Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#نخستین_نقد_ولایت_فقیه
6
۳. #ولايت_مطلقه_فقيه_از_ديد_قرآن_بي_اساس_و_در_حكم_شرك_است .
واضعين و معتقدين به ولايت فقيه، چه « #ملا_احمد_نراقي» چه خود آقاي #خميني، هيچگونه استناد به قرآن براي اثبات ولايت فقيه نكرده و آيهاي در تأييد آن نياوردهاند.
ولي از آن جا كه در جريان بعد از پيروزي انقلاب، بعضي از متوليان و مدافعين، و در تبليغات انحصاري، آياتي از قرآن را به عنوان شاهد بر اصل ولايت فقيه آوردهاند، مراجعه به قرآن لازم شده است. قرآن نه تنها در هيچ يك از آيات اشاره و اجازه براي اطاعت و اعتقاد به ولايت فقيه و سرپرست گرفتن انسانها، اعم از پادشاهان، حكام، واليان، فقهاء و بزرگان دين و عرفان يا روحانيون را ندارد، بلكه هر گونه شريك گرفتن به جاي خدا يا براي خدا به لحاظ پادشاهي، حكومت يا مالكيت و آمريت يا ولايت را شرك اعلام داشته صريحاً منع مينمايد.
هيچ يك از آیات ارتباط و دلالت بر حاكميت يا ولايت فقيه، آن طوري كه ادعاء و تبليغ ميشود، ندارد.
مثلاً استناد به آيه ٥٦ #سوره_نساء مينمايند كه اطاعت از خدا و رسول و از اوليالامر را به مؤمنين فرمان داده است.
ولي اولاً دنباله آيه را متذكر نميشوند كه فرموده است:
«اگر اختلاف و نزاع پيش آمد مراجعه به خدا (محكمات قرآن) و به رسول (سنت) نماييد»
در حالي كه اگر قرار بر اطاعت مطلقه و بيچون و چرا از ولي امر يا ولي فقيه ميبود، اصلاً امكان اختلاف و تنازع مطرح نميگرديد، يا صريحاً ميفرمود: در صورت تنازع و اختلاف، بر طبق آن چه اوليالامر ميگويد عمل نماييد.
ثانياً مفسرين شيعه و حتي خود آقاي خميني در نوشتههاي قبل از انقلاب، منظور از #اولي_الامر در اين آيه را #امامان_معصوم ميدانستهاند.
بعضي از آقايان، آيه «النَّبيُّ اَولي بِالمُؤمنين» (پيغمبر نسبت به مؤمنين حق تقدم و اولويت دارد) را كه در #سوره_احزاب آمده است، پيش ميكشند.
در حالي كه اولويت داشتن و مقدم بودن، غير از ولايت و آمريت و حاكميت عليالاطلاق است، آن هم نه تنها بر نفوس، بلكه بر اموال و حقوق و براي افراد غير رسول(ص).
موضع اين آيه در مجموعه منسجم آيات قبل و بعد، با سياق عبارات و سال نزول آن، دلالت روشن بر مسائل و روابط #خانوادگي دارد نه مسائل حكومتي و اداره امت.
مضافاً به اين كه تاريخ سنت و سيره نشان نميدهد كه رسول اكرم (ص) و اميرالمؤمنين (ع) در دوران حكومت خلافت خود از چنين اولويت و ولايت استفادهاي نموده و از كسي سلب مالكيت و آزادي و اختيار كرده، يا بياعتناء به بيعت شده باشند.
توجه به اين نكته جالب است كه آخرين آيه نازل شده درباره ولايت انحصاري خدا، #آية_الكرسي در #سوره_بقره است كه در آن جا #خدا را #ولي_مؤمنين دانسته اثر ولايت خدا را بيرون آوردن آنها از تاريكيها (جهل و سرگرداني و خطا و عدم بينش) به روشنايي اعلام ميدارد و اضافه ميكند:
«ولي كساني كه خدا را كنار بگذارند يا انكار فراموش نمايند « #طاغوت » است، و طاغوت آنان را از روشنايي (دانش و دين و خرد يا تشخيص راه و هدف صحيح) به تاريكيها ميكشاند.»
طاغوت نيز اصطلاح عام قرآني براي #غرور_و_سركشي از مشيت و اوامر خدا و از #مقررات_و_حقوق_حقه ميباشد.
البته «ولي» و «ولايت» به معناي #دوست_داشتن، #حامي و #حمايت، #همپيماني و #اتحاد_نظامي ـ سياسي نيز در قرآن آمده و اجازه داده و توصيه شده است كه به جاي اعتماد و اتكاء به مشركين و دشمنان، خدا و رسول و مؤمنين يكتاپرست را ولي خود بگيريم و با خودمان پيمان دوستي و حمايت ببنديم.
علاوه بر اين، ولي و والي در صدر اسلام و در دولتهاي اسلامي به معناي #حاكم يا #استاندار آمده است.
حضرت امير(ع) را كه اميرالمؤمنين ميشناسيم؛ فرمانداران و استانداراني را كه خود مستقيماً به عنوان ولايت براي حفاظت ايالات و كشورهاي تابعه منصوب كرده و ميفرستاد، آنها را والي ميگفتهاند.
بدون آن كه مأموريت و منظور از حكومت آنها ـ به طوري كه در فرمان مالك اشتر، والي اعزامي به مصر، آمده است ـ سرپرستي مطلق و مالكيت بر اموال و انفس افراد باشد، و حق #خودكامگي و #فعال_مايشائي، يا #ادعاي_مافوق_حقوق_و_قوانين_و_اصول را داشته باشند.
قرآن افرادي را نيز معرفي مينمايد كه #زبان_چرب_و_نرم_و_گيرا داشته خدا را شاهد صداقت گفتارشان ميگيرند، ولي در باطن، #سرسختترين_دشمن بوده چون به «ولايت» ميرسند، كوشش در #فساد_انگيزي و در نابودي دستاوردها و نژاد بشر (حرث و نسل) مينمايند.
( بعد از 38 سال اکنون این فساد انگیزی و نابودی دستاوردها و نژاد بشر توسط این چرب زبانان دشمن بشریت را بصراحت ملاحظه میکنیم )
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#نخستین_نقد_ولایت_فقیه
6
۳. #ولايت_مطلقه_فقيه_از_ديد_قرآن_بي_اساس_و_در_حكم_شرك_است .
واضعين و معتقدين به ولايت فقيه، چه « #ملا_احمد_نراقي» چه خود آقاي #خميني، هيچگونه استناد به قرآن براي اثبات ولايت فقيه نكرده و آيهاي در تأييد آن نياوردهاند.
