Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مقاله_علمی
#الیت
#ELITE
قسمت دوم
#نظرات_و_نظریه_پردازان_نخبه_گرایی_کلاسیک :
الف) #ویلفردو_پارهتو :
وی متولد 1848م در پاریس، اما تبار پدری او ایتالیایی است.
برخلاف پدر که باورهای جمهوریخواهانه داشت، نسبت به مکاتب انساندوستی، سوسیالیسم و جمهوریخواهی تا آخر عمر بدبین شد.
پارهتو در مهمترین اثر خود
" #جامعه_شناسی_عمومی"
رفتار انسانی را به دو دستهی #عقلانی و #غیر_عقلانی تقسیم میکند، که رفتار عقلانی به حوزهی اقتصاد و علم محدود است و سایر حوزها غیرعقلانی است.
از نظر ایشان رفتار انسان عمدتا به وسیلهی نیروهای غیرعقلانی یعنی ذخایر ثابت و احساساتش به حرکت درمیآید.
این ذخایر ثابت و غرایز عبارت است از:
1) غریزهی ثابت "ترکیبات"؛
2) تداوم مجموعهها؛
3) نیاز به ابراز احساسات عاطفی؛
4) غریزهی اجتماعی بودن؛
5) غریزهی همبستگی فردی و احساس داشتن تعلقات؛
6) غریزهی جنسی.
از دیدگاه وی غریزهی اول در الیت سیاسی و
غریزهی دوم در تودهها متمرکز است.
از عواملی که در پاگیری اندیشهی پارهتو کارساز و نمود یافته، اندیشهی ماکیاولی در کتاب " #شهریار " است که بر دو ویژگی " #زور " و " #مکر " و مانند نمودن فرمانروایان به " #شیر " و " #روباه " تاکید دارد.
وی در کتاب " #ظهور_و_سقوط_نخبگان " از یک طرف متاثر از ماکیاولی " گروه حاکمهی باثبات را گروهی میداند که در آن ترکیب درستی از خصال روبه صفتی و شیر صفتی که کنایه از غریزهی اول و دوم است ظاهر میشود و با زوال و فساد جامعهی سیاسی شمار روبهصفتان در الیت حاکم زیاد و در مقابل شمار شیرصفتان در بخشی از تودهها افزایش مییابد؛"
از نظر پارهتو حرکت دایمی در جامعهی سیاسی از پایین به بالا صورت میگیرد و لازمهی بهدست آوردن قدرت و حفظ آن در نیروی بیرحمانه است.
از طرف دیگر نخبگان را به دو دستهی حاکم و غیرحاکم تقسیم، و یکی از مهمترین مفاهیم به نام " #گردش_نخبگان" را در تشر یح آنها بیان میکند و معتقدند
"تاریخ جوامع، تاریخ پیاپی آمدن اقلیتهای ممتازی است که قوام میگیرند، نبرد میکنند، به قدرت میرسند، از قدرت بهره میگیرند و دچار انحطاط میشوند تا سرانجام جای خود را به اقلیتهای دیگر سپارند."
بهطور خلاصه دو ویژگی مهم در اندیشهی پارهتو به چشم میخورد:
«یکی نظام اجتماعی را #انداموار تصور میکند و هربخش نقش کارکردی خود را دارد، نخبگان جهت فرمانروایی و تودهها جهت فرمانبری.
دوم وی تحولات اجتماعی را #چرخهای میداند نه خطی.»
پارهتو از بعد اقتصادی همانند مارکس نابرابریها را در توزیع منابع میداند و از تعارض طبقاتی آنها متاثر شده است " اما تقسیم جوامع به طبقات دشمن را غیرعلمی میداند و تضاد اصلی را بین تودهی مردم و نخبگان ترسیم میکند."
ولی پارهتو به تضاد طبقهها که در دل تودهی مردم (عوام) و گروه حاکم (خواص)، محرومان و دارندگان امتیاز است توجه نمیکند.
اما مارکسیستها پایهی اختلاف طبقاتی را در داشتن و نداشتن وسایل تولید میدانند.
