🔴 #شهروند جزییات #زندگی تعدادی از #دخترانی را که در حاشیه های #پاکدشت مورد #آزار قرار گرفتهاند، روایت می کند.
⛔️ #پنج_زندگی_غمبار
📣 مسئول خانه ایرانی جمعیت امام علی (ع) در پاکدشت 👇👇
✅ برخی از کارگاههای مناطق حاشیهای پاکدشت، به محلی برای آزار کودکان تبدیل شده است.
⛔️ #آسیب در #انتظار کودکان #پاکدشت
🔹کهرام میگوید: «بچههای این منطقه بشدت آسیبدیده هستند، پلیس و بهزیستی خیلی همکاری نمیکنند، وقتی به آنها موارد کودکآزاری را اطلاع میدهیم، میگویند از این اتفاقات اینجا زیاد میافتد، میگویند باید حکم ورود به منزل داشته باشیم،
🔹 به اورژانس که زنگ میزنیم، ساعت دو به بعد، دیگر خودرو نمیفرستند، میگویند نمیتوانیم.
🔹قرچک و ورامین و پاکدشت، یک اورژانس اجتماعی دارد با دو خودرو. تاکنون بارها از پلیس خواستهایم تا در این منطقه یک کیوسک بزند، اما خبری نیست.»
🔹 گلایه آنها از «انجیاو»هایی است که همه تمرکزشان در تهران و شهرهای بزرگ است و از این حاشیهها غافل شدهاند، #آزار_جنسی و #زبالهگردی از آسیبهای رایج در میان این کودکان است.
http://mobile.shahrvand-newspaper.ir/News/Mobile/Main/110188/
http://telegram.me/Iranianspa
⛔️ #پنج_زندگی_غمبار
📣 مسئول خانه ایرانی جمعیت امام علی (ع) در پاکدشت 👇👇
✅ برخی از کارگاههای مناطق حاشیهای پاکدشت، به محلی برای آزار کودکان تبدیل شده است.
⛔️ #آسیب در #انتظار کودکان #پاکدشت
🔹کهرام میگوید: «بچههای این منطقه بشدت آسیبدیده هستند، پلیس و بهزیستی خیلی همکاری نمیکنند، وقتی به آنها موارد کودکآزاری را اطلاع میدهیم، میگویند از این اتفاقات اینجا زیاد میافتد، میگویند باید حکم ورود به منزل داشته باشیم،
🔹 به اورژانس که زنگ میزنیم، ساعت دو به بعد، دیگر خودرو نمیفرستند، میگویند نمیتوانیم.
🔹قرچک و ورامین و پاکدشت، یک اورژانس اجتماعی دارد با دو خودرو. تاکنون بارها از پلیس خواستهایم تا در این منطقه یک کیوسک بزند، اما خبری نیست.»
🔹 گلایه آنها از «انجیاو»هایی است که همه تمرکزشان در تهران و شهرهای بزرگ است و از این حاشیهها غافل شدهاند، #آزار_جنسی و #زبالهگردی از آسیبهای رایج در میان این کودکان است.
http://mobile.shahrvand-newspaper.ir/News/Mobile/Main/110188/
http://telegram.me/Iranianspa
روزنامه شهروند
پنج زندگی غمبار
مسئول خانه ایرانی جمعیت امام علی (ع) در پاکدشت: برخی از کارگاههای
مناطق حاشیهای پاکدشت، به محلی برای آزار کودکان تبدیل شده است
مناطق حاشیهای پاکدشت، به محلی برای آزار کودکان تبدیل شده است
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#هر کسی داستان #زندگی #خود را دارد!
🔺 آیا نا امید شدین؟ احساس میکنین به جایی نمیرسین؟
✅ دیدن این کلیپ را به شما توصیه میکنیم❗️
🇮🇷 @Iranianspa
🔺 آیا نا امید شدین؟ احساس میکنین به جایی نمیرسین؟
✅ دیدن این کلیپ را به شما توصیه میکنیم❗️
🇮🇷 @Iranianspa
🔴 #گزارش عجیب از #زندانها
⭕️ #زندگی_لاکچری میلیونی و استخدام #آشپز_خصوصی
🔹 پشت دیوارهای بلند زندان، پشت آن درهای آهنی بزرگ که نفوذناپذیر به نظر میرسد، پشت این ساختمانها که خفهاند و دلگیر و پُر یاس، یک عده دارند زندگی میکنند، به معنی واقعی، با تلفظ درستش، حتی بریز و بپاش میکنند، خوب میخورند، عالی میپوشند، خوب انعام میدهند، حتی خوب با پول، آدم میخرند.
🔹زندانیانِ سه زندان با فاصلههای چند ده کیلومتری از هم به ما اطلاعاتی دادند که سرجمع، نامش را میشود گذاشت سبک زندگی زندان، یک جور طبقهبندی خاص میان همه سبکهای زندگی، یک سبک تجملی و لاکچری که عقل مات میماند از آن. بهزاد توی اتاق 52 نفرهشان شهردار است، جارو میکند، سفره پهن میکند، سفره جمع میکند و ظرف و لباس میشوید برای هفتهای 80 هزار تومان. بعضی شهردارها اما اختصاصیاند و ویآیپی به برخی زندانیان خدمات میدهند. رحمان میگوید در بند 2، مردی که پمپبنزیندار است یک گماشته خصوصی دارد که همه کار برایش میکند، هفتهای200 هزار تومان هم میگیرد و سه وعده غذای روز را مهمان اوست. محمود هم نمیداند آن سیاهپوستهای درشتهیکلی که رختچرکهای زندانیان را میشویند کیاند و اهل کجایند، ولی خوب میداند سه طلافروشی که کارشان جعل سکه و دلار بوده و یک رئیس بانک متخلف، دو خدمتکار دارند که حتی برایشان آشپزی میکنند. روزنامههای روز میرسد دست این چهار نفر، مجلههای باطله اما سهم بقیه زندانیان میشود.
🔹زندانها تنگ است، یعنی آنقدر آدم تویشان جمع شده که جمعیت در آنها لول میزند. رئیس سازمان زندانها می گوید سرانه فیزیکی هر زندانی که باید 13 متر باشد حالا پنج متر کمتر است. داستان کفخوابی از همین جا شروع میشود که او هیچگاه منکر این نیز نبوده است. ماجرای کف خوابی و تخت خوابی در زندانها روایتی شنیدنی دارد که زندانیانی که به ما اطلاعات دادند با آب و تاب تعریفش میکنند.
🔹این گونه است که تختها فروشی می شود. تخت اجارهای هم هست. هرزندانی دو سال بعد از ورودش به زندان صاحب تخت میشود، یعنی نوبت تختخوابیاش بعد از دوسال و حتی بیشتر میرسد، ولی در زندانها هستند کسانی که از راه نرسیده، هنوز عرق خشک نکرده و رحل اقامت نیفکنده، صاحب تخت میشوند، معمولا نیز تختهای طبقه پایین نه طبقه دو و سه.
🔹بهزاد میگوید در سالن 5، مرد کارخانهداری هست که تخت را خرید پنج میلیون تومان؛ فروشنده یک زندانی دست به دهان بود که این پول را زد به زخمش.
🔹زندانیانی که فعلا پول قلنبه نمیخواهند و دنبال درآمد مستمرند، ولی تخت را اجاره میدهند. بهزاد میگوید یک نفر در بندشان تخت طبقه سوم را هفتهای 500 هزار تومان اجاره داده و کسی دیگر350 هزار تومان بابت روزی سه ساعت کرایه میگیرد.
🔹داستان کسانی که این تختها را اجاره میکنند یا میخرند همان حکایت لاکچریبازی در زندانهاست، جماعتی که همانند روزگار آزادیشان مثل ریگ پول خرج میکنند و نمایش قدرت میدهند، همانها که اگر خدمتکار مخصوص نداشته باشند برای شستوشوی هر تکه لباسشان به زندانیان داوطلب دستمزد میدهند، هرکیلو برنج هندی را به قیمت برنج ایرانی میخرند، میوه فصل میخورند، روزی سه بار غذا سفارش میدهند و هزینه تلفنشان در هفته میرود بالای150هزار تومان/جام جم
http://telegram.me/Iranianspa
⭕️ #زندگی_لاکچری میلیونی و استخدام #آشپز_خصوصی
🔹 پشت دیوارهای بلند زندان، پشت آن درهای آهنی بزرگ که نفوذناپذیر به نظر میرسد، پشت این ساختمانها که خفهاند و دلگیر و پُر یاس، یک عده دارند زندگی میکنند، به معنی واقعی، با تلفظ درستش، حتی بریز و بپاش میکنند، خوب میخورند، عالی میپوشند، خوب انعام میدهند، حتی خوب با پول، آدم میخرند.
🔹زندانیانِ سه زندان با فاصلههای چند ده کیلومتری از هم به ما اطلاعاتی دادند که سرجمع، نامش را میشود گذاشت سبک زندگی زندان، یک جور طبقهبندی خاص میان همه سبکهای زندگی، یک سبک تجملی و لاکچری که عقل مات میماند از آن. بهزاد توی اتاق 52 نفرهشان شهردار است، جارو میکند، سفره پهن میکند، سفره جمع میکند و ظرف و لباس میشوید برای هفتهای 80 هزار تومان. بعضی شهردارها اما اختصاصیاند و ویآیپی به برخی زندانیان خدمات میدهند. رحمان میگوید در بند 2، مردی که پمپبنزیندار است یک گماشته خصوصی دارد که همه کار برایش میکند، هفتهای200 هزار تومان هم میگیرد و سه وعده غذای روز را مهمان اوست. محمود هم نمیداند آن سیاهپوستهای درشتهیکلی که رختچرکهای زندانیان را میشویند کیاند و اهل کجایند، ولی خوب میداند سه طلافروشی که کارشان جعل سکه و دلار بوده و یک رئیس بانک متخلف، دو خدمتکار دارند که حتی برایشان آشپزی میکنند. روزنامههای روز میرسد دست این چهار نفر، مجلههای باطله اما سهم بقیه زندانیان میشود.
🔹زندانها تنگ است، یعنی آنقدر آدم تویشان جمع شده که جمعیت در آنها لول میزند. رئیس سازمان زندانها می گوید سرانه فیزیکی هر زندانی که باید 13 متر باشد حالا پنج متر کمتر است. داستان کفخوابی از همین جا شروع میشود که او هیچگاه منکر این نیز نبوده است. ماجرای کف خوابی و تخت خوابی در زندانها روایتی شنیدنی دارد که زندانیانی که به ما اطلاعات دادند با آب و تاب تعریفش میکنند.
🔹این گونه است که تختها فروشی می شود. تخت اجارهای هم هست. هرزندانی دو سال بعد از ورودش به زندان صاحب تخت میشود، یعنی نوبت تختخوابیاش بعد از دوسال و حتی بیشتر میرسد، ولی در زندانها هستند کسانی که از راه نرسیده، هنوز عرق خشک نکرده و رحل اقامت نیفکنده، صاحب تخت میشوند، معمولا نیز تختهای طبقه پایین نه طبقه دو و سه.
🔹بهزاد میگوید در سالن 5، مرد کارخانهداری هست که تخت را خرید پنج میلیون تومان؛ فروشنده یک زندانی دست به دهان بود که این پول را زد به زخمش.
🔹زندانیانی که فعلا پول قلنبه نمیخواهند و دنبال درآمد مستمرند، ولی تخت را اجاره میدهند. بهزاد میگوید یک نفر در بندشان تخت طبقه سوم را هفتهای 500 هزار تومان اجاره داده و کسی دیگر350 هزار تومان بابت روزی سه ساعت کرایه میگیرد.
🔹داستان کسانی که این تختها را اجاره میکنند یا میخرند همان حکایت لاکچریبازی در زندانهاست، جماعتی که همانند روزگار آزادیشان مثل ریگ پول خرج میکنند و نمایش قدرت میدهند، همانها که اگر خدمتکار مخصوص نداشته باشند برای شستوشوی هر تکه لباسشان به زندانیان داوطلب دستمزد میدهند، هرکیلو برنج هندی را به قیمت برنج ایرانی میخرند، میوه فصل میخورند، روزی سه بار غذا سفارش میدهند و هزینه تلفنشان در هفته میرود بالای150هزار تومان/جام جم
http://telegram.me/Iranianspa
Telegram
انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران
🇮🇷 انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران🇮🇷
یک سازمان مردم نهاد در ایران است که با هدف آگاهی بخشی و توانمندسازی آحادجامعه، سعی درپیشگیری و
کاهش آسیبهای اجتماعی جامعه دارد.
جهت ارسال مطالب، تبادل و تبلیغات به آیدی زیر پیام دهید👇👇👇
@FAtemeh_Hoseynaei
یک سازمان مردم نهاد در ایران است که با هدف آگاهی بخشی و توانمندسازی آحادجامعه، سعی درپیشگیری و
کاهش آسیبهای اجتماعی جامعه دارد.
جهت ارسال مطالب، تبادل و تبلیغات به آیدی زیر پیام دهید👇👇👇
@FAtemeh_Hoseynaei
🔴 #فریب زندگی اسلایسی را #نخوریم؛
✍️ #احسان_محمدی
🔹یک نفر عکسی از پاهای تُپل نوزادی را در توئیتر به اشتراک گذاشته و زیرش نوشته: اگر می خوایید گاز بگیرید برید ته صف!
