Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#نافرمانی_مدنی
#هنری_دیوید_ثورو
☆3
من با دشمنان دوردست جدالی ندارم؛ جدال من با آنهایی است که از اینجا با آنها همکاری کرده، منافع آنان را پیش میبرند و بدون وجودشان، کاری از دست آن دشمنان دوردست ساخته نخواهد بود.
ما عادت کرده ایم به خود بگوییم که کاری از دست توده ها برنمیآید، که توده مردم آمادگی ندارند؛ ولی اصلاحات امری آهسته است، چرا که اندک شماران از بی شماران از آمادگی مادی بهتری برخوردار نیستند. آنقدر اهمیّت ندارد که بیشماران به خوبی شما باشند. آنچه حائز اهمیّت است این است که بتوان، در گوشهای هم که شده، قدری نیکی مطلق را نشانی گرفت؛ چرا همین اندک نیکی هم که شده، خمیرمایه آن توده انبوه خواهد شد.
#قوانین_ناعادلانه_وجود_دارند:
آیا باید از چنین قوانینی فرمانبرداری کرد، یا باید به اصلاح آنها کوشید، یا از آنها سرپیچی کرد؟
مردم عموما، هنگامی که در قالب حکومتی از قبیل این حکومت زندگی میکنند، فکر میکنند که تا زمانی که اکثریت را به اصلاح قوانین متقاعد نکرده اند، باید صبر کرد و دست روی دست گذاشت. آنها فکر میکنند در صورتی که به مقاومت در برابر چنین حکومتی و قوانین ناعادلانه آن دست بزنند، درمان از خود درد بدتر خواهد بود. ولی این تقصیر خود حکومت است
اگر درمان از خود درد بدتر است. این حکومت است که درمان را از خود درد بدتر میکند. چرا قادر نیست به جای این کار، با پیشدستی دست به اصلاحات بزند؟ چرا اقلیت عاقل خود را عزیز و محترم نمیدارد؟ چرا ناله میکند و در مقابل درمان درد از خود مقاومت نشان میدهد تا کار از کار بگذرد؟
چرا شهروندان خود را تشویق نمیکند که هوشیار بوده و کمبودها را نشان دهند؟ چرا مدام عیسی مسیح را تکفیر میکند و واشنگتن و فرانکلین را یاغی میخواند؟... و لوتر و کوپرنیک را به صلیب میکشد
اگر بیعدالتی بخشی از اصطکاک ضروری دستگاه حکومتی است، بگذار کار خودش را بکند تا شاید خودبه خود روزی درست و نرم و روان شود – دستگاه بدون تردید خسته و فرسوده خواهد شد. اگر بی عدالتی فنر و میل لنگ و قرقره و چرخ زنجیر مختص خودش را دارد، پس شاید بشود فرض کرد که درمان از خود درد بدتر نباشد؛ ولی اگر بی عدالتی از چنان طبیعتی برخوردار است که تو را ملزم میدارد که به عنوان یکی از مأمورین آن بر دیگری ظلم روا داری، در این صورت میگویم که قانون را باید زیر پا گذاشت. بگذار در چنین حالتی، زندگی ات به ضد اصطکاکی تبدیل شود و دستگاه را از کار بیاندازد.
آنچه من باید انجام دهم این است که در هر صورتی مراقب باشم خودم را در خدمت آنچه محکوم میکنم، قرار ندهم و تا آنجا که به اقتباس راههایی مربوط میشود که دولت برای درمان درد تدارک تأمین کرده است، باید بگویم که من به شخصه چنین راههایی را نمیشناسم. چنین راههایی زمان زیادی میبرند و به عمر انسانی قد نمیدهند. من کارهای دیگری هم دارم که زمان برند و باید به آنها مشغول شوم.
من به دنیا آمده ام، نه آنقدر بدین منظور اصلی که از این دنیا محیط و جای خوبی برای زیستن درست کنم، که برای زیستن در آن آمده ام، حال چنین جایی چه خوب باشد و چه بد.
