Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#رمانتیسم_در_آلمان
☆3
در میان هنرمندانی که دراواخر قرن 18 م به مخالفت با اصول کلاسیک برخاستند، دوچهره ماندگار وجود داشت. یعنی " #گوته " و " #شیلر "
#گوته :
وی شاعر، درام نویس ، ادیب و متفکر آلمانی بود.
مدتی استاد دانشگاه بود و سپس نماینده مجلس شد.
درسال 1791 به سرپرستی " تئاتر وایمار" برگزیده شد.
همکاری او با شیلر سبب بسط و گسترش تئاتر شد.
مهم ترین اثر ادبی او " #رنجهای_ولتر " است. و مهم ترین نمایشنامه او " #فاوست " است.
#شیلر:
متولد1759. ادیب و نمایشنامه نویس آلمانی، از آثار او : #دون_کارلوس، #ماری_استوارت، #دوشیزه_اورلئان (نمایشنامه ای رمانتیک درمورد ژندارک و محاکمه او)، #راهزنان، #خدعه_عشق، #ویلهلم_تل.
#رمانتیسم_در_فرانسه
با سقوط ناپلئون رمانتیسم درفرانسه شکوفا شد.
بزرگ ترین و مشهور ترین رمان نویس رمانتیک فرانسوی بدون شک " #ویکتور_هوگو" است.
دیباچه هوگو بر نمایشنامه « #كرمول » خود در حقیقت مرام نامه ی جنبش رمانتیسم گردید و هم او با عرضه شاهكار جاودان خود « #بینوایان » رهبری این مكتب را از آن خویش ساخت.
اثر دیگر او " #کارگران_دریا " که درمقدمه آن بر اصول مکتب کلاسیک به شدت می تازد.
#رمانتیسم_در_انگلیس
مشهور ترین نویسنده این سبک شاعر معروف انگلیسی" #لرد_بایرون " است. که سراینده منظومه مشهور " #محبوس_شیلان" است.
در پایان می بایست ناگفته نگذارد كه گرچه این جنبش دیرگاهی درخشیدن گرفت و ستارگان روزافزونی چون هوگو، گوته و بایرون برسینه ی آن خودنمائی و تابندگی كردند ولی سرانجام با آزادی بی بند و بار خود و پدیدآوردن جنبش های دیگری همچون #سمبولیسم و #سور_رئالیسم، این سبک از هنر به خصوص در ادبیات با پدید آمدن رمان های عشقی بی ارزش به تباهی كشیده شد.
#رمانتیسم_در_سینما_و_عکاسی
این سبک در سینما و عکاسی با تمام ویژگی های ذکر شده در ادبیات و نقاشی نمود پیدا کرد،
البته هیچگاه مانند ادبیات یا موسیقی یا مانند #امپرسیونیسم، به صورت سبک جداگانه ای تجلی نیافت زیرا جنبه های احساسی در داخل فیلمنامه های رمانتیک از ادبیات وام گرفت و فیلم هایی که بر اساس رمان های ادبی این سبک ساخته شده اند به طور کلی جزء دسته ی رمانتیک درسینما جای می گیرند. فیلم هایی با مضمون " #عشق_و_احساس_و_تخیلات_احساسی" همه در دسته ی رمانتیک ها جای می گیرند.
همچنین نمود این سبک در عکاسی که به تمامی ویژگی های سبک رمانتیک وفادار مانده، ثبت لحظات عاشقانه، احساسی و لطافت گرایی با نورپردازی های طبیعی و ملایم، به طوری که القاء حس درونی و عاشقانه برای مخاطب باشد، در فریم های عکاسان رمانتیک تجلی یافت. حتی ثبت لحظات عاطفی برگرفته از طبیعت (عکس هایی از غروب خورشید و ماه ، امواج دریا و...) جزء عکس های رمانتیک
طبقه بندی می شوند.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#رمانتیسم_در_آلمان
☆3
در میان هنرمندانی که دراواخر قرن 18 م به مخالفت با اصول کلاسیک برخاستند، دوچهره ماندگار وجود داشت. یعنی " #گوته " و " #شیلر "
#گوته :
وی شاعر، درام نویس ، ادیب و متفکر آلمانی بود.
مدتی استاد دانشگاه بود و سپس نماینده مجلس شد.
درسال 1791 به سرپرستی " تئاتر وایمار" برگزیده شد.
همکاری او با شیلر سبب بسط و گسترش تئاتر شد.
مهم ترین اثر ادبی او " #رنجهای_ولتر " است. و مهم ترین نمایشنامه او " #فاوست " است.
#شیلر:
متولد1759. ادیب و نمایشنامه نویس آلمانی، از آثار او : #دون_کارلوس، #ماری_استوارت، #دوشیزه_اورلئان (نمایشنامه ای رمانتیک درمورد ژندارک و محاکمه او)، #راهزنان، #خدعه_عشق، #ویلهلم_تل.
#رمانتیسم_در_فرانسه
با سقوط ناپلئون رمانتیسم درفرانسه شکوفا شد.
بزرگ ترین و مشهور ترین رمان نویس رمانتیک فرانسوی بدون شک " #ویکتور_هوگو" است.
دیباچه هوگو بر نمایشنامه « #كرمول » خود در حقیقت مرام نامه ی جنبش رمانتیسم گردید و هم او با عرضه شاهكار جاودان خود « #بینوایان » رهبری این مكتب را از آن خویش ساخت.
اثر دیگر او " #کارگران_دریا " که درمقدمه آن بر اصول مکتب کلاسیک به شدت می تازد.
#رمانتیسم_در_انگلیس
مشهور ترین نویسنده این سبک شاعر معروف انگلیسی" #لرد_بایرون " است. که سراینده منظومه مشهور " #محبوس_شیلان" است.
در پایان می بایست ناگفته نگذارد كه گرچه این جنبش دیرگاهی درخشیدن گرفت و ستارگان روزافزونی چون هوگو، گوته و بایرون برسینه ی آن خودنمائی و تابندگی كردند ولی سرانجام با آزادی بی بند و بار خود و پدیدآوردن جنبش های دیگری همچون #سمبولیسم و #سور_رئالیسم، این سبک از هنر به خصوص در ادبیات با پدید آمدن رمان های عشقی بی ارزش به تباهی كشیده شد.
#رمانتیسم_در_سینما_و_عکاسی
این سبک در سینما و عکاسی با تمام ویژگی های ذکر شده در ادبیات و نقاشی نمود پیدا کرد،
البته هیچگاه مانند ادبیات یا موسیقی یا مانند #امپرسیونیسم، به صورت سبک جداگانه ای تجلی نیافت زیرا جنبه های احساسی در داخل فیلمنامه های رمانتیک از ادبیات وام گرفت و فیلم هایی که بر اساس رمان های ادبی این سبک ساخته شده اند به طور کلی جزء دسته ی رمانتیک درسینما جای می گیرند. فیلم هایی با مضمون " #عشق_و_احساس_و_تخیلات_احساسی" همه در دسته ی رمانتیک ها جای می گیرند.
