Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#نظریه_پست_مدرنیسم ( #فرانوگرایی ) /
#Post_Modernism
☆1
مفهوم علمی و اجتماعی پست مدرنیسم در دهه 1965 با پرسش و تردید در مورد #مرجعیت_عقل و وضع هرگونه نظریه جامع و مطلق پا به عرصه گذاشت و با دو مورد در ارتباط بود:
1. تغییر ساختار اقتصادی،
2. مبارزه با اصول بنیادی نظریهپردازان مدرنیسم.
در اینجا مبحث مبارزه پست مدرنیسم با اصول بنیادی نظریهپردازان مدرنیسم مورد بررسی قرار میگیرد.
#مبارزه_با_اصول_بنیادی_نظریهپردازان_مدرنیسم_و_نقد_آنها
پست مدرنیسم در تقابل با نوگرایی (مدرنیسم) شکل گرفته است.
از مدرنیستها به دلیل ارزش بی چون و چرایی که برای عقلانیت قابلند و کوششی که برای ارائه نظریههایی جامع و فراگیر بر مبنای اصول و روشهای عملی مبذول داشتهاند، انتقاد میشود.
نکته جالب توجه آن که در حوزه مطالعات سازمانی نیز نظریهپردازان مدرنیسم در ارائه نظریههایی نظیر نظریه عمومی سیستمها، درصدد ارائه نظریههایی جهان شمول و فراگیرند. (طاهر پور، 1387، ص 15)
پست مدرنیستها تعریف و تجسم یک آینده مطلوب برای همگان را (با توجه به تنوع علایق و خواستههای انسانها) غیرممکن میدانند.
پست مدرنیستها تنوع را به منزلهی ارزشی مهم در نظر میگیرند و بر این باورند که به طور کلی دانش نیز به صورت پراکنده به دست میآید و در قالب تکهها و اجزاء بسیار متفاوت تولید میشود.
بنابراین جمع کردن همهی دستاوردهای علمی و دانشهای پراکنده در یک دیدگاه جامع و منفرد امکانپذیر و معقول به نظر نمیرسد.
آنها معتقدند که آثار پراکندگی دانش دربارهی جهان از طریق فروریختن مرزهای میان ملتها و اختلاط فرهنگها و سیاستها و رفتارهای سیاسی و مذاهب (که در عصر صنعتی به طور کامل مرزبندی شده و جدا از هم بودند) جلوه گر شده است. (رضاییان، 1379، ص 81 و 82)
پست مدرنیستها به تفکیک و پیچیده ساختن فرایند اعمال قدرت بسیار علاقهمندند و بر اجتناب از تمرکز قدرت در یک نقطه تأکید دارند.
نظریهپردازان مدرنیسم مدعی آنند که هر چه مدیریت قدرتمندتر باشد، برای سازمان و جامعه سودمندتر خواهد بود؛ البته تا زمانی که مدیران برای هدایت و اداره سازمانها از شیوههای منطقی استفاده کنند.
ادعای پست مدرنیستهای انتقادگرا آن است که با افزایش قدرت مدیران، فقط سلطه آنها بر افراد تحت استخدامشان افزایش مییابد.
بنابراین تأکید مدرنیستها بر افزایش قدرت مدیران به تحکیم و توسعهی طبقه حاکم سرمایهدار میانجامد.
پیشنهاد پست مدرنیستها برای جبران عدم تعادل در توزیع قدرت آن است که به کسانی که تاکنون ساکت بوده و در ادارهی امور نقشی نداشتهاند (مانند زنان، اقلیتهای نژادی و فرهنگی، جوانترین و مسنترین کارکنان) امکان اظهار نظر داده شود؛ یعنی مشارکت بیشتر اعضای سازمان جلب شود. (رضاییان، 1379، ص 83)
به طور کلی مدرنیسم در جستجوی توصیفاتی برای شناسایی اشکال و طرحهای گوناگون سازمانها بود و به بررسی نتایجی که هر شکل سازمانی به بار میآورد، از لحاظ نحوهی عملکرد، میزان سود آوری و بازده آن، میپرداخت.
سازمان در این دیدگاه به مثابه یک شیء مادی با ابعاد قابل سنجش در نظر گرفته میشد؛ یعنی فرض میکردند که اندازه گیری ابعاد یک سازمان، همانند اندازه گیری ارتفاع یک میز یا سنجش وزن مواد اولیه است.
در دیدگاه پست مدرنیسم به جای سازمان نقد نظریه سازمان و نظریه پردازی دربارهی سازمان مدنظر قرار میگیرد؛ در این دیدگاه ابتدا به محقق و مدیری که سعی در شناخت سازمان دارد توجه میشود و پس از آن خود سازمان مورد توجه قرار میگیرد.
پست مدرنیستها معتقدند سیمای سازمان با تلاشهایی که به منظور شناخت آن صورت میپذیرد ساخته میشود.