صدها نفر برای این پاهای بامزه غش و ضعف رفتهاند. چند نفر نوشتهاند همین فردا میرم «شوور»! میکنم، دو_سه نفر نوشتهاند اصلاً من به عشق همین پاها میخوام بچهدار شم و ...
🔹مردی روی نوک کوهی ایستاده و دستهایش را باز کرده و نوشته: زندگی یعنی فتح قلهها!
🔹 زنی در اینستاگرام عکسی از #قورمهسبزی که پخته منتشر کرده و نوشته: هرکی هرچی دلش میخواد بگه. من عاشق اینم برای همسرم قورمهسبزی بپزم، اونم بیاد بشینه موهامو ببافه.
دهها نفر نوشتهاند: آره خوشبختی یعنی همین! خوشبختید شما...حسودیم شد.... خوش به حال جفتتون... دلم برای خودم سوخت و ...
🔹 مردی عکسی از سوئیچ ماشینی که خریده را منتشر کرده و نوشته «بالاخره خریدمش». جماعتی لایک کردهاند که خوش به حالت و مبارکه و ...
🔹 اینها همه بُرش هایی از زندگی هستند نه تمام آن. #زندگی_اسلایسی! آن بخش از زندگی که دست چین میکنیم و به واسطه شبکههای مجازی به دیگران اجازه میدهیم آن را ببینید و بسیاری بر اساس همین «اسلایس» ما را قضاوت میکنند.
🔹 بسیاری از آنها که برای آن پاهای تپل دوستداشتنی غش و ضعف میروند اگر همان کودک را به آنها بدهید که ساعت سه نصفه شب بیدار میشود، زار میزند، نمیخوابد، پوشکاش نیاز به تعویض دارد، شیر میخواهد، خواب را از آدم میگیرد و ...
بعید است هنوز #فقط به خاطر گازگرفتن پاهایش به او وفادار بمانند و کماکان بچه بخواهند. کودک فقط گازگرفتن نمیخواهد، احساس مسئولیت و مراقبت دائمی هم میخواهد. میتوانید؟
🔹 این تصور که زندگی مشترک فقط آن لحظه است که بوی خوش قورمهسبزی در فضای خانه میپیچد یا مرد مینشیند به بافتن گیسوی زن، یک فانتزی زیباست اما وقتی عملی نمیشود بسیاری از همسران احساس ناکامی میکنند که پس چرا زن من قورمهسبزی نمیپزد؟ یا چون همسرم موهام رو نمیبافه پس دوستم نداره!
مردی که خسته از جدال در یک زندگی بیرحمانه به خانه میآید و هنوز ذهنش درگیر پرخاش رئیس و ضرر و زیان ناشی از معامله و ترافیک کُشنده و بیثباتی بازار و ... است دل و دماغی برایش نمیماند که شب هنگام وقتی میرسد بنشیند به بافتن گیسو!
🔹 البته که اگر این کار را بکند عجب مرد نیکویی است اما اگر هم حال و حوصلهاش را نداشتهباشد دلیل بر فقدان عشق و دوست نداشتن همسر نیست. آن یک عکس که دیدهاید هم نشان خوشبختی تمام وقت آن زوج نیست. فقط یک بُرش دست چینشده از یک زندگی است. یک اسلایس!
🔹 فتح قله ها لذتبخش است اما قبل از آنکه کسی روی نوککوهی فاتحانه عکس یادگاری بگیرد، باید رنج بالارفتن از آن را به جان بخرد. عرقریختن، زمینخوردن، تحمل سرما و گرما، تاول زدن پا و ... آن عکس فقط یک بُرش است. فقط یک #اسلایس لذتبخش!
🔹 مردی که عکسی از سوئیچ ماشین اش را به اشتراک گذاشته هم دشواری خریدن آن را که علنی نکرده. غبطهخوردن به آن لحظه گرچه واکنشی طبیعی است اما شاید اگر رنج رسیدن به این موفقیت را میدانستیم هرگز غبطه نمیخوردیم. این تنها یک بُرش از زندگی مرد است. یک اسلایس نه تمام آن.
🔹 خلایق حق دارند هر اسلایسی از زندگی شان که دوستدارند را به نمایش بگذارند اما ما حق نداریم آن یک اسلایس را «تمام» زندگیشان فرض کنیم، دست به مقایسهاش با زندگی خودمان بزنیم و احساس ناکامی کنیم.
🔹 #زندگی_اسلایسی میتواند آفت آرامش مان باشد اگر باور نکنیم که بسیاری از عکسهایی که میبینیم و حرفهایی که میشنویم تنها بُرشهایی گزینش شدهاند، نه تمام آن!
http://telegram.me/Iranianspa
✍️ #احسان_محمدی
🔹یک نفر عکسی از پاهای تُپل نوزادی را در توئیتر به اشتراک گذاشته و زیرش نوشته: اگر می خوایید گاز بگیرید برید ته صف!
صدها نفر برای این پاهای بامزه غش و ضعف رفتهاند. چند نفر نوشتهاند همین فردا میرم «شوور»! میکنم، دو_سه نفر نوشتهاند اصلاً من به عشق همین پاها میخوام بچهدار شم و ...
🔹مردی روی نوک کوهی ایستاده و دستهایش را باز کرده و نوشته: زندگی یعنی فتح قلهها!
🔹 زنی در اینستاگرام عکسی از #قورمهسبزی که پخته منتشر کرده و نوشته: هرکی هرچی دلش میخواد بگه. من عاشق اینم برای همسرم قورمهسبزی بپزم، اونم بیاد بشینه موهامو ببافه.
دهها نفر نوشتهاند: آره خوشبختی یعنی همین! خوشبختید شما...حسودیم شد.... خوش به حال جفتتون... دلم برای خودم سوخت و ...
🔹 مردی عکسی از سوئیچ ماشینی که خریده را منتشر کرده و نوشته «بالاخره خریدمش». جماعتی لایک کردهاند که خوش به حالت و مبارکه و ...
🔹 اینها همه بُرش هایی از زندگی هستند نه تمام آن. #زندگی_اسلایسی! آن بخش از زندگی که دست چین میکنیم و به واسطه شبکههای مجازی به دیگران اجازه میدهیم آن را ببینید و بسیاری بر اساس همین «اسلایس» ما را قضاوت میکنند.
🔹 بسیاری از آنها که برای آن پاهای تپل دوستداشتنی غش و ضعف میروند اگر همان کودک را به آنها بدهید که ساعت سه نصفه شب بیدار میشود، زار میزند، نمیخوابد، پوشکاش نیاز به تعویض دارد، شیر میخواهد، خواب را از آدم میگیرد و ...
بعید است هنوز #فقط به خاطر گازگرفتن پاهایش به او وفادار بمانند و کماکان بچه بخواهند. کودک فقط گازگرفتن نمیخواهد، احساس مسئولیت و مراقبت دائمی هم میخواهد. میتوانید؟
🔹 این تصور که زندگی مشترک فقط آن لحظه است که بوی خوش قورمهسبزی در فضای خانه میپیچد یا مرد مینشیند به بافتن گیسوی زن، یک فانتزی زیباست اما وقتی عملی نمیشود بسیاری از همسران احساس ناکامی میکنند که پس چرا زن من قورمهسبزی نمیپزد؟ یا چون همسرم موهام رو نمیبافه پس دوستم نداره!
مردی که خسته از جدال در یک زندگی بیرحمانه به خانه میآید و هنوز ذهنش درگیر پرخاش رئیس و ضرر و زیان ناشی از معامله و ترافیک کُشنده و بیثباتی بازار و ... است دل و دماغی برایش نمیماند که شب هنگام وقتی میرسد بنشیند به بافتن گیسو!
🔹 البته که اگر این کار را بکند عجب مرد نیکویی است اما اگر هم حال و حوصلهاش را نداشتهباشد دلیل بر فقدان عشق و دوست نداشتن همسر نیست. آن یک عکس که دیدهاید هم نشان خوشبختی تمام وقت آن زوج نیست. فقط یک بُرش دست چینشده از یک زندگی است. یک اسلایس!
🔹 فتح قله ها لذتبخش است اما قبل از آنکه کسی روی نوککوهی فاتحانه عکس یادگاری بگیرد، باید رنج بالارفتن از آن را به جان بخرد. عرقریختن، زمینخوردن، تحمل سرما و گرما، تاول زدن پا و ... آن عکس فقط یک بُرش است. فقط یک #اسلایس لذتبخش!
🔹 مردی که عکسی از سوئیچ ماشین اش را به اشتراک گذاشته هم دشواری خریدن آن را که علنی نکرده. غبطهخوردن به آن لحظه گرچه واکنشی طبیعی است اما شاید اگر رنج رسیدن به این موفقیت را میدانستیم هرگز غبطه نمیخوردیم. این تنها یک بُرش از زندگی مرد است. یک اسلایس نه تمام آن.
🔹 خلایق حق دارند هر اسلایسی از زندگی شان که دوستدارند را به نمایش بگذارند اما ما حق نداریم آن یک اسلایس را «تمام» زندگیشان فرض کنیم، دست به مقایسهاش با زندگی خودمان بزنیم و احساس ناکامی کنیم.
🔹 #زندگی_اسلایسی میتواند آفت آرامش مان باشد اگر باور نکنیم که بسیاری از عکسهایی که میبینیم و حرفهایی که میشنویم تنها بُرشهایی گزینش شدهاند، نه تمام آن!
http://telegram.me/Iranianspa
Telegram
انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران
🇮🇷 انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران🇮🇷
یک سازمان مردم نهاد در ایران است که با هدف آگاهی بخشی و توانمندسازی آحادجامعه، سعی درپیشگیری و
کاهش آسیبهای اجتماعی جامعه دارد.
جهت ارسال مطالب، تبادل و تبلیغات به آیدی زیر پیام دهید👇👇👇
@FAtemeh_Hoseynaei
یک سازمان مردم نهاد در ایران است که با هدف آگاهی بخشی و توانمندسازی آحادجامعه، سعی درپیشگیری و
کاهش آسیبهای اجتماعی جامعه دارد.
جهت ارسال مطالب، تبادل و تبلیغات به آیدی زیر پیام دهید👇👇👇
@FAtemeh_Hoseynaei
🔴 #۲۶_کاری که می تواند #زندگی ما را #متحول کند؛
✍ #مهراب_حیدری( مدرس مهارتهای زندگی )
۱ – سحر خیزتر شوید
۲ – راستگو باشید
۳ – در روز چندین بار نفس عمیق بکشید
۴ – آهنگ های شاد گوش کنید
۵ – از جاهای جدید دیدن کنید
۶ – برنامه های فردا را یادداشت کنید
۷ – داوطلبانه به مردم کمک کنید
۸ – کم غذا بخورید و استراحت کنید
۹ – فقط خوراکی های مغذی و لازم را بخورید
۱۰ – با دوستان و خانواده صحبت کنید
۱۱ – با آدم های جدید آشنا شوید
۱۲ – گاهی از موبایل فاصله بگیرید
۱۳ – در یک زمان فقط به انجام یک کار بپردازید
۱۴ – یکی از اهداف خود را محقق کنید
۱۵.هر روز ده صفحه کتاب بخوانید
۱۶.هفته ای یکبار شنا کنید
۱۷.در هفته یک فیلم و یا نمایش طنز ببینید
۱۸.یک کانال خاطرات درست کنید وروزی چند عکس درآن قرار دهید
۱۹.وسایل اضافه کیف و جیب و داخل ماشین تان را دور بریزید
۲۰.روزتان را با تکرار جملات مثبت شروع کنید
۲۱.برای خودتان یک هدیه بگیرید
۲۲.یک بیت شعر حفظ کنید
۲۳.علایق خود را بنویسید
۲۴.گاهی در خلوت به رویاهای خودتان فکر کنید
۲۵.به هیچ وجه دیرتر از ساعت ۱۲ نخوابید
۲۶.گذشته را برای همیشه رها کنید .هرچه بود تمام شد
http://telegram.me/Iranianspa
✍ #مهراب_حیدری( مدرس مهارتهای زندگی )
۱ – سحر خیزتر شوید
۲ – راستگو باشید
۳ – در روز چندین بار نفس عمیق بکشید
۴ – آهنگ های شاد گوش کنید
۵ – از جاهای جدید دیدن کنید
۶ – برنامه های فردا را یادداشت کنید
۷ – داوطلبانه به مردم کمک کنید
۸ – کم غذا بخورید و استراحت کنید
۹ – فقط خوراکی های مغذی و لازم را بخورید
۱۰ – با دوستان و خانواده صحبت کنید
۱۱ – با آدم های جدید آشنا شوید
۱۲ – گاهی از موبایل فاصله بگیرید
۱۳ – در یک زمان فقط به انجام یک کار بپردازید
۱۴ – یکی از اهداف خود را محقق کنید
۱۵.هر روز ده صفحه کتاب بخوانید
۱۶.هفته ای یکبار شنا کنید
۱۷.در هفته یک فیلم و یا نمایش طنز ببینید
۱۸.یک کانال خاطرات درست کنید وروزی چند عکس درآن قرار دهید
۱۹.وسایل اضافه کیف و جیب و داخل ماشین تان را دور بریزید
۲۰.روزتان را با تکرار جملات مثبت شروع کنید
۲۱.برای خودتان یک هدیه بگیرید
۲۲.یک بیت شعر حفظ کنید
۲۳.علایق خود را بنویسید
۲۴.گاهی در خلوت به رویاهای خودتان فکر کنید
۲۵.به هیچ وجه دیرتر از ساعت ۱۲ نخوابید
۲۶.گذشته را برای همیشه رها کنید .هرچه بود تمام شد
http://telegram.me/Iranianspa
Telegram
انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران
🇮🇷 انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران🇮🇷
یک سازمان مردم نهاد در ایران است که با هدف آگاهی بخشی و توانمندسازی آحادجامعه، سعی درپیشگیری و
کاهش آسیبهای اجتماعی جامعه دارد.
