🔥ایران ققنوس🔥
332 subscribers
1.96K photos
568 videos
21 files
118 links
♦️هیچ چیز
شما را زندانی نمیکند،
مگر افکارتان

هیچ چیز
شما را محدود نمی کند،
مگر ترس تان

وهیچ چیز
شما را کنترل نمی کند،
مگر عقایدتان....

@iranghoghnoos
https://t.me/iranghoghnoos
Download Telegram
🔥ایران ققنوس🔥
🔶24اسپند زادروز رضا شاه بزرگ پدر ایران نوین ادامه مطلب👇👇👇 @iranghoghnoos #کانال__ایران__ققنوس 🔥
‌۲۴ اسپند، زادروز آن یگانه تاریخ میهن مان را گرامی می داریم!
میلاد افتخار برانگیز کسی که با شمع وجود اش، بسیاری از تاریکی های قرون وسطائی ایران مان را، حذف نمود و روشنائی را جایگزین آن فرمود؛ بر هم میهنان حقیقت بین و ایراندوست فرخنده باد!
در هر برهه تاریخی در کشور باستانی ما، مواردی صورت پذیرفته اند؛ که هم شادی افزا و هم غم انگیز بوده اند. هر چند که به طور دقیق نمی توان به تک تک شان اشاره کرد. اما…… « آب دریا را اگر نتوان کشید **** پس به قدر جرعه ای باید چشید » !
سخن گفتن از رخدادهای غمناک، برای هر کسی یا در هر جائی از میهن مان که اتفاق افتاده باشند. موجبات تالم خاطر ایرانیان میهن پرست را فراهم می آورند. اما بیان نمودن رویدادهای شادی افزا برای ما و میهن اهورائی مان، باعث آرامش دل عزیزان « هم میهن » می گردند؛ و به ایشان کمک می کند. تا با چنین دلخوشی هائی بتوانند؛ خورشیدهای تابناکی را، فرا روی مسیرهای ترقیخواهانه خویش بر افروزند. تا بر تعداد رخدادهای افتخار آفرین در کهندیار مان بیفزایند!
آنگاه که بزرگمردی از خطه ی سرسبز و زیبای مازندران، نتوانست ننگ حضور حاکمیت استبدادی و دینزده قاجار را در سرزمین باستانی خویش، با چنان کاستی هائی که حضور حکومت قجرهای نادان در ایران به وجود آورده بودند را تحمل کند. بر آن شد، تا که با یک کودتای میهن پرستانه علیه حکومت وقت، از آن مملکتی که کاملا به صورت دیکتاتوری و قرون وسطائی اداره می شد. سرزمینی بسازد، که در عرصه مدرنیته، با اختلاف بسیار کمی از ممالک پیشرفته آن دوران قرار بگیرد. اهمیت کنش های میهن پرستانه اعلاحضرت رضا شاه بزرگ در میهن مان، بیشتر به خاطر آن است؛ که وی با کم ترین امکانات موجود در کشور توانست؛ کارهای بزرگی مانند: ساختن تونل های زیر کوه های عظیم، به ویژه تونل « کندوان » در مسیر تهران تا استان های زیبای گیلان و مازندران، سد سازی، ایجاد راه آهن سراسری شمال به جنوب و شرق به غرب، احداث دانشگاه تهران، تاسیس بانک های شاهنشاهی و رهنی، به وجود آوردن سیستم برق و آب لوله کشی، اصلاح آرتش آن موقع از بی نظمی کامل به سوی یک آرتش مجهز و منظم و منطبق با آرتش بسیاری از ممالک دنیا به ویژه در خاورمیانه، و از همه مهم تر، برقراری دموکراسی جنسیتی میان زنان و مردان ایرانی در جامعه آن موقع را به ثمر برساند!
این ناجی ایرانزمین، که مملکت اش در حال فروپاشی به دست روسیه تزاری بود. کشوری که در حال بیشترین سوء استفاده کردن های سیاسی و اقتصادی از حاکمیت بلاهت پیشگان قاجار بود. را بیشتر و کامل تر بشناسیم!
لقب ها نام: رضا، - شهرت: پهلوی، - زاده: روستای آلاشت در سوادکوه استان مازندران در بیست و چهارم اسپند سال ۱۲۵۶ خورشیدی، - درگذشت: در چهارم امرداد سال ۱۳۲۳ خورشیدی در ژوهانسبورگ پایتخت آفریقای جنوبی،- لقب ها: رضاخان، رضا خان میرپنج، رضا خان سردار سپه، و پس از رسیدن به مقام نخست وزیری در دولت احمدشاه قاجار، در سال ۱۳۰۲خورشیدی، که تا سال ۱۳۰۴ ادامه داشت. و از همان سال ۱۳۰۴ با رسیدن به شهریاری ایرانزمین، رضا شاه به عنوان سرسلسله و بنیانگزار دودمان پادشاهی پهلوی در کشورمان نام گرفت؛ و تا بیستم شهریور سال ۱۳۲۰ خورشیدی، به خدمات بی نظیری که در طول فقط شانزده سال پادشاهی در کشور خود به ایران و ایرانی نمود پرداخت. پادشاهی آن نابغه تاریخ ایرانزمین، در شرایط بسیار سختی آغاز شد؛ و با انجام دادن مهم ترین اموری که در بالا به آنها اشاره شد ادامه یافت!

