🔹ماجرای حکومت کلهر
شاه اسماعیل صفوی که خود را مرشد کامل و نماینده خدا می‌دانست و پیروانش او را همچون سایه خدا می‌دیدند پس از شکست در نبرد چالدران افسرده شد و کمی بعد در گذشت و فرزند خردسال او طهماسب به شاهی رسید.
نبرد چالدران قداست اسماعیل را در هم شکست و با مرگ او هریک از سران قزلباش، با دیدن کودکی بر تخت شاهی برای به دست آوردن قدرت بیشتر شورش کردند. برخی شاهزاده القاص میرزا را علم کردند و خود نایب السلطنه و سرداران او شدند. برخی همچون اولامه سلطان تکلو به عثمانی ها پیوستند، برخی نیز همچون ذوالفقار خان یاغی شده و به تصرف ولایات پرداختند.سر به شورش گذاشتن سرداران و قلمرو تازه تعیین کردن یک مسئله عادی پس از مرگ پادشاه بود باری در تواریخ گفته شده ذوالفقارخان پس از اینکه طوایف کرد و لر همسایه را تابع خود کرد، عموی خود ابراهیم خان را به ماهیدشت دعوت نمود و میهمان خود را در چادر به قتل رساند.
سپس غافلگیرانه وارد بغداد شد و با قتل عام خانواده عموی خود شهر را به تصرف در آورد و خود را تابع سلطان سلیمان قانونی خواند.شاه طهماسب پس اینکه بزرگتر شد و جایگاه خود را پیدا کرد، به بغداد یورش برد و برخی میگویند ذوالفقارخان به دست برادرش و به امر شاه طهماسب کشته شد.
🔹چرا امارت کلهر؟
در ساختار ایلی همچون ساختار شهری، هر کس به ایل و شهر خود وابسته است.
برای نمونه اتابکان یزد دیلمی بودند و از خاندان آل کاکویه، اما به ایشان اتابکان یزد میگویند چون در یزد حکومت میکردند. در ایل نیز همانطور است. ذوالفقار خان ترکمان اهل موصل بود اما چون ریاست ایل کلهر را داشت، پس از تشکیل امارت نیز امارت خود را امارت کلهر نام نهاد. اما این به معنای کشور کردستان یا کلهرستان نیست چرا که قلمرو ذوالفقارخان نه یک سرزمینی تاریخی بود و نه پیوستگی تاریخی داشت و نه مردم متحد و یک دل داشت و نه از نظر آنها حاکمش مشروعیت داشت و اصلا این قلمرو دارای ملتی مستقل نبود.
🔹ذوالفقارخان کیست؟
همانگونه که گفته شد پایه و اساس حکومت صفوی را اتحادیه های ایلی تشکیل میدادند و بیشترین اعتماد صفویان اولیه هم به امرای قزلباش که ترکان آناتولی باشند، بود. آنان امرای ترک قزلباش را در رأس اتحادیه های ایلی که لزوما همگون نیز نبودند قرار میدادند.
هنگامی که شاه اسماعیل صفوی الوند بیگ بایندر آق قویونلو را شکست داد، برای تصرف بغداد اقدام کرد که در دست طایفه متحد آق قویونلو ها یعنی، طایفه پورناک بود. در آن زمان باریک بیگ پورناک بر بغداد حکومت می‌کرد.
شاه اسماعیل در موصل طایفه ترکمان موصولو را با خود متحد کرد و آنان به رهبری ابراهیم خان موصولو برای شاه اسماعیل جنگیدند و بغداد تسخیر و پورناک ها قتل عام شدند. شاه اسماعیل به پاس این خدمت، امیر ترک موصولو ابراهیم خان را به حکومت بغداد و برادرزاده او را که ذوالفقارخان نام داشت به ریاست اتحادیه ایلی کلهر گماشت.
@iranban_kord
شاه اسماعیل صفوی که خود را مرشد کامل و نماینده خدا می‌دانست و پیروانش او را همچون سایه خدا می‌دیدند پس از شکست در نبرد چالدران افسرده شد و کمی بعد در گذشت و فرزند خردسال او طهماسب به شاهی رسید.
نبرد چالدران قداست اسماعیل را در هم شکست و با مرگ او هریک از سران قزلباش، با دیدن کودکی بر تخت شاهی برای به دست آوردن قدرت بیشتر شورش کردند. برخی شاهزاده القاص میرزا را علم کردند و خود نایب السلطنه و سرداران او شدند. برخی همچون اولامه سلطان تکلو به عثمانی ها پیوستند، برخی نیز همچون ذوالفقار خان یاغی شده و به تصرف ولایات پرداختند.سر به شورش گذاشتن سرداران و قلمرو تازه تعیین کردن یک مسئله عادی پس از مرگ پادشاه بود باری در تواریخ گفته شده ذوالفقارخان پس از اینکه طوایف کرد و لر همسایه را تابع خود کرد، عموی خود ابراهیم خان را به ماهیدشت دعوت نمود و میهمان خود را در چادر به قتل رساند.
سپس غافلگیرانه وارد بغداد شد و با قتل عام خانواده عموی خود شهر را به تصرف در آورد و خود را تابع سلطان سلیمان قانونی خواند.شاه طهماسب پس اینکه بزرگتر شد و جایگاه خود را پیدا کرد، به بغداد یورش برد و برخی میگویند ذوالفقارخان به دست برادرش و به امر شاه طهماسب کشته شد.
🔹چرا امارت کلهر؟
در ساختار ایلی همچون ساختار شهری، هر کس به ایل و شهر خود وابسته است.
برای نمونه اتابکان یزد دیلمی بودند و از خاندان آل کاکویه، اما به ایشان اتابکان یزد میگویند چون در یزد حکومت میکردند. در ایل نیز همانطور است. ذوالفقار خان ترکمان اهل موصل بود اما چون ریاست ایل کلهر را داشت، پس از تشکیل امارت نیز امارت خود را امارت کلهر نام نهاد. اما این به معنای کشور کردستان یا کلهرستان نیست چرا که قلمرو ذوالفقارخان نه یک سرزمینی تاریخی بود و نه پیوستگی تاریخی داشت و نه مردم متحد و یک دل داشت و نه از نظر آنها حاکمش مشروعیت داشت و اصلا این قلمرو دارای ملتی مستقل نبود.
🔹ذوالفقارخان کیست؟
همانگونه که گفته شد پایه و اساس حکومت صفوی را اتحادیه های ایلی تشکیل میدادند و بیشترین اعتماد صفویان اولیه هم به امرای قزلباش که ترکان آناتولی باشند، بود. آنان امرای ترک قزلباش را در رأس اتحادیه های ایلی که لزوما همگون نیز نبودند قرار میدادند.
هنگامی که شاه اسماعیل صفوی الوند بیگ بایندر آق قویونلو را شکست داد، برای تصرف بغداد اقدام کرد که در دست طایفه متحد آق قویونلو ها یعنی، طایفه پورناک بود. در آن زمان باریک بیگ پورناک بر بغداد حکومت می‌کرد.
شاه اسماعیل در موصل طایفه ترکمان موصولو را با خود متحد کرد و آنان به رهبری ابراهیم خان موصولو برای شاه اسماعیل جنگیدند و بغداد تسخیر و پورناک ها قتل عام شدند. شاه اسماعیل به پاس این خدمت، امیر ترک موصولو ابراهیم خان را به حکومت بغداد و برادرزاده او را که ذوالفقارخان نام داشت به ریاست اتحادیه ایلی کلهر گماشت.
@iranban_kord
🔷تاریخ نویسان از حکومت ذوالفقار خان چگونه یاد کرده اند؟
مأخذ :تاریخ سیاسی اجتماعی ایل کلهر نوشته ولی فولادی منصوری کلهر
🔹 در کتاب تاريخ الفی (تاریخ هزارساله اسلام) جلد ۸ نوشته قاضی احمد تتوی و عاصف خان قزوینی صفحه ۵۶۰۹ :
و در این سال ۹۳۴ هجری قمری(۶۳٣ الف) ذوالفقار خان بن علی بیگ مشهور به منجود سلطان انحلان که حاکم کلهر بود در وقتی که ابراهيم خان عمش که حاكم بغداد بود و به ماهیدشت آمده بود بر سر او ایلغار کرده اورا غافل یافته به قتل اورده و از آنجا به بغداد رفتند و قلعه بغداد را به محاصره بگرفت و بنی اعمام خود را اکثر به قتل آورد و تمام عراق عرب را متصرف شد.
در برگه ۵۶۱۴:
و شاه طهماسب پس از شکست اوزبک وقتل عبیداله خان اوزبک به نیشابور آمد و از آنجا قشلاق به قم شد و در اول بهار به عزم تسخیر بغداد روان شد و ذوالفقار خان حصاری شده بعد از آنکه مدتی از ایام محاصره بگذشت علی بیگ نبیره صوفی خلیل و احمد برادرش فرصت یافته و ذوالفقار را در قلعه بغداد به قتل آورده و سرش را به درگاه رسانیده و نوازش بسیار یافته و عراق عرب به تصرف در آمد و محمدخان شریف الدین
اوعلان به حکومت آنجا معین و رایات جلال معاودت نمود و یراق قشلاق در قزوین محیا شد.
