🔥 کانال ایران نوین (مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥
373 subscribers
8.07K photos
3.11K videos
71 files
4.61K links
🔥 کانال ایران نوین ( مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥

ایرانی آگاه

آزاد

و اباد

و با رفاه


🔥با ایران نوین، تا ایران نوین🔥
Download Telegram
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#آشنایی_با_سبک_های_هنری

#کوبیسم
#cubism :

☆1

جنبش هنری که به سبب نوآوری در روش دیدن، انقلابی ترین و نافذ ترین جنبش هنری سده بیستم به حساب می آید.

کوبیست ها با تدوین یک نظام عقلانی در هنر کوشیدند مفهوم نسبیت واقعیت، به هم بافتگی پدیده ها و تاثیر متقابل وجوه هستی را تحقق بخشند. جوهر فلسفی این کشف با کشفهای جدید دانشمندان- به خصوص در علم فیزیک- همانندی داشت.
جنبش کوبیسم توسط " #پیکاسو" و " #براک" بنیان گذارده شد، مبانی زیبایی شناختی کوبیسم طی هفت سال شکل گرفت(1914-1907)
با این حال برخی روشها و کشفهای کوبیست ها در مکتبهای مختلف هنری سده بیستم ادامه یافتند. نامگذاری کوبیسم( #مکعب_گرایی ) را به #لویی_وُسِل، منتقد فرانسوی نسبت می دهند،
او به استناد گفته ی #ماتیس در باره ی « #خرده_مکعب_های_براک» این عنوان را با تمسخر به کار برد، ولی بعدا توسط خود هنرمندان پذیرفته شد.
کوبیسم محصول نگرشی خردگرایانه بر جهان بود.
به یک سخن، کوبیسم در برابر جریانی که #رمانتیسم_دلاکروا، گیرایی حسی در #امپرسیونیسم را به هم مربوط می کرد، واکنش نشان داد و آگاهانه به سنت خردگرا و کلاسیک متمایل شد.

پیشگامان کوبیسم مضمونهای تاریخی، روایی، احساسی و عاطفی را وانهادند و عمدتا #طبیعت_بیجان را موضوع کار قرار دادند.
در این عرصه نیز با امتناع از برداشتهای عاطفی و شخصی درباره چیزها، صرفا به ترکیب صور هندسی و نمودارهای اشیا پرداختند.
آنان بازنمایی جو و نور و جاذبه ی رنگ را – که دستاورد امپرسیونیستها بود – از نقاشی حذف کردند و حتی عملا به نوعی تکرنگی رسیدند.
با کاربست شکلهای هندسی از خطهای موزون آهنگین چشم پوشیدند و انگیزشهای احساسی در موضوع یا تصویر را تابع هدف عقلانی خود کردند.
شاید مهمترین دستاورد زیبایی شناختی کوبیستها آن بود که به مدد بر هم نهادن و درهم بافتن ترازها(پلانها)ی پشت نما نوعی فضای تصویری جدید پدید آوردند. در این فضای کم عمق، بی آنکه شگردهای سه بعد نمایی به کار برده شود، حجم و جسمیت اشیا نشان داده شد.

کوبیست ها – برخلاف هنرمندان پیشین – جهان مرئی را به طریقی بازنمایی نمی کردند که منظری از اشیا در زمان و مکانی خاص تجسم یابد.
آنان به این نتیجه رسیده بودند که نه فقط باید چیزها را همه جانبه دید، بلکه باید پوسته ظاهر را شکافت و به درون نگریست.
نمایش واقعیت چند وجهی یک شی مستلزم آن بود که از زوایای دید متعدد به طور همزمان به تصویر در آید، یعنی کل نمودهای ممکن شیء مجسم شود. ولی دستیابی به این کل عملا غیرممکن بود.
بنابراین بیشترین کاری که هنرمند کوبیست می توانست انجام دهد، القای بخشی از بی نهایت امکاناتی بود که در دید او آشکار می شد.
روشی که او به کار می برد تجزیه صور اشیاء به سحطهای هندسی و ترکیب مجدد این سطوح در یک مجموعه به هم بافته بود.
بدین سان، هنرمند کوبیست داعیه #واقعگرایی داشت، که بیشتر نوعی #واقعگرایی_مفهومی بود تا واقعگرایی بصری.

🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#آشنایی_با_سبکهای_هنری

#مراحل_شکل_گیری_کوبیسم
#عکاسی_کوبیسم

☆2

کوبیسم را معمولا به #سه_دوره تقسیم می کنند:

مرحله ی اول که آن را « #پیشاکوبیسم» یا « #کوبیسم_نخستین» می نامند، با تجربه های مبتنی بر آثار متاخر سزان و مجسمه های آفریقایی و ایبریایی مشخص می شود.

این مرحله با تکمیل پرده
« #دوشیزگان_آوینیون» اثر #پیکاسو(اوایل 1907) به پایان می رسد.

