ایران آزاد و آباد (مهدی نصیری)
53.4K subscribers
4.22K photos
2.06K videos
38 files
6.9K links
یادداشتهای مهدی نصیری پژوهشگر دین و فعال سیاسی و مقالات و مطالب انتخابی از دیگران.
از این که فرصت گفتگو و پاسخ به پیامهایتان را ندارم پوزش می خواهم.

پیام به مهدی نصیری
@mahdinasiri238

تماس برای آگهی
@Hmostafavy

حساب جدید اینستاگرام
@mahdi.n1342
Download Telegram
Forwarded from جامعه‌شناسی گروه‌های اجتماعی (فریبا نظری)
📝📝« فردای رأی گیری با دولت خاکستری »


✏️جمعه پانزدهم تیر ۱۴۰۳ رأی گیری چهاردهمین دوره ریاست جمهوری نهایی شد و مسعود پزشکیان به عنوان رییس‌جمهور منتخب با مشارکت ۴۹ درصد از ایرانیان دارای شرایط رأی، تعیین گردید.
از امروز شانزدهم تیر ۱۴۰۳، دو روز مانده به بیست و پنجمین سال‌روز اعتراضات جنبش دانشجویی و رخدادهای خشونت‌بار کوی دانشگاه در سال ۱۳۷۸؛ هم‌چنان مشکلات و بحران‌های ایران تداوم دارد:

1️⃣ فقر، تورم، رکود، بی‌ارزشی پول ملی، #فلاکت_اقتصادی و دوری از زندگی معمولی برای بسیاری از ایرانیان
2️⃣ فاصله و بی‌اعتمادی میان ملت و حاکمیت
3️⃣ فساد سیستماتیک اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی
4️⃣ انواع خشونت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی؛ همراه با فضای بسته و کنترل‌گر پیامد این خشونت، احساس خشم انباشت شده‌ی ناشی از ظلم و خسارت انکار شده و بی‌پاسخ مانده‌ی معترضین سه دهه‌ی اخیر از کوی طلاب مشهد در سال ۱۳۷۳ تا جنبش #زن‌زندگی‌آزادی
5️⃣ سیاست خارجی پرتنش و شکاف گفتمان و باورهای میان حاکمیت و ملت در این حوزه
6️⃣ استمرار مهاجرت فردی و گروهی ایرانیان به خارج از کشور
7️⃣ از بین رفتن محیط زیست ایران و تداوم ابربحران‌ های این حوزه
8️⃣ افزایش نابهنجار آسیب‌های فردی و اجتماعی
9️⃣ تبعیض و بی‌عدالتی بر گروه‌های مختلف به حاشیه رانده شده‌ی: زنان، اقوام، مذاهب، فرودستان اقتصادی و اجتماعی مانند: بازنشستگان، کارگران، معلولان
🔟 فیلترینگ رسانه‌ای
و از همه مهم‌تر، تداوم #دولت_سایه
 
✏️اما یک تفاوت آشکار ایجاد شده و آن پیام #تحول_جویی عمیق و گسترده در ساختار نظام حکمرانی این سرزمین است که از سوی بخش زیادی از جامعه با صدای رسا و آشکار، اعلام شده است. مخالفت و #نه_معنادار اعلام شده‌ی بیش از نیمی از ایرانیان واجد شرایط رأی به چیستی #راهبردهای اداره‌ی کشور در سطوح مختلف و کارکردهای آن.

⬅️ ایران وارد دوره اجرایی #دولتی_خاکستری شده که رییس منتخب آن خود را اصلاح‌طلب نمی‌داند اما برخی حامیان سیاسی آن اصلاح‌طلبانی خاکستری هستند که از گفتمان اصلاحات و تحول‌جویی دوری گزیده و حتی تحول‌جویان را مورد عتاب و سرزنش قرار داده و می‌دهند. این گروه استمرارطلبی را برگزیده‌اند و نهایت مقصود و آرمان خود را در تغییراتی خرد و حداقلی بدون خدشه و تحول در قواعد و سیاست‌های نظام حکمرانی موجود، می‌دانند.
دولتی که با رأی مشارکت کنندگانی مسئولیت اجرایی کشور را بدست آورده که از ترس یک دولت بنیادگرای افراطی‌، بپای صندوق رأی رفته‌اند. چنان‌که گزاره‌ی محوری تبلیغات ستادهای انتخاباتی آن نیز بر همین #سیاست_ترساندن جامعه از رقیب استوار بود. گرچه مشخص نیست چه میزان از سیاست‌های #گفتمان_بنیادگرای ایدئولوژیک موجود و نهادینه شده در ساختارهای قدرت و نیز مداخلات دولت سایه را می‌تواند یا می‌خواهد تغییر دهد.
 
✍️ فریبا نظری
۱۶ تیر۱۴۰۳ 



#تحول‌جویی
#کوی_دانشگاه_۷۸
#بنیادگرایی_نهادینه‌_شده
#زندگی_معمولی
#دولت_خاکستری


https://t.me/Sociologyofsocialgroups
✳️✴️ تبعات غفلت از هوش مصنوعی

محمود سریع‌القلم

کشورهایی که از هوش مصنوعی در حوزه‌های مختلف، از اقتصاد گرفته تا آموزش، استفاده نمی‌کنند، از تمدن بشری عقب خواهند ماند.

🔸جوامع محروم از نظم و تمرکز فکری، در به‌کارگیری هوش مصنوعی عقب‌تر خواهند ماند.

🔸حدود ۱۵۰ سال پیش انسان‌ها در طول عمرشان ۱۲۴ هزار ساعت (حدود ۷۰ درصد از وقت‌شان را) کار می‌کردند.

🔸این میزان در سال ۱۹۸۰ به ۷۰ هزار ساعت رسید. در حال حاضر مردم ۵۰هزار ساعت مشغول کار هستند که این موضوع نتیجه توسعه فناوری و تکنولوژی است.

🔸به سرمایه‌گذاری‌های جدی کشورهای همسایه از جمله امارات و عربستان نگاه کنید.

🔸تا زمانی که تعاملات بین‌المللی ایران به حالت عادی بازنگردد، تحرک و توسعه‌ای را در اقتصاد شاهد نخواهیم بود.

🔸هوش مصنوعی در تولید خدمات و کالاهای جدید پیشرو خواهد بود و اثر منفی بر کار نخواهد داشت.

🔸همچنین بیشترین اثر مثبت این فناوری مربوط به حوزه سلامت و بهداشت است.

#سیاست_شناسی
🆔 @Politicology
📝📝« تهران، شهر بی دفاع! »


🔵 تهران، بزرگترین شهر و پایتخت ایران است که بیش از ۱۰ درصد از جمعیت کشور را در خود جای داده است. طبق سرشماری ۱۳۹۵، تهران ۸.۷ میلیون نفر در شهر و ۱۵ میلیون نفر در کلان شهر خود جمعیت داشته است.
یک نظرسنجی سلامت روان از جمعیت تهران در ۱۳۸۸ انجام شده که نشان داد ۳۴.۷ درصد از ساکنان تهران از اختلالات روانی رنج می‌برند. همچنین تخمین زده شد که نزدیک به ۲ میلیون شهروند تهرانی به خدمات بهداشت روان نیاز دارند. جدیدترین مطالعه اما سال گذشته میلادی در bmcpsychiatry منتشر شد و اساتید دانشگاه علوم پزشکی تهران (محبوبه بهرامی، آرش جلالی و همکاران) یک بررسی اپیدمیولوژی در این باره از ساکنان پایتخت داشتند. نتایج نهایی این پژوهش نشان می‌دهد که شیوع #اختلال_روان در ایران نسبت به یک دهه قبل آن #روند_افزایشی داشته و تقریباً ۳۷.۱ درصد از ساکنان شهر تهران از مشکلات سلامت روان رنج می‌برند (۴۵ درصد زنان و ۲۸ درصد از مردان). بیشترین بروز MHD در گروه‌های سنی ۲۵ تا ۳۴ و بالای ۷۵ سال مشاهده شد. شایع‌ترین اختلالات سلامت روان هم افسردگی (۴۳ درصد)، اضطراب (۴۰ درصد)، اختلال روان‌تنی (۳۰ درصد) و اختلال عملکرد اجتماعی (۸.۱ درصد) بودند ( ادامه گزارش را در دنیای اقتصاد ۵ اسفند۱۴۰۲بخوانید).

