حقوق حیوانات در ایران
3.83K subscribers
7.99K photos
3.53K videos
51 files
558 links
کانال رسمی
"کمپین حقوق حیوانات در ایران" ®
متکی بر کمک مالی مردمی
--
دیگر فعالیت‌های انجمن
واگذاری
@animal_adopt
گیاهخواری
@vegan_Vegetarian
Download Telegram
می گویند حیوانات حقوق ندارند!
اگر آنان تا به حال حقوقی ندارند، برای آن است که ما نخواسته ایم
تمام عقل و اخلاق بر ضد ظلم و شکنجه ایست که انسان به حیوانات می نماید
#صادق_هدایت
@iranian_animal_rights
فواید گیاهخواری صادق هدایت ک.pdf
3.5 MB
پیشنهاد میشود کتاب فواید #گیاهخواری از #صادق_هدایت را تو وقت های آزادتون یه مرور کنید
@iranian_animal_rights
فواید گیاهخواری صادق هدایت ک.pdf
3.5 MB
پیشنهاد میشود کتاب فواید #گیاهخواری از #صادق_هدایت را تو وقت های آزادتون یه مرور کنید
@iranian_animal_rights
روز سوم نمایشگاه را با یادی از #صادق_هدایت پدر حمایت از حیوانات ایران و همچنین یادبودی از تمام درگذشتگان و حامیان به نام و گمنامی که دیگر در کنار ما نیستند آغاز میکنیم. یادشان گرامی و راهشان پر رهرو

@iranian_animal_rights
می گویند حیوانات حقوق ندارند!
اگر آنان تا به حال حقوقی ندارند، برای آن است که ما نخواسته ایم
تمام عقل و اخلاق بر ضد ظلم و شکنجه ایست که انسان به حیوانات می نماید
#صادق_هدایت
@iranian_animal_rights
٢٨ بهمن سالروز تولد #صادق_هدایت پدر حمایت از حیوانات ایران گرامی باد.


حقوق حیوانات در ایران
@iranian_animal_rights
ﺩﺭ ﺟﺰﻭﻩ ﯼ ﺩﺭﺱ ﻭ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﺑﻪ ﺑﭽﻪ ﺑﯿﺎﻣﻮﺯﻧﺪ ﮐﻪ ﺣﯿﻮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﺯﺍﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﮐﺸﺘﻦ ﻧﯿﺎﻓﺮﯾﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺨﻠﻮﻗﺎﺕ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺻﺎﻧﻊ ﯾﮑﺴﺎﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭﺩﺭ ﺑﯿﻦ ﺁﻥﻫﺎ ﭘﺴﺘﯽ ﻭ ﺑﻠﻨﺪﯼ ﻧﯿﺴﺖ.
#صادق_هدایت
@iranian_animal_rights
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حقوق حیوانات، حقوق زیردستان و بی نوایان است، حفظ حقوق آنها یکی از نتایج تمدن واقعی و انسانیت حقیقی و هم چنین حفظ عقل، اخلاق و حیثیات یک جامعه است.
#صادق_هدایت

حامیان حیوانات 👇
@iranian_animal_rights
‏دیگر انسان از عنوان جاه طلبانه خود باید دست بکشد، او پادشاه موجودات نیست، بلکه یک جانی، یک ظالم، یک چپوچی، یک راهزن و یک جلاد حیوان است و بس!

#صادق_هدایت

@iranian_animal_rights
تک داستان «زبان حال یک الاغ در وقت مرگ» نخستین داستان کوتاه #صادق_هدایت است که نخستین بار در مرداد و شهریور ۱۳۰۳ در دورهٔ دوم مجلهٔ وفا به چاپ رسید

در ادامه بخوانیم👇
@iranian_animal_rights
شرح حال یک الاغ هنگام مرگ
نوشته #صادق_هدایت

