مجلۀ ثانیه
ماهنامۀ ثانیه ، شماره ۱۳ – ۱۲ – ۱۱ ، (بخش ویژه : تمامیت ارضی ایران)/ مهر – آبان – آذر ۱۳۹۸ / ۵۰۰۰۰ تومان
ماهنامۀ ثانیه ، شماره ۱۶ – ۱۵ – ۱۴ ، (بخش ویژه : زبان فارسی و مسائل آن)/ دی- بهمن- اسفند ۱۳۹۹ / ۵۰۰۰۰ تومان
فصلنامۀ ثانیه ، شمارۀ ۱۷ ، (بخش ویژه : روسیه، اتحاد جماهیر شوروی – لنینیسم – استالینیسم)/ بهار ۱۴۰۱ / ۱۲۰۰۰۰ تومان
فصلنامۀ ثانیه ، شمارۀ ۱۸ ، (بخش ویژه : تجزیه طلبی در ایران )/ تابستان ۱۴۰۲ / ۱۲۰۰۰۰ تومان
نشانی نشر هزارکرمان : تهران – خیابان کارگر جنوبی– پایین تر از میدان پاستور– خیابان دانشگاه جنگ – پلاک ۹
تلفن : ۶۶۹۲۳۹۴۶- ۰۲۱ و 09127334266
(ارسال سفارش های شما با پست یا پیک، به سرتاسر ایران)
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/roidad-haye-farhangi/17689-nama-ketab-35-1403-2.html
@iranboom_ir
ماهنامۀ ثانیه ، شماره ۱۳ – ۱۲ – ۱۱ ، (بخش ویژه : تمامیت ارضی ایران)/ مهر – آبان – آذر ۱۳۹۸ / ۵۰۰۰۰ تومان
ماهنامۀ ثانیه ، شماره ۱۶ – ۱۵ – ۱۴ ، (بخش ویژه : زبان فارسی و مسائل آن)/ دی- بهمن- اسفند ۱۳۹۹ / ۵۰۰۰۰ تومان
فصلنامۀ ثانیه ، شمارۀ ۱۷ ، (بخش ویژه : روسیه، اتحاد جماهیر شوروی – لنینیسم – استالینیسم)/ بهار ۱۴۰۱ / ۱۲۰۰۰۰ تومان
فصلنامۀ ثانیه ، شمارۀ ۱۸ ، (بخش ویژه : تجزیه طلبی در ایران )/ تابستان ۱۴۰۲ / ۱۲۰۰۰۰ تومان
نشانی نشر هزارکرمان : تهران – خیابان کارگر جنوبی– پایین تر از میدان پاستور– خیابان دانشگاه جنگ – پلاک ۹
تلفن : ۶۶۹۲۳۹۴۶- ۰۲۱ و 09127334266
(ارسال سفارش های شما با پست یا پیک، به سرتاسر ایران)
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/roidad-haye-farhangi/17689-nama-ketab-35-1403-2.html
@iranboom_ir
www.iranboom.ir
حضور نشر هزارکرمان و انتشارات سمرقند، در سی و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران - ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
مست عشق
جواد رنجبر درخشی لر
http://www.iranboom.org/posheh/aks-ha/1402/140208/002/film-mast-esgh-1403.jpg
مست عشق فیلمی درباره مولانا و شمس تبریزی است. از آن فیلم هایی است که همیشه آرزو داریم درباره فرهنگ و تاریخ ایران ساخته شود. وقتی فیلم را می بینیم افسوس می خوریم و پیش خود می گوییم ای کاش این فیلم ساخته نمی شد.
تحریف و خراب کردن داستان های بسیار مهم ادب و فرهنگ ایرانشهری قابل جبران نیست. مست عشق متاسفانه از آن خراب کاری هاست و نه تنها چیزی بر دانش و احساس ما از شمس و مولانا نمی افزاید که اهل مطالعه و دانش را مایوس و غیر اهل مطالعه را که می خواهند با این فیلم با شمس و مولانا آشنا شوند، گمراه می کند.
ایراد بزرگ فیلم، فیلمنامه است. نویسندگان متاسفانه به عارضه داستان پردازی های حاشیه ای دچار شده اند. داستان شمس و مولانا خود به قدر کافی جذاب و تامل برانگیز هست. افزودن بر آن جز حاشیه روی نیست. فیلمنامه گسیخته است و روایتی سرراست ارایه نمی کند.
بازیگران در نقش مولانا و شمس هرگز باور نمی شوند. هیچ بازی درخشانی دیده نمی شود. هیچ حسی نسبت به مولانا و شمس از طریق بازیگران برانگیخته نمی شود.
پارسا پیروزفر حتی در حد شخصیت بهمن کوچک نیز با مولانا حس مخاطب را جلب نمی کند. شهاب حسینی هم به اندازه قباد شمس را دلنشین بازی نمی کند. مشکل بازیگری فیلم از کارگردانی و فیلمنامه است. فیلم تقریبا هیچ شخصیت پردازیی ندارد. نه از روح پرشور و زوایای طوفانی شمس چیزی به ما نمی دهد و نه از عظمت علمی مولانا.
شخصیت های دیگر چون حسام الدین و صلاح الدین که هر کدام در داستان زندگی مولانا چهره هایی برجسته و موثرند در حد عکس حضور دارند.
وارد کردن داستان توحش مغول به فیلم، به اصطلاح متفقدان سینمایی سخت باسمه ای است و تحول شحنه قونیه در پایان بیشتر به طنز می ماند تا تحول روحی. ظاهرا عوامل فیلم درکی از عرفان و ظرایف آن ندارند.
عرفان، سربازان را به اهل خانقاه تبدیل کردن نیست. فیلم مست عشق فیلمی سطحی از داستان مولانا و شمس است و به کار آشنایی با این دو بزرگمرد عرصه معرفت نمی آید.
ما همیشه می خواهیم فیلم هایی از فرهنگ و ادب پارسی ساخته شود اما اگر قرار است فیلم هایی چون مست عشق ساخته شود آرزوها را با خود ببریم بهتر است. شرط نخست ساخت چنین فیلم هایی آشنایی عمیق با مفاهیم و مضامین آنهاست. در مست عشق هیچ آشنایی عمیق دیده نمی شود.
تاربرگ شاهنامه پژوهی / ملی گرایی
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/17690-naghd-mast-eshgh.html
@iranboom_ir
جواد رنجبر درخشی لر
http://www.iranboom.org/posheh/aks-ha/1402/140208/002/film-mast-esgh-1403.jpg
مست عشق فیلمی درباره مولانا و شمس تبریزی است. از آن فیلم هایی است که همیشه آرزو داریم درباره فرهنگ و تاریخ ایران ساخته شود. وقتی فیلم را می بینیم افسوس می خوریم و پیش خود می گوییم ای کاش این فیلم ساخته نمی شد.
