❇️ داستان تکراری یارانههای پنهان
🔶 سمانه گلاب
@iranfardamag
▪️چند ماهی است که بار دیگر زمزمههای افزایش قیمت حاملهای انرژی از جمله بنزین در قالب پرداخت سهمیه به هر فرد شنیده میشود. انتقادها نسبت به افزایش قیمت حاملهای انرژی و اثراتی که بر اقتصاد به ویژه در شرایط تورمی و رکودی فعلی دارد بارها تکرار شده است اما تکرار چندباره این سیاست و تأکید بر اینکه راه برون رفت از همه مشکلات اقتصادی همین افزایش قیمتهاست ثابت میکند نیاز است بارها و بارها استدلالهای منتقدان مرور گردد تا شاید گوش شنوایی برای هشدارها پیدا شود و از یک شوک تورمی دیگر بر اقتصاد جلوگیری گردد. این نوشته به مرور استدلالهای مخالف افزایش قیمتهای بنزین پرداخته است.
🔻 اقتصاد انرژی و شکست بازار: برخی اقتصاددانان برجسته در حوزه انرژی مانند پل استیونسون استدلال میکنند که انرژی از مصادیق شکست بازار است؛ به این معنی که استفاده از ابزارهای قیمتی برای مدیریت تقاضا کافی نبوده و به موازات آن و حتی پیش از آن باید از ابزارهای غیر قیمتی نیز استفاده شود. در واقع آنچه تقاضای انرژی را تعیین میکند لوازم و دستگاههای انرژیبری است که در جامعه وجود دارد و قیمت اثر چندانی بر تقاضا ندارد. به همین دلیل در صورتی که در یک اقتصاد از نظر فنی امکان جایگزینی فناوری موجود با فناوریهایی با کارایی انرژی بالاتر نباشد یا این جایگزینی در چارچوب هزینه-فایده برای مصرفکنندگان صرفه اقتصادی نداشته باشد یا حتی با وجود صرفه اقتصادی به لحاظ مالی افراد امکان جایگزینی فناوری را نداشته باشند در این حالت برنامههای کاهش مصرف با توسل به ابزارهای قیمتی امکانپذیر نیست. به همین منظور اولویت دولتها باید استفاده از ابزارهای غیرقیمتی مانند اصلاح ناکارامدیها در زمین تولید، توزیع و مصرف انرژی و سرمایهگذاری برای جایگزین کردن وسایل انرژیبر باشد. باید پرسید در ایران کدام یک از شرایط زمینهای برای تغییر الگوی مصرف وجود دارد که باز هم بر طبل افزایش قیمت کوبیده میشود. آیا سیستم حمل و نقل عمومی قابلیت افزایش ظرفیت را دارد؟ آیا در شرایط رکود فعلی و تورم شدید و افزیش قیمت ارز صنایع ما توان پرداخت هزینه تغییر تکنولوژی را دارند؟ آیا کشور ما با توجه به بحرانهای موجود در سیاست خارجی امکان عقد قراردادهای بلندمدت برای واردات تکنولوژی را دارد؟ پاسخ به این پرسش ها چندان دشوار نیست.
▪️ قیمت نسبی قیمت مطلق: استدلال دیگری که حتی از طرف مردم غیرمتخصص در کوچه و خیابان نیز شنیده میشود این است که ادعای دولت مبنی بر اینکه ارزانفروشی حاملهای انرژی موجب مصرف بالای فرآوردهها شده نادرست است. تحلیلها نشان میدهد اگر قیمت سوخت را نسبت به قدرت خرید خانوار محاسبه کنیم در این حالت قیمت حاملهای انرژی در ایران جزو قیمتهای پایین نیست و در مواردی ادعا میشود که حتی از قیمتهای بالا در دنیاست. سوال این است چرا باید یک دولت در تعیین قیمت بسیاری از منابع حیاتی موجود در کشور از جمله منابع نیروی انسانی عرضه و تقاضای داخل و شرایط هزینهای داخل را در نظر بگیرد اما در مورد کالایی خاص به عنوان انرژی مبنای تعیین قیمت را بازار جهانی تعیین کند. به عبارت دیگر اگر مبنای قیمتها بازارهای جهانی است این موضوع در مورد تمام کالاها و خدمات مصداق دارد و اگر بحث عرضه و تقاضای داخلی مطرح است نمیتوان تنها انرژی را از این قاعده مستثنا نیست.