🔹برخی از مهم‌ترین مشکلات و بحران‌های این شهر افسرده و ناامن را با هم مرور می‌کنیم:

آلودگی‌ هوا
ترافیک، نابسامانی آمد و شد و حمل و نقل
آلودگی دیداری و شنیداری در قالب صحنه‌ها و عبارات استرس‌زا و اندوه آور مانند پیکرهای زخم خورده و خونین، توصیه‌های اخلاقی #جنسیت_زده، تبلیغات مصرف گرایانه‌ی حقارت آمیز قسطی با تقلید ناشیانه از کشورهای دیگر، پارچه‌های سیاه و تبلیغات مجالس واعظان و مداحان و کارناوال های غیر مردمی و دولتی با #نمایش عزا و شادی ایدئولوژیک 
نبود ایمنی و مدیریت در بحران‌های طبیعی هم چون سیل، زلزله، طوفان، برف و سرمای زیاد، قطع ناگهانی برق و آب، انفجار و آتش سوزی گسترده
نبود ایمنی و #مناسب_سازی شهری برای گروه‌های در معرض آسیب مانند کودکان، معلولان، سالمندان، زنان، رهاسازی پروژه‌های شهر دوستدار کودک و سالمندان
فرونشست زمین و بافت فرسوده شهری
کمبود انرژی در فصول مختلف سال
سازه‌های ناایمن به‌ویژه در مراکز عمومی آموزشی، درمانی و تفریحی
آسیب‌های اجتماعی نظیر سرقت، زورگیری، کودکان کار، خرید و فروش مواد مخدر، اعتیاد، روسپی‌گری، تکدی‌گری، زباله گردی
افزایش فقر و شکاف طبقاتی، مشاغل کاذب و غیر رسمی
نبود دسترسی به #مسکن_ارزان و مناسب به‌ویژه در حاشیه‌ی پایتخت
فساد سیستماتیک اداری و سیاسی و اقتصادی در ارکان و زیرمجموعه‌‌های مدیریت شهرداری
و از همه مهم‌تر مدیریت سیاست‌زده و  ایدئولوژیکی که پایتخت را تبدیل به میدان منازعات قدرت و جناحی نموده است.

✏️ تهران، شهر بی‌دفاعی است که تقریباً سه دهه در چنبره‌ی سیاست زدگی و نردبانی برای ورود به مناسبات قدرت گرفتار آمده و از #توسعه تنها #تقلیدی_ناشیانه_و_ناقص را به ساکنان خود، هدیه داده است.
پایتختی رها شده با مدیریت بد و ایدئولوژیک که در هجوم انواع آلودگی‌ها و عوامل آسیب رسان؛ محاصره‌ شده است.
کلان شهری که افسردگی آن را فراگرفته و نیاز به احیای اورژانسی دارد تا شهروندانش به زندگی معمولی برگردند.
تهران، نیازمند نور و سپیدی است تا از تاریکی دروغ و تیرگی فساد رهایی یابد و شهروندانش بتوانند به زندگی لبخندی دوباره بزنند.

✍️ فریبا نظری
۲۷ تیر ۱۴۰۳




🖇️ برای مطالعه‌ی بیشتر، تحلیل های زیر را بخوانید 👇👇
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/1375
📍تهران ام‌القرای جهان اسلام یا ابرشهر افسرده؟

https://t.me/Sociologyofsocialgroups/1520
📍مصرف آلودگی در ایران


#کلان‌_شهر_تهران
#تهران_شهر_بی‌دفاع
#سیاست_زدگی
#فساد_سیستماتیک
#مدیریت_شهری
#زندگی_معمولی

https://t.me/Sociologyofsocialgroups
📘بازارستیزی: از نقد پاپ کالچر تا افتتاحیۀ المپیک پاریس
(۲/۲)
✍🏻 #مهرپویا_علا

🍂
اما از نیمۀ قرن بیستم تا امروز، چه اتفاقی در اردوگاه «چپ‌گرایی» افتاده‌است که خود فعالانه به جان نمادهای فرهنگی افتاده‌اند و گاهی حتی اقدام به تخریب و آسیب فیزیکی رساندن به اشیای تاریخی و فرهنگی می‌کنند و نام‌هایی از قبیل «تابوشکنی، سنت‌شکنی، دفاع از اقلیت‌های تحت ستم و دفاع از محیط زیست» بر روی عملشان می‌گذارند؟

🍂 البته اگر سراسر تاریخ سوسیالیسم را در سراسر جهان در نظر بگیریم، چنین تخریب‌هایی بی‌سابقه نیستند. در جریان رویدادهای موسوم به «کمون پاریس» در ۱۸۷۱، کاخ چند صد سالۀ تویلری که میزبان رویدادهای مهم تاریخ فرانسه بود، به‌طور کامل در آتش سوخت و از صحنۀ روزگار محو شد. آتش به جان موزۀ لوور هم افتاده بود و میان جمعیت اختلاف پیش آمد که آیا باید اجازه دهند موزه با تمام آثار ارزشمند آن در آتش بسوزد، یا آتش را خاموش کنند. خوشبختانه در آن زمان پاریس آتش‌نشانی داشت و آتش به‌موقع مهار گردید.

🍂 در قرن بیستم یکی از تفریحات مائو در جریان «انقلاب فرهنگی» وادار کردن علاقه‌مندان و متخصصان میراث فرهنگی به تخریب آثار فرهنگی و تاریخی چین با دستان خودشان بود!

🍂 بااین‌همه، در غرب بیشتر باورمندان به جنبش سوسیالیستی و مارکسیسم، از اقشار متوسط به‌ بالا و گاه مرفه جوامع خودشان به شمار می‌آمدند و در نتیجه، اهمیت زیادی برای فرهنگ و هنر قائل بودند؛ حتی می‌توان گفت نگاه از بالا و متکبرانه‌ای به ذائقۀ فرهنگی تودۀ مردم داشتند. پس چرا بسیاری از هواداران همان جریانی که پاپ کالچر را تحقیر می‌کرد - نگاهی که در ایران در قالب اصطلاح «مبتذل» ترجمه شد و جا افتاد - امروز مراسمی را که در افتتاحیۀ المپیک پاریس برگزار شد، جزو افتخاراتش می‌داند؟

🍂 در اینجا من قضاوت زیبایی‌شناختی دربارۀ این مراسم یا به‌طور کلی تولیدات فرهنگی جریان موسوم به ووک نمی‌کنم. زیبایی امری شخصی و ذهنی است. بسیار دشوار می‌توان معیار عینی برای مقایسۀ آثار هنری و تولیدات فرهنگی ذکر کرد، اما نکته اینجاست که مسئلۀ جریان چپ در نقد تولیدات فرهنگی که به «سرمایه‌داری متأخر» نسبت می‌دادند هم از نوع زیبایی‌شناختی نبود. مشکل‌شان با به تعبیر آدورنو، فیلسوف نئومارکسیست آلمانی، «صنعت فرهنگ» تنزل یافتن ذائقۀ هنری مردم نبود. امروز نمی‌توان گفت اگر شخص آدورنو زنده می‌ماند و تولیدات فرهنگی جریان موسوم به ووک را می‌دید چه نظری می‌داد.

