از این همه ناتوانی.

🔹چندی پیش رییس پلیس تهران گفت:«۵۰درصد سارقانی که در سه ماه گذشته دستگیر شدند، هیچ سابقه‌ای نداشتند و بار اولی است که به این اتهام دستگیر شده‌اند.»

🔹این افراد چرا به فکر دزدی افتاده‌اند؟ درآمدشان کفاف زندگی را نمی‌دهد. آنها نمی‌توانند درخواست‌های خانواده‌شان را برآورده کنند. به هر دری می‌زنند، نمی‌شود که نمی‌شود. دلاری که هر روز بالاتر می‌‌رود و سفره‌ای که هر روز کوچک‌تر می‌شود.

🔹تورم و گرانی جامعه را تبدیل به دو بخش کرده است؛ ندارها و داراها. برخی آنقدر دارند که نمی‌دانند پول خود را چگونه خرج کنند و بخش بزرگی از جامعه هیچ ندارند که خرج کنند.

🔹صدای خُرد شدن استخوان طبقه ندارها به وضوح قابل شنیدن است. عرق شرمندگی سرپرست خانواده قابل دیدن است و البته برخی همچنان نمی‌خواهند بشنوند و ببینند. آنها فکر دعوای سیاسی خود هستند. وقتی برای مردم ندارند و به دعوای اتاق و میدان مشغول هستند.

🔹کاش می‌‌شد با حرف زدن، شغل ایجاد کرد و درد مردم را دوا کرد. واقعا اگر می‌شد با وعده دادن، انرژی تولید کرد، ایران در رتبه نخست تولید انرژی بود.

🔹فکری به حال مردم کنید. دیگر توانی در بدن نیمه جان این مردم نمانده است. هرچقدر می‌دوند، نمی‌رسند. سرپرست خانواده بازنشسته شده است اما مجبور است دوباره و دوباره کار کند تا شرمنده نباشد.

🔹این روزها پدران و مادران ایرانی، حس شرمندگی را خوب در می‌کنند. حسی که بعد از هر جواب «نه» که به درخواست‌های فرزندان‌شان می‌دهند به سراغ‌شان می‌آید.

🔹کاش یکی از آنهایی که از پشت تریبون به هم می‌پرند، خود را برای یک شب جای این افراد می‌گذاشتند و می‌دیدند چگونه می‌شود با حقوق 2 میلیونی در عصر کرونا و دلار 31 هزار تومانی زندگی کرد.

🇮🇷 @iranianspa
Forwarded from اتچ بات
🔴 #300 _تجاوز و #30_شکایت؛ حصار سکوت را بشکن

✍️ #مصطفی_داننده



🔹در توییتر طوفان مقابله با تجاوز راه افتاد و کیوان‌. الف، مثل قارچ‌های پس از باران بیرون زد. دختران بسیاری از تجاوز او گفتند. متهم، دانشجوی رشته باستان‌شناسی بود که پس از آشنایی با دختران دانشجو در دانشگاه و یا فضای مجازی آنها را به خانه خود دعوت می‌کرد. دختران دانشجو مدعی شدند که وی مشروبات الکلی سرو می‌کرده که آنها پس از نوشیدن از هوش می‌رفتند. وقتی هم به هوش می‌آمدند که کار از کار گذشته و متوجه می‌شدند که به آنها تجاوز شده است.

🔹طبق گفته سمیه رفیعی نماینده تهران، این مرد تا کنون به 300 تجاوز اعتراف کرده است که در این میان 30 نفر حاضر به شکایت از او شدند و تنها حدود 10نفر حاضر شده‌اند با حضور در دادسرا و قرار گرفتن در برابر متهم او را شناسایی کنند. در این میان پلیس هم موفق به کشف فیلم‌های سیاه از تجاوز به 46دختر جوان از خانه متهم شده است.
🔹ماجرای کیوان. الف شاید فرصت خوبی برای ایستادن در برابر متجاوزین است. افرادی که فکر می‌کنند به خاطر ترس از آبرویی که طرف‌های مقابل‌شان دارند، می‌توانند دست به هر کاری بزنند.

🔹همین الان ببینید او به 300 تجاوز اعتراف کرده و تنها 30 نفر حاضر به شکایت شده‌اند و دیگران احتمالا به خاطر ترس از آبروی خودشان وارد این ماجرا نمی‌شوند. 300 عدد کمی نیست.

🔹شاید اگر دخترانی که بار اول در دام این جوان افتاده بودند، شکایت می‌کردند الان میزان قربانی‌های او به 300 نمی‌رسید. فکر می‌کنم قذافی هم این تعداد دختر را قربانی امیال خود نکرده بود.

🔹باید نگاه‌مان را به تجاوز عوض کنیم. فرد مورد تجاوز قرار گرفته گناه‌کار نیست، او یک قربانی است. چرا جامعه باید به او به گونه‌ای نگاه کند که گویی او هم بخشی از این گناه بزرگ است.

🔹خیلی از پدر ومادرها، از فرد متجاوز شکایت نمی‌کنند چون نگران آبروی خود هستند. بسیاری از آنها نگران حرف مردم هستند. «مردم چه می‌گویند؟» شاه بیت جمله‌های آنهاست.

🔹متجاوزین در ایران به راحتی افکار شیطانی خود را اجرا می‌کنند، چون می‌دانند دختران و پسران از پُتکی به نام آبرو می‌ترسند. آبرو تبدیل به یک غول بی‌شاخ و دمی شده است که برخی از زنان حتی در برابر کسانی که در خیابان، تاکسی و مترو، مورد تجاوز کلامی یا لمس بدن می‌شوند، سکوت می‌کنند و دم نمی‌زنند.

🔹سکوت؛ متجاوزین را دریده‌تر می‌کند. دزد اگر ببیند هر دفعه که دزدی می‌کند، کسی از او شکایت نمی‌کند و یا حتی اعتراض نمی‌کنند، حریص‌تر می‌شود و داستان سرقت‌های خود را تکرار می‌کند.

🔹فکر می‌کنید کیوان. الف چرا از قربانی‌های خود فیلم تهیه می‌کرده است؟ برای هدف قرار دادن آبرو! برای اینکه به آنها بگوید اگر صدایت درآید، فیلم‌هایت را پخش می‌کنم تا آبرویت برود.

🔹باید کاری کنیم که جامعه برای فرد متجاوز ناامن باشد نه دختر یا پسر مورد تجاوز قرار گرفته. احتمالا بخشی از دختران این سرزمین جمله « بابات بشنوه می‌کُشتت» را شنیده‌اند. چرا پدر اگر بشنود دخترش مورد تجاوز قرار گرفته است، حاضر است او را بکشد اما از دختر یا حتی پسرش در برابر فرد متجاوز و حرف مردم دفاع نکند؟ بسیاری از خانواده‌های ایرانی به واسطه این سنت غلط که آبرو از همه چیز مهم‌تراست، چشم خود را بر روی یک فاجعه می‌بندند.

🔹تنها راه حل مبارزه با این افراد آموزش است. باید به خانواده‌ها آموزش داد که چگونه با این پدیده روبرو شوند. در این میان صداوسیما و رسانه‌ها می‌توانند کمک بزرگی برای مبارزه با فرهنگ غلط «سکوت برای حفظ آبرو» باشند. قوه قضاییه و پلیس هم می‌توانند به خانواده‌ها اطمینان دهند که رسیدگی به پرونده‌های شکایت آنها در امن‌ترین حالت ممکن وبدون نام بردن انجام خواهد شد.

🔹باید به جنگ متجاوزین رفت و اجازه نداد آنها قربانی‌های بیشتری بگیرند و از حربه سکوت علیه فرزندان این سرزمین استفاده کنند.

🇮🇷 @iranianspa
🔴 #ماسک_بزنیم؛ پیروزی بایدن به کرونا ربط ندارد

✍️
#مصطفی_داننده



🔹انتخابات آمریکا تبدیل به خبر بزرگ جهان و البته ایران شده است. انتخاباتی که همه خبرها از جمله کرونا را تحت تاثیر قرار داده است. بازار ایران به نتیجه انتخابات آمریکا واکنش مثبت داشته و این باعث شده برخی فکر کنند پیروزی بایدن روی کرونا هم اثر می‌گذارد.

🔹تنها پدیده‌ای که فعلا می‌تواند بر روی کرونا اثر بگذارد، ماسک زدن ماست و لاغیر. واقعا جالب است، طبق دستور ستاد ملی مقابله با کرونا، باشگاه‌های ورزشی و قهوه‌خانه‌ها تعطیل هستند و بخشی از مردم به جای همراهی کردن، به صورت قاچاقی به باشگاه و قهوه‌خانه می‌روند.

🔹چندماهی در قهوه خانه قلیان نکشید، آسمان به زمین می‌آید؟ چندوقتی در باشگاه دمبل‌ها را بالاو پایین نکنید، کار دنیا لنگ می‌شود؟ خیلی عجیب است که برخی برای سلامت خود اهمیت قائل نیستند و همه چیز را به شوخی می‌گیرند. این افراد نه تنها برای خود ارزش قائل نیستند بلکه جان دیگران هم برای‌شان مهم نیست.

🔹باورتان می‌شود هنوز برخی می‌گویند، کار خودشان است تا گرانی‌ها را تحت تاثیر قرار بدهند؟! هنوز که هنوز است بدون ماسک، زندگی می‌کنند چون فکر می‌کنند کرونا پوششی است برای گرانی و تورم.

🔹دولت در مورد سفر نکردن قانون جدید می‌گذارد و بعد عده‌ای برای اینکه از این قانون فرار کنند، بار و بندیل را زودتر می‌بندند و از شهر بیرون می‌زنند تا دچار توقف و بازگشت نشوند. این رفتار مثل این است که در زمان جنگ راه خرمشهر را بسته باشند و عده‌ای به هر دری بزنند که با خانواده به این شهر بروند تا در کنار نخل‌ها تفریح کنند و خستگی کار را از تن به در کنند.

🔹می‌گویند ما در سفر از این خانه به آن خانه می‌رویم. خوب اگر می‌خواهید در خانه بمانید، خوب در همان شهر خودتان در منزل بمانید و تفریح کنید.

