Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
■ #حزب.
#نظم_و_مقررات :
مسائلی از قبیل تشکیل یک حزب، اعلام عضویت در آن و برگزاری کارزار انتخاباتی برای نامزدهای یک حزب سیاسی، همه و همه ارزشهایی سیاسی هستند که در یک لیبرال دموکراسی باید محترم شمرده شده و مورد اعمال قرار گیرند.
نظام یک حزب ممکن است مقرر دارد که در سرکوبی احزاب مخالف سخت گیریهای شدیدی صورت پذیرد، کما این که چنین چیزی در یک دولت تمامیت خواه امری عادی به حساب میآید، یا ممکن است به این صورت باشد که فقط احزاب خاصی که نظریات و دیدگاههایی کاملاً مخالف ایدئولوژی عام دولت دارند مورد تنبیه و سرکوب قرار گیرند.
گذشته از این، در مواردی که احزاب خیلی راست، خیلی چپ و یا منطقهای در سطح مجلس ملی وجود داشته باشند، همانطور که در اتحادیه اروپا به این شکل است، جریان اصلی احزاب سیاسی ممکن است دست به تشکیل یک قرنطینه بزنند که در آن سیاستهایی اعمال شود که منجر به منزوی کردن احزاب مخالف شده و کاری کند که دیدگاههای آنان در مجلس قانون گذاری ضد نظام تلقی شده و توسط دولت قابل پذیرش نباشد. با این وجود این فضای قرنطینهای در دو دهه گذشته در کشورهایی که به دموکراسیهای چند حزبی پای بندند به شدت ممنوع شده است چرا که باعث میشود عدهای از احزاب نتوانند به گونهای برابر در انتخابات مشارکت جسته و احتمالاً برنده آن باشند، جدا از این که خود این امر باعث افزایش بی میلی این احزاب منزوی برای مشارکت جستن در دولت شده و در این صورت دولت دیگر نمیتواند نمادی از جمع آرای ملت یا حداقل پتانسیل احتمالی آن باشد.
در نیمه دوم قرن بیستم دموکراسیهای مدرن شروع به معرفی قواعدی برای به جریان افتادن منابع مالی احزاب کردند.
برای مثال میتوان به انتخابات قانون کانادا در سال ۱۹۷۶، انتخابات پی. پی. آر. ای در انگلستان و انتخابات اف. ای. سی. ای در ایالات متحده اشاره کرد که همگی در این راستا برگزار شدند.
چنین نظام هایی گونههای مختلفی از مقررات را برای نقل و انتقال منابع مالی و هزینه کردن آنها فراهم آوردند؛ به علاوه محدودیتها و موانعی مشخصی را بر سر راه بعضی از فعالیتهای عمومی احزاب سیاسی، مانند کارزارهای انتخاباتی، قرار دادند.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
■ #حزب.
#نظم_و_مقررات :
مسائلی از قبیل تشکیل یک حزب، اعلام عضویت در آن و برگزاری کارزار انتخاباتی برای نامزدهای یک حزب سیاسی، همه و همه ارزشهایی سیاسی هستند که در یک لیبرال دموکراسی باید محترم شمرده شده و مورد اعمال قرار گیرند.
نظام یک حزب ممکن است مقرر دارد که در سرکوبی احزاب مخالف سخت گیریهای شدیدی صورت پذیرد، کما این که چنین چیزی در یک دولت تمامیت خواه امری عادی به حساب میآید، یا ممکن است به این صورت باشد که فقط احزاب خاصی که نظریات و دیدگاههایی کاملاً مخالف ایدئولوژی عام دولت دارند مورد تنبیه و سرکوب قرار گیرند.
گذشته از این، در مواردی که احزاب خیلی راست، خیلی چپ و یا منطقهای در سطح مجلس ملی وجود داشته باشند، همانطور که در اتحادیه اروپا به این شکل است، جریان اصلی احزاب سیاسی ممکن است دست به تشکیل یک قرنطینه بزنند که در آن سیاستهایی اعمال شود که منجر به منزوی کردن احزاب مخالف شده و کاری کند که دیدگاههای آنان در مجلس قانون گذاری ضد نظام تلقی شده و توسط دولت قابل پذیرش نباشد. با این وجود این فضای قرنطینهای در دو دهه گذشته در کشورهایی که به دموکراسیهای چند حزبی پای بندند به شدت ممنوع شده است چرا که باعث میشود عدهای از احزاب نتوانند به گونهای برابر در انتخابات مشارکت جسته و احتمالاً برنده آن باشند، جدا از این که خود این امر باعث افزایش بی میلی این احزاب منزوی برای مشارکت جستن در دولت شده و در این صورت دولت دیگر نمیتواند نمادی از جمع آرای ملت یا حداقل پتانسیل احتمالی آن باشد.
در نیمه دوم قرن بیستم دموکراسیهای مدرن شروع به معرفی قواعدی برای به جریان افتادن منابع مالی احزاب کردند.
برای مثال میتوان به انتخابات قانون کانادا در سال ۱۹۷۶، انتخابات پی. پی. آر. ای در انگلستان و انتخابات اف. ای. سی. ای در ایالات متحده اشاره کرد که همگی در این راستا برگزار شدند.
چنین نظام هایی گونههای مختلفی از مقررات را برای نقل و انتقال منابع مالی و هزینه کردن آنها فراهم آوردند؛ به علاوه محدودیتها و موانعی مشخصی را بر سر راه بعضی از فعالیتهای عمومی احزاب سیاسی، مانند کارزارهای انتخاباتی، قرار دادند.
🆔👉 @iran_novin1