تحریف و خراب کردن داستان های بسیار مهم ادب و فرهنگ ایرانشهری قابل جبران نیست. مست عشق متاسفانه از آن خراب کاری هاست و نه تنها چیزی بر دانش و احساس ما از شمس و مولانا نمی افزاید که اهل مطالعه و دانش را مایوس و غیر اهل مطالعه را که می خواهند با این فیلم با شمس و مولانا آشنا شوند، گمراه می کند.
ایراد بزرگ فیلم، فیلمنامه است. نویسندگان متاسفانه به عارضه داستان پردازی های حاشیه ای دچار شده اند. داستان شمس و مولانا خود به قدر کافی جذاب و تامل برانگیز هست. افزودن بر آن جز حاشیه روی نیست. فیلمنامه گسیخته است و روایتی سرراست ارایه نمی کند.
بازیگران در نقش مولانا و شمس هرگز باور نمی شوند. هیچ بازی درخشانی دیده نمی شود. هیچ حسی نسبت به مولانا و شمس از طریق بازیگران برانگیخته نمی شود.
پارسا پیروزفر حتی در حد شخصیت بهمن کوچک نیز با مولانا حس مخاطب را جلب نمی کند. شهاب حسینی هم به اندازه قباد شمس را دلنشین بازی نمی کند. مشکل بازیگری فیلم از کارگردانی و فیلمنامه است. فیلم تقریبا هیچ شخصیت پردازیی ندارد. نه از روح پرشور و زوایای طوفانی شمس چیزی به ما نمی دهد و نه از عظمت علمی مولانا.
شخصیت های دیگر چون حسام الدین و صلاح الدین که هر کدام در داستان زندگی مولانا چهره هایی برجسته و موثرند در حد عکس حضور دارند.
وارد کردن داستان توحش مغول به فیلم، به اصطلاح متفقدان سینمایی سخت باسمه ای است و تحول شحنه قونیه در پایان بیشتر به طنز می ماند تا تحول روحی. ظاهرا عوامل فیلم درکی از عرفان و ظرایف آن ندارند.
عرفان، سربازان را به اهل خانقاه تبدیل کردن نیست. فیلم مست عشق فیلمی سطحی از داستان مولانا و شمس است و به کار آشنایی با این دو بزرگمرد عرصه معرفت نمی آید.
ما همیشه می خواهیم فیلم هایی از فرهنگ و ادب پارسی ساخته شود اما اگر قرار است فیلم هایی چون مست عشق ساخته شود آرزوها را با خود ببریم بهتر است. شرط نخست ساخت چنین فیلم هایی آشنایی عمیق با مفاهیم و مضامین آنهاست. در مست عشق هیچ آشنایی عمیق دیده نمی شود.
تاربرگ شاهنامه پژوهی / ملی گرایی
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/17690-naghd-mast-eshgh.html
@iranboom_ir
دالان سیونیک، و درسی از خسرو انوشیروان
دکتر علی علیبابایی درمنی
در اینجا یادآوری درسی از تاریخ کهن ایران خالی از لطف نیست : در سال ۵۶۹ م، امپراتوری گوگ ترکها (حک: ۵۵۲- ۷۴۴م)، که در میانۀ سدۀ ششم میلادی در شمال شرق ایران تاسیس شده بود، سفیری برای ایجاد ارتباط با بیزانس به آن سرزمین گسیل کرد. شاید فرمانروای گوگ ترکها، ایستمی [۱]، در پی آن بود که متحدی قدرتمند در غرب ایران ساسانی بیابد و بیزانسیها هم بی میل نبودند تا در شرق ایران آن روزگار که به هنگام پادشاهی خسرو انوشیروان در اوج قدرت بود، متحدی داشته باشند تا به وقت نیاز از دو سو به ایران هجوم بیاورند. در پی آن بازرگانان سُغدی [۲] که تحت حاکمیت گوگ ترکها قرار گرفته بودند از ایستمی خواستند تا تجارت ابریشم را با ایران آغاز کنند (مناندرِ محافظ [۳]، ص ۱۱). اینکه درست پس از برگشت سفیر ترکان از بیزانس، سغدیها به فکر تجارت ابریشم افتادند، این گمان را به ذهن میآورد که مقصد اصلی آنها برای تجارت ابریشم، نه ایران بلکه بیزانس بوده است که ابریشم در آنجا از محبوبیت و قیمت بیشتری در مقایسه با ایران برخوردار بوده است (رضا، ص ۹۵- ۹۷).
برای گشودن راه بازرگانی ابریشم، کاروانی از بازرگانان سغدی به رهبری شخصی به نام مانیاخ [۴] راه ایران را در پیش گرفتند و در تیسفون با خسرو انوشیروان دیدار کردند. به هنگام شنیدن درخواست سغدیها، یکی از شاهزادگان هپتالی[۵] (حک: ۴۴۰- ۵۶۰م) ، به نام کاتولف [۶] که سرزمینش از سوی ترکان اشغال شده بود و شناخت خوبی از ترکان و سغدیها داشت، به انوشیروان مشورت میداد. در نتیجۀ مشورت با کاتولف، انوشیروان بر آن شد تا ابریشمِ سغدیها را خریداری کند و در پیش چشمان متحیر آنها به آتش بکشد، تا به آنها بفهماند که خریداری برای ابریشم آنها در ایران وجود ندارد. اما این اقدام انوشیروان، ترکها و سغدیها را از تجارت ابریشم با بیزانس و ایران منصرف نکرد و آنها هیئت دیگری را به ایران فرستادند که آن هیئت نیز کاری از پیش نبرد. سرانجام سغدیها مجبور شدند تا ابریشم خود را از شمال دریای خزر به روم بفرستند که آن راه نیز از طریق اقوام زیرِ نفوذ ایران در قفقاز شمالی برای آنها ناامن شده بود (مناندرِ محافظ، ص ۱۱۳- ۱۲۷).
مناندرِ محافظ (ص ۱۱۳) دلیل مخالفت انوشیروان با گشودن راه بازرگانی ابریشم برای بازرگانان سغدی را نگرانی او از جاسوسی سغدیها برای گوگ ترکها دانسته است. با این حال میتوان دلایل دیگری را برای این مخالفت انوشیروان بر شمرد :
۱. امپراتوری گوگ ترک با فروش ابریشم به ایرانیان و بیزانس، از ثروت قابل ملاحظهای برخوردار میشد و ممکن بود با تجهیز سپاهی قوی تر به مناطق غربی خود یورش برد.
۲. همچنین امپراتور بیزانس می توانست با فروش ابریشم خریداری شده از گوگ ترک ها که در اروپا از محبوبیت بسیاری برخوردار بود به ثروتی هنگفت دست پیدا کند، که در این صورت توازن قوا در نقاط مرزی میان ایران و بیزانس به سود بیزانس بر هم می خورد.
۳. ارتباط بازرگانی میان امپراتوری گوگ ترکها و بیزانس و رد و بدل شدن هیئتهای سیاسی میان آن دو، به تحکیم روابط شان و برنامهریزی برای ضربهزدن به ایران می انجامید.
