Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#نافرمانی_مدنی
#جین_شارپ
#فصل_دوم
#قسمت_نخست
A
#خطرات_مذاکره
❗️همان گونه که در فصل اول بررسی شد، در مواجهه با مشکلات بسیاری که در رو در رویی با دیکتاتوری وجود دارد عده ای از مردم ممکن است به وضعیت فرمانبرداری منفعلانه عقب نشینی نمایند. دیگران با ناامید شدن از دستیابی به دموکراسی، ممکن است تفوق پایدار دیکتاتوری را پذیرفته، امیدوار باشند تا از طریق مذاکره و مصاحله و توافق بتوانند به عناصری امنیت دست یافته، به وحشی گری ها خاتمه دهند.
ظاهرا فقدان گزینه های واقع گرایانه، باعث این چنین تفکراتی است.
❓مبارزه جدی علیه دیکتاتورهای بی رحم، چشم انداز مطبوعی ندارد.
پس چرا باید در این مسیر قدم بگذاریم؟
آیا هر فردی نمی تواند منطقی باشد و راه هایی برای گفتگو بیابد و تلاش نماید تا از طریق مذاکره به صورت تدریجی به دیکتاتوری موجود خاتمه دهد؟
آیا دموکرات ها نمی توانند با متوسل شدن به حس انسانیت دیکتاتور، وی را نسبت به کم کردن تدریجی سلطه اش متقاعد کنند و با این روش، در نهایت، حکومتی دموکراتیک بوجود آورند؟
❕گاهی استدلال می شود که حقیقت، به تمامی، در یک طرف نیست. شاید دیکتاتورهایی که در شرایط سخت، به خوبی عمل کرده اند از سوی دموکرات ها به خوبی درک نشده اند، یا حتی شاید عده ای تصور کنند که دیکتاتورها ممکن است از طریق تشویق و تذکر، رضایت مندانه خود را از شرایط سختی که بر جامعه حکم فرما شده است، حذف کنند.
ممکن است استدلال شود که به دیکتاتورها می توان راه حل برد - بردی پیشنهاد داد که در آن هر دو طرف سود ببرند.
❗️صبحت از این می شود که در صورتی که نیروهای دموکرات، به صورت صلح آمیز به منازعات خاتمه دهند ( که این امر ممکن است با همکاری افراد خبره یا حتی دولتی خارجی انجام گیرد)، احتیاجی به تحمل خطرات و رنج های مبارزات آتی نخواهد بود.
آیا این راه حل، از مبارزهای سخت - حتی اگر نه یک جنگ نظامی، که مبارزه ای بی - خشونت - بهتر نیست؟
#شایستگی_ها_و_محدودیت_های_مذاکره
⚜ مذاکرات ابزاری بسیار مفید در حال رده خاصی از مشکلات هستند و در زمانی که کارآیی دارند، به هیچ وجه نباید فراموشی یا نفی شوند. در بعضی از موقعیت ها و به هنگامی که صحبت بر سر موضوعات بنیادین نیست - و به همین خاطر مصالحه قابل قبول است - مذاکره یکی از بهترین راه های حل نمودن کشمکش ها است.
✅ اعتصاب کارگری به منظور بالا بردن سطح دستمزدها مثال خوبی از کاربرد مناسب مذاکره در یک کشمکش است: وضعیت مورد مصاحله نهایی احتمالا جایی بینابین نظر هر یک از دو طرف خواهد بود. اما کشمکش های کارگری که از طریق اتحادیه های قانونی صورت می گیرد کاملا با منازعه ای که در آن بحث بر سر وجود دیکتاتوری های ستم گر و تاسیس نظامی مبتنی بر آزادی های سیاسی است تقاوت دارد.
‼️هنگامی که بحت بر سر موضوعات بنیادین مرتبط با اصول دینی، آزادی انسانی یا پیشرفت و توسعه آینده یک جامعه است، مذاکره دیگر راه حلی مناسب برای رسیدن به نتیجه ای رضایت بخش برای دو طرف نیست.
بر سر بعضی موضوعات نمی توان مصالحه نمود.