آه! درد اندام مرا مرتعش می‌کند. این پاداش خدماتی است که برای یک جانور دوپای بی‌مروت ستمگر کشیده‌ام. امروز آخرین روز منست و همین قلبم را تسلی می‌دهد! بعد از طی یک زندگانی پر از مرارت و مشقت و تحمل بارهای طاقت فرسا٬ ضربات پی در پی٬ چوب٬ زنجیر و دشنام عابرین٬ همین قدر جای شکر باقی است که این حیات مهیب را وداع خواهم گفت. اینجا خیابان شمیران است. امروز به واسطه بی‌مبالاتی صاحبم٬ اتومبیلی پاهای مرا شکست و به این روز افتادم. بعد از ضرب و شتم٬ جسد مرا به کنار اینجاده کشیدند و به حال خود گذاشتند. ممکن است فراموش کرده باشند که هنوز از نعل و پوست من می‌توانند استفاده کنند! گویا به کلی مایوس شده‌اند.
آیا خوراک مرا به موقع خواهند آورد؟ نه… باید در ‌‌نهایت زجر و گرسنگی جان داد زیرا دیگر از من کاری ساخته نیست.
آه! درد زخم‌ها رو به شدت گذاشته و خون از آن‌ها جاری است. آیا این چه جانوری است که بر ما مسلط شده و زندگانی ما را ننگ آلود و چرکین و پراز رنج و محنت نموده٬ احساسات بی‌آلایش و طبیعی ما را خسته ساخته٬ بدن ما را دائم مجروح و سرتاسر زندگانی را بر ما تلخ و ناگوار نموده است؟ ظاهراً شباهت زیادی با ما دارد و بالاخره مثل ما می‌میرد٬ از این جهت هیچ فرقی نداریم. اما گویا بدنش را از سنگ یا چوب ساخته‌اند٬ چون به ما شلاق می‌زند و گمان می‌کند ما حس نمی‌کنیم. اگر خودش هم احساس درد را می‌کرد بر ما رحم می‌نمود. این آلاتی را که برای شکنجهٔ ما استعمال می‌کنند طبیعی نیست و خودشان ساخته‌اند. مدتی است در فرنگستان و امریکا برای حفظ حقوق ما حیوانات مجامعی به نام «انسانیت» تاسیس کرده‌اند. قوانین مخصوصی برای دفاع و زجر و اجحاف و ظلم نسبت به ما وضع کرده‌اند. آیا آن‌ها هم جزء همین جانورانند؟ هرگز! اگر آن گروه از همین حیوانات باشند پس قلب آن‌ها از سنگ نیست؟
علمای علوم طبیعی٬ ما را با خودشان چندان فرقی نمی‌گذارند و خود را سردستهٔ حیوانات پستاندار معرفی می‌کنند. اما یکی از فلاسفهٔ معروف «دکارت»، به قول خودش ثابت کرد که حیوان به غیر از یک ماشین متحرک چیزی نیست٬ یعنی هر روزی که علم «مکانیک» ترقی کرد می‌شود حیوان ساخت! در تعقیب این خیال پوچ یک عده از فلاسفهٔ دیگر بر ضد او برخواستند٬ از جمله «شوپنهاور» از ما طرفداری کرده می‌گوید: {اساس اخلاق رحم است نه فقط نسبت به هم نوع خود بلکه نسبت به تمام حیوانات}٬ و تا اندازه‌ای احساسات و هوش ما را در کتاب اخلاق خود شرح می‌دهد.
دیگری گفته است: {این یک تفریح است برای مادران که بچهٔ خود را ببینند که گردن یک پرنده را می‌کند و سگ یا گربه را در بازی مجروح می‌سازد ـ این‌ها ریشهٔ فساد بنیاد سنگدلی و ظلم و خباثت می‌باشند}. حقیقتأ این ظلمی که بر ما شده و می‌شود بیشتر در نتیجهٔ تربیت ظالمانهٔ مادران اطفال است. افسوس که ما نمی‌توانیم حرف بزنیم و همین اسباب بدبختی ما را فراهم آورده. فقط «ارسطو» به حقیقت زندگانی ما پی برده و می‌گوید: {انسان حیوان ناطق است}. به واسطهٔ همین نطق است که ما دستخوش هوی و هوس یک عده جانور طماع خودپسند شده‌ایم.
چرا مردم از این فلسفه پیروی نکرده‌اند؟

