Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مباحثات_در_مورد_مجلس_موسسان
#انقلاب_اکتبر_و_مجلس_موسسان
حذف شعار مجلس موسسان توسط برخی از نیروهای چپ، بر اساس استناد آنها به تجربه انقلاب اکتبر، به نتیجه گیری های کاملا" نادرستی می انجامد به طوری که آن ها نظام شورائی را به مثابه نوع عالیتری از دمکراسی در نقطه مقابل مجلس موسسان ، که از نظر آنها معادل یک جمهوری بورژوائی نوع پارلمانی است، قرار داده و این دو را با هم مانعة الجمع قلمداد می کنند.
درهمین رابطه باید به نکات زیر توجه کرد:
- پس از انقلاب فوریه، لنین با نوشتن نامه هائی از دور و تزهای آوریل مطرح ساخت که با شرایط جدید پدید آمده پس ازانقلاب فوریه، انقلاب سوسیالیستی در دستور کار پرولتاری روسیه قرار دارد. اما بلشویک ها در فاصله میان انقلاب فوریه و اکتبر یعنی زمانی که انقلاب سوسیالیستی در دستور کار حزب بلشویک قرار داشت در کنار شعار " همه قدرت به دست شوراها " شعار مجلس موسسان را مطرح می کردند و نه فقط تناقضی در طرح این دو شعار نمی دیدند بلکه شرط فراخواندن موفقیت آمیز مجلس موسسان را "انتقال همه قدرت به دست شوراها" می دانستند. از جمله در تزهای آوریل( هفم آوریل 1917) لنین می نویسد:
« من دولت موقت را به خاطر آن که برای تشکیل مجلس موسسان یک موعد نزدیک و به طور کلی هیچ موعدی مقرر نکرده است و با وعده و وعید گریبان خود را خلاص نموده است، مورد حمله قرار داده ام. کوشش من اثبات این موضوع بوده است که بدون وجود شوراهای نمایندگان کارگران و سربازان امر تشکیل مجلس موسسان تامین نشده و موفقیت آن محال است. حال به من این نظر را نسبت می دهد که گویا با تشکیل هر چه سریع تر مجلس موسسان مخالفم!!!»(ترهای آوریل).
- در سپتامبر 1917 لنین در مقاله "بلشویک ها باید قدرت را در دست بگیرند بر همین نکته تاکید می کند:
« چرا بلشویک ها باید قدرت را در این لحظه در دست گیرند؟ برای آن که تسلیم قریب الوقوع پتروگراد فرصت های ما را صد بار غیرمساعدتر خواهد کرد زیرا فرماندهی ارتش در دست کرنسکی و شرکاء قراردارد. همچنین ما نمی توانیم "منتظر" تشکیل مجلس موسسان باشیم زیرا با تسلیم پتروگراد کرنسکی و شرکا همواره می توانند تشکیل مجلس موسسان را تعویق به محال کنند. تنها حزب ما با کسب قدرت می تواند تشکیل مجلس موسسان را تضمین کند؛»
- بالاخره یکی دیگر از آخرین نمونه های تاکید لنین نقل قولی است که در بالا از "نامه به رفقا " آوردیم که تنها چند روز قبل از انقلاب اکتبر نوشته شده است:
« آیا فهمیدن این حقیقت مشکل است که هنگامی که قدرت به دست شوراها افتاد، مجلس موسسان و موفقیتش تضمین شده است؟ بلشویک ها این را هزاران بار گفته اند و هرگز هیچ کس تلاش نکرده است آن را انکار کند»."
- در هفتم اکتبر، ترتسکی به عنوان ریاست فراکسیون بلشویک در پایان نطق خود در شورای دولتی که کرنسکی منعقد کرده بود اعلام کرد:
" زنده باد صلح فوری، شرافتمدانه و دمکراتیک. همه قدرت به دست شوراها. زمین به مردم. زنده باد مجلس موسسان".
