#روشنفکر_دینی_ترسو_است
اگر بخواهم در یک جمله خلاصه کنم باید بگویم که روشنفکر دینی، روشنفکری ترسو است. و اینکه چه نسبتی میتواند بین روشنفکری و هراس از اندیشه وجود داشته باشد سخن قابل تاملی است.
او هراس دارد که از حقوق همجنسگرایان دفاع کند، حتا اگر برایش همجنسگرایی فساد اخلاقی یا بیماری نباشد که در نظر بسیاریشان چنین است.
او هراس دارد از اینکه وقتی ۲۰۰ نفر از شهروندان ایرانی بر اثر مصرف مشروبات الکلی مسموم میشوند و جمع کثیری میمیرند جلو بیاید و بگوید چرا حکومت دینی در ایران سبک زندگی خود را به شهروندان تحمیل میکند که نتیجهاش مرگ بر اثر نوشیدن مشروب الکلیای باشد که در بیشتر جهان آزاد است. او یا از قضاوت متعصبان دینی هراس دارد یا شهروندان ایرانی عرقخور را اساسا آدم ذیحق نمیداند.
او هراس دارد که از حق آزادی پوشش زنان دفاع کند؛ از اینرو کمی که جسارت به خرج میدهد تا استحباب پوشیدن سر و گردن پیش میآید و اگر از او بپرسی که آیا زنان میتوانند آستینکوتاه هم بپوشند نمیداند باید چه بگوید یا اگر بداند میترسد بر زبان آورد.
روشنفکری دینی تنها نقد دین را در حد بحثهای دانشگاهی و به شکل آکادمیک و با زبان فلسفی میپذیرد چرا که مردم عادی را به آن راهی نیست و ایمان عوام برآشفته نمیشود و از اینرو نقد مقدسات را در قالب کاریکاتور و ترانه و سینما که راهش به عموم مردم بازتر است را به اسم مخالفت با توهین به مقدسات محکوم میکند.
روشنفکر دینی نمیگوید چرا در حکومت دینی زنان نباید کنار دریا مانند مردان تن به آب بزنند و نمیگوید در حکومت دموکراتیک دینی مطلوبشان - مثلا اگر حکومت دست اصلاحطلبان مذهبی باشد- کنار دریاها چه شکلی خواهد داشت. او یا به همان گونیپیچ بودن زنان کنار دریا باور دارد و یا اگر باور ندارد شهامت ندارد که با آن مخالفت کند.
روشنفکر دینی از دموکراسی هم هراس دارد.
دکتر عبدالکریم سروش در گفتگویی با روزآنلاین:
«دموکراسی دینی هیچ تفاوتی با دموکراسی ندارد و تنها چون مسئولیتش بر عهده دینداران است میتواند نامش دموکراسی دینی باشد. در یک دموکراسی دینی حداکثر سعی میشود قوانینی که با قوانین قطعی دینی منافات دارند به تصویب نرسند؛ این قوانین قطعی و ضروری هم در اسلام بسیار محدود هستند. فتاوی زیادی ممکن است وجود داشته باشد اما میتوان به مهمترین آنها اکتفا کرد و حتی در صورت لزوم اجتهاد تازه کرد. همین ضامن اسلامی شدن قوانین است و بقیه دین به پایبندی قلبی خود مومنان باز میگردد که چقدر در عمل به شریعت اهتمام دارند.»
روشنفکری دینی از تلویزیونهای لسآنجلسی میترسد و آرزویش این است که میتوانست صدای «اسلامستیزان» را خفه کند.
روشنفکری دینی از سکولاریسم هم هراس دارد از این رو تلاش دارد با عنوان عبارت موهوم «سکولاریسم ستیزهگر» به جنگ سکولاریسم برود.
محمد ارکون، اسلامشناس فرانسوی-الجزایری در گفتوگویی با «هاشم صالح» در پاسخ به این پرسش که آیا سکولاریسم ستیزهجو روندی مثبت و سودمند داشته است میگوید:
«حتما! که گفته این روند مثبت نبوده؟ جدایی قانونی میان کلیسا و دولت (یا میان مسجد و دولت) چیزی پسندیده و ضروری است، چون فضای مدنی جامعه باید مختص همه شهروندان باشد، بدون تبعیض و صرفنظر از دینی که دارند..»
ارکون میافزاید: «دولت مدرن سکولار اگر امروز اجازه نمیدهد فضای عمومی جامعه مدنی با گفتمان عقیدتی و ایمانی تسخیر شود، کار خوبی میکند، زیرا گفتمان عقیدتی و سنتی دینی جایش درون خانواده است و در مسجد یا درون کلیسا پرورده میشود.» (گفتوگوی هاشم صالخ با محمد ارکون، ترجمه محمد جواهر کلام، نشر نگاه معاصر ص ۹۶ و ۹۷)
روشنفکر دینی از آزادی بیان میترسد.
روشنفکر دینی از آزادی بیان هراس دارد از این رو در تلاش است مدام از محدودیت اخلاقی و حتا قانونی آزادی بیان بگوید آن هم برای جامعهای که حکومتش آزادی بیان همان روشنفکران دینی را هم نمیپذیرد
روشنفکر دینی مدتها است که به پایان سلام کرده است.