@iranian_animal_rights

انسان اصلا گوشتخوار نبوده
و نیست ؛
فقط از سر ناچاری در زمان توحش ،
مجبور به خوردن گوشت شده ؛
و تا به حال آن را به یادگار از زمان
«بربریت» نگاه داشته است !
#صادق_هدایت 👇
@iranian_animal_rights
‏دیگر انسان از عنوان جاه طلبانه خود باید دست بکشد، او پادشاه موجودات نیست، بلکه یک جانی، یک ظالم، یک چپوچی، یک راهزن و یک جلاد حیوان است و بس!

#صادق_هدایت

@iranian_animal_rights
‏دیگر انسان از عنوان جاه طلبانه خود باید دست بکشد، او پادشاه موجودات نیست، بلکه یک جانی، یک ظالم، یک چپوچی، یک راهزن و یک جلاد حیوان است و بس!

#صادق_هدایت

@iranian_animal_rights
شرح حال یک الاغ هنگام مرگ
نوشته #صادق_هدایت

آه! درد اندام مرا مرتعش می‌کند. این پاداش خدماتی است که برای یک جانور دوپای بی‌مروت ستمگر کشیده‌ام. امروز آخرین روز منست و همین قلبم را تسلی می‌دهد! بعد از طی یک زندگانی پر از مرارت و مشقت و تحمل بارهای طاقت فرسا٬ ضربات پی در پی٬ چوب٬ زنجیر و دشنام عابرین٬ همین قدر جای شکر باقی است که این حیات مهیب را وداع خواهم گفت. اینجا خیابان شمیران است. امروز به واسطه بی‌مبالاتی صاحبم٬ اتومبیلی پاهای مرا شکست و به این روز افتادم. بعد از ضرب و شتم٬ جسد مرا به کنار اینجاده کشیدند و به حال خود گذاشتند. ممکن است فراموش کرده باشند که هنوز از نعل و پوست من می‌توانند استفاده کنند! گویا به کلی مایوس شده‌اند.
آیا خوراک مرا به موقع خواهند آورد؟ نه… باید در ‌‌نهایت زجر و گرسنگی جان داد زیرا دیگر از من کاری ساخته نیست.
آه! درد زخم‌ها رو به شدت گذاشته و خون از آن‌ها جاری است. آیا این چه جانوری است که بر ما مسلط شده و زندگانی ما را ننگ آلود و چرکین و پراز رنج و محنت نموده٬ احساسات بی‌آلایش و طبیعی ما را خسته ساخته٬ بدن ما را دائم مجروح و سرتاسر زندگانی را بر ما تلخ و ناگوار نموده است؟ ظاهراً شباهت زیادی با ما دارد و بالاخره مثل ما می‌میرد٬ از این جهت هیچ فرقی نداریم. اما گویا بدنش را از سنگ یا چوب ساخته‌اند٬ چون به ما شلاق می‌زند و گمان می‌کند ما حس نمی‌کنیم. اگر خودش هم احساس درد را می‌کرد بر ما رحم می‌نمود. این آلاتی را که برای شکنجهٔ ما استعمال می‌کنند طبیعی نیست و خودشان ساخته‌اند. مدتی است در فرنگستان و امریکا برای حفظ حقوق ما حیوانات مجامعی به نام «انسانیت» تاسیس کرده‌اند. قوانین مخصوصی برای دفاع و زجر و اجحاف و ظلم نسبت به ما وضع کرده‌اند. آیا آن‌ها هم جزء همین جانورانند؟ هرگز! اگر آن گروه از همین حیوانات باشند پس قلب آن‌ها از سنگ نیست؟
علمای علوم طبیعی٬ ما را با خودشان چندان فرقی نمی‌گذارند و خود را سردستهٔ حیوانات پستاندار معرفی می‌کنند. اما یکی از فلاسفهٔ معروف «دکارت»، به قول خودش ثابت کرد که حیوان به غیر از یک ماشین متحرک چیزی نیست٬ یعنی هر روزی که علم «مکانیک» ترقی کرد می‌شود حیوان ساخت! در تعقیب این خیال پوچ یک عده از فلاسفهٔ دیگر بر ضد او برخواستند٬ از جمله «شوپنهاور» از ما طرفداری کرده می‌گوید: {اساس اخلاق رحم است نه فقط نسبت به هم نوع خود بلکه نسبت به تمام حیوانات}٬ و تا اندازه‌ای احساسات و هوش ما را در کتاب اخلاق خود شرح می‌دهد.
دیگری گفته است: {این یک تفریح است برای مادران که بچهٔ خود را ببینند که گردن یک پرنده را می‌کند و سگ یا گربه را در بازی مجروح می‌سازد ـ این‌ها ریشهٔ فساد بنیاد سنگدلی و ظلم و خباثت می‌باشند}. حقیقتأ این ظلمی که بر ما شده و می‌شود بیشتر در نتیجهٔ تربیت ظالمانهٔ مادران اطفال است. افسوس که ما نمی‌توانیم حرف بزنیم و همین اسباب بدبختی ما را فراهم آورده. فقط «ارسطو» به حقیقت زندگانی ما پی برده و می‌گوید: {انسان حیوان ناطق است}. به واسطهٔ همین نطق است که ما دستخوش هوی و هوس یک عده جانور طماع خودپسند شده‌ایم.
چرا مردم از این فلسفه پیروی نکرده‌اند؟

