💠 تمنای جمهوریت ( بخش دوم )
💢 به یاد دکتر حسین فاطمی و دکتر ابوالحسن بنی صدر
❇️ حمیدرضا عابدیان
@iranfardamag
▪️ انقلاب سفید، بویژه مهمترین محور آن یعنی اصلاحات ارضی، ترکیب سنتی سرچشمه ی قدرت اجتماعی حکومت پهلوی را که مرکب از نظامیان، زمین دارها و سطوح بالای روحانیت بود، بهم زد. به غیر از نظامیان که کماکان جایگاه خود را حفظ کرده بودند، صاحبان اراضی وسیع، قدرت، استقلال و نفوذ سابق خود را از دست داده و از تاثیر گذاری بر روند امور بازماندند. روحانیت نیز آشکارا مورد تعرض قرار گرفت و دیگر آن منزلت پیشین را در ساخت قدرت نداشت. در مقابل آنها نیز تدریجا ازحمایت معنوی و مشروعیت بخش خود از دستگاه حاکم فاصله گرفتند. انتظار می رفت که تغییر شتابناک فرماسیون اجتماعی تکانه هایی را به همراه داشته باشد . همه چیز در گرو کنترل و مهار این تکانه ها بود اما این کنترل به مشروعیت و مشارکت نیاز داشت که رژیم در هر یک از این دو مورد با بحران مواجه بود: مشارکت با بحران انسداد سیاسی متعاقب کودتا و مشروعیت با بحران از هم پاشیدگی مثلث "نظامیان - زمین داران - روحانیان" به عنوان منبع مشروعیت و اقتدار اجتماعی حاکمیت.
🔸در مورد بحران مشارکت هرگز یک تصمیم جدی و بهنگام گرفته نشد. به موازات بسط اختناق و سیاست سرکوب، بعد از شکست نمایشی از یک سیستم دو حزبی، آنها یک سیستم تک حزبی را جایگزین کردند که همگان مکلف به حضور در آن بودند اما در مورد بحران مشروعیت، رژیم تصمیم گرفت تا در کنار نظامیان، متحدان و حامیان تازه خود را از طبقه ی متوسط رو به گسترش جدید - کارمندان دولت و کارگران صنعتی بویژه کارگران صنایع بزرگ - دست و پا کند. بدین ترتیب جمعیت زیادی بیرون از نظام رفاهی صنف گرایی قرار گرفتند که تصور می رفت متضمن تداوم و بقاء سیستم است. گزارش شده که گویا تنها در تهران دوازده هزار هیئت وجود داشت که از اواخر دهه ۱۳۴۰ تشکیل شده بود و بیرون از شبکه های رفاهی دولت به ارائه خدمات بهداشتی و آموزشی به توده های محروم می پرداخت، هیئت هایی که گفته می شود غالبا تحت حمایت مالی کسبه سرشناس بازار تهران قرار داشتند.
▪️ در این بین در حالی که در سطوح بالای حاکمیت رجال قدیمی جای خود را به تکنوکرات های جوان می دادند، اپوزیسیون نیز شاهد جابجایی رهبران کلاسیک با نیروهای جوان، پرشور و آرمانگرا اعم از مذهبی و غیر مذهبی بود. نیروهایی که مساله ی محوری شان نه قانون اساسی که فقر و نابرابری بود. با اصرار بر تداوم توسعه ی اقتدارگرایانه از یک سو و انعطاف ناپذیری در برابر گشایش سیاسی از سوی دیگر، زمینه برای قهرآمیز شدن مبارزات در یک فضای مساعد جهانی فراهم آمد و انتظار می رفت که در نهایت توده های مردم بدنبال گروههای پیشتاز که مشی مسلحانه را برای شکستن هیمنه ی رژیم انتخاب کرده بودند به حرکت درآیند لیکن این اتفاق نیفتاد. در تحلیل این شکست کمتر به فقدان زبان میانجی و حاملان آن اشاره شده است. زبانی که می بایست مباحث، شعارها و خواست های انقلابیون را از سطح نخبگان وارد لایه های تو در توی جامعه کند.
🔸یک نامه از حجت الاسلام مصطفی خمینی که از نجف به خسرو شاکری دبیر وقت انتشارات کنفدراسیون جهانی دانشجویان و محصلین به تاریخ ۸ شهریور ۱۳۴۷ نوشته شده است از وقوف روحانیت انقلابی به این مساله ی مهم حکایت می کند: ".. اکثریت جمعیت ایران را مسلمين و معتقدین به مذهب تشکیل می دهند. در این صورت از این توده قریب باتفاق صرف نظر جایز نیست. باید بدانید که روحانیت ریشه عمیق در قلوب مردم ایران دوانده اند و حلقه ناگسستنی بین این دو طبقه هست و جلب روحانیت به مجرد آن که آقایان با حکومت ایران مخالف(هستند) ممکن نیست. هنوز ملت ایران به احزاب نظر خوشی ندارند و به این دسته های کم جمعیت اعتنایی نمی کنند و این بی دلیل نیست و پرواضح است(که)کمتر بهره مند از آنان شده اند..."
▪️ در این نامه، نشریه شانزدهم آذر بدلیل نداشتن مقالات دینی و بکار نبردن رمزهای اسلامی [زبان میانجی؟] مورد انتقاد قرار گرفته است: "..آنچه که نباید مخفی باشد و لازم است که دوستان مستحضر باشید آنست که با نداشتن مقالات دینی که معلوم شود آقایان با دوستان همکاری و هدف مشترک اصیل دارید نمی توان انتظار استقبال فدائیان و مبارزین را داشت. با به کار نبردن رمز های اسلامی و با حذف برنامه های مذهبی، دوستان عراقی و ایرانی نظر صحیح به هیچ یک از احزاب نمی توانند داشته باشند..."
متن کامل در instant view :
https://bit.ly/318iIP6
#مصدق
#جمهوریت
#علی_شریعتی
#حسین_فاطمی
#آیتالله_زنجانی
#ناصر_کاتوزیان
https://t.me/iranfardamag
💢 به یاد دکتر حسین فاطمی و دکتر ابوالحسن بنی صدر
❇️ حمیدرضا عابدیان
@iranfardamag
▪️ انقلاب سفید، بویژه مهمترین محور آن یعنی اصلاحات ارضی، ترکیب سنتی سرچشمه ی قدرت اجتماعی حکومت پهلوی را که مرکب از نظامیان، زمین دارها و سطوح بالای روحانیت بود، بهم زد. به غیر از نظامیان که کماکان جایگاه خود را حفظ کرده بودند، صاحبان اراضی وسیع، قدرت، استقلال و نفوذ سابق خود را از دست داده و از تاثیر گذاری بر روند امور بازماندند. روحانیت نیز آشکارا مورد تعرض قرار گرفت و دیگر آن منزلت پیشین را در ساخت قدرت نداشت. در مقابل آنها نیز تدریجا ازحمایت معنوی و مشروعیت بخش خود از دستگاه حاکم فاصله گرفتند. انتظار می رفت که تغییر شتابناک فرماسیون اجتماعی تکانه هایی را به همراه داشته باشد . همه چیز در گرو کنترل و مهار این تکانه ها بود اما این کنترل به مشروعیت و مشارکت نیاز داشت که رژیم در هر یک از این دو مورد با بحران مواجه بود: مشارکت با بحران انسداد سیاسی متعاقب کودتا و مشروعیت با بحران از هم پاشیدگی مثلث "نظامیان - زمین داران - روحانیان" به عنوان منبع مشروعیت و اقتدار اجتماعی حاکمیت.
🔸در مورد بحران مشارکت هرگز یک تصمیم جدی و بهنگام گرفته نشد. به موازات بسط اختناق و سیاست سرکوب، بعد از شکست نمایشی از یک سیستم دو حزبی، آنها یک سیستم تک حزبی را جایگزین کردند که همگان مکلف به حضور در آن بودند اما در مورد بحران مشروعیت، رژیم تصمیم گرفت تا در کنار نظامیان، متحدان و حامیان تازه خود را از طبقه ی متوسط رو به گسترش جدید - کارمندان دولت و کارگران صنعتی بویژه کارگران صنایع بزرگ - دست و پا کند. بدین ترتیب جمعیت زیادی بیرون از نظام رفاهی صنف گرایی قرار گرفتند که تصور می رفت متضمن تداوم و بقاء سیستم است. گزارش شده که گویا تنها در تهران دوازده هزار هیئت وجود داشت که از اواخر دهه ۱۳۴۰ تشکیل شده بود و بیرون از شبکه های رفاهی دولت به ارائه خدمات بهداشتی و آموزشی به توده های محروم می پرداخت، هیئت هایی که گفته می شود غالبا تحت حمایت مالی کسبه سرشناس بازار تهران قرار داشتند.
▪️ در این بین در حالی که در سطوح بالای حاکمیت رجال قدیمی جای خود را به تکنوکرات های جوان می دادند، اپوزیسیون نیز شاهد جابجایی رهبران کلاسیک با نیروهای جوان، پرشور و آرمانگرا اعم از مذهبی و غیر مذهبی بود. نیروهایی که مساله ی محوری شان نه قانون اساسی که فقر و نابرابری بود. با اصرار بر تداوم توسعه ی اقتدارگرایانه از یک سو و انعطاف ناپذیری در برابر گشایش سیاسی از سوی دیگر، زمینه برای قهرآمیز شدن مبارزات در یک فضای مساعد جهانی فراهم آمد و انتظار می رفت که در نهایت توده های مردم بدنبال گروههای پیشتاز که مشی مسلحانه را برای شکستن هیمنه ی رژیم انتخاب کرده بودند به حرکت درآیند لیکن این اتفاق نیفتاد. در تحلیل این شکست کمتر به فقدان زبان میانجی و حاملان آن اشاره شده است. زبانی که می بایست مباحث، شعارها و خواست های انقلابیون را از سطح نخبگان وارد لایه های تو در توی جامعه کند.
🔸یک نامه از حجت الاسلام مصطفی خمینی که از نجف به خسرو شاکری دبیر وقت انتشارات کنفدراسیون جهانی دانشجویان و محصلین به تاریخ ۸ شهریور ۱۳۴۷ نوشته شده است از وقوف روحانیت انقلابی به این مساله ی مهم حکایت می کند: ".. اکثریت جمعیت ایران را مسلمين و معتقدین به مذهب تشکیل می دهند. در این صورت از این توده قریب باتفاق صرف نظر جایز نیست. باید بدانید که روحانیت ریشه عمیق در قلوب مردم ایران دوانده اند و حلقه ناگسستنی بین این دو طبقه هست و جلب روحانیت به مجرد آن که آقایان با حکومت ایران مخالف(هستند) ممکن نیست. هنوز ملت ایران به احزاب نظر خوشی ندارند و به این دسته های کم جمعیت اعتنایی نمی کنند و این بی دلیل نیست و پرواضح است(که)کمتر بهره مند از آنان شده اند..."
▪️ در این نامه، نشریه شانزدهم آذر بدلیل نداشتن مقالات دینی و بکار نبردن رمزهای اسلامی [زبان میانجی؟] مورد انتقاد قرار گرفته است: "..آنچه که نباید مخفی باشد و لازم است که دوستان مستحضر باشید آنست که با نداشتن مقالات دینی که معلوم شود آقایان با دوستان همکاری و هدف مشترک اصیل دارید نمی توان انتظار استقبال فدائیان و مبارزین را داشت. با به کار نبردن رمز های اسلامی و با حذف برنامه های مذهبی، دوستان عراقی و ایرانی نظر صحیح به هیچ یک از احزاب نمی توانند داشته باشند..."
متن کامل در instant view :
https://bit.ly/318iIP6
#مصدق
#جمهوریت
#علی_شریعتی
#حسین_فاطمی
#آیتالله_زنجانی
#ناصر_کاتوزیان
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
💠 تمنای جمهوریت ( بخش دوم )
❇️ حمیدرضا عابدیان @iranfardamag ▪️ انقلاب سفید، بویژه مهمترین محور آن یعنی اصلاحات ارضی، ترکیب سنتی سرچشمه ی قدرت اجتماعی حکومت پهلوی را که مرکب از نظامیان، زمین دارها و سطوح بالای روحانیت بود، بهم زد. به غیر از نظامیان که کماکان جایگاه خود را حفظ کرده…
🔴 دشواریهای بازگشت به برجام
💠 قاسم محبعلی
@iranfardamag
▪️ مذاکرات پیرامون بازگشت به برجام از 8 آذر مجددا از سر گرفته شده است . پذیرش بازگشت به میز مذاکره پس از چند ماه تاخیر و تعلل از سوی دولت رییسی در هر حال یک قدم مثبت تلقی می گردد. اما این که انتظار داشته باشیم این مذاکرات به سرعت به نتیجه مطلوب برسد شاید نسبت چندانی با واقعیت های موجود و پیش رو نداشته باشد. چرا که :
1️⃣ همچنان سیاست حکومت جمهوری اسلامی ایران در قبال برنامه هسته ای چندان روشن به نظر نمی رسد. درواقع برنامه هسته ای ایران از ابتدا یعنی از زمان شروع آن در در اوایل دهه 60 میلادی با ابهامات قابل توجهی روبرو بوده واجماعی در کشور پیرامون اهداف و ساختار آن وجود نداشته است . کارشناسان وقت سازمان برنامه و بودجه کشور بر این باور بودند که این برنامه بلند پروازانه هسته ای حکومت پهلوی فقط در صورت داشتن مقاصد غیراقتصادی می تواند قابل توجیه باشد . برنامه ای که قرار بود در سال 2000، بالغ بر 20000 مگاوات یعنی حدودا 20% برق مورد نیاز کشور را در افق مدنظر تامین نماید . در سال 1980 نیروگاه دوقلوی بوشهر 2000 مگاوات برق وارد شبکه کشور نماید اما با وقوع انقلاب یک سره برای مدتی کنار گذاشته شد و در سال 1364 بنا به توجیهاتی متفاوت مجددا از سر گرفته شد .
2️⃣ اکنون پس از حدود 60 سال و گذشت 21 سال از افق زمانی آن تنها موفق به راه اندازی یک نیروگاه کمتراز هزار مگاوات با مدیریت و تکنولوژی روسی شده است. نیروگاهی که طبق یکی از گزارشات وزارت نیروی ایران حداقل ده میلیارد هزینه آن شده است.در حالی طبق برآوردها برای ساخت یک نیروگاه هسته ای مشابه آن چیزی حدود 2 میلیارد دلار حداکثر باید هزینه میگردید . طبق همان گزارش با اعتبار ده میلیارد دلار امکان ساخت 20 نیروگاه گازی 50 مکاواتی در کشور بدون هزینه های جانبی آن و هزینه فرصت های از دست رفته برنامه هسته ای ایران ممکن بود .
🔺 با اینحال اگر هزینه های برنامه هسته ای به این مقدار محدود شده و به هدف موردنظر خود می رسید شاید قابل توجیه بود . اما طبق برآوردهای موجود حدس زده میشود هزینه های برنامه هسته ای ایران برای کشور باید چیزی بین یک ونیم تا دو تریلیون دلار ارزیابی نمود. لذا به نظر میرسد ارزیابی اولیه کارشناسان وقت سازمان برنامه وبودجه چندان دور از واقعیت نبوده است. در واقع ریشه سوء تفاهمات موجود قدرت های خارجی نسبت به برنامه هسته ای به همین امر توجیه اقتصادی نداشتن برمیگردد.
▪️ موضوعی که مواضع ناهمگون مقامات کشور و ساختار برنامه هسته ای آن را هر چه بیشتر به این سوء تفاهمات دامن زده و زمینه ساز رفتن برنامه پرونده هسته ای ایران شورای امنیت ،صدور قطع نامه های الزام آور برپایه بند 41 فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد و برقراری تحریم های بی سابقه بین المللی ، چند جانبه و آمریکایی گردید . توافق برجام راه حل میانه ای بود که از طریق مصالحه بین ایران و قدرت های بزرگ بین المللی طی مدت 8 سال این اطمینان حاصل شود که برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران صرفا یک برنامه صلح آمیز است و هدف های علمی ، پژوهشی و نهایتا اقتصادی دارد. همچنین این توافق در خلاءو بدون توجه سایر موارد مورد اختلاف ایران و جهان خارج صورت نگرفته بود بلکه در مقدمه آن صراحتا اشاره شده است که اجرای کامل برجام به بهبود صلح وثبات منطقه و جهان یاری خواهد رسانید.
3️⃣ در واقع پاشنه آشیل برجام همانا به سیاست جدا سازی آن از سایر بحران های امنیتی منطقه خاورمیانه باز می گردد که امنیت وثبات جهان را مستقیم ویا غیر مستقیم تحت تاثیر قرار می دهند. مخالفین داخلی و منطقه ای اوباما به دلیل نادیده گرفته شدن خواسته های امنیتی آنان در قبال جمهوری اسلامی ایران و محدود شدن توافق برجام صرفا به برنامه هسته ای آن را مورد انتقاد قرار داده و ناکافی دانستند. و وجهه همت خود را بر به شکست کشاندن آن قرار دادند. می توان گفت دولت اوباما توافق برجام را نه یک توافق کامل و دائمی بلکه هدفش از توافق ایجاد تاخیر زمانی یک ساله در آنچه نقطه عبور و قرار گرفتن برنامه هسته ای ایران در آستانه تولید سلاح هسته ای و داشتن زمان کافی برای مقابله با آن بوده است .
🔺 تلقی طرف ایرانی نیز از مذاکرات هسته ای و توافق برجام بنا آنچه نرمش قهرمانه خوانده شد رسیدن به یک توافق موقت و بنا به شرایط اقتصادی دشوار اقتصادی ناشی از تحریم ها و گرفتن نفس بوده است .اما مخالفین داخلی برجام و کسانی که هدف های استراتژیک و نه لزوما اقتصادی از برنامه هسته ای داشتند اجرای برجام را در تقابل با امیال خویش یافتند و به مخالفت با اجرای آن پرداختند .حاصل آنکه برجام از همه سو مورد تهاجم قرار گرفت و با خروج ترامپ از آن به محاق رفت .
متن کامل در instant view :
https://bit.ly/3pbF6zF
#برجام
#قاسم_محبعلی
#برنامهی_هستهای_ایران
💠 قاسم محبعلی
@iranfardamag
▪️ مذاکرات پیرامون بازگشت به برجام از 8 آذر مجددا از سر گرفته شده است . پذیرش بازگشت به میز مذاکره پس از چند ماه تاخیر و تعلل از سوی دولت رییسی در هر حال یک قدم مثبت تلقی می گردد. اما این که انتظار داشته باشیم این مذاکرات به سرعت به نتیجه مطلوب برسد شاید نسبت چندانی با واقعیت های موجود و پیش رو نداشته باشد. چرا که :
1️⃣ همچنان سیاست حکومت جمهوری اسلامی ایران در قبال برنامه هسته ای چندان روشن به نظر نمی رسد. درواقع برنامه هسته ای ایران از ابتدا یعنی از زمان شروع آن در در اوایل دهه 60 میلادی با ابهامات قابل توجهی روبرو بوده واجماعی در کشور پیرامون اهداف و ساختار آن وجود نداشته است . کارشناسان وقت سازمان برنامه و بودجه کشور بر این باور بودند که این برنامه بلند پروازانه هسته ای حکومت پهلوی فقط در صورت داشتن مقاصد غیراقتصادی می تواند قابل توجیه باشد . برنامه ای که قرار بود در سال 2000، بالغ بر 20000 مگاوات یعنی حدودا 20% برق مورد نیاز کشور را در افق مدنظر تامین نماید . در سال 1980 نیروگاه دوقلوی بوشهر 2000 مگاوات برق وارد شبکه کشور نماید اما با وقوع انقلاب یک سره برای مدتی کنار گذاشته شد و در سال 1364 بنا به توجیهاتی متفاوت مجددا از سر گرفته شد .
2️⃣ اکنون پس از حدود 60 سال و گذشت 21 سال از افق زمانی آن تنها موفق به راه اندازی یک نیروگاه کمتراز هزار مگاوات با مدیریت و تکنولوژی روسی شده است. نیروگاهی که طبق یکی از گزارشات وزارت نیروی ایران حداقل ده میلیارد هزینه آن شده است.در حالی طبق برآوردها برای ساخت یک نیروگاه هسته ای مشابه آن چیزی حدود 2 میلیارد دلار حداکثر باید هزینه میگردید . طبق همان گزارش با اعتبار ده میلیارد دلار امکان ساخت 20 نیروگاه گازی 50 مکاواتی در کشور بدون هزینه های جانبی آن و هزینه فرصت های از دست رفته برنامه هسته ای ایران ممکن بود .
🔺 با اینحال اگر هزینه های برنامه هسته ای به این مقدار محدود شده و به هدف موردنظر خود می رسید شاید قابل توجیه بود . اما طبق برآوردهای موجود حدس زده میشود هزینه های برنامه هسته ای ایران برای کشور باید چیزی بین یک ونیم تا دو تریلیون دلار ارزیابی نمود. لذا به نظر میرسد ارزیابی اولیه کارشناسان وقت سازمان برنامه وبودجه چندان دور از واقعیت نبوده است. در واقع ریشه سوء تفاهمات موجود قدرت های خارجی نسبت به برنامه هسته ای به همین امر توجیه اقتصادی نداشتن برمیگردد.
▪️ موضوعی که مواضع ناهمگون مقامات کشور و ساختار برنامه هسته ای آن را هر چه بیشتر به این سوء تفاهمات دامن زده و زمینه ساز رفتن برنامه پرونده هسته ای ایران شورای امنیت ،صدور قطع نامه های الزام آور برپایه بند 41 فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد و برقراری تحریم های بی سابقه بین المللی ، چند جانبه و آمریکایی گردید . توافق برجام راه حل میانه ای بود که از طریق مصالحه بین ایران و قدرت های بزرگ بین المللی طی مدت 8 سال این اطمینان حاصل شود که برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران صرفا یک برنامه صلح آمیز است و هدف های علمی ، پژوهشی و نهایتا اقتصادی دارد. همچنین این توافق در خلاءو بدون توجه سایر موارد مورد اختلاف ایران و جهان خارج صورت نگرفته بود بلکه در مقدمه آن صراحتا اشاره شده است که اجرای کامل برجام به بهبود صلح وثبات منطقه و جهان یاری خواهد رسانید.
3️⃣ در واقع پاشنه آشیل برجام همانا به سیاست جدا سازی آن از سایر بحران های امنیتی منطقه خاورمیانه باز می گردد که امنیت وثبات جهان را مستقیم ویا غیر مستقیم تحت تاثیر قرار می دهند. مخالفین داخلی و منطقه ای اوباما به دلیل نادیده گرفته شدن خواسته های امنیتی آنان در قبال جمهوری اسلامی ایران و محدود شدن توافق برجام صرفا به برنامه هسته ای آن را مورد انتقاد قرار داده و ناکافی دانستند. و وجهه همت خود را بر به شکست کشاندن آن قرار دادند. می توان گفت دولت اوباما توافق برجام را نه یک توافق کامل و دائمی بلکه هدفش از توافق ایجاد تاخیر زمانی یک ساله در آنچه نقطه عبور و قرار گرفتن برنامه هسته ای ایران در آستانه تولید سلاح هسته ای و داشتن زمان کافی برای مقابله با آن بوده است .
🔺 تلقی طرف ایرانی نیز از مذاکرات هسته ای و توافق برجام بنا آنچه نرمش قهرمانه خوانده شد رسیدن به یک توافق موقت و بنا به شرایط اقتصادی دشوار اقتصادی ناشی از تحریم ها و گرفتن نفس بوده است .اما مخالفین داخلی برجام و کسانی که هدف های استراتژیک و نه لزوما اقتصادی از برنامه هسته ای داشتند اجرای برجام را در تقابل با امیال خویش یافتند و به مخالفت با اجرای آن پرداختند .حاصل آنکه برجام از همه سو مورد تهاجم قرار گرفت و با خروج ترامپ از آن به محاق رفت .
متن کامل در instant view :
https://bit.ly/3pbF6zF
#برجام
#قاسم_محبعلی
#برنامهی_هستهای_ایران
Telegraph
🔴 دشواری های بازگشت به برجام
💠 قاسم محب علی @iranfardamag ▪️ مذاکرات پیرامون بازگشت به برجام از 8 آذر مجددا از سر گرفته شده است . پذیرش بازگشت به میز مذاکره پس از چند ماه تاخیر و تعلل از سوی دولت رییسی در هر حال یک قدم مثبت تلقی می گردد. اما این که انتظار داشته باشیم این مذاکرات به…
💠 تمنای جمهوریت ( بخش سوم/ آخر)
💢 به یاد دکتر حسین فاطمی و دکتر ابوالحسن بنی صدر
❇️ حمیدرضا عابدیان
@iranfardamag
🔹یک روز پس از مرگ نابهنگام آیت الله طالقانی، روزنامه انقلاب اسلامی در شماره ۶۷ خود [۲۰ شهریور ۱۳۵۸] در یادداشتی به قلم دکتر ابوالحسن بنی صدر به نقل بریده هایی از گفتگو میان آن دو پرداخت که نگرانی هایی از همین دست را بازتاب می داده است.اهمیت این دیالوگ از آن روست که طرفین آن منتخبین اول و دوم تهران در انتخابات مجلس خبرگان بوده اند:
🔺"...عرض شد نگرانی شما از چه کسانی است؟ پاسخ داد: از این ها که همه چیز را قبضه کرده اند و حالا هم می خواهند قانون اساسی را مثل یک قبا برای خودشان ببرند. من ملاحظه امام را می کنم، امام نباید تضعیف بشود. عرض شد: اگر شما امور را در مجرای صحیح نمی بینید وظیفه شرعی تان اینست که بگویید و این امر موجب تضعیف امام نیست موجب تقویت او است. پاسخ دادند: اگر شما بگویید نتیجه به دست می آید. من حتی المقدور باید حرف را وقتی بزنم که چاره دیگری نباشد..."