پس از پیروزی انقلاب اکتبر انتخابات مجلس موسسان برگزار شد. اما بلشویک ها در حالی که در میان شوراهای سراسری کارگران و سربازان از اکثریت برخوردار بودند در مجلس موسسان در اقلیت قرار گرفتند. فقدان نفود بلشویک ها در مجلس موسسان به خاطر عدم نفوذ آن ها در میان توده های دهقانان بود که در روسیه آن دوره اکثریت جمعیت را تشکیل می دادند.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مباحثات_در_مورد_مجلس_موسسان
#انقلاب_اکتبر_و_مجلس_موسسان
حذف شعار مجلس موسسان توسط برخی از نیروهای چپ، بر اساس استناد آنها به تجربه انقلاب اکتبر، به نتیجه گیری های کاملا" نادرستی می انجامد به طوری که آن ها نظام شورائی را به مثابه نوع عالیتری از دمکراسی در نقطه مقابل مجلس موسسان ، که از نظر آنها معادل یک جمهوری بورژوائی نوع پارلمانی است، قرار داده و این دو را با هم مانعة الجمع قلمداد می کنند.
درهمین رابطه باید به نکات زیر توجه کرد:
- پس از انقلاب فوریه، لنین با نوشتن نامه هائی از دور و تزهای آوریل مطرح ساخت که با شرایط جدید پدید آمده پس ازانقلاب فوریه، انقلاب سوسیالیستی در دستور کار پرولتاری روسیه قرار دارد. اما بلشویک ها در فاصله میان انقلاب فوریه و اکتبر یعنی زمانی که انقلاب سوسیالیستی در دستور کار حزب بلشویک قرار داشت در کنار شعار " همه قدرت به دست شوراها " شعار مجلس موسسان را مطرح می کردند و نه فقط تناقضی در طرح این دو شعار نمی دیدند بلکه شرط فراخواندن موفقیت آمیز مجلس موسسان را "انتقال همه قدرت به دست شوراها" می دانستند. از جمله در تزهای آوریل( هفم آوریل 1917) لنین می نویسد:
« من دولت موقت را به خاطر آن که برای تشکیل مجلس موسسان یک موعد نزدیک و به طور کلی هیچ موعدی مقرر نکرده است و با وعده و وعید گریبان خود را خلاص نموده است، مورد حمله قرار داده ام. کوشش من اثبات این موضوع بوده است که بدون وجود شوراهای نمایندگان کارگران و سربازان امر تشکیل مجلس موسسان تامین نشده و موفقیت آن محال است. حال به من این نظر را نسبت می دهد که گویا با تشکیل هر چه سریع تر مجلس موسسان مخالفم!!!»(ترهای آوریل).
- در سپتامبر 1917 لنین در مقاله "بلشویک ها باید قدرت را در دست بگیرند بر همین نکته تاکید می کند:
« چرا بلشویک ها باید قدرت را در این لحظه در دست گیرند؟ برای آن که تسلیم قریب الوقوع پتروگراد فرصت های ما را صد بار غیرمساعدتر خواهد کرد زیرا فرماندهی ارتش در دست کرنسکی و شرکاء قراردارد. همچنین ما نمی توانیم "منتظر" تشکیل مجلس موسسان باشیم زیرا با تسلیم پتروگراد کرنسکی و شرکا همواره می توانند تشکیل مجلس موسسان را تعویق به محال کنند. تنها حزب ما با کسب قدرت می تواند تشکیل مجلس موسسان را تضمین کند؛»
- بالاخره یکی دیگر از آخرین نمونه های تاکید لنین نقل قولی است که در بالا از "نامه به رفقا " آوردیم که تنها چند روز قبل از انقلاب اکتبر نوشته شده است:
« آیا فهمیدن این حقیقت مشکل است که هنگامی که قدرت به دست شوراها افتاد، مجلس موسسان و موفقیتش تضمین شده است؟ بلشویک ها این را هزاران بار گفته اند و هرگز هیچ کس تلاش نکرده است آن را انکار کند»."