@iranian_animal_rights
تک داستان «زبان حال یک الاغ در وقت مرگ» نخستین داستان کوتاه #صادق_هدایت است که نخستین بار در مرداد و شهریور ۱۳۰۳ در دورهٔ دوم مجلهٔ وفا به چاپ رسید

در ادامه بخوانیم👇
@iranian_animal_rights
شرح حال یک الاغ هنگام مرگ
نوشته #صادق_هدایت

آه! درد اندام مرا مرتعش می‌کند. این پاداش خدماتی است که برای یک جانور دوپای بی‌مروت ستمگر کشیده‌ام. امروز آخرین روز منست و همین قلبم را تسلی می‌دهد! بعد از طی یک زندگانی پر از مرارت و مشقت و تحمل بارهای طاقت فرسا٬ ضربات پی در پی٬ چوب٬ زنجیر و دشنام عابرین٬ همین قدر جای شکر باقی است که این حیات مهیب را وداع خواهم گفت. اینجا خیابان شمیران است. امروز به واسطه بی‌مبالاتی صاحبم٬ اتومبیلی پاهای مرا شکست و به این روز افتادم. بعد از ضرب و شتم٬ جسد مرا به کنار اینجاده کشیدند و به حال خود گذاشتند. ممکن است فراموش کرده باشند که هنوز از نعل و پوست من می‌توانند استفاده کنند! گویا به کلی مایوس شده‌اند.
آیا خوراک مرا به موقع خواهند آورد؟ نه… باید در ‌‌نهایت زجر و گرسنگی جان داد زیرا دیگر از من کاری ساخته نیست.
آه! درد زخم‌ها رو به شدت گذاشته و خون از آن‌ها جاری است. آیا این چه جانوری است که بر ما مسلط شده و زندگانی ما را ننگ آلود و چرکین و پراز رنج و محنت نموده٬ احساسات بی‌آلایش و طبیعی ما را خسته ساخته٬ بدن ما را دائم مجروح و سرتاسر زندگانی را بر ما تلخ و ناگوار نموده است؟ ظاهراً شباهت زیادی با ما دارد و بالاخره مثل ما می‌میرد٬ از این جهت هیچ فرقی نداریم. اما گویا بدنش را از سنگ یا چوب ساخته‌اند٬ چون به ما شلاق می‌زند و گمان می‌کند ما حس نمی‌کنیم. اگر خودش هم احساس درد را می‌کرد بر ما رحم می‌نمود. این آلاتی را که برای شکنجهٔ ما استعمال می‌کنند طبیعی نیست و خودشان ساخته‌اند. مدتی است در فرنگستان و امریکا برای حفظ حقوق ما حیوانات مجامعی به نام «انسانیت» تاسیس کرده‌اند. قوانین مخصوصی برای دفاع و زجر و اجحاف و ظلم نسبت به ما وضع کرده‌اند. آیا آن‌ها هم جزء همین جانورانند؟ هرگز! اگر آن گروه از همین حیوانات باشند پس قلب آن‌ها از سنگ نیست؟