🔹بنی صدر نیز پیش تر و به صور گوناگون نگرانی های خود را در رابطه با قانون اساسی و مجلس خبرگان با مردم به اشتراک گذاشته بود. این مواضع بویژه با فاصله ای اندک، پیش و پس از برگزاری انتخابات در روزنامه ی او -انقلاب اسلامی- منعکس می شده است:
✅ انقلاب اسلامی ما الگو است. منتخبان مردم باید الگوی راستین این انقلاب باشند تا بتوانند با تدوین قانون اساسی، اساس رژیمی را بگذارند که ملت ما را الگوی جهانیان بگرداند. میان دو طرز تفکر، یکی کهنگی گرا و یکی انقلابی، باید طرز فکر انقلابی پیروز شود. در حقیقت طرز فکر کهنگی گرا مدعی است: «ما را با دنیا چه کار؟ دنیا هر طور می خواهد درباره ما قضاوت کند» و بر آنست که برداشت خود از اسلام را، که گاه یک بعدی به کنار، نیم بعدی هم نیست، تحمیل کند.[مشکل انتخاب، انقلاب اسلامی ۳۵، ۱۳۵۸/۵/۹]
☑️ همانطور که یکبار دیگر نیز گفته ایم، اصول قانون اساسی باید روشن و صریح و بدون ابهام باشند. باید همه اصول پیش نویس که صراحت کافی را ندارند، صاف و صریح شوند. در اظهار نظرها که شده اند، عده ای اینطور گفته اند که قیام مردم برای بهبود وضع اقتصادی نبوده و برای دین بوده است. این نحوه نگرش، همان دین را جدا کردن از گذران اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی جامعه است.[پیش و بعد از رای، انقلاب اسلامی ۳۸، ۱۳۵۸/۵/۱۳]
✅ حقوق اقلیتهای گوناگون نباید نادیده گرفته شود. مثلا یک وقت اصل بر اینست که یک عقیده یعنی "عقیده اکثریت مردم" محترم است، یک وقت اصل بر اینست که "عقیده" محترم است، هر عقیده ای می خواهد باشد. به گمان ما برداشت دوم صحیح است. اگر قانون اساسی در کنار اسلام هر عقیده ای را نیز محترم بشمرد، برخوردهایی که از راه زور وجود دارند از بین می روند و بحث آزاد تنها راه برخورد عقاید و آراء می شود.[همان]
☑️ هشدار می دهیم که وضعیت کشور حساس است. انقلاب نه تنها نمی تواند نسبت به «فرار مغزها» که خود علامت وضعیتی است که در آنیم بی اعتناء باشد بلکه باید چنان کند که در همه مغزهای کشور که در جهان پراکنده اند، احساس مسئولیت برانگیخته شود و به میهن اسلامی خود باز گردند و همه استعداد خویش را در خدمت رشد و تعالی کشور و ایجاد یک جامعه الگو بکار گیرند...مجلس خبرگان و بخصوص مجلس خبرگان نباید از این علامت مرضی که فرار مغزها و عدم بازگشت مغزهای مهاجر است و بسیاری علامت های دیگر در تدوین قانون اساسی غافل بماند. اگر وضع چنان نباشد که مغزهای خودی را جلب کند، چگونه می تواند مغزهای بیگانه را جلب کند و به چه قیمت باید آن ها را جلب کرد؟[فرار مغزها، انقلاب اسلامی ۴۵، ۱۳۵۸/۵/۲۲]
✅ مشکلی که اهل نظر، چه فقیه و چه غیر آن، همواره با آن روبرو می شوند، اینست که نظر، مستقل از واقعیتی که در جامعه هست، با توجه به اصول و موازین مورد قبول اهل خبره، اتخاذ می شود. وقتی نظری بدینسان از توجه به واقعیت اجتماعی غفلت کرد، ممکن است به ظاهر صد در صد اسلامی هم باشد اما در واقع به حكم غفلت از واقعیت اجتماعی،نه قابلیت اجرا داشته باشد و نه واقعأ صد در صد اسلامی باشد. [مجلس خبرگان و مسئولیت بزرگش، انقلاب اسلامی ۵۰، ۱۳۵۸/۵/۲۹]
☑️ آسان می توان گفت که هستیم و اکثریت هم داریم و هر چه را هم می خواهیم، تصویب می کنیم اما نه فقط تاریخ دیگران، که تاریخ خود ما به دفعات نشان داده است که عدم توجه به واقعیت ها، تصمیمات را نه تنها غیر قابل اجرا ساخته است بلکه وضع را به زیان تصمیم گیرندگان تغییر داده است.
متن کامل در instant view:
https://bit.ly/3p2vA1E
#مصدق
#جمهوریت
#آیتالله_زنجانی
#حسین_فاطمی
#آیتالله_طالقانی
#حسین_شاهحسینی
#ابوالحسن_بنیصدر
https://t.me/iranfardamag
💢 به یاد دکتر حسین فاطمی و دکتر ابوالحسن بنی صدر
❇️ حمیدرضا عابدیان
@iranfardamag
🔹یک روز پس از مرگ نابهنگام آیت الله طالقانی، روزنامه انقلاب اسلامی در شماره ۶۷ خود [۲۰ شهریور ۱۳۵۸] در یادداشتی به قلم دکتر ابوالحسن بنی صدر به نقل بریده هایی از گفتگو میان آن دو پرداخت که نگرانی هایی از همین دست را بازتاب می داده است.اهمیت این دیالوگ از آن روست که طرفین آن منتخبین اول و دوم تهران در انتخابات مجلس خبرگان بوده اند:
🔺"...عرض شد نگرانی شما از چه کسانی است؟ پاسخ داد: از این ها که همه چیز را قبضه کرده اند و حالا هم می خواهند قانون اساسی را مثل یک قبا برای خودشان ببرند. من ملاحظه امام را می کنم، امام نباید تضعیف بشود. عرض شد: اگر شما امور را در مجرای صحیح نمی بینید وظیفه شرعی تان اینست که بگویید و این امر موجب تضعیف امام نیست موجب تقویت او است. پاسخ دادند: اگر شما بگویید نتیجه به دست می آید. من حتی المقدور باید حرف را وقتی بزنم که چاره دیگری نباشد..."
🔹بنی صدر نیز پیش تر و به صور گوناگون نگرانی های خود را در رابطه با قانون اساسی و مجلس خبرگان با مردم به اشتراک گذاشته بود. این مواضع بویژه با فاصله ای اندک، پیش و پس از برگزاری انتخابات در روزنامه ی او -انقلاب اسلامی- منعکس می شده است:
✅ انقلاب اسلامی ما الگو است. منتخبان مردم باید الگوی راستین این انقلاب باشند تا بتوانند با تدوین قانون اساسی، اساس رژیمی را بگذارند که ملت ما را الگوی جهانیان بگرداند. میان دو طرز تفکر، یکی کهنگی گرا و یکی انقلابی، باید طرز فکر انقلابی پیروز شود. در حقیقت طرز فکر کهنگی گرا مدعی است: «ما را با دنیا چه کار؟ دنیا هر طور می خواهد درباره ما قضاوت کند» و بر آنست که برداشت خود از اسلام را، که گاه یک بعدی به کنار، نیم بعدی هم نیست، تحمیل کند.[مشکل انتخاب، انقلاب اسلامی ۳۵، ۱۳۵۸/۵/۹]
☑️ همانطور که یکبار دیگر نیز گفته ایم، اصول قانون اساسی باید روشن و صریح و بدون ابهام باشند. باید همه اصول پیش نویس که صراحت کافی را ندارند، صاف و صریح شوند. در اظهار نظرها که شده اند، عده ای اینطور گفته اند که قیام مردم برای بهبود وضع اقتصادی نبوده و برای دین بوده است. این نحوه نگرش، همان دین را جدا کردن از گذران اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی جامعه است.[پیش و بعد از رای، انقلاب اسلامی ۳۸، ۱۳۵۸/۵/۱۳]
✅ حقوق اقلیتهای گوناگون نباید نادیده گرفته شود. مثلا یک وقت اصل بر اینست که یک عقیده یعنی "عقیده اکثریت مردم" محترم است، یک وقت اصل بر اینست که "عقیده" محترم است، هر عقیده ای می خواهد باشد. به گمان ما برداشت دوم صحیح است. اگر قانون اساسی در کنار اسلام هر عقیده ای را نیز محترم بشمرد، برخوردهایی که از راه زور وجود دارند از بین می روند و بحث آزاد تنها راه برخورد عقاید و آراء می شود.[همان]
☑️ هشدار می دهیم که وضعیت کشور حساس است. انقلاب نه تنها نمی تواند نسبت به «فرار مغزها» که خود علامت وضعیتی است که در آنیم بی اعتناء باشد بلکه باید چنان کند که در همه مغزهای کشور که در جهان پراکنده اند، احساس مسئولیت برانگیخته شود و به میهن اسلامی خود باز گردند و همه استعداد خویش را در خدمت رشد و تعالی کشور و ایجاد یک جامعه الگو بکار گیرند...مجلس خبرگان و بخصوص مجلس خبرگان نباید از این علامت مرضی که فرار مغزها و عدم بازگشت مغزهای مهاجر است و بسیاری علامت های دیگر در تدوین قانون اساسی غافل بماند. اگر وضع چنان نباشد که مغزهای خودی را جلب کند، چگونه می تواند مغزهای بیگانه را جلب کند و به چه قیمت باید آن ها را جلب کرد؟[فرار مغزها، انقلاب اسلامی ۴۵، ۱۳۵۸/۵/۲۲]
✅ مشکلی که اهل نظر، چه فقیه و چه غیر آن، همواره با آن روبرو می شوند، اینست که نظر، مستقل از واقعیتی که در جامعه هست، با توجه به اصول و موازین مورد قبول اهل خبره، اتخاذ می شود. وقتی نظری بدینسان از توجه به واقعیت اجتماعی غفلت کرد، ممکن است به ظاهر صد در صد اسلامی هم باشد اما در واقع به حكم غفلت از واقعیت اجتماعی،نه قابلیت اجرا داشته باشد و نه واقعأ صد در صد اسلامی باشد. [مجلس خبرگان و مسئولیت بزرگش، انقلاب اسلامی ۵۰، ۱۳۵۸/۵/۲۹]
☑️ آسان می توان گفت که هستیم و اکثریت هم داریم و هر چه را هم می خواهیم، تصویب می کنیم اما نه فقط تاریخ دیگران، که تاریخ خود ما به دفعات نشان داده است که عدم توجه به واقعیت ها، تصمیمات را نه تنها غیر قابل اجرا ساخته است بلکه وضع را به زیان تصمیم گیرندگان تغییر داده است.
متن کامل در instant view:
https://bit.ly/3p2vA1E
#مصدق
#جمهوریت
#آیتالله_زنجانی
#حسین_فاطمی
#آیتالله_طالقانی
#حسین_شاهحسینی
#ابوالحسن_بنیصدر
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
💠 تمنای جمهوریت ( بخش سوم/ آخر)
❇️ حمیدرضا عابدیان @iranfardamag 🔹یک روز پس از مرگ نابهنگام آیت الله طالقانی، روزنامه انقلاب اسلامی در شماره ۶۷ خود [۲۰ شهریور ۱۳۵۸] در یادداشتی به قلم دکتر ابوالحسن بنی صدر به نقل بریده هایی از گفتگو میان آن دو پرداخت که نگرانی هایی از همین دست را بازتاب…
☘️«انسان باش، بیاندیش و انتخاب کن»
🔺 یادمان چهارمین سالگشت درگذشت استاد طاهر احمدزاده
💠 مژگان احمدزاده
@iranfardamag
▪️ پدرم در کتاب خاطراتش به نام " آزادی؛شأن انسان» نقل میکند که در آخرین دیدارش با فرزندانش مسعود و مجید، به آنها گفت: «شما در خانوادهای بزرگ شدهاید که شعار توحیدیاش این بوده که انسان باش، بیاندیش و انتخاب کن و این میشود ایمان و بعد در آن راه ثابت قدم و استوار باش. امیدوارم که شما هم درست اندیشیده و درست انتخاب کرده باشید.»
🔸پدرم در آن سالها نمیدانست که پسرانش چه راهی را انتخاب کردهاند. وقتی از واقعه سیاهکل با خبر شد، تحت تاثیر محتوای انسانی آن قرار گرفت و بسیار امیدوار شد. او از بچه های سیاهکل به عنوان گل هایی که از منجلاب دوران پس از کودتا ۲۸ مرداد روییدهاند، نام برد. پدر تاکید داشت که مهم حرکت است، حرکتی با محتوی انسانی و با هدف رهایی انسان ها. او همچون مرحوم ایت الله طالقانی اعتقاد داشت که هر کس که در راه مبارزه با استبداد قدم بردارد ، بی آنکه بداند در راه انبیا پا نهاده است.
▪️پدرم مذهبی بود، اما پیرو اسلام حضرت علی و نه اسلام معاویه. به اعتقاد او هدف اصلی پیامبران همواره این بوده که در راه رهایی انسان ها از بردگی ملموس و غیر ملموس تلاش کنند. او ناراحت بود که قرآن از صحنه زندگی طرد شده و به وسیله ای برای تزیین مجالس عقد و عزاداری تبدیل شده است. این در حالی است که قرآن می تواند الگویی برای زندگی باشد. این جمله مولانا را همواره تکرار می کرد که «ما ز قران مغز را برداشتیم پوست را نزد سگان انداختیم.»
🔸از دیدگاه او پیام اصلی توحید ناشناخته مانده و آنچه به نام اسلام در کشورهای اسلامی مطرح است جز یک سری آداب و رسومی بیش نیست. در این راستا پس از سالها تحقیق و تفحص در قران و بحث و گفتگو با متفکرین اسلامی همچون مرحوم آیت الله طالقانی، کتاب «جهان بینی توحیدی» را در اواخر دهه چهل نوشت و در طول مدت زندان در دهه ۵۰ آن را تکمیل کرد. چکیده جهان بینی توحیدی این بود که «ای انسان خدا تو را آزاد خلق کرده، پس بیاندیش و انتخاب کن و در این راه ثابت قدم باش. چون این آزادی را خداوند به انسان داده و شان اوست و لازمه تکامل و رشد او به سوی حق تعالی است، لاجرم هر انسان یا جامعه ای که حرمت انسان را نا دیده انگارد مثل آن است که خداوند آفریننده انسان را نادیده گرفته است.» پدرمعتقد بود که «واژه کفر به معنی انکار خدا نیست به معنی عدم هماهنگی زبان و اندیشه است، چنان که قران در مورد کفار می گوید که به زبان چیزی می گویند که در اندیشه ندارند پس کافر کسی است که حق را می پوشاند نه کسی که به خدا اعتقاد ندارد.»
▪️ او همیشه سعی در حل اختلافات بین گروه های مبارز در دهه ۴۰ و ۵۰ داشت. ساواک از او به عنوان حلقه اتصال بین روحانیون مبارز و روشنفکران جامعه یاد می کرد.
🔸در مدت کوتاهی که در ابتدای انقلاب، بالاجبار و از روی حس مسئولیت و به سفارش مرحوم استاد شریعتی پست استانداری خراسان را پذیرفت، هیچگونه حقوقی دریافت نکرد و در کاخ استانداری هم زندگی نکرد. الگویش شادروان دکتر مصدق بود و اعتقاد داشت بیت المال متعلق به مردم است.
▪️ صداقت در کلام و رفتار برایش بسیار مهم بود و به آن تکیه می کرد و اعتقاد داشت صداقت پیش زمینه عدالت است و بر آن تقدم دارد چرا که در قران بیش از ۱۵۰ بار از صداقت و فقط ۲۷ بار از عدالت یاد شده که به نظر او «این خود بر تقدم صداقت بر عدالت گواهی می دهد، تا مباد که در تظاهر به عدالت، صداقت به فراموشی سپرده شود» و همواره این آیه از قران کریم را تکرار می کرد: «تمت کلمه ربک صدقا و عدلا» پیام خداوند برای همه انسانها در صداقت و عدالت خلاصه شده است (سوره انعام آیه ۱۱۵).»
🔸پدرحوادث تلخ و ناگوار زندگیش را زیاد بازگو و تکرار نمی کرد. با آن که در دهه ۶۰ در زندان اوین روز های بسیار تلخی را گذرانده بود، فقط در ابتدای آزادی از زندان، حقایق را برای ثبت در تاریخ بیان کرد. بسیار با گذشت بود و هرگز انتقامجو و کینه توز نبود. همانگونه که به من و برادر کوچکم خطبه حضرت علی را در خصوص عفو و گذشت آموزش می داد، خود نیز به آن عمل میکرد و بازجوها و شکنجه گران قبل و بعد از انقلاب خود را می بخشید و می گفت «من از شما هیچ کینه ای به دل ندارم ».
▪️ هدف پدرم رهایی انسان بود و همین هدف والا موجب شد تا سختی ها، ناملایمات زندگی، شهادت فرزندانش مسعود و مجید و مجتبی، شکنجه ها و توهین و تهمت های ناروایی که به او زده می شد را، به جان بخرد و سعادت و راحتی خود و خانواده اش را فدای این آرمانهای والای انسانی نماید. او همیشه امیدوار بود. یادشان مانا!
منبع: آزادی، شان انسان؛ خاطرات طاهر احمدزاده
#ایران_فردا
#طاهر_احمدزاده
عکس : ناصر میناچی ، طاهر احمدزاده و پوران شریعت رضوی
سی امین سالگرد شهادت شریعتی
https://bit.ly/3Ie51iU
🔺 یادمان چهارمین سالگشت درگذشت استاد طاهر احمدزاده
💠 مژگان احمدزاده
@iranfardamag
▪️ پدرم در کتاب خاطراتش به نام " آزادی؛شأن انسان» نقل میکند که در آخرین دیدارش با فرزندانش مسعود و مجید، به آنها گفت: «شما در خانوادهای بزرگ شدهاید که شعار توحیدیاش این بوده که انسان باش، بیاندیش و انتخاب کن و این میشود ایمان و بعد در آن راه ثابت قدم و استوار باش. امیدوارم که شما هم درست اندیشیده و درست انتخاب کرده باشید.»
🔸پدرم در آن سالها نمیدانست که پسرانش چه راهی را انتخاب کردهاند. وقتی از واقعه سیاهکل با خبر شد، تحت تاثیر محتوای انسانی آن قرار گرفت و بسیار امیدوار شد. او از بچه های سیاهکل به عنوان گل هایی که از منجلاب دوران پس از کودتا ۲۸ مرداد روییدهاند، نام برد. پدر تاکید داشت که مهم حرکت است، حرکتی با محتوی انسانی و با هدف رهایی انسان ها. او همچون مرحوم ایت الله طالقانی اعتقاد داشت که هر کس که در راه مبارزه با استبداد قدم بردارد ، بی آنکه بداند در راه انبیا پا نهاده است.
▪️پدرم مذهبی بود، اما پیرو اسلام حضرت علی و نه اسلام معاویه. به اعتقاد او هدف اصلی پیامبران همواره این بوده که در راه رهایی انسان ها از بردگی ملموس و غیر ملموس تلاش کنند. او ناراحت بود که قرآن از صحنه زندگی طرد شده و به وسیله ای برای تزیین مجالس عقد و عزاداری تبدیل شده است. این در حالی است که قرآن می تواند الگویی برای زندگی باشد. این جمله مولانا را همواره تکرار می کرد که «ما ز قران مغز را برداشتیم پوست را نزد سگان انداختیم.»
🔸از دیدگاه او پیام اصلی توحید ناشناخته مانده و آنچه به نام اسلام در کشورهای اسلامی مطرح است جز یک سری آداب و رسومی بیش نیست. در این راستا پس از سالها تحقیق و تفحص در قران و بحث و گفتگو با متفکرین اسلامی همچون مرحوم آیت الله طالقانی، کتاب «جهان بینی توحیدی» را در اواخر دهه چهل نوشت و در طول مدت زندان در دهه ۵۰ آن را تکمیل کرد. چکیده جهان بینی توحیدی این بود که «ای انسان خدا تو را آزاد خلق کرده، پس بیاندیش و انتخاب کن و در این راه ثابت قدم باش. چون این آزادی را خداوند به انسان داده و شان اوست و لازمه تکامل و رشد او به سوی حق تعالی است، لاجرم هر انسان یا جامعه ای که حرمت انسان را نا دیده انگارد مثل آن است که خداوند آفریننده انسان را نادیده گرفته است.» پدرمعتقد بود که «واژه کفر به معنی انکار خدا نیست به معنی عدم هماهنگی زبان و اندیشه است، چنان که قران در مورد کفار می گوید که به زبان چیزی می گویند که در اندیشه ندارند پس کافر کسی است که حق را می پوشاند نه کسی که به خدا اعتقاد ندارد.»
▪️ او همیشه سعی در حل اختلافات بین گروه های مبارز در دهه ۴۰ و ۵۰ داشت. ساواک از او به عنوان حلقه اتصال بین روحانیون مبارز و روشنفکران جامعه یاد می کرد.
🔸در مدت کوتاهی که در ابتدای انقلاب، بالاجبار و از روی حس مسئولیت و به سفارش مرحوم استاد شریعتی پست استانداری خراسان را پذیرفت، هیچگونه حقوقی دریافت نکرد و در کاخ استانداری هم زندگی نکرد. الگویش شادروان دکتر مصدق بود و اعتقاد داشت بیت المال متعلق به مردم است.
▪️ صداقت در کلام و رفتار برایش بسیار مهم بود و به آن تکیه می کرد و اعتقاد داشت صداقت پیش زمینه عدالت است و بر آن تقدم دارد چرا که در قران بیش از ۱۵۰ بار از صداقت و فقط ۲۷ بار از عدالت یاد شده که به نظر او «این خود بر تقدم صداقت بر عدالت گواهی می دهد، تا مباد که در تظاهر به عدالت، صداقت به فراموشی سپرده شود» و همواره این آیه از قران کریم را تکرار می کرد: «تمت کلمه ربک صدقا و عدلا» پیام خداوند برای همه انسانها در صداقت و عدالت خلاصه شده است (سوره انعام آیه ۱۱۵).»
🔸پدرحوادث تلخ و ناگوار زندگیش را زیاد بازگو و تکرار نمی کرد. با آن که در دهه ۶۰ در زندان اوین روز های بسیار تلخی را گذرانده بود، فقط در ابتدای آزادی از زندان، حقایق را برای ثبت در تاریخ بیان کرد. بسیار با گذشت بود و هرگز انتقامجو و کینه توز نبود. همانگونه که به من و برادر کوچکم خطبه حضرت علی را در خصوص عفو و گذشت آموزش می داد، خود نیز به آن عمل میکرد و بازجوها و شکنجه گران قبل و بعد از انقلاب خود را می بخشید و می گفت «من از شما هیچ کینه ای به دل ندارم ».
▪️ هدف پدرم رهایی انسان بود و همین هدف والا موجب شد تا سختی ها، ناملایمات زندگی، شهادت فرزندانش مسعود و مجید و مجتبی، شکنجه ها و توهین و تهمت های ناروایی که به او زده می شد را، به جان بخرد و سعادت و راحتی خود و خانواده اش را فدای این آرمانهای والای انسانی نماید. او همیشه امیدوار بود. یادشان مانا!