- در هفتم اکتبر، ترتسکی به عنوان ریاست فراکسیون بلشویک در پایان نطق خود در شورای دولتی که کرنسکی منعقد کرده بود اعلام کرد:
" زنده باد صلح فوری، شرافتمدانه و دمکراتیک. همه قدرت به دست شوراها. زمین به مردم. زنده باد مجلس موسسان".
پس از پیروزی انقلاب اکتبر انتخابات مجلس موسسان برگزار شد. اما بلشویک ها در حالی که در میان شوراهای سراسری کارگران و سربازان از اکثریت برخوردار بودند در مجلس موسسان در اقلیت قرار گرفتند. فقدان نفود بلشویک ها در مجلس موسسان به خاطر عدم نفوذ آن ها در میان توده های دهقانان بود که در روسیه آن دوره اکثریت جمعیت را تشکیل می دادند.
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مباحثات_در_مورد_مجلس_موسسان
#انقلاب_اکتبر_روسیه_و_مجلس_موسسان
☆5
#انحلال_مجلس_موسسان_و_الغا_حق_رای_عمومی
درانتخابات مجلس موسسان روسیه که کمی پس از انقلاب اکتبر صورت گرفت حزب اس.ار ها( حزب سوسیال رولوسیونرها که در میان دهقانان روسیه از نفوذ بسیار وسیعی برخوردار بودند) اکثریت مطلق کرسی ها را به خود اختصاص دادند. اما اعلام پیروزی انقلاب اکتبر و انتقال قدرت به شوراها حزب اس. ار را دچار انشعاب کرده بود.
اس .ارهای چپ از نظام شورائی حمایت کرده و با بلشویک ها وارد ائتلاف شدند در حالی که اس. ارهای راست به مخالفت با قدرت شوراها پرداختند.
این انشعاب به نمایندگان حزب اس. ار در مجلس موسسان نیز گسترش یافت اما اکثریت نمایندگان حزب اس. ار به جناح راست آن پیوستند و آن ها همچنان اکثریت مطلق کرسی های مجلس موسسان را حفظ کردند.
در مجموع از 41 میلیون رای اخذ شده اس.ارها 15.8 میلیون رای، اس.ارهای اوکراین 1.2 میلیون رای، منشویک ها 1.3 میلیون رای، کادت ها1.9 میلیون رای، بلشویک ها 9.8 میلیون رای و دیگران 11.6 میلیون رای را نصیب خود کردند.
توزیع 707 کرسی مجلس موسسان به قرار زیر بود:
- اس.ارها370 کرسی،
- اس.ارهای چپ 40 کرسی،
- بلشویک ها170 کرسی،
- منشویک 16 کرسی،
- سوسیال های مردمی 2 کرسی،
- کادت ها 17 کرسی،
- گروه های ملی 81 کرسی
- و یک کرسی بدون وابستگی روشن حزبی.
بلشویک ها در پتروگراد، مسکو، مناطق شهری و صنعتی اکثریت قاطع کرسی ها را به خود اختصاص داده بودند.
در ارتش نیز در جبهه های شمال و غرب و نیز ناوگان دریائی بلشویک ها از اکثریت قاطعی برخوردار بودند.
متقابلا" نفوذ اصلی اس.ارها در روستاها و مناطق عقب مانده به لحاظ صنعتی نظیر اورال شرقی، سیبری و ولگا بود.
واقعیت این بود که بلشویک ها برای بروز چنین تناقضی از قبل آمادگی نداشتند و اکثر آن ها تصور می کردند که همراه با اس. ارهای چپ در مجلس موسسان از اکثریت قاطع برخوردار خواهند بود.
بوخارین حتی بر آن بود که پس از انتخابات مجلس موسسان با اخراج کادت ها مجلس موسسان به یک کنوانسیون انقلابی مبدل شود.