ولي از آن جا كه در جريان بعد از پيروزي انقلاب، بعضي از متوليان و مدافعين، و در تبليغات انحصاري، آياتي از قرآن را به عنوان شاهد بر اصل ولايت فقيه آوردهاند، مراجعه به قرآن لازم شده است. قرآن نه تنها در هيچ يك از آيات اشاره و اجازه براي اطاعت و اعتقاد به ولايت فقيه و سرپرست گرفتن انسانها، اعم از پادشاهان، حكام، واليان، فقهاء و بزرگان دين و عرفان يا روحانيون را ندارد، بلكه هر گونه شريك گرفتن به جاي خدا يا براي خدا به لحاظ پادشاهي، حكومت يا مالكيت و آمريت يا ولايت را شرك اعلام داشته صريحاً منع مينمايد.
هيچ يك از آیات ارتباط و دلالت بر حاكميت يا ولايت فقيه، آن طوري كه ادعاء و تبليغ ميشود، ندارد.
مثلاً استناد به آيه ٥٦ #سوره_نساء مينمايند كه اطاعت از خدا و رسول و از اوليالامر را به مؤمنين فرمان داده است.
ولي اولاً دنباله آيه را متذكر نميشوند كه فرموده است:
«اگر اختلاف و نزاع پيش آمد مراجعه به خدا (محكمات قرآن) و به رسول (سنت) نماييد»
در حالي كه اگر قرار بر اطاعت مطلقه و بيچون و چرا از ولي امر يا ولي فقيه ميبود، اصلاً امكان اختلاف و تنازع مطرح نميگرديد، يا صريحاً ميفرمود: در صورت تنازع و اختلاف، بر طبق آن چه اوليالامر ميگويد عمل نماييد.
ثانياً مفسرين شيعه و حتي خود آقاي خميني در نوشتههاي قبل از انقلاب، منظور از #اولي_الامر در اين آيه را #امامان_معصوم ميدانستهاند.
بعضي از آقايان، آيه «النَّبيُّ اَولي بِالمُؤمنين» (پيغمبر نسبت به مؤمنين حق تقدم و اولويت دارد) را كه در #سوره_احزاب آمده است، پيش ميكشند.
در حالي كه اولويت داشتن و مقدم بودن، غير از ولايت و آمريت و حاكميت عليالاطلاق است، آن هم نه تنها بر نفوس، بلكه بر اموال و حقوق و براي افراد غير رسول(ص).
موضع اين آيه در مجموعه منسجم آيات قبل و بعد، با سياق عبارات و سال نزول آن، دلالت روشن بر مسائل و روابط #خانوادگي دارد نه مسائل حكومتي و اداره امت.
مضافاً به اين كه تاريخ سنت و سيره نشان نميدهد كه رسول اكرم (ص) و اميرالمؤمنين (ع) در دوران حكومت خلافت خود از چنين اولويت و ولايت استفادهاي نموده و از كسي سلب مالكيت و آزادي و اختيار كرده، يا بياعتناء به بيعت شده باشند.
توجه به اين نكته جالب است كه آخرين آيه نازل شده درباره ولايت انحصاري خدا، #آية_الكرسي در #سوره_بقره است كه در آن جا #خدا را #ولي_مؤمنين دانسته اثر ولايت خدا را بيرون آوردن آنها از تاريكيها (جهل و سرگرداني و خطا و عدم بينش) به روشنايي اعلام ميدارد و اضافه ميكند:
«ولي كساني كه خدا را كنار بگذارند يا انكار فراموش نمايند « #طاغوت » است، و طاغوت آنان را از روشنايي (دانش و دين و خرد يا تشخيص راه و هدف صحيح) به تاريكيها ميكشاند.»
طاغوت نيز اصطلاح عام قرآني براي #غرور_و_سركشي از مشيت و اوامر خدا و از #مقررات_و_حقوق_حقه ميباشد.
البته «ولي» و «ولايت» به معناي #دوست_داشتن، #حامي و #حمايت، #همپيماني و #اتحاد_نظامي ـ سياسي نيز در قرآن آمده و اجازه داده و توصيه شده است كه به جاي اعتماد و اتكاء به مشركين و دشمنان، خدا و رسول و مؤمنين يكتاپرست را ولي خود بگيريم و با خودمان پيمان دوستي و حمايت ببنديم.
علاوه بر اين، ولي و والي در صدر اسلام و در دولتهاي اسلامي به معناي #حاكم يا #استاندار آمده است.
حضرت امير(ع) را كه اميرالمؤمنين ميشناسيم؛ فرمانداران و استانداراني را كه خود مستقيماً به عنوان ولايت براي حفاظت ايالات و كشورهاي تابعه منصوب كرده و ميفرستاد، آنها را والي ميگفتهاند.
بدون آن كه مأموريت و منظور از حكومت آنها ـ به طوري كه در فرمان مالك اشتر، والي اعزامي به مصر، آمده است ـ سرپرستي مطلق و مالكيت بر اموال و انفس افراد باشد، و حق #خودكامگي و #فعال_مايشائي، يا #ادعاي_مافوق_حقوق_و_قوانين_و_اصول را داشته باشند.
قرآن افرادي را نيز معرفي مينمايد كه #زبان_چرب_و_نرم_و_گيرا داشته خدا را شاهد صداقت گفتارشان ميگيرند، ولي در باطن، #سرسختترين_دشمن بوده چون به «ولايت» ميرسند، كوشش در #فساد_انگيزي و در نابودي دستاوردها و نژاد بشر (حرث و نسل) مينمايند.
( بعد از 38 سال اکنون این فساد انگیزی و نابودی دستاوردها و نژاد بشر توسط این چرب زبانان دشمن بشریت را بصراحت ملاحظه میکنیم )
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#فرقه_های_شیعی_امامی:
#اخباری_گری_و_اصولی
#اخباریگری
☆1
اَخْباریان، گروهی از فقیهان امامی كه اخبار و احادیثامامان شیعه را تنها منبع فقه و تنها مبنای استنباط احکام شرعی میدانند.
این گروه که از قرن ۱۱ قمری به بعد ظهور کردند، به کارگیری روشهای اجتهادی و دانش اصول فقه را روا نمیشمارند.
در مقابل آنان، فقیهان #اصولی، روشهای اجتهادی و اصول فقه را در استنباط احکام فقهی لازم میدانند.
تقابل میان #اخباریان و #اصولیان امامی، پیش از قرن یازدهم قمری نیز به صورت غیررسمی و نه چندان آشکار وجود داشت؛ اما در این قرن تقابل شدت گرفت و دو اصطلاح اخباری و اصولی رواج یافت و این دو گروه به صورت آشکار و رسمی در مقابل یکدیگر برخاستند.
