ایران فردا pinned «🔴 سرمایههای خانهی خورشید 🔶 فیروزه صابر @iranfardamag 🔹 لیلی ارشد و سرور منشی زاده ، دو مددکاری که در سال ۸۵ ، سر پر شور و کوله تجربه و دانایی خود را به محله هرندی «دروازه غار» بردند و خانه ای بنا کردند که زنان آسیب دیده برای نخستینبار واژه غریب «…»
به نام آن هستی بخش
@iranfardamag
انالله واناالیه راجعون
▪️ جناب آقای دکتر سید محمدعلی ایازی
▪️ درگذشت برادر گرامی تان شادروان حضرت آیت الله حاج سید احمد ایازی را به جنابعالی و خانواده محترم تسلیت میگوییم.
▪️ برای شما و بازماندگان آرزوی سلامتی و بهروزی و برای آن عزیز درگذشته از خداوند مهربان، طلب رحمت و بخشایش را داریم.
▪️ ایران فردا
۲۲ اسفند ۱۴۰۰
https://t.me/iranfardamag
@iranfardamag
انالله واناالیه راجعون
▪️ جناب آقای دکتر سید محمدعلی ایازی
▪️ درگذشت برادر گرامی تان شادروان حضرت آیت الله حاج سید احمد ایازی را به جنابعالی و خانواده محترم تسلیت میگوییم.
▪️ برای شما و بازماندگان آرزوی سلامتی و بهروزی و برای آن عزیز درگذشته از خداوند مهربان، طلب رحمت و بخشایش را داریم.
▪️ ایران فردا
۲۲ اسفند ۱۴۰۰
https://t.me/iranfardamag
Telegram
ایران فردا
نشریه «ایران فردا»، ماهنامه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که اول هر ماه، در تهران و دیگر شهرها منتشر می شود.
ارتباط با صفحه ی رسمی ماهنامه ایران فردا در تلگرام:
@iranfardamag
ارتباط با صفحه ی رسمی ماهنامه ایران فردا در تلگرام:
@iranfardamag
🔴 حق اعتراض یا حق سرکوب - 11
🔹 حق اعتراض و حق تعیین سرنوشت
❇️ سعید مدنی
@iranfardamag
▪️ بسیاری از صاحب نظران حق تعیین سرنوشت را دارای مفهوم گسترده می دانند، بدین ترتیب که هر اجتماع انسانی که خود را به صورت یک مجموعه شناسایی کرده و دارای درجاتی از خودآگاهی جمعی است، حق دارد مورد شناسایی قرار گرفته آینده اش را خودش انتخاب کند و خواست سیاسی اش را در چارچوب دولتی که در آن زندگی می کند به روشی دموکراتیک بیان نماید. بسیاری، حق تعیین سرنوشت داخلی مردم یک کشور را حق مشارکت مردم در یک حکومت دموکراتیک به همراه حق اقلیتها برای رعایت حقوق دسته جمعی شان به عنوان معنای اصلی بعد داخلی حق تعیین سرنوشت قلمداد می کنند.
🔺 صاحب نظران در تدقيق بند ۲ ماده ۱ میثاق حقوق مدنی و سیاسی که پیش از این نیز به آن اشاره داشتیم ، موارد زیر را قابل استنتاج می داند:
۱- مردم توسط حكمرانانی اداره شوند که خودشان انتخاب کرده اند؛
2- لزوم وجود شیوههای دموکراتیک
3- مردم از حکمرانان انتخابی خود بخواهند که منابع طبیعی به نفع خود آنها استخراج و بهره برداری شود
4- حق کنترل و بهره برداری از منابع طبیعی هر سرزمین متعلق به ساکنان آن سرزمین است.
▪️ بنابراین جوهره اصل حق تعیین سرنوشت ، توجه به خواست مردم است که به طور آزادانه و در هر زمانی که سرنوشت مردم مطرح است بیان شود. این اصل یک استاندارد کلی و بنیادین را توضیح می دهد و آن این که: حکومتها نباید درباره زندگی مردم و آینده شان تصمیم بگیرند. مردم باید قادر باشند که خواسته های خود را در مورد شرایط شان بیان دارند. لکن اصل کلی تعیین سرنوشت روش و ابزار اعمال این اصل را مشخص نمی کند. این قواعد حقوقی هستند که در این زمینه ها اصل کلی را تدقیق می کنند.
🔺 حق تعیین سرنوشت حقی مستمر و بادوام است، و با یک بار توسل به آن، ساقط نمی شود، تحلیل نمی رود و کمرنگ نمی شود. بنا براین اگر در دوره ای به واسطه انقلاب، جنبش اجتماعی یا از طریق یک همه پرسی یا انتخاب فردی برای اداره امور، ملت ها تلاش کرده اند تا از حق تعیین سرنوشت استفاده کنند، این حق پس از آن ذایل نخواهد شد و ساز و کارهای اعتراضی میتواند در هر زمان بار دیگر در خدمت تامین حق تعیین سرنوشت به کار گرفته شود و بر همین اساس است که حق اعتراض نیز حقی نامحدود و مستمر و با دوام محسوب می شود.
▪️ حق تعیین سرنوشت حق تخطی ناپذیر برای همه مردم است تا بتوانند نظام سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خود را تعیین کنند. بنا براین حق تعیین سرنوشت به معنای مشارکت در تعیین نظام سیاسی اقتصادی و به معنای حفظ هویت است. بنابراین وقتی گفته می شود مردم یک دولت حاکمه و گروههای اقلیت ساکن در آن دولت از حق تعیین سرنوشت برخوردارند به این معناست که اولا كل مردم در یک دولت مستقل از حق داشتن یک حکومت دموکراتیک مبتنی بر سیستم نمایندگی برخوردارند، که شيوه اظهارنظر و دخالت مردم در تصمیم گیریهای حکومتی در این نظام در مجموعه ای از قوانین از جمله قانون اساسی ذکر شده باشد، ثانيا گروههای اقلیت ساکن در این کشور حق داشته باشند هویت خود را حفظ کنند؛ برای این افراد درجات مختلفی از خودمختاری را می توان در نظر گرفت.
🔺 بنابراین در جمع بندی ، حق تعیین سرنوشت داخلی بر مبنای دو عنصر «هویت» و « دموکراسی» استوار است و همه مردم و همه بخشهای مردم محق اند که هویتشان شناسایی شود و در بیان خواست سیاسی شان به نظام حکمرانی آزاد باشند. بر این اساس حق تعیین سرنوشت در روابط درونی جوامع اشاره دارد به حق مردم و نه حق دولت یا نظام حکمرانی. بسیاری صاحب نظران تاکید کرده اند که اعمال حق تعیین سرنوشت نباید متضمن نقض اصل تمامیت ارضی کشورها شود زیرا این حق به مردم در واحد های ملی تعلق دارد و بدون وجود آن واحد ملی امکان اعمال حق تعیین سرنوشت نیست.
متن کامل :
https://bit.ly/3weIWNJ
#جان_لاک
#حق_اعتراض
#حق_سرکوب
#سعید_مدنی
#حق_تعیین_سرنوشت
#میثاق_حقوق_مدنی_و_سیاسی
https://t.me/iranfardamag
🔹 حق اعتراض و حق تعیین سرنوشت
❇️ سعید مدنی
@iranfardamag
▪️ بسیاری از صاحب نظران حق تعیین سرنوشت را دارای مفهوم گسترده می دانند، بدین ترتیب که هر اجتماع انسانی که خود را به صورت یک مجموعه شناسایی کرده و دارای درجاتی از خودآگاهی جمعی است، حق دارد مورد شناسایی قرار گرفته آینده اش را خودش انتخاب کند و خواست سیاسی اش را در چارچوب دولتی که در آن زندگی می کند به روشی دموکراتیک بیان نماید. بسیاری، حق تعیین سرنوشت داخلی مردم یک کشور را حق مشارکت مردم در یک حکومت دموکراتیک به همراه حق اقلیتها برای رعایت حقوق دسته جمعی شان به عنوان معنای اصلی بعد داخلی حق تعیین سرنوشت قلمداد می کنند.
🔺 صاحب نظران در تدقيق بند ۲ ماده ۱ میثاق حقوق مدنی و سیاسی که پیش از این نیز به آن اشاره داشتیم ، موارد زیر را قابل استنتاج می داند:
۱- مردم توسط حكمرانانی اداره شوند که خودشان انتخاب کرده اند؛
2- لزوم وجود شیوههای دموکراتیک
3- مردم از حکمرانان انتخابی خود بخواهند که منابع طبیعی به نفع خود آنها استخراج و بهره برداری شود
4- حق کنترل و بهره برداری از منابع طبیعی هر سرزمین متعلق به ساکنان آن سرزمین است.
▪️ بنابراین جوهره اصل حق تعیین سرنوشت ، توجه به خواست مردم است که به طور آزادانه و در هر زمانی که سرنوشت مردم مطرح است بیان شود. این اصل یک استاندارد کلی و بنیادین را توضیح می دهد و آن این که: حکومتها نباید درباره زندگی مردم و آینده شان تصمیم بگیرند. مردم باید قادر باشند که خواسته های خود را در مورد شرایط شان بیان دارند. لکن اصل کلی تعیین سرنوشت روش و ابزار اعمال این اصل را مشخص نمی کند. این قواعد حقوقی هستند که در این زمینه ها اصل کلی را تدقیق می کنند.
🔺 حق تعیین سرنوشت حقی مستمر و بادوام است، و با یک بار توسل به آن، ساقط نمی شود، تحلیل نمی رود و کمرنگ نمی شود. بنا براین اگر در دوره ای به واسطه انقلاب، جنبش اجتماعی یا از طریق یک همه پرسی یا انتخاب فردی برای اداره امور، ملت ها تلاش کرده اند تا از حق تعیین سرنوشت استفاده کنند، این حق پس از آن ذایل نخواهد شد و ساز و کارهای اعتراضی میتواند در هر زمان بار دیگر در خدمت تامین حق تعیین سرنوشت به کار گرفته شود و بر همین اساس است که حق اعتراض نیز حقی نامحدود و مستمر و با دوام محسوب می شود.
▪️ حق تعیین سرنوشت حق تخطی ناپذیر برای همه مردم است تا بتوانند نظام سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خود را تعیین کنند. بنا براین حق تعیین سرنوشت به معنای مشارکت در تعیین نظام سیاسی اقتصادی و به معنای حفظ هویت است. بنابراین وقتی گفته می شود مردم یک دولت حاکمه و گروههای اقلیت ساکن در آن دولت از حق تعیین سرنوشت برخوردارند به این معناست که اولا كل مردم در یک دولت مستقل از حق داشتن یک حکومت دموکراتیک مبتنی بر سیستم نمایندگی برخوردارند، که شيوه اظهارنظر و دخالت مردم در تصمیم گیریهای حکومتی در این نظام در مجموعه ای از قوانین از جمله قانون اساسی ذکر شده باشد، ثانيا گروههای اقلیت ساکن در این کشور حق داشته باشند هویت خود را حفظ کنند؛ برای این افراد درجات مختلفی از خودمختاری را می توان در نظر گرفت.
🔺 بنابراین در جمع بندی ، حق تعیین سرنوشت داخلی بر مبنای دو عنصر «هویت» و « دموکراسی» استوار است و همه مردم و همه بخشهای مردم محق اند که هویتشان شناسایی شود و در بیان خواست سیاسی شان به نظام حکمرانی آزاد باشند. بر این اساس حق تعیین سرنوشت در روابط درونی جوامع اشاره دارد به حق مردم و نه حق دولت یا نظام حکمرانی. بسیاری صاحب نظران تاکید کرده اند که اعمال حق تعیین سرنوشت نباید متضمن نقض اصل تمامیت ارضی کشورها شود زیرا این حق به مردم در واحد های ملی تعلق دارد و بدون وجود آن واحد ملی امکان اعمال حق تعیین سرنوشت نیست.
متن کامل :
https://bit.ly/3weIWNJ
#جان_لاک
#حق_اعتراض
#حق_سرکوب
#سعید_مدنی
#حق_تعیین_سرنوشت
#میثاق_حقوق_مدنی_و_سیاسی
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 حق اعتراض یا حق سرکوب - 11
❇️ سعید مدنی @iranfardamag ▪️ بسیاری از صاحب نظران حق تعیین سرنوشت را دارای مفهوم گسترده می دانند، بدین ترتیب که هر اجتماع انسانی که خود را به صورت یک مجموعه شناسایی کرده و دارای درجاتی از خودآگاهی جمعی است، حق دارد مورد شناسایی قرار گرفته آینده اش را…
💠 وفاق ملی؛ مبانی، ضرورتها و موانع
@iranfardamag
▪️ با حضور و سخنرانی:
✅ محمدحسین بنیاسدی
🔺 عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران
✅ حسین رفیعی
🔺 عضوشورای سیاستگذاری نشریه ایران فردا
✅ احمد منتظری
🔺 نواندیش دینی و تحلیلگر سیاسی
✅ فرخ نگهدار
🔺 فعال سیاسی و محقق در حوزه تاریخ و علوم سیاسی
▪️ زمان :
🔸 شنبه ۲۸ اسفند ماه ۱۴۰۰ - ساعت ۲۱ تا ۲۴
🔹محل برگزاری: کلابهاوس، کلاب وفاق ملی :
https://bit.ly/3tUmerh
https://t.me/iranfardamag
@iranfardamag
▪️ با حضور و سخنرانی:
✅ محمدحسین بنیاسدی
🔺 عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران
✅ حسین رفیعی
🔺 عضوشورای سیاستگذاری نشریه ایران فردا
✅ احمد منتظری
🔺 نواندیش دینی و تحلیلگر سیاسی
✅ فرخ نگهدار
🔺 فعال سیاسی و محقق در حوزه تاریخ و علوم سیاسی
▪️ زمان :
🔸 شنبه ۲۸ اسفند ماه ۱۴۰۰ - ساعت ۲۱ تا ۲۴
🔹محل برگزاری: کلابهاوس، کلاب وفاق ملی :
https://bit.ly/3tUmerh
https://t.me/iranfardamag
🔴 هدی، تور دین دولتی را پاره کرد
🔹 به مناسبت شصت و سومین سالروز تولد شهید هدی صابر - ۱
( زادهٔ ۲۴ اسفند ۱۳۳۷ – شهادت ۲۱ خرداد ۱۳۹۰)
🔺 جواد رحیم پور
@iranfardamag
🔸وجب به وجب تهران را می شناخت. همچون فوتبالیست های خاک خورده محلات، خاک تاریخ وسیاست را خورده بود وعقل ودست را با هم درآمیخته بود.
▪️ ملی بود از نوع مصدقی ،اما ملی شدن صنعت نفت را فقط در تاریخ نخوانده بود. حکایت اولین چاه نفت مسجد سلیمان را درسفری ثبت کرد واز محله انگلیسی ها قدم به قدم می گذشت.
🔸با کارگر نفتی آن روز ها به گفتگو می نشست وروایت تاریخ را به لمس رویداد تبدیل می کرد.
▪️ حکایت نفت را تا آبادان دنبال کرد و غم استعمار را با غم جنگ وفراموشی مردمان جنگ زده پیوند زد و«چه مردان سبزی به دریا رسیدند» را نوشت.
🔸برای هدی تاریخ تکه های بریده از هم، طی زمان نبود. برای او هنوز گلسرخی ها و احمد زاده ها وحنیف ها جزو معترضین بودند ،همچنانکه نسل معاصرش می شورید و لب به اعتراض داشت، برای او یک صدای پیوسته در زمان به گوش می رسید که از استبداد می رهیدند.
▪️ هدی همانطور که به خانواده های زندانیان سیاسی سر می زد، احوال کشته های تاریخ را هم می پرسید، هم به تپه های اوین سر می زد وهم بهشت زهرا.
🔸او سرود جاودانه رودی جاری بود که بر درخت خرداد نشسته بود و نغمه حزین خرداد را با تیرداد خونین، هجوم سانسور طلب های کوی دانشگاه تهران به یک سوز می خواند.
▪️ هدی از تاریخ وسیاست به اوج درونی رسید، تمنای گشودن باب ار رفیق رهگشا داشت وهمچون موسی ، عصای قلمش را در نیل فرو برد وتور دین دولتی را پاره کرد.
🔸او نقدی از بودجه به یادگار گذاشت که همچنان وهر ساله گریبان مدعیان زهد و تبلیغ بی مزد ومواجب را می گیرد و نابودی محیط زیست، بی خانمان ها و ترک تحصیل کرده ویا بازمانده های از تحصیل و... را به یادشان می اندازد هر چند ختم علی قلویهم و....
▪️ کارنامه هدی، کارنامه جمع بندی بود. او جمع بندی را برای شروع استوار مسیری تازه می خواست. هشت فراز وهشت نیاز او یک جمع بندی راهگشا وپیوسته از جنبشی همسو وهم جهت در نقد قدرت بی مهار حاکمان است.
🔸هدی نقد جنبش های گذشته را برای تحقیر اشتباهاتشان بکار نمی گرفت. او در جنبش ها یک خط هم جهت با اعتراض به وضع موجود می دید و تلاش داشت با جلوگیری از تکرار اشتباهات،گامی فرا پیش نهد.
▪️ هدی نیارمیده است وهنوز با اعتراض ما هم داستان است. او در بهشت زهرا در صف مبارزان تاریخ ایستاده است وما را فقط نظاره نمی کند. او خود سمبل کیفی کشی استبداد است و یاد هدی ، خود نقد زنده تمامیت خواهی است.
🔸معلم ساده زیست، زاد روز جادوانهات مبارکباد!
#تولد
#ایران_فردا
#هدی_صابر
#شصت_و_سومین_سالروز_تولد
https://bit.ly/3KXYfOX
https://t.me/iranfardamag
🔹 به مناسبت شصت و سومین سالروز تولد شهید هدی صابر - ۱
( زادهٔ ۲۴ اسفند ۱۳۳۷ – شهادت ۲۱ خرداد ۱۳۹۰)
🔺 جواد رحیم پور
@iranfardamag
🔸وجب به وجب تهران را می شناخت. همچون فوتبالیست های خاک خورده محلات، خاک تاریخ وسیاست را خورده بود وعقل ودست را با هم درآمیخته بود.