همچنین نمود این سبک در عکاسی که به تمامی ویژگی های سبک رمانتیک وفادار مانده، ثبت لحظات عاشقانه، احساسی و لطافت گرایی با نورپردازی های طبیعی و ملایم، به طوری که القاء حس درونی و عاشقانه برای مخاطب باشد، در فریم های عکاسان رمانتیک تجلی یافت. حتی ثبت لحظات عاطفی برگرفته از طبیعت (عکس هایی از غروب خورشید و ماه ، امواج دریا و...) جزء عکس های رمانتیک
طبقه بندی می شوند.
🆔👉 @iran_novin1
#سمبولیسم
در اصل قرن بیستم قرنی بحرانی و دنباله دار است که در آن انسان، خود را از قالب پیشین بیرون آورده و به شکل دیگری می سازد.
در اصل قرن بیستم قرنی بحرانی و دنباله دار است که در آن انسان، خود را از قالب پیشین بیرون آورده و به شکل دیگری می سازد.
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#آشنایی_با_سبک_هنری_سمبولیسم #Symbolism
#گرایشهای_هنری_نوین_در_قرن_بیستم:
#سمبولیسم:
#Symbolism
☆1
سمبولیسم در لغت به معنای رمز گرایی و نمادگرایی است. سمبولیسم، جنبشی نامحسوس در هنر بود که در دهه های 1880و 1890 در ارتباطی نزدیک با جنبش ادبی سمبولیستی در شعر فرانسه ظهور و شکل گرفت.
این جنبش واکنشی بود به اهداف طبیعت گرایانه ی مکتب امپرسیونیسم و نیز به اصول رئالیسمی که توسط کوربه وضع شد.
" نقاشی اساسا هنری عینی است و فقط می تواند شامل بازنمایی چیزهایی شود که واقعی و موجودند... شیء انتزاعی به قلمرو نقاشی تعلق ندارد"
موریه شاعر، در تضاد مستقیم با این ایده، مرامنامه ی سمبولیستی را در فیگارو در18 سپتامبر1886 انتشار داد و در آن اظهار داشت:
اصل اساسی هنر" جامه پوشاندن به ایده به شکل حسی است" و کلمه ای بود که اولین بار برای نقاشیهای "ونگوگ" و " گوگن" به کار رفت.
سمبولیسم واقعیت محض را مبتذل و ناچیز می شمرد و مدعی بود که باید واقعیت را به شکل سمبول(نماد) شناخت درونی هنرمند از آن واقعیت ارائه کرد. در سمبولیسم ذهنیت رمانتیسیسم شکل افراطی به خود گرفت. علاوه بر ذهنیت افراطی، سمبولیستها اصرار داشتند که هنر را از هرگونه کیفیت سودمند بزدایند و شعار" هنر برای هنر" (پارناسین)را ترویج دهند.
هدف سمبولیسم حل مناقشه بین دنیای مادی و معنوی است. به همان ترتیب که شاعر سمبولیست زبان شعری را پیش از همه به عنوان بیان نمادین زندگی درونی مورد توجه قرار داد، آنها نیز از نقاشان می خواستند تا بیانی بصری برای رمز و راز بیابند.
نمادگرایان بر این باور بودند که تجسم عینی، کمال مطلوبی در هنر نیست، بلکه باید انگارها را به مدد نمادها القا کرد. بر این اساس آنان عینیت را مردود شمردند و بر ذهنیت تأکید کردند. همچنین کوشیدند رازباوری را با گرایش به انحطاط و شهوانیت در هم آمیزند.
نقاشان سمبولیست تصور می کردند رنگ و خط در ماهیت خود قادر به بیان ایده هستند. منتقدین سمبولیست بسیار تلاش داشتند تا بین هنرها و نقاشی های رودن که با اشعار بودلر و ادگار آلن پو قابل قیاس بود و با موسیقی کلود دبوسی توازی هایی برقرار سازند. از این رو سمبولیست ها بر ارجح بودن ذهنیت وانگیزش بر توصیف( یا نمایش) مستقیم و صریح تشبیهات تأکید می ورزیدند.
هنرمندان سمبولیست از نظر سبک و روش کار بسیار متنوع بودند. بسیاری از هنرمندان سمبولیست از نوع خاصی تصویر پردازی مشابه به نویسندگان سمبولیست، الهام می گرفتند. اما #گوگن و پیروان او از موضوعات متظاهرانه و افراطی کمتر استفاده می کردند و غالبا صحنه های روستایی را بر می گزیدند. با وجود آن که نوعی حس مذهبی شدید و پر رمز و راز، مشخصه ی این جنبش بود، ولی همین حس شدید شهوانی و انحرافی، مرگ، بیماری و گناه از جمله موضوعات مورد علاقه جنبش بود.اگر چه سمبولیسم عمدتا در هنر فرانسه بحث می شود اما تاثیر فراگیر و گسترده تری داشت و هنرمندان مختلفی چون " #مونش " به عنوان بخشی از جنبش در مفهوم گسترده ی آن مورد توجه هستند.
در مجموع از دیدگاه سمبولیست ها واقعیت آرمان درونی، رویا یا نماد فقط می توانست به صورت غیر مستقیم با واسطه بیان شود، یعنی با استفاده از کلید ها یا تمثیل هایی که نمایانگر واقعیت درونی بودند.
#پل_گوگن که زندگی اجتماعی خود را با کار دلالی سهام در پاریس آغاز کرد از روی ذوق شخصی به نقاشی و جمع آوری آثار هنرمندان معاصر پرداخت. در سال 1889 وی در مقام شخصیت اصلی هنر نوظهور سمبولیسم خوانده شد. پیروان رمزگرای گوگن خود را "نبی ها" ( کلمه عبری به معنای پیغمبر) می نامیدند.
نقاش انزواجوی دیگری که توسط رمزگرایان کشف شد: " #اودیلن_رودون" بود که تخیلی انباشته از اوهام داشت. وی استاد حکاکی روی سنگ و مس برای چاپ تصاویر سیاه قلم بود از رویاهای عجیب و غریب و تخیلات کابوس آسای ادبیات رمانتیک الهام می گرفت. اثر معروفش" #چشم_بالونی " را به ادگار آلن پو تقدیم کرد. در واقع حکاکی های رودون اشعاری مرئی هستند که عالم وهم انگیز و میت آسای پو را به تصویر کشیده اند.