منبع: آزادی، شان انسان؛ خاطرات طاهر احمدزاده
#ایران_فردا
#طاهر_احمدزاده
عکس : ناصر میناچی ، طاهر احمدزاده و پوران شریعت رضوی
سی امین سالگرد شهادت شریعتی
https://bit.ly/3Ie51iU
Telegraph
☘️«انسان باش، بیاندیش و انتخاب کن»
💠 مژگان احمدزاده @iranfardamag ▪️ پدرم در کتاب خاطراتش به نام " آزادی شأن انسان» نقل می کند که در آخرین دیدارش با فرزندانش مسعود و مجید، به آنها گفت: «شما در خانواده ای بزرگ شده اید که شعار توحیدی اش این بوده که انسان باش، بیاندیش و انتخاب کن و این می…
Forwarded from اكنون، ما و شريعتی
🔷🔸عدالت طلبی در میدان ، دریادلی دگر پذیر
🔆بزرگداشت طاهر احمدزاده
🎙با حضور:
🔸ناصر آملی
🔸مژگان احمدزاده
🔸محمد توسلی
🔸منصوره جوراب چیان
🔸محمود دل آسایی
🔸تقی رحمانی
🔸حسین رفیعی
🔸فرج سرکوهی
🔸احسان شریعتی
🔸امیر طیرانی
🔸فاطمه گوارایی
🔸لطف الله میثمی
📌زمان : پنجشنبه ساعت ۹ شب به وقت ایران
👋کلاب دغدغه های ایران
#طاهر_احمدزاده
#یادها
#اکنون
🆔 @Shariati40
🔆بزرگداشت طاهر احمدزاده
🎙با حضور:
🔸ناصر آملی
🔸مژگان احمدزاده
🔸محمد توسلی
🔸منصوره جوراب چیان
🔸محمود دل آسایی
🔸تقی رحمانی
🔸حسین رفیعی
🔸فرج سرکوهی
🔸احسان شریعتی
🔸امیر طیرانی
🔸فاطمه گوارایی
🔸لطف الله میثمی
📌زمان : پنجشنبه ساعت ۹ شب به وقت ایران
👋کلاب دغدغه های ایران
#طاهر_احمدزاده
#یادها
#اکنون
🆔 @Shariati40
💢 بحران آب ایران با «چماق و اسلحه» حل نمیشود
💠 زینب رحیمی
@iranfardamag
🔹 امید بود که برخورد خشونتآمیز حاکمیت با مردم خوزستان در تابستان ۱۴۰۰، این بار در اصفهان تکرار نشود. امید باطلی بود.
حرف آخر را اول بزنم؛ بحران آب با باتون و اسلحه حل نمیشود. یک نمونه بیاورید که در دنیا حکومتی توانسته باشد با قوه قهریه و با خاموش کردن صدای اعتراض مردم، مشکل آب و نان مردم را حل کند. این گزاره، بدیهی و آشکار است اما انگار سیاستمداران در ایران امروز، چشمشان را روی بدیهات بستهاند. برای همین هم ماجرای تلخ خوزستان که در تیرماه سال جاری اتفاق افتاد، این روزها در اصفهان در حال تکرار است. خوزستانیها یک خواسته داشتند؛ آب آشامیدنی سالم. اصفهانیها هم به دنبال احیای زایندهرود و دسترسی به حقآبه کشاورزان هستند. مسئله و مطالبه، «آب» است اما هر بار حاکمیت به سرکوب خشونتآمیز معترضان متوسل میشود. غافل از اینکه اگر این بار هم حلقه تجمعکنندگان اصفهانی را با خشونت، بشکنند و آنها را با بدنهایی پر از ساچمه و صورتهایی زخمی راهی خانههایشان کنند؛ «بحران آب» همچنان سر جایش باقی است و شک نکنید اعتراضات مشابه یک یا دو ماه دیگر از شهر یا استانی دیگر سربرمیآورد.
🔸حاکمیت فرصتهای خود را برای اصلاح، یکی یکی از دست میدهد. در تابستان ۱۴۰۰، همزمان با اعتراض گسترده خوزستانیها به نبود آب شرب سالم، متخصصان آب درباره نبود آب برای کاشت پاییزه هشدار دادند. آن موقع هنوز اطلاعات مربوط به آب موجود در سدها مثل حالا محرمانه نشده بود و کارشناسان آب با دسترسی به این اطلاعات و البته بررسی وضعیت بارشی ایران، از بروز اعتراضات احتمالی در آینده خبر دادند. برای همین سئوال مهم این است؛ وقتی دولت و حکومت اعتراضات خوزستان را با قدرت چماق و اسلحه به گفته خودشان «جمع» کردند؛ آیا تصمیم گرفتند که توصیهها و هشدارها را جدی بگیرند و برای وضعیت نابسامان آب در ایران کاری کنند؟. پاسخ منفی است. البته اخیرا ابراهیم رئیسی با تعدادی از فعالان محیط زیست جلسه داشت و حتما درباره وضعیت بحرانی آب هشدارهایی هم شنید اما دولت سیزدهم هم از ابتدای شروع کار به دنبال اجرای پروژههای سدسازی و انتقال آب است.
🔹حالا هم انگار دستور اجرای پروژه انتقال آب بهشتآباد داده شده است. پروژهای که قرار است آب را از استان چهار محال و بختیاری به اصفهان ببرد. در روزهای گذشته همزمان با تجمع اصفهانیها، شاهد تجمع کشاورزان و روستاییان چهارمحال و بختیاری بودیم. آنها در این تجمعات، نه تنها با اجرای پروژه جدید انتقال آب (بهشتآباد) مخالفت کردند بلکه تاکید داشتند که به دنبال توقف پروژههای قبلی انتقال آب هم هستند. چرا که طرحهای متعدد سدسازی و انتقال آب این استان پرآب را هم به شرایط بحرانی کشانده و اساسا دیگر آبی هم برای انتقال ندارد.
🔸بحران آب ایران را فراگرفته است. شاید چند دهه پیش بحران آب در ایران محدود به استانهای کویری و کمبارش مثل اصفهان، یزد و کرمان بود اما حالا به دلیل مدیریت ناکارآمد و تسلط مافیای آب در ایران، استانهای نسبتا پربارش مثل چهارمحال و بختیاری که سرچشمه کارون و زایندهرود در آن قرار دارد و خوزستانی که شش رود بزرگ در آن جاری است، با مشکل آب مواجه هستند و هنوز بسیاری از روستاها در همین استانهای پرآب به آب سالم لولهکشی دسترسی ندارند و همچنان آب با تانکر به آنها میرسد. البته اگر برسد.
🔹اوضاع آب در ایران بحرانیتر از آنی است که تصور میشود. نزاع و جنگ آب در بین استانها و شهرهای ایران سالهاست که شروع شده. دیروز که لوله انتقال آب اصفهان به یزد شکسته شد، خیلیها تعجب کردند و عاملان این کار را شماتت کردند اما حتما اطلاع ندارند که این اتفاق، تازگی ندارد و در چند سال گذشته تقریبا هر سال تکرار شده و حتی در گزارشی که در تیرماه ۱۴۰۰ به دنبال اعتراضات خوزستان تهیه کرده بودم، درباره احتمال شکستن مجدد لوله انتقال آب اصفهان به یزد گفتم و نوشتم.
متن کامل در instant view:
https://bit.ly/3doBghf
#اصفهان
#بحران_آب
#چهارمحال_بختیاری
https://t.me/iranfardamag
💠 زینب رحیمی
@iranfardamag
🔹 امید بود که برخورد خشونتآمیز حاکمیت با مردم خوزستان در تابستان ۱۴۰۰، این بار در اصفهان تکرار نشود. امید باطلی بود.
حرف آخر را اول بزنم؛ بحران آب با باتون و اسلحه حل نمیشود. یک نمونه بیاورید که در دنیا حکومتی توانسته باشد با قوه قهریه و با خاموش کردن صدای اعتراض مردم، مشکل آب و نان مردم را حل کند. این گزاره، بدیهی و آشکار است اما انگار سیاستمداران در ایران امروز، چشمشان را روی بدیهات بستهاند. برای همین هم ماجرای تلخ خوزستان که در تیرماه سال جاری اتفاق افتاد، این روزها در اصفهان در حال تکرار است. خوزستانیها یک خواسته داشتند؛ آب آشامیدنی سالم. اصفهانیها هم به دنبال احیای زایندهرود و دسترسی به حقآبه کشاورزان هستند. مسئله و مطالبه، «آب» است اما هر بار حاکمیت به سرکوب خشونتآمیز معترضان متوسل میشود. غافل از اینکه اگر این بار هم حلقه تجمعکنندگان اصفهانی را با خشونت، بشکنند و آنها را با بدنهایی پر از ساچمه و صورتهایی زخمی راهی خانههایشان کنند؛ «بحران آب» همچنان سر جایش باقی است و شک نکنید اعتراضات مشابه یک یا دو ماه دیگر از شهر یا استانی دیگر سربرمیآورد.
🔸حاکمیت فرصتهای خود را برای اصلاح، یکی یکی از دست میدهد. در تابستان ۱۴۰۰، همزمان با اعتراض گسترده خوزستانیها به نبود آب شرب سالم، متخصصان آب درباره نبود آب برای کاشت پاییزه هشدار دادند. آن موقع هنوز اطلاعات مربوط به آب موجود در سدها مثل حالا محرمانه نشده بود و کارشناسان آب با دسترسی به این اطلاعات و البته بررسی وضعیت بارشی ایران، از بروز اعتراضات احتمالی در آینده خبر دادند. برای همین سئوال مهم این است؛ وقتی دولت و حکومت اعتراضات خوزستان را با قدرت چماق و اسلحه به گفته خودشان «جمع» کردند؛ آیا تصمیم گرفتند که توصیهها و هشدارها را جدی بگیرند و برای وضعیت نابسامان آب در ایران کاری کنند؟. پاسخ منفی است. البته اخیرا ابراهیم رئیسی با تعدادی از فعالان محیط زیست جلسه داشت و حتما درباره وضعیت بحرانی آب هشدارهایی هم شنید اما دولت سیزدهم هم از ابتدای شروع کار به دنبال اجرای پروژههای سدسازی و انتقال آب است.
🔹حالا هم انگار دستور اجرای پروژه انتقال آب بهشتآباد داده شده است. پروژهای که قرار است آب را از استان چهار محال و بختیاری به اصفهان ببرد. در روزهای گذشته همزمان با تجمع اصفهانیها، شاهد تجمع کشاورزان و روستاییان چهارمحال و بختیاری بودیم. آنها در این تجمعات، نه تنها با اجرای پروژه جدید انتقال آب (بهشتآباد) مخالفت کردند بلکه تاکید داشتند که به دنبال توقف پروژههای قبلی انتقال آب هم هستند. چرا که طرحهای متعدد سدسازی و انتقال آب این استان پرآب را هم به شرایط بحرانی کشانده و اساسا دیگر آبی هم برای انتقال ندارد.
🔸بحران آب ایران را فراگرفته است. شاید چند دهه پیش بحران آب در ایران محدود به استانهای کویری و کمبارش مثل اصفهان، یزد و کرمان بود اما حالا به دلیل مدیریت ناکارآمد و تسلط مافیای آب در ایران، استانهای نسبتا پربارش مثل چهارمحال و بختیاری که سرچشمه کارون و زایندهرود در آن قرار دارد و خوزستانی که شش رود بزرگ در آن جاری است، با مشکل آب مواجه هستند و هنوز بسیاری از روستاها در همین استانهای پرآب به آب سالم لولهکشی دسترسی ندارند و همچنان آب با تانکر به آنها میرسد. البته اگر برسد.
🔹اوضاع آب در ایران بحرانیتر از آنی است که تصور میشود. نزاع و جنگ آب در بین استانها و شهرهای ایران سالهاست که شروع شده. دیروز که لوله انتقال آب اصفهان به یزد شکسته شد، خیلیها تعجب کردند و عاملان این کار را شماتت کردند اما حتما اطلاع ندارند که این اتفاق، تازگی ندارد و در چند سال گذشته تقریبا هر سال تکرار شده و حتی در گزارشی که در تیرماه ۱۴۰۰ به دنبال اعتراضات خوزستان تهیه کرده بودم، درباره احتمال شکستن مجدد لوله انتقال آب اصفهان به یزد گفتم و نوشتم.
متن کامل در instant view:
https://bit.ly/3doBghf
#اصفهان
#بحران_آب
#چهارمحال_بختیاری
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
💢 بحران آب ایران با «چماق و اسلحه» حل نمیشود
💠 زینب رحیمی @iranfardamag 🔹 امید بود که برخورد خشونتآمیز حاکمیت با مردم خوزستان در تابستان ۱۴۰۰، این بار در اصفهان تکرار نشود. امید باطلی بود. حرف آخر را اول بزنم؛ بحران آب با باتون و اسلحه حل نمیشود. یک نمونه بیاورید که در دنیا حکومتی توانسته باشد با…
🔴چرا تورم کاهش نخواهد یافت ؟
▪️ نقش هستهی سخت قدرت در افزایش تورم در ایران
🔶 سمانه گلاب
@iranfardamag
🔺 خبر افزایش قیمتها به صورت روزانه دیگر جدید نیست، جزئی از زیست روزانه همه مردم کشور شده است و در این میان طبقات فرودست جامعه بیشترین آسیب را دیده و میبینند. در تمام سالها دولتمردان همواره شعار کاهش تورم را با صدای بلند فریاد زدهاند و در تمام سالها نیز تورم مهمان همیشگی خانهها بوده است.
🔹دولت سیزدهم نیز از زمان روی کار آمدن بارها کنترل قیمتها و مقابله با تورم را جزء سیاستها و اهداف اصلی بیان کرده اما بیانی که مانند بسیاری دیگر از وعدهها در حد شعار باقی مانده است. چرا تورم با وجود تغییر سیاستمداران و سیاستها پای ثابت اقتصاد کشور بوده است و چرا دولتمردان قادر به کنترل آن نبوداند (و شاید بتوان گفت نخواهند بود.)
✅ بودجه، کسری و انفجار نقدینگی: در دیدگاه اقتصاد متعارف، اصلیترین عامل ایجاد تورم (و در برخی دیدگاهها تنها عامل آن) نقدینگی است. در این چارچوب استدلال میشود، زمانی که نقدینگی در اقتصاد افزایش مییابد، اگر تولید به تناسب آن رشد نکند، افزایش نقدینگی به تورم میانجامد. از طرف دیگر افزایش نقدینگی نیز خود معلول افزایش بدهی دولت و بدهی بانکها به بانک مرکزی است و در نتیجه راه حل نیز در کنترل هزینههای دولت و کنترل تسهیلات اعطایی بانکهاست. برای این منظور توصیه میشود دولت با کاهش هزینههای عمومی کسری بودجه خود را کنترل کند و بانکها نیز با افزایش نرخ بهره منابع و مصارف خود را متعادل نگه دارند. در این چارچوب استقلال بانک مرکزی نیز برای توفیق در سیاستها اهمیت دارد.
🔺 اما آیا میتوان در ساختار فعلی امید داشت دولت کسری بودجه خود را کنترل کند؟ واقعیت این است کسری بودجه زمانی کنترل خواهد شد که یا دولت از هزینههای اعظم بودجهای بگذرد و آن را کاهش دهد و یا برای تأمین مالی آن به درآمد پایدار مانند مالیات روی آورد. مرور اتفاقات چند سال گذشته نشان میدهد در اوج بحرانهای مالی دولت حقوق کارکنان و بازنشستگان دولتی-حاکمیتی به عنوان مهمترین بخش هزینههای دولت حتی بیشتر از حقوق نیروی کار غیر دولتی (حداقل دستمزد مصوب سالانه) افزایش داشته است. قدرت لابی و اثرگذاری بیشتر این گروهها امکان افزایش کمتر حقوق و در نتیجه افزایش کمتر هزینههای دولت را منتفی میکند به ویژه که در شرایط تورمی افزایش حقوق از نگاه عمومی توجیهپذیر نیز است.
🔹روش دیگر کاهش هزینهها حذف برخی از هزینههای غیر ضرور در دولت است. در این زمینه مثال معروف مربوط به سیاست دولتهای شرق آسیا در مواجهه با بحران اقتصادی است که در نتیجه آن بسیاری از سفارتخانههای این کشورها تعطیل یا ادغام شد تا در هزینههای دولت صرفهجویی شود. نگاه به ردیفهای بودجهای کشور نشان میدهد دستگاهها و نهادهای گوناگونی وجود دارند که نه ضرورت خدماتی که ارائه میدهند مشخص است و نه اثرگذاری آنها در بهبود وضعیت جامعه قابل ردگیری است اما همواره سهم خود را از بودجه عمومی حفظ کردهاند. بدیهی است حذف این هزینهها تنها با منطق بودجهای ممکن نیست و چانهزنیهای سیاسی و مقابله با گروههای قدرتمند را نیاز دارد، گروههایی که در طول زمان نه تنها قدرتشان کم نشده که اخبار متفاوت نشان از افزایش نفوذ آنها دارد و درنتیجه کاهش هزینهها از این منظر را نیز ناممکن میسازد.
🔺 راه حل دیگر دولت برای کاهش کسری بودجه افزایش درآمد مالیاتی است. در شرایطی که اقتصاد کشور در رکود طولانیمدت و عمیق قرار گرفته است هیچ نظریه اقتصادی افزایش نرخهای مالیاتی را توجیهپذیر نمیداند پس راه حل دیگر در این مسیر افزایش پایه مالیاتی است که این نیز به نوبه خود در گرو شفافیت درآمدهای کشور و گروهها و حذف معافیتهای متعددی است که به برخی نهادها و فعالیتها اعطا شده است. نیاز به توضیح نیست که در پس تمامی این معافیتها گروههای قدرتمند و پرصدایی وجود دارند که مقابله با آنها بیش از آنکه اراده اقتصادی بطلبد، اراده سیاسی میخواهد. توجه به سرانجام قانون مالیات بر خانههای خالی مثال خوبی دراین زمینه است. در این ساختار و با پیچیدگی اقتصاد سیاسی کشور تصور کنترل نقدینگی و درنتیجه کنترل تورم بیش از آنکه امیدوارانه باشد توهمی بی پایه است.
✅ تورم سمت عرضه: یکی دیگر از عوامل ایجاد تورم که ردپای آن را در اقتصاد ایران نیز میتوان مشاهده کرد، افزایش هزینههای تولیدی است. افزایش قیمت انرژی، نرخ ارز، کالاهای واسطه وارداتی، نرخ بهره و اجاره همگی عواملی هستند که درنهایت هزینه تولید را افزایش داده و در نتیجه قیمت تمام شده کالاهای تولیدی را افزایش میدهد....
متن کامل در instant view :
https://bit.ly/3DgnO9o
#افزایش_تورم
#هستهی_سخت_قدرت_و_تورم
https://t.me/iranfardamag
▪️ نقش هستهی سخت قدرت در افزایش تورم در ایران
🔶 سمانه گلاب
@iranfardamag
🔺 خبر افزایش قیمتها به صورت روزانه دیگر جدید نیست، جزئی از زیست روزانه همه مردم کشور شده است و در این میان طبقات فرودست جامعه بیشترین آسیب را دیده و میبینند. در تمام سالها دولتمردان همواره شعار کاهش تورم را با صدای بلند فریاد زدهاند و در تمام سالها نیز تورم مهمان همیشگی خانهها بوده است.
🔹دولت سیزدهم نیز از زمان روی کار آمدن بارها کنترل قیمتها و مقابله با تورم را جزء سیاستها و اهداف اصلی بیان کرده اما بیانی که مانند بسیاری دیگر از وعدهها در حد شعار باقی مانده است. چرا تورم با وجود تغییر سیاستمداران و سیاستها پای ثابت اقتصاد کشور بوده است و چرا دولتمردان قادر به کنترل آن نبوداند (و شاید بتوان گفت نخواهند بود.)
✅ بودجه، کسری و انفجار نقدینگی: در دیدگاه اقتصاد متعارف، اصلیترین عامل ایجاد تورم (و در برخی دیدگاهها تنها عامل آن) نقدینگی است. در این چارچوب استدلال میشود، زمانی که نقدینگی در اقتصاد افزایش مییابد، اگر تولید به تناسب آن رشد نکند، افزایش نقدینگی به تورم میانجامد. از طرف دیگر افزایش نقدینگی نیز خود معلول افزایش بدهی دولت و بدهی بانکها به بانک مرکزی است و در نتیجه راه حل نیز در کنترل هزینههای دولت و کنترل تسهیلات اعطایی بانکهاست. برای این منظور توصیه میشود دولت با کاهش هزینههای عمومی کسری بودجه خود را کنترل کند و بانکها نیز با افزایش نرخ بهره منابع و مصارف خود را متعادل نگه دارند. در این چارچوب استقلال بانک مرکزی نیز برای توفیق در سیاستها اهمیت دارد.
🔺 اما آیا میتوان در ساختار فعلی امید داشت دولت کسری بودجه خود را کنترل کند؟ واقعیت این است کسری بودجه زمانی کنترل خواهد شد که یا دولت از هزینههای اعظم بودجهای بگذرد و آن را کاهش دهد و یا برای تأمین مالی آن به درآمد پایدار مانند مالیات روی آورد. مرور اتفاقات چند سال گذشته نشان میدهد در اوج بحرانهای مالی دولت حقوق کارکنان و بازنشستگان دولتی-حاکمیتی به عنوان مهمترین بخش هزینههای دولت حتی بیشتر از حقوق نیروی کار غیر دولتی (حداقل دستمزد مصوب سالانه) افزایش داشته است. قدرت لابی و اثرگذاری بیشتر این گروهها امکان افزایش کمتر حقوق و در نتیجه افزایش کمتر هزینههای دولت را منتفی میکند به ویژه که در شرایط تورمی افزایش حقوق از نگاه عمومی توجیهپذیر نیز است.
🔹روش دیگر کاهش هزینهها حذف برخی از هزینههای غیر ضرور در دولت است. در این زمینه مثال معروف مربوط به سیاست دولتهای شرق آسیا در مواجهه با بحران اقتصادی است که در نتیجه آن بسیاری از سفارتخانههای این کشورها تعطیل یا ادغام شد تا در هزینههای دولت صرفهجویی شود. نگاه به ردیفهای بودجهای کشور نشان میدهد دستگاهها و نهادهای گوناگونی وجود دارند که نه ضرورت خدماتی که ارائه میدهند مشخص است و نه اثرگذاری آنها در بهبود وضعیت جامعه قابل ردگیری است اما همواره سهم خود را از بودجه عمومی حفظ کردهاند. بدیهی است حذف این هزینهها تنها با منطق بودجهای ممکن نیست و چانهزنیهای سیاسی و مقابله با گروههای قدرتمند را نیاز دارد، گروههایی که در طول زمان نه تنها قدرتشان کم نشده که اخبار متفاوت نشان از افزایش نفوذ آنها دارد و درنتیجه کاهش هزینهها از این منظر را نیز ناممکن میسازد.
🔺 راه حل دیگر دولت برای کاهش کسری بودجه افزایش درآمد مالیاتی است. در شرایطی که اقتصاد کشور در رکود طولانیمدت و عمیق قرار گرفته است هیچ نظریه اقتصادی افزایش نرخهای مالیاتی را توجیهپذیر نمیداند پس راه حل دیگر در این مسیر افزایش پایه مالیاتی است که این نیز به نوبه خود در گرو شفافیت درآمدهای کشور و گروهها و حذف معافیتهای متعددی است که به برخی نهادها و فعالیتها اعطا شده است. نیاز به توضیح نیست که در پس تمامی این معافیتها گروههای قدرتمند و پرصدایی وجود دارند که مقابله با آنها بیش از آنکه اراده اقتصادی بطلبد، اراده سیاسی میخواهد. توجه به سرانجام قانون مالیات بر خانههای خالی مثال خوبی دراین زمینه است. در این ساختار و با پیچیدگی اقتصاد سیاسی کشور تصور کنترل نقدینگی و درنتیجه کنترل تورم بیش از آنکه امیدوارانه باشد توهمی بی پایه است.
✅ تورم سمت عرضه: یکی دیگر از عوامل ایجاد تورم که ردپای آن را در اقتصاد ایران نیز میتوان مشاهده کرد، افزایش هزینههای تولیدی است. افزایش قیمت انرژی، نرخ ارز، کالاهای واسطه وارداتی، نرخ بهره و اجاره همگی عواملی هستند که درنهایت هزینه تولید را افزایش داده و در نتیجه قیمت تمام شده کالاهای تولیدی را افزایش میدهد....
متن کامل در instant view :
https://bit.ly/3DgnO9o
#افزایش_تورم
#هستهی_سخت_قدرت_و_تورم
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴چرا تورم کاهش نخواهد یافت ؟
🔶 سمانه گلاب @iranfardamag 🔺 خبر افزایش قیمتها به صورت روزانه دیگر جدید نیست، جزئی از زیست روزانه همه مردم کشور شده است و در این میان طبقات فرودست جامعه بیشترین آسیب را دیده و میبینند. در تمام سالها دولتمردان همواره شعار کاهش تورم را با صدای بلند…
🔴 بحران آب
🔷 علی صبوری
@iranfardamag
▪️ بان کی مون دبیرکل پیشین سازمان ملل متحد در سخنرانی خود در جلسه "اقدام سریع برای مقابله با گرمایش زمین" گفته بود ما بایستی با جدیت به مصاف چالش جهانی تغییر آب و هوا برویم چرا که در هر منطقه ای تبدیل به تهدیدی فزاینده برای توسعه گشته است
🔸 اگر بنا باشد ما با دیدی حتی نه چندان موشکافانه به گفته بان کیمون دقت کنیم شاید بتوانیم متوجه عمق فاجعه در جهان تراژدیک حاضر که با چنین مسیرهای برون رفت به مثابه یک کمدی دارد جلوه می یابد، بشویم.
▪️ طبق قانون نانوشته سرمایه ما تنها به این علت باید جلوی تغییرات اقلیمی بایستیم که در برابر منطق توسعه و بهره برداری حداکثری از منابع زمین قد علم کرده است.