▪️ ملی بود از نوع مصدقی ،اما ملی شدن صنعت نفت را فقط در تاریخ نخوانده بود. حکایت اولین چاه نفت مسجد سلیمان را درسفری ثبت کرد واز محله انگلیسی ها قدم به قدم می گذشت.
🔸با کارگر نفتی آن روز ها به گفتگو می نشست وروایت تاریخ را به لمس رویداد تبدیل می کرد.
▪️ حکایت نفت را تا آبادان دنبال کرد و غم استعمار را با غم جنگ وفراموشی مردمان جنگ زده پیوند زد و«چه مردان سبزی به دریا رسیدند» را نوشت.
🔸برای هدی تاریخ تکه های بریده از هم، طی زمان نبود. برای او هنوز گلسرخی ها و احمد زاده ها وحنیف ها جزو معترضین بودند ،همچنانکه نسل معاصرش می شورید و لب به اعتراض داشت، برای او یک صدای پیوسته در زمان به گوش می رسید که از استبداد می رهیدند.
▪️ هدی همانطور که به خانواده های زندانیان سیاسی سر می زد، احوال کشته های تاریخ را هم می پرسید، هم به تپه های اوین سر می زد وهم بهشت زهرا.
🔸او سرود جاودانه رودی جاری بود که بر درخت خرداد نشسته بود و نغمه حزین خرداد را با تیرداد خونین، هجوم سانسور طلب های کوی دانشگاه تهران به یک سوز می خواند.
▪️ هدی از تاریخ وسیاست به اوج درونی رسید، تمنای گشودن باب ار رفیق رهگشا داشت وهمچون موسی ، عصای قلمش را در نیل فرو برد وتور دین دولتی را پاره کرد.
🔸او نقدی از بودجه به یادگار گذاشت که همچنان وهر ساله گریبان مدعیان زهد و تبلیغ بی مزد ومواجب را می گیرد و نابودی محیط زیست، بی خانمان ها و ترک تحصیل کرده ویا بازمانده های از تحصیل و... را به یادشان می اندازد هر چند ختم علی قلویهم و....
▪️ کارنامه هدی، کارنامه جمع بندی بود. او جمع بندی را برای شروع استوار مسیری تازه می خواست. هشت فراز وهشت نیاز او یک جمع بندی راهگشا وپیوسته از جنبشی همسو وهم جهت در نقد قدرت بی مهار حاکمان است.
🔸هدی نقد جنبش های گذشته را برای تحقیر اشتباهاتشان بکار نمی گرفت. او در جنبش ها یک خط هم جهت با اعتراض به وضع موجود می دید و تلاش داشت با جلوگیری از تکرار اشتباهات،گامی فرا پیش نهد.
▪️ هدی نیارمیده است وهنوز با اعتراض ما هم داستان است. او در بهشت زهرا در صف مبارزان تاریخ ایستاده است وما را فقط نظاره نمی کند. او خود سمبل کیفی کشی استبداد است و یاد هدی ، خود نقد زنده تمامیت خواهی است.
🔸معلم ساده زیست، زاد روز جادوانهات مبارکباد!
#تولد
#ایران_فردا
#هدی_صابر
#شصت_و_سومین_سالروز_تولد
https://bit.ly/3KXYfOX
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 هدی، تور دین دولتی را پاره کرد
( زادهٔ ۲۴ اسفند ۱۳۳۷ – شهادت ۲۱ خرداد ۱۳۹۰) 🔺 جواد رحیم پور @iranfardamag 🔸وجب به وجب تهران را می شناخت. همچون فوتبالیست های خاک خورده محلات، خاک تاریخ وسیاست را خورده بود وعقل ودست را با هم درآمیخته بود. ▪️ ملی بود از نوع مصدقی ،اما ملی شدن صنعت…
🔴 ایران در قرني گه گذشت
✅ دوره اول : سلسله پهلوی
🔷 امیر طیرانی
@iranfardamag
🔻هنگامی که یک صدسال پیش قرن سیزدهم هجری شمسی بار سفر بربست و ایران به قرن چهاردهم قدم گذاشت یک سال و یک ماه از کودتای سوم اسفند 1299 می گذشت .
▪️ برای جهان سرمایه داری در آن زمان والبته تاکنون مساله تامین نفت مورد نیاز اولویت اصلی بوده وهست . از این جهت وقتی بریتانیا نتوانست با قرارداد 1919 ایران را درغیاب رقیب دیرینه خود یکسره به زیر استعمار درآورد کودتای 1299را طرح ریزی کرد.
برای امپراتوری بریتانیا به مثابه طراح وحامی کودتای سوم اسفند، این اقدام تنها یک تغییر و جابجایی در هیات دولت و رفتن وآمدن نخست وزیر در یک کشور جهان سومی نبود بلکه با توجه به کشف نفت در ایران و اهمیتی که این منبع انرژی برای دولت بریتانیا به ویژه در جریان جنگ جهانی اول پیدا کرده بود اقدامی بس استراتژیک به شمار می رفت. اقدامی که نه تنها به غارت بزرگترین سرمایه این سرزمین منجر شد بلکه پایه های فسادی ریشه ای و برآمدن دولت هایی که تنها در نام و عنوان با یکدیگر متفاوت بودند و در عمل همگی دولت هایی متکی بر اقتصاد تک محصولی ، رانتی و زنده به درآمدحاصل ازآن مایع بدبو متکی بودند .
🔻در این مقاله تحولات سیاسی -اقتصادی و... ایران را در نزدیک به شش دهه اول قرن چهاردهم مرور خواهیم کرد .
✅ الف- دوران رضاشاه پهلوی:
▪️ نخستین تاثیر کودتا به لحاظ سیاسی ،رقم زدن پایان سلطنت قاجاریه و روی کارآمدن سلسله ای جدید بود که از سوی بانی آن پهلوی نام گرفت . از کودتا تا به تخت نشستن رضاخان میر پنج که از آن پس تا 57سال رضاشاه نامیده شد یعنی در عرض 62 ماه دوازده بار هیات دولت در ایران تغییر کرد .سید ضیاءالدین طباطبایی (2بار) احمد قوام (3بار ) مشیرالدوله (2بار) مستوفی الممالک (یک بار ) و رضاخان سردارسپه چهار بار زمامدار نخست وزیری ایران شدند . در این دوران رضاخان میرپنج که پس از کودتا سردارسپه نامیده شد ابتدا در مقام وزیر جنگ در کابینه شرکت داشت و از آبان 1302 به بعد ردای نخست وزیری بر تن کرد.
🔻در آبان 1304 مجلس شورای ملی با 80 رای موافق رای به خلع احمدشاه قاجار از سلطنت داد. مخالفت مدرس و مصدق و سخنرانی چند مخالف دیگر همچون تقی زاده و حسین علا و یحیی دولت آبادی تاثیری بر عزم جزم یاران رضاخان نداشت. به دنبال رای مجلس شورای ملی ، رضاخان سردارسپه در آذر1304 با رای مجلس موسسان بر تحت سلطنت نشست و بدین ترتیب نخستین میوه کودتا توسط بانی آن چیده شد .
▪️ رضاشاه که در دوران نخست وزیری مدتی شعار جمهوری خواهی سرداده بود ، در مسند سلطنت دیگر هیچ وقت نام جمهوری را برزبان نیاورد .
🔻هنگامی که سلطنت به رضاشاه منتقل شد ایران کشوری ورشکسته و عقب افتاده از دنیای جدید بود . قدرت دولت مرکزی عملا تنها در پایتخت و چند شهر بزرگ بروز و ظهور داشت . سازمان اداری یا به اصطلاح بوروکراسی به معنای واقعی آن وجود نداشت . نظام خانخانی و ایلخانی در کشور حاکم بود و کشور فاقد یک نیروی نظامی حتی نیمه کارآمد بود .
▪️ رضاشاه برای تحکیم پایه های سلطنت اقدامات متعدد بسیاری را به اجرا گذاشت .برخی از آن اقدامات همچون تاسیس ارتش نوین، تاسیس دادگستری ، سروسامان دادن به وضع مالیه کشور ، برانداختن نظام خانخانی ،توسعه راههای کشور وبه ویژه احداث خط آهن جنوب به شمال کشور و... برای تغییر اوضاع ایران ضروری بود .برخی از اقداماتش هم به ویژه در عرصه اقتصادی و فرهنگی تقلیدی بیش از غرب و بخصوص ترکیه ب نبود . اقداماتی که به قول کاتوزیان شبه مدرنیزاسیون بود ونه گام در راه پیشرفت و توسعه کشور .
🔻در دوره اول سلطنت پهلوی، ارتش ایران که در سال 1300، عبارت از هشت هزار قزاق ،هشت هزار ژاندارم و شش هزارنفر پلیس جنوب ، آن هم تحت امر افسران انگلیسی و هندی و سوئدی بود در پایان سلطنت رضاشاه به 170هزار نفر و تحت فرماندهی افسران ایرانی و با تجهیزات غیرقابل مقایسه با دوران پیش از وی تبدیل شده بود . تصویب و اجرای قانون وظیفه عمومی علاوه بر تامین نیروی انسانی مورد نیاز ارتش ، کارکردهای دیگری همچون رسوخ حاکمیت به اقصی نقاط کشور را هم با خود به همراه داشت .
🔻 نظام اداری کشور از شکل و شمایل عقب افتاده و بی نظم و آشفته دوران پیش، سرو صورتی مناسب یافت وتعداد کارمندانش به نود هزار نفر بالغ شد . دادگستری نوین و وزارت دارایی که محصول فکر و طراحی امثال علی اکبر داور و ... بود ، در پایان این دوره دیگر آن عدلیه ناکارامد و مالیه بی درو پیکر نبود...
متن کامل :
https://bit.ly/3w6ehSo
#مدرس
#مصدق
#ایران_فردا
#امیر_طیرانی
#کشف_حجاب
#شووینیسم_افراطی
#مروری_بر_تحولات_دوران_رضا_شاه_پهلوی
https://t.me/iranfardamag
✅ دوره اول : سلسله پهلوی
🔷 امیر طیرانی
@iranfardamag
🔻هنگامی که یک صدسال پیش قرن سیزدهم هجری شمسی بار سفر بربست و ایران به قرن چهاردهم قدم گذاشت یک سال و یک ماه از کودتای سوم اسفند 1299 می گذشت .
▪️ برای جهان سرمایه داری در آن زمان والبته تاکنون مساله تامین نفت مورد نیاز اولویت اصلی بوده وهست . از این جهت وقتی بریتانیا نتوانست با قرارداد 1919 ایران را درغیاب رقیب دیرینه خود یکسره به زیر استعمار درآورد کودتای 1299را طرح ریزی کرد.
برای امپراتوری بریتانیا به مثابه طراح وحامی کودتای سوم اسفند، این اقدام تنها یک تغییر و جابجایی در هیات دولت و رفتن وآمدن نخست وزیر در یک کشور جهان سومی نبود بلکه با توجه به کشف نفت در ایران و اهمیتی که این منبع انرژی برای دولت بریتانیا به ویژه در جریان جنگ جهانی اول پیدا کرده بود اقدامی بس استراتژیک به شمار می رفت. اقدامی که نه تنها به غارت بزرگترین سرمایه این سرزمین منجر شد بلکه پایه های فسادی ریشه ای و برآمدن دولت هایی که تنها در نام و عنوان با یکدیگر متفاوت بودند و در عمل همگی دولت هایی متکی بر اقتصاد تک محصولی ، رانتی و زنده به درآمدحاصل ازآن مایع بدبو متکی بودند .
🔻در این مقاله تحولات سیاسی -اقتصادی و... ایران را در نزدیک به شش دهه اول قرن چهاردهم مرور خواهیم کرد .
✅ الف- دوران رضاشاه پهلوی:
▪️ نخستین تاثیر کودتا به لحاظ سیاسی ،رقم زدن پایان سلطنت قاجاریه و روی کارآمدن سلسله ای جدید بود که از سوی بانی آن پهلوی نام گرفت . از کودتا تا به تخت نشستن رضاخان میر پنج که از آن پس تا 57سال رضاشاه نامیده شد یعنی در عرض 62 ماه دوازده بار هیات دولت در ایران تغییر کرد .سید ضیاءالدین طباطبایی (2بار) احمد قوام (3بار ) مشیرالدوله (2بار) مستوفی الممالک (یک بار ) و رضاخان سردارسپه چهار بار زمامدار نخست وزیری ایران شدند . در این دوران رضاخان میرپنج که پس از کودتا سردارسپه نامیده شد ابتدا در مقام وزیر جنگ در کابینه شرکت داشت و از آبان 1302 به بعد ردای نخست وزیری بر تن کرد.
🔻در آبان 1304 مجلس شورای ملی با 80 رای موافق رای به خلع احمدشاه قاجار از سلطنت داد. مخالفت مدرس و مصدق و سخنرانی چند مخالف دیگر همچون تقی زاده و حسین علا و یحیی دولت آبادی تاثیری بر عزم جزم یاران رضاخان نداشت. به دنبال رای مجلس شورای ملی ، رضاخان سردارسپه در آذر1304 با رای مجلس موسسان بر تحت سلطنت نشست و بدین ترتیب نخستین میوه کودتا توسط بانی آن چیده شد .
▪️ رضاشاه که در دوران نخست وزیری مدتی شعار جمهوری خواهی سرداده بود ، در مسند سلطنت دیگر هیچ وقت نام جمهوری را برزبان نیاورد .
🔻هنگامی که سلطنت به رضاشاه منتقل شد ایران کشوری ورشکسته و عقب افتاده از دنیای جدید بود . قدرت دولت مرکزی عملا تنها در پایتخت و چند شهر بزرگ بروز و ظهور داشت . سازمان اداری یا به اصطلاح بوروکراسی به معنای واقعی آن وجود نداشت . نظام خانخانی و ایلخانی در کشور حاکم بود و کشور فاقد یک نیروی نظامی حتی نیمه کارآمد بود .
▪️ رضاشاه برای تحکیم پایه های سلطنت اقدامات متعدد بسیاری را به اجرا گذاشت .برخی از آن اقدامات همچون تاسیس ارتش نوین، تاسیس دادگستری ، سروسامان دادن به وضع مالیه کشور ، برانداختن نظام خانخانی ،توسعه راههای کشور وبه ویژه احداث خط آهن جنوب به شمال کشور و... برای تغییر اوضاع ایران ضروری بود .برخی از اقداماتش هم به ویژه در عرصه اقتصادی و فرهنگی تقلیدی بیش از غرب و بخصوص ترکیه ب نبود . اقداماتی که به قول کاتوزیان شبه مدرنیزاسیون بود ونه گام در راه پیشرفت و توسعه کشور .
🔻در دوره اول سلطنت پهلوی، ارتش ایران که در سال 1300، عبارت از هشت هزار قزاق ،هشت هزار ژاندارم و شش هزارنفر پلیس جنوب ، آن هم تحت امر افسران انگلیسی و هندی و سوئدی بود در پایان سلطنت رضاشاه به 170هزار نفر و تحت فرماندهی افسران ایرانی و با تجهیزات غیرقابل مقایسه با دوران پیش از وی تبدیل شده بود . تصویب و اجرای قانون وظیفه عمومی علاوه بر تامین نیروی انسانی مورد نیاز ارتش ، کارکردهای دیگری همچون رسوخ حاکمیت به اقصی نقاط کشور را هم با خود به همراه داشت .
🔻 نظام اداری کشور از شکل و شمایل عقب افتاده و بی نظم و آشفته دوران پیش، سرو صورتی مناسب یافت وتعداد کارمندانش به نود هزار نفر بالغ شد . دادگستری نوین و وزارت دارایی که محصول فکر و طراحی امثال علی اکبر داور و ... بود ، در پایان این دوره دیگر آن عدلیه ناکارامد و مالیه بی درو پیکر نبود...
متن کامل :
https://bit.ly/3w6ehSo
#مدرس
#مصدق
#ایران_فردا
#امیر_طیرانی
#کشف_حجاب
#شووینیسم_افراطی
#مروری_بر_تحولات_دوران_رضا_شاه_پهلوی
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 ایران در قرني گه گذشت
🔷 امیر طیرانی @iranfardamag 🔻هنگامی که یک صدسال پیش قرن سیزدهم هجری شمسی بار سفر بربست و ایران به قرن چهاردهم قدم گذاشت یک سال و یک ماه از کودتای سوم اسفند 1299 می گذشت . ▪️ برای جهان سرمایه داری در آن زمان والبته تاکنون مساله تامین نفت مورد نیاز اولویت…
🔴 تاملی در نگاه هدی صابر درباره بحران در خوانش تاریخ
▪️ به جان غریب، نابهنگام و رام نشدنی هدی
🔹و به مناسبت شصت و سومین سالروز تولد شهید هدی صابر - 2
❇️ ابوطالب آدینه وند
@iranfardamag
🔻صابر در درس گفتارهای هشت فراز و هزار نیاز( طرح شده در حسینیه ارشاد، اهواز و بند ۳۵۰ زندان اوین) به بررسی تاریخ معاصر ایران از جنبش تنباکو تا پایان جنبش اصلاحات( و نیز جنبش سبز در اوین) پرداخت. او در این درس گفتارهای تحلیلی متدیک در روایت تاریخ معاصر به تعبیری از او با روح هر دوره " هم فضا" شد و با آن نفس کشید و با مردمانش زیست و با دشواره های هر دوره کلنجار رفت و چنان می گفت که ما حاضران در آن درس گفتارها را درگیر مسائل آن جنبش ها می کرد و با پیشبرندگان آن رخدادها هم افق می کرد. پابه پای زمینه های عینی و ذهنی رخداد در روایت حرکت می کرد به استقبال زمینه های آن در سابق و لاحق آن می رفت و در آخر با هم فهمی دوره و تنظیم انتظار متناسب با کشش واقعی نیروهای دوران در فراز آن می نشست و به دستاوردها و حفره ها و فقدان ها و ناکامی های آن نظر می کرد و آنها را در افق دوران ما می نشاند گویی به تماشای فیلمی نشسته ای که تا کنون ادامه دارد و عناصر هنوز در کشاکش اند و هنوز پایانِ پایان ناپذیر ( در صیرورت) فیلم پرداخته و تدوین نشده است. به تعبیر ژیژک در کتاب کژ نگریستن از ابتدا به آخر می رسید روایت را دستکاری و پس و پیش نمی کرد آنگاه دوباره بالعکس از جلو به عقب می رفت تا رخداد را در پرتو مساله تاریخی که طرح نموده بود، معاصر سازد . و تا به تعبیر آگامبن در " معاصر چیست؟" برای آنکه " شعاع تاریکی را تمام رخ ببیند"، امتداد شعاع را پی می گرفت برای فهم ریشه ها و خاستگاه ها و علل بعید .
