Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#تاریخ_فلسفه_غرب
#برتراند_راسل
#نگاهی_به_تمدن_یونانی
قسمت1
امروزه دو طرز نگاه به يونانيان رواج دارد.
يكي آنكه از زمان تجديد حيات فرهنگي تا همين زمانهـاي اخيـر تقريبـاً در سراسر جهان معمول بود و آن احترام كمابيش خرافي بود نسبت به يونانيان، به عنوان مبدع و مخترع بهترين چيزهـا و صاحب نبوغ فوق بشري، كه مردم جديد را نميرسد سوداي رسيدن به مقام و مرتبه آنان را در سر بپروراننـد.
طـرز نگاه ديگر، كه از پيروزيهاي علم و اعتقاد خوشبينانه به پيشرفت سرچشمه گرفته، اين است كه اعتبار و نفـوذ فلاسـفه باستاني را همچون بختكي مي دانند كه بر سينه علم سنگيني مي كند، و عقيده دارند كـه اكنـون ديگـر بهتـر اسـت بيشتر كمكهايي را كه يونانيان به سرمايه علم كرده اند فراموش كنيم.
من شخصاً نمي توانم جانـب هيچكـدام از ايـن دو نظر افراطي را بگيرم. به نظر من هر كدام از اين دو نظر تا حدي صواب و تـا حـدي خطاسـت.
پـيش از آنكـه وارد جزئيات شويم، من خواهم كوشيد نشان دهم كه ما چه نوع حكمتي هنوز ميتوانيم از مطالعه فلسفه يونان بياموزيم .
دربارة ماهيت و ساختمان جهان، وجود فرضيه هاي مختلف ممكن است. پيشرفت در مابعدالطبيعـه، تـا آنجـا كـه صورت گرفته، عبارت بوده است از پالايش تدريجي اين فرضيه ها، و پروراندن مفاهيم آنها، و تنظيم مجدد آنهـا بـراي پاسخ دادن به ايرادهايي كه پيروان فرضيه هاي مختلف وارد مي كرده اند.
آموختن اينكه چگونه بايد جهان را مطـابق هر يك از اين دستگاه هاي فلسفي تصور كرد، خود يك لذت فكري است كه در حكم پادزهر جزميت نيـز هسـت. بـه علاوه حتي اگر هيچيك از اين فرضيات قابل اثبات نباشد، از خود اين موضوع كه چه چيزي اين فرضيه ها را بـا خـود و با حقايق معلوم وفق مي دهد، دانش اصيل و حقيقي به دست مي آيد.
اما بايد دانست كه تقريباً همه فرضـيه هـايي كه فلسفه جديد را زير سلطه خود گرفته اند، براي نخستين بار به خاطر يونانيان خطور كرده انـد.
در تمجيـد قـدرت تخيل و ابداع آنها در موضوعات مجرد و معنوي هرچه بگوييم زياد نگفته ايم. همه گفتني هايي كـه مـن دربـاره يونـان دارم، از اين نظرگاه است.
من از يونانيان به چون كساني ياد خواهم كرد كه توانسته اند نظرياتي پديد آورند كه بـراي خود زندگي و رشد مستقلي يافته اند.
هرچند اين نظريات در آغاز قدري خام و بدوي بـوده انـد، لـيكن توانسـته انـد بيش از دو هزار سال دوام كنند و پرورش يابند .
درست است كه يونانيان كمك ديگري نيز به عالم دانش كردند كه، در مقايسه با فكر محض، رنگش ثـابتر از كـار درآمد. منظورم اين است كه اين قوم رياضيات و فن اسـتدلال اسـتنتاجي را كشـف كردنـد، بـه خصـوص هندسـه از
مخترعات آنها است، كه بدون آن وجود علم جديد ممكن نمي بود.
اما در مورد رياضيات يك جانبه بودن فكـر يونـاني آشکار میشود. فكر یوناتی به خودی خود از دروی انچه مسلم مي نمود به نحو استنتاجي استدلال مـي كـرد، امـا بـه استقراي مشهودات نمي پرداخت.
توفيق شگفت انگيز فكر يوناني در به كار بردن شيوه استنتاجي نه فقط دنياي قديم بلكه دنياي جديد را هم دچار گمراهي ساخت.
روش علمي كه مي كوشد از راه اسـتقرا بـه اصـول برسـد، بـه كنـدي توانسته است جاي اعتقاد به استنتاج از اصول مسلم و درخشان را كه زاده فكر فيلسوف يوناني است، بگيـرد. بـه ايـن دليل، صرف نظر از دلايل ديگر، خطاست كه از يونانيان با احترام و ارادت خرافه آميـز سـخن بگـوييم.
طبيعـت فكـر يوناني از روش علمي بيگانه است - گو اينكه چند تن از فلاسفه يونان بويي هم از اين روش بـرده بودنـد. در كوشـش تجليل يونانيان از راه تحقير پيشرفتهاي فكري چهار قرن اخير، بر فكر جديد اثر نامطلوبي خواهد داشت .
بر ضد اين گونه ارادت و احترام، چه نسبت به يونانيان و چه نسبت به ديگران، دليل كلـي تـري هـم وجـود دارد .