#روحت_شاد_رضا_شاه

@iranghoghnoos🔥
🔥ایران ققنوس🔥
🔶24اسپند زادروز رضا شاه بزرگ پدر ایران نوین ادامه مطلب👇👇👇 @iranghoghnoos #کانال__ایران__ققنوس 🔥
‌طلوع ستاره پادشاهی رضا شاه بزرگ، با غروب حکومت استبدادی و بی خردانه قجرها آغاز گردید. وی که در روستای آلاشت در سوادکوه مازندران به دنیا آمده بود؛ در خانواده ای دوران خردسالی و نوجوانی اش را طی کرد؛ که نه چندان فقیر و ندار بودند؛ و نه چندان دارا و ثروتمند. از آغاز جوانی جهت انجام دادن خدمت سربازی به آرتش آن موقع کشور پیوست؛ و به سرعت مدارج ترقی را پیمود. از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ خورشیدی، نیروهای قزاق به فرماندهی رضا خان تهران را اشغال کردند. رضا خان سردار سپه، که وزیر جنگ حکومت احمدشاه قاجار نیز بود؛ بسیاری از ناآرامی ها و راهزنی های درون کشور را از بین برده بود؛ و در سوم آبان ۱۳۰۲ به فرمان احمدشاه قاجار، ابتدا به عنوان وزیر جنگ و سپس به عنوان نخست وزیر کشور گمارده شد. در همین دوره بود، که تلاشی ناکام در جهت جمهوری خواهی کرد؛ ولی در سال ۱۳۰۴ خورشیدی، پادشاهی سلسله پهلوی را بنیانگزاری نمود. در شهریور ۱۳۲۰خورشیدی هم، موقعی که در جریان جنگ دوم جهانی، دو سوی ایران، شمال و جنوب مملکت در اشغال روسها و انگلیسی ها قرار داشتند. سرانجام با توطئه انگلیسی ها و به خواسته حکومت بریتانیای کبیر!!! مجبور به کناره گیری از پادشاهی گشت؛ و فرزند جوان خود محمد رضای ۲۲ ساله را، که ولیعهدی پدر را بر عهده داشت؛ به پادشاهی ایران برگزید. پیش از خروج از ایران به سوی تبعیدگاه خود در جزیره موریس در کشور آفریقای جنوبی، فرزند برومند خود اعلاحضرت محمدرضا شاه پهلوی را، به گونه رسمی و کتبی به عنوان جانشین خویش به مجلس ایران معرفی نمود!
سرزمین باستانی ایران، در زمان پادشاهی رضا شاه بزرگ، شاهد ایجاد نظم نوین در خویشتن گشت؛ و کارنامه تاریخی مملکتی، که از زمان روی کار آمدن سلسله واپسگرا و خرافه پرست ایل قاجار، رو به انحطاط مفرط و بازگشت به قهقراء گذاشته بود. از نو آوری های آن پادشاه دلسوز و میهن پرست جان تازه ای گرفت؛ و نمونه های بارز و جالب و افتخار آفرینی از خدمات آن پادشاه بی بدیل را، در دفتر مباهات تاریخی خود ثبت نمود!
رضا شاه بزرگ ناگزیر بود؛ که برای تضمین حکومت و قدرت خود، برخی از تغییرات منفی را در کشور به وجود بیاورد؛ تا که بتواند به آرمان های والایی، که برای خانه پدری و مام میهن خویش داشت؛ رنگ محقق گشتن و ایجاد شدن را ببخشد. از جمله نمونه های این تدبیرهای منفی، بستن روزنامه های مستقل، بازپس گیری مصونیت پارلمانی از نمایندگان مجلس، از بین بردن احزاب سیاسی کشور بودند؛ و با تبدیل کردن مجلس به نهادی مطیع و تشریفاتی، توانست وزرای مورد نظر خود را انتخاب کند. وی همچنین با پشتیبانی دربار موفق شد؛ که زمین های حاصلخیز مازندران را، به نفع حاکمیت مصادره کند؛ و در آن زمان، ثروتمندترین مرد در ایران گردد. این تدبیر که بسیار هم مورد انتقاد دشمنان او واقع گردید. شاید که ظاهری منفی و ناخوشآیند داشته باشد. اما در حقیقت، هدف رضا شاه کبیر از مصادره زمین های حاصلخیز مازندران، به مکنت فراوان رساندن خویش نبود. بل، بر آن بود؛ که دست فئودال های زورگو و ستمگر به کشاورزانی را که رعیت آنها بودند کوتاه نماید؛ و قدرت منطقه ای ایشان را با این کار کم کند؛ و کشور را از حکومت « ملوک الطوایفی » نجات بدهد!
حزب تجدد، که با پشتیبانی صادقانه خود از رضا شاه، ابتدا به نام حزب ایران نو، و سپس به حزب ترقی تغییر نام داده بود. کمی بعد نشان داد، که ماهیت اش شباهت زیادی به حزب فاشیستی « بینه تو موسولینی » دارد؛ و بعد از تغییر نام دادن به حزب جمهوریخواه( به تقلید از حزب مصطفی کمال پاشا آتا تورک رهبر سیاسی وقت در ترکیه)، هنگامی که مشخص گردید؛ که حزب ترقی دارای اندیشه های خطرناک جمهوریخواهانه می باشد؛ به امر آن پادشاه دوراندیش به طور کلی برچید شد!
رضا شاه با به دست آوردن قدرتی بلامنازع، اصلاحات اجتماعی بزرگی را در کشور آغاز نمود؛ که هرچند قاعده مند نبودند؛ اما نشان می داد، که او خواهان ایرانی پیشرفته و مترقی بود؛ که از یک سو رها از نفوذ روحانیون، دسیسه بیگانگان، شورش عشایر و اختلافات قومی و خان بازی، و از سویی دیگر، خواهان دارا بودن مؤسسات آموزشی به سبک اروپا، زنانی متجدد و شاغل در بیرون از خانه، ساختار اقتصادی پویا و نوین، با تاسیس کارخانه های دولتی، شبکه های ارتباطی، بانک های سرمایه گذار، و فروشگاه های زنجیره ای، برای رسیدن به هدف اش(بازسازی ایران با تصویری از غرب)، شروع به مذهب زدایی، و برانداختن قبیله گرایی، گسترش ملی گرایی، توسعه های آموزشی در کشور، و سرمایه گذاری دولتی کرد!

