Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#دموکراسی_چیست_و_چه_نیست.
#دمکراسی_چیست؟
☆5
#حکمرانی_اکثریت
یکی دیگر از شاخصهای مورد قبول دموکراسی، حکمرانی اکثریت است.
هر سیستمی که با اتکا به بیشتر از نیمی از آرای رأی دهندگان واجد شرایط تصمیم گیری کند، سیستمی دموکراتیک است.
مهم نیست که این اکثریت حاصل انتخاب مردم در پارلمان، کمیته، شورای شهر و یا انتخابات داخل حزبی باشد. ممکن است در موارد استثنایی ( مثال تغییر قانون اساسی و یا اخراج یکی از اعضا)، نیاز به بیش از پنجاه درصد آرا باشد و علت آن هم این است که کمتر کسی میتواند منکر شود که دموکراسی باید ابزاری برای مقابله با سلیقه های شخصی در اختیار داشته باشد. برای آنکه این موضوع را باز کنیم فرض
کنید که اکثریت نیرومندی به وجود آید، این جاست که مشکل اصلی بروز میکند. چه اتفاقی میافتد اگر اکثریتی کاملا قانونی (مخصوصا اکثریتی با ثبات که بتواند مدتهای مدید در قدرت بماند)، مرتبا حقوق اقلیت را محدود کند (مخصوصا اگر حقوق فرهنگی اقلیتهای نژادی را هدف قرار دهد).
دموکراسیهای موفق در چنین شرایطی دست به تمهیداتی میزنند که بتوانند اختیارات اکثریت حاکم برای تعدی به حقوق اقلیت را محدود کرده و حقوق آنها را تضمین کنند.
اعمال این محدودیتها میتواند با استفاده از اصلاحیه بر قانون اساسی باشد که موارد بخصوصی را خارج از حیطه اختیارات اکثریت قرار میدهد. مانند منشور حقوقی که شامل التزام اکثریت فعلی به قوانین وضع شده در مجالس منطقه ای (کنفدرالیسم)، تضمین حق خود مختاری برای دولتهای محلی و یا منطقه ای در برابر خواسته های دولت مرکزی (فدرالیسم)، ائتلاف گسترده در دولت که شامل همه احزاب باشد (مشروطیت) و یا مذاکره برای عقد قراردادهای دو جانبه بین گروههای اصلی جامعه مانند صاحبان مشاغل و کارگران (نئوکورپوراتیسم) می باشد.
بهترین روش برای حفاظت از حقوق اقلیت، فعالیتهای مستمر و روزانه اتحادیه های ذینفع و نیز جنبشهای اجتماعی است. اینها انعکاس گرایشهای
شدید و متفاوتی است که در جامعه وجود دارد و سبب میشود که مردم را با نمایندگان برگزیده و تصمیم گیرنده در ارتباط قرار دهد.
تنش ذاتی بین مراکز قدرت و آحاد مردم را میتوان این گونه نیز تعریف کرد:
« در دموکراسیهای جدید، آرا ممکن است شمرده شوند ولی این تنها «نفوذ»
است که به حساب میآید. »
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#دموکراسی_چیست_و_چه_نیست.
#دمکراسی_چیست؟
☆5
#حکمرانی_اکثریت
یکی دیگر از شاخصهای مورد قبول دموکراسی، حکمرانی اکثریت است.
هر سیستمی که با اتکا به بیشتر از نیمی از آرای رأی دهندگان واجد شرایط تصمیم گیری کند، سیستمی دموکراتیک است.
مهم نیست که این اکثریت حاصل انتخاب مردم در پارلمان، کمیته، شورای شهر و یا انتخابات داخل حزبی باشد. ممکن است در موارد استثنایی ( مثال تغییر قانون اساسی و یا اخراج یکی از اعضا)، نیاز به بیش از پنجاه درصد آرا باشد و علت آن هم این است که کمتر کسی میتواند منکر شود که دموکراسی باید ابزاری برای مقابله با سلیقه های شخصی در اختیار داشته باشد. برای آنکه این موضوع را باز کنیم فرض
کنید که اکثریت نیرومندی به وجود آید، این جاست که مشکل اصلی بروز میکند. چه اتفاقی میافتد اگر اکثریتی کاملا قانونی (مخصوصا اکثریتی با ثبات که بتواند مدتهای مدید در قدرت بماند)، مرتبا حقوق اقلیت را محدود کند (مخصوصا اگر حقوق فرهنگی اقلیتهای نژادی را هدف قرار دهد).
دموکراسیهای موفق در چنین شرایطی دست به تمهیداتی میزنند که بتوانند اختیارات اکثریت حاکم برای تعدی به حقوق اقلیت را محدود کرده و حقوق آنها را تضمین کنند.
