انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران
10.7K subscribers
2.07K photos
926 videos
58 files
2.19K links
🇮🇷 انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران🇮🇷
یک سازمان مردم نهاد در ایران است که با هدف آگاهی بخشی و توانمندسازی آحادجامعه، سعی درپیشگیری و
کاهش آسیبهای اجتماعی جامعه دارد.



جهت ارسال مطالب، تبادل و تبلیغات به آیدی زیر پیام دهید👇👇👇

@FAtemeh_Hoseynaei
Download Telegram
🔴هر دقیقه ۱ #نزاع و در سال ۱۷ میلیون و ۵۲۰ هزار #نزاع و #درگیری در ایران ثبت می شود.


🔴 #نزاع اصلی ترین عامل #قتل در کشور است.

منبع: کانال علوم اجتماعی

🇮🇷 @iranianspa
⭕️ #پدوفیلی چیست⁉️

⛔️ میل #جنسی به #کودکان‼️



🔻افراد پدوفیل فعالیت جنسی با کودکان را یا ترجیح می دهند ویا به طور منحصر به فرد از فعالیت جنسی با کودکان از همان جنس یا کودکان از جنس دیگر به هیجان جنسی و لذت بردن دستیابی پیدا می کنند.

🔻رفتارهای جنسی دخیل در پدوفیلی طیف وسیعی از فعالیت های ممکن را شامل می شود. آن ها معمولا از استفاده از زور اجتناب می کنند تا بتوانند فعالیت خود را ادامه بدهند زیرا اگر #مانعی سر راه آنها به وجود بیاید با #خشونت و #قتل کودک پایان خواهند یافت.


🔻برخی از پدوفیل ها رفتارهای خود را به افشای خود یا استمنا در مقابل کودک ، و یا نوازش کردن یا لخت کردن کودک ،اما بدون تماس جنسی محدود می کنند در حالی که برخی دیگر کودک را به شرکت در رابطه جنسی و مقاربت تناسلی وادار میکنند.


🔻پدوفیل ها می توانند پیر یا جوان ، مرد یا زن باشد.اگر چه اکثریت بزرگی از آن ها مرد هستند.متاسفانه برخی از آنها در حرفه ای فعالیت دارند که در آموزش
ویا حفظ سلامت و رفاه کودکان و افراد جوان را به عهده دارند در حالی که دیگران با کودکان قربانی خود رابطه فامیلی یا حتی ژنتیک دارند.


🔻بسیاری از کارشناسان پدوفیلی را ناشی از عوامل روانی و نه از ویژگی های بیولوژیک می دانند.


🔻بعضی از آن ها فکر میکنند که پدوفیلی نتیجه مورد آزار جنسی قرار گرفته شدن ، خود به عنوان یک کودک است اگر چه همه پدوفیل ها خود به عنوان کودک مورد آزار جنسی قرار نداشته اند.


🔻بعضی دیگر از کارشناسان فکر میکنند که پدوفیلی از تعامل نامناسب و پاتولوژیک فرد با پدر و مادر خود در طول سال های اولیه زندگی مشتق می شود.چون قربانیان پدوفیل ها کودکان هستند پدوفیل ها اغلب خدمات خود را به تیم های ورزشی مدارس یا سازمانهایی که در ارتباط با کودکان هستند ارایه می کنند.در برخی موارد، پدوفیل هایی ک کودکان خانواده خود برای آنها جذاب هستند.ممکن است کمک خود را به بستگان به عنوان پرستار کودک ارایه دهند.


🔻 آنها متاسفانه اغلب مهارت های بین فردی خوبی با بچه ها دارند و به راحتی می توانند اعتماد کودکان را به دست آورند.


🔻 افراد پدوفیل معمولا در دوران بلوغ به مشکل خود پی می برند و فعالیت خود را در سنین میانسالی شروع می کنند .در ایالات متحده حدود 50 درصد از مردانی که برای پدوفیلی دستگیر شده اند یا پدر هستند و یا حداقل ازدواج کرده بوده اند.......