#روحت_شاد_رضا_شاه

@iranghoghnoos🔥
🔥ایران ققنوس🔥
🔶24اسپند زادروز رضا شاه بزرگ پدر ایران نوین ادامه مطلب👇👇👇 @iranghoghnoos #کانال__ایران__ققنوس 🔥
‌روحانیون آن زمان، که افکارشان هنوز در دنیای دوران پادشاهی سلسله قاجار سیر می نمود؛ با مواجهه با عملکردهای ترقی خواهانه رضا شاه بزرگ در کشور، در تکاپو بودند که قدرت را از وی پس بگیرند؛ و خودشان با به وجود آوردن تغییراتی مشابه دوران قجرها، حاکمیت دینی جدیدی را در ایران پایه گذاری نمایند. اما پادشاه دوراندیش و دانای ایرانزمین، اعلاحضرت رضا شاه کبیر هوشمندتر از آن بود؛ که در مخیله آخوندهای دستاربند آن زمان بگنجد. بر همین اساس، با تضعیف کردن موقعیت شان در هر جایی که نفوذ داشتند. همچنین با اقدام به موقع پادشاه نیک اندیش مملکت، در جهت تبعید کردن برخی از روحانیون با نفوذتر به مناطق دور از پایتخت، قدرت ظاهری و پوشالی آخوندهای خرافه آفرین زایل گردید؛ و حکومت ترقیخواهانه سر سلسله پهلوی، با موقعیتی که برای خویش به وجود آورده بود. اقدام به تحقق بخشیدن به آرمان های توسعه طلبانه و مترقی خویش، در راه آفرینش سربلندی برای ملت فهیم ایران نمود!
همه اقدامات سازنده و پیشرفت های مدبرانه آن پادشاه بزرگ در کشور را، اگر نتوانیم به درستی برشماریم؛ دست کم می توانیم؛ به فهرست تعدادی از آن پیروزی های جاودانه وی اشاره نماییم: « آب دریا را اگر نتوان کشید*** پس به قدر جرعه ای باید چشید» ! جرعه هایی از کارهای مترقی و تردید ناپذیر آن یگانه تاریخ ایرانزمین را، می توانم به نسبت حافظه خویش و به شرح زیر برای هم میهنان جوان تر، که فقط نام آن رادمرد کشورشان را شنیده اند بیان کنم. ایجاد آرتش نوین در ایران، - اقدام برای به وجود آوردن امنیت در مملکت، - و سرکوب نمودن راهزنان میان جاده ها، جهت تامین آرامش خاطر مسافران، - ایجاد بانک شاهنشاهی و بانک سپه و بانک رهنی، جهت پردازش به امور مالی مملکت، - دستور ساختن دانشگاه بزرگ تهران که در آن روزگار در خاورمیانه مشابه نداشت. - به وجود آوردن فرودگاه بین المللی مهرآباد، - راه اندازی خطوط ریلی راه آهن از شمال به جنوب و از شرق کشور به غرب آن، - بهسازی راه های شوسه(جاده های خاکی) و آسفالته نمودن راه های خیابان های اصلی درون پایتخت و سایر شهرهای بزرگ کشور، - ایجاد مدارس ابتدایی در بیشتر مناطق مملکت برای مبارزه با بیسوادی و ایجاد رشد و ترقی در میان روستاییان مملکت، - نامگذاری وزارتخانه های کشور از نام های رایج عربی آن به پارسی سلیس و روشن، - ایجاد کارخانه برق در دو سوی پایتخت، و نیز آغاز به تصفیه آب و رساندن آن به وسیله لوله کشی های محدود در بیشتر خیابان های تهران، - به وجود آوردن سیستم پزشکی جدید در مملکت، به ویژه در جهت ریشه کن نمودن و از میان بردن کامل بیماری های مسری و واگیردار مانند: آبله، تراخم، جرس به فتح ج و ر، با سکون س( یا گال = نوعی بیماری پوستی خطرناک )، سل ، طاعون ، سفلیس(بیماری مقاربتی « جنسی ») ، یرقان، تیفوس = حصبه، ذات الریه = سینه پهلو، حصبه، و بسیاری دیگر از پیشرفت های پزشکی در ایران، همچنین اعزام نمودن دانشجویان برتر به خارج از کشور، جهت ادامه تحصیل و پیمودن مدارج تحصیلات عالیه و تخصصی، برای کمک به بیماران مملکت، تاسیس اداره رادیو و کتابخانه ملی کشور، و از همه مهم تر سرکشی های بدون اعلام قبلی به مراکز کاری در مملکت، مانند پادگان های نظامی، مؤسسات آموزشی، بانک ها، حتی به فروشگاه های معدودی که در تهران مشغول به فروختن ملزومات مردم بودند. و بسیاری دیگر از خدمات بی ریا و میهن پرستانه آن مرد بزرگ بودند. که پیوسته به آباد کردن ایران و رساندن آن به مرز توسعه های بین المللی در سراسر دنیا بود!
ننگ و نفرین بر آخوند بی خرد و نادانی مانند خلخالی جنایتکار، که به دستور او آرامگاه آن پادشاه نمونه تاریخ در ایران را، تخریب کردند. شاید هم به خون خواهی روزگاری، که رضا شاه بزرگ دست آنها را از مجلس و ادارات مملکت کوتاه نمود؛ و به ایشان اجازه نداد؛ که مردم را با پراکندن خرافه های خود به قعر چاه نادانی و گمراهی ساقط بکنند. روح بزرگ اش تا به ابد شاد، نام والا و یاد گرانمایه اش تا دنیا باقی است پایا و مانا بمانند!