اعمال این محدودیتها میتواند با استفاده از اصلاحیه بر قانون اساسی باشد که موارد بخصوصی را خارج از حیطه اختیارات اکثریت قرار میدهد. مانند منشور حقوقی که شامل التزام اکثریت فعلی به قوانین وضع شده در مجالس منطقه ای (کنفدرالیسم)، تضمین حق خود مختاری برای دولتهای محلی و یا منطقه ای در برابر خواسته های دولت مرکزی (فدرالیسم)، ائتلاف گسترده در دولت که شامل همه احزاب باشد (مشروطیت) و یا مذاکره برای عقد قراردادهای دو جانبه بین گروههای اصلی جامعه مانند صاحبان مشاغل و کارگران (نئوکورپوراتیسم) می باشد.
بهترین روش برای حفاظت از حقوق اقلیت، فعالیتهای مستمر و روزانه اتحادیه های ذینفع و نیز جنبشهای اجتماعی است. اینها انعکاس گرایشهای
شدید و متفاوتی است که در جامعه وجود دارد و سبب میشود که مردم را با نمایندگان برگزیده و تصمیم گیرنده در ارتباط قرار دهد.
تنش ذاتی بین مراکز قدرت و آحاد مردم را میتوان این گونه نیز تعریف کرد:
« در دموکراسیهای جدید، آرا ممکن است شمرده شوند ولی این تنها «نفوذ»
است که به حساب میآید. »
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#دموکراسی_چیست_و_چه_نیست.
#دمکراسی_چیست ؟
#همکاری
☆6
یکی از ابزارهای اساسی دموکراسی، « #همکاری » است.
بازیگران سیاسی باید داوطلبانه و به طور مشترک تصمیم گیری نموده و آن را در کل جامعه لازم الاجرا نمایند. آنها برای رقابت، ابتدا باید با هم همکاری کنند و باید بتوانند از طریق احزاب، اتحادیه ها و جنبشهای مدنی، مشترکا با هم عمل
نموده تا کاندیدای واجد شرایط را انتخاب نمایند و همچنین اولویتهای خود را به دقت توضیح داده و درخواستهای خود را با مقامات دولتی در میان گذاشته و کوشش کنند که بر سیاستها اثر بگذارند.
در دموکراسی، آزادیها باید سبب تشویق مردم به گفتگو با یکدیگر شوند. مردم باید نیازهای مشترک خود را شناخته و اختلافات خود را بدون مراجعه به مقامات عالی حل و فصل کنند. این
ویژگیها به هیچ عنوان از بین نرفته و دموکراسی های کلاسیک بر آنها تاکید میکنند و این موضوع علیرغم تلاشهای مکرر بعضی از نظریه پردازان معاصر است که همه چیز را در قیاس با رفتار بازار اقتصادی تحلیل میکنند و کنشهای دموکراتیک را تا سطح رقابت برای منفعت طلبی پایین میآورند.
#الکسیس_دی_توکویل بهترین توضیح درباره نقش گروههای مستقل در دموکراسی را، در کتاب معروفش «دموکراسی در آمریکا» ارائه میدهد.
این کتاب به عنوان یک اثر الهامبخش برای کسانی باقی مانده که اصرار دارند دموکراسی را فراتر از رقابتهای انتخاباتی بین کاندیداها ببینند. در گفتمان سیاسی معاصر، پدیده همکاری و گفتگو میان گروههای مستقل در چهارچوب «جامعه مدنی» جای میگیرد و گروههایی با شناسنامه های مختلف اجتماعی و منافعی متفاوت، چنانچه مستقل از دولت (حتی از احزاب) باقی بمانند، نه تنها میتوانند خودکامگی های حکمرانان را مهار کرده، بلکه خواهند توانست شهروندان بهتری را تربیت کنند که نسبت به نیازهای دیگران آگاهی داشته و در مورد کنشهای خود اعتماد به نفس داشته باشند. ضمن آنکه ذهنیت مدنی آنها سبب میشود که تمایل بیشتری برای ایثار به منظور ارتقاء رفاه عمومی داشته باشند.
در بهترین حالت، جامعه مدنی به صورت واسطه ای بین دولت و افراد برای اداره مملکت در آمده و قادر خواهد بود چالشها را حل کرده و رفتار بین اعضا را بدون اینکه آرامش جامعه را تهدید کند، کنترل نماید.
