Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مدیریت_سیستمی
☆1
سیاست را علم مدیریت کلان اجتماعی هم تلقی میکنند.
دانشی که با توجه به فاکتورهای متعددی در حوزه های مختلف برای پیشرفت سازمان اجتماعی یک مجموعه بنام کشور بکار میرود.
در علم مدیریت، شیوه های متعددی مورد بررسی قرار گرفته و در سیاست هم متناسب با آن شیوه ها، ساختارهای سیاسی متناسب طراحی و ایجاد شده است.
مثلا برای اجرای مدیریت متمرکز شیوه حکومتهای فردی متناسب بوده و برای مدیریتهای غیرمتمرکز و گروهی ساختار جمهوری و یا شورایی مناسبتر می باشد .
لذا برای اینکه بدانیم چه ساختار سیاسی برای یک کشور مناسب است لازم است شیوه های مدیریت را شناخته و ساختار سیاسی متناسب را دانسته و شرایط موجود را درک کرده و بر ان اساس تصمیم گیری کرد.
کاری که عموما هواداران ساختارهای مختلف بندرت از این دید علمی و کاربردی به آن توجه کرده، بلکه زمینه علایق آنها به ساختارهای مختلف سیاسی بیشتر احساسی می باشد .
اخیرا اشاره شده است که بجای توجه به شخصیتها و فردگرایی باید توجه به سیستم و ساختن سیستمی کرد که امور مربوط به کشور را مورد حل و فصل قرار دهد .
بهمین دلیل در صدد برامدیم اطلاعات اولیه در مورد سیستم و تفکر سیستمی و کاربرد آن در علم مدیریت را ارائه کنیم.
در طی ده سال گذشته، رویه خاصی زیرعنوان « #تئوری_سیستم » برای بررسی های سازمانی متداول گردیده است که می تواند به عنوان پایه و مبنائی برای بهم پیوستن و ارتباط نظریه های مختلف سازمانی و شیوه های متعدد مدیریت بکار رود.
#تعریف_سیستم
اصطلاح «سیستم» به «مجموعه ای از اجزاء وابسته» اطلاق می شود.
به عبارت دیگر، سیستم به معنای یک «کل» بکار می رود که از ترکیب اجزاء متعددی تشکیل یافته است.
بدین ترتیب، اصطلاح «سیستم» مفهوم وسیع و گسترده ای دارد که شامل مصادیق مختلفی در زیست شناسی و امور فیزیکی و اجتماعی و نظائر آنها می شود.
به عنوان مثال، در زیست شناسی بدن موجود زنده یک سیستم تلقی می شود که از اجزاء یا سیستم های فرعی متعددی (مانند دستگاه اعصاب، دستگاه گردش خون، دستگاه گوارش و غیره) تشکیل یافته است. در نتیجه فعل و انفعال و تأثیر متقابل اجزاء وابسته، پدیده کل (سیستم) ظاهر می شود.
#حدود_سیستم_اصلی و سیستم های فرعی (Sub-Systems) همیشه تابع قواعد و ضوابط معینی نیست.
به عنوان مثال، اگر بدن انسان را یک سیستم اصلی فرض کنیم، هر یک از اجزاء آن (مانند دستگاه گوارش) سیستم فرعی بشمار می رود، ولی چنانچه خود دستگاه گوارش را سیستم اصلی تلقی نمائیم، اجزاء وابسته (مانند معده ، روده ، کبد و غیره) سیستم های فرعی سیستم اصلی (دستگاه گوارش) را تشکیل می دهند.
بهمین ترتیب، در داخل یک سازمان (به عنوان سیستم اصلی)، سازمان غیر رسمی یک سیستم فرعی محسوب می شود، ولی اگر سازمان غیررسمی خود سیستم اصلی تلقی شود، در اینصورت سیستم های فرعی رفتار عبارتند از شبکه روابط اجتماعی ، شبکه روابط تخصصی، شبکه قدرت و غیره ...
#سیستم_باز_و_سیستم_بسته
سیستم معمولاً به دو نوع تقسیم می شود:
سیستم باز (Open System) و
سیستم بسته (Close System).
سیستم بسته بیشتر به سیستم های مکانیکی در فیزیک و علوم تجربی اطلاق می شود.