#روحت_شاد_رضا_شاه

@iranghoghnoos🔥
⬛️ رضاشاه بزرگ پس از 16 سال پادشاهی در چه شرایطی درگذشت⬛️


25 شهريور 1320ش رضاشاه بزرگ به كناره‌گيري از پادشاهی وادار شد و به جاي او فرزندش محمدرضا پهلوي بر تخت شاهی جلوس نمود. سپس رضاشاه وادار به ترك تهران و عزيمت به سوي اصفهان شد، پس از آن از راه يزد و كرمان وارد بندر عباس شد و روز پنجم مهرماه با كشتي محقر پستي به نام ” بندرا“ به همراه خانواده، عده‌اي خدمه و منشي ویژه ی خود، علي ايزدي خاك ايران را ترك كرد. روز دهم مهر ماه به ساحل بمبئي نزديك شد ولي به دستور دولت انگلستان به جاي توقف در بمبئي با كشتي ديگري به نام ” برمه “ عازم موريس شد، پس از ده روز درياپيمايي كشتی در بندر ” لويي “ لنگر انداخت، سپس رضاخان به اتفاق همراهان با چندين دستگاه اتومبيل به محلي كه براي آنان درنظر گرفته شده بود به ” مُكا “ انتقال يافت . آب و هواي گرم و شرجي موريس روز به روز رضاخان را ناراحت و بيمارتر مي‌كرد، رضاخان درخواست سفر به امريكاي جنوبي و سپس به كانادا را نمود ولي انگليسيها از خيال فرستادن او به كانادا منصرف شده و تنها پذیرفتند به آفريقاي جنوبي و بندر دوربان يا ژوهانسبورگ سفر كند.پس از مدتي اقامت در دوربان عازم ژوهانسبورگ شدند. رضاخان پادشاه مستعفي، در ژوهانسبورگ آخرين ماههاي زندگي خود را با اندوه و تلخكامي سپري كرد و با بيماري قلبي كه عارض او شده بود بالاخره در 4 امرداد ماه 1323 درگذشت. تصميم گرفته شد پیکر وي موميايي شود و به جاي ايران به مصر انتقال يابد. بدين ترتيب پیکر وي مدتي در خاك مصر به صورت امانت نگهداري شد و در ارديبهشت 1329 به تهران انتقال يافت و در مقبره‌اي كه در جوار حضرت عبدالعظيم شهرری احداث گرديده بود دفن شد.