در این اثر چشمی واحد رمزگونه برای به نمایش در آوردن عقل بصیر خداوند است.
رودون تمام کاسه ی چشمی را که از حفره اش بیرون آمده به صورت بالونی سرگردان در آسمان نقش کرده است.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#آشنایی_با_سبک_هنری_سمبولیسم #Symbolism
#گرایشهای_هنری_نوین_در_قرن_بیستم:
#سمبولیسم:
#Symbolism
☆1
سمبولیسم در لغت به معنای رمز گرایی و نمادگرایی است. سمبولیسم، جنبشی نامحسوس در هنر بود که در دهه های 1880و 1890 در ارتباطی نزدیک با جنبش ادبی سمبولیستی در شعر فرانسه ظهور و شکل گرفت.
این جنبش واکنشی بود به اهداف طبیعت گرایانه ی مکتب امپرسیونیسم و نیز به اصول رئالیسمی که توسط کوربه وضع شد.
" نقاشی اساسا هنری عینی است و فقط می تواند شامل بازنمایی چیزهایی شود که واقعی و موجودند... شیء انتزاعی به قلمرو نقاشی تعلق ندارد"
موریه شاعر، در تضاد مستقیم با این ایده، مرامنامه ی سمبولیستی را در فیگارو در18 سپتامبر1886 انتشار داد و در آن اظهار داشت:
اصل اساسی هنر" جامه پوشاندن به ایده به شکل حسی است" و کلمه ای بود که اولین بار برای نقاشیهای "ونگوگ" و " گوگن" به کار رفت.
سمبولیسم واقعیت محض را مبتذل و ناچیز می شمرد و مدعی بود که باید واقعیت را به شکل سمبول(نماد) شناخت درونی هنرمند از آن واقعیت ارائه کرد. در سمبولیسم ذهنیت رمانتیسیسم شکل افراطی به خود گرفت. علاوه بر ذهنیت افراطی، سمبولیستها اصرار داشتند که هنر را از هرگونه کیفیت سودمند بزدایند و شعار" هنر برای هنر" (پارناسین)را ترویج دهند.
هدف سمبولیسم حل مناقشه بین دنیای مادی و معنوی است. به همان ترتیب که شاعر سمبولیست زبان شعری را پیش از همه به عنوان بیان نمادین زندگی درونی مورد توجه قرار داد، آنها نیز از نقاشان می خواستند تا بیانی بصری برای رمز و راز بیابند.
نمادگرایان بر این باور بودند که تجسم عینی، کمال مطلوبی در هنر نیست، بلکه باید انگارها را به مدد نمادها القا کرد. بر این اساس آنان عینیت را مردود شمردند و بر ذهنیت تأکید کردند. همچنین کوشیدند رازباوری را با گرایش به انحطاط و شهوانیت در هم آمیزند.
نقاشان سمبولیست تصور می کردند رنگ و خط در ماهیت خود قادر به بیان ایده هستند. منتقدین سمبولیست بسیار تلاش داشتند تا بین هنرها و نقاشی های رودن که با اشعار بودلر و ادگار آلن پو قابل قیاس بود و با موسیقی کلود دبوسی توازی هایی برقرار سازند. از این رو سمبولیست ها بر ارجح بودن ذهنیت وانگیزش بر توصیف( یا نمایش) مستقیم و صریح تشبیهات تأکید می ورزیدند.
هنرمندان سمبولیست از نظر سبک و روش کار بسیار متنوع بودند. بسیاری از هنرمندان سمبولیست از نوع خاصی تصویر پردازی مشابه به نویسندگان سمبولیست، الهام می گرفتند. اما #گوگن و پیروان او از موضوعات متظاهرانه و افراطی کمتر استفاده می کردند و غالبا صحنه های روستایی را بر می گزیدند. با وجود آن که نوعی حس مذهبی شدید و پر رمز و راز، مشخصه ی این جنبش بود، ولی همین حس شدید شهوانی و انحرافی، مرگ، بیماری و گناه از جمله موضوعات مورد علاقه جنبش بود.اگر چه سمبولیسم عمدتا در هنر فرانسه بحث می شود اما تاثیر فراگیر و گسترده تری داشت و هنرمندان مختلفی چون " #مونش " به عنوان بخشی از جنبش در مفهوم گسترده ی آن مورد توجه هستند.
در مجموع از دیدگاه سمبولیست ها واقعیت آرمان درونی، رویا یا نماد فقط می توانست به صورت غیر مستقیم با واسطه بیان شود، یعنی با استفاده از کلید ها یا تمثیل هایی که نمایانگر واقعیت درونی بودند.
#پل_گوگن که زندگی اجتماعی خود را با کار دلالی سهام در پاریس آغاز کرد از روی ذوق شخصی به نقاشی و جمع آوری آثار هنرمندان معاصر پرداخت. در سال 1889 وی در مقام شخصیت اصلی هنر نوظهور سمبولیسم خوانده شد. پیروان رمزگرای گوگن خود را "نبی ها" ( کلمه عبری به معنای پیغمبر) می نامیدند.
نقاش انزواجوی دیگری که توسط رمزگرایان کشف شد: " #اودیلن_رودون" بود که تخیلی انباشته از اوهام داشت. وی استاد حکاکی روی سنگ و مس برای چاپ تصاویر سیاه قلم بود از رویاهای عجیب و غریب و تخیلات کابوس آسای ادبیات رمانتیک الهام می گرفت. اثر معروفش" #چشم_بالونی " را به ادگار آلن پو تقدیم کرد. در واقع حکاکی های رودون اشعاری مرئی هستند که عالم وهم انگیز و میت آسای پو را به تصویر کشیده اند.
در این اثر چشمی واحد رمزگونه برای به نمایش در آوردن عقل بصیر خداوند است.
رودون تمام کاسه ی چشمی را که از حفره اش بیرون آمده به صورت بالونی سرگردان در آسمان نقش کرده است.
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#سبکهای_هنری
#سمبولیسم_ادبی:
سمبولیسم پیوسته از قلمرو نقد گریزان است و ماهرانه خود را از تشریح و توصیف نجات می دهد. گروهی در آن تصوف می بینند و اثری از عرفان شرق و غرب، عده ای آن را راهی برای ایجاد زبانی تازه در شعر و بالاخره بعضی آن را كوششی برای گرفتن وسیلهی بیان از هنرها ی دیگر میدانند، چنانكه اغلب سمبولیستها از اینكه میتوانند با موسیقی رقابت كنند، بر خود میبالند. با وجود این شاعران و نویسندگان سمبولیست مشخصاتی دارند كه به سادگی قابل تشخیص است.