ترتسکی از نظر بوخارین حمایت می کرد و استالین معتقد بود که تاکتیک بوخارین نمی تواند کار کند ولی هیچ کدام از آن ها انتظار چنین وضعیتی و انحلال مجلس موسسان را نداشتند.
لنین در تزهای مربوط به مجلس موسسان( 12 دسامبر1971) و فرمان انحلال آن در تحلیل علت در اقلیت قرار گرفتن بلشویک ها و اس ارهای چپ( که متحد بلشویک ها بودند) در مجلس موسسان، به چند نکته اشاره می کند.
او می گوید:
اولا"، فهرست های اس.ار ها برای مبارزه انتخاباتی که دراواسط اکتبر1917 منتشر شد فهرست های مشترک بود و هنوز در میان آن ها انشعاب صورت نگرفته بود، بنابراین دهقانانی که به فهرست اس. ار ها رای دادند، نمی دانستند که کاندید ای مورد نظرشان طرفدار قدرت شوراهاست یا مخالف آن.
ثانیا"، انقلاب اکتبر تاره شروع شده بود و هنوز بسیاری از دهقانان از مضمون این انقلاب و موضع قاطع آن برای خلع ید از ملاکین و دفاع از دهقانان در برابر ملاکین اطلاع نداشتند،( ناآگاهی توده از واقعیت کاری که داشتند انجام میدادند )
ثالثا"، خاتمه فوری جنگ و برقراری صلح از مطالبات اساسی دهقانان بود که قدرت شوروی بلافاصله اقدامات برای پایان جنگ و عملی ساختن صلح را آغازکرده بود.
او تاکید می کند که توده های وسیع دهقان روسیه از این موضع دولت شوراها نیز بی اطلاع بودند.
لنین بدین ترتیب مجلس موسسان را در برابر دو گزینش قرارمی دهد:
تجدید انتخابات یا
تائید سیاست های دولت شورائی توسط این مجلس.
لنین تاکید می کند که در صورت عدم اجابت این درخواست ها مجلس موسسان منحل خواهد شد.
مجلس موسسان در روز ششم ژانویه تشکیل می شود و درخواست بلشویک ها و اس ار های چپ برای تائید دولت شوروی و سیاست های آن را نمی پذیرد.
بلشویک ها به همراه اس ارهای چپ مجلس را ترک می کنند و همان روز فرمان انحلال مجلس موسسان توسط لنین نوشته و منتشر می شود.
ادامه دارد ...
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مباحثات_در_مورد_مجلس_موسسان
#انقلاب_اکتبر_روسیه_و_مجلس_موسسان
☆5
#انحلال_مجلس_موسسان_و_الغا_حق_رای_عمومی
درانتخابات مجلس موسسان روسیه که کمی پس از انقلاب اکتبر صورت گرفت حزب اس.ار ها( حزب سوسیال رولوسیونرها که در میان دهقانان روسیه از نفوذ بسیار وسیعی برخوردار بودند) اکثریت مطلق کرسی ها را به خود اختصاص دادند. اما اعلام پیروزی انقلاب اکتبر و انتقال قدرت به شوراها حزب اس. ار را دچار انشعاب کرده بود.
اس .ارهای چپ از نظام شورائی حمایت کرده و با بلشویک ها وارد ائتلاف شدند در حالی که اس. ارهای راست به مخالفت با قدرت شوراها پرداختند.
این انشعاب به نمایندگان حزب اس. ار در مجلس موسسان نیز گسترش یافت اما اکثریت نمایندگان حزب اس. ار به جناح راست آن پیوستند و آن ها همچنان اکثریت مطلق کرسی های مجلس موسسان را حفظ کردند.
در مجموع از 41 میلیون رای اخذ شده اس.ارها 15.8 میلیون رای، اس.ارهای اوکراین 1.2 میلیون رای، منشویک ها 1.3 میلیون رای، کادت ها1.9 میلیون رای، بلشویک ها 9.8 میلیون رای و دیگران 11.6 میلیون رای را نصیب خود کردند.