یک انسان نباید به همه کارها رسیدگی کند، بلکه فقط به برخی از آنها. و چون نمیتواند به همه کارها رسیدگی کند،
پس ضرورتی هم ندارد که به برخی از کارهای غلط خود را مشغول کند. این وظیفه و کار من نیست که مدام دادخواست و عریضه برای فرماندار و قانونگذار ارسال کنم، همانطور که وظیفه آنها هم نیست که مدام به من عریضه بفرستند. اگر گوش شنوایی برای دادخواست من ندارند، به چه دلیلی باید من گوش شنوایی برای دادخواستهای آنها داشته باشم؟
ولی در این مورد بخصوص، دولت هیچ راهی را تدارک ندیده است، چرا که قانون اساسی خود درد است و عین بیماری. این موضعگیری را میتوان سختگیرانه و سمج و غیرآشتی جویانه تلقی کرد؛ ولی با آغوش باز و مهربان به پیشواز آن ذهنهای آماده ای خواهد شتافت که قابلیّت درک این موضعگیری را دارند. چرا که هر تغییری، همچون مرگ و زندگی که بدن را مدام دستخوش تغییرات متأثر از خویش میکنند، همواره در جهت بهتر شدن و بهتر کردن است.
من بیدریغ اظهار میدارم که هر کسی که خود را طرفدار الغای برده داری میداند، باید بلافاصله و عملا حمایت شخصی و مالی خود را از حکومت ماساچوست بازپس گرفته و در انتظار واهی دست یافتن به اکثریت به علاوه یک ننشیند که آنهایی که خدا و حق را در کنار خود دارند، نیازی به اکثریت ندارند.
از این گذشته، اکثریت آنجاست که حق هست، حتی اگر یک تن بیش نباشد...
تحت حکومتی که حتی یک نفر را ناعادلانه زندانی کند، جای مناسب هر انسان عادلی نیز در زندان است.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#نافرمانی_مدنی
#هنری_دیوید_ثورو
☆3
من با دشمنان دوردست جدالی ندارم؛ جدال من با آنهایی است که از اینجا با آنها همکاری کرده، منافع آنان را پیش میبرند و بدون وجودشان، کاری از دست آن دشمنان دوردست ساخته نخواهد بود.
ما عادت کرده ایم به خود بگوییم که کاری از دست توده ها برنمیآید، که توده مردم آمادگی ندارند؛ ولی اصلاحات امری آهسته است، چرا که اندک شماران از بی شماران از آمادگی مادی بهتری برخوردار نیستند. آنقدر اهمیّت ندارد که بیشماران به خوبی شما باشند. آنچه حائز اهمیّت است این است که بتوان، در گوشهای هم که شده، قدری نیکی مطلق را نشانی گرفت؛ چرا همین اندک نیکی هم که شده، خمیرمایه آن توده انبوه خواهد شد.