#محمد_امین_استرآبادی،
#عبدالله_بن_صالح_بن_جمعه_سماهیجی_بحرانی و
#میرزا_محمد_اخباری، از #اخباریون_تندرو
و #شیخ_یوسف_بحرانی،
#سید_نعمت_الله_جزایری،
#ملا_محسن_فیض_کاشانی،
#محمد_تقی_مجلسی،
#محمد_طاهر_قمی و
#شیخ_حر_عاملی
از #میانه_روان این مسلکاند.
در مقابل اینان اصولیانی چون
#وحید_بهبهانی،
#شیخ_انصاری و
#شیخ_جعفر_کاشف_الغطا
قرار میگیرند.
اختلافات عمده اخباریان و اصولیان در مسائلی چون
✔️حرمت و جواز اجتهاد،
✔️انحصار ادله به کتاب و سنت،
✔️منع از تحصیل ظن،
✔️شیوه تقسیمبندی احادیث،
✔️جواز تقلید از غیرمعصوم (ع)،
✔️اخذ به ظواهر کتاب،
✔️حسن و قبح عقلی،
✔️اجرای اصالة البرائة در برخی موارد،
✔️حرمت کاربرد برخی از انواع قیاس،
✔️صحیح دانستن تمامی احادیث کتب اربعه و ... است.
#زمینههای_تاریخی_شکل گیری :
تقابل نگرش اخباری و اصولی به فقه امامی، در سدههای نخستین اسلامی ریشه دارد.
در مطالعه مکاتب فقهی امامیه در سه قرن آغازین، میتوان جناحهایی را بازشناخت که در برابر پیروان متون روایت به گونههایی از اجتهاد و استنباط دست مییازیدهاند.
#اوج_گرایش_به_حدیث
سده ۴ ق /۱۰م را دوره تسلط مکتب حدیث گرای قم محسوب کردهاند.
فقیهان اهل #استنباط، چون
#ابن_ابی_عقیل_عمانی و
#ابن_جنید_اسکافی در اقلیت بودند.
از فقیهان برجسته حدیث گرا در این دوره، میتوان کسانی همچون
#محمد_بن_یعقوب_کلینی (د ۳۲۸ یا ۳۲۹ق /۹۴۰ یا ۹۴۱م )،
#علی_ابن_بابویه_قمی (د ۳۲۸ ق )،
#ابن_قولویه (د ۳۶۸ یا ۳۶۹ق /۹۷۹م ) و #محمد_ابن_بابویه_قمی (د ۳۸۱ق / ۹۹۱م) را برشمرد که در تألیف کهنترین مجموعههای فقهی - حدیثی نقش عمدهای ایفا نمودهاند.[۱]
#گرایش_به_فقه_استدلالی
با ظهور #شیخ_مفید (د ۴۱۳ق / ۱۰۲۲م ) و در پی او #سید_مرتضی (د ۴۳۶ق /۱۰۴۴م ) و #شیخ_طوسی (د ۴۶۰ق /۱۰۶۸م) و تألیف نخستین آثار در اصول فقه امامیه، حرکتی نوین در فقه امامی آغاز شد که تا قرنها گرایش فقها به استنباط را بر حدیث گرایی برتری داد.
تقابل دو گرایش در جای جای آثار عالمان یاد شده، به چشم میخورد.
در اوائل المقالات شیخ مفید از فقیهان اهل استنباط، با تعبیر مطلق « #فقها » و از حدیث گرایان با تعبیرهای « #اهل_النقل » ، « #اصحاب_الآثار » و تعبیرهای مشابه بارها یاد شده است.[۲]
در رسالهای از سید مرتضی، تعبیر فقیهان « #اصحاب_حدیث » در مقابل فقیهانی به کار رفته است که روش اصولی داشته، و مورد حمایت مؤلف بودهاند.[۳]
#ظهور_اصطلاح_اخباری در قرن ۶ق
کاربرد اصطلاح اخباری نخست بار در نیمه نخست سده ۶ق /۱۲م در #ملل_و_نحل اثر #شهرستانی به چشم میآید[۴] و به دنبال آن در کتاب #نقض #عبد_الجلیل_قزوینی_رازی، عالم امامی سده ۶ق دو اصطلاح اخباری و اصولی در برابر یکدیگر قرار گرفتهاند[۵].
مکتب فقیهان اهل حدیث که در اواخر سده ۴ و نیمه نخست سده ۵ق با کوشش فقیهان اصول گرا ضعیف گردید، وجود محدود خود را در مجامع فقهی امامیه حفظ کرد تا آنکه در اوایل سده ۱۱ق /۱۷م بار دیگر به وسیله #محمد_امین_استرآبادی (د ۱۰۳۳ یا ۱۰۳۶ق /۱۶۲۴ یا ۱۶۲۷م ) در قالبی نو مطرح شد[۶] و لبه تیز حملات خود را متوجه اصولیان ساخت.
برخی معتقدند #ابن_ابی_جمهور_احسایی (زنده در ۹۰۴ق /۱۴۹۹م ) از جمله کسانی بود که راه را بر اخباریان هموار گردانید.
او در رسالهای با عنوان « #العمل_باخبار_اصحابنا »، به اقامه ادلهای در این زمینه پرداخت [۷].
با عنایت به پیشینه تاریخی اخباری گری، رواج و اطلاق عنوان اخباری بر گروهی خاص و با معنی و اصطلاح مشخص امروزین از سده ۱۱ق و با ظهور پیشوای حرکت نوین اخباری، یعنی محمد امین استرابادی آغاز شده است که برخی او را با صفت « #اخباری_صلب» وصف کردهاند.[۸]
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#فرقه_های_شیعی_امامی:
#اخباری_گری_و_اصولی
#اخباریگری
☆1
اَخْباریان، گروهی از فقیهان امامی كه اخبار و احادیثامامان شیعه را تنها منبع فقه و تنها مبنای استنباط احکام شرعی میدانند.
این گروه که از قرن ۱۱ قمری به بعد ظهور کردند، به کارگیری روشهای اجتهادی و دانش اصول فقه را روا نمیشمارند.
در مقابل آنان، فقیهان #اصولی، روشهای اجتهادی و اصول فقه را در استنباط احکام فقهی لازم میدانند.
تقابل میان #اخباریان و #اصولیان امامی، پیش از قرن یازدهم قمری نیز به صورت غیررسمی و نه چندان آشکار وجود داشت؛ اما در این قرن تقابل شدت گرفت و دو اصطلاح اخباری و اصولی رواج یافت و این دو گروه به صورت آشکار و رسمی در مقابل یکدیگر برخاستند.
#محمد_امین_استرآبادی،
#عبدالله_بن_صالح_بن_جمعه_سماهیجی_بحرانی و
#میرزا_محمد_اخباری، از #اخباریون_تندرو
و #شیخ_یوسف_بحرانی،
#سید_نعمت_الله_جزایری،
#ملا_محسن_فیض_کاشانی،
#محمد_تقی_مجلسی،
#محمد_طاهر_قمی و
#شیخ_حر_عاملی
از #میانه_روان این مسلکاند.