منبع : برگرفته از _shanzelize_


http://telegram.me/iranianspa
ادعايي درباره #قتل تكان‌دهنده يك #كودك در تهران

🔴پدري براي گرفتن ديه كودكش را زير ماشين انداخت

🗞روزنامه اعتماد، پنجشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۶


🔹چند روز گذشته خبري مبني بر انداختن پسربچه‌اي به دست پدرش از روي عمد مقابل خودروي يكي از شهروندان در سايت موسسه حقوقي داتيكان منتشر شد كه خبرگزاري ايسنا هم آن را منتشر كرد. روزنامه اعتماد در پيگيري اين خبر با راننده خودرويي كه كودك مقابل آن انداخته شده بود، صحبت كرد.


♦️چطور اين اتفاق افتاد؟

🔹هفته پيش نزديكي‌هاي غروب در خياباني خلوت مشغول رانندگي بودم. به نزديكي‌هاي چهارراهي رسيدم كه چراغ راهنمايي آن در حال قرمز شدن بود. مي‌خواستم با شتاب قبل از قرمز شدن چراغ از چهارراه عبوركنم كه ناگهان متوجه شدم شخصي مي‌خواهد پسربچه ٦ ساله‌اش را به خيابان پرتاب كند. از آنجا كه فاصله‌مان صدمتر بيشتر نبود نتوانستم ماشينم را كنترل كنم و با او برخورد كردم. سريع با اورژانس تماس گرفتم تا بچه را به بيمارستان ببرند.


♦️وقتي ماجرا را براي پليس تعريف كرديد چه اتفاقي افتاد؟

🔹آنها بازداشتم كردند. من به بازپرس گفتم كه آن پدر بچه‌اش را جلوي ماشين من انداخت. آن وقت غروب كسي در خيابان نبود و من نتوانستم اين ماجرا را ثابت كنم. قاضي گفت بايد براي ثابت كردن ادعايم تصاوير دوربين‌هاي مداربسته محل را بررسي كنند. براي اينكه از زندان بيرون بيايم يك وثيقه ١٠٠ ميليون توماني گذاشتم و همان روز آزاد شدم. روز بعد بازپرس پرونده به من گفت كه ماشين شما بيمه دارد، خودتان هم كه گواهينامه داريد پس مشكلي وجود ندارد. ولي چون اين اتفاق بسيار زياد ناراحتم كرده بود مي‌خواستم مطمئن شوم كه واقعا اين اتفاق افتاده يا نه. مي‌خواستم كاري كنم كه ديگر
پدر اين كودك از فرزندانش سوءاستفاده نكند.


♦️موضوع را چگونه ثابت كرديد؟

🔹بازپرس گفت خودم بايد اين موضوع را ثابت كنم. همان موقع به محل تصادف رفتم و متوجه شدم دوربين بانك و طلافروشي در همان محل، به شكلي قرار داده شده كه به احتمال زياد صحنه تصادف را ضبط كرده است. روز شنبه دوباره به همان مكان رفتم و براي گرفتن حكم بررسي دوربين بانك به دادگاه رفتم. حكم را گرفتم و دوباره به بانك رفتم. در بانك فيلم را ديدم و بعد آن را براي ارايه به دادگاه بردم. همانجا بود كه مشخص شد ادعاي من درست است و بازپرس پرونده هم مطمئن شد كه آن پدر به عمد بچه‌اش را به خيابان پرتاب كرد.


♦️چطور از حال آن كودك باخبر شديد؟

🔹روز جمعه به بيمارستاني كه كودك را به آنجا برده بودند مراجعه كردم و متاسفانه از پرستارهاي آنجا شنيدم كه آن كودك فوت شده. وقتي موضوع را شنيدم مصمم شدم تا پدر اين كودك را پيدا كنم و با او در اين باره حرف بزنم تا مانع اين شوم كه همين بلا را سر بچه‌هاي ديگرش هم بياورد. روز دوشنبه دوباره به اداره پليس رفتم و همراه با آنها به منزل پدر مجرم رفتيم. آنها مشغول انجام مراسم تدفين پسربچه شان بودند. پليس همانجا پدر خطاكار را بازداشت كرد. اما چيزي كه من را بيشتر از همه رنجاند اين بود كه اين پدر يك بچه ديگر داشت كه دست و پايش شكسته بود. حدس زدم شايد اين بچه هم به خاطر همين موضوع دست و پايش شكسته باشد.