🔹شاید وقتی از مدرسه فرار می‌کردید یا زمانی که سر کسی را در معامله‌ای کلاه می‌گذاشتید، بچه زرنگ خطابتان می‌کردند اما حالا اگر از محدودیت‌های کرونایی فرار کنید، بچه زرنگ نیستید، احمق‌اید! چون سلامت خود و خانواده‌تان را به خطر می‌اندازید. کرونا، شوخی نیست و ممکن است به راحتی آب خوردن،جان‌تان را بگیرد و حضرت عزرائیل را به سراغ‌تان بفرستد.

🔹جوان‌هایی که به خود می‌رسند و به خیابان می‌آیند و بدون ماسک جولان می‌دهند، بدانند که ممکن است همه این زیبایی را به خاطر کرونا به زیر خاک ببرند! کرونا با خود نمی‌گوید، این پسر یا دختر را ببین که چه زیباست و بیخیال شود. او افرادی که ماسک نمی‌زنند و عاشق مهمانی و سفر رفتن هستند را دوست دارد.

🔹دندان روی جگر بگذاریم تا عصر کرونا تمام شود. این ویروس، پایانی دارد و بالاخره روزی می‌رسد که دوباره آغوش‌ها را برای هم باز کنیم، لطفا تا آن زمان صبر کنید.

http://telegram.me/Iranianspa
Forwarded from اتچ بات
🔴 وقتی در ایران، بنز و بی‌ام‌و غیراستاندارد است و پراید استاندارد!

✍️ #مصطفی_داننده



🔹رییس دادگستری استان هرمزگان سری به اسکله شهید رجایی زده است. در جریان بازدید چشمش به بنزها و بی‌ام‌و‌های که یک وجب خاک روی‌شان نشسته است، می‌افتد و می‌پرسد« چرا این ماشین‌ها را انبار کردید؟» و پاسخ می‌شنود« استاندار یک روز یک نامه نوشت که بنز،‏بی‌ام‌و، ‏پورشه، تویوتا و چند مدل دیگه عدم تطابق با استاندارد ملی دارن.»! رییس دادگستری هم می‌گوید« این حرف‌ها چیه می‌زنید! بنز استاندارد نیست، پراید استاندارده؟

🔹همانطور که مشاهده می‌کنید، ما دچار یکسری تصمیم گیری‌های مسخره شدیم. در این کشور به بنز و بی‌ام‌و می‌گویند غیر استاندارد. تنها قسمت غیر استاندارد ماجرا، قیمت این دو خودرو در داخل ایران است و گرنه که همین الان بنزهای 190، به پراید و پژو می‌ارزند.

🔹البته دیگر برای شنیدن چنین حرف‌هایی شاخ در نمی‌آوریم و تعجب نمی‌کنیم. اینگونه استدلال‌ها برای ما مردم عادی شده است. مثل کاری که مدیرعامل آلومنیوم اراک کرد. تیمی در لیگ برتر ایران برای حضور در مسابقات، به جای سفارش پیراهن به برندهای معتبر داخلی یا معدود تولید کنندگان خارجی که با تیم‌های داخلی کار می‌کنند، از بازار لباس سوم ایتالیا را می‌خرد و به همین راحتی با برند پوما در مسابقات شرکت می‌کند. تنها کاری که مدیرعامل محترم انجام می‌دهد، چسباندن آرم تیم خود روی لوگوی ایتالیاست!

🔹تمام تحریم‌های جای خود. دیدیم که انتخابات بایدن به عنوان رییس جمهور آمریکا چه تاثیر مثبتی بر بازار ایران گذاشت اما واقعا مهم‌ترین دلیل وضع کنونی کشور، مسؤولانی هستند که درکی از مدیریت ندارند.

🔹کشور ما با فقر مدیر روبرواست. فکر می‌کنیم هر آدم خوبی مدیر است و می‌تواند مدیریت کند. الان می‌بینید که همه به دنبال رییس جمهور شدن هستند. دلیلش این است که فکر می‌کنند چون مثلا وزیر فلان وزارت‌خانه بودند یا شهردار بهمان شهر بودند، می‌توانند یک کشور را هم اداره کنند.

🔹نه، اینگونه نیست. گاهی برخی آدم‌ها فقط برای یک کار ساخته شده‌اند و اگر وارد کار دیگر شوند قطعا آن را خراب می‌کنند.

🔹یکی از دیگر دلایل این تصمیمات مسخره؛ چرخش مدیران است. مدیری به دلیل ناکارآمدی از سازمانی برکنار می‌شود اما مدتی بعد دوباره در اداره و سازمانی دیگر پست می‌گیرد حتی بهتر از قبلی.

🔹چرا مدیری که یک کار خوب در کارنامه‌اش نیست و هر جا رفته، خرابه‌ای به جا گذاشته باز مورد استفاده قرار می‌گیرد؟ دلیل این انتخاب‌ها مشخص است؛ رابطه جای ضابطه را گرفته است.

🔹در ایران به عملکردها کار ندارد، بلکه تنها حرف‌ها را می‌شنوند. هرکه بهتر شعار می‌دهد، جایگاه بهتری دارد. بحران‌های مدیریتی امروز حاصل روزهایی است که انتخاب نه براساس شایستگی بلکه تنها به خاطر رفتن به نماز جمعه، یقه بسته و تسبیح در دست بود.

🔹تسبیح به دستانی که امروز به دلیل اتهام فساد اقتصادی در حال پاسخ به دادگاه هستند.

🔹کاش به این نتیجه برسیم که تقوا در ظاهر آدم‌ها نیست. مدیری یا کارمندی که به درستی کار خود را انجام می‌دهد حتما با تقواست حتی اگر یقه‌ای باز داشته باشد و ریش‌هایش را با تیغ بتراشد!!

🇮🇷 @iranianspa
🔴 آرزوهای‌مان را ببین؛ خرید یک پراید دسته دو تصادفی‌

✍️
#مصطفی_داننده



🔹قدیم‌ترها وقتی فیلم‌های سینمایی یا سریال‌های مربوط به دهه 60 را نشان می‌دادند، ما نسل جدیدی‌ها تعجب می‌کردیم که اِاِاِ 20 تا تک تومانی داد برای کرایه ماشین! بعد آدم بزرگ‌های جمع شروع می‌کردند به خاطره تعریف کردن که من سال 62، اکباتان خونه خریدم، یک میلیون و 700 هزار تومان. بعد در مورد حقوق،وضع زندگی، ماشین خریدن و ازدواج حرف می‌زدند.

🔹ما هم از شنیدن قیمت‌ها شاخ در می‌آوردیم که شوخی می‌کنی، مگه میشه؟ مگه داریم؟! حالا اما خودمان همان حس را داریم. برای شاخ درآوردن احتیاج نیست به دهه 60 برگردیم همین به اوایل دهه 90 برگردیم، کفایت می‌کند.

🔹شبکه محترم آی‌فیلم در حال بازپخش سریال «پایتخت 2 » است. نقی و ارسطو به سوپر مارکتی روبروی صداوسیما یعنی در خیابان ولیعصر تهران می‌روند، یک عالمه خرید می‌کنند و جمع خریدشان می‌شود 52 هزار تومان! پایتخت 2، محصول 91 خورشیدی است.

🔹همان سبد خرید این دو بازیگر دوست‌داشتنی پایتخت از فروشگاه‌های تخفیف‌دار این روزها، چیزی حدود 600 یا 500 هزار تومان هزینه روی دست‌مان می‌گذارد. نکته این است که شاید در سال 91 حقوق‌مان حدود 800 هزار یا یک میلیون تومان بوده اما حالا به زور به سه میلیون تومان برسد.

🔹واقعا 10 سال پیش برای ما تبدیل به یک عمر شده است. مگر می‌شود در یک کشور طی 10 سال، قیمت‌ها این چنین جهش داشته باشند؟ قیمت خانه‌ها در جنوبی‌ترین نقاط پایتخت به میلیارد رسیده‌است.

🔹تقریبا همان سال‌های 91، خانه‌ای را در کرج پیش خرید کردم 80 میلیون تومان. ماشینم را فروختم، دو وام کوچک گرفتم و با کمک رهن خانه، سند زدم. اما حالا می‌شود اینگونه خانه خرید؟ چقدر باید وام بگیری که به یک میلیارد تومان نزدیک شوید؟

🔹اجاره نشینی، خوش نشینی؛ ضرب المثل قدیمی درباره مستاجران است که حکایت از این داشت این قشر با وسایل مختصر و ذهن راحت هر سال خانه‌ای در مناطق مختلف شهر اجاره و زندگی شاد و با نشاطی داشتند.

🔹واقعا الان اجاره نشینی، خوش نشینی است؟ همین امروز که قرارداد بسته می‌شود، مستاجر بیچاره فکر سال آینده و افزایش اجاره خانه است.

🔹این تورم و گرانی باعث شده است تا تعداد آرزوهای آدم‌ها در این زمانه بیش از گذشته شود. قبلا آرزوی برخی داشتن خانه در شمال شهر بود اما حالا همان افراد، شب‌های خواب می‌بینند یک خانه نقلی بدون آسانسور و پارکینگ در جنوبی‌ترین نقطه شهرشان خریده‌اند و بدون استرس صاحب‌خانه زندگی می‌کنند.

🔹آن یکی خواب دیده است، پراید خریده است و به دل جاده زده و صدای ضبطش را هم بلند کرده و از سفر لذت می‌برد. آنهم کسی که آرزویش، تور اروپا در هشتاد روز بود.

🔹گرانی و تورم، باعث می‌شود، مردم آرزوهای بزرگ نداشته باشند. به حداقل‌ها راضی باشند. به قول معروف، همین که زنده‌ایم خدا را شکر.

🔹فقط امیدوارم روزی نیاید که فرزندان ما با پدیده‌ای مثل سفر کردن غریبه باشند.


http://telegram.me/Iranianspa
Forwarded from اتچ بات
🔴 به زن و بچه‌ات تعریف می‌کنی که #آلونک یک #زن_تنها را خراب کردی؟

✍️ #مصطفی_داننده



🔹جمله «ما ماموریم و معذور» یک خیانت بزرگ به وجدان است، یک جور کلاه گذاشتن سر انسانیت. اینکه یک سری آدم بتوانند به همین بهانه آلونک یک خانواده را روی سرشان خراب کنند، دردآور است.