روشنفکر دینی حرفهای شنیدنیای هم برای جامعه دیندار دارد اما در مجموع در جهان مدرن سرگشته و حیران است./بهزاد مهرانی '
اگر بخواهم در یک جمله خلاصه کنم باید بگویم که روشنفکر دینی، روشنفکری ترسو است. و اینکه چه نسبتی میتواند بین روشنفکری و هراس از اندیشه وجود داشته باشد سخن قابل تاملی است.
او هراس دارد که از حقوق همجنسگرایان دفاع کند، حتا اگر برایش همجنسگرایی فساد اخلاقی یا بیماری نباشد که در نظر بسیاریشان چنین است.
او هراس دارد از اینکه وقتی ۲۰۰ نفر از شهروندان ایرانی بر اثر مصرف مشروبات الکلی مسموم میشوند و جمع کثیری میمیرند جلو بیاید و بگوید چرا حکومت دینی در ایران سبک زندگی خود را به شهروندان تحمیل میکند که نتیجهاش مرگ بر اثر نوشیدن مشروب الکلیای باشد که در بیشتر جهان آزاد است. او یا از قضاوت متعصبان دینی هراس دارد یا شهروندان ایرانی عرقخور را اساسا آدم ذیحق نمیداند.
او هراس دارد که از حق آزادی پوشش زنان دفاع کند؛ از اینرو کمی که جسارت به خرج میدهد تا استحباب پوشیدن سر و گردن پیش میآید و اگر از او بپرسی که آیا زنان میتوانند آستینکوتاه هم بپوشند نمیداند باید چه بگوید یا اگر بداند میترسد بر زبان آورد.
روشنفکری دینی تنها نقد دین را در حد بحثهای دانشگاهی و به شکل آکادمیک و با زبان فلسفی میپذیرد چرا که مردم عادی را به آن راهی نیست و ایمان عوام برآشفته نمیشود و از اینرو نقد مقدسات را در قالب کاریکاتور و ترانه و سینما که راهش به عموم مردم بازتر است را به اسم مخالفت با توهین به مقدسات محکوم میکند.
روشنفکر دینی نمیگوید چرا در حکومت دینی زنان نباید کنار دریا مانند مردان تن به آب بزنند و نمیگوید در حکومت دموکراتیک دینی مطلوبشان - مثلا اگر حکومت دست اصلاحطلبان مذهبی باشد- کنار دریاها چه شکلی خواهد داشت. او یا به همان گونیپیچ بودن زنان کنار دریا باور دارد و یا اگر باور ندارد شهامت ندارد که با آن مخالفت کند.
روشنفکر دینی از دموکراسی هم هراس دارد.
دکتر عبدالکریم سروش در گفتگویی با روزآنلاین:
«دموکراسی دینی هیچ تفاوتی با دموکراسی ندارد و تنها چون مسئولیتش بر عهده دینداران است میتواند نامش دموکراسی دینی باشد. در یک دموکراسی دینی حداکثر سعی میشود قوانینی که با قوانین قطعی دینی منافات دارند به تصویب نرسند؛ این قوانین قطعی و ضروری هم در اسلام بسیار محدود هستند. فتاوی زیادی ممکن است وجود داشته باشد اما میتوان به مهمترین آنها اکتفا کرد و حتی در صورت لزوم اجتهاد تازه کرد. همین ضامن اسلامی شدن قوانین است و بقیه دین به پایبندی قلبی خود مومنان باز میگردد که چقدر در عمل به شریعت اهتمام دارند.»
روشنفکری دینی از تلویزیونهای لسآنجلسی میترسد و آرزویش این است که میتوانست صدای «اسلامستیزان» را خفه کند.
روشنفکری دینی از سکولاریسم هم هراس دارد از این رو تلاش دارد با عنوان عبارت موهوم «سکولاریسم ستیزهگر» به جنگ سکولاریسم برود.
محمد ارکون، اسلامشناس فرانسوی-الجزایری در گفتوگویی با «هاشم صالح» در پاسخ به این پرسش که آیا سکولاریسم ستیزهجو روندی مثبت و سودمند داشته است میگوید:
«حتما! که گفته این روند مثبت نبوده؟ جدایی قانونی میان کلیسا و دولت (یا میان مسجد و دولت) چیزی پسندیده و ضروری است، چون فضای مدنی جامعه باید مختص همه شهروندان باشد، بدون تبعیض و صرفنظر از دینی که دارند..»
ارکون میافزاید: «دولت مدرن سکولار اگر امروز اجازه نمیدهد فضای عمومی جامعه مدنی با گفتمان عقیدتی و ایمانی تسخیر شود، کار خوبی میکند، زیرا گفتمان عقیدتی و سنتی دینی جایش درون خانواده است و در مسجد یا درون کلیسا پرورده میشود.» (گفتوگوی هاشم صالخ با محمد ارکون، ترجمه محمد جواهر کلام، نشر نگاه معاصر ص ۹۶ و ۹۷)
روشنفکر دینی از آزادی بیان میترسد.
روشنفکر دینی از آزادی بیان هراس دارد از این رو در تلاش است مدام از محدودیت اخلاقی و حتا قانونی آزادی بیان بگوید آن هم برای جامعهای که حکومتش آزادی بیان همان روشنفکران دینی را هم نمیپذیرد
روشنفکر دینی مدتها است که به پایان سلام کرده است.
روشنفکر دینی حرفهای شنیدنیای هم برای جامعه دیندار دارد اما در مجموع در جهان مدرن سرگشته و حیران است./بهزاد مهرانی '