🍂 اما مسلم است که قضاوت‌های این جریان در طول چند دهه کاملاً تغییر کرده‌است. خود سردمدار چیزی شده‌اند که قبلاً محکوم می‌کردند و دسیسۀ شرکت‌های بزرگ و «سرمایه‌داری متأخر» می‌دانستند. این را ما نمی‌توانیم با زیبایی‌شناسی توضیح دهیم. این بحثی سیاسی است. مراسم افتتاحیۀ المپیک را دولت‌ها برگزار می‌کنند و عمدۀ هزینۀ آن را می‌پردازند. انتخاب طراحان این مراسم انتخابی سیاسی است. چنین مراسمی نمی‌تواند، چنانکه مدافعان آن می‌گویند، نماد آزادی در یک کشور باشد. آزادی در تقابل با دولت بعنوان مرجع قدرت سیاسی یا احیاناً دیگر مراجع قدرت سیاسی معنی دارد.

🍂 برای مثال گروه‌های تروریستی یا مافیای محلی که دولت توان مهار کامل آنان را ندارد نیز تا حدی دارای قدرت سیاسی هستند. آزادی در تقابل با این قدرت‌های سیاسی معنا پیدا می‌کند. نقطۀ مقابل خشونت فیزیکی است. خود دولت بعنوان یک مرجع خشونت فیزیکی اگر از امری دفاع می‌کند و آن را ترویج می‌دهد، نمی‌تواند روی آن نام آزادی بگذارد - کاری که امروز دولت فرانسه انجام می‌دهد؛ مثلاً بسیار پیش می‌آید که دولت جمهوری اسلامی از برگزاری مراسمات مذهبی بعنوان آزادی که به «برکت انقلاب» بدست آمده‌است، یاد می‌کند.

🍂 صرف‌نظر از اینکه قبل از انقلاب هم - شاید به استثنای یکی دو سال آخر حکومت رضاشاه - امکان برگزاری این‌گونه مراسمات وجود داشت و حتی خود حکومت تا حدی آن‌ها را ترویج می‌کرد، اما این نامش هر چه باشد، آزادی به معنای سیاسی کلمه نیست.

🍂 آزادی زمانی وجود دارد که افرادی علی‌رغم میل دارندگان قدرت سیاسی، بتوانند مراسم خود را داشته‌باشند و اگر استقبال شد به‌تدریج رشد کنند. بسیاری از جشنواره‌های فرهنگی و هنری غربی از این نوع‌اند. مستقل از دولت شکل گرفتند، رشد یافتند و جهانی شدند².

🍂 این اتفاقی‌ست که خارج از حیطۀ دولت و در مناسبات بازار می‌افتد و این چیزی‌ست که بسیاری با آن مشکل دارند: با آزادی به معنای دقیق و سیاسی کلمه، و نه آزادیِ جماعتی خاص که قدرت سرکوب دیگران و هزینۀ منابع برای خود را دارد و نام شرایط به‌نظر خودشان مطلوبی را که در آن قرار دارند، آزادی می‌گذارند. آنچه ما باید بخواهیم آزادی به معنای سیاسی و درست کلمه است.

۱. صادق طباطبایی، خواهرزادۀ امام موسی صدر و مسئول برگزاری رفراندوم ۱۲ فروردین ۵۸، این کتاب را به فارسی ترجمه کرد.


#نقد_چپ #سیاست


🌾 @Naqdagin
۰✴️❇️ عاقبت مدیریت یکی از مهم‌ترین نیازهای مردم

حجم تبلیغات و عرضه استارلینک زیاد شده و قیمت‌ها نیز به‌نسبت اوایل رقابتی‌تر شده است. به زودی بخش بزرگی از کاربران از اینترنت واقعی استفاده می‌کنند و دولت نیز از درآمد پهنای باند و مالیات محروم می‌شود. عاقب مردم‌آزاری، تقلب و کم‌فروشی، همین است.  توییت پوریا آسترکی/ فعال حوزه آی‌تی


۱ #سیاست_شناسی
🆔 @Politicology
❇️ "حلیمه یعقوب" رییس جمهور مسلمان سنگاپور بود که هنگام تصدی پست دولتی گفت:

"من حلیمه یعقوب، بنده ای از بندگان خدا هستم و از خدا می ترسم. هر کس می خواهد با من برای مردم سنگاپور کار کند، من به خاطر خدا، خواهر او هستم. تصمیم و هم و غم من، بالا بردن سطح زندگی شهروندان سنگاپور است و نه چیز دیگر".

🔰دستاوردهای دوران ریاست جمهوری ایشان:

🔸افزایش درآمد سنگاپور به ۲تریلیون دلار
🔸افزایش درآمد هر شهروند در سال به ۸۵ هزار دلار
🔸 گذرنامه سنگاپور ارزشمندترین گذرنامه در جهان
🔸کاهش بیکاری به یک درصد
🔸انجام ده هزار پروژه بسیار بزرگ
🔹به صفر رساندن فساد
🔸حذف مالیات از تمام محصولات
🔸افزایش درآمد ملی به نسبت ۵ تریلیون مازاد


#سیاست_شناسی
🆔 @politicology
✴️❇️ مگر فرمان دست ما مردم بوده است!؟؟

ابوترابی‌فرد، امام جمعه تهران: " با این فرمان حتی یک درصد، امکان اداره کشور را نداریم"

محسن زینلی‌پور

بیدار شدن این آقایان به خودی‌خود امر مبارکی است و باشد که به تغییر و اصلاح نیز منجر شود. اما حال که حقایق تا این حد بر این بزرگواران آشکار و بدیهی شده است، خوب است که با خودشان به پرسش‌های زیر کمی فکر کنند:
🔺مگر فرمان دست مردم و شایستگان و نخبگان واقعی بوده که به اینجا رسیده؟
🔺این بحران‌های انباشته را نخبگانی که هشدار دادند، مانند سعید مدنی الان کجا هستند؟
🔺متخصصان امور و عامه مردم دقیقا چگونه باید اعلام می‌کردند که خواهان اصلاح هستند، که تا به امروز نکرده‌اند؟
🔺تصمیم برای تغییر و اصلاح موًثر و چرخاندن همین فرمان که میفرمایید، اصولا چقدر در حیطه‌ی قدرت و اختیار این مردم و آن متخصصان و نخبگان بوده؟
🔺دلیل کسری بودجه مخاطبان بینوای تلویزیون هستند یا تصمیم‌گیرانی که دهها موسسه و نهاد و سازمان را انگل‌وار به جان بودجه‌ی کشور انداخته‌اند؟
🔺منابع بزرگ کشور چگونه و کجا و برای چه کاری تلف شده که صرف زیرساخت‌های بخش انرژی نشده و امروز کمبود برق و بنزین داریم؟
🔺تحریم‌های کمرشکن و بنیان‌براندازی که کشور و ملت را به خاک سیاه نشانده و بحران‌های بسیاری را سبب شده دقیقا برای چیست و چه کسانی آن را نعمت و فرصت خوانده‌اند؟
🔺ضرر اصلی ناشی از این بحران‌ها و این دست‌فرمان در امر حکمرانی را چه کسانی و به بهای چه چیزی پرداخته‌اند؟
🔺از چهار مرحله لازم برای حل یک بحران شامل: اول شناخت مساله و ریشه‌ها، دوم طراحی نظام حل مساله و شناخت ملزومات آن، سوم تامین نیازمندی‌ها و زمینه‌های لازم و چهارم اجرای دقیق و بدون عیب برنامه‌ برای حل مساله، در حال حاضر سیستم مدیریت کشور، مشغول کدام یک از این مراحل چهارگانه است؟
🔺آیا آنچه را که امروز ایشان در آینه دیده، نخبگان و دلسوزان این کشور در دهه‌های پیش در خشت خام ندیده و بارها فریاد نزده‌اند؟
🔺و مهمترین پرسش اینکه: حال که با فشار فزاینده‌ی بحران‌ها بیدار شده‌اید، به جز گفتن چنین بدیهیاتی در تلویزیون، چه برنامه‌ و اقدام دیگری برای بهبود وضع موجود دارید؟