🔹بله، آنها خلاف قانون، در مکانی که نباید خانه‌ای کوچک با چند بلوک سیمانی ساخته‌اند اما گاهی می‌شود مجریان قانون چشم‌های خود را ببندند و اجازه بدهند ندارها به داشتن یک آلونک دلخوش کنند.

🔹این آلونک ویلای آخر هفته قشر مرفه نبود. این آلونک خانه دوم و سوم فلان آقازاده یا بهمان سفارش شده توسط یک مسؤول نبود، این آلونک تمام دارایی‌های یک خانواده بود. آنقدر مهم بود که زن به خاطر آن خود را به آتش بکشد تا صدایش را به همگان برسد که آهای مردم، سقف خانه‌ام را روی سرم خراب کردند! کسی هست کمک کند.

🔹متاسفانه زور قانون در کشور ما به آلونک نشین و دست‌فروش می‌رسد. کسانی که جز خدا در این دنیا کسی را ندارند. و اگر نبود فضای مجازی شاید صدای‌شان به گوش هم محله‌ها هم نمی‌رسید چه برسد به تمام مردم ایران.

🔹واقعا از بی‌قانون دفاع نمی‌کنم اما می‌خواهم بگویم ، قانون می‌تواند کمی هم مهربان باشد. قانون هم می‌تواند کمی دست و دلباز باشد البته نه برای آنکه هزار دارد و دنبال هزار و یک است بلکه با کسی که هیچ ندارد. آلونک هیچ است. تنها آدمی از شر سوز و سرما در امان نگه می‌دارد.

🔹کاش می‌شد با آنهایی که آلونک خراب می‌کنند یا به بساط دستفروش‌ها می‌زنند، گفت‌‌وگو کرد و از آنها پرسید آن لحظه چه حسی دارید؟ کاش می‌شد از آنها پرسید وقتی به خانه می‌روید برای زن و بچه‌تان، تعریف می‌کنید که چه کرده‌اید؟ مثلا می‌گویید عزیزم، امروز آلونک یک زن و چند فرزند را خراب کردیم؟

🔹همیشه مامور و معذور نباشید ،کمی هم مسئول باشید. واقعا چگونه می‌شود در میان آن همه گریه و آه و ناله، دستور تخریب را اجرا کرد. قلب‌تان را کجا جا گذاشته‌اید؟

🔹به خدا این قشر از جامعه، زمین‌خوار، مال مردم خور و اینها نیست. ندارد و مجبور است به خاطر اینکه آسمان سقف خانه‌اش نشود، در بیابانی، کنار رودی برای خود سقفی دست و پا کند. جبر روزگار است دیگر.

🔹یکی هم به این سوال پاسخ دهد سهم آن زن از این خاک، اگر آن آلونک نبود چقدر است؟ اگر آن زن حق آن سرپناه را هم ندارد چه حقی دارد؟

🔹روزگار برای دارها، سخت می‌گذرد چه برسد به ندارها. چه برسد به امثال این خانواده بندرعباسی که تنها دلخوشی‌شان همان سقف نیم بند خانه کوچک‌شان است.

🔹شهردار بندرعباس گفته است:« زمین تصرفی بود ، باید طبق قانون تخریب می شد.» باید از شهردار پرسید تنها بی‌قانونی همین آلونک نیم بند بود؟ دیگر بی‌قانونی اتفاق نمی‌افتد که در برابر آن قد علم کنید؟ گویی زور بیل‌های مکانیکی در این کشور، تنها به آلونک‌ها و خانه‌‌های نیم بند ندارها می‌رسد.

🔹حتی اگر در برابر تمام ناعدالتی‌ها و تبعیض‌ها ایستاده بودید و فقط مانده بود تخریب این آلونک، بازهم کارتان زشت بود و روا نبود سقف خانه‌ای را خراب کنید چه برسد به حالا که تبعیض از در و دیوار شهرها بالا می‌رود.

🇮🇷 @iranianspa
انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران
🎥سوال عجیب مجری برنامه دستپخت از دختر شرکت کننده که پدرش راننده تاکسی است! «اینکه بابات راننده تاکسیه پیش دوستات ناراحتت نمیکنه؟» به چه دلیل یک دختر خانم از شغل شرافتمندانه پدرش خجالت بکشه؟؟؟؟!!!!!!! 🇮🇷 @iranianspa
🔴 تو باید #خجالت بکشی آقای #مجری، نه دختری که پدرش راننده تاکسی است!

✍️ #مصطفی_داننده



🔹خانوادگی در برنامه اشپزی شبکه یک تلویزیون به نام دستپخت شرکت کرده‌اند. شغل پدر، راننده تاکسی است. مجری مسابقه آشپزی از دختر شرکت‌کننده می‌پرسد: « اینکه شغل پدرت راننده تاکسی است جلوی دوستانت ناراحتت نمی کند؟»

🔹خوشبختانه دختر شرکت کننده با سری بالا گفت:« این هم یک شعل است و مگر همه شغل‌ها باید دکتر و مهندس باشند؟»

🔹آفرین به این دختر و افسوس به آن مجری! چرا باید یک فرد در قامت مجری تلویزیون آنقدر از جامعه فاصله داشته باشد که فکر کند، راننده تاکسی بودن خجالت دارد. باید به این مجری گفت که احتمالا درآمد راننده تاکسی از خیلی از مشاغل دیگر بیشتر است. درآمد آن هم بیشتر نباشد از حیث استقلال و اتکای فرد به خود و آزاد بودن وقت و ارتباط گسترده با لایه های مختلف اجتماعی و یک جا نشین نبودن بر برخی مشاغل دیگر برتری دارد.

🔹 جمله این مجری بی‌فرهنگ نشان می‌دهد چقدر گاهی برخی از ما از فرهنگ کار دور هستیم.

🔹متاسفانه در جامعه ما برخی از مشاغل، فحش محسوب می‌شوند؛ نمونه‌اش، حمال. در حالی که حمال یا باربر، انسان شریفی است که برای گذران زندگی خود، کار می‌کند، کار سخت هم می‌کند. از صبح که بیدار می‌شود، بار مردم را به دوش می‌کشد تا وقتی که صدای پایین کشیدن کره‌کره‌های دکان‌ها به گوش می‌رسد.

🔹جمله اگر «درس نخوانی باید حمال بشوی»، باعث می‌شود فرزندان این سرزمین مدینه فاضله خود را در دانشگاه ببیند. او را می‌ترسانیم که اگر دانشگاه نرود باید کار کند. باید از صبح تا شب زحمت بکشد. گویی عادت کرده‌ایم کار نکنیم و پول در بیاوریم. حافظ آورده است:« دولت آن است که بی خون دل آید به کنار»

🔹کاش مانند حمال‌های شریف جامعه، با وجدان کار می‌کردیم و حق مردم را نمی‌خوردیم و نان حلال به سفره زن و بچه‌مان می‌بردیم. همان‌هایی که حمالی یا راننده تاکسی بودن را مایه خجالت می‌دانند در خلوت خود ببیند چقدر کار می‌کنند و حقوقی که می‌گیرند چقدر حلال است؟

🔹یک لحظه خود را جای فرزند راننده تاکسی یا کارگری بگذارید که پدرش مشغول این شغل‌ها شریف است، با دیدن دیالوگ این مسابقه یا رفتار زننده ما در جامعه، دچار چه حس تلخی می‌شود. نگاه این کودک به پدرش چگونه خواهد بود؟ بدا به حال ما که اگر این فرزند به خاطر این جملات از پدرش خجالت بکشد. از اینکه پدرش در این دنیای گرگ گونه به دنبال کسب روزی حلال با عرق جبین و کد یمین است.

🔹در کشورهای پیشرفته، بسیاری از خانواده‌ها، کودکان خود را وادار به کارکردن می‌کنند. حتی خانواده‌هایی که به قول معروف پول‌شان از پارو بالا می‌رود. آنها فرزندان خود را از کودکی با کار آشنا می‌کنند تا آنها بدانند کار کردن عیب نیست. آنها خجالت نمی‌کشند بچه‌شان چمن‌های خانه‌های ثروتمندان را هرس کند.

🔹کار کردن خجالت ندارد. کسی که برای خرج زندگی‌اش کار می‌کند و عرق می‌ریزد باید سرش را بالا بگیرد نه اینکه خجالت بکشید. کسی باید سرش پایین باشد که اهل خوردن مال مردم و فرار از کار است.

🔹بهتر است تلویزیون به جای حذف ساراو نیکا از پایتخت آنهم به خاطر پخش شدن عکس‌های یواشکی‌شان در اینترنت، فکری به حال برنامه‌های تولیدی‌اش کند که رسما در حال آموزش تن پرروی است. همین برنامه‌ها باعث می‌شود جوانان این کشور به جای تلاش و کار به دنبال سایت‌های شرط بندی بروند. همین حرف‌ها باعث می‌شود که همه می‌خواهند ره صد ساله را یک شبه بروند.

http://telegram.me/Iranianspa
🔴 #شب‌های_مافیایی تلویزیون

✍️ #مصطفی_داننده



🔹شب‌های تلویزیون مافیایی شده است. نه از آن مافیاهایی که قاچاق مواد مخدر می‌کنند یا مثل کورلئونه‌ی فیلم پدرخوانده، با سر بریده یک اسب در تختخواب، برای مخالفان‌شان کُری می‌ خوانند که با یک بازی با سابقه روسی، شبکه سلامت تلویزیون ایران رنگ و بوی مافیایی گرفته است.

🔹آنگونه که می‌گویند این بازی اولین بار در بهار ۱۹۸۶ در بخش روانشناسی دانشگاه دولتی مسکو بازی شده‌است و سپس در کلاس‌های درس، خوابگاه‌ها و اردوگاه‌های تابستانی دانشگاه مسکو پخش شده‌است.