توزیع 707 کرسی مجلس موسسان به قرار زیر بود:
- اس.ارها370 کرسی،
- اس.ارهای چپ 40 کرسی،
- بلشویک ها170 کرسی،
- منشویک 16 کرسی،
- سوسیال های مردمی 2 کرسی،
- کادت ها 17 کرسی،
- گروه های ملی 81 کرسی
- و یک کرسی بدون وابستگی روشن حزبی.
بلشویک ها در پتروگراد، مسکو، مناطق شهری و صنعتی اکثریت قاطع کرسی ها را به خود اختصاص داده بودند.
در ارتش نیز در جبهه های شمال و غرب و نیز ناوگان دریائی بلشویک ها از اکثریت قاطعی برخوردار بودند.
متقابلا" نفوذ اصلی اس.ارها در روستاها و مناطق عقب مانده به لحاظ صنعتی نظیر اورال شرقی، سیبری و ولگا بود.
واقعیت این بود که بلشویک ها برای بروز چنین تناقضی از قبل آمادگی نداشتند و اکثر آن ها تصور می کردند که همراه با اس. ارهای چپ در مجلس موسسان از اکثریت قاطع برخوردار خواهند بود.
بوخارین حتی بر آن بود که پس از انتخابات مجلس موسسان با اخراج کادت ها مجلس موسسان به یک کنوانسیون انقلابی مبدل شود.
ترتسکی از نظر بوخارین حمایت می کرد و استالین معتقد بود که تاکتیک بوخارین نمی تواند کار کند ولی هیچ کدام از آن ها انتظار چنین وضعیتی و انحلال مجلس موسسان را نداشتند.
لنین در تزهای مربوط به مجلس موسسان( 12 دسامبر1971) و فرمان انحلال آن در تحلیل علت در اقلیت قرار گرفتن بلشویک ها و اس ارهای چپ( که متحد بلشویک ها بودند) در مجلس موسسان، به چند نکته اشاره می کند.
او می گوید:
اولا"، فهرست های اس.ار ها برای مبارزه انتخاباتی که دراواسط اکتبر1917 منتشر شد فهرست های مشترک بود و هنوز در میان آن ها انشعاب صورت نگرفته بود، بنابراین دهقانانی که به فهرست اس. ار ها رای دادند، نمی دانستند که کاندید ای مورد نظرشان طرفدار قدرت شوراهاست یا مخالف آن.
ثانیا"، انقلاب اکتبر تاره شروع شده بود و هنوز بسیاری از دهقانان از مضمون این انقلاب و موضع قاطع آن برای خلع ید از ملاکین و دفاع از دهقانان در برابر ملاکین اطلاع نداشتند،( ناآگاهی توده از واقعیت کاری که داشتند انجام میدادند )
ثالثا"، خاتمه فوری جنگ و برقراری صلح از مطالبات اساسی دهقانان بود که قدرت شوروی بلافاصله اقدامات برای پایان جنگ و عملی ساختن صلح را آغازکرده بود.
او تاکید می کند که توده های وسیع دهقان روسیه از این موضع دولت شوراها نیز بی اطلاع بودند.
لنین بدین ترتیب مجلس موسسان را در برابر دو گزینش قرارمی دهد:
تجدید انتخابات یا
تائید سیاست های دولت شورائی توسط این مجلس.
لنین تاکید می کند که در صورت عدم اجابت این درخواست ها مجلس موسسان منحل خواهد شد.
مجلس موسسان در روز ششم ژانویه تشکیل می شود و درخواست بلشویک ها و اس ار های چپ برای تائید دولت شوروی و سیاست های آن را نمی پذیرد.
بلشویک ها به همراه اس ارهای چپ مجلس را ترک می کنند و همان روز فرمان انحلال مجلس موسسان توسط لنین نوشته و منتشر می شود.
ادامه دارد ...