#سیاست_شناسی
🆔 @Politicology
❇️✴️ ترور شخصیت، میراث شوم چپ ایرانی....؛

🔰شروع اندیشهٔ ترور شخصیت مخالفان به‌طور سیستماتیک را باید از شهریور ۲۰ و تشکیل حزب تودهٔ ایران دانست.
حزب توده که توسط بقایای گروه ۵۳ نفر تشکیل شده بود را می‌توان منسجم‌ترین و بزرگ‌ترین حزب کمونیستی خاورمیانه دانست. اصول سازمانی و تشکیلات بوروکراتیک در این حزب به‌شدت قوی و قدرت بسیج توده‌ها را به‌طور زیادی دارا بود. این حزب برای تبلیغ و نشر اندیشه‌های خویش چندین و چند روزنامه تٲسیس نمود. از جمله روزنامهٔ مردم و دنیا. نشریهٔ دنیا بیشتر به مسائل تئوریک حزب می‌پرداخت و روزنامهٔ مردم راهی برای ارتباط با توده‌ها بود از همان بدو شکل‌گیری حزب و شروع به کار، فحاشی‌ها و ناسزاهای آن نثار تمام شخصیت‌های ملّی و غیرملّی شد از قوام و مصدق و محمدرضاشاه گرفته تا سیدضیا و جمال امامی و مسعودی و .... تقریباً شخصیتی نبود که از حمله‌های این حزب در امان مانده باشد تنها استثنا اعضا و سمپات‌های حزب بودند آن هم تا زمانی که در موضع‌گیری‌هایشان زاویه‌ای با نظر شورای مرکزی حزب پیدا نکرده باشند.

به دنبال غائلهٔ آذربایجان و دستور مستقیم شوروی به اعضای حزب مبنی برحمایت از فرقهٔ جدایی‌طلب پیشه‌وری ( جهانشاه‌لو، ۱۰۸:۱۳۸۸) بعضی از اعضای اصلی از حزب بنا بر علایق میهن‌پرستی خویش جدا شده و از این عمل آن‌ها اعلام برائت نمودند. مهم‌ترینشان خلیل ملکی بود تا پیش از آن ملکی از دید توده‌ای‌ها رفیق و هم‌سنگر و مبارز راه آزادی بود ولی به یکباره تبدیل به عامل امپریالیست و دشمن شد و حزب در بیانیه‌ای وی را جاسوس انگلیس خواند طبری دربارهٔ ملکی چنین گفت:
«ملکی جاسوس و خائنی است که سرانجام به زباله‌دان تاریخ افتاد». در همین باره و حملهٔ بی‌امان توده‌ای‌ها به ملکی، وی بیان می‌دارد رنج و شکنجهٔ روحی‌ای که هم‌رزمان سابق من (توده‌ای‌ها) بر من تحمیل کرده‌اند خیلی کشنده‌تر از شکنجه‌های جسمانی‌ای است که در زندان به من داده‌اند و یا می‌توانند بدهند. (پیشداد و کاتوزیان ۵۰۸-۵۰۹) حزب با دیگر انشعاب‌کنندگان هم همین رویه را در پیش گرفت و شخصیت آن‌ها را لجن‌مال نمود. البته یادآوری این نکته لازم است که ایدئولوژی رسمی حزب توده ماركسیم-لننيسم بود و بر اساس آموزه‌های لنین، ترور سیاسی مخالفین نه‌تنها درست بلکه لازم است.

لنین دربارهٔ نقد و شیوهٔ آن می‌گوید زبان بخش‌های نقدشده می‌باید در خواننده نسبت به کسانی که به اینگونه اقدامات دست می‌زنند نفرت، دل‌زدگی و خشم برانگیزاند این زبان برای متقاعد کردن نیست، می‌خواهد صف دشمن را از هم بپاشاند نمی‌خواهد خطای مخالفان را اصلاح کند، می‌خواهد آنان را نابود و زمین را از لوث وجودشان پاک کند. سرشت این زبان چنان است که بدترین اندیشه‌ها و بدترین شک و تردیدها نسبت به مخالفان را در خواننده برمی‌انگیزاند.
(لنین مجموعه آثار جلد ۱۲، صص ۴۲۴-۴۲۵)

برشی از مقالهٔ ترور شخصیت، میراث شوم چپ ایرانی....
✍️ بهروز حسینی-از کتاب


#سیاست_شناسی
🆔 @Politicology
✴️❇️ چرا جدی نیستیم و هیچ مقوله‌ای را جدی نمی‌گیریم؟

🔰 چرا هیچ طرحی برای زیستن و اراده و تصمیمی برای چگونه زیستن‌مان نداریم؟


📌یکی از آسیب‌های فرهنگی که واجد آثار و نتایج بسیار منفی است، جدی‌نبودن ما است. اگر نگوییم در هیچ کاری، اما می‌توانیم بگوییم در اکثر موارد جدی نیستیم. جدی‌نبودن، یعنی نداشتن طرحی برای زیستن و یعنی فقدان تصمیم و اراده برای زیستن.
جدی نبودن نشانه‌هایی و نتایجی دارد. در این جا به شش نشانه‌ی آن اکتفا می‌شود.


۱. لودگی‌های تمسخرآمیز و جوک‌هایی که می‌سازیم. دردناک‌ترین و تلخ‌ترین رویداد را به جوک تبدیل می‌کنیم. ما با جوک، زندگی را سرکوب می‌کنیم. با جوک، بزرگترین و عمیق‌ترین سرمایه‌های فرهنگی و زیستن را دست می‌اندازیم. حتی دردهای جانکاه تاریخی‌مان را به تمسخر می‌گیریم، به‌جای آن که در باره‌شان بینیدشیم و  اراده‌ی معطوف به تغییرشان را داشته باشیم.

۲. پارادوکس اندیشیم و باورهای مبهم، متضاد و بلکه متناقض داریم.
حتی وقتی به این ابهام، تضاد و تناقض آگاهی می‌یابیم، به آسانی از کنارشان می‌گذریم. ما نمی‌توانیم باورهای متناقض خودمان  را به نقد بکشیم. از این‌رو تفکر نقادانه، اندیشیدن و اقامه دلیل، در میان ما رواج ندارد.