سیستم بسته صرفاً با استفاده از نیروهای داخلی و بدون ارتباط با محیط خارج می تواند به کار خود ادامه دهد.
در نظریه های کلاسیک ، سازمان به عنوان یک «سیستم بسته» تلقی میشود که فقط متکی بر عوامل و نیروهای داخلی است و بدون ارتباط با محیط خارج می تواند مسائل خود را از طریق سلسله مراتب و تقسیم کار و روابط رسمی در داخل دستگاه حل و فصل کند. که متأسفانه اغلب سازمانها و شرکت های ما اگر نه 100 درصد ولی به مقدار بسیار بسته می باشد و حتی از شبکه های اطلاعاتی ارزان و بسیار پربار اینترنتی نیز استفاده نمی نمائیم.
یکی از مشخصات سیستم بسته، گرایش ذاتی در جهت تعادل ایستا (Static Equilibrium) و رکورد توقف است. به عبارت دیگر، در سیستم بسته بازده دستگاه تناسبی با منابع مصروفه ندارد و اتلاف منابع، بی نظمی و اختلال و اقدامات بدون هدف برای حفظ وضع موجود رواج پیدا می کند.
بر خلاف سیستم بسته، در سیستم باز گرایشی در جهت تعادل پویا (Dynamic Equilibrium) و رشد و تکامل از طریق ارتباط دائم با محیط خارج ملاحظه می شود.
در این حالت، سیستم با دریافت منابع مادی و انسانی (Input) و تغییر و تبدیل (Transformation) آنها و سعی در ازدیاد و بهبود بازده (Output)، بیش از آنچه نیرو می گیرد (بصورت نیروی انسانی، مواد و اطلاعات) نیرو تولید می کند (بشکل کالا یا خدمات)، و بدین ترتیب خود را در مقابل سکون و نابودی (Entropy) حفظ می کند.
در سیستم باز، دستگاه نه تنها بایستی خود را با عوامل محیط خارج سازگار سازد، بلکه دائماً خود را با عوامل متغیر داخل نیز منطبق می سازد.
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مدیریت_سیستمی
☆1
سیاست را علم مدیریت کلان اجتماعی هم تلقی میکنند.
دانشی که با توجه به فاکتورهای متعددی در حوزه های مختلف برای پیشرفت سازمان اجتماعی یک مجموعه بنام کشور بکار میرود.
در علم مدیریت، شیوه های متعددی مورد بررسی قرار گرفته و در سیاست هم متناسب با آن شیوه ها، ساختارهای سیاسی متناسب طراحی و ایجاد شده است.
مثلا برای اجرای مدیریت متمرکز شیوه حکومتهای فردی متناسب بوده و برای مدیریتهای غیرمتمرکز و گروهی ساختار جمهوری و یا شورایی مناسبتر می باشد .
لذا برای اینکه بدانیم چه ساختار سیاسی برای یک کشور مناسب است لازم است شیوه های مدیریت را شناخته و ساختار سیاسی متناسب را دانسته و شرایط موجود را درک کرده و بر ان اساس تصمیم گیری کرد.
کاری که عموما هواداران ساختارهای مختلف بندرت از این دید علمی و کاربردی به آن توجه کرده، بلکه زمینه علایق آنها به ساختارهای مختلف سیاسی بیشتر احساسی می باشد .
اخیرا اشاره شده است که بجای توجه به شخصیتها و فردگرایی باید توجه به سیستم و ساختن سیستمی کرد که امور مربوط به کشور را مورد حل و فصل قرار دهد .
بهمین دلیل در صدد برامدیم اطلاعات اولیه در مورد سیستم و تفکر سیستمی و کاربرد آن در علم مدیریت را ارائه کنیم.
در طی ده سال گذشته، رویه خاصی زیرعنوان « #تئوری_سیستم » برای بررسی های سازمانی متداول گردیده است که می تواند به عنوان پایه و مبنائی برای بهم پیوستن و ارتباط نظریه های مختلف سازمانی و شیوه های متعدد مدیریت بکار رود.
#تعریف_سیستم
اصطلاح «سیستم» به «مجموعه ای از اجزاء وابسته» اطلاق می شود.