▪️ بنابراین خوانش هدی صابر فقط جاده یک طرفه از جلو( اکنون) به عقب(گذشته) رفتن نبود و با ترکه ی چوب خطِ امروزین بر گذشته نمی نواخت تا برای اغراض سیاسی مقصر را بیابد و رخداد برآمده و حادث را تک عاملی و تک عاملیتی تحلیلی تقلیل گرایانه کند. و باز به تعبیر آگامبن درخشش های اکنون ، خیرگی اش او را چنان کور نمی کرد که نتواند به " دیدار آن نائل آید". او با دیدار با اکنون و همچنین با فاصله گیری از آن به سراغ گذشته رفت از این رو گویی چنان می نمود که نوستالژی گذشته و قهرمانانش را دارد.
🔻 اگر فقط در اکنونیت انحلال پیدا کنیم چگونه می توانیم پرسشی مطرح کنیم که ریشه و خاستگاهی تاریخی دارد؟ درست است که استیضاح تاریخ با سوال امروزین اتفاق می افتد اما بدون فاصله گیری از اکنون و بدون تامل در شعاعی که ما را خاستگاه می برد شاید نتوان پاسخی از آن گرفت.
▪️ در ایران امروز از در و دیوار و رسانه ها جنگ روایتی تاریخی و شبه تاریخی می بارد از روایت های سراپا متناقض و ناسازگار و ناسازواره تا نگرش های که گویی غیر از تاریخ مشترک را روایت می کند و به مدد تصویرسازیهای تک بعدی دل مخاطبان را می رباید. از رسانه های رسمی تا طیفی گونه گون از رقبای سیاسی آن. معجونی از پس و پیش کردن رخدادهای غیر سلسله ای و تسویه حسابهای سیاسی- تاریخی . مصدق پوپولیست است، شریعتی بنیادگرا، روشنفکران تروریست، مبارزان خیالباف و ماجراجو و شکنجه گرانشان وطن خواه و روسفید، تاریخ گذشته یکسره سیاه یا سفید، انقلاب پیروزی جهل بر ظلم، مشروطه خواهان بی سواد، کل دوران معاصر شکست و سیکل معیوب و … .
🔻بسیاری از رسانه های متنوع رسمی و رقبای سیاسی اش روایتی را برساخت می کنند که بسیاری از عناصر روایت غایب اند یعنی مجهولات آن آنقدر زیادند که در سرآمد، شبکه دلالت ها با هم چفت نمی شوند، تعاقب تاریخی حوادث نمی توانند تداومی را ترسیم کنند و فرم روایت چنان است که گویی تاریخ با آنها یا آغاز می شود و یا در آنها پایان می پذیرد. البته می دانیم که بسیاری از این تنوع روایتها نه از سر مشارکت خلاقانه در تفسیر و بازنمایی گذشته نیست بل رقابت میراث هاست اما با این وصف این تنوع باز نمایی ها از تاریخ چنانچه خود متاثر از گفتمانهاست اما در شکل گیری و تکوین و جهت دهی به گفتمانهای آتی موثر است و از همین رو این جنگ روایت ها و مشارکت در تفسیر( یا خلق) تاریخ باید تداوم یابد تا در دل خود تضمن معنایی را برتراود که به جای جدال بر سر میراث قدرت در گذشته و اکنون و آتی در جبهه های درگیر و غلتیدن در انگاره های رو به پس، امکانهایی از گشودگی را در عین و ذهن را فراهم آورد...
متن کامل:
https://bit.ly/3CLsDJi
#ایران_فردا
#هدی_صابر
#خوانش_تاریخ
#تحلیل_استراتژیک_تاریخی
#شصت_و_سومین_سال_تولد
https://t.me/iranfardamag
▪️ به جان غریب، نابهنگام و رام نشدنی هدی
🔹و به مناسبت شصت و سومین سالروز تولد شهید هدی صابر - 2
❇️ ابوطالب آدینه وند
@iranfardamag
🔻صابر در درس گفتارهای هشت فراز و هزار نیاز( طرح شده در حسینیه ارشاد، اهواز و بند ۳۵۰ زندان اوین) به بررسی تاریخ معاصر ایران از جنبش تنباکو تا پایان جنبش اصلاحات( و نیز جنبش سبز در اوین) پرداخت. او در این درس گفتارهای تحلیلی متدیک در روایت تاریخ معاصر به تعبیری از او با روح هر دوره " هم فضا" شد و با آن نفس کشید و با مردمانش زیست و با دشواره های هر دوره کلنجار رفت و چنان می گفت که ما حاضران در آن درس گفتارها را درگیر مسائل آن جنبش ها می کرد و با پیشبرندگان آن رخدادها هم افق می کرد. پابه پای زمینه های عینی و ذهنی رخداد در روایت حرکت می کرد به استقبال زمینه های آن در سابق و لاحق آن می رفت و در آخر با هم فهمی دوره و تنظیم انتظار متناسب با کشش واقعی نیروهای دوران در فراز آن می نشست و به دستاوردها و حفره ها و فقدان ها و ناکامی های آن نظر می کرد و آنها را در افق دوران ما می نشاند گویی به تماشای فیلمی نشسته ای که تا کنون ادامه دارد و عناصر هنوز در کشاکش اند و هنوز پایانِ پایان ناپذیر ( در صیرورت) فیلم پرداخته و تدوین نشده است. به تعبیر ژیژک در کتاب کژ نگریستن از ابتدا به آخر می رسید روایت را دستکاری و پس و پیش نمی کرد آنگاه دوباره بالعکس از جلو به عقب می رفت تا رخداد را در پرتو مساله تاریخی که طرح نموده بود، معاصر سازد . و تا به تعبیر آگامبن در " معاصر چیست؟" برای آنکه " شعاع تاریکی را تمام رخ ببیند"، امتداد شعاع را پی می گرفت برای فهم ریشه ها و خاستگاه ها و علل بعید .
▪️ بنابراین خوانش هدی صابر فقط جاده یک طرفه از جلو( اکنون) به عقب(گذشته) رفتن نبود و با ترکه ی چوب خطِ امروزین بر گذشته نمی نواخت تا برای اغراض سیاسی مقصر را بیابد و رخداد برآمده و حادث را تک عاملی و تک عاملیتی تحلیلی تقلیل گرایانه کند. و باز به تعبیر آگامبن درخشش های اکنون ، خیرگی اش او را چنان کور نمی کرد که نتواند به " دیدار آن نائل آید". او با دیدار با اکنون و همچنین با فاصله گیری از آن به سراغ گذشته رفت از این رو گویی چنان می نمود که نوستالژی گذشته و قهرمانانش را دارد.
🔻 اگر فقط در اکنونیت انحلال پیدا کنیم چگونه می توانیم پرسشی مطرح کنیم که ریشه و خاستگاهی تاریخی دارد؟ درست است که استیضاح تاریخ با سوال امروزین اتفاق می افتد اما بدون فاصله گیری از اکنون و بدون تامل در شعاعی که ما را خاستگاه می برد شاید نتوان پاسخی از آن گرفت.
▪️ در ایران امروز از در و دیوار و رسانه ها جنگ روایتی تاریخی و شبه تاریخی می بارد از روایت های سراپا متناقض و ناسازگار و ناسازواره تا نگرش های که گویی غیر از تاریخ مشترک را روایت می کند و به مدد تصویرسازیهای تک بعدی دل مخاطبان را می رباید. از رسانه های رسمی تا طیفی گونه گون از رقبای سیاسی آن. معجونی از پس و پیش کردن رخدادهای غیر سلسله ای و تسویه حسابهای سیاسی- تاریخی . مصدق پوپولیست است، شریعتی بنیادگرا، روشنفکران تروریست، مبارزان خیالباف و ماجراجو و شکنجه گرانشان وطن خواه و روسفید، تاریخ گذشته یکسره سیاه یا سفید، انقلاب پیروزی جهل بر ظلم، مشروطه خواهان بی سواد، کل دوران معاصر شکست و سیکل معیوب و … .
🔻بسیاری از رسانه های متنوع رسمی و رقبای سیاسی اش روایتی را برساخت می کنند که بسیاری از عناصر روایت غایب اند یعنی مجهولات آن آنقدر زیادند که در سرآمد، شبکه دلالت ها با هم چفت نمی شوند، تعاقب تاریخی حوادث نمی توانند تداومی را ترسیم کنند و فرم روایت چنان است که گویی تاریخ با آنها یا آغاز می شود و یا در آنها پایان می پذیرد. البته می دانیم که بسیاری از این تنوع روایتها نه از سر مشارکت خلاقانه در تفسیر و بازنمایی گذشته نیست بل رقابت میراث هاست اما با این وصف این تنوع باز نمایی ها از تاریخ چنانچه خود متاثر از گفتمانهاست اما در شکل گیری و تکوین و جهت دهی به گفتمانهای آتی موثر است و از همین رو این جنگ روایت ها و مشارکت در تفسیر( یا خلق) تاریخ باید تداوم یابد تا در دل خود تضمن معنایی را برتراود که به جای جدال بر سر میراث قدرت در گذشته و اکنون و آتی در جبهه های درگیر و غلتیدن در انگاره های رو به پس، امکانهایی از گشودگی را در عین و ذهن را فراهم آورد...
متن کامل:
https://bit.ly/3CLsDJi
#ایران_فردا
#هدی_صابر
#خوانش_تاریخ
#تحلیل_استراتژیک_تاریخی
#شصت_و_سومین_سال_تولد
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 تاملی در نگاه هدی صابر درباره بحران در خوانش تاریخ
🔹و به مناسبت شصت و سومین سالروز تولد شهید هدی صابر - 2 ❇️ ابوطالب آدینه وند @iranfardamag 🔻صابر در درس گفتارهای هشت فراز و هزار نیاز( طرح شده در حسینیه ارشاد، اهواز و بند ۳۵۰ زندان اوین) به بررسی تاریخ معاصر ایران از جنبش تنباکو تا پایان جنبش اصلاحات(…
🔴 مرگ خوب است اما برای همسایه
▪️ درنقدرفتار دوگانه برخی از اقتصاددانان مدافع سرکوب دستمزدها
🔷 علی دینی ترکمانی
@iranfardamag
🔻 پیش از پرداختن به این موضوع، لازم است توضیحی در مورد کانال "توسعه به مثابه آزادی، نوآوری فناورانه، مشارکت و عدالت" عرض کنم. چند ماه پیش، بر اثر اتفاقی، هم تلگرام و هم واتساپ از موبایلم حذف شدند. بعد از نصب مجددشان، تلگرام اجازه مدیریت کانال را نداد. برای رفع مشکل، تاکنون، دو پیام به ادرس ان فرستادهام که متاسفانه بدون پاسخ ماندهاند. با توجه به پیگیری خوانندگان گرامی، تصمیم به مکتوب کردن این یادداشت و در اختیار گذاشتن آن از طریق کانالها و گروههای دیگر گرفتم تا ادای وظیفهای کوچک به علاقهمندان به مطالب این قلم کرده باشم. 🔺
🔸پیشاپیش بهاران خجسته ۱۴۰۱ را نیز تبریک عرض میکنم. با این آرزو که انشاالله سال اینده، سالی سرشار از وقایع خوب، برای شما و همه هموطنان عزیزمان باشد.
*****
🔺 این روزها افزایش حقوق ۵۷ درصدی کارگران موضوع بحث داغی است. در جاهایی، اساتید اقتصاد، در خطاب به کارگران میگویند این مطالبه به ضرر خودتان تمام خواهد شد. چرا؟ چون موجب تورم و بیکاری در اینده میشود.
🔸درهمین اثنا، وقتی بحث کاهش بخشی از حقوق افزایشیافته اعضای هئیت علمی، پیش میآید، دانشگاهیان بهمانند کارگران، در صحنه حاضر میشوند و دست به اعتراض میزنند.
🔺 من با همکاران دانشگاهی غیر اقتصادی کاری ندارم. با بخشی از اقتصاددانانی که با خواسته کارگران مخالف نیستند نیز کاری ندارم. ولی با آن گروهی که نگران کسری بودجه و مارپیچ دستمزد - تورم هستند. کار دارم. کاری زیاد.
🔸 چه تفاوتی میان مطالبه شما و مطالبه کارگران در افزایش دستمزدها وجود دارد که با یکی همراه و در برابر دیگری هستید؟ رفتار دوگانه شما را به لحاظ اخلاقی و علمی چگونه باید توضیح داد؟
🔺 بگذارید من پاسخهای خودم را بدهم.
🔸 هیچ تفاوتی میان شما و کارگران از نظر بار بودجهای (بر مبنای شاخص میزان بار مالی هر کدام از افزایشها به سهم بودجهای) وجود ندارد. حتی اگر بار مالی مطلق را نیز، بهروش خلاف ِ وقایع، در نظر بگیریم باز شما معترض عدم افزایش حقوق میشوید چون تحت فشار تورم قرار گرفتهاید.
🔺 تفاوتی، البته در شرایط زیست شما و کارگران وجود دارد. شما با حقوق فعلی که چند برابر حقوق یک کارگر است، طبعا از نظر رفاهی در موقعیت بهتری قرار دارید. بنابراین، توان بهتری برای کنار آمدن با عدم افزایش حقوق و کمک به سیاستگذاری ضد تورمی ( ولو به اندازه اپسیلومی) دارید. با وجود این، از پدیرش آن سرباز میزنید.
🔸این رفتار شما اخلاقگرایانه نیست. مصداقی از این مثل قدیمی است: مرگ خوب است اما برای همسایه.
🔺 مخالفت با در خواست افزایش دستمزد کارگران، با هدف کنترل تورم، منطقی هم نیست. آب در هاون کوبیدن است. در واقعیت پیشروی ما، تجربه زیست شده کارگران، دال بر سیهروزی و بدبختی آنان است. این واقعیتی است که گوشههایی از آن را طبقه متوسط، از جمله اساتید نیز به چشم دیدهاند: احساس استیصال ناشی از افت شدید قدرت خرید درآمدشان. در سال ۱۳۹۰، یک استادیار دانشگاه، در بدو استخدام، معادل ۲۰۰۰ دلار درآمد داشت و الان حتی با افزایش ۶۰ درصدی، و با دلار ۲۷ هزار تومانی، بین ۴۰۰ تا ۶۰۰ دلار دریافت میکند( اولی دانشگاه ازاد و دومی وزارت علوم).
🔸در چنین شرایطی، درخواست از کارگران برای کوتاه آمدن، مانند آن است که از آنان خواسته شود با رضایت، سر خود را زیر تیغ گیوتین تورم شدید بگذارند و دم بر نیاورند.
🔺 طبیعی است که چنین توصیهای، نمیتواند گوش شنوایی داشته باشد. کارگران، کاری به این ندارند و نمیتوانند داشته باشند که تاثیر افزایش دستمزدهایشان در ماههای آینده چه خواهد بود. آنان در این لحظه، نیاز به گریزگاهی برای رهایی از زیر این تیغ دارند. ولو برای چند ماه. بنابراین، نه از سر تفنن یا مطالبه درآمد برای تامین هزینههای لوکس زندگی، بلکه از سرِ احساس ناتوانی بسیار شدید در تامین حداقلهای زندگی است که چنین مطالبهای دارند و برای نیل به آن هزینه میپردازند.
🔸وانگهی، آنان میتوانند بگویند اگر شما اساتیدِ ضد مارپیچ دستمزد - تورم، در این لحظه، فارغ از پیامدهای درخواستتان، تقاضای افزایش حقوق را دارید، طبعا ما اولیتر هستیم. میتوانند بگویند، داستانهای علمی غیرواقعبینانه و نادرست خود را رها کنید. واقعیت زندگی ما و اقتصاد و سیاست ایران را دریابید. تجربه زیست شده ما را درک کنید. تجربهای که اخیرا با گوشهای کوچک از آن برخورد کردهاید و به خود میپیچید....
متن کامل :
https://bit.ly/3tgRq4I
#ایران_فردا
#علی_دینیترکمانی
#افزایش_دستمزدها
#سرکوب_دستمزدها
https://t.me/iranfardamag
▪️ درنقدرفتار دوگانه برخی از اقتصاددانان مدافع سرکوب دستمزدها
🔷 علی دینی ترکمانی
@iranfardamag
🔻 پیش از پرداختن به این موضوع، لازم است توضیحی در مورد کانال "توسعه به مثابه آزادی، نوآوری فناورانه، مشارکت و عدالت" عرض کنم. چند ماه پیش، بر اثر اتفاقی، هم تلگرام و هم واتساپ از موبایلم حذف شدند. بعد از نصب مجددشان، تلگرام اجازه مدیریت کانال را نداد. برای رفع مشکل، تاکنون، دو پیام به ادرس ان فرستادهام که متاسفانه بدون پاسخ ماندهاند. با توجه به پیگیری خوانندگان گرامی، تصمیم به مکتوب کردن این یادداشت و در اختیار گذاشتن آن از طریق کانالها و گروههای دیگر گرفتم تا ادای وظیفهای کوچک به علاقهمندان به مطالب این قلم کرده باشم. 🔺
🔸پیشاپیش بهاران خجسته ۱۴۰۱ را نیز تبریک عرض میکنم. با این آرزو که انشاالله سال اینده، سالی سرشار از وقایع خوب، برای شما و همه هموطنان عزیزمان باشد.
*****
🔺 این روزها افزایش حقوق ۵۷ درصدی کارگران موضوع بحث داغی است. در جاهایی، اساتید اقتصاد، در خطاب به کارگران میگویند این مطالبه به ضرر خودتان تمام خواهد شد. چرا؟ چون موجب تورم و بیکاری در اینده میشود.
