[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#بررسي_مسائل_اقتصادي
#بررسی_مکاتب_اقتصاد_توسعه
☆2
در دهه ۱۹۴۰ اقتصاددانان آمریکای لاتین بر چنین تصوری تاختند.
آنها عنوان نمودند که رشد صادرات محور مواد اولیه دربلندمدت مسیری مناسب برای توسعه اقتصادی نمی باشد. زیرا که در آن زمان قیمت صادرات مواد اولیه در حال نزول بود در حالیکه قیمت محصولات صنعتی افزایش می یافت . بعلاوه، عرضه کالاهای صنعتی به دلیل جنگ جهانی دوم در حال کاهش بود. تمامی این عوامل منجر به اختلال در اقتصادهای کشورهای درحال توسعه گردید.
به دلیل پرداخت قیمت نازل برای صادرات مواد اولیه، کشورهای درحال توسعه قادر به تامین منابع مالی جهت واردات مورد نیاز، شامل محصولات صنعتی گران قیمت نبودند.
۲-۲) توسعه اقتصادی به مفهوم #ارتقا_سطوح_تکنولوژی در بخشهای عقب مانده اقتصاد می باشد .
ساختارگرایان همچنین استدلال میکردند که تمرکز بر رشد اقتصادی در تمام بخشها یک الزام است. یک اقتصاد توسعه نیافته به این صورت که سطوح تکنولوژیکی یک یا چند بخش از اقتصاد پایینتر از سطح تکنولوژیکی بخش توسعه یافته تر باشد شناسایی می گردد، خصوصا اگر وجود تکنولوژی این بخشها را قادر نماید که بهره ورتر گردند. از نقطه نظر ساختار گرایان، توسعه باید شامل گسترش تکنولوژی ها و الگوهای نوین تولید باشد تا شکاف بین بخشهای پیشرفته و عقب مانده اقتصاد از بین برود .
۲-۳) ساختار کشورهای توسعه نیافته می تواند با فرایندی که این کشورها به طور تاریخی در اقتصاد جهانی ترکیب شده اند تشریح گردد .
در بررسی علت توسعه نیافتگی ، اقتصاددانان ساختارگرا بر تحولات روابط اقتصادی بین کشورهای توسعه یافته و بقیه جهان متمرکز شدند .
کشورهای در حال توسعه برای دو هدف به عرصه جهانی آورده شده بودند:
۱) به منظور عرضه مواد خام ارزان قیمت و
۲) خرید کالاهای نهایی صنعتی از کشورهای توسعه یافته.
این امر باعث محصورتر شدن کشورهای در حال توسعه ای می شد که بخش صادرات مواد اولیه را به بهای کوچک ماندن بخش صنعتی گسترش داده بودند .
روابط ساختاری در اقتصاد بین الملل منجر به خلق ساختار دوگانه اقتصادی در کشورهای در حال توسعه می گردد، به نحوی که یک بخش مدرن( بخش صادرات) با بخش عقب مانده و توسعه نیافته همزیستی می نماید.
بخش مدرن از طریق نوآوری ها و پیشرفت داخلی بقاء نمی یافت بلکه از طریق خرید تکنولوژی های نوین از کشورهای توسعه یافته این امر مسیر می گردید. تا زمانیکه این دو گانگی تداوم داشته باشد، امکان توسعه اقتصادی مستقل امکان ناپذیر نمی باشد؛ این رشدی است که وابسته به کشورهای صنعتی است. ساختارگرایان استدلال می نمودند که رشد اقتصادی باید نشات گرفته از تقاضای داخلی باشد.
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#بررسي_مسائل_اقتصادي
#بررسی_مکاتب_اقتصاد_توسعه
☆2
در دهه ۱۹۴۰ اقتصاددانان آمریکای لاتین بر چنین تصوری تاختند.
آنها عنوان نمودند که رشد صادرات محور مواد اولیه دربلندمدت مسیری مناسب برای توسعه اقتصادی نمی باشد. زیرا که در آن زمان قیمت صادرات مواد اولیه در حال نزول بود در حالیکه قیمت محصولات صنعتی افزایش می یافت . بعلاوه، عرضه کالاهای صنعتی به دلیل جنگ جهانی دوم در حال کاهش بود. تمامی این عوامل منجر به اختلال در اقتصادهای کشورهای درحال توسعه گردید.
به دلیل پرداخت قیمت نازل برای صادرات مواد اولیه، کشورهای درحال توسعه قادر به تامین منابع مالی جهت واردات مورد نیاز، شامل محصولات صنعتی گران قیمت نبودند.
۲-۲) توسعه اقتصادی به مفهوم #ارتقا_سطوح_تکنولوژی در بخشهای عقب مانده اقتصاد می باشد .
ساختارگرایان همچنین استدلال میکردند که تمرکز بر رشد اقتصادی در تمام بخشها یک الزام است. یک اقتصاد توسعه نیافته به این صورت که سطوح تکنولوژیکی یک یا چند بخش از اقتصاد پایینتر از سطح تکنولوژیکی بخش توسعه یافته تر باشد شناسایی می گردد، خصوصا اگر وجود تکنولوژی این بخشها را قادر نماید که بهره ورتر گردند. از نقطه نظر ساختار گرایان، توسعه باید شامل گسترش تکنولوژی ها و الگوهای نوین تولید باشد تا شکاف بین بخشهای پیشرفته و عقب مانده اقتصاد از بین برود .
۲-۳) ساختار کشورهای توسعه نیافته می تواند با فرایندی که این کشورها به طور تاریخی در اقتصاد جهانی ترکیب شده اند تشریح گردد .
در بررسی علت توسعه نیافتگی ، اقتصاددانان ساختارگرا بر تحولات روابط اقتصادی بین کشورهای توسعه یافته و بقیه جهان متمرکز شدند .
کشورهای در حال توسعه برای دو هدف به عرصه جهانی آورده شده بودند:
۱) به منظور عرضه مواد خام ارزان قیمت و
۲) خرید کالاهای نهایی صنعتی از کشورهای توسعه یافته.
این امر باعث محصورتر شدن کشورهای در حال توسعه ای می شد که بخش صادرات مواد اولیه را به بهای کوچک ماندن بخش صنعتی گسترش داده بودند .
روابط ساختاری در اقتصاد بین الملل منجر به خلق ساختار دوگانه اقتصادی در کشورهای در حال توسعه می گردد، به نحوی که یک بخش مدرن( بخش صادرات) با بخش عقب مانده و توسعه نیافته همزیستی می نماید.
بخش مدرن از طریق نوآوری ها و پیشرفت داخلی بقاء نمی یافت بلکه از طریق خرید تکنولوژی های نوین از کشورهای توسعه یافته این امر مسیر می گردید. تا زمانیکه این دو گانگی تداوم داشته باشد، امکان توسعه اقتصادی مستقل امکان ناپذیر نمی باشد؛ این رشدی است که وابسته به کشورهای صنعتی است. ساختارگرایان استدلال می نمودند که رشد اقتصادی باید نشات گرفته از تقاضای داخلی باشد.
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1