در حوالی سال 1880 عدهای از شاعران جوان و در عینحال كه وابسته جریان #پارناسین(شعار هنر برای هنر)بودند، قدم از چارچوب خشك و بیروح این نوع شعر، فراتر گذاشتند.
اینان با حساسیت تازهای هم بر ضد اشعار خشن پارناسین و هم بر ضد قاطعیت #پوزیتیویسم positivism ( فلسفهی تحقیقی) و ادبیات #رئالیستی و #ناتورالیستی عصیان كردند.
آنها قصد گرویدن به احساسات تند و تیز تغزل فوقالعادهی رمانتیسم را نداشتند، بلكه عصیانشان رنگ تازهای داشت و آنچه می گفتند عمیقتر و پیچیدهتر بود.
#پوزیتیویسم تصور میكرد توانسته به خوبی دنیا را توصیف و تصویر كند و دربارهی آن قضاوت نماید. اما این حساب ساده، شاعران جوان را قانع نمیكرد. آنان همه جا را پر از معما و اسرار و اضطراب میدیدند.
با آنكه مكتب ادبی #ناتورالیسم بر عرصهی رمان و تئاتر فرمانروایی میكرد عصیان این شاعران سدی در مقابل آن به وجود آورد و با آنكه نتوانست آنرا از پیشرفت باز دارد ولی حدودی برای آن ایجاد كرد.
#پوزیتیویسم فقط به واقعیت متكی بود. اما مجلات و فیلسوفان جدید از واقعیت روگردان بودند و حتی آن را انكار میكردند و مدعی بودند واقعیت حال یا گذشته و بیان آن كار نفرتآوری است.
آنها در اجتماع آن زمان زندگی راحتی برای خودشان نمییافتند و از همهی روشهای سیاسی و اجتماعی و فكری و هنری كه میراث گذشتگان بود ، نفرت داشتند آنان می خواستند #آنارشیست یا منكر همه چیز باشند .
نخستین پیامآور این عصیان فكری" #شارل_بودلر" بود كه از طرفداران هنر برای هنر شمرده میشد با دیوان اشعار خود تحت عنوان " #گلهای_شر" دنیای شعر را تكان داد و بنای مكتب جدید را گذاشت و یك نسل شعر و ادب كه در خلال 1857 تا 1880 میزیست او را پیشوای مسلم خود شمرد.
در نظر بودلر دنیا جنگلی است مالامال از علائم و اشارات.
حقیقت از چشم مردم عادی پنهان است و فقط شاعر با قدرت ادراكی كه دارد به وسیلهی تفسیر و تعبیر این علائم می تواند آنها را احساس كند.
عوالم جداگانهای روی حواس ما تاثیر می گذارد كه شاعر باید آنها را كشف كند و برای بیان مطالب خود به زبان جدیدتری( زبان رمز) از آنها استفاده كند. البته بودلر استفاده از این #زبان_سمبولیك را اساس كار خود قرار نداد، اما چند نمونه جدید از خود به جا گذاشت كه مقدمهای برای اشعار سمبولیك به شمار میرود.
پیشوایان سمبولیسم ادبی #پل_ورلن p.verlain در عین حال كه ولگرد و الكلی بود، شاعر به تمام معنا و بزرگی بود. او با ضعف اراده، نابودی تدریجی خود را تماشا میكرد به قول یكی از منتقدان فرانسه « مخیلهی شهوانی را با حزن آهنگداری در هم آمیخته بود» او با اشعار ظریف و هنرمندانه اضطرابات روحی را كه میخواست به سوی خدا برود و هیجانات جسمی را كه از فاسد شدن لذت میبرد، بیان میكرد.
او فریادهای روح خویش را كه از سرنوشت خود در رنج بود، در اشعارش منعكس میكرد و تقریبا به نوعی از رمانتیسم بر میگشت. ولی با وجود این، نفس تازهای به شعر فرانسه داد.
#آرتور_رمبو Rimbaue كه تا نوزده سالگی شاهكارهای خود را به وجود آورد و از شاعری دست كشید. او از سرزمینهای عجیب، از شهوات و معجزات، از گلهای پر جلال و جبروت بحث میكرد و نبوغ شعری فوقالعادهای داشت «… در اشعار او كلمات به صورتهای تازهای با هم تركیب میشوند و در میان نوری فسفری غوطه میخورند» او برای صداها رنگ تعیین میكرد. با تحقیقات خود بازی میكرد و با قدرت تمام از سرزمینهایی كه ندیده بود سخن میگفت. مثلا شعر زیبا و مفصل " قایق مست " را زمانی سرود كه اصلا دریا را ندیده بود.
#استفان_مالارمه s. mallarme که عمر خود صرف پیدا كردن صورت تازهای در شعر كرد و مدعی بود كه میخواهد شعر را از قید همهی چیزهایی كه شاعرانه نیستند، آزاد كند و به حس و فكر و حالت روحی انسان و به تصویر طبیعت پابند نبود و به شكل شعری معمول نیز توجهی نمیكرد . در نظر او فقط « كلمه» ارزش داشت . هنر شاعر این بود كه شعر را از تركیب كلمات، شاعرانه و سحرآمیز بسازد . در اشعار مالارمه نه شادی وجود داشت و نه غم، نه كینه دیده میشد و نه عشق، خلاصه هیچ حس بشری وجود نداشت. او شعر را از زندگی دور میكرد و از دسترس بدر میبرد و به صورتی در میآورد كه فقط عده انگشت شماری از خواص بتوانند آن را درك كنند.
]🔥 ایران نوین 🔥[
#سبکهای_هنری
#سمبولیسم_ادبی:
سمبولیسم پیوسته از قلمرو نقد گریزان است و ماهرانه خود را از تشریح و توصیف نجات می دهد. گروهی در آن تصوف می بینند و اثری از عرفان شرق و غرب، عده ای آن را راهی برای ایجاد زبانی تازه در شعر و بالاخره بعضی آن را كوششی برای گرفتن وسیلهی بیان از هنرها ی دیگر میدانند، چنانكه اغلب سمبولیستها از اینكه میتوانند با موسیقی رقابت كنند، بر خود میبالند. با وجود این شاعران و نویسندگان سمبولیست مشخصاتی دارند كه به سادگی قابل تشخیص است.
در حوالی سال 1880 عدهای از شاعران جوان و در عینحال كه وابسته جریان #پارناسین(شعار هنر برای هنر)بودند، قدم از چارچوب خشك و بیروح این نوع شعر، فراتر گذاشتند.