بیشک جملهی معروف پارهتو " #تاریخ_گورستان_اشراف_و_نخبگان_است" آنتیتزی در برابر جملهی کارل مارکس در مانیفست کمونیست است که گفته بود:
" تاریخ جوامع تا به امروز تاریخ مبارزهی طبقاتی باقی میماند. "
ادامه دارد. ..
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مقاله_علمی
#الیت
#ELITE
قسمت دوم
#نظرات_و_نظریه_پردازان_نخبه_گرایی_کلاسیک :
الف) #ویلفردو_پارهتو :
وی متولد 1848م در پاریس، اما تبار پدری او ایتالیایی است.
برخلاف پدر که باورهای جمهوریخواهانه داشت، نسبت به مکاتب انساندوستی، سوسیالیسم و جمهوریخواهی تا آخر عمر بدبین شد.
پارهتو در مهمترین اثر خود
" #جامعه_شناسی_عمومی"
رفتار انسانی را به دو دستهی #عقلانی و #غیر_عقلانی تقسیم میکند، که رفتار عقلانی به حوزهی اقتصاد و علم محدود است و سایر حوزها غیرعقلانی است.
از نظر ایشان رفتار انسان عمدتا به وسیلهی نیروهای غیرعقلانی یعنی ذخایر ثابت و احساساتش به حرکت درمیآید.
این ذخایر ثابت و غرایز عبارت است از:
1) غریزهی ثابت "ترکیبات"؛
2) تداوم مجموعهها؛
3) نیاز به ابراز احساسات عاطفی؛
4) غریزهی اجتماعی بودن؛
5) غریزهی همبستگی فردی و احساس داشتن تعلقات؛
6) غریزهی جنسی.
از دیدگاه وی غریزهی اول در الیت سیاسی و
غریزهی دوم در تودهها متمرکز است.
از عواملی که در پاگیری اندیشهی پارهتو کارساز و نمود یافته، اندیشهی ماکیاولی در کتاب " #شهریار " است که بر دو ویژگی " #زور " و " #مکر " و مانند نمودن فرمانروایان به " #شیر " و " #روباه " تاکید دارد.
وی در کتاب " #ظهور_و_سقوط_نخبگان " از یک طرف متاثر از ماکیاولی " گروه حاکمهی باثبات را گروهی میداند که در آن ترکیب درستی از خصال روبه صفتی و شیر صفتی که کنایه از غریزهی اول و دوم است ظاهر میشود و با زوال و فساد جامعهی سیاسی شمار روبهصفتان در الیت حاکم زیاد و در مقابل شمار شیرصفتان در بخشی از تودهها افزایش مییابد؛"
از نظر پارهتو حرکت دایمی در جامعهی سیاسی از پایین به بالا صورت میگیرد و لازمهی بهدست آوردن قدرت و حفظ آن در نیروی بیرحمانه است.
از طرف دیگر نخبگان را به دو دستهی حاکم و غیرحاکم تقسیم، و یکی از مهمترین مفاهیم به نام " #گردش_نخبگان" را در تشر یح آنها بیان میکند و معتقدند
"تاریخ جوامع، تاریخ پیاپی آمدن اقلیتهای ممتازی است که قوام میگیرند، نبرد میکنند، به قدرت میرسند، از قدرت بهره میگیرند و دچار انحطاط میشوند تا سرانجام جای خود را به اقلیتهای دیگر سپارند."
بهطور خلاصه دو ویژگی مهم در اندیشهی پارهتو به چشم میخورد:
«یکی نظام اجتماعی را #انداموار تصور میکند و هربخش نقش کارکردی خود را دارد، نخبگان جهت فرمانروایی و تودهها جهت فرمانبری.
دوم وی تحولات اجتماعی را #چرخهای میداند نه خطی.»
پارهتو از بعد اقتصادی همانند مارکس نابرابریها را در توزیع منابع میداند و از تعارض طبقاتی آنها متاثر شده است " اما تقسیم جوامع به طبقات دشمن را غیرعلمی میداند و تضاد اصلی را بین تودهی مردم و نخبگان ترسیم میکند."
ولی پارهتو به تضاد طبقهها که در دل تودهی مردم (عوام) و گروه حاکم (خواص)، محرومان و دارندگان امتیاز است توجه نمیکند.
