Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#پان_ایرانیسم_چیست؟
پان ایرانیستها، پان ایرانیسم را بر پایه ناسیونالیسم میدانند.
#ناسیونالیسم، برگرفته از واژه (ناسیون) به معنی #ملت است و به اندیشهای گفته میشود که در آن ملت به نام یک واحد قائم به خود شناخته شدهاست.
در مقایسه با مکتبهای فردگراها که واحد مورد نظر فرد است و در قوانین آنها همیشه تلاش میشود حقوق این افراد محفوظ بماند و آزادی آنها محدود نشود، ناسیونالیستها اعتقاد دارند که واحد اصلی و اصیل ملتها هستند.
بنا به اعتقاد پان ایرانیستها، در #سوسیالیستهای_نخستین سخن از این بود که واحد مورد نظر اجتماع است و در قوانین و مقررات بجای آنکه حقوق فرد محفوظ باشد حقوق اجتماع را مقدم میداشتند و باور داشتند که قوانین باید برای پیشرفت و تکامل اجتماع وضع شود، اما این پندار در زیر ماسک #مارکسیسم تغییر شگفتی کرد به این معنی که به جایگاه انفرادی تنزل یافت به نحوی که یک فرد مارکسیست معتقد است که هر کس در پی منافع روزمره خویش است و بنیان همهٔ دگرگونیهای جهان بر همین فرمول استوار میگردد (تضاد طبقاتی).
از دید پان ایرانیستها با توجه به اینکه مارکسیسم باعث تجزیه واحد ملی به طبقات متخاصم میشود، قابل قبول نیست.
ملت یک مقوله تاریخی است نه یک قرارداد سیاسی (قرارداد سیاسی مورد نظر فرد گرایان -روسو-)، لذا اگر قسمتی از مردم ایران را در قطعه خاکی محصور کنند و نام آن را ایران گذارند و خصوصاً چنین کشوری را به تصویب مجامع بینالمللی برسانند ساکنین این قطعه خاک، ملت ایران نخواهند شد زیرا ملت بنابر تعریف سیاستمداران به وجود نمیآید بلکه موجودیتی است که به کمک تاریخ شناخته میشود و ملت ایران را آن گونه که موجودیت حقیقی و تاریخی معرفی میکند و یگانگی و یکپارچگی را درقلب ایرانی برمیانگیزد.
در دکترین پانایرانیسم بر اینکه سرمایه ملت از کدام شخص یا کدام طبقه باشد بحث نخواهد شد بلکه معلوم میکند از سرمایه ملت چگونه باید برای آمادگی ملت بهره گرفت و نیز بحث نخواهد شد که کدام دسته از مردم حق حکومت دارند بلکه حکومت (حاکمیت ملت) باید دستگاههای موجود را چنان بکار اندازد که از همکاری آنها بیشترین بهرهبرداری از آن ملت بشود.
در مقام تحلیل نظری، ایدهٔ ناسیونالیسم و راسیسم (نژادپرستی) یکی نبوده و از دیدگاه تکوین و معنا و هدف متفاوت و حتی متضاد هستند، زیرا باز هم اصالت دادن به یک نژاد، باعث ایجاد شکاف بین ملت خواهد بود.
ایدهٔ ملت و ناسیونالیسم در فرانسه به لحاظ تکوین، طرحی برای وحدت ملی و گذار از صورت قبلی زندگی و نظام کاست و امتیازات آن بود و به عامه مردم اجازهٔ حضور در حیات سیاسی میداد که نمایندگان خود را برای قانونگذاری برگزینند.
اما ایدهٔ راسیسم در برابر این وحدت و برابریِ ملی تکوین یافت.
#ایران_بزرگ
مهدی توکلی اندیشمند ایرانی، یکی از اعضای پانایرانیسم در مورد ایران بزرگ میگوید:
طی یک صد سال گذشته و از سال ۱۱۹۲ خورشیدی (۱۸۱۳ میلادی)، ایران دچار یک رشته تجزیه شدهاست و به دنبال هر تجزیه، باقی ماندهٔ سرزمین، نام «ایران» را نگاه داشتهاست.
تمامی کشورهایی که نژادهای ایرانی دارند باید با یکدیگر متحد شوند و ایران بزرگ را بسازند.
آنچه به نام ایران نامیده میشود، ایران نیست.
باید ایران را در مفهوم واقعی آن به همیهنان خود بشناسانیم.
سبب ضعف و ناتوانی واحدی که امروز به عنوان ایران از آن نام میبرند، واحدی که امروز به نام افغانستان از آن نام میبرند، واحدی که به نام قفقاز زیر چنگ روسها افتاده (بود و بعدا و عنوان جعلی آدربایجان مستقل شد )، دلیل ضعف و ناتوانی مناطقی که آنها را به نام جعلی « #ترکستان_روس » مینامند، ایناست که از یک دیگر جدا افتادهاند.
پس راه نجات، رسیدن به #وحدت و یگانگی است.
مناطقی مانند افغانستان، تاجیکستان و مناطق تاجیک نشین چین باید به ایران بپیوندند.
مناطق کردنشین ترکیه، سوریه و عراق باید به ایران بپیوندند.
آذریها و ارمنیهای قفقاز نیز همینطور.
به نظر من انجام این حرکت در برابر حرکتهایی که قصد تجاوز ارضی دارند مانند پان عربیسم یا پان ترکیسم لازم است تا در کنار برادران آریاییمان از تمدن آریاییمان دفاع کنیم.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#پان_ایرانیسم_چیست؟
پان ایرانیستها، پان ایرانیسم را بر پایه ناسیونالیسم میدانند.
#ناسیونالیسم، برگرفته از واژه (ناسیون) به معنی #ملت است و به اندیشهای گفته میشود که در آن ملت به نام یک واحد قائم به خود شناخته شدهاست.
در مقایسه با مکتبهای فردگراها که واحد مورد نظر فرد است و در قوانین آنها همیشه تلاش میشود حقوق این افراد محفوظ بماند و آزادی آنها محدود نشود، ناسیونالیستها اعتقاد دارند که واحد اصلی و اصیل ملتها هستند.