۳. وقایع و رویدادهای تلخ و گزنده‌ی زندگی فردی، جمعی و تاریخی، به پروژه‌ای برای اندیشیدن ما تبدیل نمی‌شوند. برای آن‌که واقعه‌ای به پرسش تبدیل شود ابتدا باید نظرما را جلب کند. وقتی می‌گویم نظر ما را جلب کند یعنی آن را به‌منزله‌ی مسئله‌ای مهم برای اندیشیدن و تاملات نظری تلقی کنیم.

۴. ما کتاب نمی‌خوانیم زیرا امر معرفت برای ما مهم نیست. گویی هیچ پرسشی در وجودمان رخنه نمی‌کند، جوانه نمی‌زند و پرسشی از خود و از جهان نداریم.

۵. پایین‌بودن میزان کارمفید و بهره‌وری از زمانی که در طول یک شبانه‌روز داریم. کارها پیش نمی‌رود، به‌تعویق می‌افتد زیرا در انجامش جدی نیستیم. بطالت، محصول زمان‌هایی است که زیستن را باری به هر جهت سپری می‌کنیم و فرصت‌ها را در رودخانه‌ی زمان می‌ریزیم. سپس بر سر همین جوی زمان می‌نشینیم و گذر عمر را و به سخن دیگر، برباد‌دادن عمر را می‌نگریم.

۶. با الگوی دیگران زندگی می‌کنیم. آن کس که زندگی را جدی نمی‌گیرد، الگویی برای زیستن ندارد. اما او محکوم به زندگی است و نیازمند الگویی برای بودن. در این وقت است که کار سهل اما بدعاقبتی را پیش می‌گیرد. او با پای دیگران راه می‌رود، در الگوی دیگران می‌زید و تقلید را پیش می‌گیرد. زیستن در الگوی دیگران، زیستنی برده‌وار و تسلیم خود به دیگری است.

علی زمانیان

#سیاست_شناسی
🆔 @Politicology
❇️✴️  انسان توسعه‌یافته کیست!؟

سید مصطفی گنجی


۱. انسان توسعه‌يافته، انسانی است كه به حقوق و تكاليف مدنی خود آگاه است. وظايف خود را عمل می‌كند و حقوق خود را مطالبه می‌كند.

۲. انسان توسعه‌يافته، اعتماد به‌نفس منطقی دارد.
به توانايی‌های انسانی‌اش باور دارد، خودش را محيط بر مسائل زندگی‌اش می‌داند و می‌فهمد كه انسان موجودی خلاق و مبتكر و توانمند است. می‌داند كه در درون انسان، نيرویی وجود دارد كه اگر اراده كند می‌‌تواند همه مشكلات را با تعقل و تدبير، حل و فصل كند.

۳. انسان توسعه‌يافته، مهربان و آرام است. خوب گوش می‌كند. خوب فكر می‌كند. با عجله سخن نمی‌گويد، وقتی با او برخورد می‌‌كنی، امواج آرام‌بخش و مهربانی، سراسر وجودتان را پر می‌‌كند.

۴. انسان توسعه‌يافته، از نياز به نمايش و تظاهر، عبور كرده است، در سخن گفتن اظهار فضل نمی‌‌كند و از چاپلوسی ديگران مشمئز می‌‌شود.

۵. انسان توسعه‌يافته، روحيه مشاركت‌پذيري، هم‌فكری و هم‌كاری با ديگران دارد. به تفكر جمعی و مشورت اعتقاد دارد، تقسيم كار را می‌‌فهمد، اصول مقدماتی مديريت را بلد است و كاملا باور دارد كه عقل كل نيست.

۶. انسان توسعه‌يافته، جوپذير نيست، در مقابل تبليغات زيان‌بار و يا كذب، روحيه پايداری و نگاه كارشناسی دارد. در گرداب تبليغات سوء قرار نمی‌گيرد و هر نگرشی را در قالب عقل و تجربه و مشورت به تجزيه و تحليل می‌گيرد و بعد تصميم می‌‌گيرد.

۷. انسان توسعه‌يافته، روحيه هم‌زيستی مسالمت‌آميز با جامعه دارد، با خودش سازگار و با محيط زندگی‌‌اش هماهنگ است، محيط زندگی‌‌اش را تغيير می‌‌دهد، اما با شرايط نمی‌‌جنگد.

۸. انسان توسعه‌يافته، به تندرستی جسمی و سلامتی روحی و روانی خود اهميت می‌‌دهد. ورزش می‌‌كند، تفريح می‌كند و به واقع زندگی می‌‌كند. نوع لباس پوشيدنش، روش گفتاری‌‌اش، منش كرداری‌‌اش و حتی نوع نگاه و چهره‌اش به‌گونه‌ای است كه مورد پذيرش اجتماع است و در همه امورات متعادل است.

۹. انسان توسعه‌يافته، اجازه می‌‌دهد ديگران حرف خود را تمام كنند. ياد گرفته است بيشتر سكوت كند تا حرف بزند. بيشتر بشنود تا بگويد.

۱۰. انسان توسعه‌يافته، به مطالعه و تحقيق اعتقاد دارد و كتاب می‌‌خواند.

۱۱. انسان توسعه‌يافته، برای كل جامعه و آينده آن تلاش می‌‌كند و نه صرفا برای گروه و اطرافيان يا قوم خود.

۱۲. انسان توسعه‌يافته، مرعوب مقامات اداری و حكومتی نيست. می‌‌داند كه اين مقامات تنها در سازمان مطبوع خود صاحب مقام هستند و در عرصه اجتماع همگی خدمت‌گزار شهروندان هستند.

۱۳. انسان توسعه‌يافته، بخش مهمی از زندگی خود را برای به‌جای‌گذاشتن ميراثی ارزشمند برای جامعه، طراحی می‌‌كند، مسئوليت كاری را كه در آن تخصص ندارد نمی‌‌پذيرد و مسئوليت كاری را به كسی كه در آن كار تخصصی ندارد نمی‌‌سپارد و اگر خواست ثروتمند شود، نهاد‌های دولتی و حكومتی را ترك می‌‌كند.

#سیاست_شناسی
🆔 @Politicology
❇️ رژیم مستبد

یدالله کریمی پور


اصولا جغرافیای سیاسی تمرکزی کانونی بر رژیم سیاسی ندارد؛ به سخن دیگر رویکردش نسبت به نظام های سیاسی، کمتر فلسفی و بیشتر بر پایه شاخص شناسی است. بر این اساس، هر رژیم سیاسی دارای ویژگی های زیر باشد، در ردیف نظام های استبدادی است:
۱- فرانسوا ولتر،‌ شاخصی ساده و کلیدی را در این زمينه عرضه کرده است: به آسانی می شود درک کرد که چه کسی زمام امور را دردست دارد: کمی بیندیشید و ببینید از چه کسی نمی توانید انتقاد کنید؟!؛
۲- ببینید درب زندان ها بر روی چه کسانی باز است؟ روشنفکران، میهن دوستان و دلسوزان، یا دزدان و اختلاسگران و وطن فروشان؟؛
۳- ببینید سلاح لشگریان و پاسبان بیشتر که را هدف گرفته است؟ دشمنان و اجنبی پرستان یا معترضان و تغییر خواهان؟؛
۴- ببینید سرمایه ها و هزینه ها به کدام سو روان است،‌ طبقه ندار و متوسط را هدف گرفته یا به سوی رودخانه های اغنیا و لاشخورها در جریان است؟
۵- ببینید مدارس و دانشگاه ها در چه وضعیتی هستند؟ بر چه آموزه هایی تمرکز می شود؟ معلمان در چه شرایط هستند؟ چه کارایی هایی دارند؟ برونداد این مراکز چیست؟