🔻فشار بر دهکهای فقیر: هرچند همیشه برای افزایش قیمت حاملهای انرژی بر لزوم حمایت از فقرا و توزیع عادلانه یارانهها تمرکز شده است اما محاسبات و تجارب مختلف نشان داده است که افزایش قیمتهای حاملهای انرژی بیشترین اثر منفی را بر گروههایی با درآمد پایینتر دارد. به عبارت دیگر هر چند این گروهها استفاده کمتری از یارانههای حاملهای انرژی دارند اما اثر افزایش قیمتها بر روی آنها بیشتر از سایر گروههاست و آنها را بیشتر متضرر میکند. در نتیجه اگر دولتها به هر دلیل به دنبال افزایش قیمتهای بنزین و سایر حاملهای انرژی هستند دستکم بهتر است شرافتمندانه دلایل دیگر خود را برای اجرای این سیاست اعلام کنند.....
متن کامل :
https://bit.ly/3G9179p
#یارانههای_پنهان
#فشار_بر_دهکهای_فقیر
#قیمت_نسبی_قیمت_مطلق
#اقتصاد_انرژی_و_شکست_بازار
#افزایش_قیمت_حاملهای_انرژی
#انحصار_ناکارامد_در_بازار_خودرو
#افزایش_نقدینگی_از_طریق_شوکهای_قیمتی
https://t.me/iranfardamag
🔶 سمانه گلاب
@iranfardamag
▪️چند ماهی است که بار دیگر زمزمههای افزایش قیمت حاملهای انرژی از جمله بنزین در قالب پرداخت سهمیه به هر فرد شنیده میشود. انتقادها نسبت به افزایش قیمت حاملهای انرژی و اثراتی که بر اقتصاد به ویژه در شرایط تورمی و رکودی فعلی دارد بارها تکرار شده است اما تکرار چندباره این سیاست و تأکید بر اینکه راه برون رفت از همه مشکلات اقتصادی همین افزایش قیمتهاست ثابت میکند نیاز است بارها و بارها استدلالهای منتقدان مرور گردد تا شاید گوش شنوایی برای هشدارها پیدا شود و از یک شوک تورمی دیگر بر اقتصاد جلوگیری گردد. این نوشته به مرور استدلالهای مخالف افزایش قیمتهای بنزین پرداخته است.
🔻 اقتصاد انرژی و شکست بازار: برخی اقتصاددانان برجسته در حوزه انرژی مانند پل استیونسون استدلال میکنند که انرژی از مصادیق شکست بازار است؛ به این معنی که استفاده از ابزارهای قیمتی برای مدیریت تقاضا کافی نبوده و به موازات آن و حتی پیش از آن باید از ابزارهای غیر قیمتی نیز استفاده شود. در واقع آنچه تقاضای انرژی را تعیین میکند لوازم و دستگاههای انرژیبری است که در جامعه وجود دارد و قیمت اثر چندانی بر تقاضا ندارد. به همین دلیل در صورتی که در یک اقتصاد از نظر فنی امکان جایگزینی فناوری موجود با فناوریهایی با کارایی انرژی بالاتر نباشد یا این جایگزینی در چارچوب هزینه-فایده برای مصرفکنندگان صرفه اقتصادی نداشته باشد یا حتی با وجود صرفه اقتصادی به لحاظ مالی افراد امکان جایگزینی فناوری را نداشته باشند در این حالت برنامههای کاهش مصرف با توسل به ابزارهای قیمتی امکانپذیر نیست. به همین منظور اولویت دولتها باید استفاده از ابزارهای غیرقیمتی مانند اصلاح ناکارامدیها در زمین تولید، توزیع و مصرف انرژی و سرمایهگذاری برای جایگزین کردن وسایل انرژیبر باشد. باید پرسید در ایران کدام یک از شرایط زمینهای برای تغییر الگوی مصرف وجود دارد که باز هم بر طبل افزایش قیمت کوبیده میشود. آیا سیستم حمل و نقل عمومی قابلیت افزایش ظرفیت را دارد؟ آیا در شرایط رکود فعلی و تورم شدید و افزیش قیمت ارز صنایع ما توان پرداخت هزینه تغییر تکنولوژی را دارند؟ آیا کشور ما با توجه به بحرانهای موجود در سیاست خارجی امکان عقد قراردادهای بلندمدت برای واردات تکنولوژی را دارد؟ پاسخ به این پرسش ها چندان دشوار نیست.