جهت ارسال مطالب، تبادل و تبلیغات به آیدی زیر پیام دهید👇👇👇
@FAtemeh_Hoseynaei
یک سازمان مردم نهاد در ایران است که با هدف آگاهی بخشی و توانمندسازی آحادجامعه، سعی درپیشگیری و
کاهش آسیبهای اجتماعی جامعه دارد.
جهت ارسال مطالب، تبادل و تبلیغات به آیدی زیر پیام دهید👇👇👇
@FAtemeh_Hoseynaei
🔴 یکی به ما بگوید #چگونه #زندگی #کنیم؟
✍ مصطفی داننده
🔘 چگونه میشود در این روزها زندگی کرد؟ این سوالی است که خیلیها از خود میپرسند. با قیمت گوشت، با پراید 45 میلیونی، با مسکن میلیاردی و .... چه کنیم؟
🔘آیا واقعا میشود به این سوال پاسخ داد؟
🔘نه، نمیشود. چون واقعا شرایط زندگی کردن سخت شده است. پیرمردی که سالها کار کرده است حالا محبور است برای خرید گوشت گرم یا یخی و ارزان از ساعات ابتدایی روز در صف بایستد که آیا در آخر بتواند دو کیلو گوشت بخرد یا نه.
🔘جوانی که با هزار آرزو ازدواج کرده است، در خرج زندگی مانده است و نمیداند غم اجاره خانه رو بخورد یا غم نان را.
🔘مردی که بچههایش از او انتظار دارند، زندگی مرفهی برای آنها بسازد، به فکر شغلی در نیمههای شب است.
🔘زنی که سرپرست خانواده است، با کدام پول شکم بچههای خود را سیر کند؟
🔘زندگی کردن برای زنده ماندن، اتفاق تلخی است که این روزها شاهد آن هستیم. مردی در مترو، در حال گدایی بود. از غمها و غصههایش میگفت. مرد مسنی از ته واگن فریاد زد، بس کن آقا! حال من از تو خراب تر است. یک کارگاه دارم که باید تعطیلش کنم. باید کارگرهایم را دم عید اخراج کنم. میدانی اخراج کردن 15 نفر، آخر سال یعنی چی؟
🔘در این سبک، دیگر تفریح کردن، سفر کردن و در نهایت لذت بردن از زندگی جایی ندارد. همه به فکر یک لقمه نان هستند.
🔘این یک لقمه نان، باعث میشود، گاهی مردم فکر کنند میشود از راههایی استفاده کرد که چندان قانونی نیست و حتی چندان انسانی نیست.
🔘طبق گفته پلیس، این روزها دزدی زیاد شده است. واقعا هم نمیشود به مردم گفت، نخرید، نپوشید، نروید. آنهایی که این کارها را نکردند، ضرر کردند.
🔘کاش مسؤولان کشور راهکاری را پیش پای مردم میگذاشتند تا بدانند چگونه زندگی کند.
🔘الان مردم منتظر راهکاری برای زندگی کردن هستند. کاش یکی پیدا میشد به مردم میگفت در این شرایط زندگی خود را چگونه سپری کنند.
🔘نمیشود به یکباره همه قیمتها دو برابر شود و ما انتظار داشته باشیم مردم به همان شیوهای زندگی کنند که قیمتها ارزان بود.
🔘الان زمان مشخص کردن سبک زندگی مبتنی بر قیمتهای نجومی است. متاسفانه برخی از مردم در دوران گرانی میخواهند همانند دوران ارزانی زندگی کنند و این شدنی نیست.
🔘نمیدانم چرا مسؤولان در این میدان تنها و تنها نظاره گر هستند. نه توان کنترل قیمتها و بازار را دارند و نه توان تعریف سبک زندگی برای مردم.
🔘متاسفانه شرایط شبیه کشتی شده است که در توفان افتاده است و تمام کارکنان کشتی تنها در حال نگاه کردن طوفان هستند و هیچ کاری نمیکنند.
@mostafadanandeh
http://telegram.me/Iranianspa
✍ مصطفی داننده
🔘 چگونه میشود در این روزها زندگی کرد؟ این سوالی است که خیلیها از خود میپرسند. با قیمت گوشت، با پراید 45 میلیونی، با مسکن میلیاردی و .... چه کنیم؟
🔘آیا واقعا میشود به این سوال پاسخ داد؟
🔘نه، نمیشود. چون واقعا شرایط زندگی کردن سخت شده است. پیرمردی که سالها کار کرده است حالا محبور است برای خرید گوشت گرم یا یخی و ارزان از ساعات ابتدایی روز در صف بایستد که آیا در آخر بتواند دو کیلو گوشت بخرد یا نه.
🔘جوانی که با هزار آرزو ازدواج کرده است، در خرج زندگی مانده است و نمیداند غم اجاره خانه رو بخورد یا غم نان را.
🔘مردی که بچههایش از او انتظار دارند، زندگی مرفهی برای آنها بسازد، به فکر شغلی در نیمههای شب است.
🔘زنی که سرپرست خانواده است، با کدام پول شکم بچههای خود را سیر کند؟
🔘زندگی کردن برای زنده ماندن، اتفاق تلخی است که این روزها شاهد آن هستیم. مردی در مترو، در حال گدایی بود. از غمها و غصههایش میگفت. مرد مسنی از ته واگن فریاد زد، بس کن آقا! حال من از تو خراب تر است. یک کارگاه دارم که باید تعطیلش کنم. باید کارگرهایم را دم عید اخراج کنم. میدانی اخراج کردن 15 نفر، آخر سال یعنی چی؟
🔘در این سبک، دیگر تفریح کردن، سفر کردن و در نهایت لذت بردن از زندگی جایی ندارد. همه به فکر یک لقمه نان هستند.
🔘این یک لقمه نان، باعث میشود، گاهی مردم فکر کنند میشود از راههایی استفاده کرد که چندان قانونی نیست و حتی چندان انسانی نیست.
🔘طبق گفته پلیس، این روزها دزدی زیاد شده است. واقعا هم نمیشود به مردم گفت، نخرید، نپوشید، نروید. آنهایی که این کارها را نکردند، ضرر کردند.
🔘کاش مسؤولان کشور راهکاری را پیش پای مردم میگذاشتند تا بدانند چگونه زندگی کند.
🔘الان مردم منتظر راهکاری برای زندگی کردن هستند. کاش یکی پیدا میشد به مردم میگفت در این شرایط زندگی خود را چگونه سپری کنند.
🔘نمیشود به یکباره همه قیمتها دو برابر شود و ما انتظار داشته باشیم مردم به همان شیوهای زندگی کنند که قیمتها ارزان بود.
🔘الان زمان مشخص کردن سبک زندگی مبتنی بر قیمتهای نجومی است. متاسفانه برخی از مردم در دوران گرانی میخواهند همانند دوران ارزانی زندگی کنند و این شدنی نیست.
🔘نمیدانم چرا مسؤولان در این میدان تنها و تنها نظاره گر هستند. نه توان کنترل قیمتها و بازار را دارند و نه توان تعریف سبک زندگی برای مردم.
🔘متاسفانه شرایط شبیه کشتی شده است که در توفان افتاده است و تمام کارکنان کشتی تنها در حال نگاه کردن طوفان هستند و هیچ کاری نمیکنند.
@mostafadanandeh
http://telegram.me/Iranianspa
Telegram
انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران
🇮🇷 انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران🇮🇷
یک سازمان مردم نهاد در ایران است که با هدف آگاهی بخشی و توانمندسازی آحادجامعه، سعی درپیشگیری و
کاهش آسیبهای اجتماعی جامعه دارد.
جهت ارسال مطالب، تبادل و تبلیغات به آیدی زیر پیام دهید👇👇👇
@FAtemeh_Hoseynaei
یک سازمان مردم نهاد در ایران است که با هدف آگاهی بخشی و توانمندسازی آحادجامعه، سعی درپیشگیری و
کاهش آسیبهای اجتماعی جامعه دارد.
جهت ارسال مطالب، تبادل و تبلیغات به آیدی زیر پیام دهید👇👇👇
@FAtemeh_Hoseynaei
🔴 نقطه تعادل #زندگی
✍ #فهیم_عطار
مادر من متخصص بیرقیب درست کردن شربت آبلیمو است. فرید اعتقاد دارد که شربتهایش حکم تنها دریچهی کولرِ دوزخ را دارند. آنهم برای تابستانهای اهواز که هوا چهار درجه گرمتر از لایههای زیرین جهنم موعود است. دیروز که نشسته بودم توی سالن پرواز همهی اینها یادم آمد. روز آخر سفر و غروب و سالن انتظار گرم. یکی هم دائم پشت بلندگو جکسون را صدا میکرد تا برود دم گیت شمارهی دوازده. چهارتا بچه هم از فرط شیطنت صندلیهای سالن را میجویدند. شرایط شبیه به همان لایهی زیرین جهنم بود. مادرم هم که آنجا نبود تا دریچه کولر را باز کند. رفتم دکان ته سالن و منباب وصفالعیش- نصفالعیش، چهار دلار دادم و یک بطری لیموناد خریدم (لیموناد را ترجمه نکردم تا با شربت آبلیموی مادرم اشتباه نشود). مزهی پسگردنی میداد. مزهی جکسون را میداد که نمیرفت گیت شمارهی دوازده. مزهی صندلیهای فرودگاه. پنجاه سنتاش را خوردم و باقیش را ریختم دور. همانجا فهمیدم که نسبت درست شکر و لیموترش، رمز موفقیت مادرم است. میزان درست ترشی و شیرینی.
بعد فکرم رفت سمت خودم. اینکه چرا بعضی وقتها نمیتوانم احساساتم را کلمه کنم و بنویسم. درست مثل دیشب توی سالن فرودگاه. یا مثل همین الان. یا مثل هزار روز دیگر که حرفهایم ته دلم میماند و بیات میشوند. فقط یک توجیه دارد. اینکه آونگ احساسات من بین غم مطلق و شادی مطلق در نوسان است. یک نقطهی بهینه وسط این طیف وجود دارد که میزان غم و شادی به تعادل میرسد. درست مثل نسبت شکر و لیموترشِ شربتهای مادرم. این همان نقطهای است که احساساتم قابل کنترل و ترجمه به کلمهاند. گمان کنم این را میتوانم تعمیم بدهم به کل زندگیام. درخشانترین روزهای زندگیام همان زمانهایی است که نسبت غم و شادیام رسیدهاند به تعادل. غم و شادی سازنده. نه مثل کسی که سگ سیاه افسردگی زمینگیرش کرده و نه مثل آدمی که ته بطری ویسکی را آورده بالا و چهار طبقه بالاتر از زمین راه میرود. یک جایی آن وسط.
اصلا دلم میخواهد این را تعمیم بدهم به کل جامعه. اینکه مدینهی فاضلهی من جایی است بین اشک و لبخند. یک جایی بین گریه و خنده. مثل شربتهای آبلیموی مادرم. نه جایی که گریه راه سعادت است و نه جایی که خنده راه فراموشی. اینها درست مثل لیموناد دکان ته سالن است. از شیرینی دل آدم را میزند و پنجاه سنت آن بیشتر قابل تحمل نیست. بیفایدهترین روزهای زندگی من وقتهای است که از نقطهی تعادل غم و شادی دور شدم و رسیدهام به یکی از دو سر آن طیف. به هر حال سفیدی وقتی قابل درک است که کنار سیاهی دیده بشود. لابد جامعهی سالم در نقطهی تعادل زندگی میکند. به هر حال تعادل در تضاد، بهینهترین حال روح من است.
✅ این حرفها همه بهانه است. من دلم برای مادرم و شربتهای آبلیمویش تنگ شده است. همین.
http://telegram.me/Iranianspa
✍ #فهیم_عطار
مادر من متخصص بیرقیب درست کردن شربت آبلیمو است. فرید اعتقاد دارد که شربتهایش حکم تنها دریچهی کولرِ دوزخ را دارند. آنهم برای تابستانهای اهواز که هوا چهار درجه گرمتر از لایههای زیرین جهنم موعود است. دیروز که نشسته بودم توی سالن پرواز همهی اینها یادم آمد. روز آخر سفر و غروب و سالن انتظار گرم. یکی هم دائم پشت بلندگو جکسون را صدا میکرد تا برود دم گیت شمارهی دوازده. چهارتا بچه هم از فرط شیطنت صندلیهای سالن را میجویدند. شرایط شبیه به همان لایهی زیرین جهنم بود. مادرم هم که آنجا نبود تا دریچه کولر را باز کند. رفتم دکان ته سالن و منباب وصفالعیش- نصفالعیش، چهار دلار دادم و یک بطری لیموناد خریدم (لیموناد را ترجمه نکردم تا با شربت آبلیموی مادرم اشتباه نشود). مزهی پسگردنی میداد. مزهی جکسون را میداد که نمیرفت گیت شمارهی دوازده. مزهی صندلیهای فرودگاه. پنجاه سنتاش را خوردم و باقیش را ریختم دور. همانجا فهمیدم که نسبت درست شکر و لیموترش، رمز موفقیت مادرم است. میزان درست ترشی و شیرینی.