بنا به اعتقاد پان ایرانیستها، در #سوسیالیستهای_نخستین سخن از این بود که واحد مورد نظر اجتماع است و در قوانین و مقررات بجای آنکه حقوق فرد محفوظ باشد حقوق اجتماع را مقدم میداشتند و باور داشتند که قوانین باید برای پیشرفت و تکامل اجتماع وضع شود، اما این پندار در زیر ماسک #مارکسیسم تغییر شگفتی کرد به این معنی که به جایگاه انفرادی تنزل یافت به نحوی که یک فرد مارکسیست معتقد است که هر کس در پی منافع روزمره خویش است و بنیان همهٔ دگرگونیهای جهان بر همین فرمول استوار میگردد (تضاد طبقاتی).
از دید پان ایرانیستها با توجه به اینکه مارکسیسم باعث تجزیه واحد ملی به طبقات متخاصم میشود، قابل قبول نیست.
ملت یک مقوله تاریخی است نه یک قرارداد سیاسی (قرارداد سیاسی مورد نظر فرد گرایان -روسو-)، لذا اگر قسمتی از مردم ایران را در قطعه خاکی محصور کنند و نام آن را ایران گذارند و خصوصاً چنین کشوری را به تصویب مجامع بینالمللی برسانند ساکنین این قطعه خاک، ملت ایران نخواهند شد زیرا ملت بنابر تعریف سیاستمداران به وجود نمیآید بلکه موجودیتی است که به کمک تاریخ شناخته میشود و ملت ایران را آن گونه که موجودیت حقیقی و تاریخی معرفی میکند و یگانگی و یکپارچگی را درقلب ایرانی برمیانگیزد.
در دکترین پانایرانیسم بر اینکه سرمایه ملت از کدام شخص یا کدام طبقه باشد بحث نخواهد شد بلکه معلوم میکند از سرمایه ملت چگونه باید برای آمادگی ملت بهره گرفت و نیز بحث نخواهد شد که کدام دسته از مردم حق حکومت دارند بلکه حکومت (حاکمیت ملت) باید دستگاههای موجود را چنان بکار اندازد که از همکاری آنها بیشترین بهرهبرداری از آن ملت بشود.
در مقام تحلیل نظری، ایدهٔ ناسیونالیسم و راسیسم (نژادپرستی) یکی نبوده و از دیدگاه تکوین و معنا و هدف متفاوت و حتی متضاد هستند، زیرا باز هم اصالت دادن به یک نژاد، باعث ایجاد شکاف بین ملت خواهد بود.
ایدهٔ ملت و ناسیونالیسم در فرانسه به لحاظ تکوین، طرحی برای وحدت ملی و گذار از صورت قبلی زندگی و نظام کاست و امتیازات آن بود و به عامه مردم اجازهٔ حضور در حیات سیاسی میداد که نمایندگان خود را برای قانونگذاری برگزینند.
اما ایدهٔ راسیسم در برابر این وحدت و برابریِ ملی تکوین یافت.
#ایران_بزرگ
مهدی توکلی اندیشمند ایرانی، یکی از اعضای پانایرانیسم در مورد ایران بزرگ میگوید:
طی یک صد سال گذشته و از سال ۱۱۹۲ خورشیدی (۱۸۱۳ میلادی)، ایران دچار یک رشته تجزیه شدهاست و به دنبال هر تجزیه، باقی ماندهٔ سرزمین، نام «ایران» را نگاه داشتهاست.
تمامی کشورهایی که نژادهای ایرانی دارند باید با یکدیگر متحد شوند و ایران بزرگ را بسازند.
آنچه به نام ایران نامیده میشود، ایران نیست.
باید ایران را در مفهوم واقعی آن به همیهنان خود بشناسانیم.
سبب ضعف و ناتوانی واحدی که امروز به عنوان ایران از آن نام میبرند، واحدی که امروز به نام افغانستان از آن نام میبرند، واحدی که به نام قفقاز زیر چنگ روسها افتاده (بود و بعدا و عنوان جعلی آدربایجان مستقل شد )، دلیل ضعف و ناتوانی مناطقی که آنها را به نام جعلی « #ترکستان_روس » مینامند، ایناست که از یک دیگر جدا افتادهاند.
پس راه نجات، رسیدن به #وحدت و یگانگی است.
مناطقی مانند افغانستان، تاجیکستان و مناطق تاجیک نشین چین باید به ایران بپیوندند.
مناطق کردنشین ترکیه، سوریه و عراق باید به ایران بپیوندند.
آذریها و ارمنیهای قفقاز نیز همینطور.
به نظر من انجام این حرکت در برابر حرکتهایی که قصد تجاوز ارضی دارند مانند پان عربیسم یا پان ترکیسم لازم است تا در کنار برادران آریاییمان از تمدن آریاییمان دفاع کنیم.
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#پان_ایرانیسم
قسمت دوم
#پان_ایرانیسم_چیست؟
پان ایرانیستها، پان ایرانیسم را بر پایه #ناسیونالیسم میدانند.
ناسیونالیسم، برگرفته از واژه (ناسیون) به معنی ملت است و به اندیشهای گفته میشود که در آن ملت به نام یک واحد قائم به خود شناخته شدهاست.
در مقایسه با مکتبهای فردگراها که واحد مورد نظر فرد است و در قوانین آنها همیشه تلاش میشود حقوق این افراد محفوظ بماند و آزادی آنها محدود نشود، ناسیونالیستها اعتقاد دارند که واحد اصلی و اصیل ملتها هستند.
بنا به اعتقاد پان ایرانیستها، در #سوسیالیستهای نخستین سخن از این بود که واحد مورد نظر اجتماع است و در قوانین و مقررات بجای آنکه حقوق فرد محفوظ باشد حقوق اجتماع را مقدم میداشتند و باور داشتند که قوانین باید برای پیشرفت و تکامل اجتماع وضع شود؛ اما این پندار در زیر ماسک #مارکسیسم تغییر شگفتی کرد، به این معنی که به جایگاه انفرادی تنزل یافت، به نحوی که یک فرد مارکسیست معتقد است که هر کس در پی منافع روزمره خویش است و بنیان همهٔ دگرگونیهای جهان بر همین فرمول استوار میگردد ( #تضاد_طبقاتی).
از دید پان ایرانیستها با توجه به اینکه مارکسیسم باعث تجزیه واحد ملی به طبقات متخاصم میشود، قابل قبول نیست.