جدول 2 ( زیر) تفاوتهای دیدگاههای مدرن و پست مدرن را در مورد نظریه سازمان نشان میدهد. (رضاییان، 1379، ص 84 و85 )
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#نظریه_پست_مدرنیسم ( #فرانوگرایی ) /
#Post_Modernism
☆1
مفهوم علمی و اجتماعی پست مدرنیسم در دهه 1965 با پرسش و تردید در مورد #مرجعیت_عقل و وضع هرگونه نظریه جامع و مطلق پا به عرصه گذاشت و با دو مورد در ارتباط بود:
1. تغییر ساختار اقتصادی،
2. مبارزه با اصول بنیادی نظریهپردازان مدرنیسم.
در اینجا مبحث مبارزه پست مدرنیسم با اصول بنیادی نظریهپردازان مدرنیسم مورد بررسی قرار میگیرد.
#مبارزه_با_اصول_بنیادی_نظریهپردازان_مدرنیسم_و_نقد_آنها
پست مدرنیسم در تقابل با نوگرایی (مدرنیسم) شکل گرفته است.
از مدرنیستها به دلیل ارزش بی چون و چرایی که برای عقلانیت قابلند و کوششی که برای ارائه نظریههایی جامع و فراگیر بر مبنای اصول و روشهای عملی مبذول داشتهاند، انتقاد میشود.
نکته جالب توجه آن که در حوزه مطالعات سازمانی نیز نظریهپردازان مدرنیسم در ارائه نظریههایی نظیر نظریه عمومی سیستمها، درصدد ارائه نظریههایی جهان شمول و فراگیرند. (طاهر پور، 1387، ص 15)
پست مدرنیستها تعریف و تجسم یک آینده مطلوب برای همگان را (با توجه به تنوع علایق و خواستههای انسانها) غیرممکن میدانند.
پست مدرنیستها تنوع را به منزلهی ارزشی مهم در نظر میگیرند و بر این باورند که به طور کلی دانش نیز به صورت پراکنده به دست میآید و در قالب تکهها و اجزاء بسیار متفاوت تولید میشود.
بنابراین جمع کردن همهی دستاوردهای علمی و دانشهای پراکنده در یک دیدگاه جامع و منفرد امکانپذیر و معقول به نظر نمیرسد.
آنها معتقدند که آثار پراکندگی دانش دربارهی جهان از طریق فروریختن مرزهای میان ملتها و اختلاط فرهنگها و سیاستها و رفتارهای سیاسی و مذاهب (که در عصر صنعتی به طور کامل مرزبندی شده و جدا از هم بودند) جلوه گر شده است. (رضاییان، 1379، ص 81 و 82)
پست مدرنیستها به تفکیک و پیچیده ساختن فرایند اعمال قدرت بسیار علاقهمندند و بر اجتناب از تمرکز قدرت در یک نقطه تأکید دارند.
نظریهپردازان مدرنیسم مدعی آنند که هر چه مدیریت قدرتمندتر باشد، برای سازمان و جامعه سودمندتر خواهد بود؛ البته تا زمانی که مدیران برای هدایت و اداره سازمانها از شیوههای منطقی استفاده کنند.
ادعای پست مدرنیستهای انتقادگرا آن است که با افزایش قدرت مدیران، فقط سلطه آنها بر افراد تحت استخدامشان افزایش مییابد.
بنابراین تأکید مدرنیستها بر افزایش قدرت مدیران به تحکیم و توسعهی طبقه حاکم سرمایهدار میانجامد.
پیشنهاد پست مدرنیستها برای جبران عدم تعادل در توزیع قدرت آن است که به کسانی که تاکنون ساکت بوده و در ادارهی امور نقشی نداشتهاند (مانند زنان، اقلیتهای نژادی و فرهنگی، جوانترین و مسنترین کارکنان) امکان اظهار نظر داده شود؛ یعنی مشارکت بیشتر اعضای سازمان جلب شود. (رضاییان، 1379، ص 83)
به طور کلی مدرنیسم در جستجوی توصیفاتی برای شناسایی اشکال و طرحهای گوناگون سازمانها بود و به بررسی نتایجی که هر شکل سازمانی به بار میآورد، از لحاظ نحوهی عملکرد، میزان سود آوری و بازده آن، میپرداخت.
سازمان در این دیدگاه به مثابه یک شیء مادی با ابعاد قابل سنجش در نظر گرفته میشد؛ یعنی فرض میکردند که اندازه گیری ابعاد یک سازمان، همانند اندازه گیری ارتفاع یک میز یا سنجش وزن مواد اولیه است.
در دیدگاه پست مدرنیسم به جای سازمان نقد نظریه سازمان و نظریه پردازی دربارهی سازمان مدنظر قرار میگیرد؛ در این دیدگاه ابتدا به محقق و مدیری که سعی در شناخت سازمان دارد توجه میشود و پس از آن خود سازمان مورد توجه قرار میگیرد.
پست مدرنیستها معتقدند سیمای سازمان با تلاشهایی که به منظور شناخت آن صورت میپذیرد ساخته میشود.
جدول 2 ( زیر) تفاوتهای دیدگاههای مدرن و پست مدرن را در مورد نظریه سازمان نشان میدهد. (رضاییان، 1379، ص 84 و85 )
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1