اینان با حساسیت تازهای هم بر ضد اشعار خشن پارناسین و هم بر ضد قاطعیت #پوزیتیویسم positivism ( فلسفهی تحقیقی) و ادبیات #رئالیستی و #ناتورالیستی عصیان كردند.
آنها قصد گرویدن به احساسات تند و تیز تغزل فوقالعادهی رمانتیسم را نداشتند، بلكه عصیانشان رنگ تازهای داشت و آنچه می گفتند عمیقتر و پیچیدهتر بود.
#پوزیتیویسم تصور میكرد توانسته به خوبی دنیا را توصیف و تصویر كند و دربارهی آن قضاوت نماید. اما این حساب ساده، شاعران جوان را قانع نمیكرد. آنان همه جا را پر از معما و اسرار و اضطراب میدیدند.
با آنكه مكتب ادبی #ناتورالیسم بر عرصهی رمان و تئاتر فرمانروایی میكرد عصیان این شاعران سدی در مقابل آن به وجود آورد و با آنكه نتوانست آنرا از پیشرفت باز دارد ولی حدودی برای آن ایجاد كرد.
#پوزیتیویسم فقط به واقعیت متكی بود. اما مجلات و فیلسوفان جدید از واقعیت روگردان بودند و حتی آن را انكار میكردند و مدعی بودند واقعیت حال یا گذشته و بیان آن كار نفرتآوری است.
آنها در اجتماع آن زمان زندگی راحتی برای خودشان نمییافتند و از همهی روشهای سیاسی و اجتماعی و فكری و هنری كه میراث گذشتگان بود ، نفرت داشتند آنان می خواستند #آنارشیست یا منكر همه چیز باشند .
نخستین پیامآور این عصیان فكری" #شارل_بودلر" بود كه از طرفداران هنر برای هنر شمرده میشد با دیوان اشعار خود تحت عنوان " #گلهای_شر" دنیای شعر را تكان داد و بنای مكتب جدید را گذاشت و یك نسل شعر و ادب كه در خلال 1857 تا 1880 میزیست او را پیشوای مسلم خود شمرد.
در نظر بودلر دنیا جنگلی است مالامال از علائم و اشارات.
حقیقت از چشم مردم عادی پنهان است و فقط شاعر با قدرت ادراكی كه دارد به وسیلهی تفسیر و تعبیر این علائم می تواند آنها را احساس كند.
عوالم جداگانهای روی حواس ما تاثیر می گذارد كه شاعر باید آنها را كشف كند و برای بیان مطالب خود به زبان جدیدتری( زبان رمز) از آنها استفاده كند. البته بودلر استفاده از این #زبان_سمبولیك را اساس كار خود قرار نداد، اما چند نمونه جدید از خود به جا گذاشت كه مقدمهای برای اشعار سمبولیك به شمار میرود.
پیشوایان سمبولیسم ادبی #پل_ورلن p.verlain در عین حال كه ولگرد و الكلی بود، شاعر به تمام معنا و بزرگی بود. او با ضعف اراده، نابودی تدریجی خود را تماشا میكرد به قول یكی از منتقدان فرانسه « مخیلهی شهوانی را با حزن آهنگداری در هم آمیخته بود» او با اشعار ظریف و هنرمندانه اضطرابات روحی را كه میخواست به سوی خدا برود و هیجانات جسمی را كه از فاسد شدن لذت میبرد، بیان میكرد.
او فریادهای روح خویش را كه از سرنوشت خود در رنج بود، در اشعارش منعكس میكرد و تقریبا به نوعی از رمانتیسم بر میگشت. ولی با وجود این، نفس تازهای به شعر فرانسه داد.
#آرتور_رمبو Rimbaue كه تا نوزده سالگی شاهكارهای خود را به وجود آورد و از شاعری دست كشید. او از سرزمینهای عجیب، از شهوات و معجزات، از گلهای پر جلال و جبروت بحث میكرد و نبوغ شعری فوقالعادهای داشت «… در اشعار او كلمات به صورتهای تازهای با هم تركیب میشوند و در میان نوری فسفری غوطه میخورند» او برای صداها رنگ تعیین میكرد. با تحقیقات خود بازی میكرد و با قدرت تمام از سرزمینهایی كه ندیده بود سخن میگفت. مثلا شعر زیبا و مفصل " قایق مست " را زمانی سرود كه اصلا دریا را ندیده بود.
#استفان_مالارمه s. mallarme که عمر خود صرف پیدا كردن صورت تازهای در شعر كرد و مدعی بود كه میخواهد شعر را از قید همهی چیزهایی كه شاعرانه نیستند، آزاد كند و به حس و فكر و حالت روحی انسان و به تصویر طبیعت پابند نبود و به شكل شعری معمول نیز توجهی نمیكرد . در نظر او فقط « كلمه» ارزش داشت . هنر شاعر این بود كه شعر را از تركیب كلمات، شاعرانه و سحرآمیز بسازد . در اشعار مالارمه نه شادی وجود داشت و نه غم، نه كینه دیده میشد و نه عشق، خلاصه هیچ حس بشری وجود نداشت. او شعر را از زندگی دور میكرد و از دسترس بدر میبرد و به صورتی در میآورد كه فقط عده انگشت شماری از خواص بتوانند آن را درك كنند.
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#سبکهای_هنری
#سمبولیسم
#اصول_فلسفی_سمبولیسم :
از نظر فكر ، سمبولیسم بیشتر تحت تاثیر فلسفهی #ایدآلیسم بود كه از متافیزیك الهام میگرفت .
بدبینی اسرارآمیز « #شوپنهاور» نیز تاثیر زیادی بر شاعران سمبولیست داشت.
آنها در ذهنیت گرایی « #سوبژكتیویسم » عمیقی غوطه ور بودند و همه چیز را از پشت منشور خوابكنندهی روحیهی تخیلآمیزشان تماشا میكردند.
برای آنها كه با چنین فلسفهی بدبینانهای پرورش یافته بودند، هیچ چیز مناسب تر از دكور مهآلود و مبهمی كه تمام خطوط تند و قاطع زندگی در میان آن محو شود و هیچ محیطی بهتر از تاریكی و مهتاب وجود نداشت.
شاعر سمبولیست در چنین محیط ابهامآمیز و در میان رویاهای خودش، تسلیم مالیخولیای خویش میشد. قصرهای كهنه و متروك، شهرهای خراب و آبهای راكدی كه برگهای زرد روی آنها را پوشانده باشد و نور چراغی كه در میان ظلمت شب سوسو می زند و اشباحی كه روی پرده تكان میخورند و بالاخره سلطنت سكوت و چشمانی كه به افق دوخته شده است.
همهی اینها جلوهی عالم رویایی و اسرارآمیزی بود كه در اشعار سمبولیستها دیده میشد.
