Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#جامعه_شناسی
☆5
#کارل_مانهایم
#جامعه_شناسی_شناخت
بیشترین سهم مانهایم را در نظریه جامعهشناختی، به #جامعه_شناسی_شناخت وی نسبت میدهند.
جامعه شناسی شناخت در چارچوب تفکر مارکسیستی، در خصوص رابطه ایده ها با بافت تاریخیشان پایه گذاری شده است.
مانهایم استدلال کرد که ایده ها چندین منشأ دارند (ازجمله نسلها، گروه های منزلتی، مدارس) اما منشأ ایده های فرهنگی طبقه اجتماعی افراد است.
به نظر وی #معرفت وسیله تطابق آدمی با #محیط اوست و چون #نظام_طبقاتی ازجمله اهمّ اموری است که محیط اجتماعی را میسازد ناچار معرفت انسانی هم #رنگ_طبقاتی دارد و به مقاصد و اغراض اجتماعی آمیخته است.
مانهایم اعتقاد داشت، جامعهشناسی شناخت بهعنوان نظریه، درصدد است که رابطه میان شناخت و هستی را تحلیل کند و به عنوان پژوهش تاریخی- جامعهشناختی میکوشد صورتهایی را که این رابطه طی تحول فکری و معنوی بشر به خود گرفته است پیجویی نماید.
وی تفکر (شناخت) را نه فعالیتی جدا افتاده، بلکه فعالیتی میدانست که ریشه در بستر جامعه شناختی دارد.
بهعبارتی شیوه تفکر افراد بیش از آنکه به خود آنان بستگی داشته باشد، به جامعه ای که در آن رشد میکنند و نیز فرایندهای تفکر پیشینیان بستگی دارد.
از اینرو، کل شناخت اکتسابی است. و محصول چیزی است که در خلال تاریخ تکامل یافته است.
از نظر او افراد از دو راه متمایز به کسب شناخت نائل میشوند.
یکی از #درون ( معانی فردی)
و دیگری از #برون (بازتاب فرایندی اجتماعی که افراد جزئی از آنند).
مانهایم جامعه شناسی شناخت را چنین تعریف میکند:
رشته ای که وابستگی کارکردی هر نوع دیدگاه فکری را به واقعیت گروه اجتماعی متمایز شده ای که در پس آن است، میپوید و وظیفه اش پیگیری مکرر ردپای تکامل دیدگاههای متنوع است.
به عقیده مانهایم شرایط اجتماعی در هر دوره ای نوع دانش یا چگونگی اندیشه در آن دوره را تعیین میکنند.
او این نظر خود را #نسبت_گرایی نامید.
در نسبتگرایی تأکید بر این واقعیت است که :
هر اظهارنظری از زاویه یک چشمانداز خاص نسبت به موقعیت معینی حاصل شده است.
مزیتی که این روش برای ناظر داشت این بود که اندیشه او را از جزمیت و جمود محفوظ نگاه میداشت و کیفیتی نرم و دیالکتیکی به آن میداد البته به شرطی که شخص میکوشید همه جریانهای متضاد و متعارض را در دید خویش بگنجاند.
جامعهشناسی شناخت با #نظریه_ایدئولوژی، رابطه نزدیک دارد، ولی تمایزشان از یکدیگر پیوسته بیشتر میشود.
این وظیفه بر عهده نظریه ایدئولوژی گذاشته شده است که نقاب از چهره فریبکاریها و تلبیسهای کمابیش آگاهانه گروههای ذینفع جامعه بشری، بهویژه حزبهای سیاسی، بر دارد.
جامعه شناسی شناخت دلبسته شیوه های متنوعی است که در آنها موضوعهای شناسایی، متناسب با تفاوتهای محیطهای اجتماعی، خود را به عاملهای شناسایی عرضه میکنند.
بدین ترتیب ساختارهای ذهنی ناچار در زمینه ها و محیطهای مختلف اجتماعی به نحوهای متفاوتی شکل میگیرند.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#جامعه_شناسی
☆5
#کارل_مانهایم
#جامعه_شناسی_شناخت
بیشترین سهم مانهایم را در نظریه جامعهشناختی، به #جامعه_شناسی_شناخت وی نسبت میدهند.
جامعه شناسی شناخت در چارچوب تفکر مارکسیستی، در خصوص رابطه ایده ها با بافت تاریخیشان پایه گذاری شده است.
مانهایم استدلال کرد که ایده ها چندین منشأ دارند (ازجمله نسلها، گروه های منزلتی، مدارس) اما منشأ ایده های فرهنگی طبقه اجتماعی افراد است.
به نظر وی #معرفت وسیله تطابق آدمی با #محیط اوست و چون #نظام_طبقاتی ازجمله اهمّ اموری است که محیط اجتماعی را میسازد ناچار معرفت انسانی هم #رنگ_طبقاتی دارد و به مقاصد و اغراض اجتماعی آمیخته است.
مانهایم اعتقاد داشت، جامعهشناسی شناخت بهعنوان نظریه، درصدد است که رابطه میان شناخت و هستی را تحلیل کند و به عنوان پژوهش تاریخی- جامعهشناختی میکوشد صورتهایی را که این رابطه طی تحول فکری و معنوی بشر به خود گرفته است پیجویی نماید.
