🔥 کانال ایران نوین (مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥
398 subscribers
8.07K photos
3.11K videos
71 files
4.61K links
🔥 کانال ایران نوین ( مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥

ایرانی آگاه

آزاد

و اباد

و با رفاه


🔥با ایران نوین، تا ایران نوین🔥
Download Telegram
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#برگی_از_تاریخ:

آیا پیشگیری از جنگ ایران و عراق ممکن بود؟

5 ماه قبل ازحمله صدام به ایران
(30 فروردین 1359 دراوج بحران گروگانگیری کارمندان سفارت آمریکا )

تیتربزرگ عنوان اصلی روزنامه کیهان: امام ارتش عراق رابه قیام دعوت کرد.

در یکی از سفرهایم به ایران حدود سال 1371 /1992، روزی در حضور مرحوم مهندس بازرگان صحبت به جنگ ایران و عراق کشید واینکه آیا ممکن بود در آن شرایط از این جنگ پیش گیری کرد؟
ایشان خاطره زیر را در این زمینه نقل کردند:

روزی در سال 1359 از شورای انقلاب از من خواستند برای مشورت در مسئله مهمی در جلسه شورا شرکت کنم .

وقتی به جلسه رفتم دیدم آقای دعائی سفیر ایران در عراق نیز در جلسه حضور دارد. گفتند آقای دعایی گزارشی دارند.

آقای دعایی بیان کرد که در ماههای اخیر هر چند وقت یکبار و گاهی گاهی هرهفته مرا به وزارت امور خارجه احضار و با ارائه مدارکی به دخالتها و کوشش ایران برای اخلال و آشفتگی در عراق اعتراض مینمایند و من توضیح میدهم که این ها کار دولت ایران نیست و گروههای خود سرند که دنبال قدرت نمایی هستند و نظایر این نوع استدلالها برای رفع اعتراض.

اما هفته گذشته صدام حسین مرا احضار کرد و پس از بیان اعتراض شدید به دخالتها و اخلالها گفت این وضع برای من قابل تحمل نیست.

شما بروید تهران و به آقای خمینی بگویید من اولین دولتی بودم که جمهوری اسلامی را به رسمیت شناختم و اگر اجازه بدهند من (صدام) خودم شخصا به ایران می آیم تا با مذاکره اختلافاتمان را حل کنیم اگر مایل نیستند با من مذاکره کنند من یک هیئت عالیرتبه به ایران میفرستم و یا دو لت ایران یک هیئت عالی برای مذاکره به عراق بفرستدتا اختلافات فیما بین حل شود زیرا ادامه این وضع برای من قابل تحمل نیست و من برای خاتمه دادن به این وضع به ایران حمله نظامی خواهم کرد. سپس آقای دعائی تاکید کرد که این آدمی است که حمله خواهد کرد.

شورای انقلاب تصمیم میگیرد که آقای دعایی به اتفاق اقای مهندس بازرگان و آقای دکتر بهشتی برای بیان ماجرا و تعیین تکلیف به دیدار رهبر انقلاب بروند.

در این دیدار ابتدا آقای دعایی شرح کامل ماجرا ونهایتا تهدید صدام را بیان میکند رهبر انقلاب در پاسخ به او میگویند محلش نگذارید.

سپس آقای مهندس بازرگان به استدلال میپردازد که باید توجه کرد که امروزه موقعیت ما به علت اعمال تندی که انجام شده (حمله به سفارت آمریکا) ومواضع تندی که اتخاذ گردیده است در بین ملل جهان چندان مطلوب نیستیم و اگر گرفتار جنگ شویم کسی از ما حمایت نخواهد کرد بلکه از طرف مقابل ما حمایت خواهند کرد.

ازاین گذشته وضعیت ارتش به علت اعدام بسیاری از فرماندهان عالی و درجات پائین تر و اهانت های بسیاری که به ارتش و ارتشیان از افراد وگروههای مختلف شده ومیشود وضع بسیار نامناسبی دارد وبکلی فاقد روحیه لازم است.