از این نوشته چگونگی شکل گرفتن حکومت های محلی بر اساس شورش و خیانت سرداران خودسر، دوران حیات کوتاه مدت و چگونگی نابودی آنها پس از قدرت یافتن شاه تازه پیداست. این حکومت ها اساس و بنیان استواری ندارند چرا که به دلیل خیانت به دولت مرکزی از نظر مردم مشروع نبوده و بستری به نام ملت و حتی رعیت ندارند، در این مورد حاکم ترک و قشون از ایلات گوناگون و راس آن کرد کلهر و رعیت عرب بودند ترکیبی ناهمگون که عمر دارازی نخواهد داشت چرا که هویت منسجمی ندارد چنین حکومت هایی برای تعریف خود به عنوان یک واحد مستقل در برابر کشور اصلی ناچار تن به رابطه و مزدوری برای دشمن همان کشور خواهند داد تا به حیات هر چند کوتاه مدت خود ادامه دهند ولی با محکم شدن جا پای شاهان تازه دوران آنان نیز به پایان می‌رسد اما در این مورد ویژه پان کلاهره با خودباوری شگفت انگیزی ادعا می‌کنند ایران و صفوی با همدستی یکدیگر این حکومت محلی را از بین بردند! یعنی حکومت ذوالفقار خان را از این دو کشور نیرومند تر میپندارند البته از کسانی که میگویند رضاه شاه برای برقراری قدرتش کرکوک و سلیمانیه کلهر نشین را به عراق بخشیده چون از قدرت آنها می‌ترسید بیشتر از این انتظار نمی‌رود در حالی که این مناطق از دوره قاجار از ایران گرفته شده بودند و رضا شاه تنها از ادعا نسبت به آنها دست برداشت!دلیل چنین سؤ تفاهم هایی تعصب، بی دانشی، کوته بینی و ایل گرایی است پانکلهریسم به دلیل خواستگاه ایلی جهان فکری فراتر از ایل هم ندارد و توان درک واحد های بزرگ تری مانند ملیت و هویت ملی را نیز ندارد
🔹کتاب احسن تواریخ نوشته حسن بیگ روملو به تصحیح دکتر عبدالحسین
نوائی برگه( ۲۹۲ و ۲۹٣)
شاه طهماسب باسپاه نا محدود که مهندس عقل از شمار آن عاجز است و
سوفی فهم از حساب آن حیران گردد متوجه بغداد شد و در هر منزل فوجی به سپاه او پیوست و در حوالی بغداد نزول کردند و گرد حصار در آمدند در نتیجه پس از محاسباتی چند، علی بیگ نبیره صوفی خلیل موصلو و برادرش أحمد بیگ که ملازم ذوالفقار خان بودند در روز پنجشنبه سوم شوال به یاری پرودگار بر سر آن نابکار رفته به ضرب شمشیر آبدار سر را از بدن جدا کرده و به پای سریر اعلا آوردند و بغداد مفتوح شد و بغداد به محمدسلطان شرف الدین اوغلی مقرر شد.
ذوالفقار خان موصلو که حتی نتوانسته بود در میان خانواده خود محبوب باشد اینگونه بدرود حیات گفت و بغداد که نامش نیز ایرانی و به معنای (خداداد) است بدون جنگ به آغوش میهن بازگشت منطقه ای که در روزگار باستان به دل ایرانشهر مشهور بود اما نکته ای که وجود دارد آن است که شاید چنین معامله هایی در خانواده های حکومتی طبیعی باشد ولی چنین مناسبات خانوادگی در میان ایلات و عشایر و آن هم در دوران معاصر طبیعی است بر خلاف نویسنده های رمانتیک وطنی که واحد های ایل و عشیره ای را به ویژگی هایی چون جوانمردی و وفاداری می‌شناسانند اتفاقا حتی در دوران معاصر و تا پیش از تخته قاپو کردن عشایر چنین اتفاقاتی طبیعی بود.
@iranban_kord
مأخذ :تاریخ سیاسی اجتماعی ایل کلهر نوشته ولی فولادی منصوری کلهر
🔹 در کتاب تاريخ الفی (تاریخ هزارساله اسلام) جلد ۸ نوشته قاضی احمد تتوی و عاصف خان قزوینی صفحه ۵۶۰۹ :
و در این سال ۹۳۴ هجری قمری(۶۳٣ الف) ذوالفقار خان بن علی بیگ مشهور به منجود سلطان انحلان که حاکم کلهر بود در وقتی که ابراهيم خان عمش که حاكم بغداد بود و به ماهیدشت آمده بود بر سر او ایلغار کرده اورا غافل یافته به قتل اورده و از آنجا به بغداد رفتند و قلعه بغداد را به محاصره بگرفت و بنی اعمام خود را اکثر به قتل آورد و تمام عراق عرب را متصرف شد.
در برگه ۵۶۱۴:
و شاه طهماسب پس از شکست اوزبک وقتل عبیداله خان اوزبک به نیشابور آمد و از آنجا قشلاق به قم شد و در اول بهار به عزم تسخیر بغداد روان شد و ذوالفقار خان حصاری شده بعد از آنکه مدتی از ایام محاصره بگذشت علی بیگ نبیره صوفی خلیل و احمد برادرش فرصت یافته و ذوالفقار را در قلعه بغداد به قتل آورده و سرش را به درگاه رسانیده و نوازش بسیار یافته و عراق عرب به تصرف در آمد و محمدخان شریف الدین
اوعلان به حکومت آنجا معین و رایات جلال معاودت نمود و یراق قشلاق در قزوین محیا شد.
از این نوشته چگونگی شکل گرفتن حکومت های محلی بر اساس شورش و خیانت سرداران خودسر، دوران حیات کوتاه مدت و چگونگی نابودی آنها پس از قدرت یافتن شاه تازه پیداست. این حکومت ها اساس و بنیان استواری ندارند چرا که به دلیل خیانت به دولت مرکزی از نظر مردم مشروع نبوده و بستری به نام ملت و حتی رعیت ندارند، در این مورد حاکم ترک و قشون از ایلات گوناگون و راس آن کرد کلهر و رعیت عرب بودند ترکیبی ناهمگون که عمر دارازی نخواهد داشت چرا که هویت منسجمی ندارد چنین حکومت هایی برای تعریف خود به عنوان یک واحد مستقل در برابر کشور اصلی ناچار تن به رابطه و مزدوری برای دشمن همان کشور خواهند داد تا به حیات هر چند کوتاه مدت خود ادامه دهند ولی با محکم شدن جا پای شاهان تازه دوران آنان نیز به پایان می‌رسد اما در این مورد ویژه پان کلاهره با خودباوری شگفت انگیزی ادعا می‌کنند ایران و صفوی با همدستی یکدیگر این حکومت محلی را از بین بردند! یعنی حکومت ذوالفقار خان را از این دو کشور نیرومند تر میپندارند البته از کسانی که میگویند رضاه شاه برای برقراری قدرتش کرکوک و سلیمانیه کلهر نشین را به عراق بخشیده چون از قدرت آنها می‌ترسید بیشتر از این انتظار نمی‌رود در حالی که این مناطق از دوره قاجار از ایران گرفته شده بودند و رضا شاه تنها از ادعا نسبت به آنها دست برداشت!دلیل چنین سؤ تفاهم هایی تعصب، بی دانشی، کوته بینی و ایل گرایی است پانکلهریسم به دلیل خواستگاه ایلی جهان فکری فراتر از ایل هم ندارد و توان درک واحد های بزرگ تری مانند ملیت و هویت ملی را نیز ندارد
🔹کتاب احسن تواریخ نوشته حسن بیگ روملو به تصحیح دکتر عبدالحسین
نوائی برگه( ۲۹۲ و ۲۹٣)
شاه طهماسب باسپاه نا محدود که مهندس عقل از شمار آن عاجز است و
سوفی فهم از حساب آن حیران گردد متوجه بغداد شد و در هر منزل فوجی به سپاه او پیوست و در حوالی بغداد نزول کردند و گرد حصار در آمدند در نتیجه پس از محاسباتی چند، علی بیگ نبیره صوفی خلیل موصلو و برادرش أحمد بیگ که ملازم ذوالفقار خان بودند در روز پنجشنبه سوم شوال به یاری پرودگار بر سر آن نابکار رفته به ضرب شمشیر آبدار سر را از بدن جدا کرده و به پای سریر اعلا آوردند و بغداد مفتوح شد و بغداد به محمدسلطان شرف الدین اوغلی مقرر شد.
ذوالفقار خان موصلو که حتی نتوانسته بود در میان خانواده خود محبوب باشد اینگونه بدرود حیات گفت و بغداد که نامش نیز ایرانی و به معنای (خداداد) است بدون جنگ به آغوش میهن بازگشت منطقه ای که در روزگار باستان به دل ایرانشهر مشهور بود اما نکته ای که وجود دارد آن است که شاید چنین معامله هایی در خانواده های حکومتی طبیعی باشد ولی چنین مناسبات خانوادگی در میان ایلات و عشایر و آن هم در دوران معاصر طبیعی است بر خلاف نویسنده های رمانتیک وطنی که واحد های ایل و عشیره ای را به ویژگی هایی چون جوانمردی و وفاداری می‌شناسانند اتفاقا حتی در دوران معاصر و تا پیش از تخته قاپو کردن عشایر چنین اتفاقاتی طبیعی بود.
@iranban_kord
🔷تاریخ نویسان از حکومت ذوالفقار خان چگونه یاد کرده اند؟
مأخذ :تاریخ سیاسی اجتماعی ایل کلهر نوشته ولی فولادی منصوری کلهر
🔹جهان آرای عباسی چنین آمده برگه ۶٢
ذوالفقار خان بن عم ابراهیم سلطان که حاکم کلهر بود از روی غدر و مکر ابراهیم خان را کشته بر بغداد و آن حدود مستولی شده بود. نواب جنت مکان به قصد انتزاع آنجا متوجه شده در اثنای محاصره برادران سر آن بد اختر را بریده به نظر رسانیدند و حکومت آنجا (بغداد) به محمد شرف الدین اوغلی مفوض گشت.