تنها تغییر در روابط قدرت به نفع آزادی خواهان می تواند آن گونه که شایسته است، می تواند از کیان موضوعات پایه ای حراست نماید.
♻️این تغییر نتیجه مبارزه است، نه مذاکره.
البته این به آن معنا نیست که هیچگاه نباید از مذاکره استفاده کرد بلکه نکته این است که بدون وجود یک نیروی قدرتمند دموکرات و مخالف، مذاکره راهی واقع بینانه برای حذف دیکتاتوری های نیرومند نیست.
مطمئنا در بسیاری مواقع مذاکره اصولا گزینه قابل انتخابی نیست.
دیکتاتورهایی که کاملا در موقعیت خود احساسی اطمینان می کنند، احتمالا پیشنهاد مذاکره از سوی رقبای دموکرات را رد خواهند کرد یا پس از شروع، مذاکره کنندگان دموکرات ممکن است «ناپدید شوند و دیگر هرگز خبری از آن ها به گوش نرسد».
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#نافرمانی_مدنی
#جین_شارپ
#فصل_دوم
#قسمت_نخست
A
#خطرات_مذاکره
❗️همان گونه که در فصل اول بررسی شد، در مواجهه با مشکلات بسیاری که در رو در رویی با دیکتاتوری وجود دارد عده ای از مردم ممکن است به وضعیت فرمانبرداری منفعلانه عقب نشینی نمایند. دیگران با ناامید شدن از دستیابی به دموکراسی، ممکن است تفوق پایدار دیکتاتوری را پذیرفته، امیدوار باشند تا از طریق مذاکره و مصاحله و توافق بتوانند به عناصری امنیت دست یافته، به وحشی گری ها خاتمه دهند.
ظاهرا فقدان گزینه های واقع گرایانه، باعث این چنین تفکراتی است.
❓مبارزه جدی علیه دیکتاتورهای بی رحم، چشم انداز مطبوعی ندارد.
پس چرا باید در این مسیر قدم بگذاریم؟
آیا هر فردی نمی تواند منطقی باشد و راه هایی برای گفتگو بیابد و تلاش نماید تا از طریق مذاکره به صورت تدریجی به دیکتاتوری موجود خاتمه دهد؟
آیا دموکرات ها نمی توانند با متوسل شدن به حس انسانیت دیکتاتور، وی را نسبت به کم کردن تدریجی سلطه اش متقاعد کنند و با این روش، در نهایت، حکومتی دموکراتیک بوجود آورند؟
❕گاهی استدلال می شود که حقیقت، به تمامی، در یک طرف نیست. شاید دیکتاتورهایی که در شرایط سخت، به خوبی عمل کرده اند از سوی دموکرات ها به خوبی درک نشده اند، یا حتی شاید عده ای تصور کنند که دیکتاتورها ممکن است از طریق تشویق و تذکر، رضایت مندانه خود را از شرایط سختی که بر جامعه حکم فرما شده است، حذف کنند.
ممکن است استدلال شود که به دیکتاتورها می توان راه حل برد - بردی پیشنهاد داد که در آن هر دو طرف سود ببرند.
❗️صبحت از این می شود که در صورتی که نیروهای دموکرات، به صورت صلح آمیز به منازعات خاتمه دهند ( که این امر ممکن است با همکاری افراد خبره یا حتی دولتی خارجی انجام گیرد)، احتیاجی به تحمل خطرات و رنج های مبارزات آتی نخواهد بود.
آیا این راه حل، از مبارزهای سخت - حتی اگر نه یک جنگ نظامی، که مبارزه ای بی - خشونت - بهتر نیست؟
#شایستگی_ها_و_محدودیت_های_مذاکره
⚜ مذاکرات ابزاری بسیار مفید در حال رده خاصی از مشکلات هستند و در زمانی که کارآیی دارند، به هیچ وجه نباید فراموشی یا نفی شوند. در بعضی از موقعیت ها و به هنگامی که صحبت بر سر موضوعات بنیادین نیست - و به همین خاطر مصالحه قابل قبول است - مذاکره یکی از بهترین راه های حل نمودن کشمکش ها است.