وی تفکر (شناخت) را نه فعالیتی جدا افتاده، بلکه فعالیتی میدانست که ریشه در بستر جامعه شناختی دارد.
بهعبارتی شیوه تفکر افراد بیش از آنکه به خود آنان بستگی داشته باشد، به جامعه ای که در آن رشد میکنند و نیز فرایندهای تفکر پیشینیان بستگی دارد.
از اینرو، کل شناخت اکتسابی است. و محصول چیزی است که در خلال تاریخ تکامل یافته است.
از نظر او افراد از دو راه متمایز به کسب شناخت نائل میشوند.
یکی از #درون ( معانی فردی)
و دیگری از #برون (بازتاب فرایندی اجتماعی که افراد جزئی از آنند).
مانهایم جامعه شناسی شناخت را چنین تعریف میکند:
رشته ای که وابستگی کارکردی هر نوع دیدگاه فکری را به واقعیت گروه اجتماعی متمایز شده ای که در پس آن است، میپوید و وظیفه اش پیگیری مکرر ردپای تکامل دیدگاههای متنوع است.
به عقیده مانهایم شرایط اجتماعی در هر دوره ای نوع دانش یا چگونگی اندیشه در آن دوره را تعیین میکنند.
او این نظر خود را #نسبت_گرایی نامید.
در نسبتگرایی تأکید بر این واقعیت است که :
هر اظهارنظری از زاویه یک چشمانداز خاص نسبت به موقعیت معینی حاصل شده است.
مزیتی که این روش برای ناظر داشت این بود که اندیشه او را از جزمیت و جمود محفوظ نگاه میداشت و کیفیتی نرم و دیالکتیکی به آن میداد البته به شرطی که شخص میکوشید همه جریانهای متضاد و متعارض را در دید خویش بگنجاند.
جامعهشناسی شناخت با #نظریه_ایدئولوژی، رابطه نزدیک دارد، ولی تمایزشان از یکدیگر پیوسته بیشتر میشود.
این وظیفه بر عهده نظریه ایدئولوژی گذاشته شده است که نقاب از چهره فریبکاریها و تلبیسهای کمابیش آگاهانه گروههای ذینفع جامعه بشری، بهویژه حزبهای سیاسی، بر دارد.
جامعه شناسی شناخت دلبسته شیوه های متنوعی است که در آنها موضوعهای شناسایی، متناسب با تفاوتهای محیطهای اجتماعی، خود را به عاملهای شناسایی عرضه میکنند.
بدین ترتیب ساختارهای ذهنی ناچار در زمینه ها و محیطهای مختلف اجتماعی به نحوهای متفاوتی شکل میگیرند.
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from Attach Master
⭕️ «عبدالرضا داوری» مشاور رسانهی «احمدینژاد»:
دکتر نجفی میتوانست با مبلغی محدود، حذف فیزیکی «میترا استاد» را #برونسپاری کرده و ردپایی هم از خود باقی نگذارد!
▪️پ.ن:
◀️ جمهوری اسلامی چهل سال ادمکشی سیستماتیک و سازمان یافته و ترویج تروریسم حکومتی و بین المللی و گسترش فضای رعب و وحشت و خشونت و جنایت و آدمکشی بین المللی و دروغ و چپاول و غارت را به امری معمول تبدیل کرده است .
حتی مردم تحت حکومت داعش هم چنین وقیحانه آدم کشی و اجیر کردن آدمکش را تحت عنوان #برون_سپاری مطرح و عنوان نمی کردند . فقط خود اعضای داعش بعنوان اجرای شرع جنایت میکرد .
‼️ در میان گله گرگان ، تصور وجود میش احمقانه است .
گرگها در بوران زمستان که دچار گرسنگی شوند دور هم جمع می شوند و حلقه زده به چشمان هم خیره می شوند .
هرکس چشم بر هم نهد و یا غفلت کند ، دیگران او را میدرند و تکه پاره می کنند ، تا برای یک روز رفع گرسنگی کنند .
#گله_گرگها
دکتر نجفی میتوانست با مبلغی محدود، حذف فیزیکی «میترا استاد» را #برونسپاری کرده و ردپایی هم از خود باقی نگذارد!
▪️پ.ن:
◀️ جمهوری اسلامی چهل سال ادمکشی سیستماتیک و سازمان یافته و ترویج تروریسم حکومتی و بین المللی و گسترش فضای رعب و وحشت و خشونت و جنایت و آدمکشی بین المللی و دروغ و چپاول و غارت را به امری معمول تبدیل کرده است .
حتی مردم تحت حکومت داعش هم چنین وقیحانه آدم کشی و اجیر کردن آدمکش را تحت عنوان #برون_سپاری مطرح و عنوان نمی کردند . فقط خود اعضای داعش بعنوان اجرای شرع جنایت میکرد .
‼️ در میان گله گرگان ، تصور وجود میش احمقانه است .
گرگها در بوران زمستان که دچار گرسنگی شوند دور هم جمع می شوند و حلقه زده به چشمان هم خیره می شوند .
هرکس چشم بر هم نهد و یا غفلت کند ، دیگران او را میدرند و تکه پاره می کنند ، تا برای یک روز رفع گرسنگی کنند .
#گله_گرگها
Telegram
📎