#سیاست_شناسی
🆔 @Politicology
در تقویم بزرگ خیانت‌های روسیه به ایران
❇️✴️ امروز را فراموش نمی کنیم

🖋سهند ایرانمهر

🔷 این درست است که نباید در گذشته ماند اما این به معنای فراموشی درس‌های آن نیست. امروز سالروز عقد پیمان آخال است ( رکورددار بیشترین میزان جدایی از خاک ایران)که بین ایران قاجار ناصری و امپراتوری روسیه منعقد و باعث‌شد آسیای میانه، خوارزم، خیوه، شرق مازندران و مرو، سمرقند و بخارا (شامل ترکمنستان و بخش‌های بزرگی از تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان و قزاقستان امروزی با بیش از ۱میلیون و ۲۲۶ هزار کیلومترمربع ) از ایران جدا شود. محمود محمود در کتاب تاریخ روابط ایران و‌انگلیس  به پیمان آخال میان ایران و روسیه هم اشاره می‌کند و می‌گوید:

🔷اشتباه طرف ایرانی «اعتماد بیش از حد» به وعده‌های روسیه بود. در جریان مذاکرات، تیم ایرانی به تصور اینکه روس‌ها در قبال امتیازاتی که از ایران می‌گیرند، دیگر به سمت تصرف بیشتر اراضی ایرانی نخواهند رفت، با شرایط روسیه موافقت کرد. این در حالی بود که روسیه پس از معاهده آخال همچنان به نفوذ خود در مناطق شمالی ایران ادامه داد و معاهده‌ هیچ‌گاه مانع توسعه‌طلبی روس‌ها نشد.

🔷منطقه‌ای که حتی پس از پیمان آخال و خارج از مفاد آن مورد دستبرد روس‌ها قرار گرفت روستای فیروزه بود. منطقه‌ای ییلاقی و تفریحی در ترکمنستان امروز که تا دوران‌پهلوی برای بازگرداندن آن تلاش شد اما سرانجام، ایران از دنبال کردن بازگرداندن مالکیت آن دست کشید.




#سیاست_شناسی
🆔 @Politicology
نظام توتالیتری در اوج تکاملش از این جهت چشمگیر است که شمارِ نوکرانِ حلقه به گوشش در سرتاسر جامعه بسیار زیاد است، اما این نوکران از این جهت با آن حامیان اولیه تفاوت دارند که حمایتشان از رژیم دلایل دیگری دارد؛ آنچه آنان را به حرکت درمی‌آورد دیگر شور و شوق نیست بلکه ترس است...
ایوان کلیما
روح پراگ


#سیاست_شناسی
🆔 @Politicology
❇️✴️ درباره اقدام آقای “مجتبی خامنه‌ای”

عبدالله ناصری

روز گذشته فرزند رهبر جمهوری اسلامی که در مظان رهبری سوم حکومت است با اعلام تعطیلی درس
خود، اذهان مردم و خصوصا کنشگران را به خود مشغول کرد.

خبر “مهم” بود.

دلالت اصلی سخنان ایشان، به نظرم، اعلان بی خبری “پدر” از این تصمیم بود. نگارنده گفتمان و نظرهای امنیتی اطراف پدیدار را باور ندارد. مسئله
با انفجارهای دستگاه های حزب الله ارتباطی ندارد، بلکه معتقدم این آقازادهٔ “آقا”!  با مشورت دستیارانش، تصمیم گرفته است برای اولین مرتبه “اتوریته رهبری” ‌خودش را نمایش دهد. در واقع این عمل آقا مجتبی ، ترجمان سخن رهبر در پاسخ به آقای کروبی در سال ۸۴ است که گفت: «خودش آقاست».
لذا پیش بینی می کنم رهبر فعلی در آینده نزدیک کناره گیری خواهد کرد و آقا مجتبی با نظر مجلس خبرگان‌‌ رسما رهبر سوم جمهوری اسلامی  خواهد شد.


#سیاست_شناسی
🆔 @Politicology
با اینکه به روی گنج منزل داریم
    بدبخت و فقیرتر ز ایرانی نیست

❇️✴️ مقایسه تکان دهنده ایران با اماراتی که اندازه یک استان ما هم نمی شود، اما صادرات غیر نفتی اش ۴۰ برابر کل فروش نفت ما است!

#سیاست_شناسی
🆔 @Politicology
Forwarded from سیاست شناسی
❇️✴️ مکتب عوام‌گرایی

روح‌الله اسلامی


🔻همه انسان‌ها با هم برابر هستند، منابع بی‌شمار است، همه باید سهم یکسانی داشته باشند، ثروتمندان همه ابزارهای قدرت را در اختیار دارند، جهان در دست سرمایه‌داران است و سیستم سرمایه‌داری عامل بدبختی بشر محسوب می‌شود.


🔻 اینها گزاره‌هایی است که در ابتدا درست به نظر می‌آید؛ اما چون در عمل پیاده می‌شود، جز ناکارآمدی و فساد نتیجه‌ای ندارد. در ابتدا پیام‌های سوسیالیسم چون ساده و مبتنی بر غریزه است، طرفداران زیادی جذب می‌کند و در سخنرانی‌های انتخاباتی و گرایش‌های حزبی پوپولیستی مطرح می‌شود. به محض آنکه نخبگان و فعالان سیاسی و احزاب استخوان‌دار با سابقه‌ای نباشند که واقعیت سیاست و اقتصاد را درک کرده باشند و مردم را آگاه کنند، سیاست به دست عوام‌گرایان خواهد افتاد. وقتی که سرمایه نباشد، امکانی برای ساختن و آبادانی وجود ندارد. سرمایه فعالیت دانشگاه‌ها را تضمین و پشتوانه مالیاتی برای امور حاکمیتی است. صاحبان سرمایه اغلب جویای راهکارهای خلاق هستند و بازار مبتنی بر رقابت، سلسله‌مراتب طبیعی بر جامعه حاکم خواهد کرد. شهروندان هر چه شعار دهند که باید برابر باشند، شعار آنها به‌دلیل بهبود وضع خود برای تحرک طبقاتی است؛ چرا که انسان‌ها هویت و زندگی خویش را بر تمایز و تفاوت تنظیم می‌کنند. شعارهای سوسیالیستی حتی زمانی که موفق شوند دشمنی به نام لیبرالیسم خلق می‌کنند و بدون آنکه مبانی، نهادها و فنون سیاست‌گذاری علمی را بدانند، تنها شعار می‌دهند.


🔻 سوسیالیسم منابع را می‌گیرد و بی‌حساب و کتاب آنها را توزیع می‌کند. در همه جوامع اشتهای سیری‌ناپذیری برای کسب منابع بدون زحمت وجود دارد. و این‌چنین مالکیت به خطر می‌افتد. مالکیت که از بین رود آنچه به فعالیت‌های اقتصادی، رقابت و تلاش خستگی‌ناپذیر در امر معاش مربوط است به سمت رانت‌خواری و سواری‌گیری مجانی حرکت می‌کند. هر گروه و صنفی خود را لایق امتیازها و بهره‌مندی‌ها فرض می‌کند؛ چون بازاری برای رقابت وجود ندارد و حکومت بزرگ در همه زمینه‌ها مداخله‌گر می‌شود. مرگ و زندگی و همه فعالیت‌های اقتصادی به‌صورت تصدی‌گری در اختیار حکومت است و این‌چنین است که جامعه به لحاظ قدرت اقتصادی و شهروندان به لحاظ اعتماد به نفس در غیبت مالکیت تنزل جایگاه پیدا می‌کنند. دولت قدرتمند و جامعه‌ای ضعیف با بوروکراسی مانع هر سیاست تحول‌خواهانه‌ای می‌شود. به تدریج منابع هدر می‌رود، کار و فعالیت‌های اصلی معیشتی ارزش خود را از دست می‌دهد، خدمات بی‌کیفیت می‌شود و در نهایت از دولتمردان تا شهروندان به انسان‌هایی ناراضی تبدیل می‌شوند. سوسیالیسم قواعد بازی منصفانه و رقابت طبیعی را به نفع بردگی و نابودی عزت نفس انسان‌ها به هم می‌زند.