بعد فکرم رفت سمت خودم. اینکه چرا بعضی وقتها نمیتوانم احساساتم را کلمه کنم و بنویسم. درست مثل دیشب توی سالن فرودگاه. یا مثل همین الان. یا مثل هزار روز دیگر که حرفهایم ته دلم میماند و بیات میشوند. فقط یک توجیه دارد. اینکه آونگ احساسات من بین غم مطلق و شادی مطلق در نوسان است. یک نقطهی بهینه وسط این طیف وجود دارد که میزان غم و شادی به تعادل میرسد. درست مثل نسبت شکر و لیموترشِ شربتهای مادرم. این همان نقطهای است که احساساتم قابل کنترل و ترجمه به کلمهاند. گمان کنم این را میتوانم تعمیم بدهم به کل زندگیام. درخشانترین روزهای زندگیام همان زمانهایی است که نسبت غم و شادیام رسیدهاند به تعادل. غم و شادی سازنده. نه مثل کسی که سگ سیاه افسردگی زمینگیرش کرده و نه مثل آدمی که ته بطری ویسکی را آورده بالا و چهار طبقه بالاتر از زمین راه میرود. یک جایی آن وسط.
اصلا دلم میخواهد این را تعمیم بدهم به کل جامعه. اینکه مدینهی فاضلهی من جایی است بین اشک و لبخند. یک جایی بین گریه و خنده. مثل شربتهای آبلیموی مادرم. نه جایی که گریه راه سعادت است و نه جایی که خنده راه فراموشی. اینها درست مثل لیموناد دکان ته سالن است. از شیرینی دل آدم را میزند و پنجاه سنت آن بیشتر قابل تحمل نیست. بیفایدهترین روزهای زندگی من وقتهای است که از نقطهی تعادل غم و شادی دور شدم و رسیدهام به یکی از دو سر آن طیف. به هر حال سفیدی وقتی قابل درک است که کنار سیاهی دیده بشود. لابد جامعهی سالم در نقطهی تعادل زندگی میکند. به هر حال تعادل در تضاد، بهینهترین حال روح من است.
✅ این حرفها همه بهانه است. من دلم برای مادرم و شربتهای آبلیمویش تنگ شده است. همین.
http://telegram.me/Iranianspa
Telegram
انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران
🇮🇷 انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران🇮🇷
یک سازمان مردم نهاد در ایران است که با هدف آگاهی بخشی و توانمندسازی آحادجامعه، سعی درپیشگیری و
کاهش آسیبهای اجتماعی جامعه دارد.
جهت ارسال مطالب، تبادل و تبلیغات به آیدی زیر پیام دهید👇👇👇
@FAtemeh_Hoseynaei
یک سازمان مردم نهاد در ایران است که با هدف آگاهی بخشی و توانمندسازی آحادجامعه، سعی درپیشگیری و
کاهش آسیبهای اجتماعی جامعه دارد.
جهت ارسال مطالب، تبادل و تبلیغات به آیدی زیر پیام دهید👇👇👇
@FAtemeh_Hoseynaei
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻 #زندگی_مجازی
یک جوان هنرمند با قرار دادن این عکسها در کنار هم، داستان این روزهای زندگی مردم رو به تصویر کشیده! انگار سالهاست اسیر شدیم و خودمون خبر نداریم...
🇮🇷 @Iranianspa
یک جوان هنرمند با قرار دادن این عکسها در کنار هم، داستان این روزهای زندگی مردم رو به تصویر کشیده! انگار سالهاست اسیر شدیم و خودمون خبر نداریم...
🇮🇷 @Iranianspa
🔴 فریب #زندگی_اسلایسی را نخوریم!!!
✍️ #احسان_محمدی
📸یک نفر عکسی از پاهای تُپل نوزادی را در توئیتر به اشتراک گذاشته و زیرش نوشته: اگر می خوایید گاز بگیرید برید ته صف!
صدها نفر برای این پاهای بامزه غش و ضعف رفتهاند. چند نفر نوشتهاند همین فردا میرم «شوور»! میکنم، دو_سه نفر نوشتهاند اصلاً من به عشق همین پاها میخوام بچهدار شم و ...
📸مردی روی نوک کوهی ایستاده و دستهایش را باز کرده و نوشته: زندگی یعنی فتح قلهها!
📸 زنی در اینستاگرام عکسی از #قورمهسبزی که پخته منتشر کرده و نوشته: هرکی هرچی دلش میخواد بگه. من عاشق اینم برای همسرم قورمهسبزی بپزم، اونم بیاد بشینه موهامو ببافه.
دهها نفر نوشتهاند: آره خوشبختی یعنی همین! خوشبختید شما...حسودیم شد.... خوش به حال جفتتون... دلم برای خودم سوخت و ...
📸 مردی عکسی از سوئیچ ماشینی که خریده را منتشر کرده و نوشته «بالاخره خریدمش». جماعتی لایک کردهاند که خوش به حالت و مبارکه و ...
↙️ اینها همه بُرش هایی از زندگی هستند نه تمام آن. #زندگی_اسلایسی! آن بخش از زندگی که دست چین میکنیم و به واسطه شبکههای مجازی به دیگران اجازه میدهیم آن را ببینید و بسیاری بر اساس همین «اسلایس» ما را قضاوت میکنند.
↙️ بسیاری از آنها که برای آن پاهای تپل دوستداشتنی غش و ضعف میروند اگر همان کودک را به آنها بدهید که ساعت سه نصفه شب بیدار میشود، زار میزند، نمیخوابد، پوشکاش نیاز به تعویض دارد، شیر میخواهد، خواب را از آدم میگیرد و ...
بعید است هنوز #فقط به خاطر گازگرفتن پاهایش به او وفادار بمانند و کماکان بچه بخواهند. کودک فقط گازگرفتن نمیخواهد، احساس مسئولیت و مراقبت دائمی هم میخواهد. میتوانید؟
↙️ این تصور که زندگی مشترک فقط آن لحظه است که بوی خوش قورمهسبزی در فضای خانه میپیچد یا مرد مینشیند به بافتن گیسوی زن، یک فانتزی زیباست اما وقتی عملی نمیشود بسیاری از همسران احساس ناکامی میکنند که پس چرا زن من قورمهسبزی نمیپزد؟ یا چون همسرم موهام رو نمیبافه پس دوستم نداره!
مردی که خسته از جدال در یک زندگی بیرحمانه به خانه میآید و هنوز ذهنش درگیر پرخاش رئیس و ضرر و زیان ناشی از معامله و ترافیک کُشنده و بیثباتی بازار و ... است دل و دماغی برایش نمیماند که شب هنگام وقتی میرسد بنشیند به بافتن گیسو!
↙️ البته که اگر این کار را بکند عجب مرد نیکویی است اما اگر هم حال و حوصلهاش را نداشتهباشد دلیل بر فقدان عشق و دوست نداشتن همسر نیست. آن یک عکس که دیدهاید هم نشان خوشبختی تمام وقت آن زوج نیست. فقط یک بُرش دست چینشده از یک زندگی است. یک اسلایس!
↙️ فتح قله ها لذتبخش است اما قبل از آنکه کسی روی نوککوهی فاتحانه عکس یادگاری بگیرد، باید رنج بالارفتن از آن را به جان بخرد. عرقریختن، زمینخوردن، تحمل سرما و گرما، تاول زدن پا و ... آن عکس فقط یک بُرش است. فقط یک #اسلایس لذتبخش!
↙️ مردی که عکسی از سوئیچ ماشین اش را به اشتراک گذاشته هم دشواری خریدن آن را که علنی نکرده. غبطهخوردن به آن لحظه گرچه واکنشی طبیعی است اما شاید اگر رنج رسیدن به این موفقیت را میدانستیم هرگز غبطه نمیخوردیم. این تنها یک بُرش از زندگی مرد است. یک اسلایس نه تمام آن.
↙️ خلایق حق دارند هر اسلایسی از زندگی شان که دوستدارند را به نمایش بگذارند اما ما حق نداریم آن یک اسلایس را «تمام» زندگیشان فرض کنیم، دست به مقایسهاش با زندگی خودمان بزنیم و احساس ناکامی کنیم.
🍕 #زندگی_اسلایسی میتواند آفت آرامش مان باشد اگر باور نکنیم که بسیاری از عکسهایی که میبینیم و حرفهایی که میشنویم تنها بُرشهایی گزینش شدهاند، نه تمام آن!
http://telegram.me/Iranianspa
✍️ #احسان_محمدی
📸یک نفر عکسی از پاهای تُپل نوزادی را در توئیتر به اشتراک گذاشته و زیرش نوشته: اگر می خوایید گاز بگیرید برید ته صف!
صدها نفر برای این پاهای بامزه غش و ضعف رفتهاند. چند نفر نوشتهاند همین فردا میرم «شوور»! میکنم، دو_سه نفر نوشتهاند اصلاً من به عشق همین پاها میخوام بچهدار شم و ...
📸مردی روی نوک کوهی ایستاده و دستهایش را باز کرده و نوشته: زندگی یعنی فتح قلهها!
📸 زنی در اینستاگرام عکسی از #قورمهسبزی که پخته منتشر کرده و نوشته: هرکی هرچی دلش میخواد بگه. من عاشق اینم برای همسرم قورمهسبزی بپزم، اونم بیاد بشینه موهامو ببافه.
دهها نفر نوشتهاند: آره خوشبختی یعنی همین! خوشبختید شما...حسودیم شد.... خوش به حال جفتتون... دلم برای خودم سوخت و ...
📸 مردی عکسی از سوئیچ ماشینی که خریده را منتشر کرده و نوشته «بالاخره خریدمش». جماعتی لایک کردهاند که خوش به حالت و مبارکه و ...
↙️ اینها همه بُرش هایی از زندگی هستند نه تمام آن. #زندگی_اسلایسی! آن بخش از زندگی که دست چین میکنیم و به واسطه شبکههای مجازی به دیگران اجازه میدهیم آن را ببینید و بسیاری بر اساس همین «اسلایس» ما را قضاوت میکنند.
↙️ بسیاری از آنها که برای آن پاهای تپل دوستداشتنی غش و ضعف میروند اگر همان کودک را به آنها بدهید که ساعت سه نصفه شب بیدار میشود، زار میزند، نمیخوابد، پوشکاش نیاز به تعویض دارد، شیر میخواهد، خواب را از آدم میگیرد و ...
بعید است هنوز #فقط به خاطر گازگرفتن پاهایش به او وفادار بمانند و کماکان بچه بخواهند. کودک فقط گازگرفتن نمیخواهد، احساس مسئولیت و مراقبت دائمی هم میخواهد. میتوانید؟
↙️ این تصور که زندگی مشترک فقط آن لحظه است که بوی خوش قورمهسبزی در فضای خانه میپیچد یا مرد مینشیند به بافتن گیسوی زن، یک فانتزی زیباست اما وقتی عملی نمیشود بسیاری از همسران احساس ناکامی میکنند که پس چرا زن من قورمهسبزی نمیپزد؟ یا چون همسرم موهام رو نمیبافه پس دوستم نداره!
مردی که خسته از جدال در یک زندگی بیرحمانه به خانه میآید و هنوز ذهنش درگیر پرخاش رئیس و ضرر و زیان ناشی از معامله و ترافیک کُشنده و بیثباتی بازار و ... است دل و دماغی برایش نمیماند که شب هنگام وقتی میرسد بنشیند به بافتن گیسو!
↙️ البته که اگر این کار را بکند عجب مرد نیکویی است اما اگر هم حال و حوصلهاش را نداشتهباشد دلیل بر فقدان عشق و دوست نداشتن همسر نیست. آن یک عکس که دیدهاید هم نشان خوشبختی تمام وقت آن زوج نیست. فقط یک بُرش دست چینشده از یک زندگی است. یک اسلایس!
↙️ فتح قله ها لذتبخش است اما قبل از آنکه کسی روی نوککوهی فاتحانه عکس یادگاری بگیرد، باید رنج بالارفتن از آن را به جان بخرد. عرقریختن، زمینخوردن، تحمل سرما و گرما، تاول زدن پا و ... آن عکس فقط یک بُرش است. فقط یک #اسلایس لذتبخش!
↙️ مردی که عکسی از سوئیچ ماشین اش را به اشتراک گذاشته هم دشواری خریدن آن را که علنی نکرده. غبطهخوردن به آن لحظه گرچه واکنشی طبیعی است اما شاید اگر رنج رسیدن به این موفقیت را میدانستیم هرگز غبطه نمیخوردیم. این تنها یک بُرش از زندگی مرد است. یک اسلایس نه تمام آن.
↙️ خلایق حق دارند هر اسلایسی از زندگی شان که دوستدارند را به نمایش بگذارند اما ما حق نداریم آن یک اسلایس را «تمام» زندگیشان فرض کنیم، دست به مقایسهاش با زندگی خودمان بزنیم و احساس ناکامی کنیم.
🍕 #زندگی_اسلایسی میتواند آفت آرامش مان باشد اگر باور نکنیم که بسیاری از عکسهایی که میبینیم و حرفهایی که میشنویم تنها بُرشهایی گزینش شدهاند، نه تمام آن!
http://telegram.me/Iranianspa
Telegram
انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران
🇮🇷 انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران🇮🇷
یک سازمان مردم نهاد در ایران است که با هدف آگاهی بخشی و توانمندسازی آحادجامعه، سعی درپیشگیری و
کاهش آسیبهای اجتماعی جامعه دارد.