🔸درهمین اثنا، وقتی بحث کاهش بخشی از حقوق افزایشیافته اعضای هئیت علمی، پیش میآید، دانشگاهیان بهمانند کارگران، در صحنه حاضر میشوند و دست به اعتراض میزنند.
🔺 من با همکاران دانشگاهی غیر اقتصادی کاری ندارم. با بخشی از اقتصاددانانی که با خواسته کارگران مخالف نیستند نیز کاری ندارم. ولی با آن گروهی که نگران کسری بودجه و مارپیچ دستمزد - تورم هستند. کار دارم. کاری زیاد.
🔸 چه تفاوتی میان مطالبه شما و مطالبه کارگران در افزایش دستمزدها وجود دارد که با یکی همراه و در برابر دیگری هستید؟ رفتار دوگانه شما را به لحاظ اخلاقی و علمی چگونه باید توضیح داد؟
🔺 بگذارید من پاسخهای خودم را بدهم.
🔸 هیچ تفاوتی میان شما و کارگران از نظر بار بودجهای (بر مبنای شاخص میزان بار مالی هر کدام از افزایشها به سهم بودجهای) وجود ندارد. حتی اگر بار مالی مطلق را نیز، بهروش خلاف ِ وقایع، در نظر بگیریم باز شما معترض عدم افزایش حقوق میشوید چون تحت فشار تورم قرار گرفتهاید.
🔺 تفاوتی، البته در شرایط زیست شما و کارگران وجود دارد. شما با حقوق فعلی که چند برابر حقوق یک کارگر است، طبعا از نظر رفاهی در موقعیت بهتری قرار دارید. بنابراین، توان بهتری برای کنار آمدن با عدم افزایش حقوق و کمک به سیاستگذاری ضد تورمی ( ولو به اندازه اپسیلومی) دارید. با وجود این، از پدیرش آن سرباز میزنید.
🔸این رفتار شما اخلاقگرایانه نیست. مصداقی از این مثل قدیمی است: مرگ خوب است اما برای همسایه.
🔺 مخالفت با در خواست افزایش دستمزد کارگران، با هدف کنترل تورم، منطقی هم نیست. آب در هاون کوبیدن است. در واقعیت پیشروی ما، تجربه زیست شده کارگران، دال بر سیهروزی و بدبختی آنان است. این واقعیتی است که گوشههایی از آن را طبقه متوسط، از جمله اساتید نیز به چشم دیدهاند: احساس استیصال ناشی از افت شدید قدرت خرید درآمدشان. در سال ۱۳۹۰، یک استادیار دانشگاه، در بدو استخدام، معادل ۲۰۰۰ دلار درآمد داشت و الان حتی با افزایش ۶۰ درصدی، و با دلار ۲۷ هزار تومانی، بین ۴۰۰ تا ۶۰۰ دلار دریافت میکند( اولی دانشگاه ازاد و دومی وزارت علوم).
🔸در چنین شرایطی، درخواست از کارگران برای کوتاه آمدن، مانند آن است که از آنان خواسته شود با رضایت، سر خود را زیر تیغ گیوتین تورم شدید بگذارند و دم بر نیاورند.
🔺 طبیعی است که چنین توصیهای، نمیتواند گوش شنوایی داشته باشد. کارگران، کاری به این ندارند و نمیتوانند داشته باشند که تاثیر افزایش دستمزدهایشان در ماههای آینده چه خواهد بود. آنان در این لحظه، نیاز به گریزگاهی برای رهایی از زیر این تیغ دارند. ولو برای چند ماه. بنابراین، نه از سر تفنن یا مطالبه درآمد برای تامین هزینههای لوکس زندگی، بلکه از سرِ احساس ناتوانی بسیار شدید در تامین حداقلهای زندگی است که چنین مطالبهای دارند و برای نیل به آن هزینه میپردازند.
🔸وانگهی، آنان میتوانند بگویند اگر شما اساتیدِ ضد مارپیچ دستمزد - تورم، در این لحظه، فارغ از پیامدهای درخواستتان، تقاضای افزایش حقوق را دارید، طبعا ما اولیتر هستیم. میتوانند بگویند، داستانهای علمی غیرواقعبینانه و نادرست خود را رها کنید. واقعیت زندگی ما و اقتصاد و سیاست ایران را دریابید. تجربه زیست شده ما را درک کنید. تجربهای که اخیرا با گوشهای کوچک از آن برخورد کردهاید و به خود میپیچید....
متن کامل :
https://bit.ly/3tgRq4I
#ایران_فردا
#علی_دینیترکمانی
#افزایش_دستمزدها
#سرکوب_دستمزدها
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 مرگ خوب است اما برای همسایه
🔷 علی دینی ترکمانی @iranfardamag 🔻 پیش از پرداختن به این موضوع، لازم است توضیحی در مورد کانال "توسعه به مثابه آزادی، نوآوری فناورانه، مشارکت و عدالت" عرض کنم. چند ماه پیش، بر اثر اتفاقی، هم تلگرام و هم واتساپ از موبایلم حذف شدند. بعد از نصب مجددشان، تلگرام…
💠 وفاق ملی؛ مبانی، ضرورتها و موانع
@iranfardamag
▪️ با حضور و سخنرانی:
✅ محمدحسین بنیاسدی
🔺 عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران
✅ حسین رفیعی
🔺 عضوشورای سیاستگذاری نشریه ایران فردا
✅ احمد منتظری
🔺 نواندیش دینی و تحلیلگر سیاسی
✅ فرخ نگهدار
🔺 فعال سیاسی و محقق در حوزه تاریخ و علوم سیاسی
▪️ زمان :
🔸 شنبه ۲۸ اسفند ماه ۱۴۰۰ - ساعت ۲۱ تا ۲۴
🔹محل برگزاری: کلابهاوس، کلاب وفاق ملی :
https://bit.ly/3tUmerh
https://t.me/iranfardamag
@iranfardamag
▪️ با حضور و سخنرانی:
✅ محمدحسین بنیاسدی
🔺 عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران
✅ حسین رفیعی
🔺 عضوشورای سیاستگذاری نشریه ایران فردا
✅ احمد منتظری
🔺 نواندیش دینی و تحلیلگر سیاسی
✅ فرخ نگهدار
🔺 فعال سیاسی و محقق در حوزه تاریخ و علوم سیاسی
▪️ زمان :
🔸 شنبه ۲۸ اسفند ماه ۱۴۰۰ - ساعت ۲۱ تا ۲۴
🔹محل برگزاری: کلابهاوس، کلاب وفاق ملی :
https://bit.ly/3tUmerh
https://t.me/iranfardamag
🔴 علیه اعدام
🔷 سعید مدنی
@iranfardamag
▪️ خبر اعدام 80 نفر در زندان های عربستان موجی از محکومیت را علیه این اقدام شنیع، زشت و غیر انسانی برانگیخت. در داخل کشور نیز افراد و گروههایی اعم از مقامات رسمی تا فعالان سیاسی و اجتماعی و فرهنگی نسبت به این اقدام اعلام انزجار کردند. افراد و گروههایی که این اعدام های گسترده را محکوم نمودند خاستگاه هایی کاملا متفاوت داشتند و هم از این رو توضیح و تبیین مبانی پشتیبان محکومیت اعدام توسط هریک از آنها ضرورتی اساسی دارد.
🔸در کشورهای عربی در حال حاضر، نظامهای حقوقی متنوعی وجود دارد. برخی کاملا از احکام شرعی پیروی میکنند و برخی دیگر تحت تاثیر قوانین دیگر کشورها بوده یا از قوانین عرفی تبعیت میکنند. کشورهایی که قوانین کیفری خود را با موازین اسلامی منطبق نموداند، مكلف به اِعمال مجازات اعدامِ تعیین شده در قوانین شرعی هستند. در این کشورها امكان لغو یا تغییر اعدام به مجازات دیگر، سوای آنچه منصوص است، مطلقا وجود ندارد. تقریباً در تمامی کشورهای اسلامی، چه آنها که از حقوق جزای شرعی متابعت میکنند و چه آن دسته که به حقوق کیفری موضوعه عمل مینمایند، اعدام، مجازات مهمی محسوب میشود که طبق ضوابط پیشبینی شده اجرا ميشود. در قوانین کیفریِ کشورهای اسلامی، نظريههاي طرفدار لغو مجازات اعدام، نفوذ کمتري دارند. ضمن اینكه تا به حال قواعد کیفری کشورهای مذکور، تحت یك سیستم واحد در نیامده است. بعضی به اِعمال حقوق کیفری اسلامی به طور دقیق پایبندند و برخی دیگر با تصویب قوانین کیفری به سیستم عرفی گراییدهاند. عربستان یکی از کشورهای عربی است که هم در قضاوت و هم در اجرای حکم اعدام از موازین شرعی تبعیت میکند و برای مثال حکم اعدام را به همان روش بدوی صدر اسلام یعنی گردن زدن اجرا می کند.
▪️ در ایران نیز طبق آمار سازمان عفو بینالملل و بر اساس گزارش های رسمی ، در سال 2013 تعداد رسمی اعدام ۳۶۹ نفر و در سال 2014 تعداد 289 نفر بوده است. تعداد اعدامها در ایران در سال ۲۰۱۵ نیز ۹۷۷ نفر اعلام شده است که نشاندهندة رشدی فزاینده است. بر اساس برخی گزارشها بین پنج تا هفت هزار نفر زیر حکم اعدام در زندانهای کشور منتظر اجرای حکم مرگ خود هستند. البته هرگز آمار رسمی در این زمینه منتشر نشده است.
🔸سازمان عفو بینالملل در گزارش سال 2015 ضمن تأکید بر افزایش 50 درصدی اجرای حکم اعدام در جهان از 10 کشور با بالاترین تعداد کشتار رسمی نام برد؛ تنها در سه کشور اول یعنی چین، ایران و پاکستان 1634 اعدام صورت گرفته که 90 درصدِ اعدامهای انجامشده در جهان است. بر اساس همین گزارش، ایران از طریق مراجع رسمی و نیمهرسمی 400 مورد اعدام را در یک سال گزارش کرده است. پاکستان که در ردة سوم کشورها برای تعداد افراد اعدام شده قرار دارد در سال 2015 تعداد ۳۲۶ نفر را اعدام کرد که مطابق گزارش عفو بینالملل ۳۰۵ نفر از آنها به جرم قتل اعدام شدند و سن ۵ نفر از افراد اعدامی نیز زیر ۱۸ سال گزارش شده است. پاکستان پس از آنکه هفت سال اجرای اعدام را به تعلیق درآورده بود، سال ۲۰۱۴ این حکم را لغو و افراد زیادی را به جرم عضویت در گروههای تروریستی اعدام کرد.
▪️ مدتهاست، اجرای حکم اعدام و تبعات و آثار آن، موضوع مباحث دامنهداری شده است. شاید شتاب گرفتن موارد اجرای حکم اعدام در جرائم کاملاً متفاوت از سیاسی و امنیتی تا جنایی، تجاوز و قاچاق مواد مخدر این توجه و حساسیت عمومی را دربارة اجرای حکم اعدام دامن زده باشد. از سوی دیگر بنا بر گزارشهای منتشر شده، ایران هنوز در ردیف کشورهایی است كه بالاترین موارد اجرای حکم اعدام را دارند.
🔸درادیان توحیدی به موضوع «حق حیات» به عنوان اساسیترین حق هر فرد توجهی ویژه شده است. در اسلام نیز ، عنایت ویژهای به «حق حیات» شده است. بسیار از صاحب نظران علوم دینی به اتکای همین حق حیات با هر گونه اجرای حکم اعدام مخالفت کرده و آن را نقض این حق دانسته اند. حتی برخی کشورهای مسلمان از جمله ترکیه برپایه فلسفه قضایی مدرن اعدام را لغو کرده اند. با این وجود تقریبا در همة ادیان، مجازات مرگ و اعدام به رسمیت شناخته شده است. مسئله وقتی پیچیده تر شده که مجازات اعدام به رفتارهایی که به نحوی سالب حق حیات (مانند قتل) هستند، منحصر نشده و در مواردی نیز برای جرایم دیگر به ویژه جرایم سیاسی و عقیدتی در نظر گرفته شده است. بنا براین همان طور که اعدام منحصر به کشور و سرزمین خاصی نیست محکومیت اجرای حکم اعدام به ویژه اعدام های سیاسی و عقیدتی نیز نباید منحصر به جامعه خاصی شود. اعدام در ریاض و تهران و پکن ابزاری است در دست نظام های اقتدارگرا تا به این وسیله سلطه خود را تضمین کنند.....
متن کامل :
https://bit.ly/3tksae8
#سعید_مدنی
#نه_به_اعدام
#اعدام_در_ایران
#اعدام_در_کشورهای_عربی
https://t.me/iranfardamag
🔷 سعید مدنی
@iranfardamag
▪️ خبر اعدام 80 نفر در زندان های عربستان موجی از محکومیت را علیه این اقدام شنیع، زشت و غیر انسانی برانگیخت. در داخل کشور نیز افراد و گروههایی اعم از مقامات رسمی تا فعالان سیاسی و اجتماعی و فرهنگی نسبت به این اقدام اعلام انزجار کردند. افراد و گروههایی که این اعدام های گسترده را محکوم نمودند خاستگاه هایی کاملا متفاوت داشتند و هم از این رو توضیح و تبیین مبانی پشتیبان محکومیت اعدام توسط هریک از آنها ضرورتی اساسی دارد.
🔸در کشورهای عربی در حال حاضر، نظامهای حقوقی متنوعی وجود دارد. برخی کاملا از احکام شرعی پیروی میکنند و برخی دیگر تحت تاثیر قوانین دیگر کشورها بوده یا از قوانین عرفی تبعیت میکنند. کشورهایی که قوانین کیفری خود را با موازین اسلامی منطبق نموداند، مكلف به اِعمال مجازات اعدامِ تعیین شده در قوانین شرعی هستند. در این کشورها امكان لغو یا تغییر اعدام به مجازات دیگر، سوای آنچه منصوص است، مطلقا وجود ندارد. تقریباً در تمامی کشورهای اسلامی، چه آنها که از حقوق جزای شرعی متابعت میکنند و چه آن دسته که به حقوق کیفری موضوعه عمل مینمایند، اعدام، مجازات مهمی محسوب میشود که طبق ضوابط پیشبینی شده اجرا ميشود. در قوانین کیفریِ کشورهای اسلامی، نظريههاي طرفدار لغو مجازات اعدام، نفوذ کمتري دارند. ضمن اینكه تا به حال قواعد کیفری کشورهای مذکور، تحت یك سیستم واحد در نیامده است. بعضی به اِعمال حقوق کیفری اسلامی به طور دقیق پایبندند و برخی دیگر با تصویب قوانین کیفری به سیستم عرفی گراییدهاند. عربستان یکی از کشورهای عربی است که هم در قضاوت و هم در اجرای حکم اعدام از موازین شرعی تبعیت میکند و برای مثال حکم اعدام را به همان روش بدوی صدر اسلام یعنی گردن زدن اجرا می کند.
▪️ در ایران نیز طبق آمار سازمان عفو بینالملل و بر اساس گزارش های رسمی ، در سال 2013 تعداد رسمی اعدام ۳۶۹ نفر و در سال 2014 تعداد 289 نفر بوده است. تعداد اعدامها در ایران در سال ۲۰۱۵ نیز ۹۷۷ نفر اعلام شده است که نشاندهندة رشدی فزاینده است. بر اساس برخی گزارشها بین پنج تا هفت هزار نفر زیر حکم اعدام در زندانهای کشور منتظر اجرای حکم مرگ خود هستند. البته هرگز آمار رسمی در این زمینه منتشر نشده است.
🔸سازمان عفو بینالملل در گزارش سال 2015 ضمن تأکید بر افزایش 50 درصدی اجرای حکم اعدام در جهان از 10 کشور با بالاترین تعداد کشتار رسمی نام برد؛ تنها در سه کشور اول یعنی چین، ایران و پاکستان 1634 اعدام صورت گرفته که 90 درصدِ اعدامهای انجامشده در جهان است. بر اساس همین گزارش، ایران از طریق مراجع رسمی و نیمهرسمی 400 مورد اعدام را در یک سال گزارش کرده است. پاکستان که در ردة سوم کشورها برای تعداد افراد اعدام شده قرار دارد در سال 2015 تعداد ۳۲۶ نفر را اعدام کرد که مطابق گزارش عفو بینالملل ۳۰۵ نفر از آنها به جرم قتل اعدام شدند و سن ۵ نفر از افراد اعدامی نیز زیر ۱۸ سال گزارش شده است. پاکستان پس از آنکه هفت سال اجرای اعدام را به تعلیق درآورده بود، سال ۲۰۱۴ این حکم را لغو و افراد زیادی را به جرم عضویت در گروههای تروریستی اعدام کرد.
▪️ مدتهاست، اجرای حکم اعدام و تبعات و آثار آن، موضوع مباحث دامنهداری شده است. شاید شتاب گرفتن موارد اجرای حکم اعدام در جرائم کاملاً متفاوت از سیاسی و امنیتی تا جنایی، تجاوز و قاچاق مواد مخدر این توجه و حساسیت عمومی را دربارة اجرای حکم اعدام دامن زده باشد. از سوی دیگر بنا بر گزارشهای منتشر شده، ایران هنوز در ردیف کشورهایی است كه بالاترین موارد اجرای حکم اعدام را دارند.
🔸درادیان توحیدی به موضوع «حق حیات» به عنوان اساسیترین حق هر فرد توجهی ویژه شده است. در اسلام نیز ، عنایت ویژهای به «حق حیات» شده است. بسیار از صاحب نظران علوم دینی به اتکای همین حق حیات با هر گونه اجرای حکم اعدام مخالفت کرده و آن را نقض این حق دانسته اند. حتی برخی کشورهای مسلمان از جمله ترکیه برپایه فلسفه قضایی مدرن اعدام را لغو کرده اند. با این وجود تقریبا در همة ادیان، مجازات مرگ و اعدام به رسمیت شناخته شده است. مسئله وقتی پیچیده تر شده که مجازات اعدام به رفتارهایی که به نحوی سالب حق حیات (مانند قتل) هستند، منحصر نشده و در مواردی نیز برای جرایم دیگر به ویژه جرایم سیاسی و عقیدتی در نظر گرفته شده است. بنا براین همان طور که اعدام منحصر به کشور و سرزمین خاصی نیست محکومیت اجرای حکم اعدام به ویژه اعدام های سیاسی و عقیدتی نیز نباید منحصر به جامعه خاصی شود. اعدام در ریاض و تهران و پکن ابزاری است در دست نظام های اقتدارگرا تا به این وسیله سلطه خود را تضمین کنند.....