جامعه مدنی به تصمیم گیرندگان هم کمک میکند که با انبوه درخواست آحاد جامعه که اداره مملکت را عملا غیرممکن میسازد، مواجه نباشند جامعه مدنی پویا میتواند برخوردها را بدون وابستگی به گروههای ذینفع، تعدیل کرده و کیفیت شهروندی را بهبود ببخشد.
نمایندگان مردم صرف نظر از این که مستقیم و یا غیر مستقیم انتخاب شده باشند، بیشتر کارهای واقعی را در دموکراسی های مدرن به عهده دارند. آنان سیاستمدارانی حرفه ای هستند که زندگی خود را بر اساس اشتیاق به احراز مناصب کلیدی بنا نهاده اند. شکی نیست که یک دموکراسی نمیتواند بدون وجود این گونه افراد برقرار بماند.
اکنون این سؤال محوری مطرح میشود که آیا واقعا یک طبقه نخبه سیاسی و سیاستمدار حرفه ای وجود دارد؟
و اگر وجود دارد، چگونه باید این گونه افراد را انتخاب نمود و آنها را وادار کرد که در برابر کارهای خود پاسخگو باشند.
آن گونه که قبلا گفته شد، روشهای بسیاری برای انتخاب نمایندگان در دموکراسیهای مدرن وجود دارد، ولی نوعی که بیشتر دیده میشود و عمومیت دارد، انتخاب نمایندگان منطقه ای است. این روش میزان پاسخگویی منتخبین را در برابر تمامی شهروندان، چه در انتخابات ریاست جمهوری و چه پارلمانی، ارتقا میبخشد. با همه اینها، بخشهای دولتی (بخش عمده آن به خاطر نیازهای عمومی)، رشد قابل ملاحظه ای از نظر تعداد و گوناگونی داشته و قدرت سازمانهایی که در زمینه های عمومی تصمیم گیری میکنند نیز افزایش
قابل ملاحظه ای یافته است.
باید توجه داشت که انتخابات در تعیین افراد برای این مناصب نقشی ندارد.
معمولا در اطراف این سازمانها شبکه های عظیمی از نمایندگیهای تخصصی به وجود میآید که عموما بر اساس منافع کارکردی شکل گرفته اند. این اتحادیه های ذینفع، و نه احزاب سیاسی، به صورت تجلی اولیه جامعه مدنی در دموکراسی های پایدار در آمده اند که با دخالتهای گاه و بیگاه جنبشهای اجتماعی تقویت میشوند.
دموکراسی های نو و شکننده که از سال ۱۹۷۴ سر بر آورده اند، بایستی در «زمانی فشرده» زندگی کنند. آنها شباهتی به دموکراسی های قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم اروپا ندارند و به همین دلیل نمیشود انتظار داشت که مانند دموکراسی های قدیمی تر، کانالهای چندگانه نمایندگی هایی را داشته باشند که به آرامی و در طی پیشرفت تاریخی به دست آمده است.
در این دموکراسیها معمولا رشته ای از احزاب سردرگم، طرفهای ذینفع و جنبشهایی که به دنبال نفوذ بیشتر هستند، چالشهایی برای جامعه سیاسی
در مراحل اولیه دموکراتیزه شدن به وجود میآورند.
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#دموکراسی_چیست_و_چه_نیست.
#دمکراسی_چیست ؟
#همکاری
☆6
یکی از ابزارهای اساسی دموکراسی، « #همکاری » است.
بازیگران سیاسی باید داوطلبانه و به طور مشترک تصمیم گیری نموده و آن را در کل جامعه لازم الاجرا نمایند. آنها برای رقابت، ابتدا باید با هم همکاری کنند و باید بتوانند از طریق احزاب، اتحادیه ها و جنبشهای مدنی، مشترکا با هم عمل
نموده تا کاندیدای واجد شرایط را انتخاب نمایند و همچنین اولویتهای خود را به دقت توضیح داده و درخواستهای خود را با مقامات دولتی در میان گذاشته و کوشش کنند که بر سیاستها اثر بگذارند.
در دموکراسی، آزادیها باید سبب تشویق مردم به گفتگو با یکدیگر شوند. مردم باید نیازهای مشترک خود را شناخته و اختلافات خود را بدون مراجعه به مقامات عالی حل و فصل کنند. این
ویژگیها به هیچ عنوان از بین نرفته و دموکراسی های کلاسیک بر آنها تاکید میکنند و این موضوع علیرغم تلاشهای مکرر بعضی از نظریه پردازان معاصر است که همه چیز را در قیاس با رفتار بازار اقتصادی تحلیل میکنند و کنشهای دموکراتیک را تا سطح رقابت برای منفعت طلبی پایین میآورند.