🔸گرمایش زمین،ذوب شدن یخ های قطبی،کاهش منابع آبهای شیرین،نابودی جنگل های استوایی و ... پدیده های چندان متاخر نیستند و دیر زمانی است که ناقوس مرگ طبیعت را به صدا درآورده اند.علی رغم تمامی کمپین های حمایتی و تلاش فعالان محیط زیست همچنان سرعت تخریب منابع بسیار بیشتر از توان طبیعت برای بازیابی آنهاست.
▪️ اگر بخواهیم طیف بندی های ارائه شده برای شرایط اقلیمی موجود را مدنظر بگیریم،ایران در بین بحرانی ترین کشورها از نظر سرعت تخریب منایع و امکانات زیست محیطی قرار می گیرد و در بین تمامی تغییرات اقلیمی،بحران آب جدی ترین و فزاینده ترین نگرانی موجود محسوب می شود.
🔸 طبق برآورد موسسه منابع جهانی(WRI) در مرداد سال 98 ایران بعد از قطر،اسرائیل و لبنان در رده چهارم از نظر نزدیکی به روز پایان منابع آبی قرار دارد.کشاورزی سنتی و ناکارآمد،رشد سریع همراه با الگوهای پراکندگی ناموزون جمعیت و کاهش بارندگی ها از علل بحران مذکور شناخته می شود.ولی طبق اکثریت مطالعات و پژوهش ها سوء مدیریت و راهکارهای اشتباه توسعه به عنوان اصلی ترین عامل کم آبی قلمداد می شوند. البته اگر قرار نباشد طبق اظهارات برخی شخصیت ها در سطوح مختلف سیاسی و مذهبی«گناه،معصیت و عدم برگزاری نماز باران»را علت بحران بدانیم.
▪️ خشک شدن دریاچه هامون در پی ساخت سد های مهندسی نشده،خشک شدن دریاچه ارومیه در پی حفر چاه های آب زیرزمینی،خشک شدن تالاب های هامون،ارزن و بختگان و خشک شدن بسترهای آبگیر شرق اهواز و گاوخونی که منجر به ریزگردهای استان خوزستان و بخش جنوب غربی کشور شده اند تنها نمونه های اندکی از خیل پیامدها و علل بحران هستند.
🔸 اعتراضات خوزستان،لرستان و استان های همجوار در تابستان سال جاری را شاید بتوان از اولین و مهم ترین خیزش های مردمی منسجم برای مطالبات در زمینه بحران آب به حساب آورد.آب شرب نامناسب،قطعی های گسترده برق،خشک شدن تالاب هورالعظیم از علل اصلی این حرکتها محسوب می شدند که در برخی موارد نیز با برخورد خشن نیروهای ضد شورش مواجه شده است.
▪️ اعتراضات جاری در استان اصفهان که با تجمع کشاورزان در بستر خشک زاینده رود شروع شده بود و سپس با الحاق جمعیت چندهزار نفری از شهروندان گستردگی یافته است نمونه ای حی و حاضر از پیامدهای بحران آبی موجود است.تنها با وعده های خالی و ارجاع به ردپای دولتهای قبلی نمی توان جلوی خشم توده های مردم را گرفت.
🔸«زاینده رود جاری،حق هر اصفهانی»،«تا آب نیاد به رودخونه،برنمی گردیم به خونه» از شعارهای جاری در تجمعات بوده است.
▪️ افق پیش روی وضعیت موجود، مطلوبیت چندانی نه تنها برای کشاورزان و شهروندان اصفهان بلکه برای تمامیت نسل موجود و نسل آینده ایران را نشان نمی دهد.از کوچ اجباری و درگیری های قومیتی گرفته تا بحران های قحطی و گرسنگی به تدریج مثل مهر داغی بر تارک این مرز و بوم نقش می بندد...
🔸حتی دیروز نیز برای شروع پیشگیری و حداقل به تعویق انداختن بحران آینده دیر بود چه برسد به فرداهایی که خبری از آن ها نداریم.
#بحران_آب
#بان_کیمون
#زاینده_رود_من_کو
https://bit.ly/3G5WH2N
https://t.me/iranfardamag
🔷 علی صبوری
@iranfardamag
▪️ بان کی مون دبیرکل پیشین سازمان ملل متحد در سخنرانی خود در جلسه "اقدام سریع برای مقابله با گرمایش زمین" گفته بود ما بایستی با جدیت به مصاف چالش جهانی تغییر آب و هوا برویم چرا که در هر منطقه ای تبدیل به تهدیدی فزاینده برای توسعه گشته است
🔸 اگر بنا باشد ما با دیدی حتی نه چندان موشکافانه به گفته بان کیمون دقت کنیم شاید بتوانیم متوجه عمق فاجعه در جهان تراژدیک حاضر که با چنین مسیرهای برون رفت به مثابه یک کمدی دارد جلوه می یابد، بشویم.
▪️ طبق قانون نانوشته سرمایه ما تنها به این علت باید جلوی تغییرات اقلیمی بایستیم که در برابر منطق توسعه و بهره برداری حداکثری از منابع زمین قد علم کرده است.
🔸گرمایش زمین،ذوب شدن یخ های قطبی،کاهش منابع آبهای شیرین،نابودی جنگل های استوایی و ... پدیده های چندان متاخر نیستند و دیر زمانی است که ناقوس مرگ طبیعت را به صدا درآورده اند.علی رغم تمامی کمپین های حمایتی و تلاش فعالان محیط زیست همچنان سرعت تخریب منابع بسیار بیشتر از توان طبیعت برای بازیابی آنهاست.
▪️ اگر بخواهیم طیف بندی های ارائه شده برای شرایط اقلیمی موجود را مدنظر بگیریم،ایران در بین بحرانی ترین کشورها از نظر سرعت تخریب منایع و امکانات زیست محیطی قرار می گیرد و در بین تمامی تغییرات اقلیمی،بحران آب جدی ترین و فزاینده ترین نگرانی موجود محسوب می شود.
🔸 طبق برآورد موسسه منابع جهانی(WRI) در مرداد سال 98 ایران بعد از قطر،اسرائیل و لبنان در رده چهارم از نظر نزدیکی به روز پایان منابع آبی قرار دارد.کشاورزی سنتی و ناکارآمد،رشد سریع همراه با الگوهای پراکندگی ناموزون جمعیت و کاهش بارندگی ها از علل بحران مذکور شناخته می شود.ولی طبق اکثریت مطالعات و پژوهش ها سوء مدیریت و راهکارهای اشتباه توسعه به عنوان اصلی ترین عامل کم آبی قلمداد می شوند. البته اگر قرار نباشد طبق اظهارات برخی شخصیت ها در سطوح مختلف سیاسی و مذهبی«گناه،معصیت و عدم برگزاری نماز باران»را علت بحران بدانیم.
▪️ خشک شدن دریاچه هامون در پی ساخت سد های مهندسی نشده،خشک شدن دریاچه ارومیه در پی حفر چاه های آب زیرزمینی،خشک شدن تالاب های هامون،ارزن و بختگان و خشک شدن بسترهای آبگیر شرق اهواز و گاوخونی که منجر به ریزگردهای استان خوزستان و بخش جنوب غربی کشور شده اند تنها نمونه های اندکی از خیل پیامدها و علل بحران هستند.
🔸 اعتراضات خوزستان،لرستان و استان های همجوار در تابستان سال جاری را شاید بتوان از اولین و مهم ترین خیزش های مردمی منسجم برای مطالبات در زمینه بحران آب به حساب آورد.آب شرب نامناسب،قطعی های گسترده برق،خشک شدن تالاب هورالعظیم از علل اصلی این حرکتها محسوب می شدند که در برخی موارد نیز با برخورد خشن نیروهای ضد شورش مواجه شده است.
▪️ اعتراضات جاری در استان اصفهان که با تجمع کشاورزان در بستر خشک زاینده رود شروع شده بود و سپس با الحاق جمعیت چندهزار نفری از شهروندان گستردگی یافته است نمونه ای حی و حاضر از پیامدهای بحران آبی موجود است.تنها با وعده های خالی و ارجاع به ردپای دولتهای قبلی نمی توان جلوی خشم توده های مردم را گرفت.
🔸«زاینده رود جاری،حق هر اصفهانی»،«تا آب نیاد به رودخونه،برنمی گردیم به خونه» از شعارهای جاری در تجمعات بوده است.
▪️ افق پیش روی وضعیت موجود، مطلوبیت چندانی نه تنها برای کشاورزان و شهروندان اصفهان بلکه برای تمامیت نسل موجود و نسل آینده ایران را نشان نمی دهد.از کوچ اجباری و درگیری های قومیتی گرفته تا بحران های قحطی و گرسنگی به تدریج مثل مهر داغی بر تارک این مرز و بوم نقش می بندد...
🔸حتی دیروز نیز برای شروع پیشگیری و حداقل به تعویق انداختن بحران آینده دیر بود چه برسد به فرداهایی که خبری از آن ها نداریم.
#بحران_آب
#بان_کیمون
#زاینده_رود_من_کو
https://bit.ly/3G5WH2N
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 بحران آب
🔷 علی صبوری @iranfardamag ▪️ بان کی مون دبیرکل پیشین سازمان ملل متحد در سخنرانی خود در جلسه "اقدام سریع برای مقابله با گرمایش زمین" گفته بود ما بایستی با جدیت به مصاف چالش جهانی تغییر آب و هوا برویم چرا که در هر منطقه ای تبدیل به تهدیدی فزاینده برای توسعه…
🔴 جنبش آب، بر چنتهی جنبش افزود
❇️ مصطفی محبکیا
@iranfardamag
🔺 آنها که فرمان یورش و سرکوب شبانه ی متحصنین در بستر خشک زاینده رود را صادر کردند، کاملا دریافته بودند که با چیزی فراتر از یک اعتراض احساسی و خلق الساعه طرف هستند. آنچه کشاورزان و معترضان اصفهانی در این روزها رقم زدند و معترضان شهرکردی تکمیل کردند، بی کم و کاست یک جنبش اجتماعی پیرامون مسئله ی آب بود. جنبشی که مراحل تولد و تکمیل خود را پشت سر گذارده و شبکه و هویت خویش را برساخته است. «اعتراضات مستمر»ی که بیش از سه سال است در حوزه ی اصفهان و کشاورزان اصفهانی در جریان است، مطالبات و شعارها و «هویت» مشخصی که طی اعتراضات علیه مافیای آب در کشور شکل گرفته است. و نهایتا پیگیری مطالبات «خارج از نهادهای رسمی» ، سه مولفه ای است که تایید می کند اعتراضات آب به مرحله ی جنبشی بودن رسیده است. جنبشی که با همراهی طبقه متوسط شهری اصفهان قوت گرفت و جمعه 28 آبان به ناچار تحمل و جمعه 5 آذر با آن برخورد خشن شد. درست زمانی که بسیاری، از بروز نزدیکدست جنگ آب در ایران صحبت می کنند، اتفاقات اخیر نشان داد جامعه ی مدنی ایران می تواند نه جنگ آب که به شکلی کاملا خشونت پرهیز «جنبش آب» را فعال کند.
🔹 اما آنچه در این میان، جنبش آب و ابتکارات اخیر کشاورزان اصفهانی را برجسته و واجد اهمیت می کند، ابتکاراتی بود که باعث پرمایه شدن گنجینه یا چنته ی جنبشی جامعه ایران شد. از ابزارها و اقداماتی که مردم برای طرح ادعای جمعی خود بهره می برند با عنوان چنتهی جنبش یاد می شود. تاکنون معترضان در ایران از ابزار های مختلفی بهره برده اند. از ایجاد چالش در انتخابات، تا اعتراض در خیابان. تحصن و بست نشینی آن چیزی بود که کشاورزان اصفهانی با زیرکی و البته استقامت خود رقم زدند. گرچه سنت بست نشینی در تاریخ ایران وجود داشته اما در سالهای بعد ازانقلاب و طی جنبش های به سبک جدید، تجربه ی نویی بود که چنته ی جنبشی جامعه ایران را غنی تر کرد. اگر تسخیر خیابان بعنوان یک ابزار جدی برای ابراز اعتراض بعد از جنبش سبز به طور جدی وارد چنته ی جنبشی ما شد، چه بسا تحصن و بست نشینی اصفهانی ها نیز از این پس در گوشهی ذهن معترضان جنبشی نشسته است. شاید برخورد خشونت آمیز با متحصنین در زاینده رود و معترضان در خیابان های اصفهان، واکنشی است به این جسارت و پیش روی در ابزارهای اعتراضی.
🔺 در یک بستر واحد، اعتراضات، شورش ها و جنبش ها اثر هم افزایی بر یکدیگر دارند. حتی اگر در فواصل زمانی از یکدیگر رخ دهند. در واقع با هر بار تجربهی اعتراض چنته ی جنبش نیز فربه تر می شود. بنابراین نمی توان اعتراضات اصفهان و خوزستان 1400 را جدا از اعتراضات آبان 98 و آبان 98 را جدا از 96 و حتی 88 دانست. در تمام این سالها معترضان به رغم میل و سرکوب شدید نظام مستقر، خیابان را جسورانه تسخیر کرده اند. به چالش کشیدن هژمونی رسمی در فضاهای عمومی خط قرمر تمام نظام های سیاسی است. از همین رو حضور اعتراضی در خیابان از سوی حکومت ها تحمل نمی شود. اما بست نشستن و تحصن اعتراضی، یک گام جسورانه ای بود که قطعا بر دیگر اعتراضات اثرات هم افزای خود را خواهد داشت. به ویژه که در حال حاضر در کنار جنبش آب، جنبش ها ی بسیار فعال و بالنده دیگری نیز در جریان است. مهمترینشان «جنبش معلمان» است. آنها نیز به رغم سرکوب ها و بازداشت ها ی سالهای اخیر به اعتراضات مستمر خود پیرامون اهداف و مطالبات و هویت کاملا مشخص، خارج از نهاد های رسمی ادامه داده اند. شاید با اغماض بتوان از جنبش کارگری نیز نام برد که بسیار فعال تر از سالهای گذشته هستند.
#زایندهرود
#بستنشینی
#جنبش_آب
#جنبش_معلمان
#جنبش_کارگران
#همافزایی_جنبشهای_احتماعی
https://t.me/iranfardamag
❇️ مصطفی محبکیا
@iranfardamag
🔺 آنها که فرمان یورش و سرکوب شبانه ی متحصنین در بستر خشک زاینده رود را صادر کردند، کاملا دریافته بودند که با چیزی فراتر از یک اعتراض احساسی و خلق الساعه طرف هستند. آنچه کشاورزان و معترضان اصفهانی در این روزها رقم زدند و معترضان شهرکردی تکمیل کردند، بی کم و کاست یک جنبش اجتماعی پیرامون مسئله ی آب بود. جنبشی که مراحل تولد و تکمیل خود را پشت سر گذارده و شبکه و هویت خویش را برساخته است. «اعتراضات مستمر»ی که بیش از سه سال است در حوزه ی اصفهان و کشاورزان اصفهانی در جریان است، مطالبات و شعارها و «هویت» مشخصی که طی اعتراضات علیه مافیای آب در کشور شکل گرفته است. و نهایتا پیگیری مطالبات «خارج از نهادهای رسمی» ، سه مولفه ای است که تایید می کند اعتراضات آب به مرحله ی جنبشی بودن رسیده است. جنبشی که با همراهی طبقه متوسط شهری اصفهان قوت گرفت و جمعه 28 آبان به ناچار تحمل و جمعه 5 آذر با آن برخورد خشن شد. درست زمانی که بسیاری، از بروز نزدیکدست جنگ آب در ایران صحبت می کنند، اتفاقات اخیر نشان داد جامعه ی مدنی ایران می تواند نه جنگ آب که به شکلی کاملا خشونت پرهیز «جنبش آب» را فعال کند.
🔹 اما آنچه در این میان، جنبش آب و ابتکارات اخیر کشاورزان اصفهانی را برجسته و واجد اهمیت می کند، ابتکاراتی بود که باعث پرمایه شدن گنجینه یا چنته ی جنبشی جامعه ایران شد. از ابزارها و اقداماتی که مردم برای طرح ادعای جمعی خود بهره می برند با عنوان چنتهی جنبش یاد می شود. تاکنون معترضان در ایران از ابزار های مختلفی بهره برده اند. از ایجاد چالش در انتخابات، تا اعتراض در خیابان. تحصن و بست نشینی آن چیزی بود که کشاورزان اصفهانی با زیرکی و البته استقامت خود رقم زدند. گرچه سنت بست نشینی در تاریخ ایران وجود داشته اما در سالهای بعد ازانقلاب و طی جنبش های به سبک جدید، تجربه ی نویی بود که چنته ی جنبشی جامعه ایران را غنی تر کرد. اگر تسخیر خیابان بعنوان یک ابزار جدی برای ابراز اعتراض بعد از جنبش سبز به طور جدی وارد چنته ی جنبشی ما شد، چه بسا تحصن و بست نشینی اصفهانی ها نیز از این پس در گوشهی ذهن معترضان جنبشی نشسته است. شاید برخورد خشونت آمیز با متحصنین در زاینده رود و معترضان در خیابان های اصفهان، واکنشی است به این جسارت و پیش روی در ابزارهای اعتراضی.
🔺 در یک بستر واحد، اعتراضات، شورش ها و جنبش ها اثر هم افزایی بر یکدیگر دارند. حتی اگر در فواصل زمانی از یکدیگر رخ دهند. در واقع با هر بار تجربهی اعتراض چنته ی جنبش نیز فربه تر می شود. بنابراین نمی توان اعتراضات اصفهان و خوزستان 1400 را جدا از اعتراضات آبان 98 و آبان 98 را جدا از 96 و حتی 88 دانست. در تمام این سالها معترضان به رغم میل و سرکوب شدید نظام مستقر، خیابان را جسورانه تسخیر کرده اند. به چالش کشیدن هژمونی رسمی در فضاهای عمومی خط قرمر تمام نظام های سیاسی است. از همین رو حضور اعتراضی در خیابان از سوی حکومت ها تحمل نمی شود. اما بست نشستن و تحصن اعتراضی، یک گام جسورانه ای بود که قطعا بر دیگر اعتراضات اثرات هم افزای خود را خواهد داشت. به ویژه که در حال حاضر در کنار جنبش آب، جنبش ها ی بسیار فعال و بالنده دیگری نیز در جریان است. مهمترینشان «جنبش معلمان» است. آنها نیز به رغم سرکوب ها و بازداشت ها ی سالهای اخیر به اعتراضات مستمر خود پیرامون اهداف و مطالبات و هویت کاملا مشخص، خارج از نهاد های رسمی ادامه داده اند. شاید با اغماض بتوان از جنبش کارگری نیز نام برد که بسیار فعال تر از سالهای گذشته هستند.
#زایندهرود
#بستنشینی
#جنبش_آب
#جنبش_معلمان
#جنبش_کارگران
#همافزایی_جنبشهای_احتماعی
https://t.me/iranfardamag
Telegram
ایران فردا
نشریه «ایران فردا»، ماهنامه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که اول هر ماه، در تهران و دیگر شهرها منتشر می شود.
ارتباط با صفحه ی رسمی ماهنامه ایران فردا در تلگرام:
@iranfardamag
ارتباط با صفحه ی رسمی ماهنامه ایران فردا در تلگرام:
@iranfardamag
🔴 سه آذر اهورایی!
@iranfardamag
🔸«اگر اجباری که به زنده ماندن دارم نبود، خود را در برابر دانشگاه آتش میزدم، همانجایی که بیست و دو سال پیش، «آذر» مان، در آتش بیداد سوخت، او را در پیش پای «نیکسون» قربانی کردند!
▪️ این سه یار دبستانی که هنوز مدرسه را ترک نگفتهاند، هنوز از تحصیلشان فراغت نیافتهاند، نخواستند - همچون دیگران - کوپن نانی بگیرند و از پشت میز دانشگاه، به پشت پاچال بازار بروند و سر در آخور خویش فرو برند. از آن سال، چندین دوره آمدند و کارشان را تمام کردند و رفتند، اما این سه تن ماندند تا هر که را میآید، بیاموزند، هرکه را میرود، سفارش کنند. آنها هرگز نمیروند، همیشه خواهند ماند، آنها «شهید»ند.
🔸این «سه قطره خون» که بر چهرهی دانشگاه ما، همچنان تازه و گرم است. کاشکی میتوانستم این سه آذر اهورائی را با تن خاکستر شدهام بپوشانم، تا در این سموم که میوزد، نفسرَند!
▪️ اما نه، باید زنده بمانم و این سه آتش را در سینه نگاه دارم.»
✅ دکتر علی شریعتی ، مجموعه آثار. 1
#قندچی
#16_آذر
#بزرگنیا
#علی_شریعتی
#جنبش_دانشجویی
#آذر_شریعترضوی
https://bit.ly/3EDAKIc
https://t.me/iranfardamag
@iranfardamag
🔸«اگر اجباری که به زنده ماندن دارم نبود، خود را در برابر دانشگاه آتش میزدم، همانجایی که بیست و دو سال پیش، «آذر» مان، در آتش بیداد سوخت، او را در پیش پای «نیکسون» قربانی کردند!
▪️ این سه یار دبستانی که هنوز مدرسه را ترک نگفتهاند، هنوز از تحصیلشان فراغت نیافتهاند، نخواستند - همچون دیگران - کوپن نانی بگیرند و از پشت میز دانشگاه، به پشت پاچال بازار بروند و سر در آخور خویش فرو برند. از آن سال، چندین دوره آمدند و کارشان را تمام کردند و رفتند، اما این سه تن ماندند تا هر که را میآید، بیاموزند، هرکه را میرود، سفارش کنند. آنها هرگز نمیروند، همیشه خواهند ماند، آنها «شهید»ند.
🔸این «سه قطره خون» که بر چهرهی دانشگاه ما، همچنان تازه و گرم است. کاشکی میتوانستم این سه آذر اهورائی را با تن خاکستر شدهام بپوشانم، تا در این سموم که میوزد، نفسرَند!
▪️ اما نه، باید زنده بمانم و این سه آتش را در سینه نگاه دارم.»
✅ دکتر علی شریعتی ، مجموعه آثار. 1
#قندچی
#16_آذر
#بزرگنیا
#علی_شریعتی
#جنبش_دانشجویی
#آذر_شریعترضوی
https://bit.ly/3EDAKIc
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 سه آذر اهورایی!
@iranfardamag 🔸«اگر اجباری که به زنده ماندن دارم نبود، خود را در برابر دانشگاه آتش میزدم، همانجایی که بیست و دو سال پیش، «آذر» مان، در آتش بیداد سوخت، او را در پیش پای «نیکسون» قربانی کردند! ▪️ این سه یار دبستانی که هنوز مدرسه را ترک نگفتهاند،…
🔴 آخر و عاقبت 16 آذر
▪️ شصت و هشت سال بعد!
💠 سوسن شریعتی
@iranfardamag
🔺"بار دگر، شانزده آذر" است و مانده ام این یادداشت را با نامه پدربزرگم که چند روز قبل از کشته شدن فرزندش آذر در دانشکده فنی در آذر 1332 خطاب به او نوشته شروع کنم و یا با یادداشت کوتاه وصیت گونه پدر در روزهای پایانی 54 و روزهای آغازین 1355؟
🔹از دهه سی، ماجرای این سه شهید دانشگاه چرخ می خورد و هربار تاریخ و حافظه به شکلی و شمایلی به این حادثه و زخمی که بر جا گذاشته مراجعه می کند. این دو یادداشت هم جزئی از تاریخ معاصر ما است.
🔺 با نامه علی اکبر شریعت رضوی شروع می کنم: (آذر 1332)
🔹نورچشمی، آذر شریعت رضوی
🔺 مدتی است که کاغذ شما نمی رسد. البته مسبوقم که این روزها گرفتار امتحانات و مراسم اسم نویسی هستید. خیلی میل داشتم در عوض آقا رضا شما مشهد می آمدید و شاید هم در مشهد ماندگار می شدید و حال هم اگر در تهران به شما سخت است، فوری بیایید مشهد و خیلی هم در تحصیل اهمیت ندهید. برای این مملکت فایده ندارد. بایستی همرنگ جماعت شد و مشغول کسب و کار گردید؛ بهتر است.
🔹در هر صورت از حالات خودت بنویس مسبوق باشم. در خاتمه تذکر می دهم ابدا راضی نیستم از منزل بیرون بروی یا اینکه داخل اجتماعات باشید ولو مجلس روضه. هر چه باشد خیلی احتیاط کنید. فعلا کار ما در زندگی سخت است . بایستی همگی کوشش نماییم این بچه های کوچک را اداره و جمع کنیم. پوران و همه اقوام سلام می رسانند.» (به نقل از کتاب سرنوشت یک پزشک عوضی-غلامرضا شریعت رضوی- انتشارت قصیده سرا-1384)
🔺 نامه پدری که نگران فرزندش است در تهران ملتهب و دانشگاه پر خطر و مجبور است با زبان اشاره صحبت کند. از فرزندش( با کله ای که بوی قورمه سبزی می دهد) می خواهد به مشهد برگردد، در اجتماعات شرکت نکند(حتی روضه خوانی) و «خیلی هم به تحصیل اهمیت ندهد»که برای مملکت فایده ای ندارد. این نامه که با رهنمودهای پدرانه اش به دست آذر نرسید، تحلیل جامع و کاملی است از عقوبت نوعی رفتار مدنی-سیاسی در ایران معاصر؛ تحلیلی که مرگ آذر در چند روز بعد صحتش را تایید کرد. تحلیلی با چند محور:
*در خانه ماندن بهتر است.