در مقابل اینان اصولیانی چون
#وحید_بهبهانی،
#شیخ_انصاری و
#شیخ_جعفر_کاشف_الغطا
قرار میگیرند.
اختلافات عمده اخباریان و اصولیان در مسائلی چون
✔️حرمت و جواز اجتهاد،
✔️انحصار ادله به کتاب و سنت،
✔️منع از تحصیل ظن،
✔️شیوه تقسیمبندی احادیث،
✔️جواز تقلید از غیرمعصوم (ع)،
✔️اخذ به ظواهر کتاب،
✔️حسن و قبح عقلی،
✔️اجرای اصالة البرائة در برخی موارد،
✔️حرمت کاربرد برخی از انواع قیاس،
✔️صحیح دانستن تمامی احادیث کتب اربعه و ... است.
#زمینههای_تاریخی_شکل گیری :
تقابل نگرش اخباری و اصولی به فقه امامی، در سدههای نخستین اسلامی ریشه دارد.
در مطالعه مکاتب فقهی امامیه در سه قرن آغازین، میتوان جناحهایی را بازشناخت که در برابر پیروان متون روایت به گونههایی از اجتهاد و استنباط دست مییازیدهاند.
#اوج_گرایش_به_حدیث
سده ۴ ق /۱۰م را دوره تسلط مکتب حدیث گرای قم محسوب کردهاند.
فقیهان اهل #استنباط، چون
#ابن_ابی_عقیل_عمانی و
#ابن_جنید_اسکافی در اقلیت بودند.
از فقیهان برجسته حدیث گرا در این دوره، میتوان کسانی همچون
#محمد_بن_یعقوب_کلینی (د ۳۲۸ یا ۳۲۹ق /۹۴۰ یا ۹۴۱م )،
#علی_ابن_بابویه_قمی (د ۳۲۸ ق )،
#ابن_قولویه (د ۳۶۸ یا ۳۶۹ق /۹۷۹م ) و #محمد_ابن_بابویه_قمی (د ۳۸۱ق / ۹۹۱م) را برشمرد که در تألیف کهنترین مجموعههای فقهی - حدیثی نقش عمدهای ایفا نمودهاند.[۱]
#گرایش_به_فقه_استدلالی
با ظهور #شیخ_مفید (د ۴۱۳ق / ۱۰۲۲م ) و در پی او #سید_مرتضی (د ۴۳۶ق /۱۰۴۴م ) و #شیخ_طوسی (د ۴۶۰ق /۱۰۶۸م) و تألیف نخستین آثار در اصول فقه امامیه، حرکتی نوین در فقه امامی آغاز شد که تا قرنها گرایش فقها به استنباط را بر حدیث گرایی برتری داد.
تقابل دو گرایش در جای جای آثار عالمان یاد شده، به چشم میخورد.
در اوائل المقالات شیخ مفید از فقیهان اهل استنباط، با تعبیر مطلق « #فقها » و از حدیث گرایان با تعبیرهای « #اهل_النقل » ، « #اصحاب_الآثار » و تعبیرهای مشابه بارها یاد شده است.[۲]
در رسالهای از سید مرتضی، تعبیر فقیهان « #اصحاب_حدیث » در مقابل فقیهانی به کار رفته است که روش اصولی داشته، و مورد حمایت مؤلف بودهاند.[۳]
#ظهور_اصطلاح_اخباری در قرن ۶ق
کاربرد اصطلاح اخباری نخست بار در نیمه نخست سده ۶ق /۱۲م در #ملل_و_نحل اثر #شهرستانی به چشم میآید[۴] و به دنبال آن در کتاب #نقض #عبد_الجلیل_قزوینی_رازی، عالم امامی سده ۶ق دو اصطلاح اخباری و اصولی در برابر یکدیگر قرار گرفتهاند[۵].
مکتب فقیهان اهل حدیث که در اواخر سده ۴ و نیمه نخست سده ۵ق با کوشش فقیهان اصول گرا ضعیف گردید، وجود محدود خود را در مجامع فقهی امامیه حفظ کرد تا آنکه در اوایل سده ۱۱ق /۱۷م بار دیگر به وسیله #محمد_امین_استرآبادی (د ۱۰۳۳ یا ۱۰۳۶ق /۱۶۲۴ یا ۱۶۲۷م ) در قالبی نو مطرح شد[۶] و لبه تیز حملات خود را متوجه اصولیان ساخت.
برخی معتقدند #ابن_ابی_جمهور_احسایی (زنده در ۹۰۴ق /۱۴۹۹م ) از جمله کسانی بود که راه را بر اخباریان هموار گردانید.
او در رسالهای با عنوان « #العمل_باخبار_اصحابنا »، به اقامه ادلهای در این زمینه پرداخت [۷].
با عنایت به پیشینه تاریخی اخباری گری، رواج و اطلاق عنوان اخباری بر گروهی خاص و با معنی و اصطلاح مشخص امروزین از سده ۱۱ق و با ظهور پیشوای حرکت نوین اخباری، یعنی محمد امین استرابادی آغاز شده است که برخی او را با صفت « #اخباری_صلب» وصف کردهاند.[۸]
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#فرقه_های_شیعی_امامی:
#اخباری_گری_و_اصولی
#اخباریگری
☆2
#افول_اخباری_گری
با آغاز تقابل آشکار میان اخباریان و اصولیان در قرن ۱۱ق. و ادامه آن در قرون بعدی و ظهور بزرگان اصولی مانند آیت الله #وحید_بهبهانی(م. ۱۲۰۵ق.) اخباریان رفته رفته نفوذ خود را در حوزههای علمیه از دست دادند.
وحید بهبهانی از تاثیرگذارترین عالمان اصولی در شکست اخباریان بود.
او دامنه مبارزه خود با اخباریان را از حوزه نظری به عمل نیز کشاند و از جمله، نماز گزاردن به امامت شیخ یوسف بحرانی پیشوای اخباریان را حرام اعلام کرد.[۹]
پس از او عالمان اصولی دیگر همچون #شیخ_مرتضی_انصاری(م. ۱۲۸۱ق.)[۱۰]، #شیخ_جعفر_نجفی_کاشف_الغطاء(م. ۱۲۲۷ یا ۱۲۲۸ق.)[۱۱]و دیگران، با تبلیغ و ترویج اصولیگری و تدوین و تدریس علم اصول، اخباریان را به کلی از میدان به در کردند و امروزه بر حوزههای علمیه شیعه، اندیشه اصولی حاکم است و از اخباریان جز به صورت پراکنده نفوذ و فعالیتی دیده نمیشود.