رویا و تخیلی كه پوزیتیویسم و رئالیسم می خواست آن را از ادبیات براند، دوباره با سمبولیسم وارد ادبیات شد.
البته منظور آنها این نبود كه از شعر پارناسین به كلی قطع رابطه كنند و به رمانتیسم برگردند . مثلا هرگز نمیخواهند زندگانی و شرح حال و اعترافات خویش را بنویسند .
در تشریح مناظر ، نه شكل لایتغیر اشیا مادی، بلكه فرار ساعتها و فصول و زمان زودگذر و آهنگ توقف ناپذیر زندگانی را شرح میدهند و قوانین نهفته ی وجود طبیعت را تصویر می كنند.
به نظر آنها طبیعت به جز #خیال_متحرك چیز دیگری نیست.
اشیا چیزهای ثابتی نیستند، بلكه آن چیزی هستند كه ما به واسطهی حواسمان درك می كنیم. آنها در درون ما هستند. خود ما هستند. از این لحاظ عقاید سمبولیكها بیشتر به عرفان شرق نزدیك است.
میگویند :
نظریات ما درباره طبیعت، عبارت از زندگی روحی خودمان است ، ماییم كه حس میكنیم و نقش روح خود ماست كه در اشیا منعكس می گردد. وقتی انسان مناظری را كه دیده است با ظرافتی كه توانسته درك كند، مجسم سازد، در حقیقت اسرار روح خود را بر ملا میكند.
تمام طبیعت سمبول وجود زندگی خود انسان است.
تشریح و تصویر اشیا و حوادث به وسیلهی سمبولها صورت تازهای به خود میگیرد و برای بیان روابط بین الهامها و اشكال، باید زبان شعر را در هم ریخت و به صورت دیگری در آورد؛ و چه بسا كه این زبان برای اشخاص عادی نا مفهوم باشد و" راز سمبولیسم در همین چیزهای نامفهوم است ".
عدهای از سمبولیستها كه در راستایشان مالارمه قرار داشت از این قواعد پیروی كردند و چنان تعبیراتی به كار بردند كه فقط خودشان آنها را میفهمیدند و خودشان تفسیر میگردند حتی « #آندره_ژید » ( نویسنده کتاب مائده های زمینی) در مقدمه اثر خود به نام « #پالود » نوشت« پیش از اینكه اثرم را برای دیگران تشریح كنم، مایلم كه دیگران این اثر را برای من تشریح كنند!»
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#سبکهای_هنری
#سمبولیسم
#اصول_فلسفی_سمبولیسم :
از نظر فكر ، سمبولیسم بیشتر تحت تاثیر فلسفهی #ایدآلیسم بود كه از متافیزیك الهام میگرفت .
بدبینی اسرارآمیز « #شوپنهاور» نیز تاثیر زیادی بر شاعران سمبولیست داشت.
آنها در ذهنیت گرایی « #سوبژكتیویسم » عمیقی غوطه ور بودند و همه چیز را از پشت منشور خوابكنندهی روحیهی تخیلآمیزشان تماشا میكردند.
برای آنها كه با چنین فلسفهی بدبینانهای پرورش یافته بودند، هیچ چیز مناسب تر از دكور مهآلود و مبهمی كه تمام خطوط تند و قاطع زندگی در میان آن محو شود و هیچ محیطی بهتر از تاریكی و مهتاب وجود نداشت.
شاعر سمبولیست در چنین محیط ابهامآمیز و در میان رویاهای خودش، تسلیم مالیخولیای خویش میشد. قصرهای كهنه و متروك، شهرهای خراب و آبهای راكدی كه برگهای زرد روی آنها را پوشانده باشد و نور چراغی كه در میان ظلمت شب سوسو می زند و اشباحی كه روی پرده تكان میخورند و بالاخره سلطنت سكوت و چشمانی كه به افق دوخته شده است.
همهی اینها جلوهی عالم رویایی و اسرارآمیزی بود كه در اشعار سمبولیستها دیده میشد.
رویا و تخیلی كه پوزیتیویسم و رئالیسم می خواست آن را از ادبیات براند، دوباره با سمبولیسم وارد ادبیات شد.
البته منظور آنها این نبود كه از شعر پارناسین به كلی قطع رابطه كنند و به رمانتیسم برگردند . مثلا هرگز نمیخواهند زندگانی و شرح حال و اعترافات خویش را بنویسند .
در تشریح مناظر ، نه شكل لایتغیر اشیا مادی، بلكه فرار ساعتها و فصول و زمان زودگذر و آهنگ توقف ناپذیر زندگانی را شرح میدهند و قوانین نهفته ی وجود طبیعت را تصویر می كنند.
به نظر آنها طبیعت به جز #خیال_متحرك چیز دیگری نیست.
اشیا چیزهای ثابتی نیستند، بلكه آن چیزی هستند كه ما به واسطهی حواسمان درك می كنیم. آنها در درون ما هستند. خود ما هستند. از این لحاظ عقاید سمبولیكها بیشتر به عرفان شرق نزدیك است.
میگویند :
نظریات ما درباره طبیعت، عبارت از زندگی روحی خودمان است ، ماییم كه حس میكنیم و نقش روح خود ماست كه در اشیا منعكس می گردد. وقتی انسان مناظری را كه دیده است با ظرافتی كه توانسته درك كند، مجسم سازد، در حقیقت اسرار روح خود را بر ملا میكند.
تمام طبیعت سمبول وجود زندگی خود انسان است.
تشریح و تصویر اشیا و حوادث به وسیلهی سمبولها صورت تازهای به خود میگیرد و برای بیان روابط بین الهامها و اشكال، باید زبان شعر را در هم ریخت و به صورت دیگری در آورد؛ و چه بسا كه این زبان برای اشخاص عادی نا مفهوم باشد و" راز سمبولیسم در همین چیزهای نامفهوم است ".
عدهای از سمبولیستها كه در راستایشان مالارمه قرار داشت از این قواعد پیروی كردند و چنان تعبیراتی به كار بردند كه فقط خودشان آنها را میفهمیدند و خودشان تفسیر میگردند حتی « #آندره_ژید » ( نویسنده کتاب مائده های زمینی) در مقدمه اثر خود به نام « #پالود » نوشت« پیش از اینكه اثرم را برای دیگران تشریح كنم، مایلم كه دیگران این اثر را برای من تشریح كنند!»
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#سبکهای_هنری
#سمبولیسم
#سمبولیسم_در سینما_و_عکاسی:
سمبولیسم در سینما عموما با کارهایی مانند فیلمهای #لویس_بونوئل شناخته می شود.