*در اجتماعات شرکت نکردن نیز.
* کسب و کار کم ضررتر است از تحصیل.
*باید همرنگ جماعت شد.
🔹علی اکبر شریعت رضوی به اینکه در آن روزها چرا خطر در کمین کسانی است که در حوزه عمومی چرخ می خورند نمی پردازد: به دلیل کودتای آمریکایی است و آمدن نیکسون یا انگلیسی که دوباره تدارک بازگشت می بیند یا قدرت مرکزی که باید به ساز این و آن برقصد؟ تحلیلش به یک درازمدت تاریخی ذهنی بر می گردد و آن اینکه برای هر انسان آگاه و فضولی در اینجا که ماییم:«مرگ هر لحظه در کمین است». حدوث و قدوم هم نمی شناسد.
🔺 بیست سال بعد شریعتی در خلوت خود، چند ماه پس از آزاد شدن از زندان و به دنبال چاپ یکی از نوشته هایش در روزنامه کیهان در شرایطی که احساس عجز می کند و هراسان از حیثیتی که متهم به همکاری شده است، می نویسد:
«مرگ هر لحظه در کمین است: توطئه ها در میانم گرفته اند.من با مرگ زندگی کرده ام، با توطئه خو کرده ام، اما اکنون و این چنین نمی خواهم بمیرم...اگر اجباری که به زنده ماندن دارم نبودخود را در برابر دانشگاه آتش می زدم، همانجایی که بیست و دو سال پیش آذرمان در آتش بیداد سوخت، او را در پیش پای نیکسون قربانی کردند!» این دلنوشته کوتاه این چنین تمام می شود: «آنچه نگرانم کرده است، ناتمام مردن نیست...اما ترسم از نفله شدن است...دیروز قیل و قال کافی ها برای این بود، نشد.اکنون، بی شرمی کیهان ها شاید برای همین است.»(علی شریعتی – با مخاطب های آشنا-م.آ. 1-)
🔹این متن برای اولین بار در مجموعه آثار جلد اول شریعتی در خارج از کشور به چاپ رسید و در پشت جلد آن کار شد. از همان روزهای آغازین انقلاب تعبیر «سه آذر اهورایی» بر سر زبان ها افتاد و ماجرای قربانی شدنشان در پای نیکسون در 16 آذر 32؛ دو روز مانده به آمدن معاون ریاست جمهوری آمریکا و چندین هفته به دنبال التهاب دانشگاهها در پی احتمال از سر گیری فعالیت شرکت های نفتی انگلیسی و البته چند ماه بعد از کودتای آمریکایی 28 مرداد.
🔺16 آذر تا اول انقلاب توسط اپوزیسیون خارج از کشور( کنفدراسیون دانشجویی ، ملیون، توده ای ها، گروههای چپ)طی بیست و شش سال گرامی داشته می شد. با انقلاب ایران هم همین سنت در سال های اول توسط گروههای ملی و چپ برقرار بود و قدرت برآمده از انقلاب(پس از دولت موقت) از گرامیداشت این روز سر باز می زد. دلیل این تعلل، تفسیر های متعدد بر سر ایدئولوژی این سه شهید بود و متولیان ملی و چپ این روز در آن سال ها، احتیاط قدرتمداران را بر می انگیخت.
متن کامل در instant view :
https://bit.ly/3oBRY37
#16_آذر
#نیکسون
#علی_شریعتی
#سوسن_شریعتی
#آذر_شریعترضوی
#علیاکبر_شریعترضوی
https://t.me/iranfardamag
▪️ شصت و هشت سال بعد!
💠 سوسن شریعتی
@iranfardamag
🔺"بار دگر، شانزده آذر" است و مانده ام این یادداشت را با نامه پدربزرگم که چند روز قبل از کشته شدن فرزندش آذر در دانشکده فنی در آذر 1332 خطاب به او نوشته شروع کنم و یا با یادداشت کوتاه وصیت گونه پدر در روزهای پایانی 54 و روزهای آغازین 1355؟
🔹از دهه سی، ماجرای این سه شهید دانشگاه چرخ می خورد و هربار تاریخ و حافظه به شکلی و شمایلی به این حادثه و زخمی که بر جا گذاشته مراجعه می کند. این دو یادداشت هم جزئی از تاریخ معاصر ما است.
🔺 با نامه علی اکبر شریعت رضوی شروع می کنم: (آذر 1332)
🔹نورچشمی، آذر شریعت رضوی
🔺 مدتی است که کاغذ شما نمی رسد. البته مسبوقم که این روزها گرفتار امتحانات و مراسم اسم نویسی هستید. خیلی میل داشتم در عوض آقا رضا شما مشهد می آمدید و شاید هم در مشهد ماندگار می شدید و حال هم اگر در تهران به شما سخت است، فوری بیایید مشهد و خیلی هم در تحصیل اهمیت ندهید. برای این مملکت فایده ندارد. بایستی همرنگ جماعت شد و مشغول کسب و کار گردید؛ بهتر است.
🔹در هر صورت از حالات خودت بنویس مسبوق باشم. در خاتمه تذکر می دهم ابدا راضی نیستم از منزل بیرون بروی یا اینکه داخل اجتماعات باشید ولو مجلس روضه. هر چه باشد خیلی احتیاط کنید. فعلا کار ما در زندگی سخت است . بایستی همگی کوشش نماییم این بچه های کوچک را اداره و جمع کنیم. پوران و همه اقوام سلام می رسانند.» (به نقل از کتاب سرنوشت یک پزشک عوضی-غلامرضا شریعت رضوی- انتشارت قصیده سرا-1384)
🔺 نامه پدری که نگران فرزندش است در تهران ملتهب و دانشگاه پر خطر و مجبور است با زبان اشاره صحبت کند. از فرزندش( با کله ای که بوی قورمه سبزی می دهد) می خواهد به مشهد برگردد، در اجتماعات شرکت نکند(حتی روضه خوانی) و «خیلی هم به تحصیل اهمیت ندهد»که برای مملکت فایده ای ندارد. این نامه که با رهنمودهای پدرانه اش به دست آذر نرسید، تحلیل جامع و کاملی است از عقوبت نوعی رفتار مدنی-سیاسی در ایران معاصر؛ تحلیلی که مرگ آذر در چند روز بعد صحتش را تایید کرد. تحلیلی با چند محور:
*در خانه ماندن بهتر است.
*در اجتماعات شرکت نکردن نیز.
* کسب و کار کم ضررتر است از تحصیل.
*باید همرنگ جماعت شد.
🔹علی اکبر شریعت رضوی به اینکه در آن روزها چرا خطر در کمین کسانی است که در حوزه عمومی چرخ می خورند نمی پردازد: به دلیل کودتای آمریکایی است و آمدن نیکسون یا انگلیسی که دوباره تدارک بازگشت می بیند یا قدرت مرکزی که باید به ساز این و آن برقصد؟ تحلیلش به یک درازمدت تاریخی ذهنی بر می گردد و آن اینکه برای هر انسان آگاه و فضولی در اینجا که ماییم:«مرگ هر لحظه در کمین است». حدوث و قدوم هم نمی شناسد.
🔺 بیست سال بعد شریعتی در خلوت خود، چند ماه پس از آزاد شدن از زندان و به دنبال چاپ یکی از نوشته هایش در روزنامه کیهان در شرایطی که احساس عجز می کند و هراسان از حیثیتی که متهم به همکاری شده است، می نویسد:
«مرگ هر لحظه در کمین است: توطئه ها در میانم گرفته اند.من با مرگ زندگی کرده ام، با توطئه خو کرده ام، اما اکنون و این چنین نمی خواهم بمیرم...اگر اجباری که به زنده ماندن دارم نبودخود را در برابر دانشگاه آتش می زدم، همانجایی که بیست و دو سال پیش آذرمان در آتش بیداد سوخت، او را در پیش پای نیکسون قربانی کردند!» این دلنوشته کوتاه این چنین تمام می شود: «آنچه نگرانم کرده است، ناتمام مردن نیست...اما ترسم از نفله شدن است...دیروز قیل و قال کافی ها برای این بود، نشد.اکنون، بی شرمی کیهان ها شاید برای همین است.»(علی شریعتی – با مخاطب های آشنا-م.آ. 1-)
🔹این متن برای اولین بار در مجموعه آثار جلد اول شریعتی در خارج از کشور به چاپ رسید و در پشت جلد آن کار شد. از همان روزهای آغازین انقلاب تعبیر «سه آذر اهورایی» بر سر زبان ها افتاد و ماجرای قربانی شدنشان در پای نیکسون در 16 آذر 32؛ دو روز مانده به آمدن معاون ریاست جمهوری آمریکا و چندین هفته به دنبال التهاب دانشگاهها در پی احتمال از سر گیری فعالیت شرکت های نفتی انگلیسی و البته چند ماه بعد از کودتای آمریکایی 28 مرداد.
🔺16 آذر تا اول انقلاب توسط اپوزیسیون خارج از کشور( کنفدراسیون دانشجویی ، ملیون، توده ای ها، گروههای چپ)طی بیست و شش سال گرامی داشته می شد. با انقلاب ایران هم همین سنت در سال های اول توسط گروههای ملی و چپ برقرار بود و قدرت برآمده از انقلاب(پس از دولت موقت) از گرامیداشت این روز سر باز می زد. دلیل این تعلل، تفسیر های متعدد بر سر ایدئولوژی این سه شهید بود و متولیان ملی و چپ این روز در آن سال ها، احتیاط قدرتمداران را بر می انگیخت.
متن کامل در instant view :
https://bit.ly/3oBRY37
#16_آذر
#نیکسون
#علی_شریعتی
#سوسن_شریعتی
#آذر_شریعترضوی
#علیاکبر_شریعترضوی
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 آخر و عاقبت 16 آذر
💠 سوسن شریعتی @iranfardamag 🔺"بار دگر، شانزده آذر" است و مانده ام این یادداشت را با نامه پدربزرگم که چند روز قبل از کشته شدن فرزندش آذر در دانشکده فنی در آذر 1332 خطاب به او نوشته شروع کنم و یا با یادداشت کوتاه وصیت گونه پدر در روزهای پایانی 54 و روزهای…
🔴 ۱۶ یا ۱۸ آذر؟ آیا مسئله این است؟
🔷 مهدی زمانی
@iranfardamag
🔺کشته شدن سه دانشجوی دانشگاه تهران ارتباطی به ورود نیکسون، معاون رئیس جمهوری آمریکا، به ایران نداشت؛ نیکسون نه در ۱۶ آذر بلکه در ۱۸ آذر وارد تهران شد و دانشجویان از آمدن او خبر نداشتند؛ ماهیت اعتراض دانشجویان نه ضد آمریکایی و ضد نیکسونی بلکه علیه دادگاه دکتر مصدق و تجدید رابطه با انگلیس بود؛ این چند محور تنه اصلی روایت نه چندان تازه ای را تشکیل می دهد که به نظر می رسد در آن سعی شده است سویه ضد آمریکایی رخداد ۱۶ آذر سال ۳۲ مورد تردید قرار گیرد و یا اساسا کتمان شود.
▪️ سید جواد طباطبایی از قائلین به این نظر، اردیبهشت ماه سال ۸۹، در گفتگو با مجله مهرنامه، این روایت و تفسیر را مطرح کرد: «کشته شدن سه دانشجوی دانشگاه تهران در شانزده آذر سی دو... ربطی به ورود ریچارد نیکسون نداشت که در هجده آذر به تهران آمد...». سپس امیر خسروی از فعالان حزب توده، در گفتگوهای خود در چند سال گذشته، تفاسیری را که به واقعه ۱۶ آذر سویه ضد آمریکایی و ضد نیکسونی داده اند، «جعل تاریخی» دانسته و دیدگاه طباطبایی را تکرار و اضافه کرده است که «این واقعه اصولا به سفر نیکسون مربوط نمی شود» و «برخلاف آنچه شایع است که دانشجویان علیه آمدن نیکسون به ایران دست به تظاهرات زده بودند و به خاطر این تظاهرات به دانشجویان حمله شد، این گفته ها به کلی نادرست است به خصوص اینکه نیکسون نه در ۱۶ آذر بلکه در ۱۸ آذر وارد تهران شد و دانشجویان اطلاعی از آمدن نیکسون نداشتند.» علاوه بر این محمد ترکمان نیز در تایید درستی این روایت گفته است: «... نیکسون هجدهم آذر ماه به ایران می آید و نه ۱۶ آذر ۳۲... از آن گذشته... محور اعتراضات دانشجویان در روزهای قبل طبق اسناد و مدارک اعتراض به دادگاه دکتر مصدق و اعتراض به تجدید رابطه با انگلستان بود و هیچ سند و مدرکی برای اینکه در آن زمان به سفر نیکسون اعتراض وسیعی صورت گرفته باشد، در دست نیست. از آن گذشته در روز ورود نیکسون به دانشگاه اعتراض و واکنشی شاهد نیستیم... واقعه ۱۶ آذر اساسا ارتباطی با تظاهرات ضد آمریکایی و نیکسون ندارد».
در یادداشت پیش رو میزان استحکام این روایت از دریچه سنت آزادی خواهی در ایران و نگاه های جدید به معرفت تاریخی مورد سنجش قرار می گیرد.
🔺 با نگاهی اجمالی به مبارزات تاریخی مردم ایران به خصوص در سده اخیر، در خواهیم یافت که آزادی خواهی- در معنای رهایی از شر «دوقلوهای ناهمسان همزاد» یعنی استبداد داخلی و استعمار خارجی-، مهمترین خواست مردم بوده است. نمود و بروز این خواسته در میان مطالبات کوشندگان جنبش مشروطه خواهی به شکل واضحی در متون آن دوره آمده است. علاوه بر این، با برقراری نظام جدید مشروطه نیز، تاکید و تبلیغ بسیاری از کوشندگان مبنی بر امیدواری به تحقق این خواست رهایی بخش، نشان از اهمیت و اولویت آن برای مردم داشت. به گونه ای که نگارنده ای در روزنامه صور اسرافیل تحقق مشروطیت را دوره «رهایی از ذلت و رقیت و بندگی و مملوک این و آن بودن» تفسیر کرده است. و یا روزنامه نگاری دیگر در روزنامه مساوات، رسیدن به «آزادی» را از پس این تحقق، به سان عاشقی که به معشوقه اش رسیده است، به تصویر کشیده است. او در ادامه از سر ذوق این رسیدن، نوشت: «امروزه سیل آزادی... تمام کره را فرا گرفته و بسی کوه های بلند استبداد را فرو برده و دیگر محال است که در مقابل طوفان طبیعت، خس و خاشاک استبداد تاب مقاومت آرد.» اگرچه این امیدواری و بهره مندی از نعمت آزادی و خلاصی از شر استبداد و استعمار در آن دوره خاص، چندان به درازا نکشید و پنجه قدرت سنتی استبداد و سلطه تحکیم یافته استعمار، دوباره سایه افکند و این نهال تازه کاشته را گرفتار و محدود و مصلوب نمود و مقاله نویس روزنامه جنگل نا امیدانه به قلم آورد که: «ملت ایران حکم یک گله گوسفند بی شبان را دارد که در بیابان بی صاحب و بی کس آواره و طعمه گرگان خونخوار داخلی و خارجی میشود.» اما، در طی صد و اندی سال پس از مشروطه تا کنون سنت آزادی خواهی ادامه داشته است و رهروانش با تمام وجود به این شعار پایبند بودند که: «در مقابل این سیلهای بلا... مقاومت نموده یا شاهد مقصود را (که دفع استیلای اجانب و حفظ آزادی و حریت است) در آغوش کشیده یا جان بر سر این کار میگذاریم بنام نیک میمیریم و زندگانی ننگین مانند این زندگانی با ننگ را پشت پا میزنیم.»
متن کامل :
https://bit.ly/3ImwwqB
#مصدق #امریکا #16_آذر
#انگلستان #علی_شریعتی
#امیر_خسروی #محمد_ترکمان
#ریچارد_نیکسون #سیدجواد_طباطبایی
https://t.me/iranfardamag
🔷 مهدی زمانی
@iranfardamag
🔺کشته شدن سه دانشجوی دانشگاه تهران ارتباطی به ورود نیکسون، معاون رئیس جمهوری آمریکا، به ایران نداشت؛ نیکسون نه در ۱۶ آذر بلکه در ۱۸ آذر وارد تهران شد و دانشجویان از آمدن او خبر نداشتند؛ ماهیت اعتراض دانشجویان نه ضد آمریکایی و ضد نیکسونی بلکه علیه دادگاه دکتر مصدق و تجدید رابطه با انگلیس بود؛ این چند محور تنه اصلی روایت نه چندان تازه ای را تشکیل می دهد که به نظر می رسد در آن سعی شده است سویه ضد آمریکایی رخداد ۱۶ آذر سال ۳۲ مورد تردید قرار گیرد و یا اساسا کتمان شود.
▪️ سید جواد طباطبایی از قائلین به این نظر، اردیبهشت ماه سال ۸۹، در گفتگو با مجله مهرنامه، این روایت و تفسیر را مطرح کرد: «کشته شدن سه دانشجوی دانشگاه تهران در شانزده آذر سی دو... ربطی به ورود ریچارد نیکسون نداشت که در هجده آذر به تهران آمد...». سپس امیر خسروی از فعالان حزب توده، در گفتگوهای خود در چند سال گذشته، تفاسیری را که به واقعه ۱۶ آذر سویه ضد آمریکایی و ضد نیکسونی داده اند، «جعل تاریخی» دانسته و دیدگاه طباطبایی را تکرار و اضافه کرده است که «این واقعه اصولا به سفر نیکسون مربوط نمی شود» و «برخلاف آنچه شایع است که دانشجویان علیه آمدن نیکسون به ایران دست به تظاهرات زده بودند و به خاطر این تظاهرات به دانشجویان حمله شد، این گفته ها به کلی نادرست است به خصوص اینکه نیکسون نه در ۱۶ آذر بلکه در ۱۸ آذر وارد تهران شد و دانشجویان اطلاعی از آمدن نیکسون نداشتند.» علاوه بر این محمد ترکمان نیز در تایید درستی این روایت گفته است: «... نیکسون هجدهم آذر ماه به ایران می آید و نه ۱۶ آذر ۳۲... از آن گذشته... محور اعتراضات دانشجویان در روزهای قبل طبق اسناد و مدارک اعتراض به دادگاه دکتر مصدق و اعتراض به تجدید رابطه با انگلستان بود و هیچ سند و مدرکی برای اینکه در آن زمان به سفر نیکسون اعتراض وسیعی صورت گرفته باشد، در دست نیست. از آن گذشته در روز ورود نیکسون به دانشگاه اعتراض و واکنشی شاهد نیستیم... واقعه ۱۶ آذر اساسا ارتباطی با تظاهرات ضد آمریکایی و نیکسون ندارد».
در یادداشت پیش رو میزان استحکام این روایت از دریچه سنت آزادی خواهی در ایران و نگاه های جدید به معرفت تاریخی مورد سنجش قرار می گیرد.
🔺 با نگاهی اجمالی به مبارزات تاریخی مردم ایران به خصوص در سده اخیر، در خواهیم یافت که آزادی خواهی- در معنای رهایی از شر «دوقلوهای ناهمسان همزاد» یعنی استبداد داخلی و استعمار خارجی-، مهمترین خواست مردم بوده است. نمود و بروز این خواسته در میان مطالبات کوشندگان جنبش مشروطه خواهی به شکل واضحی در متون آن دوره آمده است. علاوه بر این، با برقراری نظام جدید مشروطه نیز، تاکید و تبلیغ بسیاری از کوشندگان مبنی بر امیدواری به تحقق این خواست رهایی بخش، نشان از اهمیت و اولویت آن برای مردم داشت. به گونه ای که نگارنده ای در روزنامه صور اسرافیل تحقق مشروطیت را دوره «رهایی از ذلت و رقیت و بندگی و مملوک این و آن بودن» تفسیر کرده است. و یا روزنامه نگاری دیگر در روزنامه مساوات، رسیدن به «آزادی» را از پس این تحقق، به سان عاشقی که به معشوقه اش رسیده است، به تصویر کشیده است. او در ادامه از سر ذوق این رسیدن، نوشت: «امروزه سیل آزادی... تمام کره را فرا گرفته و بسی کوه های بلند استبداد را فرو برده و دیگر محال است که در مقابل طوفان طبیعت، خس و خاشاک استبداد تاب مقاومت آرد.» اگرچه این امیدواری و بهره مندی از نعمت آزادی و خلاصی از شر استبداد و استعمار در آن دوره خاص، چندان به درازا نکشید و پنجه قدرت سنتی استبداد و سلطه تحکیم یافته استعمار، دوباره سایه افکند و این نهال تازه کاشته را گرفتار و محدود و مصلوب نمود و مقاله نویس روزنامه جنگل نا امیدانه به قلم آورد که: «ملت ایران حکم یک گله گوسفند بی شبان را دارد که در بیابان بی صاحب و بی کس آواره و طعمه گرگان خونخوار داخلی و خارجی میشود.» اما، در طی صد و اندی سال پس از مشروطه تا کنون سنت آزادی خواهی ادامه داشته است و رهروانش با تمام وجود به این شعار پایبند بودند که: «در مقابل این سیلهای بلا... مقاومت نموده یا شاهد مقصود را (که دفع استیلای اجانب و حفظ آزادی و حریت است) در آغوش کشیده یا جان بر سر این کار میگذاریم بنام نیک میمیریم و زندگانی ننگین مانند این زندگانی با ننگ را پشت پا میزنیم.»
متن کامل :
https://bit.ly/3ImwwqB
#مصدق #امریکا #16_آذر
#انگلستان #علی_شریعتی
#امیر_خسروی #محمد_ترکمان
#ریچارد_نیکسون #سیدجواد_طباطبایی
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 ۱۶ یا ۱۸ آذر؟ آیا مسئله این است؟
🔷 مهدی زمانی @iranfardamag 🔺کشته شدن سه دانشجوی دانشگاه تهران ارتباطی به ورود نیکسون، معاون رئیس جمهوری آمریکا، به ایران نداشت؛ نیکسون نه در ۱۶ آذر بلکه در ۱۸ آذر وارد تهران شد و دانشجویان از آمدن او خبر نداشتند؛ ماهیت اعتراض دانشجویان نه ضد آمریکایی و…
🔘 تداوم شرایط کنونی به نفع چه جریاناتی است؟
🔷 بهزاد حق پناه
@iranfardamag
🔸مذاکره کنندگان وین بدون هیچ توافقی به کشور بازگشتند.اگر بپذیریم که در یک شرایط مقابله نرم با نظام جهانی هستیم واقعا چه کسانی از این شرایط که حدود دو دهه طول کشیده سود می برند؟
▪️ تداوم شرایط موجود برای روسیه ایدهآل است. ایران ناچار به تکیه به روسیه خواهد بود و در یک شرایط نا برابر و بدون رقیب قراردادها به ایران تحمیل می شود . قرار داد نفت و گاز تا اعزام مدافعان حرم به نفع روسیه و نیروگاه همیشه تعطیل بوشهر برخی پیامد های ان است. ایران کارت بينالمللی خوبی برای روسیه هست تا از اسراییل، اعراب امتیاز بگیرد و با امریکا مذاکره کند.( از جمله همین هفته)
🔸چین هم از این شرایط به نحو احسن استفاده می کند. اصلا معلوم نیست نفت و میعانات گازی را چند می خرد! برای نگهداری پولمان در چین هم پورسانت می گیرد!! تولیدات با کیفیت پایین را گرانتر می فروشد. وبدلیل عدم اعتماد دراز مدت به حکومت ایران سرمایهگذاری هم نمی کند!
▪️ اسراییل با رفتار ایران بهترین بهانه را پیدا کرده که با تمام سابقه بد در رفتار با اعراب مظلوم نمایی کند . کمک مالی بیشتری از امریکا بگیرد. با کشور های عربی روابط علنی ایجاد کند و پیمان نظامی مشترک ببند. مشکل اعراب واسراییل بطور کلی از موضوعات جهانی حذف شده و این برای اسراییل بهترین هست.
🔸 امریکا و فرانسه نیز با ترساندن اعراب از ایران میلیارد ها دلار اسلحه در منطقه می فروشند تا به اقتصاد خود سر وسامانی دهند. ( همین هفته فروش جنگنده توسط فرانسه)
▪️ از منافعی که برای ترکیه، پاکستان و آذربایجان دارد، میگذریم!
🔸در داخل نیز کاسبان تحریم از منافع ان بهره مند می شوند. از نفت و پتروشیمی تا فولاد و را که صادرات ان در بسیاری موارد یا از وظایف دولت هست ویا او باید سیاست گذاری کند را می فروشند و درامد ان معلوم نست چه می شود!