علمای علوم طبیعی٬ ما را با خودشان چندان فرقی نمی‌گذارند و خود را سردستهٔ حیوانات پستاندار معرفی می‌کنند. اما یکی از فلاسفهٔ معروف «دکارت»، به قول خودش ثابت کرد که حیوان به غیر از یک ماشین متحرک چیزی نیست٬ یعنی هر روزی که علم «مکانیک» ترقی کرد می‌شود حیوان ساخت! در تعقیب این خیال پوچ یک عده از فلاسفهٔ دیگر بر ضد او برخواستند٬ از جمله «شوپنهاور» از ما طرفداری کرده می‌گوید: {اساس اخلاق رحم است نه فقط نسبت به هم نوع خود بلکه نسبت به تمام حیوانات}٬ و تا اندازه‌ای احساسات و هوش ما را در کتاب اخلاق خود شرح می‌دهد.
دیگری گفته است: {این یک تفریح است برای مادران که بچهٔ خود را ببینند که گردن یک پرنده را می‌کند و سگ یا گربه را در بازی مجروح می‌سازد ـ این‌ها ریشهٔ فساد بنیاد سنگدلی و ظلم و خباثت می‌باشند}. حقیقتأ این ظلمی که بر ما شده و می‌شود بیشتر در نتیجهٔ تربیت ظالمانهٔ مادران اطفال است. افسوس که ما نمی‌توانیم حرف بزنیم و همین اسباب بدبختی ما را فراهم آورده. فقط «ارسطو» به حقیقت زندگانی ما پی برده و می‌گوید: {انسان حیوان ناطق است}. به واسطهٔ همین نطق است که ما دستخوش هوی و هوس یک عده جانور طماع خودپسند شده‌ایم.
چرا مردم از این فلسفه پیروی نکرده‌اند؟

@iranian_animal_rights
‏قیمت در ایران ۲ قران و در خارج ۱ شلنگ! #فواید_گیاهخواری نگارنده میرزاصادق‌خان‌هدایت (#صادق_هدایت)؛ ارمغانی بنام دوستداران راستی‌ودرستی! به ۳ زبان فارسی،انگلیسی وفرانسه در ۲چاپخانه ایرانشهر و برلین به سال ۱۳۰۶ و مزین به سخنی از علی‌ابن‌ابیطالب: شکمهای خود را مقبره حیوانات نسازید!

@iranian_animal_rights
تک داستان «زبان حال یک الاغ در وقت مرگ» نخستین داستان کوتاه #صادق_هدایت است که نخستین بار در مرداد و شهریور ۱۳۰۳ در دورهٔ دوم مجلهٔ وفا به چاپ رسید

در ادامه بخوانیم👇
@iranian_animal_rights
شرح حال یک الاغ هنگام مرگ
نوشته #صادق_هدایت