اینچنین بود که انوشیروان خطر تقویت اتحاد دو دشمن شرقی و غربی خود را با چشمپوشی از سود ناچیز تراگذریِ (ترانزیتِ) تجارت ابریشم میان بیزانس و امپراتوری گوگ ترکها از بین برد. در زمانۀ ما نیز هستند گندم نمایان جوفروشی که با نفاق و تزویر، از منافع خیالی ایران در برابر عدم مخالفت با گشایش دالان سیونیک سخن می گویند، ولی ما باید به مانند انوشیروان، در برابر گشایش راهی که از یک سو، صهیونیسم و پان ترکیسم و از سوی دیگر، ناتو را بر ضد ایران به یکدیگر پیوند میدهد، پایداری کنیم.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-
@iranboom_ir
دکتر علی علیبابایی درمنی
در اینجا یادآوری درسی از تاریخ کهن ایران خالی از لطف نیست : در سال ۵۶۹ م، امپراتوری گوگ ترکها (حک: ۵۵۲- ۷۴۴م)، که در میانۀ سدۀ ششم میلادی در شمال شرق ایران تاسیس شده بود، سفیری برای ایجاد ارتباط با بیزانس به آن سرزمین گسیل کرد. شاید فرمانروای گوگ ترکها، ایستمی [۱]، در پی آن بود که متحدی قدرتمند در غرب ایران ساسانی بیابد و بیزانسیها هم بی میل نبودند تا در شرق ایران آن روزگار که به هنگام پادشاهی خسرو انوشیروان در اوج قدرت بود، متحدی داشته باشند تا به وقت نیاز از دو سو به ایران هجوم بیاورند. در پی آن بازرگانان سُغدی [۲] که تحت حاکمیت گوگ ترکها قرار گرفته بودند از ایستمی خواستند تا تجارت ابریشم را با ایران آغاز کنند (مناندرِ محافظ [۳]، ص ۱۱). اینکه درست پس از برگشت سفیر ترکان از بیزانس، سغدیها به فکر تجارت ابریشم افتادند، این گمان را به ذهن میآورد که مقصد اصلی آنها برای تجارت ابریشم، نه ایران بلکه بیزانس بوده است که ابریشم در آنجا از محبوبیت و قیمت بیشتری در مقایسه با ایران برخوردار بوده است (رضا، ص ۹۵- ۹۷).
برای گشودن راه بازرگانی ابریشم، کاروانی از بازرگانان سغدی به رهبری شخصی به نام مانیاخ [۴] راه ایران را در پیش گرفتند و در تیسفون با خسرو انوشیروان دیدار کردند. به هنگام شنیدن درخواست سغدیها، یکی از شاهزادگان هپتالی[۵] (حک: ۴۴۰- ۵۶۰م) ، به نام کاتولف [۶] که سرزمینش از سوی ترکان اشغال شده بود و شناخت خوبی از ترکان و سغدیها داشت، به انوشیروان مشورت میداد. در نتیجۀ مشورت با کاتولف، انوشیروان بر آن شد تا ابریشمِ سغدیها را خریداری کند و در پیش چشمان متحیر آنها به آتش بکشد، تا به آنها بفهماند که خریداری برای ابریشم آنها در ایران وجود ندارد. اما این اقدام انوشیروان، ترکها و سغدیها را از تجارت ابریشم با بیزانس و ایران منصرف نکرد و آنها هیئت دیگری را به ایران فرستادند که آن هیئت نیز کاری از پیش نبرد. سرانجام سغدیها مجبور شدند تا ابریشم خود را از شمال دریای خزر به روم بفرستند که آن راه نیز از طریق اقوام زیرِ نفوذ ایران در قفقاز شمالی برای آنها ناامن شده بود (مناندرِ محافظ، ص ۱۱۳- ۱۲۷).
مناندرِ محافظ (ص ۱۱۳) دلیل مخالفت انوشیروان با گشودن راه بازرگانی ابریشم برای بازرگانان سغدی را نگرانی او از جاسوسی سغدیها برای گوگ ترکها دانسته است. با این حال میتوان دلایل دیگری را برای این مخالفت انوشیروان بر شمرد :
۱. امپراتوری گوگ ترک با فروش ابریشم به ایرانیان و بیزانس، از ثروت قابل ملاحظهای برخوردار میشد و ممکن بود با تجهیز سپاهی قوی تر به مناطق غربی خود یورش برد.
۲. همچنین امپراتور بیزانس می توانست با فروش ابریشم خریداری شده از گوگ ترک ها که در اروپا از محبوبیت بسیاری برخوردار بود به ثروتی هنگفت دست پیدا کند، که در این صورت توازن قوا در نقاط مرزی میان ایران و بیزانس به سود بیزانس بر هم می خورد.
۳. ارتباط بازرگانی میان امپراتوری گوگ ترکها و بیزانس و رد و بدل شدن هیئتهای سیاسی میان آن دو، به تحکیم روابط شان و برنامهریزی برای ضربهزدن به ایران می انجامید.
اینچنین بود که انوشیروان خطر تقویت اتحاد دو دشمن شرقی و غربی خود را با چشمپوشی از سود ناچیز تراگذریِ (ترانزیتِ) تجارت ابریشم میان بیزانس و امپراتوری گوگ ترکها از بین برد. در زمانۀ ما نیز هستند گندم نمایان جوفروشی که با نفاق و تزویر، از منافع خیالی ایران در برابر عدم مخالفت با گشایش دالان سیونیک سخن می گویند، ولی ما باید به مانند انوشیروان، در برابر گشایش راهی که از یک سو، صهیونیسم و پان ترکیسم و از سوی دیگر، ناتو را بر ضد ایران به یکدیگر پیوند میدهد، پایداری کنیم.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-
@iranboom_ir
یک گور دورۀ #عصر_آهن در جریان خاکبرداری در مسیر چهار باند کردن جادۀ پارس آباد ـ سربند در استان اردبیل کشف شد.
@iranboom_ir
@iranboom_ir
خواندنی شماره ۱۲۶ برای چاپ.pdf
7.3 MB
نسخه الکترونیکی ماهنامه خواندنی شمارهٔ ۱۲۶
ماهنامه خواندنی، مجلهای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، پژوهشی، خبری است.صاحبامتیاز و مدیرمسؤول ماهنامه خواندنی: بانو «ویدا صارمی نوری»
سال بیست و دوم، شماره ۱۲۶، آذر و دی ماه ۱۴۰۲
@IRANBOOM_IR
ماهنامه خواندنی، مجلهای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، پژوهشی، خبری است.صاحبامتیاز و مدیرمسؤول ماهنامه خواندنی: بانو «ویدا صارمی نوری»
سال بیست و دوم، شماره ۱۲۶، آذر و دی ماه ۱۴۰۲
@IRANBOOM_IR
یادداشت های شاهنامه: چراغ راهنمایی به هزارتوهای حماسه ی ایران
دکتر جلیل دوستخواه
شاهنامه ی فردوسی، گنج شایگان حماسه ی ملّی ی ایران و بزرگترین نمایشگاه فرهنگ ایرانی، به گفته ی درست ِ استاد دکتر جلال خالقی مطلق، ویراستار ِ بهترین و رساترین چاپ ِ تاکنون نشریافته ی آن، متنی است "دشوار ِ آسانْ نما". این سخن ِاستاد خالقی، برآیند ِ آزمون ِ دشوار ِ چند ده ساله ی ایشان در کار ِ ویرایش ِ این اثر ِ گرانْ سنگ است و هرکس که سر و کاری جدّی با این متن داشته باشد، درستی ی آن را گواهی می کند.
