Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#احــــــزاب_ســــــیاســـی :
قسمت چهارم
#تعریف_احزاب_سیاسی:
در این زمینه نظریات متعددی بیان شده است که گاهاً در تضاد با یکدیگر قرار دارند. این تضاد به دلیل گزینش محورهای متفاوت در راستای عامل وحدت زا در درون حزب نمود می یابد. ادموند بریک منافع عمومی را عامل وحدت زا بر می گزیند و چنین بیان می دارد:
«حزب گروهی از افرادند که برپایه اصول خاص پذیرفته شده ای اتحاد یافته و با تلاش مشترکشان منافع ملی را ارتقا می دهند.»
در مقابل ژوزف شومپیتر منافع شخصی را عامل وحدت زا در درون حزب می داند:
«حزب گروهیست که اعضاء آن متحداً در تنازع رقابت آمیز برای کسب قدرت فعالیت می کنند.»
برخی نیز در تعریف حزب به بزرگنمایی مشخصه انتخاباتی آن پرداخته اند:
«حزب هرگروه سیاسی را گویند که رسمیت داشته دارای سازمان رسمی جهت مرتبط ساختن مرکز و مناطق باشددر انتخابات حضور یابد و از طریق انتخابات (آزاد یا غیر آزاد) نامزدهایی را برای پست های دولتی معرفی کند.» (جفری اندرسون)
#ویژگی_های_احزاب_سیاسی:
ویژگیهای احزاب سیاسی در قیاس با تعریف حاکم بر آنان تبیین می شود و در صورت انتخاب هریک از تعاریف فوق برخی ویژگیهای احزاب به مثابه یک متغیر وابسنه دستخوش تحول میشوند لیکن حداقل هایی نیز وجود دارند که از آنان به ویژگیهای احزاب سیاسی تعبیر می شود. حداقل هایی همانند:
اتفاق نظر بر سر ایدئولوژی و برنامه مشخص در میان اعضاء، سازماندهی مرکزی، محلی و منطقه ای، تلاش در جهت نیل به آرمانهای حزب، تمرکزگرایی و…
«واینر» ویژگیهای احزاب سیاسی را چنین بر می شمارد:
سازماندهی مرکزی و رهبری پایدار و ماندنی، سازمانهای محلی پایدار و درپیوند همیشگی با سازمان های مرکزی، عزم رهبران حزب برای دراختیار گرفتن مناصب به کمک تشکیلات و یا به تنهایی، پشتیبانی توده ها.
#خاستگاه_احزاب_سیاسی :
عده ای شکافهای اجتماعی، سیاسی، قومی و یا جنسیتی را علت شکل گیری احزاب می دانند ( #مدیسون و #توکویل ) در مقابل #جفری_اندرسون با بیان اینکه تحزب محصول مدرنیته است و قدمت چندانی ندارد این نظریه را رد کرده و این شکافها را شرط لازم و نه کافی در این زمینه ارزیابی می کند.
به طور کلی سه نظریه گروه مشهور درخصوص خاستگاه احزاب سیاسی بیان شده است:
1- نظریه های #نهادی (انتخاباتی- پارلمانی):
طلایه داران این نظریه «دوروژه» و «وبر» می باشند و تشکیلات را بستری انتخاباتی برای جذب رأی دهندگان جدید که توسط رجال همفکر در مجالس شکل می گیرد و طرفداران حزبی را سازماندهی می کند در نظر می گیرند.
2- نظریه های #تضاد (تاریخی):
در این نظریه ظهور احزاب با برخی از انواع بحرانها همانند بحران مشروعیت یا انسجام ملی و یا مشارکت هم زمان می شود، همچنین تقاضا برای مشارکت سیاسی و یا حتی براندازی دولت نیز در ارتباط با شکل گیری احزاب است. (سارتوری)
3- نظریه های #توسعه_گرایانه:
این نظریه احزاب را نهاد ویژه سیاست مدرن می داند (ساموئل هانتیگتون) و احزاب سیاسی را محصول نوسازی اجتماعی و سیاسی و صنعتی شدن بیان می کند.
«سیاق دالدر» احزاب سیاسی نوین را به عنوان فرزندان انقلاب صنعتی در نظر می گیرد.
در کنار این نظریات نظریات دیگری همچون احزاب دولت ساخته (از ساختار دولت و قدرت نشأت می گیرند) و یا ظهور تقابلی احزاب جدید برخی خاستگاههای خاص و درجه دوم احزاب را بیان می دارند.