اما مارکسیستها پایهی اختلاف طبقاتی را در داشتن و نداشتن وسایل تولید میدانند.
بیشک جملهی معروف پارهتو " #تاریخ_گورستان_اشراف_و_نخبگان_است" آنتیتزی در برابر جملهی کارل مارکس در مانیفست کمونیست است که گفته بود:
" تاریخ جوامع تا به امروز تاریخ مبارزهی طبقاتی باقی میماند. "
ادامه دارد. ..
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مقاله_علمی
#الیت
#ELITE
قسمت سوم
#نظرات_و_نظریه_پردازان_نخبه_گرایی_کلاسیک :
ب) #گائتانو_موسکا :
سیاستشناس ایتالیایی و دشمن دموکراسی، سیاست را مجمع اشراف میداند.
مهمترین کتاب او " #عناصر_علم_سیاست" در 1895م به رشتهی تحریر درآمد.
ایشان معتقد به طبقهبندی همهی جوامع به دو طبقهی کوچک (طبقهسیاسی و حکومتکننده همانند اصطلاح نخبگان حاکم در دیدگاه پارهتو است) و بزرگ (طبقهی غیرسیاسی و حکومتشونده) بود و معتقد بود
"هر اندازه اجتماع سیاسی پر جمعیتتر و بزرگتر باشد به همان نسبت گروه حکومتکننده کوچکتر و محدودتراند."
ایشان اذعان دارند که :
در جوامع بدوی
" #قدرت_نظامی "،
در جوامع پیشرفتهتر
"#نمادهای_مذهبی "،
در مرحلهی بعد از پیشرفت اجتماعی
" #ثروت "
و بالاخره در جوامع بسیار پیشرفته " #دانش "
از اهمیت اساسی برخوردارند.
ج) #روبرت_میشل ( #میخلز ):
وی شخصی رادیکال، سوسیالیست و آلمانی اصل بود که به دلیل عقایدش از تدریس در دانشگاههای آلمانی محروم شد.
اما در واقع این حزب سوسیال دموکرات آلمان بود که به علت تمایلش به الیگارشی باعث سرخوردگی میخلز گردید.
یکی از اصول دیدگاهیش، نقد مارکسیسم و کثرتگرایی در قالب غیرقابل اجتناب بودن بوروکراسی و الیگارشی یا حکومت نخبگان است که در نقد کثرتگرایی استدلال میکند : "حکومت مستقیم مردم، امری محال است چون نظام نمایندگی واقعی امکانپذیر نیست پس دموکراسی نمیتواند از به وجود آمدن ساختار سیاسی الیگارشی جلوگیری کند."
همین استدلال را در مورد احزاب سیاسی بهکار میبرد که
"کارویژههای فنی و اجرایی (اداری) احزاب سیاسی، موجب میشودتا وجود بوروکراسی و الیگارشی اجتنابناپذیر شوند."
میخلز برروی مفهوم سازمان (همین مفهوم " #سازمان " اساسی برای الیگارشی ماکس وبر قرار میگیرد) تاکید میکرد اما آنرا در معنای الیگارشی طرح، و در قالب مدل " #قانون _آهنین_الیگارشی" تشریح مینمود.
بقاء و تداوم سازمان بوروکراسی خود را در گروه رهبری میدانست که از یک طرف مدل مذکور سلطهی رهبری بر دیگران را تضمین میکند، از طرف دیگر ناکارآمدی تودهها پایهی تشکیلدهندهی سلطهی نخبگان و یا رهبران است. بنابراین میخلز نتیجه میگیرد چون کارآمدی فرآیند سیاسی (در انتخابات یا حزب) به سازماندهی است و تودههای اکثریت ناکارآمد به سازماندهی خود هستند لذا آنها نیاز به لیدر و ارشاد دارند و در همین سازماندهی است که سلطهی نخبگان و رهبران اجتنابناپذیر میگردد و تبعیت تودهها از خواستههای آنها را تضمین مینماید.
از مهمترین آثار او میتوان به " #جامعه_شناسی_احزاب_در_دموکراسیهای_مدرن" در سال 1911م و " #فاشیسم_و_سوسیالیسم_یک_جریان_سیاسی_در_ایتالیا" در دو جلد در سالهای 1926-1925م اشاره کرد.