#روحت_شاد_رضا_شاه
#شکوه_ایران_باز_خواهد_گشت
#نور_بر_تاریکی_پیروز_است
#ایران_ققنوس
‌۲۴ اسپند، زادروز آن یگانه تاریخ میهن مان را گرامی می داریم!
میلاد افتخار برانگیز کسی که با شمع وجود اش، بسیاری از تاریکی های قرون وسطائی ایران مان را، حذف نمود و روشنائی را جایگزین آن فرمود؛ بر هم میهنان حقیقت بین و ایراندوست فرخنده باد!
در هر برهه تاریخی در کشور باستانی ما، مواردی صورت پذیرفته اند؛ که هم شادی افزا و هم غم انگیز بوده اند. هر چند که به طور دقیق نمی توان به تک تک شان اشاره کرد. اما…… « آب دریا را اگر نتوان کشید **** پس به قدر جرعه ای باید چشید » !
سخن گفتن از رخدادهای غمناک، برای هر کسی یا در هر جائی از میهن مان که اتفاق افتاده باشند. موجبات تالم خاطر ایرانیان میهن پرست را فراهم می آورند. اما بیان نمودن رویدادهای شادی افزا برای ما و میهن اهورائی مان، باعث آرامش دل عزیزان « هم میهن » می گردند؛ و به ایشان کمک می کند. تا با چنین دلخوشی هائی بتوانند؛ خورشیدهای تابناکی را، فرا روی مسیرهای ترقیخواهانه خویش بر افروزند. تا بر تعداد رخدادهای افتخار آفرین در کهندیار مان بیفزایند!
آنگاه که بزرگمردی از خطه ی سرسبز و زیبای مازندران، نتوانست ننگ حضور حاکمیت استبدادی و دینزده قاجار را در سرزمین باستانی خویش، با چنان کاستی هائی که حضور حکومت قجرهای نادان در ایران به وجود آورده بودند را تحمل کند. بر آن شد، تا که با یک کودتای میهن پرستانه علیه حکومت وقت، از آن مملکتی که کاملا به صورت دیکتاتوری و قرون وسطائی اداره می شد. سرزمینی بسازد، که در عرصه مدرنیته، با اختلاف بسیار کمی از ممالک پیشرفته آن دوران قرار بگیرد. اهمیت کنش های میهن پرستانه اعلاحضرت رضا شاه بزرگ در میهن مان، بیشتر به خاطر آن است؛ که وی با کم ترین امکانات موجود در کشور توانست؛ کارهای بزرگی مانند: ساختن تونل های زیر کوه های عظیم، به ویژه تونل « کندوان » در مسیر تهران تا استان های زیبای گیلان و مازندران، سد سازی، ایجاد راه آهن سراسری شمال به جنوب و شرق به غرب، احداث دانشگاه تهران، تاسیس بانک های شاهنشاهی و رهنی، به وجود آوردن سیستم برق و آب لوله کشی، اصلاح آرتش آن موقع از بی نظمی کامل به سوی یک آرتش مجهز و منظم و منطبق با آرتش بسیاری از ممالک دنیا به ویژه در خاورمیانه، و از همه مهم تر، برقراری دموکراسی جنسیتی میان زنان و مردان ایرانی در جامعه آن موقع را به ثمر برساند!
این ناجی ایرانزمین، که مملکت اش در حال فروپاشی به دست روسیه تزاری بود. کشوری که در حال بیشترین سوء استفاده کردن های سیاسی و اقتصادی از حاکمیت بلاهت پیشگان قاجار بود. را بیشتر و کامل تر بشناسیم!
لقب ها نام: رضا، - شهرت: پهلوی، - زاده: روستای آلاشت در سوادکوه استان مازندران در بیست و چهارم اسپند سال ۱۲۵۶ خورشیدی، - درگذشت: در چهارم امرداد سال ۱۳۲۳ خورشیدی در ژوهانسبورگ پایتخت آفریقای جنوبی،- لقب ها: رضاخان، رضا خان میرپنج، رضا خان سردار سپه، و پس از رسیدن به مقام نخست وزیری در دولت احمدشاه قاجار، در سال ۱۳۰۲خورشیدی، که تا سال ۱۳۰۴ ادامه داشت. و از همان سال ۱۳۰۴ با رسیدن به شهریاری ایرانزمین، رضا شاه به عنوان سرسلسله و بنیانگزار دودمان پادشاهی پهلوی در کشورمان نام گرفت؛ و تا بیستم شهریور سال ۱۳۲۰ خورشیدی، به خدمات بی نظیری که در طول فقط شانزده سال پادشاهی در کشور خود به ایران و ایرانی نمود پرداخت. پادشاهی آن نابغه تاریخ ایرانزمین، در شرایط بسیار سختی آغاز شد؛ و با انجام دادن مهم ترین اموری که در بالا به آنها اشاره شد ادامه یافت!