از این گذشته تسلیحات نظامی ما عمدتا آمریکایی است و با مشکلات میان دو کشور دیگر دسترسی به لوازم یدکی مشکل و شاید غیر ممکن باشد.

براینها باید اضافه کرد که جهان غرب و حتی کشور های عربی محال است بگذارند ما پیروز شویم. بنابراین باید از وقوع جنگ جلو گیری کنیم. رهبر انقلاب در پاسخ میگویند گفتم محلش نگذارید. مجددا آقای دکتر بهشتی شروع به استدلال میکند اما آیت الله خمینی تا سخن او پایان گیرد تحمل نمیکنند واز جایشان برمیخیزند و برای بار سوم تکرار میکنند که گفتم محلش نگذارید و بطرف در اندرونی حرکت میکنند . آقای دعایی که بسیار ناراحت شده بود میگوید آقا من به بغداد نخواهم رفت....

آقای خمینی که نزدیک در اندرونی رسیده بودند پس از تامل کوتاهی رویشان را را بطرف دعایی برگردانده ومیگویند وظیفه شرعی ات می باشد که بروی وبدون اینکه منتظر پاسخ شوند به قسمت اندرونی وارد میشوند.
به شورای انقلاب برمیگردند و آقای دعایی بسیار ناراحت بوده در حالیکه گریه میکرده است میگوید به خدا قسم او (صدام) حمله خواهد کرد. هیچ کس کاری نمیتواند بکند و مدتی بعد عراق به ایران غافلگیرانه حمله میکند.


برگرفته از کانال "گنج در ویرانه"

🆔👉 @iran_novin1
🌅 #برگی_از_تاریخ :

این قطعه تاریخی از زبان #عباس_میرزا را بخوانید :

🌅سیزده سال و یک ماه از پایان جنگ اول ایران و روس گذشته بود که جنگ دوم شروع شد و من دیگر آن جوان ناآزموده نبودم که به راحتی وارد کشمکش شود، در این سیزده سال اختلافات ِ مرزی، که بین طرفین پدید می‌آمد با رفت‌وآمد و آدم‌ و کاغذ، حل میشد و سفرای دو کشور با احترام در کشور دیگر پذیرفته می‌شدند ؛

🌅عامل جدیدی که بهانه‌ای برای آغاز نبردی دیگر باشد رخ نداده بود و تنها بهانه، زخم‌های باقیمانده از جنگ اول بود و نیز توطئه‌های اشراف قاجار برای از چشم شاه انداختن و سرنگونی من، با یاری گرفتن از علما!!!

🌅بدین ترتیب غوغای جهاد با روسیانِ کافر، بالا گرفت و مراجع و در رأس آنان «سید محمد مجتهد» برای واداشتن دولت برای آغاز جنگ ، از کربلا به دارالخلافه تهران مهاجرت کردند، به ملاقات آقایان رفتم و سعی کردم مشکلات ورود در جنگی تازه را، برایشان توضیح دهم ؛

🌅سید محمد مجتهد، در صدر اتاق نشسته بود و بی آنکه نگاهی به من کند، در سکوت به سخنان من گوش میداد و گاهی نفسی از قلیان میگرفت ، عرض کردم ؛
👈🏻آقایان البته میتوانند با چرخش قلم، فتوای جهاد صادر کنند ولی اجرای آن مشکل است، از یک مشت روستانشین یا شهرنشین که برای جهاد راه افتاده‌اند در برابر یک سپاه عظیم ِ آموزش دیده و مسلح کاری ساخته نیست ؛جنگ جنگاور و سلاح کامل می‌خواهد ؛ جنگ ، جیره و مواجب می‌خواهد! جنگ پول می‌خواهد ؛ سرباز پوشاک گرم و اسلحه و آذوقه میخواهد!!!