به عبارت دیگر، سیستم به معنای یک «کل» بکار می رود که از ترکیب اجزاء متعددی تشکیل یافته است.
بدین ترتیب، اصطلاح «سیستم» مفهوم وسیع و گسترده ای دارد که شامل مصادیق مختلفی در زیست شناسی و امور فیزیکی و اجتماعی و نظائر آنها می شود.
به عنوان مثال، در زیست شناسی بدن موجود زنده یک سیستم تلقی می شود که از اجزاء یا سیستم های فرعی متعددی (مانند دستگاه اعصاب، دستگاه گردش خون، دستگاه گوارش و غیره) تشکیل یافته است. در نتیجه فعل و انفعال و تأثیر متقابل اجزاء وابسته، پدیده کل (سیستم) ظاهر می شود.
#حدود_سیستم_اصلی و سیستم های فرعی (Sub-Systems) همیشه تابع قواعد و ضوابط معینی نیست.
به عنوان مثال، اگر بدن انسان را یک سیستم اصلی فرض کنیم، هر یک از اجزاء آن (مانند دستگاه گوارش) سیستم فرعی بشمار می رود، ولی چنانچه خود دستگاه گوارش را سیستم اصلی تلقی نمائیم، اجزاء وابسته (مانند معده ، روده ، کبد و غیره) سیستم های فرعی سیستم اصلی (دستگاه گوارش) را تشکیل می دهند.
بهمین ترتیب، در داخل یک سازمان (به عنوان سیستم اصلی)، سازمان غیر رسمی یک سیستم فرعی محسوب می شود، ولی اگر سازمان غیررسمی خود سیستم اصلی تلقی شود، در اینصورت سیستم های فرعی رفتار عبارتند از شبکه روابط اجتماعی ، شبکه روابط تخصصی، شبکه قدرت و غیره ...
#سیستم_باز_و_سیستم_بسته
سیستم معمولاً به دو نوع تقسیم می شود:
سیستم باز (Open System) و
سیستم بسته (Close System).
سیستم بسته بیشتر به سیستم های مکانیکی در فیزیک و علوم تجربی اطلاق می شود.
سیستم بسته صرفاً با استفاده از نیروهای داخلی و بدون ارتباط با محیط خارج می تواند به کار خود ادامه دهد.
در نظریه های کلاسیک ، سازمان به عنوان یک «سیستم بسته» تلقی میشود که فقط متکی بر عوامل و نیروهای داخلی است و بدون ارتباط با محیط خارج می تواند مسائل خود را از طریق سلسله مراتب و تقسیم کار و روابط رسمی در داخل دستگاه حل و فصل کند. که متأسفانه اغلب سازمانها و شرکت های ما اگر نه 100 درصد ولی به مقدار بسیار بسته می باشد و حتی از شبکه های اطلاعاتی ارزان و بسیار پربار اینترنتی نیز استفاده نمی نمائیم.
یکی از مشخصات سیستم بسته، گرایش ذاتی در جهت تعادل ایستا (Static Equilibrium) و رکورد توقف است. به عبارت دیگر، در سیستم بسته بازده دستگاه تناسبی با منابع مصروفه ندارد و اتلاف منابع، بی نظمی و اختلال و اقدامات بدون هدف برای حفظ وضع موجود رواج پیدا می کند.
بر خلاف سیستم بسته، در سیستم باز گرایشی در جهت تعادل پویا (Dynamic Equilibrium) و رشد و تکامل از طریق ارتباط دائم با محیط خارج ملاحظه می شود.
در این حالت، سیستم با دریافت منابع مادی و انسانی (Input) و تغییر و تبدیل (Transformation) آنها و سعی در ازدیاد و بهبود بازده (Output)، بیش از آنچه نیرو می گیرد (بصورت نیروی انسانی، مواد و اطلاعات) نیرو تولید می کند (بشکل کالا یا خدمات)، و بدین ترتیب خود را در مقابل سکون و نابودی (Entropy) حفظ می کند.
در سیستم باز، دستگاه نه تنها بایستی خود را با عوامل محیط خارج سازگار سازد، بلکه دائماً خود را با عوامل متغیر داخل نیز منطبق می سازد.
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1