🔻 هر کشوری که راه توسعه و سیاست‌گذاری‌های خود را بر مبنای اندیشه‌های مارکس قرار داد، نتوانست از سیاه‌چاله‌های فساد، استبداد، بوروکراسی سنگین و جامعه‌ای ضعیف خارج شود. سوسیالیسم آنچه طبیعی، سنتی و مبتنی بر قواعد تاریخی است بر هم می‌زند و به جای آن قواعد مبتنی بر عدم قطعیت را جایگزین می‌کند. اقتصاد برآمده از اندیشه‌های انتقادی و پسامدرن جز آشفتگی نتیجه‌ای نخواهد داشت و این رسم تاریخ است که با قواعد علمی نمی‌توان جنگید. منابع بی‌پایان نیستند، انسان‌ها در واقعیت به لحاظ سرمایه، هوش و توانایی نابرابر هستند و تنها رقابت سالم می‌تواند شایسته‌ها را در جایگاه بهتری قرار دهد. هرگونه مداخله سلیقه‌ای به اسم عدالت، دلرحمی، اخلاق که آن هم در پس ماجرا برآمده از منافع حزبی و صنفی است، تنها سیستم را از حالت تعادل خارج می‌کند. نتیجه سوسیالیسم خلق بوروکراسی قدرتمند و شهروندانی بی‌تفاوت است به‌ نحوی‌ که حکومت اغلب وظایف حاکمیتی خود را رها می‌کند و به تصدی‌گری در اقتصاد و سایر حوزه‌های شهروندی مشغول می‌شود.

#سیاست_شناسی
🆔 @Politicology
❇️✴️ رئال پولتیک به چه معناست؟

رئال پولیتیک (Realpolitik) یک اصطلاح در علم سیاست است که به معنای سیاست واقع‌گرایانه و عملی است. این رویکرد بیشتر به جای اصول ایدئولوژیک یا اخلاقی، بر عوامل اقتصادی و منافع ملی تأکید دارد.

از ویژگی‌های رئال پولیتیک می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

1. محوریت منافع ملی: در تصمیم سازی  سیاسی، منافع و امنیت ملی در اولویت قرار دارد.
2. عمل‌گرایی: به جای ایدئولوژی‌ها، بر روی واقعیت‌های موجود و شرایط عملی تأکید می‌شود.
3. توافق و سازش: در صورت لزوم، برای رسیدن به اهداف، ممکن است به توافق یا سازش با طرف‌های دیگر پرداخته شود.
4. اجتناب از احساسات: تصمیمات بر اساس تحلیل‌های منطقی و داده‌های واقعی اتخاذ می‌شود، نه بر اساس احساسات یا تصورات.

رئال پولیتیک معمولاً در سیاست خارجی و روابط بین‌الملل مورد استفاده قرار می‌گیرد و به دنبال اطمینان از بقای امنیت و قدرت کشورها در دنیای رقابتی است.

#سیاست_شناسی
🆔 @Politicology
🔸اگر رضا پهلوی خود را نماینده ملت ایران می‌داند، جریان‌های دیگر هم اعلام نمایندگی کنند! آزادی بیان و ادبیات اپوزیسیون مگر غیر از این باید باشد؟

🖌
#امید‌فراغت روزنامه‌نگار

🔸به عنوان یک روزنامه‌نگار
#وطن‌پرست و #ایران‌گرا، حق دارم بر اساس واقعیت و دیدن صحنه بازی، تحلیل و تفسیر کنم. بنابراین قصدم دفاع از این و آن و یا ردّ نیست. نکته این‌که، ایران امروز، تافته جدا بافته از نظام بین‌الملل نیست و حکمرانان فعلی آن نیز همین‌طور هستند. پس باید آنزیم هضم موافقت‌ها و مخالفت‌ها را داشت چرا که #سیاست، عرصه بازی قدرت و بدست آوردن و از دست دادن آن است و چنین رویه‌ای یک واقعیت بدیهی در تمام دنیاست. کدام حکمران و کشوری در دنیا وجود دارد که اپوزیسیون نداشته باشد؟

🔸اما درد آنجاست که در
سیاست و بازی قدرت، مردم نادیده گرفته شوند. درد و غم این است که بدون توجه به کشش، گرایش و ذائقه عموم، هر کسی بر اساس ظن و گمان فردی‌اش، از اعلام نمایندگی و ابراز وجود یک جریان سیاسی، به #وحشت افتاده و پیش پیش انواع و اقسام اتهام‌ها را می‌زنند. برای مثال مخالفان شاهزاده انتقاد می‌کنند به چه حقی خود را نماینده ملت #ایران دانسته است؟ پاسخ این است شما نیز خود را نماینده ملت ایران اعلام کنید! اما تخطئه کردن و کوبیدنِ بدون منطق یکدیگر چه دردی از دردهای ملت #ایران کم می‌کند؟ پس معنی و مفهوم آزادی بیان و عقیده چیست؟ معنی و مفهوم #رفراندوم #انتخابات‌آزاد #دموکراسی و #مردم‌سالاری چیست؟ اگر جریان‌های منتقد #شاهزاده، خود را نماینده مردم بدانند و ملت نیز به اصطلاح استقبال کند، آیا باید خواست و مطالبه مردم را نادیده گرفت؟

🔸  این که نه به دار و نه به بار است اما جریان‌هایی که دم از دموکراسی، مردم‌سالاری، انتخابات و ...می‌زنند اما تاب و تحمل یک حرف و کلام را ندارند، آیا از نظر مردم، قابل اعتماد به حساب می‌آیند؟ متاسفانه جریان‌های سیاسی
#چپ و راست، بدون این‌که متوجه شده باشند جامعه امروز ایران، به بلوغ و آگاهی‌های چندوجهی رسیده است، از ترس این‌که مبادا فلان جریان سیاسی، مورد اعتماد مردم باشد، آن‌چنان تیشه به ریشه ادبیات مدنی می‌زنند که اتفاقا باید از آنان وحشت داشت.

🔸
#جمهوری‌اسلامی فعلا بر مسند قدرت نشسته و در حال اعمال حکمرانی خودش است. نکته مهم این است در چنین فضایی مانند همه جای دنیا، موجودیت #اپوزیسیون یک امر بدیهی‌ست چرا که به مردم می‌گویند ما طرح و برنامه بهتری برای رفاه‌بخشی به زندگی چندوجهی‌تان را داریم. حکومت‌ها نیز موجودیت اپوزیسیون را به رسمیت می‌شناسند، چرا که خود نیز در برهه‌ای از تاریخ، اپوزیسیون بودند و بر همین اساس قدرت را بدست گرفتند. اما این‌که اپوزیسیون، به اپوزیسیون دیگری حمله تند و تیز کند که نباید خود را نماینده ملت به حساب آورد، دقیقا نشان از نقطه ضعف و عدم درک و شناخت صحنه واقعی بازی‌ست و نکته تلخ‌تر این‌که عدم به حساب آوردن قدرت عقلانیت، اراده، اختیار و انتخاب مردم است.