#روحت_شاد_رضا_شاه

@iranghoghnoos🔥
‌طلوع ستاره پادشاهی رضا شاه بزرگ، با غروب حکومت استبدادی و بی خردانه قجرها آغاز گردید. وی که در روستای آلاشت در سوادکوه مازندران به دنیا آمده بود؛ در خانواده ای دوران خردسالی و نوجوانی اش را طی کرد؛ که نه چندان فقیر و ندار بودند؛ و نه چندان دارا و ثروتمند. از آغاز جوانی جهت انجام دادن خدمت سربازی به آرتش آن موقع کشور پیوست؛ و به سرعت مدارج ترقی را پیمود. از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ خورشیدی، نیروهای قزاق به فرماندهی رضا خان تهران را اشغال کردند. رضا خان سردار سپه، که وزیر جنگ حکومت احمدشاه قاجار نیز بود؛ بسیاری از ناآرامی ها و راهزنی های درون کشور را از بین برده بود؛ و در سوم آبان ۱۳۰۲ به فرمان احمدشاه قاجار، ابتدا به عنوان وزیر جنگ و سپس به عنوان نخست وزیر کشور گمارده شد. در همین دوره بود، که تلاشی ناکام در جهت جمهوری خواهی کرد؛ ولی در سال ۱۳۰۴ خورشیدی، پادشاهی سلسله پهلوی را بنیانگزاری نمود. در شهریور ۱۳۲۰خورشیدی هم، موقعی که در جریان جنگ دوم جهانی، دو سوی ایران، شمال و جنوب مملکت در اشغال روسها و انگلیسی ها قرار داشتند. سرانجام با توطئه انگلیسی ها و به خواسته حکومت بریتانیای کبیر!!! مجبور به کناره گیری از پادشاهی گشت؛ و فرزند جوان خود محمد رضای ۲۲ ساله را، که ولیعهدی پدر را بر عهده داشت؛ به پادشاهی ایران برگزید. پیش از خروج از ایران به سوی تبعیدگاه خود در جزیره موریس در کشور آفریقای جنوبی، فرزند برومند خود اعلاحضرت محمدرضا شاه پهلوی را، به گونه رسمی و کتبی به عنوان جانشین خویش به مجلس ایران معرفی نمود!
سرزمین باستانی ایران، در زمان پادشاهی رضا شاه بزرگ، شاهد ایجاد نظم نوین در خویشتن گشت؛ و کارنامه تاریخی مملکتی، که از زمان روی کار آمدن سلسله واپسگرا و خرافه پرست ایل قاجار، رو به انحطاط مفرط و بازگشت به قهقراء گذاشته بود. از نو آوری های آن پادشاه دلسوز و میهن پرست جان تازه ای گرفت؛ و نمونه های بارز و جالب و افتخار آفرینی از خدمات آن پادشاه بی بدیل را، در دفتر مباهات تاریخی خود ثبت نمود!
رضا شاه بزرگ ناگزیر بود؛ که برای تضمین حکومت و قدرت خود، برخی از تغییرات منفی را در کشور به وجود بیاورد؛ تا که بتواند به آرمان های والایی، که برای خانه پدری و مام میهن خویش داشت؛ رنگ محقق گشتن و ایجاد شدن را ببخشد. از جمله نمونه های این تدبیرهای منفی، بستن روزنامه های مستقل، بازپس گیری مصونیت پارلمانی از نمایندگان مجلس، از بین بردن احزاب سیاسی کشور بودند؛ و با تبدیل کردن مجلس به نهادی مطیع و تشریفاتی، توانست وزرای مورد نظر خود را انتخاب کند. وی همچنین با پشتیبانی دربار موفق شد؛ که زمین های حاصلخیز مازندران را، به نفع حاکمیت مصادره کند؛ و در آن زمان، ثروتمندترین مرد در ایران گردد. این تدبیر که بسیار هم مورد انتقاد دشمنان او واقع گردید. شاید که ظاهری منفی و ناخوشآیند داشته باشد. اما در حقیقت، هدف رضا شاه کبیر از مصادره زمین های حاصلخیز مازندران، به مکنت فراوان رساندن خویش نبود. بل، بر آن بود؛ که دست فئودال های زورگو و ستمگر به کشاورزانی را که رعیت آنها بودند کوتاه نماید؛ و قدرت منطقه ای ایشان را با این کار کم کند؛ و کشور را از حکومت « ملوک الطوایفی » نجات بدهد!
حزب تجدد، که با پشتیبانی صادقانه خود از رضا شاه، ابتدا به نام حزب ایران نو، و سپس به حزب ترقی تغییر نام داده بود. کمی بعد نشان داد، که ماهیت اش شباهت زیادی به حزب فاشیستی « بینه تو موسولینی » دارد؛ و بعد از تغییر نام دادن به حزب جمهوریخواه( به تقلید از حزب مصطفی کمال پاشا آتا تورک رهبر سیاسی وقت در ترکیه)، هنگامی که مشخص گردید؛ که حزب ترقی دارای اندیشه های خطرناک جمهوریخواهانه می باشد؛ به امر آن پادشاه دوراندیش به طور کلی برچید شد!
رضا شاه با به دست آوردن قدرتی بلامنازع، اصلاحات اجتماعی بزرگی را در کشور آغاز نمود؛ که هرچند قاعده مند نبودند؛ اما نشان می داد، که او خواهان ایرانی پیشرفته و مترقی بود؛ که از یک سو رها از نفوذ روحانیون، دسیسه بیگانگان، شورش عشایر و اختلافات قومی و خان بازی، و از سویی دیگر، خواهان دارا بودن مؤسسات آموزشی به سبک اروپا، زنانی متجدد و شاغل در بیرون از خانه، ساختار اقتصادی پویا و نوین، با تاسیس کارخانه های دولتی، شبکه های ارتباطی، بانک های سرمایه گذار، و فروشگاه های زنجیره ای، برای رسیدن به هدف اش(بازسازی ایران با تصویری از غرب)، شروع به مذهب زدایی، و برانداختن قبیله گرایی، گسترش ملی گرایی، توسعه های آموزشی در کشور، و سرمایه گذاری دولتی کرد!