▪️ قیمت نسبی قیمت مطلق: استدلال دیگری که حتی از طرف مردم غیرمتخصص در کوچه و خیابان نیز شنیده میشود این است که ادعای دولت مبنی بر اینکه ارزانفروشی حاملهای انرژی موجب مصرف بالای فرآوردهها شده نادرست است. تحلیلها نشان میدهد اگر قیمت سوخت را نسبت به قدرت خرید خانوار محاسبه کنیم در این حالت قیمت حاملهای انرژی در ایران جزو قیمتهای پایین نیست و در مواردی ادعا میشود که حتی از قیمتهای بالا در دنیاست. سوال این است چرا باید یک دولت در تعیین قیمت بسیاری از منابع حیاتی موجود در کشور از جمله منابع نیروی انسانی عرضه و تقاضای داخل و شرایط هزینهای داخل را در نظر بگیرد اما در مورد کالایی خاص به عنوان انرژی مبنای تعیین قیمت را بازار جهانی تعیین کند. به عبارت دیگر اگر مبنای قیمتها بازارهای جهانی است این موضوع در مورد تمام کالاها و خدمات مصداق دارد و اگر بحث عرضه و تقاضای داخلی مطرح است نمیتوان تنها انرژی را از این قاعده مستثنا نیست.
🔻فشار بر دهکهای فقیر: هرچند همیشه برای افزایش قیمت حاملهای انرژی بر لزوم حمایت از فقرا و توزیع عادلانه یارانهها تمرکز شده است اما محاسبات و تجارب مختلف نشان داده است که افزایش قیمتهای حاملهای انرژی بیشترین اثر منفی را بر گروههایی با درآمد پایینتر دارد. به عبارت دیگر هر چند این گروهها استفاده کمتری از یارانههای حاملهای انرژی دارند اما اثر افزایش قیمتها بر روی آنها بیشتر از سایر گروههاست و آنها را بیشتر متضرر میکند. در نتیجه اگر دولتها به هر دلیل به دنبال افزایش قیمتهای بنزین و سایر حاملهای انرژی هستند دستکم بهتر است شرافتمندانه دلایل دیگر خود را برای اجرای این سیاست اعلام کنند.....
متن کامل :
https://bit.ly/3G9179p
#یارانههای_پنهان
#فشار_بر_دهکهای_فقیر
#قیمت_نسبی_قیمت_مطلق
#اقتصاد_انرژی_و_شکست_بازار
#افزایش_قیمت_حاملهای_انرژی
#انحصار_ناکارامد_در_بازار_خودرو
#افزایش_نقدینگی_از_طریق_شوکهای_قیمتی
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
❇️ داستان تکراری یارانههای پنهان
🔶 سمانه گلاب @iranfardamag ▪️چند ماهی است که بار دیگر زمزمههای افزایش قیمت حاملهای انرژی از جمله بنزین در قالب پرداخت سهمیه به هر فرد شنیده میشود. انتقادها نسبت به افزایش قیمت حاملهای انرژی و اثراتی که بر اقتصاد به ویژه در شرایط تورمی و رکودی فعلی…