🔹انجام این بازی در شبکه سلامت تلویزیون بسیار عجیب بود. تلویزیونی که مجریان و مهمان‌هایش باید در مدار باشند، چگونه اجازه پخش این بازی را داده است؟ چگونه راضی به پخش این بازی شده‌اند را نمی‌دانم اما به هر دلیلی که به ما ربط ندارد، باید از این تصمیم دفاع کرد و به قول معروف «عیب مِیْ جمله بگفتی، هنرش نیز بگوی»

🔹 این بازی هم می‌توانست به یک خط قرمز تبدیل شود و در همان کافه‌های شهر محصور شود. حالا اما بسیاری از آنهایی که در کافه‌ها، مافیا بازی می‌کنند به سراغ مسابقه شهروند و مافیای تلویزیون می‌آیند و این قاب را هم امتحان می‌کنند.

🔹مدیران شبکه سلامت و احتمالا مدیران بالادستی آنها به راحتی می‌توانستند با پخش این بازی مخالفت کنند اما خوشبختانه اجازه آن را صادر کردند و یکی از بهترین بازی‌های جمعی جهان در تلویزیون در حال اجراست.

🔹شاید برخی از شما با این بازی آشنا نباشید. توضیح کوتاهی در مورد آن می‌دهم. این بازی، نقش‌های مختلفی مثل مافیا شهروند، دکتر، کارآگاه و ... دارد. به جز بازیکن‌هایی که نقش مافیا دارند، دیگران از نقش‌های هم آگاه نیستند و شهروندان شهر یا همان بازیکنانی که مافیا نیستند باید از میان شرکت کنندگان مافیاها را پیدا کنند. اگر مافیاها مشخص شوند، شهروندان پیروز بازی هستند و اگر مافیا تا آخر بازی حضور داشته باشند، آنها فاتح میدان خواهند بود.

🔹این بازی از این جهت ارزشمند است که به شما اجازه استدلال کردن، گوش دادن به حرف دیگران و مهم‌تر از همه حرف زدن در جمع را آموزش می‌دهد. آنهایی که فکر می‌کنند توان سخن گفتن در جمع‌های مختلف را ندارند، حتما این بازی را تجربه کنند. بسیاری از کافه‌ها در شهرهای مختلف پذیرای شما هستند. در جمع‌های خانوادگی هم می‌توایند این بازی را امتحان کنید.

🔹به بحث خودمان برگردیم؛ انجام بازی مافیا در تلویزیون، نشان داد به راحتی می‌شود تهدیدها را به فرصت تبدیل کرد. واقعا این بازی می‌توانست تبدیل به یک بازی زیرزمینی شود. اما با یک تصمیم درست و خلاقانه، شهروند و مافیا بدون هیچ مشکلی در جامعه نهادینه شد.

🔹آنقدر این بازی گسترش پیدا کرده است که شبکه نمایش خانگی هم به سراغ آن رفته و بازیگران هم این بازی را تجربه کرده‌اند. البته کیفیت بازی آنها به بازی شبکه سلامت نمی‌رسد.

🔹ساعت 19 و اگر نرسیدید ساعت 23، پای شبکه سلامت بنشینید و این بازی را ببینید. با بچه‌های‌تان بازی کنید و اجازه بدهید آنها برای تصمیم‌های خود استدلال بیاورند. به آنها گوش دادن را با این بازی بیاموزید و اجازه بدهید با صدای بلند نظرات خود را بیان کنند.

جناب تلویزیون به خاطر پخش این مسابقه از شما ممنونیم.

http://telegram.me/Iranianspa
🔴 آقای #نماینده! در خط ویژه چه می‌کردی؟ چرا #سرباز را زدی؟

✍️ #مصطفی_داننده



🔹نماینده مجلس به خاطر اینکه سرباز پلیس راهنمایی و رانندگی اجازه نداده است، دنا پلاس او از خط ویژه عبور کند، سیلی به گوش سرباز بیچاره نواخته است. البته جناب نماینده، سیلی زدن را تکذیب کرده اما ما بر اساس حرف سرباز، شاهدان در صحنه و فیلم ضبط شده در دوربین‌های راهنمایی و رانندگی، سطح شهر به نظر می‌رسد سیلی بر صورت سرباز وطن زده شده است.

🔹در مورد این سیلی دردناک به سرباز وظیفه‌شناس، نکاتی وجود دارد که در ادامه به آن اشاره می‌کنم.

🔹سرباز را نباید زد. از قدیم‌ترها رسم بوده که مردم همیشه هوای سربازها را دارند. برخی نانواها، رانندگان تاکسی و اتوبوس ،اغذیه فروشی و ... وقتی مشتری‌شان سرباز است، سعی می‌کنند از او پول نگیرند. سرباز محترم است. مردم او را عزیز می‌دارند. در هر لباسی که هستیم باید احترام آنها را نگه داریم.

دست بلند کردن روی سرباز، زدن یک ملت است.

🔹در خط ویژه چه می‌کردی آقای نماینده؟ واقعا چرا نمایندگان مجلس یا هر مقام دیگری در کشور ( البته به جز روسای قوا که مسئله امنیتی و حاظتی در مورد آنها وجود دارد) باید از خط ویژه عبور کنند؟ مثل بقیه مردم در ترافیک بمانید و حاصل تصمیمات‌تان را ببیند و از تلف شدن وقت‌تان لذت ببرد.

🔹۱۰ بار در ترافیک وحشتناک پایتخت ماندید و به قرارهای‌تان نرسیدید، آن وقت فکری برای ترافیک و مشکلات شهر می‌کنید یا حداقل تصمیم می‌گیرید از وسایل نقلیه عمومی مثل مترو و بی‌آرتی استفاده کنید.

🔹برخی از حامیان این نماینده نوشته بودند که ببین کار به کجا رسیده است که یک سرباز جلوی نماینده‌ای که برای مردم کار می‌کند را گرفته و اجازه نداده است او به کار مردم برسد!

🔹بندگان خدا راست می‌گویند، در این کشور فقط نمایندگان مجلس کار می‌کنند و بقیه مثل اهالی برره، رو به آسمان دراز می‌کشند و بدون هیچ زحمتی پول در می‌آورند.

🔹عکس صبح در جلسه بودن و شب به خانه رفتن‌شان را منتشر می‌کنند که انگار شاخ غول را شکسته‌اند. اگر همه این کارها را بکنید، تازه می‌شوید مثل یکی از مردم. مثل پیرمرد بازنشسته‌ای که صبح از خانه بیرون می‌زند و شب به آغوش خانواده بر می‌گردد. تازه شما حقوق‌تان را سروقت می‌گیرید، دنا پلاس هم که سوار می‌شوید. پیرمرد با مترو و اتوبوس رفت وآمد می‌کند، معلوم نیست که سروقت حقوق می‌گیرد یا نه.

🔹حمایت ستاد کل نیروهای مسلح و نیروی انتظامی از این سرباز در برابر نماینده مجلس، قابل تقدیر است. شاید اگر خیلی از ما در طول عمرمان، وجدان این سرباز وطن را داشتیم و دربرابر بی‌قانونی کردن افراد می‌ایستادیم و از حقوق کوتاه نمی‌آمدیم، امروز وضع‌مان این نبود.

باید این سرباز به عنوان نماد وظیفه شناسی معرفی شود. کسی که در حمایت از قانون در برابر بی‌قانون یک مرد به اصطلاح قانون، ایستاده است.

🔹نمایندگان مجلس یازدهم از روزی که سرکار آمدند، شعار دادند و خود را انقلابی نامیدند، اما هر روز دم خروسی از این مجلس در برابر قسم‌ای حضرت عباس‌شان بیرون می‌زند. آنها نباید فکر کنند شعار دادن به همین راحتی‌هاست. با وجود شبکه‌های اجتماعی، ساختمان هرمی شکل مجلس برای آنها یک اتاق شیشه‌ای است.

🔹 انتظار از مجلس و دیگر نهادها این است که هر چه زودتر به وضع این نماینده رسیدگی کنند و به مردم را در جریان روند کار قرار بدهند. این خواسته افکار عمومی است.

http://telegram.me/Iranianspa
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ 🔴 نخریم تا ارزان شود؟ نداریم که بخریم عزیز!

✍️
#مصطفی_داننده


🔹در آستانه شب عید، مردم مانده زیر بهمن گرانی از قیمت‌ها گلایه دارند. برخی هم در این میان باز به مردم توصیه می‌کنند که نخرند تا وضعیت بازار به ثبات برسد. آنها می‌گویند عاقبت گران فروشی نخریدن است.

🔹حرف‌های این حضرات وقتی درست است که مثلا از بین 100 کالای موجود در بازار، دوتای آن گران شده باشد و برای تنبیه گران فروشی به مردم توصیه می‌کنیم که از آنها خرید نکنند تا حساب کار دست‌شان بیاید. البته بماند که مردم در آن زمان هم آنقدر از کالای گران شده می‌خرند و احتکار می‌کنند که گران فروش به سود ماورایی می‌رسد.

نخریم تا ارزان شود؟ نداریم که بخریم عزیز!

🔹بامزه ماجرا این است که اگر مردم هم نخرند، عین خیال فروشنده عزیز نیست. چون دو ماه بعد جنسش را گران‌تر از امروز به دست مشتری می‌رساند. اتفاقا که امروز برخی‌ها به دنبال نفروختن هستند، چون می‌دانند در ماه‌های بعد سود بیشتری می‌کنند.

🔹الان هم که در بازار دست روی هر کالا و جنسی بگذاری، گران است. مگر می‌شود همه را نخرید؟ پس مردم چگونه زندگی کنند و چطور زنده باشند؟

🔹راستش را بخواهید مردم ندارند که بخرند. در همین روزهای پایانی سال، بسیاری از خانواده‌ها ،فرزندان‌شان را شیرفهم کرده‌اند که عید سال 1400 نه خبری از لباس نو هست نه تفریح. زیر لب هم خدا را شکر می‌کنند که کرونا هست و فعلا دور مهمانی رفتن و مهمانی دادن خط کشیده شده است.