جهت ارسال مطالب، تبادل و تبلیغات به آیدی زیر پیام دهید👇👇👇
@FAtemeh_Hoseynaei
یک سازمان مردم نهاد در ایران است که با هدف آگاهی بخشی و توانمندسازی آحادجامعه، سعی درپیشگیری و
کاهش آسیبهای اجتماعی جامعه دارد.
جهت ارسال مطالب، تبادل و تبلیغات به آیدی زیر پیام دهید👇👇👇
@FAtemeh_Hoseynaei
🔺 یک سنت ارزشمند در لرستان، #زندگی را جانشین #مرگ کرد!!
جمعی از بزرگان و خیرین طوایف لُر با حضور در جلسه صلح و سازش به آزادی یک محکوم به اعدام کمک کردند.
خانواده سهرابی در چالانچولان از توابع بروجرد که عزیز خود را از دست داده بودند نیز با بزرگمنشی و به احترام این میانجیگری سنتی از قصاص گذشتند.
در عصری که همسایه، همسایه را نمیشناسد و از سلام و علیک در آسانسور با هم گریزانیم، هنوز سنتهای انسانی از این دست، زندگیبخشاند.
📸 فرهاد داودوندی
🇮🇷 @Iranianspa
جمعی از بزرگان و خیرین طوایف لُر با حضور در جلسه صلح و سازش به آزادی یک محکوم به اعدام کمک کردند.
خانواده سهرابی در چالانچولان از توابع بروجرد که عزیز خود را از دست داده بودند نیز با بزرگمنشی و به احترام این میانجیگری سنتی از قصاص گذشتند.
در عصری که همسایه، همسایه را نمیشناسد و از سلام و علیک در آسانسور با هم گریزانیم، هنوز سنتهای انسانی از این دست، زندگیبخشاند.
📸 فرهاد داودوندی
🇮🇷 @Iranianspa
🔴 #زندگی_دودی مردم البته به جز دماوند و فیروزکوه! و مسؤولینی که ...
✍️ #مصطفی_داننده
🔰یکی از مهمترین ویژگیهای ایران این است که مشکلات در آن تکراری میشوند و تقریبا کسی برای دلیل مشکلات و راهحلها پاسخی ندارد. آلودگی هوا نمونه بارز آن است. زندگی مردم دودی شده است و تنها کاری که انجام میشود تعطیلی مدارس در بسیاری از شهرهای کشور از جمله تهران البته به جز دماوند و فیروزکوه است!
🔰در سالهای گذشته تنها تهران و یکی دو شهر بزرگ دیگر درگیر آلودگی هوا میشدند اما الان بسیاری از شهرهای از شمال تا جنوب از غرب تا شرق با آلودگی در حال کشتی گرفتن هستند.
🔰همین فراگیر شدن آلودگی این سوال را در اذهان عمومی ایجاد میکند که علت این آلودگی چیست؟ بنزین؟ ماشینهای غیر استاندارد؟ کارخانههای آلاینده یا ...
🔰واقعا مردم دوست دارند، بدانند چرا باید در میان دود و آلودگی زندگی کنند؟
🔰نکته بعدی این است که برخی تصور کردند با تعطیلی مدارس کمی اوضاع هوا بهتر میشود اما این کار هم دردی از شهرها دوا نکرد. آسمان همانطور سیاه و دود گرفته است. این تعطیلی تنها باعث شده است که بچههای بیگناه در روزهای سیاه آلودگی دچار بیماریهای عجیب و غریب نشوند.
🔰مسؤولان محترم بهتر است به جای حضور در رسانهها و حرف زدن یک راهکار عملی برای حل این بحران پیدا کنند. تا کی قرار است هر وقت زمستان از راه میرسد به جای چشم انتظار برف و باران بودن باید دود ببینم و ماسک بزنیم.
🔰تمام طرحهای داده شده در این سالها نتوانستهاند، پادزهری برای هوای آلوده کشور به ویژه تهران باشند. هوا در زمستان هر سال بدتر از سال گذشته است و این نشان میدهد که طرحهای اجرا شده ناکارآمد هستند. بدتر از اینکه آنهایی که باید فکری به حال مردم و شهرها کنند، چشم به آسمان دارند که شاید باد و باران به داد آنها برسد.
🔰واقعا چرا به جای حمایتهای گسترده از صنعت خودروسازی فشل که به نظر میرسد نقش مهمی در آلودگی این روزهای ایران به خاطر خودروهای آلاینده دارد از حمل و نقل عمومی حمایت نکردیم؟ چرا مترو را گسترش ندادیم؟ چرا اتوبوسهای جدید نساختیم و یا نخریدیم؟
🔰به طور مثال دولت آلمان تصمیم گرفته است برای کاهش آلودگی هوا علاوه بر رایگان شدن استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی، طرح ایجاد منطقه پاک، کاهش استفاده از خودروهای شخصی و ایجاد انگیزه برای استفاده از خودروهای برقی را اجرایی کند.
🔰اگر مردم بدانند که با وسایل نقلیه عمومی میتوانند به راحتی به کارهای خود برسند قطعا با توجه به قیمت سوخت حاضر نبودند از ماشینهای شخصی استفاده کنند. متاسفانه آنقدر حمل و نقل عمومی به ویژه در شهرهای بزرگ شلوغ و گاهی فشل هستند که مردم ترجیح میدهند از خودروهای شخصی استفاده کنند.
🔰آلودگی هوا برای جان مردم خطرناک است. در زمان المپیک چین، یک دوره رفت و آمد در شهرها منع شد و در نتیجه آن تعداد سقط جنین کمتر شد و وزن کودکان هم بیشتر شد. اگر نگران مردم هستیم باید هرچه سریعتر فکری به حال آلودگی هوا کنیم. مردم مجبور هستند برای رتق و فتق امور زندگی خود از خانه بیرون بیایند این کار باعث میشود آلودگی به راحتی آنها را بغل کند. پس بهتر است باد طرحهای کارآمد از مردم در برابر آلودگی دفاع کنیم.
https://cdn.asriran.com/files/fa/news/1398/10/5/1052171_710.jpg
🇮🇷@Iranianspa
✍️ #مصطفی_داننده
🔰یکی از مهمترین ویژگیهای ایران این است که مشکلات در آن تکراری میشوند و تقریبا کسی برای دلیل مشکلات و راهحلها پاسخی ندارد. آلودگی هوا نمونه بارز آن است. زندگی مردم دودی شده است و تنها کاری که انجام میشود تعطیلی مدارس در بسیاری از شهرهای کشور از جمله تهران البته به جز دماوند و فیروزکوه است!
🔰در سالهای گذشته تنها تهران و یکی دو شهر بزرگ دیگر درگیر آلودگی هوا میشدند اما الان بسیاری از شهرهای از شمال تا جنوب از غرب تا شرق با آلودگی در حال کشتی گرفتن هستند.
🔰همین فراگیر شدن آلودگی این سوال را در اذهان عمومی ایجاد میکند که علت این آلودگی چیست؟ بنزین؟ ماشینهای غیر استاندارد؟ کارخانههای آلاینده یا ...
🔰واقعا مردم دوست دارند، بدانند چرا باید در میان دود و آلودگی زندگی کنند؟
🔰نکته بعدی این است که برخی تصور کردند با تعطیلی مدارس کمی اوضاع هوا بهتر میشود اما این کار هم دردی از شهرها دوا نکرد. آسمان همانطور سیاه و دود گرفته است. این تعطیلی تنها باعث شده است که بچههای بیگناه در روزهای سیاه آلودگی دچار بیماریهای عجیب و غریب نشوند.
🔰مسؤولان محترم بهتر است به جای حضور در رسانهها و حرف زدن یک راهکار عملی برای حل این بحران پیدا کنند. تا کی قرار است هر وقت زمستان از راه میرسد به جای چشم انتظار برف و باران بودن باید دود ببینم و ماسک بزنیم.
🔰تمام طرحهای داده شده در این سالها نتوانستهاند، پادزهری برای هوای آلوده کشور به ویژه تهران باشند. هوا در زمستان هر سال بدتر از سال گذشته است و این نشان میدهد که طرحهای اجرا شده ناکارآمد هستند. بدتر از اینکه آنهایی که باید فکری به حال مردم و شهرها کنند، چشم به آسمان دارند که شاید باد و باران به داد آنها برسد.
🔰واقعا چرا به جای حمایتهای گسترده از صنعت خودروسازی فشل که به نظر میرسد نقش مهمی در آلودگی این روزهای ایران به خاطر خودروهای آلاینده دارد از حمل و نقل عمومی حمایت نکردیم؟ چرا مترو را گسترش ندادیم؟ چرا اتوبوسهای جدید نساختیم و یا نخریدیم؟
🔰به طور مثال دولت آلمان تصمیم گرفته است برای کاهش آلودگی هوا علاوه بر رایگان شدن استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی، طرح ایجاد منطقه پاک، کاهش استفاده از خودروهای شخصی و ایجاد انگیزه برای استفاده از خودروهای برقی را اجرایی کند.
🔰اگر مردم بدانند که با وسایل نقلیه عمومی میتوانند به راحتی به کارهای خود برسند قطعا با توجه به قیمت سوخت حاضر نبودند از ماشینهای شخصی استفاده کنند. متاسفانه آنقدر حمل و نقل عمومی به ویژه در شهرهای بزرگ شلوغ و گاهی فشل هستند که مردم ترجیح میدهند از خودروهای شخصی استفاده کنند.
🔰آلودگی هوا برای جان مردم خطرناک است. در زمان المپیک چین، یک دوره رفت و آمد در شهرها منع شد و در نتیجه آن تعداد سقط جنین کمتر شد و وزن کودکان هم بیشتر شد. اگر نگران مردم هستیم باید هرچه سریعتر فکری به حال آلودگی هوا کنیم. مردم مجبور هستند برای رتق و فتق امور زندگی خود از خانه بیرون بیایند این کار باعث میشود آلودگی به راحتی آنها را بغل کند. پس بهتر است باد طرحهای کارآمد از مردم در برابر آلودگی دفاع کنیم.
https://cdn.asriran.com/files/fa/news/1398/10/5/1052171_710.jpg
🇮🇷@Iranianspa
🔴 #زندگی در جریان است؛
✍ #دکتر_فردین_علیخواه(جامعه شناس)
در صبح یکی از روزهای پس از اصابت موشک به هواپیمای اوکراینی و درگذشت تمام خدمه و مسافران آن، یکی از دوستانم در صفحه اینستاگرامش عکسی از نقشه مشکی و ماتم زدۀ ایران منتشر کرد و در زیر آن نیز متنی بسیار حزن انگیز با این مضمون آورد که زین پس چگونه با اندوهی این چنین سر کنم. آن دوست، در فردای همان روز عکسی از یک بشقاب تزئین شدۀ میرزاقاسمی در کنار نان سنگک، سبزی تازه و ترشی هفت بیجار در سفره ای رنگی منتشر کرد و در زیر آن نوشت «جای تان خالی! شامی دلچسب. در این روزهای اندوه ساعاتی هم باید به خودمان قوت قلب بدهیم.» راستش از این رفتار او کمی جا خوردم چرا که تعبیر اولیه ام آن بود که این شکل از مواجهه با یک رویداد مصیبت بار؛ بسیار سطحی و تظاهر آمیز است. ولی با وجود چنین برداشت اولیه ای، درباره قضاوتم اطمینان نداشتم و در این خصوص که رفتار او قابل سرزنش باشد تردید داشتم.
در همان روزها، در بین دوستان، آشنایان و بستگان، افراد بسیاری را دیدم که در غم جان باختگان، در خانه و خیابان بی اختیار اشک می ریختند. آنقدر که گاهی اوقات فرزندان نوجوان، مادرانشان را در آغوش می گرفتند، می بوسیدند و تلاش می کردند مایۀ دلداری و آرامش آنان شوند. گفتن از مهارت های مواجهه با رویدادها و فجایع هولناکی که در دلمان آشوب ایجاد می کنند، پریشان خاطرمان می سازند، احتمال افتادنمان به دامان افسردگی، اجتماع گریزی، هراس و اضطراب را بالا می برند زمانی طولانی می طلبد. منابع زیادی درباره تروما(Trauma) و اختلال استرس پس از آسیب یا حادثه(PTSD) وجود دارد که بیان آنها از حوصله این نوشته کوتاه خارج است.
نکته آن است که جامعه ایرانی در سراسر تاریخ و در زندگی روزمره اش همواره روش هایی بکار گرفته تا آثار روانی فجایع، حوادث و تجربیات تلخ بر زندگی خود را کاهش دهد. در زندگی روزمره ایرانیان فغان و فریاد، ضجّه و مویه تنها بخش محدودی از سازوکارهای کنار آمدن با تجارب تلخ است. ایجاد موقعیت های شادی بخش حتی در متن یک مراسم سوگواری، نشانه های خودساختۀ جامعه برای افزایش تحمل رنج ها و کسب منابع روانی برای حوادت آتی است. به همین دلیل دورهمی های دوستانه پس از این چنین رویدادهایی، حرف زدن درباره آنها و خوردن میرزاقاسمی یا آبگوشت سازوکاری شاید ساده در زندگی روزمره ایرانی هاست تا بدین طریق غم و اندوه خود را کاهش دهند و البته بکارگیری این سازوکارها به معنای انفعال، گریز از واقعیت، یا زندگی در توهم نیست. این شیوه مواجهه با دردها و رنج ها پیام دیگری دارد: اینکه زندگی در جریان است.