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#تاریخ_فلسفه_غرب
#برتراند_راسل
#نگاهی_به_تمدن_یونانی
قسمت1
امروزه دو طرز نگاه به يونانيان رواج دارد.
يكي آنكه از زمان تجديد حيات فرهنگي تا همين زمانهـاي اخيـر تقريبـاً در سراسر جهان معمول بود و آن احترام كمابيش خرافي بود نسبت به يونانيان، به عنوان مبدع و مخترع بهترين چيزهـا و صاحب نبوغ فوق بشري، كه مردم جديد را نميرسد سوداي رسيدن به مقام و مرتبه آنان را در سر بپروراننـد.
طـرز نگاه ديگر، كه از پيروزيهاي علم و اعتقاد خوشبينانه به پيشرفت سرچشمه گرفته، اين است كه اعتبار و نفـوذ فلاسـفه باستاني را همچون بختكي مي دانند كه بر سينه علم سنگيني مي كند، و عقيده دارند كـه اكنـون ديگـر بهتـر اسـت بيشتر كمكهايي را كه يونانيان به سرمايه علم كرده اند فراموش كنيم.
من شخصاً نمي توانم جانـب هيچكـدام از ايـن دو نظر افراطي را بگيرم. به نظر من هر كدام از اين دو نظر تا حدي صواب و تـا حـدي خطاسـت.
پـيش از آنكـه وارد جزئيات شويم، من خواهم كوشيد نشان دهم كه ما چه نوع حكمتي هنوز ميتوانيم از مطالعه فلسفه يونان بياموزيم .
دربارة ماهيت و ساختمان جهان، وجود فرضيه هاي مختلف ممكن است. پيشرفت در مابعدالطبيعـه، تـا آنجـا كـه صورت گرفته، عبارت بوده است از پالايش تدريجي اين فرضيه ها، و پروراندن مفاهيم آنها، و تنظيم مجدد آنهـا بـراي پاسخ دادن به ايرادهايي كه پيروان فرضيه هاي مختلف وارد مي كرده اند.
آموختن اينكه چگونه بايد جهان را مطـابق هر يك از اين دستگاه هاي فلسفي تصور كرد، خود يك لذت فكري است كه در حكم پادزهر جزميت نيـز هسـت. بـه علاوه حتي اگر هيچيك از اين فرضيات قابل اثبات نباشد، از خود اين موضوع كه چه چيزي اين فرضيه ها را بـا خـود و با حقايق معلوم وفق مي دهد، دانش اصيل و حقيقي به دست مي آيد.
اما بايد دانست كه تقريباً همه فرضـيه هـايي كه فلسفه جديد را زير سلطه خود گرفته اند، براي نخستين بار به خاطر يونانيان خطور كرده انـد.
در تمجيـد قـدرت تخيل و ابداع آنها در موضوعات مجرد و معنوي هرچه بگوييم زياد نگفته ايم. همه گفتني هايي كـه مـن دربـاره يونـان دارم، از اين نظرگاه است.
من از يونانيان به چون كساني ياد خواهم كرد كه توانسته اند نظرياتي پديد آورند كه بـراي خود زندگي و رشد مستقلي يافته اند.
هرچند اين نظريات در آغاز قدري خام و بدوي بـوده انـد، لـيكن توانسـته انـد بيش از دو هزار سال دوام كنند و پرورش يابند .
درست است كه يونانيان كمك ديگري نيز به عالم دانش كردند كه، در مقايسه با فكر محض، رنگش ثـابتر از كـار درآمد. منظورم اين است كه اين قوم رياضيات و فن اسـتدلال اسـتنتاجي را كشـف كردنـد، بـه خصـوص هندسـه از
مخترعات آنها است، كه بدون آن وجود علم جديد ممكن نمي بود.
اما در مورد رياضيات يك جانبه بودن فكـر يونـاني آشکار میشود. فكر یوناتی به خودی خود از دروی انچه مسلم مي نمود به نحو استنتاجي استدلال مـي كـرد، امـا بـه استقراي مشهودات نمي پرداخت.
توفيق شگفت انگيز فكر يوناني در به كار بردن شيوه استنتاجي نه فقط دنياي قديم بلكه دنياي جديد را هم دچار گمراهي ساخت.
روش علمي كه مي كوشد از راه اسـتقرا بـه اصـول برسـد، بـه كنـدي توانسته است جاي اعتقاد به استنتاج از اصول مسلم و درخشان را كه زاده فكر فيلسوف يوناني است، بگيـرد. بـه ايـن دليل، صرف نظر از دلايل ديگر، خطاست كه از يونانيان با احترام و ارادت خرافه آميـز سـخن بگـوييم.
طبيعـت فكـر يوناني از روش علمي بيگانه است - گو اينكه چند تن از فلاسفه يونان بويي هم از اين روش بـرده بودنـد. در كوشـش تجليل يونانيان از راه تحقير پيشرفتهاي فكري چهار قرن اخير، بر فكر جديد اثر نامطلوبي خواهد داشت .
بر ضد اين گونه ارادت و احترام، چه نسبت به يونانيان و چه نسبت به ديگران، دليل كلـي تـري هـم وجـود دارد .
🆔👉 @iran_novin1