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مباحثات_در_مورد_مجلس_موسسان
☆6
#انحلال_مجلس_موسسان_و_الغا_حق_رای_عمومی
اما اگر ارزیابی لنین درست است که در فاصله اکتبر 1917 تا ژانویه 1918 رویکرد دهقانان نسبت به بلشویک ها دگرگون شده و اکثریت آن ها به بلشویک ها گرویده اند و دیگر مجلس موسسان با واقعیت های موجود جامعه روسیه انطباق ندارد و اگر خود مجلس موسسان حاضر نیست به این واقعیت تن در دهد چرا این مشکل از طریق روش های دمکراتیک، از جمله رفراندوم و یا تجدید انتخابات مجلس موسسان نباید حل و فصل شود؟
در این دوره لنین در نوشته های متعدد نشان می دهد که رویکرد مردم روسیه و به ویژه اکثریت عظیم دهقانان فقیر و متوسط نسبت به دولت شوراها و بلشویک ها به سمت حمایت چرخش می کند.
از جمله در گزارش به پنجمین کنگره سراسری شوراها که در اوائل ژوئیه 1918 شش ماه پس از انحلال مجلس موسسان تشکیل شد لنین با تاکید به قرارداد صلح "برست" که به جنگ روسیه با آلمان خاتمه داد، لنین می گوید: اکنون" نه دهم مردم روسیه در طرف ما قرار دارند".
واقعیت این بود که دهقانان روسیه بار اصلی جنگ را به عهده داشتند و اکثریت سربازان از توده های دهقانی سربازگیری شده بودند و از همین رو شعار صلح بلشویک ها و به ویژه عملی کردن صلح از طریق قرارداد برست و همراه با آن تقسیم اراضی ملاکین، دهقانان فقیر و متوسط را به شکل انبوه به حمایت از قدرت شوراها سوق می داد. بنابر این اگر این ارزیابی لنین را به پذیریم- که دلیلی برای رد آن وجود ندارد- شرایط ویژه دو سه ماه اول انقلاب اکتبر که موجب پدید آمدن تقابل #قدرت_شورائی با #مجلس_موسسان می شد، دیگر رخت بربسته و همانطور که اشاره شد از طریق تجدید انتخابات می شد به روند تاسیس دمکراتیک نظام شورائی از طریق مجلس موسسان جامه عمل پوشاند.
اما علیرغم این دگرگونی ها و چرخش توده های هر چه وسیع تر دهقان به حمایت از شوراها، بلشویک ها برخلاف مسیر و شعارهای خود تا انقلاب اکتبر روش دیگری را در پیش گرفتند. حذف رسمی مجلس موسسان و الغاء حق رای عمومی! اولین قانون اساسی اتحاد شوروی که توسط پنجمین کنگره شوراهای سراسری روسیه به تصویب میرسد حق رای همگانی و مجلس موسسان را رسما" حذف می کند. در قانون اساسی، حق رای از طبقات غیر پرولتری درماده 65 فصل " چه کسانی حق رای ندارند" سلب می شود و علاوه بر آن در فصل " دولت آزاد است حقوق کسانی را که تهدید برای انقلاب محسوب می شوند را سلب کند" قانون اساسی اعلام می کند " با اتکاء به منافع طبقه کارگر به مثابه یک کل، جمهوری سوسیالیستی فدراتیو روسیه افراد و گروه هائی را که از حقوق خود علیه انقلاب سوسیالیستی بهره برداری کنند از حقوق شان محروم خواهد ساخت." با این عبارت مبهم می توان هر مخالفتی را مخالفت با نظام سوسیالیستی قلمداد کرده و فرد، گروه ها و تشکل های مربوطه را از کلیه حقوق شهروندی محروم ساخت کما این که به تدریج همه احزاب مخالف و از جمله اس ار های چپ، منشویک ها، منشویک های انترناسیونالیست، آنارشیست ها و دیگر احزاب کارگری و چپ از شوراها اخراج و فعالیت آن ها ممنوع می شود.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مباحثات_در_مورد_مجلس_موسسان
☆6
#انحلال_مجلس_موسسان_و_الغا_حق_رای_عمومی
اما اگر ارزیابی لنین درست است که در فاصله اکتبر 1917 تا ژانویه 1918 رویکرد دهقانان نسبت به بلشویک ها دگرگون شده و اکثریت آن ها به بلشویک ها گرویده اند و دیگر مجلس موسسان با واقعیت های موجود جامعه روسیه انطباق ندارد و اگر خود مجلس موسسان حاضر نیست به این واقعیت تن در دهد چرا این مشکل از طریق روش های دمکراتیک، از جمله رفراندوم و یا تجدید انتخابات مجلس موسسان نباید حل و فصل شود؟
در این دوره لنین در نوشته های متعدد نشان می دهد که رویکرد مردم روسیه و به ویژه اکثریت عظیم دهقانان فقیر و متوسط نسبت به دولت شوراها و بلشویک ها به سمت حمایت چرخش می کند.