▪️ نظامیان کشور نیز به بهانه شرایط مقابله با بحران سهم بالایی ازهمین بودجه ناچیز کشور را برای خود برداشته اند.
🔸 سیاسیون نیز با همین بهانه مردم زجر کشیده را با وعده اینده خوب سرکوب می کنند و اجازه نفس کشیدن نمی دهند!
▪️ به نظر شما دلیلی برای رسیدن به توافق بعد از دو دهه وجود دارد!؟ تا انجا که مردم ایران نحمل کنند و منافع نظام جهانی حفط شود این وضعیت ادامه می یابد. بیچاره ما مردم ایران که شیره جانمان مکیده شده و با صد ها مشکل ،دیگر رمقی برایمان نمانده است.
#برجام
#بهزاد_حقپناه
#کاسبان_تحریم
https://bit.ly/3pz4kbq
https://t.me/iranfardamag
🔷 بهزاد حق پناه
@iranfardamag
🔸مذاکره کنندگان وین بدون هیچ توافقی به کشور بازگشتند.اگر بپذیریم که در یک شرایط مقابله نرم با نظام جهانی هستیم واقعا چه کسانی از این شرایط که حدود دو دهه طول کشیده سود می برند؟
▪️ تداوم شرایط موجود برای روسیه ایدهآل است. ایران ناچار به تکیه به روسیه خواهد بود و در یک شرایط نا برابر و بدون رقیب قراردادها به ایران تحمیل می شود . قرار داد نفت و گاز تا اعزام مدافعان حرم به نفع روسیه و نیروگاه همیشه تعطیل بوشهر برخی پیامد های ان است. ایران کارت بينالمللی خوبی برای روسیه هست تا از اسراییل، اعراب امتیاز بگیرد و با امریکا مذاکره کند.( از جمله همین هفته)
🔸چین هم از این شرایط به نحو احسن استفاده می کند. اصلا معلوم نیست نفت و میعانات گازی را چند می خرد! برای نگهداری پولمان در چین هم پورسانت می گیرد!! تولیدات با کیفیت پایین را گرانتر می فروشد. وبدلیل عدم اعتماد دراز مدت به حکومت ایران سرمایهگذاری هم نمی کند!
▪️ اسراییل با رفتار ایران بهترین بهانه را پیدا کرده که با تمام سابقه بد در رفتار با اعراب مظلوم نمایی کند . کمک مالی بیشتری از امریکا بگیرد. با کشور های عربی روابط علنی ایجاد کند و پیمان نظامی مشترک ببند. مشکل اعراب واسراییل بطور کلی از موضوعات جهانی حذف شده و این برای اسراییل بهترین هست.
🔸 امریکا و فرانسه نیز با ترساندن اعراب از ایران میلیارد ها دلار اسلحه در منطقه می فروشند تا به اقتصاد خود سر وسامانی دهند. ( همین هفته فروش جنگنده توسط فرانسه)
▪️ از منافعی که برای ترکیه، پاکستان و آذربایجان دارد، میگذریم!
🔸در داخل نیز کاسبان تحریم از منافع ان بهره مند می شوند. از نفت و پتروشیمی تا فولاد و را که صادرات ان در بسیاری موارد یا از وظایف دولت هست ویا او باید سیاست گذاری کند را می فروشند و درامد ان معلوم نست چه می شود!
▪️ نظامیان کشور نیز به بهانه شرایط مقابله با بحران سهم بالایی ازهمین بودجه ناچیز کشور را برای خود برداشته اند.
🔸 سیاسیون نیز با همین بهانه مردم زجر کشیده را با وعده اینده خوب سرکوب می کنند و اجازه نفس کشیدن نمی دهند!
▪️ به نظر شما دلیلی برای رسیدن به توافق بعد از دو دهه وجود دارد!؟ تا انجا که مردم ایران نحمل کنند و منافع نظام جهانی حفط شود این وضعیت ادامه می یابد. بیچاره ما مردم ایران که شیره جانمان مکیده شده و با صد ها مشکل ،دیگر رمقی برایمان نمانده است.
#برجام
#بهزاد_حقپناه
#کاسبان_تحریم
https://bit.ly/3pz4kbq
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔘 تداوم شرایط کنونی به نفع چه جریاناتی است؟
🔷 بهزاد حق پناه @iranfardamag 🔸مذاکره کنندگان وین بدون هیچ توافقی به کشور بازگشتند.اگر بپذیریم که در یک شرایط مقابله نرم با نظام جهانی هستیم واقعا چه کسانی از این شرایط که حدود دو دهه طول کشیده سود می برند؟ ▪️ تداوم شرایط موجود برای روسیه ایده ال است.ایران…
💢 سودای آزادگی
🔶 اکرم مصباح
@iranfardamag
🔺 نرگس محمدی دست به انتخاب بزرگی زده است ، انتخاب یک " خواستنی" در میان خواستنی های متفاوت و معمول ، به راستی در جایی که منتهای آرزوی یک زن دست یافتن به امنیت و آسایش و رفاه خود و خانواده و فرزندانش است ، برای او چه چیزی عزیزتر از آن همه است که بی تردید و بی تزلزل به جانبش رفته و در راه رسیدن به آن حتی بر دلتنگی های مادرانه اش چیره گشته است .
🔸او را جستجوگر حق یافتم، صدای بی صدایان ، دادخواه مظلومان ، صدای رسای حقوق بشر تا جایی که رفته رفته به نماد حق طلبی و جسارت تبدیل شده . از از آن دسته افرادی که فقط زمانی خود را شکست خورده می دانند که دست از تلاش بردارند.
🔺 شاید اولین بار در زمان واقعه از دست رفتن هاله سحابی او را از نزدیک دیدم .و من که سالیان سال خلوص و یکرنگی و صفای هاله را چشیده بودم ، حالا بار دیگر با زنی آشنا شدم که صداقت و شجاعت و حق طلبی اش از جهاتی برایم هاله را تداعی می کرد .ساده ، سیال ، دوست داشتنی ، سرشار از ایمان ناب و شهامتی رشک برانگیز ، بی آنکه هرگز سهمی برای خود بخواهد . گویی از اندیشیدن به خود و فرزندان خود پرهیز دارد ، در جایی که بسیاری از کودکان از حقوق مسلم خود محروم مانده اند ، کسی که به تغییر بنیادین معطوف به آگاهی و آزادی می اندیشد ، مجالی برای اندیشیدن به خود ندارد، پس بی بیم عقوبت ، کمترین تزلزل و تردیدی به خود راه نداده ، و تا کنون تا پای جان ایستاده و پیام خود را به جهانیان می رساند.
🔸یک هفته قبل از آخرین دستگیری اش از من خواست با هم به دیدار مزار هاله سحابی و مهندس سحابی برویم وقتی آنجا رسیدیم شالش را روی مزار هاله و آقای مهندس سحابی می کشید و بعد به روی سینه اش می فشرد. تجدید عهد و پیمانی که از زمان دور با این دو انسان شریف بسته بود وقتی به دیدار خانم مهندس سحابی رفتیم بعد از خداحافظی از مادر هاله و خارج شدن از داخل خانه در حیاط از من خواست بایستم تا دو رکعت نماز به یاد این یاران دیرین بخواند نمی دانم در آن نماز عشق چه زمزمه می کرد اشک عمیقی در چشمانش حلقه زده بود، یک چیزی از جنس عشق به پروردگار و مردم را در نگاهش دیدم تعدادی کمی از انسانها باران را احساس می کنند و بقیه فقط خیس می شوند، نرگس جان همیشه قاصدک ها مرا به یاد تو می اندازد چقدر قاصدک ها را دوست داری نمی دانم چه زمزمه ای با قاصدک ها می کنی و آنها را به آسمان می فرستی به قول شاعر:
قاصدک شعر مرا از برکن
برو آن گوشه باغ
سمت آن نرگس مست
و بخوان در گوشش
و بگو باور کن
که ما یاد تورا دمی از دل نبریم .
🔺 امروز باور دارم که نرگس از جنس انسانهای صالح و زنی از تبار خورشید است که ایران به داشتنش می بالد .
#نرگس_محمدی
https://bit.ly/3pvSaQx
https://t.me/iranfardamag
🔶 اکرم مصباح
@iranfardamag
🔺 نرگس محمدی دست به انتخاب بزرگی زده است ، انتخاب یک " خواستنی" در میان خواستنی های متفاوت و معمول ، به راستی در جایی که منتهای آرزوی یک زن دست یافتن به امنیت و آسایش و رفاه خود و خانواده و فرزندانش است ، برای او چه چیزی عزیزتر از آن همه است که بی تردید و بی تزلزل به جانبش رفته و در راه رسیدن به آن حتی بر دلتنگی های مادرانه اش چیره گشته است .
🔸او را جستجوگر حق یافتم، صدای بی صدایان ، دادخواه مظلومان ، صدای رسای حقوق بشر تا جایی که رفته رفته به نماد حق طلبی و جسارت تبدیل شده . از از آن دسته افرادی که فقط زمانی خود را شکست خورده می دانند که دست از تلاش بردارند.
🔺 شاید اولین بار در زمان واقعه از دست رفتن هاله سحابی او را از نزدیک دیدم .و من که سالیان سال خلوص و یکرنگی و صفای هاله را چشیده بودم ، حالا بار دیگر با زنی آشنا شدم که صداقت و شجاعت و حق طلبی اش از جهاتی برایم هاله را تداعی می کرد .ساده ، سیال ، دوست داشتنی ، سرشار از ایمان ناب و شهامتی رشک برانگیز ، بی آنکه هرگز سهمی برای خود بخواهد . گویی از اندیشیدن به خود و فرزندان خود پرهیز دارد ، در جایی که بسیاری از کودکان از حقوق مسلم خود محروم مانده اند ، کسی که به تغییر بنیادین معطوف به آگاهی و آزادی می اندیشد ، مجالی برای اندیشیدن به خود ندارد، پس بی بیم عقوبت ، کمترین تزلزل و تردیدی به خود راه نداده ، و تا کنون تا پای جان ایستاده و پیام خود را به جهانیان می رساند.
🔸یک هفته قبل از آخرین دستگیری اش از من خواست با هم به دیدار مزار هاله سحابی و مهندس سحابی برویم وقتی آنجا رسیدیم شالش را روی مزار هاله و آقای مهندس سحابی می کشید و بعد به روی سینه اش می فشرد. تجدید عهد و پیمانی که از زمان دور با این دو انسان شریف بسته بود وقتی به دیدار خانم مهندس سحابی رفتیم بعد از خداحافظی از مادر هاله و خارج شدن از داخل خانه در حیاط از من خواست بایستم تا دو رکعت نماز به یاد این یاران دیرین بخواند نمی دانم در آن نماز عشق چه زمزمه می کرد اشک عمیقی در چشمانش حلقه زده بود، یک چیزی از جنس عشق به پروردگار و مردم را در نگاهش دیدم تعدادی کمی از انسانها باران را احساس می کنند و بقیه فقط خیس می شوند، نرگس جان همیشه قاصدک ها مرا به یاد تو می اندازد چقدر قاصدک ها را دوست داری نمی دانم چه زمزمه ای با قاصدک ها می کنی و آنها را به آسمان می فرستی به قول شاعر:
قاصدک شعر مرا از برکن
برو آن گوشه باغ
سمت آن نرگس مست
و بخوان در گوشش
و بگو باور کن
که ما یاد تورا دمی از دل نبریم .
🔺 امروز باور دارم که نرگس از جنس انسانهای صالح و زنی از تبار خورشید است که ایران به داشتنش می بالد .
#نرگس_محمدی
https://bit.ly/3pvSaQx
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
💢 سودای آزادگی
🔶 اکرم مصباح @iranfardamag 🔺 نرگس محمدی دست به انتخاب بزرگی زده است ، انتخاب یک " خواستنی" در میان خواستنی های متفاوت و معمول ، به راستی در جایی که منتهای آرزوی یک زن دست یافتن به امنیت و آسایش و رفاه خود و خانواده و فرزندانش است ، برای او چه چیزی عزیزتر…
🔴 چرا مذاکرات به نتیجه نمی رسد؟
🔷 روحالله سوری
@iranfardamag
▪️ اولین دور از مذاکرات هسته ای ایران و کشورهای ۴+۱ در دولت رییسی در حالی به پایان رسید که بازخورد خوشایندی از همه طرف ها در رابطه با آن را شاهد نیستیم. اروپا و آمربکا با ابراز ناامیدی از محتوای مطرح شده از سوی ایران آن را زیاده خواهی و بازگشت به نقطه صفر عنوان کرده و همین مساله احتمال تداوم مذاکرات را در هاله ای از ابهام قرار داده است.
🔺 آنچه از اخبار منتشر شده طی روزهای اخیر می توان استنباط کرد این است که ایران ضمن مطالبه رفع کامل تحریم ها، بر تداوم برنامه های هسته ای خود که عمدتا از مسیر کاهش تعهدات برجامی به دست آورده اصرار دارد. همه این موارد را که در کنار هم قرار می دهیم سوال مهمی که می تواند مطرح شود این است که ایران دقیقا از بازگشت به مذاکرات چه اهدافی را دنبال می کند؟
▪️ برای پاسخ به این سوال باید گفت که آنچه یک مذاکره سیاسی را شکل می دهد صورت مساله ای است که در ذهن طرفین تصور می گردد. اگر بخواهیم بطور مصداقی در مورد مذاکرات هسته ای ایران صحبت کنیم باید گفت که از نگاه اروپا و آمریکا صورت مساله عبارت است از تهدیدات ناشی از دستیابی ایران به فناوری نظامی هسته ای و درست به همین خاطر هدفی که این کشورها در رابطه با برنامه هسته ای ایران برای خود تعریف کرده اند ممانعت از افزایش توانمندی هسته ای ایران و ایجاد محدودیت های شدید و موثر در این رابطه است. در طرف ایرانی اما به نظر می رسد که صورت مساله تا حدودی پیچیده تر باشد.از نگاه ناظران و کارشناسان موافق با مذاکره، مشکلات اقتصادی بوجود آمده در اثر تحریم های هسته ای و اتزوایی که ایران در آن قرار گرفته است صورت مساله و مشکل اصلی می باشد و به همین خاطر نیز هدف از مذاکرات باید رفع تحریم ها، بهبود وضعیت اقتصادی و رفع نگرانی های سیاسی- امنیتی غرب و همسایگان از جانب ایران باشد.
🔺 اما آیا واقعا چنین نگاهی هم در میان تصمیم گیرندگان حاکم است ؟ این پرسشی است که به نظر نمی رسد شواهدی در تایید آن بتوان پیدا کرد. به نظر می رسد آنچه برای تصمیم گیرندگان مساله اصلی می باشد چیزی دیگر است و حفظ توانمندی هسته ای و تداوم آن در نگاه هسته تصمیم گیرنده در ایران از اهمیت بیشتری نسبت به موضوعات اقتصادی برخوردار است. اگر بخواهیم دقیق تر سخن بگوییم از نگاه تصمیم گیرندگان، اکنون کشور ایران در وضعیت مناسبی از لحاظ قدرت منطقه ای و توان نظامی قرار دارد و در رابطه با مشکلات اقتصادی هم عمده نگاه ها به این صورت است که مساله و مشکل اقتصاد ایران چیز تازه ای نیست بلکه موضوعی است که به هر حال طی چهار دهه ای که از انقلاب می گذرد همیشه وجود داشته است و مردم به نحوی به آن عادت کرده و خود را با آن تطابق داده اند. مهمتر اینکه از نگاه تصمیم گیرندگان، ایران می تواند از طریق نزدیک شدن هرچه بیشتر به شرق تا حدودی موفق به جبران مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم ها گردد و افزایش توانمندی نظامی نیز در آینده خواهد توانست برگ های بازی بیشتری در اختیار ایران قرار دهد.
▪️ بنابراین در دستگاه فکری تصمیم گیرندگان موضوع مذاکره با طرف های غربی نه حل بحران ها و مشکلات اقتصادی که پذیرش قابلیت های هسته ای و نظامی ایران می باشد که همین مساله را باید کلید پیچیده شدن مذاکرات و تیره شدن چشمانداز پیش روی آن به حساب آورد.
#برجام
#ایران_و_مذاکرات_هستهای
https://t.me/iranfardamag
🔷 روحالله سوری
@iranfardamag
▪️ اولین دور از مذاکرات هسته ای ایران و کشورهای ۴+۱ در دولت رییسی در حالی به پایان رسید که بازخورد خوشایندی از همه طرف ها در رابطه با آن را شاهد نیستیم. اروپا و آمربکا با ابراز ناامیدی از محتوای مطرح شده از سوی ایران آن را زیاده خواهی و بازگشت به نقطه صفر عنوان کرده و همین مساله احتمال تداوم مذاکرات را در هاله ای از ابهام قرار داده است.
🔺 آنچه از اخبار منتشر شده طی روزهای اخیر می توان استنباط کرد این است که ایران ضمن مطالبه رفع کامل تحریم ها، بر تداوم برنامه های هسته ای خود که عمدتا از مسیر کاهش تعهدات برجامی به دست آورده اصرار دارد. همه این موارد را که در کنار هم قرار می دهیم سوال مهمی که می تواند مطرح شود این است که ایران دقیقا از بازگشت به مذاکرات چه اهدافی را دنبال می کند؟
▪️ برای پاسخ به این سوال باید گفت که آنچه یک مذاکره سیاسی را شکل می دهد صورت مساله ای است که در ذهن طرفین تصور می گردد. اگر بخواهیم بطور مصداقی در مورد مذاکرات هسته ای ایران صحبت کنیم باید گفت که از نگاه اروپا و آمریکا صورت مساله عبارت است از تهدیدات ناشی از دستیابی ایران به فناوری نظامی هسته ای و درست به همین خاطر هدفی که این کشورها در رابطه با برنامه هسته ای ایران برای خود تعریف کرده اند ممانعت از افزایش توانمندی هسته ای ایران و ایجاد محدودیت های شدید و موثر در این رابطه است. در طرف ایرانی اما به نظر می رسد که صورت مساله تا حدودی پیچیده تر باشد.از نگاه ناظران و کارشناسان موافق با مذاکره، مشکلات اقتصادی بوجود آمده در اثر تحریم های هسته ای و اتزوایی که ایران در آن قرار گرفته است صورت مساله و مشکل اصلی می باشد و به همین خاطر نیز هدف از مذاکرات باید رفع تحریم ها، بهبود وضعیت اقتصادی و رفع نگرانی های سیاسی- امنیتی غرب و همسایگان از جانب ایران باشد.
🔺 اما آیا واقعا چنین نگاهی هم در میان تصمیم گیرندگان حاکم است ؟ این پرسشی است که به نظر نمی رسد شواهدی در تایید آن بتوان پیدا کرد. به نظر می رسد آنچه برای تصمیم گیرندگان مساله اصلی می باشد چیزی دیگر است و حفظ توانمندی هسته ای و تداوم آن در نگاه هسته تصمیم گیرنده در ایران از اهمیت بیشتری نسبت به موضوعات اقتصادی برخوردار است. اگر بخواهیم دقیق تر سخن بگوییم از نگاه تصمیم گیرندگان، اکنون کشور ایران در وضعیت مناسبی از لحاظ قدرت منطقه ای و توان نظامی قرار دارد و در رابطه با مشکلات اقتصادی هم عمده نگاه ها به این صورت است که مساله و مشکل اقتصاد ایران چیز تازه ای نیست بلکه موضوعی است که به هر حال طی چهار دهه ای که از انقلاب می گذرد همیشه وجود داشته است و مردم به نحوی به آن عادت کرده و خود را با آن تطابق داده اند. مهمتر اینکه از نگاه تصمیم گیرندگان، ایران می تواند از طریق نزدیک شدن هرچه بیشتر به شرق تا حدودی موفق به جبران مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم ها گردد و افزایش توانمندی نظامی نیز در آینده خواهد توانست برگ های بازی بیشتری در اختیار ایران قرار دهد.
▪️ بنابراین در دستگاه فکری تصمیم گیرندگان موضوع مذاکره با طرف های غربی نه حل بحران ها و مشکلات اقتصادی که پذیرش قابلیت های هسته ای و نظامی ایران می باشد که همین مساله را باید کلید پیچیده شدن مذاکرات و تیره شدن چشمانداز پیش روی آن به حساب آورد.
#برجام
#ایران_و_مذاکرات_هستهای
https://t.me/iranfardamag
Telegram
ایران فردا
نشریه «ایران فردا»، ماهنامه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که اول هر ماه، در تهران و دیگر شهرها منتشر می شود.
ارتباط با صفحه ی رسمی ماهنامه ایران فردا در تلگرام:
@iranfardamag
ارتباط با صفحه ی رسمی ماهنامه ایران فردا در تلگرام:
@iranfardamag
🔴 دولت عمیق و موانع عمیق تر دموکراتیزاسیون
💠 فاطمه گوارایی
@iranfardamag
✅ از داخل متن :
▪️دولت عمیق ( یا به عبارتی دولت موازی ، حکومت سایه ، دولت نامرئی ، دولت نگهبان ) از جمله مفاهیمی است که از اواسط دهه 1990 وارد ادبیات سیاسی شده اما طی سالهای اخیر مورد توجه جدی قرار گرفته است...
🔸 آنها یعنی دولت عمیق :
-به میزان بالایی خودمختارند
- اقدامات خود را به بهانه جلوگیری از تهدیدات حیاتی و دفاع از ملت توجیه می کنند.
-دارای فعالیتهایی اند که شفاف نیست
-روابطی دارند که به صورت صریح مشخص نشده است.
- به قوانین غیررسمی اشاره دارند که در قوانین کشورنوشته نشده بلکه ساخته شده و خارج از کانالهای قانونی اجرا می شوند.
- شامل دستگاههای امنیتی که مفهومی فراتر از نیروهای مسلح است ، می شوند.
- منطق درونی و توجیهی خاصی برای خود قائل هستند و خودشان را نگهبانان ارزش های ملی در برابر دشمنان داخلی و خارجی می دانند.
- به دیگر نهادها از جمله دولت و حتی جامعه اعتماد لازم را برای حفظ ارزشهای ملی ندارند، بنابراین اقدامات خود را علیه کسانی که خائن به ارزشهای ملی می خوانند توجیه می کنند و خود را هسته نمادین ملت می دانند.
- دارای توهم توطئه بوده و خود را مؤظف می دانند که کشور به دست دشمنان نیافتد.
-برای تداوم سلطه خود نیازمند حامی پروری و رانت دهی بوده و این توانایی را دارند که حلقه های گسترده از حامیان فراتر از دولت را ایجاد کنند.
- اصولاً به سازوکارهای انتخاباتی و حمایت گسترده مردمی برای مشروعیت خود اعتقاد ندارند.
- وجود خود را با نیاز به قیمومت بر جامعه و دولت توجیه می کنند و خود را به عنوان نگهبان ارزشهای ملی در برابر دشمنان خارجی و داخلی می دانند.
-اعمالی را توجیه می کنند که علیه دولت، جامعه و نظام کشور بوده است و آنها را مؤظف به دفاع در برابر خیانتکاران به ملت و ایدئولوژی ملی میشناسد....
▪️ در خاورمیانه در مورد وجود دولت پنهان بهویژه در سه کشور ترکیه، مصر و عراق مطالبی منتشر شده ولی در مورد ایران این پدیده تازه در حال رمزگشایی است ...
🔸دولت عمیق (پنهان) در ایران که آمیزهای است از “اَبَرساختهای امنیّتی، اطلاعاتی و اقتصادی” ، طیِّ چندین دهه شکل گرفته و هدف آن حفظِ ماهیّت ، تضمین امنیّت و ثبات جمهوری اسلامی و به عبارتی دفاع از نفوذ و قدرت دولت عمیق از راه اعمال اقتدار و زور متبلور است....
▪️ انحصارِ صرفِ قدرت در کنار انحصار ثروت ودسترسی به پول و منابع دیگر برای تضمین کارکرد شبکههای حامی و کنترل عرصههای اشتغال، وفاداری و بقای دولت عمیق که به تدریج با نظامیان پیوندی استراتژیک می یابد ، در این روند از اهمیّتی حیاتی برخوردار است.....
▪️در بعد از دوره اصلاحات، دولت پنهان دیگر ابایی نداشت که رسما در سطوح مختلف قوه مجریه و مقننه و قضائیه حضوررسمی داشته باشند . وزارت، استانداری ، فرمانداری، نمایندگی مجلس و ریاست مجلس منصب هایی بود که مورد توجه دولت پنهان قرار داشت تا امروزکه سه قوه قضائیه ، مقننه و مجریه را به زیر تسلط خود دراورده است....
🔸از زمان قتلهای زنجیره ای ، سرکوب جنبش دانشجویی در تیر 78 ، سرکوب جنبش سبز در 88 و سرکوب اعتراضات سالهای 96 و 98 و 1400 ، دولت پنهانِ که دهه ها خود را در درون نهادها و سازمانهای غیرمنتخب یا انتضابی در کشور استتار کرده به مرور زمان با شدت یابی بحرانهای اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و ... در حال تغییر وضعیت بوده و در مواردی ناچار به بازی در بیرون از لاک استتاری خود شده و تمایلش را به اعمال خشونت برای حفظ کامل این اقتدار، آشکارا به نمایش گذاشته است ....