پانکلهرهای تجزیه طلب علاقه ویژه ای دارند بگویند که ذوالفقار خان موصلو بر همه عراق فرمان راند و کشور کلهرستان را تشکیل داد! نخست آنکه چه کسی گفته بغداد همه عراق است؟ و دوم آنکه چرا بیشتر رعایای کلهرستان جعلی عرب بودند؟ از کدام استقلال سخن میگویند در حالی که ذوالفقار خان برای ادامه حیات حکومتش به دامان عثمانی آویخته بود؟
🔹در کتاب روضه الصفا جلد هشت نوشته رضا قلی خان هدایت
در سال ٩٣۴ ه ق ذوالفقار بن علی بیگ که حاکم کلهر بود به وقتی که عمش ابراهیم خان حکومت بغداد داشت به ماهیدشت آمده بود بر سر ایلغار کرده او را غافل یافته به قتل آورد. از آنجا به بغداد رفته بعد از محاصره بغداد را گرفت و بنی عمام خود را به اتمام مقتول ساخت. عراق عرب را بی رنج و کرب تصرف شد. در این وقت که شاه طهماسب از کار خراسان پرداخته به بغداد رفت و ذوالفقار در بغداد محصور ماند بعد از مدتی که محاصره امتداد یافته بود علی بیگ نبیره صوفی خلیل و احمد برادرش فرصت جستند به ضرب شمشیر حسام آبدار ذوالفقار را کشته سرش را به درگاه پادشاه فرستادند و نوازش و تربیت یافتند و باز عراق عرب به تصرف شهریار عجم در آمد و محمد خان شریف الدین اوغلان به حکومت بغداد تشریف و مثال یافت و رایات نصرت آیات شاه طهماسب صفوی معاودت گزیده قشلاق در قزوین شد.
@iranban_kord
مأخذ :تاریخ سیاسی اجتماعی ایل کلهر نوشته ولی فولادی منصوری کلهر
🔹جهان آرای عباسی چنین آمده برگه ۶٢
ذوالفقار خان بن عم ابراهیم سلطان که حاکم کلهر بود از روی غدر و مکر ابراهیم خان را کشته بر بغداد و آن حدود مستولی شده بود. نواب جنت مکان به قصد انتزاع آنجا متوجه شده در اثنای محاصره برادران سر آن بد اختر را بریده به نظر رسانیدند و حکومت آنجا (بغداد) به محمد شرف الدین اوغلی مفوض گشت.
پانکلهرهای تجزیه طلب علاقه ویژه ای دارند بگویند که ذوالفقار خان موصلو بر همه عراق فرمان راند و کشور کلهرستان را تشکیل داد! نخست آنکه چه کسی گفته بغداد همه عراق است؟ و دوم آنکه چرا بیشتر رعایای کلهرستان جعلی عرب بودند؟ از کدام استقلال سخن میگویند در حالی که ذوالفقار خان برای ادامه حیات حکومتش به دامان عثمانی آویخته بود؟
🔹در کتاب روضه الصفا جلد هشت نوشته رضا قلی خان هدایت
در سال ٩٣۴ ه ق ذوالفقار بن علی بیگ که حاکم کلهر بود به وقتی که عمش ابراهیم خان حکومت بغداد داشت به ماهیدشت آمده بود بر سر ایلغار کرده او را غافل یافته به قتل آورد. از آنجا به بغداد رفته بعد از محاصره بغداد را گرفت و بنی عمام خود را به اتمام مقتول ساخت. عراق عرب را بی رنج و کرب تصرف شد. در این وقت که شاه طهماسب از کار خراسان پرداخته به بغداد رفت و ذوالفقار در بغداد محصور ماند بعد از مدتی که محاصره امتداد یافته بود علی بیگ نبیره صوفی خلیل و احمد برادرش فرصت جستند به ضرب شمشیر حسام آبدار ذوالفقار را کشته سرش را به درگاه پادشاه فرستادند و نوازش و تربیت یافتند و باز عراق عرب به تصرف شهریار عجم در آمد و محمد خان شریف الدین اوغلان به حکومت بغداد تشریف و مثال یافت و رایات نصرت آیات شاه طهماسب صفوی معاودت گزیده قشلاق در قزوین شد.
@iranban_kord
🔹نص صریح احسن التواریخ برگه ٢٧٢ درباره حکومت ذوالفقار خان ترکمان:
گفتار در کشته شدن ابراهیم خان و مستولی شدن ذوالفقار ترکمان بر بغداد
اندر این سال (٩٣۴ ه ق) ذوالفقار نخود ولد بیگ موصلو ترکمان که از جانب خاقان سکندرشان (شاه اسماعیل) حاکم کلهر بود از محض جنون و جهالت با مردمان بی دولت بر سر عمش ابراهیم خان موصلو که والی بغداد بود رفت. اتفاقا ابراهیم خان در ماهیدشت بود. هر چند ملازمان معزول خان گردیدند که ذوالفقار با سپاه جرار به ایلغار می‌آید قبول نکرد با پنج شش نفر از ملازمان در دیوان خانه نشسته بود که در آن اثنا ذوالفقار نابکار با دویست نفر از اشرار که هر کدام از جایی بر سر او جمع شدند به اردوی خان رسید. به یکبار اسب انداخت ابراهیم خان از بیم جان خود را به حرم انداخت. ذوالفقار پیاده گشته طناب خیمه را به شمشیر برید. خیمه بر سر ابراهیم خان فرود آمد ذوالفقار خان به تیغ آبدار ابراهیم خان را با پنج شش نفر از ملازمان پاره پاره گردانید و اکثر نوکران تابع ذوالفقار خان شدند. در آن اوان سید بیگ ولد سید محمد کمونه با چهارصد سوار رسید. از روی اظطرار به سپاه ذوالفقار خان پیوست و منظور نظر آن بد اختر گردید وو ذوالفقار خان جمعی از ملازمان خود را فرمود که ابرو و محاسن تراشیدند و از آنجا به بغداد درآمد بعد از محاصره به آنجا مستولی شد و جمیع اقوام خود را کشت و والی تمام عرب عراق گشت.
که باز هم نه به کلهرستان اشاره ای می‌شود و نه به امارت کلهر!
@iranban_kord
🔷تاریخ نویسان معاصر کرد و حکومت ذوالفقار خان
🔹کتاب مشاهیر کرد نوشته بابا مردوخ روحانی (شیوا) جلد سوم برگه ۴۴١
بعد از مرگ شاه اسماعیل صفوی(جلوس ٩٠۵، مرگ ٩٣٠)جلوس شاه طهماسب اول به جای وی یکی از امرای مقتدر و نامدار کرد به نام ذوالفقار خان که رئیس قبیله موصلو از عشایر کلهر بود و لرستان را نیز تحت فرمان داشت بشرحی که خواهد آمد به تسخیر عراق پرداخت و دستگاه سلطنتی به هم زد. ذولفقار بن نخود سلطان از عشایر کرد کلهر بود که در دوره شاه اسماعیل صفوی بر قسمتی از کردستان و کرمانشاه و تمام لرستان فرمانروایی می کرد و پس از وی با استفاده از ضعف دستگاه سلطنت شاه طهماسب و به یاری افراد شجیع ایل کلهر به طرف بغداد حمله برد و به مدت ۴٠ روز آنجا را به محاصره گرفت و بالاخره به سال ٩٣٠ ه ق بر بغداد استیلا یافت و دولت کرد عراق را تاسیس کرد. سپس با حسن سلوک و تدبیر درست و بسط عدالت در کوتاه مدتی بر سراسر خاک عراق دست یافت و خطبه و سکه به نامش شد. بعد از مدتی سلطان ذوالفقار خان چون قدرت روزافزون شاه طهماسب را دید با سلطان سلیمان خان قانونی (جلوس ٩٢۶ وفات ٩٧٢ ه ق) طرح دوستی ریخت اما بالاخره به سال ٩٣۶ ه ق سلطان طهماسب به جنگ با وی قیام کرد و بعد از مدتی نبرد و بعد از مدتی نبرد چون سپاه شاه طهماسب کار از پیش نبرد شاه را نیرنگ در پیش گرفت و برادران ذوالفقار خان را تطمیع کرد توسط آنها وی را مسموم ساخت و به این ترتیب این دولت کرد نیز منقرض شد.
عصبیت قومی مردوخ نوشته او را از داوری منصفانه بازداشته است، جدا از آنکه تواریخ از تبار ترکمان ذوالفقار خان گفته اند در کدام منبع از حسن سلوک و تدبیر و بسط عدالت گفته شده که اگر حسن سلوک داشت به ایران خیانت نمی‌کرد و اگر افزون بر آن تدبیر داشت به دست خانواده خود کشته نمیشد و دوران خودسری اش این چنین کوتاه مدت نبود.
🔹زبده تاریخ کرد و کردستان نوشته زکی بیگ
پس از وفات شاه اسماعیل صفوی حاکم کلهر ذوالفقارخان امیر طایفه موصلو ی کرد با سپاهی مناسب رو به بغداد نهادند در آن هنگام حاکم بغداد ابراهیم سلطان بود. ذوالفقار خان شخصا به اتفاق برخی اطرافیان و منسوبین خود به نزد وی رفتند و در یک چشم به هم زدن بر ابراهیم سلطان حمله نمودند و او را به قتل رسانیدند و پس از او کسی جرات نکرد در مقابل ذوالفقار خان ایستادگی و مقاومت بکند و به این طریق بغداد به سهولت و سادگی به تصرف ذوالفقار خان درآمد و به نام سلطان سلیم خطبه خواند و به نام وی آنجا را اداره کرد و بدین ترتیب بدون جنگ و جدال بغداد ضمیمه حکومت عثمانی گردید.
امیر ذوالفقار به همان اندازه که لایق و سرداری با نفوذ بود در اداره مملکت نیز کفایت لازم را دارا بود و خدمات بسیاری به بغداد نمود لیکن حکومت ایران دست از وی بر نداشت و در سال ٩٣۶ ه شاه طهماسب با سپاهی به بغداد روی نهاد و مدتی آنجا را تحت محاصره و مضیقه قرار داد ولی نتیجه ای نگرفت بعدا راه حیله را در پیش گرفت و در خفا علی بیگ و احمد بیگ برادران ذوالفقار خان را فریب داد و این برادران خائن و بیشعور هنگامی که ذوالفقار خواب بود او را به قتل رسانیدند و دروازه شهر را بر روی سپاه شاه طهماسب گشودند در نتیجه این عمل نه اینکه خود سودی از شاه نبردند بلکه شهر را دچار قتل عام و رفتار نامناسب گردانیدند.