♦️وضعيت زندگي آنها چگونه بود؟

🔹آنها زندگي فقيرانه‌اي داشتند ومعلوم بود كه اين مرد نيز نه شغل درست و حسابي ندارد و نه اينكه مي‌تواند زندگي‌اش را تامين كند. به خاطر تامين زندگي روزانه‌اش بچه‌اش را زير ماشين‌هاي گذري در خيابان‌ها مي‌انداخت تا به خاطر آن پول ديه بگيرد و با آن زندگي‌اش را بگذراند. در خانه اين خانواده حتي امكانات اوليه زندگي وجود نداشت. آنها حتي پولي براي برگزاري مراسم ترحيم پسرشان هم نداشتند و مراسمي كه گرفته بودند اصلا شبيه به مراسم ختم نبود. خانه‌اي كه در آن عده زيادي آدم در كنار هم زندگي مي‌كردند و هيچ كدام شغلي نداشتند.


http://telegram.me/Iranianspa
🔴 شمار زیاد پرونده های #قتل بخاطر #بوق_زدن و #جای_پارک

⭕️ یک مقام قوه قضاییه اعلام کرد:👇👇

🔹شمار زیادی پرونده های قصاص وجود دارد که به خاطر بوق زدن و جای پارک، فردی کشته شده و اغلب این افراد از نظر اجتماعی سطح پایین نیستند و بعضا دارای تحصیلات عالی و شغل مناسب هستند./ ایرنا

http://telegram.me/Iranianspa
🔴 #سيزده_سؤال درباره #قتل_رومینا سيزده ساله

#محمد_فاضلي( عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي)



رومينا دختر سيزده ساله‌اي که با پسري از خانه فرار کرده بود، بعد از دستگيري و بازگرداندن به خانه، توسط پدرش، با داس، در قتلی ناموسي، کشته شده است. چند خبرنگار از صبح تا حالا خواسته‌اند تحليلم را بنويسم، اما من چند سؤال دارم.

1⃣ آيا رومينا به حقوق فرزندي‌اش آگاهي داشت؟ آيا او در مدرسه يا هر جاي ديگري درخصوص خشونت خانگي يا هر تهديد ديگري که ممکن است يک دختر نوجوان را تهديد کند آموزش ديده بود؟

2⃣ آيا رومينا در زمانه‌اي که سن و سال اولين ارتباط‌هاي عاشقانه و جنسي به همين حدود سيزده چهارده سال کاهش يافته است، براي مديريت عواطف و احساسات انساني‌اش آموزشي دريافت کرده بود؟

3⃣ آيا قانون جامع و کم‌نقصي وجود دارد که از فرزندان و بالاخص دختران در مقابل خشونت‌هاي خانگي – از تحقير گرفته تا کودک‌آزاري، تجاوز جنسي و قتل – دفاع کند؟

4⃣ آيا رومينا به مراکز مشاوره، مراجع حقوقي مسئول در زمينه حمايت از حقوق کودکاني که ممکن است در معرض خشونت خانگي قرار گيرند، دسترسي داشت؟ آيا او شماره تلفن‌ مراکزي را که مي‌توانستند از او در مقابل خشونت خانگي دفاع کنند، مي‌دانست؟

5⃣ آيا پدر رومينا براي اعمال آن‌چه خير فرزندش مي‌دانسته – ممانعت از ازدواج با فرد نامناسب – به مراکز مشاوره يا هر مرجع کمک‌کننده ديگري دسترسي داشته است؟

6⃣ آيا جامعه در حال گذار ايران به اندازه کافي درباره پديده‌هاي ناشي از تغييرات اجتماعي – از جمله همين بروز زودهنگام احساسات دختران و پسران و ارتباطات جنسي – دانش، خرد و گفت‌وگو توليد مي‌کند؟ (همين ديروز در شمال ميدان تجريش، کمي بالاتر از مرکز خريد ارگ، دختر و پسري در همين سن و سال را ديدم که در تاريکي پياده‌رو، عاشقانه يکديگر را بغل کرده بودند، پديده تا اين حد عادي شده است.)