بخش یکم ِ این یادداشتها (ویژه ی دفترهای یکم و دوم متن) پیش از این در دو دفتر نشریافته بود و اکنون بخش دوم (ویژه ی دفترهای سوم تا پنجم متن) در دسترس دوستداران شاهنامه قرارگرفته است. درباره ی این یادداشتهای کلیدی و بسیار ارجمند، می توان و باید به گستردگی سخن گفت و جزء به جزء آنها را در کارگاه نقد بازشکافت و عیارسنجید. این کاری است بایسته که همانا زمان و مجالی فراخ می خواهد. امّا اکنون، بانوی فرهیخته و پژوهنده ی ایران شناس نوشین شاهرخی،نخستین گام را در این راه برداشته و به بررسی و تحلیل بخش اخیر یادداشت ها پرداخته است. آنچه در پی می آورم، متن بررسی ی اوست که می تواند برای جویندگان کلیدهای گنجینه ی بزرگ شاهنامه، آگاهی دهنده و نویدبخش باشد. این بررسی را با سپاس از نگارنده، به گُفتاوَرد از تارنمای خبری ی ِ اخبار ِ روز بدین صفحه می آورم.
معرّفی ی ِ کتاب: بخش دوم یادداشتهای شاهنامه
اثر جلال خالقی مطلق
نوشین شاهرخی
بخش یکم یادداشتهای شاهنامه در سال 1380 منتشر شد که گزارش بیتهای دفترهای یکم و دوم شاهنامه را دربرداشت. بخش دوم به دفترهای سوم، چهارم و پنجم میپردازد. (شش دفتر از هشت دفتر شاهنامه تاکنون به چاپ رسیدهاند و دو دفتر دیگر نیز به همراه یادداشتهای دفتر هشتم بزودی منتشر خواهند شد). این یادداشتها نه تنها به توضیح برخی واژگان و بیتهای دشوار شاهنامه میپردازد، بلکه حاوی بررسیهای ارزنده از داستانهای شاهنامه است. دکتر جلال خالقی مطلق حدود چهل سال زندگی خود را صرف پیرایش شاهنامه نمودهاند و این یادداشتها بازتاب دانش گسترده و آگاهی ایشان از این حماسهی بزرگ ملّی است.
این یادداشتها سرشار از آگاهیهای گونهگون میباشد. اهمیت موضوع درگیری در سراسر شاهنامه، مفاهیم اسطورهای چون فرّه و مشروعیت (پادشاهی و یا نیز پهلوانی)، رابطهی پسر با پدر و نیا، آیین خسروان، اساطیر و تاریخ، آیینهای ایران کهن، تعبیر اسطورهها و آیینهای پیش و پس از دین زرتشتی، ادبیات و توضیح ریشهی واژگان، صنایع قصیدهسرایی و نیز نگاه فردوسی در زمینههای گوناگون، از جمله به زن، مورد کنکاش قرار گرفته و با رمزگشایی زبان در زمان شاعر، خواننده با نگاهی نو به پیشباز این اثر ارزنده میرود.
در این یادداشتها نهتنها روایت فردوسی با روایت مورخان پیش از فردوسی مقایسه گشته، بلکه در پایان برخی از داستانها نقدی فشرده و کوتاه نیز ارائه شده است. از یکسو درگیریهایی که هستهی اصلی داستانهای شاهنامه را تشکیل میدهند (نهتنها تضادهای اسطورهای چون نیک و بد، بلکه درگیریهای عقیدتی که در این دو قطب نیک و بد نمیگنجند، همچون "داستان رستم و اسفندیار" و یا "فرود")، با نگاهی تیزبین و شفاف و نیز نو مورد بررسی قرار گرفتهاند و از سوی دیگر زبان شاعر در بیان این درگیریها و ارتباط آنان با طبیعت با دیگر شاعران سنجیده شده است. در اینجا نمونهای از تفسیر سخن فردوسی و مقایسهی آن با سخن نظامی میآید که نشان از دمیدن روح در طبیعت دارد.
"… ولی توصیف شب در خطبۀ داستان "بیژن و منیژه" یک توصیف ذهنی است. در اینجا سراینده به میان دو مرحلۀ بالا، یعنی عکس گرفتن از طبیعت و نقاشی کردن آن عکس، یک مرحلۀ دیگر نیز افزوده است و آن این که عکسها نخست در تاریکخانۀ خیال تغییر ماهیت دادهاند و سپس نقاشی شدهاند. البته در توصیفهای طبیعت درشاهنامه، جاندادن به عناصر طبیعت و مردمسازی آنها نمونههای بسیار دارد. ولی در این جا نه مردمسازی، بلکه دیوسازی، و یا اگر در چارچوب بزرگتری بررسی کنیم، اسطورهسازی از طبیعت انجام گرفته است. خواننده هنگام خواندن توصیف شب در این خطبه، نهتنها به تفاوت آشکار سبک فردوسی با توصیفهای دیگر او از طبیعت پی میبرد، بلکه از سوی دیگر شباهتی که در اینجا میان سبک فردوسی و سبکنظامی است نظر او را جلب میکند. در واقع نظامی که برخلاف فردوسی، بیشتر به توصیفهای ذهنی و تزئینی از طبیعت میپردازد و اصولاً میتوان گفت که در شعر فارسی چنین توصیفهایی ویژۀ نظامی در هنر نگارهپردازی است، از سخن فردوسی در این خطبه تأثیر پذیرفته است.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/hakime-tos/shahnameh/2210-yaddasht-shahnameh-cheragh.html
https://telegram.me/iranboom_ir
دکتر جلیل دوستخواه
شاهنامه ی فردوسی، گنج شایگان حماسه ی ملّی ی ایران و بزرگترین نمایشگاه فرهنگ ایرانی، به گفته ی درست ِ استاد دکتر جلال خالقی مطلق، ویراستار ِ بهترین و رساترین چاپ ِ تاکنون نشریافته ی آن، متنی است "دشوار ِ آسانْ نما". این سخن ِاستاد خالقی، برآیند ِ آزمون ِ دشوار ِ چند ده ساله ی ایشان در کار ِ ویرایش ِ این اثر ِ گرانْ سنگ است و هرکس که سر و کاری جدّی با این متن داشته باشد، درستی ی آن را گواهی می کند.