از جمله در گزارش به پنجمین کنگره سراسری شوراها که در اوائل ژوئیه 1918 شش ماه پس از انحلال مجلس موسسان تشکیل شد لنین با تاکید به قرارداد صلح "برست" که به جنگ روسیه با آلمان خاتمه داد، لنین می گوید: اکنون" نه دهم مردم روسیه در طرف ما قرار دارند".
واقعیت این بود که دهقانان روسیه بار اصلی جنگ را به عهده داشتند و اکثریت سربازان از توده های دهقانی سربازگیری شده بودند و از همین رو شعار صلح بلشویک ها و به ویژه عملی کردن صلح از طریق قرارداد برست و همراه با آن تقسیم اراضی ملاکین، دهقانان فقیر و متوسط را به شکل انبوه به حمایت از قدرت شوراها سوق می داد. بنابر این اگر این ارزیابی لنین را به پذیریم- که دلیلی برای رد آن وجود ندارد- شرایط ویژه دو سه ماه اول انقلاب اکتبر که موجب پدید آمدن تقابل #قدرت_شورائی با #مجلس_موسسان می شد، دیگر رخت بربسته و همانطور که اشاره شد از طریق تجدید انتخابات می شد به روند تاسیس دمکراتیک نظام شورائی از طریق مجلس موسسان جامه عمل پوشاند.
اما علیرغم این دگرگونی ها و چرخش توده های هر چه وسیع تر دهقان به حمایت از شوراها، بلشویک ها برخلاف مسیر و شعارهای خود تا انقلاب اکتبر روش دیگری را در پیش گرفتند. حذف رسمی مجلس موسسان و الغاء حق رای عمومی! اولین قانون اساسی اتحاد شوروی که توسط پنجمین کنگره شوراهای سراسری روسیه به تصویب میرسد حق رای همگانی و مجلس موسسان را رسما" حذف می کند. در قانون اساسی، حق رای از طبقات غیر پرولتری درماده 65 فصل " چه کسانی حق رای ندارند" سلب می شود و علاوه بر آن در فصل " دولت آزاد است حقوق کسانی را که تهدید برای انقلاب محسوب می شوند را سلب کند" قانون اساسی اعلام می کند " با اتکاء به منافع طبقه کارگر به مثابه یک کل، جمهوری سوسیالیستی فدراتیو روسیه افراد و گروه هائی را که از حقوق خود علیه انقلاب سوسیالیستی بهره برداری کنند از حقوق شان محروم خواهد ساخت." با این عبارت مبهم می توان هر مخالفتی را مخالفت با نظام سوسیالیستی قلمداد کرده و فرد، گروه ها و تشکل های مربوطه را از کلیه حقوق شهروندی محروم ساخت کما این که به تدریج همه احزاب مخالف و از جمله اس ار های چپ، منشویک ها، منشویک های انترناسیونالیست، آنارشیست ها و دیگر احزاب کارگری و چپ از شوراها اخراج و فعالیت آن ها ممنوع می شود.
🆔👉 @iran_novin1