7⃣ آيا رومينا مدرسه مي‌رفت؟ آيا نظام آموزش و پرورش ما در قبال بروز چنين مسائلي مسئوليتي دارد؟ آيا معلمان و مديران مدرسه مسئوليت داشتند وضعيت روحي او را زير نظر داشته و نسبت به بروز واقعه‌اي نظير فرار او با يک پسر حساسيت نشان دهند؟

8⃣ آيا پليس به ابزارهاي قانوني لازم براي بررسي شرايط روحي و رواني اعضاي خانواده و ممانعت از بروز خشونت احتمالي مجهز است؟

9⃣ آيا پليس، بهزيستي، قوه قضائيه و ... مجازند آمارهاي قتل‌هاي ناموسي را منتشر نکنند و به گونه‌اي عمل کنند که گويي اين چنين وقايعي در کشور رخ نمي‌دهند؟

0⃣1⃣ آيا کساني که نقشي در توقيف نُه ساله فيلم «خانه پدري» (با محوريت قتل ناموسي) – فقط به عنوان ابزاري براي طرح مسأله و نمادي از گفت‌وگوي اجتماعي درباره پديده قتل ناموسي - داشتند و حتي پس از صدور مجوز اکران، باز هم آن‌را از اکران بازداشتند، نقش و مسئوليتي در اين گونه قتل‌ها دارند؟ آيا آن‌ها به جز پنهان کردن اين رخدادها و پاک دانستن جامعه از اين گونه وقايع، راهبرد و راهکار ديگري هم براي جلوگيري از تکرار اين وقايع دارند؟

1⃣1⃣ آيا اين ظرفيت در رسانه صدا و سيما وجود دارد که آزادانه در اين ماجرا ورود کند و از همه جوانب حقوقي، رواني، خانوادگي، جامعه‌شناختي و ... به مسأله بپردازد و جامعه را نسبت به چنين رخدادهايي آگاه کند و مبدأ گفت‌وگوي اجتماعي فراگيري درباره اين پديده باشد؟ آيا صدا و سيما اجازه خواهد داشت ابعاد واقعي اين گونه قتل‌ها در ايران را آشکار کند؟

2⃣1⃣ سياست و جامعه ايران امروز تا چه زماني مي‌خواهد يا مي‌تواند وضعيت «سکس» و «امر جنسي» را زير فرش جارو کرده و چنان با آن روبه‌رو شود که گويي وجود ندارد يا به‌سامان است؟ نظريه سياست بدن و مواجهه با امر جنسي در اين کشور که سياست اجتماعي و فرهنگي بر اساس آن تدوين مي‌شود چيست؟ کجا درباره آن بحث شده و جامعه در جريان آن قرار گرفته است؟ بنياد ِرَد_جنسي اين جامعه چيست و کجا و چگونه اين خرد بررسي مي‌شود؟ سياست اجتماعي #امر_جنسي در جامعه ايراني چگونه وضع مي‌شود؟

3⃣1⃣ سياست رسمي حکومت براي حفاظت از کودکان، زنان و قربانيان خشونت خانگي چيست؟ آيا سندي بالادستي براي مهار اين پديده وجود دارد؟

قتل رومينا ريشه‌هاي اجتماعي، سياسي و سياستي دارد که اگر کاوش نشوند، دردي درمان نمي‌شود. بُهت، حيرت و گريستن بدون پرسش و پاسخ مطالبه کردن، بي‌فايده است.

(اگر مي‌پسنديد به اشتراک بگذاريد.)


http://telegram.me/Iranianspa
#پست_موقت
امشب همراه با دکتر کورش محمدی رییس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران
آسیب شناسی #قتل_رومینا
بهمراه تحلیل رویکردهای مواجهه با #ناموس_کشی در ایران

زمان: روز جمعه
ساعت ۲۲/۳۰


برای دیدن این گفتگوی زنده ( LIVE) از صفحه اینستاگرام 👈 انجمن آسیب شناسی اجتماعی و صفحه شخصی دکتر کورش محمدی 👉 کلیک فرمایید.
@iranianspa
⛔️ #زن‌کشی در بهار ۹۹

🔪 تنها در روزهای پایانی اردیبهشت و ابتدای خرداد در اخبار ایران چندین خبر زن‌کشی به چشم می‌خورد.