#ملت یک مقوله #تاریخی است نه یک #قرارداد_سیاسی (قرارداد سیاسی مورد نظر فرد گرایان -روسو-)، لذا اگر قسمتی از مردم ایران را در قطعه خاکی محصور کنند و نام آن را ایران گذارند و خصوصاً چنین کشوری را به تصویب مجامع بینالمللی برسانند ساکنین این قطعه خاک، ملت ایران نخواهند شد زیرا ملت بنابر تعریف سیاستمداران به وجود نمیآید بلکه موجودیتی است که به کمک تاریخ شناخته میشود و ملت ایران را آن گونه که موجودیت حقیقی و تاریخی معرفی میکند و یگانگی و یکپارچگی را درقلب ایرانی برمیانگیزد.
در دکترین پانایرانیسم براینکه #سرمایه_ملت از کدام شخص یا کدام طبقه باشد بحث نخواهد شد بلکه معلوم میکند از سرمایه ملت چگونه باید برای آمادگی ملت بهره گرفت و نیز بحث نخواهد شد که کدام دسته از مردم حق #حکومت دارند بلکه حکومت (حاکمیت ملت) باید دستگاههای موجود را چنان بکار اندازد که از همکاری آنها بیشترین بهرهبرداری از آن ملت بشود.
در مقام تحلیل نظری، ایدهٔ ناسیونالیسم و #راسیسم ( #نژاد_پرستی ) یکی نبوده و از دیدگاه تکوین و معنا و هدف متفاوت و حتی متضاد هستند، زیرا بازهم اصالت دادن به یک نژاد، باعث ایجاد شکاف بین ملت خواهد بود.
ایدهٔ ملت و ناسیونالیسم در فرانسه به لحاظ تکوین، طرحی برای #وحدت_ملی و گذار از صورت قبلی زندگی و نظام #کاست و امتیازات آن بود و به عامه مردم اجازهٔ حضور در حیات سیاسی میداد که نمایندگان خود را برای قانونگذاری برگزینند.
اما ایدهٔ راسیسم در برابر این وحدت و برابریِ ملی تکوین یافت.
#ایران_بزرگ
مهدی توکلی اندیشمند ایرانی، یکی از اعضای پانایرانیسم در مورد ایران بزرگ میگوید:
طی یک صد سال گذشته و از سال ۱۱۹۲ خورشیدی (۱۸۱۳ میلادی)، ایران دچار یک رشته #تجزیه شدهاست و به دنبال هر تجزیه، باقی ماندهٔ سرزمین، نام « #ایران » را نگاه داشتهاست.
تمامی کشورهایی که #نژادهای_ایرانی دارند باید با یکدیگر متحد شوند و #ایران_بزرگ را بسازند.
آنچه به نام ایران نامیده میشود، ایران نیست.
باید ایران را در مفهوم واقعی آن به هم میهنان خود بشناسانیم.
سبب ضعف و ناتوانی واحدی که امروز به عنوان ایران از آن نام میبرند، واحدی که امروز به نام #افغانستان از آن نام میبرند، واحدی که امروز به نام #قفقاز زیر چنگ روسها افتاده، (و بعد از استقلال جعلی که به انها هدیه داده شده است تحث سلطه دیگر قدرتها درامده و بجان هم افتاده اند ) دلیل ضعف و ناتوانی مناطقی که آنها را به نام جعلی « #ترکستان_روس » مینامند، ایناست که از یک دیگر جدا افتادهاند.
پس راه نجات، رسیدن به وحدت و یگانگی است.
مناطقی مانند افغانستان، تاجیکستان و مناطق تاجیک نشین چین باید به ایران بپیوندند.
مناطق #کرد_نشین_ترکیه، #سوریه و #عراق باید به ایران بپیوندند.
#آذریها و #ارمنیهای قفقاز نیز همینطور.
به نظر من انجام این حرکت در برابر حرکتهایی که قصد تجاوز ارضی دارند مانند #پان_عربیسم یا #پان_ترکیسم لازم است تا در کنار برادران #آریاییمان از تمدن آریاییمان دفاع کنیم.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#پان_ایرانیسم
قسمت دوم
#پان_ایرانیسم_چیست؟
پان ایرانیستها، پان ایرانیسم را بر پایه #ناسیونالیسم میدانند.
ناسیونالیسم، برگرفته از واژه (ناسیون) به معنی ملت است و به اندیشهای گفته میشود که در آن ملت به نام یک واحد قائم به خود شناخته شدهاست.
در مقایسه با مکتبهای فردگراها که واحد مورد نظر فرد است و در قوانین آنها همیشه تلاش میشود حقوق این افراد محفوظ بماند و آزادی آنها محدود نشود، ناسیونالیستها اعتقاد دارند که واحد اصلی و اصیل ملتها هستند.
بنا به اعتقاد پان ایرانیستها، در #سوسیالیستهای نخستین سخن از این بود که واحد مورد نظر اجتماع است و در قوانین و مقررات بجای آنکه حقوق فرد محفوظ باشد حقوق اجتماع را مقدم میداشتند و باور داشتند که قوانین باید برای پیشرفت و تکامل اجتماع وضع شود؛ اما این پندار در زیر ماسک #مارکسیسم تغییر شگفتی کرد، به این معنی که به جایگاه انفرادی تنزل یافت، به نحوی که یک فرد مارکسیست معتقد است که هر کس در پی منافع روزمره خویش است و بنیان همهٔ دگرگونیهای جهان بر همین فرمول استوار میگردد ( #تضاد_طبقاتی).
از دید پان ایرانیستها با توجه به اینکه مارکسیسم باعث تجزیه واحد ملی به طبقات متخاصم میشود، قابل قبول نیست.
#ملت یک مقوله #تاریخی است نه یک #قرارداد_سیاسی (قرارداد سیاسی مورد نظر فرد گرایان -روسو-)، لذا اگر قسمتی از مردم ایران را در قطعه خاکی محصور کنند و نام آن را ایران گذارند و خصوصاً چنین کشوری را به تصویب مجامع بینالمللی برسانند ساکنین این قطعه خاک، ملت ایران نخواهند شد زیرا ملت بنابر تعریف سیاستمداران به وجود نمیآید بلکه موجودیتی است که به کمک تاریخ شناخته میشود و ملت ایران را آن گونه که موجودیت حقیقی و تاریخی معرفی میکند و یگانگی و یکپارچگی را درقلب ایرانی برمیانگیزد.