🔹قدیم‌‌ترها، آنهایی که پولی در بساط نداشتن و زندگی‌شان سخت می‌گذشت به تخم‌مرغ خوردن، سیب زمینی آب پز کردند و نهایتا یک روز در هفته آبگوشت پناه می‌بردند. حالا همین غذاهای ساده، خودشان خرجی روی دست آدم می‌گذارند که نگو. آبگوشت هم که قربانش شوم، غذای لاکچری شده است و دیگر با فقیر و فقرا کاری ندارد.

🔹القصه که احتیاج به توصیه برای نخریدن نیست. مردم ندارند که بخرند. پدری که حقوق دو و نیم میلیونی می‌گیرد، چگونه می‌تواند از بازار گران پوشاک برای بچه‌هایش لباس عید بخرد. سرپرست خانواده‌‌ای که چندماه است حقوق‌اش عقب افتاده، چگونه می‌تواند سری به بازار گوشت و مرغ بزند.

🔹واقعا فکر می‌کنید، مردم از سر علاقه در زمانه کرونا در صف مرغ دولتی می‌ایستند؟ نه، آنها فکر می‌کنند با صرفه جویی در پول مرغ، حداقل می‌توانند چاله‌ای دیگر از زندگی‌شان را پر کنند.

🔹البته این نوشته‌ها و حرف‌زدن‌ها بیشتر برای آرام کردن خودمان است و گرنه سواره چه خبر از حال پیاده دارد. الان آنهایی که تصمیم می‌گیرند، حقوق‌ و عیدی را گرفته‌اند، آجیل، گوشت و مرغ‌شان هم رسیده است و چه می‌دانند «ندارم» یعنی چه؟!

🔹باشد ما نمی‌خریم، یعنی نداریم که بخریم. انشالله که با نخریدن‌ها قیمت‌ها پایین بیاید و همه بتوانند یک زندگی عادی داشته باشند.

🇮🇷 @iranianspa
Forwarded from اتچ بات
◾️خبر درگذشت آزاده نامداری به شدت تلخ و شوک آور بود.

◾️بعد از ماجرای انتشار ویدویی از او در شبکه‌های اجتماعی نوشتم که :

🔴
#کشف_حجاب_اخلاق

✍️ #مصطفی_داننده



🔹 ااا، این آزاده نامداری نیست؟ همون مجری چادری تلویزیون. عکس بی‌حجاب آزاده نامداری را دیدید؟ ندیدید؟ من دارم الان می‌فرستم. بچه‌ها کسی عکس آزاده نامداری نداره بفرسته؟ همون که می‌گن بی‌حجابه.

🔹این جملات برایتان آشنا نیست. سوال‌هایی که در ۲۴ ساعت گذشته فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی را در اختیار گرفته است. از گروه‌های خانوادگی بگیر تا کانال‌های اجتماعی همه و همه درگیر وضعیت آزاده نامداری بودند و البته هنوز هستند.

🔹در این نوشتار نمی‌خواهیم اصلا در مورد آزاده نامداری، حجابش و بی‌حجابیش سخن بگوییم.

🔹همیشه زندگی و حریم خصوصی افراد معروف و مشهور مورد توجه و علاقه مردم عادی و رسانه هاست اما به لحاظ حرفه ای و اخلاقی برای رسانه ها محدودیت های زیادی در این زمینه وجود دارد. شمار متعددی از رسانه ها به دلیل انتشار عکس های خصوصی چهره های معروف مثل سیاستمداران یا هنرمندان، مورد شکایت قرار گرفته اند و مجبور شده اند جریم های سنگینی را بپردازند. البته همیشه میان حریم خصوصی و غیرخصوصی مرز ظریفی وجود دارد که تشخیص آن معمولا به بحث و جدل های زیادی میان کارشناسان رسانه و حقوقی تبدیل می شود.

🔹در همه جای دنیا اصلا خبرنگارانی هستند که به دنبال شکار لحظاتی این چنین هستند گرچه بعد از انتشار کار رسانه منتشر کننده عکس ها به دادگاه و شکایت بکشد. در این میان اما مسئله‌ای که ما نباید از آن به سادگی بگذریم مسئله اخلاق است.

🔹گاهی ما اخلاق را فراموش می‌کنیم. بسیاری از ما از اینکه عکس یکی از اعضای خانواده‌مان در فضای مجازی دست به دست شود عصبانی می‌شویم و غیرتمان به جوش می‌آید. همین ما اما حاضریم عکس فرد مشهوری را دست به دست بچرخانیم و حتی به آنهایی که آن را ندیده‌اند نشان بدهیم.

🔹یادتان هست؛بسیاری از مایی که دم از اخلاق می‌زنیم فیلم منتشر شده از یک بازیگر زن را دیدیم. آن هم زمانی که فضای مجازی قدرتمند نبود. این فیلم از طریق سی‌‍‌دی دست به دست شد و بسیاری در خلوت اتاق و یا در پستویی این فیلم را دیدند و به دست آنهایی که ندیدند رساندند.

🔹با دیدن آن فیلم آبروی آن بازیگر زن رفت و مجبور شد برای ادامه زندگی ترک وطن کند. اگر ما آن فیلم را نمی‌دیدم آن را نمی‌خریدیم شاید زندگی آن بازیگر به گونه دیگری رقم می‌خورد.

🔹بسیاری از ما از همه انتظار داریم. از حکومت، از دولت، از مردم اما وقتی نوبت به خود ما می‌رسد حاضریم اخلاق را قربانی کنیم. دیگر تمام حرف‌هایمان تبدیل به شعار می‌شود و عکس آزاده نامداری را دست به دست می‌چرخانیم.

🔹آزاده نامداری در یک گوشه جهان کاری را انجام داده است؛ خوب یا بد. به این فکر کنید که او قرار است بعد از سفر دوباره در ایران زندگی کند. فرزند و همسر او قرار است در این جامعه نفس بکشند. همین دیدن این عکس و دست به دست کردن آن شاید زندگی این مجری تلویزیون را دچار مشکل کند. خودتان را جای همسر یا خانواده آزاده نامداری بگذارید. با دیدن این عکس‌ها و حرف‌ها چه حسی به شما دست می‌دهد؟

🔹یاد بگیریم زود قضاوت نکنیم. با دیدن یک عکس یا یک فیلم، سریع لباس قضاوت به تن نکنیم و حکم ندهیم. قضاوت نکردن افراد برای زندگی خودمان هم بهتر است. قضاوت نکردن باعث می‌شود زندگی آرام تری داشته باشیم.

🔹باور کنیم این رفتار می‌تواند زندگی بسیاری از آدم‌ها را تحت تاثیر قرار دهد. اتفاقات روز گذشته کشف حجاب اخلاق بود نه آزاده نامداری.

🇮🇷 @iranianspa
🔴 لشگر سیاه کرونا در راه؛ ما در مترو مثل دانه‌های بلال در کنار هم

✍️
#مصطفی_داننده


🔹تصاویری که از هند در حال دست به دست شدن است، به فیلم‌های آخرالزمانی هالیوود می‌ماند. درست مثل اغراق‌های سینمای بالیوود. آتش روشن کردن در قبرستان، پرتاب‌مان می‌کند به عصری که وبا همه‌گیر شده بود.

🔹داستان کرونای هندی، گویی جنگ خیر و شر است. لشگر خوب‌ها با سلاح واکسن به میدان آمده‌اند و کرونا هم در سراسر جهان در حال یارگیری باری سیاه‌تر شدن است.

🔹با این تصاویر سینمایی که تلخ واقعی است، آژیر هشدار برای ما به صدا درآمده است. اگر سفت و سخت نگیریم، باید شاهد بروز فاجعه‌ای تلخ در کشور باشیم.

🔹عکسی ترسناک از مترو تهران در روزهای قرمز کرونایی منتشر شد. مردم مثل دانه‌های بلای کنار هم ایستاده بودند و منتظر بسته شدن درهای واگن. حضور آن حجم از مردم در مترو نشان می‌دهد برخلاف محدودیت‌هایی که اعمال می‌شود، زندگی عادی در جریان است و مردم مجبور هستند برای رزق زندگی‌شان دل به خیابان‌های کرونایی بزنند.

🔹با این شکل بگیر و ببندهای کرونایی، قطعا نمی‌شود امید داشت که به همین راحتی دیو کرونا از پا در بیاید.

🔹واقعا با توجه به وضعیت اقتصادی کشور، نمی‌شود به قرنطینه کامل فکر کرد. اما می‌توان به اعمال محدودیت تا پایان امسال اندیشید. محدودیت‌های کرونایی نباید تنها منتهی به روزهای پیک باشد. در یک سال گذشته مشخص شد، هرگاه سخت نگرفتیم، با بحران روبرو شده‌ایم.

🔹یک سال سفر رفتن را تعطیل کنیم. یک سال اجازه ندهیم، مرد از شهرهای‌شان خارج شوند. هر مراسمی که احتیاج به دور همی دارد را قدغن کنیم. فرقی ندارد این مراسم مذهبی است یا عرفی. رودربایستی را باید کنار گذاشت و قاطع بود.

🔹نه تنها باید اجتماعات را تعطیل کرد، بلکه باید با کسانی که خلاف قوانین کار می‌کنند به شدت برخورد کرد و آن را رسانه‌ای کرد.

🔹مراسم‌ها باید تا اطلاع ثانوی مجازی باشد. تجربه‌ای که در سال گذشته هم آن را داشتیم و موفق هم بود.

🔹الان دو مسئله انتخابات و کنکور پیش روی ماست. از همین امروز باید فکری به حال آنها کرد. نشود دوباره مثل سال گذشته که چند روز مانده به کنکور، هر کسی حرفی بزند و داوطلبان بیچاره را که به خودی خود استرس دارند را دچار سردرگمی کنند.

🔹کرونا با شکل و شمایل مختلف پشت در کشور ایستاده است و منتظر است با کوتاهی ما مثل مدل چینی و انگلیسی وارد کشور شود. تازه باید نگران بود که کرونای ایرانی از راه نرسد. که اگر بیاید باید خر آورد و باقالی را بار کرد.