📰 روزنامه شرق امروز ۳ خرداد گزارشی از قتل زنی به دست همسرش در تهران منتشر کرده است. این مرد که «بیمار روانی» خوانده شده پس از کنکاش در تلفن همسرش گمان برده که او با فردی رابطه دارد و او را زده است. به گفته خود او وقتی همسرش گفته که این‌بار به او خیانت نکرده اما نمی‌تواند قول بدهد که در آینده نیز اینکار را نکند، او عصبانی شده و همسرش را خفه کرده و کشته است.

🔴 در گزارش‌ بسیاری از موارد #زن‌کشی بر وجود بیماری روانی و اعتیاد و یا جنبه‌ای دیگر از «ناهنجاری» تاکید می‌شود، و بدین‌ترتیب بر رواج روزانه این موضوع و دلایل آن پوششی گذاشته شده و موردی خاص و استثنایی جلوه داده می‌شود. در گزارش شرق هم تیتر «مرد همسرکش بیمار روانی تشخیص داده شد» قتل را ناشی از مسئله روانی متهم جلوه می‌دهد و به شکل خاصی از روابط که مردان به موجب آن روزانه نسبت به زنان خشونت می‌ورزند اشاره‌ای نمی‌شود.

🔴 به گزارش سایت دیدارنیوز، در ۲۱ اردیبهشت زنی باردار به نام هاجره، در سراوان توسط شوهرش به طرزی فجیع شکنجه و کشته شد. «گَمشاد زهی» شوهر هاجره با همکاری خانواده‌اش ابتدا هاجره را وادار به خوردن اسید کرده و در نهایت بدنش را آتش زده‌اند.

🔻 گفته می‌شود در ۲۷ اردیبهشت نیز سارا رخشانی پانزده ساله، باردار و ساکن زاهدان همسرش با ضربات چاقو به قتل رسیده است.

🔻 در ایران قتل‌ زنان که گاه از آن با نام « #قتل‌_ناموسی» یاد می‌شود رواج بالایی دارد. اگرچه آمار زن‌کشی در کشور تفکیک شده و روشن نیست، اما گفته می‌شود «در ایران شایع‌ترین قتل‌ها به مسائل جنسی و ناموسی مربوط است؛ حدود ۲۰ درصد از کل قتل‌ها و ۵۰ درصد از قتل‌های خانوادگی.» برای نمونه از ۲۴ قتل مربوط به روابط زناشویی که در گزارشی در خبرآنلاین (مربوط به سال ۹۴) بررسی شده از ۲۴ مورد، سه مقتول مرد، و ۲۱ مورد زنانی بوده‌اند که توسط مردی کشته شده‌اند.

🔻 البته زن‌کشی مسئله‌ای جهانی است و ریشه در نابرابری جنسیتی دارد. در استرالیا تقریبا هفته‌ای یک زن کشته‌ می‌شود. یکی از راهکارهایی که جامعه‌شناسان برای مقابله و کاهش با قتل‌های ناموسی در ایران پیشنهاد می‌کنند خارج شدن جرم از حوزه جرایم خصوصی و در سطح اساسی‌تر مقابله با نابرابری جنسیتی است/میدان


http://telegram.me/Iranianspa
♦️داستان‌های دختر بلوچ /۱

🔸حنیسا

حنیسا دختری از روستاهای پرت استان کرمان و در واقع هم‌مرز استان سیستان و بلوچستان بود. سورگاه در دوره‌های قدیم، از روستاهای استان سیستان و بلوچستان بود، اما طی تقسیم‌بندی‌های جدیدتر، واگذار شد به استان کرمان.

سورگاه نام روستای حنیسا بود. دختری بلوچ که تا پنجم ابتدایی بیش‌تر به مدرسه نرفت و بعد از آن به حوزه‌ی علمیه فرستاده شد. هجده ساله که شد در همان بحبوحه، بنیاد مسکن برای روستاهای فقیر و خانواده‌های کم‌بضاعت و بی‌مسکن طرح ساخت مسکن را راه‌اندازی کرد.

گروه‌های مختلفی از طرف بنیاد مسکن به روستای مختلف برای ساخت مسکن فرستاده شدند. یکی از این روستاها، روستای حنیسا بود. حنیسا از همین طریق با عبدالله آشنا شد.