#اخباریان_تندرو
گفتهاند محمد امین استرآبادی به عنوان مؤسس مکتب اخباری در میان شیعیان متأخر نخستین کسی بود که باب نقد علم اصول و مجتهدان را گشود و امامیه را به دو بخش اخباریان و مجتهدان (اصولیان ) تقسیم کرد[۱۲].
او در آغاز، خود در سلک مجتهدان بود و از مجتهدان بزرگی اجازه أخذ کرد، اما از روش آنان روی برتافت[۱۳]. گویا او به شدت تحت تاثیر افکار استادش میرزا محمد استرابادی بوده است [۱۴].
محمدامین، تعالیم خود را در کتابی با عنوان #الفوائد_المدنیة تدوین کرد که از مهمترین منابع اخباریان محسوب میگردد.
از پیروان تندرو و متعصب مکتب اخباری در سده ۱۱ق، #عبدالله_بن_صالح_بن_جمعه_سماهیجی_بحرانی نویسنده کتاب #منیة_الممارسین است.[۱۵].
#شیخ_یوسف_بحرانی آورده است که وی به اهل اجتهاد بسیار ناسزا میگفت، در حالی که پدرش ملا صالح اهل اجتهاد بود[۱۶].
#ابو_احمد_جمال_الدین_محمد_بن_عبدالنبی، محدث نیشابوری استرابادی (م. ۱۲۳۲ق /۱۸۱۷م )، معروف به #میرزا_محمد_اخباری از مجتهدان نامدار اصولی مانند #میرزا_ابوالقاسم_قمی،
#شیخ_جعفر_نجفی_کاشف_الغطاء،
#میر_سید_علی_طباطبایی،
#سید_محمد_باقر_حجت_الاسلام_اصفهانی و
_محمد_ابراهیم_کلباسی به زشتی یاد میکرد و با آنان دشمنی آشکار داشت [۱۷].
بدین رو، حکم قتلش توسط علمای بنام آن زمان ازجمله #سید_محمد_مجاهد، پسر میر سیدعلی طباطبایی و #شیخ_موسی، پسر شیخ جعفر کاشف الغطاء و #سید_عبدالله_شبر و نیز #شیخ_اسدالله_کاظمینی امضا شد.
#اخباریان_میانه_رو
#شیخ_یوسف_بحرانی (د ۱۱۸۶ق /۱۷۷۲م )، روشی میانه بین اخباریان و اصولیان برگزید[۱۸].
بحرانی، مدعی بود که در شیوه فقهی بر مسلک محمد تقی مجلسی است که حد وسط میان اخباری گری و اصولی گری است[۱۹].
وحید بهبهانی از مخالفت با شیخ یوسف بحرانی پرهیز نداشت و مردم را از خواندن نماز جماعت با او نهی میکرد.[۲۰].
شیخ یوسف بحرانی، به عنوان پیشوای اخباریان هرجا که مناسب میدید، آنان را از انتقادات تند و ناسزا، که موجب بروز شکاف میان شیعیان و نزاع میان علمای اصولی و اخباری میشد، برحذر میداشت.
#سید_نعمت_الله_جزایری_شوشتری (درگذشت ۱۱۱۲ق /۱۷۰۰م ) با اینکه اخباری بوده، در تأیید مجتهدان و هواداران ایشان و ارج نهادن به نظرات آنان تلاش بسیاری داشته است.[۲۱]
برخی #ملا_محسن_فیض_کاشانی (درگذشت ۱۰۹۱ق/ ۱۶۸۰م) را نیز از اخباریان شمرده اند.[۲۲]
فیض کاشانی میگوید: «مقلد قرآن و حدیثم و از غیر آن بیگانه.»[۲۳] هر چند به ظاهر، مراد او در اینجا تقابل با تصوف است نه اجتهاد و علم اصول؛ اما فیض معتقد بوده که عقول مردم عادی (غیر معصوم)، ناقص و غیر قابل اعتماد است و حجت نیست.[۲۴]
فیض در بعضی آثارش از جمله الکلمات الکمنونهآشکارا بر مجتهدان تاخته و روش اصولی آنان را نقد کرده است. بررسی آرای او در برخی آثارش از جمله این کتاب، تردیدی در گرایشش به اخباریگری باقی نمیگذارد.
او معتقد است که اصولیان با بازکردن باب اجتهاد اصولی، تکلیف را بر مکلفان سخت کردند و در چیزهایی سخن گفتند که خداوند سخن نگفته و حکمت در آن بوده که مسکوت بمانند.[۲۵]
#محم_تقی_مجلسی (درگذشت ۱۰۷۰ق/۱۶۶۰م ) نیز از پیروان متعادل مکتب اخباری بوده، و چنان که گفته شده، آموزشهای محمد امین استرابادی را صریحاً تأیید میکرده است.[۲۶]
#ملا_خلیل_بن_غازی_قزوینی (درگذشت ۱۰۸۹ق/۱۶۷۸م ) که از معاصران شیخ حر عاملی، محمدباقر مجلسی و ملامحسن فیض کاشانی و از شاگردان شیخ بهایی و میرداماد بود و با اجتهاد کاملاً مخالفت ورزیده، آن را انکار میکرد.[۲۷]
#محمد_طاهر_قمی (درگذشت ۱۰۹۸ق/ ۱۶۸۷م )، نیز از اخباریان میانهرو به شمار میآید.[۲۸]
#شیخ_حر_عاملی (درگذشت ۱۱۰۴ق/۱۶۹۳م ) در خاتمه کتاب معروفش، وسائل الشیعه، به اخباری بودن خود اشاره کرده است.[۲۹]
ادامه دارد
منبع : ویکی شیعه
🆔👉 @
]🔥 ایران نوین 🔥[
#فرقه_های_شیعی_امامی:
#اخباری_گری_و_اصولی
#اخباریگری
☆2
#افول_اخباری_گری
با آغاز تقابل آشکار میان اخباریان و اصولیان در قرن ۱۱ق. و ادامه آن در قرون بعدی و ظهور بزرگان اصولی مانند آیت الله #وحید_بهبهانی(م. ۱۲۰۵ق.) اخباریان رفته رفته نفوذ خود را در حوزههای علمیه از دست دادند.
وحید بهبهانی از تاثیرگذارترین عالمان اصولی در شکست اخباریان بود.
او دامنه مبارزه خود با اخباریان را از حوزه نظری به عمل نیز کشاند و از جمله، نماز گزاردن به امامت شیخ یوسف بحرانی پیشوای اخباریان را حرام اعلام کرد.[۹]
پس از او عالمان اصولی دیگر همچون #شیخ_مرتضی_انصاری(م. ۱۲۸۱ق.)[۱۰]، #شیخ_جعفر_نجفی_کاشف_الغطاء(م. ۱۲۲۷ یا ۱۲۲۸ق.)[۱۱]و دیگران، با تبلیغ و ترویج اصولیگری و تدوین و تدریس علم اصول، اخباریان را به کلی از میدان به در کردند و امروزه بر حوزههای علمیه شیعه، اندیشه اصولی حاکم است و از اخباریان جز به صورت پراکنده نفوذ و فعالیتی دیده نمیشود.