در فیلم #سگ_آندلسی، کشیش های آویخته از طناب، کدوها و پیانو و اجساد الاغها به طرز نمادینی به کار گرفته شده اند.
تصاویری که برخی به منظور ایجاد رعب و وحشت و برخی دیگر با تعابیری سمبولیک به کار گرفته می شدند.
در سینما #سورئالیسم ( #وهمگری) و #سمبولیسم درهم آمیختگی عجیبی دارند.
کارگردان می کوشد فیلم خود را از قالب محدود و روایت خطی و سابق خود آزاد سازد و به جای آن قالب های عجیب و جدیدی به فیلم القا کند.
کارگردان سمبولیست تمام قواعد داستانی سینما را در هم می ریزد و از جلوه ها و ظرایف خاص و غیر معمول بهره می برد ( کشیدن تیغ ریش تراشی بر چشم یک زن در نمای درشت! که به طرز عجیبی دهشتناک و چندش آور است) عناصر دیگری مانند شکستن خط فرضی، به کارگیری نماهای بی ربط بین دو نما در معنای نمادین و به کارگیری عناصر درون کادری مثلا یک شی یا تکرار یک رنگ خاص در معنای رمزی و تمثیلی آن، استفاده از معناهای نمادین بین المللی مانند کبوتر در معنای صلح و... نیز در برخی مستندهای تمثیلی مشهود است.
سینمای دینی شرق، رو به سوی حقیقت دارد و جستوجو را با رمز و راز نشان میدهد.
حقیقت در این نوع سینما، مربوط به عالم ماورا و ملكوتی است.
در حالی كه سینمای دینی غرب در جستوجوی حقیقت عینی و كاربردی برای زندگی است.
به همین دلیل، سینمای دینی غرب با نوعی #رُمانتیسم درآمیخته است و سینمای دینی شرق با #نمادگرایی و #سمبولیسم. سینمای دینی غرب درنهایت انسان را به سوی خداشناسی رهنمون میكند و سینمای دینی شرق به سوی خودشناسی به موازات خداشناسی.
#عکاس_سمبولیست نیز به همین شیوه قواعد و ساختار طبیعی درون کادری را به هم می ریزد تا معنایی را با استفاده از نماد به مخاطب القا کند، مثلا نشان دادن ساعت در گوشه ای از یک کادر در معنای گذر عمر و زمان، یا به کارگیری سمبول های شناخته شده ای مانند صلیب، برگ زیتون یا حتی استفاده از بناهای خاص معماری شناخته شده برای بیان یک مکان خاص (میدان آزادی به عنوان سمبول شهر تهران یا برج ایفل سمبول پاریس، مجسمه ی آزادی، برج سی ان تورنتو و از این دست بناهای شناخته شده ی جهانی) عکاس سمبولیست قوانین را در هم می شکند.
عکاسی فقط به جهت سکون تصویر از سینما متمایز است، اما در تک کادر خود دقیقا معانی یکسانی دارند، به هم ریختن اصول و قواعد خطی و عادی رئالیسم و به کارگیری رنگ های نمادین مثلا: رنگ ارغوانی در معنای روحانیت و پادشاهی (به خصوص در مکتب بودیسم) یا رنگ زرد به نشانه ی خرد و رنگ بنفش در معنای ترس و وحشت اخروی، رنگ آبی به معنای آرامش و سکون و رنگ سبز به معنای حیات و زندگی، رنگ قرمز برای بیان تشویش و تهیج و ... رنگ شناسی در معنای نمادین، شناخت نمادهای بین المللی و به کار گیری تخیل در آمیختن نماها پایه اساسی عکاسی در این سبک است.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#سبکهای_هنری
#سمبولیسم
#سمبولیسم_در سینما_و_عکاسی:
سمبولیسم در سینما عموما با کارهایی مانند فیلمهای #لویس_بونوئل شناخته می شود.
در فیلم #سگ_آندلسی، کشیش های آویخته از طناب، کدوها و پیانو و اجساد الاغها به طرز نمادینی به کار گرفته شده اند.
تصاویری که برخی به منظور ایجاد رعب و وحشت و برخی دیگر با تعابیری سمبولیک به کار گرفته می شدند.
در سینما #سورئالیسم ( #وهمگری) و #سمبولیسم درهم آمیختگی عجیبی دارند.
کارگردان می کوشد فیلم خود را از قالب محدود و روایت خطی و سابق خود آزاد سازد و به جای آن قالب های عجیب و جدیدی به فیلم القا کند.
کارگردان سمبولیست تمام قواعد داستانی سینما را در هم می ریزد و از جلوه ها و ظرایف خاص و غیر معمول بهره می برد ( کشیدن تیغ ریش تراشی بر چشم یک زن در نمای درشت! که به طرز عجیبی دهشتناک و چندش آور است) عناصر دیگری مانند شکستن خط فرضی، به کارگیری نماهای بی ربط بین دو نما در معنای نمادین و به کارگیری عناصر درون کادری مثلا یک شی یا تکرار یک رنگ خاص در معنای رمزی و تمثیلی آن، استفاده از معناهای نمادین بین المللی مانند کبوتر در معنای صلح و... نیز در برخی مستندهای تمثیلی مشهود است.
سینمای دینی شرق، رو به سوی حقیقت دارد و جستوجو را با رمز و راز نشان میدهد.
حقیقت در این نوع سینما، مربوط به عالم ماورا و ملكوتی است.
در حالی كه سینمای دینی غرب در جستوجوی حقیقت عینی و كاربردی برای زندگی است.
به همین دلیل، سینمای دینی غرب با نوعی #رُمانتیسم درآمیخته است و سینمای دینی شرق با #نمادگرایی و #سمبولیسم. سینمای دینی غرب درنهایت انسان را به سوی خداشناسی رهنمون میكند و سینمای دینی شرق به سوی خودشناسی به موازات خداشناسی.
#عکاس_سمبولیست نیز به همین شیوه قواعد و ساختار طبیعی درون کادری را به هم می ریزد تا معنایی را با استفاده از نماد به مخاطب القا کند، مثلا نشان دادن ساعت در گوشه ای از یک کادر در معنای گذر عمر و زمان، یا به کارگیری سمبول های شناخته شده ای مانند صلیب، برگ زیتون یا حتی استفاده از بناهای خاص معماری شناخته شده برای بیان یک مکان خاص (میدان آزادی به عنوان سمبول شهر تهران یا برج ایفل سمبول پاریس، مجسمه ی آزادی، برج سی ان تورنتو و از این دست بناهای شناخته شده ی جهانی) عکاس سمبولیست قوانین را در هم می شکند.