#کار_ویژه_های_حزب :
فراهم ساختن فرصت برای ظهور استعدادها در ساختار سیاسی و بسترسازی برای رشد افراد، رقابت های انتخاباتی و هدایت و جهت دهی آراء عمومی، حکومتداری و برعهده گرفتن مسئولیت حکومت، تدوین سیاست های عمومی و ارائه برنامه، آموزش و شکل دادن به افکار عمومی، بازتابنده نیازهای اجتماعی، رابط و عامل پیوند میان مردم و حکومت و…
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#احــــــزاب_ســــــیاســـی :
قسمت چهارم
#تعریف_احزاب_سیاسی:
در این زمینه نظریات متعددی بیان شده است که گاهاً در تضاد با یکدیگر قرار دارند. این تضاد به دلیل گزینش محورهای متفاوت در راستای عامل وحدت زا در درون حزب نمود می یابد. ادموند بریک منافع عمومی را عامل وحدت زا بر می گزیند و چنین بیان می دارد:
«حزب گروهی از افرادند که برپایه اصول خاص پذیرفته شده ای اتحاد یافته و با تلاش مشترکشان منافع ملی را ارتقا می دهند.»
در مقابل ژوزف شومپیتر منافع شخصی را عامل وحدت زا در درون حزب می داند:
«حزب گروهیست که اعضاء آن متحداً در تنازع رقابت آمیز برای کسب قدرت فعالیت می کنند.»
برخی نیز در تعریف حزب به بزرگنمایی مشخصه انتخاباتی آن پرداخته اند:
«حزب هرگروه سیاسی را گویند که رسمیت داشته دارای سازمان رسمی جهت مرتبط ساختن مرکز و مناطق باشددر انتخابات حضور یابد و از طریق انتخابات (آزاد یا غیر آزاد) نامزدهایی را برای پست های دولتی معرفی کند.» (جفری اندرسون)
#ویژگی_های_احزاب_سیاسی:
ویژگیهای احزاب سیاسی در قیاس با تعریف حاکم بر آنان تبیین می شود و در صورت انتخاب هریک از تعاریف فوق برخی ویژگیهای احزاب به مثابه یک متغیر وابسنه دستخوش تحول میشوند لیکن حداقل هایی نیز وجود دارند که از آنان به ویژگیهای احزاب سیاسی تعبیر می شود. حداقل هایی همانند:
اتفاق نظر بر سر ایدئولوژی و برنامه مشخص در میان اعضاء، سازماندهی مرکزی، محلی و منطقه ای، تلاش در جهت نیل به آرمانهای حزب، تمرکزگرایی و…
«واینر» ویژگیهای احزاب سیاسی را چنین بر می شمارد:
سازماندهی مرکزی و رهبری پایدار و ماندنی، سازمانهای محلی پایدار و درپیوند همیشگی با سازمان های مرکزی، عزم رهبران حزب برای دراختیار گرفتن مناصب به کمک تشکیلات و یا به تنهایی، پشتیبانی توده ها.
#خاستگاه_احزاب_سیاسی :
عده ای شکافهای اجتماعی، سیاسی، قومی و یا جنسیتی را علت شکل گیری احزاب می دانند ( #مدیسون و #توکویل ) در مقابل #جفری_اندرسون با بیان اینکه تحزب محصول مدرنیته است و قدمت چندانی ندارد این نظریه را رد کرده و این شکافها را شرط لازم و نه کافی در این زمینه ارزیابی می کند.
به طور کلی سه نظریه گروه مشهور درخصوص خاستگاه احزاب سیاسی بیان شده است:
1- نظریه های #نهادی (انتخاباتی- پارلمانی):
طلایه داران این نظریه «دوروژه» و «وبر» می باشند و تشکیلات را بستری انتخاباتی برای جذب رأی دهندگان جدید که توسط رجال همفکر در مجالس شکل می گیرد و طرفداران حزبی را سازماندهی می کند در نظر می گیرند.
2- نظریه های #تضاد (تاریخی):
در این نظریه ظهور احزاب با برخی از انواع بحرانها همانند بحران مشروعیت یا انسجام ملی و یا مشارکت هم زمان می شود، همچنین تقاضا برای مشارکت سیاسی و یا حتی براندازی دولت نیز در ارتباط با شکل گیری احزاب است. (سارتوری)
3- نظریه های #توسعه_گرایانه:
این نظریه احزاب را نهاد ویژه سیاست مدرن می داند (ساموئل هانتیگتون) و احزاب سیاسی را محصول نوسازی اجتماعی و سیاسی و صنعتی شدن بیان می کند.
«سیاق دالدر» احزاب سیاسی نوین را به عنوان فرزندان انقلاب صنعتی در نظر می گیرد.
در کنار این نظریات نظریات دیگری همچون احزاب دولت ساخته (از ساختار دولت و قدرت نشأت می گیرند) و یا ظهور تقابلی احزاب جدید برخی خاستگاههای خاص و درجه دوم احزاب را بیان می دارند.
#کار_ویژه_های_حزب :
فراهم ساختن فرصت برای ظهور استعدادها در ساختار سیاسی و بسترسازی برای رشد افراد، رقابت های انتخاباتی و هدایت و جهت دهی آراء عمومی، حکومتداری و برعهده گرفتن مسئولیت حکومت، تدوین سیاست های عمومی و ارائه برنامه، آموزش و شکل دادن به افکار عمومی، بازتابنده نیازهای اجتماعی، رابط و عامل پیوند میان مردم و حکومت و…
🆔👉 @iran_novin1