#اخباریان_تندرو
گفتهاند محمد امین استرآبادی به عنوان مؤسس مکتب اخباری در میان شیعیان متأخر نخستین کسی بود که باب نقد علم اصول و مجتهدان را گشود و امامیه را به دو بخش اخباریان و مجتهدان (اصولیان ) تقسیم کرد[۱۲].
او در آغاز، خود در سلک مجتهدان بود و از مجتهدان بزرگی اجازه أخذ کرد، اما از روش آنان روی برتافت[۱۳]. گویا او به شدت تحت تاثیر افکار استادش میرزا محمد استرابادی بوده است [۱۴].
محمدامین، تعالیم خود را در کتابی با عنوان #الفوائد_المدنیة تدوین کرد که از مهمترین منابع اخباریان محسوب میگردد.
از پیروان تندرو و متعصب مکتب اخباری در سده ۱۱ق، #عبدالله_بن_صالح_بن_جمعه_سماهیجی_بحرانی نویسنده کتاب #منیة_الممارسین است.[۱۵].
#شیخ_یوسف_بحرانی آورده است که وی به اهل اجتهاد بسیار ناسزا میگفت، در حالی که پدرش ملا صالح اهل اجتهاد بود[۱۶].
#ابو_احمد_جمال_الدین_محمد_بن_عبدالنبی، محدث نیشابوری استرابادی (م. ۱۲۳۲ق /۱۸۱۷م )، معروف به #میرزا_محمد_اخباری از مجتهدان نامدار اصولی مانند #میرزا_ابوالقاسم_قمی،
#شیخ_جعفر_نجفی_کاشف_الغطاء،
#میر_سید_علی_طباطبایی،
#سید_محمد_باقر_حجت_الاسلام_اصفهانی و
_محمد_ابراهیم_کلباسی به زشتی یاد میکرد و با آنان دشمنی آشکار داشت [۱۷].
بدین رو، حکم قتلش توسط علمای بنام آن زمان ازجمله #سید_محمد_مجاهد، پسر میر سیدعلی طباطبایی و #شیخ_موسی، پسر شیخ جعفر کاشف الغطاء و #سید_عبدالله_شبر و نیز #شیخ_اسدالله_کاظمینی امضا شد.
#اخباریان_میانه_رو
#شیخ_یوسف_بحرانی (د ۱۱۸۶ق /۱۷۷۲م )، روشی میانه بین اخباریان و اصولیان برگزید[۱۸].
بحرانی، مدعی بود که در شیوه فقهی بر مسلک محمد تقی مجلسی است که حد وسط میان اخباری گری و اصولی گری است[۱۹].
وحید بهبهانی از مخالفت با شیخ یوسف بحرانی پرهیز نداشت و مردم را از خواندن نماز جماعت با او نهی میکرد.[۲۰].
شیخ یوسف بحرانی، به عنوان پیشوای اخباریان هرجا که مناسب میدید، آنان را از انتقادات تند و ناسزا، که موجب بروز شکاف میان شیعیان و نزاع میان علمای اصولی و اخباری میشد، برحذر میداشت.
#سید_نعمت_الله_جزایری_شوشتری (درگذشت ۱۱۱۲ق /۱۷۰۰م ) با اینکه اخباری بوده، در تأیید مجتهدان و هواداران ایشان و ارج نهادن به نظرات آنان تلاش بسیاری داشته است.[۲۱]
برخی #ملا_محسن_فیض_کاشانی (درگذشت ۱۰۹۱ق/ ۱۶۸۰م) را نیز از اخباریان شمرده اند.[۲۲]
فیض کاشانی میگوید: «مقلد قرآن و حدیثم و از غیر آن بیگانه.»[۲۳] هر چند به ظاهر، مراد او در اینجا تقابل با تصوف است نه اجتهاد و علم اصول؛ اما فیض معتقد بوده که عقول مردم عادی (غیر معصوم)، ناقص و غیر قابل اعتماد است و حجت نیست.[۲۴]
فیض در بعضی آثارش از جمله الکلمات الکمنونهآشکارا بر مجتهدان تاخته و روش اصولی آنان را نقد کرده است. بررسی آرای او در برخی آثارش از جمله این کتاب، تردیدی در گرایشش به اخباریگری باقی نمیگذارد.
او معتقد است که اصولیان با بازکردن باب اجتهاد اصولی، تکلیف را بر مکلفان سخت کردند و در چیزهایی سخن گفتند که خداوند سخن نگفته و حکمت در آن بوده که مسکوت بمانند.[۲۵]
#محم_تقی_مجلسی (درگذشت ۱۰۷۰ق/۱۶۶۰م ) نیز از پیروان متعادل مکتب اخباری بوده، و چنان که گفته شده، آموزشهای محمد امین استرابادی را صریحاً تأیید میکرده است.[۲۶]
#ملا_خلیل_بن_غازی_قزوینی (درگذشت ۱۰۸۹ق/۱۶۷۸م ) که از معاصران شیخ حر عاملی، محمدباقر مجلسی و ملامحسن فیض کاشانی و از شاگردان شیخ بهایی و میرداماد بود و با اجتهاد کاملاً مخالفت ورزیده، آن را انکار میکرد.[۲۷]
#محمد_طاهر_قمی (درگذشت ۱۰۹۸ق/ ۱۶۸۷م )، نیز از اخباریان میانهرو به شمار میآید.[۲۸]
#شیخ_حر_عاملی (درگذشت ۱۱۰۴ق/۱۶۹۳م ) در خاتمه کتاب معروفش، وسائل الشیعه، به اخباری بودن خود اشاره کرده است.[۲۹]
ادامه دارد
منبع : ویکی شیعه
🆔👉 @
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕ما ملت اگر با آخوند مبارزه مسلحانه نکرده ایم و هزاران بدبختیرا تحمل کرده ایم چون حداقلی از حقوق حکمرانی کشورمان برقرار بوده و خواستیم کشورمان دچار ضرر و کشتار نشود و به این دلیل با هرکس دست به اسلحه برده مخالفت کردیم.
اما از داخل کشور و از زبان اکثریت ملت میهن دوست ایران به شهادت تاریخ هشدار میدهیم
هر عنصر کثیفی که خیال کند میدان برای تجزیه طلبی فراهم شده است کافی است در داخل کشور فقط صدایی بلند و خود را علنی نشان دهند ...
اگر فردا شب در رختواب خود خوابیدند امکان داره بتوانند ایران را تجزیه کنند .