محمد امین زکی بیگ با اینکه نویسنده ای باورمند به ناسیونالیسم کردی بود ولی مانند بسیاری از نخبگان و روشنفکران معنای ناسیونالیسم را نمی‌دانست و به دلیل همین ندانستن با وجود آنکه هر شورشی را حرکت ناسیونالیستی می‌داند در عین حال از خطبه خواندن به نام سلطان سلیم و دادن بغداد به عثمانی ابراز خشنودی میکند البته از کسی که در کتابش شیعیان را رافضی می‌خواند نباید انتظاری داشت.
@iranban_kord
🔹کتاب مشاهیر کرد نوشته بابا مردوخ روحانی (شیوا) جلد سوم برگه ۴۴١
بعد از مرگ شاه اسماعیل صفوی(جلوس ٩٠۵، مرگ ٩٣٠)جلوس شاه طهماسب اول به جای وی یکی از امرای مقتدر و نامدار کرد به نام ذوالفقار خان که رئیس قبیله موصلو از عشایر کلهر بود و لرستان را نیز تحت فرمان داشت بشرحی که خواهد آمد به تسخیر عراق پرداخت و دستگاه سلطنتی به هم زد. ذولفقار بن نخود سلطان از عشایر کرد کلهر بود که در دوره شاه اسماعیل صفوی بر قسمتی از کردستان و کرمانشاه و تمام لرستان فرمانروایی می کرد و پس از وی با استفاده از ضعف دستگاه سلطنت شاه طهماسب و به یاری افراد شجیع ایل کلهر به طرف بغداد حمله برد و به مدت ۴٠ روز آنجا را به محاصره گرفت و بالاخره به سال ٩٣٠ ه ق بر بغداد استیلا یافت و دولت کرد عراق را تاسیس کرد. سپس با حسن سلوک و تدبیر درست و بسط عدالت در کوتاه مدتی بر سراسر خاک عراق دست یافت و خطبه و سکه به نامش شد. بعد از مدتی سلطان ذوالفقار خان چون قدرت روزافزون شاه طهماسب را دید با سلطان سلیمان خان قانونی (جلوس ٩٢۶ وفات ٩٧٢ ه ق) طرح دوستی ریخت اما بالاخره به سال ٩٣۶ ه ق سلطان طهماسب به جنگ با وی قیام کرد و بعد از مدتی نبرد و بعد از مدتی نبرد چون سپاه شاه طهماسب کار از پیش نبرد شاه را نیرنگ در پیش گرفت و برادران ذوالفقار خان را تطمیع کرد توسط آنها وی را مسموم ساخت و به این ترتیب این دولت کرد نیز منقرض شد.
عصبیت قومی مردوخ نوشته او را از داوری منصفانه بازداشته است، جدا از آنکه تواریخ از تبار ترکمان ذوالفقار خان گفته اند در کدام منبع از حسن سلوک و تدبیر و بسط عدالت گفته شده که اگر حسن سلوک داشت به ایران خیانت نمی‌کرد و اگر افزون بر آن تدبیر داشت به دست خانواده خود کشته نمیشد و دوران خودسری اش این چنین کوتاه مدت نبود.
🔹زبده تاریخ کرد و کردستان نوشته زکی بیگ
پس از وفات شاه اسماعیل صفوی حاکم کلهر ذوالفقارخان امیر طایفه موصلو ی کرد با سپاهی مناسب رو به بغداد نهادند در آن هنگام حاکم بغداد ابراهیم سلطان بود. ذوالفقار خان شخصا به اتفاق برخی اطرافیان و منسوبین خود به نزد وی رفتند و در یک چشم به هم زدن بر ابراهیم سلطان حمله نمودند و او را به قتل رسانیدند و پس از او کسی جرات نکرد در مقابل ذوالفقار خان ایستادگی و مقاومت بکند و به این طریق بغداد به سهولت و سادگی به تصرف ذوالفقار خان درآمد و به نام سلطان سلیم خطبه خواند و به نام وی آنجا را اداره کرد و بدین ترتیب بدون جنگ و جدال بغداد ضمیمه حکومت عثمانی گردید.
امیر ذوالفقار به همان اندازه که لایق و سرداری با نفوذ بود در اداره مملکت نیز کفایت لازم را دارا بود و خدمات بسیاری به بغداد نمود لیکن حکومت ایران دست از وی بر نداشت و در سال ٩٣۶ ه شاه طهماسب با سپاهی به بغداد روی نهاد و مدتی آنجا را تحت محاصره و مضیقه قرار داد ولی نتیجه ای نگرفت بعدا راه حیله را در پیش گرفت و در خفا علی بیگ و احمد بیگ برادران ذوالفقار خان را فریب داد و این برادران خائن و بیشعور هنگامی که ذوالفقار خواب بود او را به قتل رسانیدند و دروازه شهر را بر روی سپاه شاه طهماسب گشودند در نتیجه این عمل نه اینکه خود سودی از شاه نبردند بلکه شهر را دچار قتل عام و رفتار نامناسب گردانیدند.
محمد امین زکی بیگ با اینکه نویسنده ای باورمند به ناسیونالیسم کردی بود ولی مانند بسیاری از نخبگان و روشنفکران معنای ناسیونالیسم را نمی‌دانست و به دلیل همین ندانستن با وجود آنکه هر شورشی را حرکت ناسیونالیستی می‌داند در عین حال از خطبه خواندن به نام سلطان سلیم و دادن بغداد به عثمانی ابراز خشنودی میکند البته از کسی که در کتابش شیعیان را رافضی می‌خواند نباید انتظاری داشت.
@iranban_kord
🔷وقتی که ناصر رزازی کلهری را لهجه ای از لری می خواند و خلیج فارس را خلیج لُر!!!!
نخستین بار این پانکردها بودن که برای کشیدن نقشه متوهمانه خود از کردستان و دسترسی به خلیج فارس و آسمیله لر ها در هویت کردی به بزرگترین ایل کُرد خیانت کردند. اما این حاتم بخشی نه تنها باعث نشد لرها خود را به پانکردها بیاویزند بلکه در فتنه ای را باز شد که افتضاح بزرگی برای پانکردها به بار آورد.
برای پانلرها، کرد شدن سطح پایین بود آنها از پانترکها خط می‌گرفتند و نه تنها کرد بودن را نپذیرفتند بلکه کلهر ها را لر کردند و همه روزه بر سر این مسئله میان پانکرد و پان لر و پانکلهر درگیری است!
رزازی در این فیلم نخست میگوید من قبول دارم کلهری یک لهجه از لری است بعد برای لوث کردن ادعا و اینکه کلهرها در برابرش جبهه نگیرند میگوید کردی هم لری باشد و در ادامه این آش شله قلمکار میگوید وقتی می‌گویم کلهر منظورم لک و لر و حتی بختیاری است!!!
وی در فرازی دیگر میگوید ایلام لرستان و بختیاری تا خلیج فارس لر است و اصلا خلیج، خلیج لر است!!!!
آقای رزازی خدای پانکردان میگوید حقیقت این است که خلیج لر است و تاریخ هم اثبات کرده خلیج لر است!
نمی‌دانیم کدام تاریخ چنین چیزی را ثابت کرده ولی ایشان در ادامه دست و دلبازی اش گل کرده میگوید ولی حالا عیبی ندارد خلیج برای خودشان بگذار بگویند خلیج فارس ما نمیخوایم برای خودشان!
حتی مجری هم نمی‌تواند به این حرف نخندد!
چکیده این آش شله قلم کار این است که پانکردها به هر صورت می‌خواهند خود را به خلیج فارس وصل کنند ولی مسئله لُر بودن کلهرها نیرنگی بود که به خودشان برگشت هم میهنان کلهر باید متوجه باشند وجهه المصالحه یک اقدام خیانت بار و میهن فروشانه بین پانکردها و پانلر ها نباشند گرچه فعلا با یکدیگر در جنگ و ستیزند ولی تجربه نشان داده است که پانهای قومی به سرعت می‌توانند با یکدیگر متحد شوند و علیه ایران در یک جبهه قرار بگیرند نشست های ایشان با پشتیبانی آمریکا، اسرائیل و عربستان که با پرچم های جعلی و به نام ملیت های ایران گرد هم می آیند و برای اراجیف یکدیگر دست می‌زنند نشان می‌دهد اختلافات مرز توهمات آنها که برخی ملی ها را به عدم سازش آنها با یکدیگر دلخوش کرده در زمان خود رنگ می‌بازد و آنها به خوبی می‌توانند موقتا با یکدیگر کنار بیایند که پس از نابودی کشور برای هم شاخه و شانه بکشند.
مسلما میهن پرستان کلهر باید این خیانت و نیرنگ پانکردها را در نظر بگیرند و ذات حقیقی این جماعت میهن فروش را بشناسند.
@iranban_kord
نخستین بار این پانکردها بودن که برای کشیدن نقشه متوهمانه خود از کردستان و دسترسی به خلیج فارس و آسمیله لر ها در هویت کردی به بزرگترین ایل کُرد خیانت کردند. اما این حاتم بخشی نه تنها باعث نشد لرها خود را به پانکردها بیاویزند بلکه در فتنه ای را باز شد که افتضاح بزرگی برای پانکردها به بار آورد.
برای پانلرها، کرد شدن سطح پایین بود آنها از پانترکها خط می‌گرفتند و نه تنها کرد بودن را نپذیرفتند بلکه کلهر ها را لر کردند و همه روزه بر سر این مسئله میان پانکرد و پان لر و پانکلهر درگیری است!
