Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
سال 1264 قمرى، نخستين برنامهى دولت ايران براى واکسن زدن به فرمان اميرکبير آغاز شد.
در آن برنامه، کودکان و نوجوانانى ايرانى را آبلهکوبى مىکردند.
اما چند روز پس از آغاز آبلهکوبى به امير کبير خبردادند که مردم از روى ناآگاهى نمىخواهند واکسن بزنند.
بهويژه که چند تن از #دعا_نويسها در شهر شايعه کرده بودند که واکسن زدن باعث راه يافتن #جن به خون انسان مىشود.
هنگامى که خبر رسيد پنج نفر به علت ابتلا به بيمارى آبله جان باختهاند، امير بىدرنگ فرمان داد هر کسى که حاضر نشود آبله بکوبد بايد #پنج_تومان به صندوق دولت جريمه بپردازد.
او تصور مى کرد که با اين فرمان همه مردم آبله مىکوبند.
اما نفوذ سخن دعانويسها و نادانى مردم بيش از آن بود که فرمان امير را بپذيرند.
شمارى که پول کافى داشتند، پنج تومان را پرداختند و از آبلهکوبى سرباز زدند. شمارى ديگر هنگام مراجعه مأموران در آب انبارها پنهان مىشدند يا از شهر بيرون مىرفتند
روز بيست و هشتم ماه ربيع الاول به امير اطلاع دادند که در همهى شهر تهران و روستاهاى پيرامون آن فقط سىصد و سى نفر آبله کوبيدهاند.
در همان روز، پاره دوزى را که فرزندش از بيمارى آبله مرده بود، به نزد او آوردند. امير به جسد کودک نگريست و آنگاه گفت:
ما که براى نجات بچههايتان آبلهکوب فرستاديم.
پيرمرد با اندوه فراوان گفت:
حضرت امير، به من گفته بودند که اگر بچه را آبله بکوبيم جن زده مىشود.
امير فرياد کشيد:
واى از جهل و نادانى، حال، گذشته از اينکه فرزندت را از دست دادهاى بايد پنج تومان هم جريمه بدهي..
پيرمرد با التماس گفت:
باور کنيد که هيچ ندارم..
اميرکبير دست در جيب خود کرد و پنجن تومان به او داد و سپس گفت:
حکم برنمىگردد، اين پنج تومان را به صندوق دولت بپرداز.
چند دقيقه ديگر، بقالى را آوردند که فرزند او نيز از آبله مرده بود.
اين بار اميرکبير ديگر نتوانست تحمل کند. روى صندلى نشست و با حالى زار شروع به گريستن کرد...
در آن هنگام ميرزا آقاخان وارد شد.
او در کمتر زمانى اميرکبير را در حال گريستن ديده بود. علت را پرسيد و ملازمان امير گفتند که دو کودک شيرخوار پاره دوز و بقالى از بيمارى آبله مردهاند.
ميرزا آقاخان با شگفتى گفت:
عجب، من تصور مىکردم که ميرزا احمدخان، پسر امير، مرده است که او اين چنين هاىهاى مىگريد.
سپس، به امير نزديک شد و گفت:
گريستن، آن هم به اين گونه، براى دو بچهى شيرخوار بقال و چقال در شأن شما نيست.
امير سر برداشت و با خشم به او نگريست، آنچنان که ميرزا آقاخان از ترس بر خود لرزيد.
امير اشکهايش را پاک کرد و گفت:
خاموش باش. تا زمانى که ما سرپرستى اين ملت را بر عهده داريم، مسئول مرگشان ما هستيم.
ميرزا آقاخان آهسته گفت:
ولى اينان خود در اثر جهل آبله نکوبيدهاند.
امير با صداى رسا گفت:
و مسئول جهلشان نيز ما هستيم..
اگر ما در هر روستا و کوچه و خيابانى مدرسه بسازيم و کتابخانه ايجاد کنيم، دعانويسها بساطشان را جمع مىکنند. تمام ايرانىها اولاد حقيقى من هستند و من از اين مىگريم که چرا اين مردم بايد اين قدر جاهل باشند که در اثر نکوبيدن آبله بميرند.
روحش شاد یادش گرامی
__________
بیانات علم.الهدی تمام جمعه و نماینده ولی فقیه در مشهد در مورد امیرکبیر در همایش وحدت حوزه و دانشگه :
میرزا تقی خان امیر کبیر یکی از افرادی بود که باعث ایجاد تفکر سکولاریسم در کشور ما شد و با ایجاد و تاسیس مدرسه دارلفنون و به کار گماشتن آخوندزاده و میرزا ملکم خان بی دین و سکولار سعی کرد اجازه ندهند دین به دارلفنون نفوذ کند و این کار بخاطر این بود که آنها در سفری که به روسیه داشتند فکر کردند عامل پبشرفت آنها بی دینی است.
عضو مجلس خبرگان رهبری سپس با اشاره به تاسیس دانشگاه در ایران گفت:
انگلیس ها دانشگاه را برای این منظور در ایران تاسیس کردند تا به خیال خودشان در مقابل حوزه جبهه ای درست کنند.
وی افزود:
آنها در ابتدای تاسیس دانشگاه مقید بودند هیچ نشانه ای از دین در دانشگاه ها دیده نشود اما بعدا در بین همین دانشگاه ها که آنها یا اهداف استعماری و برای سلطه بر افکار ملت ما ساخته بودند جوانان استعمار ستیز و دین دار سر بر آوردند.
__________
در کشور من"روشنفکر"هست اما"روشنفکرنما"بیشتر!
همانطور که"مذهبی"هست و"مذهبینما"بیشتر!
اصلا نمی دانم چرا اینجا بیشتر روی"نما"کار می کنند تا چیز دیگر...!