عبدالله پسر جوان افغانستانی بود که کارگر ساخت خانه‌های بنیاد مسکن در روستای سورگاه بود. عبدالله به خاطر موقعیت‌اش، جرات رفتن به خواست‌گاری حنیسا را نداشت، تا این‌که برنامه‌ی فرار را طراحی می‌کنند.

دخترک مظلوم شناسنامه‌ی خود را برمی‌دارد و فرار با پسر افغان را بر قرار ترجیح می‌دهد. بعد از رسیدن به جیرفت عقد می‌کنند. حنیسا با خانواده تماس می‌گیرد. خانواده سراسیمه بزرگ خاندان را در جریان قرار می‌دهند. او حنیسا را قانع می‌کند که هیچ چیزی تو را تهدید نمی‌کند. آدرس را بده تا بیایم دنبال شما‌. این‌جا برای‌تان مراسم عروسی می‌گیریم.

حنیسا آدرس را می‌دهد. همه می‌آیند دنبال‌شان. اما عبدالله تحویل پلیس داده می‌شود. هر قدر تقلا می‌کند ما عقد کردیم و من اصلا هنوز به دختر شما دست نزده‌ام، قبول نمی‌کنند.

دخترک مظلوم را به روستای‌شان سورگاه می‌برند. دو روز بعد از کلی جنجال، عموی دخترک برخلاف میل بقیه‌ی اعضای خانواده، پنهانی داخل اتاق حنیسا می‌شود. اتاق را قفل می‌کند و حنیسا را با دستان‌اش خفه می‌کند.

پلیس خبر می‌شود. عمو را به زندان و جسد را به پزشکی قانونی می‌برند و آن‌جا معلوم می‌شود که دخترک هیچ رابطه‌ی جنسی‌ای، حتی به‌رغم عقدش، با عبدالله نداشته.

عبدالله هنوز در زندان است. حنیسا هم چهار سال است زیر خرواری مشت خاک متعصب خوابیده است. عموی حنیسا چهار ماه فقط در زندان ماند و پس از آن آزاد شد.

#ناریا_بلوچ

تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۳۹۹

#عشق
#خانواده
#قتل_ناموسی
#قتل_خانواده‌گی
#فرهنگ_تزویر
#مهاجر_افغانستانی

منبع: کانال زیر سقف آسمان

http://telegram.me/Iranianspa
♦️داستان‌های دختر بلوچ /۲

🔸گلتاک زیبای من

گلتاک (در زبان بلوچی یعنی برگ گل) دختری زیباروی مظلوم و با چشمانی زمردین از زهک بود. زهک شهری کوچک از سیستان است. گلتاک را از کودکی‌هایم می‌شناختم. او را سخت دوست داشتم. او صورت و قلبی مهربان داشت.

گلتاک برخلاف دیگر زنان بلوچ، با تمام زیبایی‌اش تا چهل سالگی مجرد ماند. سواد نداشت زنی به‌شدت ساده و بسیار مظلوم و آرام بود. او را از خانه‌ی مادربزرگ‌ا‌‌‌‌‌م می‌شناختم.
مادربزرگ‌ام را خیلی دوست داشت و می‌آمد برای درد دل و کسب آرامش پیش او و در کنارش کارهای مختلف مادر بزرگ‌جان را هم انجام می‌داد.

او در حال پختن نان بود و من محو تماشای زیبایی چشمان‌اش بودم و یا وقتی لحاف را جلد می‌کرد، من دستان‌اش را با لب‌خند هم‌راهی می‌کردم.

بزرگ شدم و به دانش‌گاه رفتم، اما گلتاک دوست داشتنی من، هنوز مجرد بود و مدام آمد و شد داشت پیش مادر جان‌ام.

بالاخره سال آخر دانش‌گاه بودم که خبردار شدم گلتاک زیبا با پیرمردی ازدواج کرده. گلتاک را به زور زن یک پیرمرد کردند و راهی شمال.

شوهر گلتاک از بلوچ‌های ساکن گنبد کاووس بود؛ بلوچ‌هایی که طی سال‌های دهه‌ی چهل بعد از خشک‌سالی‌های سیستان به شمال مهاجرت کردند.

گلتاک یک سال در شمال ماند.‌ اما به‌دلیل اختلافات زیاد با همسرش جدا شد و برگشت به سیستان و به خانه‌ی پدری.