وی همانند موسکا و پارهتو به دموکراسی بدبین، اما شر دموکراسی را کمتر از شر دیگر انواع حکومتها میداند.
ادامه دارد ...
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مقاله_علمی
#الیت
#ELITE
قسمت سوم
#نظرات_و_نظریه_پردازان_نخبه_گرایی_کلاسیک :
ب) #گائتانو_موسکا :
سیاستشناس ایتالیایی و دشمن دموکراسی، سیاست را مجمع اشراف میداند.
مهمترین کتاب او " #عناصر_علم_سیاست" در 1895م به رشتهی تحریر درآمد.
ایشان معتقد به طبقهبندی همهی جوامع به دو طبقهی کوچک (طبقهسیاسی و حکومتکننده همانند اصطلاح نخبگان حاکم در دیدگاه پارهتو است) و بزرگ (طبقهی غیرسیاسی و حکومتشونده) بود و معتقد بود
"هر اندازه اجتماع سیاسی پر جمعیتتر و بزرگتر باشد به همان نسبت گروه حکومتکننده کوچکتر و محدودتراند."
ایشان اذعان دارند که :
در جوامع بدوی
" #قدرت_نظامی "،
در جوامع پیشرفتهتر
"#نمادهای_مذهبی "،
در مرحلهی بعد از پیشرفت اجتماعی
" #ثروت "
و بالاخره در جوامع بسیار پیشرفته " #دانش "
از اهمیت اساسی برخوردارند.
ج) #روبرت_میشل ( #میخلز ):
وی شخصی رادیکال، سوسیالیست و آلمانی اصل بود که به دلیل عقایدش از تدریس در دانشگاههای آلمانی محروم شد.
اما در واقع این حزب سوسیال دموکرات آلمان بود که به علت تمایلش به الیگارشی باعث سرخوردگی میخلز گردید.
یکی از اصول دیدگاهیش، نقد مارکسیسم و کثرتگرایی در قالب غیرقابل اجتناب بودن بوروکراسی و الیگارشی یا حکومت نخبگان است که در نقد کثرتگرایی استدلال میکند : "حکومت مستقیم مردم، امری محال است چون نظام نمایندگی واقعی امکانپذیر نیست پس دموکراسی نمیتواند از به وجود آمدن ساختار سیاسی الیگارشی جلوگیری کند."
همین استدلال را در مورد احزاب سیاسی بهکار میبرد که
"کارویژههای فنی و اجرایی (اداری) احزاب سیاسی، موجب میشودتا وجود بوروکراسی و الیگارشی اجتنابناپذیر شوند."
میخلز برروی مفهوم سازمان (همین مفهوم " #سازمان " اساسی برای الیگارشی ماکس وبر قرار میگیرد) تاکید میکرد اما آنرا در معنای الیگارشی طرح، و در قالب مدل " #قانون _آهنین_الیگارشی" تشریح مینمود.
بقاء و تداوم سازمان بوروکراسی خود را در گروه رهبری میدانست که از یک طرف مدل مذکور سلطهی رهبری بر دیگران را تضمین میکند، از طرف دیگر ناکارآمدی تودهها پایهی تشکیلدهندهی سلطهی نخبگان و یا رهبران است. بنابراین میخلز نتیجه میگیرد چون کارآمدی فرآیند سیاسی (در انتخابات یا حزب) به سازماندهی است و تودههای اکثریت ناکارآمد به سازماندهی خود هستند لذا آنها نیاز به لیدر و ارشاد دارند و در همین سازماندهی است که سلطهی نخبگان و رهبران اجتنابناپذیر میگردد و تبعیت تودهها از خواستههای آنها را تضمین مینماید.
از مهمترین آثار او میتوان به " #جامعه_شناسی_احزاب_در_دموکراسیهای_مدرن" در سال 1911م و " #فاشیسم_و_سوسیالیسم_یک_جریان_سیاسی_در_ایتالیا" در دو جلد در سالهای 1926-1925م اشاره کرد.
وی همانند موسکا و پارهتو به دموکراسی بدبین، اما شر دموکراسی را کمتر از شر دیگر انواع حکومتها میداند.
ادامه دارد ...
🆔👉 @iran_novin1