عکاسی فقط به جهت سکون تصویر از سینما متمایز است، اما در تک کادر خود دقیقا معانی یکسانی دارند، به هم ریختن اصول و قواعد خطی و عادی رئالیسم و به کارگیری رنگ های نمادین مثلا: رنگ ارغوانی در معنای روحانیت و پادشاهی (به خصوص در مکتب بودیسم) یا رنگ زرد به نشانه ی خرد و رنگ بنفش در معنای ترس و وحشت اخروی، رنگ آبی به معنای آرامش و سکون و رنگ سبز به معنای حیات و زندگی، رنگ قرمز برای بیان تشویش و تهیج و ... رنگ شناسی در معنای نمادین، شناخت نمادهای بین المللی و به کار گیری تخیل در آمیختن نماها پایه اساسی عکاسی در این سبک است.
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#معرفت_و_گونه_های_رئالیسم
☆1
واژه «رئالیسم»، به معنای «واقع گرایی»، از لغت «real» مأخوذ است که آن واژه از «res» لاتین مشتق است که به معنای «شی ء» است، و «reality» از همین کلمه مشتق شده است که به معنای اشیای واقعی یا واقعیت است «رئالیسم» معانی اصطلاحی گوناگون دارد.
رئالیسم در هنر و ادبیات با رئالیسم در اخلاق، حقوق و سیاست فرق دارد. و رئالیسم در فلسفه با رئالیسم هنری، حقوقی، اخلاقی و سیاسی متفاوت است. هم چنین رئالیسم در فلسفه و معرفت شناسی گونه های چندی دارد که در این مقاله به برخی از آنها اشاره خواهد شد.
#رئالیسم_در_هنر به معنای التزام به انعکاس واقعیت بیرونی در صحنه تصویر و نمایشی هنری است، خواه واقعیت نمایش داده شده زشت باشد یا زیبا، خوب باشد یا بد.
بنابراین رئالیسم در هنر به معنای تخیلی نبودن در هنر و عمل هنری است.
هنرمند رئالیست کسی است که واقعیت را در هنر به تصویر می کشد، و در پی تغییر واقعیت بیرونی در آینه هنری نیست.
رئالیسم هنری در مقابل #ایدئالیسم_هنری قرار دارد.
هنرمند ایدئالیست در پی آرمان ها، اهداف، و احیانا احساسات و تخیلات در هنر است.
#سورئالیسم (surrealism)، یا #فرا_واقع_گرایی، شکل افراطی ایدئالیسم هنری است که در پی بیان احساس و ارائه تخیلات بی قید و بند اخلاقی و غیره است.
این مکتب یک شیوه ادبی و هنری است که ابتدا به شکل یک جنبش در فرانسه در سال 1924 میلادی با انتشار بیانیه ای شروع شد و سپس در جاهای دیگر گسترش یافت.
نویسندگان، بالزاک (Balzac)، دیکنز(Dickens)
و تولستوی (Tolstoy) را از پیروان رئالیسم قرن نوزدهم دانسته اند.
نهضت رمانتیسم در هنر گونه ای از ضدرئالیسم (anti-realism) در هنر و ادبیات است که خود را در #سمبولیسم یا #نمادگرایی و #سورئالیسم و دیگر مکتب ها نمودار ساخته است.
برخی ضدرئالیسم را در هنر، هر چند که به دروغ های هنری منتهی شود، از ضرورت های این نسل دانسته اند. به عنوان نمونه، ژرژ ساند می گوید: «ما نسل بدبختی هستیم. به همین سبب از بیچارگی ناچاریم به کمک دروغ های هنر، خویشتن را از واقعیت های زندگی به دور داریم.»
ولی شاید این تعبیر درست نباشد، زیرا عنایت به آرمان ها در هنر غیر از سرگرم شدن به دروغ های هنری است.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#معرفت_و_گونه_های_رئالیسم
☆1
واژه «رئالیسم»، به معنای «واقع گرایی»، از لغت «real» مأخوذ است که آن واژه از «res» لاتین مشتق است که به معنای «شی ء» است، و «reality» از همین کلمه مشتق شده است که به معنای اشیای واقعی یا واقعیت است «رئالیسم» معانی اصطلاحی گوناگون دارد.
رئالیسم در هنر و ادبیات با رئالیسم در اخلاق، حقوق و سیاست فرق دارد. و رئالیسم در فلسفه با رئالیسم هنری، حقوقی، اخلاقی و سیاسی متفاوت است. هم چنین رئالیسم در فلسفه و معرفت شناسی گونه های چندی دارد که در این مقاله به برخی از آنها اشاره خواهد شد.
#رئالیسم_در_هنر به معنای التزام به انعکاس واقعیت بیرونی در صحنه تصویر و نمایشی هنری است، خواه واقعیت نمایش داده شده زشت باشد یا زیبا، خوب باشد یا بد.
بنابراین رئالیسم در هنر به معنای تخیلی نبودن در هنر و عمل هنری است.
هنرمند رئالیست کسی است که واقعیت را در هنر به تصویر می کشد، و در پی تغییر واقعیت بیرونی در آینه هنری نیست.
رئالیسم هنری در مقابل #ایدئالیسم_هنری قرار دارد.
هنرمند ایدئالیست در پی آرمان ها، اهداف، و احیانا احساسات و تخیلات در هنر است.
#سورئالیسم (surrealism)، یا #فرا_واقع_گرایی، شکل افراطی ایدئالیسم هنری است که در پی بیان احساس و ارائه تخیلات بی قید و بند اخلاقی و غیره است.
این مکتب یک شیوه ادبی و هنری است که ابتدا به شکل یک جنبش در فرانسه در سال 1924 میلادی با انتشار بیانیه ای شروع شد و سپس در جاهای دیگر گسترش یافت.
نویسندگان، بالزاک (Balzac)، دیکنز(Dickens)
و تولستوی (Tolstoy) را از پیروان رئالیسم قرن نوزدهم دانسته اند.
نهضت رمانتیسم در هنر گونه ای از ضدرئالیسم (anti-realism) در هنر و ادبیات است که خود را در #سمبولیسم یا #نمادگرایی و #سورئالیسم و دیگر مکتب ها نمودار ساخته است.
برخی ضدرئالیسم را در هنر، هر چند که به دروغ های هنری منتهی شود، از ضرورت های این نسل دانسته اند. به عنوان نمونه، ژرژ ساند می گوید: «ما نسل بدبختی هستیم. به همین سبب از بیچارگی ناچاریم به کمک دروغ های هنر، خویشتن را از واقعیت های زندگی به دور داریم.»
ولی شاید این تعبیر درست نباشد، زیرا عنایت به آرمان ها در هنر غیر از سرگرم شدن به دروغ های هنری است.
🆔👉 @iran_novin1