🔹داستان واکسن در ایران که معلوم نیست به کجا ختم می‌شود و تاریخ موعود کی از راه می‌رسد، پس باید فعلا سفت و سخت گرفت تا واکسن‌ها از راه برسد. تازه معلوم نیست لشگر واکسن یا همه «مایه کوبی» قدیمی خودمان، توانایی مقابله با این لشگر پلید را داشته باشد.

http://telegram.me/Iranianspa
🔴 من هم به هر ایرانی در زعفرانیه تهران یک خانه می‌دهم!

✍️
#مصطفی_داننده



🔹بعد از اعلام نظر شورای نگهبان در مورد نامزدهای نهایی انتخابات ریاست جمهوری، 7 کاندیدا به صحنه آمدند و شعارهای انتخاباتی خود را مطرح کردند و به مردم وعده‌ی فردای بهتر دادند.

🔹بیایید برخی از این شعارها را با هم مرور کنیم.

🔸«پرداخت ۵۰۰ میلیون تومان وام ازدواج پس از تشکیل صندوق رفاه جوانان- حل مشکل بازار سرمایه در سه روز»

🔸« پرداخت یارانه ۴۵۰ هزار تومانی- تامین ۹۰ درصد هزینه خرید مسکن از سوی بانک ها- خانه‌داری در دولت ما شغل محسوب می‌شود و به زنان خانه دار حقوق می‌دهیم.»

🔸«سهمیه بندی تمامی حامل‌های انرژی در قالب طرح «وان»- برنامه سفر ۳ روزه برای تمام خانواده‌ها و ۵ روزه برای تمام زوج های جوان»

🔸«من رئیس‌جمهور شوم، آمریکایی ها به التماس می افتند و مجبور می‌شوند تحریم‌ها را بردارند.»

🔹شعارهای بالای نمونه‌ای از وعده‌های انتخاباتی نامزدهاست. با خواندن این شعارها، باید خود را برای زندگی مرفه آماده کنیم. فکر می‌کنم از همین امروز می‌توانیم به نقاط شمالی تهران برویم و خانه‌ای را نشان کنیم که بعد از پیروزی یکی از این نامزدها، سریع خانه را خریداری و زندگی لاکچری را آغاز کنیم.

🔹نامزدهای انتخابات کشورهای پیشرفته که اقتصاد به سامانی هم دارند، این چنین شعار نمی‌دهند که این افراد وعده می‌دهند. اقتصاد ایران به شدت شبیه روزهایی است که جنگ 8 ساله به پایان رسید، حتی بدتراز آن دوران. حالا معلوم نیست این افراد که هرکدام مسئولیت‌های مختلفی هم در کشور دارند چگونه این حرف‌ها را می‌زنند.

🔹این شعارها خیلی شبیه نطق‌هایی است که مردم عادی بعد از ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری می‌کردند.

🔹واقعا امکان دارد در عرض سه روز مشکل بازار سرمایه حل شود؟ اگر این امکان هست چرا تا امروز برنامه‌ای ارائه نشده است؟ چرا مطرح کننده این مسله که نماینده مجلس است در پارلمان کاری برای حل این مشکل نکرده است؟

🔹یارانه 450 هزار تومانی چگونه تامین خواهد شد؟ پول حقوق زنان خانه دار از کجا می‌رسد؟

🔹شعار دادن سخت نیست، من هم اگر رئیس جمهور شوم به همه ایرانی‌ها در منطقه زعفرانیه تهران یک خانه می‌دهم، اما باید دید می‌شود آن را اجرا کرد یا نه؟ واقعا این شعارها در شرایط عادی یک کشور هم قفل است چه برسد به حالا که واقعا اقتصاد ایران به واسطه تحریم‌ها و تصمیم‌های غلط ده سال به عقب برگشته است.

برخی از نامزدها شده‌اند مثل معمارانی که روی یک زمین 50 متری ایستاده‌اند و به صاحبان زمین وعده می‌دهند که اینجا برای‌تان یک ویلای 5 خوابه با سونا و استخر می‌سازیم!

http://telegram.me/Iranianspa
🔴 اول به ما واکسن بزنید و بعد به فکر صادرات باشید

✍️ #مصطفی_داننده



🔹این که ما در جمع کشورهایی هستیم که واکسن کرونا ساخته‌اند یک اتفاق بی‌نظیر است. واقعا باید به جوانان و دانشمندانی که در این زمینه گام برداشته‌اند افتخار کرد.

🔹برخی از مسئولان از جمله وزیر محترم بهداشت که قطعا سخت‌ترین روزهای کاری یک وزیر در طول تاریخ ایران را تجربه می‌کند قبل از اینکه این واکسن‌ها وارد چرخه واکسیناسیون شود، از صادرات آن به کشورهای دیگر حرف می‌زدند.

🔹این ادبیات کمی ما را از اذیت می‌کند. به نظرم بهتر است از مرحله حرف وارد چرخه عمل بشویم و وقتی از صادرات حرف بزنیم که بیش از نیمی از مردم واکسن زده باشند.

🔹وقتی همه واکسن زدند بعد بیاییم بگوییم، کشورهایی که احتیاج به واکسن دارید، ما هستیم و به راحتی واکسن‌های ساخت خودمان را در اختیار شما قرار می‌دهیم.

🔹کشورهایی که واکسن کرونا ساخته‌اند، ابتدا مردمان خود را واکسن زدند و بعد صادرات را آغاز کرده‌اند اما به نظر می‌رسد ما اول دوست داریم واکسن را صادر کنیم و بعد به مردم خودمان بزنیم.

🔹بازهم عرض می‌کنم که ساخت واکسن یک اتفاق بسیار ویژه است. اما حرف‌هایی که زده می‌شود بیشتر به یک شو شبیه است. اما الان در حال ورود به پیک پنجم کرونا هستیم و وزیر بهداشت همچنان بر این باور است که کشورهای جهان باید از سیستم برخورد ما با کرونا درس بگیرند.

🔹البته مدیریت جنابانشان در واکسیناسیون پیران زبان زد شده است. با حدود 70 سال سن در صف می‌ایستد، گرما را به جان می‌خرد شاید بتواند واکسن بزند. در نهایت هم که توسط یک مامور که فقط مامور است و معذور از سکوها به پایین هل داده می‌شود.

🔹این درحالی است که در بسیاری از کشورها، جشن زندگی بدون ماسک در حال برگزاری است. همین شب‌ها هم می‌بینیم که در جام ملت‌های اروپا، ورزشگاه‌ها مملو از جمعیت هستند.

🔹شده‌ایم مثل سرپرست خانواری که به فرزندان خود وعده سفر خارج، خرید ماشین برای همه و امکانات بی‌نهایت می‌دهد اما هنوز در خانه‌ای کوچک در جنوبی‌ترین نقطه شهر اجاره نشین است. حداقل اول خانه را بخر عزیز من و بعد وعده‌های بزرگ بده.

🔹منتظر آغاز واکسیناسیون سراسری در ایران هستیم و بعد از آن انشالله با افتخار صحنه‌هایی را نگاه می‌کنیم که اهالی فرنگ در حال تزریق واکسن ایرانی هستند. همانگونه که وقتی در عراق و سوریه قبل از جنگ با دیدن ماشین‌های ایرانی ذوق می‌کردیم.

🔹بهتر است مسئولان ذی ربط در این مدت بی‌خیال میکروفون و توییتر شوند و آنها را به کسانی بسپارند که وظیفه‌شان حرف زدن است و وقت خود را صرف نهایی کردن واکسیناسیون سراسری در ایران کنند.

http://telegram.me/Iranianspa
🔴 در #شبکه_اجتماعی_داخلی، می‌شود فیلم سیلی زدن به سرباز را پخش کرد؟

✍️
#مصطفی_داننده


🔹پژمان‌فر عضو ارشد جبهه پایداری در مجلس یازدهم گفته است که:« در صورت اجرای طرح صیانت از حقوق کاربران فضای مجازی ۱۰ میلیون اشتغال امن و پایدار ایجاد خواهد شد. در حال حاضر حدود ۱۰۰ هزار شغل در فضای مجازی وجود دارد که پایدار نیست، اما در صورت اجرای طرح صیانت این اشتغال پایدار خواهد شد.»

🔹با یک طرح مجلس قرار است از 100 هزار شغل ناپایدار به 10 میلیون شغل پایدار برسیم. چقدر خوب! به نظرم هرچه سریعتر این طرح را اجرایی کنند که مشکل بیکاری در کشور به صورت تمام و کمال حل شود. واقعا چرا این همه سال دست روی دست گذاشته بودید و طرحی برای صیانت از فضای مجازی انجام ندادید؟

🔹به نظرم بهتر است طرحی به عنوان صیانت از فضای حقیقی هم در مجلس تصویب کنند که میزان شغل پایدار به 50 یا 60 میلیون برسد. چه اشکالی دارد که اصلا همه مردم ایران به کسب درآمد برسند.

🔹اصلا بهتر است مجلسی آدم‌ها هر روز در صحن پارلمان یا کمیسیون‌های ویژه طرح تصویب کنند تا میزان اشتغال در کشور هر روز بالا و بالاتر برود.

🔹از شوخی گذشته و در ادامه این نوشتار از جناب پژمان‌فر و همه آنهایی که به این طرح رای دادند و به دنبال صیانت از فضای مجازی هستند یک سوال ساده دارم.

🔹آیا در شبکه‌های اجتماعی داخلی که انشالله بهترین کیفیت جهانی را دارند، می‌شود از سیلی نماینده مجلس به سرباز حرف زد و فیلم آن را منتشر کرد؟ می‌شود به داد و بیداد نماینده مجلس در گمرک پرداخت؟ می‌شود از رفتارهای ناشایست مقامات دولتی سند منتشر کرد؟

🔹می‌دانید که با گسترش فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، مسئولین کشور در یک اتاق شیشه‌ای قرار گرفتند و هر حرف و کلام آنها زیر ذره بین افکار عمومی بود. دیگر نمی‌شد حرفی زد و کاری کرد بدون اینکه کسی مطلع شود.