🌅یکی از آقایان گفت ؛ چرا دولت پول ندارد!!؟ چه بر سر جواهرات نادری آورده‌اید!!؟ گفتم ؛ آن جواهرات در خزانه است ولی جواهر را به راحتی نمی‌توان به پول تبدیل کرد، اگر بخواهیم آن را یک مرتبه بفروشیم، از ما نمی‌خرند و اگر یکایک بفروشیم عایدات آن در برابر مخارج سنگینِ جنگ، هیچ است!!!

🌅تصورِ آقایان از جنگ، غزواتِ بدر و اُحد است، ولی زمانه عوض شده، در جنگ قبلی به قدرِ کافی مردان‌مان، به خاک افتادند ؛ چرا باز بخواهیم خلق الله را به کُشتن دهیم!!!

🌅در اینجا سید محمد مجتهد، که گویی از توضیحات من، حوصله اش سر رفته بود، سرش را بلند کرد و با صدای لرزان و چهره ای عبوس گفت :
👈🏻حضرت ِ والا بدانند که ما به اینجا نیامده ایم که با این حرف‌ها، دوباره به عتبات بازگردیم، این سخنانِ شاهزاده، ظنی را که از قبل در اسلام‌خواهی ولیعهد بوده، مع الاسف تقویت میکند، به چه مناسبت از طرف ولیعهد در جراید لندن و پاریس از فرنگیان برای زندگی در ایران دعوت می‌کنند!!؟ پای فرنگی به ایران باز شود که چه شود!!؟این تُنبان‌های تنگ و چسبناک چیست که به بهانه چابک کردن و اصلاح امر نظام، بر تن قشونِ مسلمین میکنند!!؟ به چه دلیل در دارالسلطنه تبریز، چاپخانه زدید و کتاب تاریخ اروپا چاپ میکنید که مردم به جای قصص ِ انبیا، با اطوار معاش ِ فرنگیان آشنا شوند؟؟؟

🌅سرانجام اِصرار مجتهدین، کار را بر من تنگ کرد و چون اجماعِ خواص و عوام را در این باب مشاهده کردیم به جنگی دیگر رضایت دادیم، این جنگ هم چند ماه طول کشید و به رغم پیروزی‌هایی که در ابتدا به خاطر غافلگیری روس‌ها، کسب کردیم!! در نهایت ایران شکست خورد و در ناحیه‌ای میان زنجان و میانه که روس‌ها تا آنجا پیش آمده بودند عهدنامه ترکمانچای منعقد گردید!!؛

🌅مطابق این عهدنامه نخجوان و ایروان هم از دست رفت و چون روسیه طرف ایرانی را آغازگر جنگ معرفی می نمود درخواست ِ غرامت ِ سنگینی از ایران کرد و تخلیه خاک ایران را مشروط به پرداخت ِ اقساط آن غرامت دانست ؛

🌅من و سربازانم صادقانه تا آخر جنگیدیم ؛ لیک همان سیدمحمد مجتهد، هنگام محاصره تبریز، گُل و قربانی سوی روس‌ها فرستاد!! و خودش به فرمانده روس‌هایی که تبریز را محاصره کرده بودند گفت ؛ ما جانمان از قاجاریه به لب رسیده و میخواهیم رعیت ِ دولت روس ها باشیم !!
🔥 آری برادر روحانیت اینچنین است
-------
گفته اند کسانی که تاریخ خود را نخوانند مجبورند ان را دوباره زندگی کنند .

اما کسانی که خوانده اما متوجه حقایق ان نشده اند چه می شوند ؟
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 زبان هخامنشيان چگونه بود؟

☝🏻ویدیوی بالا الفبای میخی و عددهای هخامنشى را تلفظ میکند و کتیبه بیستون داریوش در كرمانشاه را به زبان پارسی باستان میخواند.

جالب آنکه عددها از چندهزار سال پیش تاکنون، کمترین دگرگونی را داشته اند. همچنین، شکل باستانی برخی واژه های امروزی را هم میتوان در متن کتیبه دید.

#برگی_از_تاریخ