بخش یکم ِ این یادداشتها (ویژه ی دفترهای یکم و دوم متن) پیش از این در دو دفتر نشریافته بود و اکنون بخش دوم (ویژه ی دفترهای سوم تا پنجم متن) در دسترس دوستداران شاهنامه قرارگرفته است. درباره ی این یادداشتهای کلیدی و بسیار ارجمند، می توان و باید به گستردگی سخن گفت و جزء به جزء آنها را در کارگاه نقد بازشکافت و عیارسنجید. این کاری است بایسته که همانا زمان و مجالی فراخ می خواهد. امّا اکنون، بانوی فرهیخته و پژوهنده ی ایران شناس نوشین شاهرخی،نخستین گام را در این راه برداشته و به بررسی و تحلیل بخش اخیر یادداشت ها پرداخته است. آنچه در پی می آورم، متن بررسی ی اوست که می تواند برای جویندگان کلیدهای گنجینه ی بزرگ شاهنامه، آگاهی دهنده و نویدبخش باشد. این بررسی را با سپاس از نگارنده، به گُفتاوَرد از تارنمای خبری ی ِ اخبار ِ روز بدین صفحه می آورم.
معرّفی ی ِ کتاب: بخش دوم یادداشتهای شاهنامه
اثر جلال خالقی مطلق
نوشین شاهرخی
بخش یکم یادداشتهای شاهنامه در سال 1380 منتشر شد که گزارش بیتهای دفترهای یکم و دوم شاهنامه را دربرداشت. بخش دوم به دفترهای سوم، چهارم و پنجم میپردازد. (شش دفتر از هشت دفتر شاهنامه تاکنون به چاپ رسیدهاند و دو دفتر دیگر نیز به همراه یادداشتهای دفتر هشتم بزودی منتشر خواهند شد). این یادداشتها نه تنها به توضیح برخی واژگان و بیتهای دشوار شاهنامه میپردازد، بلکه حاوی بررسیهای ارزنده از داستانهای شاهنامه است. دکتر جلال خالقی مطلق حدود چهل سال زندگی خود را صرف پیرایش شاهنامه نمودهاند و این یادداشتها بازتاب دانش گسترده و آگاهی ایشان از این حماسهی بزرگ ملّی است.
این یادداشتها سرشار از آگاهیهای گونهگون میباشد. اهمیت موضوع درگیری در سراسر شاهنامه، مفاهیم اسطورهای چون فرّه و مشروعیت (پادشاهی و یا نیز پهلوانی)، رابطهی پسر با پدر و نیا، آیین خسروان، اساطیر و تاریخ، آیینهای ایران کهن، تعبیر اسطورهها و آیینهای پیش و پس از دین زرتشتی، ادبیات و توضیح ریشهی واژگان، صنایع قصیدهسرایی و نیز نگاه فردوسی در زمینههای گوناگون، از جمله به زن، مورد کنکاش قرار گرفته و با رمزگشایی زبان در زمان شاعر، خواننده با نگاهی نو به پیشباز این اثر ارزنده میرود.
در این یادداشتها نهتنها روایت فردوسی با روایت مورخان پیش از فردوسی مقایسه گشته، بلکه در پایان برخی از داستانها نقدی فشرده و کوتاه نیز ارائه شده است. از یکسو درگیریهایی که هستهی اصلی داستانهای شاهنامه را تشکیل میدهند (نهتنها تضادهای اسطورهای چون نیک و بد، بلکه درگیریهای عقیدتی که در این دو قطب نیک و بد نمیگنجند، همچون "داستان رستم و اسفندیار" و یا "فرود")، با نگاهی تیزبین و شفاف و نیز نو مورد بررسی قرار گرفتهاند و از سوی دیگر زبان شاعر در بیان این درگیریها و ارتباط آنان با طبیعت با دیگر شاعران سنجیده شده است. در اینجا نمونهای از تفسیر سخن فردوسی و مقایسهی آن با سخن نظامی میآید که نشان از دمیدن روح در طبیعت دارد.
"… ولی توصیف شب در خطبۀ داستان "بیژن و منیژه" یک توصیف ذهنی است. در اینجا سراینده به میان دو مرحلۀ بالا، یعنی عکس گرفتن از طبیعت و نقاشی کردن آن عکس، یک مرحلۀ دیگر نیز افزوده است و آن این که عکسها نخست در تاریکخانۀ خیال تغییر ماهیت دادهاند و سپس نقاشی شدهاند. البته در توصیفهای طبیعت درشاهنامه، جاندادن به عناصر طبیعت و مردمسازی آنها نمونههای بسیار دارد. ولی در این جا نه مردمسازی، بلکه دیوسازی، و یا اگر در چارچوب بزرگتری بررسی کنیم، اسطورهسازی از طبیعت انجام گرفته است. خواننده هنگام خواندن توصیف شب در این خطبه، نهتنها به تفاوت آشکار سبک فردوسی با توصیفهای دیگر او از طبیعت پی میبرد، بلکه از سوی دیگر شباهتی که در اینجا میان سبک فردوسی و سبکنظامی است نظر او را جلب میکند. در واقع نظامی که برخلاف فردوسی، بیشتر به توصیفهای ذهنی و تزئینی از طبیعت میپردازد و اصولاً میتوان گفت که در شعر فارسی چنین توصیفهایی ویژۀ نظامی در هنر نگارهپردازی است، از سخن فردوسی در این خطبه تأثیر پذیرفته است.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/hakime-tos/shahnameh/2210-yaddasht-shahnameh-cheragh.html
https://telegram.me/iranboom_ir
برابرهای مصوّب فرهنگستان ایران (فرهنگستان نخست) برای اصطلاحات فوتبال / نخستین مصوبات برای اصطلاحات فوتبالی چه بود؟
فرهنگستان اول زبان و ادب فارسی برابرهایی را برای اصطلاحات فوتبالی برگزید که سال ۱۳۱۹ با امضای نخستوزیر وقت ابلاغ شد.
به گزارش ایسنا، آشنایی ایرانیان با ورزش فوتبال به سالهای پایانی دوره قاجار، یعنی پساز کشف نفت در مسجدسلیمان و حضور کارگران انگلیسی در این منطقه برمیگردد.
فرهنگستان ایران که ازجمله وظایف آن «اختیار الفاظ و اصطلاحات در هر رشته از رشتههای زندگانی با سعی در اینکه حتیالامکان فارسی باشد» بود، برای اصطلاحات فوتبال، برابرهای زیر را برگزید که سال ۱۳۱۹ با امضای نخستوزیر وقت ابلاغ شد:
برابرنهاده | اصطلاح فوتبالی
هالبان | گلکیپر
پیشرو | فرورد
نگهبان | هافبک
پشتیبان | بک
پیشرو مرکز | سنتر فرورد
پیشرو دست راست | رایت وینگ فرورد
پیشرو دست چپ | لفت وینگ فرورد
پیشرو راست | رایت فرورد
پیشرو چپ | لفت فرورد
نگهبان مرکز | سنتر هافبک
نگهبان راست | رایت هافبک
نگهبان چپ | لفت هافبک
پشتیبان راست | رایت بک
پشتیبان چپ | لفت بک
هال | گلپُست
هال کرد | گل
بیرون | آت
گوشه | کرنر
خطا | فول
تاوان | پنالتی
کنار | آفساید
سر | هد
دست | هند
رد | پس
هالگاه | گلآریا
تاوانگاه | پنالتی
داور | رفری
سردسته | کاپیتن
دسته | تیم
فوتبال | فوتبال
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/zaban-pajohi/17692-vajeh-footbal-parsi-1.html
@iranboom_ir
فرهنگستان اول زبان و ادب فارسی برابرهایی را برای اصطلاحات فوتبالی برگزید که سال ۱۳۱۹ با امضای نخستوزیر وقت ابلاغ شد.