✅ اعتصاب کارگری به منظور بالا بردن سطح دستمزدها مثال خوبی از کاربرد مناسب مذاکره در یک کشمکش است: وضعیت مورد مصاحله نهایی احتمالا جایی بینابین نظر هر یک از دو طرف خواهد بود. اما کشمکش های کارگری که از طریق اتحادیه های قانونی صورت می گیرد کاملا با منازعه ای که در آن بحث بر سر وجود دیکتاتوری های ستم گر و تاسیس نظامی مبتنی بر آزادی های سیاسی است تقاوت دارد.
‼️هنگامی که بحت بر سر موضوعات بنیادین مرتبط با اصول دینی، آزادی انسانی یا پیشرفت و توسعه آینده یک جامعه است، مذاکره دیگر راه حلی مناسب برای رسیدن به نتیجه ای رضایت بخش برای دو طرف نیست.
بر سر بعضی موضوعات نمی توان مصالحه نمود.
تنها تغییر در روابط قدرت به نفع آزادی خواهان می تواند آن گونه که شایسته است، می تواند از کیان موضوعات پایه ای حراست نماید.
♻️این تغییر نتیجه مبارزه است، نه مذاکره.
البته این به آن معنا نیست که هیچگاه نباید از مذاکره استفاده کرد بلکه نکته این است که بدون وجود یک نیروی قدرتمند دموکرات و مخالف، مذاکره راهی واقع بینانه برای حذف دیکتاتوری های نیرومند نیست.
مطمئنا در بسیاری مواقع مذاکره اصولا گزینه قابل انتخابی نیست.
دیکتاتورهایی که کاملا در موقعیت خود احساسی اطمینان می کنند، احتمالا پیشنهاد مذاکره از سوی رقبای دموکرات را رد خواهند کرد یا پس از شروع، مذاکره کنندگان دموکرات ممکن است «ناپدید شوند و دیگر هرگز خبری از آن ها به گوش نرسد».
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#نافرمانی_مدنی
#جین_شارپ
#فصل_دوم
#قسمت_نخست
#خطرات_مذاکره
❗️همان گونه که در فصل اول بررسی شد، در مواجهه با مشکلات بسیاری که در رو در رویی با دیکتاتوری وجود دارد عده ای از مردم ممکن است به وضعیت فرمانبرداری منفعلانه عقب نشینی نمایند. دیگران با ناامید شدن از دستیابی به دموکراسی، ممکن است تفوق پایدار دیکتاتوری را پذیرفته، امیدوار باشند تا از طریق مذاکره و مصاحله و توافق بتوانند به عناصری امنیت دست یافته، به وحشی گری ها خاتمه دهند. ظاهرا فقدان گزینه های واقع گرایانه، باعث این چنین تفکراتی است.
❓مبارزه جدی علیه دیکتاتورهای بی رحم، چشم انداز مطبوعی ندارد. پس چرا باید در این مسیر قدم بگذاریم؟ آیا هر فردی نمی تواند منطقی باشد و راه هایی برای گفتگو بیابد و تلاش نماید تا از طریق مذاکره به صورت تدریجی به دیکتاتوری موجود خاتمه دهد؟ آیا دموکرات ها نمی توانند با متوسل شدن به حس انسانیت دیکتاتور، وی را نسبت به کم کردن تدریجی سلطه اش متقاعد کنند و با این روش، در نهایت، حکومتی دموکراتیک بوجود آورند؟
❕گاهی استدلال می شود که حقیقت، به تمامی، در یک طرف نیست. شاید دیکتاتورهایی که در شرایط سخت، به خوبی عمل کرده اند از سوی دموکرات ها به خوبی درک نشده اند، یا حتی شاید عده ای تصور کنند که دیکتاتورها ممکن است از طریق تشویق و تذکر، رضایت مندانه خود را از شرایط سختی که بر جامعه حکم فرما شده است، حذف کنند. ممکن است استدلال شود که به دیکتاتورها می توان راه حل برد - بردی پیشنهاد داد که در آن هر دو طرف سود ببرند.