متن کامل :
https://bit.ly/3tksae8
#سعید_مدنی
#نه_به_اعدام
#اعدام_در_ایران
#اعدام_در_کشورهای_عربی
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 علیه اعدام
🔷 سعید مدنی @iranfardamag ▪️ خبر اعدام 80 نفر در زندان های عربستان موجی از محکومیت را علیه این اقدام شنیع، زشت و غیر انسانی برانگیخت. در داخل کشور نیز افراد و گروههایی اعم از مقامات رسمی تا فعالان سیاسی و اجتماعی و فرهنگی نسبت به این اقدام اعلام انزجار…
🔴 تهاجم روسیه به اوکراین :
▪️ علل تهاجم ، چگونگی مواضع ایران و نیز اصلاح طلبان
🔶 در گفتگو با الهه کولایی
▪️ به کوششِ : مصطفی محبکیا
@iranfardamag
❇️ لطفا ارزیابی کلی خویش از تهاجم روسیه به اوکراین در طی یک ماه گذشته را بفرمایید؟
🔹 جنگی که از چند هفتهی پیش در اوکراین اتفاق افتاده است به دنبال یک مجموعه از تحولات سیاسی، امنیتی و راهبردی در طول سه دهه گذشته شکل گرفته است. در واقع ریشه مساله به دوره پایانی اتحاد شوروی و انتظارهایی که در مسکو پاسخ نیافته، وعدههایی که اجرا نشده و در مجموع به صورت تحقیر پایدار و مداوم علیه روسیه پس از فروپاشی اتحاد شوروی صورت گرفته است.
🔸 در واقع روسیه انتظار داشت پس از فروپاشی کمونیسم به جهان آزاد بپیوندد و به عنوان یک بازیگر تاثیرگذار در جامعه جهانی و سطح بینالمللی پذیرفته شود. هم چنین انتظار داشت علایق و ملاحظات آنها در سطح پیرامونی مورد توجه و پذیرش قرار گیرد، اما این اتفاق از سوی آمریکاروی نداد و علایق و ملاحظات روسیه به حساب نیامد. در حوزههای مختلف آمریکاییها برخلاف توافقهای دوره پایانی جنگ سرد و چشماندازهایی که در آن زمان ترسیم شده بود، به پیشروی در پیرامون روسیه ادامه دادند.
🔹 یادآوری میکنم که در دوران اتحاد جماهیر شوروی استراتژی آمریکا مهار اتحاد شوروی در مرزهای این امپراطوری بود. روسها انتظار داشتند بعد از فروپاشی اتحاد شوروی رابطه و حساسیتهایی که روسیه در جمهوریهای بازمانده از فروپاشی اتحاد شوروی دارد، مورد توجه قرار گیرد و این علایق به عنوان حوزه نفوذ / حوزه منافع حیاتی به رسمیت شناخته شود. تا پایههای قدرت خود را در کشورهای بازمانده از فروپاشی اتحاد شوروی بتوانند دوباره مستحکم کنند. در حالیکه بعد از فروپاشی اتحاد شوروی جریان غربگرا در مسکو پذیرفته بود که این کشورها مستقل هستند و میتوانند طبق اراده و تصمیم خود شریکان خود را انتخاب کنند. حتی میتوانند به ناتو بپیوندند. ولی با شکست دیدگاه غربگرایان در مسکو و به قدرت رسیدن جریانهای ملیگرا این دیدگاهها کنار گذاشته شد و روسیه به دنبال احیای نفوذ خود در جمهوریهای پیرامونی حرکت کرد.
🔸 استراتژی مهار روسیه در داخل مرزهای روسیه یعنی آن که نباید به روسیه اجازه داد تا به جمهوریهای سابقش دوباره بازگردد. در حالیکه روسها معتقد بودند که در داخل جمهوریها منافع خاص خود را دارند. در این جمهوریها حدودا 25 میلیونها روس زندگی میکنند. که در همان زمان برای روسیه بسیار مهم بود که این روسها در همین جمهوریها باقی بمانند. بالاترین تعداد روسی ها در اوکراین بود و بالاترین درصد روسی ها در قزاقستان. در تحولاتی که در سالهای بعد اتفاق افتاد روسها به شدت مخالفت خود را با پیوستن این جمهوریها به ناتو مطرح کردند.
🔹 پس از انقلاب های رنگی، حتی در مسکو مطرح بود که آمریکاییها به دنبال ساقط کردن دولت روسیه مانند جمهورهای پیرامونی هستند. روسیه پوتین از همان سال 2000 نفت و گاز را به عنوان اهرم سیاست خارجی خود مورد استفاده قرار داد. در سالهای بعد هم این سیاست ادامه پیدا کرد. روسیه سعی کرد در روابط خود در جمهوریها از این ابزار استفاده کند و برای گرفتن و رساندن منابع انرژیها در این جمهوریها از خط لوله ها استفاده کند. همچنین روسها بیش از 40 درصد منابع انرژی اروپا را تامین میکردند و سعی کردند از این ابزار برای تقویت حضور، نفوذ و تاثیرگذاری خود استفاده کامل را ببرند . در پایان دهه 90 مساله کوزوو و بیتوجهی پایدار و مستمر به علایق روسیه در مناطق پیرامونی دنبال شد و این منطقه از صربستان جدا شد. روسیه در پاسخ، جدا کردن جمهوری خودمختار آبخازیا و اوستیای جنوبی از گرجستان را هدف قرار داد و در واقع ما شاهد روند روبه افزایش این شکافها و تنشها در میان روسیه از یک سو و آمریکا و اروپا از سوی دیگر هستیم.
🔸 بنابراین در طول سالهای گذشته رویاروییها شدت پیدا کرده و در دهه اول قرن 21 یعنی در سال 2008 این سیاست روسیه برای اولین بار در گرجستان به استفاده از نیروی نظامی منجر شد. پوتین با حمله نظامی شدیدی پیام روشنی در مورد سیاستها و علایق روسیه به جمهوریهای پیرامونی فرستاد. ، که روسیه پوتین از هر ابزاری برای دستیابی به اهداف خود استفاده میکند. این را باید در نظر داشته باشیم که ژئوپلیتیک در تحولات روسیه همواره جایگاه بسیار مهمی داشته است. ولی اروپاییها و آمریکاییها بدون در نظر گرفتن این علایق، بر فشارهای خود بر روسیه افزودند. البته شکاف بین جریانهای غربگرا و در برخی جمهوریها مانند گرجستان، اوکراین و جمهوری آذربایجان حتی تا حدودی ارمنستان ادامه پیدا کرد. در برخی از این کشورها شاهد رویارویی این جریان ها هستیم.
متن کامل :
https://bit.ly/3Jp9tvn
#الهه_کولایی
#تهاجم_به_اوکراین
https://t.me/iranfardamag
▪️ علل تهاجم ، چگونگی مواضع ایران و نیز اصلاح طلبان
🔶 در گفتگو با الهه کولایی
▪️ به کوششِ : مصطفی محبکیا
@iranfardamag
❇️ لطفا ارزیابی کلی خویش از تهاجم روسیه به اوکراین در طی یک ماه گذشته را بفرمایید؟
🔹 جنگی که از چند هفتهی پیش در اوکراین اتفاق افتاده است به دنبال یک مجموعه از تحولات سیاسی، امنیتی و راهبردی در طول سه دهه گذشته شکل گرفته است. در واقع ریشه مساله به دوره پایانی اتحاد شوروی و انتظارهایی که در مسکو پاسخ نیافته، وعدههایی که اجرا نشده و در مجموع به صورت تحقیر پایدار و مداوم علیه روسیه پس از فروپاشی اتحاد شوروی صورت گرفته است.
🔸 در واقع روسیه انتظار داشت پس از فروپاشی کمونیسم به جهان آزاد بپیوندد و به عنوان یک بازیگر تاثیرگذار در جامعه جهانی و سطح بینالمللی پذیرفته شود. هم چنین انتظار داشت علایق و ملاحظات آنها در سطح پیرامونی مورد توجه و پذیرش قرار گیرد، اما این اتفاق از سوی آمریکاروی نداد و علایق و ملاحظات روسیه به حساب نیامد. در حوزههای مختلف آمریکاییها برخلاف توافقهای دوره پایانی جنگ سرد و چشماندازهایی که در آن زمان ترسیم شده بود، به پیشروی در پیرامون روسیه ادامه دادند.
🔹 یادآوری میکنم که در دوران اتحاد جماهیر شوروی استراتژی آمریکا مهار اتحاد شوروی در مرزهای این امپراطوری بود. روسها انتظار داشتند بعد از فروپاشی اتحاد شوروی رابطه و حساسیتهایی که روسیه در جمهوریهای بازمانده از فروپاشی اتحاد شوروی دارد، مورد توجه قرار گیرد و این علایق به عنوان حوزه نفوذ / حوزه منافع حیاتی به رسمیت شناخته شود. تا پایههای قدرت خود را در کشورهای بازمانده از فروپاشی اتحاد شوروی بتوانند دوباره مستحکم کنند. در حالیکه بعد از فروپاشی اتحاد شوروی جریان غربگرا در مسکو پذیرفته بود که این کشورها مستقل هستند و میتوانند طبق اراده و تصمیم خود شریکان خود را انتخاب کنند. حتی میتوانند به ناتو بپیوندند. ولی با شکست دیدگاه غربگرایان در مسکو و به قدرت رسیدن جریانهای ملیگرا این دیدگاهها کنار گذاشته شد و روسیه به دنبال احیای نفوذ خود در جمهوریهای پیرامونی حرکت کرد.
🔸 استراتژی مهار روسیه در داخل مرزهای روسیه یعنی آن که نباید به روسیه اجازه داد تا به جمهوریهای سابقش دوباره بازگردد. در حالیکه روسها معتقد بودند که در داخل جمهوریها منافع خاص خود را دارند. در این جمهوریها حدودا 25 میلیونها روس زندگی میکنند. که در همان زمان برای روسیه بسیار مهم بود که این روسها در همین جمهوریها باقی بمانند. بالاترین تعداد روسی ها در اوکراین بود و بالاترین درصد روسی ها در قزاقستان. در تحولاتی که در سالهای بعد اتفاق افتاد روسها به شدت مخالفت خود را با پیوستن این جمهوریها به ناتو مطرح کردند.
🔹 پس از انقلاب های رنگی، حتی در مسکو مطرح بود که آمریکاییها به دنبال ساقط کردن دولت روسیه مانند جمهورهای پیرامونی هستند. روسیه پوتین از همان سال 2000 نفت و گاز را به عنوان اهرم سیاست خارجی خود مورد استفاده قرار داد. در سالهای بعد هم این سیاست ادامه پیدا کرد. روسیه سعی کرد در روابط خود در جمهوریها از این ابزار استفاده کند و برای گرفتن و رساندن منابع انرژیها در این جمهوریها از خط لوله ها استفاده کند. همچنین روسها بیش از 40 درصد منابع انرژی اروپا را تامین میکردند و سعی کردند از این ابزار برای تقویت حضور، نفوذ و تاثیرگذاری خود استفاده کامل را ببرند . در پایان دهه 90 مساله کوزوو و بیتوجهی پایدار و مستمر به علایق روسیه در مناطق پیرامونی دنبال شد و این منطقه از صربستان جدا شد. روسیه در پاسخ، جدا کردن جمهوری خودمختار آبخازیا و اوستیای جنوبی از گرجستان را هدف قرار داد و در واقع ما شاهد روند روبه افزایش این شکافها و تنشها در میان روسیه از یک سو و آمریکا و اروپا از سوی دیگر هستیم.
🔸 بنابراین در طول سالهای گذشته رویاروییها شدت پیدا کرده و در دهه اول قرن 21 یعنی در سال 2008 این سیاست روسیه برای اولین بار در گرجستان به استفاده از نیروی نظامی منجر شد. پوتین با حمله نظامی شدیدی پیام روشنی در مورد سیاستها و علایق روسیه به جمهوریهای پیرامونی فرستاد. ، که روسیه پوتین از هر ابزاری برای دستیابی به اهداف خود استفاده میکند. این را باید در نظر داشته باشیم که ژئوپلیتیک در تحولات روسیه همواره جایگاه بسیار مهمی داشته است. ولی اروپاییها و آمریکاییها بدون در نظر گرفتن این علایق، بر فشارهای خود بر روسیه افزودند. البته شکاف بین جریانهای غربگرا و در برخی جمهوریها مانند گرجستان، اوکراین و جمهوری آذربایجان حتی تا حدودی ارمنستان ادامه پیدا کرد. در برخی از این کشورها شاهد رویارویی این جریان ها هستیم.
متن کامل :
https://bit.ly/3Jp9tvn
#الهه_کولایی
#تهاجم_به_اوکراین
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 تهاجم روسیه به اوکراین :
🔶 مصاحبه با الهه کولایی ▪️به کوششِ: مصطفی محبکیا @iranfardamag ❇️ لطفا ارزیابی کلی خویش از تهاجم روسیه به اوکراین در طی یک ماه گذشته را بفرمایید؟ 🔹 جنگی که از دو هفتهی پیش در اوکراین اتفاق افتاده است به دنبال یک مجموعه از تحولات سیاسی، امنیتی و…
🔴 مصدق و "تفکیک مرام از سیاست"
به مناسبت 71 مین سالروز تصویب قانون ملی شدن نفت
🔷 حمیدرضا عابدیان
@iranfardamag
▪️ "دکتر مصدق مرا مثل پسرش دوست داشت. یک روز من پیش او بودم و در آن زمان رفقا یک چیزی اختراع کرده بودند و متاسفانه احسان طبری برداشته بود و از روی جوانی یک صفحه نوشته بود در این باره به نام حریم شوروی در ایران. من نزد مصدق از دهنم در رفت و گفتم حریم شوروی. مصدق یک قلم تراش چاقو از جیب خود در آورد و گفت تو مثل پسر من هستی، دفعه دیگر اگر کلمه حریم شوروی و یا حریم هر کس دیگری را به کار ببری زبانت را میبرم! یعنی چه؟ شمال ایران حریم شوروی، جنوب ایران حریم انگلستان، پس حریم خودمان کجاست؟ او درس بزرگی به من داد. دیدم که مصدق حرف حسابی می زند، حریم شوروی حرف مزخرفی است که به دهان ما افتاده بود."[۱]
🔺 اشاره ی ایرج اسکندری به عبارتی از مقاله ی بلند احسان طبری با عنوان "مساله نفت" در روزنامه ی مردم است. آنجا که گفته بود: "... ولی باید برای اولین و آخرین بار به این حقیقت پی برد که نواحی شمال ایران درحکم حریم امنیت شوروی ست و این دولت هرگز حاضر نخواهد شد که در آنجا به نام نفت دستگاه خصمانه مفصلی بر علیه او چیده شود."[۲]
▪️ مقاله در ایامی نوشته می شد که درخواست رسمی امتیاز نفت شمال از سوی شوروی روی میز دولت ایران قرار داشت. در برابر تحرکات مصدق در خصوص جلوگیری از اعطای امتیازات جدید نفت به دول آمریکا و شوروی که اولی بطور غیر رسمی در حال مذاکره ی با دولت در رابطه با نفت نواحی جنوب شرقی کشور و دومی با اعزام هیئتی، رسما نفت شمال را مطالبه کرده بود، حزب[توده] معتقد بود:
🔺"باید در ایران دولت به تمام معنی دموکراتی بوجود بیاید که با دول بزرگ جهانی یعنی انگلستان و آمریکا و شوروی روابط واقعا صمیمانه خود را حفظ کند و مهمتر و بالاتر از همه این که این دولت عامل ادامه ائتلاف این سه قدرت بزرگ در محیط ایران باشد. هیچ دیوانه گولی معتقد نیست که باید در ایران فقط به دنبال سیاست شوروی رفت ولی با نهایت غرور معتقدیم که دوستی ما با شوروی یکی از مبانی متین دموکراسی و استقلال ما خواهد بود."[۳]
▪️ و لذا توصیه می کرد که:
"دولت به فوریت برای امتیاز نفت شمال به شوروی و نفت جنوب به کمپانی های آمریکایی و انگلیسی وارد مذاکره بشود ولی تمام این مذاکرات را برای مردم واضح و آشکار سازد و در پیش چشم و تحت نظارت مردم و احزاب و جراید و مجلس با شرایط بسیار مساعد امتیاز بدهد."[۴]
▪️ حزب بر این باور بود که "در این مورد باید از رقابت صاحبان امتیاز استفاده کرد."[۵]
🔺 به نظر حزب مخالفت با مذاکرات در باب اعطای امتیازات جدید در حالیکه امتیاز دارسی به قوت خودش باقی بود نمی توانست ذیل سیاست "موازنه ی منفی" توضیح داده شود از همین رو یک روز پس از تصویب طرح پیشنهادی مصدق در خصوص منع مذاکرات امتیاز، حزب ماده واحده ی الغای امتیاز نفت جنوب را به صحن علنی مجلس آورد که مورد موافقت قرار نگرفت. بویژه عدم موافقت مصدق با این ماده واحده، سلسله ای از انتقادات را از سوی جریانات چپ متوجه ی وی ساخت. او متهم شد که سیاستش نه موازنه ی منفی که سیاست "یکجانبه ی منفی" ست به این معنا که مخالف حضور شوروی در ایران به نفع ابقاء و گسترش حضور غرب در آن است:
▪️ "آقای دکتر نسبت به گذشته نه توازن منفی بلکه سیاست یک جانبه منفی را قبول دارند، یعنی تمام امتیازات اقتصادی و سیاسی و غیره را که به خلاف مصلحت و میل مردم ایران در دوره استبداد یا دیکتاتوری یک جانبه عمل شده، غیر قابل خدشه می دانند...سیاست یک جانبه معروف به اندازه کافی امتیازات اقتصادی و سیاسی در ایران دارد که حفظ حالت کنونی کاملا منافع گذشته و آینده او را تامین نماید. سیاست اخیر آقای دکتر مصدق بهترین و خواص پسندانه ترین روش حفظ حالت کنونی ست تا موقع مناسبی برای تکامل بیشتر سیاست یکجانبه پیش بیاید. حفظ حالت کنونی بهترین وسیله ای ست که سیاست خارجی شوروی در ایران عاملی محسوب نشود زیرا سیاست خارجی شوروی در ایران صفر بوده است و معنی توازن منفی آقای دکتر همین حفظ حالت کنونی است."[۶]
🔺 احتمالا برای ما که از دریچه ی امروز به گذشته می نگریم و تاریخ پرشکوه نهضت ملی و خلع ید از کمپانی را از نظر گذرانیده ایم، این نقدها غباری بر دامن رهبر فقید نهضت ملی ایران نمی نشاند اما برای آنان که در سال ۱۳۲۳ شاهد سیاست ورزی او بوده اند، نقد خلیل ملکی که آنوقت ها هنوز عضو حزب توده بود، مسموع و موضع مصدق، موضعی عاری از انتقاد جلوه نمی کرد ....