آه! درد اندام مرا مرتعش می‌کند. این پاداش خدماتی است که برای یک جانور دوپای بی‌مروت ستمگر کشیده‌ام. امروز آخرین روز منست و همین قلبم را تسلی می‌دهد! بعد از طی یک زندگانی پر از مرارت و مشقت و تحمل بارهای طاقت فرسا٬ ضربات پی در پی٬ چوب٬ زنجیر و دشنام عابرین٬ همین قدر جای شکر باقی است که این حیات مهیب را وداع خواهم گفت. اینجا خیابان شمیران است. امروز به واسطه بی‌مبالاتی صاحبم٬ اتومبیلی پاهای مرا شکست و به این روز افتادم. بعد از ضرب و شتم٬ جسد مرا به کنار اینجاده کشیدند و به حال خود گذاشتند. ممکن است فراموش کرده باشند که هنوز از نعل و پوست من می‌توانند استفاده کنند! گویا به کلی مایوس شده‌اند.
آیا خوراک مرا به موقع خواهند آورد؟ نه… باید در ‌‌نهایت زجر و گرسنگی جان داد زیرا دیگر از من کاری ساخته نیست.
آه! درد زخم‌ها رو به شدت گذاشته و خون از آن‌ها جاری است. آیا این چه جانوری است که بر ما مسلط شده و زندگانی ما را ننگ آلود و چرکین و پراز رنج و محنت نموده٬ احساسات بی‌آلایش و طبیعی ما را خسته ساخته٬ بدن ما را دائم مجروح و سرتاسر زندگانی را بر ما تلخ و ناگوار نموده است؟ ظاهراً شباهت زیادی با ما دارد و بالاخره مثل ما می‌میرد٬ از این جهت هیچ فرقی نداریم. اما گویا بدنش را از سنگ یا چوب ساخته‌اند٬ چون به ما شلاق می‌زند و گمان می‌کند ما حس نمی‌کنیم. اگر خودش هم احساس درد را می‌کرد بر ما رحم می‌نمود. این آلاتی را که برای شکنجهٔ ما استعمال می‌کنند طبیعی نیست و خودشان ساخته‌اند. مدتی است در فرنگستان و امریکا برای حفظ حقوق ما حیوانات مجامعی به نام «انسانیت» تاسیس کرده‌اند. قوانین مخصوصی برای دفاع و زجر و اجحاف و ظلم نسبت به ما وضع کرده‌اند. آیا آن‌ها هم جزء همین جانورانند؟ هرگز! اگر آن گروه از همین حیوانات باشند پس قلب آن‌ها از سنگ نیست؟
علمای علوم طبیعی٬ ما را با خودشان چندان فرقی نمی‌گذارند و خود را سردستهٔ حیوانات پستاندار معرفی می‌کنند. اما یکی از فلاسفهٔ معروف «دکارت»، به قول خودش ثابت کرد که حیوان به غیر از یک ماشین متحرک چیزی نیست٬ یعنی هر روزی که علم «مکانیک» ترقی کرد می‌شود حیوان ساخت! در تعقیب این خیال پوچ یک عده از فلاسفهٔ دیگر بر ضد او برخواستند٬ از جمله «شوپنهاور» از ما طرفداری کرده می‌گوید: {اساس اخلاق رحم است نه فقط نسبت به هم نوع خود بلکه نسبت به تمام حیوانات}٬ و تا اندازه‌ای احساسات و هوش ما را در کتاب اخلاق خود شرح می‌دهد.
دیگری گفته است: {این یک تفریح است برای مادران که بچهٔ خود را ببینند که گردن یک پرنده را می‌کند و سگ یا گربه را در بازی مجروح می‌سازد ـ این‌ها ریشهٔ فساد بنیاد سنگدلی و ظلم و خباثت می‌باشند}. حقیقتأ این ظلمی که بر ما شده و می‌شود بیشتر در نتیجهٔ تربیت ظالمانهٔ مادران اطفال است. افسوس که ما نمی‌توانیم حرف بزنیم و همین اسباب بدبختی ما را فراهم آورده. فقط «ارسطو» به حقیقت زندگانی ما پی برده و می‌گوید: {انسان حیوان ناطق است}. به واسطهٔ همین نطق است که ما دستخوش هوی و هوس یک عده جانور طماع خودپسند شده‌ایم.
چرا مردم از این فلسفه پیروی نکرده‌اند؟

@iranian_animal_rights