#الکسیس_دی_توکویل بهترین توضیح درباره نقش گروههای مستقل در دموکراسی را، در کتاب معروفش «دموکراسی در آمریکا» ارائه میدهد.
این کتاب به عنوان یک اثر الهامبخش برای کسانی باقی مانده که اصرار دارند دموکراسی را فراتر از رقابتهای انتخاباتی بین کاندیداها ببینند. در گفتمان سیاسی معاصر، پدیده همکاری و گفتگو میان گروههای مستقل در چهارچوب «جامعه مدنی» جای میگیرد و گروههایی با شناسنامه های مختلف اجتماعی و منافعی متفاوت، چنانچه مستقل از دولت (حتی از احزاب) باقی بمانند، نه تنها میتوانند خودکامگی های حکمرانان را مهار کرده، بلکه خواهند توانست شهروندان بهتری را تربیت کنند که نسبت به نیازهای دیگران آگاهی داشته و در مورد کنشهای خود اعتماد به نفس داشته باشند. ضمن آنکه ذهنیت مدنی آنها سبب میشود که تمایل بیشتری برای ایثار به منظور ارتقاء رفاه عمومی داشته باشند.
در بهترین حالت، جامعه مدنی به صورت واسطه ای بین دولت و افراد برای اداره مملکت در آمده و قادر خواهد بود چالشها را حل کرده و رفتار بین اعضا را بدون اینکه آرامش جامعه را تهدید کند، کنترل نماید.
جامعه مدنی به تصمیم گیرندگان هم کمک میکند که با انبوه درخواست آحاد جامعه که اداره مملکت را عملا غیرممکن میسازد، مواجه نباشند جامعه مدنی پویا میتواند برخوردها را بدون وابستگی به گروههای ذینفع، تعدیل کرده و کیفیت شهروندی را بهبود ببخشد.
نمایندگان مردم صرف نظر از این که مستقیم و یا غیر مستقیم انتخاب شده باشند، بیشتر کارهای واقعی را در دموکراسی های مدرن به عهده دارند. آنان سیاستمدارانی حرفه ای هستند که زندگی خود را بر اساس اشتیاق به احراز مناصب کلیدی بنا نهاده اند. شکی نیست که یک دموکراسی نمیتواند بدون وجود این گونه افراد برقرار بماند.
اکنون این سؤال محوری مطرح میشود که آیا واقعا یک طبقه نخبه سیاسی و سیاستمدار حرفه ای وجود دارد؟
و اگر وجود دارد، چگونه باید این گونه افراد را انتخاب نمود و آنها را وادار کرد که در برابر کارهای خود پاسخگو باشند.
آن گونه که قبلا گفته شد، روشهای بسیاری برای انتخاب نمایندگان در دموکراسیهای مدرن وجود دارد، ولی نوعی که بیشتر دیده میشود و عمومیت دارد، انتخاب نمایندگان منطقه ای است. این روش میزان پاسخگویی منتخبین را در برابر تمامی شهروندان، چه در انتخابات ریاست جمهوری و چه پارلمانی، ارتقا میبخشد. با همه اینها، بخشهای دولتی (بخش عمده آن به خاطر نیازهای عمومی)، رشد قابل ملاحظه ای از نظر تعداد و گوناگونی داشته و قدرت سازمانهایی که در زمینه های عمومی تصمیم گیری میکنند نیز افزایش
قابل ملاحظه ای یافته است.
باید توجه داشت که انتخابات در تعیین افراد برای این مناصب نقشی ندارد.
معمولا در اطراف این سازمانها شبکه های عظیمی از نمایندگیهای تخصصی به وجود میآید که عموما بر اساس منافع کارکردی شکل گرفته اند. این اتحادیه های ذینفع، و نه احزاب سیاسی، به صورت تجلی اولیه جامعه مدنی در دموکراسی های پایدار در آمده اند که با دخالتهای گاه و بیگاه جنبشهای اجتماعی تقویت میشوند.
دموکراسی های نو و شکننده که از سال ۱۹۷۴ سر بر آورده اند، بایستی در «زمانی فشرده» زندگی کنند. آنها شباهتی به دموکراسی های قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم اروپا ندارند و به همین دلیل نمیشود انتظار داشت که مانند دموکراسی های قدیمی تر، کانالهای چندگانه نمایندگی هایی را داشته باشند که به آرامی و در طی پیشرفت تاریخی به دست آمده است.
در این دموکراسیها معمولا رشته ای از احزاب سردرگم، طرفهای ذینفع و جنبشهایی که به دنبال نفوذ بیشتر هستند، چالشهایی برای جامعه سیاسی
در مراحل اولیه دموکراتیزه شدن به وجود میآورند.
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1