@alikhahfardin
http://telegram.me/Iranianspa
✍ #دکتر_فردین_علیخواه(جامعه شناس)
در صبح یکی از روزهای پس از اصابت موشک به هواپیمای اوکراینی و درگذشت تمام خدمه و مسافران آن، یکی از دوستانم در صفحه اینستاگرامش عکسی از نقشه مشکی و ماتم زدۀ ایران منتشر کرد و در زیر آن نیز متنی بسیار حزن انگیز با این مضمون آورد که زین پس چگونه با اندوهی این چنین سر کنم. آن دوست، در فردای همان روز عکسی از یک بشقاب تزئین شدۀ میرزاقاسمی در کنار نان سنگک، سبزی تازه و ترشی هفت بیجار در سفره ای رنگی منتشر کرد و در زیر آن نوشت «جای تان خالی! شامی دلچسب. در این روزهای اندوه ساعاتی هم باید به خودمان قوت قلب بدهیم.» راستش از این رفتار او کمی جا خوردم چرا که تعبیر اولیه ام آن بود که این شکل از مواجهه با یک رویداد مصیبت بار؛ بسیار سطحی و تظاهر آمیز است. ولی با وجود چنین برداشت اولیه ای، درباره قضاوتم اطمینان نداشتم و در این خصوص که رفتار او قابل سرزنش باشد تردید داشتم.
در همان روزها، در بین دوستان، آشنایان و بستگان، افراد بسیاری را دیدم که در غم جان باختگان، در خانه و خیابان بی اختیار اشک می ریختند. آنقدر که گاهی اوقات فرزندان نوجوان، مادرانشان را در آغوش می گرفتند، می بوسیدند و تلاش می کردند مایۀ دلداری و آرامش آنان شوند. گفتن از مهارت های مواجهه با رویدادها و فجایع هولناکی که در دلمان آشوب ایجاد می کنند، پریشان خاطرمان می سازند، احتمال افتادنمان به دامان افسردگی، اجتماع گریزی، هراس و اضطراب را بالا می برند زمانی طولانی می طلبد. منابع زیادی درباره تروما(Trauma) و اختلال استرس پس از آسیب یا حادثه(PTSD) وجود دارد که بیان آنها از حوصله این نوشته کوتاه خارج است.
نکته آن است که جامعه ایرانی در سراسر تاریخ و در زندگی روزمره اش همواره روش هایی بکار گرفته تا آثار روانی فجایع، حوادث و تجربیات تلخ بر زندگی خود را کاهش دهد. در زندگی روزمره ایرانیان فغان و فریاد، ضجّه و مویه تنها بخش محدودی از سازوکارهای کنار آمدن با تجارب تلخ است. ایجاد موقعیت های شادی بخش حتی در متن یک مراسم سوگواری، نشانه های خودساختۀ جامعه برای افزایش تحمل رنج ها و کسب منابع روانی برای حوادت آتی است. به همین دلیل دورهمی های دوستانه پس از این چنین رویدادهایی، حرف زدن درباره آنها و خوردن میرزاقاسمی یا آبگوشت سازوکاری شاید ساده در زندگی روزمره ایرانی هاست تا بدین طریق غم و اندوه خود را کاهش دهند و البته بکارگیری این سازوکارها به معنای انفعال، گریز از واقعیت، یا زندگی در توهم نیست. این شیوه مواجهه با دردها و رنج ها پیام دیگری دارد: اینکه زندگی در جریان است.
@alikhahfardin
http://telegram.me/Iranianspa
Telegram
انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران
🇮🇷 انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران🇮🇷
یک سازمان مردم نهاد در ایران است که با هدف آگاهی بخشی و توانمندسازی آحادجامعه، سعی درپیشگیری و
کاهش آسیبهای اجتماعی جامعه دارد.
جهت ارسال مطالب، تبادل و تبلیغات به آیدی زیر پیام دهید👇👇👇
@FAtemeh_Hoseynaei
یک سازمان مردم نهاد در ایران است که با هدف آگاهی بخشی و توانمندسازی آحادجامعه، سعی درپیشگیری و
کاهش آسیبهای اجتماعی جامعه دارد.
جهت ارسال مطالب، تبادل و تبلیغات به آیدی زیر پیام دهید👇👇👇
@FAtemeh_Hoseynaei
خوشحال باش دختر زیبای من! برو، بدو، پرواز کن، آرزو کن، بزرگ شو، درد بکش یا خوش گذرانی کن، ولی زندگی کن! کمی زندگی کن ...
📗 #زندگی_بهتر
✍🏻 #آنا_گاوالدا
🇮🇷 @iranianspa
📗 #زندگی_بهتر
✍🏻 #آنا_گاوالدا
🇮🇷 @iranianspa
اگر میتوانستم برای خودم انگشتری با نوشته ای بر روی آن سفارش دهم احتمالاً این عبارت را انتخاب میکردم؛ "هیچ چیز نمیگذرد."
من معتقدم که هیچ چیز بدون این که اثری از خود به جای بگذارد، نمیگذرد. و هر قدم کوچکی که بر میداریم، بر حال و آینده ما بسیار اثر گذار است.
📒 #زندگی_من
🖍 #آنتون_چخوف
🇮🇷 @iranianspa
من معتقدم که هیچ چیز بدون این که اثری از خود به جای بگذارد، نمیگذرد. و هر قدم کوچکی که بر میداریم، بر حال و آینده ما بسیار اثر گذار است.
📒 #زندگی_من
🖍 #آنتون_چخوف
🇮🇷 @iranianspa
🔴 حق ما این نبود...
✍ #احسان_محمدی
◾️تلویزیون دارد آمار کُشتههای کرونا را میخواند. امروز ۲۹مهر ۳۲۲ نفر. تقلیل آدمها به عدد جنایت است. ۳۲۲ نفر یعنی همین امروز هزاران زندگی مُرد.
◾️فکر میکنم اینکه ما تا الان زندهایم، شانس آوردهایم. فقط شانس. با همهی تقلایی که برای ماسک زدن، ضدعفونی کردن همه چیز و شنا کردن در الکل کردهایم، میشد مثل ۳۰ هزار نفری که اعلام کردهاند مُرده باشیم ولی زندهایم. میتوانستیم یکی از عددهای تلویزیون باشیم، اما هنوز زندهایم.
◾️دروغ است اگر کسی فکر کند همه آنها که جان باختهاند، بیماری زمینهای داشتهاند، بیاحتیاط بودهاند، رعایت نکردهاند و... نه! اینطور نیست. خیلی از آنها اتفاقاً وسواسگونه رعایت کردند، نمیخواستند بمیرند، تا آخرین لحظه چنگ زدند به زندگی، به ملحفه روی تخت، میخواستند بمانند، عاشق شوند، ازدواج کنند، بچههایشان را بزرگ کنند، سفر بروند، قسطهایشان را بدهند، حتی همین زندگی نکبتبار پر از شوک عدد و رقم و #دلار و #سکه را نفس بکشند ... اما نشد.
◾️یاد کتابِ تماماً مخصوص نوشته #عباس_معروفی افتادهام. مینویسد: «تقدیر مثل گلوله همیشه در راه است. گاهی پنج دقیقه دیر میرسی، گاهی زود. و بعد مسیر زندگیات عوض میشود. میتوانستی مُرده باشی و زندهای».
◾️این روزها دنیا بیشتر از هر وقت دیگری روی هواست. هیچکس از آخرین دیدار، آخرین بوسه، آخرین آغوش، آخرین چیزی که میخوانیم، آخرین چیزی که مینویسیم، آخرین غذایی که میپزیم، آخرین پولی که خرج میکنیم، آخرین عکسی که به اشتراک میگذاریم خبر ندارد ...
◾️مرگ با و بدون #کرونا سراغ همه میآید، حسرت بزرگ این است که ما #زندگی نکردیم، همهی سالهای عمر صرف دویدن شد، صرف خواندن اخبار و دلبستن به وعدههای دروغ، صرف چشم امید داشتن به اینکه روزهای خوب میآیند، صرف آمدن و رفتن کسانی که این طرف و آنطرف مرز با خودخواهی، لجاجت و بلاهت دنیایمان را به جهنم تبدیل کردند...
حق آنها که مُردند این نبود، حق ما که هنوز زندهایم این نیست. ما که از زندگی فقط کمی نان، کمی امید، کمی آرامش و کمی لبخند میخواستیم.
http://telegram.me/Iranianspa
✍ #احسان_محمدی
◾️تلویزیون دارد آمار کُشتههای کرونا را میخواند. امروز ۲۹مهر ۳۲۲ نفر. تقلیل آدمها به عدد جنایت است. ۳۲۲ نفر یعنی همین امروز هزاران زندگی مُرد.
◾️فکر میکنم اینکه ما تا الان زندهایم، شانس آوردهایم. فقط شانس. با همهی تقلایی که برای ماسک زدن، ضدعفونی کردن همه چیز و شنا کردن در الکل کردهایم، میشد مثل ۳۰ هزار نفری که اعلام کردهاند مُرده باشیم ولی زندهایم. میتوانستیم یکی از عددهای تلویزیون باشیم، اما هنوز زندهایم.
◾️دروغ است اگر کسی فکر کند همه آنها که جان باختهاند، بیماری زمینهای داشتهاند، بیاحتیاط بودهاند، رعایت نکردهاند و... نه! اینطور نیست. خیلی از آنها اتفاقاً وسواسگونه رعایت کردند، نمیخواستند بمیرند، تا آخرین لحظه چنگ زدند به زندگی، به ملحفه روی تخت، میخواستند بمانند، عاشق شوند، ازدواج کنند، بچههایشان را بزرگ کنند، سفر بروند، قسطهایشان را بدهند، حتی همین زندگی نکبتبار پر از شوک عدد و رقم و #دلار و #سکه را نفس بکشند ... اما نشد.
◾️یاد کتابِ تماماً مخصوص نوشته #عباس_معروفی افتادهام. مینویسد: «تقدیر مثل گلوله همیشه در راه است. گاهی پنج دقیقه دیر میرسی، گاهی زود. و بعد مسیر زندگیات عوض میشود. میتوانستی مُرده باشی و زندهای».
◾️این روزها دنیا بیشتر از هر وقت دیگری روی هواست. هیچکس از آخرین دیدار، آخرین بوسه، آخرین آغوش، آخرین چیزی که میخوانیم، آخرین چیزی که مینویسیم، آخرین غذایی که میپزیم، آخرین پولی که خرج میکنیم، آخرین عکسی که به اشتراک میگذاریم خبر ندارد ...
◾️مرگ با و بدون #کرونا سراغ همه میآید، حسرت بزرگ این است که ما #زندگی نکردیم، همهی سالهای عمر صرف دویدن شد، صرف خواندن اخبار و دلبستن به وعدههای دروغ، صرف چشم امید داشتن به اینکه روزهای خوب میآیند، صرف آمدن و رفتن کسانی که این طرف و آنطرف مرز با خودخواهی، لجاجت و بلاهت دنیایمان را به جهنم تبدیل کردند...
حق آنها که مُردند این نبود، حق ما که هنوز زندهایم این نیست. ما که از زندگی فقط کمی نان، کمی امید، کمی آرامش و کمی لبخند میخواستیم.
http://telegram.me/Iranianspa
Telegram
انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران
🇮🇷 انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران🇮🇷
یک سازمان مردم نهاد در ایران است که با هدف آگاهی بخشی و توانمندسازی آحادجامعه، سعی درپیشگیری و
کاهش آسیبهای اجتماعی جامعه دارد.
جهت ارسال مطالب، تبادل و تبلیغات به آیدی زیر پیام دهید👇👇👇
@FAtemeh_Hoseynaei
یک سازمان مردم نهاد در ایران است که با هدف آگاهی بخشی و توانمندسازی آحادجامعه، سعی درپیشگیری و
کاهش آسیبهای اجتماعی جامعه دارد.
جهت ارسال مطالب، تبادل و تبلیغات به آیدی زیر پیام دهید👇👇👇
@FAtemeh_Hoseynaei
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #نگرش خود را برای #زندگی_بهتر تغییر دهیم
شما را به دیدن این کلیپ تاثیر گذار دعوت می کنیم!!
🇮🇷 @iranianspa
شما را به دیدن این کلیپ تاثیر گذار دعوت می کنیم!!
🇮🇷 @iranianspa
🔴 فریب #زندگی_اسلایسی را نخوریم
✍ #ناشناس
📸یک نفر عکسی از پاهای تُپل نوزادی را در توئیتر به اشتراک گذاشته و زیرش نوشته: اگر می خوایید گاز بگیرید برید ته صف!
صدها نفر برای این پاهای بامزه غش و ضعف رفتهاند. چند نفر نوشتهاند همین فردا میرم «شوور»! میکنم، دو_سه نفر نوشتهاند اصلاً من به عشق همین پاها میخوام بچهدار شم و ...
📸مردی روی نوک کوهی ایستاده و دستهایش را باز کرده و نوشته: زندگی یعنی فتح قلهها!
📸 زنی در اینستاگرام عکسی از #قورمهسبزی که پخته منتشر کرده و نوشته: هرکی هرچی دلش میخواد بگه. من عاشق اینم برای همسرم قورمهسبزی بپزم، اونم بیاد بشینه موهامو ببافه.