رزازی در این فیلم نخست میگوید من قبول دارم کلهری یک لهجه از لری است بعد برای لوث کردن ادعا و اینکه کلهرها در برابرش جبهه نگیرند میگوید کردی هم لری باشد و در ادامه این آش شله قلمکار میگوید وقتی می‌گویم کلهر منظورم لک و لر و حتی بختیاری است!!!
وی در فرازی دیگر میگوید ایلام لرستان و بختیاری تا خلیج فارس لر است و اصلا خلیج، خلیج لر است!!!!
آقای رزازی خدای پانکردان میگوید حقیقت این است که خلیج لر است و تاریخ هم اثبات کرده خلیج لر است!
نمی‌دانیم کدام تاریخ چنین چیزی را ثابت کرده ولی ایشان در ادامه دست و دلبازی اش گل کرده میگوید ولی حالا عیبی ندارد خلیج برای خودشان بگذار بگویند خلیج فارس ما نمیخوایم برای خودشان!
حتی مجری هم نمی‌تواند به این حرف نخندد!
چکیده این آش شله قلم کار این است که پانکردها به هر صورت می‌خواهند خود را به خلیج فارس وصل کنند ولی مسئله لُر بودن کلهرها نیرنگی بود که به خودشان برگشت هم میهنان کلهر باید متوجه باشند وجهه المصالحه یک اقدام خیانت بار و میهن فروشانه بین پانکردها و پانلر ها نباشند گرچه فعلا با یکدیگر در جنگ و ستیزند ولی تجربه نشان داده است که پانهای قومی به سرعت می‌توانند با یکدیگر متحد شوند و علیه ایران در یک جبهه قرار بگیرند نشست های ایشان با پشتیبانی آمریکا، اسرائیل و عربستان که با پرچم های جعلی و به نام ملیت های ایران گرد هم می آیند و برای اراجیف یکدیگر دست می‌زنند نشان می‌دهد اختلافات مرز توهمات آنها که برخی ملی ها را به عدم سازش آنها با یکدیگر دلخوش کرده در زمان خود رنگ می‌بازد و آنها به خوبی می‌توانند موقتا با یکدیگر کنار بیایند که پس از نابودی کشور برای هم شاخه و شانه بکشند.
مسلما میهن پرستان کلهر باید این خیانت و نیرنگ پانکردها را در نظر بگیرند و ذات حقیقی این جماعت میهن فروش را بشناسند.
@iranban_kord
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گردهمایی مردم کرمانشاه در پی افزایش بهای بنزین با شعار (ایرانی با غیرت حمایت حمایت) و( ایرانی با غیرت، ذلت نمی‌پذیرد) .
اعتراض مسلامت آمیز جزو حقوق شهروندی ملت ایران است و مسئولان باید با مدارا پاسخ گوی اعتراض شهروندان و آسیب هایی که آنان از افزایش قیمت‌ها می‌بینند باشند ولی شگفتی ما از کانال های پانکرد است که فیلم اعتراض شهروندان کرمانشاهی با این شعار میهن دوستانه را در کانالهایشان به عنوان قیام پایتخت کردستان پخش کرده اند! حقیقتا پانکردیسم معجونی از بی شعوری و توهم و گسست روانی است.
@iranban_kord
اعتراض مسلامت آمیز جزو حقوق شهروندی ملت ایران است و مسئولان باید با مدارا پاسخ گوی اعتراض شهروندان و آسیب هایی که آنان از افزایش قیمت‌ها می‌بینند باشند ولی شگفتی ما از کانال های پانکرد است که فیلم اعتراض شهروندان کرمانشاهی با این شعار میهن دوستانه را در کانالهایشان به عنوان قیام پایتخت کردستان پخش کرده اند! حقیقتا پانکردیسم معجونی از بی شعوری و توهم و گسست روانی است.
@iranban_kord
Forwarded from کانون ایران‌شناسی دانش‌آموختگان دانشگاه تهران
📣 انجمن‌علمی دانشجویی فرهنگ و زبان‌های باستانی دانشگاه تهران برگزار میکند:
📜 نشست معرفی آثار نویافته《نوشته‌های پهلوی و یادمان‌های ساسانی در خراسان》
📌دکتر سیروس نصراله‌زاده (استاد فرهنگ و زبان‌های باستانی)
📌دکتر میثم لباف‌خانیکی (استاد باستان‌شناسی و حفار سایت باستانی بازه‌هور در خراسان)
@utiranshenasi
📜 نشست معرفی آثار نویافته《نوشته‌های پهلوی و یادمان‌های ساسانی در خراسان》
📌دکتر سیروس نصراله‌زاده (استاد فرهنگ و زبان‌های باستانی)
📌دکتر میثم لباف‌خانیکی (استاد باستان‌شناسی و حفار سایت باستانی بازه‌هور در خراسان)
@utiranshenasi
باریه استادطاهر
s.moein 09185700870
#موسیقی_گوران
#نوای_میهن
🎼مقام باریه
از شادروان استاد طاهر یارویسی🥀
مقام باستانی باریه (باربدی) حالتی غم انگیز و رمز آلود همراه با درد دوران و شکوه از تلخی روزگار است .
بر اساس افسانه ها مقام باریه از آن باربد موسیقیدان اسطوره ای ایرانشهری* در دوران شاهنشاهی ساسانیان است.
مقام باریه ریشه ای کهن در بیان اندیشه ها و درد و رنج ناشی از ستم زمانه بر انسان ایرانی دارد.
*ساسانیان نخستین شاهنشاهی ایرانی بودند که نام (ایرانشهر) را برای نامیدن موجودیت سیاسی کشور خود بکار بردند،تا پیش از آن در دوره اشکانی نام آریان به کار میرفت.
@iranban_kord
#نوای_میهن
🎼مقام باریه
از شادروان استاد طاهر یارویسی🥀
مقام باستانی باریه (باربدی) حالتی غم انگیز و رمز آلود همراه با درد دوران و شکوه از تلخی روزگار است .
بر اساس افسانه ها مقام باریه از آن باربد موسیقیدان اسطوره ای ایرانشهری* در دوران شاهنشاهی ساسانیان است.
مقام باریه ریشه ای کهن در بیان اندیشه ها و درد و رنج ناشی از ستم زمانه بر انسان ایرانی دارد.
*ساسانیان نخستین شاهنشاهی ایرانی بودند که نام (ایرانشهر) را برای نامیدن موجودیت سیاسی کشور خود بکار بردند،تا پیش از آن در دوره اشکانی نام آریان به کار میرفت.
@iranban_kord
استوری اینستاگرام وریا غفوری کاپیتان سنندجی تیم استقلال تهران و بازیکن تیم ملی برای تسلیت به خانواده جانباختگان اعتراضات.
وی نوشته اش را اینگونه آغاز کرده است:
سلام به ملت شهید پرور و با شرف ایران
#ما_یک_ملتیم #ملت_ایران
@iranban_kord
وی نوشته اش را اینگونه آغاز کرده است:
سلام به ملت شهید پرور و با شرف ایران
#ما_یک_ملتیم #ملت_ایران
@iranban_kord
Forwarded from عصر باختر📰
⭕سهراب پورناظری:
📌در فرصتی مناسب، آلبومی با صدای استاد شجریان منتشر می‌کنیم.
📌#رسانه_ملی در اخبار بارها چهره نتانیاهو را نشان می‌دهد، آیا تصویر کمانچه کریه‌تر از چهره نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی است⁉
📌نشان دادن #تار مهیب‌تر از نشان دادن #سلاح‌های کشتار جمعی است⁉
📌عصر باختر :#سهراب_پورناظری متولد (۵ اردیبهشت ۱۳۶۲_کرمانشاه) آهنگساز موسیقی سنتی و نوازنده تنبور و کمانچه است. او فرزند #کیخسرو پورناظری و برادر #تهمورس پورناظری است
@Asrbakhtar
📌در فرصتی مناسب، آلبومی با صدای استاد شجریان منتشر می‌کنیم.
📌#رسانه_ملی در اخبار بارها چهره نتانیاهو را نشان می‌دهد، آیا تصویر کمانچه کریه‌تر از چهره نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی است⁉
📌نشان دادن #تار مهیب‌تر از نشان دادن #سلاح‌های کشتار جمعی است⁉
📌عصر باختر :#سهراب_پورناظری متولد (۵ اردیبهشت ۱۳۶۲_کرمانشاه) آهنگساز موسیقی سنتی و نوازنده تنبور و کمانچه است. او فرزند #کیخسرو پورناظری و برادر #تهمورس پورناظری است
@Asrbakhtar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥موبد: باید به سراسر ایران زمین پندنامه بفرستیم
زن: پندنامه بفرست ای موبد، اما اندکی نان نیز بر آن بیفزای ما مردمان از پند سیر آمده‌ایم و بر نان گرسنه ایم
🎬 مرگ یزدگرد
« بهرام بیضایی »
@iranban_kord
زن: پندنامه بفرست ای موبد، اما اندکی نان نیز بر آن بیفزای ما مردمان از پند سیر آمده‌ایم و بر نان گرسنه ایم
🎬 مرگ یزدگرد
« بهرام بیضایی »
@iranban_kord
🔷کردها پرچمداران ادب فارسی در ایران و میانرودان
(نقش حکومت کُرد آل حسنویه در گسترش زبان فارسی)
هنگامی که بنیان خلافت اعراب عباسی سست و سست تر میشد، ایرانیان از خاور حرکت خود را برای آزادسازی میهن آغاز کردند، ولی خلیفه عباسی با سیاست میان ایرانیان دشمنی انداخته و اجازه همبستگی ایشان را نداد.
سپاهیان خلیفه باختر ایران را در دست داشتند و سامانیان و صفاریان در خاور در جنگ و ستیز با یکدیگر بودند.
در این زمان در شمال و باختر ایران، عشایر و قبایل ایرانی هم علیه خلفا شوریده و دیلمیان در شمال و کردها در باختر حکومت های ایرانی را بنیان نهادند.