🔹الان در فرمانداری یک شهر کوچک وقتی فرماندار رفتار خلاف عفتی انجام می‌دهد، تمام مردم متوجه آن می‌شوند. این درحالی است که در زمان‌های نه چندان دور فقط اهالی آن شهر یا استان در جریان داستان قرار می‌گرفتند.

🔹نکند خدای ناکرده شیشه‌های این اتاق دودی شود. خدای نکرده، نکند دوباره دیوارهای اتاق مسئولین آجری شود و مردم در جریان قرار نگیرند. البته که شما استاد برگزاری جلسات غیرعلنی هستید و زیاد علاقه ندارید مردم در جریان تصمیمات باشند و همین رفتار حسابی ما را می‌ترساند.

🔹بله، یکی از دلایل علاقه مردم به شبکه‌های اجتماعی خارجی، همین رسیدن اخبار بدون سانسور است. اخباری که در رسانه‌های داخلی به ویژه صداوسیما منتشر می‌شود لای زر ورق سانسور پیچیده شده است و مردم تشنه اخبار بدون سانسور هستند.

🔹مردم دوست دارند مسابقه دو میدانی دختر ایرانی را تماشا کنند. صداوسیما این مسابقه را سانسور کرد، آیا در شبکه‌های اجتماعی داخلی می‌شود این مسابقه را دید؟

من که بعید می‌دانم. امیدوارم نمایندگان محترم پاسخی برای این سوال‌ها داشته باشند و بدون شفاف شدن همه‌ی زوایا طرحی را در کمیسیونی خاص تصویب نکنند.

https://cdn.asriran.com/files/fa/news/1400/5/11/1244477_637.jpg

🇮🇷 @Iranianspa
🔴 آقای وزیر ورزش! شما نامه درخواست انتقال تجربیات به دیگران نداشتید؟

✍️
#مصطفی_داننده


🔹چندی پیش نمکی وزیر بهداشت دولت حسن روحانی، در یک سخنرانی عمومی اعلام کرد که کشوری از ایران برای مدیریت کرونا درخواست کمک کرده است. او گفت:« نامه‌ای دریافت کردم از وزیر بهداشت یک کشوری که در گرداب کروناست، اسم نمی برم مبادا باعث اساعه ادب به مجموعه ملی یک کشور شود؛ نامه سر تا پا تقاضای کمک بود از ایران تحریم زده، در دو زمینه؛ یک اینکه بگویید چه کردید که با گستردگی اقلیم و با همه حصر اقتصادی و سیاسی اینگونه کرونا را مدیریت کردید و دوم اینکه از آنچه در کشور می‌سازید مثل ونتیلاتور و دارو و… به ما کمک کنید.»

🔹البته پیش از این نیز جناب نمکی از درخواست کشورهای برای انتقال تجربیات ایران در زمینه مدیریت کرونا سخن به میان آورده بود. حالا انتظار این است که وزیر محترم ورزش هم بعد از پایان مسابقات المپیک در مجامع عمومی حاضر شود و از درخواست کشورها برای انتقال تجربیات ایران در زمینه ورزش سخن بگوید. احتمالا کشوری نامه می‌زند و خطاب به سلطانی‌فر می‌گوید، راز موفقیت خود در المپیک را با ما در میان بگذارید!

🔹ما مردم با گوشت و پوست و استخون در حال نبرد با مشکلات هستیم. کرونای دلتا به جان مردم افتاده است و برای رنگ کردن شهرها به جعبه مداد رنگی تازه‌ای احتیاج است و بعد مسئولان کشور به گونه‌ای اظهار نظر می‌کنند که انگار نه خانی آمده نه خانی رفته است.

🔹مشکلات اقتصادی کار را به جای رسانده است که برخی از مردم توان خرید یک نان کامل را ندارند و از نانوا می‌خواهند که یک نصفه بربری به او بدهد. در بازار روزها به دنبال پیدا کردن خراب‌ترین میوه‌هاست تا با قیمت ارزان آنها را به خانه ببرد.

🔹ما با چشمان خود عدم موفقیت ورزشکاران‌مان در المپیک را می‌بینم. شاید اگر المپیک ادعا و شعار بود ما الان در رتبه اول بودیم اما این مسابقات، المپیک عمل است و شکست را در آن تجربه کردیم. در کشتی آزاد که در جهان به نام ما می‌شناسندش، دست‌مان از طلا کوتاه ماند. در والیبال ره به جایی نبردیم و در دیگر رشته‌ها هم شکست بود که پشت شکت می‌آمد.

🔹ما اینها را می‌بینم و دیگر برخی از حرف‌ها را باور نمی‌کنیم. بله، اگر می‌خواهیم خودمان را گول بزنیم که حرفی نیست اما واقعیت چیز دیگری است. این اتفاق تلخی است که برخی از مردم برای رسیدن به یک زندگی عادی که مهم‌ترین ویژگی آن داشتن یک اقتصاد با ثبات است، راهی فرنگ می‌شوند. «هرجا بهتر از اینجا» جمله تلخی است که این روزها آن را زیاد می‌شنویم.

🔹خستگی از شرایط را می‌شود در چهره مردم دید. کافی است صبح زود مردم را در وسایل نقلیه عمومی مثل مترو ببیند. ساعت 7 صبح است اما آنها مثل آدم‌هایی که 10 شب تازه به خانه می‌رسند خسته‌اند.

🔹الان جامعه ایران احتیاج به واکسن امید دارد. واکسنی که بتواند خستگی را از تن مردم خارج کند و آنها بعد از مدت‌ها نفسی بکشند و جانی تازه بگیرند.

https://www.asriran.com/files/fa/news/1400/5/16/1246418_174.jpg

🇮🇷 @Iranianspa
🔴 #مهاجرت می‌کنیم تا ...

✍️
#مصطفی_داننده


🔹عضو شورای‌ عالی سازمان نظام پرستاری می‌گوید: «تقاضای مهاجرت پرستاران ایرانی ۶ برابر شده است» یوسف رحیمی در این باره بیشتر توضیح می‌دهد:« وقتی یک پرستار را پس از ۵ سال گذراندن طرح به عنوان نیروی ۸۹ روزه استخدام می‌کنیم و ساعتی ۱۵ هزار تومان به او می‌دهیم و آنقدر به صورت موقت نگهش می‌داریم که از سن استخدامش می‌گذرد، اگر پیشنهاد بهتری از یک کشور دیگر دریافت کند که تمام امکانات را در اختیار او قرار بدهند، حتما می‌پذیرد و می‌رود. قبلا سالانه ۲۰۰ تا ۳۰۰ نفر گواهی مهاجرت از نظام پرستاری می‌گرفتند اما اکنون شاید بیش از ۱۵۰۰ نفر در سال اقدام به مهاجرت می‌کنند.»

🔹این مسئول به صورت شفاف مشکل پرستاران و امثال آنها را بیان کرده است. بخشی از مردم تصمیم می‌گیرند از کشور مهاجرت کنند تا به زندگی بهتر برسند. زندگی بهتر چیست؟ رسیدن به یک زندگی عادی!

🔹خیلی از آنهایی که عزم رفتن می‌کنند، ایران را دوست دارند اما مجبور هستند برای رسیدن به آرامش بیشتر زندگی در سرزمین دیگر را تجربه کنند. هیچ کس زندگی در غربت و جدایی از خانواده را دوست ندارد اما گاهی ...

🔹یک بار دیگر هم نوشتم، ساختن ایرانی که در آن مردم در زندگی‌شان آرامش روحانی و روانی داشته باشند، مهم‌ترین انتقامی است که می‌شود از آمریکا گرفت.

🔹فکر به آینده به ویژه آینده‌ای نمی‌شود برای آن برنامه ریزی کرد، جان‌کاه است. وضعیت به گونه‌ای شده است که حتی برنامه ریزی برای فردا و پس فردا هم سخت شده است چه برسد به اینکه مثلا بگویی خوب سال بعد خانه می‌خریم بعد ازدواج می‌کنم بعد ماشین و .... اینگونه برنامه ریزی تبدیل به آرزوهای محال شده است.

🔹مهاجرت تبدیل به یک دغدغه جدی بخشی از مردم به ویژه دهه‌های شصت و هفتاد شده است. یکی از مهم‌ترین دلیل این رفتار هم این است؛ آنها به آینده خود امیدوار نیستند. آینده برای جوانان ایران به ویژه دهه شصتی‌ها که نگارنده این متن هم شامل آن می‌شود، شبیه بازی اتاق فرار است.

🔹به سختی از یک اتاق که هزار رمز و راز دارد فرار می‌کنید و تازه به اتاقی می‌رسید که هیچ از آن نمی‌دانید و دنیای برای شما از نو با تمام سختی‌هایش شروع می‌شود.این بچه‌ها، بخشی از زندگی خود را که جوانی می‌نامندش به درس خواندن گذراندن، به امید اینکه بعد از پایان درس به جایگاه اجتماعی مناسب و رفاه نسبی برسند. هدف آنها از ابتدا نه مهاجرت بلکه خدمت به سرزمین مادری‌شان بود.

🔹بعد از پایان درس، آنها به هر دری زدند، با در بسته و سیستم بورکراتیک مسخره کشور برمی‌خوردند. البته بخشی هم موفق شدند و توانستند برنامه‌های خود را پیش ببرند.

🔹آنها با بالاترین مدرک علمی از بهترین دانشگاه‌های کشور، مجبور به کار در مکان‌هایی شدند که کمترین حقوق را به آنها می‌دهند. هیچ استقبالی از طرح‌های آنها نمی‌کنند. به زبان ساده هیچ احترامی به درسی که خوانده شده گذاشته نمی‌شود. خیلی از آنهایی که می‌روند، فقط به دنبال یک زندگی معمولی و قدری احترام هستند، نه شق القمر!

🔹جوان نخبه ایرانی آنقدر در اداره‌های دولتی، توسط کارمندان سنگ قلاب شده است که دیگر توان ادامه راه را نداردو رفتن را به ماندن ترجیح می‌دهد.