در دکترین پانایرانیسم براینکه #سرمایه_ملت از کدام شخص یا کدام طبقه باشد بحث نخواهد شد بلکه معلوم میکند از سرمایه ملت چگونه باید برای آمادگی ملت بهره گرفت و نیز بحث نخواهد شد که کدام دسته از مردم حق #حکومت دارند بلکه حکومت (حاکمیت ملت) باید دستگاههای موجود را چنان بکار اندازد که از همکاری آنها بیشترین بهرهبرداری از آن ملت بشود.
در مقام تحلیل نظری، ایدهٔ ناسیونالیسم و #راسیسم ( #نژاد_پرستی ) یکی نبوده و از دیدگاه تکوین و معنا و هدف متفاوت و حتی متضاد هستند، زیرا بازهم اصالت دادن به یک نژاد، باعث ایجاد شکاف بین ملت خواهد بود.
ایدهٔ ملت و ناسیونالیسم در فرانسه به لحاظ تکوین، طرحی برای #وحدت_ملی و گذار از صورت قبلی زندگی و نظام #کاست و امتیازات آن بود و به عامه مردم اجازهٔ حضور در حیات سیاسی میداد که نمایندگان خود را برای قانونگذاری برگزینند.
اما ایدهٔ راسیسم در برابر این وحدت و برابریِ ملی تکوین یافت.
#ایران_بزرگ
مهدی توکلی اندیشمند ایرانی، یکی از اعضای پانایرانیسم در مورد ایران بزرگ میگوید:
طی یک صد سال گذشته و از سال ۱۱۹۲ خورشیدی (۱۸۱۳ میلادی)، ایران دچار یک رشته #تجزیه شدهاست و به دنبال هر تجزیه، باقی ماندهٔ سرزمین، نام « #ایران » را نگاه داشتهاست.
تمامی کشورهایی که #نژادهای_ایرانی دارند باید با یکدیگر متحد شوند و #ایران_بزرگ را بسازند.
آنچه به نام ایران نامیده میشود، ایران نیست.
باید ایران را در مفهوم واقعی آن به هم میهنان خود بشناسانیم.
سبب ضعف و ناتوانی واحدی که امروز به عنوان ایران از آن نام میبرند، واحدی که امروز به نام #افغانستان از آن نام میبرند، واحدی که امروز به نام #قفقاز زیر چنگ روسها افتاده، (و بعد از استقلال جعلی که به انها هدیه داده شده است تحث سلطه دیگر قدرتها درامده و بجان هم افتاده اند ) دلیل ضعف و ناتوانی مناطقی که آنها را به نام جعلی « #ترکستان_روس » مینامند، ایناست که از یک دیگر جدا افتادهاند.
پس راه نجات، رسیدن به وحدت و یگانگی است.
مناطقی مانند افغانستان، تاجیکستان و مناطق تاجیک نشین چین باید به ایران بپیوندند.
مناطق #کرد_نشین_ترکیه، #سوریه و #عراق باید به ایران بپیوندند.
#آذریها و #ارمنیهای قفقاز نیز همینطور.
به نظر من انجام این حرکت در برابر حرکتهایی که قصد تجاوز ارضی دارند مانند #پان_عربیسم یا #پان_ترکیسم لازم است تا در کنار برادران #آریاییمان از تمدن آریاییمان دفاع کنیم.
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#درنگی_بر_آتئیسم_و_اومانیسم :
قسمت اول :
در نخست، به چیستی این دو اصلاح مهم فلسفی خواهیم پرداخت و در گام دوم به تفاوتهای و نگرشهای متضادی که پیرامون این دو اصطلاح وجود دارد درنگی خواهیم نمود. و برای درک بهتر این دو اصطلاح چند کلامی پیرامونِ سکولاریزم نیز خواهیم گفت.
#اومانیسم، که در فارسی، انسانگرا برگردان شده است در تعریفی عام و کلی یعنی پی بردن به ارزشهای انسانی که با افزایش دانستنیهای دانش دربارهٔ جهان واقعی و قوانین طبیعت شکل میگیرد و یا به عبارتی میتوان گفت "" مکتبی فلسفی است استوار برپایهٔ های خرد و اخلاقیات بود و در کنار آن پایهٔ فراطبیعی و مذهبی ارزشهای اخلاقی را مورد نقد قرار میدهد. ""
باید یادوآور شویم که بین #اومانیسم_سکولار و #اومانیسم_غیرسکولار
فرق نهیم.
در اومانیست غیر سکولار تمام بینش و اخلاقیات انسان در کتاب دینی خلاصه شد و یا میتوان گفت حقیقت را در جامه مسیح میبینند؛ که این گونه دیدگاه در بعضی از موارد حقوقی و بنیاد انسانگرایی را زیر پرسش برده و کاملا تعریف برعکس به آن بخشیده و نمیتوان انسانگرایی را در فلسفه دینی مفیدتر دنبال نمود.
به نظر اومانیستهای سکولار، اخلاقیات مورد نظرشان ارتباطی با دین ندارد و بر روی روشهایی که به زندگی شاد آدمی میانجامد تاکید میکنند.
اما انسانگراهایی هستند که باورهای دینی در ذهنشان دغدغه بود و باورمندی نیز به بخشی از دین دارند مانند خدا باوری.
از این رو در بعضی موارد برخی انسانگرایی، را به عنوان ایمان به خدای حقیقی یعنی ایمان به خود انسان تعبیر میکنند.
از دیدگاه این افراد این که یک ندای درونی به انسان میگوید که خدایی هست ولی چون انسان آن را نمیبیند پس نباید در مورد آن اظهار نظر کرد، فعلاً چیزی که هست و انسان می بیند خود انسان است و در واقع انسان همان خداست و به اندازه ی تمام انسانها خدا وجود دارد که در این نگرش اومانیستی تا حدودی میتوان رگهای تفکر اگزیستانسیالیسم را دید.
#آتئیسم_و_یا_خداناباوری :
تعریف بی خدایی بستگی به درجه اهمیتی که فرد برای ایده خدایانی که قائل میشود تا بی خدا محسوب گردد دارد.