متن کامل :
https://bit.ly/34Zu5vi
#ایران_فردا
#احسان_طبری
#موازنهی_منفی
#ایرج_اسکندری
#حمیدرضا_عابدیان
#دکتر_محمد_مصدق
https://t.me/iranfardamag
به مناسبت 71 مین سالروز تصویب قانون ملی شدن نفت
🔷 حمیدرضا عابدیان
@iranfardamag
▪️ "دکتر مصدق مرا مثل پسرش دوست داشت. یک روز من پیش او بودم و در آن زمان رفقا یک چیزی اختراع کرده بودند و متاسفانه احسان طبری برداشته بود و از روی جوانی یک صفحه نوشته بود در این باره به نام حریم شوروی در ایران. من نزد مصدق از دهنم در رفت و گفتم حریم شوروی. مصدق یک قلم تراش چاقو از جیب خود در آورد و گفت تو مثل پسر من هستی، دفعه دیگر اگر کلمه حریم شوروی و یا حریم هر کس دیگری را به کار ببری زبانت را میبرم! یعنی چه؟ شمال ایران حریم شوروی، جنوب ایران حریم انگلستان، پس حریم خودمان کجاست؟ او درس بزرگی به من داد. دیدم که مصدق حرف حسابی می زند، حریم شوروی حرف مزخرفی است که به دهان ما افتاده بود."[۱]
🔺 اشاره ی ایرج اسکندری به عبارتی از مقاله ی بلند احسان طبری با عنوان "مساله نفت" در روزنامه ی مردم است. آنجا که گفته بود: "... ولی باید برای اولین و آخرین بار به این حقیقت پی برد که نواحی شمال ایران درحکم حریم امنیت شوروی ست و این دولت هرگز حاضر نخواهد شد که در آنجا به نام نفت دستگاه خصمانه مفصلی بر علیه او چیده شود."[۲]
▪️ مقاله در ایامی نوشته می شد که درخواست رسمی امتیاز نفت شمال از سوی شوروی روی میز دولت ایران قرار داشت. در برابر تحرکات مصدق در خصوص جلوگیری از اعطای امتیازات جدید نفت به دول آمریکا و شوروی که اولی بطور غیر رسمی در حال مذاکره ی با دولت در رابطه با نفت نواحی جنوب شرقی کشور و دومی با اعزام هیئتی، رسما نفت شمال را مطالبه کرده بود، حزب[توده] معتقد بود:
🔺"باید در ایران دولت به تمام معنی دموکراتی بوجود بیاید که با دول بزرگ جهانی یعنی انگلستان و آمریکا و شوروی روابط واقعا صمیمانه خود را حفظ کند و مهمتر و بالاتر از همه این که این دولت عامل ادامه ائتلاف این سه قدرت بزرگ در محیط ایران باشد. هیچ دیوانه گولی معتقد نیست که باید در ایران فقط به دنبال سیاست شوروی رفت ولی با نهایت غرور معتقدیم که دوستی ما با شوروی یکی از مبانی متین دموکراسی و استقلال ما خواهد بود."[۳]
▪️ و لذا توصیه می کرد که:
"دولت به فوریت برای امتیاز نفت شمال به شوروی و نفت جنوب به کمپانی های آمریکایی و انگلیسی وارد مذاکره بشود ولی تمام این مذاکرات را برای مردم واضح و آشکار سازد و در پیش چشم و تحت نظارت مردم و احزاب و جراید و مجلس با شرایط بسیار مساعد امتیاز بدهد."[۴]
▪️ حزب بر این باور بود که "در این مورد باید از رقابت صاحبان امتیاز استفاده کرد."[۵]
🔺 به نظر حزب مخالفت با مذاکرات در باب اعطای امتیازات جدید در حالیکه امتیاز دارسی به قوت خودش باقی بود نمی توانست ذیل سیاست "موازنه ی منفی" توضیح داده شود از همین رو یک روز پس از تصویب طرح پیشنهادی مصدق در خصوص منع مذاکرات امتیاز، حزب ماده واحده ی الغای امتیاز نفت جنوب را به صحن علنی مجلس آورد که مورد موافقت قرار نگرفت. بویژه عدم موافقت مصدق با این ماده واحده، سلسله ای از انتقادات را از سوی جریانات چپ متوجه ی وی ساخت. او متهم شد که سیاستش نه موازنه ی منفی که سیاست "یکجانبه ی منفی" ست به این معنا که مخالف حضور شوروی در ایران به نفع ابقاء و گسترش حضور غرب در آن است:
▪️ "آقای دکتر نسبت به گذشته نه توازن منفی بلکه سیاست یک جانبه منفی را قبول دارند، یعنی تمام امتیازات اقتصادی و سیاسی و غیره را که به خلاف مصلحت و میل مردم ایران در دوره استبداد یا دیکتاتوری یک جانبه عمل شده، غیر قابل خدشه می دانند...سیاست یک جانبه معروف به اندازه کافی امتیازات اقتصادی و سیاسی در ایران دارد که حفظ حالت کنونی کاملا منافع گذشته و آینده او را تامین نماید. سیاست اخیر آقای دکتر مصدق بهترین و خواص پسندانه ترین روش حفظ حالت کنونی ست تا موقع مناسبی برای تکامل بیشتر سیاست یکجانبه پیش بیاید. حفظ حالت کنونی بهترین وسیله ای ست که سیاست خارجی شوروی در ایران عاملی محسوب نشود زیرا سیاست خارجی شوروی در ایران صفر بوده است و معنی توازن منفی آقای دکتر همین حفظ حالت کنونی است."[۶]
🔺 احتمالا برای ما که از دریچه ی امروز به گذشته می نگریم و تاریخ پرشکوه نهضت ملی و خلع ید از کمپانی را از نظر گذرانیده ایم، این نقدها غباری بر دامن رهبر فقید نهضت ملی ایران نمی نشاند اما برای آنان که در سال ۱۳۲۳ شاهد سیاست ورزی او بوده اند، نقد خلیل ملکی که آنوقت ها هنوز عضو حزب توده بود، مسموع و موضع مصدق، موضعی عاری از انتقاد جلوه نمی کرد ....
متن کامل :
https://bit.ly/34Zu5vi
#ایران_فردا
#احسان_طبری
#موازنهی_منفی
#ایرج_اسکندری
#حمیدرضا_عابدیان
#دکتر_محمد_مصدق
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 مصدق و "تفکیک مرام از سیاست"
🔷 حمیدرضا عابدیان @iranfardamag ▪️ "دکتر مصدق مرا مثل پسرش دوست داشت. یک روز من پیش او بودم و در آن زمان رفقا یک چیزی اختراع کرده بودند و متاسفانه احسان طبری برداشته بود و از روی جوانی یک صفحه نوشته بود در این باره به نام حریم شوروی در ایران. من نزد مصدق…
Audio
🔴 وفاق ملی؛ مبانی، ضرورتها و موانع
@iranfardamag
🔹 سخنرانان:
محمدحسین بنیاسدی
حسین رفیعی
احمد منتظری
فرخ نگهدار
🔹 با حضور:
محمد توسلى
مهدى فتاپور
محمدجواد دردكشان
فرج سركوهى
تقى رحمانى
سعيد برزين
نسرين گودرزى
احمد پورمندى
🔺 شنبه 28 اسفند 1400
▪️ مدیران جلسه:
فاطمه گوارایی
روحالله رحیمپور
💠 کلاب وفاق ملی - کلابهاوس👋
https://t.me/iranfardamag
@iranfardamag
🔹 سخنرانان:
محمدحسین بنیاسدی
حسین رفیعی
احمد منتظری
فرخ نگهدار
🔹 با حضور:
محمد توسلى
مهدى فتاپور
محمدجواد دردكشان
فرج سركوهى
تقى رحمانى
سعيد برزين
نسرين گودرزى
احمد پورمندى
🔺 شنبه 28 اسفند 1400
▪️ مدیران جلسه:
فاطمه گوارایی
روحالله رحیمپور
💠 کلاب وفاق ملی - کلابهاوس👋
https://t.me/iranfardamag
🌺 نوروز: دلیل سرآغازهای همیشه
از نو باید آغاز کرد
@iranfardamag
🌹سرآغاز چون «عهد» است ، نه از آن عهدها که اگر شکست مکافات دارد و زیستن را در رنج مستقر کرده ، نه ! بلکه از آن عهدها که در مسیر زیستن آن را یافتهایم و بی آنکه بدانیم با او عهد کردهایم و هر سال تجدید عهد میکنیم.
🌸«نوروز» مژدهایست نوشین مستان زخمجان را در صبح قدح شکستهی خردمندان ، جرعهی پیغامیست احرار را در فقدان شراب آزادی ، نامهی عهدیست هنگام بیهوده شدن در جهان ، میثاقیست جانهای زنان و مردان عاشق را ، کلمه ایست در وقت افتادن سوگ از پی سوگ ، چراغیست بر پیش راه رندان بلاکش ، چشم بیداریست در شب دیجور بیپناهی ، در میانهی بودن و نبودن رویش جوانهایست ، در هوای سموم جنگ و مرگ نفخهی روحیست ، بر زمین مین کاری شده درختیست ، بر پوست کشیدهی شب پگاه شنگیست ....
🌸این فلات بزرگ هزارهها در خود پیچیدهاست . آن جان جوان که اینک پیریست جهاندیده ، نه چون نژادی برتر یا آیینی محقر ، بسان انسانی جستجوگر سدهها در پوستین گیتی ، در خویش و در تاریخ آدمی، در خود توغُل و تقلا کرده ، در خیالهای مردمانش رسته و بالیده ، زخمها دیده و رنجها برده ، زشتیها چشیده و گاه خود نیز بدیها کرده ، تا کردههایش گفتههایش و هویهایش تراشیده و پاکیزه شده ، تا از بطن کنکاش بشری و در زهدان احتمال درپیچیدن و آغشتن به خوبیها و خردها به فرهنگی مهربان واصل شده است.
🌺 اکنون نوروز از پرچین این فلات نیز برگذشته و آذر رنگیناش در رسم تابناک «اَدِر کأساً و ناولها»ی ملتها چرخ میخورد ، در رقصی بیهمانند ، و الوان نفسهای این پیر جوان ، حیبنیقظانِ چرخاچرخِ دامن زنان آزاده و مردان رهایی طلبیست که در کمرکش کوهستان زندگی به چکادها میاندیشند و جهد میکنند که بسا از اقلیم سیاهی بگذرند.
🌹 نوروز عهد جدیدیست برای همانانی که لطف عتیق در جنین رؤیاهایشان نهفته دارند ، وَ هم آنانی که ذوق جدید در آغوش جوانشان میبالد و میجوشد و میخروشد.
🌻ما بدین آفتاب سرآغازهاست که از گردنههای تاریخ درازدامن خود عبور کردهایم .
🌿 میمنت این رسم دیرین که کلاه جوانیی ما را بر سر زندگی میگذارد و پیراهن پیریی ما را هر سال از پیکر اندوهگین مردمان ما در میآورد و آرزوهای بزرگ و تازه بر جسم تازیانه خوردهی ما مینشاند ، همچنان ما را بر عهد شادمانی فرا میخواند .
🌹اگر سختجانیی ما نبود ، در آتش ویرانگر هجومها و ایلغارها ، و عهد ما بر شادمانه زیستن نبود در غبار نفسگیر و طاقت سوز خشم و اندوه و شکست ، این گمان که انسان را لابد از بند رهیدن خواهد بود و مرغ جان را از دام خشم و اندوه و انسداد ، ضرورت پریدن ، هرگز از سویدای دل مردمان و تمنای روح روشنگران برگ عیشی نمیرسید.
🌼نوروز هماره «عهد» ما خواهد بود ، چونان که بود و چندان که سال و ماه بیاید و برومند برآید از پیشانیی گیتی ، و بتابد در چشمهای شریف و ملتمس آزادی و عدالت.
🌸حالا هم ، ما سر قراری رسیدهایم که نوروز جوانی میکند در ما، پیرانه به او خیره شدهایم.نوروز در یک وجه صورت میخندد و در وجه دیگر میگرید ، همان که فیلسوفان و فرزانگان روایت کردهاند ، پیر_جوانِ نوزادهای در شولای هزاران سال پیچیده !
🌺 آمده است تا بگوید آدمی خود چراغ خود است ، خود آفتاب خویش است ، کلمات امروزش روشناییی فردای اوست ، هیمهی افسردهی رنجهایش شعلهی اشتیاق شادیهایش است .
🌻 آمده است بگوید انسان به فرحبخشی محتاج است ، به آغوش پسر ، دختر ، پدر ، مادر ، خواهر ، برادر، عاشق و معشوق، محب و محبوب ، رفیق و همسایه ، به همهی اینها نیازمند است ، تا از انسدادها و راهبندانها بگذرد و اقلیم اندوهگین ش را به وطن مألوف و معهودش تعالی بخشد.
🌿 نوروز هم خود مادر تاریخ است و هم از بطن تاریخ به دنیا میآید ، زیرا «عهد» است ، و عهدها یا پیمانها ، هم خود قرار اند و هم سرزمین و کافهی قرار!
🌼 اینجا ، پیشاپیش ، شعله میسازیم تا در روشنای پاکیزه و لطیف آن ، چهرهی سختی دیدهی همنوردان و همبندان خویش را به مهر ببینیم ، به آنان دستهگلی از آرزوی خوش هدیه دهیم و از دستان شان تماشای دشت گلی بگیریم از حال خوب !
🌿 نوروز را چنین شروع میکنیم و چقدر آرزو که بر لبهایها سوخته ، چه بسیار از هوای دلپذیر دیدارها که پشت دیوارهای جهان از چنگ ما گریخته و چه انبوه دوستیها که از دست رفته ، اما نوروز آمده است بگوید باید از نو آغاز کرد ، که این شدنیست و میگوید : خود دلیل سرآغازهای همیشه است .
🌺 نوروز بر شما مبارک باشد.
🔹ایران فردا
#نوروز
#ایران_فردا
https://bit.ly/3ImsBsB
https://t.me/iranfardamag
از نو باید آغاز کرد
@iranfardamag
🌹سرآغاز چون «عهد» است ، نه از آن عهدها که اگر شکست مکافات دارد و زیستن را در رنج مستقر کرده ، نه ! بلکه از آن عهدها که در مسیر زیستن آن را یافتهایم و بی آنکه بدانیم با او عهد کردهایم و هر سال تجدید عهد میکنیم.
🌸«نوروز» مژدهایست نوشین مستان زخمجان را در صبح قدح شکستهی خردمندان ، جرعهی پیغامیست احرار را در فقدان شراب آزادی ، نامهی عهدیست هنگام بیهوده شدن در جهان ، میثاقیست جانهای زنان و مردان عاشق را ، کلمه ایست در وقت افتادن سوگ از پی سوگ ، چراغیست بر پیش راه رندان بلاکش ، چشم بیداریست در شب دیجور بیپناهی ، در میانهی بودن و نبودن رویش جوانهایست ، در هوای سموم جنگ و مرگ نفخهی روحیست ، بر زمین مین کاری شده درختیست ، بر پوست کشیدهی شب پگاه شنگیست ....
🌸این فلات بزرگ هزارهها در خود پیچیدهاست . آن جان جوان که اینک پیریست جهاندیده ، نه چون نژادی برتر یا آیینی محقر ، بسان انسانی جستجوگر سدهها در پوستین گیتی ، در خویش و در تاریخ آدمی، در خود توغُل و تقلا کرده ، در خیالهای مردمانش رسته و بالیده ، زخمها دیده و رنجها برده ، زشتیها چشیده و گاه خود نیز بدیها کرده ، تا کردههایش گفتههایش و هویهایش تراشیده و پاکیزه شده ، تا از بطن کنکاش بشری و در زهدان احتمال درپیچیدن و آغشتن به خوبیها و خردها به فرهنگی مهربان واصل شده است.
🌺 اکنون نوروز از پرچین این فلات نیز برگذشته و آذر رنگیناش در رسم تابناک «اَدِر کأساً و ناولها»ی ملتها چرخ میخورد ، در رقصی بیهمانند ، و الوان نفسهای این پیر جوان ، حیبنیقظانِ چرخاچرخِ دامن زنان آزاده و مردان رهایی طلبیست که در کمرکش کوهستان زندگی به چکادها میاندیشند و جهد میکنند که بسا از اقلیم سیاهی بگذرند.
🌹 نوروز عهد جدیدیست برای همانانی که لطف عتیق در جنین رؤیاهایشان نهفته دارند ، وَ هم آنانی که ذوق جدید در آغوش جوانشان میبالد و میجوشد و میخروشد.
🌻ما بدین آفتاب سرآغازهاست که از گردنههای تاریخ درازدامن خود عبور کردهایم .
🌿 میمنت این رسم دیرین که کلاه جوانیی ما را بر سر زندگی میگذارد و پیراهن پیریی ما را هر سال از پیکر اندوهگین مردمان ما در میآورد و آرزوهای بزرگ و تازه بر جسم تازیانه خوردهی ما مینشاند ، همچنان ما را بر عهد شادمانی فرا میخواند .
