🔥 کانال ایران نوین (مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥
373 subscribers
8.07K photos
3.11K videos
71 files
4.61K links
🔥 کانال ایران نوین ( مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥

ایرانی آگاه

آزاد

و اباد

و با رفاه


🔥با ایران نوین، تا ایران نوین🔥
Download Telegram
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#نسبت_اثباتگرایی_با_نظامهای_سیاسی

☆3

اثبات­گرایی، مبنایی برای مکاتبی مانند رفتارگرایی در علوم اجتماعی است؛ و بنابراین اثبات­گرایی به طور مستقیم ارتباط تولیدی با نظام­های سیاسی ندارد.

#لیبرالیسم هم شاخه­ های متفاوتی دارد.
به عنوان نمونه، #لیبرال­های_فایده­ گرا ارتباط وثیقی با اثبات­گرایی دارند، در حالی که برخی از شاخه­ های لیبرالیسم چنین ارتباطی را ندارند.
اما به طور کلی می­توان گفت لیبرالیسم با مبانی اثبات­گرایی سنخیت دارد.

اما در دهه های اخیر و به ویژه از زمانی که لیبرال­ها به جماعت­ گرایان نزدیک شده­اند، شرایط تغییر کرده است.

امروز به همان اندازه که لیبرال­ها که به جماعت­ گرایی نزدیک شده ­اند، به همان اندازه نیز انتقاداتی را بر پوزیتیویسم وارد می­کنند.

#ناقدان_اصلی_اثبات_گرایی_کدام_جریانات_بوده_اند_و_این_نقدها_بر_چه_اساسی_استوار_بوده_است؟

یکی از ناقدان اثبات­گرایی، که البته برخی از مبانی آن را نیز پذیرفته بود، #کارل_پوپر بود. پوپر، مبنای ابطال­گرایی را در مقابل اثبات­گرایی مطرح نمود.

مدعای اصلی او این بود که میزان صدق یک قضیه به اثبات تجربی آن نیست، بلکه به قابلیت ابطال  و ابطال نشدن آن تا اطلاع ثانوی است.

به بیان دیگر، پوپر معتقد بود که قضایایی علمی هستند که قابلیت ابطال داشته باشند، اما هنوز ابطال نشده باشند.

اگر مثال معروف، کلاغ­های سیاه را در نظر بگیریم، اثبات­گرایان با روش استقرایی اعتقاد داشتند که دیدن هر کلاغ سیاه، به درجه صدق این گزاره که "همه کلاغ­ها سیاه هستند" افزوده می شود.
اما از نگاه ابطال­گرایی پوپر، حتی اگر 999 کلاغ سیاه رویت شود، ولی یک کلاغ سفید دیده شود، این قضیه از عمومیت خارج می شود.

علاوه بر ابطال­گرایی پوپر، مکاتب دیگری هم در مسیر نقد اثبات­گرایی گام برداشته­اند و اساسا مبانی این مکتب را هدف قرار داده­اند.
مهم­ترین این مکاتب، #مکتب_تفهمی است که هم شامل جامعه ­شناسانی چون #ماکس_وبر می شود و هم شامل مکاتب #هرمنوتیکی می­شود.

هرمنوتیسین­ها معتقدند که ما باید با یک موضوع همدلی کنیم و با درنظر گرفتن پیش فرض­ها، آن موضوع را فهم کنیم.

بنابراین برخلاف اثبات­گرایان که معتقد بودند می­توان ارزش ها را از واقعیت ها تفکیک نمود و یک قضیه را به صورت عینی و تجربی مشاهده و اثبات نمود، طرفداران هرمنوتیک بر این باور هستند که باید قضایا را فهم نمود.

به طور کلی، کلیه گرایشاتی که در هرمنوتیک وجود دارد، جملگی نقاد اثبات گرایی محسوب می شوند و از این لحاظ تفاوتی بین #هرمنوتیک_شلایرماخر و #هرمنوتیک_فلسفی_هایدگر و #گادامر وجود ندارد.

یکی دیگر از جریانات منتقد اثبات­گرایی، #مکتب_انتقادی یا #فرانکفورت است که نقدهای جدی را به مبانی پوزیتیویسم وارد کرده است و مهم­ترین مفروضات این مکتب را زیر سوال برده است.

به طور مثال، یکی از مفروضات اصلی مکتب اثباتی این است که ما می­توانیم پیش فرض های خود را کنار بگذاریم و واقعیت فارغ از ارزش داشته باشیم. در این مکتب، همچنین علمی بودن به معنی غیرایدئولوژیک بودن و عدم داشتن گرایشات ارزشی است.

در حالی که #یورگن_هابرماس به عنوان یکی از آخرین متفکران مکتب انتقادی معتقد است که :
دانش علمی و عینی به معنای اثباتی نمی­تواند کافی و وافی باشد، زیرا در فلسفه سیاسی نیاز به مساله مهم­تری به نام #رهایی است و رهایی، خود گزاره ای ارزشی است. بنابراین گزاره ­های ارزشی نمی­توانند از واقعیت فلسفه سیاسی جدا شوند.
در نتیجه، هابرماس به آن نوع از فلسفه سیاسی گرایش دارد که #انتقادی است و انتقادی بودن مرحله ای فراتر از عینی بودن و فارغ از ارزش بودن اثبات گرایانه است.

🆔👉 @iran_novin1