تجزیه طلبی از خط قرمز ما ملت هست .
نگارنده در قلب آذربایجان منتظر این مزدوران بیگانه هست تا نشان دهد که دوره پیشه وری های خائن سپری شده است .
این واق واقها در ایران جز نفرت مردم برایتان چیزی حاصل نمی کند.
اگر عرضه کسب قدرت در کشوری بزرگ به ابعاد ایران را ندارید، خیال نکنید می توانید با تجزیه ایران برای اجانب خوش رقصی کنید و برای یک استان حکومت تشکیل دهید که رییس آن باشید .
مشتهای مردم در انتظار شما تجزیه طلبان کثیف و نزدور در داخل کشور است .
#پاینده_ایران
#نابود_باد_خائنین_ایران
#ملا
#مجاهد
#تجزیه_طلب
اما از داخل کشور و از زبان اکثریت ملت میهن دوست ایران به شهادت تاریخ هشدار میدهیم
هر عنصر کثیفی که خیال کند میدان برای تجزیه طلبی فراهم شده است کافی است در داخل کشور فقط صدایی بلند و خود را علنی نشان دهند ...
اگر فردا شب در رختواب خود خوابیدند امکان داره بتوانند ایران را تجزیه کنند .
تجزیه طلبی از خط قرمز ما ملت هست .
نگارنده در قلب آذربایجان منتظر این مزدوران بیگانه هست تا نشان دهد که دوره پیشه وری های خائن سپری شده است .
این واق واقها در ایران جز نفرت مردم برایتان چیزی حاصل نمی کند.
اگر عرضه کسب قدرت در کشوری بزرگ به ابعاد ایران را ندارید، خیال نکنید می توانید با تجزیه ایران برای اجانب خوش رقصی کنید و برای یک استان حکومت تشکیل دهید که رییس آن باشید .
مشتهای مردم در انتظار شما تجزیه طلبان کثیف و نزدور در داخل کشور است .
#پاینده_ایران
#نابود_باد_خائنین_ایران
#ملا
#مجاهد
#تجزیه_طلب
Forwarded from Attach Master
✍ #جامعه_ایران_بشدت_بیمار_است .
🔴 یک زندانی در زندان اردبیل اعدام شد
1⃣قسمت اول 👇
خبرگزاری هرانا – روز سهشنبه ۱۱ شهریور حکم #اعدام یک زندانی که پیشتر از بابت اتهام “ #قتل ” پدر خود بازداشت و به اعدام محکوم شده بود، در زندان #اردبیل به اجرا درآمد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز سهشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۹، یک زندانی در زندان اردبیل اعدام شد.
هویت این زندانی “علیرضا صمدی” توسط توسط هرانا احراز شده است.
آقای صمدی حدود هشت سال پیش به اتهام #قتل_پدر خود در جریان یک #درگیری_خانوادگی در اردبیل بازداشت و نهایتا به اعدام محکوم شد.
آقای صمدی از زمان بازداشت تا زمان اجرای حکم اعدام در زندان اربیل بسر میبرد و گفته میشود #پدربزرگ وی به عنوان یکی از #اولیای_دم حاضر به دادن رضایت نشد و نهایتا حکم او اجرا شد.
سازمان حقوق بشر ایران که نخستین بار این خبر را منتشر کرد، نوشته که آقای صمدی ۴۰ ساله و اهل اردبیل است.
اعدام این زندانی تا لحظه تنظیم این خبر از سوی رسانههای داخل #ایران و یا منابع رسمی اعلان نشده است.
بنا بر گزارش نهادهای بینالمللی، ایران به تناسب سرانه جمعیت و میزان اعدام، #رتبه_نخست_اعدام شهروندان خود در دنیا را دارد.
بر اساس گزارش مرکز آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در دوره یکساله (اول ژانویه ۲۰۱۹ تا ۲۰ دسامبر ۲۰۱۹) دستکم ۲۴۸ شهروند اعدام شدند و ۱۰۸ تن دیگر به اعدام محکوم شدند. از جمله اعدام شدگان باید به اعدام ۴ #کودک_مجرم اشاره کرد و همینطور به محل اجرای ۱۳ حکم اعدام که در #ملا_عام بوده است.
بنا بر همین گزارش بیش از ۷۵ درصد اعدام های صورت گرفته در ایران توسط د#ولت یا #نهاد_قضایی اطلاع رسانی نمیشوند که نهادهای #حقوق_بشری اصطلاحا آن را اعدام “ #مخفیانه ” میخوانند.
⏬ پ ن :
#اعدامهای_سیاسی عمدتا با توطئه نیروهای امنیتی و همکاری قضات با امضای احکام از پیش انشا شده توسط عوامل اطلاعاتی و امنیتی، با هدف #ارعاب جامعه و خاموش کردن #اعتراضات مردم، توسط #حاکمیت انجام میشود.
اما #اعدامهای_غیرسیاسی اکثرا بخاطر قتل هست که در #درگیری های_شخصی انجام می گیرد . البته جرم #قاچاق #مواد_مخدر هم بخش دیگری از اعدامها را در بر دارد.
درگیری های خصوصی ریشه در افزایش #خشونت در جامعه و تمایل بیشتر به استفاده از ابزار #انتقام_شخصی به حای مراجعه به مقامات قضائی کشور دارد.
علت افزایش خشونت را میتوان بیشتر در گسترش مشکلات #اقتصادی دانست که باعث کاهش #آستانه_تحمل افراد شده، و باعث بروز درگیری های خشونتبار منجر به قتل، حتی بر سر مسائل کم اهمیت و جزیی می شود.
از دیگر دلایل گسترش خشونت، افزایش فرهنگ #تعصب های #ایدئولوژیکی ، #قومی ، #فامیلی ، #خانوادگی و $جنسی است که موجب بروز اختلاف بین افراد می شود .
همچنین گسترش فرهنگ #حرص و #طمع و #مال_اندوزی که باعث میشود افراد به حریم حقوقی هم دیگر تجاوز کنند و از آنجا گه #قوانین_قصایی کارامد و درستی برای #احقاق_حقوق افراد وجود ندارد، و اکثرا دز این دادگاهها #حق به #حقدار نمی رسد، مردم اعتمادی به آنها نداشته و برای احقاق حقوق خود راسا اقدام کرده و دست به #انتقام_گیری شخصی میزنند .
از طرفی از بین رفتن #فرهنگ و #آداب و #رسوم #سنتی، که بر آن اساس روابط افراد در حوزه #خانواده و #خویشان و کوی و #بازار، بر اساس یک سری #ارزشهای_سنتی سامان دهی شده بود، و نبود یک سیستم #مدرن که جایگزین آن شود، باعث شده روابط انسانها خدشه دار شده و جایگاه ها و #احترام و #حرمتها از بین رفته و چنین رفتارهای ناروا و نادرستی مانند #پدرکشی و #مادرکشی توسط فرزندان و #همسرکشی و #شوهرکشی توسط زوجین و #برادرکشی و #خواهرکشی و #فرزندکشی توسط #والدین اقزایش پیدا کند.