گاهی بی خدایی، به سادگی نبود اعتقاد به وجود خدا و یا خدایان تعریف میشود و گاهی بی خدایی، از زبان خداباوران تعریفی غیر از این نیز دارد، مثلا تعریف بعضی از مکاتب و مذاهب اسلام از خداناباوری این است که:
« بیخدا به کسی گفته میشود که دینی جز دین اسلام داشته باشد ».
اما این برداشت از آتئیست با زهم دچار پارادوکس است و آتئیست به کلی تعریف غیر از خود میگیرد.
با این حساب بی خدایی و یا خداناباوری را در یک تعریف دقیق اینگونه میتوان بیان نمود:
«آتئیسم، عدم باور به آنچه که غیر قابل درک، لمس، دید و … میباشد. و استدلال آتئیستها، استدلالهای فلسفی، اجتماعی و تاریخی را در بر میگیرد.
استدلالهای این مکتب فلسفی بر عدم باور به خدای ماوراطبیعه به دلیل نبود شواهد تجربی، مسئله شر، برهان و وحی استوار بوده است.
با وجود اینکه بسیاری از بی خدایان مکتب فکری سکولاریزم را برگزیده اند، برای بی خدایی هیچ ایدئولوژی یا مکتب فکری و رفتاری واحدی وجود ندارد.
بسیاری از بی خدایان بر این باورند که بی خدایی، نسبت به خداباوری، یک جهانبینی سودمندتر است.
فرق عمده و مختصر بین اومانیسم و آتئیسم این است که، آتئیسم تنها یک بینش به جهان است نه جهان بینی، اما اومانیسم جهان بینی است و یکی از مکاتب و جنبشهای فلسفی است.
آتئیسم، در حالت کلی به معنای نپذیرفتن و باور نداشتن به هرگونه خدا یا آفریدگار یا حتی انرژی برتر و فراطبیعی است.
آتئیسم، تنها یک طرز نگرش به جهان است، نه جهان بینی، نه مکتب، نه دین و نه ایدئولوژی.
به همین دلیل است که یک آتئیست در کنار این بینش کلی خود یکی از جنبش های فلسفی و یا ایدئولوژی خاصی را در کنار آن بر میگزیند، مثلآ یک آتئیست میتواند #اگزیستانسیالیسم، #اومانیست، #لیبرالیسم، #سوسیالیسم، #آنارشیسم، #مارکسیسم و یا #فمینیست باشد و در عین حال یک آتئیست، میتواند در روش فکری خود #پراگماتیسم، #راسیونالیسم، #اسکپتیسیسم (شک گرا)، #ساینتیسمیسم و یا #فیزیکالیسم (فیزیک گرا) و حتا یک آتئیست می تواند #اگنوستیم (لاادری) باشد.
یادآور این نکته خالی از فایده نخواهد بود که اگئوستیم و اسکپتیسیسم مترادف یکدیگر و یکسان نیستند.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#درنگی_بر_آتئیسم_و_اومانیسم :
قسمت اول :
در نخست، به چیستی این دو اصلاح مهم فلسفی خواهیم پرداخت و در گام دوم به تفاوتهای و نگرشهای متضادی که پیرامون این دو اصطلاح وجود دارد درنگی خواهیم نمود. و برای درک بهتر این دو اصطلاح چند کلامی پیرامونِ سکولاریزم نیز خواهیم گفت.
#اومانیسم، که در فارسی، انسانگرا برگردان شده است در تعریفی عام و کلی یعنی پی بردن به ارزشهای انسانی که با افزایش دانستنیهای دانش دربارهٔ جهان واقعی و قوانین طبیعت شکل میگیرد و یا به عبارتی میتوان گفت "" مکتبی فلسفی است استوار برپایهٔ های خرد و اخلاقیات بود و در کنار آن پایهٔ فراطبیعی و مذهبی ارزشهای اخلاقی را مورد نقد قرار میدهد. ""
باید یادوآور شویم که بین #اومانیسم_سکولار و #اومانیسم_غیرسکولار
فرق نهیم.
در اومانیست غیر سکولار تمام بینش و اخلاقیات انسان در کتاب دینی خلاصه شد و یا میتوان گفت حقیقت را در جامه مسیح میبینند؛ که این گونه دیدگاه در بعضی از موارد حقوقی و بنیاد انسانگرایی را زیر پرسش برده و کاملا تعریف برعکس به آن بخشیده و نمیتوان انسانگرایی را در فلسفه دینی مفیدتر دنبال نمود.
به نظر اومانیستهای سکولار، اخلاقیات مورد نظرشان ارتباطی با دین ندارد و بر روی روشهایی که به زندگی شاد آدمی میانجامد تاکید میکنند.
اما انسانگراهایی هستند که باورهای دینی در ذهنشان دغدغه بود و باورمندی نیز به بخشی از دین دارند مانند خدا باوری.
از این رو در بعضی موارد برخی انسانگرایی، را به عنوان ایمان به خدای حقیقی یعنی ایمان به خود انسان تعبیر میکنند.
از دیدگاه این افراد این که یک ندای درونی به انسان میگوید که خدایی هست ولی چون انسان آن را نمیبیند پس نباید در مورد آن اظهار نظر کرد، فعلاً چیزی که هست و انسان می بیند خود انسان است و در واقع انسان همان خداست و به اندازه ی تمام انسانها خدا وجود دارد که در این نگرش اومانیستی تا حدودی میتوان رگهای تفکر اگزیستانسیالیسم را دید.
#آتئیسم_و_یا_خداناباوری :
تعریف بی خدایی بستگی به درجه اهمیتی که فرد برای ایده خدایانی که قائل میشود تا بی خدا محسوب گردد دارد.
گاهی بی خدایی، به سادگی نبود اعتقاد به وجود خدا و یا خدایان تعریف میشود و گاهی بی خدایی، از زبان خداباوران تعریفی غیر از این نیز دارد، مثلا تعریف بعضی از مکاتب و مذاهب اسلام از خداناباوری این است که:
« بیخدا به کسی گفته میشود که دینی جز دین اسلام داشته باشد ».
اما این برداشت از آتئیست با زهم دچار پارادوکس است و آتئیست به کلی تعریف غیر از خود میگیرد.