ساختار این پرده آغاز کوبیسم را بشارت می دهد؛ زیرا جابجایی و درهم بافتگی ترازها، تلفیق همزمان نیمرخ و تمامرخ و نوعی فضای دوبعدی را در آن می توان مشاهده کرد.

در دو سال بعدی، پیکاسو و براک همراه یکدیگر بر اساس توصیه سزان به امیل برنار مبنی بر تفسیر طبیعت به مدد احجام ساده هندسی، روش تازه ای را در بازنمایی اشیا به کار بردند و از میثاقهای برجسته نمایی و نمایش فضای سه بعدی عدول کردند.

در #دومین_مرحله (1912-1910) که آن را " #کوبیسم_تحلیلی " می نامند، اصول زیبایی شناسی کوبیسم کامل تر شد. پیکاسو و براک به نوع مسطح تری از انتزاع صوری روی آوردند که در آن ساختمان کلی اهمیت داشت و اشیای بازنمایی شده تقریبا غیر قابل تشخیص بودند.
آثار این دوره غالبا تکرنگ و در مایه های آبی، قهوه ای و خاکستری بودند. به تدریج اعداد و حروف بر تصویر افزوده شدند و سر انجام اسلوب #تکه_چسبانی یا #کلاژ به میان آمد که تاکید بیشتر بر #مادیت_اشیا و رد شگردهای وهم آفرین در روشهای نقاشانه ی پیشین بود.

در #مرحله_سوم(1912-1914) با عنوان " #کوبیسم_ترکیبی" آثاری منتج از فرایند معکوس انتزاع به واقعیت پدید شدند. دستاوردهای این دوره بیشتر نتیجه ی کوششهای #گریس بود.
اگر پیکاسو و براک در مرحله ی تحلیلی به تلفیق همزمان دریافتهای بصری از یک شیء می پرداختند و قالب کلی نقاشی خود را به مدد عناصر هندسی می ساختند،

اکنون گریس می کوشید با نشانه های دلالت کننده ی شیء به باز آفرینی تصویر آن بپردازد.
بدین سان تصویر دارای ساختمانی مستقل اما همتای طبیعت می شود و طرح نشانه واری از چیزها به دست می دهد. گریس در تجربه های خود رنگ را به کوبیسم باز آورد.

کوبیسم بر جنبشهای انتزاع گرا چون #کنستروکتیویسم، #سوپرماتیسم و ِ_استیل اثر گذاشت.

امروزه هم کوبیسم در عرصه ی هنر معاصر مطرح است و بسیاری از هنرمندان در کشورهای مختلف از مفاهیم و اسلوبهای آن بهره می گیرند.

#عکاسی_کوبیستی:

در عکاسی کوبیستی از نوعی کلاژ بهره می گیرند، درهم ریختن فضای واقعی توسط چسباندن عکسهای مختلف از زوایای مختلف صورت ( در پرتره کوبیستی) و چیدمان تصویری با استفاده از عناصر غیر همگون برای رسیدن به مفاهیم کوبیستی. همچون دیگر سبک های عکاسی نوعی ساختار شکنی تصویری با کم و زیاد کردن عناصر اصلی تصویر با اسلوب و ساختار کوبیسم در نقاشی، می توان گفت فضای پرسپکتیوی یا فضایی که از یک نقطه دید واحد نمایان شده است.

کوبیسم با همزمان کردن نقاط دید مختلف، یکپارچگی قیافه ی اشیاء را به هم می زند و به جای آن شکل« #تجریدی» یا ( #آبستره) را ارائه می کند.
بدین معنا که عکاس کوبیست اشیاء را در آن واحد از زوایای مختلفی می بیند، اما تمامی تصویری را که دیده است به ما نشان نمی دهد. بلکه فقط عناصر و اجزایی از آنها را انتخاب و روی سطح دو بعدی تصویر می نمایاند.
از این روست که یک اثر کوبیستی، #مغشوش، #درهم و #غیر_طبیعی جلوه می کند.
بنابراین عکاس کوبیست که دیگر در بند یک نقطه دید واحد( مانند عکاسی رئال) نیست و می تواند هر شیئی را نه به عنوان یک قیافه ی ثابت بلکه به صورت مجموعه ای از خطوط، سطوح و رنگها ببیند. و با ترکیب این ابعاد عکس کوبیستی ارائه کند.

🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#سبکهای_هنری

#سبک_فوویسم

جنبش هنری فوویسم را می توان اولین جنبش هنری قرن بیستم دانست . فوویسم توسط نقاشان فرانسوی بنا نهاده شد و رنگ ویژگی اصلی این سبک است.
هنرمندان این سبک از رنگ های تند و شاد استفاده کردند، به سایه روشن در نقاشی پایبند نبودند و رنگ های زمخت را روی بوم می نهادند .
برخلاف نقاشی های سبک های قبل،  از ظریف کاری خبری نبود. تابلوی های خلق شده، پر شور، هیجان انگیز و به نوعی بازتاب دهنده هیجانات داخلی بود.