🔹زمانی خانواده‌ها مخالف مهاجرت فرزندان بودند. هزار بهانه می‌آوردند که جگرگوشه‌شان جلای وطن نکند اما حالا پدر و مادر حاضر هستند فرش زیر پای خود را بفروشند و برای پسر یا دخترشان بلیط بخرند و آنها را راهی فرنگ کنند. آنهم زمانی که فاصله ریال و دلار به فاصله جنوب و شمال تهران است.

http://telegram.me/Iranianspa
🔴 «زخم‌کاری»؛ راوی 6 گناه کبیره

✍️
#مصطفی_داننده


🔹قبل از اینکه این یادداشت را بخوانید، بگویم که ممکن است با خواندن آن، داستان سریال «زخم کاری» تا حدودی برای شما لو برود. پس اگر این سریال را ندیده‌اید، این نوشتار را نخوانید.

🔹زخم‌کاری محمد حسین مهدویان که اقتباسی از رمان «بیست زخم کاری» و مُلهم از نمایشنامه مکبث است، روایتگر زخمی کاری است که 6 گناه، به آدمی می‌زند.

🔹بیایید این 6 گناه که بخشی از 7 گناه کبیره مسیحیان است را با هم مرور کنیم. شهوت، طمع، خشم، حسادت، تنبلی و غرور.

🔹این 6 خصلت پلید آدمی را می‌شود در مالک، سمیرا، منصوره و ناصر دید. بیایید بر اساس این شش گناه شخصیت‌های این سریال را بررسی کنیم.

🔺مالک

🔹مالک با بازی جواد عزتی، شخصیت اصلی این سریال است. فردی که دوست دارد همه را کنار بزند و نفر اول باشد. او به زندگی ریز آبادی‌ها که هم روستایی‌های آنها بودند حسادت می‌کند. مالک همیشه از خودش می‌پرسد چرا آنها دارند و من ندارم؟ چرا آنها ارباب هستند و من رعیت؟ همین حسادت است که کم کم در او تبدیل به خشم می‌شود.

🔹از ناصر پسر حاج عمو خشم دارد. دوست دارد به خاطر این حسادت وخشم بلایی سر آنها بیاورد که توان بلند شدن نداشته باشند. خودش به فکر کلاه گذاشتن مالی است اما طمع بیشتر و وسوسه‌های سمیرا او را تبدیل به یک اژدهای خون‌خوار می‌کند. طمع داشتن به تمام آنچه ریز آبادی‌ها دارند کار را به جایی می‌رساند که پسر ساده دل روستایی تبدیل به شیطانی تمام عیار می‌شود که برای رسیدن به مال بیشتر دست به هر کاری می‌زند.

🔹مالک درگیر شهوت هم هست. رابطه با منصوره و کیمیا، درحالی که او تعهد اخلاقی به سیمرا دارد حکایت از گناه دیگری است که انسان بودن را از مالک گرفته است. مالک کم کم، درگیر شهوت، طمع، حسادت و خشم می‌شود. مالک برای بالا رفتن روی شانه‌های انسانیت خود قدم می‌گذارد و او رای قربانی امیال خود می‌کند.

🔺سمیرا

🔹او هم همچون مالک دچار حسادت است. حسادت به همه آنهایی که پول دارند و برای رسیدن به موقعیت آنها دست به هر کاری می‌زند. ورود به زندگی یک مرد زن دار، گرفتن رابطه‌های عیراخلاقی با صاحبان قدرت و ثروت، تشویق شوهر به انجام کارهای غیر انسانی، دروغ گفتن و... او به خاطر حسادت دست به هر کاری می‌زند.

🔹خشم و طمع را در سیمرا به وضوح می‌شود دید. خشم او کار را به جایی رسانده که زندگی چندین خانواده قربانی تصمیمات او که حاصل خشم، حسادت و طمع است، شود. غرور سیمرا او را تبدیل به دیوی کرده است که هیچ رابطه‌ای با انسانیت و مادری ندارد.

🔹به نظر شما کدام مادری حاضر است برای رسیدن به ثروت و قدرت، فرزندانش را وارد جنگ خطرناک با ریزآبادی‌ها کند. سیمرا نه شاگرد اول مکتب ماکیاولی که استاد آن است. برای او هدف هر وسیله‌ای را توجیح می‌کند.

🔹حدیثی از امام علی وجود دارد که بسیار شبیه به روزگار سمیرای سریال زخم کاری است. ایشان فرموده‌اند که:« أَعْظَمُ النَّاسِ ذُلًّا الطَّامِعُ الْحَرِيصُ الْمُرِيب‏/ ذليل ترين مردم، كسى است كه طمعكار، حريص و وسوسه گر باشد.»

🔺ناصر و منصوره

🔹دختر و پسر حاج عمو هم دچار این گناه‌های کبیره هستند. ناصر تنبل و حسود است. نمی‌تواند موفقیت مالک را ببیند. مالک را همچنان پسر یک کشاورز ساده می‌داند و در عین حال اهل کار نیست. غرور او اجازه نمی‌دهد زیر دست مالک باشد. ناصر فکر می‌کند چون پسر حاج عمو است یعنی تا ابدالدهر باید آن بالا بنشیند و دستور دهد.

🔹منصوره هم خالی از گناه نیست. او همچنان بعد از سال‌ها با علم اینکه مالک زن دارد، همچنان به دنبال اوست. عشقی که به شهوت نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود. منصوره بعد از اتفاقات متعددی که بعد از مرگ پدرش می‌افتد، دچار خشم می‌شود و همین خشم از او هم یک دیو می‌سازد که برای رسیدن به اهدافش دست به هر کاری می‌زند.

🔹دیگر شخصیت‌های این سریال هم به نوعی درگیر یکی از این ویژگی‌های هستند. با مرور رفتار اخوان، کیمیا، حاج مظفری و .. شهوت، طمع و حسادت را دید.

🔹می‌بیند، آدم‌ها به راحتی به دام شیطان می‌افتند و انسانیت خود را قربانی می‌کنند. امروز از خود نپرسیم که چرا جامعه‌ی ما به اینجا رسیده است؟ شهوت، طمع، خشم، حسادت، تنبلی و غرور را به وضوح می‌شود در جامعه دید. در روزهایی سخت اقتصادی بسیاری به فکر پرکردن جیب خود هستند.

🔹زخم کاری را باید از بُعد انسانی آن دید و به آن احترام گذاشت. این سریال به ما یادآور شد که مواظب رفتارهای خود باشیم و از برخی از رفتار‌هایمان که در آن حسادت یا غرور دیده می‌شود به سادگی عبور نکنیم. مالک هم یک پدر بود که برای خوشبختی خانواده‌اش کار می‌کرد اما ...

https://cdn.asriran.com/files/fa/news/1400/6/20/1263000_299.jpg

🇮🇷 @Iranianspa
🔴 ریش #یزدانی به خاطر استرس ریخت؛ پس چرا ...

✍️
#مصطفی_داننده


🔹حسن یزدانی که به قول هادی عامل «شیر مادر و نان پدر حلالش» دچار عارضه «آلوپسی آره آتا» شده است. این عارضه که به ریش موی سر یا صورت یک فرد منجر می‌شود، یک دلیل خاص دارد و آنهم فشار و استرس است.

🔹در تصاویر تلویزیونی همه دیدیم که بخشی از ریش های حسن یزدانی ریخته است. معلوم است که او بعد از شکست در فینال المپیک، حسابی تحت فشار و استرس بوده است.

🔹حسن؛ دوست داشته دل مردم را شاد کند.او، «آه» مردم بعد از فینال المپیک را با جان و دل حس کرده و همه اینها شده بود یک فشار بزرگ. خوشبختانه با یک کشتی عالی و بی‌نظیر هم این فشار را از روی خود برداشت و همه ایران را خوشحال کرد. شاید بعد از سوت پایان بازی، ایران سبک‌ترین کشور جهان بوده، چون همه از خوشحالی به آسمان پریده بودند.

🔹دیدن این ریش ریخته اما حسابی آدم را به فکر فرو می‌برد که چگونه است حسن یزدانی به خاطر یک کشتی و بار مسئولیت که خاطر آن به دوش می‌کشد، دچار این عارضه می‌شود اما برخی از مسئولان کشور که بار زندگی مردم به دوش آنهاست هیچ نشانه‌ای از استرس ندارند.

🔹حسن یزدانی از المپیک تا جهانی؛ شب و روز نداشته تا نقره را طلا کند. به قول حضرت حافظ:« گویند سنگ لعل شود در مقام صبر/آری شود ولیک به خون جگر شود» این پلنگ مازندران؛ خون جگرها خورد تا امروز همه با حال خوب روزمان را آغاز کنیم.

🔹فراموش نکنیم که حسن یزدانی در 7 سال اخیر یا طلا آورده یا نقره. یعنی نمره‌اش 20 است. ولی آنهایی که استرس ندارند، کارنامه درخشانی هم از خود به جای نگذاشته‌اند و وضع زندگی مردم به خوبی حکایت از این داستان دارد. تازه آنها طلبکار هم هستند که مردم باید قدردان ما باشند و در این درحالی است که «شرمنده‌ مردم هستم» از دهن حسن یزدانی نیفتاد.

🔹به خدا که با حلوا، حلوا کردن دهن شیرین نمی‌شود. حسن یزدانی کار کارد و کار اما مسئولین کشور متأسفانه فقط شعار می‌دهند و بدتر از اینکه در این سال‌ها سخت، می‌بینیم که این شعار دادن بیشتر و پررنگ‌تر شده است. گویا آنها به این نتیجه رسیده‌اند که با شعار کارها پیش می‌رود و به کار نیست.

🔹فیلم‌هایی از حسن یزدانی و کادر فنی تیم ملی پخش شد که نشان می‌داد آنها برای لحظه، لحظه کشتی فینال برنامه داشتند. حتی در اتاق علیرضا دبیر رئیس فدراسیون کشتی هم نکات فنی را مرور می‌کردند. آنها می‌دانستند با انشالله، انشالله این سری می‌بری، طلا به گردن هیچ کشتی‌گیری آویزان نخواهد شد.

🔹حسن یزدانی معلم خوبی برای همه ماست. به ویژه آنهایی که نشان مسئولیت به سینه دارند.

https://www.asriran.com/files/fa/news/1400/7/12/1275093_310.jpg

🇮🇷 @Iranianspa