🔸اپوزیسیون واقعی و با کلاس یعنی این‌که اگر اکثریت ملت ایران در قالب شمارش و محاسبه مستدل، همین جمهوری‌اسلامی را انتخاب کردند باید به خواست مردم احترام بگذارند. نه این‌که بدون توجه به خواست و انتخاب مردم، آنان را با انواع و اقسام هجمه‌های غیر منطقی به رسمیت نشناخت!

🔸حرف پایانی این‌که همین‌طور که جمهوری‌اسلامی می‌تواند داعیه نمایندگی داشته باشد،
#شاهزاده‌رضاپهلوی هم می‌تواند خود را نماینده ملت ایران بداند و چپ‌ها، اصلاح‌طلبان، ملی‌مذهبی‌ها و دیگر جریان‌ها نیز می‌توانند. اما انتقاد کردن عجیب و غریب، چیزی جز نشان دادن ضعف و ترس نیست. ملت ایران‌دوست و #ایران‌خواه امروز با درک و شناخت تاریخ، روندها و واقعیت‌های امروز به درستی قد، قواره و مختصات واقعی به خود گرفته است. بنایراین احترام جریان‌های سیاسی نسبت به هم یعنی احترام به همه #ایرانیان، معنی و مفهوم می‌شود. پس وقتی هر کدام از جریان‌های سیاسی نمایندگی بخشی از مردم را دارند، بهتر است به جای نقد و انتقاد کردن بدون منطق، به دنبال درک و شناخت صحیحی از صحنه واقعی بازی قدرت باشند و ملت ایران را فصل‌الخطاب بدانند.

@Roshanfkrane
چرا ما مردم ایران حالمان بد است؟

#مصطفی_ملکیان

🔰اگر ما در ایران کنونی الان حالمان اینقدر بد است به خاطر این است که این ۴ تا را (خوشی، آزادی، برابری، عدالت)، هیچ‌کدام‌شان را نداریم.

🔻هیچ‌کدام‌شان را نداریم به لحاظ خوشی که خب اصلا کاریکاتور بدون شرح باید بگوییم دیگر. دیدید یک کاریکاتورهایی می‌کشند در کتابها بعد زیرش می‌نویسند بدون شرح، یعنی اینقدر این کاریکاتور واضح است که ما نباید زیرش یک عبارت هم بنویسیم. خب خوشی ما که این است.

🔻عدالت هم که خودتان می‌بینید آزادی هم ، همه اش را خودتان می‌بینید دیگر من چه بگویم برابری هم که همینطور، اما مطلب بر سر این است که کدام یک از اینها مهمتر است؟ کدام یک از اینها مهمتر است؟ اینجاست که می‌خواهم یک نکته ای را بگویم.

🔻اگر من رهبر یک کشور باشم، رئیس جمهور یک کشور باشم  نخست وزیر یک کشور باشم، خلاصه از سردمداران یک کشور باشم، شکی نیست که باید خوشی شهروندان در درجه اول برایم مهم باشد.

🔻خوشی چرا ؟ چون خوشی شهروندان نیازهای فیزیولوژیک و بیولوژیک را فراهم می‌کند که اینها در قاعده هرم نیازها قرار می‌گیرند. در قاعده مخروط. یعنی یک شهروند انتظارش، توقعش از کسانی که کشور را اداره می‌کنند این است که اول خوراک، نوشاک، پوشاک، مسکن، سوخت، استراحت، خواب، فراغت و تفرج را که نیازهای بیولوژیک و فیزیولوژیک ما هستند را فراهم بکند. اول اینها، بعد باید برود سراغ خواسته های دیگر، چون آن خواسته ها جنبه فیزیولوژیک شان کمتر است، جنبه بیولوژیک شان کمتر است. بنابراین نمی‌توانند رجال سیاسی به بهانه اینکه ما داریم یک چیز دیگری فراهم می‌کنیم این قسمتها را مغفول قرار بدهند و بگویند بله، شما گرسنه هستید، ولی ما داریم یک چیز دیگری فراهم می‌کنیم.

🔻من بارها از این مثال استقاده کردم که در دوران حکومت موسولینی در ایتالیا یک خبرنگار انگلیسی آمد ۸ ماه در ایتالیا می‌گشت بعد از ۸ ماه یک مصاحبه ای کرد با موسولینی. گفت جناب موسولینی شما گفته اید که ایتالیا دوران شکوفایی را دارد می‌گذراند، من رفتم در کارخانه ها، در مزارع، رفتم در شهر، در روستا هر جا رفتم دیدم همه مردم پژمرده، افسرده، گرسنه، دستخوش بیماری و اغلب شان بی سوادند. شما گفته اید ایتالیا در حال شکوفایی است.

🔻بعد موسولینی همان چیزی را گفت که بعد به بقیه هم یاد داد گفت "من گفتم ایتالیا در حال شکوفایی است شما وضع ایتالیایی ها را می‌گویید. ایتالیا غیر از ایتالیایی هاست، ایتالیا در حال شکوفایی است، ولو تمام ایتالیایی ها هم پژمرده و افسرده و فرسوده و ناخوش اند".
یعنی یک چیز موهومی به نام ایتالیا وجود دارد که درسته که مردم ایتالیا خیلی وضعشان خراب است.

🔻این همان چیزی است که الان گفتیم‌ که ما در قدرت، شوکت، حکمت در همه چیز ما داریم ترکتازی می‌کنیم، چهار نعل می‌رویم، اما مردم مان این هستند که شما می‌بینید و همه اش همین است.هر چه بر وزن «فعلت» است اینها را می‌آورند قدرت، حشمت،  شوکت، حکمت، همه چی داریم، اقتدار داریم و همه چیز داریم اما مردم مان اینجوری اند.

🔻بنابراین می‌خواهم این را عرض بکنم که وقتی سؤال بکنیم که از میان این ۴ تا آرمان می‌گوییم کدامشان مهمتر است می‌گوییم اگر این سوال را مخاطب تو رجال سیاسی اند، رجال سیاسی اول باید خوشی فراهم کنند، چون اگر خوشی فراهم نشد آنهایی که متعالی تر از اینها هستند و معنوی تر از اینها هستند هیچ وقت فراهم نمی شود.

🔻این را ما از قدیم هم می‌دانستیم،  عوام‌مان هم می‌دانستند در ضرب المثل هایمان هم هست که شکم گرسنه ایمان ندارد. واقعا هم همین است. گرسنگی نکشیدی تا عاشقی یادت برود. چون عشق یک مقدار بالاتر از گرسنگی است، یک مقدار جنبه فیزیولوژیک اش کمتر است، بنابراین
وقتی من گرسنگی بکشم، عاشقی هم یادم می‌رود.

٭بخشی از سخنرانی در رونمایی از کتاب چرا نابرابری معضل آفرین است، خانه آشنا

#سیاست_شناسی
🆔 @Politicology
❇️✴️ مداخله در #جنگ_اوکراین به ضرر تمامیت ارضی ایران تمام شد

#فلاحت_پیشه: اگر اوکراین نبود، تبانی بی سابقه اتحادیه اروپا و شورای همکاری علیه #تمامیت_ارضی ایران(⁧ #ابوموسی⁩ )شکل نمی گرفت.
مسکو باید بیانیه آنها را محکوم کند؛ هم برای جبران گذشته خود، و هم جبران بخشی از ضررهای ایران در جنگی که ربطی به منافع ملی ما ندارد.

#سیاست_شناسی
🆔 @Politicology
https://t.me/iranazadvaabad