با این حساب بی خدایی و یا خداناباوری را در یک تعریف دقیق اینگونه میتوان بیان نمود:
«آتئیسم، عدم باور به آنچه که غیر قابل درک، لمس، دید و … میباشد. و استدلال آتئیستها، استدلالهای فلسفی، اجتماعی و تاریخی را در بر میگیرد.
استدلالهای این مکتب فلسفی بر عدم باور به خدای ماوراطبیعه به دلیل نبود شواهد تجربی، مسئله شر، برهان و وحی استوار بوده است.
با وجود اینکه بسیاری از بی خدایان مکتب فکری سکولاریزم را برگزیده اند، برای بی خدایی هیچ ایدئولوژی یا مکتب فکری و رفتاری واحدی وجود ندارد.
بسیاری از بی خدایان بر این باورند که بی خدایی، نسبت به خداباوری، یک جهانبینی سودمندتر است.
فرق عمده و مختصر بین اومانیسم و آتئیسم این است که، آتئیسم تنها یک بینش به جهان است نه جهان بینی، اما اومانیسم جهان بینی است و یکی از مکاتب و جنبشهای فلسفی است.
آتئیسم، در حالت کلی به معنای نپذیرفتن و باور نداشتن به هرگونه خدا یا آفریدگار یا حتی انرژی برتر و فراطبیعی است.
آتئیسم، تنها یک طرز نگرش به جهان است، نه جهان بینی، نه مکتب، نه دین و نه ایدئولوژی.
به همین دلیل است که یک آتئیست در کنار این بینش کلی خود یکی از جنبش های فلسفی و یا ایدئولوژی خاصی را در کنار آن بر میگزیند، مثلآ یک آتئیست میتواند #اگزیستانسیالیسم، #اومانیست، #لیبرالیسم، #سوسیالیسم، #آنارشیسم، #مارکسیسم و یا #فمینیست باشد و در عین حال یک آتئیست، میتواند در روش فکری خود #پراگماتیسم، #راسیونالیسم، #اسکپتیسیسم (شک گرا)، #ساینتیسمیسم و یا #فیزیکالیسم (فیزیک گرا) و حتا یک آتئیست می تواند #اگنوستیم (لاادری) باشد.
یادآور این نکته خالی از فایده نخواهد بود که اگئوستیم و اسکپتیسیسم مترادف یکدیگر و یکسان نیستند.
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from Attach Master
🔴 ۱۶ آذر روز فریب دانشجویان توسط حزب توده، روز دانشجوی آخوندی
1⃣ قسمت اول 🔰
چهل و دو سال از #فتنه۵۷ و #شورش شوم و #توطئه سلطه گران #گلوبالیسم می گذرد، که منجر به نابودی #ایران و تباهی چند نسل و فلاکت ملت و نابودی صنایع و تجارت و محیط زیست ... و استقرار رژیم ارتجاعی-فاشیستی شد، که برخی آن را #حکومت_دینی می نامند؛ اما وقتی روابط این حکومت را با عناصر #سوسیالیست و #کمونیست جهان بررسی کنیم، کاملا آشکار میشود این حکومت صرفا دینی نیست، بلکه هم در روابط، هم در شیوه عمل سیاسی، هم در ساختار اقتصادی، و هم در حوزه نفوذ، یک حکومت چپگرا و سپس با نام اسلامی است، و مثل بقیه گروههای تروریست اسلامی از جمله اخوان المسلمین و چریکهای فلسطینی یاسر عرفات، از لحاظ ایدئولوژیکی وابسته به کمونیسم بوده، و حتی اصول فکری آنها را بنام دین توجیه میکند. مثلا همانطور که کمونیستها باورمند #انترناسیونالیست و ضد #ملت و #میهن هستند، و حتی برای فریب مردم و سوءاستفاده از اسم #ملی_گرایی، مفهوم آن را تغییر داده و گونه خاصی ابداع و آنرا ملی گرایی مفید نامیدند، تا #جبهه_ملی و مصدق را مورد حمایت حزب توده در آورند؛ همانطور اکنون #جمهوری_اشغالگر_اسلامی به بهانه #امت گرایی با #ملتگرایی و #فرهنگ_ملی و مفهوم میهن دوستی ستیز میکند، و با بهانه #شیعه_گری نظریه #انترناسیونالسیم_کمونیسم را اجرایی میکند.
جمهوری اشغالگر تنها با عملکرد امروزش بستگی به چپگرایی ندارد، و بعد از اشغال ایران، سلطه چپ و #گلوبالیسم را بر ایران حاکم نکرده، بلکه قبل از آن نیز پیوند عمیقی بین نیروهای مذهبی و چپ ایجاد شده، و در واقع هر دو در یک جبهه قرار گرفته بودند.
چه تشکیلاتی مثل "مجاهدین خلق" که دنبال اولین #سوسیالیسم تاریخ یعنی "علی" بود و از #مارکسیسم_اسلامی دم میزد، و نظریات فلسفی #علی_شریعتی را در زمینه #اسلام_سیاسی پیگیری میکرد، چه قرار گرفتن رهبران احزاب چپ پشت #خمینی، و #امام خطاب کردن او، همه نشان از #اتحاد_سرخ_و_سیاه میداد.
اما این اتحاد در دهه ۵۰ هم شکل نگرفته بود؛ بلکه از زمانی که #شوروی در جنگ دوم جهانی، شمال ایران را اشغال کرد، شروع؛ و هم عده ای از #روشنفکرنمایان، خودفروخته بیگانه شده و در خدمت شوروی در آمدند، و هم عده ای از آخوندها ارادت خود را به شوروی اعلام کردند، و در واقع #مزدوری شوروی نقطه اشتراک هر دوی اینها شد؛ و شرایط امروز ما محصول تلاشهای متحد و خیانت آمیز دو جریان #چپگرایی و #اسلامگرایی سیاسی هست، که ما را به تباهی کشیده است.
۱۶ آذر یکی از روزهای شرم آور هست، که نماد سلطه چپگرایی بر دانشگاههای کشور ماست.
اگر بخواهیم نتیجه گیری منطقی ار ۱۶آذر بکنیم، اینکه:
۱۶آذر نشان میدهد بیگانگان چطور #جوانان ایران را فریب داده و در دانشگاههای ایران نفوذ کرده و نیرویی را که باید برای #سازندگی کشور بکار گرفته می شد، به بهانه #فعالیت_سیاسی، تبدیل به #چریک و #تروریست کردند.