▪️ به جرات می توان گفت در دو دهه گذشته هیچ فعالیت سودآوری اقتصادی و تاثیرگذار در حیات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی مردم این سرزمین نبوده که از چنگ نفوذ دولت عمیق در امان نبوده باشد....
🔸این دولت پنهان امروزه به بزرگترین سد و مانع بروز هرگونه تحوّل و دگردیسی در کشور و هرگونه تلاش در راستای گذار دمکراتیک و توسعه همه جانبهی کشورتبدیل شده است.
▪️ قاعدتا نحوه مواجهه هرم اصلی قدرت و دولت پنهان با حقوق و خواسته ها و مطالبات انباشته شدهی ملت ایران و بحرانهایی که هر روز در گوشه ای از سرزمینمان خود را می نمایاند، و اعتراضاتی که در مواجهه با بحرانهای فزاینده اقتصادی و اجتماعی و محیط زیستی در کشور روی می دهد ، در شکل گیری تحولات آینده سرزمینمان نقش بسزایی خواهد داشت.....
متن اصلی :
https://bit.ly/31wIy01
#تناندر
#پورحسن
#دولت_عمیق
#پاتریک_اونیل
#فاطمه_گوارایی
https://t.me/iranfardamag
💠 فاطمه گوارایی
@iranfardamag
✅ از داخل متن :
▪️دولت عمیق ( یا به عبارتی دولت موازی ، حکومت سایه ، دولت نامرئی ، دولت نگهبان ) از جمله مفاهیمی است که از اواسط دهه 1990 وارد ادبیات سیاسی شده اما طی سالهای اخیر مورد توجه جدی قرار گرفته است...
🔸 آنها یعنی دولت عمیق :
-به میزان بالایی خودمختارند
- اقدامات خود را به بهانه جلوگیری از تهدیدات حیاتی و دفاع از ملت توجیه می کنند.
-دارای فعالیتهایی اند که شفاف نیست
-روابطی دارند که به صورت صریح مشخص نشده است.
- به قوانین غیررسمی اشاره دارند که در قوانین کشورنوشته نشده بلکه ساخته شده و خارج از کانالهای قانونی اجرا می شوند.
- شامل دستگاههای امنیتی که مفهومی فراتر از نیروهای مسلح است ، می شوند.
- منطق درونی و توجیهی خاصی برای خود قائل هستند و خودشان را نگهبانان ارزش های ملی در برابر دشمنان داخلی و خارجی می دانند.
- به دیگر نهادها از جمله دولت و حتی جامعه اعتماد لازم را برای حفظ ارزشهای ملی ندارند، بنابراین اقدامات خود را علیه کسانی که خائن به ارزشهای ملی می خوانند توجیه می کنند و خود را هسته نمادین ملت می دانند.
- دارای توهم توطئه بوده و خود را مؤظف می دانند که کشور به دست دشمنان نیافتد.
-برای تداوم سلطه خود نیازمند حامی پروری و رانت دهی بوده و این توانایی را دارند که حلقه های گسترده از حامیان فراتر از دولت را ایجاد کنند.
- اصولاً به سازوکارهای انتخاباتی و حمایت گسترده مردمی برای مشروعیت خود اعتقاد ندارند.
- وجود خود را با نیاز به قیمومت بر جامعه و دولت توجیه می کنند و خود را به عنوان نگهبان ارزشهای ملی در برابر دشمنان خارجی و داخلی می دانند.
-اعمالی را توجیه می کنند که علیه دولت، جامعه و نظام کشور بوده است و آنها را مؤظف به دفاع در برابر خیانتکاران به ملت و ایدئولوژی ملی میشناسد....
▪️ در خاورمیانه در مورد وجود دولت پنهان بهویژه در سه کشور ترکیه، مصر و عراق مطالبی منتشر شده ولی در مورد ایران این پدیده تازه در حال رمزگشایی است ...
🔸دولت عمیق (پنهان) در ایران که آمیزهای است از “اَبَرساختهای امنیّتی، اطلاعاتی و اقتصادی” ، طیِّ چندین دهه شکل گرفته و هدف آن حفظِ ماهیّت ، تضمین امنیّت و ثبات جمهوری اسلامی و به عبارتی دفاع از نفوذ و قدرت دولت عمیق از راه اعمال اقتدار و زور متبلور است....
▪️ انحصارِ صرفِ قدرت در کنار انحصار ثروت ودسترسی به پول و منابع دیگر برای تضمین کارکرد شبکههای حامی و کنترل عرصههای اشتغال، وفاداری و بقای دولت عمیق که به تدریج با نظامیان پیوندی استراتژیک می یابد ، در این روند از اهمیّتی حیاتی برخوردار است.....
▪️در بعد از دوره اصلاحات، دولت پنهان دیگر ابایی نداشت که رسما در سطوح مختلف قوه مجریه و مقننه و قضائیه حضوررسمی داشته باشند . وزارت، استانداری ، فرمانداری، نمایندگی مجلس و ریاست مجلس منصب هایی بود که مورد توجه دولت پنهان قرار داشت تا امروزکه سه قوه قضائیه ، مقننه و مجریه را به زیر تسلط خود دراورده است....
🔸از زمان قتلهای زنجیره ای ، سرکوب جنبش دانشجویی در تیر 78 ، سرکوب جنبش سبز در 88 و سرکوب اعتراضات سالهای 96 و 98 و 1400 ، دولت پنهانِ که دهه ها خود را در درون نهادها و سازمانهای غیرمنتخب یا انتضابی در کشور استتار کرده به مرور زمان با شدت یابی بحرانهای اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و ... در حال تغییر وضعیت بوده و در مواردی ناچار به بازی در بیرون از لاک استتاری خود شده و تمایلش را به اعمال خشونت برای حفظ کامل این اقتدار، آشکارا به نمایش گذاشته است ....
▪️ به جرات می توان گفت در دو دهه گذشته هیچ فعالیت سودآوری اقتصادی و تاثیرگذار در حیات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی مردم این سرزمین نبوده که از چنگ نفوذ دولت عمیق در امان نبوده باشد....
🔸این دولت پنهان امروزه به بزرگترین سد و مانع بروز هرگونه تحوّل و دگردیسی در کشور و هرگونه تلاش در راستای گذار دمکراتیک و توسعه همه جانبهی کشورتبدیل شده است.
▪️ قاعدتا نحوه مواجهه هرم اصلی قدرت و دولت پنهان با حقوق و خواسته ها و مطالبات انباشته شدهی ملت ایران و بحرانهایی که هر روز در گوشه ای از سرزمینمان خود را می نمایاند، و اعتراضاتی که در مواجهه با بحرانهای فزاینده اقتصادی و اجتماعی و محیط زیستی در کشور روی می دهد ، در شکل گیری تحولات آینده سرزمینمان نقش بسزایی خواهد داشت.....
متن اصلی :
https://bit.ly/31wIy01
#تناندر
#پورحسن
#دولت_عمیق
#پاتریک_اونیل
#فاطمه_گوارایی
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 دولت عمیق و موانع عمیق تر دموکراتیزاسیون
💠 فاطمه گوارایی @iranfardamag 🔻"اقتصاد باید به مردم سپرده بشود؛ الان سیاست دست مردم است و نظام سلطه ۴۰ سال است نتوانسته کاری کند. امروز جمهوری اسلامی حرف اول را در منطقه میزند، چون این عرصه را به مردم سپردهایم. تا الان در اقتصاد، کار به دست مردم سپرده…
💢 سنگر دانشگاه
❇️علی صبوری
@iranfardamag
🔸آلن تورن جامعه شناس معروف فرانسوی و استاد دانشگاه سوربن در بهار سال ۱۹۶۸ و قبل از رخداد وقایعی که منجر به جنبش ماهِ مِی شد خطاب به حکومت فرانسه گفته بود:"اعتراضات کنونی میتواند مقدمه جنبشی وسیعتر باشد و از چارچوب دانشگاه ها فراتر رفته و همه جامعه را در بر بگیرد."
▪️ عصیان دانشجویان در فرانسهِ دهه ۶۰ میلادی در مدت کوتاهی لرزه بر تن اقتدار پوشالی دولت دوگل که خود را یکی از قویترین و باثبات ترین نظام های مستقر در اروپا معرفی می کرد، وارد نمود.پس از واقعه می ۶۸ جنبش های دانشجویی زیر نگاه ژرف بینانه تر تشکلات و روشنفکران چپ و حتی لیبرال قرار گرفتند. با وجود آنکه مدت مدیدی پیش از می ۶۸ ادعای تئوریک و نه پراتیک بودن جنبش های دانشجویی و شرح مفصل بر این یاوه گویی ها که این جنبش ها تنها بر بیانیه سوار شده اند و ایدئولوگهای آکادمیسین رهبران جنبش های مذکور می باشند، در جامعه طنین انداز شده بود می ۶۸ مهر باطلی بر تمام شرحیات مذکور زد.
🔸از خصلت های جنبش دانشجویی و خصوصا خصلت بسیار بارز آن، نبود هیچگونه سانترالیسمی است که تأکید بر نزولی بودن روابط و حیطه بندی ها داشته باشد. به همین سبب است که سعی جنبش های دانشجویی در گرفتن کرسی های قدرت و اعمال فشار برای کسب منافع خاص سیاسی و گروهی نیست و از این رو میتواند برای دستیابی به آرمانهای مشترک با جنبش های کارگران، فرودستان، اقلیت های دینی_نژادی و...عزم اتحاد بکند. شاید بتوان گفت که طبق باورعموم، دانشجو بیرون از سیاست است و وابستگی به جریان های سیاسی در متن قدرت ندارد ولی تاکیدی هزارباره نياز است که این وابستگی در حوزه روابط متعفن قدرت و مقام های صاحب منصب در قدرت است و جنبش های دانشجویی همیشه الزام به موضع گیری در رویدادهای سیاسی و اجتماعی را در خود احساس کرده اند.
▪️ جنبش های دانشجویی در ایران شاید قدمتی به درازای چندین دهه داشته باشند... از اتحادیه دانشجویی حزب توده در دوره رضاشاه پهلوی گرفته تا جنبش کوی دانشگاه در سال ۷۸ و اعتراضات دانشجویی به سرنگونی هواپیمای اوکراین که در اغلب موارد نیز با سرکوب های شديد پلیسی و امنیتی مواجه شده اند گویی دانشجویان همیشه خار چشم جریان های مسلط بر قدرت بوده اند.
🔸به یاد ۳ دانشجوی کشته شده درسال ۳۲ و روز قبل از سفر نیکسون به ایران، ۱۶ آذر روز دانشجو در ایران نامیده شده است... جالب توجه تر اینکه حتی در حضور مشهود نيروهای نظامی در دانشگاه تهران، دکتری افتخاری حقوق به نیکسون اعطا شد...و دنباله روی آن،سرکوب شدید و سیستماتیک دانشجویان و دیگر جریان های مخالف توسط دولت کودتا بود... این واقعه به همراه دیگر شرایط خفقان آمیز امنیتی سرآغازی بر مبارزات دانشجویی در دوره محمدرضا پهلوی بود و اواخر دهه ۴۰ و کل دهه ۵۰ شمسی، دانشگاه به عنوان یکی از اصلیترین مراکز پرورش نیروهای انقلابی و مبارز به شما می آمد مخصوصا جنبش های چریکی که بدنه و رهبری آن متشکل از دانشجویانِ جذب شده بود.
▪️ در دهه اخیر متاسفانه جنبش های دانشجویی در ایران با افول چشمگیری مواجه شده اند... از دانشکده علوم اجتماعی تهران که باید از مراکز اصلی شکل گیری دیسکورس ها و گفتمان های اجتماعی باشد ولی حال پذیرایِ دوره های آموزشیِ آرایش صورت و ابرو گشته، گرفته تا انحلال تشکلات مختلف دانشجویی در دانشگاه های فنی و علوم پزشکی..
🔸واقعیت خیلی تلخی است که دانشجو در پستوی نمور دانشگاه شادمان از ته کشیدن قوه مطالبه گری و قد کشیدن مناسبات انفعالی خود است و فعل توانستن را تنها در جشنواره های خورشت کرفس،پرورش استند آپ کمدین و دلقک، فوتبال دستی، طناب کشی،پانتومیم و... صرف میکند و دل به روزی می بندد که شاید معجزه ای برای او رخ داده و به سعادت فردی برسد یا حاصل تلاش دیگران را درو کند.
▪️ جدای از رشد ابتذال دربطن جامعه در دهه اخیر، سرکوبهای شدیدی که در سالهای گذشته بر شوراهای صنفی دانشگاه وارد گشته است از علل دیگر کم رمق شدن جنبش های دانشجویی است ولی به سانِ روز روشن عیان است که این سرکوبها تنها تاثیری موقتی بر جنبش های دانشجویی دارند و آتش زیر خاکسترِ آن، همچنان به کمینِ وضعیت موجود نشسته است...
دانشگاه مرده است!!!
زنده باد دانشگاه!!!
#آلن_تورن
#جنبش_دانشجویی
#جنبش_دانشجویی_و_امر_سیاسی
https://t.me/iranfardamag
❇️علی صبوری
@iranfardamag
🔸آلن تورن جامعه شناس معروف فرانسوی و استاد دانشگاه سوربن در بهار سال ۱۹۶۸ و قبل از رخداد وقایعی که منجر به جنبش ماهِ مِی شد خطاب به حکومت فرانسه گفته بود:"اعتراضات کنونی میتواند مقدمه جنبشی وسیعتر باشد و از چارچوب دانشگاه ها فراتر رفته و همه جامعه را در بر بگیرد."
▪️ عصیان دانشجویان در فرانسهِ دهه ۶۰ میلادی در مدت کوتاهی لرزه بر تن اقتدار پوشالی دولت دوگل که خود را یکی از قویترین و باثبات ترین نظام های مستقر در اروپا معرفی می کرد، وارد نمود.پس از واقعه می ۶۸ جنبش های دانشجویی زیر نگاه ژرف بینانه تر تشکلات و روشنفکران چپ و حتی لیبرال قرار گرفتند. با وجود آنکه مدت مدیدی پیش از می ۶۸ ادعای تئوریک و نه پراتیک بودن جنبش های دانشجویی و شرح مفصل بر این یاوه گویی ها که این جنبش ها تنها بر بیانیه سوار شده اند و ایدئولوگهای آکادمیسین رهبران جنبش های مذکور می باشند، در جامعه طنین انداز شده بود می ۶۸ مهر باطلی بر تمام شرحیات مذکور زد.
🔸از خصلت های جنبش دانشجویی و خصوصا خصلت بسیار بارز آن، نبود هیچگونه سانترالیسمی است که تأکید بر نزولی بودن روابط و حیطه بندی ها داشته باشد. به همین سبب است که سعی جنبش های دانشجویی در گرفتن کرسی های قدرت و اعمال فشار برای کسب منافع خاص سیاسی و گروهی نیست و از این رو میتواند برای دستیابی به آرمانهای مشترک با جنبش های کارگران، فرودستان، اقلیت های دینی_نژادی و...عزم اتحاد بکند. شاید بتوان گفت که طبق باورعموم، دانشجو بیرون از سیاست است و وابستگی به جریان های سیاسی در متن قدرت ندارد ولی تاکیدی هزارباره نياز است که این وابستگی در حوزه روابط متعفن قدرت و مقام های صاحب منصب در قدرت است و جنبش های دانشجویی همیشه الزام به موضع گیری در رویدادهای سیاسی و اجتماعی را در خود احساس کرده اند.
▪️ جنبش های دانشجویی در ایران شاید قدمتی به درازای چندین دهه داشته باشند... از اتحادیه دانشجویی حزب توده در دوره رضاشاه پهلوی گرفته تا جنبش کوی دانشگاه در سال ۷۸ و اعتراضات دانشجویی به سرنگونی هواپیمای اوکراین که در اغلب موارد نیز با سرکوب های شديد پلیسی و امنیتی مواجه شده اند گویی دانشجویان همیشه خار چشم جریان های مسلط بر قدرت بوده اند.
🔸به یاد ۳ دانشجوی کشته شده درسال ۳۲ و روز قبل از سفر نیکسون به ایران، ۱۶ آذر روز دانشجو در ایران نامیده شده است... جالب توجه تر اینکه حتی در حضور مشهود نيروهای نظامی در دانشگاه تهران، دکتری افتخاری حقوق به نیکسون اعطا شد...و دنباله روی آن،سرکوب شدید و سیستماتیک دانشجویان و دیگر جریان های مخالف توسط دولت کودتا بود... این واقعه به همراه دیگر شرایط خفقان آمیز امنیتی سرآغازی بر مبارزات دانشجویی در دوره محمدرضا پهلوی بود و اواخر دهه ۴۰ و کل دهه ۵۰ شمسی، دانشگاه به عنوان یکی از اصلیترین مراکز پرورش نیروهای انقلابی و مبارز به شما می آمد مخصوصا جنبش های چریکی که بدنه و رهبری آن متشکل از دانشجویانِ جذب شده بود.
▪️ در دهه اخیر متاسفانه جنبش های دانشجویی در ایران با افول چشمگیری مواجه شده اند... از دانشکده علوم اجتماعی تهران که باید از مراکز اصلی شکل گیری دیسکورس ها و گفتمان های اجتماعی باشد ولی حال پذیرایِ دوره های آموزشیِ آرایش صورت و ابرو گشته، گرفته تا انحلال تشکلات مختلف دانشجویی در دانشگاه های فنی و علوم پزشکی..
🔸واقعیت خیلی تلخی است که دانشجو در پستوی نمور دانشگاه شادمان از ته کشیدن قوه مطالبه گری و قد کشیدن مناسبات انفعالی خود است و فعل توانستن را تنها در جشنواره های خورشت کرفس،پرورش استند آپ کمدین و دلقک، فوتبال دستی، طناب کشی،پانتومیم و... صرف میکند و دل به روزی می بندد که شاید معجزه ای برای او رخ داده و به سعادت فردی برسد یا حاصل تلاش دیگران را درو کند.
▪️ جدای از رشد ابتذال دربطن جامعه در دهه اخیر، سرکوبهای شدیدی که در سالهای گذشته بر شوراهای صنفی دانشگاه وارد گشته است از علل دیگر کم رمق شدن جنبش های دانشجویی است ولی به سانِ روز روشن عیان است که این سرکوبها تنها تاثیری موقتی بر جنبش های دانشجویی دارند و آتش زیر خاکسترِ آن، همچنان به کمینِ وضعیت موجود نشسته است...
دانشگاه مرده است!!!
زنده باد دانشگاه!!!
#آلن_تورن
#جنبش_دانشجویی
#جنبش_دانشجویی_و_امر_سیاسی
https://t.me/iranfardamag
Telegram
ایران فردا
نشریه «ایران فردا»، ماهنامه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که اول هر ماه، در تهران و دیگر شهرها منتشر می شود.
ارتباط با صفحه ی رسمی ماهنامه ایران فردا در تلگرام:
@iranfardamag
ارتباط با صفحه ی رسمی ماهنامه ایران فردا در تلگرام:
@iranfardamag
🔴 آینهی شکستهی سرمایهگذاری
🔶 سعیده شفیعی
@iranfardamag
🔺 آبان ماه گذشته، «محسن رضایی» یکی از اقتصادخواندههای دولت سیزدهم و معاون اقتصادی رییسجمهوری، در سخنانی گفت: «فضا در داخل کشور به سرعت در حال تغییر است و همهی زیرساختهای لازم برای جهش اقتصادی در ایران فراهم خواهد شد. لذا از همه دعوت میکنیم که با انگیزه و شوق وارد وطن خود شوند تا این وطن عزیز را بهتر از گذشته بسازیم. حتی ایرانیان عزیز که در خارج هستند هم امروز دعوت میشوند تا سرمایههای فکری و مالی خود را وارد ایران کنند.» این صحبتها دستمایهی بحثهای دیگری درخصوص «عدم منع ورود ایرانیان خارج به کشور» و «حل مشکل سربازی ایرانیان خارج از کشور» در محافل مختلف شد؛ تا جایی که وزیر خارجهی دولت سیزدهم وعده داد برای ورود و خروج بدون مشکل ایرانیان خارج از کشور بهزودی سامانهای راهاندازی شود.
✅ فرار سرمایه چیست؟
🔹 اصل مهم در سرمایهگذاری این است که سرمایه همواره به مناطقی خواهد رفت که کمترین ریسک و بیشترین بازدهی را داشته باشد و عواملی بازدهی سرمایه را تهدید نکند. از این منظر میتوان گفت سرمایهگذاری آینهی تمامنمای تحولات اقتصادی و اجتماعی است. سخنان محسن رضایی در حالی عنوان میشود که آمار نشان میدهد روند خروج سرمایه طی سالهای گذشته صعودی بوده است. «فرار یا خروج سرمایه» به تعبیری به تغییر در داراییهای بین المللی یک کشور گفته میشود که در واکنش به شرایط نامساعد اقتصادی رخ میدهد و ذخایر ارزی رو به کاهش میگذارد. این فرآیند از سه طریق ممکن است رخ دهد: بخشی از خروج ارز به صورت فیزیکی و همراه با مهاجرت نیروی انسانی رخ میدهد. بخش دیگر ممکن است به دلیل واکنش مردم به عدم نااطمینانی و ثبات اقتصادی اتفاق افتد که در این شرایط، ریال به ارزهای خارجی تبدیل میشود و در خانهها به صورت فیزیکی نگهداری میشود. در بخش سوم هم عدم بازگشت درآمدهای صادراتی ممکن است دلیل اصلی فرار یا خروج سرمایه باشد.
✅ شواهد آماری
🔺 اگر چه روشهای متفاوتی برای محاسبهی خروج سرمایه وجود دارد و ممکن است اعداد متفاوتی از این متغیر توسط پژوهشگران مختلف محاسبه شود، اما روند صعودی خروج سرمایه از ایران کاملا اثبات شده و این امر بر کسی پوشیده نیست. بر اساس گزارش معاونت بررسیهای اقتصادی اتاق تهران، طی یک دههی گذشته به طور متوسط سالیانه 9.6 میلیارد دلار سرمایهی مادی و درمجموع بالغ بر 96 میلیارد دلار از ایران خارج شده است؛ در حالی که تنها سه میلیارد دلار طی مدت مذکور به ایران وارد شده است. برخی پژوهشگران معتقدند نیمی از حجم متوسط فرار سرمایه سالیانه از ایران میتواند مربوط به مهاجرت و خرید داراییهای غیرمنقول خارج از کشور باشد و نیمی دیگر مربوط به عدم بازگشت درآمدهای صادراتی یا نگهداری ارز خارجی در خانهها باشد. علاوه بر این، خروج سرمایههای انسانی وسیعتر از خروج سرمایههای مادی است که محاسبهی آن دشوار بوده و فراتر از تصور مینماید.
✅ به عمل کار برآید
🔹 بر اساس آمار مختلف، طی یک دههی گذشته حدود 96 تا 100 میلیارد دلار سرمایهی مادی و فیزیکی (بدون در نظر گرفتن سرمایهی انسانی) از ایران خارج شده است. این حجم از خروج سرمایه آثار جبرانناپذیری را بر جامعهی ایران دارد که مهمترین پیام آن ناامیدی سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی است که منجر به انتظارات منفی در بازارهای مختلف خواهد شد و سیکل باطل کاهش سرمایهگذاری را در پی دارد. طبیعی است ورود سرمایه و بازگشت نخبگان به کشور اتفاق نمیافتد مگر در شرایط ثبات اقتصادی و برقراری امنیت سرمایهگذاری. تا زمانی که این عوامل حل نشوند نهتنها جذب سرمایهای رخ نخواهد داد بلکه سرمایههای جاری را هم تهدید میکند. محسن رضایی در حالی از ایرانیان مقیم خارج از کشور دعوت به ورود خود و سرمایهشان میکند که خود نیز میداند شرایط کنونی اقتصاد ایران، سرمایههای ایرانیان داخل را به کشورهای همسایه از جمله ترکیه سرازیر کرده است. دعوت کردن امری پسندیده و بهجاست اما به عمل کار برآید، به سخنرانی نیست!
🔺 بیش از سه ماه از روی کار آمدن دولت سیزدهم میگذرد؛ دولتی که با وعدههای رفع معضلات اقتصادی روی کار آمد اما پس از گذشت یک فصل، مانند همتایان پیشین خود، مشکلات اقتصادی را به گردن دولتمردان قبلی میاندازد و قصد دارد به صورت دستوری بازارها را کنترل کند. دیری نخواهد پایید که مسئولین دولت سیزدهم هم مانند گذشتگان به مبانی علم اقتصاد پی خواهند برد اما شاید آنزمان برای کشور، خیلی دیر باشد.