اما شایعه شد که او کس دیگری را می‌خواهد و به این دلیل از شوهرش جدا شده‌. شایعات هم‌چنان به‌قوت خود باقی بودند که برادر گلتاک با قساوت تمام در خانه‌ی پدری، جلوی چشمان مادرش او را خفه کرد و کشت.

گلتاک را مخفیانه و‌ شبانه بدون نماز جنازه و بدون غسل، در گوشه‌ای از گورستان به خاک سپردند.

با شنیدن مرگ گلتاک زیبا و دوست داشتنی‌ام، سخت گریستم و مغموم شدم. برادر نااهل او حتی یک روز هم به زندان نرفت.

برای گلتاک زیبای من حتی یک روز هم مراسم ختم نگرفتند و او مظلومانه از جهان محو شد.

برادر گلتاک که از او کوچک‌تر بود، لات درجه‌ی یک محله بود و من که آن موقع کودکی دبستانی بودم و مدرسه می‌رفتم، از شرارت‌های او وحشت داشتم.

سرانجام او با دختر همسایه‌اش فرار کرد و به مشهد رفت و عقد کرد و هنوز با همان زن زندگی می‌کند؛ بدون این‌که کسی او را ملامت کند یا جان‌اش را تهدید کند و یا زن‌اش را تهدید به مرگ کند.

حالا برادر گلتاک بعد از فرار با زن مورد علاقه‌اش و ازدواج‌اش به حج هم رفته و کارش بالا گرفته. همان پسر لات محله‌ در کودکی‌های من و همان قاتل خواهر، حالا شده حاجی ربانی!

#ناریا_بلوچ

تاریخ انتشار: ۱۹ خرداد ۱۳۹۹

#عشق
#خانواده
#قتل_ناموسی
#قتل_خانواده‌گی
#فرهنگ_تزویر

منبع: کانال زیر سقف آسمان

http://telegram.me/Iranianspa
🔴 #قتل_اهواز و صورت مسأله اصلی!


#مهدی_محبی(آسیب شناس اجتماعی)



باز هم این روزها یک خبر تلخ مربوط به قتل ناموسی در شهر اهواز و از آن وحشتناک تر اقدام قاتل در چرخاندن سر مقتوله در سطح شهر، فضای خبری و افکار عمومی کشور را به شدت متاثر کرد و احتمالا تا مدت ها سوژه رسانه ها و محافل کوچک و بزرگ اجتماعی باشد.

نکته ی متفاوتی که در این خصوص رخ داد این بود که هیئت نظارت بر مطبوعات در اقدامی فوری پایگاه خبری رکنا که ظاهرا برای‌ اولین بار مبادرت به انتشار ویدئوی مربوط به این‌ جنایت کرده بود را توقیف کرد. در اینکه انتشار تصاویر مربوط به این فاجعه و نمونه های مشابه، برای جامعه دردناک و بغرنج است و باعث جریحه دار شدنِ افکار عمومی می شود شکی نیست و چنانچه این رویه اطلاعرسانی رسانه ها مقبول و مورد تایید نیست را می توان با یک تذکر اصلاح کرد، اما مسأله اصلی این است که متاسفانه طی دو سال اخیر تعداد قتلهای ناموسی و خانوادگی افزایش چشمگیری داشته است و اگر برای آن تدبیری اساسی و مبتنی بر واقعیت های موجود اجتماعی، فرهنگی و حقوقی اتخاذ نگردد چه بسا این روند فاجعه بار و آزاردهنده اجتماعی ادامه یابد، لذا با در نظر داشت این مهم که صورت مسأله ی اصلی در این گونه موارد چیز دیگری است، لازم است دولت و دستگاه های متولی امور سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، حقوقی، امنیتی و رسانه ای با استمداد از نخبگان و دانشمندان حوزه های مرتبط، ضمن شناسایی دقیق علل و عوامل این نوع از آسیب های اجتماعی، با ارائه بسته های علمی-اجرایی سازگار با ارزش های فرهنگی، اجتماعی، حقوقی و سیاسی بخش های مختلف کشور اقدام عاجلی داشته باشند.


http://telegram.me/Iranianspa