دهه۱۳۳۰، دوران اشغال کشورمان بدست شوروی و #انگلیس بود و در نتیجه دولت مرکزی بشدت تضعیف شده و کشور تحت سلطه بیگانگان در آمده بود.
در چنین فضایی بود که شوروی تلاش کرد قسمتی از ایران را تجزیه کند، زمانی که این جنایت محقق نشد، لکه ننگ جاسوسی را تحت عنوان حزب سیاسی چپ بنام" #حزب_توده "را از خود بجا گذاشت و شروع به نفوذ در ارکان کشور کرد و انرا با حمایتهای مالی و سیاسی، گسترش داد و فعالیتهای #بیگانه_پرستی را با رنگ و بوی #روشنفکرمآبی وارد دانشگاهها نمود و گروهی از جوانان ساده لوح را ملعبه دست خود کرد، و با تحریک آنها بر علیه #منافع_ملی کشور، نام #جنبش_دانشجویی یر آن نهاد.
حزب توده در دوره ای نقش محوری داشت، بطوری که حتی برخی مدعی هستند "بیش از نیمی از دانشجویان #دانشگاه_تهران عضو یا هوادار حزب توده بودند". شاید این ادعا اغراق آمیز باشد، اما در سایه سکوت و تشکل نیافتگی دانشجویان #میهن_پرست ، این گروه ها بصورت سازمان یافته و برخوردار و هدفمند و در جهت خلاف منافع ملی، فضای دانشگاهها را آلوده میکردند.
روابط جبهه ملی و شخص #محمد_مصدق با حزب توده و مزدوران چپ ثابت شده است، و در دوران نخست وزیریش، چپها که در خدمت او بودند، تقویت شدند. بعد از کودتای ناموفق مصدق علیه #نظام_پادشاهی، که اهداف خمینی را پیگیری میکرد، در آن زمان با مقاومت #مردم موفق نشدند ایران را بیش از آنچه شد، نابود کند، و خسارتشان با شکست #کودتای_مصدق متوقف شد، و #مشروطیت با حمایت #ملت به راه خود ادامه داد و روابط بین المللی ایران که توسط مصدق دچار خسارت شده و اقتصاد بحدی نابود شده بود که دولت مجبور به دریافت #وام از #بانک_جهانی شد، بعد از سرنگونی مصدق اوضاع اصلاح شد، و همه رشته های چپگرایان پنبه گردید .
ادامه 👇👇
1⃣ قسمت اول 🔰
چهل و دو سال از #فتنه۵۷ و #شورش شوم و #توطئه سلطه گران #گلوبالیسم می گذرد، که منجر به نابودی #ایران و تباهی چند نسل و فلاکت ملت و نابودی صنایع و تجارت و محیط زیست ... و استقرار رژیم ارتجاعی-فاشیستی شد، که برخی آن را #حکومت_دینی می نامند؛ اما وقتی روابط این حکومت را با عناصر #سوسیالیست و #کمونیست جهان بررسی کنیم، کاملا آشکار میشود این حکومت صرفا دینی نیست، بلکه هم در روابط، هم در شیوه عمل سیاسی، هم در ساختار اقتصادی، و هم در حوزه نفوذ، یک حکومت چپگرا و سپس با نام اسلامی است، و مثل بقیه گروههای تروریست اسلامی از جمله اخوان المسلمین و چریکهای فلسطینی یاسر عرفات، از لحاظ ایدئولوژیکی وابسته به کمونیسم بوده، و حتی اصول فکری آنها را بنام دین توجیه میکند. مثلا همانطور که کمونیستها باورمند #انترناسیونالیست و ضد #ملت و #میهن هستند، و حتی برای فریب مردم و سوءاستفاده از اسم #ملی_گرایی، مفهوم آن را تغییر داده و گونه خاصی ابداع و آنرا ملی گرایی مفید نامیدند، تا #جبهه_ملی و مصدق را مورد حمایت حزب توده در آورند؛ همانطور اکنون #جمهوری_اشغالگر_اسلامی به بهانه #امت گرایی با #ملتگرایی و #فرهنگ_ملی و مفهوم میهن دوستی ستیز میکند، و با بهانه #شیعه_گری نظریه #انترناسیونالسیم_کمونیسم را اجرایی میکند.
جمهوری اشغالگر تنها با عملکرد امروزش بستگی به چپگرایی ندارد، و بعد از اشغال ایران، سلطه چپ و #گلوبالیسم را بر ایران حاکم نکرده، بلکه قبل از آن نیز پیوند عمیقی بین نیروهای مذهبی و چپ ایجاد شده، و در واقع هر دو در یک جبهه قرار گرفته بودند.
چه تشکیلاتی مثل "مجاهدین خلق" که دنبال اولین #سوسیالیسم تاریخ یعنی "علی" بود و از #مارکسیسم_اسلامی دم میزد، و نظریات فلسفی #علی_شریعتی را در زمینه #اسلام_سیاسی پیگیری میکرد، چه قرار گرفتن رهبران احزاب چپ پشت #خمینی، و #امام خطاب کردن او، همه نشان از #اتحاد_سرخ_و_سیاه میداد.
اما این اتحاد در دهه ۵۰ هم شکل نگرفته بود؛ بلکه از زمانی که #شوروی در جنگ دوم جهانی، شمال ایران را اشغال کرد، شروع؛ و هم عده ای از #روشنفکرنمایان، خودفروخته بیگانه شده و در خدمت شوروی در آمدند، و هم عده ای از آخوندها ارادت خود را به شوروی اعلام کردند، و در واقع #مزدوری شوروی نقطه اشتراک هر دوی اینها شد؛ و شرایط امروز ما محصول تلاشهای متحد و خیانت آمیز دو جریان #چپگرایی و #اسلامگرایی سیاسی هست، که ما را به تباهی کشیده است.
۱۶ آذر یکی از روزهای شرم آور هست، که نماد سلطه چپگرایی بر دانشگاههای کشور ماست.