#نحوه_پیدایش_سبک_فوویسم

در سال 1901 در نمایشگاهی آثار #ون_گوگ به نمایش درآمد.
در این نمایشگاه سه نقاش  به نام های #ماتیس، #ولامینک و #درن با هم آشنا شدند.
آنها سخت تحت تاثیر رنگ آمیزی آثار ون گوگ قرار گرفتند و در همان جا با هم متحد شدند و تصمیم گرفتند با رنگ های ناب و درخشان کار کنند. با گذشت اندک زمانی 10 نقاش دیگر نیز به گروه ماتیس پیوستند و در سال 1905 نمایشگاهی در سالن پاییز(نمایشگاه معروف آن زمان) و یکی دیگر در سال 1906 در پاریس تشکیل دادند. در بین نقاشان گروه ماتیس، مجسمه سازان هم بودند.

#نام_جنبش_فوویسم_چگونه_شکل_گرفت؟

نام فوویسم برگرفته از گفته ی منتقدی در باب نقاشی یکی از اعضای گروه ماتیس است.
منتقدی با نام #لوویی_ووکسل در نقد اثر یکی از نقاشان به نام #مارکه عبارت «دوناتلو (مجسمه ساز قرن 15 ایتالیا) در میان حیوانات وحشی»را به کار برد. به فرانسوی کلمه #فوو به معنای #حیوان_وحشی است.
از آن زمان به گروه ماتیس، #فووها یا نقاشان فوویسم اطلاق شد و سبک فوویسم به عنوان مکتبی در نقاشی رایج گردید.

#خصوصیات_هنری_مکتب_فوویسم

از خصوصیات سبک فوویسم می توان  ✔️برهم زدن بی پروای اشکال،
✔️بر هم زدن تناسبات،
✔️با ارزش شمردن رنگ و بکار بردن رنگ های تند برای برانگیختن عواطف آنی نام برد. 

در جنبش هنری فوو امری که بیشتر از همه چیز نقاشان را به هدف واحدی فرا می خواند، انگیزه، دوق و سلیقه، توانایی ها و علایق هنری مشترک بود و به شکل قراردادی شیوه اجرایی و مضمون خاصی که همه هنرمندان ملزم به اجرا باشند، دنبال نمی کردند.

 مضامین قالب در فوویسم همچون سبک امپرسیونیست منظره پردازی ، طبیعت بیجان، تک چهره نگاری و پیکره پردازی بود.
فوویست ها به همان رهایی در رنگ دست یافتند که ون گوگ، سورا ، گوگن و دیگر نقاشان پست امپرسیونیست به طرق مختلف سعی کردند به آن برسند.

البته باید اشاره کرد که اهداف فوویست ها و پست امپرسیونیست ها از یکدیگر متفاوت بود. ولی نتیجه ان شد که در هر دوی این جنبشهای هنری، رنگ حرف اول را زد و خط وسیله بیانی در خدمت رنگ شد. رنگهای ترکیبی در سبک فوویست مفهومی ندارند. آنها می خواستند رنگهای تند و خالصی را که از تیوپ بیرون می آید مستقیما روی تابلو به کار گیرند .

#نقاشان_فوویسم

ازمعروف ترین نقاشان فوویسم  باید نقاشانی چون #ماتیس، #درن، #ولامینگ، #دوفی، #ژرژ_براک و #رئو را نام برد.
رئو نقاشی غم پرست و رمانتیک بود که در ابتدا شیشه های رنگی کلیساها را نقاشی می کرد و زمانیکه به جمع نقاشان فوویسم پیوست، خصوصیت طراحی و رنگ امیزی خشن حرفه اولیه خود را حفظ کرد.

ولامینگ شیفته رنگ های تند و نشاط انگیزبود و همچون ون گوگ بیشتر به کشیدن منظره پرداخت.

ماتیس نیز طرفدار رنگ های زنده بود . مهارتش در به وجود آوردن طرح های ظریف و چشم نواز بود  و تحت تاثیر هنر شرقی قرار داشت. ماتیس به مطالعه آثار گوگن، سزان  و ون گوگ پرداخت، هنر بیزانس را بررسی کرد و مینیاتورهای ایرانی، نقاشی های چینی و ژاپنی را مطالعه کرد. خطوط روان و مواج او یادآور هنر خطاطی چینی، ژاپنی و ایرانی است. طرح ها و نقش ها و سادگی آنها به قالیهای ایرانی و موزاییک های بیزانس شباهت دارد.

در انتها برخی از نقاشان فوویست بعد از مدتی راه دیگری را در پیش گرفتند و در پدیدآوردن سبک های جدید کوشیدند برای مثال ژرژ براک فرانسوی به همراه پایلو پیکاسو شیوه #کوبیسم را بنا نهاد. همچنین آندره درن نیز در سبکهای امپرسیونیست و کوبیسم وارد شد.

منبع: کتاب نگرشی بر شیوه های نقاشی

🆔👉 @iran_novin1