دهها نفر نوشتهاند: آره خوشبختی یعنی همین! خوشبختید شما...حسودیم شد.... خوش به حال جفتتون... دلم برای خودم سوخت و ...
📸 مردی عکسی از سوئیچ ماشینی که خریده را منتشر کرده و نوشته «بالاخره خریدمش». جماعتی لایک کردهاند که خوش به حالت و مبارکه و ...
↙️ اینها همه بُرش هایی از زندگی هستند نه تمام آن. #زندگی_اسلایسی! آن بخش از زندگی که دست چین میکنیم و به واسطه شبکههای مجازی به دیگران اجازه میدهیم آن را ببینید و بسیاری بر اساس همین «اسلایس» ما را قضاوت میکنند.
↙️ بسیاری از آنها که برای آن پاهای تپل دوستداشتنی غش و ضعف میروند اگر همان کودک را به آنها بدهید که ساعت سه نصفه شب بیدار میشود، زار میزند، نمیخوابد، پوشکاش نیاز به تعویض دارد، شیر میخواهد، خواب را از آدم میگیرد و ...
بعید است هنوز #فقط به خاطر گازگرفتن پاهایش به او وفادار بمانند و کماکان بچه بخواهند. کودک فقط گازگرفتن نمیخواهد، احساس مسئولیت و مراقبت دائمی هم میخواهد. میتوانید؟
↙️ این تصور که زندگی مشترک فقط آن لحظه است که بوی خوش قورمهسبزی در فضای خانه میپیچد یا مرد مینشیند به بافتن گیسوی زن، یک فانتزی زیباست اما وقتی عملی نمیشود بسیاری از همسران احساس ناکامی میکنند که پس چرا زن من قورمهسبزی نمیپزد؟ یا چون همسرم موهام رو نمیبافه پس دوستم نداره!
مردی که خسته از جدال در یک زندگی بیرحمانه به خانه میآید و هنوز ذهنش درگیر پرخاش رئیس و ضرر و زیان ناشی از معامله و ترافیک کُشنده و بیثباتی بازار و ... است دل و دماغی برایش نمیماند که شب هنگام وقتی میرسد بنشیند به بافتن گیسو!
↙️ البته که اگر این کار را بکند عجب مرد نیکویی است اما اگر هم حال و حوصلهاش را نداشتهباشد دلیل بر فقدان عشق و دوست نداشتن همسر نیست. آن یک عکس که دیدهاید هم نشان خوشبختی تمام وقت آن زوج نیست. فقط یک بُرش دست چینشده از یک زندگی است. یک اسلایس!
↙️ فتح قله ها لذتبخش است اما قبل از آنکه کسی روی نوککوهی فاتحانه عکس یادگاری بگیرد، باید رنج بالارفتن از آن را به جان بخرد. عرقریختن، زمینخوردن، تحمل سرما و گرما، تاول زدن پا و ... آن عکس فقط یک بُرش است. فقط یک #اسلایس لذتبخش!
↙️ مردی که عکسی از سوئیچ ماشین اش را به اشتراک گذاشته هم دشواری خریدن آن را که علنی نکرده. غبطهخوردن به آن لحظه گرچه واکنشی طبیعی است اما شاید اگر رنج رسیدن به این موفقیت را میدانستیم هرگز غبطه نمیخوردیم. این تنها یک بُرش از زندگی مرد است. یک اسلایس نه تمام آن.
↙️ خلایق حق دارند هر اسلایسی از زندگی شان که دوستدارند را به نمایش بگذارند اما ما حق نداریم آن یک اسلایس را «تمام» زندگیشان فرض کنیم، دست به مقایسهاش با زندگی خودمان بزنیم و احساس ناکامی کنیم.
🍕 #زندگی_اسلایسی میتواند آفت آرامش مان باشد اگر باور نکنیم که بسیاری از عکسهایی که میبینیم و حرفهایی که میشنویم تنها بُرشهایی گزینش شدهاند، نه تمام آن!
http://telegram.me/Iranianspa
✍ #ناشناس
📸یک نفر عکسی از پاهای تُپل نوزادی را در توئیتر به اشتراک گذاشته و زیرش نوشته: اگر می خوایید گاز بگیرید برید ته صف!
صدها نفر برای این پاهای بامزه غش و ضعف رفتهاند. چند نفر نوشتهاند همین فردا میرم «شوور»! میکنم، دو_سه نفر نوشتهاند اصلاً من به عشق همین پاها میخوام بچهدار شم و ...
📸مردی روی نوک کوهی ایستاده و دستهایش را باز کرده و نوشته: زندگی یعنی فتح قلهها!
📸 زنی در اینستاگرام عکسی از #قورمهسبزی که پخته منتشر کرده و نوشته: هرکی هرچی دلش میخواد بگه. من عاشق اینم برای همسرم قورمهسبزی بپزم، اونم بیاد بشینه موهامو ببافه.
دهها نفر نوشتهاند: آره خوشبختی یعنی همین! خوشبختید شما...حسودیم شد.... خوش به حال جفتتون... دلم برای خودم سوخت و ...
📸 مردی عکسی از سوئیچ ماشینی که خریده را منتشر کرده و نوشته «بالاخره خریدمش». جماعتی لایک کردهاند که خوش به حالت و مبارکه و ...
↙️ اینها همه بُرش هایی از زندگی هستند نه تمام آن. #زندگی_اسلایسی! آن بخش از زندگی که دست چین میکنیم و به واسطه شبکههای مجازی به دیگران اجازه میدهیم آن را ببینید و بسیاری بر اساس همین «اسلایس» ما را قضاوت میکنند.
↙️ بسیاری از آنها که برای آن پاهای تپل دوستداشتنی غش و ضعف میروند اگر همان کودک را به آنها بدهید که ساعت سه نصفه شب بیدار میشود، زار میزند، نمیخوابد، پوشکاش نیاز به تعویض دارد، شیر میخواهد، خواب را از آدم میگیرد و ...
بعید است هنوز #فقط به خاطر گازگرفتن پاهایش به او وفادار بمانند و کماکان بچه بخواهند. کودک فقط گازگرفتن نمیخواهد، احساس مسئولیت و مراقبت دائمی هم میخواهد. میتوانید؟
↙️ این تصور که زندگی مشترک فقط آن لحظه است که بوی خوش قورمهسبزی در فضای خانه میپیچد یا مرد مینشیند به بافتن گیسوی زن، یک فانتزی زیباست اما وقتی عملی نمیشود بسیاری از همسران احساس ناکامی میکنند که پس چرا زن من قورمهسبزی نمیپزد؟ یا چون همسرم موهام رو نمیبافه پس دوستم نداره!
مردی که خسته از جدال در یک زندگی بیرحمانه به خانه میآید و هنوز ذهنش درگیر پرخاش رئیس و ضرر و زیان ناشی از معامله و ترافیک کُشنده و بیثباتی بازار و ... است دل و دماغی برایش نمیماند که شب هنگام وقتی میرسد بنشیند به بافتن گیسو!
↙️ البته که اگر این کار را بکند عجب مرد نیکویی است اما اگر هم حال و حوصلهاش را نداشتهباشد دلیل بر فقدان عشق و دوست نداشتن همسر نیست. آن یک عکس که دیدهاید هم نشان خوشبختی تمام وقت آن زوج نیست. فقط یک بُرش دست چینشده از یک زندگی است. یک اسلایس!
↙️ فتح قله ها لذتبخش است اما قبل از آنکه کسی روی نوککوهی فاتحانه عکس یادگاری بگیرد، باید رنج بالارفتن از آن را به جان بخرد. عرقریختن، زمینخوردن، تحمل سرما و گرما، تاول زدن پا و ... آن عکس فقط یک بُرش است. فقط یک #اسلایس لذتبخش!
↙️ مردی که عکسی از سوئیچ ماشین اش را به اشتراک گذاشته هم دشواری خریدن آن را که علنی نکرده. غبطهخوردن به آن لحظه گرچه واکنشی طبیعی است اما شاید اگر رنج رسیدن به این موفقیت را میدانستیم هرگز غبطه نمیخوردیم. این تنها یک بُرش از زندگی مرد است. یک اسلایس نه تمام آن.
↙️ خلایق حق دارند هر اسلایسی از زندگی شان که دوستدارند را به نمایش بگذارند اما ما حق نداریم آن یک اسلایس را «تمام» زندگیشان فرض کنیم، دست به مقایسهاش با زندگی خودمان بزنیم و احساس ناکامی کنیم.
🍕 #زندگی_اسلایسی میتواند آفت آرامش مان باشد اگر باور نکنیم که بسیاری از عکسهایی که میبینیم و حرفهایی که میشنویم تنها بُرشهایی گزینش شدهاند، نه تمام آن!
http://telegram.me/Iranianspa
Telegram
انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران
🇮🇷 انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران🇮🇷
یک سازمان مردم نهاد در ایران است که با هدف آگاهی بخشی و توانمندسازی آحادجامعه، سعی درپیشگیری و
کاهش آسیبهای اجتماعی جامعه دارد.
جهت ارسال مطالب، تبادل و تبلیغات به آیدی زیر پیام دهید👇👇👇
@FAtemeh_Hoseynaei
یک سازمان مردم نهاد در ایران است که با هدف آگاهی بخشی و توانمندسازی آحادجامعه، سعی درپیشگیری و
کاهش آسیبهای اجتماعی جامعه دارد.
جهت ارسال مطالب، تبادل و تبلیغات به آیدی زیر پیام دهید👇👇👇
@FAtemeh_Hoseynaei
❤️ #زندگی_را_دریاب
چند ماه پیش، دوست من که به تازگی از 45 سالگی گذشته بود به بیماری مبتلا شد و به سرعت درگذشت.
در گروه با اوج اندوه به هم تسلیت گفتیم و همگی بسیارغمگین از اینکه او دیگر بین ما نیست
دو ماه بعد به شوهرش زنگ زدم. باخودم فکرکردم او باید ویران شده باشد چون به خاطر شغلش دائما در سفر بود ونظارت بر خانه، تحصیل فرزندان و والدین سالخورده و...... تا زمان مرگش بر عهده ی دوست مرحوممان
یادم میاد گاهی میگفت" درخانه به من نیاز دارند. شوهرم حتی نمی تواند چای و قهوه درست کند، خانواده ام برای همه چیز به من نیاز دارند، اما هیچ کس برای تلاش هایی که انجام می دهم ازمن قدردانی نمی کند انگار همه ی این کارها وظیفه ی من است.
با شوهرش تماس گرفتم تا ببینم آیا خانواده به کمکی نیاز دارد یا نه، چون احساس کردم افتادن تمام این مسئولیت ها به یک باره بر دوش یک نفر میتونه وحشتناک باشه
تلفن همراه مدتی زنگ خورد.. جواب نداد... بعد از یک ساعت تماس گرفت.. عذرخواهی کرد که نتوانسته است به تماس من پاسخ دهد..چون در باشگاه مشغول بازی تنیس بوده و با دوستانش هم ملاقاتی داشته
او گفت حتی خیلی ازکارهایش را غیر حصوری کرده که دیگر نیاز به سفر نداشته باشد
پرسیدم: "همه چی خوبه؟
جواب داد، آشپزی استخدام کرده که با پرداخت مبلغ بیشتری پول خریدهای خانه را هم انجام میده و برای والدین سالخورده اش پرستار گرفته
او گفت: همه چی خوبه و زندگی در حال بازگشت به حالت عادی است...
به سختی توانستم چند جمله بگویم و گوشی را قطع کردم.
اشک از چشمانم سرازیر شد.
به یاد دوستم افتادم.. او به دلیل یک بیماری جزئی مادرشوهرش جلسه مدرسه را از دست داده بود. او عروسی خواهرزاده هایش را از دست داده بود زیرا باید بر تعمیرات خانه اش نظارت می کرد.
او بسیاری از مهمانیها و فیلمهای سرگرمکننده را از دست داده بود، زیرا فرزندانش امتحان داشتند وباید آشپزی میکرد و به نیازهای شوهرش میرسید
بدون اینکه حتی کسی یک بار از او قدردانی کند
امروز دلم میخواد بهش بگم..
هیچ کس ببشتر از خودت ضروری نیست.
و هیچ کس از نبودن ما از دست نخواهد رفت..
این فقط بازی ذهن ماست.
زمانی بایدبه آدمها تسلیت گفت که دیگران را در اولویت قرار دهند وبه آنها یاد بدهند که ما در رتبه دوم قرار داریم
پس از مرگ او دو خدمتکار استخدام شدند و خانه مرتب شد
درست مثل قبل ....
پس از زندگی لذت ببر.. این چهارچوب ذهنی را از خود دور کن که من ضروری هستم و بدون من خانه از هم می پاشه.
پیام من به همه :
تو از همه مهمتری گاهی برای خودت وقت بگذار زمانی فقط برای خودت..
🛑با دوستان خود در تماس باش... صحبت کن بخند و لذت ببر
🛑با اشتیاق زندگی کن، این زندگی مال خود توست
🛑 هر از چند گاهی کارهایی را انجام بده که دوست داری انجام بدی
🛑 خوشبختی خود را در خوشحالی دیگران جستجو نکن، تو خود سزاوار خوشبختی هستی، چون اگر شاد نباشی نمی توانی دیگران را خوشحال کنی.