❗️صبحت از این می شود که در صورتی که نیروهای دموکرات، به صورت صلح آمیز به منازعات خاتمه دهند (که این امر ممکن است با همکاری افراد خبره یا حتی دولتی خارجی انجام گیرد)، احتیاجی به تحمل خطرات و رنج های مبارزات آتی نخواهد بود. آیا این راه حل، از مبارزهای سخت - حتی اگر نه یک جنگ نظامی، که مبارزه ای بی - خشونت - بهتر نیست؟
#شایستگی_ها_و_محدودیت_های_مذاکره
⚜ مذاکرات ابزاری بسیار مفید در حال رده خاصی از مشکلات هستند و در زمانی که کارآیی دارند، به هیچ وجه نباید فراموشی یا نفی شوند. در بعضی از موقعیت ها و به هنگامی که صحبت بر سر موضوعات بنیادین نیست - و به همین خاطر مصالحه قابل قبول است - مذاکره یکی از بهترین راه های حل نمودن کشمکش ها است.
✅اعتصاب کارگری به منظور بالا بردن سطح دستمزدها مثال خوبی از کاربرد مناسب مذاکره در یک کشمکش است: وضعیت مورد مصاحله نهایی احتمالا جایی بینابین نظر هر یک از دو طرف خواهد بود. اما کشمکش های کارگری که از طریق اتحادیه های قانونی صورت می گیرد کاملا با منازعه ای که در آن بحث بر سر وجود دیکتاتوری ای ستم گر و تاسیس نظامی مبتنی بر آزادی های سیاسی است تقاوت دارد.
‼️هنگامی که بحت بر سر موضوعات بنیادین مرتبط با اصول دینی، آزادی انسانی یا پیشرفت و توسعه آینده یک جامعه است، مذاکره دیگر راه حلی مناسب برای رسیدن به نتیجه ای رضایت بخش برای دو طرف نیست. بر سر بعضی موضوعات نمی توان مصالحه نمود. تنها تغییر در روابط قدرت به نفع آزادی خواهان می تواند آن گونه که شایسته است، می تواند از کیان موضوعات پایه ای حراست نماید.
♻️این تغییر نتیجه مبارزه است، نه مذاکره. البته این به آن معنا نیست که هیچگاه نباید از مذاکره استفاده کرد بلکه نکته این است که بدون وجود یک نیروی قدرتمند دموکرات و مخالف، مذاکره راهی واقع بینانه برای حذف دیکتاتوری های نیرومند نیست. مطمئنا در بسیاری مواقع مذاکره اصولا گزینه قابل انتخابی نیست. دیکتاتورهایی که کاملا در موقعیت خود احساسی اطمینان می کنند، احتمالا پیشنهاد مذاکره از سوی رقبای دموکرات را رد خواهند کرد یا پس از شروع، مذاکره کنندگان دموکرات ممکن است «ناپدید شوند و دیگر هرگز خبری از آن ها به گوش نرسد».
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#نافرمانی_مدنی
#جین_شارپ
#فصل_دوم
#قسمت_نخست
#خطرات_مذاکره
❗️همان گونه که در فصل اول بررسی شد، در مواجهه با مشکلات بسیاری که در رو در رویی با دیکتاتوری وجود دارد عده ای از مردم ممکن است به وضعیت فرمانبرداری منفعلانه عقب نشینی نمایند. دیگران با ناامید شدن از دستیابی به دموکراسی، ممکن است تفوق پایدار دیکتاتوری را پذیرفته، امیدوار باشند تا از طریق مذاکره و مصاحله و توافق بتوانند به عناصری امنیت دست یافته، به وحشی گری ها خاتمه دهند. ظاهرا فقدان گزینه های واقع گرایانه، باعث این چنین تفکراتی است.