#فرار_سرمایه
#محسن_رضایی
#سرمایهی_انسانی
#سرمایهی_فیزیکی_و_مادی
https://t.me/iranfardamag
🔶 سعیده شفیعی
@iranfardamag
🔺 آبان ماه گذشته، «محسن رضایی» یکی از اقتصادخواندههای دولت سیزدهم و معاون اقتصادی رییسجمهوری، در سخنانی گفت: «فضا در داخل کشور به سرعت در حال تغییر است و همهی زیرساختهای لازم برای جهش اقتصادی در ایران فراهم خواهد شد. لذا از همه دعوت میکنیم که با انگیزه و شوق وارد وطن خود شوند تا این وطن عزیز را بهتر از گذشته بسازیم. حتی ایرانیان عزیز که در خارج هستند هم امروز دعوت میشوند تا سرمایههای فکری و مالی خود را وارد ایران کنند.» این صحبتها دستمایهی بحثهای دیگری درخصوص «عدم منع ورود ایرانیان خارج به کشور» و «حل مشکل سربازی ایرانیان خارج از کشور» در محافل مختلف شد؛ تا جایی که وزیر خارجهی دولت سیزدهم وعده داد برای ورود و خروج بدون مشکل ایرانیان خارج از کشور بهزودی سامانهای راهاندازی شود.
✅ فرار سرمایه چیست؟
🔹 اصل مهم در سرمایهگذاری این است که سرمایه همواره به مناطقی خواهد رفت که کمترین ریسک و بیشترین بازدهی را داشته باشد و عواملی بازدهی سرمایه را تهدید نکند. از این منظر میتوان گفت سرمایهگذاری آینهی تمامنمای تحولات اقتصادی و اجتماعی است. سخنان محسن رضایی در حالی عنوان میشود که آمار نشان میدهد روند خروج سرمایه طی سالهای گذشته صعودی بوده است. «فرار یا خروج سرمایه» به تعبیری به تغییر در داراییهای بین المللی یک کشور گفته میشود که در واکنش به شرایط نامساعد اقتصادی رخ میدهد و ذخایر ارزی رو به کاهش میگذارد. این فرآیند از سه طریق ممکن است رخ دهد: بخشی از خروج ارز به صورت فیزیکی و همراه با مهاجرت نیروی انسانی رخ میدهد. بخش دیگر ممکن است به دلیل واکنش مردم به عدم نااطمینانی و ثبات اقتصادی اتفاق افتد که در این شرایط، ریال به ارزهای خارجی تبدیل میشود و در خانهها به صورت فیزیکی نگهداری میشود. در بخش سوم هم عدم بازگشت درآمدهای صادراتی ممکن است دلیل اصلی فرار یا خروج سرمایه باشد.
✅ شواهد آماری
🔺 اگر چه روشهای متفاوتی برای محاسبهی خروج سرمایه وجود دارد و ممکن است اعداد متفاوتی از این متغیر توسط پژوهشگران مختلف محاسبه شود، اما روند صعودی خروج سرمایه از ایران کاملا اثبات شده و این امر بر کسی پوشیده نیست. بر اساس گزارش معاونت بررسیهای اقتصادی اتاق تهران، طی یک دههی گذشته به طور متوسط سالیانه 9.6 میلیارد دلار سرمایهی مادی و درمجموع بالغ بر 96 میلیارد دلار از ایران خارج شده است؛ در حالی که تنها سه میلیارد دلار طی مدت مذکور به ایران وارد شده است. برخی پژوهشگران معتقدند نیمی از حجم متوسط فرار سرمایه سالیانه از ایران میتواند مربوط به مهاجرت و خرید داراییهای غیرمنقول خارج از کشور باشد و نیمی دیگر مربوط به عدم بازگشت درآمدهای صادراتی یا نگهداری ارز خارجی در خانهها باشد. علاوه بر این، خروج سرمایههای انسانی وسیعتر از خروج سرمایههای مادی است که محاسبهی آن دشوار بوده و فراتر از تصور مینماید.
✅ به عمل کار برآید
🔹 بر اساس آمار مختلف، طی یک دههی گذشته حدود 96 تا 100 میلیارد دلار سرمایهی مادی و فیزیکی (بدون در نظر گرفتن سرمایهی انسانی) از ایران خارج شده است. این حجم از خروج سرمایه آثار جبرانناپذیری را بر جامعهی ایران دارد که مهمترین پیام آن ناامیدی سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی است که منجر به انتظارات منفی در بازارهای مختلف خواهد شد و سیکل باطل کاهش سرمایهگذاری را در پی دارد. طبیعی است ورود سرمایه و بازگشت نخبگان به کشور اتفاق نمیافتد مگر در شرایط ثبات اقتصادی و برقراری امنیت سرمایهگذاری. تا زمانی که این عوامل حل نشوند نهتنها جذب سرمایهای رخ نخواهد داد بلکه سرمایههای جاری را هم تهدید میکند. محسن رضایی در حالی از ایرانیان مقیم خارج از کشور دعوت به ورود خود و سرمایهشان میکند که خود نیز میداند شرایط کنونی اقتصاد ایران، سرمایههای ایرانیان داخل را به کشورهای همسایه از جمله ترکیه سرازیر کرده است. دعوت کردن امری پسندیده و بهجاست اما به عمل کار برآید، به سخنرانی نیست!
🔺 بیش از سه ماه از روی کار آمدن دولت سیزدهم میگذرد؛ دولتی که با وعدههای رفع معضلات اقتصادی روی کار آمد اما پس از گذشت یک فصل، مانند همتایان پیشین خود، مشکلات اقتصادی را به گردن دولتمردان قبلی میاندازد و قصد دارد به صورت دستوری بازارها را کنترل کند. دیری نخواهد پایید که مسئولین دولت سیزدهم هم مانند گذشتگان به مبانی علم اقتصاد پی خواهند برد اما شاید آنزمان برای کشور، خیلی دیر باشد.
#فرار_سرمایه
#محسن_رضایی
#سرمایهی_انسانی
#سرمایهی_فیزیکی_و_مادی
https://t.me/iranfardamag
Telegram
ایران فردا
نشریه «ایران فردا»، ماهنامه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که اول هر ماه، در تهران و دیگر شهرها منتشر می شود.
ارتباط با صفحه ی رسمی ماهنامه ایران فردا در تلگرام:
@iranfardamag
ارتباط با صفحه ی رسمی ماهنامه ایران فردا در تلگرام:
@iranfardamag
🔴 مادران دادخواه -5
▪️ مادران خاوران
💠 محترم رحمانی
@iranfardamag
🔺 خاوران نام دیگر تمام گورستان هایی است که در سرتاسر ایران، اعدامیان سال های ۶۰ تا ۶۷ را در خود جای داده است، مکانی که چشمان داغدیده و دردمند مادران، همسران، فرزندان و سایر وابستگان در شهرهای مختلف ایران حتیالامکان نزدیکی بدان و عزاداری برای فرزندانی که می دانستند در آنجا مدفون اند را نداشته و ندارند. از این گذشته خاوران، مکانی است در مسیر تهران، سمنان و مشهد که از دیرباز پیکرهای مرحومان و درگذشتگان غیر مسلمان را در خود جای داده ولی پس از بهمن ۱۳۵۷؛ سرنوشت و سرگذشت دردناکی یافته است علاوه بردرگذشتگان اقلیت بهایی ، پیکر اعدام شدگان دهه شصت را در خود جای داده است و مادران دادخواه و سوگوار ، دهه اول شهریور و نیز جمعه آخر هر سال در آن مکان تجمع هایی را رقم زده اند.
🔹تاریخ جامعه ایرانی زمانی که در سال های ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰ رقم خورد اتفاق های مبهوت کننده ای در آن بوقوع پیوست که گویا هیچ اراده ای را یارای تغییر در آن نبود.
🔺 پس ازخروج شاه و پایان حکومت سلطنتی در دوره سه ساله ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰، جریان های انقلابی به چالشی سخت با یکدیگر پرداختند و جنگ برسر قدرت از سویی و اختلاف نظرها و دیدگاه ها، شکاف بزرگی میان روحانیت و روشنفکران را رقم زد.
واقعیت آن است که همه جریان هایی که سفره انقلاب را گسترده و خواستار سرنگونی شاه شده بودند، نگاه یکسانی به آرمان ها استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی نداشتند ولی از آنجا که رهبری به طور کامل در دست روحانیون و به صورت کاریزماتیک شد حوادث بعدی تکانه های زیادی را ایجاد نمود.
🔹 انقلاب هر روز با حوادث و شرایط تازه ای روبرو می شد که جریان های متفاوت را در موقعیت های گوناگونی قرار می داد و دقیقا همان جا ، آنان که باید پدری می کردند چنین نکردند، آنان که باید برادر و یار و یاور یکدیگر می شدند ودر تظاهرات انقلاب دست هایشان را به هم گره می کردند مقابل هم قرار گرفتند و آنان که باید حساب شده طراحی های استراتژیک می کردند نتوانستند بر موج ها و هجوم ها فایق آیند و انقلاب ماهیت همیشگی خود را بر همگان نشان داد. قطعا تحلیل رویداد همه انقلاب ها و از جمله انقلاب بهمن ۱۳۵۷؛ به پژوهش ها، نگرش ها وروش های تاریخی، فرهنگ و اجتماعی و سیاسی نیازمند است که در این مجال نمی گنجد و اما این درس گفتار غلامحسین صدیقی به مثابه یک مصدقی و نیز بنیانگذار علوم اجتماعی در ایران را باید از روی تعمق نگریست و بدان پرداخت: «...اینها را من از روی تجارب تاریخی ایران و جهان می گویم که از درون هیچ انقلابی آزادی و عدالت بیرون نیامده است...انقلاب شبیه جنگ های داخلی می مانند که اگر گروهی به گروه های دیگر پیروز شود آن گروه شکست خورده را سرکوب خواهند کرد...و سپس هر کس که منتقد آن باشد آنان را نیز سرکوب می کنند ....بخصوص اگر روحانیون باشند و سپاه آن انقلاب هم مردم مسلمان ایران، یقین بدانید بدترین انقلاب جهان روی خواهد داد.» (پ. ن۱)
چگونگی شکل گیری مادران خاوران
🔺 برخی از مادران خاوران با یکدیگر بیگانه و از هم دور نبودند، مادرانی که همدیگر را در سالنهای ملاقات فرزندان شان در زندان های حکومت پهلوی دوم دیدار کرده و لذا با یکدیگر آشنا بودند و البته این بار دوباره سالن های ملاقات اوین، گوهر دشت و ... آنان را به یکدیگر باز می شناساند و متصل می کرد و نه فقط با هم که با بسیاری دیگر نیز آشنا می شدند. آنان به هم اعتماد و پیوند می یافتند و عموما به یکدیگر یاری می رساندند. این مادران در سالن های ملاقات و در دیدار با یکدیگر طی یک دهه به جای وکلا، داد خواهان، فرزندان زندانی و..و...خواسته های فرزندان شان را مطالبه می کردند به ده ها مکان سر می زدند و پیگیر درمان، احکام ناعادلانه ، پیگیری پرونده ها و..و... بودند.
🔹به قول خانم مهاجر(بهکیش): «من بیشتر عمرم را جلوی در زندان ها، برای گرفتن ملاقات و در گورستان گذراندم.» و این ضریب بی نهایت بالایی به تعداد بسیاری مادران ایرانی در سرتاسر ایران است که هنوز هیچ رمان نویسی، یا نقاشی یا شعری قدرت و یا شاید جرات و رخصت آن را نیافته است تا قدم های تاول زده شان را در مسیرهای زندان، دادگاه هاو...و... باز نمایی کند . مادر است دیگر!.....
متن کامل :
https://bit.ly/3GNzxyG
#خاوران
#مادران_خاوران
#محترم_رحمانی
#مادران_دادخواه
#اعدامشدگان_67
https://t.me/iranfardamag
▪️ مادران خاوران
💠 محترم رحمانی
@iranfardamag
🔺 خاوران نام دیگر تمام گورستان هایی است که در سرتاسر ایران، اعدامیان سال های ۶۰ تا ۶۷ را در خود جای داده است، مکانی که چشمان داغدیده و دردمند مادران، همسران، فرزندان و سایر وابستگان در شهرهای مختلف ایران حتیالامکان نزدیکی بدان و عزاداری برای فرزندانی که می دانستند در آنجا مدفون اند را نداشته و ندارند. از این گذشته خاوران، مکانی است در مسیر تهران، سمنان و مشهد که از دیرباز پیکرهای مرحومان و درگذشتگان غیر مسلمان را در خود جای داده ولی پس از بهمن ۱۳۵۷؛ سرنوشت و سرگذشت دردناکی یافته است علاوه بردرگذشتگان اقلیت بهایی ، پیکر اعدام شدگان دهه شصت را در خود جای داده است و مادران دادخواه و سوگوار ، دهه اول شهریور و نیز جمعه آخر هر سال در آن مکان تجمع هایی را رقم زده اند.
🔹تاریخ جامعه ایرانی زمانی که در سال های ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰ رقم خورد اتفاق های مبهوت کننده ای در آن بوقوع پیوست که گویا هیچ اراده ای را یارای تغییر در آن نبود.
🔺 پس ازخروج شاه و پایان حکومت سلطنتی در دوره سه ساله ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰، جریان های انقلابی به چالشی سخت با یکدیگر پرداختند و جنگ برسر قدرت از سویی و اختلاف نظرها و دیدگاه ها، شکاف بزرگی میان روحانیت و روشنفکران را رقم زد.
واقعیت آن است که همه جریان هایی که سفره انقلاب را گسترده و خواستار سرنگونی شاه شده بودند، نگاه یکسانی به آرمان ها استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی نداشتند ولی از آنجا که رهبری به طور کامل در دست روحانیون و به صورت کاریزماتیک شد حوادث بعدی تکانه های زیادی را ایجاد نمود.
🔹 انقلاب هر روز با حوادث و شرایط تازه ای روبرو می شد که جریان های متفاوت را در موقعیت های گوناگونی قرار می داد و دقیقا همان جا ، آنان که باید پدری می کردند چنین نکردند، آنان که باید برادر و یار و یاور یکدیگر می شدند ودر تظاهرات انقلاب دست هایشان را به هم گره می کردند مقابل هم قرار گرفتند و آنان که باید حساب شده طراحی های استراتژیک می کردند نتوانستند بر موج ها و هجوم ها فایق آیند و انقلاب ماهیت همیشگی خود را بر همگان نشان داد. قطعا تحلیل رویداد همه انقلاب ها و از جمله انقلاب بهمن ۱۳۵۷؛ به پژوهش ها، نگرش ها وروش های تاریخی، فرهنگ و اجتماعی و سیاسی نیازمند است که در این مجال نمی گنجد و اما این درس گفتار غلامحسین صدیقی به مثابه یک مصدقی و نیز بنیانگذار علوم اجتماعی در ایران را باید از روی تعمق نگریست و بدان پرداخت: «...اینها را من از روی تجارب تاریخی ایران و جهان می گویم که از درون هیچ انقلابی آزادی و عدالت بیرون نیامده است...انقلاب شبیه جنگ های داخلی می مانند که اگر گروهی به گروه های دیگر پیروز شود آن گروه شکست خورده را سرکوب خواهند کرد...و سپس هر کس که منتقد آن باشد آنان را نیز سرکوب می کنند ....بخصوص اگر روحانیون باشند و سپاه آن انقلاب هم مردم مسلمان ایران، یقین بدانید بدترین انقلاب جهان روی خواهد داد.» (پ. ن۱)
چگونگی شکل گیری مادران خاوران
🔺 برخی از مادران خاوران با یکدیگر بیگانه و از هم دور نبودند، مادرانی که همدیگر را در سالنهای ملاقات فرزندان شان در زندان های حکومت پهلوی دوم دیدار کرده و لذا با یکدیگر آشنا بودند و البته این بار دوباره سالن های ملاقات اوین، گوهر دشت و ... آنان را به یکدیگر باز می شناساند و متصل می کرد و نه فقط با هم که با بسیاری دیگر نیز آشنا می شدند. آنان به هم اعتماد و پیوند می یافتند و عموما به یکدیگر یاری می رساندند. این مادران در سالن های ملاقات و در دیدار با یکدیگر طی یک دهه به جای وکلا، داد خواهان، فرزندان زندانی و..و...خواسته های فرزندان شان را مطالبه می کردند به ده ها مکان سر می زدند و پیگیر درمان، احکام ناعادلانه ، پیگیری پرونده ها و..و... بودند.
🔹به قول خانم مهاجر(بهکیش): «من بیشتر عمرم را جلوی در زندان ها، برای گرفتن ملاقات و در گورستان گذراندم.» و این ضریب بی نهایت بالایی به تعداد بسیاری مادران ایرانی در سرتاسر ایران است که هنوز هیچ رمان نویسی، یا نقاشی یا شعری قدرت و یا شاید جرات و رخصت آن را نیافته است تا قدم های تاول زده شان را در مسیرهای زندان، دادگاه هاو...و... باز نمایی کند . مادر است دیگر!.....
متن کامل :
https://bit.ly/3GNzxyG
#خاوران
#مادران_خاوران
#محترم_رحمانی
#مادران_دادخواه
#اعدامشدگان_67
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
مادران دادخواه -5
💠 محترم رحمانی @iranfardamag 🔺 خاوران نام دیگر تمام گورستان هایی است که در سرتاسر ایران، اعدامیان سال های ۶۰ تا ۶۷ را در خود جای داده است، مکانی که چشمان داغدیده و دردمند مادران، همسران، فرزندان و سایر وابستگان در شهرهای مختلف ایران حتیالامکان نزدیکی…
💢 معلمان، بودجه و حاکمیت
🔷 عبدالله ناصری
@iranfardamag
🔸 در ادامه گسترش اعتراضات مدنی-صنفی در ایران ، جنبش گسترده معلمان را باید نقطه عطفی در این مسیر دانست. فارغ از نحوه مواجهه حکومت با این جنبش مسالمت جو، مهمترین وجه آن که غافل مانده، ارتباط این اعتراضات با هسته اصلی حاکمیت است.
🔹 ظاهر ماجرا این است که پس از تصویب “رتبه بندی معلمان” بودجه ای ۲۵ هزار میلیاردی(ت) در سال جاری از سوی دولت دوازدهم پیش بینی شده(به ادعای محمدباقر نوبخت) و به ادعای رییس فعلی مجلس شورای اسلامی با رد ادعای نوبخت ، نصف مبلغ مذکور برای ۶ ماه دوم سال دیده شده و اختصاص خواهد یافت. مسلم است ادعای هر دو “محمد باقر” پول و نانی برای معلمان عزیز نشده و نخواهد شد.
🔸 نگارنده به عنوان معلم بازنشسته دانشگاه که حقوق مناسبی دریافت می کند باور دارد این مطالبه معلمان عزیز که نهایتا دریافتی آن ها را به ۸۰ درصد حقوق هیأت علمی آموزش عالی خواهد رساند منطقی و حق ایشان است. اما نکته مهمتر از این افزایش، گستردگی مطالبه مشابه در دستگاههای دولتی مشابه است که با نبود پول در خزانه کشور قرین شده است. و از سوی دیگر افزایش بودجه نهادهای بی ، کم اثر و یا مانع توسعه و مدرنیته است که به صورت چشمگیری دیده شده است، مثل رسانه غیرملی حکومت، حوزه علمیه، دستگاههای نظامی و امنیتی، شورای نگهبان، مجلس انتصابی و ... که همه را می توان ذیل “دیوانسالاری خاصه ولی فقیه" دسته بندی کرد.
🔹 طبیعی است که هیچ توصیه حکومت مسموع اکثر معلمان نباشد و این سؤال مهم از صاحب یا صاحبان اصلی حکومت که خود عامل این معیشت فقیرانه ملی هستند پرسیده شود؛ چرا خزانه خالی است؟ خزانه خالی است چون داد و ستدی نیست. عامل خزانه تهی، انسداد تجارت نفت و گاز و پتروشیمی است. تحریم ها پوسته است و هسته اصلی آن، رفتار ایدئولوژیک بی مبنا و غیر عقلانی و ضد منافع ملی است که کانون اصلی قدرت آن را اتخاذ کرده و به زعم واهی خود، تکلیف الهی جامعه ایران را مدیریت می کند.
🔸 نقد بودجه با کمک عباراتی مثل انقباض یا انبساط، علمی یا ضدعلمی، مقاومتی یا غیر مقاومتی و از این دست یک انحراف تمام از “واقعیت بودجه” است. اولین عنصر ضروری در تنظیم بودجه یک کشور “دریافت ها و وصولی های یقین آور” است که آن هم برای کشور پرمصرف و بی آب و نهایتا غیر مولد ایران فقط با فروش نفت کسب می شود.
🔹 امروز به جرأت باید گفت راه نجات ایران فعلی و امید به توسعه واقعی آن در آینده فقط بیرون رفتن از خلسه یا رؤیای حکومت دینی و محاسبات شریعتی در منافع و مصالح مردم است. واقعیتهای تاریخی و جاری منطقه و ایران نشان داده که این روایت سیاسی از اسلام که عملا ضد توسعه و مدرنیته عمل کرده است ، شکست خورده و با موفقیت همراه نبوده است .
https://bit.ly/3F21Pon
https://t.me/iranfardamag
🔷 عبدالله ناصری
@iranfardamag
🔸 در ادامه گسترش اعتراضات مدنی-صنفی در ایران ، جنبش گسترده معلمان را باید نقطه عطفی در این مسیر دانست. فارغ از نحوه مواجهه حکومت با این جنبش مسالمت جو، مهمترین وجه آن که غافل مانده، ارتباط این اعتراضات با هسته اصلی حاکمیت است.
🔹 ظاهر ماجرا این است که پس از تصویب “رتبه بندی معلمان” بودجه ای ۲۵ هزار میلیاردی(ت) در سال جاری از سوی دولت دوازدهم پیش بینی شده(به ادعای محمدباقر نوبخت) و به ادعای رییس فعلی مجلس شورای اسلامی با رد ادعای نوبخت ، نصف مبلغ مذکور برای ۶ ماه دوم سال دیده شده و اختصاص خواهد یافت. مسلم است ادعای هر دو “محمد باقر” پول و نانی برای معلمان عزیز نشده و نخواهد شد.
🔸 نگارنده به عنوان معلم بازنشسته دانشگاه که حقوق مناسبی دریافت می کند باور دارد این مطالبه معلمان عزیز که نهایتا دریافتی آن ها را به ۸۰ درصد حقوق هیأت علمی آموزش عالی خواهد رساند منطقی و حق ایشان است. اما نکته مهمتر از این افزایش، گستردگی مطالبه مشابه در دستگاههای دولتی مشابه است که با نبود پول در خزانه کشور قرین شده است. و از سوی دیگر افزایش بودجه نهادهای بی ، کم اثر و یا مانع توسعه و مدرنیته است که به صورت چشمگیری دیده شده است، مثل رسانه غیرملی حکومت، حوزه علمیه، دستگاههای نظامی و امنیتی، شورای نگهبان، مجلس انتصابی و ... که همه را می توان ذیل “دیوانسالاری خاصه ولی فقیه" دسته بندی کرد.
🔹 طبیعی است که هیچ توصیه حکومت مسموع اکثر معلمان نباشد و این سؤال مهم از صاحب یا صاحبان اصلی حکومت که خود عامل این معیشت فقیرانه ملی هستند پرسیده شود؛ چرا خزانه خالی است؟ خزانه خالی است چون داد و ستدی نیست. عامل خزانه تهی، انسداد تجارت نفت و گاز و پتروشیمی است. تحریم ها پوسته است و هسته اصلی آن، رفتار ایدئولوژیک بی مبنا و غیر عقلانی و ضد منافع ملی است که کانون اصلی قدرت آن را اتخاذ کرده و به زعم واهی خود، تکلیف الهی جامعه ایران را مدیریت می کند.
🔸 نقد بودجه با کمک عباراتی مثل انقباض یا انبساط، علمی یا ضدعلمی، مقاومتی یا غیر مقاومتی و از این دست یک انحراف تمام از “واقعیت بودجه” است. اولین عنصر ضروری در تنظیم بودجه یک کشور “دریافت ها و وصولی های یقین آور” است که آن هم برای کشور پرمصرف و بی آب و نهایتا غیر مولد ایران فقط با فروش نفت کسب می شود.
🔹 امروز به جرأت باید گفت راه نجات ایران فعلی و امید به توسعه واقعی آن در آینده فقط بیرون رفتن از خلسه یا رؤیای حکومت دینی و محاسبات شریعتی در منافع و مصالح مردم است. واقعیتهای تاریخی و جاری منطقه و ایران نشان داده که این روایت سیاسی از اسلام که عملا ضد توسعه و مدرنیته عمل کرده است ، شکست خورده و با موفقیت همراه نبوده است .
https://bit.ly/3F21Pon
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
💢 معلمان، بودجه و حاکمیت
🔷 عبدالله ناصری @iranfardamag 🔸 در ادامه گسترش اعتراضات مدنی-صنفی در ایران ، جنبش گسترده معلمان را باید نقطه عطفی در این مسیر دانست. فارغ از نحوه مواجهه حکومت با این جنبش مسالمت جو، مهمترین وجه آن که غافل مانده، ارتباط این اعتراضات با…