🛑 همه به تو نیاز دارند و تو نیز به مراقبت و محبت خودت نیاز داری
🛑 همه باید برای کمک و راهنمایی سایر افرادی که قادر به مدیریت استرس شخصی خود نیستند، بیایند و به آنها کمک کنند تا اعتماد به نفسشان را بالا ببرند.
🛑بیایید به خودمان کمک کنیم و این زندگی را ارزشمند کنیم.
همه ما فقط یکبار زندگی میکنیم
... زندگی زیباست ....
ارسالی از طرف دوستان همراه
http://telegram.me/Iranianspa
چند ماه پیش، دوست من که به تازگی از 45 سالگی گذشته بود به بیماری مبتلا شد و به سرعت درگذشت.
در گروه با اوج اندوه به هم تسلیت گفتیم و همگی بسیارغمگین از اینکه او دیگر بین ما نیست
دو ماه بعد به شوهرش زنگ زدم. باخودم فکرکردم او باید ویران شده باشد چون به خاطر شغلش دائما در سفر بود ونظارت بر خانه، تحصیل فرزندان و والدین سالخورده و...... تا زمان مرگش بر عهده ی دوست مرحوممان
یادم میاد گاهی میگفت" درخانه به من نیاز دارند. شوهرم حتی نمی تواند چای و قهوه درست کند، خانواده ام برای همه چیز به من نیاز دارند، اما هیچ کس برای تلاش هایی که انجام می دهم ازمن قدردانی نمی کند انگار همه ی این کارها وظیفه ی من است.
با شوهرش تماس گرفتم تا ببینم آیا خانواده به کمکی نیاز دارد یا نه، چون احساس کردم افتادن تمام این مسئولیت ها به یک باره بر دوش یک نفر میتونه وحشتناک باشه
تلفن همراه مدتی زنگ خورد.. جواب نداد... بعد از یک ساعت تماس گرفت.. عذرخواهی کرد که نتوانسته است به تماس من پاسخ دهد..چون در باشگاه مشغول بازی تنیس بوده و با دوستانش هم ملاقاتی داشته
او گفت حتی خیلی ازکارهایش را غیر حصوری کرده که دیگر نیاز به سفر نداشته باشد
پرسیدم: "همه چی خوبه؟
جواب داد، آشپزی استخدام کرده که با پرداخت مبلغ بیشتری پول خریدهای خانه را هم انجام میده و برای والدین سالخورده اش پرستار گرفته
او گفت: همه چی خوبه و زندگی در حال بازگشت به حالت عادی است...
به سختی توانستم چند جمله بگویم و گوشی را قطع کردم.
اشک از چشمانم سرازیر شد.
به یاد دوستم افتادم.. او به دلیل یک بیماری جزئی مادرشوهرش جلسه مدرسه را از دست داده بود. او عروسی خواهرزاده هایش را از دست داده بود زیرا باید بر تعمیرات خانه اش نظارت می کرد.
او بسیاری از مهمانیها و فیلمهای سرگرمکننده را از دست داده بود، زیرا فرزندانش امتحان داشتند وباید آشپزی میکرد و به نیازهای شوهرش میرسید
بدون اینکه حتی کسی یک بار از او قدردانی کند
امروز دلم میخواد بهش بگم..
هیچ کس ببشتر از خودت ضروری نیست.
و هیچ کس از نبودن ما از دست نخواهد رفت..
این فقط بازی ذهن ماست.
زمانی بایدبه آدمها تسلیت گفت که دیگران را در اولویت قرار دهند وبه آنها یاد بدهند که ما در رتبه دوم قرار داریم
پس از مرگ او دو خدمتکار استخدام شدند و خانه مرتب شد
درست مثل قبل ....
پس از زندگی لذت ببر.. این چهارچوب ذهنی را از خود دور کن که من ضروری هستم و بدون من خانه از هم می پاشه.
پیام من به همه :
تو از همه مهمتری گاهی برای خودت وقت بگذار زمانی فقط برای خودت..
🛑با دوستان خود در تماس باش... صحبت کن بخند و لذت ببر
🛑با اشتیاق زندگی کن، این زندگی مال خود توست
🛑 هر از چند گاهی کارهایی را انجام بده که دوست داری انجام بدی
🛑 خوشبختی خود را در خوشحالی دیگران جستجو نکن، تو خود سزاوار خوشبختی هستی، چون اگر شاد نباشی نمی توانی دیگران را خوشحال کنی.
🛑 همه به تو نیاز دارند و تو نیز به مراقبت و محبت خودت نیاز داری
🛑 همه باید برای کمک و راهنمایی سایر افرادی که قادر به مدیریت استرس شخصی خود نیستند، بیایند و به آنها کمک کنند تا اعتماد به نفسشان را بالا ببرند.
🛑بیایید به خودمان کمک کنیم و این زندگی را ارزشمند کنیم.
همه ما فقط یکبار زندگی میکنیم
... زندگی زیباست ....
ارسالی از طرف دوستان همراه
http://telegram.me/Iranianspa
Telegram
انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران
🇮🇷 انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران🇮🇷
یک سازمان مردم نهاد در ایران است که با هدف آگاهی بخشی و توانمندسازی آحادجامعه، سعی درپیشگیری و
کاهش آسیبهای اجتماعی جامعه دارد.
جهت ارسال مطالب، تبادل و تبلیغات به آیدی زیر پیام دهید👇👇👇
@FAtemeh_Hoseynaei
یک سازمان مردم نهاد در ایران است که با هدف آگاهی بخشی و توانمندسازی آحادجامعه، سعی درپیشگیری و
کاهش آسیبهای اجتماعی جامعه دارد.
جهت ارسال مطالب، تبادل و تبلیغات به آیدی زیر پیام دهید👇👇👇
@FAtemeh_Hoseynaei
🔴 #پراید و یک #زندگی_بی_اعتبار
✍ #سردار_فتوحی(دکتری جامعه شناسی)
گاهی با خودتان فکر می کنید اگر بخواهم یک ماشین بخرم چند سال باید کار کنم؛ یا ممکن است مقداری پس انداز کرده باشید و قصد خرید پرایدی داشته باشید پس اندازتان به پای گرانی نمی رسد.
تصور کنید زمانی 10 میلیون برای خرید یک پراید، کم داشتید ولی ده ماه دیگر هم حقوقتان پس انداز کرده اید ولی امروزه هنوز 20 میلیون برای خرید یک پراید کم می اورید...گویی نه تنها سرعتِ قیمت ماشین از سرعتِ خودِ ماشین بیشتر است بلکه از سرعت کار و درآمد شما بیشتر است. در این صورت شرمنده خود و زندگیتان می شوید که یک ماشین بی سرعت، گوی سبقت از زندگی شما ربوده است.
در این صورت است باید چند شیفته کار کنید یا چند شغله باشید تا بتوانید پرایدی را بخرید، ولی این بار با صراحت بگویم این شما نیستید پراید را خریده اید بلکه این پراید است که جسم و روح شما را پیش فروش کرده است؛ این شما نیستید که بر پراید سوار می شوید بلکه این پراید است بر جسم و روح شما سوار شده است.
زمانی که جسم و روح در خدمت کالایی قرار بگیرند کالا شکل بُت می گیرد و تقدیس می شود، و جسم و روح در خدمت بُت قرار می گیرد و بی ارزش می شود لذا پراید بُت می شود که کارل مارکس آن را بُت وارگی میگوید و جسم و جان، شي می شوند که جامعه شناسان به آن شی شدگی یا طبیعت ثانویه می گویند.
در واقع آنچه سبب افزایش قیمت شده است سیل عظیم بیکاری و ورشکستگی طبقه متوسطۀ جامعه ایرانی است که منبع درآمدشان به مسافرکشی، بارکشی با ماشین، و خرید و فروش ماشین مبدل شده است. در واقع خرید و فروش ماشین مبدل به شغل یا سرگرمی(جهت جلوگیری از برچسب بیکار) طبقه متوسطه شده است که به نوعی خرید و فروش درون طبقه ای ( به شکل کاستی) است، یعنی نه طبقه بالا این مدل از ماشینها را می خرند و نه طبقه پایین قدرت خرید آن را دارند. طبقه متوسطه آن را برای سود می خرند و به خودشان(دلال دیگر) گرانتر می فروشند، این چرخه (خرید- سود- فروش- خرید...) تداوم می یابد تا به چنین قیمت سرسام آوری مبدل می شود.
امّا نباید نادیده گرفت که گروهی از طبقات بالا و یا گروهی از سیاستگذاران، این طبقه متوسطه را وارد بازی می کنند. در واقع این شکل از معامله را چیزی بیش از عرضه و تقاضا و کیفیت کالا تعیین می کند. دست نامرئی که زمانی آدام اسمیت ان را نتیجه روابط منطقی عرضه و تقاضا قلمداد می کرد، دیگر امروزه به دست نامرئی مبدل شده است که روابط عرضه و تقاضا را غیرمنطقی و غیرعقلانی کرده است...
پراید ایماژ یک زندگی ایرانی است، زندگیش اپشن ندارد، ارزشی ندارد ولی از این جهت که اسبابِ بازی گروهی را فراهم کرده است قیمتش بالاست. همچنانچه صدای پوپولیستهای انتخاباتی قیمت انسانها را به طور کاذب بالا نشان می دهند ...
http://telegram.me/Iranianspa
✍ #سردار_فتوحی(دکتری جامعه شناسی)
گاهی با خودتان فکر می کنید اگر بخواهم یک ماشین بخرم چند سال باید کار کنم؛ یا ممکن است مقداری پس انداز کرده باشید و قصد خرید پرایدی داشته باشید پس اندازتان به پای گرانی نمی رسد.
تصور کنید زمانی 10 میلیون برای خرید یک پراید، کم داشتید ولی ده ماه دیگر هم حقوقتان پس انداز کرده اید ولی امروزه هنوز 20 میلیون برای خرید یک پراید کم می اورید...گویی نه تنها سرعتِ قیمت ماشین از سرعتِ خودِ ماشین بیشتر است بلکه از سرعت کار و درآمد شما بیشتر است. در این صورت شرمنده خود و زندگیتان می شوید که یک ماشین بی سرعت، گوی سبقت از زندگی شما ربوده است.
در این صورت است باید چند شیفته کار کنید یا چند شغله باشید تا بتوانید پرایدی را بخرید، ولی این بار با صراحت بگویم این شما نیستید پراید را خریده اید بلکه این پراید است که جسم و روح شما را پیش فروش کرده است؛ این شما نیستید که بر پراید سوار می شوید بلکه این پراید است بر جسم و روح شما سوار شده است.
زمانی که جسم و روح در خدمت کالایی قرار بگیرند کالا شکل بُت می گیرد و تقدیس می شود، و جسم و روح در خدمت بُت قرار می گیرد و بی ارزش می شود لذا پراید بُت می شود که کارل مارکس آن را بُت وارگی میگوید و جسم و جان، شي می شوند که جامعه شناسان به آن شی شدگی یا طبیعت ثانویه می گویند.
در واقع آنچه سبب افزایش قیمت شده است سیل عظیم بیکاری و ورشکستگی طبقه متوسطۀ جامعه ایرانی است که منبع درآمدشان به مسافرکشی، بارکشی با ماشین، و خرید و فروش ماشین مبدل شده است. در واقع خرید و فروش ماشین مبدل به شغل یا سرگرمی(جهت جلوگیری از برچسب بیکار) طبقه متوسطه شده است که به نوعی خرید و فروش درون طبقه ای ( به شکل کاستی) است، یعنی نه طبقه بالا این مدل از ماشینها را می خرند و نه طبقه پایین قدرت خرید آن را دارند. طبقه متوسطه آن را برای سود می خرند و به خودشان(دلال دیگر) گرانتر می فروشند، این چرخه (خرید- سود- فروش- خرید...) تداوم می یابد تا به چنین قیمت سرسام آوری مبدل می شود.
امّا نباید نادیده گرفت که گروهی از طبقات بالا و یا گروهی از سیاستگذاران، این طبقه متوسطه را وارد بازی می کنند. در واقع این شکل از معامله را چیزی بیش از عرضه و تقاضا و کیفیت کالا تعیین می کند. دست نامرئی که زمانی آدام اسمیت ان را نتیجه روابط منطقی عرضه و تقاضا قلمداد می کرد، دیگر امروزه به دست نامرئی مبدل شده است که روابط عرضه و تقاضا را غیرمنطقی و غیرعقلانی کرده است...
پراید ایماژ یک زندگی ایرانی است، زندگیش اپشن ندارد، ارزشی ندارد ولی از این جهت که اسبابِ بازی گروهی را فراهم کرده است قیمتش بالاست. همچنانچه صدای پوپولیستهای انتخاباتی قیمت انسانها را به طور کاذب بالا نشان می دهند ...
http://telegram.me/Iranianspa
Telegram
انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران
🇮🇷 انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران🇮🇷
یک سازمان مردم نهاد در ایران است که با هدف آگاهی بخشی و توانمندسازی آحادجامعه، سعی درپیشگیری و
کاهش آسیبهای اجتماعی جامعه دارد.
جهت ارسال مطالب، تبادل و تبلیغات به آیدی زیر پیام دهید👇👇👇
@FAtemeh_Hoseynaei
یک سازمان مردم نهاد در ایران است که با هدف آگاهی بخشی و توانمندسازی آحادجامعه، سعی درپیشگیری و
کاهش آسیبهای اجتماعی جامعه دارد.
جهت ارسال مطالب، تبادل و تبلیغات به آیدی زیر پیام دهید👇👇👇
@FAtemeh_Hoseynaei