🌹اگر سختجانیی ما نبود ، در آتش ویرانگر هجومها و ایلغارها ، و عهد ما بر شادمانه زیستن نبود در غبار نفسگیر و طاقت سوز خشم و اندوه و شکست ، این گمان که انسان را لابد از بند رهیدن خواهد بود و مرغ جان را از دام خشم و اندوه و انسداد ، ضرورت پریدن ، هرگز از سویدای دل مردمان و تمنای روح روشنگران برگ عیشی نمیرسید.
🌼نوروز هماره «عهد» ما خواهد بود ، چونان که بود و چندان که سال و ماه بیاید و برومند برآید از پیشانیی گیتی ، و بتابد در چشمهای شریف و ملتمس آزادی و عدالت.
🌸حالا هم ، ما سر قراری رسیدهایم که نوروز جوانی میکند در ما، پیرانه به او خیره شدهایم.نوروز در یک وجه صورت میخندد و در وجه دیگر میگرید ، همان که فیلسوفان و فرزانگان روایت کردهاند ، پیر_جوانِ نوزادهای در شولای هزاران سال پیچیده !
🌺 آمده است تا بگوید آدمی خود چراغ خود است ، خود آفتاب خویش است ، کلمات امروزش روشناییی فردای اوست ، هیمهی افسردهی رنجهایش شعلهی اشتیاق شادیهایش است .
🌻 آمده است بگوید انسان به فرحبخشی محتاج است ، به آغوش پسر ، دختر ، پدر ، مادر ، خواهر ، برادر، عاشق و معشوق، محب و محبوب ، رفیق و همسایه ، به همهی اینها نیازمند است ، تا از انسدادها و راهبندانها بگذرد و اقلیم اندوهگین ش را به وطن مألوف و معهودش تعالی بخشد.
🌿 نوروز هم خود مادر تاریخ است و هم از بطن تاریخ به دنیا میآید ، زیرا «عهد» است ، و عهدها یا پیمانها ، هم خود قرار اند و هم سرزمین و کافهی قرار!
🌼 اینجا ، پیشاپیش ، شعله میسازیم تا در روشنای پاکیزه و لطیف آن ، چهرهی سختی دیدهی همنوردان و همبندان خویش را به مهر ببینیم ، به آنان دستهگلی از آرزوی خوش هدیه دهیم و از دستان شان تماشای دشت گلی بگیریم از حال خوب !
🌿 نوروز را چنین شروع میکنیم و چقدر آرزو که بر لبهایها سوخته ، چه بسیار از هوای دلپذیر دیدارها که پشت دیوارهای جهان از چنگ ما گریخته و چه انبوه دوستیها که از دست رفته ، اما نوروز آمده است بگوید باید از نو آغاز کرد ، که این شدنیست و میگوید : خود دلیل سرآغازهای همیشه است .
🌺 نوروز بر شما مبارک باشد.
🔹ایران فردا
#نوروز
#ایران_فردا
https://bit.ly/3ImsBsB
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🌺 نوروز: دلیل سرآغازهای همیشه
@iranfardamag 🌹سرآغاز چون «عهد» است ، نه از آن عهدها که اگر شکست مکافات دارد و زیستن را در رنج مستقر کرده ، نه ! بلکه از آن عهدها که در مسیر زیستن آن را یافتهایم و بی آنکه بدانیم با او عهد کردهایم و هر سال تجدید عهد میکنیم. 🌸«نوروز» مژدهایست نوشین…
🔴 ساختار های دوگانه یا دوگانگی ساختاری؟!
💠 محمود عمرانی
@iranfardamag
🔸 پس از پیروزی انقلاب سال۱۳۵۷ و به دلیل عدم اعتماد به وزارت خانه ها و ادارات و نهاد های پیش از انقلاب، ساختار های دوگانه ای در ایران به وجود امد که برخی از انها پس از مدتی در هم ادغام شدند و برخی دیگر حتی پس از گذشت ۴۳ سال از انقلاب همچنان باقی مانده اند.
🔺 در زیر به برخی از انها اشاره می کنم:
۱-در قانون اساسی مصوب سال ۱۳۵۸ و به دلیل توزیع قدرت و جلوگیری از انحصار ان در یک نهاد،رهبری و ریاست جمهوری و نخست وزیری مصوب گردید که به دلیل مشکلاتی که در اجرا به وجود امد،در قانون اساسی مصوب سال ۱۳۶۸ پست نخست وزیری حذف و رهبری و ریاست جمهوری همچنان برقرار است.
۲-به دلیل عدم اعتماد به ارتش باقی مانده از زمان شاه و به عنوان حفظ انقلاب و احیانا صدور ان به سایر کشور ها،سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شکل گرفت.
۳-در کنار نیروی انتظامی(شهربانی)کمیته های انقلاب به وجود امدند که پس از مدتی در نیروی انتظامی ادغام گردیدند و خود اشکال دیگری از نیروها را مانند گشت های ارشاد و…. به وجود آوردند.
۴-در بعد از انقلاب با وجود وزارت کشاورزی سازمان جهاد سازندگی ایجاد شد که بعد از مدتی به وزارت جهاد سازندگی تبدیل شد و در آخر نیز وزارت جهاد سازندگی با وزارت کشاورزی ادغام و وزارت جهاد و کشاورزی پدید آمد.
۵-در کنار دادگاه های زیر مجموعهی قوه قضاییه ،دادگاه انقلاب نیز تشکیل شد.
۶-وزارت اطلاعات جایگزین سازمان اطلاعات و امنیت کشور(ساواک) گردید و پس از مدتی. سازمان اطلاعات سپاه رسمیت پیدا کرد و همچنان باقی است.
۷-در کنار هر استاندار و فرماندار و شهردار، امامان جمعه به وجود امدندکه بعضا در برخی از امور اجرایی اعمال نظر کرده و می کنند.
۸-مجلس شورای ابتدا ملی و بعد اسلامی به عنوان نهاد قانون گزاری در قانون اساسی پیش بینی و تصویب شد و بعد ها مجلس تشخیص مصلحت نظام که ان هم اقدام به وضع قانون می کند شکل گرفت.
🔸 در حال حاضر ایران دارای دو نهاد رهبری و ریاست جمهوری، دو نیروی نظامی(ارتش و سپاه) ، دو نیروی امنیتی(وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه)، دو دادگاه(دادگستری و انقلاب) ، دو نهاد قانون گزار(مجلس شورا و مجلس تشخیص مصلحت نظام) ، دونهاد تصمیمگیر در هر استان (استاندار و امام جمعه) و .... می باشد که بعضا شرح وظایف و اختیارات انها روشن نیست و گاه فعالیت های موازی این نهاد ها موجبات رقابت و حسادت و درگیری بین ان هارا فراهم می کند.
🔺 حال با توجه به مشکلات متعددی که در طی این 43 سال در راستای مدیریت کشور به وجود آمده اساسا این سوال مطرح شده که مدیریت کشور چه نیازی به این همه ساختارهای دوگانه و گاه چند گانه که بودجه های کلانی نیز صرف نگاهداری از آنها شده می باشد و ایا این یکی از مشکلات اساسی ، زیربنایی و ساختاری مدیریتی کشور نیست که تا حل آن امکان ورود به حل سایر مسائل و بحرانهای کشور را منتفی می سازد؟!
#محمود_عمرانی
#دوگانگی_ساختاری
#ساختارهای_دوگانه
https://bit.ly/3ucJWPw
https://t.me/iranfardamag
💠 محمود عمرانی
@iranfardamag
🔸 پس از پیروزی انقلاب سال۱۳۵۷ و به دلیل عدم اعتماد به وزارت خانه ها و ادارات و نهاد های پیش از انقلاب، ساختار های دوگانه ای در ایران به وجود امد که برخی از انها پس از مدتی در هم ادغام شدند و برخی دیگر حتی پس از گذشت ۴۳ سال از انقلاب همچنان باقی مانده اند.
🔺 در زیر به برخی از انها اشاره می کنم:
۱-در قانون اساسی مصوب سال ۱۳۵۸ و به دلیل توزیع قدرت و جلوگیری از انحصار ان در یک نهاد،رهبری و ریاست جمهوری و نخست وزیری مصوب گردید که به دلیل مشکلاتی که در اجرا به وجود امد،در قانون اساسی مصوب سال ۱۳۶۸ پست نخست وزیری حذف و رهبری و ریاست جمهوری همچنان برقرار است.
۲-به دلیل عدم اعتماد به ارتش باقی مانده از زمان شاه و به عنوان حفظ انقلاب و احیانا صدور ان به سایر کشور ها،سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شکل گرفت.
۳-در کنار نیروی انتظامی(شهربانی)کمیته های انقلاب به وجود امدند که پس از مدتی در نیروی انتظامی ادغام گردیدند و خود اشکال دیگری از نیروها را مانند گشت های ارشاد و…. به وجود آوردند.
۴-در بعد از انقلاب با وجود وزارت کشاورزی سازمان جهاد سازندگی ایجاد شد که بعد از مدتی به وزارت جهاد سازندگی تبدیل شد و در آخر نیز وزارت جهاد سازندگی با وزارت کشاورزی ادغام و وزارت جهاد و کشاورزی پدید آمد.
۵-در کنار دادگاه های زیر مجموعهی قوه قضاییه ،دادگاه انقلاب نیز تشکیل شد.
۶-وزارت اطلاعات جایگزین سازمان اطلاعات و امنیت کشور(ساواک) گردید و پس از مدتی. سازمان اطلاعات سپاه رسمیت پیدا کرد و همچنان باقی است.
۷-در کنار هر استاندار و فرماندار و شهردار، امامان جمعه به وجود امدندکه بعضا در برخی از امور اجرایی اعمال نظر کرده و می کنند.
۸-مجلس شورای ابتدا ملی و بعد اسلامی به عنوان نهاد قانون گزاری در قانون اساسی پیش بینی و تصویب شد و بعد ها مجلس تشخیص مصلحت نظام که ان هم اقدام به وضع قانون می کند شکل گرفت.
🔸 در حال حاضر ایران دارای دو نهاد رهبری و ریاست جمهوری، دو نیروی نظامی(ارتش و سپاه) ، دو نیروی امنیتی(وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه)، دو دادگاه(دادگستری و انقلاب) ، دو نهاد قانون گزار(مجلس شورا و مجلس تشخیص مصلحت نظام) ، دونهاد تصمیمگیر در هر استان (استاندار و امام جمعه) و .... می باشد که بعضا شرح وظایف و اختیارات انها روشن نیست و گاه فعالیت های موازی این نهاد ها موجبات رقابت و حسادت و درگیری بین ان هارا فراهم می کند.
🔺 حال با توجه به مشکلات متعددی که در طی این 43 سال در راستای مدیریت کشور به وجود آمده اساسا این سوال مطرح شده که مدیریت کشور چه نیازی به این همه ساختارهای دوگانه و گاه چند گانه که بودجه های کلانی نیز صرف نگاهداری از آنها شده می باشد و ایا این یکی از مشکلات اساسی ، زیربنایی و ساختاری مدیریتی کشور نیست که تا حل آن امکان ورود به حل سایر مسائل و بحرانهای کشور را منتفی می سازد؟!
#محمود_عمرانی
#دوگانگی_ساختاری
#ساختارهای_دوگانه
https://bit.ly/3ucJWPw
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 ساختار های دوگانه یا دوگانگی ساختاری؟!
💠 محمود عمرانی @iranfardamag 🔸 پس از پیروزی انقلاب سال۱۳۵۷ و به دلیل عدم اعتماد به وزارت خانه ها و ادارات و نهاد های پیش از انقلاب، ساختار های دوگانه ای در ایران به وجود امد که برخی از انها پس از مدتی در هم ادغام شدند و برخی دیگر حتی پس از گذشت ۴۳ سال از…
🔴 این موسم عاشقی
🔷 مسعود میری
@iranfardamag
▪️ میانسالی و کهنسالی جادویی شگفت دارد . در جوانی شتابناکی و چالاکی روشنای صبح طریقت زندگانیست ، رسم مباهی ، قهرمانی و گردنفرازی عمل میکند و سالمندی را کندی و آهستگی راه میبرد. جوانی با آموزهی کهتری به دور مینگرد تا نزدیکتر آید و بکار روزگار بپردازد ، اما پیری را چَمِ مهتری ست که نزدیک را ببیند و حاصل عمل را اندر کشت و کنارهی دشتها و دریاهای دور به میراث بگذارد. آن شاطری و طراری و چالاکی با این عیاری و فرتوتی و ذکاء ، قیاس فصل بهار است و زمستان. که هر دو در جوار همند ولی این که زمستان است دانه در پوست نهان دارد تا به نرمی و نهفتگی ، دور از چشم معاینه ، در تخم دیدهی بصیرت بیاساید و ببالاید و در خود بشکند ، از سویدای جان دیگر شود ، جوانه زند و در پوستین گیتی بشکفد به پالودن خویش از خنگ کانای تیزچنگی؛ و آن که بهار است دانای شوق جوانکامیست ، تند آهنگ است و از نعمت صحبت دیرین باد و باران ، ابریشم طیبت بر جنین حقیقت دَر کشیده ، دامن تعجیل گشاده دارد برای صید دُرّ ثمین طرب . آن یک ، شراب تلخ صبر را از برای این می خوشگوار طرب نوشان است ، تا از دام مهتری ، شاهین کهتری را برهاند ، به بالا بجهد و چکادها در بامدادها مسخر گامهای رهنوردان جوانشان بشود.
🔺 این دو اقلیم را بسی گسلها درمینوردد ، لیک میل محبت در جماعت ، در شهد گل و ریحان پیچیدهاند و چون استوا خطی از میانه میگذرد که حد وصل جهان شیخ و شاب است. زمستان مادر بهار است ، که قربانِ جوانِ مو گُل افشان خویش میشود و در مرز خود و او ، تتمهی جان شیرینش را به نوباوهی شنگ بهاری میبخشد. نوروز سرحد و مرز دستگردان جهان خسته به جان شوریده است . پیر از پای افتادهی اسفند را ، در این بزم و رزم ، یارای دستار افکندن اگر نباشد ، تمنای جهد و شتابش را بِه که به فروردین چابک و رقصنده سخاوت کند ، تا برودت هوا اعتدالی شود و آفت سردی از پوست بریزد ، زیرا چنان که حضرت شیخ اجل فرمود :
«اوان منقل آتش گذشت و خانهی گرم
زمان برکهی آبست و صفهی ایوان»
▪️ نوروز سرحد گسلهاست ، که آنچه برای شیخ و پیر بدفعلیست و در قبای قباحت جای میگیرد ، بسا که بر جوان ، نیک عملی ست ، که در پیراهن احسان و پسند عیان میشود. نوروز نیروی نویافتهی آدمیان را برمیانگیزاند تا در خودافتادگی و فترت جایش را به شطاحی و زرنگی بسپرد.
🔺 جامعهی ما ، جهان ما ، انسان ما ، و جان ما همین حالا در پیری عمر میگذراند ، اما دریغ که از جادوی شگفت دیرسالیی خود بیبهره است ، چون نمیتواند از دیوار سنگیی باورهای سخت اکنون بجهد. داستان زمستان اندازهای دارد ، در آغوش ایامی معدود و محدود نکوست ، تا خُنُکی به اندازه است لطف دارد ، اما اگر سردی همهی فصول را تسخیر کند ، پوست را میکِشد و گوشت را فاسد میکند. این سنتِ حیات و بقاست که به هر فصل به تقدیر طبیعی قدر بیند و جز این اگر بیاید، فلاکت میآورد و کلاه کمخردی بر سرمان مینهد. سنتها و میراث گذشتگان نیز چنین است. نوروز شگفتانهی این تبدیل و تغییر کوچکی است که اقوال و ابدان و احوال ما در دامن آن به جوانی چشم میگشاید. به نوروز ، به جوانیی تجدد و تمدن نوآمده باید اعتماد کرد ، پیر سنت را در آغوشش افکند تا از واماندگیهایی که رسم او شده بپرهیزد ، شاید سحرگه زکنار او جوان برخیزد.
▪️ نوروز به جد و شکوه در عهد ساسانیان به خود آمد و در سنت شهر_ یاری و شهریاری میان مردمان و ملوک سرزمینهای این فرهنگ مشترک سایهی مهربانش را گسترد.هر چند بسی عالمان که بر این باورند پیشتر از آن نتوان به رسم نوروز در تاریخ اشاره کرد ، اما همین تاریخ در دست ، نشان میدهد که در وقت تازش تازیان ، چنان در ذوق و پسند ایرانیان و ملل پیوسته ، این «گاهِ» شاد و جوان ، خوش نشسته بود که تو گویی چند هزاره از سر آن عمر گذشته باشد. محدثان و مورخان نخستین مسلمان در گزارشهای کمشمار موجود آوردهاند که در عِداد اندک آثاری که از میراث آباء و اجداد ما بر جای مانده، یا احتوای کتابهایی چند که از پهلوی به عربی بازگردانیده شده ، ابوابی در باب «نیروز و مهرجان» به نگارش در آمده. تا به تای اوراق سنت خداینامک نویسی (در غرب و مرکز ایران) و سنت پهلوانی نویسی(سیکسران و البیکار در شرق ایران) و ایضاً اندرزنامه نویسی و داستانگویی ( کلیله و هزار افسان ) ، فصل مشترکی مییابیم که به اعیاد و «نواریز» مرتبط است....