#قوانین_ناعادلانه_وجود_دارند:
آیا باید از چنین قوانینی فرمانبرداری کرد، یا باید به اصلاح آنها کوشید، یا از آنها سرپیچی کرد؟
مردم عموما، هنگامی که در قالب حکومتی از قبیل این حکومت زندگی میکنند، فکر میکنند که تا زمانی که اکثریت را به اصلاح قوانین متقاعد نکرده اند، باید صبر کرد و دست روی دست گذاشت. آنها فکر میکنند در صورتی که به مقاومت در برابر چنین حکومتی و قوانین ناعادلانه آن دست بزنند، درمان از خود درد بدتر خواهد بود. ولی این تقصیر خود حکومت است
اگر درمان از خود درد بدتر است. این حکومت است که درمان را از خود درد بدتر میکند. چرا قادر نیست به جای این کار، با پیشدستی دست به اصلاحات بزند؟ چرا اقلیت عاقل خود را عزیز و محترم نمیدارد؟ چرا ناله میکند و در مقابل درمان درد از خود مقاومت نشان میدهد تا کار از کار بگذرد؟
چرا شهروندان خود را تشویق نمیکند که هوشیار بوده و کمبودها را نشان دهند؟ چرا مدام عیسی مسیح را تکفیر میکند و واشنگتن و فرانکلین را یاغی میخواند؟... و لوتر و کوپرنیک را به صلیب میکشد
اگر بیعدالتی بخشی از اصطکاک ضروری دستگاه حکومتی است، بگذار کار خودش را بکند تا شاید خودبه خود روزی درست و نرم و روان شود – دستگاه بدون تردید خسته و فرسوده خواهد شد. اگر بی عدالتی فنر و میل لنگ و قرقره و چرخ زنجیر مختص خودش را دارد، پس شاید بشود فرض کرد که درمان از خود درد بدتر نباشد؛ ولی اگر بی عدالتی از چنان طبیعتی برخوردار است که تو را ملزم میدارد که به عنوان یکی از مأمورین آن بر دیگری ظلم روا داری، در این صورت میگویم که قانون را باید زیر پا گذاشت. بگذار در چنین حالتی، زندگی ات به ضد اصطکاکی تبدیل شود و دستگاه را از کار بیاندازد.
آنچه من باید انجام دهم این است که در هر صورتی مراقب باشم خودم را در خدمت آنچه محکوم میکنم، قرار ندهم و تا آنجا که به اقتباس راههایی مربوط میشود که دولت برای درمان درد تدارک تأمین کرده است، باید بگویم که من به شخصه چنین راههایی را نمیشناسم. چنین راههایی زمان زیادی میبرند و به عمر انسانی قد نمیدهند. من کارهای دیگری هم دارم که زمان برند و باید به آنها مشغول شوم.
من به دنیا آمده ام، نه آنقدر بدین منظور اصلی که از این دنیا محیط و جای خوبی برای زیستن درست کنم، که برای زیستن در آن آمده ام، حال چنین جایی چه خوب باشد و چه بد.
یک انسان نباید به همه کارها رسیدگی کند، بلکه فقط به برخی از آنها. و چون نمیتواند به همه کارها رسیدگی کند،
پس ضرورتی هم ندارد که به برخی از کارهای غلط خود را مشغول کند. این وظیفه و کار من نیست که مدام دادخواست و عریضه برای فرماندار و قانونگذار ارسال کنم، همانطور که وظیفه آنها هم نیست که مدام به من عریضه بفرستند. اگر گوش شنوایی برای دادخواست من ندارند، به چه دلیلی باید من گوش شنوایی برای دادخواستهای آنها داشته باشم؟
ولی در این مورد بخصوص، دولت هیچ راهی را تدارک ندیده است، چرا که قانون اساسی خود درد است و عین بیماری. این موضعگیری را میتوان سختگیرانه و سمج و غیرآشتی جویانه تلقی کرد؛ ولی با آغوش باز و مهربان به پیشواز آن ذهنهای آماده ای خواهد شتافت که قابلیّت درک این موضعگیری را دارند. چرا که هر تغییری، همچون مرگ و زندگی که بدن را مدام دستخوش تغییرات متأثر از خویش میکنند، همواره در جهت بهتر شدن و بهتر کردن است.
من بیدریغ اظهار میدارم که هر کسی که خود را طرفدار الغای برده داری میداند، باید بلافاصله و عملا حمایت شخصی و مالی خود را از حکومت ماساچوست بازپس گرفته و در انتظار واهی دست یافتن به اکثریت به علاوه یک ننشیند که آنهایی که خدا و حق را در کنار خود دارند، نیازی به اکثریت ندارند.
از این گذشته، اکثریت آنجاست که حق هست، حتی اگر یک تن بیش نباشد...
تحت حکومتی که حتی یک نفر را ناعادلانه زندانی کند، جای مناسب هر انسان عادلی نیز در زندان است.
🆔👉 @iran_novin1