به گزارش ایسنا، آشنایی ایرانیان با ورزش فوتبال به سالهای پایانی دوره قاجار، یعنی پساز کشف نفت در مسجدسلیمان و حضور کارگران انگلیسی در این منطقه برمیگردد.
فرهنگستان ایران که ازجمله وظایف آن «اختیار الفاظ و اصطلاحات در هر رشته از رشتههای زندگانی با سعی در اینکه حتیالامکان فارسی باشد» بود، برای اصطلاحات فوتبال، برابرهای زیر را برگزید که سال ۱۳۱۹ با امضای نخستوزیر وقت ابلاغ شد:
برابرنهاده | اصطلاح فوتبالی
هالبان | گلکیپر
پیشرو | فرورد
نگهبان | هافبک
پشتیبان | بک
پیشرو مرکز | سنتر فرورد
پیشرو دست راست | رایت وینگ فرورد
پیشرو دست چپ | لفت وینگ فرورد
پیشرو راست | رایت فرورد
پیشرو چپ | لفت فرورد
نگهبان مرکز | سنتر هافبک
نگهبان راست | رایت هافبک
نگهبان چپ | لفت هافبک
پشتیبان راست | رایت بک
پشتیبان چپ | لفت بک
هال | گلپُست
هال کرد | گل
بیرون | آت
گوشه | کرنر
خطا | فول
تاوان | پنالتی
کنار | آفساید
سر | هد
دست | هند
رد | پس
هالگاه | گلآریا
تاوانگاه | پنالتی
داور | رفری
سردسته | کاپیتن
دسته | تیم
فوتبال | فوتبال
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/zaban-pajohi/17692-vajeh-footbal-parsi-1.html
@iranboom_ir
گزارشی از بزرگترین جشن در دنیای ایرانی
محمود فاضلی بیرجندی
از رستم، جهان پهلوان ایرانی، در شاهنامه بسیار گفته شده است. با استناد به گزارش ارجمند فردوسی از نبردهای رستم بسیاری چیزها دانسته ایم و در محافل بازگو شده است. اما کمتر جایی از جشن بزرگی سخن گفته شده که به خجستگی زایش رستم بر پا شده بود. جشنی که میبایست بزرگترین جشنها در دنیای ایرانی به حساب آید. و نیز جشنی است بازگوینده پارهای از مبانی فرهنگ دادگرای ایرانی.
گزارش فردوسی از این جشن چنین است:
یکی جشن کردند در گلستان
ز زاولستان تا به کابلستان
همه دشت پر باده و نای بود
به هر کُنج صد مجلس آرای بود
به زاولستان از کران تا کران
نشسته به هر جای رامشگران
نبُد کهتر از مهتران بر فرود
نشسته چنان چون بود تار و پود. (شاهنامه/ بر اساس چاپ مسکو/ مجلد یکم. ص 140).
* * *
چند دریافت:
1. این جشن بزرگ از زابل تا به کابل بر پا بوده است.
2. دشت ها پر از باده و نای بوده است.
3. در زابل رامشگران از کران تا کران نشسته بوده و رامشگری می کرده اند.
4. در این جشن کهتر در کنار مهتر نشسته است.
شاید ارج کار فردوسی در همین است که درچنین جشن بی کرانه ای که به فرخندگی ولادت جهان پهلوان آینده ایران بر پا شده موضوع بس مهم «داد» را به میان می کشد و می گوید که در این جشن، کهتر زیر دست مهتر ننشسته و اعضا ی طبقات بالا و پایین در کنار هم ، چون تار و پود ، فراز آمده بودند.
به جشن زایش رستم است که فاصله طبقاتی از میان برمی خیزد و کهتر می تواند برابر مهتران بنشیند.
آبادان و پر از داد باد ایران ما.
http://www.iranboom.ir/hakime-tos/shahnameh/16634-gozareshi-az-bozorgtarin-jashn-dar-donya-irani.html
https://telegram.me/iranboom_ir
محمود فاضلی بیرجندی
از رستم، جهان پهلوان ایرانی، در شاهنامه بسیار گفته شده است. با استناد به گزارش ارجمند فردوسی از نبردهای رستم بسیاری چیزها دانسته ایم و در محافل بازگو شده است. اما کمتر جایی از جشن بزرگی سخن گفته شده که به خجستگی زایش رستم بر پا شده بود. جشنی که میبایست بزرگترین جشنها در دنیای ایرانی به حساب آید. و نیز جشنی است بازگوینده پارهای از مبانی فرهنگ دادگرای ایرانی.
گزارش فردوسی از این جشن چنین است:
یکی جشن کردند در گلستان
ز زاولستان تا به کابلستان
همه دشت پر باده و نای بود
به هر کُنج صد مجلس آرای بود
به زاولستان از کران تا کران
نشسته به هر جای رامشگران
نبُد کهتر از مهتران بر فرود
نشسته چنان چون بود تار و پود. (شاهنامه/ بر اساس چاپ مسکو/ مجلد یکم. ص 140).
* * *
چند دریافت:
1. این جشن بزرگ از زابل تا به کابل بر پا بوده است.
2. دشت ها پر از باده و نای بوده است.
3. در زابل رامشگران از کران تا کران نشسته بوده و رامشگری می کرده اند.
4. در این جشن کهتر در کنار مهتر نشسته است.
شاید ارج کار فردوسی در همین است که درچنین جشن بی کرانه ای که به فرخندگی ولادت جهان پهلوان آینده ایران بر پا شده موضوع بس مهم «داد» را به میان می کشد و می گوید که در این جشن، کهتر زیر دست مهتر ننشسته و اعضا ی طبقات بالا و پایین در کنار هم ، چون تار و پود ، فراز آمده بودند.
به جشن زایش رستم است که فاصله طبقاتی از میان برمی خیزد و کهتر می تواند برابر مهتران بنشیند.