#روحت_شاد_رضا_شاه

@iranghoghnoos🔥
‌روحانیون آن زمان، که افکارشان هنوز در دنیای دوران پادشاهی سلسله قاجار سیر می نمود؛ با مواجهه با عملکردهای ترقی خواهانه رضا شاه بزرگ در کشور، در تکاپو بودند که قدرت را از وی پس بگیرند؛ و خودشان با به وجود آوردن تغییراتی مشابه دوران قجرها، حاکمیت دینی جدیدی را در ایران پایه گذاری نمایند. اما پادشاه دوراندیش و دانای ایرانزمین، اعلاحضرت رضا شاه کبیر هوشمندتر از آن بود؛ که در مخیله آخوندهای دستاربند آن زمان بگنجد. بر همین اساس، با تضعیف کردن موقعیت شان در هر جایی که نفوذ داشتند. همچنین با اقدام به موقع پادشاه نیک اندیش مملکت، در جهت تبعید کردن برخی از روحانیون با نفوذتر به مناطق دور از پایتخت، قدرت ظاهری و پوشالی آخوندهای خرافه آفرین زایل گردید؛ و حکومت ترقیخواهانه سر سلسله پهلوی، با موقعیتی که برای خویش به وجود آورده بود. اقدام به تحقق بخشیدن به آرمان های توسعه طلبانه و مترقی خویش، در راه آفرینش سربلندی برای ملت فهیم ایران نمود!
همه اقدامات سازنده و پیشرفت های مدبرانه آن پادشاه بزرگ در کشور را، اگر نتوانیم به درستی برشماریم؛ دست کم می توانیم؛ به فهرست تعدادی از آن پیروزی های جاودانه وی اشاره نماییم: « آب دریا را اگر نتوان کشید*** پس به قدر جرعه ای باید چشید» ! جرعه هایی از کارهای مترقی و تردید ناپذیر آن یگانه تاریخ ایرانزمین را، می توانم به نسبت حافظه خویش و به شرح زیر برای هم میهنان جوان تر، که فقط نام آن رادمرد کشورشان را شنیده اند بیان کنم. ایجاد آرتش نوین در ایران، - اقدام برای به وجود آوردن امنیت در مملکت، - و سرکوب نمودن راهزنان میان جاده ها، جهت تامین آرامش خاطر مسافران، - ایجاد بانک شاهنشاهی و بانک سپه و بانک رهنی، جهت پردازش به امور مالی مملکت، - دستور ساختن دانشگاه بزرگ تهران که در آن روزگار در خاورمیانه مشابه نداشت. - به وجود آوردن فرودگاه بین المللی مهرآباد، - راه اندازی خطوط ریلی راه آهن از شمال به جنوب و از شرق کشور به غرب آن، - بهسازی راه های شوسه(جاده های خاکی) و آسفالته نمودن راه های خیابان های اصلی درون پایتخت و سایر شهرهای بزرگ کشور، - ایجاد مدارس ابتدایی در بیشتر مناطق مملکت برای مبارزه با بیسوادی و ایجاد رشد و ترقی در میان روستاییان مملکت، - نامگذاری وزارتخانه های کشور از نام های رایج عربی آن به پارسی سلیس و روشن، - ایجاد کارخانه برق در دو سوی پایتخت، و نیز آغاز به تصفیه آب و رساندن آن به وسیله لوله کشی های محدود در بیشتر خیابان های تهران، - به وجود آوردن سیستم پزشکی جدید در مملکت، به ویژه در جهت ریشه کن نمودن و از میان بردن کامل بیماری های مسری و واگیردار مانند: آبله، تراخم، جرس به فتح ج و ر، با سکون س( یا گال = نوعی بیماری پوستی خطرناک )، سل ، طاعون ، سفلیس(بیماری مقاربتی « جنسی ») ، یرقان، تیفوس = حصبه، ذات الریه = سینه پهلو، حصبه، و بسیاری دیگر از پیشرفت های پزشکی در ایران، همچنین اعزام نمودن دانشجویان برتر به خارج از کشور، جهت ادامه تحصیل و پیمودن مدارج تحصیلات عالیه و تخصصی، برای کمک به بیماران مملکت، تاسیس اداره رادیو و کتابخانه ملی کشور، و از همه مهم تر سرکشی های بدون اعلام قبلی به مراکز کاری در مملکت، مانند پادگان های نظامی، مؤسسات آموزشی، بانک ها، حتی به فروشگاه های معدودی که در تهران مشغول به فروختن ملزومات مردم بودند. و بسیاری دیگر از خدمات بی ریا و میهن پرستانه آن مرد بزرگ بودند. که پیوسته به آباد کردن ایران و رساندن آن به مرز توسعه های بین المللی در سراسر دنیا بود!
ننگ و نفرین بر آخوند بی خرد و نادانی مانند خلخالی جنایتکار، که به دستور او آرامگاه آن پادشاه نمونه تاریخ در ایران را، تخریب کردند. شاید هم به خون خواهی روزگاری، که رضا شاه بزرگ دست آنها را از مجلس و ادارات مملکت کوتاه نمود؛ و به ایشان اجازه نداد؛ که مردم را با پراکندن خرافه های خود به قعر چاه نادانی و گمراهی ساقط بکنند. روح بزرگ اش تا به ابد شاد، نام والا و یاد گرانمایه اش تا دنیا باقی است پایا و مانا بمانند!