دیلمیان آل بویه بر مرکز و جنوب ایران چیره شدند و شمال ایران به دست دیلمیان آل زیار افتاد ولی در باختر و شمال باختری ایران هم چندین حکومت کُردی شکل گرفت.
یکی از این حکومت ها که از همبستگی قبایل برزیکانی، گوران و عنازی شکل گرفت بنی حسنویه نام گرفت.
بنی حسنویه و دیلمیان آل بویه به هم پیوسته و بر نواحی شهرزور تا بروجرد و نهاوند چیره بودند و مرکز ایشان دینور در کرمانشاه امروزی بود.
در جنگ های حکومت ایرانی آل بویه با حکومت های عربی، فرمانروایان حسنویه به یاری آل بویه می‌رفتند این دو حکومت ایرانی ساختار و آرمانی همانند داشتند و هر دو خواهان بازگرداندن فرهنگ و هویت ایرانی بودند و به گسترش فرهنگ ایرانی و زبان ملی ایرانیان یعنی زبان فارسی پرداختند.
آل بویه و حسنویه دارای آیین و آداب ایرانی بودند و با وجود زورگویی های خلفای عباسی به زبان فارسی سخن گفته و می‌نوشتند.
🔹در این گفتار به نقش زبان فارسی در دولت بنی حسنویه و نگاه ایشان به ایران می‌پردازیم.
به هنگام چیرگی تازیان تا یورش مغولان کردها پرچمداران زبان و ادب پارسی و گسترش آن در میانرودان بودند.
سالها پیش از سرایش شاهنامه بزرگ فردوسی و خیزش آیین و ادب ایرانی از خاور ایران در باختر این سرزمین کهن با پشتیبانی امیر ناصرالدین ابو نجم بدر بن حسنویه سپهسالار ایران و حکمران باختری ایران، حکیم میسری کتاب (المنصوری بلطب للرازی) نوشته محمد بن زکریای رازی دانشمند بزرگ ایرانی را در بین سال‌های ٣۶٧ تا ٣٧٠ قمری به زبان فارسی ترجمه کرد.
او در انگیزه برگرداندن این کتاب به زبان فارسی می‌نویسد :
چو بر پیوستنش دل بر نهادم
فراوان رایها بر دل گشادم
که چون گویمش من تا دیر ماند
(و) هرکس دانش او را بداند
بگویم تازی، ار نه پارسی نغز
نه هر در من بگویم مایه و مغز
و پس گفتم زمین ماست ایران
که بیش از مردمانش پارسی دان
و گر تازی کنم نیکو نباشد
که هر کس را از او نیکو نباشد...
هر بیت از این چکامه نشان از آگاهی انسان ایرانی به هویت و ملیتش در دوران پیشامدرن دارد که میتواند مصداق برخی نظریه ها درباره ملیت باشد.انسان ایرانی که خود را آیینه تازیان می‌بیند و هویت ایرانی خود را در برابر هویت عربی تعریف کرده و دو هویت ایرانی_تازی را جداگانه می‌بیند کما اینکه در گذشته ایرانیان و یونانیان هویت خود را در آیینه یکدیگر می‌دیده و تعریف میکردند، از سویی داشتن زبان ملی و عمومی نیز یکی از ویژگی های ملت هاست، غیرت ملی یک کُرد که با برگرداندن کتاب عربی به پارسی به عنوان زبان ملی به خوبی نشان‌دهنده ملی بودن زبان فارسی برای همه ایرانیان است.
میسری و به دنبال آن آل حسنویه با منتسب دانستن خود به واحد سرزمینی ایران در حالی که موجودیت سیاسی اش پس از تازش اعراب از هم پاشیده ولی خاطره آن به صورت آرمانی برای زنده کردن دوباره آن تبدیل به ایدئولوژی ایشان شده و با ثبت آن در این کتاب تا حدودی میتواند ما را به یاد نظریه ملت های تصوری بندیک اندرسون بیاندازد. اندرسون یکی از فرایند های ملت شدن را ناشی از آمدن صنعت چاپ می‌داند که انسان هایی که هرگز همدیگر را ندیده بودند خود را به یکدیگر نزدیک و از یک ملت دانستند با این تفاوت که در عصر مترجم و حکومت پشتیبانش هنوز صنعت چاپ به وجود نیامده بود و این نشان از دیرینگی ملیت و خودآگاهی ایرانی و ناکارآمد بودن نظریه های مدرن و پست مدرن برای تعریف هویت و ملیت ایرانی ها دارد.
نام مقدس ایران نه تنها در تولیدات کُردها به زبان فارسی بلکه در متون گورانی و به ویژه در دفاتر مقدس آیین یارسان بازتابی بی مانند دارد امید است تا در آینده با توان بیشتر به شناساندن آن به هم میهنان بپردازیم.
زبان فارسی برای ایرانیان یک زبان فراقومی و زبان ملی بوده و هست و دیر زمانی به عنوان یک زبان فراملی از هند تا عثمانی زبان دیوان سالاری و ادب و فرهنگ بود. بر ماست تا با نشان دادن خدماتی که اقوام این مرز و بوم برای گسترش و بالندگی این زبان مایه ور و توانا انجام داده اند نقش آنها را در پاسداشت این زبان ارج نهاده و مانع تبلیغات برخی در بیگانه خواندن فارسی برای اقوام این کشور شویم.
بن مایه:کردها پرچمداران ادب فارسی در ایران و بین النهرین نوشته آقای محمد علی سلطانی.
@iranban_kord
(نقش حکومت کُرد آل حسنویه در گسترش زبان فارسی)
هنگامی که بنیان خلافت اعراب عباسی سست و سست تر میشد، ایرانیان از خاور حرکت خود را برای آزادسازی میهن آغاز کردند، ولی خلیفه عباسی با سیاست میان ایرانیان دشمنی انداخته و اجازه همبستگی ایشان را نداد.
سپاهیان خلیفه باختر ایران را در دست داشتند و سامانیان و صفاریان در خاور در جنگ و ستیز با یکدیگر بودند.
در این زمان در شمال و باختر ایران، عشایر و قبایل ایرانی هم علیه خلفا شوریده و دیلمیان در شمال و کردها در باختر حکومت های ایرانی را بنیان نهادند.
دیلمیان آل بویه بر مرکز و جنوب ایران چیره شدند و شمال ایران به دست دیلمیان آل زیار افتاد ولی در باختر و شمال باختری ایران هم چندین حکومت کُردی شکل گرفت.
یکی از این حکومت ها که از همبستگی قبایل برزیکانی، گوران و عنازی شکل گرفت بنی حسنویه نام گرفت.
بنی حسنویه و دیلمیان آل بویه به هم پیوسته و بر نواحی شهرزور تا بروجرد و نهاوند چیره بودند و مرکز ایشان دینور در کرمانشاه امروزی بود.
در جنگ های حکومت ایرانی آل بویه با حکومت های عربی، فرمانروایان حسنویه به یاری آل بویه می‌رفتند این دو حکومت ایرانی ساختار و آرمانی همانند داشتند و هر دو خواهان بازگرداندن فرهنگ و هویت ایرانی بودند و به گسترش فرهنگ ایرانی و زبان ملی ایرانیان یعنی زبان فارسی پرداختند.
آل بویه و حسنویه دارای آیین و آداب ایرانی بودند و با وجود زورگویی های خلفای عباسی به زبان فارسی سخن گفته و می‌نوشتند.
🔹در این گفتار به نقش زبان فارسی در دولت بنی حسنویه و نگاه ایشان به ایران می‌پردازیم.
به هنگام چیرگی تازیان تا یورش مغولان کردها پرچمداران زبان و ادب پارسی و گسترش آن در میانرودان بودند.
سالها پیش از سرایش شاهنامه بزرگ فردوسی و خیزش آیین و ادب ایرانی از خاور ایران در باختر این سرزمین کهن با پشتیبانی امیر ناصرالدین ابو نجم بدر بن حسنویه سپهسالار ایران و حکمران باختری ایران، حکیم میسری کتاب (المنصوری بلطب للرازی) نوشته محمد بن زکریای رازی دانشمند بزرگ ایرانی را در بین سال‌های ٣۶٧ تا ٣٧٠ قمری به زبان فارسی ترجمه کرد.
او در انگیزه برگرداندن این کتاب به زبان فارسی می‌نویسد :
چو بر پیوستنش دل بر نهادم
فراوان رایها بر دل گشادم
که چون گویمش من تا دیر ماند
(و) هرکس دانش او را بداند
بگویم تازی، ار نه پارسی نغز
نه هر در من بگویم مایه و مغز
و پس گفتم زمین ماست ایران
که بیش از مردمانش پارسی دان
و گر تازی کنم نیکو نباشد
که هر کس را از او نیکو نباشد...
هر بیت از این چکامه نشان از آگاهی انسان ایرانی به هویت و ملیتش در دوران پیشامدرن دارد که میتواند مصداق برخی نظریه ها درباره ملیت باشد.انسان ایرانی که خود را آیینه تازیان می‌بیند و هویت ایرانی خود را در برابر هویت عربی تعریف کرده و دو هویت ایرانی_تازی را جداگانه می‌بیند کما اینکه در گذشته ایرانیان و یونانیان هویت خود را در آیینه یکدیگر می‌دیده و تعریف میکردند، از سویی داشتن زبان ملی و عمومی نیز یکی از ویژگی های ملت هاست، غیرت ملی یک کُرد که با برگرداندن کتاب عربی به پارسی به عنوان زبان ملی به خوبی نشان‌دهنده ملی بودن زبان فارسی برای همه ایرانیان است.