آبادان و پر از داد باد ایران ما.
http://www.iranboom.ir/hakime-tos/shahnameh/16634-gozareshi-az-bozorgtarin-jashn-dar-donya-irani.html
https://telegram.me/iranboom_ir
ایران بوم
حضور نشر هزارکرمان و انتشارات سمرقند، در سی و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران - ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ نشانی غرفه نشر هزار کرمان و انتشارات سمرقند: نمازگاه (مصلای) تهران- شبستان- راهروی ۱۷- غرفه ی ۳۵۰- انتشارات سمرقند و هزار کرمان برای خرید کتاب های…
حضور فرهنگستان زبان و ادب فارسی با هجده عنوان جدید در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران
به گزارش روابط عمومی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، انتشارات فرهنگستان در سی و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با هجده عنوان کتاب که بهتازگی منتشر شده و ۱۹ عنوان کتاب که امسال تجدید چاپ شده است، از نوزدهم تا بیست و نهم اردیبهشت امسال در مصلا، میزبان اهالی فرهنگ و هنر است.
🔸 سیوپنجمین دورۀ نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از نوزدهم تا بیست و نهم اردیبهشت در مصلای تهران برگزار میشود و انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی در شبستان، بخش ناشران عمومی، راهرو ۱۹ غرفۀ ۴۲۵ پذیرای علاقهمندان است.
🔸 گفتنی است آثار انتشارات فرهنگستان در نمایشگاه کتاب با بیست درصد تخفیف به فروش میرسد.
به گزارش روابط عمومی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، انتشارات فرهنگستان در سی و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با هجده عنوان کتاب که بهتازگی منتشر شده و ۱۹ عنوان کتاب که امسال تجدید چاپ شده است، از نوزدهم تا بیست و نهم اردیبهشت امسال در مصلا، میزبان اهالی فرهنگ و هنر است.
🔸 سیوپنجمین دورۀ نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از نوزدهم تا بیست و نهم اردیبهشت در مصلای تهران برگزار میشود و انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی در شبستان، بخش ناشران عمومی، راهرو ۱۹ غرفۀ ۴۲۵ پذیرای علاقهمندان است.
🔸 گفتنی است آثار انتشارات فرهنگستان در نمایشگاه کتاب با بیست درصد تخفیف به فروش میرسد.
ایران بوم
حضور نشر هزارکرمان و انتشارات سمرقند، در سی و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران - ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ نشانی غرفه نشر هزار کرمان و انتشارات سمرقند: نمازگاه (مصلای) تهران- شبستان- راهروی ۱۷- غرفه ی ۳۵۰- انتشارات سمرقند و هزار کرمان برای خرید کتاب های…
حضور مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب در سیوپنجمین نمایشگاه کتاب تهران - ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
شبستان اصلی، راهروی ۲۴، غرفهٔ ۵۸۱
.این غرفه به همت واحد تولید و توزیع و فروش مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب، آثار موجود مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب چاپ شده از سال ۱۳۹۸ تا کنون را عرضه خواهد کرد. این آثار در حوزههای علوم و فنون، علوم و معارف اسلامی، تاریخ و جغرافیا، زبان و ادبیات فارسی، متنشناسی و نسخهپژوهی، نسخهبرگردان، کتابشناسی و فهرست نسخههای خطی است.
#میراث_مکتوب📚 #نمایشگاه_بین_المللی_کتاب_تهران_۱۴۰۳
@iranboom_ir
شبستان اصلی، راهروی ۲۴، غرفهٔ ۵۸۱
.این غرفه به همت واحد تولید و توزیع و فروش مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب، آثار موجود مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب چاپ شده از سال ۱۳۹۸ تا کنون را عرضه خواهد کرد. این آثار در حوزههای علوم و فنون، علوم و معارف اسلامی، تاریخ و جغرافیا، زبان و ادبیات فارسی، متنشناسی و نسخهپژوهی، نسخهبرگردان، کتابشناسی و فهرست نسخههای خطی است.
#میراث_مکتوب📚 #نمایشگاه_بین_المللی_کتاب_تهران_۱۴۰۳
@iranboom_ir
ایران بوم
حضور نشر هزارکرمان و انتشارات سمرقند، در سی و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران - ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ نشانی غرفه نشر هزار کرمان و انتشارات سمرقند: نمازگاه (مصلای) تهران- شبستان- راهروی ۱۷- غرفه ی ۳۵۰- انتشارات سمرقند و هزار کرمان برای خرید کتاب های…
کتاب «تبارشناسی فرمانرواییهای قفقاز در دوران باستان - هخامنشی، اشکانی، ساسانی»
دکتر علی علیبابایی درمنی
نشر هزار کرمان
تهران، ۱۳۹۸
۵۴۰ صفحه؛ قیمت ۲۵۰۰۰۰ تومان
نشانی غرفه در نمایشگاه کتاب: شبستان- راهروی ۱۷ - غرفه ی ۳۵۰ - انتشارات سمرقند و نشر هزار کرمان
شماره تلفن غرفه : ۰۹۱۲۷۳۳۴۲۶۶
معرفی کتاب «تبارشناسی فرمانرواییهای قفقاز در دوران باستان - هخامنشی، اشکانی، ساسانی»
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/17431-tabarshenasi-ghafghaz-9802.html
@IRANBOOM_IR
دکتر علی علیبابایی درمنی
نشر هزار کرمان
تهران، ۱۳۹۸
۵۴۰ صفحه؛ قیمت ۲۵۰۰۰۰ تومان
نشانی غرفه در نمایشگاه کتاب: شبستان- راهروی ۱۷ - غرفه ی ۳۵۰ - انتشارات سمرقند و نشر هزار کرمان
شماره تلفن غرفه : ۰۹۱۲۷۳۳۴۲۶۶
معرفی کتاب «تبارشناسی فرمانرواییهای قفقاز در دوران باستان - هخامنشی، اشکانی، ساسانی»
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/17431-tabarshenasi-ghafghaz-9802.html
@IRANBOOM_IR
⭕️ آیین روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی و پاسداشت زبان ملی فارسی در ارومیه
🔹برگزارکنندگان:
دانشگاه آفاق ارومیه با همکاری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان غربی و انجمن صلح ایران
🔹سخنرانان:
سجاد آیدنلو، استاد زبان و ادبیات فارسی و شاهنامهپژوه ارومیهای
جواد رنجبر درخشیلر، دکترای علوم سیاسی و شاهنامهپژوه تبریزی
🔹همراه با شاهنامهخوانی و اجرای موسیقی زنده
زمان:
سهشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعت ۱۷
مکان:
استان آذربایجان غربی، شهر ارومیه، خیابانِ ورزش، خیابان امنیتطلب، سالن خانۀ مطبوعات
@iranboom_ir
⭕️ آیین روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی و پاسداشت زبان ملی فارسی در ارومیه
🔹برگزارکنندگان:
دانشگاه آفاق ارومیه با همکاری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان غربی و انجمن صلح ایران
🔹سخنرانان:
سجاد آیدنلو، استاد زبان و ادبیات فارسی و شاهنامهپژوه ارومیهای
جواد رنجبر درخشیلر، دکترای علوم سیاسی و شاهنامهپژوه تبریزی
🔹همراه با شاهنامهخوانی و اجرای موسیقی زنده
زمان:
سهشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعت ۱۷
مکان:
استان آذربایجان غربی، شهر ارومیه، خیابانِ ورزش، خیابان امنیتطلب، سالن خانۀ مطبوعات
@iranboom_ir
نشست "فردوسی و شاهنامه در اوراسیا"
به دنبال نشستهای پیوندهای فرهنگی و تمدنی ایران و اوراسیا و همزمان با روز پاسداشت زبان فارسی و بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی، پنجمین جلسه از این نشستها با موضوع «فردوسی و شاهنامه در اوراسیا» همراه با شاهنامهخوانی در روز سهشنبه، 25 اردیبهشت، ساعت 16:30، به میزبانی مؤسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس) برگزار خواهد شد.