#روحت_شاد_رضا_شاه

@iranghoghnoos🔥
Forwarded from Attach Master
🔴 بیست و پنجم اسفند ماه زاد روز #پروین_اعتصامی « که از وی به عنوان «مشهورترین شاعر زن ایران» یاد شده است!

****
بر اساس بخشی از سخنان رضا شاه، پروین اعتصامی شعر گنج عفت « زن در ایران » را سروده است و اگر دقت کنید شروع این سروده با بخشی از سخنان رضا شاه آغاز می شود:

زن در ایران، پیـش از این گویی که ایرانی نبود // پیــــشه‌اش جز تیره‌روزی و پریشــــــانی نبود
زندگی و ‌مــــرگش اندر کنج عزلت‌ می‌گذشت // زن چه بود آن روزها، گــــر زان که زندانی نبود
کس چو زن، انـــدر سیاهی قرنها منـــزل نکرد // کس چو زن، در معبــد سالوس قــربانی نبود
در عدالتخانـــــه‌ی انصاف، زن شاهـــد نداشت // در دبستان فضیـــلت، زن دبستـــــــانی نبود
دادخواهیهـــــای زن می‌مانــد عمری بی‌جواب // آشکارا بـــــــود این بیــــــداد، پنهـــــــانی نبود
بس کســـان را جامه و چوب شبانی بود، لیک // در نهــــــــادِ جمله گـــرگی بود، چــوپانی نبود
از بــــــرای زن به میــــــدا ن فــــراخِ زنــــــــدگی // ســرنوشت و قسمتی، جز تنگ میــدانی نبود
نـــــور دانـش را زچشم زن نهـــان می‌داشتند // این نـــــدانستن ز پستی و گرانجـــــــانی نبود
زن کجــا بافنــده می‌شــد بی‌نخ و دوک هنـــر // خـــــــرمن و حاصل نبـــود آنجا که دهقانی نبود
میـــوه‌های دکّـــه‌ی دانش فراوان بــــود ، لیک // بهــــــــر زن هــــرگز نصیبی زین فـــــراوانی نبود
در قفـــــــس می‌آرمید و در قفس می‌داد جان // در گلستــــان، نام از این مـــــرغ گلستانی نبود
بهـــــــر زن، تقلیـــد تیه فتنه و چـــــاه بلاست // زیـــــــرک آن زن کاو رهش این راه ظلمانی نبود
آب و رنـــگ از علم می‌بایست شــــرط برتری // بـــــــــا زمـــــــرّد یاره و لعل بـــــــدخشانی نبود
جلوه‌ی‌صد‌‌پرنیان ،‌ چون‌یک قبای‌ساده نـیست // عـزت از شایستگی بود، از هوســــــرانی نبود
ارزش پوشنده، کفش و‌ جامــــــه را‌ ارزنده کرد // قــــدر و پستی، با گـــرانی و بـــــه ارزانی نبود
ســــادگی و پاکی و پرهیز، یک یک گــــوهرند // گــــــوهر تابنـــــده، تنهـــــا گوهـــــر کانی نبود
از زر و زیور چه سود آنجا که نــــادان است زن // زیـــــــور و زر، پــــرده‌پـــــوشِ عیب نادانی نبود
عیب‌ها را جامه‌ی پرهیز پوشانده‌ست و بــس // جامـــــــه‌ی عجب و هـــ وا، بهتر ز عریانی نبود
زن سبکساری نبیند تا گـرانسنگ است و پاک // پـــــاک را آسیبی از آلــــــوده دامـــــــانی نبود
زن چو گنجور است‌و عفت،گنج و حرص‌و ‌آز،دزد // وای اگـــــــر آگـــــه از آیین نگهبــــــــــانی نبود
اهـــرمن بر سفره‌ی تقو ی نمی‌شد میهمــــان // زان که می‌دانست کان جا، جای مهمانی نبود
پا بــــــه راه راست بایــــد داشت، کاندر راه کج // تـــــوشه‌ای و رهنمـودی، جــــز پشیمانی نبود
چشم و دل ر ا پـــرده می‌بایست، امـا از عفاف // چــــــادر پـــــــوسیــــــده، بنیاد مسلمانی نبود
خسروا، دست تـــــوانای تــــو، آسان کــــرد کار // ورنـــــــه در این کـــار سخت امیــد آسانی نبود
شه‌نمی‌شد گر‌در این گمگشتـــه کشتی‌ناخدای // ســــــاحلی پیـــــدا از این دریــای طوفانی نبود
بایـــد این انـــوار را پروین بـــــه چشم عقــل دید // مهــــــر رخشان را نشایـــــد گفت نــورانی نبود

« پروین اعتصامی»


#یک_ایران_اعتصاب
#یک_ایران_خیزش
#یک_ایران_فریاد
#روحت_شاد_رضا_شاه