میسری و به دنبال آن آل حسنویه با منتسب دانستن خود به واحد سرزمینی ایران در حالی که موجودیت سیاسی اش پس از تازش اعراب از هم پاشیده ولی خاطره آن به صورت آرمانی برای زنده کردن دوباره آن تبدیل به ایدئولوژی ایشان شده و با ثبت آن در این کتاب تا حدودی میتواند ما را به یاد نظریه ملت های تصوری بندیک اندرسون بیاندازد. اندرسون یکی از فرایند های ملت شدن را ناشی از آمدن صنعت چاپ می‌داند که انسان هایی که هرگز همدیگر را ندیده بودند خود را به یکدیگر نزدیک و از یک ملت دانستند با این تفاوت که در عصر مترجم و حکومت پشتیبانش هنوز صنعت چاپ به وجود نیامده بود و این نشان از دیرینگی ملیت و خودآگاهی ایرانی و ناکارآمد بودن نظریه های مدرن و پست مدرن برای تعریف هویت و ملیت ایرانی ها دارد.
نام مقدس ایران نه تنها در تولیدات کُردها به زبان فارسی بلکه در متون گورانی و به ویژه در دفاتر مقدس آیین یارسان بازتابی بی مانند دارد امید است تا در آینده با توان بیشتر به شناساندن آن به هم میهنان بپردازیم.
زبان فارسی برای ایرانیان یک زبان فراقومی و زبان ملی بوده و هست و دیر زمانی به عنوان یک زبان فراملی از هند تا عثمانی زبان دیوان سالاری و ادب و فرهنگ بود. بر ماست تا با نشان دادن خدماتی که اقوام این مرز و بوم برای گسترش و بالندگی این زبان مایه ور و توانا انجام داده اند نقش آنها را در پاسداشت این زبان ارج نهاده و مانع تبلیغات برخی در بیگانه خواندن فارسی برای اقوام این کشور شویم.
بن مایه:کردها پرچمداران ادب فارسی در ایران و بین النهرین نوشته آقای محمد علی سلطانی.
@iranban_kord
Forwarded from ️️كانال هوشنگ شیخی️
✅برآمدن قوم‌گرایی از دنده اصولگرایی*
✍ هوشنگ شیخی
⭕️از ابتدای مفصل بندی گفتمان اصلاحات که حول گره‌گاه مرکزی مردم شکل گرفت و با دال‌های شناوری نظیر حقوق اقوام و اقلیت‌ها با ادبیات آغشته به چپ گرایی معنایش را در وقته‌‌ای مشخص تثبیت کرد، مورد توجه قوم گرایان قرار گرفت. به طوریکه نخبگان قوم‌گرا به این جناح روی آوردند و در قالب آن با جایابی برای خود فعالیت کردند که در شهرهای مختلف ایران می توان مصادیق مختلف آن را نام برد.
⭕️همین دال‌های شناور در پروژه بازاریابی سیاسی اصلاحات در مناطق قومی به کارش آمد و بواسطه آن توانست در انتخابات‌های مختلف نسبت به گفتمان رقیب پیشی بگیرد و از مناطق حوزه نفوذ نخبگان قومی رأی بیاورد.
⭕️پس از ورود اصلاحطلبان به دژ قدرت و به حاشیه رفتن برخی دال‌های شناور مرتبط با اقوام در اثر تحول گفتمانی از چپ‌گرایی به راست‌گرایی و تقویت ادبیات ملی‌گرایی در میان اصلاحطلبان و دال‌های مرتبط با آن، در نتیجه سرخوردگی جریانات قوم‌گرا از اصلاحطلبان پر‌رنگ‌تر شد.
⭕️در این میان از یک سو اصولگرایی به عنوان گفتمان رقیب اصلاحات درصدد واسازی گفتمانی و اخذ دال‌های شناور محبوب جریانات قوم‌گرا برآمد. بنابراین اصولگرایی در صورت‌بندی جدید گفتمانی به تقلید از بست گفتمانی سابق رقیب با پیروی از ادبیات چپ در پی جلب نظر قوم‌گرایان برآمد.
⭕️ از سوی دیگر دیگر نخبگان قومی هم این تحول را یک فرصت تاریخی جهت بازی سیاسی و ایجاد مزیت برای خود در بازاریابی سیاسی به حساب آوردند. به طوریکه این بازی توان فشار بر دو جناح و چانه زنی با آنان را برای‌شان فراهم می آورد، در نتیجه وارد این بازی سیاسی شدند.
⭕️ نمودهای این تحولات گفتمانی و سیاسی در دو انتخابات ۹۴و ۹۶ در سطوح محلی و ملی مشاهده شد.
این روند همچنان ادامه دارد و در انتخابات‌های بعدی باید منتظر حضور فراگیر و گسترده‌تر فعالان سیاسی قوم‌گرای اصولگرا بود.
⭕️اگر اصلاحطلبان با عطف به چالش‌های گسترده گفتمانی خود با هسته داخلی قدرت توان کنشگری و به پیش بردن سیاست‌های قومی را کمتر داشتند ولی در این مقطع اصولگرایان جریان مطلوبی برای قوم‌گرایان به شمار می‌آیند و فاقد این چالش‌های سیاسی هستند.
⭕️یکی از مزیت‌های نسبی اصولگرایی برای قوم‌گرایان این است که این جناح سیاسی با هسته داخلی حاکمیت رابطه نزدیکی دارد و ضمن احتمال بیشتر کسب صلاحیت برای قوم‌گرایان با نفوذ جناحی خود موجب پیشبرد سیاست‌های قومی مدنظر قوم‌گرایان می‌گردد. این هم یک فرصت تاریخی برای قوم‌گرایان و هم یک چالش نوین هویتی در سطح ملی است.
*برشی از مقاله "تحولات نظم گفتمانی در جمهوری اسلامی ایران و آثار آن بر جریانات قومی" نوشته هوشنگ شیخی
✍ هوشنگ شیخی
⭕️از ابتدای مفصل بندی گفتمان اصلاحات که حول گره‌گاه مرکزی مردم شکل گرفت و با دال‌های شناوری نظیر حقوق اقوام و اقلیت‌ها با ادبیات آغشته به چپ گرایی معنایش را در وقته‌‌ای مشخص تثبیت کرد، مورد توجه قوم گرایان قرار گرفت. به طوریکه نخبگان قوم‌گرا به این جناح روی آوردند و در قالب آن با جایابی برای خود فعالیت کردند که در شهرهای مختلف ایران می توان مصادیق مختلف آن را نام برد.
⭕️همین دال‌های شناور در پروژه بازاریابی سیاسی اصلاحات در مناطق قومی به کارش آمد و بواسطه آن توانست در انتخابات‌های مختلف نسبت به گفتمان رقیب پیشی بگیرد و از مناطق حوزه نفوذ نخبگان قومی رأی بیاورد.
⭕️پس از ورود اصلاحطلبان به دژ قدرت و به حاشیه رفتن برخی دال‌های شناور مرتبط با اقوام در اثر تحول گفتمانی از چپ‌گرایی به راست‌گرایی و تقویت ادبیات ملی‌گرایی در میان اصلاحطلبان و دال‌های مرتبط با آن، در نتیجه سرخوردگی جریانات قوم‌گرا از اصلاحطلبان پر‌رنگ‌تر شد.
⭕️در این میان از یک سو اصولگرایی به عنوان گفتمان رقیب اصلاحات درصدد واسازی گفتمانی و اخذ دال‌های شناور محبوب جریانات قوم‌گرا برآمد. بنابراین اصولگرایی در صورت‌بندی جدید گفتمانی به تقلید از بست گفتمانی سابق رقیب با پیروی از ادبیات چپ در پی جلب نظر قوم‌گرایان برآمد.
⭕️ از سوی دیگر دیگر نخبگان قومی هم این تحول را یک فرصت تاریخی جهت بازی سیاسی و ایجاد مزیت برای خود در بازاریابی سیاسی به حساب آوردند. به طوریکه این بازی توان فشار بر دو جناح و چانه زنی با آنان را برای‌شان فراهم می آورد، در نتیجه وارد این بازی سیاسی شدند.
⭕️ نمودهای این تحولات گفتمانی و سیاسی در دو انتخابات ۹۴و ۹۶ در سطوح محلی و ملی مشاهده شد.
این روند همچنان ادامه دارد و در انتخابات‌های بعدی باید منتظر حضور فراگیر و گسترده‌تر فعالان سیاسی قوم‌گرای اصولگرا بود.
⭕️اگر اصلاحطلبان با عطف به چالش‌های گسترده گفتمانی خود با هسته داخلی قدرت توان کنشگری و به پیش بردن سیاست‌های قومی را کمتر داشتند ولی در این مقطع اصولگرایان جریان مطلوبی برای قوم‌گرایان به شمار می‌آیند و فاقد این چالش‌های سیاسی هستند.
⭕️یکی از مزیت‌های نسبی اصولگرایی برای قوم‌گرایان این است که این جناح سیاسی با هسته داخلی حاکمیت رابطه نزدیکی دارد و ضمن احتمال بیشتر کسب صلاحیت برای قوم‌گرایان با نفوذ جناحی خود موجب پیشبرد سیاست‌های قومی مدنظر قوم‌گرایان می‌گردد. این هم یک فرصت تاریخی برای قوم‌گرایان و هم یک چالش نوین هویتی در سطح ملی است.
*برشی از مقاله "تحولات نظم گفتمانی در جمهوری اسلامی ایران و آثار آن بر جریانات قومی" نوشته هوشنگ شیخی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹صحنه هایی از پویانمایی آخرین داستان برداشتی آزاد از داستان برافتادن ضحاک در شاهنامه فردوسی است.
این پویانمایی به کارگردانی اشکان رهگذر و در استریو هورخش تولید شده است. از نکات برجسته فیلم کیفیت و جلوه های زیبای کار به همراه آواز شنیدنی استاد شهرام ناظری بر روی چکامه هایی از شاهنامه فردوسی است
نکته منفی نیز استفاده از صدای بازیگران سینما به جای دوبلور های ایرانی است که از بهترین های عرصه خود در جهان هستند.