@iranboom_ir
به دنبال نشستهای پیوندهای فرهنگی و تمدنی ایران و اوراسیا و همزمان با روز پاسداشت زبان فارسی و بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی، پنجمین جلسه از این نشستها با موضوع «فردوسی و شاهنامه در اوراسیا» همراه با شاهنامهخوانی در روز سهشنبه، 25 اردیبهشت، ساعت 16:30، به میزبانی مؤسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس) برگزار خواهد شد.
@iranboom_ir
بهره سهروردی از فردوسی
نصرالله پورجوادی: عنوان «حکیم» به فردوسی حقیقتاً برازنده است چرا که شاهنامه یک کتاب حکمت است و مطالب عمیق فلسفی و حکمی را در پس داستانها بیان کرده است. احمد غزالی در یکی از موعظه هایش می گوید: تمام آنچه من می خواستم بگویم فردوسی در یک بیت گفته است «به روز درگذر کردن اندیشه کن پرستیدن دادگر پیشه کن»
http://www.iranboom.ir/hakime-tos/hakime-tos/8366-bahre-sohrevardi-az-ferdosi.html
https://telegram.me/iranboom_ir
نصرالله پورجوادی: عنوان «حکیم» به فردوسی حقیقتاً برازنده است چرا که شاهنامه یک کتاب حکمت است و مطالب عمیق فلسفی و حکمی را در پس داستانها بیان کرده است. احمد غزالی در یکی از موعظه هایش می گوید: تمام آنچه من می خواستم بگویم فردوسی در یک بیت گفته است «به روز درگذر کردن اندیشه کن پرستیدن دادگر پیشه کن»
http://www.iranboom.ir/hakime-tos/hakime-tos/8366-bahre-sohrevardi-az-ferdosi.html
https://telegram.me/iranboom_ir
اشارههای فردوسی به نظام و نهادهای آموزش و پرورش
دکتر ناصر تکمیلهمایون
بدیهی است که شاهنامهنگاری فردوسی هدفهای دیگری داشته است. وی شاعر ملی و بلندمرتبت ایرانزمین است و سرودههای او منشور هویت انسانی و فرهنگی ایرانیان به شمار رفته است و به گونهای یکی از مواریث اصیل شناخت اعصار کهن ایران و فرهنگ و تمدن آن سرزمین است.
فردوسی در مسیر روشنگری گذشتهی ایرانزمین و نشان دادن شکوهمندی فرهنگی و تمدنی ایران به مسایلی خاص اشاره دارد که گاه از آنها میتوان برخورداری تاریخی فراهم آورد. نهاد آموزش و پرورش، اصول و اهداف آن و شیوههای کاربری و سازمانی بخشهای گوناگون آن، یکی از امرهای اجتماعی ـ تاریخی است که پژوهشگران شاهنامه از آن برخورداری یافتهاند.
فردوسی از اوان کودکی تا دبستان، هیربدستان و حتا دوران آموزشهای عالی زادگانِ ایرانزمین را مورد عنایت قرار داده و تحلیل و تبیین آموزشی خود را به ظهور رسانده است. بیتردید آن شاعر بلندمرتبت، كه عصر اسلامی را دریافته و به تشیعِ ایرانی وابسته بوده، از آموزشهای جدید زمان خود نیز بهرهبرداری کرده است و با چنین برخورداریها و احساس تعهد در دفاع از هویت ایرانی کوششِ آموزش و پرورش وی در تعالی نفسانی و رشد دادن به اندیشهی انسانی است. انسانِ شاهنامه به ارزشهای برین وابستگی دارد و به همین دلیل استعداد در مسیر خلاقیت و ابتکار و تکامل عقلانی است.
آموزش و فراگیری همگام با پرورش اخلاقی و خصال نیکو است. در این مسیر، کار و دانش هماهنگ بوده و با یکدیگر همسویی دارند و رسیدن به کمال مطلوب و والای انسانی هدف غایی حرکت انسان در خود و جامعه است.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/hakime-tos/shahnameh/10019-eshare-haye-ferdosi-be-nahad-amozesh.html
https://telegram.me/iranboom_ir
دکتر ناصر تکمیلهمایون
بدیهی است که شاهنامهنگاری فردوسی هدفهای دیگری داشته است. وی شاعر ملی و بلندمرتبت ایرانزمین است و سرودههای او منشور هویت انسانی و فرهنگی ایرانیان به شمار رفته است و به گونهای یکی از مواریث اصیل شناخت اعصار کهن ایران و فرهنگ و تمدن آن سرزمین است.
فردوسی در مسیر روشنگری گذشتهی ایرانزمین و نشان دادن شکوهمندی فرهنگی و تمدنی ایران به مسایلی خاص اشاره دارد که گاه از آنها میتوان برخورداری تاریخی فراهم آورد. نهاد آموزش و پرورش، اصول و اهداف آن و شیوههای کاربری و سازمانی بخشهای گوناگون آن، یکی از امرهای اجتماعی ـ تاریخی است که پژوهشگران شاهنامه از آن برخورداری یافتهاند.
فردوسی از اوان کودکی تا دبستان، هیربدستان و حتا دوران آموزشهای عالی زادگانِ ایرانزمین را مورد عنایت قرار داده و تحلیل و تبیین آموزشی خود را به ظهور رسانده است. بیتردید آن شاعر بلندمرتبت، كه عصر اسلامی را دریافته و به تشیعِ ایرانی وابسته بوده، از آموزشهای جدید زمان خود نیز بهرهبرداری کرده است و با چنین برخورداریها و احساس تعهد در دفاع از هویت ایرانی کوششِ آموزش و پرورش وی در تعالی نفسانی و رشد دادن به اندیشهی انسانی است. انسانِ شاهنامه به ارزشهای برین وابستگی دارد و به همین دلیل استعداد در مسیر خلاقیت و ابتکار و تکامل عقلانی است.
آموزش و فراگیری همگام با پرورش اخلاقی و خصال نیکو است. در این مسیر، کار و دانش هماهنگ بوده و با یکدیگر همسویی دارند و رسیدن به کمال مطلوب و والای انسانی هدف غایی حرکت انسان در خود و جامعه است.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/hakime-tos/shahnameh/10019-eshare-haye-ferdosi-be-nahad-amozesh.html
https://telegram.me/iranboom_ir