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
سال 1264 قمرى، نخستين برنامهى دولت ايران براى واکسن زدن به فرمان اميرکبير آغاز شد.
در آن برنامه، کودکان و نوجوانانى ايرانى را آبلهکوبى مىکردند.
اما چند روز پس از آغاز آبلهکوبى به امير کبير خبردادند که مردم از روى ناآگاهى نمىخواهند واکسن بزنند.
بهويژه که چند تن از #دعا_نويسها در شهر شايعه کرده بودند که واکسن زدن باعث راه يافتن #جن به خون انسان مىشود.
هنگامى که خبر رسيد پنج نفر به علت ابتلا به بيمارى آبله جان باختهاند، امير بىدرنگ فرمان داد هر کسى که حاضر نشود آبله بکوبد بايد #پنج_تومان به صندوق دولت جريمه بپردازد.
او تصور مى کرد که با اين فرمان همه مردم آبله مىکوبند.
اما نفوذ سخن دعانويسها و نادانى مردم بيش از آن بود که فرمان امير را بپذيرند.
شمارى که پول کافى داشتند، پنج تومان را پرداختند و از آبلهکوبى سرباز زدند. شمارى ديگر هنگام مراجعه مأموران در آب انبارها پنهان مىشدند يا از شهر بيرون مىرفتند
روز بيست و هشتم ماه ربيع الاول به امير اطلاع دادند که در همهى شهر تهران و روستاهاى پيرامون آن فقط سىصد و سى نفر آبله کوبيدهاند.
در همان روز، پاره دوزى را که فرزندش از بيمارى آبله مرده بود، به نزد او آوردند. امير به جسد کودک نگريست و آنگاه گفت:
ما که براى نجات بچههايتان آبلهکوب فرستاديم.
پيرمرد با اندوه فراوان گفت:
حضرت امير، به من گفته بودند که اگر بچه را آبله بکوبيم جن زده مىشود.
امير فرياد کشيد:
واى از جهل و نادانى، حال، گذشته از اينکه فرزندت را از دست دادهاى بايد پنج تومان هم جريمه بدهي..
پيرمرد با التماس گفت:
باور کنيد که هيچ ندارم..
اميرکبير دست در جيب خود کرد و پنجن تومان به او داد و سپس گفت:
حکم برنمىگردد، اين پنج تومان را به صندوق دولت بپرداز.
چند دقيقه ديگر، بقالى را آوردند که فرزند او نيز از آبله مرده بود.
اين بار اميرکبير ديگر نتوانست تحمل کند. روى صندلى نشست و با حالى زار شروع به گريستن کرد...
در آن هنگام ميرزا آقاخان وارد شد.
او در کمتر زمانى اميرکبير را در حال گريستن ديده بود. علت را پرسيد و ملازمان امير گفتند که دو کودک شيرخوار پاره دوز و بقالى از بيمارى آبله مردهاند.
ميرزا آقاخان با شگفتى گفت:
عجب، من تصور مىکردم که ميرزا احمدخان، پسر امير، مرده است که او اين چنين هاىهاى مىگريد.
سپس، به امير نزديک شد و گفت:
گريستن، آن هم به اين گونه، براى دو بچهى شيرخوار بقال و چقال در شأن شما نيست.
امير سر برداشت و با خشم به او نگريست، آنچنان که ميرزا آقاخان از ترس بر خود لرزيد.
امير اشکهايش را پاک کرد و گفت:
خاموش باش. تا زمانى که ما سرپرستى اين ملت را بر عهده داريم، مسئول مرگشان ما هستيم.
ميرزا آقاخان آهسته گفت:
ولى اينان خود در اثر جهل آبله نکوبيدهاند.
امير با صداى رسا گفت:
و مسئول جهلشان نيز ما هستيم..
اگر ما در هر روستا و کوچه و خيابانى مدرسه بسازيم و کتابخانه ايجاد کنيم، دعانويسها بساطشان را جمع مىکنند. تمام ايرانىها اولاد حقيقى من هستند و من از اين مىگريم که چرا اين مردم بايد اين قدر جاهل باشند که در اثر نکوبيدن آبله بميرند.
روحش شاد یادش گرامی
__________
بیانات علم.الهدی تمام جمعه و نماینده ولی فقیه در مشهد در مورد امیرکبیر در همایش وحدت حوزه و دانشگه :
میرزا تقی خان امیر کبیر یکی از افرادی بود که باعث ایجاد تفکر سکولاریسم در کشور ما شد و با ایجاد و تاسیس مدرسه دارلفنون و به کار گماشتن آخوندزاده و میرزا ملکم خان بی دین و سکولار سعی کرد اجازه ندهند دین به دارلفنون نفوذ کند و این کار بخاطر این بود که آنها در سفری که به روسیه داشتند فکر کردند عامل پبشرفت آنها بی دینی است.
عضو مجلس خبرگان رهبری سپس با اشاره به تاسیس دانشگاه در ایران گفت:
انگلیس ها دانشگاه را برای این منظور در ایران تاسیس کردند تا به خیال خودشان در مقابل حوزه جبهه ای درست کنند.
وی افزود:
آنها در ابتدای تاسیس دانشگاه مقید بودند هیچ نشانه ای از دین در دانشگاه ها دیده نشود اما بعدا در بین همین دانشگاه ها که آنها یا اهداف استعماری و برای سلطه بر افکار ملت ما ساخته بودند جوانان استعمار ستیز و دین دار سر بر آوردند.
__________
در کشور من"روشنفکر"هست اما"روشنفکرنما"بیشتر!
همانطور که"مذهبی"هست و"مذهبینما"بیشتر!
اصلا نمی دانم چرا اینجا بیشتر روی"نما"کار می کنند تا چیز دیگر...!
🆔👉 @iran_novin1