❓مبارزه جدی علیه دیکتاتورهای بی رحم، چشم انداز مطبوعی ندارد. پس چرا باید در این مسیر قدم بگذاریم؟ آیا هر فردی نمی تواند منطقی باشد و راه هایی برای گفتگو بیابد و تلاش نماید تا از طریق مذاکره به صورت تدریجی به دیکتاتوری موجود خاتمه دهد؟ آیا دموکرات ها نمی توانند با متوسل شدن به حس انسانیت دیکتاتور، وی را نسبت به کم کردن تدریجی سلطه اش متقاعد کنند و با این روش، در نهایت، حکومتی دموکراتیک بوجود آورند؟
❕گاهی استدلال می شود که حقیقت، به تمامی، در یک طرف نیست. شاید دیکتاتورهایی که در شرایط سخت، به خوبی عمل کرده اند از سوی دموکرات ها به خوبی درک نشده اند، یا حتی شاید عده ای تصور کنند که دیکتاتورها ممکن است از طریق تشویق و تذکر، رضایت مندانه خود را از شرایط سختی که بر جامعه حکم فرما شده است، حذف کنند. ممکن است استدلال شود که به دیکتاتورها می توان راه حل برد - بردی پیشنهاد داد که در آن هر دو طرف سود ببرند.
❗️صبحت از این می شود که در صورتی که نیروهای دموکرات، به صورت صلح آمیز به منازعات خاتمه دهند (که این امر ممکن است با همکاری افراد خبره یا حتی دولتی خارجی انجام گیرد)، احتیاجی به تحمل خطرات و رنج های مبارزات آتی نخواهد بود. آیا این راه حل، از مبارزهای سخت - حتی اگر نه یک جنگ نظامی، که مبارزه ای بی - خشونت - بهتر نیست؟
#شایستگی_ها_و_محدودیت_های_مذاکره
⚜ مذاکرات ابزاری بسیار مفید در حال رده خاصی از مشکلات هستند و در زمانی که کارآیی دارند، به هیچ وجه نباید فراموشی یا نفی شوند. در بعضی از موقعیت ها و به هنگامی که صحبت بر سر موضوعات بنیادین نیست - و به همین خاطر مصالحه قابل قبول است - مذاکره یکی از بهترین راه های حل نمودن کشمکش ها است.
✅اعتصاب کارگری به منظور بالا بردن سطح دستمزدها مثال خوبی از کاربرد مناسب مذاکره در یک کشمکش است: وضعیت مورد مصاحله نهایی احتمالا جایی بینابین نظر هر یک از دو طرف خواهد بود. اما کشمکش های کارگری که از طریق اتحادیه های قانونی صورت می گیرد کاملا با منازعه ای که در آن بحث بر سر وجود دیکتاتوری ای ستم گر و تاسیس نظامی مبتنی بر آزادی های سیاسی است تقاوت دارد.
‼️هنگامی که بحت بر سر موضوعات بنیادین مرتبط با اصول دینی، آزادی انسانی یا پیشرفت و توسعه آینده یک جامعه است، مذاکره دیگر راه حلی مناسب برای رسیدن به نتیجه ای رضایت بخش برای دو طرف نیست. بر سر بعضی موضوعات نمی توان مصالحه نمود. تنها تغییر در روابط قدرت به نفع آزادی خواهان می تواند آن گونه که شایسته است، می تواند از کیان موضوعات پایه ای حراست نماید.
♻️این تغییر نتیجه مبارزه است، نه مذاکره. البته این به آن معنا نیست که هیچگاه نباید از مذاکره استفاده کرد بلکه نکته این است که بدون وجود یک نیروی قدرتمند دموکرات و مخالف، مذاکره راهی واقع بینانه برای حذف دیکتاتوری های نیرومند نیست. مطمئنا در بسیاری مواقع مذاکره اصولا گزینه قابل انتخابی نیست. دیکتاتورهایی که کاملا در موقعیت خود احساسی اطمینان می کنند، احتمالا پیشنهاد مذاکره از سوی رقبای دموکرات را رد خواهند کرد یا پس از شروع، مذاکره کنندگان دموکرات ممکن است «ناپدید شوند و دیگر هرگز خبری از آن ها به گوش نرسد».
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1