وجود این معضلات بیشتر از آنچه جنبه حقوقی و جزایی شان مهم باشد، جنبه اجتماعی و فرهنگی ان مهم هست ، که نشان میدهد جامعه بلحاظ #اخلاقی سقوط کرده و افراد فاقد #هویت شخصیتی شده، و در کنار آن معضلات تحریک کنتده ذهن و روان افراد، مانند مصیبتهای اقتصادی و #فقر و #فلاکت تحمیل شده بر مردم، ابزار تحریک را فراهم کرده و موجب بروز این فجایع می شود، که با اعدام و کشتار مجدد حکومتی به بهانه اجرای #حدود_شرعی قابل رفع و حل نیست، بلکه موجب گسترش بیشتر خشونت نیز می شود.
ادامه 👇👇
🔴 یک زندانی در زندان اردبیل اعدام شد
1⃣قسمت اول 👇
خبرگزاری هرانا – روز سهشنبه ۱۱ شهریور حکم #اعدام یک زندانی که پیشتر از بابت اتهام “ #قتل ” پدر خود بازداشت و به اعدام محکوم شده بود، در زندان #اردبیل به اجرا درآمد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز سهشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۹، یک زندانی در زندان اردبیل اعدام شد.
هویت این زندانی “علیرضا صمدی” توسط توسط هرانا احراز شده است.
آقای صمدی حدود هشت سال پیش به اتهام #قتل_پدر خود در جریان یک #درگیری_خانوادگی در اردبیل بازداشت و نهایتا به اعدام محکوم شد.
آقای صمدی از زمان بازداشت تا زمان اجرای حکم اعدام در زندان اربیل بسر میبرد و گفته میشود #پدربزرگ وی به عنوان یکی از #اولیای_دم حاضر به دادن رضایت نشد و نهایتا حکم او اجرا شد.
سازمان حقوق بشر ایران که نخستین بار این خبر را منتشر کرد، نوشته که آقای صمدی ۴۰ ساله و اهل اردبیل است.
اعدام این زندانی تا لحظه تنظیم این خبر از سوی رسانههای داخل #ایران و یا منابع رسمی اعلان نشده است.
بنا بر گزارش نهادهای بینالمللی، ایران به تناسب سرانه جمعیت و میزان اعدام، #رتبه_نخست_اعدام شهروندان خود در دنیا را دارد.
بر اساس گزارش مرکز آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در دوره یکساله (اول ژانویه ۲۰۱۹ تا ۲۰ دسامبر ۲۰۱۹) دستکم ۲۴۸ شهروند اعدام شدند و ۱۰۸ تن دیگر به اعدام محکوم شدند. از جمله اعدام شدگان باید به اعدام ۴ #کودک_مجرم اشاره کرد و همینطور به محل اجرای ۱۳ حکم اعدام که در #ملا_عام بوده است.
بنا بر همین گزارش بیش از ۷۵ درصد اعدام های صورت گرفته در ایران توسط د#ولت یا #نهاد_قضایی اطلاع رسانی نمیشوند که نهادهای #حقوق_بشری اصطلاحا آن را اعدام “ #مخفیانه ” میخوانند.
⏬ پ ن :
#اعدامهای_سیاسی عمدتا با توطئه نیروهای امنیتی و همکاری قضات با امضای احکام از پیش انشا شده توسط عوامل اطلاعاتی و امنیتی، با هدف #ارعاب جامعه و خاموش کردن #اعتراضات مردم، توسط #حاکمیت انجام میشود.
اما #اعدامهای_غیرسیاسی اکثرا بخاطر قتل هست که در #درگیری های_شخصی انجام می گیرد . البته جرم #قاچاق #مواد_مخدر هم بخش دیگری از اعدامها را در بر دارد.
درگیری های خصوصی ریشه در افزایش #خشونت در جامعه و تمایل بیشتر به استفاده از ابزار #انتقام_شخصی به حای مراجعه به مقامات قضائی کشور دارد.
علت افزایش خشونت را میتوان بیشتر در گسترش مشکلات #اقتصادی دانست که باعث کاهش #آستانه_تحمل افراد شده، و باعث بروز درگیری های خشونتبار منجر به قتل، حتی بر سر مسائل کم اهمیت و جزیی می شود.
از دیگر دلایل گسترش خشونت، افزایش فرهنگ #تعصب های #ایدئولوژیکی ، #قومی ، #فامیلی ، #خانوادگی و $جنسی است که موجب بروز اختلاف بین افراد می شود .
همچنین گسترش فرهنگ #حرص و #طمع و #مال_اندوزی که باعث میشود افراد به حریم حقوقی هم دیگر تجاوز کنند و از آنجا گه #قوانین_قصایی کارامد و درستی برای #احقاق_حقوق افراد وجود ندارد، و اکثرا دز این دادگاهها #حق به #حقدار نمی رسد، مردم اعتمادی به آنها نداشته و برای احقاق حقوق خود راسا اقدام کرده و دست به #انتقام_گیری شخصی میزنند .
از طرفی از بین رفتن #فرهنگ و #آداب و #رسوم #سنتی، که بر آن اساس روابط افراد در حوزه #خانواده و #خویشان و کوی و #بازار، بر اساس یک سری #ارزشهای_سنتی سامان دهی شده بود، و نبود یک سیستم #مدرن که جایگزین آن شود، باعث شده روابط انسانها خدشه دار شده و جایگاه ها و #احترام و #حرمتها از بین رفته و چنین رفتارهای ناروا و نادرستی مانند #پدرکشی و #مادرکشی توسط فرزندان و #همسرکشی و #شوهرکشی توسط زوجین و #برادرکشی و #خواهرکشی و #فرزندکشی توسط #والدین اقزایش پیدا کند.
وجود این معضلات بیشتر از آنچه جنبه حقوقی و جزایی شان مهم باشد، جنبه اجتماعی و فرهنگی ان مهم هست ، که نشان میدهد جامعه بلحاظ #اخلاقی سقوط کرده و افراد فاقد #هویت شخصیتی شده، و در کنار آن معضلات تحریک کنتده ذهن و روان افراد، مانند مصیبتهای اقتصادی و #فقر و #فلاکت تحمیل شده بر مردم، ابزار تحریک را فراهم کرده و موجب بروز این فجایع می شود، که با اعدام و کشتار مجدد حکومتی به بهانه اجرای #حدود_شرعی قابل رفع و حل نیست، بلکه موجب گسترش بیشتر خشونت نیز می شود.
ادامه 👇👇
Telegram
📎