اگر بخواهیم نتیجه گیری منطقی ار ۱۶آذر بکنیم، اینکه:
۱۶آذر نشان میدهد بیگانگان چطور #جوانان ایران را فریب داده و در دانشگاههای ایران نفوذ کرده و نیرویی را که باید برای #سازندگی کشور بکار گرفته می شد، به بهانه #فعالیت_سیاسی، تبدیل به #چریک و #تروریست کردند.
دهه۱۳۳۰، دوران اشغال کشورمان بدست شوروی و #انگلیس بود و در نتیجه دولت مرکزی بشدت تضعیف شده و کشور تحت سلطه بیگانگان در آمده بود.
در چنین فضایی بود که شوروی تلاش کرد قسمتی از ایران را تجزیه کند، زمانی که این جنایت محقق نشد، لکه ننگ جاسوسی را تحت عنوان حزب سیاسی چپ بنام" #حزب_توده "را از خود بجا گذاشت و شروع به نفوذ در ارکان کشور کرد و انرا با حمایتهای مالی و سیاسی، گسترش داد و فعالیتهای #بیگانه_پرستی را با رنگ و بوی #روشنفکرمآبی وارد دانشگاهها نمود و گروهی از جوانان ساده لوح را ملعبه دست خود کرد، و با تحریک آنها بر علیه #منافع_ملی کشور، نام #جنبش_دانشجویی یر آن نهاد.
حزب توده در دوره ای نقش محوری داشت، بطوری که حتی برخی مدعی هستند "بیش از نیمی از دانشجویان #دانشگاه_تهران عضو یا هوادار حزب توده بودند". شاید این ادعا اغراق آمیز باشد، اما در سایه سکوت و تشکل نیافتگی دانشجویان #میهن_پرست ، این گروه ها بصورت سازمان یافته و برخوردار و هدفمند و در جهت خلاف منافع ملی، فضای دانشگاهها را آلوده میکردند.
روابط جبهه ملی و شخص #محمد_مصدق با حزب توده و مزدوران چپ ثابت شده است، و در دوران نخست وزیریش، چپها که در خدمت او بودند، تقویت شدند. بعد از کودتای ناموفق مصدق علیه #نظام_پادشاهی، که اهداف خمینی را پیگیری میکرد، در آن زمان با مقاومت #مردم موفق نشدند ایران را بیش از آنچه شد، نابود کند، و خسارتشان با شکست #کودتای_مصدق متوقف شد، و #مشروطیت با حمایت #ملت به راه خود ادامه داد و روابط بین المللی ایران که توسط مصدق دچار خسارت شده و اقتصاد بحدی نابود شده بود که دولت مجبور به دریافت #وام از #بانک_جهانی شد، بعد از سرنگونی مصدق اوضاع اصلاح شد، و همه رشته های چپگرایان پنبه گردید .
ادامه 👇👇
Audio
❌ سال ۲۰۲۰؛ سالی که #سوسیالیسم به جریان اصلی تفکری #حزب_دمکرات_آمریکا تبدیل شد
سوسیالیسم هرجایی رفته جز #تباهی و #فقر و #بدبختی سازمان یافته برجای نگذاشته و #شکست خورده است.
#مغلطه معرف چپگراها شاهد #ناکارآمدی سیستم آنهاست که هر نمونه عینی را نشان دهید می گویند "آن کمونیسم و سوسیالیسم اصلی نبود" و "تابحال اجرایی نشده" اما همچنان بر ویران کردن جوامع بیشتری با آنچه تا بحال اجرایی نشده تاکید دارند و عموما #جوانان ساده لوح را فریب میدهند.
سوسیالیسم و کمونیسم همواره در #تاریخ ابزار #سلطه_گران جهانی برای #فریب توده های مردمی و اجرای طرح های #سلطه جویانه خودشان بوده و همه مدعیان این سیستم #مزدوران آن سلطه گران بوده اند.
#سوسیالیزم_مافیای_دولتی
#عدالت_اسلامی
#اقتصاد_اسلامی
#بانکداری_اسلامی
#اقتصاد_مقاومتی #استراتری_توسعه_اقتصادی_کره_شمالی
#فرقه_تبهکار
#چپ_هرگز_راست_نگفت
#چپ_جهانی_اسلام_ایدئولوژیک
#اسلام_انقلابی
#مارکسیسم_اسلامی
#اتحاد_سرخ_و_سیاه
#ارتجاع_کمونیسم
#ارتجاع_اسلامی
#سلطه_گران_جهانی
#گلوبالیسم
#سکوت_جایز_نیست
#نافرمانی_مدنی
#اعتصابات_سراسری
#اعتراضات_سراسری
#پیمان_نوین
#ایران_را_پس_بگیریم
سوسیالیسم هرجایی رفته جز #تباهی و #فقر و #بدبختی سازمان یافته برجای نگذاشته و #شکست خورده است.
#مغلطه معرف چپگراها شاهد #ناکارآمدی سیستم آنهاست که هر نمونه عینی را نشان دهید می گویند "آن کمونیسم و سوسیالیسم اصلی نبود" و "تابحال اجرایی نشده" اما همچنان بر ویران کردن جوامع بیشتری با آنچه تا بحال اجرایی نشده تاکید دارند و عموما #جوانان ساده لوح را فریب میدهند.
سوسیالیسم و کمونیسم همواره در #تاریخ ابزار #سلطه_گران جهانی برای #فریب توده های مردمی و اجرای طرح های #سلطه جویانه خودشان بوده و همه مدعیان این سیستم #مزدوران آن سلطه گران بوده اند.
#سوسیالیزم_مافیای_دولتی
#عدالت_اسلامی
#اقتصاد_اسلامی
#بانکداری_اسلامی
#اقتصاد_مقاومتی #استراتری_توسعه_اقتصادی_کره_شمالی
#فرقه_تبهکار
#چپ_هرگز_راست_نگفت
#چپ_جهانی_اسلام_ایدئولوژیک
#اسلام_انقلابی
#مارکسیسم_اسلامی
#اتحاد_سرخ_و_سیاه
#ارتجاع_کمونیسم
#ارتجاع_اسلامی
#سلطه_گران_جهانی
#گلوبالیسم
#سکوت_جایز_نیست
#نافرمانی_مدنی
#اعتصابات_سراسری
#اعتراضات_سراسری
#پیمان_نوین
#ایران_را_پس_بگیریم