متن کامل :
https://bit.ly/3Ju3MfM
#نوروز
#مسعود_میری
https://t.me/iranfardamag
🔷 مسعود میری
@iranfardamag
▪️ میانسالی و کهنسالی جادویی شگفت دارد . در جوانی شتابناکی و چالاکی روشنای صبح طریقت زندگانیست ، رسم مباهی ، قهرمانی و گردنفرازی عمل میکند و سالمندی را کندی و آهستگی راه میبرد. جوانی با آموزهی کهتری به دور مینگرد تا نزدیکتر آید و بکار روزگار بپردازد ، اما پیری را چَمِ مهتری ست که نزدیک را ببیند و حاصل عمل را اندر کشت و کنارهی دشتها و دریاهای دور به میراث بگذارد. آن شاطری و طراری و چالاکی با این عیاری و فرتوتی و ذکاء ، قیاس فصل بهار است و زمستان. که هر دو در جوار همند ولی این که زمستان است دانه در پوست نهان دارد تا به نرمی و نهفتگی ، دور از چشم معاینه ، در تخم دیدهی بصیرت بیاساید و ببالاید و در خود بشکند ، از سویدای جان دیگر شود ، جوانه زند و در پوستین گیتی بشکفد به پالودن خویش از خنگ کانای تیزچنگی؛ و آن که بهار است دانای شوق جوانکامیست ، تند آهنگ است و از نعمت صحبت دیرین باد و باران ، ابریشم طیبت بر جنین حقیقت دَر کشیده ، دامن تعجیل گشاده دارد برای صید دُرّ ثمین طرب . آن یک ، شراب تلخ صبر را از برای این می خوشگوار طرب نوشان است ، تا از دام مهتری ، شاهین کهتری را برهاند ، به بالا بجهد و چکادها در بامدادها مسخر گامهای رهنوردان جوانشان بشود.
🔺 این دو اقلیم را بسی گسلها درمینوردد ، لیک میل محبت در جماعت ، در شهد گل و ریحان پیچیدهاند و چون استوا خطی از میانه میگذرد که حد وصل جهان شیخ و شاب است. زمستان مادر بهار است ، که قربانِ جوانِ مو گُل افشان خویش میشود و در مرز خود و او ، تتمهی جان شیرینش را به نوباوهی شنگ بهاری میبخشد. نوروز سرحد و مرز دستگردان جهان خسته به جان شوریده است . پیر از پای افتادهی اسفند را ، در این بزم و رزم ، یارای دستار افکندن اگر نباشد ، تمنای جهد و شتابش را بِه که به فروردین چابک و رقصنده سخاوت کند ، تا برودت هوا اعتدالی شود و آفت سردی از پوست بریزد ، زیرا چنان که حضرت شیخ اجل فرمود :
«اوان منقل آتش گذشت و خانهی گرم
زمان برکهی آبست و صفهی ایوان»
▪️ نوروز سرحد گسلهاست ، که آنچه برای شیخ و پیر بدفعلیست و در قبای قباحت جای میگیرد ، بسا که بر جوان ، نیک عملی ست ، که در پیراهن احسان و پسند عیان میشود. نوروز نیروی نویافتهی آدمیان را برمیانگیزاند تا در خودافتادگی و فترت جایش را به شطاحی و زرنگی بسپرد.
🔺 جامعهی ما ، جهان ما ، انسان ما ، و جان ما همین حالا در پیری عمر میگذراند ، اما دریغ که از جادوی شگفت دیرسالیی خود بیبهره است ، چون نمیتواند از دیوار سنگیی باورهای سخت اکنون بجهد. داستان زمستان اندازهای دارد ، در آغوش ایامی معدود و محدود نکوست ، تا خُنُکی به اندازه است لطف دارد ، اما اگر سردی همهی فصول را تسخیر کند ، پوست را میکِشد و گوشت را فاسد میکند. این سنتِ حیات و بقاست که به هر فصل به تقدیر طبیعی قدر بیند و جز این اگر بیاید، فلاکت میآورد و کلاه کمخردی بر سرمان مینهد. سنتها و میراث گذشتگان نیز چنین است. نوروز شگفتانهی این تبدیل و تغییر کوچکی است که اقوال و ابدان و احوال ما در دامن آن به جوانی چشم میگشاید. به نوروز ، به جوانیی تجدد و تمدن نوآمده باید اعتماد کرد ، پیر سنت را در آغوشش افکند تا از واماندگیهایی که رسم او شده بپرهیزد ، شاید سحرگه زکنار او جوان برخیزد.
▪️ نوروز به جد و شکوه در عهد ساسانیان به خود آمد و در سنت شهر_ یاری و شهریاری میان مردمان و ملوک سرزمینهای این فرهنگ مشترک سایهی مهربانش را گسترد.هر چند بسی عالمان که بر این باورند پیشتر از آن نتوان به رسم نوروز در تاریخ اشاره کرد ، اما همین تاریخ در دست ، نشان میدهد که در وقت تازش تازیان ، چنان در ذوق و پسند ایرانیان و ملل پیوسته ، این «گاهِ» شاد و جوان ، خوش نشسته بود که تو گویی چند هزاره از سر آن عمر گذشته باشد. محدثان و مورخان نخستین مسلمان در گزارشهای کمشمار موجود آوردهاند که در عِداد اندک آثاری که از میراث آباء و اجداد ما بر جای مانده، یا احتوای کتابهایی چند که از پهلوی به عربی بازگردانیده شده ، ابوابی در باب «نیروز و مهرجان» به نگارش در آمده. تا به تای اوراق سنت خداینامک نویسی (در غرب و مرکز ایران) و سنت پهلوانی نویسی(سیکسران و البیکار در شرق ایران) و ایضاً اندرزنامه نویسی و داستانگویی ( کلیله و هزار افسان ) ، فصل مشترکی مییابیم که به اعیاد و «نواریز» مرتبط است....
متن کامل :
https://bit.ly/3Ju3MfM
#نوروز
#مسعود_میری
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 این موسم عاشقی
🔷 مسعود میری @iranfardamag ▪️ میانسالی و کهنسالی جادویی شگفت دارد . در جوانی شتابناکی و چالاکی روشنای صبح طریقت زندگانیست ، رسم مباهی ، قهرمانی و گردنفرازی عمل میکند و سالمندی را کندی و آهستگی راه میبرد. جوانی با آموزهی کهتری به دور مینگرد تا نزدیکتر…
🔴 چرا انقلاب 1357 ضداستعماری هم بود؟
🔷 حسین رفیعی
@iranfardamag
✅ مقدمه
🔻 استعمار یک محتوا دارد و یک شکل. محتوای استعمار در حدود 500 سال گذشته به دخالت و تأثیرگذاری کشورهای متروپل – پیشرفته اروپایی و بعداً آمریکا- در کشور حاشیهای- عقبمانده- آسیایی، آفریقایی و آمریکای لاتین است.
▪️ شکل استعمار؛ گاهی حکومت مستقیم استعمارگران است، مانند هند توسط انگلیس و الجزایر توسط فرانسه. گاهی نفوذ در هیأت حاکمه کشورهاست مانند نفوذ انگلیس از دوران صفویه و نفوذ روس- انگلیس در دوران قاجار و تا نیمههای دوران رضاشاه و البته بیشتر انگلیس و آلمان در نیمه دوم حکومت رضاشاه و انگلیس- آمریکا، پس از 1320 و البته بازهم بیشتر انگلیس و نقش آمریکا- انگلیس در کودتای 1332 و پررنگتر شدن نقش آمریکا تا 1343 که نقش آمریکا مؤثرتر از انگلیس میشود. دقیقاً از کابینه منصور، ترور منصور هم در کشاکش جابجایی نقش این دو استعمارگر، معنی میدهد.
رابطهی به قدرت رسیدن خاندان پهلوی و استعمار
🔻میدانیم و مدرک و سند به اندازه کافی وجود دارد که رضاخان را انگلیسیها در توافق با انقلابیون بلشویک سرکار آوردند و او را نمایندهی «بورژوازی ملی» به روشنفکرانما جا زدند. در مجلس چهارم، فراکسیون اقلیت که 12 نفر بودند به رهبری مدرس، مصدق، ملکالشعراء بهار و... با طرح استعمارگران- تغییر سلطنت قاجار به پهلوی- مخالفت کردند ولی رضاخان با توطئه و تمهیداتی که فراهم کرده بود و با حمایت فراکسیون سوسیالیست به رهبری سلیمان میرزا اسکندری و مشورت مرتب سفارت انگلیس، جلب حمایت مراجع حوزههای قم و عراق؛ از جمهوری صرفنظر کرد ولی رضاشاه شد. جوهر این تغییر توسط مسئولان نظامی- سیاسی انگلیسیهای تهران- بغداد آمده بود. ضرورت این کار از منظر انگلیسیها تشکیل یک دولت مرکزی قدرتمند و حفاظت از لولههای نفت جنوب بود که دیگر نمیشد با سران قبایل آن را حفظ کرد و ضمناً در غیبت تأثیرگذاری عمدهی جانشینان تزار در روسیه، انگلیس از موقعیت باید استفاده میکرد و در ایران هژمون میشد.
✅ چرخش بهطرف آلمان
▪️ در وسط دوران پادشاهی رضاشاه، قدرت جدیدی در اروپا ظاهر شد با توانی قابل ملاحظه: آلمان هیتلری. رضاشاه که عنان او در دست دیکتاتوری استبدادی آغشته به ناسیونالیسم ضدمذهبی بود، اشتباه محاسبه کرد. نژاد آریایی هم او را بیشتر فریب داد به سوی آلمان متمایل شد. نتیجه؛ اشغال ایران در سوم شهریور 1320 و سقوط او بود.
✅ نقش استعمار در تداوم سلطنت پهلوی
🔻 پس از اشغال ایران، بازهم استعمارگران تصمیمگیر اصلی بودند. جمهوریت یا تداوم سلطنت پهلوی مطرح بود. کارشناس برجستهی مسائل ایران، خانم لمبتون که آن موقع در سفارت انگلیس در تهران خدمت میکرد و جامعهی ایران را از هر کارشناس خارجی دیگر بهتر میشناخت؛ تداوم سلطنت پهلوی را توصیه کرد و انگلیس، شوروی و آمریکا را به این امر متقاعد ساختند و مرحوم محمدعلی خان فروغی هم نقش داشت و علیرغم جفاهای رضاشاه به او، مصلحت را در این دید. پس محمدرضاشاه با طرح استعمارگران به پادشاهی رسید.
✅ نهضت ملی و استعمار
▪️ با سقوط دیکتاتور نظامی با تجربه و به پادشاهی رسیدنمحمدرضاشاه، شاه جوان که نه ویژگیهای پدر را داشت و نه هنوز با بافت نهاد پادشاهی به همگونی کامل رسیده بود، نتوانست در مقابل نهضت ملی که نماد آن دکتر مصدق و جبهه ملی بود، بایستد و به ناچار تحمل و تعامل را در پیش گرفت و صبر و انتظار پیشه کرد.
🔻 نهضت ملی، یعنی؛ ملّی کردن قدرت و سیاست، یعنی، نفی استعمار و استبداد که ملیون در این راستا حرکت میکردند. ملّی شدن نفت بخش ملموس و عینی این هدف و سوژهی بسیار خوب، مؤثر، ملّي و همه فهم بود. استعمار انگلیس که در جنگهای اول و دوم جهانی تضعیف شده بود و به استعمار درجه دو تبدیل شده بود استعمار تازه نفسی را به خدمت گرفت و با آمریکا، نهضت ملّی را شکست دادند، در حالیکه مصدق در ملّی شدن نفت، هم در محافل حقوقی جهانی و هم در اندیشهی روشنفکران جهان و هم در مشی رهبران استقلالخواه جهان- ناصر، تیتو، قوام نکرومه، سوکارنو و...- از حمایت و محبوبیت برخوردار بود و ایران پرچمدار استقلال کشورهای تحت استعمار و انگیزش جنبش عدم تعهد شده بود.
▪️ محمدرضا شاه که ذاتاً؛ ترسو، منفعل و فاقد ابتکار بود، با حمایت استعمارگران به حکومت بازگشت. او از خیر پادشاهی گذشته و به ایتالیا فرار کرده بود و استعمار این را نمیخواست...
متن کامل :
https://bit.ly/3wwVT5z
#انقلاب_1357
#حسین_رفیعی
#وجه_ضداستعماری_انقلاب_57
https://t.me/iranfardamag
🔷 حسین رفیعی
@iranfardamag
✅ مقدمه
🔻 استعمار یک محتوا دارد و یک شکل. محتوای استعمار در حدود 500 سال گذشته به دخالت و تأثیرگذاری کشورهای متروپل – پیشرفته اروپایی و بعداً آمریکا- در کشور حاشیهای- عقبمانده- آسیایی، آفریقایی و آمریکای لاتین است.
▪️ شکل استعمار؛ گاهی حکومت مستقیم استعمارگران است، مانند هند توسط انگلیس و الجزایر توسط فرانسه. گاهی نفوذ در هیأت حاکمه کشورهاست مانند نفوذ انگلیس از دوران صفویه و نفوذ روس- انگلیس در دوران قاجار و تا نیمههای دوران رضاشاه و البته بیشتر انگلیس و آلمان در نیمه دوم حکومت رضاشاه و انگلیس- آمریکا، پس از 1320 و البته بازهم بیشتر انگلیس و نقش آمریکا- انگلیس در کودتای 1332 و پررنگتر شدن نقش آمریکا تا 1343 که نقش آمریکا مؤثرتر از انگلیس میشود. دقیقاً از کابینه منصور، ترور منصور هم در کشاکش جابجایی نقش این دو استعمارگر، معنی میدهد.
رابطهی به قدرت رسیدن خاندان پهلوی و استعمار
🔻میدانیم و مدرک و سند به اندازه کافی وجود دارد که رضاخان را انگلیسیها در توافق با انقلابیون بلشویک سرکار آوردند و او را نمایندهی «بورژوازی ملی» به روشنفکرانما جا زدند. در مجلس چهارم، فراکسیون اقلیت که 12 نفر بودند به رهبری مدرس، مصدق، ملکالشعراء بهار و... با طرح استعمارگران- تغییر سلطنت قاجار به پهلوی- مخالفت کردند ولی رضاخان با توطئه و تمهیداتی که فراهم کرده بود و با حمایت فراکسیون سوسیالیست به رهبری سلیمان میرزا اسکندری و مشورت مرتب سفارت انگلیس، جلب حمایت مراجع حوزههای قم و عراق؛ از جمهوری صرفنظر کرد ولی رضاشاه شد. جوهر این تغییر توسط مسئولان نظامی- سیاسی انگلیسیهای تهران- بغداد آمده بود. ضرورت این کار از منظر انگلیسیها تشکیل یک دولت مرکزی قدرتمند و حفاظت از لولههای نفت جنوب بود که دیگر نمیشد با سران قبایل آن را حفظ کرد و ضمناً در غیبت تأثیرگذاری عمدهی جانشینان تزار در روسیه، انگلیس از موقعیت باید استفاده میکرد و در ایران هژمون میشد.
✅ چرخش بهطرف آلمان
▪️ در وسط دوران پادشاهی رضاشاه، قدرت جدیدی در اروپا ظاهر شد با توانی قابل ملاحظه: آلمان هیتلری. رضاشاه که عنان او در دست دیکتاتوری استبدادی آغشته به ناسیونالیسم ضدمذهبی بود، اشتباه محاسبه کرد. نژاد آریایی هم او را بیشتر فریب داد به سوی آلمان متمایل شد. نتیجه؛ اشغال ایران در سوم شهریور 1320 و سقوط او بود.
✅ نقش استعمار در تداوم سلطنت پهلوی
🔻 پس از اشغال ایران، بازهم استعمارگران تصمیمگیر اصلی بودند. جمهوریت یا تداوم سلطنت پهلوی مطرح بود. کارشناس برجستهی مسائل ایران، خانم لمبتون که آن موقع در سفارت انگلیس در تهران خدمت میکرد و جامعهی ایران را از هر کارشناس خارجی دیگر بهتر میشناخت؛ تداوم سلطنت پهلوی را توصیه کرد و انگلیس، شوروی و آمریکا را به این امر متقاعد ساختند و مرحوم محمدعلی خان فروغی هم نقش داشت و علیرغم جفاهای رضاشاه به او، مصلحت را در این دید. پس محمدرضاشاه با طرح استعمارگران به پادشاهی رسید.
✅ نهضت ملی و استعمار
▪️ با سقوط دیکتاتور نظامی با تجربه و به پادشاهی رسیدنمحمدرضاشاه، شاه جوان که نه ویژگیهای پدر را داشت و نه هنوز با بافت نهاد پادشاهی به همگونی کامل رسیده بود، نتوانست در مقابل نهضت ملی که نماد آن دکتر مصدق و جبهه ملی بود، بایستد و به ناچار تحمل و تعامل را در پیش گرفت و صبر و انتظار پیشه کرد.
🔻 نهضت ملی، یعنی؛ ملّی کردن قدرت و سیاست، یعنی، نفی استعمار و استبداد که ملیون در این راستا حرکت میکردند. ملّی شدن نفت بخش ملموس و عینی این هدف و سوژهی بسیار خوب، مؤثر، ملّي و همه فهم بود. استعمار انگلیس که در جنگهای اول و دوم جهانی تضعیف شده بود و به استعمار درجه دو تبدیل شده بود استعمار تازه نفسی را به خدمت گرفت و با آمریکا، نهضت ملّی را شکست دادند، در حالیکه مصدق در ملّی شدن نفت، هم در محافل حقوقی جهانی و هم در اندیشهی روشنفکران جهان و هم در مشی رهبران استقلالخواه جهان- ناصر، تیتو، قوام نکرومه، سوکارنو و...- از حمایت و محبوبیت برخوردار بود و ایران پرچمدار استقلال کشورهای تحت استعمار و انگیزش جنبش عدم تعهد شده بود.
▪️ محمدرضا شاه که ذاتاً؛ ترسو، منفعل و فاقد ابتکار بود، با حمایت استعمارگران به حکومت بازگشت. او از خیر پادشاهی گذشته و به ایتالیا فرار کرده بود و استعمار این را نمیخواست...
متن کامل :
https://bit.ly/3wwVT5z
#انقلاب_1357
#حسین_رفیعی
#وجه_ضداستعماری_انقلاب_57
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 چرا انقلاب 1357 ضداستعماری هم بود؟!
🔷 حسین رفیعی @iranfardamag ✅ مقدمه 🔻 استعمار یک محتوا دارد و یک شکل. محتوای استعمار در حدود 500 سال گذشته به دخالت و تأثیرگذاری کشورهای متروپل – پیشرفته اروپایی و بعداً آمریکا- در کشور حاشیهای- عقبمانده- آسیایی، آفریقایی و آمریکای لاتین است. ▪️ شکل…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺 نوروز : همایون شجریان
▪️ آهنگساز : شهرام پورناظری
🔸 ترانه سرا : اسحاق کلهر
▪️ آهنگساز : شهرام پورناظری
🔸 ترانه سرا : اسحاق کلهر