امیدواریم در آینده کارهای بیشتری با مضامین ملی میهنی ببینیم.
@iranban_kord
این پویانمایی به کارگردانی اشکان رهگذر و در استریو هورخش تولید شده است. از نکات برجسته فیلم کیفیت و جلوه های زیبای کار به همراه آواز شنیدنی استاد شهرام ناظری بر روی چکامه هایی از شاهنامه فردوسی است
نکته منفی نیز استفاده از صدای بازیگران سینما به جای دوبلور های ایرانی است که از بهترین های عرصه خود در جهان هستند.
امیدواریم در آینده کارهای بیشتری با مضامین ملی میهنی ببینیم.
@iranban_kord
Akharin Dastan - NasleMusic.Com
Shahram Nazeri - NasleMusic.Com
🎼آهنگ فیلم آخرین داستان
چکامه :بیا تا جهان را به بد نسپریم (فردوسی)
آواز: استاد شهرام ناظری
آهنگساز: فرید الهامی
@iranban_kord
چکامه :بیا تا جهان را به بد نسپریم (فردوسی)
آواز: استاد شهرام ناظری
آهنگساز: فرید الهامی
@iranban_kord
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⚫️ هم میهن سقزی تسلیت
▪️در پی جان باختن شماری از هم میهنان در آتش‌سوزی یک تالار عروسی در سقز ، امروز در استان کردستان سوگواری همگانی اعلام شد.
◾️در این پیشامد ۵کودک، ۵زن و یک مرد جان باختند و ۴۲ تن مصدوم شدند که حال ۳ تن از آنان وخیم است.
ضمن تسلیت درگذشت هم میهنانمان از خداوند بزرگ برای مصدومان این رویداد تلخ آرزوی بهبودی و تندرستی و برای خانواده های درگذشتگان آرزوی شکیبایی داریم.
@iranban_kord
▪️در پی جان باختن شماری از هم میهنان در آتش‌سوزی یک تالار عروسی در سقز ، امروز در استان کردستان سوگواری همگانی اعلام شد.
◾️در این پیشامد ۵کودک، ۵زن و یک مرد جان باختند و ۴۲ تن مصدوم شدند که حال ۳ تن از آنان وخیم است.
ضمن تسلیت درگذشت هم میهنانمان از خداوند بزرگ برای مصدومان این رویداد تلخ آرزوی بهبودی و تندرستی و برای خانواده های درگذشتگان آرزوی شکیبایی داریم.
@iranban_kord
Forwarded from روزنامه ایران
⭕️جزئیات حادثه مرگبار در تالار عروسی سقز
🔹لقمان، داماد این مراسم در گفت‌و‌گو با «ایران» در تشریح ماجرا مدعی شد بی‌توجهی و سهل‌انگاری مسئولان تالار باعث شد تا شبی که قرار بود بهترین شب زندگی‌ام باشد به خاطره‌ای شوم و تلخ تبدیل شود .ما حدود 700 میهمان دعوت کرده بودیم که در این حادثه 9 نفر از اعضای فامیل خودم و 2 نفر از اعضای فامیل همسرم قربانی شدند. پای خودم نیز در این حادثه شکست
🔹کارگران این تالار سیلندرهای گاز را داخل آب جوش گذاشته بودند تا فشار گاز برای گرمای تالار بیشتر شود که نشت گاز از یکی از شیلنگ‌ها باعث شد تا آتش زبانه بکشد و بسرعت سیم کابل برق را هم بسوزاند و باعث قطعی برق شود و همین مسأله هم باعث ترس و اضطراب میهمانان شد و این حادثه تلخ را رقم زد.
🔹شعله‌های آتش در ابتدا خیلی کوچک بود و میشد با یک کپسول آتش‌نشانی آن را خاموش کرد اما در این تالار حتی یک کپسول خاموش کردن حریق هم وجود نداشت و آتش بسرعت زبانه کشید.
🔹روز شنبه (امروز) حتماً شکایت خواهیم کرد. برای ما گرفتن حق قربانیان و مصدومان از همه چیز مهمتر است
#کامران_علمدهی
https://b2n.ir/738206
@irannewspaper
🔹لقمان، داماد این مراسم در گفت‌و‌گو با «ایران» در تشریح ماجرا مدعی شد بی‌توجهی و سهل‌انگاری مسئولان تالار باعث شد تا شبی که قرار بود بهترین شب زندگی‌ام باشد به خاطره‌ای شوم و تلخ تبدیل شود .ما حدود 700 میهمان دعوت کرده بودیم که در این حادثه 9 نفر از اعضای فامیل خودم و 2 نفر از اعضای فامیل همسرم قربانی شدند. پای خودم نیز در این حادثه شکست
🔹کارگران این تالار سیلندرهای گاز را داخل آب جوش گذاشته بودند تا فشار گاز برای گرمای تالار بیشتر شود که نشت گاز از یکی از شیلنگ‌ها باعث شد تا آتش زبانه بکشد و بسرعت سیم کابل برق را هم بسوزاند و باعث قطعی برق شود و همین مسأله هم باعث ترس و اضطراب میهمانان شد و این حادثه تلخ را رقم زد.
🔹شعله‌های آتش در ابتدا خیلی کوچک بود و میشد با یک کپسول آتش‌نشانی آن را خاموش کرد اما در این تالار حتی یک کپسول خاموش کردن حریق هم وجود نداشت و آتش بسرعت زبانه کشید.
🔹روز شنبه (امروز) حتماً شکایت خواهیم کرد. برای ما گرفتن حق قربانیان و مصدومان از همه چیز مهمتر است
#کامران_علمدهی
https://b2n.ir/738206
@irannewspaper
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 روایت شاهدان عینی از پیشامد سقز/ خبری از انفجار گاز نبود
🔹مسئولان دولتی در استان کردستان و شهرستان سقز دلیل اصلی این پیشامد را ترکیدن کپسول گاز مایع اعلام کردند ولی شاهدان عینی میگویند تنها آتش گرفتن یک شیلنگ عامل اصلی وقوع این رویداد دلخراش بوده است.
🔹پس از سقز این بار در یک مراسم عروسی در خراسان رضوی ۵۵ تن دچار گازگرفتگی شدند و در ادامه رییس مرکز مدیریت اورژانس و فوریت‌های پزشکی استان فارس هم اعلام کرد در یک تالار عروسی در شهرستان مرودشت "۲۵ تن بر اثر گاز گرفتگی" راهی بیمارستان شدند، یعنی کمتر از ۲۴ساعت در ۳ شهر گاز گرفتگی و آتش سوزی پیش آمده است!
جای تاسف است مسوولان تالارهایی که سالانه میلیاردها تومان از قبل چنین مراسم هایی دارآمد دارند بهترین لحظه زندگی جوانان را تبدیل به خاطره ای تلخ و ناگوار می‌کنند بی مسئولیتی، ایمن نبودن وسایل گرمایشی، نبود کپسولهای آتش نشانی و در کنار آن آموزش ندیدن شهروندان برای واکنش در چنین مواردی دلیل چنین رویدادهای تلخی است. چنین پیشامد هایی قابل پیش گیری هستند ولی به شرطی که قوانین سخت گیرانه تر و با ضمانت اجرایی بر این اماکن اعمال شود.
@iranban_kord
🔹مسئولان دولتی در استان کردستان و شهرستان سقز دلیل اصلی این پیشامد را ترکیدن کپسول گاز مایع اعلام کردند ولی شاهدان عینی میگویند تنها آتش گرفتن یک شیلنگ عامل اصلی وقوع این رویداد دلخراش بوده است.
🔹پس از سقز این بار در یک مراسم عروسی در خراسان رضوی ۵۵ تن دچار گازگرفتگی شدند و در ادامه رییس مرکز مدیریت اورژانس و فوریت‌های پزشکی استان فارس هم اعلام کرد در یک تالار عروسی در شهرستان مرودشت "۲۵ تن بر اثر گاز گرفتگی" راهی بیمارستان شدند، یعنی کمتر از ۲۴ساعت در ۳ شهر گاز گرفتگی و آتش سوزی پیش آمده است!
جای تاسف است مسوولان تالارهایی که سالانه میلیاردها تومان از قبل چنین مراسم هایی دارآمد دارند بهترین لحظه زندگی جوانان را تبدیل به خاطره ای تلخ و ناگوار می‌کنند بی مسئولیتی، ایمن نبودن وسایل گرمایشی، نبود کپسولهای آتش نشانی و در کنار آن آموزش ندیدن شهروندان برای واکنش در چنین مواردی دلیل چنین رویدادهای تلخی است. چنین پیشامد هایی قابل پیش گیری هستند ولی به شرطی که قوانین سخت گیرانه تر و با ضمانت اجرایی بر این اماکن اعمال شود.
@iranban_kord
🔻ازدحام و ترس جمعیت عامل اصلی در حادثه سقز! اگر در ازدحام جمعیت گرفتار شدیم، چه کار کنیم؟👆
🔹شهردار سقز: متاسفانه ازدحام شدید جمعیت و همچنین حضور ماشین های مختلف باعث شد تا روند امداد رسانی با مشکل مواجه شود. این هجوم افراد به دلیل ترس از آتش سوزی بیشتر، باعث می شود تا افراد زیر دست و پا مانده و متاسفانه در نهایت ۱۱ نفر کشته و بیش از ۴۰ نفر زخمی می شوند./مهر
@iranban_kord
🔹شهردار سقز: متاسفانه ازدحام شدید جمعیت و همچنین حضور ماشین های مختلف باعث شد تا روند امداد رسانی با مشکل مواجه شود. این هجوم افراد به دلیل ترس از آتش سوزی بیشتر، باعث می شود تا افراد زیر دست و پا مانده و متاسفانه در نهایت ۱۱ نفر کشته و بیش از ۴۰ نفر زخمی می شوند./مهر
@iranban_kord